پیشرفت تکنولوژی باعث رشد سرعت زندگی انسان است ولی از طرفی تاثیرات مخرب خاص خود را نیز در پی دارد. پس از این که وای فای به عنوان یک سیستم اینترنتی جامع به دنیا عرضه شد تحول عظیمی در سرعت اینترنت رخ داد اما از طرف دیگر مضرات وای فای بر سلامت انسان به وضوح دیده می شود.
مطالعات دانشمندان حاکی از این است که "وای فای بر سلامت انسان"تاثیر منفی و مخربی داشته و عملکرد بدن را تحت الشعاع قرار می دهد. خطرات ناشی از وای فای به قدری جدی و پراهمیت می باشد که تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. در کنار مفید بودن وسایل بهتر است مضرات آن را نیز شناخت تا تمهیدات لازم را در مقابل آن انجام داد. با ما باشید تا تاثیر وای فای بر سلامت جسمی و روانی انسان را بررسی کنیم.
تهدید جدی سلامت انسان با وای فای
سلامت انسان در هر رده سنی از اهمیت زیادی برخوردار است و تلاش بشر برای حفظ آن موضوع جدی بحث محافل پزشکی است. امروزه اکثر مردم مجهز به موبایل، تبلت، کامپیوتر و لپ تاپ هستند و اینترنت پای ثابت زندگی افراد می باشد. اما با وجود مفید بودن وای فای، تهدید سلامتی انسان به شدت رو به افزایش است. تاثیر مخرب وای فای بر سلامت انسان شامل گروه خاصی از جامعه نیست و می توان گفت از کودک یک ماهه گرفته تا افراد مسن در معرض آن می باشند. بنابراین بهتر است با مضرات آن آشنا شویم و تلاش مضاعفی در جهت رفع خطرات احتمالی آن داشته باشیم.
وای فای و بیماری های انسان
دانشمندان مطالعات گسترده ای در زمینه تاثیر وای فای بر سلامت انسان انجام داده اند. دقت و آگاهی از اثرات مخرب وای فای شاید نگاه ما را به استفاده از این سیستم بازتر نموده و بتوانیم آسیب ناشی از اشعه آن را کاهش دهیم.
-
تاثیر وای فای بر الگوی خواب
اشعه وای فای تقریبا می توان گفت تمامی افراد را تهدید می کند. حتی نوزاد که توانایی استفاده از وای فای را ندارد سهم خود را از اشعه وای فای بر می دارد. یکی از عوارض وای فای کاهش خواب و نامنظم شدن الگوی خواب می شود. تحقیقات نشان می دهد افرادی که در طول روز بیشتر با موبایل و اینترنت سروکار دارند تغییرات قابل توجهی در خواب و میزان آن دیده می شود. بنابراین توصیه اکید می شود که قبل از خواب وای فای را خاموش نموده و تلفن همراه را از خود دور کنید.
-
رشد کودکان و وای فای
در سال 2009 محققان کشور استرالیا پس از مطالعات فراوان در زمینه وای فای به نتایج ارزشمندی دست یافتند. تحقیقات نشان داد که اشعه وای فای با تاثیر در سنتز پروتئین های بدن رشد کودکان را تا حد قابل توجهی کاهش می دهد. کودکی که حتی قادر به استفاده از وای فای نیست سهم خود را از تاثیرات مخرب آن بر می دارد و این تهدید جدی در ادامه روند سلامت جسمی و روانی کودک است.
-
وای فای و ناباروری
تاثیر مهم و جدی وای فای بر سلامت انسان در روند تولید نسل او تهدید جدی به شمار می رود. اثر منفی اشعه حاصل از آن بر تحرک اسپرم و شکسته شدن DNA در مردان، و حمله به تخمدان ها در زنان به اثبات رسیده است. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهد زمانی که موش های آزمایشگاهی را در معرض اشعه وای فای قرار دادند بعد از مدتی متوجه کاهش باروری در هر دو جنس شدند.
-
کاهش رشد سلولی
محققان تاثیر وای فای بر رشد سلول و ترمیم بافت را بررسی نمودند. بدین منظور تعدادی گیاه را در معرض وای فای، و تعدادی را در اتاقی بدون وای فای قرار دادند. نتایج نشان داد که گیاهان در اتاق بدون وای فای رشد مطلوبی نسبت به دیگری داشتند.
-
وای فای و بیماری سرطان
تکنولوژی به همراه خود بیماری های زیادی را به ارمغان می آورد که سرطان یکی از آن هاست. البته اثبات این امر به طور حتم اتفاق نیفتاده است ولی با این وجود نمونه های آزمایشی انجام شده نشان می دهد که اشعه وای فای احتمال بروز سلول های سرطانی را افزایش می دهد.
-
کاهش فعالیت ذهنی خانم ها
در تحقیقی انجام شده از سوی دانشمندان بر روی 15 نفر مرد و 15 نفر زن نتایج شوکه کننده ای حاصل شد. ابتدا تست ساده ای از عملکرد سیستم مغزی داوطلبان انجام شد. سپس به مدت 45 دقیقه در معرض وای فای قرار دادند و پس از آن دوباره تست گرفته شد. نتیجه شوکه کننده بود! زنان نتیجه ضعیفتری نسبت به قبل داشتند و تاثیر وای فای بر عملکرد مغز آن ها بارزتر بود.
نکاتی به منظور کاهش خطرات وای فای برای سلامتی انسان
فرار از اشعه وای فای امکان ندارد چرا که اگر خود شما هم استفاده نمی کنید، همسایه تان در چند قدمی شما در حال استفاده از وای فای است. برای کاهش تاثیر وای فای بر سلامت انسان بهتر است نکات زیر را رعایت کنید:
- مدت زمان زیادی در کنار دستگاه مودم وای فای نمانید
- در مواقع غیر ضروری و در صورت عدم استفاده در طول روز مودم وای فای را خاموش کنید.
- فاصله خود از محل مودم را به حد قابل قبولی افزایش دهید.
- شب به هنگام خواب حتما مودم را خاموش و از پریز برق بکشید.
موبایل و اینترنت جز جدایی ناپذیر زندگی در عصر حاضر است. شاید بعد از این دیگر نتوان این تکنولوژی را کنار گذاشت، اما می توان با کنترل استفاده بهینه و درست مضرات آن را کاهش داد. تاثیر وای فای بر سلامت انسان به طور حتم معلوم شده است و خطری برای سلامتی عمومی انسان است. سعی کنیم با کاهش مدت زمان استفاده از وای فای سلامت نسبی خود را حفظ کنیم.
با توجه به پیشرفت چشمگیر در زمینه فناوریهای نوین، نمایشگرهای تمامدیجیتال داشبورد جایگزین سرعتسنجها و شمارندههای سنتی در وسایل نقلیه میشود؛ این موضوع، شرکت ژاپن دیسپلی (Japan Display) را به عنوان یکی از رهبران صنعت ژاپن، در مورد افزایش فروش داشبورد دیجیتال به تولیدکنندگان جهانی خودرو خوشبین کرده است.
در حالی که اکثر مدلهای جدید، معمولا یک پنل اطلاعات مرکزی برای نقشه، سرگرمی و دیگر عملکردها دارند، خودروسازان نیز به طور فزاینده صفحه داشبورد سنتی روبروی راننده را با صفحه نمایش تخت جایگزین میکنند. با نگاهی به صفحه داشبورد دیجیتال جدیدترین محصولات بیامو یا مرسدس بنز، میتوان به این موضوع پی برد.
جایگزینی پنل ابزار داشبورد با صفحه نمایش دیجیتال موضوع چالشبرانگیزی است، زیرا آنها نیاز به قابلیت اطمینان و مقاومت بیشتری در برابر تغییرات دما دارند؛ در حالی که اطلاعات مهمی نیز به راننده ارائه میشود. این امر باعث میشود که نمایشگر دیجیتال داشبورد گرانتر باشند و تامینکنندگان قطعات خودرو هزینهی بیشتری برای آنها تقاضا کنند. در نتیجه چنین کسبوکاری بسیار سودآور خواهد بود و آن را برای سرمایهگذاران جذاب میکند.
ژاپن دیسپلی به عنوان بزرگترین تولیدکننده پنل ابزار داشبورد دیجیتال خودرو در سراسر جهان، معتقد است که تغییر استراتژی صنعت به سمت ساخت خودروی الکتریکی، صفحه نمایش دیجیتال را به مهمترین قسمت در فضای داخل خودرو تبدیل میکند؛ زیرا رانندگان اغلب توجه بیشتری به عناصر زیباییشناسی داخلی خودرو دارند و عملکرد سیستم محرکه الکتریکی گاهی در اولویت بعدی قرار میگیرد.
