پیشتر در زومیت مطلبی با عنوان بهترین زبان های برنامه نویسی برای یادگیری درسال ۲۰۱۸ منتشر شد که در آن به روند رشد و دگرگونی زبانهای برنامهنویسی و قدرت انطباق آنها با پیشرفت تکنولوژی که جایگاه آنها را تعیین میکند، پرداخته شد. نیازهای سختافزاری و تقاضای بازار برای فناوریهای نوین و فنون مدیریت پروژه و کاهش هزینهها از مهمترین مسائلی است که باعث خلق زبانهای جدید برنامهنویسی میشود.
هر زبان برنامهنویسی از تجربیات زبانهای قبل از خود بهره میبرد ولی با استراتژی و تحلیل شرایط قصد دارد جایگاه جدید و مستحکمی را برای خود دستوپا کند؛ تا جایی که بعضی از این زبانها همچون اسکالا بهنوعی جانشین زبان قدرتمند جاوا شمرده میشوند. از سمتی محبوبیت و رغبت برنامهنویسان به این زبانها، یک عامل مهم در تثبیت جایگاه زبانهای برنامهنویسی آینده دارد. همه این شرایط شکلدهنده فرصتهای بازار برنامهنویسی در آینده است، فرصتهایی که کسبوکار شما بهعنوان برنامهنویس را تغییر خواهد داد.
شناسایی و درک زبانهای جدید برای برنامهنویسان امری ضروری است البته نه در مورد همه زبانها؛ بلکه آنهایی که طبق معیارهای مشخصی از نوظهوران آیندهدار برنامهنویسی به شمار میروند. یکی از این شاخصهای معتبر ابزار گوگل ترندز است. ابزاری مفید که بیشتر معروف به ابزار تحلیل کسبوکار دیجیتال است. استفاده از گوگل ترندز آسان است و برای سنجش برآوردهای آینده کسبوکار ابزاری مناسب بهحساب میآید. ما نیز با این ابزار روند رشد چهار زبان نسبتاً جدید ولی فوقالعاده قدرتمند را که در آینده، جایگاه خوبی برای کسب درآمد دارند به شما معرفی میکنیم.
گوگل ترندز و بررسی زبانهای برنامهنویسی آینده
گوگل ترندز (Google Trends) از مجموعه ابزارهایی است که گوگل در جهت بررسی کیفیت جستجو در دنیای وب در اختیار علاقهمندان قرار داده است. شما با Google Trends و مدیریت پارامترهای عمده جستجو، به نتایج جالب و قابلتوجهی دست پیدا میکنید. برای استفاده از گوگل ترندز بهتر است از قبل به جواب پنج سؤال فکر کنید.
- ۱. میخواهید موضوع خود را در چه منطقهی جغرافیایی بررسی کنید؟ نظرات کاربران در هر منطقه از دنیا متفاوت است و مجموع آنها، در کل جهان میتواند نتایج متفاوتتری را نشان دهد.
۲. شما چه چیز را میخواهید جستجو کنید؟ محصول یا تصاویر؟
۳. چه محدوده زمانی برای شما مهم است؟ مثلاً در این مطلب ما یک بازه ۵ ساله را ملاک قرار دادیم؛ چون این بازه دقت تحلیل ما را در بررسی زبانهای برنامهنویسی آینده بیشتر میکرد. شاید برای موضوع شما یک بازه یکساله هم کافی باشد.
۴. در چه زبانی جستجو میکنید؟ موضوع شما یک موضوع فنی است یا یک موضوع عام؟ بیان و اصطلاح رایج آن در نزد مخاطب چگونه است؟ و... اینها در نتایج و تحلیل روند موضوع شما، مؤثر است.
- ۵. این موضوع در چه فن و رشتههایی قرار دارد؟
گوگل ترندز با گرفتن ورودیهای مشخص و بر اساس زبان یا منطقه جغرافیای به شما گزارشهایی نموداری میدهد که با آن، متوجه شدت یا حدت روند جستجوها میشوید. این موارد در محور عمودی اغلب سطح جستجو را بهصورت عدد نشان میدهد. در بخش محور افقی نمودار بازه زمانی، برای موضوعات موردنظر دیده میشود.
زبانهای برنامهنویسی آینده
در بررسی زبانهای برنامهنویسی آینده با خصوصیات آن آشنا میشویم و با نگاه به تحلیل Google Trends چگونگی روند محبوبیت زبان برنامه نویسی را بررسی میکنیم. این روند محبوبیت یعنی فرصتهای شغلی بیشتر و بهتر در آینده؛ پس یک نمونه از شیوه کدنویسی هر زبان را در ادامه آن خواهید دید.
۱. زبان برنامهنویسی راست (Rust)
در سال ۲۰۱۰ بخش تحقیقات موزیلا از راست (Rust) رونمایی کرد. این نرمافزار بنا بر گزارشهای StackOverFllow جایگاه خوبی از نظر محبوبیت در بین توسعهدهندگان پیداکرده و در دو سال اخیر در لیست بهترین زبانهای برنامهنویسی قرار گرفته است.
Rust یکزبان کامپایلری است که با زبانهای C و ++C مقایسه میشود. این به خاطر فرم کدنویسی مشابه در این زبانها است. در حقیقت زبان Rust از نظر معنایی با دو زبان دیگر تفاوت دارد. در زبان C شما نیاز به مهارت در مدیریت حافظه، کنترل و رفع خطاها دارید ولی در زبان Rust شیوه کار به نحوی است که امکان وجود این خطا به نحو چشمگیری کاهش پیدا کرده است.
همین شیوه کار برای رعایت ایمنی در حافظه، چالشی برای توسعهدهندگان مبتدی خواهد بود؛ اما محبوبیت Rust در لیست بهترین زبانهای برنامهنویسی نشان میدهد که در آینده تقاضای بیشتری برای آن وجود دارد. علاوه بر آنکهموزیلا هم پشتیبان Rust است. کسب رتبه دوم در سال ۲۰۱۷ هم نشان میدهد که وضع کاروکاسبی با این زبان خوب است و اوقاتی خوش برای دوستداران آن در آینده پیشبینی میشود.
