یک شرکت بریتانیایی نسل جدیدی از موتورهای برقی با طرح پره‌ای معرفی کرده است که در مقایسه با نمونه‌های فعلی، قدرت بیشتر و هزینه‌ی ساخت کمتری دارند.

 

یان فولی که پیش از این نقش پررنگی در طراحی سیستم تعلیق انطباقی خودروی تیم فرمول یک لوتوس و سیستم بازیابی انرژی کینتیک (KERS) خودروی تیم ویلیامز داشت، مدتی است که شرکت مستقل خود با ناماکیوپ مِیک (Equipmake) را اداره می‌کند. فولی با تأسیس اکیوپ میک در حوزه‌ی قوای محرکه‌ی الکتریکی فعالیت دارد که اخیراً با طرح جدید موتور برقی توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده است.

موتور برقی Equipmake

موتور برقی این شرکت بر اساس طرح پره‌ای آهنرباها به‌دور محور شکل گرفته است که به گفته‌ی فولی، گشتاور و قدرت تولیدی آن فوق‌العاده بالا خواهد بود. درواقع این موتور برقی در مقایسه با نسل فعلی، علاوه بر قدرت بیشتر و خنک‌کنندگی بهتر، هزینه‌ی ساخت کمتر و ابعاد کوچک‌تری دارد. باتوجه به اینکه قوای محرکه الکتریکی در خودروهای آینده سهم زیادی خواهند داشت، موتور تولیدی اکیوپ میک قدم مهمی به سوی آینده‌ی صنعت خودروسازی محسوب می‌شود. فولی در رابطه با موتور برقی شرکت خود گفت:

در بیشتر موتورهای آهنربای دائم شارژ محور فعلی بازار،  ورقه‌های آهنربا به‌صورت V شکل به‌دور محور قرار داده شده‌اند. این طرح از ۲۰ سال پیش توسط تویوتا در مدل پریوس استفاده شد که شرکت‌های دیگر هم بر اساس همین طرح موتورهای برقی خود را تولید کردند.

 

موتور برقی Equipmake

مشکل اصلی این طرح، سیستم خنک کننده است چرا که نزدیک شدن سردکننده به آهنرباها به‌منظور حفظ عملکرد مناسب آن‌ها در تمام شرایط مشکل خواهد بود. به همین دلیل، موتورهای الکتریکی با دو رقم قدرت دهی تعریف می‌شوند؛ نهایت قدرت خروجی و نهایت حفظ قدرت پیش از داغ شدن بیش از حد و اختلال در سیستم کلی.این دو رقم قدرت دهی در موتورسیکلت‌های برقی به‌صورت ساده‌تری قابل مشاهده است. بیشتر موتورسیکلت‌های برقی فعلی بازار پس از گذتش زمانی مشخص از سواری با سرعت بالا و شرایط سخت، قدرت کمتری در اختیار راننده قرار می‌دهند. این امر به‌دلیل داغ شدن بیش از حد سیستم است که کاملاً موتورسوار متوجه آن می‌شود. در نسل فعلی موتورهای برقی برای جلوگیری از این اتفاق، می‌توان از آهنرباهای با متریال گران قیمت‌تر نئودیمیم که مقاومت بیشتری در برابر حرارات بالا دارند، استفاده کرد.

موتور برقی Equipmake

فولی ادامه می‌دهد:

در موتور برقی پره‌ای، آهنرباها با زاویه‌ی ۹۰ درجه نسبت به محور قرار گرفته‌اند؛ مانند پره‌های چرخ. پره‌ها دور محور لایه‌سازی شده‌اند. درواقع این طرح از متریال مغناطیسی بهره بیشتری می‌برد؛ به بیان دیگر، در گشتاور مشخص ۲۵ درصد متریال کمتر مورد نیاز است یا بدون دست زدن به متریال، ۲۵ درصد گشتاور بیشتری تولید می‌شود. به‌دلیل اینکه آهنربا دقیقاً در بالای محور قرار گرفته است، می‌توان آب را داخل محور هدایت و آهنربا را مستقیماً خنک کرد. بنابراین با طرح پره‌ای گشتاور بیشتری در دسترس است اما مهم‌تر از آن، در این طرح آب به‌نزدیکی آهنربا می‌رسد و خنک کنندگی بهتر انجام می‌شود.

در طرح پره‌ای نیازی به آهنرباهای با متریال گران‌قیمت نیست. می‌توان از ارزان‌ترین آهنرباهای نئودیمیوم استفاده کرد، چرا که قابلیت خنک نگه‌داشتن و حفظ عملکرد آن‌ها وجود دارد.

 

موتور برقی Equipmake

 

 

برای مقایسه به موتوربرقی سیمنز که در سال ۲۰۱۵ معرفی شد، توجه کنید. موتوربرقی هواپیمای سیمنز بسیار سبک و پرقدرت بود؛ درحقیقت به ازای هر کیلوگرم، ۵ کیلووات انرژی تولید می‌شد. تیم مهندسی اکیوپ میک ادعا می‌کند که نسبت تولید انرژی به هر کیلوگرم وزن  موتور برقی پره‌ای این شرکت که ساخت آن کم هزینه و آسان بوده، ۹ کیلووات است. البته موتورهای برقی پره‌ای شکل فناوری جدیدی نیستند و سال‌ها در صنایع مختلف وجود داشته‌اند. مشکل اصلی این موتورها، عدم وجود روشی برای تولید کم هزینه‌تر بود.

 

موتور برقی Equipmake

 

فولی می‌گوید:

طرح موتورهای پره‌ای بسیار شناخته شده است. بسیاری از متخصصان شاغل در شرکت‌های بزرگ مانند جنرال الکتریک (GE) در مورد مزایای این موتورها مقاله منتشر کرده‌اند. دلیل اصلی محبوبیت طرح استاندارد موتورهای برقی، هزینه‌ی پایین ساخت آن‌ها است.

برای ساخت کم هزینه‌ی موتورهای برقی پره‌ای با چند چالش طراحی روبرو هستیم. طرح فعلی این موتورها قابل تولید است اما به‌دلیل هزینه‌ی بالای ساخت در سطح انبوه توجیه اقتصادی ندارد. ما در شرکت اکیوپ میک، از محور ارزان‌قیمت آلومینیومی چکش کاری و پرس شده، لایه‌بندی آهنرباها به دور آن و سیستم خنک‌کنندگی اختصاصی خود استفاده می‌کنیم که در مجموع هزینه‌ی بالایی ندارد. تمام فرآیند و متریال ساخت ما استاندارد است. از آنجایی که این موتورها کوچک‌تر و سبک‌تر هستند، پس می‌توان گفت که هزینه‌ی کلی آن نیز پایین‌تر است. در فرآیند ساخت موتور پره‌ای ما، هیچ روش غیرمعمولی وجود ندارد و همه‌چیز مشابه فرآیند ساخت فعلی موتورهای برقی صنعت خودروسازی است.

بر اساس تجربه‌ای که در ساخت موتورهای برقی در اختیار داریم، نسل جدید ساخته شده توسط ما ۵۰ درصد حجم و ۸۰ درصد تودهی موتورهای برقی فعلی است؛ کوچک‌تر و سبک‌تر به‌معنی قیمت کمتر است. رقم مشخص کاهش هزینه‌های ساخت آن در مقیاس تولید انبوه را نمی‌توانم اعلام کنم؛ فرآینده غیرمعمول گران‌قیمت وجود ندارد و متریال کمتری استفاده می‌شود. پس هزینه‌ی ساخت کمتر خواهد بود.

موتور برقی Equipmake

باتوجه به تجربه‌ی بالای فولی در ساخت سیستم‌های موجود در خودروهای فرمول یک که حاصل آن ارتباط و دوستی با مقامات شرکت‌های خودروساز جهانی بوده است، درک تمرکز اصلی مدیران ارشد اکیوپ میک بر همکاری با خودروسازان معتبر مشکل نیست. در حال حاضر این شرکت در دو پروژه‌ی بزرگ شرکت دارد. یکی از این پروژه‌ها محصول جدید خودروساز بریتانیایی، اریل (Ariel) است. محصول جدید اریل، ابرخودروی سبک وزن با قدرت ۱۱۸۰ اسب بخار است که تا سال ۲۰۲۰ به بازار عرضه می‌شود. ابرخودروی اریل با نام Ariel Hipercar، در هر چرخ خود به موتور برقی AMP200 شرکت اکیوپ میک مجهز خواهد شد.

موتور برقی Equipmake

 

از پروژه‌های دیگر اکیوپ میک، همکاری در ساخت اتوبوس‌های برقی است. فولی معتقد است که این اتوبوس‌های برقی باتوجه به بازار فروش در طول زمان ۵ تا ۱۰ سال، از نمونه‌های دیزلی ارزان‌تر خواهند بود. مدل‌های پروتوتایپ این اتوبوس‌ها در چند ماه آینده تولید و تست می‌شوند تا سال ۲۰۲۰ خط تولید این اتوبوس‌های برقی آغاز به‌کار کند. علاوه بر این پروژه‌ها، چند شرکت‌های دریایی و هوایی در حال مذاکره با مدیران اکیوپ میک جهت استفاده از نسل جدید موتورهای برقی پره‌ای این شرکت در محصولات خود هستند.



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

محبوبیت برخی از تئوری‌های توطئه نظیر زمین تخت‌گرایی و انکار نقش انسان در تغییرات اقلیمی در حال افزایش است. اما چرا این تئوری‌ها ناقض یکدیگر محسوب می‌شوند؟

 

امروزه زمین‌تخت‌گرایی و این ایده که فعالیت‌های انسان مسبب تغییرات اقلیمی نیست از جمله متداول‌ترین تئوری‌های توطئه محسوب می‌شوند. محبوبیت این دو تئوری از واپسین سال‌های قرن بیستم تا به امروز به‌تدریج افزایش یافته است. در واقع هم‌اکنون ۱۶ درصد از جمعیت ایالات متحده می‌گویند به شکل ثابت‌شده و علمی زمین شک دارند؛ این در حالی است که ۴۰ درصد از آنان بر این باورند که تاثیرگذاری انسان بر تغییرات اقلیمی یک فریب است. هرچند هواداران این دو تئوری اغلب تحت تاثیر عدم اعتماد عمومی به قدرت قرار دارند؛ اما طرفداری از یکی لزوما به‌معنی طرفداری از دیگری محسوب نمی‌شود. در واقع، هواداران این تئوری‌ها معمولا مخالف یکدیگر هستند.

برای مثال، زمین‌تخت‌گرایان گزارش‌های سازمان‌هایی نظیر ناسا درباره‌ی شکل قطب جنوب را دروغ می‌پندارند. در واقع آن‌ها اصلا به‌ وجود چیزی به نام نیم‌کره‌ی جنوبی اعتقاد ندارند. با این حال، دنیل شنتون، مدیر انجمن زمین تخت به‌کلی قانع شده (ظاهرا دست‌کم تا حدودی به لطف اطلاعات منتشرشده از سوی ناسا) که تغییرات اقلیمی در حال وقوع است و دیدگاه نسبتا متداول در این باره را پذیرفته است.

در همین حال، آنتونی اسکاراموچی، مدیر سابق ارتباطات کاخ سفید که تنها ۱۰ روز پس از تصدی این مقام از سوی ترامپ برکنار شد، به کروی بودن زمین اعتقاد دارد؛ اما همان‌طور که در گفتگو با CNN اعلام کرد، به تغییرات مردم‌زاد اقلیمی که براساس آن انسان مسئول گرمایش جهانی شناخته می‌شود، باور ندارد. چنین استدلال‌های گزینشی در بین نظریه‌پردازان توطئه که اغلب با همدیگر توافق ندارند، رایج است. با وجود این، رسانه‌ها، سلبریتی‌ها و حتی سیاستمداران به‌طور معمول مقایسه‌های گسترده‌ای بین شک‌گرایی به تغییرات اقلیمی، زمین تخت‌گرایی و دیگر تئوری‌های توطئه انجام می‌دهند.

جعل داده؟

 

در زمینه‌ی تغییرات جهانی اقلیمی، گروه‌های علمی همیشه حتی توسط سیاستمداران در قدرت به جعل داده متهم می‌شوند. اما چنین انتقادی اغلب به‌شدت نقض‌کننده محسوب می‌شود. برای مثال، شک‌گرایانی را در نظر بگیرید که به وقوع تغییرات اقلیمی معتقدند؛ اما به‌جای انسان، عوامل طبیعی را مسبب آن می‌دانند. اگر کسی استدلال می‌کند که برای نشان دادن گرمایش، داده‌ها جعل شده‌اند یا به عبارت دیگر وقوع تغییرات اقلیمی را به‌کلی انکار می‌کند، نمی‌تواند در عین حال بر این نکته تاکید کند که گرمایش به‌طور طبیعی در حال وقوع است. در واقع یا گرمایش وجود دارد یا ندارد.

به‌صورت مشابه، زمین تخت‌گرایانی که معتقدند به‌علت استفاده از لنز دوربین فیش‌آی، زمین در تصاویر گرفته‌شده از آن به شکل خمیده نمایش داده می‌شود. خودشان به دیسکی که از لبه‌های خمیده برخوردار است، معتقد هستند. در واقع،‌ یکی از معدود مشترکاتی که بین تمام تئوری‌های مطرح توطئه وجود دارد این است که دانشمندان و حکومت‌ها به‌دلایلی نامعلوم درگیر یک توطئه‌ی بزرگ هستند.