هولدر گرکنز، مدیر بخش خودرو در ژاپن دیسپلی طی مصاحبهای گفت:
در مورد پیشرانه احتراق داخلی سنتی مسائل زیادی اهمیت دارند؛ تعداد سیلندر، گشتاور و اسب بخار، شتابگیری و صدای پیشرانه. اما در خودروی برقی چنین چیزی وجود ندارد. به نظر شما چطور میتوان در یک خودروی الکتریکی جذابیت ایجاد کرد؟ احتمالا استفاده از نمایشگرهای دیجیتال پاسخ مناسبی خواهد بود.
داشبورد دیجیتال مزایای زیادی نیز برای رانندگان به همراه دارد؛ مثلا تغییر سبک و میزان اطلاعات برای حالتهای مختلف رانندگی، یا بزرگتر کردن نقشهها در هنگامی که مورد نیاز هستند. در حال حاضر، اغلب این موارد در محصولات باکیفیت ساخته شده توسط آئودی، بیامو، مرسدس بنز و برخی از تولیدکنندگان خودروی سوپراسپرت استفاده میشود.
در سال مالی گذشته ۹۰۰ میلیون دلار از ساخت محصولات مرتبط با خودرو، عاید ژاپن دیسپلی شد که حدود ۱۴ درصد از کل سود این شرکت محسوب میشود. با این حال ژاپن دیسپلی رشد ۴۰ درصدی برای فروش داشبورد دیجیتال خودرو تا سال ۲۰۲۰ پیشبینی میکند. این شرکت در حال حاضر حدود ۳۰ درصد از بازار خودروی اروپا را در اختیار دارد و کسبوکار خود را در ایالات متحده، ژاپن و چین گسترش میدهد. این موضوع میتواند خبر امیدبخشی برای سرمایهگذاران ژاپن دیسپلی باشد که سود سهامشان سال گذشته با کاهش ۳۲ درصدی همراه شد.
طبق گفته IHS Markit، شرکت ژاپن دیسپلی سال گذشته ۱۹ درصد از بازار جهانی پنل دیجیتال داشبورد را با قیمت ۶.۷ میلیارد دلار کنترل کرد و صفحه نمایش داشبورد دیجیتال ساخت الجی با ۱۴ درصد در رتبه دوم قرار داشت.
دامیان تونگ، تحلیلگر شرکت Macquarie Group میگوید:
این کسبوکار ترکیبی از تنوع زیاد و حجم تولید کم است، اما استفاده از آن در بخش خودرو به طور بالقوه میتواند فروش بیشتری ارائه دهد. توانایی بهرهگیری از این هزینه به طور موثر، یک آزمون حیاتی خواهد بود.
کاهش فروش گوشی هوشمند تلفن همراه که حدود ۸۰ درصد از سهم تولید این شرکت را تشکیل میدهند، در پشت تصمیم ژاپن دیسپلی برای افزایش تمرکز بر ساخت پنل ابزار دیجیتال داشبورد خودرو قرار دارد. علاوه بر این اپل نیز که بزرگترین مشتری ژاپن دیسپلی محسوب میشود، به دنبال خرید نمایشگرهای نسل جدید LED است که شرکت ژاپنی آن را در مقیاس انبوه تولید نمیکند. در حال حاضر بیشترین میزان تولید و فروش صفحه نمایش OLED در جهان به سامسونگ و الجی تعلق دارد.
احتمالا استفاده از نمایشگر OLED در خودرو زمان بیشتری طول بکشد. بر خلاف نمایشگرهای کریستال مایع یا LCD، نمایشگرهای OLED میتوانند نازکتر طراحی شوند و صرفهجویی بیشتری در مصرف انرژی داشته باشند. این مزایای نمایشگرهای OLED در گوشی هوشمند است، اما خودروسازان بیشتر به محدودیت عمر و قیمت بالاتر آنها توجه میکنند. بنابراین احتمال استفاده از آنها در پنل ابزار دیجیتال داشبورد خودرو کم خواهد بود.
شرکتهای ژاپنی برای اولین بار در جهان، فناوری صفحه نمایش تخت را ارائه کردند اما نتوانستند با رقبای خود از کره جنوبی و تایوان، در سرمایهگذاری و قیمت رقابت کنند. ژاپن دیسپلی در سال ۲۰۱۲ با ادغام شرکتهای تولید صفحه نمایش از جمله سونی، توشیبا و هیتاچی ایجاد شد. پس از آن ژاپن دیسپلی با ارائه استراتژی جدید، تلاش خود را بر تولید نمایشگرهای باکیفیت و کوچک متمرکز کرد، که به آن کمک میکند در دنیای خودرو نیز فعالیت کند.
چند روز پیش، ماری جو فولی، خبرنگار آشنا به امور مایکروسافت، اعلام کرد که با وجود گزارشهای متعددی که از عرضهیسرفیس فون تا پایان سال خبر میدهند، عرضهی این گوشی به تعویق میافتد یا ممکن است هرگز راهی بازار نشود؛ چرا که شرکت سازنده هیچ مورد استفادهی مشخصی برای آن متصور نیست.
در زمان انتشار این گزارش بسیاری از خوانندگان، آن را جدی نگرفتند؛ اما حالا روزنامهنگار معتبرتری این گزارش را تأیید کرده است.
تام وارن از خبرگزاری ورج در صفحهی توییتر خود نوشته است که دستگاه مورد بحث مسلما تا پایان سال جاری عرضه نخواهد شد و کل پروژه (یعنی اندرومدا) در حال بررسی است؛ زیرا هیچ اکوسیستم اپلیکیشنی برای پشتیبانی آن وجود ندارد
بخش آخر صحبتهای وارن به موضوع مهمی اشاره دارد. این احتمال وجود دارد که مایکروسافت از این تصمیم که مجددا با سیستم عاملی جدید وارد بازار شود تجدید نظر کند و در عوض دستگاهی را با اندروید روانهی بازار کند تا از اکوسیستم غنی اپلیکیشن این پلتفرم بهرهمند شود.
پس از قوت گرفتن شایعات مختلف در رابطه با اندرومدا که شامل بخش سختافزاری در کنار سیستمعامل اندرومدا است، حال در چند روز اخیر گمانههایی در رابطه با تعویق یا توقف کامل این پروژه منتشر شده است.
بایدو (Baidu) نام موتور جستجوی چینی است که به عنوان رقیب گوگل در پرجمعیتترین کشور دنیا شناخته میشود؛ پیش از این اخباری درباره عزم جدی بایدو، برای ورود به عرصهی خودروهای خودران منتشر شده بود. این شرکت قصد دارد تا خودروی خودران خود را شبیه محصول گوگل ارائه کند و تلاشهای زیادی در این زمینه به کار میبرد. حالا بایدو اعلام کرده است که صدمین دستگاه مینیبوس خودران آپولانگ (Apolong)، از خط تولید خارج شد. چنین خبری این مینیبوس الکتریکی کاملا خودران را به اولین خودروی خودران با تولید انبوه، در جهان تبدیل میکند. انتظار میرود که مینیبوس خودران آپولانگ بایدو قبل از عرضه جهانی در سال ۲۰۱۹، در شهرهای چین به عنوان نمونهی آزمایشی برای حمل مسافران مورد استفاده قرار گیرد.
رابین لی از مسئولان بایدو، گفت:
۲۰۱۸ اولین سال برای تجاریسازی خودروی خودران است. پس از تولید انبوه مینیبوس خودران آپولانگ، ما واقعا میتوانیم ببینیم که فناوری خودران گامهای بزرگی برخواهد داشت. این گامها صنعت خودروسازی را یک قدم به هدف خود در توسعه خودروی کاملا خودران نزدیکتر میکند.
مینیبوس خودران آپولانگ با بهرهگیری از سطح ۴ خودمختاری، توسط شرکت کینگ لانگ (King Long) ساخته شده است و از پلتفرم باز آپولو (Apollo) برای رانندگی استفاده میکند. آپولو همان سیستم عامل خودران بایدو است که توسعه دهنده موتور جستجوی چینی آن را سال گذشته ارائه کرد. در حال حاضر نسخه ۳.۰ سیستم خودران آپولو با بیش از ۲۲۰،۰۰۰ خط کد متعلق به بیش از ۱۰،۰۰۰ توسعهدهنده، ارائه شده است. شرکای جهانی بایدو شامل ۱۱۶ خودروساز و شرکت فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند و بایدو از اطلاعات آنها برای توسعه سیستم آپولو بهره میبرد.
مینیبوس خودران بایدو آپولانگ از آبان ماه سال گذشته تاکنون در حال توسعه است و میتواند تا ۱۴ سرنشین را در خود حمل کند. تجهیزات آن شامل رادار لیزری (لیدار)، رادار موج میلیمتری، HDR و ماژولهای دوربین استریو میشود و دارای بدنه سبکوزن کامپوزیت با شیشه جلوی منحنی است و از مزایای درهای برقی گسترده بهره میبرد.