وضعیت محبوبیت Rust در طی ۵ سال گذشته
نمونه کدنویسی در زبان Rust از بهترین زبانهای برنامهنویسی
macro_rules! calculate {
(eval $e:expr) => {{
{
let val: usize = $e;
println!("{} = {}", stringify!{$e}, val);
}
}};
(eval $e:expr, $(eval $es:expr),+) => {{
calculate! { eval $e }
calculate! { $(eval $es),+ }
}};
}
fn main() {
calculate! {
eval 1 + 2,
eval 3 + 4,
eval (2 * 3) + 1
}
}
۲. زبان برنامهنویسی الیکسیر (Exlixir)
زبان برنامهنویسی تازهواردی که بهسرعت پلههای محبوبیت را در لیست بهترین زبانهای برنامهنویسی طی کرد، الیکسیر نام دارد. ارلنگ Erlang که توسط شرکت اریکسون در دهه ۸۰ میلادی معرفی شد، مایه الهام ساخت و تولد الیکسیر در سال ۲۰۱۱ بود. Erlang از ابزارهای مناسب برای همگامسازیهای سنگین، مثلاً ساخت یک بازی تحت سرور است. الیکسیر در ماشین مجازیارلنگ اجرا میشود.
خوزه ولیم (José Valim) سازنده الیکسیر معترف بود که باز هم جا برای بهبود ارلنگ وجود دارد. ارلنگ باوجود قابلیتهای ویژه مثل تحملپذیری خطا (fault-tolerant) و چند نخی در ایران تقریباً مهجور است. برای مبتدیان ورود به آن سخت و برای حرفهایها خروج از آن سخت است.
نگران نباشید درباره الیکسیر باید گفت همچنانکه از ارلنگ تأثیر گرفته، خصایص روبی هم در ساخت آن مؤثر بوده است. الیکسیر هم معمولاً در توسعه وب بهکار میرود. محبوبیت الیکسیر هرسال بهتر از سال گذشته بوده است و با رشد استارت آپهای بزرگ در ایران، در آینده بیشتر از ارلنگ و الیکسیر بیشتر خواهیم شنید. سال ۲۰۱۷ الیکسیر توانست جایگاه سوم را در StackOverflow بهدست آورد که نوید بخش همین روند است.
وضعیت محبوبیت Exlixir در طی ۵ سال گذشته
نمونه کدنویسی در زبان Exlixir از بهترین زبانهای برنامهنویسی
defmodule Chain do
def counter(next_pid) do
receive do
n ->
send next_pid, n + 1
end
end
def create_processes(n) do
last = Enum.reduce 1..n, self,
fn (_, send_to) ->
spawn(Chain, :counter, [send_to])
end
send last, 0
receive do
final_answer when is_integer(final_answer) ->
"Result is #{inspect(final_answer)}"
end
end
def run(n) do
IO.puts inspect :timer.tc(Chain, :create_processes , [n])
end
end
۳. زبان برنامهنویسی اسکالا (Scala)
زبان مقیاسپذیر اسکالا یکی از پروژههای بازسازی و افزایش بهرهوری زبان جاوا است. اسکالا بر اساس نیاز صنعت فناوری اطلاعات و حرکت به سمت ساخت دستگاههایی با چند هسته پردازشگر، ساختهشده است. همچنین اسکالا قابلیت اجرا رویVirtual Machine جاوا (JVM) را نیز دارد. شما با این ویژگیها چه آیندهای برای این زبان متصور هستید؟
نظر شرکتهایی بزرگ همچون LinkedIn ،Twitter و حتی روزنامه گاردین به اسکالا بسیار مثبت بوده و از آن در کدنویسی خود استفاده میکنند.
اسکالا بهترین انتخاب شما از لیست بهترین زبانهای برنامهنویسی آیندهدار برای نوشتن program است. البته اسکالا از آن زبانهایی است که در نزد مبتدیان، شهره به چغر بد بدن است؛ ولی سیر هر یادگیری، یک منحنی است. امروز تمرینات و تلاش سخت و در آینده فرصتهای شغلی فوقالعاده و درآمدهای عالی و عالیتر. اسکالا در نظرسنجیهای حقوق و درآمد از سراسر جهان در بین ۱۰ کاندید برتر است و با استناد به آمار StackOverflow در ایالاتمتحده در سال ۲۰۱۷ جایگاه اول را دارد.
وضعیت محبوبیت اسکالا در طی ۵ سال گذشته
نمونه کدنویسی در زبان اسکالا از بهترین زبانهای برنامهنویسی
package examples.actors
import scala.actors._
import scala.actors.Actor._
object Message {
def main(args: Array[String]) {
val n = try {
Integer.parseInt(args(0))
}
catch {
case _ =>
println("Usage: examples.actors.Message ")
Predef.exit
}
val nActors = 500
val finalSum = n * nActors
Scheduler.impl = new SingleThreadedScheduler
def beh(next: Actor, sum: Int) {
react {
case value: Int =>
val j = value + 1; val nsum = sum + j
if (next == null && nsum >= finalSum) {
println(nsum)
System.exit(0)
}
else {
if (next != null) next ! j
beh(next, nsum)
}
}
}
def actorChain(i: Int, a: Actor): Actor =
if (i > 0) actorChain(i-1, actor(beh(a, 0))) else a
val firstActor = actorChain(nActors, null)
var i = n; while (i > 0) { firstActor ! 0; i -= 1 }
}
}
۴. زبان برنامهنویسی آر (R)
آر زبان برنامهنویسی دوستداران آمار و علم دادهها است. اگر علاقهمند به متدهای آماری و تحلیل دادهها و نمایش آن بهصورت گرافیکی هستید، زبان برنامهنویسی آر انتخاب مناسبی برای شماست.
این زبان را در دنیای نرمافزارها میتوان همچون نرمافزار متلب دانست که انواع گرافها و نمودارها را با تحلیل محاسبات ماتریسی به شما نشان میدهد. به همین دلایل زبان برنامهنویسی R در لیست بهترین زبانهای برنامهنویسی جای میگیرد.
از این جهت که آمار و تحلیل دادهها گام اول برنامهریزیهای خرد و کلان است، پس فرصتهای شغلی زیادی در این وادی منتظر شما است.
