سوپراسپرت زنوو TSR-S از نوعی سیستم آیرودینامیکی فعال بهره می‌برد که باعث بهبود قابل توجه عملکرد آن در پیچ‌های پیست مسابقه می‌شود.

 

امروزه بسیاری از خودروهای سوپراسپرت مدرن به ویژگی آیرودینامیک فعال مانند فلپ، بال عقب و حائل پشت پنجره مجهز هستند که حرکت می‌کنند یا تغییر شکل می‌دهند. استفاده از این فناوری‌ها به تغییر مشخصات آیرودینامیکی خودرو کمک زیادی می‌کند. البته راننده نیازی به مقدار زیادی نیروی رو به پایین (داون‌فورس) در ترافیک ندارد، ولی وقتی که بخواهد در پیست رانندگی کند، به این نیروی رو به پایین نیاز ضروری خواهد داشت. ویژگی آیرودینامیک فعال با کمک به پایین رفتن یک گوشه‌ی خودرو بهتر عمل می‌کند و می‌تواند با تبدیل شدن به ترمز هوایی عملکرد بهتری از خود نشان دهد. اما بال عقب در خودروی سوپراسپرت زنوو TSR-S، واقعا استثنایی به نظر می‌رسد. 

Zenvo TSR-S / خودروی سوپراسپرت زنوو TSR-S

 ابرخودروی سوپراسپرت زنوو (Zenvo) از یک بال مرکزگرا (متمایل به مرکز) در قسمت عقب بهره می‌برد. برخلاف آن‌چه تاکنون از سیستم‌های آیرودینامیک فعال دیده‌ایم، این بال از دو محور چرخشی استفاده می‌کند که به آن اجازه می‌دهد به عنوان یک ترمز هوایی و تثبیت کننده چرخش خودروی سوپراسپرت عمل کند. ویدئوی انتهای متن را تماشا کنید و ببینید که بال عقب ابرخودروی زنوو TSR-S به چه میزان می‌چرخد و کج می‌شود، در حالی که در پیست مسابقه عملکرد خوبی از خود نشان می‌دهد. بال متحرک عقب خودروی سوپراسپرت زنوو TSR-S به لطف چرخش طولی خود، میزان نیروی رو به پایین بیش‌تری در اختیار قرار می‌دهد و باعث بهبود آیرودینامیک ابرخودرو می‌شود. 

Zenvo TSR-S / خودروی سوپراسپرت زنوو TSR-S

کاسپر دمکشر، کارشناس ارشد مکانیک سیالات که در توسعه سیستم آیرودینامیکی فعال خودروی سوپراسپرت زنوو TSR-S مشغول به کار است، هنگام رونمایی از ابرخودروی زنوو در مورد عملکرد این سیستم چنین توضیح داد:

بال عقب متحرک ابرخودروی زنوو TSR-S قادر به حفظ نیروی رو به پایین در بالاترین سطح و ایجاد نیروی بزرگ هدایت شونده به سمت داخل است. هنگامی که بال عقب کمی کج شود، نیروی رو به پایین تنها ۳ درصد کاهش می‌یابد؛ در حالی که یک نیروی هدایت شونده به سمت داخل و به میزان قابل توجه ۳۰ درصد ایجاد می‌کند. این نیرو نقش مهمی در حفظ پایداری خودروی سوپراسپرت در پیچ‌های تند مسیر پیست ایفا خواهد کرد.

استفاده از چنین نوع سیستم آیرودینامیکی فعالی برای خودروی سوپراسپرتی مانند زنوو TSR-S، بسیار مهم است. این ابرخودروی قدرتمند که حضورش در جاده‌های معمولی نیز قانونی است، از پیشرانه ۵.۸ لیتری خورجینی هشت سیلندر مجهز به دو سوپرشارژر گریز از مرکز بهره می‌برد. پیشرانه قدرتمند زنوو TSR-S در بهترین شرایط ۱،۱۷۷ اسب بخار قدرت تولید می‌کند که از طریق جعبه دنده هفت سرعته نیمه اتوماتیک به چرخ‌ها منتقل می‌شود. جعبه دنده از خودروهای مخصوص موتوراسپرت گرفته شده است و به نظر می‌رسد که وجود آن برای پیشرانه قدرتمندی مانند سوپراسپرت زنوو ضروری باشد. خودروی سوپراسپرت زنوو TSR-S قادر است در زمان ۲.۸ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد. این خودرو برای رسیدن به سرعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت نیز تنها به زمان چشم‌گیر ۶.۸ ثانیه نیاز دارد. 

خودروی سوپراسپرت دانمارکی دارای ظاهر، قدرت و فناوری است که به آن اجازه می‌دهد تسلط خوبی روی مسیر پیست داشته باشد. سیستم آیرودینامیکی فعال بال عقب آن به مراتب عملکرد بهتری نسبت به دیگر تجهیزات مرسوم دارد. اگرچه کمی این سیستم ممکن است عجیب به نظر برسد، اما نتیجه کار و عملکرد عالی آن در پیست برای راننده مهم خواهد بود. 

ویدئو

دانلود



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

گوگل لنز با دریافت به‌روزرسانی جدید، اکنون می‌تواند ویژگی‌های جدیدی از جمله انتخاب هوشمند متن و جستجوی بی‌درنگ را در اختیار کاربران قرار دهد. 

 

گوگل در کنفرانس I/O 2018‌، در مورد توجه ویژه‌ی خود به فناوری هوش مصنوعی و کاربردهای تخصصی آن، اطلاعاتی به‌ اشتراک گذاشت. گوگل لنز مبتنی بر هوش مصنوعی با قابلیت‌های جدیدی از جمله انتخاب هوشمند متن، جستجوی بی‌درنگ و قابلیت شناسایی اجسام و نمایش موارد مشابه در فروشگاه‌ها (Style Match) در این رویداد مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

گوگل لنز در ابتدا تنها روی گوشی‌های پیکسل گوگل قابل دسترسی بود؛ ولی اکنون تمامی گوشی‌ها اندرویدی می‌توانند با آن کار کنند. از زمان معرفی این اپلیکیشن مبتنی بر هوش مصنوعی تاکنون، به‌روزرسانی‌های متعددی برای آن منتشر شده است؛ به‌عنوان مثال در آخرین نسخه و روی برخی گوشی‌های هوشمند، دوربین با اپلیکشن گوگل لنز ادغام شد. کاربران برخی گوشی‌های هوشمند، برای اینکه اطلاعات سوژه‌ای را استخراج کنند، دیگر نیازی به باز کردن برنامه جدید ندارند و به‌صورت مستقیم از طریق دوربین گوشی می‌توانند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند. گوگل اعلام کرد که به‌زودی گوگل لنز با اپلیکیشن دوربین بسیاری از گوشی‌های اندروید ادغام خواهد شد.

گوگل لنز

 

روند به‌روزرسانی‌های گوگل لنز کمی کند پیش می‌رود؛ اما این اپلیکیشن به‌اندازه‌ای جذاب و کاربردی است که کاربران منتظر دریافت نسخه‌ی جدید می‌مانند. در آخرین به‌روزرسانی،‌ گوگل لنز امکان انتخاب هوشمند متن، جستجوی بی‌درنگ و Style Match  جزو ویژگی‌هایی هستند که فقط در اختیار کاربران برخی گوشی‌های اندروید قرار دارند که گوگل لنز در اپلیکیشن دوربین آن ها ادغام شده است، این کاربران وقتی دوربین را جلوی متن، جسم یا حتی تصویری قرار می‌دهند به‌راحتی و بدون نیاز به باز کردن اپلیکیشن دیگری می‌توانند اطلاعات بیشتری در مورد آن کسب کنند.