مینیبوس خودران آپولانگ که در کارخانه زیامن (Xiamen) در استان فوجیان واقع در جنوب شرقی چین تولید میشود، آذر ماه امسال طی کنفرانس جهانی بایدو در پکن رونمایی خواهد شد. آپولانگ طبق برنامهریزیها در چند شهر چین از جمله پکن و شنزن شروع به فعالیت میکند. حیطه فعالیت مینیبوس خودران آپولانگ بایدو ابتدا در مکانهای محصور مانند پارکها، اماکن تجاری و فرودگاهها خواهد بود. عرضه جهانی مینیبوس خودران بایدو اوایل سال آینده در ژاپن آغاز میشود؛ این برنامه با همکاری شرکت SB Drive انجام خواهد شد که در حقیقت بازوی خودروسازی گروه سافتبانک (SoftBank) است.
یوکی ساجی، از مسئولان شرکت SB Drive ژاپن گفت:
حملونقل عمومی در ژاپن با چالشهای زیادی از جمله کاهش شبکه ترافیک، کمبود راننده و پیر شدن رانندگان مواجه است. ما انتظار داریم که فناوری خودری خودران بتواند این مشکلات را در آینده نزدیک حل کند. راهاندازی مینیبوس خودران بایدو آپولانگ، گام مهمی برای حفظ حملونقل عمومی در ژاپن است.
DRAGON نام پهپاد و ربات پرندهای است که توسط تیم تحقیقاتی دانشگاه توکیو طراحی و ساخته شده است. دراگون میتواند به شکل عجیب و بسیار جالبی، حین پرواز خود را تغییر شکل دهد و تقریبا خود را به هر شکلی درآورد.
تیم تحقیقاتی آزمایشگاه JSK دانشگاه توکیو، پهپادی با اتصالات چندگانه طراحی کرده است که توانایی پرواز و تغییر شکل دادن خود در حین پرواز از حالت ماری شکل به اشکال هندسی مختلف از جمله مربع و ... در آورد. دراگون برای پرواز در فضای بسته طراحی شده است و برای عبور از موانع مختلف از جمله در، دیوار، پنجره، افراد حاضر در محل و وسایل موجود در فضای داخلی و ... خود را تغییر شکل میدهد تا به این موانع برخورد نکند و بتواند از آنها عبور کند و به پرواز خود ادامه دهد. دراگون بر اساس فضایی که در آن پرواز میکند و با توجه به نیازی که برای تغییر شکل در خود میبیند، خودش تصمیم میگیرد که به چه شکلی تغییر کند.
به گزارش موسسه IEEE، نام پهپاد و ربات پرنده موسوم به DRAGON از ابتدای کلمات این عبارت اقتباس شده است : «Dual-rotor embedded multilink Robot with the Ability of multi-deGree-of-freedom aerial transformatiON»و به معنی «ربات با اتصال چند گانه امبِدد و روتور دوگانه با توانایی تغییر شکل در هوا» است. در طراحی دراگون از بادبادکهای اژدها (دراگون) الگوبرداری شده است و قسمت دم آن را نیز بادبادکهای کوچکتری شکل میدهند که از داخل با هم در ارتباط هستند. DRAGON از طریق پروانههایی که داخل داک تعبیه شده است و در سراسر بدنهی ماریشکل دراگون قرارداده شده است، میتواند بهراحتی پرواز کند و با کمک تنظیم و کنترل محور حرکت خود، تغییر جهت بدهد. پک باتری دراگون، روی ستون فقرات و سراسر بدنهی ماریشکل قرار گرفته است و اجازه میدهد پهپاد رباتیکی حداکثر سه دقیقه پرواز کند.
یکی از اعضای تیم تحقیقاتی دراگون معتقد است:
دراگون از نظر طراحی سخت افزاری، پیشرفتهای خوبی را به نمایش میگذارد و توانسته است که به شیوهای زیبا، بازوی تغییر شکل دهندهای را در قالب یک ربات پرنده مجهز به پروانههای داخل داکت به نمایش بگذارد.
H&M با نام کامل Hennes & Mauritz AB یک شرکت سوئدی با بازار بینالمللی است که در زمینهی طراحی، تولید و فروش پوشاک و محصولات جانبی مد در چندین کشور جهان فعالیت میکند. یکی از اصلیترین دلایل شهرت برند اچ اند ام، فعالیت جدی آنها در سبک فست فشن یا مد سریع است. در این سبک شرکتها سعی میکنند دورهی زمانی طراحی تا فروش محصول را تا حد ممکن کاهش دهند. آنها در کنار توجه کامل به طراحی و زیبایی محصولات، تمرکزی جدی روی پایین نگه داشتن قیمت محصولات و قابل خرید بودن برای عموم مردم دارند.
H&M دومین برند خردهفروشی پوشاک در جهان است که تنها شرکت اسپانیایی Inditex (شرکت مادر زارا) بالاتر از آنها قرار دارد. این برند در زمینهی تبلیغات و فروش آنلاین نیز فعالیتی جدی دارد و فروش آنلاین محصولات خود را در ۳۳ کشور گسترش داده است. گسترهی محصولات و طراحیهای برند اچ اند ام، تمامی گروههای سنی را شامل میشود. علاوه بر پوشاک که بهعنوان محصول اصلی این شرکت شناخته میشود، آنها در طراحی و فروش محصولاتی همچون مبلمان خانه و لوازم آرایشی بهداشتی نیز فعالیت جدی دارند.
تاریخچه تاسیس
در سال ۱۹۴۶، کارآفرین سوئدی ارلینگ پرسون به آمریکا سفر میکند. در آن سالها ایدهای جدید برای فروش لباسهای زنانه در حال تولد بود. در این ایده افزایش فروش و درآمد با کاهش سود برای هر لباس ترکیب میشد. یک سال بعد، پرسون فروشگاه پوشاک زنانهی خود را با همین ایده در واستراس سوئد تاسیس کرد. نام این فروشگاه Hennes بود که در زبان سوئدی بهمعنای برای او (مونث) است. طراحی لوگوی این فروشگاه توسط خود پرسون انجام میشود. پرسون پیش از این فروشگاه، شرکتی با نام Pennspecialisten تاسیس کرده بود.
موسس H&B ارلینگ پرسون در کنار تصویری از اولین ویترین Hennes
مقالههای مرتبط:
اولین فروشگاه هنس در پایتخت سوئد، در سال ۱۹۵۲ تاسیس شد و با تاسیس دومین شعبه در سال ۱۹۵۴، شهرت این برند به اوج خود رسید. در همان سال برنامههای جدی بازاریابی هنس شروع شد و آنها با تبلیغاتی کامل رنگی و جذاب، قدمهای اولیه برای شهرت هرچه بیشتر برند خود را برداشتند. تا پایان دههی ۱۹۵۰ فروشگاههای متعدد این برند در سوئد تاسیس شدند که از همه مهمتر، فروشگاهی در اولین آسمانخراش منطقهی Hötorget در استکهلم بود.
در سال ۱۹۶۸، هنس فروشگاه لباسهای رزمی و شکار Mauritz Widfross را در استکهلم خریداری کرد و نام خود را به Hennes & Mauritz تغییر داد. با این تغییر برند، فروش پوشاک برای آقایان و کودکان نیز شروع شده و برمد اچ اند ام به برند پوشاک خانوادگی تبدیل شد. در همین دهه، رشد سریع برند به حرکت خود ادامه داده و هنس اند ماریتس صاحب ۴۲ فروشگاه در شهرهای مختلف شد. فروشگاههایی بینالمللی هم در همان سالها تاسیس شده و دانمارک، بریتانیا و سوئیس اولین مقاصد این برند شدند. سرعت رشد برند در دههی ۱۹۷۰ افزایش پیدا کرده و آنها در هر سال پنج تا ۶ فروشگاه جدید تاسیس کردند.
این شرکت در سال ۱۹۷۳ یکی از همکاران سوئدی خود با نام BEKLÄDNADSKOMPANIET را به زیرمجموعهی خود اضافه کرد. ورود هنس اند ماریتز به بازار سهام استکهلم در سال ۱۹۷۴ رخ داد. تغییر برند به H&M نیز در همین سال انجام شد. در همین سالها لباس زیر نیز به محصولات H&M اضافه شد. علاوه بر آن اولین همکاری آنها با سلبریتیها در همین دهه اتفاق افتاد و Anni-Frid Lyngstad اولین مدل تبلیغاتی این برند بود.
اولین فروشگاه Hennes در استکهلم
گسترش بازارهای جهانی
دههی ۱۹۸۰ دههی رشد جهانی اچ ان ام بوده است. آنها فروشگاههای خود را در کشورهای آلمان و هلند تاسیس کردند. اتفاق مهم دیگر شروع فروش پستی در این برند بود. این فعالیت سالهای پیش از آنکه تجارت الکترونیک به سبک امروزی شهرت پیدا کند، در دههی ۱۹۸۰ و با خرید شرکت پست سوئدی Rowells توسط H&M شروع شد. در سال ۱۹۸۲ و ۳۵ سال پس از تاریخ تاسیس، مدیرعامل H&M تغییر میکند و استفان پرسون، پسر موسس این شرکت، به سمت جدید میرسد.
