برای استخراج ارزهای دیجیتال شما نیاز به سختافزاری دارید که بتواند محاسبات بسیار زیادی را در کمترین زمان انجام دهد تا سودآوری مناسبی را در یک روز داشته باشد. به صورت کلی استخراج ارز دیجیتال به رمزگشایی یک واحد ارز رمزنگاری شده اطلاق میشود که آن واحد خود به چندین بخش یا هش (Hash) رمزگذاریشده تقسیم میشود. هر هش برای رمزگشایی به نیروی پردازشی نیاز دارد. برای تأمین این نیروی پردازشی به پردازندههای زیادی جهت رمزگشایی قسمتهای کوچک هشها و استخراج ارز نیاز است. بعضی گروهها از روشی کمهزینه، اما غیراخلاقی برای استخراج ارز دیجیتال استفاده میکنند. آنها با استفاده از کدهایی در سایت خود هنگامی که شما در وبسایت آنها حضور دارید، از سختافزار شما بدون اطلاع برای استخراج یا ماینینگ استفاده میکنند. این عمل نادرست به دزدی رمزنگاریشده مشهور است. برخی استخراجکنندگان با نصب بدافزار روی سیستم شما این کار را انجام میدهند، که این وضعیت توسط آنتیویروس قابل شناسایی و برطرف شدن است.
با تقسیم پردازش در سیستمهای مختلف و تعدد آنها، میتوان سودآوری مناسبی داشت. این تقسیم درجایی میتواند معنی پیدا کند که شما سایت و یا سرویسی با مخاطبین بسیار بالا داشته باشید. در مطالب قبلی بعضی از سایتهایی که بهصورت غیرقانونی به این عمل پرداختهاند را معرفی کردیم که در بسیاری از موارد توسط فردی ناشناس از بیرون اتفاق افتاده بود. با ورود به سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد شرق تهران متوجه خواهید شد که استفاده از پردازنده شما به بالاترین سطح رسیده و سیستم با کندی خاصی روبهرو میشود. این اتفاق یکی از نشانههای کشف استخراج مخفیانه ارز دیجیتال در سایتهای مختلف است.
با مراجعه به سورسکدهای سایت متوجه خواهید شد که اعمال این کدها باظرافت خاصی انجامشده است. کل سورس اصلی سایت در یک آی فریم قرار دارد و درعینحال که سایت برای شما باز میشود، کدهای ماینینگ شروع به فعالیت میکنند. با این حساب هر ثانیه از حضور شما در سایت به منافع ماینر قرار دهنده این کد، کمک میکند. استفاده از کد استخراج به این شکل باعث میشود که شما با ورود به صفحه Page Source کدهای آی فریم را ببینید و اگر حواستان به Frame Source نباشد، متوجه حضور این کدهای مخرب نخواهید شد.
افزایش قیمت دلار و محاسبه ارزش ارزهای دیجیتالی بر این اساس باعث شده است تا فرایند ماینینگ برای بسیاری از افراد جذاب شود اما راههای رسیدن به این سود، راهکارهای غیرقانونی زیادی را پیش روی افراد سودجو قرار داده است. از سوی دیگر امیدوار هستیم مسئولین سایتهای مهم دولتی و یا خصوصی در جهت حفظ امنیت و عدم انتشار چنین کدهای مخربی با توجه به اوضاع فعلی، مراقبتهای بسیار بیشتری را در پیش بگیرند.
در قسمت قبل نگاهی به تلاشهای گوگل در حوزهی نرمافزار داشتیم و نشان دادیم که مدیران این شرکت چگونه تلاش میکنند تا ضمن حفظ برتری در حوزهی موبایل، در زمینهی رایانههای شخصی هم جایگاه نخست را بهدست آورند. قطعا هرجا سخن از نرمافزار بهمیان میآید، ناگزیر باید به سختافزار هم اشاره کرد. از شما دعوت میکنیم تا با زومیت همراه شوید تا نگاهی به اهداف و تلاشهای گوگل در رابطه با سختافزار داشته باشیم.
قطعهی دیگرِ پازل
علیرغم نفوذ گوگل در حوزهی نرمافزار و خدمات؛ این شرکت تاکنون آنگونه که باید به حوزهی سختافزار وارد نشده است. اما اقلام سختافزاری محدودی که توسط گوگل تولید میشوند هم نقشی کلیدی در راهبرد کلی این شرکت بازی میکنند. گوشیهای خانوادهی پیکسل، پیکسلبوکهای مجهز به سیستمعامل کروم و بلندگوی هوشمند گوگلهوم، سه عنصر اصلی در استراتژی آتی گوگل برای تسلط بیشتر بر دنیای موبایل و رایانههای شخصی هستند.
در ادامه، به بررسی این محصولات و پیوند آنها با نرمافزار، خدمات و فناوریهای ارائهشده توسط ساکنان مانتنویو میپردازیم. البته بهخاطر داشته باشید که گوگل محصولات مختلفی همچون ترموستاتهای هوشمند و ایرفونها را هم تولید میکند؛ اما تمرکز ما در این مقاله روی سه محصول کلیدی این شرکت است.
کرومبوکهای خانوادهی پیکسل؛ الگویی برای دیگران
گوگل سال ۲۰۱۳ اولین کرومبوک اختصاصی خود را تحت نام «کرومبوک پیکسل» عرضه کرد. این محصول در زمان خود لپتاپ بینقصی بود و حتی اگر امروز هم یکی از آنها را مشاهده کنید، خواهید دید که علیرغم طراحی ساده، با محصولی با کیفیت و کمنقص روبهرو هستید. گوگل در سال ۲۰۱۵ هم اقدام به بهروزرسانی پیکسلبوک کرد و محصول بهبودیافتهای را با مشخصات سختافزاری قابلقبول ارائه داد.
پیکسلبوک گوگل
اما یکی از مواردی که از ابتدای معرفی این لپتاپها جلب توجه میکرد، برچسب قیمت آنها بود. برخلاف اکثریت کرومبوکها که از نظر قیمت در ردههای میانی قرار میگیرند یا محصولاتی ارزان هستند؛ کرومبوکهای سری پیکسل محصولاتی ردهبالا بودند که به کاربران و دیگر تولیدکنندگان نشان میدادند بهترین کرومبوک چگونه دستگاهی است. بهعقیدهی دیتر بان، از وبسایت The Verge، پیکسلهای گوگل بیش از آنکه یک محصول نهایی باشند، پروژههای برای نشان دادن بالاترین پتانسیل کرومبوکها هستند؛ وی در این رابطه میگوید:
هدف کرومبوکهای [خانوادهی] پیکسل این نیست که در زمینهی فروش رقبا را پشتسر بگذارند؛ یا اینکه سهم سیستمعامل کروم را در بازار افزایش دهند. این ابزارها بستری برای توسعه هستند؛ توسعهای که منجر به بهتر شدن تمام کرومبوکها خواهد شد.
