از آنجا که سال ۲۰۱۹ صد و پنجاهمین سالگرد تولد جدول تناوبی توسط دمیتری مندلیف است، سازمان ملل در نظر دارد آن را سال جهانی جدول تناوبی عناصر شیمیایی (IYPT 2019) اعلام کند. با این حال، این جدول کهنسال هنوز هم در حال رشد است! به‌طوری که در سال ۲۰۱۶ چهار عنصر جدید به نام‌هاینیهونیم (Nihonium)، مسکوویم (Moscovium)، تنسین (Tennessine) و اوگانسون (Oganesson) به آن اضافه شد. اعداد اتمی (تعداد پروتون‌های موجود در هسته که خواص شیمیایی هر عنصر را تعیین می‌کند) این عناصر به ترتیب ۱۱۳، ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۱۸ گزارش شده‌اند.

کشف این چهار عنصر دستاور یک دهه تلاش در سطح جهانی بوده است. در حال حاضر، دانشمندان می‌خواهند بدانند این جدول تا کی و کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟ در مقاله‌ی اخیر ویتک نازارویچ، استاد فیزیک دانشگاه میشیگان، پاسخ‌هایی به این پرسش داده شده است.

تمام عناصری که عدد اتمی آن‌ها بالاتر از ۱۰۴ است، عناصر فوق‌ سنگین نام دارند . این عناصر، بخشی از یک دنیای ناشناخته هستند که دانشمندان سعی در کشف آن‌ دارند. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن هستند که پروتون‌های داخل اتم‌هایی با عدد اتمی بالاتر از ۱۷۲، می‌تواند هسته را با برقراری نیروهای هسته‌ای تشکیل دهد. این نیرو تنها به‌مدت چند ثانیه مانع از فروپاشی هسته خواهد شد. این نوع هسته‌ها که در فضای آزمایشگاه ساخته می‌شوند، بسیار ناپایدار هستند و پس از مدت کوتاهی به‌سرعت تجزیه می‌شوند. این واپاشی برای عناصر سنگین‌تر از اوگانسون، به‌قدری سریع است که فرصت کافی برای جذب الکترون‌ها و ساخت یک اتم پایدار وجود ندارد؛ از این‌رو، تمام عمر آن‌ها محدود به اتصال بین پروتون‌ها و نوترون‌ها خواهد شد.

جدول تناوبی عناصر شیمیایی

با استناد به این حالت، تعریف اتم و شناخت آن با چالش‌هایی مواجه خواهد شد. در واقع، در این حالت، دیگر نمی‌توان اتم را به‌عنوان هسته‌ای مرکزی تعریف کرد که الکترون‌ها در اطراف آن در حال چرخش هستند. ضمن این‌که نحوه‌ی شکل‌گیری هسته هم به خودی خود، یک معما است.

دانشمندان طی یک حرکت آهسته اما مطمئن اقدام به ساخت یک عنصر توسط عنصر دیگر می‌کنند. درحالی‌که از نتیجه‌ی نهایی بررسی‌های خود درک روشنی ندارند. اکنون جستجو برای کشف عنصر ۱۱۹ در چندین آزمایشگاه مطرح در روسیه، آلمان و ژاپن در حال انجام است. نازارویچ می‌گوید:

 نظریه‌ی هسته‌ای فاقد قدرت لازم برای پیش‌بینی شرایط مطلوب در شکل‌گیری هسته است. بنابراین باید با روند حدس پیش رفت تا مشخص شود که آزمایش‌های همجوشی به چه نتیجه‌ای می‌رسند. این روش می‌تواند چندین سال طول بکشد.

چنانچه عنصر ۱۱۹ جدول تناوبی کشف شود، یک دوره‌ی هشتم به آن اضافه خواهد شد. نازارویچ در این خصوص می‌گوید ممکن است نتایج این کشف در آینده‌ی نزدیک معلوم شود.

پرسش هیجان‌انگیز دیگری در این خصوص وجود دارد: آیا هسته‌های فوق سنگین می‌توانند در فضا تشکیل شوند؟ تصور فعلی این است که در هنگام ادغام ستاره‌های نوترونی، برخورد فوق‌العاده قدرتمندی شکل می‌گیرد که به معنای واقعی کلمه، بنیان جهان را می‌لرزاند! در محیط‌های ستاره‌ای‌مانند که نوترون‌ها فراوان هستند، یک هسته می‌تواند در اثر هم‌جوشی با نوترون‌ها، یک ایزوتوپ‌ سنگین‌تر بسازد. در واقع تعداد پروتون‌های هسته ثابت باقی می‌ماند؛ اما هسته‌ به‌دلیل افزایش نوترون سنگین‌تر می‌شود. مسئله این است که هسته‌های فوق سنگین بسیار ناپایدار هستند و قبل از این‌که نوترون‌های بیشتری به آن‌ها افزوده شود، متلاشی می‌شوند و سدی در برابر تولید ستارگان ایجاد می‌شود. با این حال، این امیدواری وجود دارد که دانشمندان بتوانند از طریق شبیه‌سازی‌های پیشرفته و استفاده از الگوهای مشاهده‌شده در خصوص عناصر ساختگی، این هسته‌های ناپایدار را رؤیت کنند.

در صورت پیشرفت‌های تجربی، دانشمندان این عناصر سنگین‌تر را به جدول تناوبی اضافه خواهند کرد. تا آن زمان، آن‌ها می‌توانند به دنبال خواص کاربردی و جالب این یافته‌های عجیب خود باشند! نازارویچ می‌گوید:

 نمی‌دانیم این عناصر به چه شکل هستند. اما تاکنون آموخته‌ایم که احتمال به پایان رسیدن جدول تناوبی عناصر شیمیایی وجود دارد.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

پس از رونمایی نسل جدید مرسدس‌بنز  G کلاس، بسیاری از علاقه‌مندان خودرو حفظ نمای همیشگی این شاسی‌بلندلوکس را تحسین کردند. به‌ نظر می‌رسد که ژاپنی‌ها نیز به طرح کلی محصول قدیمی خود پایبند مانده‌اند. نسل جدید سوزوکی جیمنی (Jimny) که امروز اولین تصاویر رسمی آن منتشر شد، تا یک ماه آینده رسماً و با مشخصات کامل رونمایی می‌شود.

Suzuki Jimny 2019 / سوزوکی جیمنی

جیمنی شاسی‌بلند کوچک سوزوکی است که تا به‌امروز در ۳ نسل و مدل‌های مختلف استیشن، ون، روباز، پیکاپ، و وانت بدون محفظه‌ی بار تولید شده است. اولین بار سال گذشته بود که تصاویر جاسوسی و غیر رسمی نسل چهارم جیمنی در وب‌سایت‌‎های مختلف منتشر شد. همانطور که در تصاویر مشخص است، جیمنی جدید در چند تیپ و رنگ‌آمیزی مختلف و طرح جعبه‌ای شکل قدیمی ساخته خواهد شد. البته ژاپنی‌ها در طراحی کابین مسیر دیگری در پیش گرفته‌اند و جیمنی جدید به نمایشگر لمسی در کنسول مرکزی مجهز شده است. نسل سوم جیمنی از سال ۱۹۹۸ تا امروز تولید شده است؛ به همین خاطر تماشای فضای داخلی مدرن در نسل جدید پیشرفت قابل توجهی محسوب می‌شود. در کنار تصاویر منتشرشده، اطلاعات اندکی مانند فریم نردبانی، سیستم تعلیق سه اتصالی مقاوم و سیستم چهار چرخ محرک (4WD) مجهز به دنده‌ی سنگین در نسل چهارم شاسی‌بلند کوچک سوزوکی تأیید شده است.

Suzuki Jimny 2019 / سوزوکی جیمنی

 


بر اساس اطلاعات موجود در وب‌سایت رسمی سوزوکی، نسخه‌ی مخصوص ژاپن جیمنی از دو پیشرانه‌ی ۶۶۰ سی‌سی و ۱.۵ لیتری و گیربکس‌های ۵ سرعته دستی و ۴ سرعته اتوماتیک بهره می‌برد و احتمالاً خبری از پیشرانه‌ی دیزل نخواهد بود. باتوجه به شایعات منتشرشده، جیمنی با پیشرانه‌ی ۴ سیلندر مشابه ساب‌کامپکت سوزوکی ایگنیس (Ignis) حداکثر ۸۸ اسب بخار قدرت و ۱۲۱ نیوتن‌متر گشتاور دارد. رینگ‌های ۱۵ و ۱۶ اینچی، کروز کنترل، دکمه‌ی استارت، دکمه‌های کنترلی روی فرمان، سیستم تهویه و ترمز اضطراری خودکار از دیگر ویژگی‌هایی جیمنی جدید است.