یکی از اقدامات جهت رشد و تنوع در برند H&M در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰ رخ داد. آنها برندی با نام Galne Gunnar تاسیس کردند تا محصولات را با تخفیف به مشتریان عرضه کند. این برند پس از ۱۰ سال و با تاسیس ۱۸ فروشگاه به کار خود پایان داد و با فروشگاههای قبلی H&M ادغام شد. مدیران به این نتیجه رسیدند که تمرکز روی تک برند H&M بهترین روش برای پیشرفتهای آتی خواهد بود.
در دههی ۱۹۹۰ میلادی، تبلیغات روی بیلبوردهای بزرگ خیابانی، بهمرور تبلیغات سنتی روزنامهای را به حاشیه میبرند. در آن سالها اچ اند اِم با استفاده از مدلهای مشهور از میان بازیگران و هنرمندان آن سالها، سعی در گسترش هرچه بیشتر حضور بصری خود داشت. در این دهه مدلهای مشهوری همچون الی مکفیرسون، سیندی کراودفورد، نائومی کمپل، کلائودیا شیفر،کریستی ترلینگتون و لیندا اوانجلیستا مشهور به گروه The Big Six، نقش اصلی را در تبلیغات این برند ایفا میکردند.
تا سال ۱۹۹۴، فروش شرکت به بیش از ۱۳.۵ میلیارد کرون سوئد رسید. ۷۰ درصد این درآمد، از فروشگاههای سوئد کسب میشدند تا این که در این سال فروشگاههای داخل کشور آلمان از فروشگاههای سوئد پیشی گرفتند و به بزرگترین بازار این شرکت تبدیل شدند. تا پایان دههی ۱۹۹۰ آلمانیها دو برابر سوئدیها محصولات H&M میخریدند و دو درصد از بازار پوشاک این کشور در سلطهی اچ ان ام بود.
اولین فروشگاه آمریکایی H&M در خیابان پنجم نیویورک
در سالهای پایانی دههی ۱۹۹۰، ورود برند سوئدی به دنیای آنلاین نیز انجام میشود. آنها اولین فروشگاه آنلاین خود را در سال ۱۹۹۸ در سوئد تاسیس میکنند. این فروشگاه آنلاین در دامین hm.com تاسیس میشود که در آن سال ازشرکتی با نام A1 خریداری شده است. در همین سالها، گسترش به بازارهای اروپایی دیگر نیز ادامه پیدا میکند و اولین فروشگاه فرانسه در سال ۱۹۹۸ تاسیس میشود.
شروع دههی ۲۰۰۰ با حضور جدی H&M در آمریکا همراه است. آنها فروشگاه بزرگ خود را در سال ۲۰۰۰ و در خیابان مشهور پنجم این شهر تاسیس میکنند. این فروشگاه شروعی بر گسترش فعالیت در خارج از اروپا بود. در همین سال رالف اریکسن بهعنوان مدیرعامل جدید شرکت انتخاب شد.
شاید یکی از نقاط عطف اصلی در تاریخ اچاندام را بتوان در سال ۲۰۰۴ پیدا کرد. آنها در این سال با همکاری طراح مشهور آلمانی کارل لاگرفلد به جهان نشان دادند که طراحی خاص، لزوما به معنای محصولات گرانقیمت نیست. پس از این همکاری اولیه با یک طراح مشهور، طراحان دیگری همچون ورساچه، روبرتو کاوالی، الکساندر ونگ، ریکاواکوبو و استلا مککارتنی با H&M همکاری کردند تا طراحیهای خود را برای عرضه به عموم جهان به این شرکت ارائه کنند.
فروشگاه H&M در هنگ کنگ
در کنار این همکاریها با طراحان مشهور، توسعهی فروش آنلاین این برند نیز با قدرت ادامه داشت و فروشگاههای متعددی در اروپا خدمات آنلاین ارائه کردند.
اولین فروشگاههای سوئدیها در شرق آسیا در سال ۲۰۰۷ و در شانگهای و هنگ کنگ تاسیس شدند. در همین سال، تولد زیربرندهای جدید و خرید برندهای دیگر نیز در دستور کار قرار میگیرد. COS-Collection Of Style یکی از این برندهای زیرمجموعه است که اولین فروشگاه خود را در لندن تاسیس میکند. علاوه بر آن با خرید شرکت FaBric Scandinavien AB، زیربرندهای Weekday، Monki و Cheap Monday به شرکت سوئدی میپیوندند.
ورود به صنعت مبلمان و طراحی داخلی در پایان دههی ۲۰۰۰ اتفاق افتاد. در سال ۲۰۰۹ برند H&M Home برای عرضهی محصولات در این حوزه تاسیس شد. در همین سال مدیرعامل چهارم شرکت یعنی کارل-یوهان پرسون متصدی این پست شد.
نقشه کشورهای محل فعالیت H&M
برنامههای بازاریابی و همکاری با طراحان بزرگ
همانطور که گقته شد H&M همکاریهای متعددی با طراحان بزرگ مد در جهان انجام داده تا برند خود را علاوه بر قیمت مناسب در سرتاسر جهان، به طراحیهای خاص و پرطرفدار نیز مزین کند. پس از اولین همکاری با کارل لاگرفلد که رکورد فروش کل انبار شهرهای بزرگ در یک ساعت را بر جای گذاشت، نوبت به طراحان دیگر رسید. در نوامبر ۲۰۰۶ پروژههای مشترک و فروش کالکشنهای خاص با همکاری استلا مککارتنی و سپس طراحان آوانگارد هلندی ویکتور هورستینگ و رالف اسنورن انجام شد.
در مارس سال ۲۰۰۷، این شرکت در یک پروژهی مشترک با ستارهی دنیای پاپ یعنی مدونا، مجموعهای از پوشاک خاص را به مشتریان عرضه کرد. همکاری بزرگ دیگر در این سال، با شرکتMaxis سازندهی بازی Sims 2 بود تا پوشاک این برند بهعنوان یک کالکشن به بازی اضافه شود. بازیکنان این بازی قابلیت تاسیس فروشگاههای H&M در محیط بازی را نیز داشتند. همکاری با طراح ایتالیایی، روبروتو کاوالی نیز در این سال انجام شد که بار دیگر رکوردی در فروش سریع کالکشن از خود به جای گذاشت.
فروشگاه H&M در برمینگام انگلیس
بخشی لباسهای عرضه شده در بهار و تابستان سال ۲۰۰۹ این برند، با همکاری طراح انگلیسی متیو ویلیامسون عرضه شدند. او دو مجموعه لباس در این همکاری ارائه کرد. یکی از آنها لباس زنانه بود که تنها در فروشگاههای خاص H&M فروخته شد و دیگری مجموعهای از لباس مردانه که اولین طراحیهای ویلیامسون در این زمینه بودند. لباسهای ورزش شنا نیز بخشی از این همکاری بودند که در تمامی فروشگاههای H&M عرضه شدند. در این سال همکاریهای دیگری با طراحانی همچون Jimmy Choo در بخش محصولات چرمی و همچنین سونیا رایکیل، طراح فرانسوی نیز انجام شد.
در سالهای بعدی استودیوهای طراحی مانند Lanvin و Versace همکاریهای با H&M داشتند و محصولات آنها در فروشگاههای منتخب این برند به فروش رسید. همکاری با هنرمندان و خوانندگان برای کمپینهای تبلیغاتی از دیگر برنامههای بازاریابی H&M در آن سالها بود. هنرمندانی همچون Lana Del Rey و Beyonce در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بخش اعظمی از محتوای ویدیویی تبلیغات این برند را تولید کردند.
از همکاریهای اخیر این برند با دیگر طراحان میتوان به کالکشن سال ۲۰۱۶ اشاره کرد که با همکاری Kenzo عرضه شد. در سال ۲۰۱۷ نیز زارا لارسون در همکاری با اچاندام طراحی هایی را به فروش رساند و نائومی کمپبل نیز پس از ۲۰ سال همکاری مجددی با آنها داشت.
فروشگاه H&M در شیلی
نکتهی جالب این که در سالهای اخیر وبسایتی با هدف ترویج دروغ آوریل در ارتباط با H&M و مارک زاکربرگ راهاندازی شد. در این وبسایت از نحوهی پوشش زاکربرگ که عموما یک تیشرت خاکستری و شلوار جین ساده است، برای ترویج شایعهی دروغین استفاده شد. این وبسایت ادعا میکرد H&M کالکشنی با همراهی زاکربرگ طراحی کرده که تنها شامل ۸ تیشرت خاکستری و یک شلوار جین است!