وضعیت محبوبیت آر در طی ۵ سال گذشته
نمونه کدنویسی در زبان آر از بهترین زبانهای برنامهنویسی
readinteger <- function() {
n <- readline(prompt="Enter an integer: ")
if (!grepl("^[0-9]+$",n)) {
return(readinteger())
}
return(as.integer(n))
}
num <- round(runif(1) * 100, digits = 0)
guess <- -1
cat("Guess a number between 0 and 100.\n")
while(guess != num) {
guess <- readinteger()
if (guess == num) {
cat("Congratulations,", num, "is right.\n")
} else if (guess < num) {
cat("It's bigger!\n")
} else if(guess > num) {
cat("It's smaller!\n")
}
}
شما بهعنوان برنامهنویس در کسبوکاری فعالیت میکنید که بسیار دستخوش تغییر و تحول است. بررسی رقابت زبانهای برنامهنویسی در هر سال فرصت خوبی به شما میدهد تا برای آینده Business خود بهتر برنامهریزی کنید. حکایت شما همچون موجسواری است که باید موجها و فرصتها را بشناسد تا غرق نشود. ابزارهای شناسایی خوب و معتبری در همین دنیای دیجیتال مانند گول ترندز وجود دارد که موجهای خوب را به شما نشان میدهند. با تحلیل این موجها میتوانید از اولین نفراتی باشید که از فواید آن استفاده میکنید. زبانهای جدید برنامهنویسی، موجهای باشکوه و قدرتمندی هستند که میتوانند در آینده شما را در اوج نگهدارند.
برای آنکه شبکه 5G به چیزی فراتر از یک ایدهی خوب بدل شود، باید تمام انتظارات ما از پوششدهی کامل را برآورده کند؛ بنابراین برای پوشش بهتر در مناطق شلوغ، باید این فناوری را در ایستگاههای کوچکی جای داد. ظاهرا کوالکام، نقش بهسزایی در تحقق این امر خواهد داشت؛ چرا که قصد دارد اولین پلتفرم رادیویی جدید 5G را با کد FSM100xx روانهی بازار کند که برای ایستگاههای کوچک، سرعت دادهی گیگابیتی به ارمغان میآورد.
سخت افزار فوق میتواند شبکه 5G را به هر دو صورت فرکانس منظم و موج میلیمتری (با فرکانس بینهایت بالا) تحت پوشش قرار دهد و این وعده را میدهد که برای استفاده در محیط داخلی که فرکانسهای بالای 5G توان نفوذ به آن را ندارند و در محیط بیرونی سودمند باشد.
بهطور قطع برای آنکه بتوان با استفاده از فناوری جدید کوالکام به شبکه 5G دسترسی داشت، باید مدتی صبر کرد. نمونههای سختافزار جدید کوالکام تا سال ۲۰۱۹ در دسترس مشتریان قرار نخواهد گرفت و پس از آن نیز مدتزمانی بهطول خواهد انجامید تا این پلتفرم در اختیار شبکههای واقعی قرار گیرد؛ البته موضوع یادشده چندان مشکلساز به نظر نمیرسد؛ چرا که بسیاری از اپراتورها تا آن برههی زمانی، شبکهی موبایل 5G را راهاندازی نخواهند کرد؛ اما این مسئله میتواند توضیحی برای محدودیت عرضهی موبایل در سال ۲۰۱۸ باشد.
از زمانی که آزمایش آلایندگی و مصرف سوخت جدید اروپا موسوم به «فرآیند تست هماهنگشدهی جهانی خودروهای سبکوزن» یا به اختصار WLTP جایگزین آزمایش آلایندگی NEDC شده است، بسیاری از برندهای خودروساز اروپایی مجبور به ایجاد تغییرات و اصلاحات در برخی محصولات خود شدهاند. اولین قربانیهای تست WLTP، محصولات بیاموشامل M3 و مدل بنزینی سری 7 بود که تولید و فروش آنها در بازار اروپا متوقف شد. پس از بیامو، قوانین سرسخت آلایندگی WLTP دامن آئودی و مدل SQ5 را گرفت. این روند ادامه پیدا کرد و اخیراً مقامات پورشه بهمنظور جلوگیری از ضرر مالی، ثبت سفارش خودروهای شخصیسازی شده را متوقف کردند که تقریباً بر تمام محصولات این برند تأثیر قابل توجهی گذاشت.
اما جدیدترین قربانی آزمایش WLTP، پژو 308GTi است. مدیران ارشد برند فرانسوی پژو با تأیید توقف تولید این مدل بهخصوص تیپ ۱.۶ لیتری با پیشرانهی THP آن، اعلام کردند که بهزودی 308GTi پس از اصلاحات لازم، به خط تولید بازخواهد گشت. بر اساس گفتههای مقامات پژو، 308GTi از جمعه ۱۱ خرداد تا پاییز سال جاری تولید نخواهد شد. تیم مهندسی پژو در طول این مدت 308GTi را بهینهسازی میکنند تا مطابق استانداردهای WLTP باشد. البته نهایت قدرت این مدل تغییری نخواهد کرد و همچنان ۲۷۰ اسب بخار قدرت در اختیار راننده خواهد بود. شرکت فرانسوی پژو پس از چند سال عملکرد نهچندان قابل توجه، مدتی است که با رونمایی مدلهای جدید و جذاب، توجه رسانهها و طرفداران دنیای خودرو را به خود جلب کرده است. پژو در نمایشگاه خودروی پاریس ۲۰۱۸ با مدل استشین 508 جدید، نسل جدید 2008 و بر اساس شایعات، احیای مدل 208 حضور پیدا میکند.
تست WLTP بهمنظور بهروزرسانی آزمایشهای آلایندگی اروپا ایجاد شد. به مدت چند دهه خودروهایی اروپایی بر اساس تست آلایندگی جدید اروپا (NEDC) که در دههی ۱۹۸۰ ایجاد شده بود، بررسی و آزمایش میشدند. مقدارهای معیار در تست NEDC بر اساس شرایط رانندگی فرضی بود؛ اما در WLTP، معیارها کاملاً بر اساس دادههای جمعآوری شده از موقعیتهای رانندگی واقعی در محیطهای متنوع تعیین شده است. تست WLTP آلایندگی و مصرف سوخت خودروهای احتراقی و حتی برقی را در شرایط مختلف آزمایش میکند و در کشورهای مختلف، قابل استفاده است.