اطلاعات کامل نسل چهارم سوزوکی جیمنی، پنجشنبه ۱۴ تیرماه سال جاری منتشر می‌شود.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

صنعت رسانه این روزها یک شور و هیجانی دیوانه‌وار را تجربه می‌کند. غول مخابراتی AT&T در نهایت موفق شد با پشت سر گذاشتن موانع قانونی، شرکت رسانه‌ای تایم وارنر را به قیمت ۸۵ میلیارد دلار تصاحب کند. در طرف دیگر خانواده‌یمورداک تصمیم گرفتند بخش اعظم امپراتوری فاکس قرن بیست‌ و یک را به دیزنی بفروشند. البته کام‌کست قصد دارد با پیشنهاد بالاتر این تفاهم را به هم زند. از طرفی این شرکت پیش از این در رقابت با فاکس برای تصاحب ۶۱ درصد سهام تلویزیون اروپایی اسکای پیروز شده است. به‌هرحال این دو قرارداد پس از نهایی شدن، ارزشی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خواهند داشت.

دیگر بازیگران صنعت رسانه نیز در حال انجام تلاش‌های مشابه هستند. ویاکام و سی‌بی‌اس به دنبال ادغام هستند و در سوی دیگر، شبکه‌ی دیسکاوری در ماه مارس شبکه‌ی اسکریپس نتورکس را به مبلغ ۱۴.۶ میلیارد دلار خریداری کرد.لاینزگیت  از بازیگران دیگری است که در دسامبر گذشته شبکه‌ی Starz را به مبلغ ۴.۴ میلیارد دلار خرید.

تلویزیون پولی به‌عنوان منبع درآمد اصلی رسانه‌ها، در حال مرگ است

با نگاهی به این اتفاقات متوجه تغییراتی اساسی در بخش مدیریت افسانه‌های صنعت رسانه در دنیا در دو سال اخیر می‌شویم. اگرچه مدیران این رسانه‌ها اظهار نظری عمومی در این مورد ندارند؛ اما در محافل خصوصی به یک حقیقت اعتراف می‌کنند: تلویزیون پولی که خونی در رگ‌های صنعت رسانه‌ی آمریکا و جهان در دهه‌های اخیر بوده‌، در حال مرگ است. برای پیدا کردن دلیل این مرگ می‌توان عوامل مختلف از دستگاه‌های موبایل، بازی‌های ویدیویی و حتی اینترنت در نگاه کلی را مقصر دانست.

netflix

البته مدیران اکثر شرکت‌های سنتی رسانه معتقدند که نتفلیکس اگر هم نقش اساسی در این قضیه نداشته باشد، سلاح مرگبار اصلی را در دست دارد. شرکتی ۲۱ ساله که زمانی به خاطر به زانو در آوردن شرکت اجاره‌ی DVD بلاک‌باستر شناخته می‌شد، امروز کل مسیر کسب‌وکار خود را به سمت ایده‌ی استریم اینترنتی تغییر داده است. ایده‌ای که به‌زودی تلویزیون‌های کابلی را منسوخ خواهد کرد.

به‌نظر می‌رسد کاربران و مصرف‌کنندگان با ایده‌ی نتفلیکس موافق هستند. این شرکت در پنج سال گذشته ۹۲ میلیون کاربر جذب کرده و این در حالی است که تعداد مشترکین تلویزیون‌های کابلی سال به سال کاهش پیدا می‌کند. این موفقیت‌ها سرمایه‌گذاران را به مدل کسب‌وکار پر ریسک و جریان نقدینگی منفی نتفلیکس امیدوار کرده است. مدل این شرکت تلاش می‌‌کند با کمترین سود، محتوا را از رقبای سنتی در صنعت رسانه برباید. آن‌ها با این روش توانسته‌اند با بزرگانی همچون دیوید لترمن، رایان مورفی و حتی باراک اوباما قرارداد منعقد کنند. نکته‌ی مهم این‌که این مسیر و هزینه‌های آن منجر به جذب سرمایه‌گذاران بیشتری برای نتفلیکس نیز می‌شود.

netflix

کارشناسان معتقدند موفقیت نتفلیکس در بازار، دلیل ادغام‌ها و خریدهای سرسام‌آور بی‌سابقه در صنعت رسانه است. از طرفی مدیر مالی نتفلیکس، دیود ولز، معتقد است افزایش ابعاد و مقیاس‌پذیری، راه‌ حل جامعی برای هر شرکت رسانه‌ای نخواهد بود. او در یک مصاحبه گفته است:

هر شرکتی نباید به فکر بزرگ شدن باشد. سؤال استراتژیک برای هر شرکت این است که در پنج تا ده سال آینده چه نوع کسب‌وکاری خواهد داشت.

برخی غول‌های رسانه‌ای درصدد راه‌اندازی سرویس‌های مشابه نتفلیکس هستند

به‌هرحال غول‌های رسانه‌ای در حال تفکر برای پیدا کردن راهی برای شکست نتفلیکس در حوزه‌ی تخصصی‌اش هستند. به‌عنوان مثال کام‌کست که صاحب شرکت NBCUniversal است، مذاکره‌ای با AT&T ترتیب داده تا یک سرویس استریم با همکاری ان‌بی‌سی یونیورسال و برادران وارنر توسعه دهد. در طرف دیگر دیسکاوری در حال توسعه‌ی سرویس اختصاصی خود است و در آن با یک شرکت بین‌المللی فناوری همکاری خواهد کرد. دیزنی نیز سال آینده سرویس استریم اختصاصی خود را رونمایی خواهد کرد. ولز در مورد موفقیت تمامی این تلاش‌ها با شک و تردید نظر می‌دهد. او در این‌باره می‌گوید:

کاربران به صدها سرویس ارائه‌ی محتوای مستقیم نیاز ندارد. آن‌ها وسعت خدمات و قابلیت شخصی‌سازی را مد نظر قرار می‌دهند تا بتوانند محتوای مورد نظر را به‌جای پنج دقیقه، در ۳۰ ثانیه پیدا کنند.

media

در این میان با این‌که رسانه‌های سنتی در حال تلاش برای بازگشت به رقابت هستند، مدیرعامل نتفلیکس، رید هستینگز،تمایلی به نگاه به پشت سر و بررسی عملکرد این شرکت‌ها ندارد. او هیچ‌گاه از رسانه‌های اسطوره‌ای نترسیده است. این روش عملکرد به‌ خاطر این است که هستینگز کتاب «The Innovator's Dilemma» اثر استاد دانشگاه هاروارد، کلیتون کریستنسن را به‌خوبی مطالعه کرده و به آن عمل کرده است.

این کتاب که در سال ۱۹۹۷ چاپ شده است، با استقبال محافل فناوری روبرو شد. نویسنده در این کتاب توضیح می‌دهد که کسب‌وکارهای ساختارشکن چگونه در ابتدای کار خدماتی ارزان و البته با کارایی کمتر عرضه می‌کنند. این نوع عرضه‌ی خدمات باعث می‌شود که دیگر حاضران در رقابت تنها با صرف‌ نظر کردن از درآمد سنتی و سرشار خود در رقابت بمانند. پس از مدتی شرکت جوان‌تر ویژگی‌های محصولاتش را افزایش می‌دهد تا به محصول یا خدماتی برابر یا بهتر از بازیگران سنتی تبدیل شده و کاربران وفاداری جذب می‌کند. در آن زمان است که اسطوره‌های بازار متوجه رقیب جدی می‌شوند؛ درحالی‌که دیگر برای رقابت دیر شده است.

شرکت‌های بزرگ دیر متوجه خطر استارتاپ‌های ساختارشکن می‌شوند

نیل راثستین، یکی از کارمندان سابق نتفلیکس، تعریف می‌کند که هستینگز آن‌ها را جمع کرده است و در مورد کتاب و روش‌های ساختارشکنی با هم بحث کرده‌اند. آن‌ها AOL و Blockbuster را بررسی کرده‌ و به این نتیجه رسیده‌اند که قطعا باید در این بازار ساختارشکنی کنند. در غیر این صورت رقیبی دیگر این کار را انجام می‌داد.

