به لطف تراشههای قدرتمند گرافیکی و پیشرفتهای صورت گرفته در حوزهی محاسبات توزیع شده، بهینهسازی الگوریتمها به عنوان هستهی اصلی هوش مصنوعی آسانتر از همیشه شده است. اما حتی در تراشههای گرافیکی قدرتمند هم، ممکن است روزها یا هفتهها طول بکشد تا شبکهی عصبی را آموزش بدهند و به همین دلیل این تراشههای قدرتمند در سخت افزارهای فعلی عملا کارایی چندانی ندارند و استفاده از آنها بهینه نیست.
محققان شرکت IBM موفق به طراحی تراشهی جدیدی برای آموزش هوش مصنوعی شدند که فرآیند آموزش، در آن تسریع شده است. تیتر مقالهی اخیر نشریهی Nature دربارهی تراشهی جدید گویای این موضوع است؛ افزایش سرعت آموزش شبکهی عصبی با استفاده از حافظهی آنالوگ. تیتر مقاله نشان میدهد طراحی جدید سیستم ترانزیستورها و خازنها، باعث بالارفتن سرعت آموزش شبکههای عصبی و مصرف بهینه انرژی میشود.
شبکههای عصبی شامل واحدهای به هم پیوستهای به نام نورونها یا گرهها هستند. مجموعهای از گرهها، لایه نامیده میشود. شبکههای عصبی ورودیهای عددی را دریافت میکنند. در یک شبکهی پایه، نورونهای منفرد، مقادیر عددی ورودی را در مقدار یا وزنی ضرب میکنند و مقدار نهایی به تابع فعالسازی که خروجی گره را تعیین میکند، منتقل میشود. با استفاده از استراتژی به نام Back Propagation، این مقادیر وزنی در طول زمان تعدیل و تنظیم میشوند و باعث افزایش دقت در محاسبات خروجیها خواهد شد.
برخلاف پردازندههای سنتی که اعداد به صورت پیوسته به محاسبات وارد میشوند؛ GPUها، به صورت موازی محاسبات را انجام میدهند و برای فرآیندهایی سریع بسیار مناسب هستند و مصرف انرژی کمتری دارند. به دلیل اینکه پردازنده و حافظه در تراشههای گرافیکی فاصله زیادی از یکدیگر روی مادربرد دارند، تاخیرهایی برای رفت و برگشت دادهها بین آنها دیده میشود. استافانو آمبرگیو، یکی از محققان IBM که نقش برجستهای در پروژهی طراحی تراشهی جدید دارد، اعلام کرد:
رایانه های معمولی که برای مصرف عادی مورد استفاده قرار میگیرند، علاوه بر مصرف بالای انرژی، مدت زمان انتظار و تاخیر زیادی هم دارند.
راهکار پیشنهادی محققان برای حل این مساله، استفاده از حافظهی آنالوگ و قطعات الکترونیکی سنتی است. هر سلول مجزا و منفرد از یک جفت واحد حافظهی تغییر فاز (PCM)، و ترکیبی از یک خازن و سه ترانزیستور تشکیل شده است که به نورونهای منفرد و مجزای شبکهی عصبی پاسخ میدهد. PCMها، دادههای وزنی را که در ترانزیستورها و خازنها به صورت بار الکتریکی نشان داده شدهاند، در حافظه ذخیره میکنند.
وقتی شبکه در حال یادگیری است، خازن مقدار وزن را آپدیت میکند و بعد از هزاران سیکل، آن را به PCM انتقال میدهد. خازن نمیتواند مقادیر را بیش از چند میلی ثانیه در خود حفظ کند، اما قادر است آن مقادیر را به سرعت برنامهریزی کند. PCM، که نوعی حافظهی غیرفرار است، برای ذخیره دادهها به منبع قدرت بیرونی نیازی ندارد.
محققان برای رسیدن به هدف، ترکیبی از PCMهای سختافزاری و قطعات شبیهسازی شده نرمافزاری را برای ارزیابی طراحی مورد استفاده قرار دادند که در نهایت نتایج امیدوار کننده بود. تراشهی جدید توانست محاسبات را در هر میلیمتر مربع، ۱۰۰ برابر سریعتر از GPU به انجام برساند و مصرف انرژی ۲۸۰ برابر کمتری را مصرف کرد. آنچه بیش از همه جلب توجه میکند این است که این میزان سرعت و دقت با چارچوب یادگیری ماشین TensorFlow گوگل برای انواع وظایف مربوط به بینایی کامپیوتر مطابقت داشت.
آمبرگیو در ادامهی صحبتهای خود اضافه کرد:
میتوانیم محاسبات را به صورت دقیقتر و با دقتی در حد دقت نرمافزاری به انجام برسانیم.
تراشهی جدید طراحی شده، مسایل خاص خودش را دارد و برای شبکههای عصبی که کاملا به هم پیوسته نیستند، مانند شبکههای LSTM به کار برده شده در اپلیکیشنهای تشخیص گفتار پیشرفته، مناسب نیستند و منجر به مصرف بهینهی انرژی نخواهند شد. اما محققان در صدد هستند در ادامهی کار مسایل موجود را برطرف کرده و اقدامات لازم را به انجام برسانند.
آمبرگیو اطمینان دارد که تیم تحقیقاتی IBM میتواند در آیندهی نزدیک، تراشههای فیزیکی در مقیاس مناسب بسازد. تراشههای جدید برای آموزش شبکههای عصبی در گوشیهای هوشمند و سایر سیستمهایی که در حال حاضر فاقد منابع محاسباتی لازم هستند، کاربرد خواهد داشت.
آمبرگیو در ادامهی صحبتهای خود گفت:
موجب مسرت و خوشحالی است که وقتی نیاز هست، میتوانیم به صورت مستقیم، پردازشهای مبتنی بر هوش مصنوعی را به انجام برسانیم. وقتی شما قادر به آموزش دادن به یک مدل باشید، دیگر نیازی به ارسال اطلاعات به فضای ابری یا سیستم ارتباطی برای برقرار کردن ارتباط با چیزی نخواهید داشت و این سیستم میتواند فورا به هر شرایطی واکنش نشان دهد.