سامسونگ دو گوشی هوشمند از سری گلکسی جی را به مجموعهی گوشیهای خود اضافه کرده است. گلکسی جی ۴ (Galaxy J4) و گلکسی جی ۶ (Galaxy J6) با صفحه نمایش امولد، قیمت مقرونبهصرفه و توجهی ویژه به دوربین سلفی عرضه شدهاند.
گوشی گلکسی جی ۶ با نمایشگر موسوم به اینفینیتی دیسپلی ۵.۶ اینچی امولد با نسبت تصویر ۱۸.۵:۹ و وضوح تصویر HD+) ۷۲۰×۱۴۴۰) همراه شده که البته حاشیههای باریکی در طرفین نمایشگر قابل رؤیت است. این گوشی هوشمند مجهز به تراشهی اکسینوس ۷۸۷۰ سامسونگ است که از وجود هشت هستهی پردازشی Cortex-A53 با فرکانس ۱.۶ گیگاهرتز و پردازنده گرافیکی Mali-T830 MP1 به همراه ۳ گیگابایت حافظهی رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی بهره میبرد. البته با کمک کارت microSD میتوان این حافظه را ارتقاء داد.
گلکسی جی ۶ در پشت مجهز به دوربین ۱۳ مگاپیکسلی با دیافراگم f/1.9 است که لرزشگیر اپتیکال ندارد. دوربین سلفی این گوشی ۸ مگاپیکسلی است و از دیافراگم f/1.9 بهره میبرد. یکی از ویژگیهای دوربین گلکسی جی ۶ فلاش LED با سه سطح مختلف روشنایی است.گلکسی جی ۶ با سیستم عامل اندروید اوریو ۸.۰، رابط کاربری سامسونگ، باتری با ظرفیت ۳۰۰۰ میلیآمپر ساعت و سنسور اثر انگشت تعبیهشده در قاب پشتی راهی بازار میشود.
مقالهی مرتبط:
گلکسی جی ۴ سامسونگ با صفحه نمایش ۵.۵ اینچی سوپر امولد با نسبت تصویر ۱۶:۹ و رزولوشن ۷۲۰×۱۲۸۰ پیکسل و پردازنده چهار هستهای اکسینوس ۷۵۷۰ با سرعت ۱.۴ گیگاهرتز به بازار عرضه خواهد شد. دیگر ویژگی های گلکسی جی ۴، پردازنده ی گرافیکی Mali-T720 MP1، رم ۲ گیگابایتی و حافظه داخلی ۱۶ گیگابایتی به همراه امکان استفاده از کارت microSD است.
دوربین اصلی گلکسی جی ۴، ۱۳ مگاپیکسلی و دوربین سلفی آن ۵ مگاپیکسلی است. دوربین سلفی در این مدل به فلاش LED قابل تنظیم مجهز شده است. گلکسی جی ۴ نیز مانند گلکسی جی ۶ با سیستم عامل اندروید اوریو ۸.۰ و باتری ۳۰۰۰ میلیآمپر ساعتی به بازار میآید. در بازار هند، گلکسی جی ۶ سامسونگ با رم ۴ گیگابایتی و حافظه داخلی ۶۴ گیگابایت به قیمت ۲۴۰ دلار و نسخه ۳ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی آن، با قیمت ۲۰۵ دلار به فروش خواهد رفت. قیمت گلکسی جی ۴ هنوز تأیید نشده است. از جدول زیر برای مقایسهی مشخصات فنی این دو گوشی با یکدیگر استفاده کنید:
مقایسه
گلکسی J4 سامسونگ | گلکسی J6 سامسونگ | ||||
---|---|---|---|---|---|
عرضه | |||||
معرفی | 2018, می | 2018, می | |||
وضعیت | عرضه در آینده نزدیک (می 2018) | عرضه در آینده نزدیک (می 2018) | |||
نمایشگر | |||||
نوع | Super AMOLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | Super AMOLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | |||
سایز | 5.5 اینچ (~71.2% نسبت نمایشگر به بدنه) | 5.6 اینچ (~75.9% نسبت نمایشگر به بدنه) | |||
رزولوشن | 720 در 1280 پیکسل, نسبت تصویر 16 به 9 (~267 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | 720 در 1480 پیکسل, 18.5:9 (~294 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | |||
بدنه | |||||
ابعاد | 151.7 در 77.2 در 8.1 میلیمتر | 149.3 در 70.2 در 8.2 میلیمتر | |||
وزن | 175 گرم | 154 گرم | |||
ساخت | بدنهی پلاستیکی | بدنهی پلاستیکی | |||
سیمکارت | دو سیمکارته (میکرو سیم, همزمان یکی فعال) | دو سیمکارته (نانو-سیم, همزمان یکی فعال) | |||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | اندروید 8.0 (اوریو) | اندروید 8.0 (اوریو) | |||
تراشه | Exynos 7570 Quad | Exynos 7870 Octa | |||
پردازنده مرکزی | چهار هستهای 1.4 گیگاهرتز Cortex-A53 | 8 هستهای 1.6 گیگاهرتز Cortex-A53 | |||
پردازنده گرافیکی | Mali-T720 MP2 | Mali-T830 MP1 | |||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (درگاه اختصاصی) | میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (درگاه اختصاصی) | |||
حافظه داخلی | 16 گیگابایت, 2 گیگابایت رم | 64 گیگابایت, 4 گیگابایت رم یا 32 گیگابایت, 3 گیگابایت رم | |||
دوربین | |||||
اصلی | 13 مگاپیکسل, 28 میلیمتری, f/1.9, فوکوس خودکار, فلش LED | 13 مگاپیکسل (28 میلیمتری, f/1.9), فوکوس خودکار, فلش LED | |||
قابلیتها | برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, پاناروما, HDR | برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, پاناروما, HDR | |||
ویدیو | 1080p@30fps | 1080p@30fps | |||
سلفی | 5 مگاپیکسل, f/2.2, فلش LED | 8 مگاپیکسل, f/1.9, فلش LED | |||
صدا | |||||
جک ۳.۵ میلیمتری | بله | بله | |||
باتری | |||||
