احتمالا شما هم با یک پرسش در ذهنتان درگیر شده باشید: چرا توپ‌های فوتبال در مسابقات جام جهانی در هر دوره نسبت به ادوار قبلی متفاوتند؟ خبرنگاری از بیزنس اینسایدر برای یافتن پاسخ این پرسش به یک متخصص در این زمینه رجوع کرده است. جان اریک گف، استاد فیزیک دانشگاه لینچبرگ و نویسنده‌ی کتاب فیزیک مدال طلا: علم ورزش برای این پرسش ساده، پاسخی دارد. درواقع چنین به‌نظر می‌رسد که برخی از این تغییرات، به بهترین شکل ممکن صورت نگرفته و به‌تعبیری، به بهتر شدن وضعیت منجر نشده است. این تغییرات حتی گاهی مشکلات بیشتری را به‌وجود آورده‌اند.

 همه‌ی ما یک تعریف یا تصویر ذهنی از توپ فوتبال معمولی و استاندارد در ذهنمان داریم؛ برپایه‌ی این تصور یک توپفوتبال معمولی بایستی متشکل از مجموعه‌ای از طرح‌های سیاه و سفید یکسان و چندگوش باشد؛ اما همانطور که بارها دیده‌ایم، توپ‌های جام‌های جهانی چنین مشخصه‌ای ندارند و معمولا از طراحی‌های متمایز و گاهی عجیب‌وغریب برخوردار بوده‌اند.

توپ های جام جهانی

پیش از ادامه‌ی متن باید روی یک موضوع توافق کنیم؛ همه‌ی ما روی این موضوع اتفاق نظر داریم که توپ فوتبال در هر صورتی و با هر روشی که طراحی شده باشد، بایستی تا حد ممکن کروی باشد. جان اریک گف می‌گوید:

در ادوار گذشته و سال‌های نسبتا دور، ما توپ‌هایی داشتیم که به شکل باکی‌بال [اشکال کروی مغناطیسی]، یا به شکل مرکز Epcot، یا به‌صورت مجموعه‌ای ۲۰ تایی از شش ضلعی‌ها، یا مجموعه‌ی ۱۲ تایی از پنج‌ضلعی‌ها بودند. این اشکال دارای تقریب بسیار خوبی برای یک کره بودند. اما پس از جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، راه‌های خلاقانه‌ای برای ایجاد کره به وجود آمدند.

تکنولوژی جدید شرکت آدیداس را قادر می‌کند که روند طراحی توپ با تکه‌های مجزای کمتری را آغاز کند. رابطه و سازوکار کلی ماجرا نسبتا ساده است: یک کره با تکه‌های کمتر، به‌منزله‌ی پیوندها و بافت‌های کمتر و همچنین سطحی نرم‌تر است. به‌گفته‌ی جان اریک گف:

 اگر سطح توپ بیش از حد صاف باشد، مقاومت هوا افزایش می‌یابد؛ مانند آنچه که در ضربه زدن به توپ فوتبال ساحلی می‌بینیم.

 

و این دقیقا همان چیزی است که درمورد توپ تیم‌گایست جام جهانی ۲۰۰۶ اتفاق افتاد. بازیکنان در آن تورنومنت شکایت‌هایی داشتند از اینکه توپ به محل مورد نظرشان به‌خوبی نمی‌رسد. از همین رو آدیداس در سال ۲۰۱۰ با اضافه کردن برخی تکه‌های بیشتر به توپ جام جهانی در پی حل مشکل برآمد. اما آیا بهبودهای اعمال‌شده از سوی آدیداس برای توپ جام جهانی آفریقای جنوبی که با نام جابولانی شناخته‌ می‌شد، کافی بودند؟ جان اریک گف در این مورد معتقد است:

 جابولانی یک شکست ناخوشایند بود؛ زیرا به‌اندازه‌ی کافی زبر نبود. احتمالا متوجه شده‌اید که در آن مسابقات، وقتی توپ با سرعت‌های مشخصی شوت می‌شد، در میانه‌ی مسیر به‌طور قابل توجهی از سرعتش کاسته شده و ارتفاعش هم کاهش می‌یافت.

 تعریف ما در اینجا از واژه‌ی زبر، مفهومی مکانیکی است که در مقابل واژه‌ی صاف به‌کار برده می‌شود. در تماس بین دو سطح، هر چه سطوح صاف‌تر و دارای زبری کمتری باشند، مقدار اصطکاک و مالش به‌وجود آمده کمتر می‌شود.

تکه‌های بدنه‌ی توپ باز هم کمتر شدند و توپ جام جهانی سال ۲۰۱۴ کمترین شمار تکه‌های مجزا را در بخش رویی خود دارا بود؛ اما آدیداس این بار اشتباه سال ۲۰۰۶ را مرتکب نشد و اصلاحات و بهینه‌سازی‌هایی را صورت داد. جان اریک گف درمورد توپ جام ۲۰۱۴ با نام برازوکا می‌گوید:

 با وجود داشتن دو تکه‌ی کمتر، طول کل بافت‌های پیرامون توپ به‌میزان ۶۸ درصد طولانی‌تر از مقدار مشابه خود برای جابولانی بود.

 

با انجام این تغییرات، برازوکا در قیاس با جابولانی از زبری قابل قبول و مناسبی برخوردار بود و مسافت طی‌شده‌ی آن در شوت‌هایی مشخص نیز در قیاس با سال ۲۰۱۰ افزایش یافته بود. این برتری تا سال ۲۰۱۸ و جام جهانی روسیه پابرجا ماند. جان اریک گف پیرامون توپ جام جهانی فعلی روسیه که در حال برگزاری است می‌گوید:

 طول بافت‌های میان تکه‌های روی‌هم‌رفته به میزان ۳۰ درصد نسبت به برازوکا بیشتر است؛ از همین رو این احتمال یا خطر وجود دارد که این بار توپ بیش از اندازه زبر باشد.

 آدیداس با کاهش دادن عمق این بافت‌ها، اثرات ناشی از زبری بیش از حد را به کمترین میزان ممکن رسانده است. مطالعه‌ای به سرپرستی گف در این زمینه نیز نشان داد که تل‌استار (نام رسمی توپ جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه) عملکردی شبیه به برازوکا دارد. اما هنوز هم نیروی درگ آن اندکی بالا است و در ضربات سریع، بیشترین مسیر ممکن را طی نمی‌کند.

 

تل استار 18

 

صرف نظر از همه‌ی اینها، بیشتر ما شاید این پرسش را مطرح کنیم: اگر هدف این است که توپی شبیه به تمام آن توپ‌هایی تولید کنیم که ورزشکاران حرفه‌ای برای سال‌ها با آنها تمرین می‌کنند، پس چرا باید توپ‌های جام جهانی تا این حد دستخوش تغییر شوند؟ آنطور که از شواهد امر بر می‌آید، این موضوع اساسا با بازیکنان یا حتی با خود بازی‌ها ارتباطی ندارد. جان اریک گف در این مورد می‌گوید:

 برای هر جام جهانی یک توپ جدید ساخته و معرفی شده و من فکر می‌کنم دلیل اصلی برای این کار، پول است.

 توپ جام جهانی ۲۰۱۸ بیش از ۱۰۰ دلار قیمت دارد و به‌تعبیر گف، این توپ‌ها از قفسه‌های فروشگاه‌ها پرواز می‌کنند! با در نظر داشتن اینکه ما با مبلغ تقریبی ۲۰ دلار می‌توانیم یک توپ فوتبال معمولی و استاندارد خریداری کنیم، پی خواهیم برد که ساخت و رونمایی از توپ‌های جام جهانی واقعا سرمایه‌گذاری قابل توجهی برای شرکت‌های درگیر تلقی می‌شود.

 جان اریک گف در انتها نظر باطنی خود پیرامون تجارت توپ‌های جام جهانی رو چنین بیان می‌کند:

فناوری‌های مورد استفاده برای ساخت این توپ‌ها بسیار بیشتر از آن مقداری است که برای ساخت توپ‌های دوران کودکی ما به‌کار رفته است. تکه‌هایی که روی این توپ‌ها قرار دارند، از نظر گرمایی به هم پیوند داده می‌شوند و این کار مانع نفوذ آب در جسم توپ و سنگین‌تر شدن آن می‌شود.

همه‌ی این ویژگی‌ها خوب و قابل اعتنا هستند؛ اما آیا ارزش این میزان از سروصدا و قیمت‌گذاری را دارند؟ پاسخ را به سلیقه و نگرش هر خواننده‌ای واگذار می‌کنیم.



تاريخ : شنبه 16 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مدت زیادی است که اخبار مختلفی از گوشی انعطاف پذیر سامسونگ منتشر می‌شود و شایعات از رونمایی آن در سال ۲۰۱۹ خبر می‌دهند؛ اما این‌بار یکی از منابع موثق مدعی شده است که سامسونگ، گلکسی ایکس را در ماه ژانویه و در نمایشگاه CES 2019 معرفی خواهد کرد.

شرکت کره‌ای معمولا گوشی‌های گلکسی اس خود را در کنگره‌ی جهانی موبایل که در فصل بهار برگزار می‌شود رونمایی می‌کند. به همین دلیل، شاید این فرضیه که سامسونگ در MWC از گلکسی ایکس رونمایی کند، منطقی‌تر به نظر بیاید؛ اما افشاگر خوش‌نامی به نام Ice Universe که سابقه‌ی خوبی در این گونه افشاگری‌ها دارد معتقد است که این گوشی قبل از MWC و در جریان نمایشگاه CES در ماه ژانویه معرفی خواهد شد.

از طرفی، شاید انتخاب CES برای معرفی چنین گوشی نوآورانه‌ای چندان دور از ذهن هم نباشد؛ چرا که معمولا در کنگره‌ی جهانی موبایل تمرکز روی گوشی‌های جدید اما نه چندان خارق‌العاده است؛ در سوی دیگر، CES همواره میزبان فناوری‌های نوین است که گلکسی ایکس به عنوان اولین گوشی انعطاف‌پذیر می‌تواند به خوبی در این دسته جای بگیرد.

اگر قیمت ۲٫۰۰۰ دلاری گوشی انعطاف‌پذیر سامسونگ حقیقت داشته باشد، این گوشی دیگر به هیچ وجه محصولی عادی نخواهد بود و شاید کاربران عادی ترجیح دهند گلکسی اس ۱۰ یاگلکسی نوت ۹ را انتخاب کنند. اما نکته‌ی جذاب ماجرا همین است که با تمام شدن رقابت سر کاهش حاشیه‌ی دور صفحه، صنعت گوشی هوشمند چه راه‌های جدیدی برای رشد و پیشرفت خود پیدا خواهد کرد.

البته تا ژانویه (دی ماه) زمان زیادی باقی مانده است و هر اتفاق و تغییر برنامه‌‌ای ممکن است روی دهد؛ اما به نظر می‌رسد گوشی‌های انعطاف‌پذیر دیگر در حد خیال نیستند و فقط باید کمی صبور بود تا گوشی‌هایی این‌چنینی را از شرکت‌هایی مثل سامسونگ، هواوی، اپل، ال‌جی و حتی مایکروسافت دید.



تاريخ : شنبه 16 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

ابتدای امسال، هنگامی که مارک زاکربرگ برای توضیح درباره‌ی نحوه‌ی دستیابی شرکت مشاوره‌ی سیاسی کمبریج آنالیتیکابه اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک بدون اطلاع یا رضایت آن‌ها در برابر کنگره حاضر شد، یکی از سوال‌های مهم و هدفدار از جانب لیندزی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت کارولینای جنوبی مطرح شد. وی در جلسه‌ی کنگره خطاب به مدیرعامل غول شبکه‌ی اجتماعی پرسید: «بزرگ‌ترین رقیب شما کیست؟» پس از آنکه زاکربرگ در پاسخ از گوگل، اپل،آمازون و مایکروسافت با عنوان شرکت‌هایی که کسب‌وکارهایشان در برخی جنبه‌ها با محصولات فیسبوک هم‌پوشانی دارد، نام برد، گراهام سوال خود را مجددا به نحو دیگری مطرح کرد:

«اگر من یک خودروی فورد بخرم و برایم خوب کار نکند و از آن خوشم نیاید، می‌توانم یک شورولت انتخاب کنم. [اما] اگر از فیسبوک آزرده‌خاطر شوم، چه محصول مشابهی هست که بتوانم به سمت آن بروم؟» اندکی بعد، سناتور به اصل مطلب بازگشت و پرسید آیا مدیرعامل فیسبوک فکر نمی‌کند که این شبکه‌ی اجتماعی بر سرویسی که ارائه می‌کند، انحصار دارد؟ زاکربرگ در پاسخ گفت: «به هیچ وجه چنین تصوری ندارم».

اما در نظر بسیاری از افراد، فیسبوک یک انحصارگر است. این شرکت با در اختیار داشتن بیش از دو میلیارد کاربر، یکه‌تاز بی‌رقیب عرصه‌ی شبکه‌های اجتماعی است و شرکت‌های دیگر همچون توییتر و اسنپ‌چت به گرد پای آن هم نمی‌رسند. فیسبوک در کنار آمازون و گوگل که تحت مالکیت هلدینگ آلفابت قرار دارد، دنیای اینترنت را به تسخیر خود درآورده است. گاهی اوقات از اپل و مایکروسافت نیز با عنوان شرکت‌های رقیب این سه نام برده می‌شود؛ اما زمینه‌ی کاری این دو غول فناوری تنوع بیشتری دارد و کمتر بر اینترنت متمرکز است؛ به‌گونه‌ای که مایکروسافت حوزه‌ی نرم‌افزارهای تجاری را تحت سلطه دارد و حاکمیت اپل بر دنیای گوشی‌ها و دیگر دستگاه‌های سخت‌افزاری تثبیت شده است.

یک تفاوت مهم دیگر نیز بین این شرکت‌ها وجود دارد. فیسبوک، گوگل و آمازون هر سه صاحب نوعی الگوی تجاری هستند که آن‌ها را برای قدرت‌بخشی به الگوریتم‌هایشان به جمع‌آوری مقادیر عظیمی داده درباره‌ی افراد نیازمند می‌کند. این شرکت‌ها در واقع قدرت خود را از این اطلاعات به‌دست می‌آورند و از این طریق امپراطوری‌های پیچیده‌ای را بنیان‌گذاری کرده‌اند که وجه تمایز آن‌ها با دیگران محسوب می‌شود.