همانطور که میدانید طبق روال و سنت همیشگی، مدتی پیش از معرفی محصولات حوزهی فناوری، اخبار و شایعات زیادی پیرامون آنها منتشر میشود. بهتازگی شایعاتی از گلکسی نوت 9، فبلت پرچمدار کرهایها منتشر شده است که از ویژگیهای آن خبر میدهد، این شایعه پیرامون قلم S Pen است که یکی از عوامل اصلی متمایزکنندهی پرچمداران سری نوت با سری گلکسی اس بهشمار میرود و احتمالا تمام کاربران و طرفداران سامسونگ با آن آشنایی دارند.
شایعهی جدید دربارهی Galaxy Note 9 حکایت از آن دارد که قلم هوشمند اس پن در گوشی گلکسی نوت ۹ توانایی کنترل دوربین و پخش فایلهای تصویری را نیز خواهد داشت، این شایعه توسط Ice Universe، یکی از کاربران خوش ذوق در زمینهی افشای اطلاعات محصولات جدید سامسونگ در توییتر منتشر شده است. به گفتهی این کاربر، قلم اسپن جدید سامسونگ توانایی کنترل زمانسنج دوربین دستگاه و امکان کنترل و پخش موزیک را در گلکسی نوت ۹ دارا خواهد بود.
همچنین شایعات عجیب و دور از ذهنی پیرامون فبلت پرچمدار سامسونگ مطرح شده است که براساس آنها میتوان از قلم اسپن به عنوان یک هدست بلوتوثی استفاده کرد؛ اما عملیشدن چنین قابلیتی بعید بهنظر میرسد. متاسفانه اخبار دقیق و رسمی از محصول جدید سامسونگ در دست نیست و باید تا زمان معرفی آن صبور باشیم. فبلت جدید سامسونگ طی مراسم اختصاصی این شرکت موسوم به Unpacked در تاریخ ۱۸ مرداد رونمایی خواهد شد و ما مانند همیشه پوشش کاملی از این مراسم در زومیت خواهیم داشت.
نظر شما دربارهی مشخصات و ویژگیهای گلکسی نوت ۹ چیست؟ آیا این دستگاه میتواند نظر کاربران و طرفداران سامسونگ را بهخود جلب کند؟ لطفا نظر خود را در این رابطه با ما و سایر کاربران عزیز زومیت به اشتراک بگذارید.
کار با فایلهای ویدیویی با رزولوشن بالا یا مجموعهای از کدهای طولانی، به نمایشگرهایی بزرگ با رزولوشن بالا نیاز دارد، بهنظر میرسد گیمرها نیز این روزها به نمایشگرهایی با نرخ نوسازی تطبیقپذیر ۱۴۴ هرتزی نیاز مبرم دارند. جدیدترین نسل از مانیتورهای سری P دل با کاربریهای روزمرهای طراحی شدهاند که به هشت میلیون پیکسل فوق سریع نیازی ندارند. خانوادهی سری پی شامل مانتیورهای ۲۲، ۲۳، ۲۴ و ۲۷ اینچی با پنل IPS است که همگی از رزولوشن ۱۰۸۰×۱۹۲۰ پیکسل بهره میبرند. رنج سایزهای مختلف نشان میدهد که سری پی برای کارمندان اداری طراحی شدهاند.
مدل های اعلام شده توسط دل در این سری عبارتند از: P2219H ،P2319H ،P2419H و P2719H که همگی دارای سرعت پاسخگویی پیکسلی ۸ میلیثانیه عادی و ۵ میلیثانیه در پاسخدهی Gray-to-Gray هستند. هر چهار مدل از نسبت کنتراست ۱۰۰۰:۱، نرخ نوسازی ۶۰ هرتزی و پوشش ۷۲ درصدی فضای رنگی CIE 1931 سود میبرند. مشخص نیست چرا دل برای بیان فضای رنگی این پنلهای ۸ بیتی از چنین پارامتری استفاده کرده است. احتمالا منظور دل پوشش ۷۲ درصدی فضای رنگی NTSC یا پوشش حدود ۱۰۰ درصدی فضای sRGB است. سه مدل کوچکتر روشنایی ۲۵۰ نیتی ارائه میدهند؛ اما طبق اعلام دل، مدل ۲۷ اینچی روشنایی ۳۰۰ نیتی را به نمایش میگذارد.
هر چهار مدل سری پی، دارای ورودیهای HDMI ،DisplayPort و DVI هستند. در قسمت پشت مانیتور شاهد یک پورت USB 3.0 آپاستریم و دو پورت داوناستریم Type-A هستیم. دو پورت USB دیگر هم در کنارهی مانیتور برای دسترسی و اتصال دستگاهها بدون نیاز به کامپیوتر تعبیه شده است. تمام مدلهای سری پی از پایهی همه کارهای بهرهمندند که با کمک آن میتوان چرخش، زاویه و ارتفاع نمایشگر را بهطور دلخواه تنظیم کرد. همچنین صفحه نمایش به هر دو حالت عمودی و افقی قابل استفاده است. در صورتی که به انعطاف بیشتری نیاز باشد، روزنههای VESA در پشت مانیتور برای این منظور تعبیه شده است.
مانتیورهای جدید دل در حال حاضر در بازار موجود است. مدل P2219H در حدود ۲۳۰ دلار قیمت دارد، P2319H به قیمت ۲۶۰ دلار و P2419H حدود ۲۸۰ دلار است. بالاترین مدل یعنی P2719H به قیمت ۳۶۰ دلار عرضه میشود. امکان دارد مدلهای P2219HC، P2419HC و P2719HC تا یک ماه آینده به خانوادهی سری پی اضافه شوند. افزودن C به انتهای نام مدل بهدلیل اضافه شدن پورت USB مدل C برای اتصال به لپتاپ است، بههمین علت قابلیت شارژ ۶۵ ولت نیز به این محصولات اضافه میشود که باعث افزایش قیمتی در حدود ۵۰ تا ۶۰ دلار برای هر مدل (بسته به مدل مورد نظر) خواهد شد.