به‌هرحال هیچ تضمینی وجود ندارد که نتفلیکس بتواند روند هزینه‌های سرسام‌آور خود را حفظ کند و  ارزش سهام را نیز از سقوط نجات دهد. اما نکته‌ی مهم این است که غول‌های دنیای رسانه نمی‌توانند بیش از این منتظر نتیجه‌ی حرکت این بازیگر جوان باشند.

netflix

نبرد غیرعادلانه

تصور کنید شما نجار هستید و با خرید چوب روسی، لوازم خانگی ساخته و کسب‌وکار پرسودی را برای سال‌ها اداره کرده‌اید. ناگهان فردی به همسایگی شما می‌آید (رید هستینگز) و پس از یک گشت‌وگذار ساده در فروشگاه، تعدادی محصولات کم‌ارزش و کم‌فروش شما را خریداری می‌کند. پس از مدتی خبر می‌رسد که هستینگز وارد صنعت مبلمان شده است و همان چوب را با قیمتی ۵۰ درصد بیشتر از فروشنده‌ی مواد اولیه‌ی شما می‌خرد. سپس فردی ثروتمندتر (جف بزوس) در آن طرف خیابان فروشگاهی تأسیس می‌کند و مواد اولیه را با ۷۵ درصد قیمت بیشتر می‌خرد.

در نهایت کسب‌وکار شما با کاهش فروش مواجه می‌شود و تصور می‌کنید که این رقبای جدید قیمت بیشتری برای محصولات خود در نظر می‌گیرند. با مراجعه به فروشگاه آن‌ها متوجه می‌شوید که قیمت آن‌ها برابر یا حتی کمتر از مبلمان شما است. در نتیجه تصمیم می‌گیرید مواد اولیه را با ۱۰۰ درصد قیمت بیشتر بخرید و در نهایت، کسب‌وکارتان با ضرر مواجه می‌شود و در معرض ورشکستگی قرار می‌گیرید.

شاید داستان بالا شبیه یک رمان باشد؛ اما جالب است بدانید وضعیت رقابت رسانه‌ای در جهان شبیه به همین داستان است. در بخش‌های بعدی به بررسی بیشتر عملکرد نتفلیکس و پیشرفت‌های آن‌ها تاکنون می‌پردازیم.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اگر یک ترند در سال ۲۰۱۸ بین تولیدکنندگان گوشی‌های هوشمند وجود داشته باشد، تولید محصولی با بیشترین نسبت صفحه‌نمایش به بدنه است. اوپو نیز با گوشی Find X که امروز آن را در شهر پاریس معرفی کرد، همین رویه را دنبال می‌کند و با ترکیب ایده‌های فعلی و نوآوری‌های خود، محصولی با صفحه‌نمایش ۶.۴ اینچی توسعه داده که دارای نسبت ۹۲.۲۵ درصدی صفحه‌نمایش به بدنه‌ی دستگاه است. این شرکت چینی برای دسترسی به این مهم، از هیچگونه بریدگی‌ یا شکافی در بخش صفحه‌نمایش استفاده نکرده است؛ از این‌ رو کاربرانی که همواره موضع منفی نسبت به استفاده از ناچ دارند، می‌توانند از این موضوع خشنود باشند.

جالب‌ترین بخش طراحی Find X به سیستم دوربین سلفی و اصلی آن مربوط می‌شود که در استفاده‌ی عادی، کاملاً در داخل بدنه‌ی دستگاه مخفی است؛ اما به محض اجرای اپلیکیشن دوربین یا اقدام به بازگشایی قفل دستگاه، این قسمت با دوربین ۲۵ مگاپیکسلی خود و سنسورهای سه بعدی شناسایی چهره به‌صورت اسلایدی از داخل بدنه بیرون می‌آید. طبق گفته‌ی اوپو، اجرای کامل اپلیکیشن دوربین تنها ۰.۵ ثانیه زمان می‌برد که باتوجه به تجربه‌ی خبرنگاران، این ادعا به‌نظر دقیق می‌رسد. اوپو برای دوربین پشتی Find X نیز از دوربین دوگانه استفاده کرده که از سنسورهای ۱۶ و ۲۰ مگاپیکسلی بهره می‌برند.

اوپو فایند ایکس / Oppo Find X

از جنبه‌ی طراحی کلی نیز ظاهر اوپو فایند ایکس با توجه به استفاده از لبه‌های خمیده در قسمت جلویی و پشتی، شباهت بسیاری به گلکسی اس ۹ سامسونگ دارد. اوپو در بخش صفحه‌نمایش از پنل اولد با وضوح +FHD استفاده می‌کند. ترکیب دوربین کشویی و نمایشگر خمیده همان چیزی است که اوپو را قادر ساخته تا صفحه‌نمایشی تمام‌صفحه را در محصول خود به کار گیرد. با این حال، این نخستین دستگاهی نیست که از دوربین کشویی استفاده می‌کند و هفته‌ی گذشته، ویوو با معرفی سری نکس، از این طراحی برای اولین‌ بار پرده برداشت؛ با این تفاوت که اوپو این روش را برای هر دو دوربین جلو و پشتی به کار برده است. 

اوپو فایند ایکس / Oppo Find X

اوپو فایند ایکس برخلاف ویوو نکس، از سنسور اثرانگشت بهره نمی‌برد و به‌جای آن، از سیستم تشخیص چهره سه‌بعدی استفاده می‌کند که سنسورهای آن در همان قسمت ظاهرشونده قرار داده شده‌اند. کاربران برای قفل‌گشایی دستگاه، ابتدا باید در صفحه‌ی قفل به سمت بالا سوایپ کنند تا سنسورها از محل خود بیرون آیند و دستگاه اقدام به شناسایی چهره‌ی کاربر کند. درباره‌ی سرعت عمل آن نیز باید گفت که برخلاف انتظار، قفل‌گشایی دستگاه و شناسایی چهره از این طریق بسیار سریع انجام می‌شود.

اوپو فایند ایکس / Oppo Find X

در بخش سخت‌افزاری نیز اوپو انتظارات از یک دستگاه بالارده را برآورده کرده است و شاهد استفاده از پردازنده‌ی کوالکاماسنپدراگون ۸۴۵ در کنار ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی هستیم. انرژی مورد نیاز سخت‌افزار فوق نیز توسط باتری ۳۷۳۰ میلی‌آمپری گوشی تأمین می‌شود که از فناوری شارژ سریع VOOC استفاده می‌کند؛ علاوه بر موارد فوق، کاربران می‌توانند از دو سیمکارت در فایند ایکس استفاده کنند.

اوپو فایند ایکس / Oppo Find X

در قسمت نرم‌افزاری نیز شاهد استفاده از نسخه‌ی ۸.۱ اندروید اوریو هستیم که توسط پوسته‌ی اختصاصی ColorOS، شخصی‌سازی شده است. شباهت این پوسته با پوسته‌ی سامسونگ و سیستم‌عامل آی‌او‌اس انکارناپذیر است و اوپو بسیاری از ویژگی‌های آن را از دو موردِ فوق وام گرفته است. طبق گفته‌ی این شرکت چینی، فایند ایکس نخستین گوشی اوپو خواهد بود که علاوه‌بر چین، در اروپا و آمریکا‌ی شمالی نیز به فروش خواهد رسید. پرچم‌دار متفاوت اوپو با قیمت ۹۹۹ پوند (۱۱۵۰ دلار) از ماه آگوست روانه‌ی بازار خواهد شد.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

بایدو، یکی از شرکت‌های بزرگ سرویس‌دهنده‌ی آنلاین چین است که جستجوی اینترنتی، فعالیت اصلی آن محسوب می‌شود. از آنجایی که بایدو همانند گوگل پروژه‌های نوآورانه‌ای را دنبال می‌کند و مسئولیتی فراتر از یک جستجوی ساده اینترنتی برای خود قائل است، به گوگل چین شهرت دارد.

یکی از پروژه‌های اخیر بایدو، مترجم مبتنی بر هوش مصنوعی بود. مترجم بایدو با کیفیتی خوب می‌تواند جملات شنیداری را ترجمه کند. بعد از معرفی مترجم هوشمند، بایدو حرف‌های تازه‌ای برای بازار دارد. این شرکت با توسعه‌ی یک الگوریتم‌ هوش مصنوعی، گام‌های بلندی در جهت تشخیص زودهنگام و دقیق سرطان برداشته است. 