Global Warming - گرمایش جهانی

بخش مهمی از استدلال تغییرات اقلیمی مردم‌زاد علمی بر این پایه است که شدت دمای هوا هم در تابستان و هم زمستان افزایش یافته است. از قرار معلوم، یک مدل زمین تخت نمی‌تواند از این ایده پشتیبانی کند. در واقع قابل قبول‌ترین مدل‌های زمین تخت که بیان دارند خورشید در مداری مدور و ثابت در بالای دیسک تخت در حال چرخیدن است، نشان می‌دهند که اصلا هیچ فصلی نباید وجود داشته باشد؛ چه رسد به اینکه شدت دمای فصلی در چند دهه علت تغییرات اقلیمی محسوب شود.

با این حال شنتون در این باره می‌گوید:

تغییرات اقلیمی فرآیندی است که از ابتدای تاریخ ثبت‌شده تاکنون در حال تداوم و پیشرفت است.؛ اما به‌نظر می‌رسد که بین افزایش اخیر درجه‌ی حرارت جهانی و ورود انسان به عصر صنعتی ارتباطی قطعی وجود دارد.

در این مورد، مدیر انجمن زمین تخت درست می‌گوید. از سوی دیگر، شک‌گرایان به تغییرات اقلیمی مردم‌زاد اغلب حاضر به پذیرش دلیل علمی وقوع چرخه‌های طبیعی زمین هستند و آن‌ها را به جای فعالیت‌های انسانی مسئول تغییرات جهانی اقلیم می‌دانند. در اینجا به شکل واضح یک اختلاف نظر تلویحی دیگر بین یک مدل زمین تخت و مدل تغییرات اقلیمی غیر مردم‌زاد پیدا می‌کنیم.

همچنین واضح است که بسیاری از شک‌گرایان به تغییرات اقلیمی هنگام بحث درباره‌ی داده‌ها از نقشه‌های شناخته‌شده‌ی علمی جهان استفاده می‌کنند و به‌صورت ناخودآگاه به (نسبتا) کروی بودن زمین اعتقاد دارند. به‌عبارت دیگر، آن‌ها به گرمایش جهانی یا Global Warming (گلوبال در لغت به معنی کروی) باور دارند؛ پس کروی بودن زمین را حقیقی می‌پندارند.

بیگانگان چطور؟

اگر حکومت‌ها و دانشمندان به‌شدت غیر قابل اعتماد و غوطه‌ور در فساد باشند، پس چرا یک نفر در هر مورد باید به آن‌ها اعتماد کند؟ در واقع، دیوار اعتماد در کجا فرو می‌ریزد؟ چرا شخصی که در زمینه‌ی شکل زمین به حکومت‌ها و دانشمندان بدگمان است، گزارش‌های همین سیاستمداران و سازمان‌های علمی را در مورد تغییرات اقلیمی، آدم‌ربایی بیگانگان، پسدمه یا هر موضوع دیگری جعلی نمی‌داند؟

با این حال، این مشکل ظاهرا به این زودی‌ها مرتفع نخواهد شد. ایالات متحده بالاترین تعداد باورمندان به زمین تخت‌گرایی و شک‌گرایی به تغییرات اقلیمی مردم‌زاد را دارد و بریتانیا نیز فاصله‌ی چندانی با این کشور ندارد. بیشترین تعداد شخصیت‌های ارشد سیاسی (بیش از ۵۰ درصد) که انسان را مسبب تغییرات اقلیمی نمی‌دانند، متعلق به ایالات متحده است. لازم به اشاره نیست که ترامپ، رئیس‌جمهور فعلی این کشور نیز از جمله‌ی این افراد محسوب می‌شود و بارها این موضوع را به‌صورت علنی اعلام کرده است. علاوه بر این، تعداد زیادی از سلبریتی‌های شناخته‌شده نیز شکل ثابت‌شده‌ی زمین را زیر سوال برده‌اند.

البته هرچند دانشمندان می‌توانند یکدیگر را مقصر بدانند؛ اما می‌توان خود روش علمی را به‌عنوان عامل محدودیت‌کننده‌ی اصلی در منتقل کردن نتایج به مردم مقصر شناخت. علم تنها شکلی از دانش محسوب نمی‌شود؛ بلکه یک روش تفکر انتقادی نیز به‌حساب می‌آید.

دانشمندان به‌ضرورت باید یافته‌های خود را به شیوه‌ای خاص و دقیق با تمرکز بر احتمالات، مقادیر قطعیت و فواصل اطمینان به مردم منتقل کنند. این می‌تواند برای مردم گیج‌کننده یا ناخوشایند به‌نظر برسد. اما با فراهم کردن روایت‌هایی که درک آن‌ها به شکل راحت‌تری امکان‌پذیر است، می‌توانیم بازده بحث‌های علمی با مردم را افزایش دهیم. در دنیای پیچیده‌ی امروز که روایت‌ها در انحصار شبکه‌های اجتماعی است، تعامل دانشمندان با مردم اهمیتی بیش از پیش دارد.

خوشبختانه، بودجه‌ی فعلی برای آموزش و فعالیت‌های تعامل عمومی در دسترس دانشمندانی که مایل به برقراری ارتباط و گفتگو با مردم هستند، قرار دارد تا آن‌ها قادر سازد که به جای «اخبار جعلی»، حقایق را به جامعه منتقل کنند.



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

بر اساس یک فرضیه سطح زمین در آغاز پیدایش به‌شدت آتش‌فشانی بوده است و سپس صفحات قاره‌ای تشکیل شده‌اند.

 

پژوهش‌های جدید بر این فرضیه تأکید دارند که زمین اولیه به‌شدت آتش‌فشانی بوده و شواهد موجود بر گذار شدید آن به زمین‌ساخت صفحه‌ای امروزه کاملا واضح است.

به‌گفته‌ی آدام بیل، پژوهشگر تغییرات زمین در دانشگاه ملبورن:

زمین‌شناسی بر یک ایده‌ استوار است: uniformitarianism یا رویکرد یکنواختی، بر اساس این رویکرد نوسان‌های آب‌وهوایی زمین در بازه‌های زمانی مختلف رخ می‌دهد بعضی از آن‌ها در یک بازه‌ی زمانی ثابت و بعضی دوره‌ی ثابت و مشخصی ندارند. بر همین اساس می‌توانیم به مطالعه‌ی فرآیندهای کنونی بپردازیم و رفتار زمین در بازه‌های زمانی چند میلیون سال را درک کنیم؛ اما این روش در تلاش برای درک زمین آغازین شکست می‌خورد، زیرا زمین در آن دوران داغ‌تر بوده و رفتار کاملا متفاوتی داشته است. زمین‌شناس‌ها در یک وظیفه‌ی دشوار و بر اساس فرآیندهایی که قبلا هرگز مشاهده نشده‌اند، باید به نحوه‌ی شکل‌گیری قدیمی‌ترین قاره‌های زمین بپردازند.

 

به‌گفته‌ی لوییس مورسی، استاد دانشکده‌ی علوم زمین دانشگاه ملبورن:

در این مورد دو دیدگاه وجود دارد. بر اساس دیدگاه اول چیزی به اسم زمین‌ساخت‌های صفحه‌ای وجود نداشته است. فقط ابری از غبار وجود داشته که منجر به شکل‌گیری زمین شده و پس از تبلور به شکل جامد و یکپارچه درآمده است و زمین‌ساخت‌ها را شکل داده است؛ اما بر اساس الگوی دیگر، ساختار زمین اولیه مثل زمین‌‌ساخت‌های صفحه‌ای مدرن نبوده است.

 

 

خاصیت رادیواکتیویته‌ هم داخل دمای زمین را بالا می‌برد و این حرارت به‌ نقطه‌ی دیگری منتقل می‌شود. زمین‌ساخت‌های صفحه‌ای یا رانش‌های قاره‌ای راهی برای آزادسازی گرمای زمین است. در فرآیند زمین‌ساخت‌های صفحه‌ای کل حوزه‌ی اقیانوس می‌چرخد. درنتیجه سرمای سطح خارجی را به داخل سوق می‌دهد و سمت داغ را به سطح می‌آورد و به این صورت انرژی داخل زمین به سمت بیرون آزاد می‌شود.

دانشمندان معتقدند زمین نسبت به امروز داغ‌تر و رادیواکتیوتر بوده است؛ بنابراین پرسش این است اگر هیچ زمین‌ساختی وجود نداشته، گرمای زمین کجا رفته است؟ زمین‌شناس‌ها در یک موقعیت دیگر از منظومه‌ی شمسی به‌دنبال ارائه‌ی یک توضیح متفاوت برای این پدیده هستند.

انتقال داغ

آیو، یکی از ۶۹ قمر مشتری، آتش‌فشانی‌ترین نقطه‌ی منظومه‌ی شمسی است و به‌گفته‌ی مورسی این قمر می‌تواند مدلی برای زمین اولیه باشد:

در قمر آیو، گرمای داخلی از طریق فعالیت آتش‌فشانی به سطح می‌رسد بنابراین فوران‌های زیادی در سطح این قمر رخ می‌دهند. این نظریه که به محبوبیت زیادی رسیده است زمین ناقل گرما نامیده می‌شود.

مورسی و همکاران، یک مدل منبع‌باز کامپیوتری از لیتوسفر ساخته‌اند که به پوسته و گوشته‌ی بالایی زمین تا عمق تقریبی ۲۰۰ کیلومتری می‌پردازد و این مدل ابزار کاملی برای مدل‌سازی مرگ زمین ناقل گرما به شمار می‌رود.

زمین ساخت ها

بیل با سرپرستی مورسی و کار با  کتی کوپر یکی از اساتید دانشگاه واشنگتن  از برنامه‌ای به نام UnderWorldبرای مدل‌سازی گذار اولیه‌ی زمین به زمین‌ساخت‌های صفحه‌ای استفاده کرد و بیشتر بر لایه‌ی نازک زمین سنگی به نام سرپوش انتقال داغ استفاده کرد که بیشترین بخش زمین ناقل گرما را پوشش می‌داد. پژوهشگرها با این کار موفق به حل دومین راز زمین‌شناسی شدند: چرا این بخش‌های زمین تحت تأثیر زمین‌ساخت‌های صفحه‌ای نبوده‌‌اند؟

راز دوم

با این‌که بیشترین بخش پوسته‌ی زمین به دلیل فعل و انفعالات زمین‌ساخت‌ها به‌طور پیوسته دچار خردشدگی، گداخت، برآمدگی و فرسایش شده است،  بعضی مناطق موسوم به کراتون‌ها در طی میلیاردها سال هیچ تغییر نداشته‌اند. نمونه‌هایی از این تغییرات سطحی زمین را می‌توان در استرالیا غربی، حوزه‌ی آمازون، آفریقای جنوبی و بخش‌هایی از کانادا مشاهده کرد. به‌گفته‌ی مورسی:

زمین‌ساخت‌ها یک ساختار بزرگ مثل هیمالیا را به‌وجود آورده‌اند که درنهایت دچار فرسایش می‌شوند؛ اما کراتون‌ها تغییر زیادی نداشته‌اند و می‌توانیم ساختار اصلی چهار میلیارد ساله‌ی آن‌ها را هنوز در بعضی نقاط مشاهده کنیم.

بخش‌هایی از استرالیا هم از کراتون‌های کهن ساخته شده‌اند و منبعی برای ثروت‌های معدنی ازجمله معادنسنگ‌آهن در غرب استرالیا هستند. به‌گفته‌ی مورسی نظریه‌ی انتقال داغ روش شکل‌گیری دقیق این سنگ‌ها را توضیح می‌دهد اما دلیلی برای استحکام آن‌ها نمی‌آورد.

کراتون‌های کهن منبع عظیم سنگ‌آهن هستند

لایه‌های ضخیمی از سنگ‌های آتش‌فشانی نقشه‌برداری شده‌اند و ثابت می‌کنند پوسته‌ی کراتونی در ابتدا از طریق فوران‌های متعدد آتش‌فشانی شکل گرفته است؛ اما مورسی می‌گوید این فرآیند می‌تواند لایه‌های ضخیم سنگی را شکل دهد درحالی‌که ضخامت کراتون‌ها به بیش از ۲۰۰ کیلومتر می‌رسد. بنابراین درزمانی شکل‌ گرفته‌اند که به ضخامت زیادی رسیده‌اند و استحکام زیادی داشته‌اند. به گفته‌ی بیل:

ضخامت بیش‌ ازحد کراتون‌ها در ابتدا بیش از ۵۰ سال قبل موردتوجه قرار گرفت؛ اما کسی قادر به حل راز این ضخامت نبود. در چند سال گذشته، همکاران ما در این پروژه ازجمله استاد کتی کوپر این فرضیه را ارائه دادند که کراتون‌ها منجر به افزایش ضخامت سنگ گوشته‌ی زیرین شده‌اند. برای رسیدن به چنین ضخامتی، به بخش قابل‌توجهی از سنگ گوشته‌ی شناور زیرین نیاز است؛ شاید این فرآیند بر اساس زمین‌ساخت شکل گرفته باشد و شاید هم‌زمان با شکل‌گیری کراتون رخ داده است.