مجموع ارزش بازار گوگل، فیسبوک و آمازون با تولید ناخالص ایتالیا برابری می‌کند

در تقریبا یک دهه‌ی اخیر فضای نسبتا آزادی برای رشد و پیشرفت این شرکت‌ها تا بالاترین حد فراهم بوده است. بخش اعظم سرویس‌های آن‌ها که اغلب به‌صورت رایگان ارائه شده، شهرتی بی‌اندازه برایشان به ارمغان آورده و آن‌ها را به باارزش‌ترین کسب‌وکارهای جهان تبدیل کرده است. ارزش بازار این سه شرکت تا پایان ماه می در مجموع نزدیک به ۲ تریلیون دلار برآورد شده که تقریبا هم‌اندازه‌ی تولید ناخالص داخلی ایتالیا است. با این حال، اکنون بحث داغ این روزها در سرتاسر دنیا این است که چگونه باید با سلطه‌گری آن‌ها مقابله کرد.

آشناپنداری با برخی تفاوت‌ها

 

با نگاهی به تاریخچه‌ی فناوری می‌توان مواردی از انحصارگری و یکه‌تازی را از سوی شرکت‌های قدرتمند این عرصه مشاهده کرد.آی‌بی‌ام و سلطه‌ی این شرکت در حوزه‌ی کامپیوترهای بزرگ و قدرت بی‌چون ‌و چرای مایکروسافت در عصر کامپیوترهای شخصی را به‌یاد بیاورید. با این حال، تفاوت انحصارگری‌های امروز با موارد مشابه دیروز، تاثیر فوق‌العاده‌ی شرکت‌های بزرگ عصر اینترنت بر جنبه‌های بی‌شمار از زندگی روزمره‌ی افراد و مشکلات نگران‌کننده و در حال رشد ناشی از آن است.

رسوایی کمبریج آنالیتیکا تنها آخرین مورد از مجموعه رسوایی‌های اطلاعاتی فیسبوک در سال‌های گذشته محسوب می‌شود. این شبکه‌ی اجتماعی در سال ۲۰۰۹ بدون اجازه‌ی کاربران اطلاعاتی را درباره‌ی آن‌ها در معرض عموم قرار داد. چند سال بعد، پژوهشگران فیسبوک پست‌های مشاهده‌شده توسط نزدیک به ۷۰۰ هزار کاربر را به‌صورت عمدی در فید خبری دستکاری کردند تا دریابند که آیا می‌توانند بدون اطلاع کاربران بر حالات روحی آن‌ها تاثیر بگذارند یا نه و پاسخ ناخوشایند این سوال مثبت بود. در طرف دیگر، گوگل نیز رسوایی‌های حریم شخصی خود را دارد. این شرکت در سال ۲۰۱۲ به‌دلیل دور زدن تنظیمات پیش‌فرض مرورگر سافاری اپل و قرار دادن نرم‌افزار ردیاب تبلیغات در کامپیوتر افراد بدون اطلاع آن‌ها، از سوی رگولاتورهای آمریکایی جریمه شد.

 

این حوادث شاید جزئی و اتفاقی به‌نظر برسند؛ اما قطعات کوچکی از پازل بزرگ‌تری را تکمیل می‌کنند. امپراطوران داده همانند امپراطوران نفتی در اوایل قرن بیستم، درصدد استخراج هرچه بیشتر از منبعی هستند که هسته‌ی مرکزی اقتصاد دوران کنونی را تشکیل می‌دهد. آن‌ها هرچه اطلاعات بیشتری به‌دست بیاورند، به نحو بهتری قادر به تغذیه‌ی الگوریتم‌هایی خواهند بود که تامین‌کننده‌ی قدرت ماشین‌های تبلیغاتی هدفمند و موتورهای پیشنهاددهنده‌ی محصولات هستند. در غیاب رقابت جدی یا محدودیت‌های جدی قانونی بر سر مدیریت داده‌های شخصی (البته تا پیش از معرفی قانون اخیر GDPR)، آن‌ها در راستای کسب اطلاعات هرچه بیشتر از کاربرانشان به تضعیف بیش از پیش حریم شخصی ادامه خواهند داد.

Google and Facebook

از هر چهار دلار خرج‌شده در تبلیغات دیجیتال در ایالات متحده، سه دلار آن متعلق به فیسبوک و گوگل است.

سلطه‌ی این شرکت‌ها به آن‌ها امکان می‌دهد تا نقشی خطیر و بیش از حد گسترده در سیاست و فرهنگ ما بازی کنند. غول‌های اینترنتی با دست کم گرفتن تهدید ناشی از ترول‌های روسی، کارخانه‌های تولید اخبار جعلی در مقدونیه و دیگر تامین‌کنندگان پروپاگاندا در تضعیف اعتماد به دموکراسی موثر بوده‌اند. زاکربرگ در ابتدا ادعاهای مربوط به تاثیرگذاری اخبار نادرست فیسبوک بر انتخابات سال ۲۰۱۶ ایالات متحده را رد کرد؛ اما بنا به گفته‌ی خود این شبکه‌ی اجتماعی، بین ژوئن ۲۰۱۵ و آگوست ۲۰۱۷، ۱۲۶ میلیون نفر در فیسبوک احتمالا محتواهای تولیدشده از سوی یک کارخانه‌ی ترول روسی را مشاهده کرده‌اند.

فیسبوک و گوگل ابزارهای جدیدی را برای تشخیص اطلاعات نادرست و ارزیابی تبلیغ‌کنندگان ساخته‌اند؛ اما هنوز مشخص نیست که میزان تاثیر آن‌ها تا چه حد خواهد بود. حتی با وجود اخباری که به شکلی واضح جعلی نیستند، پژوهشگران نشان داده‌اند که الگوریتم‌های پیشنهاددهنده‌ی محتوا در فیسبوک تمایل به ارائه‌ی مطالبی دارند که تعصبات کاربران را تقویت می‌کنند. حتی در صورت چندپارگی بیشتر صنعت شبکه‌های اجتماعی، احتمال وقوع چنین چیزی باز هم وجود دارد؛ اما رشد بی‌اندازه‌ی پلتفرم‌هایی همچون فیسبوک به نحو غیرقابل انکاری تاثیر این موضوع را دوچندان کرده است. براساس مطالعه‌ای جدید از سوی مرکز تحقیقات پیو، یکی از اندیشکده‌های آمریکایی که سال گذشته منتشر شد، ۴۵ درصد از بزرگسالان آمریکایی در حال حاضر دست کم برخی از اخبار خود را از فیسبوک به‌دست می‌آورند.

در نتیجه، قدرت بازار قابل ملاحظه‌ای از سوی شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته که موجب ایجاد آشفتگی در برخی صنایع و سرکوب نوآوری در حوزه‌های تحت سلطه‌ی آن‌ها شده است. فیسبوک و گوگل هم‌اکنون انحصار دوگانه‌ای در صنعت بازاریابی دیجیتال بنیان گذاشته‌اند؛ بدین صورت که از هر چهار دلار خرج‌شده در بازاریابی دیجیتال در آمریکا سه دلار آن متعلق به این دو شرکت است و آن‌ها ۸۴ درصد از مخارج جهانی چنین تبلیغاتی را به‌استثناء چین در کنترل خود دارند. گوگل نزدیک به ۸۰ درصد از درآمد تبلیغات مبتنی بر جستجو را در آمریکا کنترل می‌کند و صاحب سهم قابل توجه‌ای نیز در بسیاری از دیگر کشورها است.

آمازون ۸۳ درصد از فروش کتاب‌های آنلاین در بازار آمریکا را در اختیار دارد

در همین حال، بیش از ۸۳ درصد از فروش کتاب‌های الکترونیکی در ایالات متحده و نزدیک به ۹۰ درصد از فروش اینترنتی کتاب‌های چاپی متعلق به آمازون است. سلطه‌ی این شرکت، شرایط سخت و دشواری را برای صنایع نشر کتاب و رسانه رقم زده است. بین سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۶، هزینه‌ی تبلیغات در روزنامه‌های آمریکایی نزدیک به دو سوم کاهش یافت و بخش زیادی از این پول سرانجام در کنترل فیسبوک و گوگل قرار گرفت. آمازون در زمینه‌ی فروش اینترنتی بسیاری از محصولات دیگر نیز به سنگربانی مقتدر تبدیل شده است. این شرکت سال گذشته نزدیک به ۴۴ درصد از تمام تراکنش‌های تجارت الکترونیک را در ایالات متحده در اختیار داشت.

این پلتفرم‌هایی که امپراطوران داده بنیان نهاده‌اند، حجم بی‌سابقه‌ای از نظارت بر آنچه ما می‌بینیم، می‌خوانیم و می‌خریم به آن‌ها داده است. جاناتان تپلین، مدیر بازنشسته‌ی آزمایشگاه نوآوری انن‌برگ در دانشگاه کارولینای جنوبی در کتاب خود به نام Move Fast and Break Things درباره‌ی قدرت غول‌های اینترنتی این‌گونه استدلال می‌گوید که هنرمندان یاغی برای مدت‌ها ناگزیر به سروکله‌زدن  با مدیرانی بودند که بر توزیع کار آن‌ها نظارت داشتند. اما ظهور و پیشرفت شرکت‌هایی همچون فیسبوک و آمازون باعث افزایش بی‌اندازه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها شده است. وی می‌نویسد:

تمرکز سود در ساخت هنر و اخبار، نه‌تنها هنرمندان و روزنامه‌نگاران را در معرض آسیب قرار داده؛ بلکه تمام کسانی را که از تبادل آزادانه‌ی ایده‌ها و فرهنگ‌ها به‌دنبال به‌دست آوردن سود هستند، در برابر قدرت گروه کوچکی از شرکت‌های بزرگ آسیب‌پذیر کرده است.

Amazon

نزدیک به ۹۰ درصد از سهم فروش کتاب‌های چاپی در ایالات متحده متعلق به آمازون است.

امپراطوران داده معمولا می‌گویند که ادعاها درباره‌ی سلطه‌ی آن‌ها اغراق‌آمیز است. زاکربرگ در جریان شهادت خود در کنگره اشاره کرد که یک کاربر معمولی آمریکایی از هشت اپلیکیشن مختلف ارتباطی و شبکه‌ی اجتماعی استفاده می‌کند. آنچه او بدان اشاره نکرد، این بود که فیسبوک صاحب برخی از محبوب‌ترینِ این اپلیکیشن‌ها همچون پیام‌رسان مسنجر، اینستاگرام و واتساپ است. گوگل ادعا می‌کند که شرکت‌هایی نظیر آمازون و فیسبوک با کمک به افراد در یافتن اطلاعات، در عمل در زمینه‌ی جستجو با آن‌ها رقابت می‌کنند؛ اما رقبای واقعی اهالی مانتین ویو موتورهای جستجوی اختصاصی نظیر داک‌داک‌گو و بینگ مایکروسافت هستند که به‌نسبت سهم کوچکی از بازار را در اختیار دارند. آمازون می‌تواند به این حقیقت اشاره کند که شرکت‌های بی‌شماری خدمات تجارت الکترونیک ارائه می‌دهند و این شرکت علاوه بر آن‌ها باید با فروشگاه‌های فیزیکی نیز رقابت کند؛ با این حال، سلطه‌ی غول خرده‌فروشی در حوزه‌هایی نظیر نشر کتاب غیرقابل چشم‌پوشی است.

قدرت امپراطوران داده استارتاپ‌ها را از رقابت با آن‌ها به‌شدت روی‌گردان می‌کند و موجب می‌شود که سرمایه‌گذاران خطرپذیر در حمایت مالی از برخی اقدامات مستقلانه‌ی آن‌ها رفتاری محتاطانه درپیش بگیرند. آلبرت ونگر از مدیران شرکت سرمایه‌گذاری یونین اسکوئر ونچرز ابتدای امسال در سخنرانی در یک کنفرانس ضد انحصار اظهار داشت که امروزه یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های بنیان‌گذاران دوری از «قلمروهای مرگ» غول‌های اینترنتی است؛ یعنی مناطقی که این غول‌ها می‌توانند هر رقیبی را در آن نابود کنند. با ورود شرکت‌های اینترنتی به کسب‌وکارهای بیشتر این مناطق روزبه‌روز در حال بزرگ‌تر شدن هستند. ایده‌های تازه و خلاقانه اغلب به‌جای شرکت‌های بزرگ از جانب استارتاپ‌ها مطرح می‌شوند؛ در نتیجه این وضعیت می‌تواند ما را از نوآوری‌های مهم محروم کند.

تاثیرات ویژه

از ابتدا قرار نبود وضعیت این گونه شود. اینترنت در روزهای اولیه‌اش با کاهش موانع و آسان‌سازی تغییر سرویس برای مشتریان به‌وسیله‌ی چند کلیک به‌نظر می‌رسید به‌نحوی طراحی شده است که از ایجاد انحصار توسط امپراطوران دیجیتال جلوگیری خواهد کرد و آن‌ها را بی‌درنگ در محاصره‌ی ناوگانی از استارتاپ‌های تازه‌نفس قرار خواهد داد. پس چرا وضعیت این گونه رقم نخورد؟

بخشی از پاسخ این سوال در بطن یکی از اصطلاحات محبوب و مورد علاقه‌ی سیلیکون‌ولی یعنی «تاثیرات شبکه‌ای» نهفته است؛ بدین مفهوم که بسیاری از محصولات و سرویس‌های اینترنتی با استفاده‌ی هرچه بیشتر مردم از آن‌ها محبوب‌تر می‌شوند. خریداران به سمت آمازون هجوم می‌برند؛ زیرا می‌دانند آنجا فروشندگان زیادی پیدا می‌کنند و انتخاب‌های بی‌شماری خواهند داشت. مردم در فیسبوک ثبت‌نام می‌کنند؛ زیرا دوستانشان آنجا هستند. غول‌های اینترنتی آمریکایی به‌خوبی در بهره‌برداری از این تاثیرات شبکه‌ای مهارت پیدا کرده‌اند. به همین صورت، شرکت‌هایی چینی نظیر علی‌بابا و تنسنت نیز در زادگاه خود به سلطه و برتری مشابهی دست پیدا کرده‌اند.