 

الگوریتم هوش مصنوعی متن باز بایدو، می‌تواند سریع‌تر و دقیق‌تر اسلایدهای حاوی بافت‌های نمونه‌برداری شده را جهت تشخیص سلول‌های سرطانی تجریه و تحلیل کند. در حالت عادی و بدون استفاده از هوش مصنوعی، بررسی اسلایدها حتی برای پاتولوژیست‌های با تجربه و حرفه‌ای هم دشوار است. اما فناوری یادگیری عمیق بایدو، می‌تواند سلول‌های کوچک سرطانی را سریع‌تر و با دقت بیشتری نسبت به روش‌های قبلی تشخیص دهد. الگوریتم هوش مصنوعی بایدو، در مرحله‌ی تستی و آزمایشی توانست از یک پاتوبیولوژیست حرفه‌ای و حتی برنده‌ی قبلی چالشِ Camelyon16 سریع‌تر و دقیق‌تر عمل کند. چالش Camelyon16 سعی دارد در بین الگوریتم‌های تشخیص خودکار متاستاز سرطان در بخش‌های بافت لنفاوی، دقیق‌ترین و سریع‌ترین الگوریتم را شناسایی کند.

سرطان

یی‌ لی، یکی از محققان حوزه‌ی یادگیری ماشین در بایدو، معتقد است:

استفاده از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل تصاویر پاتوبیولوژی کاری بسیار چالش‌برانگیز است. یک اسلاید دیجیتال پاتوبیولوژی در بزرگنمایی ۴۰ برابر، اغلب حاوی میلیاردها پیکسل است که پردازش این تعداد پیکسل برای یک شبکه عصبی، بسیار سنگین است. در نتیجه، تصویر بزرگ به ده‌ها هزار تصویر مجزای کوچک‌تر تقسیم می‌شود تا شبکه‌ی عصبی بتواند هر یک از تصاویر کوچک‌تر را به‌صورت جداگانه تجزیه و تحلیل کند. الگوریتم جدید و منحصر‌به‌فرد NCRF قادر است همزمان چندین تصویر مختلف از جمله تصاویر مربوط به قسمت بافت سرطانی را به‌دقت مورد بررسی قرار دهد. با کمک این فناوری و قابلیت جدید، تعداد نتایج مثبت کاذب که خبر از وجود سلول‌های غیرطبیعی می‌دهند، به‌صورت قابل توجهی کاهش پیدا خواهد کرد.

بایدو قصد ندارد این فناوری را برای خود نگه دارد و آن را به‌صورت متن باز در اختیار جامعه‌ی پزشکی قرار می‌دهد تا بتواند به تشخیص سریع‌تر و دقیق‌تر سرطان کمک کند. در این فرآیند، قطعا نام بایدو به‌عنوان شرکتی که در زمینه‌ی تشخیص سرطان گامی بلند برداشته است، در اذهان باقی خواهد ماند.

تشخیص سرطان با هوش مصنوعی

یی‌ لی در ادامه صحبت‌های خود اضافه کرد:

امیدواریم، الگوریتم متن باز بتواند شروعی خوبی برای تحقیقات آینده‌ در این زمینه باشد. الگوریتم جدید در مرحله‌‌ی نخست، تنها روی تعداد محدودی از داده‌های عمومی مورد ارزیابی قرار گرفته است؛ ولی در ادامه‌، باید با استفاده از داده‌های بالینی مرتبط‌تر بیشتر مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتواند دقت بالای خود را نسبت به پاتوبیولوژیست‌های حرفه‌ای به نمایش بگذارد. تیم تحقیقاتی بایدو به بهبود و ارتقاء الگوریتم و هم‌چنین به همکاری و اشتراک‌گذاری داده‌های جدید با محققان دیگری در این زمینه ادامه می‌دهد. 

یی‌ لی در مورد هدف پروژه توضیح داد و متذکر شد که هدف این پروژه، جایگزین‌ کردن فناوری با پزشکان متخصص که کار ارزشمندی به انجام می‌رسانند نیست. بلکه پروژه جدید بایدو قصد دارد کارایی پاتوبیولوژیست‌ها را با کمک هوش مصنوعی جدید ارتقاء و بهبود بخشد. اگر این هوش مصنوعی بتواند در آینده نقش خود را به‌خوبی ایفا کند، در سال‌های آینده دیگر نیازی نیست پزشکان ساعت‌ها روی هر اسلاید نمونه‌برداری وقت بگذارند؛ بلکه تنها بافت‌هایی که احتمال آسیب‌دیدگی آن‌ها وجود دارد و به وسیله‌ی الگوریتم مشخص شده است، بررسی دقیق‌تری می‌کنند.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

هاپکینز

" فردریک گولاند هاپکینز"، کاشف ویتامین در 20 ژوئن سال 1861 چشم به جهان گشود.

"سر فردریک گولاند هاپکینز" (Sir Frederick Gowland Hopkins)، در 20 ژوئن سال 1861 در انگلستان زاده شد.

هاپکینز دوران مدرسه خود را در لندن گذراند و با پایان دوران دبیرستان، تصمیم گرفت وارد دنیای شیمی شود. او در 17 سالگی،  با نوشتن یک مقاله در زمینه زندگی حشرات، برنده جایزه انجمن علوم لندن شد. او برای گذران زندگی، به استخدام بانک سلطنتی لندن درآمد تا بتواند از عهده هزینه تحصیل خود برآید.

پس از آن، هاپکینز برای ادامه تحصیل، به دانشگاه لندن رفت و به تحصیل در رشته شیمی پرداخت. او در 22 سالگی فارغ‌التحصیل و سپس، وارد دانشگاه پزشکی شد و به تحقیق در زمینه علم شیمی پرداخت. هاپکینز در 28 سالگی موفق شد از مدال طلای پزشکی را از دانشگاه پزشکی لندن دریافت کند و مدرک کارشناسی‌ خود را در زمینه سم‌شناسی و فیزیولوژی به دست آورد.

او از سال 1894 تا 1898، به تدریس فیزیولوژی و سم‌شناسی در "بیمارستان گایز" که اکنون بخشی از دانشگاه کینگز لندن" است، پرداخت. در سال 1898، با ارائه یک سخنرانی در دانشگاه کمبریج مورد توجه اساتید علم شیمی قرار گرفت و عضو انجمن هیئت مدیره این دانشگاه شد و به کرسی استادی دست یافت.

شهرت عمده هاپکینز به خاطر کشف ویتامین است. او در آزمایشگاه، مخلوطی از انواع هیدرات‌های کربن، چربی‌ها، پروتئین‌ها و نمک‌های لازم برای بدن را به یک گروه موش خوراند. چند هفته بعد، موش‌ها از بین رفتند ولی گروه دیگری از موش‌ها که در همان زمان، همان مخلوط غذایی را همراه با مقدار کمی شیر خورده بودند، زنده ماندند. هاپکینز نتیجه گرفت شیر، موادی دارد که برای زنده ماندن و رشد موش‌ها لازم است. امروزه می‌دانیم این مواد ضروری، ویتامین‌ها هستند.

در آن دوران، "کریستین ایجکمن" (Christiaan Eijkman)، پزشک و زیست‌شناس هلندی که دوست بسیار صمیمی هاپکینز بود و در مورد بیماری‌ها تحقیق می‌کرد، ثابت کرده بود که بیماری "بری بری" در نتیجه سوء تغذیه ایجاد می‌شود. این موضوع، راه را برای کشف ویتامین‌ها و مواد ویتامین‌دار هموار کرد. در سال 1929، هاپکینز و ایجکمن موفق شدند به همراه هم، جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را به خاطر کشف ویتامین دریافت کنند. هاپکینز به خاطر همین پژوهش، جایزه انجمن سلطنتی لندن را دریافت کرد و به لقب "سر" (Sir) نائل آمد.

فردریک گولاند هاپکینز در 16 مه سال 1947 در اثر سکته قلبی در کمبریج از دنیا رفت.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

از زمانی که دونالد ترامپ باز وضع تعرفه‌های جدیدی برای کالاهای وارداتی چینی سخن گفته، بسیاری از شرکت‌ها و ساکنین کسب‌و‌کار که محصولات خود را در خاک کشور چین تولید می‌کنند، با نگرانی‌های بسیاری روبرو شده‌اند. یکی از شرکت‌های بزرگی که عمده محصولات خود را در چین تولید می‌کند، با ارزش‌ترین برند جهان، یعنی اپل است. 