یک راه‌حل ساده

پژوهشگرها این ایده‌ی جدید را با یک مدل کامپیوتری تست کردند. در شبیه‌سازی‌ها، کراتون‌ها در طول از حالت انتقال داغ به زمین‌ساخت‌ها تغییر شکل داده‌اند. به گفته‌ی مورسی:

این راه‌حل بسیار ساده است، زمین در طول گذار به زمین‌ساخت‌های صفحه‌ای، وارد یک واژگونی کامل می‌شود. زمین مقدار زیادی انرژی را برای میلیاردها سال ذخیره کرده است و سپس کل این انرژی در یک دوره‌ی کوتاه آزاد می‌شود. در این ویدیو مشاهده می‌کنید که سنگ باریک مسطح با یک واژگون‌سازی شدید در چند منطقه مچاله شده است و این فرآیند تکرار نمی‌شود، زیرا زمانی که زمین‌ساخت‌های صفحه آغاز می‌شوند، یک الگوی دیگر شروع می‌شود و این فشار مجددا افزایش پیدا نمی‌کند. پس درنهایت سنگ‌های بسیار قوی ساخته می‌شوند که میلیاردها سال دوام می‌آورند.



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

سنگ‌های مملو از آهن و مواد معدنی که در نزدیکی دریاچه‌ی باستانی مریخ یافت می‌شود، می‌تواند سرنخ‌های مهمی در مورد حیات در گذشته‌ی مریخ در خود داشته باشد.

 

 پژوهشگران می‌گویند، سنگ‌هایی که در بستر دریاچه شکل گرفته‌اند، بهترین مکان برای جستجوی شواهد فسیلی حاوی حیات چند میلیارد ساله در مریخ هستند. پژوهش جدیدی که به دنبال بررسی این نوع فسیل‌ها است، می‌تواند به یافتن شواهدی از موجودات ریز که به میکروب‌ها هم شناخته می‌شوند کمک کند. دانشمندان مدت‌ها است بر این باورند که مریخ، چهار میلیارد سال قبل، سیاره‌ای حامی حیات بوده است.

دانشمندان می‌گویند که سنگ‌های رسوبی از جنس گِل یا خاک رس فشرده احتمال بیشتری دارند که حاوی شواهد فسیلی حیات باشند. این سنگ‌ها مملو از آهن و مواد معدنی به نام سیلیس هستند که به حفظ فسیل‌ها کمک می‌کنند. تصور می‌شود که این سنگ‌ها در دوران نواکیان و هسپریان (بین سه تا چهار میلیارد سال قبل) شکل گرفته باشند. در آن زمان، سطح سیاره سرخ حاوی آب فراونی بوده که ممکن است، توانسته نوعی از اشکال زندگی را در خود جای دهد.

دانشمندان می‌گویند که سنگ‌های رسوبی مریخ، بهتر از سنگ‌های زمین حفظ می‌شوند. دلیل این امر این است که مریخ، درگیر صفحات تکتونیکی نیست که در طول زمان می‌تواند موجب از بین رفتن سنگ‌ها و فسیل‌های درون آن شود. همانطور که می‌دانید، صفحات تکتونیکی دائما در حال حرکت هستند و با برخورد این صفحات به هم پدیده‌های طبیعی به مانند زمین‌لرزه‌ها، آتش‌فشان‌ها و کوه‌ها و دیگر پدیده‌های شناخته شده‌ی زمین شناختی به وجود می‌آید.

پژوهشگران در پژوهش جدید خود پس از بررسی فسیل‌های مشابه زمینی، نتایج یافته‌های خود را در محیط شبیه‌سازی شده‌ی مریخ تکرار کردند تا امیدوارکننده‌ترین نواحی سیاره‌ی سرخ از لحاظ حضور حیات باستانی را شناسایی کنند. یافته‌های این تیم پژوهشی می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ناسا قرار دهد که هم‌اکنون در حال برنامه‌ریزی برای ماموریت مریخ‌نورد آینده خود، مریخ‌نورد ۲۰۲۰ است. ماموریت اصلی مریخ‌نورد ۲۰۲۰، شناسایی نواحی است که احتمالا دارای حیات باشند.

مریخ، چهار میلیارد سال قبل سیاره‌ای حامی حیات بوده است

 

از این رو، ماموریت مریخ‌نورد ۲۰۲۰، از لحاظ زمین‌شناختی نواحی خاصی را بررسی خواهد کرد که احتمالا در گذشته‌ای دور دارای میکروب‌های مریخ بوده‌اند و همچنین در اولویت بعدی به بررسی نواحی قابل سکونت سیاره سرخ خواهد پرداخت که مشخصا برای ماموریت‌های سرنشین‌دار آینده، اهمیت زیادی خواهد داشت.

سه محل مناسب فرود ماموریت مریخ‌نورد 2020 ناسا

سه محل مناسب فرود ماموریت مریخ‌نورد ۲۰۲۰ ناسا 

آژانس فضایی اروپا هم ماموریت مشابهی را در سال‌های آینده راه‌اندازی خواهد کرد. پژوهش اخیر که به رهبری پژوهشگری از دانشگاه ادینبور در اسکاتلند انجام شده، می‌تواند در انتخاب مکان‌های مناسب فرود هر دو ماموریت مهم باشد. همچنین می‌تواند به شناسایی بهترین مکان‌ها برای جمع‌آوری نمونه‌های سنگی مریخ کمک کند.

 

 

نواحی مناسب برای مریخ‌نوردهای آینده، باید دارای برخی شاخص‌های زمین‌شناختی باشد، از جمله تاریخچه حضور آب مایع در مریخ که از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر موارد برخوردار است. از این جهت، ناسا، سه محل مناسب برای فرود مریخ‌نورد آینده خود انتخاب کرده است که عبارتند از: تپه‌های کلمبیا (Columbia Hills، ناحیه‌ای که پیش از این مریخ‌نورد اسپیریت بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ اکتشافات مهمی را در آن انجام داد)، گودال جزیرو (Jezero Crater، ناحیه‌ای که تاریخچه‌ی غنی از حضور آب مایع داشته است) و ناحیه‌ی شمال شرقی سیرتیس (Northeast Syrtis، ناحیه‌ای به تصور دانشمندان در گذشته دارای حیات میکروبی بوده).

بهترین مکان برای جستجوی حیات سنگ‌های بستر دریاچه‌ی مریخ هستند

 

در این پژوهش که در ژورنال Geophysical Researchمنتشر شده، پژوهشگرانی از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، دانشگاه براون، موسسه فناوری کالیفرنیا، موسسه فناوری ماساچوست و دانشگاه ییل شرکت داشته‌اند.

دکتر شان مک‌ماهون، یکی از پژوهشگران این تیم از دانشکده فیزیک و اخترشناسی دانشگاه ادینبور، گفت:

سنگ‌ها و مواد معدنی زیادی در مریخ وجود دارند که می‌خواهیم در آن‌ها به دنبال شواهد فسیلی بگردیم، اما از آنجایی‌که نمی‌توانیم مریخ‌نورد را به همه‌ی این نواحی بفرستیم، در تلاش هستیم تا با توجه به بهترین اطلاعات موجود، امیدوارکننده‌ترین نواحی را اولویت‌بندی کنیم.



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

مشخصات فنی ون تمام برقی مرسدس‌بنز eSprinter شامل، شعاع حرکتی و قدرت نسخه‌های مختلف اعلام شد.

 

ون مرسدس‌بنز eSprinter، نسخه‌ی تمام برقی نسل جدید ون‌های اسپرینتر این برند آلمانی است که در اوایل سال ۲۰۱۸ رونمایی شد. بر اساس اطلاعات رسمی منتشر شده، این ون تمام برقی به پک‌های باتری ۴۱ یا ۵۵ کیلووات ساعتی و یک موتور الکتریکی با توان ۸۴ کیلووات مجهز است.

Mercedes Benz eSprinter / مرسدس بنز اسپرینتر

مدل مجهز به پک باتری ۴۱ کیلووات ساعت با ظرفیت بار ۱۰۴۰ کیلوگرم، توانایی طی کردن مسافتی حدود ۱۱۵ کیلومتر را با یک‌بار شارژ کامل دارد. مدل دیگر با پک باتری ۵۵ کیلووات ساعت، به‌دلیل وزن بیشتر ون ناشی از پک بزرگ‌تر باتری، با یک‌بار شارژ ۹۰۰ کیلوگرم بار را تا مسافتی حدود ۱۵۰ کیلومتر منتقل می‌کند.شعاع حرکتی اعلام شده با درنظر گرفتن تکمیل بودن ظرفیت بار و شرایط پایین بودن حرارت سیستم برقی محاسبه شده است. مدیران ارشد دایملر ادعا می‌کنند که ون eSprinter با داشتن شارژر ۷.۲ کیلووات ساعت، در زمان ۶ تا ۸ ساعت فول شارژ می‌شود. در صورت استفاده از شارژر سریع DC این زمان به ۴۵ دقیقه کاهش می‌یابد. برخلاف اسپرینتر استاندارد که در انواع طرح بدنه در دسترس است، مدل eSprinter تنها در طرح ون معمولی با سقف بلند و فضای بار سرپوشیده عرضه خواهد شد.

Mercedes Benz eSprinter / مرسدس بنز اسپرینتر

 

موتور برقی مرسدس eSprinter حدود ۱۱۲ اسب بخار قدرت و ۳۰۰ نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند. علاوه بر این امکان انتخاب مدل با نهایت سرعت ۸۰ یا ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت نیز وجود دارد. هر کدام از این دو مدل باتوجه به قدرت تولیدی و ظرفیت باتری، برای رانندگی در شهر یا بزرگراه‌ها مناسب هستند. مقامات دایملر معتقد هستند که باوجود قیمت بیشتر eSprinter در برابر مدل دیزل، هزینه‌های تعمیر و نگه‌داری و تخفیف‌های مالیاتی در کشورهای مختلف، به سود خریداران خواهد بود. قیمت مدل‌های مختلف مرسدس‌بنز eSprinter که درحال حاضر فقط برای بازار اروپا در نظر گرفته شده، هنوز اعلام نشده است.



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

فوجی‌فیلم X-T100‌، دوربینی توانمند و البته مقرون به‌صرفه‌ است تا شاهد رقابت جذاب آن با محصولات بدون آینه‌ی پاناسونیک، المپوس و سونی باشیم.

 

فوجی‌فیلم به تازگی از دوربین بدون آینه‌ی X-T100 رونمایی کرد. این دوربین میان‌رده با سنسور ۲۴.۲ مگاپیکسلی، سیستم تشخیص منظره‌ی پیشرفته، سیستم فوکوس خودکار تشخیص فاز، نمایشگر چرخان و منظره‌یاب الکترونیکی گزینه‌ی بسیار جذابی برای آن دسته از کاربرانی است که قصد هزینه‌ی زیاد برای خرید دوربین‌های گران‌تر فوجی‌فیلم را ندارند. 

فوجی فیلم X-T100

طراحی کلی X-T100‌ از همان زبان طراحی کلاسیک محبوب فوجی‌فیلم بهره می‌برد. بخش کلید‌های کنترلی پشت دستگاه نیز تا حد زیادی به برادران گران‌تر آن اعم از X-T‌20 شباهت دارد تا کاربران قدیمی محصولات فوجی‌فیلم در همان نگاه اول با دوربینی آشنا مواجه باشند. کلید‌های کنترل سرعت شاتر، جبران نوردهی در کنار دو حلقه‌ی کنترلی نامشخص (احتمالا قابل برنامه‌ریزی برای تغییر گشودگی دیافراگم و حالت عکاسی) باعث شده است تا دوربین جدید فوجی‌فیلم محصولی جذاب برای عکاسان حرفه‌ای باشد. در بدنه‌ی X-T100‌ تقریبا شاهد عدم حضور هرگونه گریپی هستیم تا استفاده‌ی طولانی از این دوربین کمی دشوار شود. منظره‌یاب الکترونیکی، صفحه‌‌نمایش چرخان و فلاش جهنده از دیگر قابلیت‌های تعبیه شده در دوربین جدید فوجی‌فیلم است.

فوجی فیلم X-T100

سنسور ۲۴ مگاپیکسلیAPS-C دوربین X-T100‌ پیش از این نیز در محصول رده‌ی ابتدایی X-A5 نیز به کار گرفته شده بود. این دوربین از آرایه‌ی رنگی X-Trans خاص فوجی‌فیلم که در دوربین‌های گران‌قیمت این برند به کار گرفته شده است، بهره نمی‌برد و از همان چینش بایر متداول سایر تولیدکنندگان دوربین‌های عکاسی بهره می‌برد. 

دوربین جدید فوجی‌فیلم قابلیت‌های ویژه‌ای به همراه ندارد. اما بزرگ‌ترین مشخصه‌ی این دوربین قیمت رقابتی آن است. جایی که دوربین‌های بدون آینه‌ی سونی قیمت بیش از ۸۰۰ دلار برای بدنه به همراه دارند، فوجی فیلم وارد بازه‌ی رقابتی دوربین‌های پاناسونیک و المپوس شده است.

فوجی‌فیلم X-T100‌ در سه رنگ مشکی، طلایی و نقره‌ای به بازار عرضه خواهد شد. این دوربین با کیت ۴۵-۱۵ میلی‌متری از اواخر ماه آینده‌ی میلادی (تیر ماه) با قیمت ۶۹۹ دلار به فروش خواهد رسید. قیمت بدنه‌ی دوربین نیز ۵۹۹ دلار تعیین شده است.

فوجی فیلم X-T100

 


تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

سونی a9 موفق شده تا عنوان بهترین دوربین سال را از طرف Camera Journal Press Club برای سال ۲۰۱۸ کسب کند.

 

باشگاه مجله‌های دوربین یا Camera Journal Press Club که بنیادی ۵۵ ساله متشکل از ۱۰ نشریه فعال و شناخته شده در حوزه‌ی عکاسی در کشور ژاپن است، دوربین سونی a9 را به عنوان بهترین دوربین سال ۲۰۱۸ میلادی انتخاب کرد.