گوگل لنز

قابلیت انتخاب هوشمند متن بدین معنی است که کاربران وقتی دوربین را در مقابل متنی قرار می‌دهند، می‌توانند بدون نیاز به کپی کردن متن در اپلیکیشن دیگری، در صورت نیاز معانی کلمات را متوجه شوند یا اطلاعات بیشتری در مورد آن متن به‌ دست آورند. ویژگی جستجوی بی‌درنگ بدین معنی است که وقتی دوربین مقابل متن یا تصویر و سوژه‌ای قرار می‌گیرد، اطلاعات بیشتر در مورد آن سوژه در کسری از ثانیه در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت و به همین دلیل به آن جستجوی بی‌درنگ گفته می‌شود. کافی است در منوی جدیدی که به‌تازگی برای این کار طراحی شده است، کاربر روی متن یا جسم مورد نظر تپ و آن را انتخاب کند تا دوربین یکپارچه با گوگل لنز بتواند اطلاعات لازم را در اختیارش بگذارد.  

گوگل لنز

ویژگی دیگری که برای برخی کاربران فعال شده، Style Match است که برای خرید در فضای مجازی بسیار کاربرد دارد. این ویژگی مشابه سایر تجربه‌های خرید کاربران با واقعیت افزوده نیست. هنگامی که دوربین گوشی را در مقابل هر کالایی قرار دهید، لنز دوربین، نقطه‌ای به‌رنگ آبی روی آن کالا قرار می‌دهد و چنانچه آن نقطه‌ را تپ کنید، می‌توانید سایر گزینه‌های پیشنهادی برای خرید کالا را که مشابه کالای مقابل دوربین است، مشاهده کنید. در اصل Style Match به شما کمک می‌کند قبل از خرید، سایر کالاهای مشابه کالای اصلی را ببینید و بعد اقدام به خرید کنید. مجددا نتایج در زمان واقعی و بدون اینکه شما نیازی به صرف وقت، گرفتن عکس یا جستجو در اپلیکیشن دیگری داشته باشید به شما نشان داده خواهد شد. 



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اپل قصد دارد برای کاهش هزینه‌های ناشی از حمل‌ونقل کارکنان خود، با همکاری فولکس‌واگن، ناوگانی از ون‌های الکتریکی خودران بر مبنای مدل ترنسپورتر T6 تولید کند.

 

مدتی پیش گزارشی در مورد افزایش تعداد ناوگان آزمایشی خودروی خودران اپل بدون مشخص کردن هیچ جهت‌گیری آشکاری در برنامه آزمایش منتشر شد. در حال حاضر خبرهایی به گوش می‌رسد که شرکت اپل مستقر در شهر کوپرتینوی سیلیکون ولی، قصد دارد ایده خود را با همکاری فولکس‌واگن عملی کند.

اپل / apple

طبق گزارش نیویورک تایمز، اپل طی چند سال گذشته با بی‌ام‌و و مرسدس بنز برای تولید خودروی خودران الکتریکی مذاکره کرده است. هیچ خودروسازی قادر نبود با اپل به توافق مناسبی دست پیدا کند؛ چرا که اپل خواستار حفظ تمام داده‌ها و مسئولیت طراحی آن بود. حالا به نظر می‌رسد که اپل توانسته است شریک مورد نیاز خود را پیدا کند؛ شرکتی که پس از رسوایی معروف دیزل‌گیت، تلاش بسیاری از خود نشان می‌دهد تا چهره سابق را مورد بازسازی قرار دهد.

Volkswagen T6 Transporter van / ون فولکس‌واگن ترنسپورتر T6

طبق گزارش نیویورک تایمز، اپل قصد دارد ون الکتریکی و خودران خود را بر اساس ون فولکس‌واگن ترنسپورتر T6 تولید کند؛ نوعی خودروی مخصوص حمل‌ونقل که نسخه آمریکایی فولکس‌واگن یورو ون (Eurovan) محسوب می‌شود و در ایالات متحده با نام ترنسپورتر (Transporter) معروف است. این ناوگان ون الکتریکی به‌عنوان خودروی حمل‌ونقل برای جابجایی کارکنان اپل تولید می‌شوند؛ چیزی که بسیاری از شرکت‌های بزرگ فناوری دارند و به ناچار هزینه‌های زیادی برای سوخت، رانندگان، تعمیر و نگهداری این خودروها صرف می‌کنند. به نظر می‌رسد استفاده از اینخودروی الکتریکی مستقل، مشکل عمده اپل را حل خواهد کرد.

Volkswagen T6 Transporter van / ون فولکس‌واگن ترنسپورتر T6

 

حدود دو سال پیش، تیم خودروی خودران اپل تقریبا ۱۰۰۰ عضو فعال داشت؛‌ اما به دلایل مختلفی صدها نفر از آنان تعدیل و از پروژه کنار گذاشته شدند. شاید خبر همکاری اپل و فولکس‌واگن در زمینه توسعه ون الکتریکی خودران، بتواند بار دیگر به پروژه خودروی خودران اپل جان دوباره‌ای بخشد. 

اعلام همکاری اپل با یکی از بزرگ‌ترین خودروسازان جهان مانند فولکس‌واگن، به معنی دوام این برنامه است؛ اما هنوز طرح‌های آینده اپل پس از توسعه ون حمل‌ونقل خودران کاملا مشخص نیست. در حالت ایده‌آل امیدواریم که جریان فناوری بیش‌تری از اپل به سمت فولکس‌واگن حرکت کند تا ظهور آن را در قالب توسعه خودروی خودران ببینیم. دست‌ کم امیدواریم که از تجارب جاناتان آیو (مدیر ارشد طراحی اپل) برای توسعه کابریولت فولکس‌واگن T-Roc بهره‌ کاملی گرفته شود. در حال حاضر اپل و فولکس‌واگن نمی‌توانند بلافاصله در مورد این موضوع اظهار نظر کنند. 

افزایش تعداد خودروهای ناوگان خودران اپل، نشان از عزم جدی مقامات این شرکت جهت پیشرفت و توسعه‌ی بیشتر در فناوری خودران است. تیم کوک، مدیرعامل اپل، پیش از این گفته بود فناوری خودروی خودران، برای اپل اهمیت زیادی دارد و سرمایه‌گذاری هنگفت در جهت توسعه پروژه تایتان و تمایل به همکاری با شرکت‌های خودروسازی در این زمنیه ارزیابی می‌شود. اپل امیدوار است با به ثمر رسیدن پروژه تایتان و پایان آزمایش خودروی خودران، بتواند به‌عنوان یکی از پیشتازان در این صنعت به سودآوری برسد.



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

اینتل از پردازنده‌ی شبکه‌ی عصبی Nervana L-1000 پرده‌برداری خواهد کرد که می‌تواند سرعت یادگیری هوش مصنوعی را افزایش دهد.

 

اینتل از برنامه‌های خود برای عرضه‌ی یک پردازنده‌ی جدید شبکه‌های عصبی (Neural Networks) خبر داد. اینپردازنده که Nervana L-1000 نام دارد، محصولی از خانواده‌ی پردازنده‌های Spring Crest است و کار توسعه‌دهندگان را برای آزمایش و اجرای مدل‌های هوش مصنوعی ساده‌تر خواهد کرد. اینتل پاییز سال گذشته از پردازنده‌های خانواده‌ی Lake Crest پرده‌برداری کرد؛ این پردازنده‌ها اولین نسل از پردازنده‌های شبکه‌ی عصبی بودند که توسط اینتل عرضه می‌شدند. امسال اینتل می‌خواهد پردازنده‌های خانواده‌ی Spring Crest را جایگزین Lake Crest کند؛ به گفته‌ی ناوین رائو، مدیر بخش محصولات هوش مصنوعی اینتل، این پردازنده‌های جدید به میزان ۳ الی ۴ برابر سریع‌تر از نسل قبلی پردازنده‌های شبکه‌ی عصبی اینتل هستند.

L-1000 اولین پردازنده‌ی تجاری شبکه‌ی عصبی اینتل است و از اواخر سال ۲۰۱۹ به‌طور گسترده در بازار عرضه خواهد شد. خبر ارائه‌ی این پردازنده‌ی جدید در جریان اولین کنفرانس توسعه‌ی هوش مصنوعی اینتل در تالار هنرهای زیبای شهر سن‌فرانسیسکو منتشر شد.