حال برطبق گزارشی که نیویورک‌تایمز منتشر کرده، به‌نظر می‌رسد که دونالد ترامپ گفتگویی با تیم کوک انجام داده و به مدیرعامل این شرکت اطمینان داده که تعرفه‌های وضع‌شده برای کالاهای وارداتی چینی، بر محصولات اپل که در کارخانه‌های چینی اسمبل می‌شوند، تأثیر نخواهد داشت.

باتوجه به رابطه‌ی مناسب بین تیم کوک و ریاست جمهوری آمریکا، وقوع چنین اتفاقی چندان دور از انتظار نیست.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

همه‌ی افراد در طی روز، از مسواک زدن گرفته تا چای یا قهوه‌ی صبحگاهی، عادت‌هایی دارند. برخی از این عادت‌ها مانند، ورزش کردن هفتگی سودمند هستند. اما برخی نیز این ویژگی را ندارند؛ مانند روزی یک بسته سیگار کشیدن یا هر روز پیتزا سفارش دادن. از آن‌جایی که ما عادت‌هایمان را در دسته‌بندی رفتارهای مفید یا زیان‌آور تقسیم‌بندی می‌کنیم، اغلب سعی می‌کنیم که برای آن‌ها برنامه‌ای ترتیب دهیم.

برای شکل دادن یک عادت، اپلیکیشن‌های بسیاری وجود دارند؛ این اپلیکیشن‌ها بر اساس این فرض ساخته شده‌اند که ۲۱ روز برای این‌کار زمان مورد نیاز است.

این مدت زمانی از یک کتاب پرطرفدار به‌نام «روان-فرمان‌شناسی» در سال ۱۹۶۰ گرفته شده است که توسط مکسول مالتزنوشته شده است. این شخص، یک جراح پلاستیک است که مشاهده کرده برای بیماران او حدود ۲۱ روز طول می‌کشد تا به چهره‌ی جدید خود عادت کنند. با این‌حال، طبق یک بررسی در سال ۲۰۰۹، مدت زمان شکل‌گیری یک عادت به این وضوح مشخص نیست.

پژوهشگران دانشکده‌ی دانشگاه لندن به بررسی عادت‌های جدید ۹۶ فرد در یک فاصله‌ی زمانی ۱۲ هفته‌ای پرداختند. آن‌ها دریافتند که میانگین زمان برای ماندگار شدن یک عادت در واقع ۶۶ روز است؛ علاوه‌بر این، بین افراد در این مورد تفاوتی از ۱۸ تا ۲۵۴ روز وجود دارد.

نکته‌ی حائز اهمیت این است که اگر قصد داشته باشید یک رفتار جدید پیدا کنید، حداقل به دو ماه زمان نیاز دارید. اگر طی سه هفته موفق به شکل‌دهی یک رفتار نشدید، نیازی به نگرانی نیست. این مدت زمان برای اکثر مردم کافی نیست.

تکرار یک رفتار را برای مدت زمان طولانی‌تری ادامه دهید تا به‌راحتی به آن رفتار عادت کنید.

سوال دیگری که مطرح می‌شود این است که: برای ترک یک عادت به چه مدت زمانی نیاز خواهید داشت؟

برای شکل‌دهی و ترک یک عادت اغلب اوقات به مدت زمان یکسانی نیاز دارید

پژوهشگران دریافتند که برای هر دو امر، یعنی شکل‌دهی و ترک یک عادت اغلب اوقات به مدت زمان یکسانی نیاز دارید. یک روانشناس به‌نام تیموتی پیچیل، این مورد را برای آلیسون ناستاسی در Hopes and Fears این‌گونه توضیح می‌دهد:

این دو، دو روی یک سکه هستند؛ ترک یک عادت در واقع به‌معنی شکل‌دهی یک عادت جدید یا یک پاسخ از پیش قوی است. عادت قبلی یا الگوی پاسخ دادن همچنان وجود خواهد داشت (الگویی از پاسخ‌های عصبی در مغز)، اما غلبه‌ی کمتری (قدرت کمتری) پیدا می‌کند.

یک عصب‌شناس به‌نام الیوت برکمن می‌گوید:

شروع کردن همیشه بسیار ساده‌تر از متوقف کردن یک عادت، بدون جایگزین کردن یک رفتار دیگر است. به همین دلیل است که روش‌های کمکی ترک مصرف مواد مخدر مانند آدامس یا اسپری‌های نیکوتین‌دار موثرتر از چسب‌های حاوی نیکوتین عمل می‌کنند.

انگیزه

کارشناسان بر سر این موضوع توافق‌نظر دارند که یک چارچوب زمانی مشخص برای کنار گذاشتن عادت وجود ندارد؛ با در نظر گرفتن مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی، انگیزه‌ها، شرایط و عادت مورد نظر می‌توان به پاسخ دقیق‌تری رسید. برکمن می‌گوید:

افرادی که قصد دارند به برخی دلایل سازگار با ارزش‌های شخصی خود عادت جدیدی را شکل دهند، سریع‌تر از برخی افراد موفق می‌شوند که به دلایل خارج از خود مانند فشار اطرافیان به این کار روی می‌آورند.

یک چارچوب زمانی مشخص برای کنار گذاشتن عادت وجود ندارد

یک استاد روانشناسی به‌نام سوزان کراوس ویتبورن می‌گوید:

کنار گذاشتن برخی عادت‌ها سریع اتفاق می‌افتد. در موارد شدید، یک عادت ممکن است بلافاصله کنار گذاشته شود؛ مانند زمانی‌که به‌علت استنشاق دود سیگار یا تصادف کردن با یک اتوبوس در حال پیامک فرستادن و راه رفتن به‌شدت در معرض یک بیماری یا حادثه قرار بگیرید.

 اما در بسیاری از حالات دیگر، کنار گذاشتن یک عادت زمان بیشتری را طلب می‌کند و احتمالا حداقل به دو ماه زمان احتیاج خواهید داشت.

 

برای موفقیت در ترک یک عادت باید بالاترین انگیزه‌ها را داشته باشید؛ انگیزه‌هایی که در ادامه‌ی این راه به شما کمک کنند. بهرفتارهای جایگزین برای یک عادت فکر کنید؛ البته مطمئن شوید که این رفتار مثبت است. برای مثال جایگزین کردن استعمال مواد مخدر با غذا خوردن، رفتار مثبتی نیست و تنها فریب‌دهنده است.

نکته‌ی آخر این است که صبور باشید. هر چقدر زمان بیشتری را به انجام یک عادت اختصاص دهید، رها کردن آن نیز بیشتر به طول می‌انجامد. برکمن در این رابطه می‌گوید:

عادت‌های طولانی‌مدت به‌معنای واقعی کلمه در سطح عصبی به تثبیت رسیده‌اند؛ بنابراین تاثیر بسیار قدرتمندی بر رفتار شما دارند. خوشبختانه باید اطلاع دهیم که مردم در صورت آگاهی از انجام یک عادت مضر همیشه قادر به انجام عادت جایگزین دیگری هستند و همواره انگیزه‌ی کافی نیز برای تغییر دارند.

پس قوی باشید و مطمئن باشید که قادر به ترک عادت‌های زیان‌آور خود هستید.



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

رقابت‌های ۲۴ ساعته لمانز در کنار ایندیاپولیس 500 و گرن‌پری فرمول یک موناکو بالاترین مقام قهرمانی و رؤیای رانندگان حرفه‌ای هستند. هر ساله بسیاری از رانندگان حرفه‌ای، خودروسازان مطرح و طرفداران اتومبیل‌رانی منتظر برگزاری این رقابت‌ نفس‌گیر هستند تا به سهم خود از آن لذت ببرند. رقابت ۲۴ ساعته استقامت لمانز یکی از سخت‌ترین مسابقات دنیا به شمار می‌رود. در واقع مسابقات ۲۴ ساعته لمانز قدیمی‌ترین مسابقه فعال خودروهای اسپرت جهان در میان رقابت‌های جهانی استقامتی محسوب می‌شود، که بسیاری از تولیدکنندگان را وادار به طراحی و ساخت خودروهای سوپراسپرت برای شرکت در این رویداد مهم کرده است. 