برندهای زیرمجموعه
همانطور که پیش از این اشاره شد، برند H&M با خرید و همکاری با فعالین صنعت مد، چند فروشگاه و زیربرند با نامهای متفاوت نیز دارد. این فروشگاهها هر کدام به نوعی محصولات، طراحیها و اهداف فروش منحصر بهفرد خود را دارند.
فروشگاه زیر برند Monki
COS-Collection Of Style
این برند فعالیت جدی خود را در سال ۲۰۰۷ و با افتتاح فروشگاه بزرگ خود در خیابان ریجنت لندن آغاز کرد. تمرکز فعالیت آنها روی طراحیهای مینیمالیستی متاثر از هنرهای معماری و گرافیک است. طراحیهای این برند با مد روز تفاوتهایی خاص دارند و نوعی از طراحی مدرن و ساختارشکنانه را نشان میدهند. علاوه بر آن طراحیهای COS محدود به فصل نیست. این زیربرند در ۳۴ کشور جهان در اروپا، آسیا، آمریکای شمالی، استرالیا و خاورماینه، ۱۹۷ فروشگاه فیزیک دارد. فروشگاههای آنلاین این برند نیز در ۱۹ بازار جهانی قابل تهیه هستند.
Other Stories &
این مجموعه در سال ۲۰۱۳ و با افتتاح ۷ فروشگاه در سرتاسر اروپا شروع به کار کرد. آنها فروشگاههایی در خیابان ریجنت لندن و شهرهای بارسلونا، برلین، کپنهاگ، دوبلین، میلان و استکهلم دارند. محصولات این برند عموما پوشاک، کفش، اکسسوری و لوازم آرایشی زنانه است که با تمرکز روی کیفیت بالا و بازهی قیمتی گران عرضه میشوند. آخرین همکاری بزرگ آنها در سال ۲۰۱۶ و با طراح مشهور Rodarte انجام شد. این زیربرند در ۱۲ کشور و با ۴۶ فروشگاه فیزیکی فعالیت میکند و فروش آنلاین آن نیز در ۱۴ کشور فعال است.
ARKET
اولین فروشگاه این برند در آگوست سال ۲۰۱۷ در خیابان ریجنت لندن افتتاح شد. آمادهسازی این فروشگاه از سال ۲۰۱۵ شروع شده بود. این برند با شعار طراحی مدرن فعالیت میکند و علاوه بر پوشاک بزرگسالان، پوشاک کودک و نوجوان و لباسهای مخصوص منزل نیز تولید میکند.
فروشگاه Arket
۶۰ درصد از سهام این شرکت مد سوئدی در سال ۲۰۰۸ توسط H&M خریداری شد. بقیهی سهام نیز در سال ۲۰۱۰ به قیمت حدودی ۶۲.۳ میلیون دلار به مالکیت این برند درآمد. زیربرندهای این شرکت یعنی Cheap Monday، Monki و Weekday پس از این خرید هنوز بهصورت مستقل به فعالیت خود ادامه میدهند. برند چیپ ماندی با طراحی خاص لوگوی اسکلتی خود محصولات مخصوص انواع ردههای سنی را عرضه میکند. محصولات آنها در فروشگاههای متنوع سرتاسر جهان و همچنین فروشگاههای فیزیکی و اینترنتی اختصاصی خودشان به فروش میرود.
برند مانکی مخصوص بانوان جوان است و در ۱۳ فروشگاه فیزیکی و ۱۸ بازار بهصورت بینالمللی به فروش میرود. هدف این برند تولید محصولات ساختارشکنانه و استفاده از تخیل مشتریان و طراحان در رسیدن به محصولات جدید است. برند ویکدی در سال ۲۰۰۲ تاسیس شده است. این برند مخصوص جوانان بوده و با طراحی خاص فروشگاهها و لباسهای راحت خود به شهرت رسیده است. این برند در ۳۴ فروشگاه فیزیکی و ۱۸ بازار بینالمللی قابل خرید است.
چالشها و انتقادات
H&M نیز مانند بسیاری تولیدکنندگان صنعتی در تاریخ خود با چالشهای متعدد از جمله شکایتهای حامیان محیط زیست یا اتحادیههای کارگری روبرو بوده است. در سال ۲۰۱۱ در طول یک هفته حدود ۲۰۰ کارگر این برند در کارخانهی کامبوج بیهوش شدند. دلایل این اتفاق بخارهای شیمیایی، تهویهی ضعیف، سوء تغذیه و حتی تشنج گستردهی کارگران بوده است. نکتهی دیگر این که حداقل حقوق کارگران در این کشور حدود ۶۶ دلار در ماه بوده که کاملا بر خلاف قوانین حقوق بشر تنظیم شده است.
فروشگاه H&M در ملبورن
گروههای کارگری بنگلادشی و بینالمللی در سال ۲۰۱۱ طرحی ارائه کردند که در صورت تصویب، اجازهی بازرسی سازمانهای غیردولتی از تاسیسات کارخانهای را صادر میکرد. طبق این طرح، اتحادیهها حق داشتند کارخانههای خاطی را تعطیل کنند. البته طرح ارائه شده در جلسهی همان سال در داکا، توسط برندهای اروپایی و آمریکای شمالی از جمله H&M رد شد و حتی تلاشهای سالهای بعد با ارائهی مدارک مستند در مورد شرایط دشوار کارگران، بیفایده بود.
در سال ۲۰۱۳، این برند متهم شد که با همکاری دولت ازبکستان از کودکان و نیروهای کار اجباری برای تامین کتان خود استفاده میکند. در سال ۲۰۱۵ سازمان مردمنهاد CleanClothes این شرکت را به کمبود امکانات ایمنی و آتشنشانی در کارخانههای تامینکننده متهم کرد. در سال ۲۰۱۷ نیز اتهام بهکارگیری کودکان با حقوقی بسیار پایینتر از استانداردهای زندگی در میانمار، از طرف مجلهی گاردین به این برند وارد شد.
یکی از فاجعهبارترین حوادث ساختمانی قرن نیز برند H&M را به خود درگریر کرده است. در سال ۲۰۱۳ ساختمانی به نامRana Plaza در بنگلادش فرو ریخت که ۱۱۳۴ نفر در آن جان خود را از دست داده و حدود ۲۵۰۰ نفر زخمی شدند. تولیدکنندگان برند H&M و بسیاری برندهای پوشاک دیگر در این ساختمان کار میکردند و با وجود هشدارها و تعطیلی بانکهای این برج بر اثر مشاهدهی ترک روی دیوارها، در روز حادثه کارگران تولید پوشاک مجبور به حضور در ساختمان شدند. در نهایت پس از این حادثه، H&M بهعنوان دومین فروشندهی بزرگ جهان تصمیم گرفت حقوق کارگران بنگلادشی را افزایش دهد تا به شرایط عادی زندگی برسند. البته در سال ۲۰۱۶ سازمان غیرانتفاعی SumOfUs آنها را متهم کرد که از برنامهریزی برای پیادهسازی این تصمیم و همچنین بهبود شرایط کاری در بنگلادش و دیگر کشورهای آسیایی عقب هستند.
تبلیغ جنجالی H&M با شعار Coolest Monkey in the Jungle
در طول تاریخ فعالیت، چالشهایی غیر از نیروهای کار نیز برند H&M را تهدید کردهاند. در سال ۲۰۱۰ آنها متهم شدند که لباسهای فروش نرفته را پیش از دور انداختن پاره میکنند تا قابل استفاده یا فروش مجدد نباشد. در سال ۲۰۱۲ نیز اتهام دزدیدن طراحی متوجه این برند شد و یک سال بعد، محصولات چرم مصنوعی آنها بهخاطر توهین به بومیهای آمریکا از فروشگاهها حذف شدند.
بحران بعدی مربوط به کمپینهای تبلیغاتی بود. شاخهی آفریقایی این برند در سال ۲۰۱۵ متهم شد که از مدلها و سلبریتیهای سیاهپوست در تبلیغات خود استفاده نمیکند. در کمال تعجب این اداره اعلام کرد که مدلهای سفید پوست تصویر مثبت بهتری از برند به نمایش میگذارند. اما بزرگترین چالش نژادپرستی این شرکت به سال ۲۰۱۸ مربوط است. آنها در یکی از تبلیغات خود در انگلستان از یک کودک سیاهپوست در لباسی سبز استفاده کردند. نکتهی اصلی، شعار این تبلیغ با عبارت «Coolest Monkey in the Jungle» بود که انتقادات شدیدی را متوجه H&M کرد. البته کلمهی Monkey در انگلیسی بریتانیایی بهمعنای کودک (فارغ از نژاد) است اما استفاده از این کلمه برای توصیف یک کودک سیاهپوست، انتقادهای شدیدی خصوصا در آمریکا بهدنبال داشت. در نهایت سلبریتیهای مشهوری همچون The Weekend و G-Eazy بهخاطر این تبلیغ همکاری خود را با برند خاتمه دادند.