در دنیای واقعی نیز هر سال شاهد بهتر شدن کرومبوکها از نظر طراحی هستیم. محصولاتی همچون کرومبوک پلاس سامسونگ بهاندازهای زیبا هستند که میتوانند از نظر طراحی با جذابترین دستاوردهای سختافزاریمایکروسافت و اپل رقابت کنند. از طرف دیگر، این دستگاهها به عنصری حیاتی در الگوی تجاری برخی شرکتها تبدیل شدهاند و تولیدکنندگانی همچون ایسر وابستگی زیادی به فروش کرومبوکها دارند.
پیش از این در همین مقاله به این مسئله اشاره کردیم که بسیاری از افراد در کودکی با پلتفرم اندروید آشنا میشوند و با گسترش نفوذ سیستمعامل کروم در مدارس، احتمالا دومین تجربهی آنها از تعامل با فناوری هم با کرومبوکهای گوگل پیوند میخورد. اما همین اشخاص پس از گذار از نوجوانی و فارغالتحصیلی از مدارس بهدنبال چگونه رایانهای خواهند بود؟ قطعا نمیتوان همهی این افراد را ملزم ساخت تا از کرومبوکهای ارزانقیمت یا میانرده استفاده کنند؛ اینجا است که کرومبوکهای خانوادهی پیکسل اهمیت خود را به نمایش میگذارند.
آخرین پیکسلبوکهای گوگل که در سال ۲۰۱۷ عرضه شدهاند، کارایی و سادگی سیستمعامل کروم را در قالب دستگاهی با طراحی چشمنواز ارائه میکنند؛ طراحی زیبایی که میتواند با طراحی مکبوکهای اپل و سرفیسهای مایکروسافت رقابت کند. این محصولات سیستمعامل کروم را در قالبی جذاب به کاربر عرضه میکنند و به دیگر تولیدکنندگان هم نشان میدهند که یگ دستگاه ردهبالا با کروم اواس چگونه دستگاهی است.
گوشیهای خانوادهی پیکسل؛ اندرویدیهای تمامعیار
پیش از این در مقالهای به بررسی این مطلب پرداختهایم که چرا گوگل نمیتواند به شرکتی همچون اپل تبدیل شود. بهطور خلاصه؛ برخلاف اپل که وابستگی زیادی به فروش سختافزار دارد و برای محصولات خود قیمت بالایی را از کاربران طلب میکند، اکثر خدمات گوگل بهصورت مجانی در اختیار کاربران قرار میگیرند. مسئله این است که گوگل اساسا شرکتی مبتنی بر خدمات است و چنین شرکتی نمیتواند یکشبه وارد دنیای سختافزار شود.
اما در چند سال اخیر شاهد برخی تغییرات هستیم. از سال ۲۰۱۶، ساکنان مانتنویو اقدام به ایجاد برند اختصاصی برای گوشیهای هوشمندِ خود کردهاند و در دو سال اخیر گوشیهای هوشمند سری پیکسل را با مشخصات و قیمتی همردیف دیگر پرچمدارهای بازار عرضه میکنند. عرضهی گوشیهای سری پیکسل از چندین جنبه برای مدیران گوگل حائز اهمیت است. اول از همه، این محصولات میتوانند نقش آیفون را در دنیای اندروید بازی کنند؛ گوگل میتواند از طریق گوشیهای سری پیکسل بهترین تجربهی نرمافزارهای خود را در تلفیق با سختافزار اختصاصی خود در اختیار کاربران قرار دهد.
گوگل پیکسل
از طرف دیگر، پیکسلهای گوگل همچون سرفیسهای مایکروسافت، میتوانند الگویی کلی برای دیگر سازندگان باشند. بر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر بسیاری از تولیدکنندگان اندرویدی در طراحی محصولات خود از آیفونهای اپل الگو میگیرند. از زمان حذف جک ۳.۵ میلیمتری هدفون از آیفون، دیگر تولیدکنندگان اندرویدی هم دست به حذف این درگاه از محصولات خود زدند. فراگیر شدن بریدگی نمایشگر پس از معرفی آیفون ۱۰ هم نمونهی دیگری از الگوبرداری از طراحی آیفون است.
هرچند براساس تصاویر منتشرشده توسط رسانهها شاهد استفاده از بریدگی نمایشگر در پرچمدارهای بعدی خانوادهی پیکسل هم خواهیم بود و چنین مسئلهای میتواند بهعنوان پذیرش اگوی دیکتهشده توسط اپل تفسیر شود؛ اما با ملحق شدن تعداد زیادی از مهندسال اچتیسی به گوگل، این احتمال وجود دارد که در سالهای آینده شاهد تکامل زبان طراحی اختصاصی در گوشیهای همراه گوگل باشیم. اگر گوگل موفق شود در زمینهی طراحی، نظرات را بهسمت خود معطوف کند؛ این شانس را خواهد داشت تا از تاثیر آیفون بر طراحی گوشیهای اندرویدی بکاهد.
همانگونه که از زمان عرضهی محصولات خانوادهی سرفیس، بسیاری از تولیدکنندگان بهجای الگوبرداری از مکبوکهای اپل، در طراحی محصولات خود از سرفیسهای مایکروسافت الگو میگیرند؛ پیکسلهای گوگل نیز میتوانند تدریجا به یک الگوی طراحی برای تولیدکنندگان اندرویدی تبدیل شوند تا به استقلالِ بیشتر هویت گوشیهای اندرویدی کمک کنند.
بهعقیدهی کاتیا ماسکویچ از وبسایت Wired، هدف از تولید گوشیهای خانوادهی پیکسل، رقابت با تولیدکنندگان اندرویدی نیست؛ بلکه پیکسلها نقش الگویی برای دیگر تولیدکنندگان اندرویدی را بازی میکنند و ویترینی برای آخرین فناوریهای گوگل (همچون پردازش تصویر، واقعیت ترکیبی و...) هستند.
بلندگوهای هوشمند؛ دروازهای به آینده
مدت زیادی از ورود بلندگوهای هوشمند به خانههای کاربران نمیگذرد؛ اما این ابزارهای هوشمند در همین مدت کوتاه، پیشرفت قابلتوجهی داشتهاند. براساس گزارشی که ابتدای سال جاری میلادی منتشر شد، در حال حاضر تقریبا از هر ۶ آمریکایی، یک نفر از بلندگوهای هوشمند استفاده میکند. این رقم نشاندهندهی افزایش ۱۲۸ درصدی در مقایسه با زمان مشابه سال گذشته است.