هواوی از برنامههای جدید و هیجان انگیز خود در رابطه با تولید گوشیهای هوشمند و جدید در آینده نزدیک خبر داد. جیم ژو، مدیر بخش ارتباط با مشتریان طی یک مصاحبه اعلام کرد که این شرکت در حال ساخت و توسعه گوشی گیمینگ هواوی است و در نیمه دوم سال جاری میلادی از آن رونمایی خواهد کرد.
در حال حاضر اطلاعات زیادی از ویژگیهای این گوشی هوشمند منتشر نشده است. به احتمال زیاد گوشی گیمینگ هواوی به تکنولوژی جدید این شرکت، یعنی فناوری GPU توربو مجهز شود. این قابلیت قادر خواهد بود تا عملکرد دستگاه را ۶۰ درصد افزایش دهد و همچنین میزان مصرف انرژی را تا ۳۰ درصد کاهش دهد.
در حال حاضر ریزر فون، بلک شارک شیائومی و گوشی گیمینگ شرکت ایسوس که ROG فون نامیده میشود، محبوبترین گوشیهای مخصوص بازی در بازار میباشند. به این ترتیب شرکت هووای باید برنامه ویژهای برای رقابت با این شرکتها داشته باشد و محصولی ویژه ارائه دهد.
علاوه بر این، مدیر اجرایی شرکت هواوی در طی مصاحبه خبر بزرگ دیگری را نیز تایید کرد. به گفته وی شرکت هواوی اولین گوشی منعطف خود را تا سال آینده معرفی خواهد کرد. متاسفانه هیچ اطلاعات دیگری در این زمینه داده نشد.
در حال حاضر شرکت سامسونگ یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشی هوشمند، مشغول فعالیت در زمینه گوشیهای قابل انعطاف است و احتمال میرود این محصول در سال آینده معرفی شود. البته شرکت موتورلا نیز به تازگی اطلاعاتی در زمینه ثبت پتنت ساخت گوشی منعطف خود منتشر کرده است. حال با اعلام این خبر از شرکت هواوی به نظر میرسد شاهد رقابت سختی ما بین این شرکتها خواهیم بود و بازار گوشیهای منعطف رشد خوبی خواهد داشت.
در بین خبرهایی که جیم ژو اعلام کرد، خبر کوچک دیگر این بود که دیگر گوشیهایی مانند اوپو FIND X و ویوو NEX که از بخشهای مکانیکی بهره میبرند در این شرکت تولید نخواهند شد.
برای گرامیداشت سالگرد تولید یک وسیله نقلیه، کاری جذابتر از عرضه یک نسخه ویژه نیست. به همین علت شرکت پیاجیو (Piaggio) ایتالیا قصد دارد تا با عرضهی دو نسخه ویژه از موتورسیکلت وسپا (Vespa)، پنجاهمین سالگرد تولیداسکوتر پریماورا (Primavera) را جشن بگیرد. عرضهی دو نسخه ویژه به جای یکی، نشاندهندهی اهمیت موتورسیکلت وسپا پریماورا برای شرکت پیاجیو و جایگاه آن در بازار محصولات دوچرخ است. این دو نسخه، نوته (Notte) به معنی "شب" و یات کلاب (Yacht Club) نام دارند.
موتورسیکلت وسپا پریماورا یکی از شناختهشدهترین مدلهای تولیدی این شرکت است که در طراحی آن از الگوی اسکوتر استفاده شد. این مدل از موتورسیکلت وسپا به سرعت به عنوان نماد ایتالیا و سبک زندگی ایتالیایی، شهرت جهانی پیدا کرد. "پریماورا" در زبان ایتالیایی به معنای "بهار" است و به عنوان مدل ارزانقیمت موتورسیکلت وسپا در سال ۱۹۶۸ تولید شد. بیشینه سرعت این مدل، ۹۵ کیلومتر بر ساعت ذکر شده است.
نسخه یات کلاب موتورسیکلت وسپا، طراحی بسیار شیک و جذابی با تم دریایی دارد. پیاجیو به انتخاب مشتری از یکپیشرانه ۵۰ یا ۱۲۵ سیسی روی مدل پایه این نسخه از موتورسیکلت وسپا پریماورا نصب میکند. اما روی نسخه GTS اسکوتر وسپا، از پیشرانه ۱۲۵ یا ۳۰۰ سیسی بهرهگیری میشود که باز هم، انتخاب آن به سلیقه و پرداختی مشتری بستگی دارد. وجود رنگ سفید در نسخه یات کلاب موتورسیکلت وسپا پریماورا با خطوطی روی آن همراه شده است، که باعث جذابتر شدن ظاهر اسکوتر میشود. تغییر طراحی زین اسکوتر، باعث شده تا سواری راحتی به هنگام رانندگی در محیط شهری برای سرنشینان به ارمغان بیاورد.
نسخه نوته از موتورسیکلت وسپا پریماورا، در واقع همان تریم یات کلاب با رنگ مشکی است که با رنگ بدنه مشکی مات و خطوط نقرهای در داخل آن به منظور زیبایی بیشتر طراحی میشود. در این نسخه، تمام قسمتهای بدنه از جمله دستگیرهها، رینگها و پدالها به طور یک دست مشکی هستند. نسخه Notte نیز مانند Yacht Club، با دو تیپ پایه اسپرینت (sprint) به عنوان نسخه پایه و تیپ GTS به عنوان نسخه پیشرفتهتر به بازار عرضه میشود که البته پیشرانهی آنها کاملا با یکدیگر یکسان است. تمام قطعات و تجهیزات از زین گرفته تا چرخها و گلگیرها، همگی به رنگ سیاه نقاشی شدهاند.