این بنیاد یا باشگاه هر ساله بهترین محصولاتی را که طی ۱۲ ماه از اول آوریل تا اواخر مارس سال بعدی راهی بازار شده باشند، در حوزه‌های مختلف انتخاب می‌کند. تصمیم‌گیری در باشگاه مورد نظر که به اختصار CJPC خوانده می‌شود توسط ۵۳ نفر از اعضای آن انجام می‌شود که شامل سردبیران نشریه‌های عکاسی، متخصصان عکاسی، خبرنگاران و عکاس‌هایی است که در این حوزه فعالیت می‌کنند.

همانطور که اعلام کردیم، سونی a9 موفق شده تا عنوان بهترین دوربین سال ۲۰۱۸ را کسب کند. کمیته‌ی داوری علاوه بر انتخاب محصول جدید سونی به عنوان بهترین دوربین سال، از این دوربین تمجید کرده است: «به طور حتم a9 سونی یک دوربین جریان‌ساز است، چراکه دوربین سونی نشان داده که دوربین‌های آینده می‌توانند چه قابلیت‌هایی داشته باشند. سونی a9 مفهوم دوربین‌های بدون آینه را تغییر داده، بطوریکه این دوربین نشان داده که می‌تواند در حالت عکاسی از سوژه ثابت یا متحرک، تصاویر بسیار خوبی را ثبت کند. سونی a9 دوربینی است که نیازهای حرفه‌ای عکاسی را پوشش می‌دهد.

این باشگاه علاوه بر انتخاب بهترین دوربین، بهترین ابزارهای عکاسی، همچون لنز را نیز انتخاب می‌کند. برای مثال لنز ۱۷ میلی‌متری با دیافراگم f/1.2 الیمپوس با نام کامل Olympus M.Zuiko Digital ED 17mm f/1.2 PRO lens انتخاب شده است.

لنز الیمپوس

کمیته داوری دلیل انتخاب لنز الیمپوس را ثبت تصاویری با رزولوشن بالا در کنار بوکه‌های بسیار با کیفیت خوانده است. این لنز سریع دارای وایدترین زاویه‌ی دید بین لنز‌های الیمپوس با دیافراگم F/1.2 است. با وجود زاویه‌ دید بالا، این لنز قادر است در دیافراگم حداکثری  F/1.2 عمیق خوبی را نیز رصد کند.

در بین دوربین‌های DSLR، نیکون D850 موفق شده تا از نظر خوانندگان و منتقدان، عنوان بهترین دوربین را به‌ خود اختصاص دهد. نیکون D850 یک دوربین DSLR با بهره‌گیری از یک ویوفایندر اپتیکال در کنار یک آینه بازتابش بسیار سریع به عنوان یک دوربین خوب انتخاب شده است. CJPC به این نکته اشاره کرده که نیکون D850 دارای یک ویژگی خارق‌العاده برای انتخاب شدن به عنوان بهترین دوربین DSLR نیست، بلکه عملکرد خوب در کنار ویژگی‌هایی که آن را برای عکاسی در همه ژانرها مناسب می‌کند، باعث می‌شود تا دوربین نیکون عنوان بهترین دوربین را به خود اختصاص دهد.

نیکون دی ۸۵۰

دومین جایزه منتقدان به دوربین لوکس G9 PRO پاناسونیک اختصاص یافته است. براساس اطلاعات ارائه شده توسط CJPC، جی ۹ پاناسونیک تغییرات مثبت زیادی را به خود دیده است که از جمله‌ی این تغییرات مثبت می‌توان به کامل شدن فناوری Micro Four Thirds System اشاره کرد. تکنولوژی مورد نظر که به دوربین‌های پاناسونیک و الیمپوس اختصاص دارد، امکان ساخت دوربین‌های بدون آینه با لنز قابل تعویض را فراهم می‌کند.



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مایکروسافت با مجموعه‌ی محصولات جدیدی که به‌تازگی رونمایی کرده است، می‌خواهد با تغییر نحوه‌ی تعامل کاربران با دستگاه‌ها، خود را از دیگر شرکت‌ها متمایز کند.

 

یکی از عالی‌ترین تکنولوژی‌های به‌کاررفته در برنامه‌ی ورد، استفاده از غلط‌یاب املایی است که به کاربران در پیدا کردن اشتباهات املایی کمک می‌کند. اگر می‌خواهید میزان تغییری که مایکروسافت از زمان معرفی غلط‌یاب املایی به خود دیده‌ است با استفاده از یک شاخصِ واحد بسنجید، بهتر است به ویژگی‌ دیگری که در مجموعه‌ی نرم‌افزاری آفیس استفاده می‌شود، نگاهی داشته باشید.

این ویژگی که بررسی‌کننده‌ی قابلیت دسترسی (Accessibility Checker) نام دارد، مشکلات موجود در یک سند پاورپوینت یا ایمیل را مشخص می‌کند؛ مشکلاتی از قبیلِ تضاد رنگ یا عدمِ استفاده از حاشیه‌نویسی برای بخش‌هایی که نیاز به توضیح بیشتر دارند. این قابلیت بر یک اصل استوار است که ایده‌آل‌گرایی نام دارد.

کنترلر ایکس باکس برای افراد معلول

نکته‌ی قابل‌ توجه درباره‌ی ویژگی Accessibility Checker، وجود آن در مجموعه‌ی نرم‌افزاری آفیس از سال ۲۰۱۰ است؛ اما به‌ دلیل جایگذاری این ویژگی در لابه‌لای منوهای تودرتو، کاربران هیچگاه به این قابلیت دست نیافتند. حال مایکروسافت با پی‌ بردن به این امر، قابلیت یادشده را در نسخه‌ی ۲۰۱۶ به محیط اصلی آفیس آورده که باعث افزایش پنج برابری استفاده کاربران از این ویژگی شده است. در ماه‌های آینده شاهد قدم بزرگ بعدی برای این ویژگی خواهیم بود؛ زیرا قرار است Accessibility Checker به‌صورت فراگیر و دائم، در پس‌زمینه‌ی تمام اپلیکیشن‌های آفیس اجرا شود؛ بنابر این اسناد آفیس اعم از ارائه‌های پاورپوینت، صفحه‌گسترده‌های اکسل و پرونده‌های متنی ورد، بیش‌از پیش برای افراد قابل‌ خواندن خواهد بود.

این لحظه، بی‌شک نقطه‌ی عطفی در حوزه‌ی طراحی و فناوری خواهد بود؛ زیرا این موضوع را بیان خواهد کرد که دیگر «سهولت» و «اتوماسیون» استراتژی درستی برشمرده نمی‌شود؛ بلکه از این پس گنجاندن ایده‌های طراحی که شامل کاربران خاص (به‌عنوان نمونه، کاربرانی که دارای ناتوانی‌ جسمی هستند) می‌شود در مرکز توجهات قرار خواهد گرفت.

حال به‌ واسطه‌ی مجموعه‌ی محصولات جدیدی که مایکروسافت در طول دو هفته‌ی گذشته در معرض دید عموم گذاشته است، این شرکت شروع به نمایش ایده‌های ذهنی خود در چند دهه گذشته می‌کند. یکی از محصولات مورد بحث شامل کنترلر جدید ایکس‌باکس وان می‌شود که به‌ لطف استفاده از دکمه‌های بزرگ و مسطح، به کمک بیماران مبتلا به پاراپلژی می‌شتابد که فلج کامل عضلانی را به همراه دارد. این بیماری اغلب در پاها و تن نمود بیشتری پیدا می‌کند و تنها اندامی که از آن در امان قرار دارد، دست‌ها هستند. دستاوردهای اخیر مایکروسافت در این زمینه تنها به مورد فوق خلاصه نمی‌شود بلکه آن‌ها به‌تازگی از تکنولوژی جدیدی رونمایی کرده‌اند که توانایی تشخیص صدای سخنران و یادداشت‌برداری از صحبت‌هایش را دارا است؛ همچنین اپلیکیشن جدید این شرکت با نام «Seeing AI» از طریق شناسایی اجسام پیرامون، به یاری افراد نابینا و کم‌بینا می‌شتابد.

حال سؤال اینجاست که هدف از ساخت قابلیت Accessibility Checker چیست؟ هدف ارائه‌ی راهکارهای نوین به افرادی است که از ناتوانی‌های جسمی رنج می‌برند تا دوباره‌ بتوانند نیروی کارآمدی خود را به‌دست آورند؛ اما این مهم از طریق گنجاندن ویژگی‌های مخصوص در محصولات محقق می‌شود.

Jenny Lay-Flurrie

جنی لایفری

ملاقات با رهبر بخش Accesibility

جنی لایفری، مغز متفکر بخش Accesibility می‌گوید: 

اگر به دو یا سه سال قبل برگردم، زمانی را به‌خاطر می‌آورم که تصمیم بر این شد تا به‌عنوان یک شرکت، به‌صورت آگاهانه تصمیم‌گیری کنیم تا این کار را از طریق بهتری انجام دهیم. این تصمیم‌گیری از جهات بسیاری، منطقی به‌نظر می‌رسد؛ زیرا با یک بازار عظیم روبه‌رو هستیم. این موضوع که همواره جمعیتِ بیش از ۱ میلیارد نفریِ معلولانِ جهان، جزو اقلیت برشمرده می‌شوند، من را آزار می‌دهد.

تا قبل از اینکه لایفری من را آگاه کند، ابداً خبر نداشتم که برای مکالمه‌ی تلفنی، وی از مترجم ASL‌ (تکنولوژی‌ که از طریق ترجمه به زبان اشاره، به کمک افراد کم‌شنوا یا ناشنوا می‌شتابد) یاری می‌گیرد. استفاده فراگیر از چنین تکنولوژی‌هایی بی‌شک نقش مثبت در افزایش کارایی افراد کم‌توان دارد. بر اساس آخرین آمار جهانی، نرخ بیکاری در افرادی که دارای ناتوانی‌های جسمی هستند، ۲ برابر بیشتر از اشخاص عادی است.

جنی لایفری، کارِ خود در مایکروسافت را ۱۳ سال پیش با فعالیت روی پروژه‌ی هات‌میل آغاز کرد؛ اما مدتِ زیادی نگذشت تا وی توانست گروهی از کارمندان ناتوانِ مایکروسافت را گردِ هم جمع کند. او برای یک‌دهه، سرپرستی این گروه را برعهده داشت و در این مسیر، با ساتیا نادلا، مدیرعامل فعلی مایکروسافت نیز دیدارهایی داشت. در آن زمان که نادلا هنوز سکان هدایت ردموندی‌ها را به‌دست نگرفته بود، رهبری و هدایت این گروه از کارمندان مایکروسافت را برعهده داشت. اکنون نادلا و لایفری به تعاملشان همچنان ادامه می‌دهند.

کنترلر ایکس باکس وان

رویه‌ی مایکروسافت امروزی به‌گونه‌ای پیش می‌رود که شعار مشهورش، یعنی «توانمندی افراد مختلف» به حقیقت بدل می‌شود. لایفری می‌گوید که او در طول سال، بیش از ۳۰۰ هزار تماس از افرادی دریافت می‌کند که به یاری و کمک نیاز دارند.

 

کنترلر تطبیق‌پذیر ۱۰۰ دلاری مایکروسافت که به‌تازگی رونمایی شد، نمود بارز عملکرد مایکروسافت در این حوزه است. همان‌طور که احتمالاً می‌دانید، کنترلر استاندارد ایکس‌باکس به‌دلیل بزرگی و دکمه‌‌های کوچک، توسط افراد ناتوانِ جسمی غیرقابل استفاده است؛ زیرا افراد برای استفاده از این کنترلر، باید انگشتانی چابک داشته باشند. حال محصول جدید تیمِ ایکس‌باکس آمده تا این مشکل را برای افراد یادشده، حل کند. به‌لطف معماری این دستگاه، شما به‌جای اینکه این کنترلر را در دستان خود بگیرید، می‌توانید روی میز قرار داده و از طریق دو صفحه‌ی بزرگی که روی آن قرار دارند، بی‌نیاز از انگشتان و با کمک مشت، اقدام به کنترل بازیتان کنید. نکته‌ی مثبت دیگری که درباره‌ی این محصول وجود دارد، امکان برنامه‌ریزی آن است؛ بدین ترتیب، از طریق ۱۹ درگاهی که در پشت کنترلر قرار گرفته می‌توانید با توجه به شرایط‌ مختلف ناتوانی، استفاده‌ی خاصِ خود را از این دستگاه ببرید.

آسان‌سازی کارها برای افراد کم‌توان یا ناتوان

سازمان بهداشت جهانی ناتوانی را اینگونه تعریف می‌کند: «وجود نقص یا مشکل در کارکرد و ساختار بدن؛ محدودیت یا مشکلی که فرد در انجام فعالیت‌ با آن مواجه می‌شود.»

بدین ترتیب، معلولیت نباید به عنوان یک نقص در سلامت بدن دیده شود. همان‌طور که لایفری توضیح می‌دهد، «معلولیت به معنای عدم انطباق بین شخص با محیط پیرامونش است.»

او می‌گوید:

باور دارم که تکنولوژی می‌تواند به مانندِ یک پل و ابزارِ توانمندسازی، به کمک افراد بشتابد. این بدان معنی نیست که به دنبال جایگزینی سگ‌ها، قوطی‌ها یا مفسرها باشید؛ بلکه باید از ابزار دیگری در جعبه ابزار نیز کمک بگیریم.