ناوین رائو / Naveen Rao

ناوین رائو، مدیر بخش محصولات هوش مصنوعی اینتل

رائو اعلامیه‌ای در این رابطه منتشر کرده است و می‌گوید:

... ما همچنین از فرمت bfloat16 پشتیبانی خواهیم کرد؛ این یک فرمت عددی است که به‌طور گسترده در صنعت رایانه و برای شبکه‌های عصبی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در پردازنده‌ی L-1000 نیز استفاده خواهد شد. با گذر زمان، اینتل پشتیبانی از فرمت bfloat16 را به دیگر محصولات هوش مصنوعی‌اش، از جمله پردازنده‌های خانواده‌ی زئون و مدارهای مجتمع دیجیتال برنامه‌پذیر (FGPA) اضافه خواهد کرد. این بخشی از یک استراتژی منسجم و جامع برای فراهم آوردن توانایی آموزش هوش مصنوعی در پردازنده‌های عرضه‌شده توسط ما (اینتل) است.

پیش از این پردازنده‌ی جدید، اینتل بورد الکترونیکی کوچکی موسوم به AI Core را با واحد پردازش تصویری Movidius Myriad 2 عرضه کرد؛ این بورد کوچک به تولیدکنندگان اجازه می‌دهد قابلیت‌های یادگیری ماشین را به محصولات خود اضافه کنند. پیش‌تر اینتل محصولی موسوم به Neural Compute Stick عرضه کرده بود که امکان مشابهی برای تولید کنندگان فراهم می‌آورد.

AI Core and Neural Compute Stick

Neural Compute Stick و AI Core

در هفته‌های گذشته، اینتل قدم‌های جدیدی برداشته است؛ قدم‌هایی که نشان می‌دهند غول دنیای پردازنده‌ها می‌خواهد حضور خود را در میان علاقه‌مندان افزایش کاربردهای هوش مصنوعی پررنگ‌تر کند.

هفته‌ی گذشته اینتل، بر پایه‌ی کیت توسعه‌ی نرم‌افزار Computer Vision، از ابزاری موسوم به OpenVINO پرده‌برداری کرد. این ابزار چهارچوبی است برای هوش مصنوعی تصویری و در کنار واحدهای پردازش تصویری Movidius، در بیش از ۸ میلیون خودروی خودران مورد استفاده قرار خواهند گرفت. شایان ذکر است که اینتل استارتاپ Movidius را در سال ۲۰۱۶ به تصاحب خود در آورده بود.

Intel OpenVINO

اوایل ماه جاری میلادی، مایکروسافت پیش‌نمایشی از پروژه‌ی Brainwave را ارائه داد. هدف این پروژه سرعت بخشیدن به آموزش شبکه‌های عصبی عمیق است و ردموندی‌ها برای این پروژه به مدارهای مجتمع دیجیتال برنامه‌پذیر Stratix 10 محصول اینتل وابسته خواهند بود.

شرکت‌هایی مانند انویدیا و ARM اعتبار خود را در زمینه‌ی تولید واحد‌های پردازش گرافیکیِ کارآمد جهت پردازش تصاویر افزایش داده‌اند و شرکت‌هایی همچون گوگل نیز به تولید تراشه‌های ویژه‌ی هوش مصنوعی مشغول هستند؛ اما اینتل با پردازنده‌های عمومی خود تا حدودی قافیه را به رقبا باخته است.

اما در جریان کنفرانس توسعه‌ی هوش مصنوعی، اینتل و شرکای این شرکت وقت زیادی صرف تمرکز بر بهبودهای پردازنده‌های سری Xeon کردند. در این میان می‌توان به افزایش سه‌برابری بهره‌وری در زمان استفاده ازTensorFlow اشاره کرد. غول دنیای پردازنده‌ها معتقد است، از آن‌جا که اغلب مراکز داده از پردازنده‌های اینتل استفاده می‌کنند، بیشینه‌ی بار پردازش و یادگیری هوش مصنوعی همچنان بر دوش پردازنده‌های Xeon اینتل است.

علاوه بر موارد فوق، اینتل اعلام کرده است که آزمایشگاه هوش مصنوعی این شرکت در نظر دارد کتابخانه‌های پردازش زبان طبیعی خود را به‌صورت منبع باز در آورد.



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اسنپدراگون ۷۱۰، پردازنده‌ای است که می‌تواند بالاتر از پردازنده‌های سری ۶۰۰ قرار بگیرد؛ اما به قدرتمندی پردازنده‌های سری ۸۰۰ کوالکام نخواهد بود.

 

کدام پردازنده از پردازنده‌ی میان‌رده‌ی اسنپدراگون ۶۶۰ قدرتمندتر است اما به اندازه‌ی پردازنده‌ی میان‌رده‌ی اسنپدراگون ۸۴۵ که در گلکسی اس ۹ سامسونگ استفاده شده قدرتمند نیست؟ واضح است که پاسخ این سؤال چیزی به‌جز پردازنده‌ی جدید کوالکام موسوم به اسنپدراگون ۷۱۰ نیست؛ این پردازنده اولین محصول از خانواده‌ی پردازنده‌های سری ۷۰۰ کوالکام است که اخبار مربوط به عرضه‌ی آن‌ها مدتی پیش منتشر شد.

اکنون که اسنپدراگون ۷۱۰ معرفی شده است، کوالکام همان قول‌هایی را که در زمان انتشار خبر عرضه‌ی سری ۷۰۰ داده بود تکرار کرده است. این پردازنده در زمینه‌ی پردازش هوش مصنوعی دو برابر بهتر از اسنپدراگون ۶۶۰ خواهد بود؛ به ادعای کوالکام، این مسئله منجر به بهبودهای مختلفی در زمینه‌هایی همچون رابط‌ کاربری صوتی، تصویربرداری و کارایی حسگرهای زیستی (حسگر اثر انگشت، سیستم تشخیص چهره و...) خواهد شد. اجزای دیگر این پردازنده مانند مودم نسل چهارم X15 و پردازنده‌ی تصویر Spectra 250، نسخه‌هایی ضعیف‌تر مودم قدرتمند X20 و پردازنده‌ی تصویر Spectra 280 هستند که در پردازنده‌های سری ۸۰۰ مورد استفاده قرار می‌گیرند.

کوالکام

این پردازنده در زمینه‌ی هوش مصنوعی بهتر از اسنپدراگون ۶۶۰ خواهد بود

مودم X15 نمی‌تواند مانند مودم X20 از اینترنت نسل چهارم گیگابیتی پشتیبانی کند؛ اما سرعت انتقال اطلاعات در مودم‌ X15 بالاتر از مودم X12 است که در پردازنده‌های سری ۶۰۰ اسنپدراگون مورد استفاده قرار می‌گیرد. با مودم X15 امکان دسترسی به سرعت دانلود ۸۰۰ مگابیت بر ثانیه و افزایش قدرت سیگنال وجود دارد. در مورد بهبودهای رسانه‌ای نیز وضع به همین منوال است؛ شما شاهد تمام پیشرفت‌های موجود در پردازنده‌های سری ۸۰۰ نخواهید بود، اما پردازنده‌های سری ۷۰۰ از پردازش رنگ ۱۰ بیتی پشتیبانی می‌کنند (برای مقایسه، در پردازنده‌های سری ۶۰۰ پردازش رنگ به‌صورت ۸ بیتی است). ابزارهایی که از پردازنده‌ی اسنپدراگون ۷۱۰ استفاده می‌کنند توانایی پخش ویدئوهای 4K HDR خواهند داشت؛ امکانی که تاکنون تنها به پردازنده‌های سری ۸۰۰ اسنپدراگون محدود بود.

 

 

اسنپدراگون ۷۱۰ بر پایه‌ی معماری ۱۰ نانومتری ساخته شده است. کوالکام ادعا می‌کند که به لطف استفاده از این معماری، شاهد بهبود ۲۰ درصدی کارایی در مقایسه با اسنپدراگون ۶۶۰ خواهیم بود. همچنین، مصرف انرژی در اسنپدراگون ۷۱۰، به‌ویژه در زمان پخش ویدئو و اجرای بازی‌ها به‌طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت.