این دو نسخهی ویژه از موتورسیکلت وسپا پریماورا، دارای رینگهای ۱۲ اینچی هستند. در تریم GTS از نمایشگر دیجیتالی ۴.۳ اینچی برای پشت آمپر استفاده میشود. همچنین پیاجیو برای این اسکوتر، سیستم استارت استاپ را نیز برای هر دو مدل پیشرانه ۱۲۵ و ۳۰۰ سیسی نصب کرده است. شرکت پیاجیو اواسط خرداد ماه امسال از نسخههای ویژه موتورسیکلت وسپا طی رویداد آمریوسپا (Amerivespa) در ویرجینیای آمریکا رونمایی کرد. عرضه این دو نسخهی ویژه از موتورسیکلت وسپا پریماورا، از مرداد ماه امسال آغاز خواهد شد. قیمت تیپ پایه این دو نسخهی ویژه حدود ۴ هزار و ۱۴۹ دلار برآورد شده است.
اولین نسخه از موتورسیکلت وسپا در سال ۱۹۴۶ و پس از پایان جنگ جهانی دوم توسط پیاجیو تولید شد. این شرکت در دوران جنگ جهانی، هواپیما تولید میکرد ولی با آغاز رکود در این صنعت وارد حوزهی کاری جدیدی شد. پیاجیو در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده وسائل نقلیه دوچرخ در اروپا است و علاوه بر ایتالیا، در هند و ویتنام نیز کارخانه دارد.
بر اساس ادعای سایت ورج، نمونهی اولیهی سرفیس فون که تا تولید آن چیزی نمانده است، شباهت بسیاری به رندر مفهومی ساخته شده توسط دیوید بریر (David Breyer) دارد. این رندر بر اساس پتنتهای متعدد و مفصل شرکتمایکروسافت تهیه شده بود.
حالا دیوید بار دیگر اقدام به تهیهی تصاویر رایانهای جدیدی کرده است که دستگاه افسانهای مایکروسافت را به شکل یک دستگاه دومنظوره نشان میدهد که ضمن پشتیبانی از حالت لپتاپ، قابلیت تبدیل به دستگاه گیمینگ را دارد.
در حالت لپتاپ، قسمت پایین دستگاه، شکل کیبورد به خود میگیرد و میانبرهای بسیاری را نظیر آنچه در تاچبار اپلسراغ داریم ارائه میدهد.
از سوی دیگر، در حالت گیمینگ، کیبورد با یک دستهی بازی مجازی جایگزین میشود تا انعطافپذیری کیبورد مجازی نسبت به کیبورد فیزیکی را به عنوان یک برتری به رخ بکشد.
البته، هنوز کسی نمیداند که در نهایت مایکروسافت چه محصولی با چه قابلیتها و شکل و شمایلی را عرضه خواهد کرد؛ اما چند طرح مفهومی اینچنینی قبلا از لنوو و ایسوس نیز دیده شده است و به همین جهت انتظار میرود اگر مایکروسافت هم چنین محصولی عرضه نکند، یکی از شرکتهای حوزهی فناوری این کار را انجام خواهد داد.
اینستاگرام اخیرا ویژگیهایی همچون IGTV و اضافه کردن آهنگ به استوری را به لیست قابلیتهای خود افزوده است؛ اما این پایان کار نیست و به نظر میرسد که این شرکت در حال بررسی قابلیتهای جدیدی برای بخش استوری است.
در حال حاضر زمانی که فردی استوری شخص دیگری را مشاهده میکند، میتواند از طریق استوری مستقیما برای او پیام شخصی ارسال کند. این پیام میتواند در پاسخ به عکس یا ویدئویی که به اشتراک گذاشته شده باشد یا هر موضوع دیگری که فرد تمایل دارد بازگو کند.
اما همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، ظاهرا Instagram ویژگی جدیدی را امتحان میکند که به کاربران اجازه میدهد سؤالات خاصی بپرسند و بینندگان پس از دیدن استوری میتوانند کادر متن را لمس کنند و به هر شکلی که دوست دارند به این سوال پاسخ دهند.
متاسفانه شخصی که برای اولین بار این تصویر را به اشتراک گذاشته هیچ توضیحی در خصوص سازوکار این قابلیت منتشر نکرده است؛ امکان دارد که این قابلیت مانند سایر استیکرها به بخش دوربین اینستاگرام اضافه شود، همچنین هیچ ایدهای در خصوص اینکه پاسخ سوال مثل قبل به صورت پیام خصوصی برای فرد فرستاده میشود یا از طریق سازوکار متفاوتی با سوال ادغام شود، وجود ندارد.
شما در خصوص این ویژگی جدید اینستاگرام چه فکر میکنید؟ این گزینه جدید در دسترس شما قرار گرفته است؟
یکی از اعضای گروه فیلمبرداری مستند «غرق در پلاستیک (Drowning in Plastic)» در شبکه تلویزیونی بیبیسی وان اعلام کرده است که پرندگان دریایی در جزیره لرد هاوو از قحطی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. معده این پرندگان به قدری پر از پلاستیک شده که دیگر جایی برای غذا ندارد. این مستند بخشی از یکی از طرحهای بیبیسی به نام دیدهبان پلاستیک (Plastics Watch) است که به بررسی تاثیر پلاستیک روی محیطزیست میپردازد.
زیستشناسهای دریایی که در فیلم نشان داده میشوند، در این جزیره مشغول نجات پرندگان هستند. آنها با تخلیهی معدهی صدها جوجه، به این پرندگان امکان زنده ماندن را دادهاند. لانههای این پرندگان در جزیره لرد هاوو، در فاصلهی ۶۰۰ کیلومتری ساحل شرقی استرالیا قرار دارند.