به‌طور مشخص، مایکروسافت آینده‌ای را متصور می‌شود که در آن افرادِ دارای ناتوانی‌های جسمی می‌توانند یک شغل مناسب پیدا کرده و به فعالیت در آن ادامه دهند. لایفری با تأیید این موضوع می‌گوید:

مایکروسافت به دنبال آن است که مردم قدرت انتخاب داشته باشند و با توجه به تنوع‌، به‌لطف استفاده از ژاکتی که از تکنولوژی‌های جدید لبریز است، مصاحبه‌های کاری جدید را دنبال کنند.

درست در همین کنفرانس بیلدِ گذشته، او متوجه حضور یکی از همکاران ناشنوایش در کنفرانس شد؛ اما به‌دلیل استفاده از رونوشت‌های آنی روی صفحه‌نمایشِ سالن به کمک تکنولوژی‌ مایکروسافت، وی نیز می‌توانست مانند دیگر حضار، متوجه موضوعات موردبحث شود.

در بهترین حالت، کارمندان مایکروسافت هنگام توسعه‌ی ابزارهای یادشده، افرادی را در نظر گرفته‌اند که دارای ناتوانی‌های خاص هستند؛ اما این بدان مفهوم نیست که دیگر افراد نتوانند از دستاوردهای جدید ردموندی بهره‌ای ببرند. این شرکت باور دارد که توسعه‌ی محصولاتِ جدید با درنظر گرفتنِ این افراد، به رشد خلاقیت کمک می‌کند؛ از این‌ رو‌ آن‌ها از مزیت رقابتی در بازار برخوردار خواهند بود.

او در ادامه‌ی صحبت‌هایش می‌گوید:

ممکن نیست که همه‌ی سناریو‌ها را در نظر بگیریم تا همه‌ی افراد پوشش داده شوند؛ اما من فکر می‌کنم که طراحی با در نظر داشتنِ ناتوانی‌ها، راه‌های جدیدی را برای نوآوری باز می‌کند که در نهایت به همه‌ی ما کمک خواهد کرد. تکنولوژی‌های بسیاری تاکنون برای افراد نابینا توسعه‌ داده‌ شده که در ظاهر، سودی به من که شخصی ناشنوان هستم، نمی‌رساند؛ اما از طرفی دیگر، این را هم باید در نظر داشت که همه‌ی افراد دوست دارند در جریان صحبت‌های رد و بدل شده در ملاقات‌ها قرار گیرند.

از او درباره‌ی اهداف بلند مدتش و جایگاهی که دوست دارد مایکروسافت را در پنج سال آینده در آن‌جا ملاقات کند، پرسیدیم. او با کمی تردید پاسخ داد:

امیدوارم اینجا نشسته باشم و از تکنولوژی‌هایی استفاده کنم که می‌توانند در فرآیند یادیگری کدنویسی کمک کنند؛ تکنولوژی‌هایی که در مصاحبه‌های شغلی به یاری بیایند و از طریق آن‌ها بشود به تحصیلات دانشگاهی دست پیدا کرد. همچنین فکر می‌کنم که فرصت فوق‌العاده‌ای در حوزه‌ی سلامت روان وجود دارد. باور دارم که از این طریق می‌توان افرادی که دارای اضطراب بیش‌ازحد و اختلال PTSD هستند، توانمند ساخت.

حال باید به نظاره نشست و دید که آیا مایکروسافت می‌تواند آرامش را به افراد کم‌توان یا ناتوان هدیه کند؟



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

گالیلئو گالیله، دانشمند ایتالیایی بود که با نظریات انقلابی خود در علوم متنوع، خود را به عنوان یکی از پایه‌های انقلاب علمی مدرن تثبیت کرد.

 

گالیلئو گالیله (Galileo Galilei) دانشمند ایتالیایی بود که مانند بسیاری از دانشمندان هم‌عصر خود به دلیل مطالعه و تحقیقات، لقب همه‌چیزدان یا (Polymath) را یدک می‌کشید. گالیله را می‌توان یکی از عناصر اصلی گذار از فلسله‌ی سنتی طبیعی به علوم مدرن نامید. او همچنین رنانس علمی را به سمت انقلاب علمی هدایت کرد.

نظریات گالیله در علوم مختلف مخصوصا نجوم، او را به فردی ساختارشکن در دوران خود تبدیل کرده بود. او یکی از طرفداران اصلی نظریه‌ی خورشید مرکزی و همچنین نظریه‌ی مرکزیت کوپرنیک بود که در دوران خود، مخالفانی سرسخت در جامعه‌ی منجمان داشت. ادعای گالیله سرانجام توسط دادگاه تفتیش عقاید مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت حکم ارتداد برای این دانشمند بزرگ صادر شد.

گالیله پس از صدور حکم ارتداد در سال ۱۶۳۲، سال‌های باقی عمر را در منزل زندانی بود. او در سال‌های زندان یکی از برترین کتاب‌های خود را با نام The Two Sciences تالیف کرد. گالیله در این کتاب به شرح دو علم اصلی مورد مطالعه‌اش پرداخت که امروزه با نام مکانیک و مقاومت مصالح شناخته می‌شوند.

 

زمینه‌های مورد مطالعه و تحقیق گالیله بسیار متنوع بودند و به همین خاطر لقب پلی‌مث به او داده شده است. او از سرعت، شتاب، جاذبه، سقوط آزاد تا اصل نسبیت، اینرسی و حرکت پرتابه‌ای را مورد مطالعه قرار می‌داد. گالیله تحقیقاتی نیز در علوم کاربردی داشت. او مواردی همچون اصول حرکت آورنگی و تعادل هیدرواستاتیکی را تدوین کرد. اختراعات این دانشمند ایتالیایی نیز مواردی همچون دماسنج، تلسکوپ و تعدادی قطب‌نمای نظامی را شامل می‌شوند.

گالیله با استفاده از تلسکوپ، به مطالعات نجومی می‌پرداخت. از کشفیات او در زمینه‌ی کشف پدیده‌های نجومی می‌توان به فازهای نوری سیاره‌ی زهره، قمرهای بزرگ سیاره‌ی مشتری، حلقه‌ی زحل و همچنین بررسی لکه‌های خورشیدی اشاره کرد.

گالیله به خاطر مطالعات متنوع در علومی همچون نجوم، فیزیک، مهندسی، فلسفه و ریاضیات، القاب «پدر اخترشناسی رصدی»، «پدر فیزیک مدرن»، «پدر روش‌های علمی» و حتی «پدر علم» را یدک می‌کشد.

گالیلئو گالیله

یکی از مشهور ترین پرتره‌های گالیله اثر Justus Sustermans

تولد و تحصیل

گالیلئو گالیله در ۱۵ فوریه‌ی سال ۱۵۶۴ در شهر پیزا ایتالیا متولد شد. او اولین فرزند از یک خانواده‌ی ۶ فرزندی بود. پدرش وینچنزو گالیله، موسیقی‌دان بود و مادرش جولیا آماناتی نام داشت. نام گالیلئو ریشه‌های مختلفی در نیاکان او و همچنین رسوم ملت ایتالیا در دوران رنسانس داشته است.

گالیلئو در سال‌های کودکی در کنار پدرش ساز لوت را آموخت. در کنار یادگیری موسیقی، گالیلئو از پدرش مفاهیمی همچون درک آزمایشات تجربی، اندازه‌گیری موسیقایی ریتم و زمان و مواردی از این دست را آموخت که مجموعه‌ای از آموزه‌های ریاضی و تجربی را شامل می‌شد.

آشنایی با موسیقی، ریتم و تنظیم سازها، اولین پله‌ها برای مطالعات علمی ریاضی را تشکیل داد

خانواده‌ی گالیله زمانی که او هشت ساله بود به فلورانسنقل مکان کردند. البته گالیلئو در پیزا ماند و نزد یاکوبو بورجینی به تحصیل پرداخت. پس از آن او به کلیسایوالومبروسا رفت که در ۳۰ کیومتری فلورانس قرار داشت. گالیلئو در سال‌های جوانی تمایل زیادی به حضور در مجامع مذهبی کلیسا داشت اما به اصرار پدرش، برای ادامه‌ی تحصیل به دانشگاه پیزا رفت تا در علوم پزشکی تحصیل کند.

تنوع مطالعاتی گالیله از همان سال‌های ابتدایی تحصیل در دانشگاه آغاز شد. او در خلال مطالعه‌ی پزشکی به پدیده‌های اطراف خود نیز دقت می‌کرد. یکی از اولین کشفیات علمی گالیله، حرکت آونگی است. او روزی در خلال مطالعه متوجه حرکت لوستری بر اثر نیروی باد شد و به نظم حرکتی آن دقت کرد. گالیله متوجه شد که صرف‌نظر از نیروی وارده به لوستر، حرکت رفت و برگشتی آن زمانی ثابت خواهد داشت.

او به سرعت به خانه رفت و با آزمایشی ساده، دو آونگ با طول یکسان ساخت و آنها را در دامنه‌های حرکتی متفاوت به حرکت درآورد. در نهایت گالیله متپجه شد که زمان حرکت آونگی ارتباطی با دامنه‌ی آن ندارد. حدود یک قرن بعد، کریستیان هویگنس، دانشمند هلندی با مطالعه‌ی دقیق‌تر حرکت آونگی توانست فرمولی دقیق برای زمان آن تدوین کند.

با وجود علاقه‌ی زیاد گالیله به ریاضیات، به‌خاطر درآمد پایین ریاضی‌دانان نسبت به پزشکان، از مطالعه در این زمینه منع می‌شد. به‌هرحال او پس از اصرار زیاد موفق شد تا پدرش را برای تغییر مسیر مطالعه از پزشکی به ریاضیات قانع کند. این تغییر مسیر شروع دوران درخشان مطالعات گالیله بود.

گالیله علاوه بر ریاضیات به مطالعه‌ی فلسفه‌ی ارسطویی نیز علاقه‌مند بود و زمان زیادی را به آن اختصاص می‌داد. او در سال ۱۵۸۵ تحصیل در دانشگاه را رها کرد و چند سالی را به تدریس خصوص نجوم و ریاضیات در فلورانس و شهر سینا پرداخت. در خلال این سال‌ها او مطالعاتی روی تعادل هیدرواستاتیکی داشت و مقاله‌ای تحت عنوان «تعادل کوچک» در مورد آن تالیف کرد. 

تدریس و مطالعات علمی

اولین اختراع گالیلئو، یک ترموسکوپ بود که به‌عنوان نسل اولیه‌ی دماسنج‌های کنونی شناخت می‌شود. او سپس کتابی در زمینه‌ی تعادل هیدرواستاتیکی منتشر کرد. گالیله علاوه بر مطالعات علمی در هنر نیز فعالیت‌هایی جدی داشت. رشته‌ی Disegno در هنر که به‌نوعی به معنای هنرهای زیبا در فارسی است، یکی از زمینه‌های فعالیت او بود که در سال ۱۵۸۸، کرسی تدریس در دانشگاه هنرهای تجسمی در فلورانس را برایش به ارمغان آورد. او در این دانشگاه در رشته‌های سایه‌روشن و پرسپکتیو تدریس می‌کرد.

برج پیزا و گلوله‌های توپ جنگی از وسایل آزمایشی گالیله برای درک سقوط آزاد بود

علاقه‌ی شدید گالیله به هنرهای شهر فلورانس و آثار هنرمندان دوره‌ی رنسانس در این شهر، او را به عقاید زیبایی‌پرستی رساند. یکی از دوستان نزدیک گالیله در این زمان، نقاش مشهور لودوویکو کاردی معرورف به چیگولیبود که بعدا در یکی از نقاشی‌هایش، مطالعات مداری گالیله را ترسیم کرد.

برج پیزا

برج پیزا، محل مطالعه‌ی گالیله در زمینه‌ی سقوط آزاد

گالیله در سال ۱۵۸۹ برای تدریس ریاضیات وارد دانشگاه پیزا شد. اولین بیوگرافی‌های نوشته شده در مورد گالیله شهادت می‌دهند که او مطالعه روی سرعت سقوط آزاد اجسام را در این شهر و از برج کج پیزا شروع کرده است. او اجسام مختلفی را از روی این برج به پایین پرتاب می‌کرده تا اثبات کند که سرعت سقوط اجسام سنگین رابطه‌ی مستقیمی با وزن آنها ندارد. او مقاله‌ی On Motion را نیز در همین دوران در مورد حرکت اجسام نوشت و اولین نشانه‌ها از مخالفت با روش علمی ارسطو و همراهی با ارشمیدس را در خود نشان داد. گالیله در یافته‌های خود در مورد سقوط آزاد به این حقیقت رسید که بدون وجود مقاومت هوا، سرعت سقوط آزاد اجسام با یکدیگر برابر خواهد بود.

در سال ۱۵۹۱ گالیله پدرش را از دست داد و مجبور شد تا سرپرستی برادر کوچترش مایکل‌آنجلو را نیز بر عهده بگیرد. به همین دلیل او در سال ۱۵۹۲ به دانشگاه پادوا رفت تا درآمد خود را نیز افزایش دهد. البته اظهارنظرهای گالیله بر ضد ارسطو نیز در این نقل مکان بی‌تاثیر نبودند. گالیله تا سال ۱۶۱۰ در این دانشگاه به تدریس هندسه، ریاضیات و نجوم پرداخت.