در مجموع، بر اساس آمار منتشرشده توسط موسسهی تحقیقاتی NPR & Edison، شانزده درصد از آمریکاییها از بلندگوهای هوشمند هوشمند مبتنی بر دستیار صوتی آمازون ، یا همان الکسا استفاده میکند. یک درصد نیز به محصولات متفرقه روی میآورند و چهار درصد باقیمانده از بلندگوهای هوشمند Google استفاده میکنند. اما چرا گوگل به بازار بلندگوهای هوشمند وارد شده است و چه هدفی را دنبال میکند؟
اول از همه، یکی از دلائل اصلی مدیران ساکن در مانتنویو، عقب نماندن از آمازون است. شرکت تحت هدایت جف بزوس، اولین بلندگوی هوشمند خود را در سال ۲۰۱۴ عرضه کرد؛ اما اولین بلندگوی هوشمند گوگل در سال ۲۰۱۶ در اختیار کاربران قرار گرفت.
مدیران گوگل میدانند که تعلل در دنیای فناوری، شرکتهای بزرگی همچون نوکیا را با شکستهای بزرگ روبهرو کرده و به همین دلیل نمیخواهند در بازار بلندگوهای هوشمند از آمازون عقب باشند؛ به ویژه که بر اساس پیشبینیها، در سال آیندهی میلادی هم قرار است شاهد رشد ۵۰ درصدی بازار بلندگوهای هوشمند باشیم.
گوگلهوم و آمازون اکو
گوگل از دستیار هوشمند خود، یا Google Assistant در بلندگوهای هوشمند خود موسوم به «گوگل هوم» استفاده میکند. هرچند دستیار هوشمند گوگل در ابزارهای اندرویدی نیز حضور دارد؛ اما گوگلهوم میتواند به پایگاه و خانهی اصلی دستیار صوتی این شرکت تبدیل شود. طی دو دههی گذشته، غول دنیای جستجو، گنجینهی بزرگی از اطلاعات را جمعآوری کرده و میتواند از همین اطلاعات در جهت پیشرفت دستیار صوتی خود استفاده کند؛ دستیاری که تواناییهایش را در قالب گوگلهوم بهنمایش میگذارد.
علاوهبر گنجینهی اطلاعاتی که در اختیار گوگل است، تواناییهای گوگل در حوزهی هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هم ارتباطی تنگاتنگ با بلندگوی هوشمند گوگل دارند. سال گذشته در زمان معرفی گوشیهای خانوادهی پیکسل،ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل اعلام کرد که جهان در حال گذار از تمرکز بر ابزارهای قابلحمل بهسوی هوش مصنوعی است.
با توجه به این مسئله، بلندگوهای هوشمند بستری برای بهنمایش گذاشتن تواناییهای گوگل در این زمینه هستند. علاوهبر این، با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در دستیارها و بلندگوهای هوشمند، میتوان از مشکلات مرتبط با این فناوریهای هوشمند آگاه شد.
همچنین، بلندگوهای هوشمند میتوانند دروازهی ورود به دنیای خانههای هوشمند و اینترنت اشیاء باشند. کیت توسعهی نرمافزاری ارائهشده توسط گوگل به توسعهدهندگان اجازه میدهد نرمافزارهای مختلفی را برای دستیار گوگل ایجاد کنند. این بدین معنی است که کاربران خانگی، اداری و حتی صنعتی گوگل میتوانند از این بلندگوها بهسادگی در محیطهای مختلف استفاده کنند. پس نباید اجازه دهیم که کلمهی «Home» (بهمعنای خانه) در نام بلندگوهای هوشمند Google Home، ما را فریب دهد.
بسیاری از شرکتها شدیدا به خدمات و نرمافزارهای ارائهشده توسط غول دنیای جستجو وابسته هستند؛ همین وابستگی در ترکیب با تواناییهای دستیار گوگل برای برنامهریزی، ترجمه، ارسال پیام و برقراری تماسهای تلفنی میتواند بلندگوهای هوشمندِ مبتنی بر دستیار گوگل را به ابزاری کارامد در محیطهای اداری تبدیل کند. با اضافه شدن امکاناتی نظیر مکالمهی صوتی با انسان، دستیار گوگل و بلندگوهای هوشمند مبتنی بر آن میتوانند به منشیهایی تمامعیار تبدیل شوند.
با توجه به اینکه تولیدکنندگان سوم شخص، توانایی استفاده از دستیار گوگل در وسايل خانگی و تجهیزات اداری و صنعتی را دارند؛ میتوان به آیندهای فکر کرد که در آن خیل عظیمی از ابزارهای اداری و صنعتی با کمک هوش مصنوعی گوگل کنترل میشوند. بلندگوهای هوشمند نیز شروعی هستند برای رسیدن به این آینده هستند؛ آیندهای که اکنون از خانهها و محیطهای اداری کوچکتر شروع شده است.
در کنار موارد فوق، گوگلهوم میتواند به اعتلای بیشتر سرویسهای فعلی و برنامههای آتی اهالی مانتنویو هم کمک کند. گوگل با سرویس گوگل اکسپرس در تلاش است تا در زمینهی فروش کالا در اینترنت، جایی برای خود پیدا کند. همچنین، احتمالا در سالهای آینده شاهد گسترش سرویس حملونقل ویمو خواهیم بود که هماکنون بهطور آزمایشی در حال فعالیت است. همانگونه که بلندگوهای اکو به راهی برای انجام خرید از آمازون تبدیل شدهاند؛ گوگلهوم هم میتواند به پیشرفت خدماتِ کاربر محورِ گوگل، همچون خوردهفروشی و حمل و نقل کمک کند.
در نهایت، نباید فراموش کنیم که دیگر تولیدکنندگان هم میتوانند با استفاده از دستیار هوشمند گوگل، بلندگوهای هوشمند خود را تولید کنند. گوگل در این زمینه همکاری با شرکتهایی همچون JBL و لنوو را شروع کردهاست؛ در این میان، نقش گوگلهوم شبیه به نقش لپتاپها و گوشیهای خانوادهی پیکسل خواهد بود. این بلندگوها میتوانند الگویی برای دیگر شرکتهایی باشند که قصد ورود به بازار بلندگوهای هوشمند را دارند و میخواهند از دستیار صوتی گوگل استفاده کنند.
رقبایی که بیکار نمیمانند
از لابهلای خطوط فوق، بهوضوح میتوان دریافت که ساکنان مانتنویو در تلاش هستند تا موفقیت خود در زمینهی نرمافزار را به دنیای سختافزار هم تعمیم دهند. اما در دنیای سختافزار، گوگل نمیخواهد به یک تولیدکنندهی تمامعیار و رقیبی برای شرکای فعلیاش تبدیل شود؛ بلکه میخواهد نقش هنرمند توانایی را ایفا کند که دیگر هنرمندان از او الگو میگیرند. با این حال، سادهانگارانه است اگر با خود فکر کنیم که رقبای گوگل دست روی دست میگذارند تا قافیه را به غول دنیای جستجو واگذار کنند. در زمینهی گوشیهای هوشمند و ابزارهای قابلحمل، همچنان اخبار متعددی در رابطه با سرفیسفون مایکروسافت شنیده میشود؛ محصولی که ممکن است دگرگونی قابلتوجهی در میان ابزارهای قابلحمل ایجاد کند.