H&M از این اتفاق عذرخواهی کرده و این تصویر را از تمام فروشگاهها و کمپینهای تبلیغاتی خود حذف کرد. مادر این کودک نیز از رسانهها خواست که از دامن زدن به سوء تفاهم پیش آمده خودداری کنند. بههرحال تعدادی از فروشگاههای این برند در آفریقای جنوبی هدف حمله و غارت قرار گرفتند و سوئدیها مجبور شدند تمام فروشگاههای خود را در این کشور تعطیل کنند.
تخریب فروشگاههای H&M در آفریقای جنوبی
یکی از اقدامات باارزش H&M برای کاهش انتقادات و همچنین شفاف سازی فعالیت، انتشار لیست تمامی تامینکنندگان و شرکای عملیاتی در وبسایت شرکت است. آنها بر خلاف بسیاری از عرضهکنندگان پوشاک که چنین اطلاعاتی را محرمانه میدانند، لیست کامل کارخانههای تولید پوشاک، پارچه و محصولات بهداشتی را با تمام جزئیات منتشر کردهاند. علاوه بر این برند سوئدی ادعا میکند در انتخاب تولیدکنندگان و همکاران تجاری خود (که عموما در کشورهای در حال توسعه هستند)، نهایت دقت را دارد و تاکنون ۱.۶ میلیون نفر را بهصورت مستقیم در این کشورها شاغل کرده است. آنها تیمی ۱۵۰ نفره از متخصصین در بخش Sustainability دارند که وظیفهی آموزش و روشنگری در زمینهی نیروی انسانی را برای مدیران این کارخانهها را بر عهده دارند.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی برند H&M
اچ اند ام در دههی ۲۰۱۰ تمرکزی جدی روی پیادهسازی برنامههای اخلاقی و حمایت از محیط زیست، در کنار گسترش جغرافیایی و افزایش شهرت برند خود داشته است. آنها برنامهی قانونمند Incentive Program خود را در سال ۲۰۱۱ برای تمامی کارمندان در سرتاسر جهان پیاده میکنند. این برنامه که با نام HIP اجرا میشود برای تمامی کارمندان این برند صرفنظر از کشور محل فعالیت و جایگاه شغلی و نوع استخدام پارهوقت یا تماموقت یکسان است.
بخش از این برنامه، سهامهای تشویقی از شرکت H&M را سالانه به کارمندان اهدا میکند و البته سرمایهی ایجاد شده را بار دیگر در همین شرکت سرمایهگذاری میکند. کارمندان با رسیدن به سن ۶۲ سالگی مجوز دریافت و نقد کردن سهام خود را پیدا میکنند. حتی در صورت ترک شرکت نیز این سهام تا ۶۲ سالگی قابل پرداخت به کارمند نیست. مقدار سهام اهدایی بسته به سابقهی کارمند در H&M متغیر است.
تبلیغ بازیافت پوشاک در H&M
پروژهی جمعآوری و بازیافت لباس از دیگر برنامههای بزرگ اچاندام است که از سال ۲۰۱۳ شروع شده و از آن زمان، موفق به جمعاوری بیش از ۵۰ هزار تن لباس و پارچه و بازیافت آنها شده است. فعالیتهای H&M در جهت حمایت از محیط زیست به حدی جدی بوده که آنها در سال ۲۰۱۵ برنامهای با نام The Global Change Award راهاندازی کردند. در این برنامه به طراحیها و ایدههای صنعت مد که در جهت بازیافت هرچه بهتر پوشاک و حفظ محیط زیست باشد، جوایزی تعلق میگیرد.
برنامهی H&M برای بازیافت لباس بسیار جدی است. آنها با مطالعهی شرایط موجود تولید پوشاک و نیاز روزافزون به منابع طبیعی به این نتیجه رسیدهاند که بازیافت بهترین راهکار برای اصلاح وضعیت کنونی و کاهش آسیبهای زیستمحیطی است. این برند تمامی لباسهای مردم از هر برندی را در هر شرایطی در فروشگاههای خود میپذیرد و جعبههای مخصوص برای آنها در نظر گرفته است. آنها با کد تخفیف ۱۰ درصدی در خریدهای بعدی، مشتریان را به انجام این کار تشویق میکنند. علاوه بر فروشگاههای اصلی H&M، زیربرندهای Monki و & Other Stories نیز این برنامه را برای مشتریان پیاده کردهاند.
پس از جمعآوری لباسها و پارچهها از مشتریان، شریک تجاری اچ اند ام یعنی شرکت I:CO آنها را جمعآوری میکند. سپس لباسها و پارچهها در سهدسته تقسیم شده و اقدامات لازم برای آنها انجام میگیرد. دستهی اول محصولات قابل استفاده هستند که بهعنوان پوشاک دست دوم در فروشگاههای دیگر به فروش میروند. دستهی دوم به محصولاتی دیگر مانند پارچههای نظافت و دستهی آخر به نخ پارچه بافی تبدیل میشوند. H&M علاوه بر این شرکت با شرکتهای نوپای بازیافت پارچه مانند re:newcell، Worn Again و Treetotextile نیز همکاری میکند تا فناوری لازم برای بازیافت هرچه بهتر پارچه را توسعه دهد.
کارل یوهان پرسون مدیرعامل H&M
برند H&M علاوه بر فعالیت در زمینهی حفاظت از محیط زیست، یک بنیاد خیریه به نام H&M Foundation دارد. این بنیاد در چهار بخش اصلی شامل تحصیلات، بهبود زندگی زنان، تامین آب سالم و آگاهیبخشی در مورد محیط زیست در کشورهای درحال توسعهی بسیاری فعالیت میکند. این بنیاد توسط خانوادهی پرسون تاسیس شده است.
زیربرندهای دیگر مانند Sport و Beauty و نیز در سالهای اخیر به این مجموعه اضافه شدهاند. گسترش برند اچ اند ام در این سالها به حدی بوده که آنها در کشورهای متعدد قارههای آمریکا، اروپا، استرالیا، آفریقا، آسیا و خاورمیانه شعبههای فعالی تاسیس کردهاند.
در حال حاضر استفان پرسون رئیس هیئت مدیرهی برند H&M است. ثروت او حدود ۱۸.۹ میلیارد دلار گزارش شده و این مدیر سوئدی را در رتبهی ۸۰ ثروتمندترین افراد جهان قرار داده است. پسر او کارل یوهان پرسون مدیرعامل کنونی H&M است که ثروتی حدود ۱.۹۳ میلیارد دلار دارد. طبق آخرین آمار فروش این برند در سال ۲۰۱۷ برابر با ۲۷.۶ میلیارد دلار بوده و در ۶۹ کشور جهان فروشگاه فیزیکی داشتهاند. تعداد کارمندان این شرکت نیز طبق آمار خود H&M که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده، ۱۴۸ هزار نفر گزارش شده است. این برند در آخرین رتبهبندی مجلهی فوربز (یکی از معتبرترین رتبهبندیهای برندها جهانی) در رتبهی ۴۷ قرار گرفته و نسبت به سالهای گذشته با سقوط رتبه روبرو بوده است.
وقتی گوگل دو ماه پیش برای اولین بار از دوپلکس رونمایی کرد، اظهار نظرهای فراوانی در خصوص آن صورت گرفت. عدهای شباهت صحبت کردن آن به انسان را تحسین کردند و عدهای در باب مسائل اخلاقی و اجتماعی آن قلم زدند.
با وجود تمام موضعگیریهای ضد و نقیض در مورد این فناوری، گوگل برنامههای خود را دنبال کرد و حال به نظر میرسد قصد دارد اپراتورهای تلفنی دنیا را با هوش مصنوعی سخنگوی خود جایگزین کند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، گوگل تا کنون با تعدادی از مشتریان احتمالی از جمله یک شرکت بیمهی مطرح، رایزنیهایی به منظور ساخت یک مرکز خدمات تلفنی مجهز به دوپلکس انجام داده است.
به گفتهی منابع آگاه، دستکم یک مشتری بالقوه، که یک شرکت بیمهی بزرگ است، در پی این است که به نحوی از این فناوری بهرهمند شود. یکی از راههایی که آنها در حال آزمایش آن هستند، این است که دوپلکس تماسهای ساده و سؤالات تکراری مشتریان را پاسخ دهد و هر زمان که مکالمه شکل پیچیدهتری به خود گرفت، آن را به اپراتور انسانی ارجاع دهد.
با وجود افشای اطلاعات فوق، سخنگوی گوگل در مصاحبه با وبسایت دیلیمیل اذعان داشته است که آنها هنوز آزمایش نسخهی خدمات تلفنی دوپلکس را آغاز نکردهاند.