تلسکوپ گالیله

در بهار سال ۱۶۰۹ تغییر مسیری مهم در زندگی علمی گالیله اتفاق افتاد. او خبرهایی از اختراع یک وسیله‌ی علمی برای مشاهده‌ی اجسام دور در کشور هلند دریافت کرد. کنجکاوی گالیله و مطالعه در مورد تلسکوپ باعث شد که او به‌تنهایی تلسکوپی را اختراع کند. روش کار او نیز شبیه به دیگران بود اما تفاوت اصلی در این بود که گالیله به سرعت روند بهبود عملکرد تلسکوپ و لنزها را نیز فراگرفت و با تولید لنزهای بهتر، تلسکوپی قوی تولید کرد.

گالیلئو گالیله

طرح یکی از تلسکوپ‌های گالیله

این دانشمند ایتالیایی اولین کسی بود که با تلسکوپ فضا و سیاره‌ها را مطالعه کرد

در آگوست همان سال گالیله تلسکوپ خود مجهز به بزرگنمایی هشت برابری را به مجلس سنای ونیز ارائه کرد و به‌خاطر دستیابی به این اختراع مهم، شغلی مادام‌العمر در پادوا و افزایش دوبرابری حقوق را دریافت کرد. مشاهده‌ی اجرام فضایی توسط دانشمند ایتالیایی در این سال افزایش یافت و اولین کشف، مربوط به شناخت سطح سخت کره‌ی ماه بود. گالیله تصاور مشاهده شده از ماه در تلسکوپ را ترسیم کرد و اثبات کرد که سطح این کره بر خلاف تصور سنتی نرم نیست.

کشف بعدی گالیله در مشاهده‌ی فضا، قمرهای چهارگانه‌ی مشتری بود. علاوه بر آن او به این حقیقت رسید که تلسکوپ ستاره‌های بیشتری نسبت به چشم غیرمسلح نشان می‌دهد. این کشف، حقایقی بزرگ از دنیای نجوم را پیش روی محققان قرار داد. گالیله قمرهای کشف شده را در کتاب خود با نام «پیام‌رسان‌های ستاره‌ای» تشریح کرد و این کتاب را به دوک بزرگ توسکانی (محل تولدش)، کاسیمو دمدیچی تقدیم کرده و قمرها را نیز به نام این خانواده، Medicean Stars نام نهاد.

یکی دیگر از اجرام فضایی که احتمالا توسط گالیله کشف شده، سیاره‌ی نپتون است. این احتمال از مطالعه‌ی یادداشت‌های او استخراج شده است. در زمان او سیاره‌های عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل کشف شده بودند. او متوجه جرمی دیگر شد که بر خلاف ستاره‌ها، حرکت می‌کرد. البته درگیری‌های گالیله مانع از تکمیل این تحقیق شد و سیاره‌ی نپتون تا سال ۱۸۴۶ کشف نشده باقی ماند.

دوران تدریس در دانشگاه پادوا دوران طلایی تحقیقات دانشمند ایتالیایی بود. او در این دوران در علوم پایه مانند مکانیک، حرکت و نجوم دستاوردهایی داشت و علاوه بر آن، در علوم کاربردی همچون مقاومت مصالح و رصد تلسکوپی نیز فعالیت‌هایی جدی از خود نشان داد.

لکه‌های خورشیدی

مطلالعات و رصدهای گالیله در سال‌های حضور در پادوا، او را دانشمندی مشهور تبدیل کرده بود که زندگی شرافتمندانه‌ای نیز داشت. او پیش از ترک پادوا متوجه ظاهر عجیب سیاره‌ی زحل شده بود که در مطالعات بعدی، حلقه‌های این سیاره را دلیل این ظاهر نامید. از دیگر پدیده‌های مشاهده شده در این دوران، فازهای مختلف سیاره‌ی زهره بود که شبیه به قمر زمین تغییر می‌کرد. اگرچه این کشفیات ارتباطی به حرکت زمین به دور خورشید نداشتند اما به نوبه‌ی خود، این نظریه را در ذهن گالیله تقویت کردند و تمرکز مطالعاتی او را به منظومه‌ی شمسی تغییر دادند.

گالیلئو گالیله شاینر

کریستوف شاینر در حال مطالعه‌ی لکه‌های خورشیدی

گالیله لکه‌های خورشیدی را جسبیده به سطح یا نزدیک خورشید می‌دانست

پس از مدتی مطالعه و مباحثه در مورد منظومه‌ی شمسی و دیگر زمینه‌های تحقیقاتی، گالیله مناظره‌‌ای علمی در مورد لکه‌های خورشیدی با دانشمند آلمانی کریستوف شاینرترتیب داد. نتیجه‌ی این مناظره، کتاب گالیله در مورد لکه‌های خورشیدی با نام Letters on Sunspots بود که در سال ۱۶۱۳ منتشر شد. در این مناظره شاینر اعتقاد داشت که لکه‌های خورشیدی، اجرامی در حال دوران حول خورشید هستند و گالیله، این لکه‌ها نزدیک یا چسبیده به سطح خورشید می‌دانست.

تئوری جزر و مد

کاردینال رابرت بلارمینه در سال ۱۶۱۵ در مقاله‌ای عنوان کرد که نظریه‌ی مرکزیت کوپرنیک یا خورشیدمحوری برای تایید نیاز به مطالعات دقیق فیزیکی دارد. گالیله ادعا می‌کرد که مطالعات و نظریاتش در مورد پدیه‌ی جزر  و مد، به‌عنوان اثباتی بر حرکت زمین قابل استفاده هستند. گالیله ادعا می‌کرد که جزر و مد به خاطر حرکت آب‌های اقیانوس‌ها ایجاد می‌شود. او حرکت آب‌ها را نیز متاثر از حرکت زمین به دور مدار خودش و همچنین حرکت به دور خورشید بیان می‌کرد.

گالیله ادعای خود را در سال ۱۶۱۶ به‌صورت نظریه‌ای علمی برای کاردینال اورسینی ارائه کرد. چالش اصلی نظریه‌ی گالیله این بود که در صورت صحت آن، باید تنها یک جزر و مد در طول روز اتفاق می‌افتاد. این در حالی بود که گالیله و همکارانش از غلط بودن این ادعا اطلاع داشتند. به هر حال گالیله از پذیرفتن کامل این اشکال خودداری می‌کرد و دلایل دیگر همچون شکل و ابعاد دریاها را در آن دخیل می‌دانست. علاوه بر آن او با نظریه‌ی یوهانس کپلر، منجم آلمانی مبنی بر تاثیر ماه روی جزر و مد نیز مخالف بود. آلبرت اینشتین بعدها عنوان کرد که دلیل سرسختی گالیله روی این ایده‌ی اشتباه، به احتمال زیاد با هدف تاکید روی نظریه‌ی حرکت زمین بوده است.

گالیلئو گالیله

تصویر گالیله از لکه‌های خورشیدی

نظریه‌ی ستاره‌های دنباله‌دار و کتاب Assayer

در سال ۱۶۱۹، گالیله مباحثات سختی با پدر اورازیو گراسی، از کشیش‌های دانشمند ایتالیایی داشت. گراسی استاد دانشکده‌ی مذهبی رومانو بود. اختلاف نظر این دو دانشمند ابتدا بر سر نظریه‌ی پیدایش ستاره‌های دنباله‌دار بود. اما در سال ۱۶۲۳ که کتاب گالیله با نام The Assayer چاپ شد، این اختلاف نظر وسیع‌تر شده و مفاهیم اساسی علم را شامل شد.

کتاب Assayer و بحث پیرامون ستاره‌های دنباله‌دار، شروع درگیری با کلیسا بود

کتاب گالیله منبعی از ایده‌های او در مورد یادگیری و تمرین علوم بود. این کتاب به عنوان بیانیه‌ای علمی از این دانشمند نیز شناخته می‌شود. به‌هرحال پس از انتشار این کتاب، گراسی باز هم به اظهار نظر در برابر گالیله ادامه داد و در مقاله‌ای ناشناس، به تشریح موجودیت ستاره‌ی دنباله‌دار پرداخت. از نظر او ستاره‌ی دنباله‌دار یک جسم آتشین بود که در مداری بسیار بزرگ و دور از کره‌ی ماه در حرکت بود. 

یکی از شاگردان گالیله با مشارکت او مقاله‌ای در برابر گاسینی تالیف کرد. ماریو گویدوچی، به کمک گالیله به شرح اشتباهات نظریه‌ی گاسینی پرداخت و البته هیچ ایده‌ای برای تشریح ستاره‌های دنباله‌دار ارائه نکرد. مقاله‌ی این استاد و شاگرد، توهین‌هایی به نظریات دانشمندان پیشین و دانشمندان مذهبی آن زمان نیز داشت و البته بسیاری از ایده‌های داخل آن از نظر علوم کنونی اشتباه بود.

به‌هرحال مجادله‌ی این دو دانشمند در سال‌های بعدی گسترش یافت و بسیاری کشیش‌های یزوئیت (انجمن عیسی) به مخالفت با گالیله پرداختند. گالیله و همکارانش معتقدند تمامی مشکلات بعدی ایجاد شده برای او، در اثر این اختلاف نظر و بحث جدی با دانشمندان کلیسا بوده است.

گالیلئو گالیله

طرح گالیله از منظومه‌ی شمسی با مرکزیت خورشید

نظریه‌ی خورشید مرکزی و محاکمه‌ی گالیله

در دوران قرون وسطی و سلطه‌ی کلیسا در مجامع علمی، نظریه‌ی زمین‌مرکزی یا Geocentric رواج داشت که زمین را مرکز هستی و دیگر اجرام آسمانی را در حال گردش به دور آن تصور می کرد. نظریه‌ی دیگر ترکیبی از زمین مرکزی و خورشیدمرکزی بود که Tychonic نام داشت. پس از این زمان، نیکولاس کوپرنیکوس در قرن شانزدهم نظریه‌ی خورشیدمرکزی را تشریح کرده و با قدرت از آن دفاع کرد.

تیکونیک tychonic

نظریه‌ی ترکیبی Tychonic

پس از مرگ کوپرنیکوس و پیش از مطالعات گالیله، نظریه‌ی خورشیدمرکزی و سیستم منظومه‌ی شمسی شهرت زیادی نداشت. پس از اظهارنظرهای گالیله نیز مخالفان متعددی از دانشمندان کلیسا تا منجمان در برابر او قد علم کردند. یکی از مخالفان اصلی گالیله و کوپرنیکوس، تیکو برا بود که نظریه‌ی تیکونیک را تشریح کرده بود. او پدیده‌ی اختلاف منظر ستاره‌‌ای یا Stellar Parallax را نتیجه‌ی نظریه‌ی کوپرنیک می‌دانست و معتقد بود تا مشاهده نشدن آن نمی‌توان این نظریه را تایید کرد. هرچند کوپرنیک پیش از مرگ توضیحی برای این پدیده داده بود اما باز هم دانشمندان از نبود اثبات قابل مشاهده برای آن، به منظور مخالفت با نظریه‌ی خورشید مرکزی استفاده می‌کردند.

مخالفت‌های کلیسا با گالیله و نظریه‌اش نیز با توجه به آیات انجیل انجام می‌گرفت. کلیسا معتقد بود در آیات انجیل به ثابت بودن زمین و غیرقابل حرکت بودن آن اشاره شده است. از طرفی گالیله نظریات خود را با توجه به مشاهدات اخترشناسی‌اش در سال ۱۶۰۹ بیان می‌کرد. در دسامبر سال ۱۶۱۳، دوک اعظم فلورانس در نامه‌ای به یکی از شاگردان گالیله عنوان کرد که آیات انجیل خلاف نظریه‌ی آنها را بیان می‌کند. محققان این نامه را از روی کنجکاوی و با لحنی دوستانه تفسیر کرده‌اند.

به هر حال گالیله در نامه‌ی به شاگردش بندتو کاستلی برای او توضیح داد که نظریات آنها مخالفتی با انجیل ندارد. تنها تفاوت این است که انجیل بر اساس اعتقاد و اخلاقیات نوشته شده و مبنایی علمی ندارد. اگرچه این نامه منتشر نشد، اما به طور وسیعی گسترش یافت.

گالیلئو گالیله

محاکمه‌ی گالیله در دادگاه تفتیش عقاید رم

دادگاه تفتیش عقاید رم، این دانشمند را از هرگونه بحث و دفاع از نظریه‌ی خورشیدمرکزی منع کرد

این نامه‌ها و مقالات باعث شد تا در سال ۱۶۱۵، پدر نیکولی لورینی، گالیله را به دادگاه تفتیش عقاید رم احضار کند. او اعتقاد داشت که گالیله و همراهانش در صدد تحریف و تفسیر دوباره‌ی انجیل هستند و اعتقادات آنها مانند پروتستان‌ها برای مسیحیت خطرناک است. این کشیش از نامه‌ی گالیله نیز به‌عنوان مدرکی برای این دادگاه استفاده می‌کرد. گالیله برای دفاع از نظریات علمی و همچنین دیدگاهش در مورد انجیل به رم رفت. بازجویی و مباحثه با گالیله در این دادگاه ادامه یافت و سرانجام در سال ۱۶۱۶، ایده‌ی خورشیدمرکزی از سوی کلیسا ایده‌ای کاملا اشتباه بیان شد.

پاپ پل پنجم به کاردینال بلارمینه دستور داد که نتایح بازجویی و تحقیقات را به گالیله ابلاغ کند و به او دستور دهند که هرگونه اظهار نظر در مورد مرکزیت خورشید را رد کند. در ۲۶ فوریه‌ی آن سال، گالیله به دفتر کاردینال فراخوانده شد و در حکمی، از هر گونه اصرار بر این عقیده، تدریس آن یا دفاع از آن چه به صورت شفاهی و چه کتبی منع شد.