باتری | باتری قابل تعویض از نوع لیتیوم یونی با ظرفیت 3000 میلی آمپر ساعت | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم یونی با ظرفیت 3000 میلی آمپر ساعت | |||
قابلیتها | |||||
حسگرها | شتابسنج, سنسور مجاورت | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, سنسور مجاورت | |||
- پخشکنندهی MP4/H.264 - پخشکنندهی MP3/WAV/eAAC+/FLAC - ویراستار عکس و فیلم - نمایشدهندهی اسناد | - پخشکنندهی MP4/H.264 - پخشکنندهی MP3/WAV/eAAC+/FLAC - ویراستار عکس و فیلم - نمایشدهندهی اسناد | ||||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / HSPA / LTE | GSM / HSPA / LTE | |||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 b/g/n, Wi-Fi Direct, هاتاسپات | Wi-Fi 802.11 b/g/n, Wi-Fi Direct, هاتاسپات | |||
بلوتوث | 4.2, A2DP, LE | 4.2, A2DP, LE | |||
GPS | بله, با A-GPS, GLONASS, BDS | بله, با A-GPS, GLONASS, BDS | |||
رادیو | رادیو افام | رادیو افام | |||
USB | microUSB 2.0 | microUSB 2.0 | |||
متفرقه | |||||
رنگها | سیاه, طلایی, خاکستری | سیاه, طلایی, آبی | |||
محدوده قیمت | حدود 180 یورو |
در آغاز قرن بیستم در تمام جهان، تنها چند منطقه حفاظتشده وجود داشت که به حفاظت از طبیعت اختصاص پیدا کرده بودند. امروزه بیش از ۲۰۰ هزار منطقهی حفاظتشده وجود دارد که تا ۱۵ درصد از زمینهای جهان را تشکیل میدهند. اما بر اساس پژوهش جدیدی که توسط تیمی از پژوهشگران دانشگاه کوئینزلند در استرالیا، انجمن حفاظت از حیات وحش (WCS) در نیویورک و دانشگاه بریتیش کلمبیای شمالی (UNBC) در کانادا انجام گرفته، بسیاری از این مناطق حفاظتشده بهدلیل رویارویی با تهدیداتی مانند کشاورزی صنعتی، توسعهی زیرساختهای جادهای و شهری و دیگر فشارهای شدید انسانی چندان محافظت نشدهاند.
به گزارش نشریهی گاردین، در واقع، یک سوم از تمام زمینهای حفاظتشده سراسر جهان، مانند پارکهای ملی و مناطق بیابانی، بهطور مداوم در معرض اقدامات مخربی مانند معدنکاری، حفاری، ساختوساز جاده، دامپروری، گردشگری و دیگر فعالیتهای صنعتی قرار گرفتهاند و در همین حال، ۹۰درصد باقی زمینهای حفاظتشده به نحو دیگری تخریب شدهاند.
نویسندگان این پژوهش که نتایج یافتههای خود را هفتهی گذشته در ژورنال Science منتشر کردند، دریافتهاند که ۳٫۷ میلیون کیلومتر مربع (دو برابر وسعت ایالت آلاسکا) بهشدت آسیب دیده است. بهگفتهی پژوهشگران، در حالی که تمام مناطق حفاظتشده دارای منابع مالی و قانونی همسانی نیستند، اما همهی آنها حافظ حیات وحش هستند و فعالیتهای صنعتی به این نواحی آسیب رسانده است. این پژوهشگران دریافتهاند، اراضی که پیش از سال ۱۹۹۲ حفاظتشده اعلام شدهاند، احتمالا آسیب بیشتری دیدهاند.
در سال ۱۹۹۲، پس از امضای کنوانسیون تنوع زیستی، تغییر عمدهای برای حفاظت از محیط زیست به وجود آمد. تاکنون، حدود ۲۰۰ کشور جهان متعهد شدهاند تا سال دو سال آینده از ۱۷ درصد از زمینهای جهان در قالب پارکها و پناهگاهها محافظت کنند. هدف این تلاشها حفاظت از تنوع زیستی یا تنوع موجودات زنده در اکوسیستمهای مختلف سیاره است.
بهگفتهی پژوهشگران، مناطقی که بیشترین آسیب را دیدهاند در نواحی پرجمعیت آسیا، اروپا و آفریقا واقع شدهاند. ناکامی در اجرای قوانین کنوانسیون به تخریب مناطق حفاظتشده سرعت بخشیده است. در سراسر جهان، بیش از ۱۵۰۰ گونه پرنده در معرض خطر هستند و ۹۰ درصد ماهیها بهصورت بیرویه صید میشوند. طی چند دههی گذشته، میلیاردها از جمعیت حیوانات بومی این نواحی و ۵۰ درصد از تمام حیوانات از بین رفتهاند.
مقالههای مرتبط:
تعامل پیچیدهی بین موجودات زنده مختلف در طبیعت میتواند برای انسان حیاتی باشد. برخی از نمونهها واضح است: بدون گیاه اکسیژن وجود ندارد و بدون زنبورهایی که گرده افشانی میکنند دیگر میوه یا آجیلی وجود نخواهد داشت. دیگران موارد کمی کمتر آشکار هستند، صخرههای مرجانی و جنگلهای حرا (مانگرو) حفاظ ارزشمندی در مقابل سیکلونها (چرخندها) و سونامیها برای ساکنان نواحی سواحل هستند. در همین، درختان میتوانند آلودگی هوا در مناطق شهری را جذب کنند. از زمان کنوانسیون ۱۹۹۲، کشورهای سراسر جهان مناطق زیادی را برای حفظ تنوع زیستی حفاظتشده اعلام کردهاند، اما به نظر میرسد، برخی از کشورها؛ نتوانستهاند چندان به تعهدات خود عمل کنند.
پژوهشگران در پژوهش خود، ردپای فعالیتهای انسانی را در نواحی مختلف بررسی کردند و دریافتند که ۶ میلیون کیلومتر مربع یا ۳۲٫۸ درصد از مناطق حفاظتشده جهان با فشارهای شدید انسانی مواجه هستند. آنها همچنین دریافتهاند که کشورهای ثروتمند و فقیر به طور یکسان در اداره مناطق حفاظتشده ناکام بودهاند.