امپراطوران دیجیتال به‌واسطه‌ی توسعه‌ی محصولات و خدماتی که ما مشتری آن‌ها هستیم، این چنین سلطه‌گر شده‌اند

فیسبوک، گوگل و آمازون به‌لطف تاثیرات شبکه‌ای قادر به گردآوری اقیانوسی از داده‌ها شده‌اند و با به‌کارگیری آن‌ها به‌طور پیوسته محصولات و سرویس‌های خود را بهبود می‌بخشند. این به‌نوبه‌ی خود باعث موفقیت آن‌ها در جذب کاربران بیشتر و به‌تبع آن به‌دست آوردن داده‌های بیشتر شده است. هنگامی که نشانه‌هایی از موفقیت دیگر کسب‌وکارها در بازار دیده شود، امپراطوران داده معمولا تلاش می‌کنند با بهره‌گیری سهام پرارزش یا ذخایر نقدی خود آن‌ها را تصاحب کنند. فیسبوک اینستاگرام و واتساپ را خرید؛ آمازون زاپوز و کوئیدزی، دو خرده‌فروشی اینترنتیِ به‌سرعت در حال رشد را به تصاحب خود درآورد و گوگل نیز اقدام به خرید وِیز کرد؛ سرویس مسیریابی نوظهوری که در حال تبدیل شدن به رقیبی جدی برای گوگل مپس بود. گاهی اوقات مصرف‌کنندگان هرگز متوجه این معاملات نمی‌شوند. پس از افشای رسوایی کمبریج آنالیتیکا، برخی از کاربران فیسبوک با انتشار پست‌هایی اعلام کردند که در اعتراض به سوءاستفاده‌ی فیسبوک از داده‌هایشان به اینستاگرام مهاجرت می‌کنند. این مسئله نشان می‌دهد که آن‌ها از تعلق این سرویس اشتراک‌گذاری محبوب تصاویر به فیسبوک اطلاعی ندارند. دلیل اینکه امپراطوران داده‌ها تا این حد سلطه‌جو و برتری‌طلب هستند این است که آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که تاثیرات شبکه‌ای چگونه می‌تواند توسط رقبا بر ضد آن‌ها به‌کار گرفته شود و قدرت انحصارگرانه‌ی مبتنی بر داده‌هایشان را در معرض تهدید قرار دهد.

نگاه سنتی به قوانین ضدانحصار زمینه قدرت گرفتن امپراطوران داده را فراهم آورده است

چرا نهادهای نظارتی ضد انحصار به‌منظور ترویج رقابت از انعقاد این معاملات جلوگیری نکردند؟ دلیل این مسئله تا حد زیادی به‌خاطر تغییر فلسفه‌ی ضد انحصار ایالات متحده از سوی اقتصاددانان نئوکلاسیک و پژوهشگران حقوقی دانشگاه شیکاگو در دهه‌ی ۸۰ میلادی است. پیش از این تغییر، مجریان ضد انحصار در قبال هر گونه معامله‌ای که موقعیت غالب شرکت‌ها را تقویت می‌کرد، محتاط بودند. پس از تغییر، آن‌ها انعطاف بیشتری در قبال ترکیب شرکت‌ها با یکدیگر از خود نشان دادند؛ البته تا زمانی که قیمت‌ها برای مصرف‌کنندگان افزایش نیابد. با این حال، از آنجایی که اغلب شرکت‌های اینترنتی خدمات خود را به‌صورت رایگان ارائه می‌دهند، این مسئله برای آن‌ها مشکل‌ساز نبوده است. منتقدان می‌گویند مجریان مبارزه با انحصارطلبی مطالعات بسیار کمی انجام دادند. جاناتان کانتر، یک وکیل شاغل در شرکت حقوقی پول وایس می‌گوید:

اینکه شرکت‌های اینترنتی صرفا محصولات خود را به‌صورت رایگان عرضه می‌کنند، دلیل نمی‌شود که قانون شامل حال آن‌ها نشود.

Data Baronsهنگامی که این شرکت‌ها به تصاحب امپراطوران داده درآمدند.

سریع حرکت کن و دیگران را به چالش بکش

 دلیل دیگر کشمکش مجریان مقابله با انحصار با غول‌های اینترنتی این است که آن‌ها نقش تاثیرات شبکه‌ای را در ایجاد موقعیت برتر برای شرکت‌ها در بازار به‌طور واقعی درک نکرده‌اند. دست کم نهادهای نظارتی در اروپا سخت‌گیری بیشتری نسبت به رفتارهای ضد رقابتی پیدا کرده‌اند. سال گذشته، نهاد ضد انحصار اتحادیه‌ی اروپا گوگل را به‌دلیل جانبداری غیرمنصفانه از سرویس‌های خرید اینترنتی خود در نتایج جستجو مبلغ ۲.۷ میلیارد دلار جریمه کرد. با این حال، گوگل مدعی است که عمل اشتباهی انجام نداده و درخواست تجدیدنظر در حکم دادگاه را دارد. اتحادیه‌ی اروپا همچنین در حال بررسی ادعاهایی مبنی بر این است که گوگل در رقابت با دیگران از سیستم‌عامل موبایل اندروید خود و سرویس تبلیغاتی ادسنس به نحو ناعادلانه‌ای سوءاستفاده می‌کند.

اتحادیه اروپا در مورد قوانین ضدانحصار، رویکرد سخت‌گیرانه‌تری در مقایسه با آمریکا دارد

در ایالات متحده، شرکت‌های بزرگ اینترنتی ارتباطات نزدیکی با دولت اوباما داشتند و از نفوذ لابی‌گری برخوردار بودند که این مسئله مسیر را برای رشد راحت‌تر آن‌ها هموار کرد؛ اما رابطه‌ی آن‌ها با حکومت احتمالا در شرف تغییر قرار دارد. استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده درخواست کرده است که وزارت دادگستری نگاه سخت‌گیرانه‌ای به قدرت بازار شرکت‌های بزرگ فناوری داشته باشد. جوزف سیمونز، مدیر جدید کمیسیون تجارت فدرال که در زمینه‌ی مقابله انحصار نیز فعال است در جلسه‌ی تایید خود در مجلس سنا اعلام داشت که شرکت‌های «بزرگ و تاثیرگذار» سیلیکون ولی را به‌دقت تحت نظر خواهد داشت. لوتر لو، مدیر سیاست‌گذاری عمومی در یلپ، سرویسی که نقد و بررسی‌های محلی را درباره‌ی مکان‌هایی نظیر رستوران‌ها و تعمیرگاه‌ها جمع‌آوری می‌کند، در این باره می‌گوید:

من بسیار خوشبینم که ما تا پایان سال یک یا دو بازرسی بزرگ در آنجا (سیلیکن ولی) انجام خواهیم داد.

یلپ از مدت‌ها پیش درگیر یک جنگ لفظی طولانی‌مدت با گوگل بوده و مدعی است که غول جستجو به نحوی غیر منصفانه در نتایج جستجو از نقد و بررسی‌های خود جانبداری می‌کند. گوگل این اتهام را رد کرده است. اگر حق با لو باشد، شرکت‌های بزرگ اینترنتی ممکن است ناگزیر به صرف زمان بیشتری در دادگاه‌های آمریکا شوند؛ اما به لطف ثروت گسترده‌ی این شرکت‌ها جریمه کردن آن‌ها برای هر نوع تخلفی موجب کاهش قدرتشان نمی‌شود.

راه‌حل بنیادین برای رفع انحصارگری امپراطوران داده، انحلال و تجزیه‌ی آن‌ها است؛

یک راه‌حل بنیادین برای رفع انحصارگری امپراطوران داده انحلال و تجزیه‌ی آن‌ها است؛ درست مثل همان کاری که دولت ایالات متحده برای از میان برداشتن سلطه و انحصار کمپانی نفتی استاندارد اویل در اوایل قرن بیستم انجام داد. برخی از گروه‌های پیشرو در ایالات متحده در حال هدایت کارزارهایی اینترنتی با شعارهایی با این مضمون هستند که «فیسبوک در زندگی و دموکراسی ما قدرت فراوانی دارد. اکنون وقت آن است که ما این قدرت را از آن‌ها پس بگیریم.» آن‌ها از کمیسیون تجارت فدرال درخواست می‌کنند که برای ایجاد رقابت، غول شبکه‌ی اجتماعی را به فروش اینستاگرام، واتساپ و مسنجر وادار کند.

فیسبوک تنها شرکتی نیست که در تیررس آن‌ها قرار دارد. اوایل امسال، لینا خان، پژوهشگر موسسه‌ی بازارهای آزاد، یکی از سازمان‌های برگزارکننده‌ی کارزارهای ضد فیسبوک در مقاله‌ای استدلال کرد از آنجایی که آمازون در حوزه‌ی تجارت الکترونیک به سلطه‌ی فراوانی دست پیدا کرده است، باید فعالیت‌هایش تعدیل شود و از بین فروشندگی کالا و مدیریت پلتفرمی دیجیتال برای دسترسی دیگر فروشندگان به مشتریان یکی را انتخاب کند. اگر غول خرده‌فروشی تصمیم بگیرد که صرفا یک پلتفرم باشد، از بین دیگر زیرمجموعه‌هایش باید سهام فروشگاه زنجیره‌ای هول فودز مارکت را که سال گذشته اقدام به تصاحب آن کرد، واگذار کند.

با این حال، ایجاد پرونده‌های حقوقی برای انحلال شرکت‌ها امری دشوار است؛ زیرا رفتار غول‌های اینترنتی با قالب کلیشه‌ایِ انحصارگران سلطه‌جویی که قیمت‌ها را بالا می‌برند و انقباض سرمایه‌گذاری درپیش می‌گیرند، تناسبی ندارد. امپراطوران دیجیتال بازارها را به نحوی متفاوت و ظاهرا سخاوتمندانه‌تر مدیریت می‌کنند. آن‌ها به‌واسطه‌ی توسعه‌ی محصولات و خدماتی که ما می‌خواهیم از آن‌ها استفاده کنیم، این چنین سلطه‌گر شده‌اند. آن‌ها همچنین قدرت بی‌حد و حصر خود را از طریق جمع‌آوری داده درباره‌ی فعالیت‌های اینترنتی ما به‌دست آورده‌اند.

با این حال، تهدید جداسازی شرکت‌ها می‌تواند تاثیری مثبت داشته باشد. در دهه ۹۰ میلادی، وزارت دادگستری ایالات متحده تلاش کرد تا مایکروسافت را وادار کند که افزودن مرورگر اینترنت اکسپلورر خود را به سیستم‌عامل ویندوز متوقف کند؛ زیرا آن‌ها معتقد بودند این موضوع موجب می‌شود که این مرورگر در رقابت با نت‌اسکیپ از مزیتی ناعادلانه بهره‌مند باشد. دولت در نهایت در وادار کردن مایکروسافت برای انجام این کار ناکام ماند؛ اما نبرد حقوقی طولانی‌مدت و فرسایشی موجب شد تا ردموندی‌ها در بهره‌گیری از قدرتشان برای سد کردن راه شرکت‌های کوچک در بازارهای نوظهور نظیر جستجوی اینترنتی محتاط‌تر شوند؛ حقیقتی که در پیشرفت گوگل موثر واقع شد.

پر کردن شکاف اطلاعاتی

 

بنابراین چگونه باید قدرت امپراطوران داده را مهار کرد؟ به‌جای انتظار برای نبردهای حقوقی که معلوم نیست باعث شکل‌گیری رقابت بیشتر بشوند یا نه، باید فورا روش‌هایی را برای تقویت رقبا پیدا کنیم. این به‌معنی کاهش شکاف عظیم بین مقادیر اطلاعاتی است که در دستان غول‌های اینترنتی و دیگران قرار دارد. رگولاتورها می‌توانند در اینجا موثر باشند. مقررات جدید اروپا در رابطه با حریم شخصی شرکت‌ها را ملزم می‌کند که داده‌های افراد را در قالبی خوانا برای کامپیوترها نگهداری کنند و به کاربران اجازه دهند در صورتی که مایل باشند آن‌ها را به‌راحتی به دیگر کسب‌وکارها منتقل کنند. این قانونِ «قابلیت نقل و انتقال داده» به استارتاپ‌ها امکان می‌دهد به‌سرعت به داده‌های زیادی دست پیدا کنند.

اگر یکی از امپراطوران داده به رفتار ضد رقابتی متهم شود، یک توافق الزام‌آور باید آن‌ها را وادار به اشتراک‌گذاری بخشی از داده‌هایشان با رقبا کند. به عنوان مثال، گوگل می‌تواند وادار شود برخی از داده‌های جستجوی مورد نیاز دیگر شرکت‌های فعال در زمینه‌ی موتورهای جستجو را به آن‌ها تحویل دهد و فیسبوک نیز می‌تواند ملزم به اشتراک‌گذاری برخی از داده‌های «نمودار اجتماعی» درباره‌ی روابط اینترنتی افراد شود. بهترین شیوه برای انجام این کار (در عین محافظت از حریم شخصی افراد) باید به‌دقت مورد سنجش و مطالعه قرار بگیرد؛ اما قطعا تاثیر بزرگ‌تری از جریمه‌های سنگینی که شرکت‌های اینترنتی به‌راحتی قادر به پرداخت آن‌ها هستند، برجای خواهد گذاشت.

برخی استدلال می‌کنند که به نحو جسورانه‌تری باید در فکر راه‌حل‌های جدید باشیم. ویکتور مایر شونبرگر، استاد دانشگاه آکسفورد قانونی لازم‌الاجرا را برای تمام کسب‌وکارها پیشنهاد داده و آن را «تعهدنامه‌ی مترقی اشتراک‌گذاری داده» نامیده است. این تعهدنامه شرکتی را که از سطحی مشخص از سهم بازار عبور کرده است (برای مثال ۱۰ درصد)، ملزم می‌کند که برخی از داده‌هایش را با دیگر شرکت‌های فعال در همان صنعت که نیازمند اطلاعات هستند، به اشتراک بگذارد. داده‌ها به‌صورت تصادفی انتخاب و تمام شناسه‌های شخصی حذف می‌شوند. این ایده منطقی به‌نظر می‌رسد؛ زیرا هرچه شرکتی به چیرگی بر بازار خود نزدیک‌تر شود، داده‌های بیشتری برای اشتراک‌گذاری در اختیار خواهد داشت و رقابت را برای رقبا از طریق ساخت محصولاتی بهتر آسان‌تر خواهد کرد.

رفتار غول‌های اینترنتی با قالب کلیشه‌ایِ انحصارگران سلطه‌جو تفاوت دارد

عملی ساختن پیشنهاد مایر شونبرگر شاید دشوار باشد؛ اما مقابله با قدرت غول‌های اینترنتی نیازمند رویکردهای بدیع و خلاقانه است. کاهش سلطه‌ی امپراطوران داده همچنین به یک خط مشی ادغامی موثر و نیرومند نیاز خواهد داشت؛‌ سیاستی که همه‌ی جوانب را درنظر بگیرد و صرفا شرکت‌ها را در تصاحب یکدیگر محدود نکند. با این حال، ما  نیازمند این خواهیم بود که نه‌تنها از معاملات بزرگی که سلطه‌ی غول‌های اینترنتی را تقویت می‌کند، جلوگیری کنیم؛ بلکه از معاملات کوچک‌تری که می‌توانند رقبای بالقوه‌ی آن‌ها را از بین ببرند نیز ممانعت به عمل آوریم. کارل شاپیرو، متخصص ضد انحصار در دانشگاه برکلی کالیفرنیا می‌گوید این کار (جلوگیری از ادغام شرکت‌ها با یکدیگر) می‌تواند برخی نتایج «مثبت کاذب» را به‌وجود آورد و سد راه تصاحب شرکت‌های نوپایی شود که هرگز به تهدیدی واقعی برای گوگل و فیسبوک تبدیل نخواهند شد. اما وی در عین حال اذعان می‌کند که این می‌تواند بهائی باشد که برای برانگیختن رقابت بیشتر ارزش پرداخت را دارد.