دستور ابلاغ شده، تنها حمایت از این نظریه بر اساس فیزیک را منع می‌کرد و ممانعتی در برابر مطالعه و بررسی آن از دیدگاه فلسفه و ریاضیات نداشت. در طول یک دهه‌ی بعدی، گالیله از هر بحث و جدلی پیرامون این موضوع خودداری می‌کرد اما بررسی در مورد آن را ادامه داد و حتی به نوشتن کتابی در این زمینه نیز تشویق شد. اشتیاق گالیله برای نوشتن کتاب تحلیلی در مورد نظریه‌ی خورشید مرکزی، پس از انتخاب کاردینال باربرینی به مقام پاپ اوربان هشتم در سال ۱۶۲۳ قوت گرفت.

گالیله

کتاب مشهور دیالوگو نوشته‌ی گالیله که موجب محاکمه‌ی مجدد او شد

باربرینی یکی از دوستان گالیله و از مشوقان اصلی تحقیقات او بود. این کشیش مخالف دادگاه برگزار شده در سال ۱۶۱۶ نیز بود. به‌هر‌حال گالیله با تشویق دوست خود و پس از کسب تاییدیه پاپ و کلیسا، کتاب «گفتگو در باب دو سیستم بزرگ جهان» معروف به «دیالوگو» را تالیف کرد. پاپ اوربان هشتم از گالیله درخواست کرده بود که در کتاب خود تنها به بحث پیرامون نظریه بپردازد و از آن دفاع نکند. علاوه بر آن او پیشنهاد داده بود که عقیده‌ی خودش در این مورد نیز در کتاب آورده شود. به‌هرحال گالیله تنها درخواست دوم را اجابت کرد.

یکی از نکات اساسی که موجب دردسرهای بعدی برای کتاب گالیله شد، شخصیتی به نام Simplicio در متن بود که به عنوان مدافع نظریات زمین‌مرکزی انتخاب شده بود. گالیله در ابتدای کتاب عنوان کرده بود که نام این شخصیت از نام یکی از  فلاسفه‌ی ارسطویی یعنی Simplicius برداشته شده اما متاسفانه این کلمه در زبان ایتالیایی به معنای ساده‌لوح و احمق نیز استفاده می‌شود. به خاطر این تشابه و البته این حقیقت که گالیله صحبت‌های پاپ اوربان هشتم را از زبان سیمپلیسیو بیان کرده بود، کتاب این دانشمند ایتالیایی به نوعی دفاع از نظریه‌ی خورشیدمرکزی و توهینی به نظریه‌ی زمین‌مرکزی برداشت شد.

گالیله به‌صورت ناخواسته در کتاب خود به پاپ و معتقدان به نظریه‌ی زمین‌مرکزی توهین کرده بود

اگرچه اکثر تاریخ‌نگاران این اقدان گالیله را نادانسته و بدون توجه به عواقب عنوان کرده‌اند، پاپ از تمسخر ایجاد شده بر اثر کتاب عصبانی شد و با پایان دادن حمایت از گالیله، او را تنها گذاشت. به همین دلیل بار دیگر گالیلئو گالیله برای توضیح در مورد کتابش به رم فراخوانده شد. جلسه‌ی دادرسی گالیله در فوریه‌ی سال ۱۶۳۳ برگزار شد. او در این دادگاه بارها ادعا کرد که هیچ دفاعی از نظریه‌ی خود انجام نداده و پس از ابلاغ حکم سال ۱۶۱۶ تنها به تحقیق پرداخته است. او هر گونه دفاع مستقیم در کتاب دیولوگو را رد کرد. به‌هرحال کلیسا به این نتیجه رسید که یک مخاطب عادی با خواندن کتاب گالیله، تصور دفاع از نظریه‌ی خورشیدمحوری را خواهد داشت.

زمین مرکزی

طرحی از نظریه‌ی زمین‌مرکزی

در نهایت در ۲۲ ژوئن سال ۱۶۳۳، حکم دادگاه تفتیش عقاید رم علیه گالیله صادر شد. این حکم سه بخش اصلی داشت:

  • گالیله محکوم به جرم ارتداد شد. او با وجود اختلافات آشکار با متن کتاب مقدس، به روشنی از نظریه‌ای که خورشید (و نه زمین) را در مرکز هستی قرار می‌دهد، دفاع کرده بود. او محکوم به بازپس‌گیری ادعای خود شد.
  • این دانشمند محکوم به گذراندن دوران زندان در خانه شد که روز بعد از دادرسی اجرا شد و تا پایان عمر ادامه داشت.
  • کتاب موهن دیالوگو ممنوع اعلام شد. علاوه بر آن ممنوعیت انتشار هرگونه مقاله یا کتاب از گالیله نیز به‌صورت غیررسمی اعلام و اجرا شد.

یکی از اتفاقات تاریخی در مورد این حکم، نقاشی نقاش اسپانیایی، بارتولومه استبان موریلو از دوران حبس گالیله بود. این نقاشی در سال ۱۹۱۱ مرمت شد و جمله‌ی معروف گالیله (هنوز حرکت می‌کند - And yet it moves) در دیوار سلول زندان خانگی در نقاشی نمایان شد. البته این جمله‌ی افسانه‌ای اولین بار یک قرن پس از مرگ گالیله به او نسبت داده شد اما مورخان کنونی به این نتیجه رسیده‌اند که این عبارت پیش از مرگ گالیله و توسط خودش بیان شده است.

دو علم جدید

گالیله در دوران حبس نیز به مطالعات خود ادامه داد و یکی از ماندگارترین کتاب‌هایش با نام Two New Sciences را تالیف کرد. این کتاب به خاطر ترس از سانسور در هلند چاپ شد و به تشریح مطالعات چهل سال گذشته‌ی این دانشمند ایتالیایی در مورد علوم مکانیک و مقاومت مصالح پرداخته بود. آلبریت اینشتین یکی از طرفداران اصلی این کتاب در عصر حاضر بود. یافته‌های کتاب دو علم جدید، باعث شد تا لقب پدر فیزیک مدرن به گالیله نیز اهدا شود.

گالیله در سال ۱۶۳۸ کاملا نابینا شد و از بیماری شدید باد فتق و بی‌خوابی نیز رنج می‌برد. این بیماری‌ها باعث شد تا او اجازه‌ی سفر درمانی به شهر فلورانس را پیدا کند.

زندگی شخصی و مرگ

گالیلئو گالیله

پرتره‌ی مشهور از گالیلئو گالیله در زندان

گالیله تا سال ۱۶۴۲ اجازه‌ی پذیرش میهمان را در محل حبس داشت. او در همین سال پس از ابتلا به تب شدید و تپش قلب، هشتم ژانویه‌ی سال ۱۶۴۲ در سن ۷۷ سالگی از دنیا رفت. فردیناندو دِمِدیچی، دوک بزرگ توسکانی تصمیم گرفت که بدن این دانشمند را در کلیسای بزرگ فلورانس با نام Basilica di Santa Croceدر کنار قبور پدر و نیاکانش دفن کند و مقبره‌ای عمودی از سنگ مرمر برای او انتخاب کند.

به خاطر اتهام به ارتداد، گالیله ابتدا در یک مقبره‌ی معمولی در گوشه ی یک راهرو دفن شد

طرح دوک بزرگ به خاطر مخالفت کلیسا لغو شد. پاپ اوربان هشتم و برادرزاده‌اش کاردینال بفرانچسکو باربرینی مخالف این تصمیم بودند؛ چرا که گالیله پیش از این توسط کلیسای کاتولیک حکم ارتداد دریافت کرده بود. آنها دستور دادند که بدن گالیله در بخشی کوچک از کلیسا در انتهای یک راهرو دفن شود. بدن گالیله در سال ۱۷۳۷ از آن مقبره خارج شد و در محوطه‌ی اصلی کلیسای باسیلیکا دفن شد و یک یادبود برای او نصب شد. در جریان جابجایی سه انگشت و یک دندان از جسد گالیله کنده شد که یکی از این انگشت‌ها اکنون در موزه‌ی گالیله در فلورانس ایتالیا نگهداری می‌شود.

گالیلئو گالیله یک مسیحی کاتولیک بود. او با مارینا گامبا ازدواج کرد و ثمره‌ی این ازدواج، دو دختر به نام‌هایویرجینیا (متولد ۱۶۰۰) و لیویا (متولد ۱۶۰۱) و یک پسر به نام وینچنزو (متولد ۱۶۰۶) بود. البته ازدواج و فرزندان گالیله در قوانین آن زمان ایتالیا غیرقانونی بودند و او به همین دلیل، دختران خود را از ازدواج منع کرد. از طرفی برخی مورخان دلیل این تصمیم او را پیشگیری از هزینه‌های سرسام‌آور ازدواج بیان کردند که گالیله در زمان ازدواج خواهرانش با آن روبرو بوده است.

گالیلئو گالیله

مقبره‌ی گالیله در کلیسی بزرگ فلورانس

دختران گالیله به خاطر تصمیم پدر مجبور به زندگی در کلیسا شدند و هر دو در کلیسای سن متئو در فلورانس به خدمت مشغول شدند. ویرجینیا پس از ورود به کلیسا نام ماریسا سلسته را برگزید. او در تاریخ دوم آوریل سال ۱۶۳۴ از دنیا رفت و در کنار پدرش دفن شد. لیویا نام خواهر آرک‌آنجلا را برگزید و در اکثر اوقات عمر از بیماری رنج می‌برد. وینچنزو نیز در نهایت به عنوان وارث حقیقی گالیله انتخاب شد.

میراث پس از مرگ

تحقیقات گالیله پیرامون نظریه‌ی خورشیدمرکزی تا سال‌ها پس از مرگش مسکوت ماند و بحث و جدال پیرامون آن از بین رفت. در سال ۱۷۱۸ ممنوعیت چاپ نوشته‌های این دانشمند بزرگ برداشته شد و در فلورانس تعدادی از مقالات و کتاب‌های او به جز دیالوگو چاپ شدند. در سال ۱۷۴۱، پاپ بندیکت چهاردهم هم ممنوعیت چاپ این کتاب‌ها را برداشت و حتی اجازه‌ی چاپ نسخه‌ای تقریبا سانسور شده از کتاب دیالوگو را صادر کرد. در سال‌های بعدی مقاومت در برابر تحقیق پیرامون نظریه‌ی گالیله به مرور برداشته شد تا این که در سل ۱۸۳۵ به طور کلی این مسئله از حالت ممنوعیت خارج شد.

در سال ۱۹۳۹، پاپ پیوس دوازدهم در مراسم سخنرانی در آکادمی مذهبی علوم با نام Pontifical Academy of Sciences گالیله را یکی از شجاع‌ترین محققان دوران خود نامید که بدون توجه به موانع سنتی پیش رو، با قدرت به اثبات نظریات خود پرداخته است. اظهار نظر بزرگ بعدی از طرف مقامات کلیسا در سال ۱۹۹۰ انجام شد و پاپ بندیکت شانزدهم با تعریف از طرز تفکر نقادانه‌ی گالیله، آن را شروعی بر انقلاب‌های علمی بعدی نامید.

گالیلئو گالیله

تلسکوپ‌های تاریخی در موزه‌ی گالیله

پاپ جان پل دوم در سال ۱۹۹۲ انتقادی سخت به محاکمه‌ی گالیله ایراد کرد. در سال ۲۰۰۸، مدیر آکادمی مذهبی علوم یعنی نیکولا کابیبو اعلام کرد که به پاس قدردانی از تحقیقات این دانشمند ایتالیایی، مجسمه‌ای از او در داخل واتیکان نصب خواهد شد. البته چند ماه بعد این تصمیم لغو شد.

دانشمندان بزرگ قرن بیستم و بیست‌ویکم مانند آلبرت اینتشتین و استیون هاوکینگ، همگی به اهمیت مطالعات گالیله روی شکل‌گیری علوم مدرن اذعان داشته‌اند. تاثیر تحقیقات این ستاره‌شناس ایتالیایی به حدی بود که قمرهای چهارگانه‌ی سیاره‌ی مشتری به نام قمرهای گالیله نام‌گذاری شدند. علاوه بر آن، تعدادی دیگر از پدیده‌ها و محصولات علمی نیز به نام این دانشمند ثبت شده‌اند. به‌عنوان مثال اولین فضاپیمایی که وارد مدار مشتری شد، فضاپیمای گالیله نام گرفت.

چهار قرن پس از مطالعه‌ی فضا با تلسکوپ توسط گالیله، سال ۲۰۰۹ به‌عنوان سال بین‌الملی نجوم انتخاب شد

سال ۲۰۰۹، برابر با چهارمین قرنی بود که گالیله فضا را به کمک تلسکوپ مشاهده کرد و سازمان ملل متحد، آن راسال بین‌المللی نجوم نامید. در همین سال یک سکه‌ی ۲۵ یورویی به مناسبت سال بین‌المللی نجوم ضرب شد که تصویری از گالیله به همراه تلسکوپ مشهورش در آن نقش بست. علاوه بر نجوم، در فیزیک نیز نام این دانشمند گرامی داشته شده و واحد شتاب در سیستم غیر SI، گالیلئو یا Gal نامیده شده است.