جنیفر لاورس، زیستشناسی دریایی که روی کلونیهای کبوترهای دریایی کار میکند، توضیح میدهد:
این پرندگان هر چیزی را شکار میکنند و تقریبا هر چیزی را که بهدست میآورند، میخورند. این چیزی است که به آنها اجازه میدهد که در حیطهی حیات وحش؛ جانورانی موفق باشند. اما وقتی که اقیانوس مملو از پلاستیک باشد، این پرندگان قادر به تفکیک پلاستیک از غیر پلاستیک نخواهند بود و بنابراین، این زبالهها را میخورند.
و در نهایت، این پرندگان ناخواسته، زبالههای پلاستیکی را به خورد جوجههای خود میدهند که منجر به پر شدن معدهی آنها با پلاستیک میشود. و وقتی این پرندگان از لانههای خود خارج میشوند، اعضای تیم پژوهشی به کمک آنها میشتابند.
دکتر لاورس میگوید:
اگر مقدار پلاستیک بسیار زیاد نباشد، از پروسهای به نام شستوشوی معده استفاده میکنیم و سعی میکنیم بدون آسیب رساندن به پرنده، معده آنها را تخلیه کنیم.
در همین حال، گروه فیلمبرداری بیبیسی هم به جوجهها کمک میکنند و از لوله برای شستوشوی و تخلیه پلاستیک از معده آنها استفاده میکنند. الیزابت بونین، که در این مجموعه مستند وظیفه گویندگی را برعهده دارد، گفته است، آنچه را که در جزیره لرد هاوو دیده، یکی از دردناکترین صحنههایی بوده که در دوران فعالیتش شاهدش بوده است.
او به بیبیسی گفت:
خروج این مقدار زباله از معده پرندگان، شوکهآور بود. شاهد بیرون آوردن ۹۰ تکهی پلاستیکی از شکم یک جوجه بودم. اما دانشمندان به ما گفتند که آنها گاهی اوقات ۲۰۰ تا ۲۵۰ تکهی پلاستیکی را از شکم پرندگان مرده یا تهوع (پرندههای زنده) زنده بیرون کشیدهاند. فکر کردن به این موضوع واقعا ناخوشایند است.
جنیفر لاورس افزود که بیشتر میزان پلاستیکی که او و همکارانش در کار خود از شکم پرندگان بیرون میکشند، کاملا قابل جلوگیری هستند.
او گفت:
ما گیرههای لباس و مسواکهای پلاستیکی را میبینیم. این وسایل را میتوان بهراحتی با سایر مواد مانند آلومینیوم یا چوب جابهجا کرد. به عنوان مثال، مسواک من از چوب بامبو ساخته شده است.
او در ادامه گفت:
هنگامی که به تغییرات نگاه میکنیم و آن را در مقیاسهای بزرگ جمعیت انسانی در نظر میگیریم، واقعا متوجه تغییرات قابلتوجه میشویم. منتظر آیندهای هستم که در آن دیگر گیرههای پلاستیکی را از درون بدن جوجههای (پرندگان دریایی) بیرون نکشم.
در سالهای اخیر تقاضای بالا در بازار خودروهای با ارتفاع بالای شاسی، منجر به تولید مدلهای متنوع و گاهی عجیب شده است. دو دههی پیش، صنعت خودروسازی میزبان انوع سدانها، کوپهها، هاچبکها، وانت پیکاپها و چند مدل شاسیبلند سرسخت بود اما امروز شرایط فرق کرده است. شاسیبلندهای سنتی، سرسخت و مناسب مسیرهای آفرود به انواع کراساور، کوپه و حتی ترکیب چند مدل تبدیل شدهاند.
مقامات بیامو در پاسخ به محصولات رقبای اروپایی خود، سال ۲۰۱۴ مدلی جدید در خانوادهی سری X رونمایی کردند. X4 تا حدودی در کلاس مدلهایی چون مرسدسبنز GLC کوپه، پورشه ماکان و حتی رنجرور ایوک قرار میگیرد اما میتوان این مدل را یک خودروی کراساور-شاسیبلند-کوپه نیز توصیف کرد. X4 که در خانوادهی پرافتخار بیامو عضوی از کلاس اختصاصی «کوپهی چابک اسپرت» سایز متوسط (SAC) این برند محسوب میشود، در نسل اول نزدیک به ۲۰۰ هزار دستگاه فروش داشته است. مشابه نسل گذشتهی X5، این مدل نیز عمر کوتاهی داشت تا فقط پس از ۴ سال تولید، نسل دوم آن عرضه شود. در این مطلب قصد داریم تا نسل دوم بیامو X4 را بررسی کنیم؛ با زومیت همراه باشید.
پلتفرم CLAR؛ اساس X3 و حالا X4
نسل دوم بیامو X4 از پلتفرم جدیدترین مدل X3 موسوم به CLAR استفاده میکند که بنابراین افزایش ابعاد آن بدیهی است. در مقایسه با نسل اول، X4 جدید در طول، پهنا، ارتفاع و فاصلهی محورها بهترتیب ۸۱، ۳۷، ۳ و ۵۴ میلیمتر ابعاد بزرگتری دارد. فاصلهی بیشتر بین دو محور به ۲۷ میلیمتر فضای بیشتر پا برای سرنشینان و ارتفاع کمتر به سواری اسپرت کمک کرده است. باوجود ابعاد بزرگتر، X4 جدید در مجموع ۵۰ کیلوگرم از نسل اول سبکتر شده است. علاوه بر پلتفرم، شاسی و قطعات اصلی در X4 و X3 یکسان بوده اما تنظیمات قوای فنی در X4 بهمنظور ایجاد سواری هیجانانگیزتر متفاوت است. شاید بتوان X4 را در اصل همان X3 با شیب سقف پس از ستون B توصیف کرد که در اینصورت فضای سر سرنشینان و صندوق عقب قربانی زیبایی و ظاهر اسپرت خودرو شده است؛ با اینحال بین کارشناسان در زیبا بودن طراحی X4 اتفاق نظر وجود ندارد.