سرفیسگو نیز محصولی است که نشان میدهد ردموندیها بلد هستند دستگاههایی توانمند با قیمتی قابلقبول تولیدکنند. آیپد ۳۰۰ دلاری اپل که چند ماه پیش از آن پردهبرداری شد نیز نشانهای از تلاشهای اپل برای قرار دادن دستگاههای ارزانتر در محیطهای آموزشی است؛ محیطهایی که نیازمند دستگاههای ارزانقیمت و توانمند با فرایند یادگیری ساده است.
گلکسی هوم؛ بلندگوی هوشمند سامسونگ با دستیار صوتی بیکسبی
بلندگوهای هوشمند نیز به عرصهی جدیدی برای رقابت تبدیل شدهاند و اکنون شاهد حضور سه غول دنیای فناوری، Amazon، گوگل و Apple در این حوزه هستیم. حتی Samsung نیز تلاش دارد با اتکا بر دستیار هوشمندش، یا همان «بیکسبی» شانس خود را در این بازار امتحان کند. پس در آینده شاهد جذابتر شدن رقابت در این بازار خواهیم بود.
در قسمت بعدی این مجموعه مقالات، نگاهی به فراگیر شدن خدمات گوگل خواهیم داشت؛ خدماتی همچون جستجو، نقشهها، مجموعههای اداری، خدمات آموزشی، خردهفروشی و رایانش ابری. در کنار این موارد، نگاهی به فناوریهای آیندهنگرانهای همچون هوشمصنوعی خواهیم داشت تا ببینیم که گوگل چگونه فعالیت خود را به تمام حوزهها تعمیم میدهد.
شرکت اروپایی تولیدکنندهی لنز دوربینهای عکاسی، فتوکینا ۲۰۱۸ را بهترین فرصت ممکن برای رونمایی از محصول جدید خود دانست. آیریکس بهتازگی از لنز ماکر ۱۵۰ میلیمتری f/2.8 خود رونمایی کرد که با دوربینهای فولفریم سازگار است.
این لنز جدید که برای مانتهای نیکون F، کانن EF و پنتاکس K عرضه خواهد شد، امکان عکاسی از سوژههای بسیار کوچک را از فاصلهی دور میدهد. فاصلهی کانونی ۱۵۰ میلیمتری این لنز امکان حذف سایهها و اعمال شرایط نوری مختلف را فراهم میکند. اما نکتهی قابل توجه در خصوص محصول جدید آیریکس، اعوجاج نزدیک به صفر آن است. در حالی که بهگفتهی مدیران آیریکس لنز ۱۱ میلیمتری f/4 این شرکت، از اعوجاج اندک ۳.۱۳ درصدی رنج میبرد، نمونهی ۱۵۰ میلیمتری ماکرو جدید این شرکت میزان اعوجاج را به ۰.۱ درصد کاهش داده است.
لنز ماکروی جدید آیریکس به دیافراگم با ۱۱ تیغه برای ثبت بوکهای زیبا مجهز شده است. ۱۲ المان در ۹ گروه، بازتولید با مقیاس ۱:۱، سیستم فوکوس داخلی (با فوکوس ابعاد لنز تغییر نمیکند)، پردازندهی داخلی و ماژول AE برای کنترل گشودگی دیافراگم، ثبت دادههای EXIF، هود با طراحی عمیق و پایهی قابل جدا شدن، از دیگر قابلیتهای لنز ۱۵۰ میلیمتری ماکرو آیریکس است. در نهایت نیز میتوان به مقاومت آن در برابر شرایط مختلف آبوهوایی اشاره کرد که بدینوسیله کاربران بدون نگرانی از آسیب رسیدن به لنز، تحت بارش باران یا برف به عکاسی از سوژههای مورد نظر خود بپردازند.
مهندسان آیریکس از برآمدگی لاستیکی خاصی روی رینگ کنترل فوکوس بهره بردهاند تا در کنار حداکثر چرخش ۲۷۰ درجهای این رینگ، امکان فوکوس دقیق برای کاربران به ارمغان بیاید. همچنین کلید مخصوصی نیز برای قفل کردن فوکوس در شرایط خاصی در دسترس است.
مدیران IRIX در خصوص لنز جدید خود اعلام کردند که اولین نمونهی ساختهشده با روش ساخت انحصاری «پرداخت سطحی سنجاقک» این شرکت است؛ در این روش فریم آلومینیومی لنز در پایان به سطح خارجی لنز متصل میشود که از آلیاژ آلومینیوم-منیزیم و مواد کامپوزیت ساخته شده است. با این روش ساخت، لنز از بدنهای بسیار مستحکم و باکیفیت در کنار وزن اندک و مقاومت در برابر شرایط مختلف آبوهوایی بهره میبرد.
پیشتر خبری در مورد ساعت هوشمند بعدی هواوی منتشر شده بود. همانطور که گفته شد، هواوی واچ GT و آنر واچ مجوزهای لازم را از اتحادیه اروپا کسب کردند و توانستند تاییدیهی FCC را دریافت کنند.
براساس آخرین خبرها، اطلاعات جدیدی در مورد هواوی واچ GT فاش شده است که مشخصات آن را بهصورت کامل نشان میدهد. این اطلاعات بهلطف WiseBuy، بهاشتراک گذاشته شده است و مشخصات نهایی ساعت هوشمند بعدی هواوی را بهخوبی نشان میدهد.
براساس آخرین اطلاعات فاششده، هواوی واچ جیتی، از نمایشگر دایرهای شکل ۱.۴ اینچی AMOLED با رزولوشن ۴۵۴x۴۵۴ پیکسل بهره میبرد. قطر ساعت با در نظر گرفتن حاشیهی آن در حدود ۴۶.۵ میلیمتر، و ضخامت آن در حدود ۱۰ میلیمتر است. با توجه به ویژگیهای فاششده، ساعت هوشمند بعدی هواوی دارای فناوری پایش ضربان قلب، GPS، و قطبنما خواهد بود. بهعلاوه، از آنجایی که هواوی واچ GT در مقابل نفوذ آب مقاوم است؛ به ورزشکاران شناگر اجازه میدهد تا بتوانند بههمراه ساعت هوشمند خود شنا کنند. همچنین، هواوی با همکاری Firstbeat، برای کاربران ساعت هوشمند خود راهنمای دو نیز فراهم میکند. بهعلاوه، ویژگی جدیدی به نام Huawei TruSleepبرای ردیابی خواب در اختیار کاربران قرار دارد که میتوانند از آن استفاده کنند.