نتیجه‌ی نهایی، ترکیبی از ویژگی‌ها است. بهبودهایی که باعث می‌شود این پردازنده‌ی جدید بالاتر از پردازنده‌های سری ۶۰۰ قرار بگیرد؛ هرچند این رهاورد جدید کوالکام به قدرتمندی پردازنده‌های سری ۸۰۰ نخواهد بود. اما عرضه‌ی چنین محصولی از سوی کوالکام اندکی عجیب به نظر می‌رسد؛ چرا که به نظر نمی‌رسد بازار سخت‌افزار عمیقا مشتاق و نیازمند چنین پردازنده‌ای باشد، پردازنده‌ای که می‌توان آن‌ را نیمه پرچم‌دار خواند.

کوالکام با نگاهی به بازارهای جهانی دست به عرضه‌ی این پردازنده زده است

از سوی دیگر، احتمالا کوالکام با نگاهی به بازارهای جهانی دست به عرضه‌ی این پردازنده زده است. در بازار ایالات متحده، گوشی‌های پرچم‌دار و گران‌قیمت حرف اول را می‌زنند؛ اما در دیگر بازارها، شرکت‌هایی مانند شیائومی و ویوو با گوشی‌های اندروید میان‌رده‌ نبض بازار را در اختیار دارند. با چنین دیدگاهی، میان‌رده‌های اندروید آینده، به لطف قیمت پایین‌تر و با استفاده از این پردازنده‌ی نسبتا قدرتمند‌تر، ممکن است به موفقیت‌های بزرگ‌تری دست پیدا کنند؛ موفقیتی که پرچم‌دارهایی مانند گلکسی اس ۹ و پیکسل ۲ نتوانسته‌اند به آن نائل شوند.

خوشبختانه به‌زودی خواهیم دید که آیا محصول جدید کوالکام با موفقیت روبه‌رو خواهد شد یا خیر؛ چرا که قرار است گوشی‌های مجهز به اسنپدراگون ۷۱۰ در سه‌ماهه‌ی دوم سال جاری میلادی عرضه شوند.



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

هزینه‌های اولیه‌ی استارتاپ باید با دقت و برنامه‌ریزی کامل انجام شوند؛ چرا که سرمایه‌ی این شرکت‌ها در ابتدا محدود است و فرصت اشتباه به مؤسسان نمی‌دهد.

 

بوت‌استرپینگ یکی از بهترین و کارآمدترین روش‌‌های سرمایه‌گذاری استارتاپ در روزهای اولیه‌ی تأسیس است. البته این راهکار دشوارترین روش نیز محسوب می‌شود؛ چرا که منابع مالی، زمان، تیم، نیروی انسانی و بسیاری منابع در آن بسیار محدود هستند. بوت‌استرپینگ اعتبار مؤسس و کنترل او روی استارتاپ را نیز افزایش می‌دهد؛ چرا که بدون وجود سرمایه‌گذاران یا مدیران بالادستی، به‌تنهایی تصمیم‌گیری می‌کند.

بوت‌استرپینگ به‌معنای راه‌اندازی استارتاپ با سرمایه‌ی شخصی و حداقل هزینه‌ها است

نکته‌ی اساسی در زمانی که سرمایه‌ی اولیه‌ی استارتاپ کم است یا به روش بوت‌استرپینگ کار می‌کند، انتخاب زمینه‌ی مناسب برای هزینه کردن سرمایه است. چرا که در این سبک از مدیریت استارتاپ اگر هزینه‌ها به درستی انتخاب نشوند، ممکن است مؤسس استارتاپ سرمایه را در مسائلی بی‌اهمیت هزینه کند و از سرمایه‌گذاری در بخش‌های با بازدهی بلندمدت غافل شود. در ادامه‌ی این مطلب زومیت به بررسی چهار زمینه‌ای می‌پردازیم که مؤسسان استارتاپ باید سرمایه‌ی خود را در آن‌ها هزینه کنند.

ابزار مناسب

استارتاپ نیز مانند هر کسب‌وکار دیگر به ابزار مناسب احتیاج دارد. این ابزارها بسته به نوع شرکت می‌تواند نرم‌افزاری، سخت‌افزاری یا تولیدی باشد. به هر حال ابزار مناسب علاوه بر تضمین کیفیت خوب محصول نهایی، افزایش بازدهی و کارایی و کاهش هدررفت منابع را به همراه خواهد داشت.

ابزار آلات

حتی اگر محصول شما یک سرویس باشد، ابزارهای مناسب برای آن حیاتی هستند.  کیفیت ایده‌ی شما، همچنین مالکیت معنوی آن و تمایز شما از بازار همگی در راه‌اندازی استارتاپ مهم هستند؛ اما اگر بازدهی اجرای ایده مناسب نباشد، تمامی این موارد بی‌فاید خواهند بود.

همان‌طور که اشاره شد، در هزینه کردن سرمایه باید دقت به خرج دهید. پس در انتخاب و خرید ابزارها نیز حساس باشید. خرید آخرین مدل ابزارها با بیشتری امکانات، برای استارتاپ مناسب نیست. باید به دنبال مواردی باشید که قطعا نیازهای شما را به بهترین نحو برطرف کنند. امکانات اضافه، به‌معنای هزینه‌ی اضافه خواهند بود و شما را از هدف اولیه یعنی هزینه کردن هوشمندانه دور می‌کنند. در نهایت به این نکته توجه کنید که هر خرید در این مرحله، یک سرمایه‌گذاری است و قطعا باید سرمایه‌گذاری با بیشترین نرخ بازگشت را انتخاب کنید.

فضای کاری مناسب

مؤسسان و کارمندان شرکت‌های نوپا بسیار بیشتر از رقبای باسابقه‌ی خود در محیط کار می‌مانند. آن‌ها وظایف و کارهای زیاد و زمان کمی برای انجام آن‌ها دارند. در نتیجه در قدم اول باید به دنبال محل کاری راحت و ترجیحا جذاب باشید. البته محیط کار استارتاپ نباید آن‌چنان لوکس باشد یا تصویری بسیار بزرگتر از وضعیت کنونی استارتاپ نشان دهد. همین که شما و همکاران از کار در آنجا راضی باشید، به هدف اولیه رسیده‌اید.

راحتی محل کار مهم‌تر از زیبایی و لوکس بودن آن است

علاوه بر انتخاب محل، وسایل دفتر کار نیز باید با دقت انتخاب شوند. میز، صندلی، نورپردازی، کمد و مواردی از این دست باید به بهترین نحو گزینش شوند تا فضایی ارگونومیک برای کارمندان ایجاد شود. نکته‌ی حیاتی در این بخش این است که به دنبال جلب توجه دیگران نباشید. محیط کاری هزینه‌ای است که به‌راحتی می‌تواند شما را گرفتار کند و بخش عظیمی از سرمایه را ببلعد. تنها زمانی که استارتاپ شما ارتباطات متعددی با افراد بیرون دارد و نیاز به جلسات متعدد داشته باشید، می‌توان محیط کار را کمی لوکس‌تر و گران‌تر انتخاب کرد.

کار

موارد تأثیرگذار روی مشتری

این بخش به‌طور خلاصه مشخص می‌کند که سرمایه‌ی استارتاپ در تمام موارد باید در جایی هزینه شود که روی مشتری تأثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال افزایش انگیزه‌ی تیم نیز روی محصول نهایی و در نهایت روی مشتری تأثیر می‌گذارد؛ پس در این دسته‌بندی قرار می‌گیرد. همیشه پیش از تصمیم برای هر هزینه‌ی جدید، این سؤال را از خود بپرسید: «آیا روی تجربه‌ی مشتری تأثیر می‌گذارد؟»

اگر پاسخ سؤال بالا مثبت بود، مراحل بعدی آسان خواهند شد. باید بازگشت این سرمایه‌ی جدید را برای خودتان مشخص کنید. به بیان دیگر پس از رسیدن محصول به مراحل اولیه، هرگونه هزینه‌ی جدید برای بهبود آن باید به سود مشتری باشد تا در نهایت سود شما را نیز افزایش دهد. در غیر این صورت شما در حال خرج کردن بی‌دلیل سرمایه هستید که برای هیچ استارتاپی خوب نیست.

تیم مناسب

مدیریت تیم

همه‌ی کارشناسان کسب‌وکار در اهمیت تیم برای رشد استارتاپ هم‌عقیده هستند. شما هرچه فردی سختکوش و باانگیزه باشید، در ادامه‌‌ی مسیر به کمک نیاز خواهید داشت. این کمک می‌تواند به شکل استخدام نیروهای آزادکار یا نیروهای ثابت باشد. به هر حال این هزینه، بخشی است که باید با دقت به آن پرداخته شود.