اکنون که ما در حال پیشروی عمیق‌تر در عصر هوش مصنوعی هستیم، انجام چنین اقداماتی بیش از پیش لازم است. هوش مصنوعی برای به‌دست آوردن قدرت، مقادیر کلانی داده مصرف می‌کند. در نتیجه، ذخیره‌ی عظیم داده‌ی امپراطوران داده در آموزش هوش‌های مصنوعی به آن‌ها فرصتی برتر می‌دهد؛ هوش‌هایی که در تمام انواع دستگاه‌ها و سیستم‌ها از خودرو‌های خودران تا نرم‌افزاری که لزوم دریافت وام را برای شما تشخیص می‌دهد، اجرا خواهند شد. در این عصر جدید، شرکت‌ها دیگر به‌سختی می‌توانند در میدان رقابت پابه‌پای غول‌های فناوری حرکت کنند. کای‌فولی، سرمایه‌گذار برجسته در حوزه‌ی هوش مصنوعی سال گذشته در مقاله‌ای در نیویورک تایمز به این موضوع اشاره کرد:

هرچه داده‌های بیشتری داشته باشید، محصول بهتری خواهید داشت؛ هرچه محصول بهتری داشته باشید، داده‌های بیشتری می‌توانید جمع‌آوری کنید؛ هرچه داده‌های بیشتری بتوانید جمع‌آوری کنید؛ استعداد‌های بیشتری می‌توانید جذب کنید؛ هرچه استعدادهای بیشتری جذب کنید؛ محصول بهتری خواهید داشت.

این تصادفی نیست که فیسبوک، گوگل و آمازون درصدد به‌دست آوردن هرچه بیشتر داده و جذب برخی از باهوش‌ترین مغزهای هوش مصنوعی از سراسر جهان هستند. علاوه بر این، دستیارهای صوتی و مبتنی بر هوش مصنوعی ساخت این شرکت‌ها در خودروها، خانه‌ها، دفاتر کار و همچنین گوشی‌های ما حاضر خواهند بود. ما از آن‌ها انتظار داریم که به‌جای نمایش منویی از پیشنهادات مختلف که اغلب روزانه به ما ارائه می‌شود، پاسخی «مشخص» به سوالات بدهند. شرکت‌هایی که الگوریتم‌هایشان تصمیم بگیرند که آن پاسخ‌ها چه باید باشند، تاثیرگذاری به‌مراتب قدرتمندتری بر ما و اقتصاد جهانی خواهند داشت. فیسبوک، آمازون و گوگل به‌منظور کسب اطمینان از تداوم سلطه‌اشان به‌زودی اقدام به مکیدن داده‌های به‌مراتب بیشتری از ما خواهند کرد.

زاکربرگ در جریان شهادت خود در کنگره پذیرفت که قوانین جدید باید بر شرکت او و دیگران نظارت کنند. او گفت:

بنابراین من فکر می‌کنم اینترنت اهمیت فزاینده‌ای در زندگی‌های مردم پیدا می‌کند و بر این باورم که ما باید درباره‌ی اینکه مقررات صحیح چیست و نه لزوم وجود مقررات، گفتگوی مفصلی داشته باشیم.

برای ایجاد چنین قوانینی، باید فورا تمرکز خود را بر منبع قدرت غول‌های اینترنتی و خطرات نهفته در آن قرار دهیم. در نتیجه، بهتر است هرچه سریع‌تر موفق به کشف روش‌های هوشمندانه‌تر برای کاهش سلطه‌ی شرکت‌ها بر داده‌هایمان شویم.



تاريخ : شنبه 16 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

وانت پیکاپ مرسدس‌بنز X کلاس که شاسی و بسیاری از پنل‌های دیگر خود را از نیسان ناوارا (فرانتیِر) قرض گرفته، شاید لوکس‌ترین وانت بازار جهانی باشد. متخصصان شرکت تیونینگ کارلکس دیزاین (Carlex Design) با ایده‌ای جالب دوباره به‌سراغ این وانت آلمانی رفته‌اند. اگر تیم مهندسی میباخ X کلاس را طراحی می‌کرد، حاصل کار چه می‌شد؟

Mercedes X-Class by Carlex Design

برای پاسخ به این سؤال متخصصات کارلکس دیزاین، جلوپنجره و رینگ‌های X کلاس را با مدل تولید محدود و گران‌قیمت میباخ  S650 کبریوله روباز تعویض کرده‌اند و در کابین از روکش‌های چرم ناپا پورزلان که در جدیدترین محصولات این برند لوکس آلمانی وجود دارد، استفاده کرده‌اند. برای ایجاد تفاوت بیشتر با مدل استاندارد، تیم مهندسی این شرکت لهستانی طبق معمول از کیت بدنه‌ی فیبرکربن کمک گرفته‌اند. وجود سپرهای جدید در جلو و عقب، گلگیرهای برجسته، آینه‌های جانبی جدید و میله‌‌های اسپرت عقب که همه با تزئینات فیبرکربن همراه شده‌اند، X کلاس را منحصربه‌فرد کرده است. علاوه بر این فضای بار این وانت لوکس با چوب درخت ساج پوشیده شده است.

Mercedes Benz X Class Carlex / مرسدس بنز


 

در مجموع ۱۵ قطعه‌ی جدید در بدنه‌ی مرسدس‌بنز X کلاس استفاده شده تا در کنار رنگ سفید پرسلان و طرح بدنه‌ی شکلاتی، محصول کارلکس با مدل استاندارد مرسدس تفاوت داشته باشد. تخصص اصلی تیم کارلکس، طراحی و شخصی‌سازی فضای داخلی بوده، به همین خاطر X کلاس در کابین کاملاً تغییر کرده است. صندلی‌های استاندارد جلو، جای خود را با نوع اسپرت از برند ریکارو تعویض کرده‌اند؛ چرم، متریال اصلی کابین محصول جدید کارلکس است که با ترکیب دو رنگ هماهنگ بدنه استفاده شده است. هماهنگی کامل ترکیب رنگ بدنه و کابین، در داشبورد با طرح چوب و فرمان جدید و چرمی با رنگ سفید قابل مشاهده است. سقف X کلاس با آلکانترا و کنسول مرکزی با چرم پوشیده شده است و درواقع پیدا کردن نقطه‌ای که در کابین X کلاس توسط متخصصان کارلکس تغییر داده نشده باشد، بسیار مشکل است.


Mercedes Benz X Class Carlex / مرسدس بنز

همانطور که انتظار می‌رود، شخصی‌سازی در این سطح با قیمت بالایی ارائه می‌شود؛ در صورت سفارش محصول کارلکس دیزاین به‌صورت کامل (به اضافه خودرو)، ۱۰۵ هزار یورو (بیش از ۱۲۲ هزار دلار) باید پرداخت کرد. البته قیمت نهایی کاملاً باتوجه به درخواست‌های مشتری تعیین می‌شود. قیمت پایه‌ی X کلاس استاندارد تیپ X250d 4MATIC در بازار اروپا ۵۲ هزار و ۵۵۰ یورو تعیین شده است.



تاريخ : شنبه 16 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

استارتاپ کراپ وان (Crop One Holdings) از جمله‌ی تولیدکنندگان سبزیجات و گیاهان به روش کشاورزی عمودی در سیلیکون‌ولی، قرار است با همکاری کترینگ شرکت هواپیمایی امارات (Emirates Flight Catering) که یکی از بزرگترین تامین‌کنندگان مواد غذایی مورد نیاز در پروازهایی هوایی امارات است، بزرگترین مزرعه عمودی جهان به مساحت ۱۳۰.۰۰۰ مترمربع را در دبی تجهیز و راه‌اندازی کنند.

در کشاورزی عمودی، محصولات زراعی در فضایی بسته و داخل سالن یا اتاق‌هایی بدون نیاز به نور خورشید یا خاک طبیعی رشد می‌کنند. قرار است مزرعه کشاورزی دبی، به‌عنوان بزرگترین مزرعه عمودی جهان، روزانه ۲٫۷۲۲ کیلوگرم محصول کشاورزی سبز تولید کند. محصولات این مزرعه سبز همچون سبزیجات و گیاهان تازه، قرار است در کترینگ فرودگاه بین‌المللی دبی، که بیشترین حجم تردد مسافران بین‌المللی را پوشش می‌دهد، مورد استفاده قرار گیرد. 

 

در اکثر پروازهای فرودگاه بین‌المللی دبی، به مسافران غذاهایی سبک از جمله سالاد یا ساندویچ‌هایی همراه با سبزیجات تازه سرو می‌شود. اکثر محصولات کشاورزی مورد استفاده در این وعده‌های غذایی، معمولا از مزارع سنتی امارات متحده عربی تامین ‌می‌شوند. تا سال ۲۰۲۰، کلیه‌ی سبزیجات تازه و گیاهان مورد استفاده در غذای مسافران در تمامی پروازهایی فرودگاه بین‌المللی دبی، با تکنولوژی پیشرفته‌تر تولید خواهد شد. 

کترینگ EKFC یکی از بزرگترین کترینگ‌های خطوط هوایی در جهان محسوب می‌شود. استارتاپ کراپ وان از Bay Areaسان‌فرانسیسکو با همکاری کترینگ EKFC در صدد تجهیز و راه‌اندازی بزرگترین مزرعه کشاورزی عمودی جهان برای تامین محصولات غذایی مورد نیاز فرودگاه بی‌المللی دبی هستند. این کترینگ هم برای مسافران خطوط هوایی امارات و هم برای مسافران سایر خطوط فرودگاه بین‌المللی دبی، غذا آماده می‌کند. 

بر خلاف مزارع کشاورزی سنتی که گیاهان در فضای باز و زیر نور خورشید رشد می‌کنند، هولدینگ کراپ وان در مزرعه عمودی خود از سالن‌هایی مجهز به نور LED کمک گرفته است که همان کاربرد نور طبیعی خورشید را دارند. در مزرعه عمودی همه‌چیز تحت کنترل است. رطوبت محیطی، میزان اکسیژن موجود در هوا و حتی میزان نور مصنوعی برای رشد گیاهان تحت کنترل و حساب شده است و بر اساس نوع محصول میزان نیاز گیاه مشخص می‌شود. به جای استفاده از خاک، سبزیجات و گیاهان روی تخته‌هایی غنی شده با آب و مواد معدنی مورد نیاز گیاه، کاشته‌ شده‌اند. وضعیت رشد و سلامت و هم‌چنین نیاز گیاهان هر طبقه، با سنسورهای مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد تا وضعیت گیاهان هر طبقه را در زمان واقعی نشان می‌دهد. 

کترینگ EKFC  و استارتاپ کراپ وان قرار است از ماه نوامبر ۲۰۱۸ (‌آبان‌ماه ۱۳۹۷) رسما تجهیز مزرعه عمودی را در دبی آغاز کنند و انتظار می‌رود در ماه دسامبر ۲۰۱۹ ( آذرماه ۱۳۹۸)، مسافران پروازهای فرودگاه بین‌المللی دبی اولین کسانی باشند که از این محصولات استفاده خواهند کرد. این مزرعه عمودی مسئول تامین سبزیجات و گیاهان مورد نیاز برای غذای ۱۰۵ شرکت هواپیمایی و ۲۵ سالن استراحت در فرودگاه است. در حال حاضر شرکت کراپ وان مزرعه‌ی عمودی را در میلیس ماساچوست اداره می‌کند که محصولات آن تحت نام تجاری Fresh Box Farms در اختیار فروشگاه‌های مواد غذایی متروی بوستون قرار می‌گیرد. 

vertical farm / مزرعه عمودی

مزرعه کشاورزی عمودی که قرار است در دبی راه‌اندازی شود، از نظر ابعاد، از بزرگترین مزرعه عمودی جهان که توسط AeroFarms راه‌اندازی شده است، بزرگ‌تر خواهد بود. AeroFarms مزرعه‌ای به مساحت ۶۹.۰۰۰ متر مربع در نیوآرک نیوجرسی را اداره می‌کند و بیشتر محصولات خود را به شرکت‌های بزرگ کشاورزی برای تامین نیاز سوپرمارکت‌ها به فروش می‌رساند. استارتاپ کراپ وان معتقد است که همکاری با فرودگاه‌های بین‌المللی و شرکت‌های بزرگ هواپیمایی منافع مالی بیشتری در بر خواهد داشت. سونیا لو، مدیرعامل کراپ وان، تقاضا و نیاز شرکت‌های هواپیمایی تضمین‌شده‌تر است و وقتی شرکت تولیدکننده مواد غذایی با یک شرکت هواپیمایی قرارداد تنظیم می‌کند، اطمینان دارد که محصولاتش را به فروش می‌رساند. او معتقد است: 

تامین مواد غذایی مورد نیاز برای خطوط هوایی، جذابیت های خاص خودش را دارد. هم حجم سفارش‌ها تقریبا مشخص است و هم اینکه درآمد حاصل از فروش محصولات، قابل پیش‌بینی است. بیشتر مزرعه‌های عمودی فعلی، بازار فروش خوبی ندارند. اکثر تولیدکنندگان سبزیجات در مزرعه‌های عمودی از بازگشت سرمایه‌ی خود در بازار مطمئن نیستند و اداره‌ی مزرعه‌های عمودی، برایشان سودآوری مالی چندانی ندارد.

سونیا لو در ادامه‌ی صحبت‌های خود به چالش‌های اقتصادی مزرعه‌های عمودی در ایالات متحده اشاره کرد. شرکت‌هایی همچون پاناسونیک و گوگل، پروژه‌های تولید سبزیجات و گیاهان به روش کشاورزی عمودی را رها کردند. سال گذشته FarmedHere یکی از بزرگترین کارخانه‌های کشاورزی عمودی در ایالات متحده تعطیل شد. از آنجایی که در مزارع عمودی، از LED برای تامین نور مورد نیاز گیاهان استفاده می‌شود، هزینه‌ی برق مصرفی معمولا بالا است و با توجه به رقابت بازار برای ارزان‌فروشی، تولیدکنندگان گیاهان به روش کشاورزی عمودی، با مسایل مختلفی روبرو هستند. در حالی که برخی از مزرعه‌های عمودی زیر نظر دولت و با بودجه‌های دولتی اداره می‌شوند، ولی اکثر آنها در بخش خصوصی و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی اداره می‌شوند و همین مساله باعث بروز مشکلات مالی مختلفی برای آنها شده است. 