کندال جونز، پژوهشگر ارشد این پژوهش از دانشگاه کوئینزلند در یک نشست خبری، گفت:
وجود یک شبکهی حفاظتشده مناسب برای حفاظت از گونهها ضروری است. اگر اجازه دهیم مناطق حفاظتشده تخریب شوند، از دست رفتن تنوع زیستی شدت خواهد گرفت.
نمایی از کیلومتر ۹۸ جاده کمربندی مسکو که از پارک ملی لوزینی استرو عبور میکند. زیرساخت های اصلی جادهای مانند بزرگراهها، کشاورزی صنعتی و حتی شهرهایی در نواحی وجود دارند که مناطق حفاظتشده اعلام شدهاند
پژوهشگران همچنین دریافتهاند، در نواحی که مدیریت زمینها با کمک سازمانهایی مانند انجمن حفاظت از حیات وحش انجام شده، اثربخشی بیشتری وجود داشته که نشان میدهد، قوانین و سازمانهای بینالمللی میتواند برای حفاظت از این نواحی کارآمدتر باشند.
پروفسور جیمز واتسون مدیر بخش علم و پژوهش انجمن حفاظت از حیات وحش و یکی از پژوهشگران این پژوهش جدید، گفت:
بهخوبی میدانیم که مناطق حفاظتشدهای که از تامین مالی، مدیریت و برنامهی اجرایی مناسبی برخوردارند، میتوانند برای جلوگیری از نابودی تنوع زیستی و انقراض گونهها فوقالعاده موثر باشند.
پژوهشگران همچنین متذکر شدند که پژوهش آنها بهمعنای بی اعتبار کردن مناطق حفاظتشده یا قطع بودجههای این نواحی نیست، بلکه آنها در پژوهش خود نوشتند:
مناطق حفاظتشده دفاع اصلی در مقابل از بین رفتن تنوع زیستی هستند. اما فعالیتهای گستردهی انسانی در داخل مرزهای این نواحی، میتواند نقش مناطق حفاظتشده را تضعیف کند.
واتسون گفت:
به احتمال زیاد، بحران تنوع زیستی تشدید میشود.
اشارهی واتسون به تاثیرات مخرب کاهش فاجعهبار تنوع زیستی است که دانشمندان همواره نسبت به آن هشدار دادهاند. به گفتهی دانشمندان، کاهش تنوع زیستی، اثرات منفی زیادی دارد. بهعنوان مثال، در ایالات متحده، نظارت ناکافی برای عدم شکار گربههای دمکوتاه را به افزایش بیماری لایم مرتبط میدانند. پژوهشگران دریافتهاند که با کاهش جمعیت گربههای دم کوتاه، جمعیت گوزنها افزایش مییابد و میزبانهای گذرای بیشتری برای کنهها به وجود میآورد که ناقل لایم و سایر بیماریها هستند.
این همان بحرانی است که دانشمندان برجستهای مانند ادوارد ویلسون سعی کردهاند، با حمایت از مناطقی که به طور کامل محافظت شدهاند به رشد تنوع زیستی کمک کنند. ویلسون اکتبر گذشته، خواستهی بلندپروازانهای مبنی بر حفاظت از نیمی از سیاره را مطرح کرد. زیستشناس مشهور پال ارلیک هم چنین عقیدهای دارد. بهگفتهی او، نژاد انسان به قدری رشد کرده که حدود ۴۰ درصد زمینهای جهان را برای تغذیه خود زیر کشت برده است.
ارلیک میگوید، زمینهای کشاورزی شرایطی را به وجود نمیآورند که مورد نیاز حیات وحش است. علاوه بر این، هرچقدر جمعیت انسانی بیشتری در این نواحی وجود داشته باشد، تقاضا برای محصولات طبیعی از چوب و گوشت تا گاز و خاکهای نادر بیشتر میشود. و به این ترتیب، نهتنها زیستگاههای حیات وحش کوچکتر میشوند، بلکه حتی به وسیلهی مواد شیمیایی بهطور گستردهای سمیتر میشوند.
پژوهشی که سه سال قبل توسط صندوق جهانی حیاتوحش و انجمن جانورشناسی لندن انجامگرفت، نشان داد که مصارف انسانی در طول چهار دههی گذشته، حیات وحش را به نصف کاهش داده است. پژوهشگران تاکید میکنند که یافتههای آنها یک هشدار بیدار باش، نهتنها برای بازنگري در مورد چگونگی حفاظت از تنوع زیستی، بلکه در راستای تطابق با استانداردهای تعیینشده توسط کنوانسیون تنوع زیستی است.
الیزابت اودونوگه مدیر زیرساخت و استفاده از زمین سازمان حفاظت از طبیعت (TNC) است، او میگوید که با توجه به رشد جمعیت جهانی، از یافتههای این پژوهش جدید شگفتزده نشده است. اودونوگه و همکارانش در سازمان حفاظت از طبیعت، منبعی به نام چاپ سبز (Green Print) بهوجود آوردهاند که به مردم و مقامات در مورد مسائل بالقوه زیستمحیطی در منطقه سانفرانسیسکو اطلاع رسانی میکند. این منطقه یکی از سریعترین رشد جمعیتها در ایالات متحده را دارد، بهطوری که حتی به بحران مسکن منجر شده است. در حالی که در این پژوهش اشارهای نشده، منطقه سانفرانسیسکو تلاش کرده است تا تنوع زیستی و آسیبهای انسانی را متعادل سازد.
اودونوگه گفت:
هماکنون، منطقهی خلیج دارای هفت میلیون نفر جمعیت است که بهزودی به ۹ میلیون افزایش مییابد. اینجا از لحاظ تنوع زیستی، یک نقطهی کانونی است.
طی چند دههی گذشته، میلیاردها از جمعیت حیوانات بومی مناطق حفاظتشده و ۵۰ درصد از تمام حیوانات از بین رفتهاند
ابزارهای سازمان حفاظت از طبیعت امکان گسترش اطلاعات را میدهد، اما ادونوگه میگوید که این فقط یک شروع است. او میگوید، تضمین طولانی مدت تنوع زیستی، نیازمند پشتیبانی سیاسی و مردمی است.