وب‌سایت موتوروان تعدادی از این خودروهای برجسته را که بر اساس مدل‌های شرکت کننده در لمانز ساخته شدند، انتخاب کرده است و آن‌ها را در قالب لیستی به طرفداران مسابقات لمانز ارائه می‌دهد. البته خودروهای بسیار بهتری نیز با الهام از فناوری‌های روز براساس مدل‌های شرکت کننده در رقابت‌های ۲۴ ساعته لمانز ساخته‌ شده‌اند، اما مواردی که در این مقاله ارائه می‌شوند، به نوعی بسیار خاص و انحصاری هستند.

خودروی مفهومی سوپراسپرت تویوتا GR

Toyota GR Super Sport Concept / تویوتا GR سوپراسپرت

این نمونه اولیه دلیل اصلی تصمیم‌گیری برای ارائه لیست خودروهای سوپراسپرت حاضر در لمانز است. خودروی مفهومیسوپراسپرت تویوتا GR، مدلی با تقریبا ۱۰۰۰ اسب بخار قدرت است که از سیستم محرکه مجهز به فناوری هیبریدی بهره می‌برد. این خودروی سوپراسپرت مفهومی بر اساس مدل تویوتا TS050 Hybrid ساخته شده است؛ مدلی که تویوتا با آن در WEC و مسابقات ۲۴ ساعته لمانز شرکت می‌کند. هنوز نسخه تولیدی این خودروی مفهومی تایید نشده است، اما در صورتی که واقعا چنین محصولی وارد مسابقات لمانز شود، می‌تواند رقیب مناسبی برای پروژه یک (Project One) مرسدس AMG باشد.

 

مرسدس بنز CLK GTR

Mercedes-Benz CLK GTR / مرسدس بنز CLK GTR

بدون شک مرسدس بنز CLK GTR، یکی از بهترین مدل‌های دوران طلایی GT1 است. هر دو مدل کوپه و رودستر مرسدس بنز CLK GTR از پیشرانه ۷.۳ لیتری خورجینی ۱۲ سیلندر، مشابه آنچه پاگانی در خودروی سوپراسپرت زوندا (Zonda) با ۷۳۰ اسب بخار قدرت بکار می‌گیرد، استفاده می‌کنند. پس از یک مسابقه موفق در سال ۱۹۹۷، این خودرو با آغاز سال ۱۹۹۸ ارتقا یافت و نام آن به CLK LM تغییر پیدا کرد. این پروژه در سال ۱۹۹۹ توسط CLR Le Mans جایگزین شد.

 

مک‌لارن F1 GTR لانگ‌تیل

Mclaren F1

مک‌لارن F1 GTR برای رقابت در بسیاری از مسابقات قهرمانی معروف مانند FIA GT (که در حال حاضر با نام WEC برگزار می‌شود) ساخته شد؛ مک‌لارن F1 GTR در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی در این مسابقات شرکت کرد و به عنوان یکی از بهترین نمونه‌های محصولات خودروساز بریتانیایی شناخته می‌شود. از زمان آخرین تکامل مک‌لارن GTR لانگ‌تیل (Longtail) در سال ۱۹۹۷، تنها سه دستگاه از این خودروی سوپراسپرت برای رانندگی در جاده‌های عمومی تأیید شد، که امروزه دارای ارزش نامحدودی است. البته یکی از آن‌ها (خودروی موجود در تصویر) هنوز در ووکینگ (Woking) مقر اصلی مک‌لارن نگهداری می‌شود.

 

فورد GT40

Ford GT / فورد

فورد GT40 یکی دیگر از ستاره‌های بزرگ مسابقات ۲۴ ساعته لمانز با چهار پیروزی متوالی است، که بین سال‌های ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹ توانست رقیب معروف خود یعنی فراری را در مسابقه‌ای تاریخی شکست دهد. تنها هفت نمونه از خودروی سوپراسپرت فورد GT40 برای رانندگی در جاده توانستند مجوز قانونی دریافت کنند، که از مدل مخصوص لمانز الهام گرفته بودند. همه این خودروها دارای پیشرانه ۴.۷ لیتری خورجینی هشت سیلندر با قدرتی بیش از ۳۰۰ اسب بخار هستند و هنوز هم یکی از محبوب‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین خودروهای کلاسیک در جهان به شمار می‌روند.

 

پانوز GTR-1

panoz gtr-1

در سال ۱۹۹۷ با تغییراتی که در دنیای اتومبیل‌رانی به وقوع پیوست، مسابقات BPR Global GT به مسابقات FIA GT تغییر نام داد و بسیاری از خودروسازان تصمیم گرفتند بهترین محصول خود را برای رانندگی در پیست، به دسته GT1 بفرستند. یکی از این خودروسازان پانوز (Panoz) بود که با مدل اسپرانته (Panoz Esperante) در این دسته شرکت می‌کرد. تا آن‌جا که می‌دانیم، تنها دو دستگاه پانوز اسپرانته GTR-1 توانستند مجوز رانندگی در جاده‌های عمومی را کسب کنند. خودروی پانوز اسپرانته GTR-1 از پیشرانه خورجینی هشت سیلندر فورد بهره می‌گرفت و قادر بود حدود ۶۰۰ اسب بخار قدرت را به چرخ‌ها عرضه کند. البته پانوز اسپرانته با وجود طراحی چشمگیرش، نتایج خوبی در مسابقات لمانز نداشت و نتوانست خود را به اندازه نامش چشمگیر نشان دهد.

 

پورشه 911GT1

 

porsche 911 gt1

 

 

جالب توجه است که بر خلاف مرسدس بنز، پورشه 911 GT1 اگرچه نتوانست در FIA GT عنوانی کسب کند، اما در مسابقات لمانز پیروز شد. پورشه 911 GT1 به طور خاص این کار را دو بار در سال‌های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ انجام داد که دومین قهرمانی خود را با مدلی تکامل‌ یافته بدست آورد. نسخه خیابانی پورشه 911 GT1 که با عنوان استرابن‌ورژن (Straßenversion) شناخته می‌شود، تنها محدود به ۲۵ دستگاه بود که همگی آن‌ها از پیشرانه ۵۴۴ اسب بخاری بهره می‌گرفتند.

 

جگوار XKSS

Jaguar XKSS / جگوار

هنگامی که در مورد جگوار XKSS صحبت می‌کنیم، در حقیقت به نسخه خیابانی جگوار D-Type اشاره داریم که طی سال‌های ۱۹۵۵، ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ توانست به عنوان قهرمانی مسابقات ۲۴ ساعته لمانز دست یابد. این خودروی سوپراسپرت دوسرنشین به عنوان یکی از اولین نسخه‌های سوپراسپرت تاریخ شناخته می‌شود که به لطف پیشرانه قدرتمند ۳.۴ لیتری با ۲۵۰ اسب بخار قدرت و وزن ۹۲۰ کیلوگرم، در نوع خود بی‌نظیر بود. افسانه این مدل حتی پس از آتش‌سوزی ویرانگر در کارخانه برند بریتانیایی رخ داد، به پایان نرسید. اگرچه در این آتش‌سوزی ۹ دستگاه از ۲۵ خودروی سوپراسپرت جگوار XKSS که در حال ساخت بودند، به کلی خراب شدند؛ اما سال گذشته جگوار تصمیم گرفت که آن‌ها را بازسازی کند. 

 

نیسان R390

 

 

R390

 

نیسان R390 GT1 خودروی سریع دیگری بود که در پایان دهه ۹۰ میلادی متولد شد تا مسابقات ۲۴ ساعت لمانز را فتح کند. اما این اتفاق هرگز به دلیل مشکلات مکانیکی اتفاق نیفتاد. فقط یک دستگاه از خودروی جاده‌ای نیسان R390 وجود دارد که به عنوان یک گنجینه در موزه شرکت نیسان در ژاپن نگهداری می‌شود. جای تعجب نیست، چون این خودرو با همکاری TWR یا تام والکینشاو ریسینگ (Tom Walkinshaw Racing) و نیسمو (Nismo) توسعه داده شد. نیسان R390 GT1 دارای پیشرانه ۳.۵ لیتری خورجینی هشت سیلندر مجهز به دو توربوشارژر است که می‌تواند ۵۶۰ اسب بخار قدرت تولید کند.