براساس آخرین خبرهای منتشرشده در مورد هواوی واچ GT، این گجت پوشیدنی از باتری ۴۱۰ میلیآمپرساعتی بهره میبرد، که برای ۱۴ روز کارکرد مداوم ساعت هوشمند کفایت میکند. همچنین با این ظرفیت باتری، ساعت هوشمند میتواند تا ۷ روز با حالت همیشه روشن یا Always On Mode شارژ داشته باشد. البته اگر GPS ساعت روشن باشد، این مدتزمان به ۲۰ ساعت کاهش خواهد یافت.
هواوی قصد دارد در کنار Watch GT، محصول دیگری به نام Huawei Terra که یک دستبند تناسب اندام است، بهفروش برساند. این دستبند تناسب اندام از نمایشگر ۰.۹۵ اینچی AMOLED همراه با GPS و فناوری پایش ضربان قلب بهره میبرد. دستبند جدید هواوی، همانند ساعت هوشمند، در برابر نفوذ آب مقاوم است و عمر باتری آن نیز بهصورت بالقوه، ۱۴ روز خواهد بود.
هر دو از گجت پوشیدنی جدید هواوی در کنار گوشیهای هوشمند سری هواوی میت ۲۰ و Freebuds 2 Pro بهزودی معرفی خواهند شد. پیشتر گفته شد که هواوی دعوتنامهی مراسم رونمایی از میت ۲۰ در ۲۴ مهر را برای رسانهها ارسال کرده است. انتظار میرود فروش محصولات جدید هواوی در ماه نوامبر آغاز شود. همچنین انتظار میرود Huawei Watch GT با شروع قیمتی در حدود ۲۷۵ دلار به بازار عرضه شود، و دستبند تناسب اندام نیز با قیمت ۱۴۰ دلار در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
بیشک، همهی ما میدانیم که Reddit یکی از منابعی است که خبرهای بسیار عجیب و دور از تصور را منتشر میکند. اما خبری که اکنون میخواهیم بهاطلاع شما برسانیم، آنقدرها هم عجیب نیست؛ بلکه بسیار بهندرت پیش میآید.
ظاهرا یکی از مشتریان بستبای، برای خرید کرومکست گوگل نسل دوم مراجعه میکند، ولی در کمال تعجب متوجه میشود که بهجای خرید نسل دوم کرومکست، دانگل نسل سوم را خریداری کرده است که هنوز از سوی گوگل معرفی نشده است.
مقالههای مرتبط:
پوستر اصلی یا OP که بیشتر طرفداران ردیت از این عنوان برای نامبردن آن استفاده میکنند، نشان میدهد که بستبای، بهاشتباه محصول جدید را برای فروش عرضه کرده است. جالب اینجا است که وقتی صندوقدار سعی میکند تا بارکد محصول را اسکن کند، متوجه میشود که بارکد در سیستم وجود ندارد. باتوجه به اینکه دانگل در دست مشتری بوده است و قیمت آن مشابه کرومکست نسل دوم بوده است، فروشندگان بستبای محصول را با همان قیمت شناسهی بارکد SKU محصول قدیمی به مشتری میفروشند.
وقتی مشتری به خانه میرسد و سعی میکند که دانگل را نصب کند، متوجه میشود که این کرومکست در مقایسه با نسل دوم کرومکست، تفاوتهایی اساسی دارد. پس از بررسی و دقت در جزئیات محصول، متوجه تغییرات طراحی کرومکست میشود. ظاهرا کرومکست جدید در قاب پهنتر و ضخیمتری قرار داده شده است و قسمت بالایی آن اصلا براق نیست. همچنین بهجای لوگوی کروم، لوگوی گوگل دیده میشود. پاور مورد نیاز کرومکست جدید کماکان از طریق microUSB تامین میشود و نه از طریق USB-C؛ اتصال HDMI نیز دیگر بهصورت مغناطیسی به دانگل متصل نیست.
متاسفانه، تنها یک عکس از این کرومکست جدید بهاشتراک گذاشته شده است، که جزئیات زیادی در مورد آخرین تغییرات نسل سوم کرومکست ارائه نمیدهد؛ ولی همین اطلاعات ارائهشده نیز با شایعات قبلی که در مورد کرومکست منتشر شده بود، مطابقت دارد. کرومکست نسل سوم گوگل از اتصال بلوتوث پشتیبانی میکند و پشتیبانی بهتری از شبکهی وایفای خواهد داشت.
باید تا ۹ اکتبر برابر با ۱۷ مهرماه منتظر بمانیم تا در رویداد بعدی Google با ویژگیهای کامل و دقیق کرومکست نسل سوم گوگل آشنا شویم.
بسیاری از محصولاتی که تسلا تا به امروز معرفی کرده است، در کلاس خود بیرقیب هستند. این موضوع در موردخودروی برقی تسلا مدل S، مدل X و مدل 3 صادق است؛ رقابت تسلا با سایر خودروسازان دنیا طی سالهای گذشته به تولید مدلهای سازگار با محیط زیست کمک کرده است تا نمونههایی پاک برای حملونقل، ابداع شوند.
در حالی که کامیون برقی ایده نسبتا جدیدی در بخش خودروهای سنگین به شمار میرود، تسلا سمی (Tesla Semi) را میتوان از پیشگامان این بخش به حساب آورد. همانطور که بازار حملونقل برای ورود کامیون برقی تسلا سمی آماده میشود، برخی از خودروسازان قدیمی نیز به تولید محصولات مفهومی برای رقابت روی آوردهاند. پس از ظهور رقبایی مانند نیکولا و کامینز، این بار نوبت به فورد رسیده است تا از اولین کامیون مفهومی و برقی با انتشار آلایندگی صفر رونمایی کند. جدیدترین مدل مفهومی این کلاس، فورد اف-ویژن (Ford F-vision) نام دارد و میتواند به عنوان یکی از زیباترین رقبای تسلا سمی شناخته شود.
کامیون برقی فورد اف-ویژن پنجشنبه گذشته در نمایشگاه خودروهای تجاری IAA آلمان رونمایی شد. این کامیون برقی توسط فورد اتوسان (Ottosan) ساخته شده است؛ خودروسازی که در ترکیه و به عنوان زیر مجموعه فورد فعالیت میکند. فورد خاطرنشان کرد که کامیون مفهومی اف-ویژن از توانایی رانندگی خودران سطح ۴ بهره میبرد. در حالی که فورد جزئیات زیادی در مورد قدرت و شعاع حرکتی کامیون برقی آینده خود منتشر نکرده است، اما این شرکت بر قابلیتهای خودران اف-ویژن تاکید داشت.