گالیلئو گالیله

قطب‌نمای نظامی گالیله

یاد گالیله پس از مرگ علاوه بر مجامع علمی در رسانه‌ها و جامعه‌ی هنری نیز زنده نگه داشته شد. اجراهای اپرا، نمایشنامه‌ها، کتاب‌ها و فیلم‌های متعددی با یاد این دانشمند ایتالیایی ساخته شده است. نمایشنامه‌یزندگی گالیلئو در سال ۱۹۴۳ توسط نمایشنامه‌نویس آلمانی برتولت برشت نوشته شد که در سال ۱۹۷۵ نیز فیلمی سینمایی با اقتباس از این نمایشنامه ساخته شد. کتاب علمی تخیلی رویای گالیلئو در سال ۲۰۰۹ با یاد این دانشمند نوشته شد که در آن، گالیله برای حل یک بحران علمی به زمان آینده سفر کرده است.

اکتشافات علمی گالیله در یک نگاه

  • اولین دانشمندی که به طور جدی آسمان را توسط تلسکوپ مطالعه کرد.
  • تولیدکننده‌ی حرفه‌ای تلسکوپ که با فروش آنها به تاجران ونیزی درآمد خوبی کسب کرد. تاجران با خرید تلسکوپ‌های گالیله زمان رسیدن کشتی‌ها را تخمین می‌زدند و در تجارت‌های آتی شرکت می‌کردند.
  • کاشف قمرهای سیاره‌ی دیگر به جز زمین. او چهار قمر مشتری را کشف کرد که تحت عنوان قمرهای گالیله و با نام‌های آیو، اروپا، گانمید و کالیستوشناخته می‌شوند.
  • گالیله کشف کرد که زهره مانند ماه، فازهای متنوعی از هلال باریک تا قرص کامل دارد. این کشف اولین قدم‌ها برای اثبات ثابت بودن خورشید در مرکز منظومه‌ی شمسی را تشکیل داد.
  • کاشف حلقه‌های زحل.
  • کاشف کوه‌های کره‌ی ماه.
  • گالیله کشف کرد که راه شیری از ستاره تشکیل شده است.
  • اولین کسی که سیاره‌ی نپتون را با تلسکوپ مشاهده کرد.
  • مولف نظریه‌ی سرعت برابر اجسام در سقوط آزاد در محیط خلأ.
  • گالیله کشف کرد که با اعمال نیروی جاذبه به یک جسم، شتاب آن با نسبتی ثابت افزایش می‌کند.
  • کاشف فرمول حرکت پرتابه‌ای. گالیله ادعا کرد که هر جسم پرتاب شده از سطح زمین در یک مسیر منحنی سهموی حرکت خواهد کرد.
  • مولف مفاهیم اساسی اینرسی. گالیله عنوان کرد که هر جسم محرک روی یک سطح صاف تا زمانی که با مقاومت روبرو نشود، با سرعت ثابت و در مسیر اولیه حرکت خواهد کرد. این نظریه، اساس قانون اول نیوتون را تشکیل داد.
  • گالیله اولین نظریه‌ی نسبیت را بیان کرد. طبق این نظریه، قوانین فیزیک برای تمامی ناظران محرک در یک مسیر مستقیم با سرعت ثابت، برابر است.
  • کاشف فرمول حرکت آونگی.
  • گالیله تلاش کرد تا سرعت نور را محاسبه کند اما متوجه شد این سرعت بیش از توانایی اندازه‌گیری او است.
  • گالیله ثابت کرد که تعداد اعداد مربع (۱، ۴، ۹، ۱۶، ۲۵،...) برابر با تعداد اعداد طبیعی است. در نگاه اول به نظر می‌رسد که تعداد اعداد طبیعی (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ...) بیشتر باشد. گالیله در نظریه‌ی خود به این حقیقت اشاره کرد که برای هر عدد مربع، یک عدد طبیعی وجود دارد. این نظریه با نامپارادوکس گالیله شناخته می‌شود.

گالیلئو گالیله

گالیله در حال آموزش استفاده از تلسکوپ به فرماندار ونیز

نقل قول‌های مشهور از گالیلئو گالیله

  • هر چیزی که قابل اندازه‌گیری است را اندازه‌گیری کنید. بقیه‌ی المان‌ها را نیز قابل اندازه‌گیری کنید.
  • هیچ نکته‌ای را نمی‌توان به افراد آموخت. تنها باید به آنها کمک کنید که نکته را درون خودشان پیدا کنند.
  • هر حقیقتی پس از کشف قابل درک است. نکته‌ی مهم، کشف کردن است.
  • اگر بار دیگر به زمان شروع تحصیل باز گردم، قطعا با ریاضیات شروع خواهم کرد.
  • ریاضیات زبان خداوند در طراحی و ساخت جهان هستی است.
  • در مباحث علمی، اعتبار هزاران دانشمند، ارزشی کمتر از دلیل و برهان یک دانشمند معمولی دارد.
  • غرور هیچ کس باعث نشد که از او نکته‌ای یاد نگیرم.


تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

آیا پیشرفت بوستون داینامیکس در رباتیک، تهدیدی برای آینده است؟ در این گزارش به بررسی ربات انسان‌نمای اطلس و ربات‌های چهارپای آن می‌پردازیم.

 

همه ما فیلم‌‌های علمی-تخیلی دیده‌ایم و باور داریم تجربه‌ای از آینده دنیای واقعی ما است؛ آینده‌ای مملو از ربات‌های پیشرفته که با هوش مصنوعی توانایی تحلیل مسائل مثل مغز انسان دارند. بوستون داینامیکس، اسمی که این روزها بارها می‌شنویم، در سال‌های اخیر به پیشرفت‌های قابل توجهی در ساخت ربات‌ چهارپا دست یافته است. با زومیت همراه باشید تا به بررسی این ربات‌ها بپردازیم.

سال ۱۹۹۲ کمپانی بوستون داینامیکس (Boston dynamics) به‌عنوان شاخه‌ای مستقل و جداشده از مؤسسه‌ی فناوری ماساچوست (MIT) راه‌اندازی شد، این شرکت تا به امروز ماشین‌های فوق‌العاده پیچیده‌ای به‌خصوص با شبیه‌سازی از حرکات حیوانی ساخته است.

بیگ‌داگ 

 

bigdog

bigdog

 

تأمین مالی ساخت این ربات را آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته‌ی دفاعی یا به اختصار دارپا بود که مختصص سرمایه‌گذاری در حوزه‌های پرخطر و پربازده بر عهده‌ دارد. بیگ‌داگ (BigDog) قادر به حمل ۱۵۴ کیلوگرم بار و بالا رفتن از شیب ۳۵ درجه است.

لیتل‌داگ (۲۰۰۹)

LittleDog

 

لیتل‌داگ (LittleDog) کوچک‌ترین ربات چهارپای ساخت بوستون داینامیکس به‌حساب می‌آید. دارپا این بار نیز مسئولیت تأمین مالی ساخت این ربات را بر عهده داشت. لیتل‌داگ به باتری‌های لیتیم پلیمر تجهیز شده و ۳۰ دقیقه آماده به‌کار است و در زمین‌های ناهموار سنگلاخی می‌تواند به‌صورت سینه‌خیز حرکت کند.

 

آلفاداگ پروتو (۲۰۱۱)

AlphaDog Proto

AlphaDog Proto

هنگامی که آلفاداگ پروتو پا به صحنه گذاشت، هدف‌های نظامی بوستون داینامیکس بیش از پیش شفاف شد. این بار علاوه بر دارپا، نیروی تفنگداران دریایی ایالات متحده نیز تأمین مالی ساخت این ربات چهارپا را بر عهده گرفت. آلفاداگ پروتو به لطف بهره‌مندی از موتور درون‌سوز (احتراق داخلی) سروصدای کمتری داشت و همین مسئله آن را به وسیله‌ی مناسب‌تری برای انجام مأموریت در زمین نبرد تبدیل می‌کرد. آلفاداگ توانایی تحمل وزن ۱۸۱ کیلوگرم و پیمودن مسافت ۳۲ کیلومتر دارد.

ساپورت سیستم  (۲۰۱۲)

 

Legged Squad Support System

Legged Squad Support System

 

ساپورت سیستم (Legged Squad Support System) یا به‌اختصار LS3، تحرک و قدرت بیشتری از نسل پیشین خود داشت. به‌کارگیری آرایه‌ای از حسگرها در ال اس ۳، به این ربات چهارپا امکان داد در حین مسیریابی روی عوارض ناهموار زمین از راهنمای انسانی نیز پیروی و از برخورد با موانع جلوگیری کند. این ربات در صورت زمین خوردن می‌توانست بدون هیچ کمکی مجددا روی پاهایش بایستد.

اسپات (۲۰۱۵)

 

spot

ربات برقی هیدرولیک اسپات (Spot) با وزن نزدیک به ۷۲.۵ کیلوگرم، به طرز قابل توجهی از مدل‌های چهارپای پیشین کوچک‌تر بود و برای فعالیت‌های داخلی و خارجی طراحی و ساخته شده بود. از توانایی‌های این ربات می‌توان به مسیریابی خودکار بدون برخورد به مانع و بالا رفتن از پله‌ها و تپه‌ها اشاره کرد.

اسپات‌مینی (۲۰۱۷ - ۲۰۱۸)

 

spotmini

spotmini

برادر کوچک‌تر اسپات با وزن نزدیک به ۲۵ کیلوگرم رونمایی شد. این ربات در آن زمان کوچک‌ترین و خبیث‌ترین ربات ساخت بوستون داینامیکس محسوب می‌شد. اسپات‌مینی (SpotMini) برخلاف برادر بزرگ‌ترش یک ربات چهارپای کاملا برقی بود و برای انتقال انرژی از روش هیدرولیکی استفاده نمی‌کرد. این ربات اکنون می‌تواند با بازوی خود اقدام به باز کردن در کند و به‌زیرکی با پایش مانع از بسته شدن آن شود. حتی در صورتی که شخصی بخواهد اسپات‌مینی را از انجام مأموریتش باز دارد، این ربات با وی مقابله می‌کند.

ویژگی‌ها

  • الکتریکی شدن
  • وزن کمتر از ۲۵ کیلوگرم
  • بهره‌گیری از حسگرهای فراوان و قابلیت‌های مسیریابی پیشرفته‌
  • ۹۰ دقیقه آماده به‌کار
  •  بهره‌گیری از یک بازو و قابلیت جابه‌جایی اجسام (حتی شکننده)
  • سیستم هوش مصنوعی
 

 

دانلود

در ویدئویی که بوستون داینامیکس در می ۲۰۱۸ منتشر کرد، پیشرفت و تکامل خیره‌کننده‌ی اسپات‌مینی به‌خوبی نشان داده شد. این ربات اکنون با تجهیز به سیستم مسیریابی پیچیده‌ای می‌تواند راه خود را از میان دفاتر و آزمایشگاه‌های شرکت به‌خوبی پیدا کند و به حرکت در مسیری که قبلا نقشه‌ی آن را ترسیم کرده است، بپردازد. همچنین اندکی پس از انتشار این ویدئو اعلام شد که بوستون داینامیکس پس از گذشت نزدیک به ۳ دهه فعالیت در عرصه‌ی ربوتیک، اسپات‌مینی را برای عرضه‌ی تجاری در سال ۲۰۱۹ آماده می‌کند.

سند فلی (توقف تولید)

یک سری دیگر از ربات‌های بوستون داینامیکس از تولید خارج شده‌اند؛ به‌طور مثال از ربات کوچک سند فلی (SandFlea) فقط دو مدل وجود دارد و از خط تولید خارج شده است.

SandFlea

ربات SandFlea

بوستون داینامیکس در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری عظیمی در حوزه‌ی هوش مصنوعی انجام داده و دستاوردهای زیادی داشته استِ برای مثال می‌توان به سیستم تشخیص صوت و هوش مصنوعی توسعه‌یافته اشاره کرد که هر یک به‌تنهایی دستاوردهای بزرگی برای این غول ربات‌سازی به ارمغان آورده‌اند. بوستون داینامیکس رفته‌رفته بر توانایی‌های خود در زمینه‌ی هوش مصنوعی اضافه می‌کند. شماری از گمانه‌ها حکایت از این دارند که بوستون با توسعه‌ی هوش مصنوعی و ربات‌های کارآمد، سعی دارد به سرعت جمع آوری داده‌هایش شتاب بیشتری بدهد و این ربات‌ها را در شرایط و مکان‌هایی استفاده کند که انسان قادر به نفوذ به آن‌ها نیست.

 

اطلس (۲۰۱۳)

اطلس / Atlas

ربات اطلس

 سرعت پیشرفت توانایی‌های اطلس (Atlas) در چند سال اخیر تحسین‌برانگیز است. آخرین ویدیوی منتشرشده در ماه‌های گذشته نشان از این داشت که اطلس قادر است با پریدن از موانع مختلف، همچون یک ژیمیناست ماهر، پشتک بزند و روی دو پا فرود بیاید. اطلس پروژه‌ای است که بوستون داینامیکس در سال‌های اخیر توسعه آن را آغاز کرده. بوستون داینامیکس در اولین روزهای آغاز پروژه تنها در پی آن بود تا تعادل اطلس را در حالت‌های مختلف حفظ کند؛ حال آنکه امروز شاهد دویدن این ربات هستیم.

ویژگی‌ها

  • قابلیت راه رفتن و دویدن
  • حفظ تعادل و بلند شدن از روی زمین
  • راه رفتن در میان درختان با وجود حسگر‌های بیشمار

در جدیدترین ویدیوی منتشرشده از اطلس، قابلیت دویدن و پشتک‌زدن خود را به رخ می‌کشد.

 

دانلود

 

 

دانلود



تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 1076 1077 1078 1079 1080 ... 3356 صفحه بعد