 

خودروی مفهومی آئودی لمانز کواترو

Audi Le Mans quattro concept / آئودی لمانز کواترو

این مدل اولیه که در نمایشگاه خودروی فرانکفورت به نمایش گذاشته شد، از برخی فناوری‌های مدرن مانند تحویلسوخت FSI بهره می‌گرفت که در خودروی مسابقه‌ای لمانز آئودی مورد آزمایش قرار گرفته بود. چراغ‌های LED نیز در مدل تولیدی نهایی این خودرو مورد استفاده قرار گرفت. این مدل مطالعاتی مجهز به پیشرنه ۵.۰ لیتری خورجینی ۱۰ سیلندر با ۶۱۰ اسب بخار قدرت بود که در نسخه تولیدی آئودی R8 با پیشرانه ۴.۲ لیتری خورجینی هشت سیلندر با ۴۵۰ اسب بخار قدرت جایگزین شد.

 

خودروی مفهومی بی‌ام‌و X5 لمانز

 

x5 lemans

مسابقات ۲۴ ساعته لمانز در سال ۱۹۹۹ یکی از شگفت‌انگیزترین دوره‌ها در تاریخ این مسابقات بود. از یک طرف شاهد افول مرسدس بنز CLR در مسابقه بودیم؛ از سوی دیگر بی‌ام‌و توانست با خودروی V12 LMR، پیروزی را به خانه ببرد. این پیروزی همه طرفداران مسابقات لمانز را غافلگیر کرد و شاید حتی خوشبین‌ترین افراد نیز شانسی برای بی‌ام‌و قائل نبودند. به همین علت بی‌ام‌و برای جشن گرفتن چنین موفقیتی، تصمیم گرفت تا از یک طراحی خاص و غافلگیرکننده به نام خودروی مفهومی بی‌ام‌و X5 لمانز رونمایی کند. خودروی مفهومی بی‌ام‌و X5 لمانز از پیشرانه خورجینی ۱۲ سیلندر با ۷۰۰ اسب بخار قدرت بهره می‌گرفت که در مدل مسابقه‌ای V12 LMR مورد استفاده قرار گرفت. 



تاريخ : چهار شنبه 30 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

پس از حذف جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون، یکی از مشکلاتی که بسیاری از کاربران به آن مواجه هستند، نبود هدفون‌های سیمی مناسب با درگاه USB-C است. البته اکثر شرکت‌هایی که اقدام به حذف جک هدفون از گوشی‌های خود می‌کنند، به کاربران پیشنهاد می‌کنند از هدفون‌های بی‌سیم استفاده کنند. اما با استفاده از هدفون‌های بی‌سیم، یک ابزار دیگر به لیست ابزارهایی که باید به‌طور مرتب شارژ شوند اضافه می‌شود؛ همچنین اگر از هدفون خود برای اتصال به دستگاه‌های مختلفی استفاده می‌کنید، باید دردسرهای مربوط به متصل نشدن هدفون به برخی ابزارها را هم به جان بخرید.

هدفون‌های سیمی که به درگاه USB-C متصل می‌شوند، پاسخی بی‌نقص و منطقی برای حل دردسرهای حاصل از حذف جک ۳.۵ میلیمتری هدفون هستند؛ دردسری که خودِ ما بر خود تحمیل کرده‌ایم. اگرچه برخی کاربران گوشی‌های اندرویدی و همچنین کاربران لپ‌تاپ‌های جدید از درگاه USB-C به‌عنوان درگاه صوتی دیجیتال استفاده می‌کنند؛ اما هدفون‌های USB-C در بازار به‌عنوان کالایی کمیاب و گران‌قیمت تلقی می‌شوند. بدتر این‌که به‌نظر می‌رسد قرار نیست این وضعیت تغییر کند.

در ادامه با دلائل اصلی عدم مقبولیت عمومی هدفون‌های USB-C آشنا می‌شویم و خواهیم دانست که چرا این هدفون‌ها هیچ‌وقت به گزینه‌ای فراگیر تبدیل نخواهند شد.

جک هدفون گلکسی اس ۹ / Galaxy S9 Audio Jack

 

سامسونگ و اپل علاقه‌ای به این هدفون‌ها ندارند

واضح‌ترین دلیلی که راه پیشرفت را بر هدفون‌های USB-C سد کرده، این است که دو غول دنیای گوشی‌های هوشمند، سامسونگ و اپل، به این هدفون‌ها علاقه‌ای نشان نمی‌دهند. هرچند آیفون‌های اپل فاقد درگاه صوتی ۳.۵ میلیمتری هستند؛ اما در گوشی‌های هوشمند اپل، خبری از درگاه USB-C هم نیست. سامسونگ نیز همچنان به درگاه ۳.۵ میلیمتری وفادار مانده‌ است؛ از این رو، کاربران گوشی‌هایی همچون گلکسی اس ۹ و آیفون ۱۰، نیازمند به استفاده از هدفون‌های USB-C نخواهند بود.

تنها راه‌کار ممکن روی آوردن به ارتباط بی‌سیم است

اگر سامسونگ تصمیم می‌گرفت به استفاده از درگاه آنالوگ ۳.۵ میلیمتری پایان دهد، ممکن بود شرایط به نفع هدفون‌های USB-C تغییر کند؛ اما دست کم در حال حاضر، با توجه به بی‌علاقه بودن دو برند محبوب دنیای موبایل به این هدفون‌ها، ستاره‌ی بخت آن‌ها کماکان تیره خواهد بود. در هر صورت، اگر تولیدکنندگان لوازم جانبی بخواهند هدفون‌هایی تولید کنند که هم با محصولات سامسونگ و هم با محصولات اپل سازگار باشند، تنها راه‌کار ممکن روی آوردن به ارتباط بی‌سیم (بلوتوث) است.

USB-C مجانی نیست

در جریان نمایشگاه CES، در گفتگو با برند Jabra از آن‌ها پرسیدیم که چرا برای شارژ هدفون بی‌سیم Elite 65t خود از درگاه قدیمی میکرو-یو‌اس‌بی استفاده می‌کنند. آن‌ها در پاسخ گفتند که این انتخاب به هزینه‌ها مربوط می‌شود. Jabra می‌توانست برای شارژ هدفون‌ خود از درگاه USB-C استفاده کند. چنین چیزی کار را برای افرادی که از گوشی‌ها و لپ‌تاپ‌های دارای درگاه USB-C استفاده می‌کنند ساده‌تر می‌کرد؛ چرا که تنها با حمل یک شارژر USB-C می‌توانند هم گوشی و هم هدفون خود را شارژ کنند. اما از طرف دیگر، چنین کاری موجب افزایش قیمت هدفون Elite 65t شده و باعث می‌شد این محصول در رده‌ی قیمتی بالاتری قرار گیرد.

USB-C Headphone / هدفون USB-C

هدفون Elite 65t محصول Jabra

Jabra تنها شرکتی نیست که به چنین دلیلی همچنان از درگاه میکرو یو‌اس‌بی استفاده می‌کند؛ چنین موردی توسط دیگر تولیدکنندگان نیز مطرح شده است. حتی برندی مانند Bang & Olufsen که کمتر به مسئله‌ی کاهش قیمت اهمیت می‌دهد نیز از عامل هزینه به‌عنوان دلیل استفاده از شارژرهای میکرو یو‌اس‌بی برای هدفون بی‌سیم Beoplay E8 یاد می‌کنند.

USB-C Headphone / هدفون USB-C

هدفون Beoplay E8 محصول Bang & Olufsen

در جریان نمایشگاه کامپیوتکس، سینپتیکس از دانگل سنسور اثرانگشت خود با نام PQI My Lockey پرده‌برداری کرده بود که از درگاه USB-A استفاده می‌کرد. این ابزار که بیشتر مشتریان تجاری را هدف قرار داده بود، امکان شناسایی فوق‌امن را از طریق اسکن اثرانگشت در ویندوز ۱۰ فراهم می‌کرد. وقتی از گادفری چنگ، معاون سینپتیکس، پرسیده شده که به چه دلیل نسخه‌ای از این حسگر با پشتیبانی از درگاه USB-C معرفی نشده است، وی اظهار داشت که استفاده از این درگاه، موجب افزایش ۲۵ درصدی قیمت محصول می‌شد و در نتیجه قیمت این حسگر از ۱۰۰ دلار به ۱۲۵ دلار افزایش می‌یافت.