کابین و فضای داخلی؛ میزبانی سرنشینان با متریال درجه یک
فضای داخلی X4 جدید در مقایسه با نسل اول جهش بزرگی داشته است؛ با پیروی از فرمول نسل جدید X3، در این مدل نیز متریال باکیفیت کابین جلب توجه میکند. صندلیهای اسپرت، چرم ورناسکا و رنگ جدید قرمز تاکورا در کنار روکش سیاه رنگ و دوختهای قرمز یا آبی بخشی از ویژگیهای کابین X4 جدید هستند. جایگاه راننده با نصب شدن فرمان اسپرت در مدلهای آینده، خواستنیتر هم خواهد شد. نمایشگر ۱۰.۳ اینچ سیستم اطلاعات و سرگرمی (نسخه ۶ سیستم iDrive) بههمراه راهیاب ماهوارهای و سقف پانورامیک بهصورتر استاندارد عرضه میشوند. با سفارش آپشنهایی چون نمایش اطلاعات فنی روی شیشه (HUD) با ۷۵ درصد عرض بیشتر، سیستم تهویهی مطبوع سهگانه، سردکن صندلی، نورپردازی، آفتابگیر، رابط اپل کارپلی و وای-فای هاتاسپات با پشتیبانی حداکثر ۱۰ دستگاه، کابین X4 تقریباً مجهز میشود.
پیشرانه و قوای فنی؛ X3 و X4 بدون تفاوت قابل توجه
X4 جدید در بازار آمریکا در دو تیپ xDrive30i و M40i با پیشرانهی متفاوت تولید میشود. تیپ xDrive30i با پیشرانهی ۴ سیلندر ۲ لیتری توربوشارژ، ۲۴۸ اسب بخار قدرت، ۳۵۰ نیوتنمتر گشتاور و تیپ M40i با پیشرانهی ۶ سیلندر خطی ۳ لیتری توربوشارژ، ۳۵۵ اسب بخار قدرت و ۵۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میشود. هر دو مدل از گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک ZF و سیستم تمام چرخ محرک xDrive بیامو استفاده میکنند. بر اساس اطلاعات درج شده در وبسایت رسمی بیامو تیپ ۳ لیتری در زمان ۴.۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد که این زمان دقیقاً برابر عملکرد X3 تیپ M40i در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ است. نسل جدید X4 بازار اروپا در چهار تیپ مختلف عرضه خواهد شد که مدل M40d با پیشرانهی ۳۲۶ اسب بخاری، پرچمدار خواهد بود.
تست رانندگی؛ سواری مثالزدنی درصورت سفارش آپشنها
X4 جدید با پیشرانهی ۳۵۵ اسب بخاری، سیستم تعلیق هوشمند و انطباقی M، ترمزهای اسپرت M، سیستم اگزوز اسپرت M و رینگهای ۱۹ اینچی M عملکرد قابل توجهی دارد. بر اساس گفتههای اشتیفن کاخ، مدیر تیم طراحی و توسعهی سواری دینامیک X4، هر دو سیستم تعلیق استاندارد و آپشن M به فنربندی، دمپرها و آنتی رولبارهای سفتتر از تیپ M40i مدل X3 که پیش از این مورد تحسین کارشناسان قرار گفته بود، مجهز شدهاند. فرمان در عین سبک نبودن بیش از اندازه، عملرد دقیقتری دارد و تظیمات بیشتر سیستم تمام چرخ محرک xDrive، کنترل مستقل هر چرخ را بهبود بخشیده است. فرمانپذیری X4 جدید در صورت سفارش دیفرانسیل M، در جادههای خارج از شهر و پر پیچ و خم بینظیر است. بهطور کلی فرمان حس سبکتری دارد و شاید بتوان گفت که بیشتر به عملکرد خودروی سدان نزدیک شده است تا یک کراساور.
طبق استانداردهای خودروهای مدرن امروز، X4 نیز به چند حالت رانندگی مختلف شامل اکو پرو (Eco Pro)، نرم، اسپرت و اسپرت پلاس مجهز است. با فشردن دکمهی تغییر حالت رانندگی، تنظیمات مشخصی چون پاسخدهی پدال گاز، نرم و سقف بودن سیستم تعلیق، تعویض دنده و صدای اگزوز مطابق با هر حالت تغییر پیدا میکنند. بهجرئت میتوان گفت که سیستم اگزوز اسپرت جدید در تیپ M40i، یکی از بهترین محصولات بیامو است. در حالتهای اسپرت و اسپرت پلاس صدای اگزوز بهطور محسوسی بلندتر میشود و با بکفایرهای کوتاه گوشهای راننده و البته عابرین را نوازش میدهد. البته تیم مهندسی بیامو برای تحتتأثیر قرار دادن بیشتر سرنشینان، از نرمافزار افزایش صدا در کابین استفاده کرده است اما با این تفاصیر هم اگزوز X4 جدید خجالتی نیست. X4 جدید در حالت اسپرت پلاس با وجود گیربکس اتوماتیک ZF، تعویض دندههای بدون نقض و هماهنگی کامل با پدال گاز، نهایت سواری اسپرت این کراساور را ممکن میکند؛ از طرفی ترمزهای M اسپرت در آغوش تایرهای یوکوهاما از انحراف محور عقب X4 جلوگیری میکنند. با اینکه X4 کمی کمفرمانی دارد، اما در بالاترین تنظیمات اسپرت هم سواری آن راحت است و تکانهای قابل توجه به سرنشینان نمیرسد.
سیستم کنترل پایداری دینامیک بیامو (DSC) این کراساور لوکس سایز متوسط، کاملاً از مرز بین حداکثر و حداقل چسبندگی تایرها با جاده محافظت میکند. در حالت فعال بودن DSC حتی رانندههای نهچندان حرفهای هم میتوانند با نهایت اعتماد بهنفس و بدون نگرانی از انحراف، به پیچهای تند و سریع حملهور شوند. در مقابل با غیرفعال کردن DSC و آزاد کردن تمام پتانسیل X4، باید با تمام تمرکز رانندگی کرد و البته بهراحتی میتوان محور عقب را زاویهدار کرده و از دریفت، یا بهتر است بگوییم که از پاور اسلاید کوتاه چندمتری لذت برد. البته X4 یک کراساور با وزن بیش از ۱۸۰۰ کیلوگرم است و نباید انتظار نهایت لذت رانندگی تهاجمی با آن را داشت، بههمین دلیل در شرایط ترمزگیری شدید سیستم DSC بهصورت خودکار فعال میشود تا انحراف بیشتر جلوگیری شود.