فورد اف-ویژن به گونهای طراحی شده است که بتواند توسط انسان رانده شود یا به صورت خودران کار کند. کامیون برقی فورد بیشترین درصد سازگاری با محیط زیست را نسبت به تمام محصولات مشابه دارد و از آخرین فناوریهای هوشمند در آن استفاده میشود. به عنوان مثال، پنجرههای کامیون خودران فورد اف-ویژن به صورت خودکار میزان تابش نور خورشید را تشخیص میدهند و متناسب با آن، رنگ شیشهها تغییر میکند تا نور اضافه محیط دید راننده را مختل نکند. علاوه بر این، پنجرهها میتوانند زاویه دید راننده در موقعیتهای زمانی و مکانی مختلف را به حداقل و حداکثر برسانند تا او با حداکثر راحتی به رانندگی خود ادامه دهد. تغییر رنگ پنجرهها متناسب با بدنه کامیون برقی صورت میگیرد تا شکل ظاهری آن بسیار زیبا باشد.
طراحی بخش جلوی فورد اف-ویژِن نیز بسیار جالب به نظر میرسد. این کامیون مفهومی نشان داده است که کامیونهای بزرگ مخصوص حمل بار تا چه اندازه میتوانند زیبا طراحی شوند و متفاوت با آنچه تاکنون وارد خیابانها شده است، به حملونقل بار بپردازند. در سمت چپ کامیون و برای ورود راننده، دری تعبیه شده که به سیستم هوشمند و خودکار متصل است و میتواند راننده را شناسایی کند. این در هوشمند با محیط پیرامون ارتباط برقرار میکند و انواع فناوریهای بیسیم (وایرلس) برای آن در نظر گرفته شده است.
ساختار آیرودینامیکی فعال خودروی مفهومی فورد اف-ویژن متناسب با تریلی متصل شده به آن عمل میکند تا در بالاترین سرعتها هم تعادل کامیون برقی از بین نرود. این موضوع موجب میشود تا ضمن افزایش شتاب کامیون، ایمنی آن هم افزایش یابد و ساختاری یکپارچه در اختیار راننده قرار گیرد. این خودروی خودران سنگین قادر است با دیگر کامیونهای در حال حرکت پیرامون خود ارتباط برقرار کند و ضمن تشخیص موقعیت جغرافیایی آنها، جلوی هر گونه تصادف احتمالی را بگیرد.
کامیون برقی فورد اف-ویژن روی چرخهایی غولپیکر سوار میشود. دریچههای هوا در این مدل مفهومی با نوارهای باریک LED از دو طرف ارائه شدهاند. همچنین شاهد استفاده از دوربین به جای آینههای جانبی در این کامیون خودران هستیم. طراحی آیرودینامیک در محفظه بار اف-ویژن نیز دیده میشود؛ به همین دلیل چرخهای این قسمت حذف شده است و پنلهای قوسدار و زیبا روی بخش خارجی بار پدیدار شدهاند. نتیجه نهایی طراحی فورد بیش از همیشه آیندهنگرانه به نظر میرسد و کامیون برقی اف-ویژن را از کامیونهای جعبهای سفید سنتی موجود در جادهها متمایز میکند. کامیونهای فورد در حال حاضر به گونهای طراحی و ساخته میشوند که میزان وابستگی آنها به گازوئیل حداقل شده است تا در آینده نزدیک به صورت کاملا برقی وارد جاده شوند.
ایلان ماسک طی رویداد رونمایی از کامیون برقی تسلا سمی، اعلام کرد که سال ۲۰۱۹ تولید آن آغاز میشود. اخیرا جدول زمانی توسعه و تولید تسلا سمی توسط سرپرست سرمایهگذاری تسلا ارائه شد که نشان میدهد این شرکت قصد دارد به طور جدی تولید این کامیون را آغاز کند. در حالی که تسلا سمی خود را به سرعت برای ورود به بازار آماده میکند، فورد نیز با نگاهی آیندهنگر قصد دارد وارد این رقابت شود.
Bandwidth Alliance، نام اتحاد جدیدی است که توسط استارتاپ کلادفلیر راهبرد میشود. این گروه جدید قصد دارد تا قیمت پهنای باند را برای بسیاری از مشتریان فضای ابری کاهش دهد.
ایدهی اصلی گروه آن است که مشتریانی که از سرویس کلادفلیر و همچنین سرویس ارائه دهندهی فضای ابری دیگری در این اتحاد استفاده میکنند، تخفیف قابلتوجهی روی ترافیک خروجی یا Egress Traffic دریافت کنند، یا اصلا مجبور به پرداخت هزینهای برای آن نباشند. استارتاپ Cloudflare، این هفته، هشت ساله میشود.
عضویت در این گروه آزاد است، و سایر شرکتها نیز میتوانند وارد شوند. تاکنون، هر شرکت ارائهدهندهی فضای ابری که ممکن است نام آنها برای شما آشنا باشد، وارد این اتحاد شدهاند؛ هرچند در بین اسامی شرکتها، جای یک شرکت، یعنی آمازون خالی است. اعضای کنونی عبارتند از Automattic، Backblaze، Digital Ocean، DreamHost، IBM Cloud، مایکروسافت، Linode، Azure ،Packet ،Scaleway و Vapor.
برخی از این شرکتها قصد دارند از این پس، ترافیک خروجی رایگانی را در اختیار مشتریان مشترک خود با استارتاپ Cloudflare قرار دهند. برخی دیگر نیز در نظر دارند تخفیف ۷۵ درصدی برای پهنای باند کلی متقابل با Cloudflare ارائه دهند. اما سوال مهم این است که چرا شرکتهای تجاری تصمیم میگیرند وارد چنین کسبوکار کوچک ولی در عین حال تجارت حاشیهای بزرگی شوند؟ متیو پرینس، مدیر عامل و همبنیانگذار کلادفلیر معتقد است:
استدلالی که در مورد این شرکتهای بزرگ میتوان مطرح کرد، بسیار ساده است: وقتی هزینهی حملونقل را پرداخت کردهاید، عادلانه است که از خدمات حملونقل نیز استفاده کنید.
با این وجود، در اغلب مواقع، این هزینهها بسیار جزئی هستند و کلادفلیر بهلطف تعداد زیادی موقعیتهای مکانی جهانی، میتواند بهصورت مستقیم ترافیک را از اپراتور ابری و بدون هیچگونه واسطهای دریافت کند.
پرینس مدعی است که کلاوفلیر، یکی از اولین شرکتهایی بود که وارد این برنامه شد اما هنوز مباحث و موضوعات بسیاری برای شرکتهای عضو وجود دارد که باید فرا بگیرند؛ بهخصوص با توجه به اینکه برخی اوقات، ترافیک بهصورتی غیرقابل پیشبینی بالا میرود و باید مکانیسمهایی برای صرفهجویی در هزینهها در نظر گرفت. کلاوفلیر، این مکانیسمها را فراگرفته است و در حال حاضر از فناوری Argo technology برای مسیریابی هوشمند ترافیک استفاده میکند.