 

اگر تمام لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های رومیزی فعلی از درگاه USB-C پشتیبانی می‌کردند، افزایش قیمت ۲۵ دلاری منطقی بود؛ اما در وضعیت کنونی، استفاده از درگاه USB-C تنها موجب گران‌تر شدن و سخت‌تر شدنِ خرید این محصول می‌شود. چنگ به این مسئله نیز اشاره کرد که فرقی نمی‌کند که فقط برای شارژ از درگاه USB-C استفاده می‌کنید یا برای انتقال داده هم از این درگاه بهره می‌برید؛ در هر دو حالت هزینه‌ی کمابیش مشابهی پرداخت خواهید کرد.

USB-C درگاهی همه‌کاره نیست

وقتی به درگاه‌ها و فناوری مربوط به آن‌ها فکر می‌کنیم، فرض ما بر این است که مشخصات یک درگاه خاص در تمام ابزارها همواره ثابت است؛ برای مثال، توقع داریم که درگاه USB-A با استاندارد USB 3.0 در تمام ابزارها کارایی و مشخصات واحدی داشته باشد. اما چنین چیزی در رابطه با درگاه‌های USB-C صدق نمی‌کند. برای مثال، برخی درگاه‌های USB-C از استاندارد تاندربولت ۳ پشتیبانی می‌کنند؛ اما اکثر آن‌ها فاقد پشتیبانی از این استاندارد هستند. همچنین، با برخی درگاه‌های USB-C می‌توانید دستگاه‌‌های مختلف را شارژ کنید؛ اما این مسئله نیز در رابطه با همه‌ی درگاه‌های USB-C صدق نمی‌کند. علاوه بر این، کابل‌های USB-C نیز از استاندارد‌ها مختلفی پشتیبانی می‌کنند و مشخصات متفاوتی دارند. برای مثال، برخی از آن‌ها تنها برای انتقال نیرو مورد استفاده قرار می‌گیرند و فاقد توانایی انتقال داده هستند. بنابراین، اگرچه درگاه‌های USB-C برچسب همه‌کاره (Universal) را با خود یدک می‌کشند؛ اما در دنیای واقعی، درگاه‌های USB-C در ابزارهای مختلف، تجربه‌ی واحدی را ارائه نمی‌کنند.

درگاه USB-C مک‌بوک / MacBook USB-C Port

وقتی در حال بررسی هدفون‌های Q Adapt محصول Libratone بودیم، متوجه شدیم این هدفون‌های ۱۴۹ دلاری که از درگاه USB-C‌ استفاده می‌کنند، توسط گوشی‌های فاقد جک هدفون شناسایی می‌شدند و به خوبی کار می‌کردند؛ اما گوشی‌های اندرویدی که دارای جک هدفون هستند، نمی‌توانستند این هدفون USB-C را شناسایی کنند. به‌علاوه، وقتی این هدفون‌ها را از طریق درگاه USB-C به مک‌بوک پرو متصل می‌کردیم، امکان کنترل سخت‌افزاری صدا وجود نداشت و تنها می‌شد در نرم‌افزارهایی مانند آی‌تیونز و اسپاتیفای، صدا را به‌صورت نرم‌افزاری کنترل کرد. آن‌چه در همین بررسی کوتاه دیده شد، سه تجربه‌ی متفاوت با یک هدفون واحد بود که از درگاه به‌اصطلاح «همه‌کاره‌ی» USB-C استفاده می‌کرد.

 

یکی از شرکت‌هایی که از مشکلات درگاه USB-C شکایت دارد، شرکت ژاپنی Audio-Technica است. این شرکت ژاپنی که به تولید محصولات صوتی می‌پردازد، از چالش‌های مرتبط با سازگاری درگاه USB-C در ابزارهای مختلف گله‌مند است؛ حتی کابل‌های ساده‌ی USB-C نیز فاقد سازگاری کافی هستند. دیگر کاربران نیز از مشکلات مرتبط با انواع مختلف کابل‌های USB-C جهت شارژ دستگاه‌ها شکایت دارند؛ اگرچه Audio-Technica قطعا می‌تواند کابل‌های USB-C مورد نظر خود را تولید کند، اما نگرانی آن‌ها مربوط به مشتریانی است که ممکن است از کابل‌هایی با کیفیت پایین‌تر استفاده کنند.

هدفون بلوتوث / Bluetooth Headphone

بلوتوث، استاندارد همه‌کاره‌ی واقعی است

بزرگ‌ترین مانع پیش روی استاندارد USB-C برای تبدیل شدن به جایگزینی برای جک ۳.۵ میلی‌متری صدا، وجود فناوری بلوتوث است. این فناوری نیز از مشکلاتی همچون افت کیفیت و کند شدن سرعت پخش صدا رنج می‌برد، اما شرکت‌ها همواره در تلاش هستند تا این مشکلات را به حداقل برسانند. به‌واسطه‌ی تفاوت در گستره‌ی بازار ابزارهای صوتی متکی بر استاندارد بلوتوث در مقایسه با ابزارهای صوتی متکی بر استاندارد USB-C، کمتر کسی در اندیشه‌ی حل معضلات مرتبط با استاندارد USB-C است.

هم‌اکنون Audio-Technica تمام تلاش خود را بر گسترش محصولات بی‌سیم متمرکز کرده و شرکت آلمانی Beyerdynamic نیز تقریبا برای تمام محصولات خود یک نسخه‌ی بی‌سیم‌ تدارک دیده است. شرکت پرآوازه‌ی سنهایزر نیز بیش از پیش در حال روی آوردن به هدفون‌های بی‌سیم است و اکثر محصولاتش را بر اساس این فناوری ارائه می‌کند؛ تا حدی که در سال جاری حتی برای بیشتر هدفون‌های گیمینگ این شرکت هم از فناوری بی‌سیم استفاده می‌شود.

کمتر کسی در اندیشه‌ی حل معضلات مرتبط با استاندارد USB-C است

قطعا آینده‌ی ابزارهای صوتی با فناوری بی‌سیم گره خورده است. حضور هدفون‌های USB-C به‌عنوان پلی بین ابزارهای صوتی سیمی گذشته و ابزارهای بی‌سیم آینده، می‌توانست تحول جالبی باشد؛ اما چنین چیزی در حال رخ دادن نیست. خبر بد دیگری که هواداران ابزارهای صوتی متکی بر درگاه USB-C باید بشنوند این است که خوره‌های موسیقی، همچنان از درگاه‌های ۳.۵ میلی‌متری، ۶.۳۵ میلی‌متری و XLR استفاده می‌کنند. چنین افرادی ترجیح می‌دهند از اتصالات آنالوگ که با آمپلیفایرهای تخصصی و تبدیل‌کننده‌های دیجیتال به آنالوگ (DAC) سازگاری دارند استفاده کنند؛ چنین افرادی علاقه‌ای به افزودن یک اتصال دیجیتال جدید به مجموعه‌ی ابزارهای فعلی‌شان ندارند.

اتصال صوتی / Audio Connection

 

از راست به چپ: اتصال ۶.۳۵ میلی‌متری، اتصال ۳.۵ میلی‌متری و اتصال XLR

تنها نقطه‌ی امیدِ احتمالی این است که در نهایت تمام هدفون‌های بی‌سیم از درگاه USB-C به‌منظور شارژ باتری استفاده خواهند کرد. مک‌بوک‌های اپل، کروم‌بوک‌های گوگل، لپ‌تاپ‌های سری ThikPad لنوو و اکثر گوشی‌های اندرویدی از درگاه USB-C برای شارژ استفاده می‌کنند؛ پس اگرچه استاندارد USB-C به عنوان استانداردی برای ابزارهای صوتی شناخته نمی‌شود، اما می‌توان مطمئن بود که روی آوردن به درگاه‌های USB-C برای شارژ باتری، تحولی اجتناب‌ناپذیر است. در نهایت، با کاهش پیچیدگی و افت قیمت ابزارهای جانبی و کابل‌های مبتنی بر استاندارد USB-C، خواهیم دید که تمام هدفون‌های بی‌سیم از درگاه USB-C جهت شارژ و همچنین به‌عنوان اتصال ثانویه استفاده خواهند کرد.



تاريخ : سه شنبه 29 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 1030 1031 1032 1033 1034 ... 3356 صفحه بعد