قیمت و آپشنها؛ داستان تکراری آلمانیها
قیمت پایهی دو تیپ xDrive30i و M40i با پیشرانههای ۴ و ۶ سیلندر، بهترتیب معادل ۵۰ هزار و ۴۵۰ دلار و ۶۰ هزار و ۴۵۰ دلار است که در ماه جاری بهطور رسمی عرضه میشود. اولین آپشنی که در برابر خریدار گذاشته میشود، کیت بدنهی M با قیمت ۳ هزار دلار است. آپشنهای مختلف X4 همچون پنل دیجیتال فرمان، چراغهای هوشمند و LED جلو، سیستم کمکی پارک، گرمکن فرمان و صندلیهای جلو و نمایش اطلاعات فنی روی شیشه (HUD) در قالب پکیج ارائه میشوند تا تیپ فول آپشن نزدیک به ۱۰ هزار دلار قیمت بیشتری داشته باشد. این داستان در مدلهای اروپا نیز تکرار میشود بهطوری که گرانترین تیپ با قیمت پایه ۵۵ هزار و ۳۱۵ پوند (حدود ۷۳ هزار دلار) با آپشنهای فراوان عرضه روبرو است.
کلام آخر
همانند نسل اول، بیامو X4 برای دو دسته از مشتریان ساخته شده است. افرادی که طرفدار خودروهای کراساور هستند و ترکیب طراحی جذاب و سواری هیجانانگیز را تحسین میکنند. دستهی دیگر افرادی هستند که X4 را بهعنوان یک مدل آیندهدار و درواقع معرف تمام ویژگیهای برند بیامو میدانند. در هر صورت، احتمال میرود که نسل دوم بیامو X4 طرفداران بیشتری پیدا کند. اما آیا واقعاً خودروهای کراساور و شاسیبلند با طرح کوپه که بهدلیل تقاضای فراوان مدلهای با ارتفاع شاسی بالا ساخته شدهاند، ارزش ازبین بردن خط تولید مدلهای احتمالی جدید کوپههای سواری یا حتی سدان را دارند؟ سؤالی که فقط زمان پاسخ آن را مشخص میکند.
از زمان شروع فعالیت عمومی فیسبوک در سال ۲۰۱۲، هزاران پتنت توسط این شرکت به ثبت رسیدهاند. یکی از این پتنتها به استفاده از دوربین جلو جهت تحلیل حالات چهره و تشخیص حالاتی همچون بیحوصلگی یا تعجب از مطالب دیده شده در صفحهی شخصی فیسبوک مربوط میشود. یکی دیگر از این پتنتها از میکروفون گوشی شما استفاده میکند تا تشخیص دهد مشغول تماشای کدام برنامهی تلویزیونی هستید. پیشبینی اینکه آیا در آینده ازدواج خواهید کرد و وضعیت مالیتان چگونه خواهد بود و حتی ثبت میزان خواب افراد از جمله مواردی هستند که در این پتنتها به چشم میخورند.
بررسی صدها پتنت ارائه شده توسط فیسبوک نشان میدهد که این شرکت در اندیشهی بررسی تمام جنبههای زندگی کاربران بوده است؛ جنبههایی اعم از این که کجا هستید، با چه کسی وقت میگذرانید، آیا درگیر یک رابطهی احساسی هستید، در مورد کدام برندها و سیاستمداران صحبت میکنید و غیره. این شرکت حتی تلاش کرده پتنتی را به ثبت برساند که به پیشبینی زمان مرگ دوستان شما مربوط میشود.
در عین حال، شرکت تحت هدایت مارک زاکربرگ بارها و بارها اعلام کرده که پتنتهای ارائه شده توسط آنها به معنی برنامهریزی جهت ارائهی محصولاتی مرتبط با پتنتها نیست. آلن لو که بهعنوان معاون، مشاور دوم و ریاست بخش مالکیت معنوی فیسبوک به ایفای نقش پرداخته در این رابطه میگوید:
اغلب فناوریهای مشخص شده در این پتنتها در هیچکدام از محصولات ما به کار نرفتهاند و در آینده نیز به کار نخواهند رفت.
علیرغم انتقادات شدید وارد شده به سیاستهای حریم خصوصی این شرکت و تعهد زاکربرگ برای بهبود این سیاستها؛ پتنتهای این شرکت تنها نشان دهندهی تعهد زاکربرگ و همکارانش نسبت به جمعآوری اطلاعات شخصی کاربران است. یکی از اساتید حقوق دانشگاه نیویورک بهنام جیسون شولتز در این رابطه میگوید:
مجموعه پتنتهای یک شرکت بهمنزلهی نقشهای است که نشان میدهد فناوریهای یک شرکت به چه سمتی میروند.
در ادامه با هفت پتنت فیسبوک آشنا میشویم که نشان میدهند این شرکت در اندیشهی جمعآوری و استفاده از اطلاعات شخصی شما بوده است.
خواندن روابط شما
یکی از پتنتهای فیسبوک به پیشبینی این مسئله مربوط میشود که آیا درگیر یک رابطهی عاطفی هستید یا خیر. برای این کار دفعات بازدید شما از صفحهی شخصیِ دیگر کاربران، تعداد افراد دیده شده در تصویر پروفایلتان و درصد دوستانی که از جنس مخالف هستند مورد بررسی قرار میگیرند.