باارزش‌ترین سرمایه‌گذاری استارتاپ روی اعضای تیم انجام می‌شود

اکثر مؤسسان استارتاپ تجربه‌ی استخدام دیرهنگام نیرو را دارند. آن‌ها با تصور صرفه‌جویی، زمان استخدام را عقب انداخته‌اند و در نهایت سرعت رشد خود را نیز کاهش داده‌اند. در نتیجه انتخاب زمان صحیح برای جذب نیرو از چالش‌های اساسی شما خواهد بود. استخدام نباید در زمانی انجام شود که سرتان شلوغ است؛ چرا که یک مؤسس استارتاپ همیشه کارهای زیادی برای انجام دارد. در مقابل بهترین زمان وقتی است که نیاز به انجام وظیفه‌ای هست و شما مهارت کافی برای انجام آن ندارید. مدیر فروش، برنامه‌نویس، مدیر امور مالی و مواردی از این دست، قطعا جزو نیازهای اولیه‌ی شما خواهند بود. فراموش نکنید که نیروی کاری مناسب، بهترین سرمایه‌گذاری برای استارتاپ است.



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در ادامه سیاست‌گذاری فورد برای تولید محصولات الکتریکی، این شرکت تا سال ۲۰۲۰ از شاسی‌بلند تمام الکتریکی Mach 1 رونمایی خواهد کرد.

 

مدت‌ها است که خبری از پیش‌بینی محصولات آینده از طریق رونمایی خودروی مفهومی و نوآوری‌های فنی در شرکت خودروسازی فورد وجود ندارد. البته این خودروساز بیش‌تر از آن‌که روی ارائه محصولات جدید تأکید کند، تمرکز خود را بر توسعه سیستم‌ محرکه و قابلیت اتصال خودروها معطوف کرده است. 

 اما اوایل سال جاری میلادی خبری خوش برای طرفداران و سهام‌داران برند بیضی آبی در نمایشگاه خودرو دیترویتمنتشر شد. همراه با تیزرهایی کوتاه از فورد برونکو (Bronco) و خودروی موستانگ GT500، تیزری از یکشاسی‌بلند تمام الکتریکی به نمایش گذاشته شد که در حال حاضر Mach 1 نام‌گذاری شده است.

2020 Ford Mach 1 / خودروی الکتریکی شاسی‌بلند فورد

 هنوز نمی‌دانیم فورد قصد دارد در نحوه طراحی جدیدترین شاسی‌بلند الکتریکی خود از چه سیاستی پیروی می‌کند؛ اما می‌توان با توجه به محصولات قبلی و برخی اخبار دیگر گمانه‌زنی‌هایی انجام داد و می‌توان حدس زد که فورد قصد دارد در آینده نزدیک چه محصولاتی و با چه ویژگی‌هایی ارائه دهد. 

طراحی پسا سینتیک

سینتیک (Kinetic) نام سبک طراحی ویژه فورد است که در سال‌های بین ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ در محصولات سواری این شرکت به کار گرفته شد. سبک سینتیک فورد توسط استودیوی طراحی فورد اروپا معرفی شد و در خودروهایی مانند فورد کا، فیستا، فوکوس، C-MAX، کوگا، موندئو و گلکسی خود را نشان داد. 

خودروی مفهومی فورد ایووس (Evos) را در سال ۲۰۱۱ به یاد بیاورید؛ خودرویی که کارشناسان آن را مبنای طراحی آینده فورد و به‌عنوان الهام‌بخشی برای محصولات کنونی مانند فیوژن (Fusion) و موستانگ می‌دانند. اما این موضوع به گذشته مربوط می‌شود و دنیای جدید نیازمند سبک طراحی جدید و استفاده از فناوری‌های روز در ساخت خودرو است. 

فورد فیوژن

در ابتدا کمی بررسی در سبک سینتیک نشان می‌دهد که طراحی جلوی «ماسک‌زده» شامل جلوپنجره مشبک ذوزنقه‌ای در ترکیب با کناره‌های براق مشکی و چراغ‌های جلوی LED به شکل حرف C (شبیه به چنگال‌های خرچنگ)، می‌تواند گزینه مناسبی برای نقطه آغاز طراحی جدید در میان محصولات فورد باشد. با الهام گرفتن از برخی خصوصیات طراحیجگوار برای جلو پنجره مشبک، آیرودینامیک خودرو با پخش بهتر هوا در بالا و زیر کاپوت بهبود می‌یابد. 

پنجره‌های بدون قاب، ظاهر کابین خودرو را شیک‌تر نشان می‌دهند و سقف دو رنگ (سیاه همراه با رنگ بدنه) جذابیت بیش‌تری به طراحی بیرونی می‌بخشد. این دقیقا کاری است که در حال حاضر اکثر خودروسازان برای بهبود ظاهر و فضای بیرونی محصولاتشان انجام می‌دهند. جلاکاری ورق فلزی در بدنه نیاز به ظرافت و ریزه‌کاری‌های فنی زیادی در هنگام اجرا دارد؛ اما هنوز هم به‌عنوان یکی از تحولات بسیار اساسی سبک طراحی سینتیک فورد به شمار می‌رود. 

سیستم محرکه الکتریکی

شاید در گذشته افراد بسیاری مارک فیلدز مدیر عامل سابق فورد موتور را به خاطر تغییر سیاست‌گذاری این شرکت به سمت سیستم‌های محرکه هیبریدی و برقی سرزنش می‌کردند. اما در حال حاضر چنین دیدگاهی وجود ندارد و بسیاری از رقبا با استفاده از این فناوری پیشرفت قابل توجهی داشته‌اند. فورد طی سال‌های اخیر هیچ خودروی الکتریکیجدیدی تولید نکرده است و بسیاری از سرمایه‌گذاران از این مسئله ناراحت هستند. 

2020 Ford Mach 1 / خودروی الکتریکی شاسی‌بلند فورد

با این حال جیم هکت از روز اول به دنبال تغییر جهت به سمت خودروهای الکتریکی بود و این شرکت تمایل زیادی به استفاده از موتور الکتریکی و فناوری باتری در محصولات خود دارد. هنوز نمی‌توان به‌طور یقین گفت که آیا موتور الکتریکی مورد استفاده در خودروهای آینده فورد به‌صورت داخلی تولید می‌شوند یا از خارج این شرکت سفارش داده خواهند شد. در مورد فناوری باتری نیز هنوز اظهار نظر قطعی از مسئولان فورد منتشر نشده است. 

آن‌چه ما در حال حاضر می‌دانیم این است که شعاع حرکتی خودروهای الکتریکی فورد باید به‌طور قابل توجهی بالاتر از دامنه پیشنهادی دیگر برندهای معتبر بازار خودرو باشد. شاید تغییر فناوری باتری به مدل‌های جدید حالت جامد بتواند از لحاظ زمان شارژ، سرعت، عملکرد، شعاع حرکتی و مزایای ایمنی حرارتی تغییر قابل ملاحظه‌ای برای فورد ایجاد کند. با این وجود همچنان موانع جدی بر سر راه این تجارت وجود دارد که باید پیش از گسترش کامل این فناوری برطرف شوند. 

رقبای شاسی‌بلند جدید فورد

تا سال ۲۰۲۰ و زمانی که فورد بخواهد خودروی شاسی‌بلند الکتریکی Mach 1 را به بازار عرضه کند، پیشنهادات زیادی از طرف رقبا وارد بازار خواهند شد. در آینده کلاس شاسی‌بلند برقی شاهد حضور رقبایی از تسلا، هیوندای، فولکس‌واگن وجنرال موتورز خواهیم بود. 