انتظار می‌رود با توجه به حجم سفارش‌های بالای فرودگاه بین‌المللی دبی، استارتاپ کراپ وان  با همکاری کترینگ EKFC  بتوانند در این حوزه موفق شوندو با مشکلاتی که مزرعه‌های عمودی فعلی مواجه هستند، روبرو نشوند. کراپ وان قصد دارد با تمهیداتی، هزینه‌های تولید را تا جای ممکن کاهش دهد. انتظار می‌رود با توجه به حجم تقاضای بالای فرودگاه بین‌المللی دبی، در نهایت راه‌اندازی چنین کسب و کاری برای این دو شرکت، سودآور شود. علاوه بر این کراپ وان قصد دارد طی سال‌های پیش‌رو دو مزرعه عمودی دیگر در ایالات متحده راه‌اندازی کند. این دو مزرعه عمودی قرار است در شمال شرقی و جنوب غربی ایالات متحده به مشتریان و بازارهای خرده‌فروشی، محصولات خود را عرضه کنند. 



تاريخ : شنبه 16 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مایکروسافت قصد دارد حالت تیره را برای نسخه‌ی وب سرویس ایمیل اوتلوک خود معرفی کند این غول نرم‌افزاری برای هالووین سال گذشته به‌صورت موقتی حالت تیره را معرفی کرد؛ اما در ماه‌های گذشته مشغول کار روی حالت تیره‌ی جدیدی برای نسخه‌ی وب اوتلوک بوده است. مایکروسافت اکنون وعده می‌دهد که این حالت تیره‌ی جدید به‌زودی در دسترس قرار خواهد گرفت.

یکی از اعضای تیم اوتلوک در پستی می‌نویسد:

یکی از دلایل تاخیر [در انتشار تم تیره]، پافشاری ما بر ارائه‌ی بهترین حالت تیره‌ی ممکن در بین تمام کلاینت‌های برتر ایمیل است و تضمین می‌دهم که به‌محض مشاهده‌ی آن، این موضوع را خواهید فهمید. نسخه‌ی موقتی و پیش‌نمایشی که سال گذشته مشاهده کردید، نمونه‌ای آزمایشی بود که برای آماده شدن در زمان اصلی، نیازمند بهبودهای بسیار بیشتری است.

مایکروسافت می‌گوید کدهای برنامه‌نویسی و رنگ‌های این حالت تیره را بارها بازطراحی کرده است و اکنون در آستانه‌ی معرفی آن برای اوتلوک قرار دارد.

براساس فهرست‌های بخش بازخورد در وب‌سایت اوتلوک، حالت تیره برای برای نسخه‌ی وب این سرویس ایمیل یکی از خواسته‌های مهم کاربران محسوب می‌شود. مایکروسافت نسخه‌ی وب اوتلوک را نخستین بار نزدیک به ۶ سال پیش به‌عنوان جایگزینی برای سرویس وب قدیمی هات‌میل معرفی کرد. این سرویس محبوب ایمیل هم‌اکنون تقریبا صاحب ۴۰۰ میلیون کاربر فعال است. مایکروسافت نسخه‌ی وب سرویس ایمیل خود را از زمان معرفی تاکنون بارها با ویژگی‌های به‌روزشده بهبود داده است و در مارس سال جاری نیز اقدام به انتشار طراحی جدیدی برای آن کرد.



تاريخ : جمعه 15 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نسخه فعلی فولکس‌واگن بیتل (volkswagen beetle)‌ تنها دومین نسل مدرن این خودروی محبوب به شمار می‌رود و اساسا مبتنی بر پلت‌فرم قدیمی گلف 6 طراحی شده است. غول خودروسازی آلمان در حال حاضر بر تولید گلف 8 کار می‌کند، اما این بدان معنا نیست که بیتل به زودی جای خود را به جانشین دیگری بدهد. با این حال اگر چنین اتفاقی رخ دهد، می‌تواند تحول عمیقی در محصولات فولکس‌واگن رقم بزند. 

فولکس واگن بیتل

با توجه به گزارش جدیدی که در نشریه اتوکار منتشر شده، فولکس‌واگن در حال بررسی برای تولید خودروی الکتریکی بیتل چهاردر است. این اطلاعات بر اساس نظرات اخیر هربرت دیس رئیس گروه خودروسازی فولکس‌واگن و کلاوس بیشاف رئیس بخش طراحی برند آلمانی عنوان است و هر دو اشاره می‌کنند که خودروی برقی فولکس‌واگن بیتل می‌تواند طی سال‌های آینده پا به عرصه وجود بگذارد؛ اما مهم‌تر از آن، عرضه دو مدل الکتریکی دیگر در سبد محصولات این خودروساز است. 

نئو خودروی تمام الکتریکی جدید فولکس واگن

مجله بریتانیایی اتوکار ادعا می‌کند که بیشاف قبلا احتمال تولید جانشین چهاردر برای خودروی بیتل را مطرح کرده است، اما معمولا خودروسازان بین دو تا سه سال برای تصمیم‌گیری نهایی در مورد مدل‌های تولیدی خود وقت سپری می‌کنند. قبل از آن، فولکس‌واگن بر راه‌اندازی مجموعه‌ای از خودروهای الکتریکی متمرکز خواهد شد.

I.D. hatchback Volkswagen / فولکس‌واگن

بیشاف به اتوکار گفت:

وظیفه ما این است که تولید انبوه محصولات برقی را دنبال کنیم. این خودروهای الکتریکی دارای فناوری بسیار پیچیده‌ای هستند و نیاز به طی کردن مراحل تحقیق و توسعه دارد و وقت زیادی از مهندسان فولکس‌واگن می‌گیرد. پس از آن ما می‌توانیم به سمت نوسازی و الکتریکی کردن خودروهای قدیمی (مانند فولکس‌واگن بیتل) حرکت کنیم. 

 

در صورتی که فولکس‌واگن بیتل برای تولید چراغ سبز دریافت کند، بر اساس پلت‌فرم هوشمند MEB ساخته خواهد شد که مختص خودروی الکتریکی فولکس‌واگن است. این معماری مزایای زیادی برای طراحی و شکل ظاهری مدل الکتریکی فولکس‌واگن بیتل به همراه می‌آورد و به خودروساز آلمانی اجازه می‌دهد که آن را با راحتی و فضای داخلی بیش‌تری تولید کند. یکی دیگر از مزایای پلت‌فرم MEB، می‌تواند بازگشت طرح RWD یا سیستم محرک عقب فولکس‌واگن بیتل باشد.

بیشاف افزود:

اگر شما به پلت‌فرم MEB فولکس‌واگن نگاه کنید، کوتاه‌ترین فاصله محوری متعلق به هاچ‌بک I.D. است. اگر چنین طرحی از خودروی فولکس‌واگن I.D. قرض گرفته شود و بیتل در آن قرار بگیرد، فضای بسیار زیادی در اختیار سرنشین قرار خواهد گرفت؛ البته مطمئنا عملکرد آن را نخواهد داشت، اما به هر حال، می‌تواند خودروی جذابی باشد.



تاريخ : جمعه 15 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

بررسی مدل ۵۵ اینچی تلویزیون B7 OLED ال‌جی که به‌لطف قیمت نسبتا پایین خود نسبت به سایر تلویزیون‌های OLED می‌تواند گزینه‌ی مناسبی برای علاقه‌مندان چنین تلویزیون‌هایی باشد.

دهه‌ها از ورود تلویزیون به خانه‌های مردم و تبدیل شدن آن به بخشی جدایی‌نا‌پذیر از زندگی آن‌ها گذشته است؛ با این حال این ابزار الکترونیکی محبوبیت خود را هنوز از دست نداده‌است. تکنولوژی‌‌های مختلف به مرور زمان وارد این جعبه‌‌های دوست‌داشتی شدند و امروزه با نسلی کاملا تکامل‌یافته از آن‌ها روبرو هستیم. اولد‌ها به عنوان جدیدترین تکنولوژی پنل‌ها در سال ۲۰۱۰ راه خود را به دنیای نمایشگرهای موبایل باز کردند؛ اما تولید پنل‌های بزرگ برای استفاده در تلویزیون‌ها چند سال بعد و در سال ۲۰۱۳ امکان‌پذیر شد. سازندگان این پنل‌ها به مرور مشکلات بزرگ آن‌ها را تعدیل کرده و امروزه چه در دنیای نمایشگر‌های موبایل و چه در تلویزیون‌ها، اولدها عملکرد خیره‌کننده‌ای دارند.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

فرمانروایی ال‌جی در بازار تلویزیون‌های اولد مساله تازه‌ای نیست و کره‌ای‌ها از زمان عرضه‌ی نسل اول تلویزیون اولد خود در سال ۲۰۱۳ همواره خبرساز بوده‌اند. بازیگران دیگری نیز در بازار تلویزیون‌های اولد به چشم می‌خورند که برخی از آن‌ها نیز پنل‌های خود را از ال‌جی تهیه می‌کنند. تلویزیون‌‌های اولد و 4K ال‌جی در ۵ سری مختلف «B، C، E، G و W» روانه‌ی بازار می‌شوند و محصولات سال ۲۰۱۷ از ۳ سری اول به نسبت ارزان‌تر از دو سری G و W هستند. B7، C7 و E7 با نمایشگرهای ۵۵ و ۶۵ اینچی و دو مدل G7 و W7 نیز به عنوان اعضای سری سیگنچر با نمایشگرهایی با قطر ۶۵ و ۷۷ اینچی تولید شده‌اند.

سری B ارزان‌ترین سری از تلویزیون‌های 4K و اولد ال‌جی است از این رو خرید آن برای علاقه‌مندان تلویزیون‌های اولد که قصد خالی کردن حساب‌های خود را ندارند در دسترس‌تر از دیگر مدل‌ها است. B7 نماینده‌ی سال ۲۰۱۷ اولدهای ال‌جی محسوب می‌شود و جانشین شایسته‌ای برای تلویزیون موفقی مثل B6 به شمار می‌رود. این تلویزیون هوشمند با پشتیبانی از استانداردهای HDR10 و دالبی ویژن یکی از موفق‌ترین مدل‌های ال‌جی در بازارهای جهانی بوده است و در بازار کشورمان نیز حضور دارد. با بررسیزومیت از تلویزیون هوشمند B7 ال‌جی همراه باشید. پیش از هر چیز از شما دعوت می‌کنیم برای آشنایی اولیه با این محصول نگاهی به جدول مشخصات آن داشته باشید:

مشخصات فنی تلویزیون ۵۵ اینچی OLED ال‌جی B7
مشخصات پنل
نوع پنل OLED
ابعاد پنل ۵۵ اینچ
رزولوشن ۲۱۶۰ × ۳۸۴۰ پیکسل
مشخصات ویدیویی
UHDA Premium بله
HDR HDR فعال با دالبی‌ویژن، HDR10 ،HLG و HDR Effect
دی‌کُدر HEVC 4K با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه، ۱۰ بیتی
دی‌کُدر VP9 4K با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه، ۱۰ بیتی
نوردهی Pixel Dimming
موتور پردازش تصویر OLED Master Engine ،Perfect Mastering Engine
مشخصات صوتی
قدرت خروجی صدا ۴۰ وات / ساب‌ووفر ۲۰ وات
سیستم اسپیکر ۲.۰ کاناله
دالبی اتموس بله
دی‌کُدر DTS بله
دی‌کُدر دالبی‌دیجیتال بله
فرمت‌های صوتی AC3 - Dolby Digital, EAC3, HE-AAC, AAC, MP2, MP3, PCM, DTS, DTS-HD, DTS Express, WMA, apt-X
تلویزیون هوشمند
سیستم‌عامل webOS 3.5
پردازنده چهار هسته‌ای
VR360 بله
فروشگاه محتوای ال‌جی بله
مرورگر وب بله
پخش‌کننده‌ی موسیقی بله
ورودی و خروجی
HDMI - 6G / 3G ۴ عدد 6G
USB یک پورت USB 3.0، دو پورت USB 2.0
LAN بله
ورودی کامپوزیت یک عدد - CVBS + Audio
ورودی کامپوننت یک عدد - Y, Pb, Pr + Audio
ورودی آنتن بله
وای‌فای بله - 802.11ac
خروجی هدفون بله
مشخصات برق
منبع تغذیه ۱۰۰/۲۴۰ ولت - ۵۰ / ۶۰ هرتز
مصرف در زمان آماده‌به‌کار ۰.۵ وات

تلویزیون B7 توسط دفتر ال‌جی در ایران برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفت.

طراحی و درگاه‌ها

ساختار و موارد سازنده‌ی پنل‌های اولد به دلیل عدم نیاز به تجهیزات مربوط به نور پس‌زمینه، ضخامت کمی دارند. وقتی از جلو به B7 نگاه می‌کنید حاشیه‌های کمتر از یک سانتی‌متری اطراف نمایشگر نظر شما را جلب خواهد کرد اما بر خلاف C7 نواری فلزی و نقره‌ای رنگ با ضخامت ۳ میلی‌متر دور نمایشگر قرار گرفته است. ال‌جی تقریبا تمام بخش‌‌های بیرونی B7 را از پلاستیک ساخته است با این حال هنوز هم حس کیفیت را به کاربر القا می‌کند. پنل و پوشش آن نزدیک به ۵ میلی‌متر ضخامت دارند؛ اما ضخامت کلی دستگاه در حالت بدون پایه به دلیل وجود بخشی برای میزبانی پورت‌ها، سیستم صوتی و دیگر قطعات لازم تلویزیون به ۵ سانتی‌متر می‌رسد.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

مدل ۵۵ اینچی مورد بررسی ما در زومیت در حالت بدون پایه، ۱۶.۲ کیلوگرم و در هنگام اتصال آن ۲۰.۵ کیلوگرم وزن دارد. پایه‌ی ۴ کیلوگرمی B7 شبیه به مدل B6 است و اتصال آن افزایش ارتفاع ۵ سانتی‌متری را به همراه دارد؛ این پایه از دو قسمت مشکی و شفاف تشکیل شده و علاوه بر این که به خوبی از عهده‌ی ثابت نگاه‌داشتن تلویزیون بر می‌آید ظاهری زیبا و معلق به آن بخشیده است. طول و عرض بدنه‌ی اصلی تلویزیون به ترتیب ۱۲۲۹ و ۷۰۸ میلی‌متر است. شایان ذکر است که برای اتصال تلویزیون به دیوار نیازمند نگه‌دارنده‌ی ۳۰۰ در ۲۰۰ میلی‌متری VESA هستیم.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