در حال حاضر، تمرکز ما روی موارد استفادهی شخصی از فناوری دوپلکس است و فعلا با تعداد محدودی تستر در حال آزمایش مواردی مثل رزرو کردن میز در رستوران یا گرفتن وقت آرایشگاه و کارهای اینچنینی هستیم.
این خیلی مهم است که ما این تجربهی جدید را به درستی پیش ببریم؛ به همین دلیل ترجیح میدهیم گامهای خود را آهسته و حسابشده برداریم و همزمان از یافتههای خود که از بازخورد آزمایشها به دست میآید کمال استفاده را ببریم.
گسترش استفادههای دوپلکس، میتواند گوگل را در رقابتی مستقیم با آمازون قرار دهد؛ چرا که آمازون نیز در تلاش است شرکتها را متقاعد کند که از دستیار صوتی خود یعنی الکسا استفاده کنند.
یک مؤسسهی تحقیقاتی تخمین زده است که بازار مراکز پاسخگویی تلفنی ابری از ۶.۸ میلیارد دلار در سال گذشته به ۲۰.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ خواهد رسید. به گفتهی این مؤسسهی تحقیقاتی، وجود نیاز برای بهبود تجربهی مصرفکنندگان، باعث شده است شرکتهای تجاری عموما از پشتیبانی تلفنی استفاده کنند و متعاقبا از سیستم جدید استقبال کنند.
اولین رونمایی گوگل از هوش مصنوعی خود در کنفرانس توسعهدهندگان گوگل، باعث موضعگیریهای فراوان علیه این فناوری شد؛ اما گوگل اعلام کرده است که در حال بررسی و رفع نگرانیهای موجود است و طی هفتههای آتی نسخههای جدیدی از این سیستم را در اختیار تسترهای خود قرار خواهد داد.
با آغاز شدن تابستان، سفرهای جادهای نیز دوباره رونق میگیرد. اگر جزو کسانی هستید که از خودرو فقط بهعنوان وسیلهی نقلیه در سفرهای جادهای طولانی استفاده میکنید، باید به خواب زمستانی خودرو پایان دهید. در این مطلب ۵ وسیلهی ضروری برای سرحال کردن و تمیر نگهداشتن خودرو معرفی میشوند تا در سفرهای تابستانی، تجربهی سواری در جاده برای سرنشینان قابل تحملتر باشد.
آفتابگیر
رانندگی در آفتاب سوزان هم برای راننده و هم برای سرنشینان مشکل است. آفتابگیر یکی از کارآمدترین لوازم در سفرهای تابستانی جادهای است که از بالا رفتن حرارت زیاد کابین جلوگیری میکند؛ بهخصوص زمانی که روکشهای صندلی پس از پارک خودرو در آفتاب داغ میشوند، نشستن پشت فرمان غیرقابل تحمل است. امروز در بازار انواع آفتابگیر با اندازههای مختلف و حتی طرحهای رنگارنگ برای کودکان موجود است که قیمت مناسبی هم دارند.
سطل، کیف و کیسه زباله
شاید خرید سطل زبانه برای خودرو، ایدهی چندان انقلابی و مهمی بهنظر نرسد، اما کافی است که یکبار سفر جادهای طولانی را تجربه کرد تا داشتن سطل یا کیسهی زبالهی خودرو، بهیکی از اولویتهای مهم فهرست لوازم مورد نیاز سفر تبدیل شود. انواع سطل زبالهی خودرو با قابلیت اتصال به بخشهای مختلف کابین در بازار موجود است که میتوان با خرید آنها با قیمت مناسب، از کثیف و پر شدن شدن فضای داخلی خودرو با قوطیهای نوشیدنی و ... جلوگیری کرد.
جارو برقی
انواع جارو برقیهای بزرگ یا کوچک فندکی برای خودرو در بازار موجود است که باتوجه به کاربرد، قدرت، ظرفیت مخزن و لوازم جانبی قیمتهای متفاوتی دارند. استفاده از جارو برقی برای تمیز کردن بخشهایی که دسترسی به آن مشکل بوده، مانند زیر صندلیهای و کنج پنلهای کابین بهترین راهکار ممکن است.
لوازم شست و شو
با خرید پکیج کامل شست و شوی خودرو شامل مایع شوینده، اسپری مخصوص تایرها، اسپری خوشبو کننده، اسپری مخصوص براقکنندهی شیشهها و اسپری واکس بدنه در کمترین زمان میتوان نتیجهی قابل قبولی گرفت.
پاککنندههای چرم و روکش صندلی
برای تمیز نگهداشتن صندلیهایی که در مسافرات بیشتر از حد معمول تحت فشار قرار میگیرند، باید از پاککنندههای مخصوص استفاده کرد. باتوجه به روکشهای استفاده شده در خودرو، انواع پاککنندههای پارچه و چرم در بازار موجود است که معمولاً قیمت مناسبی دارند.
برخی شرکتها برای استخدام نیروی متخصص، کار بررسی رزومه کاری وی را به الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعیمیسپارند. آیا الگوریتمهای کامپیوتری میتوانند صلاحیت فرد را برای اشتغال در حرفهای تایید کنند؟ آیا در این رقبت تنگاتنگ برای استخدام در شرکتهای بزرگ بینالمللی، استفاده از هوش مصنوعی درست است؟
دو سال پیش، گلدمن ساکس بعد از انتشار آگهی استخدام، حدود ۲۵۰ هزار رزومه از سوی دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر دریافت کرد. بررسی این همه رزومه واقعا طاقت فرسا است. شرکتهای مختلف بسیاری را میبینیم که با همین معضل روبرو هستند و وقتی آگهی استخدام منتشر میکنند، با انبوهی از رزومه مواجه میشوند. گلدمن حساب کرد که اگر یک تیم کاری پنج نفرهی کارمندان منابع انسانی، روزی ۱۲ ساعت تمام وقت و بدون تعطیلی روی بررسی هر رزومه تنها ۵ دقیقه زمان صرف کنند، حداقل یک سال زمان لازم است تا تمامی رزومهها بررسی شوند.
در چین شرایطی راهکار چیست؟ چطور باید این همه رزومه را بررسی کرد؟ شرکتهای بزرگ اغلب از برنامهی کامپیوتری یا الگوریتمهایی برای بررسی رزومهها استفاده میکنند. شاید برایتان جالب باشد بدانید برنامههای کامپیوتری استخدام و الگوریتمهای به کار رفته در آنها بر چه اساسی رزومهها را بررسی میکنند و به دنبال چه نوع اطلاعاتی هستند.
ویکتوریا مک لین، مدیر سابق بخش مالی یک شرکت بود که شرکت جدیدی به نام City CV راهاندازی کرد تا به متقاضیان استخدام کمک کند رزومهی کاری خود را به گونهای تنظیم کنند تا بتوانند از سد رقابت شغلی برای استخدام عبور کنند. ویکتوریا معتقد است که سیستمهای ردیابی متقاضی (ATS) حدود ۷۵٪ رزومهها (CV) را در همان ابتدای کار و قبل از آنکه توسط پرسنل شرکتها بررسی شوند، مردود اعلام میکنند و اصلا روی این رزومهها هیچگونه بررسی دیگری انجام نمیشود. سیستمهای ردیابی متقاضی بر اساس کلمات کلیدی مورد توجه کارفرما به بررسی رزومهها مشغول میشود و اگر کلمهی مورد نظر در رزومه نباشد، الگوریتم رزومهی کاری را مردود اعلام میکند. مثلا اگر فردی قرار است در زمینهی مدیریت پروژه (PM) مشغول فعالیت شود، الگوریتم باید حتما کلمهی «مدیریت پروژه» یا «PM» را در رزومهی وی مشاهده کند، در غیر اینصورت رزومه از سوی سیستم کامپیوتری مردود اعلام میشود.
میتوانیم اینطور نتیجهگیری کنیم رزومههای عمومی که در آن اطلاعاتی تخصصی در زمینهی توانمندیهای اختصاصی فرد ارائه نشده باشد، از همان ابتدا مردود میشوند و از چرخهی بررسی خارج میشوند. یکی از مشتریان مکلین یکی از اعضای ارشد نیروهای مسلح بود. تجربهی وی به مشاغلی از جمله تدریس، خرید و فروش تسلیحات نظامی اشاره داشت. بهترین استراتژی این بود که سه رزومه مختلف با کلیدواژههای کاربردی در زمینههای شغلی که وی توانایی انجام آن را داشت، تهیه شود. بهعلاوه، برای اینکه وی بتواند شغل مورد نظر را از آن خود کند، باید حتما اطلاعات مندرج در زومهاش با اطلاعات کاربری وی در پروفایل لینکدین همخوانی داشته باشد. مکلین معتقد است یکی از کارهای مرسوم در بررسی رزومههای شغلی، بررسی حساب کاربری فرد در لینکدین و تطبیق آن با اطلاعات درج شده در رزومهی کاری است.