2019 hyundai kona electric / هیوندای کنا الکتریکی مدل 2019

پیش از این هیوندای کره جنوبی خودروی الکتریکی کُنا (Kona EV) را با شعاع حرکتی بیش از ۴۰۰ کیلومتر عرضه می‌کند. تا سال ۲۰۲۰ نیز فولکس‌واگن از شاسی‌بلند الکتریکی I.D. کروز رونمایی می‌کند که ۳۰۰ اسب بخار قدرت دارد و شعاع حرکتی آن به ۴۸۰ کیلومتر محدود می‌شود. در میان جایگزین‌های لوکس، جگوار iPace الکتریکی و محصولاتی از برندهای آلمانی بی‌ام‌و، مرسدس بنز و آئودی تا سال ۲۰۲۰ وارد بازار خواهند شد. این مسائل بیش از پیش کار فورد را برای رقابت در کلاس شاسی‌بلند سخت می‌کند.

پیش‌بینی می‌شود که خودروی شاسی‌بلند تمام الکتریکی فورد Mach 1 طی یک سال آینده در قالب خودروی مفهومی مورد رونمایی قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی واقعا رخ دهد، انتظار داریم که آن را اولین بار در یکی از نمایشگاه‌های معتبر خودرو مانند ژنو یا دیترویت مشاهده کنیم.

 

 

دانلود



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

بوستون داینامیکس در سال‌های اخیر به پیشرفت‌های قابل توجهی در ساخت ربات‌ چهارپا دست یافته است. در این مقاله نگاهی به سیر تکامل این ربات‌ها می‌اندازیم.

 

کمپانی بوستون داینامیکس تاکنون اقدام به ساخت چندین ربات چهارپای پیشرفته و خارق‌العاده کرده است. این شرکت که در سال ۱۹۹۲ به‌عنوان شاخه‌ای مستقل و جدا شده از مژسسه‌ی فناوری ماساچوست (MIT) راه‌اندازی شد، تا به امروز ماشین‌های فوق‌العاده پیچیده‌ای به‌خصوص با شبیه‌سازی از حرکات حیوانی ساخته است. بیش از یک دهه طول کشید تا نخستین ربات‌های این شرکت پای خود را از آزمایشگاه بیرون بگذارند؛ اما از آن هنگام تاکنون، بوستون داینامیکس جایگاه خود را به‌عنوان پیشگام عرصه‌ی رباتیک تثبیت کرده و ربات‌هایی در معرض نمایش گذاشته است که می‌توانند سریع‌تر از یوسین بولت بدوند، روی ساختمان‌ها بپرند و حرکات آکروباتیک را بهتر از هر انسان دیگری انجام دهند. با این حال، شناخته‌شده‌ترین ساخته‌های این شرکت، ربات‌های چهارپا یا سگ‌نمای آن‌ها هستند. برای آشنایی با فهرست ربات‌های چهارپای ساخت بوستون داینامیکس و سیر تکامل آن‌ها از نخستین مدل موسوم بهبیگ‌داگ تا مدل تجاری‌سازی‌شده‌ی اسپات‌مینی با زومیت همراه باشید.

ژانویه ۲۰۰۹: نخستین نمایش بیگ‌داگ

بوستون داینامیکس در سال ۲۰۰۵ با معرفی رباتی ۱۰۸ کیلوگرمی با طول ۹۲ و پهنای ۱۵ سانتی‌متر به نام بیگ‌داگ (BigDog)، نخستین ربات چهارپای خود را به معرض نمایش گذاشت. تأمین مالی ساخت این ربات بر عهده‌ی آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته‌ی دفاعی یا به اختصار دارپا بود که مختصص سرمایه‌گذاری در حوزه‌های پرخطر و پربازده است. بیگ‌داگ که با هدف استفاده به‌عنوان رباتی مخصوص جابه‌جایی وسایل برای سربازان ساخته شد، قادر به حمل ۱۵۴ کیلوگرم بار و بالا رفتن از شیب ۳۵ درجه بود و بدون شک می‌توانست در دل دشمنان هراس بیاندازد.

فوریه ۲۰۰۹: لیتل‌داگ سینه‌خیز وارد می‌شود

اگر بیگ‌داگ را هم‌اندازه‌ی یک سگ گریت دین فربه در نظر بگیریم، لیتل‌داگ (LittleDog) یک چی‌واوای تهاجمی محسوب می‌شود. در واقع لیتل‌داگ کوچک‌ترین ربات چهارپای ساخت بوستون داینامیکس به‌حساب می‌آید. دارپا این بار نیز مسئولیت تأمین مالی ساخت این ربات را برعهده داشت. از آنجایی که لیتل‌داگ به باتری‌های لیتیم پلیمر تجهیز شده بود، برای مدت محدود ۳۰ دقیقه توانایی انجام عملیات داشت و کنترل آن از راه دور نیز امکان‌پذیر بود. این ربات همچنین در زمین‌های ناهموار سنگلاخی می‌توانست به‌صورت سینه‌خیز حرکت کند. درحالی‌که بیگ‌داگ با هدف استفاده‌ی شخصی توسط بوستون داینامیکس طراحی و ساخته شد، لیتل‌داگ به‌عنوان تست‌بِد (بستری آزمایشی) برای اشخاص ثالث توسعه یافت.

سپتامبر ۲۰۱۱: آلفاداگ پروتو معرفی می‌شود

هنگامی که آلفاداگ پروتو (AlphaDog Proto) در سال ۲۰۱۱ پا به صحنه گذاشت، رژیاهای نظامی بوستون داینامیکس بیش از پیش شفاف شد. این بار علاوه بر دارپا، نیروی تفنگداران دریایی ایالات متحده نیز تأمین مالی ساخت این ربات چهارپا را برعهده گرفت. آلفاداگ پروتو در طی یک مأموریت ۳۲ کیلومتری قادر به جابه‌جایی یک محموله‌ی ۱۸۱ کیلوگرمی از روی عوارض مختلف زمین بود. ربات نسل پیشین بیگ‌داگ هنگام فعالیت صدای بلندی تولید می‌کرد؛ اما آلفاداگ پروتو به لطف بهره‌مندی از موتور درون‌سوز (احتراق داخلی) سروصدای کمتری داشت و همین مسئله آن را به وسیله‌ی مناسب‌تری برای انجام مأموریت در زمین نبرد تبدیل می‌کرد.

سپتامبر ۲۰۱۲: لگد اسکواد ساپورت سیستم از راه می‌رسد

مدل تکامل‌یافته‌ی آلفاداگ پروتو، ربات چهارپای موسوم به لگد اسکواد ساپورت سیستم (Legged Squad Support System) یا به اختصار LS3 بود که تحرک و قدرت بیشتری از نسل پیشین خود داشت. به‌کارگیری آرایه‌ای از حسگرها در ال اس ۳، به این  ربات چهارپا امکان داد در حین مسیریابی روی عوارض ناهموار زمین از راهنمای انسانی نیز پیروی و از برخورد با موانع جلوگیری کند. این ربات در صورت زمین خوردن می‌توانست بدون هیچ کمکی مجددا روی پاهایش بایستد.

فوریه ۲۰۱۳: بازگشت بیگ‌داگ با توانایی بلند کردن اشیاء

بیگ‌داگ در سال ۲۰۱۳ با یک توانایی جدید و بدون شک هراس‌آور بازگشت. این بار، این ربات چهارپا مجهز به بازویی شده بود که با استفاده از آن می‌توانست یک بلوک سیمانی تقریبا ۱۶ کیلوگرمی را بلند و آن را با قدرت تا ۵ متر به پشت سر خود پرتاب کند. بیگ‌داگ آموزش دیده بود تا از پاها و تنه‌ی خود به‌عنوان اهرم بهره بگیرد و همانند یک پرتابگر دیسک المپیک، اقدام به پرتاب بلوک سیمانی می‌کرد.

فوریه ۲۰۱۵: اسپات

بوستون داینامیکس در سال ۲۰۱۵ از آخرین ساخته‌ی خود - یک ربات برقی هیدرولیکی به نام اسپات (Spot) – رونمایی کرد. اسپات با وزن نزدیک به ۷۲.۵ کیلوگرم به طرز قابل توجه‌ای از مدل‌های چهارپای پیشین کوچک‌تر بود و برای فعالیت‌های داخلی و خارجی طراحی و ساخته شده بود. حسگرهای به‌کاررفته در سر این ربات به آن امکان می‌داد در زمین‌های ناهموار مسیریابی و از برخورد با موانع عبوری جلوگیری کند. اسپات می‌توانست از پله‌ها و همچنین تپه‌ها بالا برود و همین مسئله باعث می‌شد در مقایسه با نیاکان فربه‌ی خود تحرک‌پذیری و کاربرد بیشتری داشته باشد.