از نظر درگاه‌ها ال‌جی B7 تقریبا مشابه رقبا عمل می‌کند و مجموعا به ۳ درگاه USB، چهار خروجی HDMI 2.0b، خروجی آنتن، درگاه اتصال کابل LAN، خروجی اپتیکال صدا، ورودی کامپوزیت و مینی جک RS232C مجهز شده است. ال‌جی برای دسترسی راحت‌تر ۲ درگاه USB و ۲ خروجی HDMI از موارد ذکر شده را در بخش کناری پشت دستگاه قرار داده است؛ یکی از پورت‌های HDMI با ARC همراه است و یکی از دو درگاه USB کناری نیز از نوع پر سرعت‌ USB 3.0 است. ARC (Audio Return Channel) در حقیقت استانداردی برای بهینه‌سازی درگاه HDMI در کاربردهای صوتی است؛ پورت ARC هم می‌تواند نقش خروجی صدا و هم ورودی را ایفا کند و گزینه‌ی مناسبی برای اتصال تلویزیون به ساندبارها است. از نظر تعداد پورت‌ها و نوع آن‌ها تفاوتی بین B7 و C7 مشاهده نمی‌شود و تنها چینش و تقسیم پورت‌ها در کنار و پشت متفاوت هستند.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED
تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED
تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED
تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

طبق انتظار، کره‌ای‌ها B7 را به وای‌فای‌ داخلی از نوع 802.11ac نیز مجهز کرده‌اند که با توجه به هوشمند بودن این تلویزیون بسیار کارآمد خواهد بود. توجه به این نکته ضروری است که دسترسی به پورت‌های پشتی دستگاه در هنگام اتصال به دیوار دشوار است. در پایان این بخش باید گفت که طراحی B7 شاید به اندازه‌‌ی برادران گران‌قیمت‌تر خود خاص و ویژه نباشد؛ اما ال‌جی با هنرمندی این اولد اقتصادی را دل‌ربا و زیبا ساخته است

کیفیت تصویر

Organic Light Emitting Diode یا به اختصار OLED به پنل‌هایی گفته می‌شود که نه تنها نیازی به نور پس‌زمینه برای روشن‌سازی پیکسل‌ها ندارند؛ بلکه پیکسل‌ها در آن‌ها علاوه بر وضعیت‌های کم‌نور و روشن، خاموش نیز می‌شوند و هر پیکسل به صورت مجزا این کار را انجام می‌دهد. این نمایشگرها در ابتدای ورود خود به دنیای گوشی‌ها و تلویزیون‌ها مشکلات کوچک و بزرگی داشتند که به مرور تعدیل یا به صورت کلی برطرف شدند؛ اما هنوز برخی معایب در این نوع نمایشگرها وجود دارند؛ برای مثال تاخیر ورودی و روشنایی حداکثر به مرور زمان در تلویزیون‌های اولد بهبود پیدا کرده است. ال‌جی به عنوان فرمانروای اصلی دنیای اولدهای سایز بزرگ، طیف متنوعی از تلویزیون‌های اولد را هر ساله راهی بازار می‌کند اما خبر خوب این است که B7 تفاوت فاحشی از نظر پنل با برادران گران‌ترش ندارد. از این رو بررسی پیش روی به انتخاب بهتر مدل‌های دیگر نیز کمک خواهد کرد.

پنل ۱۲۰ هرتزی B7 با رزولوشن ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل میزبان بیش از ۸ میلیون پیکسل است؛ پنل حداکثر قادر به نمایش ۱۲۰ هرتزی در رزولوشن فول اچ‌دی است. تلویزیون‌های اولد ال‌جی علاوه بر سه ساب‌پیکسل مرسوم آبی، قرمز و سبز دارای یک ساب‌پیکسل سفید برای تولید بهتر ترکیب رنگ‌ها و مصرف پایین‌تر مجهز شده است. اولدها به دلیل خاموش ماندن پیکسل‌ها در زمان ارائه‌ی رنگ مشکی بهترین عملکرد را در این زمینه دارند به طوری که مدرن‌ترین ال‌سی‌دی‌های Full Array Local Dimming هم با تعداد مناطق نوردهی بالا قادر به نزدیک شدن به چنین عملکردی نیستند. جریان‌دهی به پیکسل‌ها و محدودیت‌های مرتبط با آن رسیدن به روشنایی حداکثر ایده‌آل در اولدها را دشوار کرده است؛ به طوری که تلویزیون‌های اولد در این بخش یک پله پایین‌تر از محصولات بالارده‌ی ال‌سی‌دی قرار می‌گیرند؛ البته این فاصله روز به روز در حال کمتر شدن است و B7 روشنایی حداکثری مناسبی برای ارائه‌ی HDR دارد.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

B7 از هر سه استاندارد مطرح HDR10 ،Dolby Vision و HGL  پشتیبانی می‌کند؛ این پشتیبانی گسترده از فرمت‌های اچ‌دی‌آر B7 و دیگر اولدهای ال‌جی را یک پله از رقبا بالاتر قرار می‌دهد. استفاده از موتور «Active HDR» علاوه بر پشتیبانی از فرمت‌های نامبرده شده به کمک قابلیت «HDR Effect» و افزایش روشنایی و گسترده‌ی رنگی هر محتوایی را برای نمایش به صورت اچ‌دی‌آر بهینه می‌کند. علاوه بر عمق رنگ ۱۰ بیتی و گسترده‌ بودن طیف رنگ قابل نمایش در یک تلویزیون، ارائه‌ی تجربه‌ی اچ‌دی‌آر نیازمند حداقل‌هایی از نظر روشنایی است؛ عموما ویدئو‌های اچ‌دی‌آر برای روشنایی حداکثر ۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نیتی تولید می‌شوند اما اتحاد UHD حداقل ۵۵۰ نیتی برای اولدها و ۱۰۰۰ نیتی برای ال‌سی‌دی‌ها در نظر گرفته است که برای B7 در دسترس است. به دلیل خاموش بودن پیکسل‌های در زمان ارائه‌ی رنگ مشکی، B7 و اکثر اولدها در صحنه‌های با سیاه مطلق روشنایی صفر نیتی دارند که کنتراست را یک سر و گردن بالاتر از نمونه‌های ال‌سی‌دی قرار می‌دهد. شایان ذکر است در ال‌سی‌دی‌ها رسیدن به مشکی عمیق نیازمند کاهش هم‌زمان روشنایی کلی نمایشگر است.

تلویزیون به صورت خودکار در زمان تشخیص ورودی HDR حالت‌های مختلف تصویر تلویزیون را تغییر می‌دهد؛ به این معنی که در حالت SDR و HDR حالت‌های مختلفی از تنظیمات تصویر در دسترس خواهد بود؛ پیش از هر چیز از بخش «General» و سپس «HDMI ULTRA HD Deep Color» فعال بودن پورت HDMI خود را برای دریافت محتوای اچ‌دی‌آر بررسی کنید. همچنین برای محدود نشدن روشنایی لازم است که گزینه‌ی Energy Saving در حالت غیرفعال قرار گرفته باشند. در حالت HDR و SDR وضعیت‌های زیر در دسترس هستند:

حالت‌های HDR:

  • Vivid
  • Standard
  • Cinema Home
  • Cinema
  • Game
  • Technicolor Expert

حالت‌های SDR:

  • Vivid
  • Standard
  • Eco
  • Cinema
  • Football
  • Game
  • HDR Effect
  • Technicolor Expert
  • isf Expert (Bright Room)
  • isf Expert (Dark Room)

برای اندازه‌گیری روشنایی حداکثر در تلویزیون‌ها معیارهای مختلفی وجود دارد؛ با توجه به این که اکثر محتوای ویدئویی ۲۵ درصد یا کمتر از آن فضای سفید و روشن ارائه می‌دهند. ما از معیار ۱۰ درصد برای مقایسه‌ی بین روشنایی حداکثر در حالت SDR و HDR استفاده کردیم؛ با این حال با توجه به این که درصد عمده‌ی محتوای موجود به صورت SDR است، برای حالت‌های متنوع‌تری روشنایی حداکثر را اندازه‌گیری و گزارش کرده‌ایم. در حالت محتوای SDR و سفید بودن تنها ۱۰ درصد از الگوی تست روشنایی به ۷۳۵ نیت رسید؛ این روشنایی در حالت تصویر «Vivid» که روشن‌ترین حالت ممکن است به دست آمد. در حالت «Cinema» به عنوان یکی از پرکاربردترین حالات در تلویزیون‌ها نیز با کاهش حدودا ۲۵۰ نیتی روشنایی به ۴۹۷ نیت کاهش پیدا کرد. همچنین روشنایی در زمانی که تمام صفحه روشن باشد به ترتیب در حالت‌های ذکر شده ۲۴۶ و ۲۸۳ نیت بدست آمد. شما می‌توانید از جدول زیر برای اطلاع از دیگر نتایج تست روشنایی در حالت SDR استفاده کنید:

حالت‌های تصویر / درصد سفیدی الگو۲ درصد۱۰ درصد۲۵ درصد۵۰ درصد۹۰ درصد۱۰۰ درصد
Vivid ۷۳۹ ۷۳۵ ۷۲۴ ۵۷۵ ۴۱۰ ۲۴۶
Cinema ۴۹۷ ۴۹۷ ۴۹۷ ۴۹۲ ۴۷۰ ۲۸۳
Vivid (HDR) -- ۱‍۳۰۰ -- -- -- --
Cinema (HDR) -- ۱۳۳۳ -- -- -- --

همانطور که در جدول نیز مشخص است و می‌توان حدس زد، ارائه‌ی تصاویر بسیار روشن در اولدها منجر به افت محسوس حداکثر روشنایی نمایشگر می‌شود. برای اندازه‌گیری روشنایی در حالت HDR از ویدئویی با ده درصد فضای سفید از نوع سازگار با استاندارد HDR10 استفاده کردیم. در این حالت تلویزیون با تشخیص HDR بودن محتوا روشنایی حداکثر رنگ سفید در حالت پیش‌فرض «Vivid» را به ۱۳۰۰ نیت افزایش داد. نکته‌ی جالب در این حالت برابر بودن تقریبی روشنایی در حالت‌های «Vivid» و «Cinema» بود؛ در این حالت روشنایی به «۱۳۳۳» نیت در مرکز نمایشگر رسید. در مقام مقایسه باید گفت تلویزیون‌های بالارده‌ی مبتنی بر فناوری ال‌سی‌دی مانند نمونه‌های کوانتوم دات روشنایی حداکثری بالاتری نسبت به اولدها دارند؛ اما رنگ مشکی چالش مهمی برای دستیابی به کنتراست مناسب در آن‌ها است. بی ۷ ال‌جی برای دستیابی به حداکثر روشنایی از فناوری «Ultra Luminance» بهره می‌برد و طبق اعلام ال‌جی اولدهای سال ۲۰۱۷ نسبت به ۲۰۱۶ با ۲۵ درصد افزایش روشنایی همراه بوده‌اند.

پیش از شروع بررسی رنگ‌ها و دقت آن بد نیست اشاره‌ای کوتاه به تنظیمات تصویر تلویزیون داشته باشیم. گزینه‌ی «OLED LIGHT» اصلی‌ترین مولفه در تغییر روشنایی تصویر محسوب می‌شود و در حالت «Vivid» در حالت ۱۰۰ درصد تنظیم شده است. با توجه به استفاده از موتور اختصاصی Tru 4K Scaler برای بهبود جزئیات و نزدیک کردن تصویر به نمونه‌های 4K، استفاده از قابلیت Super Resolution و Edge Enhancer در تنظیمات «Expert Controls» خالی از لطف نیست. خوشبختانه ویدئوهای 24p و خروجی‌های با نرخ فریم‌های نه چندان بالا به نرمی و بدون پرش تصویر در B7 به نمایش در می‌آیند. با این حال استفاده از قابلیت «TruMotion» و «Real Cinema» برای روان‌تر کردن تصاویر کاملا کاربردی خواهد بود. توضیح کامل ویژگی‌های جانبی در تنظیمات تصویر B7 در حوصله‌ی این بحث نمی‌گنجد. بنابراین به موارد مهم ذکر شده اکتفا می‌کنیم.

عموما محتوای ویدئویی برای ارائه در فضاهای رنگی sRGB و Rec.709 تولید می‌شوند و پوشش فضاهای رنگی گسترده‌ای مانند DCI-P3 و Rec.2020 توان نمایشگر در ارائه‌ی رنگ‌های بیشتر و اشباع‌تر برای استانداردهایی مانند HDR را نشان می‌دهد. حالت‌های منتخب تصویر Vivid، Standard و Cinema هر سه پوششی نزدیک به ۱۳۰ درصد در فضای رنگی sRGB دارند؛ همچنین پوشش نسبتا کامل ۹۵ درصدی از فضای رنگی DCI-P3 را در هر سه حالت شاهد هستیم. طبق انتظار حالت تصویر Vivid با اختلافی اندک، گسترده‌ترین پوشش رنگی را ارائه می‌دهد. در بحث پوشش فضای بسیار گسترده‌ی Rec.2020 نیز بی ۷ با وجود بهترین نبودن عملکرد قابل‌قبولی دارد؛ B7 به صورت میانگین نزدیک به ۷۰ درصد از این فضای رنگی را پوشش می‌دهد. پنل ۱۰ بیتی استفاده شده در این تلویزیون اولد بر خلاف نمونه‌های ۸ بیتی ۴ برابر سایه‌ی رنگ بیشتر ارائه می‌کند و در نمایش گرادیان‌های رنگی بسیار توانمندتر است. لطفا از جدول زیر برای اطلاع دقیق‌تر از مقادیر پوشش فضای رنگی این تلویزیون اولد استفاده کنید:

حالت تصویر / فضای رنگیsRGBDCI-P3Rec.2020
Vivid ۱۳۱.۸ ۹۵.۹ ۷۱.۸
Standard ۱۲۹.۷ ۹۴.۷ ۷۰.۹
Cinema ۱۳۰.۹ ۹۵.۸ ۶۹.۳

در آزمایش‌های ما حالت «Cinema» در سه فضای رنگی مهم بحث شده دقیق‌ترین حالت تصویر شناخته شد؛ خطای ۱.۷ در در این حالت و فضای رنگی DCI-P3 کم‌ترین خطای ثبت شده توسط ما بود. در کنار حالت Cinema هر سه حالت Expert نیز خطای کمی داشته و در ارائه‌ی رنگ سفید دقیق توانمند ظاهر شدند؛ رنگ سفید در حالت‌های دیگر به آبی گرایش داشته و دقت بالایی ندارد. حالت پیش‌فرض Vivid نیز با ثبت خطایی نزدیک به ۱۳.۶ بدترین عملکرد را از نظر دقت رنگ داشت. از جدول زیر کسب اطلاعات دقیق‌تر از خطای نمایش رنگ‌ها در B7 استفاده کنید:

حالت تصویر / فضای رنگیsRGBDCI-P3Rec.2020
Vivid ۱۳.۷ ۱۳.۶ ۱۴.۱
Standard ۱۰.۲ ۱۱.۳ --
Cinema ۲.۷ ۱.۷ ۴.۸
HDR Effect ۴.۸ ۱۰.۲ --
Game ۸.۶ ۸.۷ --
Technicolor Expert ۳ ۱.۹ ۴.۸
isf Expert (Bright Room) ۲.۸ ۱.۷ --
isf Expert (Dark Room) ۳.۱ ۲.۱ --

زاویه‌‌ی دید اولدها دیگر برتری آن‌ها نسبت به تلویزیون‌های رایج است؛ به طوری که همین مساله آن‌ها را به گزینه‌ای ایده‌ال برای محیط‌های بزرگ که کاربر از جهات مختلف به نظاره‌ی تلویزیون می‌نشیند تبدیل می‌کند. طبق اعلام ال‌جی B7 به لایه‌‌ای برای کنترل بازتاب نور از نمایشگر مجهز شده است که همین مساله کنتراست موثر آن را از دید کاربر افزایش می‌دهد. تلویزیون‌های ساخته شده بر مبنای تکنولوژی‌های ال‌سی‌دی عموما به دو صورت Edge Local Dimming (مانند محصولات QLED سامسونگ) و Full Array Local Dimming (دیگر تلویزیون‌های ال‌سی‌دی بالارده) تولید و روانه بازار می‌شوند. در تصویر زیر (خطی با عرض یک پیکسل) می‌توان برتری B7 در مقابل نمونه‌ی بالارده‌‌ای از ال‌سی‌دی‌ها را در بحث نوردهی و تفاوت آن‌ها را مشاهده کرد:

نوردهی در پنل LCD

نوردهی در پنل LCD

نوردهی در پنل OLED

نوردهی در پنل OLED

برای بررسی حداقل روشنایی دو گزینه‌ی «Oled Light» و « Brightness» را در حداقل مقدار خود یعنی صفر قرار دادیم؛ میانگین روشنایی بدست آمده در حالت پیش‌فرض Vivid برای ۸ منطقه‌ی مختلف نمایشگر ۲۵ نیت بدست آمد. برای کاهش آزاردهندگی نمایشگر در محیط‌های تاریک توصیه می‌شود از بخش تنظیمات تصویر، گزینه‌ی «Eye Comfort Mode» را فعال کنید. همچنین حالت تصویر «isf Expert (Dark room)» به عنوان حالتی با کمترین میزان روشنایی، بهترین انتخاب خواهد بود.

توزیع نور در پنل LCD

رنگ مشکی و توزیع نور در پنل LCD

توزیع نور در پنل OLED

رنگ مشکی و توزیع نور در پنل OLED

زمان پاسخ‌گویی و واکنش پیکسل‌ها در اولدها به معنای واقعی عالی است؛ زمان‌پاسخگویی پنل‌های اولد ال‌جی به صورت میانگین حداقل ده برابر کم‌تر از نمونه‌های ال‌سی‌دی بالارده است. ما در بررسی‌های خود با عبور المانی با سرعت ۲۵۰۰ پیکسل بر ثانیه (حتی سرعت‌های بالاتر) و ثبت تصویر با سرعت شاتر بالا هیچ اثری از موشن بلر مشاهده نکردیم؛ در نمونه‌‌ی ال‌سی‌دی بالارده‌ای که برای مقایسه استفاده شد به وضوح پدیده‌ی موشن ‌بلر در تصویر قابل مشاهده است. ال‌جی مدعی است که زمان پاسخگویی اولدهایش به ۰.۱ ثانیه رسیده است که با توجه به عمکلرد خوب آن در بروزرسانی پیکسل در سرعت‌های بالای حرکت تصویر چندان دور از ذهن نیست. زمان‌پاسخگویی بالا یکی از اصلی‌ترین مولفه‌ها برای نمایش تصاویر سریع به شمار می‌رود.

موشن بلر در LCD

موشن بلر در LCD

موشن بلر در OLED

موشن بلر در OLED

تاخیر ورودی یا Input Lag یکی دیگر از معیارهای مهم در انتخاب تلویزیون‌ها است؛ تاخیر ورودی به معنی تاخیری است که تلویزیون در دریافت سیگنال‌های ورودی و نمایش آن دارد. تاخیر ورودی تنها برای کسانی المان تعیین‌کننده‌ای است که به دنبال استفاده از تلویزیون یا مانتیور خود برای بازی هستند. پیش از هر چیز کاربران برای رسیدن به کم‌ترین تاخیر ورودی می‌بایست از کابل مناسب استفاده کرد. برای دستیابی به کم‌ترین میزان لگ ورودی می‌بایست حالت تصویر را در حالت «Game» یا در «PC Mode» قرار داد؛ ما در حالت «Game» تاخیر ورودی ۲۰ میلی‌ثانیه برای رزولوشن فول‌ اچ‌دی را ثبت کردیم که عددی مناسب برای انواع بازی‌های سریع است. در دیگر حالت‌های تصویر نیز تاخیر ورودی ۷۰ میلی‌ثانیه ثبت شد که استفاده از آن‌ها برای بازی چندان توصیه نمی‌شود. همچنین ۱۲۰ هرتز بودن، فعال بودن اچ‌دی‌آر و حتی روزولوشن در B7 تاثیر چندان زیادی روی تاخیر ورودی نداشت.

یکی از مشکلات رایج در پنل‌های اولد ماندن هاله‌‌ای از تصاویر پیشین در نمایشگر است؛ به صورت کلی می‌توان ماندگاری تصویر را به دو نوع موقتی و ثابت تقسیم کرد. مشکل ماندگاری تصویر دائمی عموما به دلیل پدیده‌ی Burn-in و در صورت استفاده‌ی طولانی مدت از تصاویر ثابت به وجود می‌آید و از میان‌بردن آن کار دشوار و حتی غیر ممکنی است. دسته‌ی دوم از ماندگاری تصویر عموما موقتی است و با ابزار درنظر گرفته شده در تنظیمات تلویزیون عموما قابل برطرف کردن است. وجود این پدیده برای کاربری‌های عادی مشکل‌سازی نخواهد بود و تلویزیون پس از مدتی برای جلوگیری از بروز آن اقدام به پخش تصاویر دینامیکی می‌کند. مشکل ماندگاری تصویر در اولدها به مرور زمان در حال کم‌رنگ‌تر شدن است با این حال هنوز یک نقص در برابر نمونه‌های ال‌سی‌دی محسوب می‌شود.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

لوگو‌ی برنامه‌های تلویزیونی، نشانگرها در بازی‌های ویدئویی و مواردی از این دست که در تصویر ثابت هستند اصلی‌ترین دلایل ماندگاری موقت تصویر هستند. برای بررسی اثرات Burn-in به زمانی طولانی نیاز است. ال‌جی برای به حداقل رساندن این نقص پنل‌های اولد، ۲ ویژگی «Pixel Refresher» و «Screen Shift» را در تنظیمات تصویر گنجانده است؛ قابلیت مهم‌تر Pixel Refresher برای پاک‌کردن اثرات ماندگاری موجود در نمایشگر تعبیه شده و پروسه‌ی انجام آن حدودا یک ساعت به طول می‌انجامد.

نرم‌افزار و کنترل

سال‌ها از ظهور تلویزیون‌های هوشمند می‌گذرد و امروزه بسیاری از این وسایل به یکی از سه پلتفرم WebOS،اندروید تی‌وی یا تایزن مجهز می‌شوند. تمام تلویزیون‌های 4K HDR سال گذشته‌‌ی ال‌جی به نسخه‌ی ۳.۵ پلتفرم WebOS مجهز شده‌اند که بی ۷ نیز از این قضیه مستثنی نیست. پیش از هر چیز باید به سریع بودن این رابط و مشاهده نشدن وقفه در حرکت بین منو‌ها و تنظیمات در این تلویزیون اشاره کرد که تجربه‌ی خوب و لذت‌بخشی از یک تلویزیون هوشمند ارائه مي‌دهد. مهم‌ترین بخش WebOS همانند گذشته نواری از کارت‌ها شامل اپلیکیشن‌ها، تنظیمات سریع و ورودی‌ها است؛ در نمونه‌ی مورد بررسی ما در زومیت چندین اپلیکیشن ایرانی از پیش نصب شده بودند با این حال «LG Apps Store» با طیف وسیعی از اپلیکیشن‌ها و بازی‌ها شما را ناامید نخواهد کرد؛ البته تلویزیون‌های مبتنی بر اندروید تی‌وی از این نظر یک پله بالاتر قرار می‌گیرند.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

قابلیت‌هایی همچون «Magic Zoom» در نسخه‌ی جدید این پلتفرم بهبود پیدا کرده‌اند. استفاده از میراکست برای اشتراک تصویر دستگاه‌های اندرویدی و ویندوزی با تلویزیون‌ از دیگر  قابلیت‌های کاربردی بی ۷ است. فشردن کلید تنظیمات از روی کنترل، منویی را در سمت راست صفحه به نمایش می‌‌گذارد که تنظیمات مختصری برای صدا، تصویر و ورودی‌ها در اختیارتان قرار خواهد داد. سرعت راه‌اندازی تلویزیون به لطف تراشه‌ جدید‌تر نسبت به نسل‌های قبل افزایش یافته است. در مجموع WebOS در بی ۷ را باید سریع، قابل فهم و مینیمال دانست که انتظارات کنونی کاربر از یک تلویزیون هوشمند را به خوبی پوشش می‌دهد.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

کنترل «LG Magic Remote» تمام المان‌های لازم برای تجربه‌ی لذت‌بخش‌تر از تلویزیون‌های هوشمند ال‌جی را در دل خود دارد. علاوه بر ویژگی جذاب تشخیص حرکت کنترل و نمایش نشانگر که استفاده از دستگاه را ساده کرده است، ارگونومی و جایگذاری مناسب کلیدها از ویژگی‌‌های مثبت این کنترلر محسوب می‌شوند؛ اگر از علاقه‌مندان به استفاده از تلویزیون به سبک سنتی هستید می‌توانید نشانگر حرکتی را غیرفعال کنید. کنترل جادویی ال‌جی برای استفاده از فرامین صوتی به میکروفون مجهز شده و برای فعال‌سازی آن کافی است که کلید میکروفون روی کنترل را فشار دهید تا وارد منوی جستجو شوید؛ البته امکان تغییر حجم صدا و روشنایی نیز به کمک فرمان صوتی وجود دارد. همچنین با کنترل جادویی ال‌جی ‌می‌توان برخی دستگاه‌های متصل به تلویزیون را نیز کنترل کرد.

صدا

یکی از عمده‌ترین تفاوت‌های اولدهای ارزان‌ و گران ال‌جی بحث صدای خروجی است؛ بی ۷ مانند برادران گران خود به ساندبار اختصاصی مجهز نشده است و کره‌ای‌ها به استفاده از اسپیکرهای ۲.۲ کاناله در آن اکتفا کرده اند. این اسپیکرها با توان خروجی ۴۰ واتی در پشت تلویزیون جای گرفته‌اند. در بررسی‌های ما صدای خروجی توسط این اسپیکرها چندان بلند نبود و تنها می‌توان آن را معمولی توصیف کرد. کیفیت و شفافیت صدا در حجم صدای پایین رضایت‌بخش است با این حال استفاده لذت‌بخش از این تلویزیون در محیط‌های بزرگ به دلیل افت کیفیت در حجم صداهای بالا و قدرتمند نبودن اسپیکرها نیازمند ساندبار است.

پشتیبانی از دالبی اتموس (Dolby Atmos) و دیکودر آن به تجربه‌ی صوتی بهتر کاربر کمک شایانی می‌کند؛ با این حال اسپیکرهای دستگاه برای قدرت‌نمایی این قابلیت ساخته نشده‌اند؛ ال‌جی پشتیبانی از دالبی اتموس را اولین بار در اولدهای سال ۲۰۱۷ اضافه کرده است. طبق انتظار امکان اتصال سیستم‌های پخش صدای بی‌سیم نیز به بی ۷ وجود دارد. در تنظیمات صوتی دستگاه علاوه بر امکان تغییر حالت‌های صدا برای مشاهده‌ی فیلم، بازی و مسابقات ورزشی، مواردی مانند «Smart Sound Mode» برای تنظیم خودکار تنظیمات صدا با توجه به محتوا و «Magic Sound Tuning» برای بهینه‌سازی صدا با کمک ابعاد اتاق نیز در تنظیمات به چشم می‌خوردند. به طور کلی اسپیکرهای بی ۷ برای کاربری‌های عادی عملکرد قابل‌قبولی دارند و نمی‌توان این تلویزیون را در جمع بهترین‌های این بخش قرار داد؛ در پایان توصیه ‌می‌کنیم برای تجربه‌‌ی صوتی هم متناسب با کیفیت تصویر بالای بی ۷ از سیستم‌های صوتی مستقل استفاده کنید.

جمع‌بندی

تلویزیون‌ها از نخستین روزهای ورود خود به خانه‌های مردم به جایگاهی خاص دست پیدا کرده‌اند و ظهور تکنولوژی‌های جدید نیز به ماندگاری آن‌ها کمک کرده است. در ۲ سال گذشته تلویزیون‌های اولد همواره از طرف منتقدین مورد ستایش قرار گرفته‌اند اما بی ۷ ارزان‌ترین راه برای تجربه‌ی این فناوری در کلاس بهترین‌ها است. پنل تقریبا مشابه این تلویزیون با برادران بزرگ‌ترش در کنار قیمت معقول‌تر آن از بی ۷ یک قهرمان ساخته، قهرمانی که در بخش صدا بازنده و در بخش تصویر حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. روشنایی حداکثر بی ۷ در نوع خود بهترین نیست؛ اما برای نمایش مناسب محتوای HDR کافی و مناسب است. طراحی مولفه‌ای مثبت در بی ۷ به شمار می‌رود به طوری که وزن و ضخامت اندک آن در کمتر تلویزیونی در این ابعاد دیده شده است.

تلویزیون B7 OLED ال جی / LG B7 OLED

ماندگاری تصویر مشکلی قدیمی در پنل‌های اولد به شمار می‌رود و هنوز شاهد آن در تلویزیون‌های اولد هستیم؛ ممکن است با استفاده صحیح هیچگاه دچار چنین مشکلی نشوید؛ با این حال رقبای ال‌سی‌دی چنین نقصی را ندارد. زاویه‌‌ی دید، دقت رنگ و گستره‌ی فضای رنگی مواردی هستند که در بی ۷ به اندازه‌ی تلویزیون‌های پرچمدار خودنمایی می‌کند. تاخیر ورودی مناسب هم باعث شده است که این تلویزیون به گزینه‌ای شایسته برای باز‌ی‌ بدل شود. 3.5  WebOS روان‌، سریع و فاقد پیچیدگی بوده و ال‌جی با کنترلر جادویی خود این تجربه را لذت‌بخش‌تر کرده است.