طبقهبندی شخصیت شما
یکی دیگر از این پتنتها پیشنهاد میکند تا از مطالب ارسالی و پیامهای شما برای تعیین ویژگیهای شخصیتی شما استفاده گردد. در این روش ویژگیهایی همچون میزان برونگرایی، آزاداندیشی یا ثبات روحی شما تعیین میشود و از این ویژگی برای تعیین اخبار یا تبلیغات مناسب برای کاربر استفاده میشود.
پیشبینی آینده
فیسبوک در یکی از پتنتهای خود در اندیشهی استفاده از مطالب ارسالی، پیامها، تراکنشهای کارت اعتباری و دادههای مکانی شما بوده تا بتواند مهمترین اتفاقات زندگی همچون تولد، مرگ یا فارغالتحصیلی را پیشبینی کند.
شناسایی دوربین شما
اهالی منلوپارک در یکی دیگر از پتنتهای خود در فکر استفاده از ویژگیهای خاص یک دوربین بودهاند. برای مثال، پیکسلهای معیوب و خراشهای لنز دوربین شما میتوانند به «امضای» آن دوربین تبدیل شوند. از این ویژگیها در الگوریتمی استفاده میشود که مشخص میکند چه افرادی از دوربین شما برای ارسال تصاویر استفاده میکنند. چنین مسئلهای نشاندهندهی آشنایی شما با آن اشخاص است؛ حتی اگر در گذشته با این افراد ارتباطی نداشتهاید. همچنین، استفادهی مشترک از یک دوربین توسط شما و دوستتان، میتواند نشان دهندهی رابطهی نزدیک شما با وی باشد.
گوش دادن به محیط اطراف
از جمله پتنتهایی که درخواست ثبت آن توسط فیسبوک داده شده است، میتوان به استفاده از میکروفون برای شناسایی برنامههای تلویزیونی اشاره کرد که کاربران تماشا میکنند. علاوه بر این، پتنت مورد بحث به تشخیصِ بسته شدن صدای تلویزیون در زمان پخش آگهیهای تبلیغاتی نیز اشاره میکند. در این پتنت از الگوی تداخل الکترونیکی ایجاد شده توسط کابل برق تلویزیون هم برای حدس زدن اینکه چه برنامهای در حال پخش است استفاده میشود.
ثبت کارهای روزمرهی شما
یکی دیگر از پتنتهایی که تقاضای ثبت آن توسط فیسبوک داده شده است، به فعالیتهای روزانهی کاربران مربوط میشود. بر اساس این ایده، فعالیتهای ثابت کاربران طی هفته ثبت شده و اگر تغییری در آن ایجاد شود اعلانیهای به دیگر کاربران ارسال شده و آنها را از این تغییر آگاه میسازد. علاوه بر این، در این پتنت، جهت شناسایی محل زندگی کاربر، موقعیت مکانی وی در نیمهشبها چک میشود.
شناسایی عادات کاربران
در پتنت شناسایی عادات کاربران، پیشنهاد شده تا رابطهی میان موقعیت مکانی گوشی شما و دوستانتان تشخیص داده شود. از این طریق میتوان مشخص کرد که با کدامیک از دوستانتان مراودات نزدیکتری دارید. همچنین، در این پتنت پیشنهاد شده تا ساعات بیحرکت ماندن گوشی شما تشخیص داده شود؛ از این روش میتوان برای تعیین مدت زمان خواب کاربران استفاده کرد.
در برخی موارد، شرکتها از پتنتها بهعنوان ابزاری دفاعی استفاده میکنند. آنها پتنتهایی را به ثبت میرسانند تا در مسیر توسعهی فناوریهای جدید، رقبا را شکست دهند؛ هرچند ممکن است خودشان نیز قصد استفادهی عملی از این پتنتها را نداشته باشند. چنین مسئلهای ممکن است در رابطه با برخی از پتنتهای فیسبوک نیز صادق باشد. بسیاری از این پتنتها در رابطه با جمعآوری، تحلیل، بهکارگیری و دستهبندی اطلاعات شخصی جهت ارائه به آگهیدهندگان است؛ بر اساس الگوی تجاری فیسبوک، چنین کاری برای ادامهی بقای فیسبوک حیاتی است. در سهماههی اول سال ۲۰۱۸، نزدیک به ۹۹ درصد درآمد فیسبوک از محل تبلیغات کسب شده بود.
مادامی که فیسبوک به جمعآوری اطلاعات شخصی میپردازد، باید مراقب این مسئله نیز باشیم که ممکن است در مواردی از اطلاعات جمعآوری شده جهت مقاصدی متفاوت از تبلیغات هدفمند استفاده شود. از میان چنین مقاصد شومی میتوان به جهتدهی عقاید رایدهندگان و تغییر احساسات کاربران اشاره کرد. به گفتهی جنیفر کینگ، مدیر بخش حریمخصوصیِ مصرفکنندگان در مرکز اینترنت و جامعهی دانشگاه حقوق استنفورد، چنین کاری میتواند «نتایجی ملموس» با خود به همراه آورد.
دیگر شرکتها نیز پتنتهایی را بهثبت رساندهاند که میتوانند موجب تعجب یا وحشت کاربران شوند. در این میان میتوان به دستبند ویژهی ردیابی کارکنان انبارهای آمازون و خرس عروسکی گوگل اشاره کرد که به دوربین و میکروفون مجهز است.
با بیش از دو میلیارد کاربر فعال ماهانه که اکثر آنها افکار و احساساتشان را از طریق فیسبوک به اشتراک میگذارند؛ این شبکهی اجتماعی در حال جمعآوری حجم بیسابقهای از اطلاعات شخصی ما است. یکی از اساتید مطالعات رسانهای در دانشگاه ویرجینیا به نام سیوا وایدیانیثان میگوید:
من شاهد نشانهای مبنی بر تغییر رویهی فیسبوک در تعهد این شرکت نسبت به تحت نظر گرفتن تمام اعمال ما، ثبت این اعمال و سواستفاده از تمام آنها نبودهام.
.: Weblog Themes By Pichak :.