ژوئن ۲۰۱۶: اسپات‌مینی پا به عرصه حیات می‌گذارد

در سال ۲۰۱۶، اسپات‌مینی (SpotMini)، برادر کوچک‌تر اسپات با وزن نزدیک به ۲۵ کیلوگرم رونمایی شد. این ربات در آن زمان کوچک‌ترین و خبیث‌ترین ربات ساخت بوستون داینامیکس محسوب می‌شد. اسپات‌مینی برخلاف برادر بزرگ‌ترش یک ربات چهارپای کاملا برقی بود و برای انتقال انرژی از روش هیدرولیکی استفاده نمی‌کرد. این ربات با یک بار شارژ توانایی انجام ۹۰ دقیقه عملیات داشت و با بهره‌گیری از حسگرهای فراوان از قابلیت‌های مسیریابی پیشرفته‌ای برخوردار بود. اسپات‌مینی همچنین توانایی انجام برخی از امور ساده را به‌صورت خودکار داشت. این ربات چهارپا با بهره‌گیری از یک بازوی اختیاری و گیره‌ی متصل به آن می‌توانست اجسام شکننده و ظریف را بلند کند. این بازو همچنین به اسپات‌مینی کمک می‌کرد در صورت زمین خوردن بتواند مجددا سرپا شود.

نوامبر ۲۰۱۷: اسپات‌مینی با ظاهر دگرگون‌شده بازمی‌گردد

بوستون داینامیکس در نوامبر ۲۰۱۷، مدل جدید و بهبودیافته‌ی اسپات‌مینی را معرفی کرد؛ ربات زردرنگی که حرکات روان و انعطاف‌پذیرش نشان از بهبودی قابل توجه نسبت به مدل اولیه داشت. با این حال، چند ماه طول کشید تا قدرت اسپات‌مینی جدید با انتشار مجموعه‌ای از ویدئوهای جالب توجه نمایش داده شود. این ربات اکنون می‌تواند با بازوی خود اقدام به باز کردن در کند و به‌زیرکی با پایش مانع از بسته شدن آن شود. همچنین حتی در صورتی که شخصی بخواهد اسپات‌مینی را از انجام مأموریتش باز دارد، این ربات با وی مقابله می‌کند.

می ۲۰۱۸: اسپات‌مینی خودکارسازی می‌شود

در ویدئویی که بوستون داینامیکس در می ۲۰۱۸ منتشر کرد، پیشرفت و تکامل خیره‌کننده‌ی اسپات‌مینی به‌خوبی نشان داده شد. این ربات اکنون با تجهیز به سیستم مسیریابی پیچیده‌ای می‌تواند راه خود را از میان دفاتر و آزمایشگاه‌های شرکت به‌خوبی پیدا کند و به حرکت در مسیری که قبلا نقشه‌ی آن را ترسیم کرده است، بپردازد. همچنین اندکی پس از انتشار این ویدئو اعلام شد که بوستون داینامیکس پس از گذشت نزدیک به ۳ دهه فعالیت در عرصه‌ی ربوتیک،اسپات‌میتی را برای عرضه‌ی تجاری در سال ۲۰۱۹ آماده می‌کند.



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

نیسان به‌منظور تسهیل تنظیم فشار باد لاستیک‌ها، سیستم ساده‌ای طراحی کرده است که به کمک بوق خودرو کار می‌کند. 

 

طبق آمار اداره ایمنی ترافیک شهری ایالات متحده آمریکا، از هر پنج خودروی در حال حرکت، چهار دستگاه فشار باد لاستیک مناسبی ندارند. تنظیم نامناسب فشار باد لاستیک نه‌تنها موجب افزایش مصرف سوخت خودرو می‌شود، بلکه طول عمر تایر را نیز کاهش خواهد داد. نیسان تاکنون این سیستم را روی ۵.۳ میلیون دستگاه خودرو به مشتریان ارائه کرده است.

شاید برای خیلی از شما اتفاق افتاده باشد که نتوانید، باد لاستیک خودرو را درست تنظیم کنید. اگر خودرو مجهز به سیستم هشدار فشار باد تایر باشد، هنگام رانندگی چراغ اخطار روشن می‌شود و اعلام می‌کند که باید فشار باد تایر را کم یا زیاد کنید. افرادی که در گاراژ خانه خود کمپرسور هوا ندارند، مجبورند به تعمیرگاه بروند و در آن‌جا فشار باد لاستیک‌ها را بررسی کنند تا همه‌ی آن‌ها به یک اندازه تنظیم شوند. قبل از باد کردن تایر باید به برچسب روی لاستیک یا دفترچه‌ی راهنمای خودرو توجه کرد تا به میزان لازم پر شود. کمپرسور هوا نیز دارای اندازه‌گیر فشار دیجیتال یا آنالوگ است که به کمک آن می‌توان مقدار هوای مورد نیاز برای پر کردن تایر را با کتابچه راهنمای خودرو تطبیق داد و تنظیم بودن آن‌ها را بررسی کرد. با این حال، آن‌ها همیشه قابل اعتماد نیستند و گاهی اوقات نیز می‌توانند قرائت نادرستی ارائه دهند. نیسان تلاش می‌کند که با اجتناب از کارهای تجربی، فرآیند پر کردن تایر و تنظیم باد لاستیک را ساده‌تر کند. به همین علت «سیستم هشدار پر شدن تایر» را ارائه داده است که نقش مهمی در کاهش زمان تنظیم فشار باد لاستیک و دقت آن ایفا می‌کند.

NISSAN EASY-FILL TIRE ALERT SYSTEM / نیسان تایر لاستیک

هنگامی که فشار باد تایر به‌خوبی تنظیم شده باشد، خودرو به راننده از طریق بوق کوتاه هشدار می‌دهد. برای استفاده از سیستم، راننده باید خودرو را در حالت پارک قرار دهد و ترمز دستی را بکشد. سپس سوئیچ را در حالت ACC قرار دهد تا برق قسمت‌های جانبی خودرو (مانند سیستم مذکور) فعال باشد.

 

هنگامی که فرد شروع به پر کردن یک تایر می‌کند، چراغ‌های راهنمای بیرونی خودرو شروع به فلاش زدن می‌کنند؛ این هشدار نشان می‌دهد که سیستم بر تغییر فشار در تایر نظارت می‌کند. هنگامی که فشار هوا به اندازه کافی تنظیم شود، بوق خودرو به صدا درمی‌آید و اعلام می‌کند که فشار باد لاستیک به میزان صحیح تنظیم شده است. اگر تایر بیش از حد پر شده باشد، بوق دوباره به صدا درمی‌آید و با سه بار چشمک زدن چراغ خطر خودرو همراه خواهد شد. دیگر نیازی به بررسی فشار باد لاستیک توسط فشارسنج دیجیتال و تطبیق با دفترچه راهنمای خودرو نیست؛ چون سیستم هوشمند نیسان تمام این کارها را انجام می‌دهد و نباید تردیدی از صحت عملکرد آن داشته باشید. 

نیسان این سیستم هوشمند را برای راحتی بیش‌تر افراد در هنگام تنظیم فشار باد لاستیک‌ها ارائه کرده است. در حال حاضر این قابلیت در ۱۲ مدل فعلی نیسان مانند ورسا، سنترا، ایکس تریل (روژ)، ایکس تریل اسپرت، پث‌فایندر، مورانو، ماکسیما، لیف، آرمادا، آلتیما و ورسا نُت برای مشتریان موجود است. 

 

دانلود



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در این جلسه چند موضوع بسیار ساده ولی مهم را بررسی می‌کنیم؛ قرار دادن کامنت و مفهوم بلاک در کد و اسکوپ در جاوا اسکریپت از جمله این مفاهیم هستند. 