فار اول در بررسی رزومهها، گذر از مرحلهی ATS است که شکارچیان شغلهای خوب در دنیا باید بتوانند از سد این مرحله عبور کنند. اما کار به همین نقطه ختم نمیشود. بسیاری از شرکتها، از جمله ودافون و اینتل، از سرویس مصاحبه ویدیویی به نام HireVue نیز استفاده میکنند. افراد متقاضی برای استخدام از طریق سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) از نظر چهره و تماس چشمی با دوربین مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند و همچنین از نظر کلامی و میزان اعتماد به نفس در تن صدا نیز رصد میشوند. سرویس HireVue از دو زاویه فرد را مورد بررسی قرار میدهد. بالطبع افرادی که دستهای خودشان را بیش از حد تکان میدهند و استرس دارند و یا دائما پای خود را به صندلی میکوبند و حالت عادی ندارند، در این مرحلهی آزمون مردود میشوند. اگر متقاضیان بتوانند از این مرحله با موفقیت عبور کنند وارد مرحلهی بعدی که آزمون حضوری است خواهند شد. در مرحلهی بعدی به جای برنامهی کامپیوتری، نیروی انسانی متقاضیان را مورد بررسی قرار میدهد.
شاید تصور کنید که استفاده از برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند جلوی برخی تبعیضهای حین استخدام را بگیرد و همه چیز عادلانهتر پیش برود، ولی ظاهرا اینطور نیست و در سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی هم برخی اوقات شاهد روشهای تبعیضآمیزی خواهیم بود. در روشهای سنتی ممکن است گرایش مصاحبهکننده به یکی از متقاضیان، باعث احراز و تایید صلاحیت وی برای دریافت آن جایگاه شغلی شود، ولی چنین تبعیضهایی در سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی هم دیده میشود. دو اقتصاددان به نامهای لامبرچ و کاترین تاکر، آگهیهای تبلیغاتی استخدام در زمینه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات در فیسبوک منتشر کردند و متوجه شدند این آگهیها به آقایان بیشتر نشان داده شده است تا خانمها!
علت بروز این مساله وجود الگوریتمی تبعیضآمیز و هوشمند در فیسبوک نیست؛ بلکه از آنجایی که خانمهای جوان در فیسبوک، گروهی فعال محسوب میشوند که به تبلیغات توجه میکنند تا بتوانند در کنترل هزینههای زندگی کمک کنند، تبلیغاتی که به صورت هدفمند به این گروه ارسال میشود، گرانقیمتتر از بقیهی گروههای فیسبوک است. در نتیجه، الگوریتمها به طور طبیعی صفحاتی را هدف قرار میدهند که در آن بازده سرمایهگذاری بیشتر است. در نهایت تبلیغات، آگهیها را بیشتر برای صفحات مربوط به آقایان نمایش داده بود تا خانمها.
آجای آگراوال، جوشا گانز و آوی گلد فارب از دانشکده مدیریت تورنتو در کتابی در زمینهی هوش مصنوعی اعلام کردند:
شرکتها نمیتوانند و نباید چنین تاثیرات تبعضآمیزی را در حوزهی استفاده از الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعی نادیده بگیرند. در صورتی که شرکتها متوجه شوند که خروجی سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی به صورت تبعیضآمیزی نتایج را ارائه میدهد، باید به دنبال دلایل بروز چنین مشکلاتی باشند و سپس الگوریتم را بهگونهای تنظیم کنند که چنین اثرات تبعیضآمیزی از آن حذف شود.
نگرانی در مورد بروز تبعیض در نتایج و خروجیهای سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی در طیف وسیعی از حوزهها از جمله حوزههای کیفری یا حتی استخدام همواره وجود دارد. شرکتهایی که از این الگوریتمها برای استخدام استفاده میکنند، باید متوجه ریسکهای احتمالی این روشها باشند تا در نهایت بتوانند از طریق روشی منصفانه و عادلانه، نیروی متخصص مورد نیاز خود را استخدام کنند. با اینکه استفاده از چنین فرآیندهایی کار استخدام را به شدت ساده میکند، ولی باید به ریسکها و تبعیضهای احتمالی که ممکن است در حین انجام کار رخ دهد نیز توجه داشته باشیم. در ضمن باید به موضوع دیگری هم توجه داشته باشیم؛ آیا افرادی که از این طریق استخدام میشوند واقعا نیروهایی کارآمد و موفق خواهند بود؟ استخدام نیروی جدید یکی از هزینههای تحمیل شده به شرکتها است. اگر الگوریتمها نتوانند به شکل درستی عمل کنند، در اصل منجر به ایجاد هزینههای اضافی برای شرکتها خواهند شد.
از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که متقاضیان استخدام نیز باید در رقابتی تنگاتنگ شرکت کنند. اگر متقاضیان نتوانند به درستی رزومهی کاری خود را منطبق با نیاز سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی تنظیم کنند، عملا ممکن است در همان ابتدا از پروسهی استخدام حذف شوند. بهروز رسانی رزومهها با توجه به نکاتی که مورد توجه الگوریتمهای استخدام است، یکی از کارهای اصلی متقاضیان استخدام خواهد بود. کسی که بتواند رزومهی خوبی برای خودش آماده کند، شانس بیشتری برای برنده شدن در این رقابت دارد. همانطور که گفته شد یکی از اصلیترین کارهایی که شرکتها باید انجام بدهند بررسی تبعیضآمیز نبودن رزومهها است. ممکن است چنین رویکردهایی برای استفاده از هوش مصنوعی برای شرکتها هزینههای زیادی را در بر داشته باشد ولی میتواند شرکتها را از پروسههای طولانی استخدام به روش سنتی، نجات دهد.
خودروسازان بزرگ جهان چشماندازی دقیق برای استفاده از انرژی هیدروژنی دارند ولی تنها برای خودروهای سواری آن را به کار نمیبرند. به تازگی مرسدس بنز از نمونه اولیه (پروتوتایپ) ون الکتریکی اسپرینتر مجهز به پیل سوختی هیدروژنی رونمایی کرد. در حال حاضر نیز شرکت ژاپنی تویوتا از وسیله نقلیهای بسیار بزرگتر رونمایی کرد که با هدف تحت کنترل در آوردن انرژی سبکترین عنصر جدول تناوبی طراحی و ساخته شده است.
این کشتی الکتریکی، انرجی آبزرور (Energy Observer) نامیده میشود و به عنوان اولین کشتی مجهز به پیل سوختی هیدروژنی در جهان معرفی شده است. کشتی تویوتا انرجی آبزرور با ابعاد ۳۱ متر طول و ۱۲ متر عرض طراحی شده و قادر است محمولهای به وزن ۲۸ تن را جابجا کند.
انرجی آبزرور سال گذشته در فرانسه برای انجام یک ماموریت ۶ ساله به منظور آزمایش نیروی محرکه تغذیه کننده از منابع تجدیدپذیر انرژی به آب انداخته شد. این پروژه که با حمایت تویوتا موتور اروپا برگزار میشود، با هدف انجام نخستین سفر دور دنیا با استفاده از انرژی هیدروژنی آغاز شده است. کشتی هیدروژنی تویوتا اکنون در دریای مدیترانه قرار دارد و سال آینده به شمال اروپا سفر خواهد کرد و قصد دارد تا سال ۲۰۲۰، همزمان با آغاز بازیهای المپیک وارد توکیو شود.
ویکتورین اروسارد، کاپیتان کشتی هیدروژنی انرجی آبزرور گفت:
ما واقعا هیجانزده هستیم که بتوانیم از تجارب تویوتا موتور اروپا برای انجام این ماموریت بهره ببریم. ما چشمانداز فناوری هیدروژن را به عنوان کلیدی برای سرعت بخشیدن به فرآیند تبدیل انرژی به اشتراک میگذاریم؛ چشماندازی که امیدواریم در سال ۲۰۲۰ و همزمان با بازیهای المپیک به توکیو ببریم.
مت هریسون، از مسئولان بخش اروپایی تویوتا در این باره گفت:
کشتی انرجی آبزرور یک ابتکار هیجانانگیز است و ما در تویوتا موتور اروپا خوشحال هستیم که با چنین تیم پرشور و اختصاصی ارتباط برقرار میکنیم. این پروژه بار دیگر استفاده عملی از هیدروژن را که میتواند به مرحله تولید برسد، نشان میدهد؛ همانطور که ما نیز داریم به سمت جامعه هیدروژنی تحول پیدا میکنیم.
تویوتا یکی از چند شرکت خودروسازی است که از فناوری پیل سوختی هیدروژنی بهره میبرد. تویوتا علاوه بر خودروی الکتریکی پیل سوختی میرای (mirai)، به دنبال استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در اتوبوسها، کامیونها و حتی لیفتراکها است و به شدت روی این مسئله کار میکند.
.: Weblog Themes By Pichak :.