بهعلاوه متیو پرینس اشاره میکند یکی از شرایطی که گاهی پیشبینی سختی دارد ولی باید مد نظر گرفته شود، شناسایی مشتریان مشترک است. برخی شرکتها با نصب ابزارهایی در محل، چنین شرایطی را رصد میکنند. در حالی که کلادفلیر با استفاده از یک هدر یا عنوان پیام، به شرکتها نشان میدهد که ترافیکشان از کجا میآید.
پرینس معتقد است که استفاده از چنین رویکردیبرای بسیاری از شرکتها آسانتر است و میتوانند از خدمات چندین ارائهدهندهی فضای ابری بدون نیاز به پرداخت هزینههای پهنای باند بسیار بالا استفاده کنند. تمرکز اولیهی کلاوفلیر بیشتر روی ترافیک وب بود، اما حال پرینس معتقد است که بیش از نیمی از ترافیک مربوط به APIها است، و این دسته از کاربران دقیقا همان کاربرانی هستند که قصد دارند از این طریق در هزینهها صرفهجویی کنند.
همانطور که گفته شد، نام یک شرکت در بین اعضا دیده نمیشود. این شرکت، آمازون با پلتفرم AWS است. پرینس اعلام کرد که کلادفلیر با آمازون نیز وارد مذاکره شده است و کلیهی ارائهدهندگان ابری و ارائهدهندگان شبکهی تحویل محتوا (CDN) میتوانند وارد این گروه شوند.
ظهر امروز مستندی درباره اقدامات نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سیمای جمهوری اسلامی ایران با نام قلب زمین پخش شد که حاوی تصاویر و نکات جدیدی از عملکرد سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس بود.
در بخشی از این مستند، برای اولین بار فیلمی از لحظه ورود نیروهای سپاه پاسداران به کشتی کانتینربر شرکت مرسک که در 8 اردیبهشت ماه سال 94 توسط نیروی دریایی سپاه توقیف شده بود، منتشر شد.
این کشتی کانتینری، در واقع همان کشتی غولپیکری بود که چندی پیشتر از توقیفش، به یکی از سکوهای فاز 13 پارس جنوبی برخورد کرده و پس از وارد کردن خسارت به این سکو از محل فرار کرده بود و چندی بعد، دادگاهی در داخل کشور حکم توقیف کشتی را صادر میکند.
ماجرای توقیف کشتی هم این گونه بوده که ابتدا به کشتی دستور توقف داده میشود اما تمکین نمیکند و پس از شلیک گلوله، شناور به دستور تمکین کرده و متوقف میشود و نیروی دریایی سپاه این حکم را در آبهای جنوبی کشور اجرا میکند و کشتی توقیف میشود.
در فیلم، واضح است که نیروهای سپاه وارد پل فرماندهی کشتی شده و کنترل کشتی را بهعهده میگیرند اما پیش از آن، گویا فرمانده کشتی آمریکایی از نیروهای ائتلاف و آمریکا درخواست کمک کرده بود.
جالب است بدانید که کشتی حامل 2500 کانتینر حاوی تسلیحات فرانسه و آمریکا بوده و از این حیث برای این کشورها از اهمیت بالایی برخوردار بود، بر همین مبنا بلافاصله پس از توقیف کشتی توسط سپاه، جنگندههای آمریکایی از راه میرسند اما به آنها هشدار داده میشود که نزدیک نشوند، آنها هم مجبور به ترک منطقه میشوند.
تصاویری از رصد شناورهای ائتلاف آمریکا در منطقه خلیج فارس
کشتی مرسک، چندی بعد با پرداخت غرامت خسارتی که به سکوی 13 پارس جنوبی زده بود، توسط سپاه آزاد میشود.
در این مستند تصاویر زیادی از رصد هوایی و دریایی شناورهای نظامی کشورهای مختلف بهخصوص آمریکا، انگلیس و فرانسه پخش شده که بعضی از آنها برای اولین بار است که بهنمایش درآمده است.
در یک مورد، شناورهای سپاه به یک ناوشکن فرانسوی درباره پرواز بالگردشان اخطار میدهند و ناوشکن بلافاصله تمکین و دستور فرود بالگرد روی عرشه ناو را صادر میکند.
یا مثلاً در یک بخش، سپاه پاسداران برای اولین بار فیلمی را پخش میکند که مربوط به 25 دی ماه سال 93 است. در این فیلم، یک ناوشکن فرانسوی پرچم ایران را نصب کرده و در حال عبور از آبراه شمالی جزیره ابوموسی است.
ماجرا از این قرار بوده که این کشتی جنگی فرانسه قصد عبور از منطقه را داشته و سپاه بهدلیل حق حاکمیت کشورمان بر آن نقطه، دستور توقف به آن کشتی میدهد و اعلام میکند که در صورتی که قصد عبور از این نقطه را دارد، باید حتماً پرچم کشورمان را بر فراز ناوشکن نصب کند، در غیر این صورت باید منطقه را ترک کرده و از مسیری که آمده بازگردد.
ناوشکن فرانسوی هم اعلام میکند که پرچم ایران را نصب میکند و سپس با اسکورت شناورهای سپاه در حالی که پرچم ایران بر فراز دکل ناوشکن قرار دارد، از منطقه عبور و ادامه مسیر را طی میکند.
نصب پرچم ایران بر فراز ناوشکن ارتش فرانسه
دریادار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه در بخشی از این مستند میگوید: تا زمانی که ما در امنیت کامل هستیم و نفتمان را صادر میکنیم، مشکلی نیست اما معنی نمیدهد که نفت ما صادر نشود اما نفت دیگران صادر شود.
شهرت و محبوبیت در جهان امروز، نیازمند مسئولیتپذیری است. افرادی که گفتار و کردار آنها، توسط میلیونها نفر در سراسر دنیا، دنبال میشود؛ باید توجهی ویژه به اعمال خود در شبکههای اجتماعی داشته باشند. رویدادهای مربوط به ایلان ماسک در ماههای اخیر ثابت کرد، یک توئیت یا پست کوتاه در فیسبوک و اینستاگرام، میتواند به فاجعه و اقدامات قانونی دادگاه، منجر شود.
علاقهمندان به دنیای فناوری و اخبار آن، با فعالیت گستردهی ایلان ماسک در فضای مجاز آشنا هستند. این کارآفرینبزرگ علاوه بر مدیرعاملی تسلا، شرکت فضایی اسپیس ایکس، پروژهی تونل زیرزمینی بورینگ و چند طرح دانشبنیان دیگر را رهبری میکند. چنین فعالیتهایی هرگز ایلان ماسک را از فضای مجازی، دور نکرده است و بر عکس، یکی از علاقهمندیهای او محسوب میشود.