 

کامنت به تکه‌ای از کد گفته می‌شود که توسط مرورگر اجرا نمی‌شود. از کامنت برای قراردادن توضیحات، نکات یا هر چیزی که بعدا ممکن است بدان نیاز پیدا کنید استفاده می‌شود. دقت کنید که کامنت‌گذاری نکته بسیار مهمی است و باعث شفاف و خواناتر شدن کدها می‌شود. نکته مهم دیگر کامنت‌ها این است که می‌توانید با کمک آن‌ها تکه‌ای از کد که قصد اجرای آن را ندارید نیز کامنت کنید. بدین ترتیب آن تکه کد خوانده و اجرا نمی‌شود.

نحوه قرار دادن کامنت در جاوا اسکریپت: 

برای قرار دادن کامنتی که یک خط باشد، کافی است در ابتدای خط علامت // قرار دهید. هر چه در آن خط و قبل زدن اینتر نوشته شود، کامنت محسوب می‌شود و اجرا نخواهد شد.

اگر بخواهید چند خط پشت سر هم را کامنت کنید، باید در ابتدای محلی که می‌خواهید کامنت شود علامت */ و در انتهای آن علامت */ قرار دهید. بدین ترتیب هر چند خطی که بین این دو علامت نوشته شود خوانده و اجرا نخواهد شد.

مثال:

کامنت یک خطی با کمک */

/* this block is commented and won't do anything */

کامنت چند خطی با کمک */

/* این بلاک کد کامنت شده است

و هیچ گونه اتفاقی

در این قسمت رخ نخواهد داد */

کامنت یک خطی با کمک //

//کامنت در یک خط

کامنت چند خطی با کمک //

//مجموعه ای از 

//کامنت‌های

//یک خطی

در آخر باز هم توصیه می‌کنیم برای خواناتر شدن کد و درک بهتر آن توسط خودتان و دیگران، حتما در بین کدهایتان کامنت بگذارید و عملکرد و نکات مبهم آن را توضیح دهید.

تعریف بلاک کد:

بلاک کد در واقع مجموعه‌ای از جملات یک زبان برنامه‌نویسی است که در کنار هم، یک بلاک یا مجموعه را تشکیل می‌دهند. مثلا فانکشن‌ها و کارهایی که در داخل {} یک فانکشن نوشته می‌شود یک بلاک کد را تشکیل می‌دهند. 

{

StatementList

}

در مثال بالا هر چه بین دو علامت { نوشته شده است به‌عنوان بلاک کد شناخته می‌شود.

مفهوم بلاک در جاوا اسکریپت

یک مفهوم بسیار مهم دیگر در جاوا اسکریپت، مفهوم scope است. scope مشخص می‌کند که به متغیرها و اطلاعات یک بلاک کد، در کجا دسترسی داریم و می‌توانیم استفاده کنیم. در ادامه به این موضوع به‌صورت عمیق‌تر خواهیم پرداخت.

به‌طور کلی اولین نکته این است که جاوا اسکریپت کدها را از بالا به پایین می‌خواند. پس نمی‌توانید تکه کدی را که هنوز ننوشته‌اید در پایین صفحه استفاده کنید. مثلا اگر می‌خواهید یک فانکشن یا هر متغیر دیگری را در صفحه صدا بزنید، باید ابتدا آن‌ را در بالاتر تعریف کنید و در پایین‌تر صدا بزنید؛ نه اینکه در بالاتر صدا بزنید و در خط بعدی آن را تعریف کنید.

اهمیت بلاک در تعریف متغیرها:

متغیرها در جاوا اسکریپت به دو دسته تقسیم می‌شوند: متغیرهای عمومی و Global. در واقع زمانی که یک متغیر را درون یک فانکشن تعریف می‌کنید، تفاوت بسیار زیادی دارد تا آن را بیرون یک فانکشن تعریف کنید. 

 

متغیرهای عمومی:

زمانی که یک متغیر در خارج بلاک کد تعریف می‌شود، به آن متغیر عمومی می‌گوییم.  به متغیر عمومی همه جا دسترسی داریم و می‌توانیم همه جا آن را صدا بزنیم یا تغییر بدهیم.

متغیرهای محلی:

متغیرهای محلی در داخل یک بلاک کد تعریف می‌شوند. در واقع زمانی که شروع و تعریف یک متغیر در داخل مثلا یک فانکشن باشد، این متغیر تنها درون آن فانکشن قابل تعریف و استفاده خواهد بود و بیرون آن نمی‌توانید از آن استفاده کنید. این موضوع خصوصا زمانی که تعداد متغیرها زیاد می‌شود و نمی‌خواهید برای هر کار کوچکی یک متغیر عمومی تعریف کنید استفاده می‌شود.

var globalVariable;

function changeMe(){

     var localVaribale = "i am local to this function";

      globalVariable = "i am global varibable"

اگر localVaribale را در داخل فانکشن صدا بزنیم بدان دسترسی خواهیم داشت چون این متغیر تنها وابسته و قابل استفاده در همین فانکشن خواهد بود//

}

در این مثال زمانی که localVaribale را در داخل فانکشن تعریف کنیم، تنها درون این فانکشن بدان دسترسی داریم. پس اگر خارج فانکشن آن را صدا بزنیم دیگر نمی‌توانیم آن را استفاده کنیم و ارور undefined خواهیم گرفت. 

ولی متغیر عمومی globalVariable که در خارج فانکشن و بلاک کد فانکشن تعریف شده است، در داخل و بیرون فانکشن بدان دسترسی خواهیم داشت. برای تعریف یک متغیر گلوبال و عمومی، کافی است آن را خارج هر گونه بلاک کد قرار دهید تا همه جا بدان دسترسی داشته باشید. 

برای مثال اگر در ادامه و خارج فانکشن بخواهیم این دو متغیر را نمایش دهیم، متغیر گلوبال درست نمایش داده خواهد شد.

alert(globalVariable) //نتیجه درست برخواهد گشت

alert(localVaribale) // این متغیر ناشناخته خواهد بود 

 

همچنین هر بلاک کد (هر چه بین دو آکولاد نوشته می‌شود یک بلاک کد است) دارای اسکوپ اختصاصی خود است. یعنی اگر متغیری را درون یک فانکشن تعریف کرده باشید بیرون فانکشن نمی‌توانید آن را استفاده کنید. برای استفاده و تغییر یک متغیر درون فانکشن و دسترسی به آن بیرون فانکشن باید آن را بیرون فانکشن تعریف کنید. بدین ترتیب متغیر شما گلوبال یا عمومی می‌شود و وقتی درون فانکشن استفاده شود مشکلی ندارد. حتی مقدار آن بعد از اجرای فانکشن نیز تغییر می‌کند و مشکلی از بابت تغییر آن در فانکشن نیست.

 

چه موقع از متغیرهای محلی استفاده می‌کنیم؟ 

فرض کنید که ۱۰ فانکشن دارید که در هر کدام از آن‌ها به یک متغیر جداگانه نیاز دارید که مثلا قیمت نهایی را حساب کند! اگر تمام متغیرهای قیمت نهایی را بخواهید گلوبال تعریف کنید، باید به تعداد فانکشن‌ها متغیرهای گلوبال تعریف کنید. همچنین هر بار که فانکشن صدا زده می‌شود، مقدار متغیر گلوبال شما با مقدار جدید عوض می‌شود. اما اگر متغیر شما به‌صورت محلی در داخل فانکشن تعریف شود، فقط در همان فانکشن در دسترس خواهد بود و دیگر ناچار نیستید متغیرهای جداگانه برای هر فانکشن تعریف شود. همچنین از عدم تداخل متغیرها و قاطی شدن مقدارها در فانکشن‌های مختلف نیز خیالتان راحت خواهد بود.

سخن پایانی

درک درست از متغیرهای عمومی و گلوبال نقش مهمی در دیباگینگ و کیفیت کدنویسی شما در جاوا اسکریپت دارد. علت بسیاری از خطاهای ساده و پیش پا افتاده‌ای که ممکن است ساعت‌ها وقت شما را هدر بدهد، همین عدم درک دقیق از متعیرهای عمومی و محلی است. پس در یادگیری این موضوع همتی بیش از پیش داشته باشید.



تاريخ : جمعه 4 خرداد 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 1085 1086 1087 1088 1089 ... 3356 صفحه بعد