نکات مثبت

  • وزن و ضخامت کم
  • مشکی عمیق و دقت رنگ بالا
  • پشتیبانی هم‌زمان از دالبی‌ویژن و HDR10
  • تأخیر ورودی نسبتا پایین
  • زمان پاسخ‌دهی کم و مشاهده‌نشدن موشن‌بلر 

نکات منفی

  • روشنایی حداکثر پایین‌تر نسبت به رقبای بالارده‌ی LCD
  • عملکرد نه‌چندان قدرتمند سیستم صوتی
  • ماندگاری تصویر در صورت استفاده از محتوای ثابت


تاريخ : جمعه 15 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مرسدس‌ بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ که به عنوان تحولی بزرگ در زبان طراحی این شرکت به شمار می‌رود، دارای طراحی ظریف و پیچیده همراه با راحتی فوق‌العاده در فضای داخلی است. چنین ویژگی‌هایی آن را به یک خودروی لوکس و راحت در کلاس خود تبدیل می‌کند. در حالی که ممکن است مرسدس بنز کلاس E کوپه اسپرت‌ترین و حتی سریع‌ترین محصولا در کلاس خود نباشد، اما در راحتی، قابلیت سواری و لوکس بودن بسیار فوق‌العاده است. این دقیقا همان چیزی خواهد بود که بسیاری از مشتریان برای یک خودروی کوپه دودر می‌پسندند. 

2018 Mercedes-Benz E-Class Coupe / کوپه مرسدس بنز کلاس E مدل 2018

وب‌سایت موتوروان به بررسی مرسدس‌ بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ پرداخته است و تحلیل خود را از آن در قالب امتیاز از ۱۰ نمره بیان می‌کند. برای آشنایی بیش‌تر با این کوپه لوکس آلمانی با زومیت همراه باشید.

طراحی و ظاهر بیرونی؛ امتیاز  ۸ از ۱۰

2018 Mercedes-Benz E-Class Coupe / کوپه مرسدس بنز کلاس E مدل 2018

 کوپه مرسدس بنز کلاس E همانند دیگر محصولات خودروساز آلمانی از جمله مدل‌های کلاس C و S، در چند سال گذشته دستخوش تغییرات زیادی شده است. ظاهر طراحی به ویژه در سری کوپه بسیار ساده و در عین حال، ظریف است و باعث می‌شود که این خودرو جذاب‌تر از هر زمان دیگری باشد. در حالی که به نظر می‌رسد طراحی مرسدس بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ خیلی خیره‌کننده نباشد، اما به سختی می‌توان از کنار برخی مشخصات آن مانند پروفیل خوش‌ترکیب و جلوپنجره مشبک پانامریکانا (Panamericana) گذشت. دو عنصر طراحی در زبان جدید مرسدس بنز که به طور بسیار زیبایی در کنار یکدیگر برای افزایش جذابیت آن کار می‌‌کنند.

فضای داخلی و راحتی؛ امتیاز  ۸ از ۱۰

مرسدس بنز E400 4Matic

در این بخش، مرسدس‌ بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ یکی از پرطرفدارترین محصولات کلاس خود به شمار می‌رود. استفاده از مواد باکیفیت مانند صندلی چرمی کرمی و چوب لعاب‌دار باعث می‌شود که فضای کابین بسیار راحت و شگفت‌انگیز باشد. با این حال برخی از عناصر طراحی در فضای داخلی قابل بحث هستند.

پوشش لاکی ۱۳۰۰ دلاری سیاه پیانو که از یک سمت داشبورد به سمت مقابل گسترش می‌یابد، بسیار نخ‌نما شده است. در عین حال وجود دکمه‌های زیاد در پشت فرمان، محیط رانندگی هوشمندانه‌ خودرو را درهم دریخته و مدیریت آن را مشکل می‌کند. برف‌ پاک‌کن، سیستم کروز کنترل، دسته راهنما، اهرم تعویض دنده و تنظیم کننده فرمان، همگی در اطراف فرمان قرار دارند که بسیار شلوغ به نظر می‌رسد.

فناوری و قابلیت اتصال؛ امتیاز  ۸ از ۱۰

کوپه مرسدس بنز کلاس E مدل ۲۰۱۸ از سیستم اطلاعاتی و سرگرمی MBUX جدید مرسدس بنز استفاده نمی‌کند. در عوض از سیستم کنونی COMAND بهره می‌برد که با وجود قدمت بسیار بالا، هنوز هم تقریبا به‌روز است. سیستم COMAND به لطف بهره‌گیری از دکمه‌های مرکزی برای ناوبری بسیار راحت است و نیاز به صرف وقت زیادی ندارد. این سیستم از صفحه نمایش ۱۲.۳ اینچی با قابلیت اتصال به اپل کارپلی بهره می‌برد و متاسفانه امکان استفاده از عملکرد لمسی وجود ندارد، که برای ناوبری نیاز به تنظیمات خاصی دارد.

عملکرد و فرمان‌گیری؛ امتیاز  ۶ از ۱۰

2018 Mercedes-Benz E-Class Coupe / کوپه مرسدس بنز کلاس E مدل 2018

به گفته‌ی بسیار از کارشناسان، مرسدس‌ بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ برای ارائه عملکرد اسپرت ساخته نشده است و کسانی که به دنبال چنین محصولی هستند، بهتر است که به سراغ سدان مرسدس بنز E63 بروند که عملکرد بسیار عالی در سرعت‌های بالا و فرمان‌گیری در پیچ دارد. با این حال، کوپه مرسدس بنز کلاس E برای رانندگی مناسب است و سیستم تعلیق نرم و فرمان پرقدرتی دارد، که رانندگی با آن را به تجربه‌ای خوشایند تبدیل می‌کند.

2018 Mercedes-Benz E-Class Coupe / کوپه مرسدس بنز کلاس E مدل 2018

این خودرو از پیشرانه ۳.۰ لیتری خورجینی ۶ سیلندر مجهز به دو توربوشارژر (بی‌توربو) در ترکیب با جعبه دنده اتوماتیک ۹ سرعته و سیستم چهار چرخ محرک 4Matic بهره می‌برد که قدرت خروجی را به طور مناسب و کارآمدی بین چرخ‌ها تقسیم می‌کند. پیشرانه مرسدس‌ بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ قادر است ۳۲۹ اسب بخار قدرت و ۴۸۰ نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند، اما خیلی خودروی سریعی به نظر نمی‌رسد. این کوپه با مدیریت سیستم 4Matic قادر است در زمان ۵.۲ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد. در حالی که برخی رقبای آن تاکید زیادی بر سرعت و عملکرد اسپرت دارند، اما مرسدس بنز توجه خود را به لوکس بودن معطوف می‌کند؛ به همین علت نباید انتظار بیش‌تری در زمینه عملکرد اسپرت از آن داشت.

قابلیت‌های ایمنی؛ امتیاز  ۶ از ۱۰

2018 Mercedes-Benz E-Class Coupe / کوپه مرسدس بنز کلاس E مدل 2018

مطمئنا بعضی از سیستم‌های ایمنی خودرو مانند ترمز خودکار اضطراری و حتی سیستم کنترل پایداری در پیچ، به طرز منحصربفردی جزو امکانات استاندارد کوپه مرسدس بنز کلاس E هستند. اما اگر مشتریان بخواهند که از ایمنی کاملی در خودرو برخوردار باشند، می‌توانند با پرداخت ۹۳۵۰ دلار اضافی و خرید نسخه پریمیوم از تمامی قابلیت‌های ایمنی بهره ببرند. این امکانات شامل دستیار پارک فعال، هشدار خروج از خط حرکت، دستیار فرمان فعال، هشدار برخورد از عقب در ترافیک و دستیار نقطه کور دید راننده همراه با سایر قابلیت‌های ایمنی خودرو می‌شود.

هزینه‌های جاری و مصرف سوخت؛ امتیاز  ۵ از ۱۰

آئودی A7 / AUDI A7

مصرف سوخت خودروی مرسدس بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸ به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر حدود ۱۱.۷ لیتر در شهر، ۹ لیتر در بزرگراه و ۱۰.۵ لیتر در حالت ترکیبی است؛ این میزان اگر برای یک خودروی کوپه کم نباشد، در سطح متوسط قرار می‌گیرد. از میان رقبا خودروی آئودی A7 با ۱۱.۷، ۸.۱۱ و ۱۰.۲۲ به ترتیب برای شهر، بزرگراه و ترکیبی قرار دارد در حالی که این ارقام برای بی‌ام‌و 640i xDrive به ۱۲.۴۰، ۸.۱۱ و ۱۰.۲۲ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر می‌رسد.

قیمت؛ امتیاز ۶ از ۱۰

نسبت به رقبایی، مثل بی‌ام‌و سری 6 و آئودی A7 چهاردر (مدل‌های کوپه لوکس موجود در بازار جهانی)، مرسدس‌بنز کوپه E400 با قیمت ۶۱،۴۰۰ دلاری برای مشتریان عرضه می‌شود. چنین قیمتی نسبت به سایر رقبا با ۷۰،۲۰۰ و ۶۹،۷۰۰ دلار، ارزان‌تر است اما باید توجه داشت که آپشن‌های محدودی دارا و برای استفاده از گزینه‌های اختیاری، نیاز به پرداخت هزینه اضافی خواهد بود.

بیش‌ترین قیمت برای استفاده از آپشن‌های مرسدس بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸، نسخه پریمیوم با قیمت ۸۴,۷۸۵ دلار است که امکانات آن شامل مواردی مثل دستیار پارک فعال، شارژ بی‌سیم و قابلیت‌های ایمنی حفظ خودرو در خط حرکت و ترمز خودکار اضطراری می‌شود. علاوه بر آن سیستم صوتی برمستر (Burmester) با هزینه ۵,۴۰۰ دلاری و تزئینات داخلی ۱۳۰۰ دلاری نیز به صورت جداگانه اضافه خواهند شد.

جمع‌بندی کلی

امتیاز :‌ ۶.۷ از ۱۰

در مجموع با توجه به قابلیت‌های مناسب فنی خودروی مرسدس بنز کلاس E کوپه مدل ۲۰۱۸، می‌توان آن را در میان محصولات کلاس کوپه لوکس بازار خوب ارزیابی کرد.  این خودرو گزینه‌ای مناسب برای افرادی است که از طرفی خواهان کوپه‌ی لوکس هستند و از طرف دیگر نمی‌خواهند کوپه مرسدس بنز کلاس S را خریداری کنند. 

 
 


تاريخ : جمعه 15 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

زیکو، دیوید بکام و آندرا پیرلو جزو ماهرترین بازیکنان در زدن ضربات ایستگاهی بودند که بارها با ضربات سهمگین خود در بازی‌های مهم مختلف دروازه حریفان را باز می‌کردند.

اما در سال‌های اخیر بارها شاهد این بوده‌ایم که بازیکنان، مربیان و حتی طرفداران، نگران مسیر غیرقابل پیش‌بینی توپ‌ها هنگام پرواز بودند. پپ گواردیولا جدیدترین کسی است که از مدل توپ‌های فوتبال انتقاد کرده است و گفته که توپ‌ها ممکن است هر مسیری را طی کنند و چنین موردی در سطح بالای فوتبال غیرقابل قبول است.

همه عاشق ضربات ایستگاهی خوب هستند. لحظه‌ی شوت زدن قلب همه به تپش می‌افتد. آیا فوق‌العاده نیست که آنقدر تمرین کنیم که بتوانیم در زدن ضربه ایستگاهی بهترین مهارت را کسب کنیم و آن را در مسابقه‌ی اصلی پیاده کنیم؟ 

دپارتمان نوآوری و فناوری فوتبال در فیفا درحال حاضر برای زیباتر کردن فوتبال روی یک مطالعه کار می‌کند. مطالعه با کمک متخصصان دینامیک سیالات محاسباتی یا FluiDyna انجام می‌شود. کارشناسان FluiDyna که معمولا تجارت و کارشان مربوط‌به خودرو و صنعت انرژی تجدیدپذیر است، اکنون روی دنیای فوتبال تمرکز کرده‌اند.

توپ‌های مورد استفاده در جام‌های جهانی فوتبال

اما در مطالعه بین این دو از چه متدهایی استفاده می‌شود؟

دینامیک سیالات محاسباتی (سی‌اف‌دی) و مدل‌سازی پیشرفته‌ی مسیر، نقشی اساسی در این بین بازی می‌کنند. CFD با استفاده از ریاضیات کاربردی، فیزیک و نرم افزارهای محاسباتی، چگونگی جریان پیدا کردن گاز یا مایع در اطراف یک شی را بررسی می‌کند. مدل‌سازی مسیر هم با استفاده از مدل‌سازی ریاضی، مسیر شی را براساس مقادیر و شرایط ورودی خاص، پیش‌بینی می‌کند. دپارتمان نوآوری و فناوری فوتبال با استفاده از این دو متد و ترکیب کردن آنها با داده‌های تجربی قصد دارد رفتار آیرودینامیک در فوتبال بر اساس علم هندسه را پیش‌بینی کند. 

 

اولین گام، یافتن یک شیوه‌ی دینامیک سیالات محاسباتی مناسب برای دستیابی‌ به هدف است. می‌توان با استفاده از انواع مختلف نرم‌افزار شبیه‌سازی چنین کاری را انجام داد. درست است که استفاده از نرم‌افزارهای شبیه‌سازی نقاط قوت و ضعف خاصی دارد؛ ولی مهم است که نتایج شبیه‌سازی مانند دنیای واقعی باشند. با اینکه چنین کاری در نگاه اول ساده به‌نظر می‌رسد، ولی به ماه‌ها تجزیه‌وتحلیل و تکرار آزمایش‌ها نیاز دارد. همچنین برای اینکه پایگاه داده دقیقا همان توپ‌هایی را بررسی کند که در بازار جهانی موجود هستند، باید طرح‌ها، شکل‌ها و حتی میزان سختی سطح توپ‌های مختلف را بررسی کرد. زمانی که تمامی اقدامات لازم انجام شود، جامعه‌ی آماری بزرگی از اطلاعات به‌دست خواهد آمد که نیاز‌ به تحلیل‌های آماری زیادی دارد. تحلیل‌ها باید بتوانند عامل‌های تأثیرگذار بر نحوه‌ی پرواز توپ را توضیح دهند.

هدف نهایی از تمام کارهای فوق این است که تست مناسبی ترتیب دهیم تا به شناسایی ما از رفتار آیرودینامیک کمک کند و در ادامه بتوانیم از اطلاعات به‌دست آمده به بهترین شکل در مسابقات بین بهترین‌های جهان استفاده کنیم.



تاريخ : جمعه 15 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 999 1000 1001 1002 1003 ... 3356 صفحه بعد