اواسط مردادماه امسال، ایلان ماسک در توئیتر اعلام کرد که تصمیم به خصوصیسازی تسلا دارد. البته این شرکت بزرگ تولیدکنندهی خودروهای برقی، در اختیار دولت امریکا نیست و از سال ۲۰۱۰ به بازار بورس نزدک (بزرگترین بازار معاملهٔ الکترونیک سهام در آمریکا) راه یافته است. ایلان ماسک ادعا کرده بود با فروش بخش بزرگی از سهام تسلا که ارزشی در حدود ۸۰ ملییارد دلار دارد؛ خصوصیسازی در این شرکت را گسترش خواهد داد. ماسک در توئیت جنجالی خود علاوه بر عرضهی سهام اعلام کرده بود، منبع مالی مورد نیاز برای این معامله، موجود است.
توئیت ایلان ماسک، آنقدر عجیب بود که تکان شدیدی به بازار بورس اوراق بهادار آمریکا وارد کرد. ایلان ماسک به صداقت در ادعاهای خود شناخته نمیشود. در پی انتشار توئیت توسط ماسک، تحقیق و راستیآزمایی این ادعا توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا (SEC) آغاز شد. مدتی بعد، مدیر عامل تسلا اعلام کرد که اگر سرمایهگذاران از روند رشد این شرکت ناراضی باشند، سهام آنها را (وقتی به ارزش ۴۲۰ دلار برسد) خواهد خرید. ایلان ماسک از کنار گذاشتن چنین مبلغی برای خرید سهام سرمایهگذاران تسلا خبر داد، اما مشخص نبود که او در اعلام خبر خصوصیسازی تا چد حد جدی بوده است. البته ماسک در نهایت با ارسال ایمیل داخلی به کارکنان، از جدیت خود صحبت کرد.
پیش از آنکه ایلان ماسک درباره تصمیم جدید برای خصوصیسازی تسلا اظهار نظر کند سهام این شرکت روندی ثابت داشت اما درست پس از این توئیت، ارزش هر سهم تسلا از ۳۵۵ دلار به ۳۷۹ دلار رسید؛ رقمی که تنها ۴۱ دلار کمتر از ارزش ۴۲۰ دلاری است که ماسک درباره آن اظهارنظر کرده بود. البته کمی بعد این واکنش شدید تعدیل شد و سهام از قیمت ۳۷۹ دلار به ۳۶۲ دلار بازگشت. با این وجود واکنش سهامداران به اظهار نظر ماسک، باعث افزایش کلی ارزش هر سهم تسلا شد.
جنجال در موضوع سهام تسلا، با خبر سرمایهگذاری عربستان به اوج رسید. در پی افزایش فشارها بر هیئت مدیره تسلا و ایلان ماسک برای شفافسازی در مورد نحوه تامین سرمایه برای آغاز خصوصیسازی تسلا، مدیر عامل شرکت اعلام کرد، با صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی مذاکراتی در این زمینه داشته است. ایلان ماسک از صندوق دارایی مستقل عربستان سعودی به عنوان منبعی کلیدی برای تامین سرمایه مورد نیاز برای خصوصیسازی تسلا نام برد. هرچند که علاقهمندی عربستان به خرید سهام تسلا، واقعیت داشت؛ اما هرگز محقق نشد و این کشور ثروتمند خاورمیانه، سرانجام به سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری در لوسید موتورز رضایت داد تا یک بار دیگر، تویئتهای جنجالی ایلان ماسک، رنگ واقعیت نگیرند.
صبح امروز، کابوس هواداران ایلان ماسک و برند خودروسازی تسلا، به وقوع پیوست. بنا به حکم کمیسیون بورس امریکا (SEC)، ایلان ماسک به مدت سه سال از ریاست هیئت مدیره (Chairman)، کنار گذاشته میشود و محکوم به پرداخت جریمهی ۲۰ میلیون دلاری خواهد بود. از نظر قانونی، ماسک میتواند به عنوان مدیر عامل (مدیر اجرایی:CEO) به فعالیت خود در تسلا ادامه دهد. کمیسیون بورس امریکا معتقد است، توئیتهای ایلان ماسک، بر اساس واقعیت نبوده و از سویی دیگر، منجر به نوسان شدید قیمت در سهام تسلا و شاخصهای بازار شده است.
مدتی پیش تعدادی از دارندگان گوشیهای آیفون ۱۰ اس و آیفون ۱۰ اس مکس، اعلام کرده بودند که گوشیشان گاهی اوقات در زمینهی اتصالات، با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. آنطور که معلوم است، مشکلات آیفونهای جدید اپل بههمینجا ختم نمیشود و تعدادی از این گوشیها با مشکل بزرگتری مواجه هستند.
کانال یوتیوبی معروف آنباکستراپی، اخیرا ویدیویی را از مشکل جدید آیفون XS مکس منتشر کرده است که در فروم اپل نیز بارها توسط کاربران مطرح شده، به شارژ نشدن این گوشی مرتبط است.
در شرایط عادی، اگر حتی صفحهنمایش گوشی خاموش باشد، بههنگام متصل کردن Apple iPhone XS Max به شارژر، باید صدایی پخش شده و نمایشگر روشن شود. آنطور که بهنظر میرسد، این موضوع در مورد تعدادی از گوشیهای آیفون ۱۰ اس و آیفون ۱۰ اس مکس، صدق نمیکند.
کاربران گزارش دادهاند که در مواردی، حتی وقتی گوشی خود را به شارژر متصل میکنند، آیفونشان شارژ نمیشود. آنان مجبورند پس از هر بار اتصال، روی نمایشگر گوشی ضربه بزنند تا فرآیند شارژ، آغاز شود. نکتهی عجیب اینجا است که در برخی موارد، حتی با ضربهزدن روی نمایشگر نیز فرآیند شارژ شدن گوشی آغاز نمیشود.
در جایی دیگر، چندین کاربر گزارش دادهاند که حتی موقعی که آیکون شارژ شدن روی نمایشگر گوشیشان ظاهر میشود، فرآیند شارژ آغاز نمیشود و درصد باتری آیفون ۱۰ اس مکس، تغییر نمیکند. ظاهرا برخی از این گوشیها بههنگام اتصال پورت لایتنینگ بهصورت کامل فریز میشوند، و حتی با فشار دادن کلید پاور هم نمیتوان نمایشگر آنها را روشن و فرآیند شارژ شدن را آغاز کرد.
تا این لحظه، دلیل اصلی این اتفاق مشخص نشده است؛ این مشکل هم میتواند نرمافزاری باشد و هم سختافزاری، با اینحال احتمال ارتباط آن به نرمافزار گوشی محتملتر است.
قطعا کاربرانی که برای پرداخت محصولی نظیر آیفون ۱۰ اس مکس، هزینهی هنگفتی را پرداخت میکنند، اصلا انتظار روبهرو شدن با چنین مشکلی را ندارند و بنابراین، برایشان غیرقابلپذیرش است؛ با اینهمه بهتر است تا زمان واکنش رسمی اپل به این موضوعِ مهم، صبر کنیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.