اودونوگه گفت:
گیاهان و حیواناتی که موجب جذابیت منطقهی خلیج سانفرانسیسکو شده بودند، کاهش یافتهاند. دیگر گونههای گستردهای از این مراتع بزرگ عبور نخواهند کرد و توان طبیعت برای جذب آب باران برای تامین آبهای زیرزمینی، آب آشامیدنی و کیفیت هوا به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
واتسون گفت:
دولتها ادعا میکنند که این مکانها برای حفظ طبیعت محافظت میشوند، اما در واقعیت چنین نیست. بههمین دلیل است که با وجود حفاظتشده اعلام شدن بیشتر زمینها طی چند دههی گذشته، کاهش فاجعهبار تنوع زیستی هنوز ادامه دارد.
واتسون به BBC گفت که کشورها بدترین دشمنان خود هستند. اگرچه اکثر کشورهای جهان کنوانسیون تنوع زیستی را امضا کردهاند (۱۶۸ کشور) که آنها را متعهد به حفاظت از گونهها میکند، اما آنها به تعهدات خود عمل نکردهاند و در این زمینه، رهبریتی وجود ندارد.
او گفت:
هیچ کس نمیتواند تعیین کند که هر کشور باید چه کاری انجام دهد. بنابراین، پژوهش علمی مانند این، میتواند موجب شود، برخی کشورها احساس مسئولیت کنند تا رهبری را در این زمینه برعهده گیرند، چرا که در حال حاضر هیچ کشوری رهبری این دست فعالیتها را برعهده ندارد.
علیرغم چشمانداز غمانگیزی که در این پژوهش ترسیم شده، تمامی یافتههای پژوهشگران منفی نیستند. در این گزارش به موارد امیدبخشی هم اشاره شده است. مناطق حفاظتشده با تنوع زیستی بالا، بهطور قابلتوجهی کمتر در معرض تخریب ناشی از فعالیتهای انسانی قرار گرفتهاند. واتسون گفت:
مهمتر از همه باید به این نکته توجه کنیم که این اندوختههای ارزشمند نیاز به حمایت دارند. برخی مناطق حفاظتشده وجود دارند که از طبیعت حفاظت میکنند و هنوز هم هیچ مدرکی مبنی بر تخریبهای انسانی در آنها دیده نشده است. باید اطمینان حاصل کنیم که این ارزشها پای برجا خواهد ماند.
علاوه بر این، پژوهشگران در این پژوهش به چگونگی تاثیر تغییرات اقلیمی در نواحی حفاظتشده نپرداختهاند. موردی که دانشمندان هشدار میدهند، میتواند تاثیرات بزرگی در بلند مدت داشته باشد.
پیکسل 2 ایکس ال، پرچمدار گوگل در سال ۲۰۱۷، محصولی است که اندروید را در خالصترین فُرم آن در اختیار کاربر قرار میدهد.
ایدهی ساخت گوشی هوشمندی با خالصترین نسخهی اندروید، بدون تغییرات اِعمالشده از جانب شرکتهای تولیدکننده و اپراتورهای مخابراتی به سال ۲۰۱۰ و آغاز برنامهی نکسوس بازمیگردد؛ برنامهای که در قالب آن، گوگل سعی داشت با همکاری شرکتهای تولیدکنندهی دیگری همچون اچتیسی، سامسونگ و الجی، ایدهی خود از سیستمعامل اندروید را به نمایش بگذارد. محصولات نکسوسی حاصل تلفیق نرمافزار گوگل با سختافزار شرکتهای تولیدکننده بودند و با برندینگ نکسوس در کنار نام شرکت تولیدکننده عرضه میشدند؛ از جملهی مهمترین گوشیهای هوشمند خانوادهی نکسوس میتوان به نکسوس وان اچتیسی، گلکسی نکسوس سامسونگ، نکسوس ۴ الجی و نکسوس ۶ پی هواوی اشاره کرد.
محصولات خانوادهی نکسوس با وجود مزایایی، نظیر بهروزرسانیهای منظم و مداوم، سختافزار قدرتمند و قیمت پایینتر نسبت به رقبایی همچون خانوادهی گلکسی سامسونگ، هیچگاه با استقبال گسترده مواجه نشدند و بخش عمدهای از کاربران سری نکسوس را افرادی شکل میدادند که به استفاده از نسخهی خالص اندروید علاقهمند بودند؛ اما پس از گذشت ۶ سال، گوگل با هدف عرض اندام در حوزهی سختافزار و ظاهر شدن در قامت یک تولیدکننده، تصمیم گرفت تحت برند پیکسل و با شعار تبلیغاتی «made by Google»، بهصورت مستقیم وارد کارزار رقابت با شرکتهای بزرگی همچون اپل و سامسونگ شود. برخلاف گذشته، گوگل اینبار مسئولیت طراحی سختافزار گوشی را نیز در کنار نرمافزار آن بر عهده گرفت و مسئولیت ساخت را به شرکت دیگری واگذار کرد.
نخستین ثمره از پروژهی جدید گوگل دو گوشی هوشمند با نامهای پیکسل و پیکسل ایکسال بود که در سال ۲۰۱۶ توسط اچتیسی تولید و روانهی بازار شدند؛ البته برخلاف محصولات سری نکسوس، در گوشیهای خانوادهی پیکسل خبری از برند شرکت تولیدکننده نبود و تنها برندینگ روی این آنها به لوگوی G گوگل مربوط میشد. پیکسل و پیکسل ایکسال با وجود شباهت ظاهری به آیفون ۷ و طراحی نامتعارف پنل پشتی خود، به لطف دوربین توانمند در کنار تجربهی خالصترین نسخهی سیستمعامل محبوب اندروید، با استقبال منتقدان حوزهی گوشی هوشمند مواجه شدند. موفقیت ابتدایی پیکسل باعث شد سران مانتینویو در طراحی و تولید سری بعدی آن جدیت بیشتری به خرج دهند؛ بدین ترتیب گوگل طی مراسمی در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷ از پیکسل ۲ و پیکسل ۲ ایکسال با بهبودهایی در زمینهی دوربین، نمایشگر، طراحی و اسپیکر رونمایی کرد.
در ادامه با زومیت همراه باشید تا به بررسی گوگل پیکسل ۲ ایکسال با عنوان بهترین گوشی حال حاضر گوگل بپردازیم. این گوشی توسط فروشگاه آل دیجیتال برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفته است.
مقایسه
پیکسل 2 ایکس ال گوگل | پیکسل ایکس ال گوگل | ||||
---|---|---|---|---|---|
عرضه | |||||
معرفی | 2017, اکتبر | 2016, اکتبر | |||
وضعیت | عرضه شده در اکتبر 2017 | موجود. عرضه شده در اکتبر 2016 | |||
نمایشگر | |||||
نوع | P-OLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | AMOLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | |||
سایز | 6.0 اینچ (~76.4% نسبت نمایشگر به بدنه) | 5.5 اینچ (~71.2% نسبت نمایشگر به بدنه) | |||
رزولوشن | 1440 در 2880 پیکسل (~538 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | 1440 در 2560 پیکسل (~534 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | |||
محافظ | کورنینگ گوریلا گلس 5 | کورنینگ گوریلا گلس 4 | |||
- نمایشگر همیشه روشن (Always on Display) - پوشش 100 درصدی فضای DCI-P3 | |||||
بدنه | |||||
ابعاد | 157.9 در 76.7 در 7.9 میلیمتر | 154.7 در 75.7 در 8.5 میلیمتر | |||
وزن | 175 گرم | 168 گرم | |||
سیمکارت | نانو-سیم و eSIM | نانو-سیم | |||
- گواهی IP67 - مقاوم در برابر آب تا یک متر و سی دقیقه | مقاوم در برابر پاشش آب و گرد و خاک | ||||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | اندروید 8.0 (Oreo) | اندروید 7.1 (نوقا), قابل ارتقاء به اندروید 8.0 (Oreo) | |||
تراشه | Qualcomm MSM8998 Snapdragon 835 | Qualcomm MSM8996 Snapdragon 821 | |||
پردازنده مرکزی | 8 هستهای (چهار هستهی 2.35 گیگاهرتزی Kryo و چهار هستهی 1.9 گیگاهرتزی Kryo) | 4 هستهای (دو هستهی 2.15 گیگاهرتزی Kryo و دو هستهی 1.6 گیگاهرتزی Kryo) | |||
پردازنده گرافیکی | Adreno 540 | Adreno 530 | |||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | خیر | خیر | |||
حافظه داخلی | 64/128 گیگابایت, 4 گیگابایت رم | 32/128 گیگابایت, 4 گیگابایت رم | |||
دوربین | |||||
اصلی | 12.2 مگاپیکسل، f/1.8، لرزشگیر اپتیکال، تشخیص فاز و فوکوس خودکار لیزری، فلاش دوگانهی LED | 12.3 مگاپیکسل، f/2.0، لرزشگیر الکترونیکی، تشخیص فاز و فوکوس لیزری، فلاش دوگانهی (LED (dual-tone | |||
قابلیتها | 1/2.6 اینچ سایز سنسور, 1.4 میکرومتر سایز پیکسل, برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, HDR, پاناروما | 1/2.3 اینچ سایز سنسور, 1.55 میکرومتر سایز پیکسل, برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, HDR, پاناروما | |||
ویدیو | 2160p@30fps, 1080p@30/60/120fps, 720p@240fps | 2160p@30fps, 1080p@30/60/120fps, 720p@240fps | |||
سلفی | 8 مگاپیکسل, , 1/3.2 اینچ سایز سنسور, 1.4 میکرومتر سایز پیکسل, 1080p, f/2.4 | 8 مگاپیکسل, 1/3.2 اینچ سایز سنسور, 1.4 میکرومتر سایز پیکسل, f/2.4, 1080p | |||
صدا | |||||
اسپیکر | بله, با اسپیکر استریو | بله | |||
جک ۳.۵ میلیمتری | خیر | بله | |||
- لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی - آداپتور تبدیل USB نوع C به جک 3.5 میلیمتری هدفون | - لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی | ||||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم یونی با ظرفیت 3520 میلی آمپر ساعت | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم یونی با ظرفیت 3450 میلی آمپر ساعت | |||
قابلیتها | |||||
حسگرها | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, ژیروسکوپ, سنسور مجاورت, قطبنما, فشارسنج | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, ژیروسکوپ, سنسور مجاورت, قطبنما, فشارسنج | |||
- شارژ سریع باتری - پخشکنندهی MP4/H.264 - پخشکنندهی +MP3/WAV/eAAC - ویراستار عکس و فیلم - ویراستار اسناد | - شارژ سریع باتری - پخشکنندهی MP4/H.264 - پخشکنندهی +MP3/WAV/eAAC - ویراستار عکس و فیلم - ویراستار اسناد | ||||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / CDMA / HSPA / EVDO / LTE | GSM / HSPA / LTE | |||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac, دو بانده, Wi-Fi Direct, DLNA, هاتاسپات | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac, دو بانده, Wi-Fi Direct, DLNA, هاتاسپات | |||
بلوتوث | 5.0, A2DP, LE, aptX HD | 4.2, A2DP, LE | |||
GPS | بله, با A-GPS, GLONASS, BDS, GALILEO | بله, با A-GPS, GLONASS | |||
NFC | بله | بله | |||
رادیو | خیر | خیر | |||
USB | 3.1, Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل (PowerDelivery 2.0) | 3.0, Type-C 1.0 | |||
متفرقه | |||||
رنگها | سیاه، سیاه و سفید | سیاه, نقرهای, آبی | |||
محدوده قیمت | حدود 940 یورو | حدود 880 یورو |
طراحی
از زمان عرضهی نکسوس وان، نخستین محصول با برند نکسوس تاکنون، گوشیهای هوشمند گوگل عموما طراحی خیرهکنندهای نداشتهاند و در حقیقت بُعد نرمافزاری این محصولات، اصلیترین نقش را در جلب نظر کاربران ایفا میکرد، این مسئله در مورد سری پیکسل ۲ نیز صادق است. در سالی که استفاده از نمایشگرهای کشیده با حاشیههای فوق باریک با محصولاتی همچون گلکسی اس ۸ و الجی جی ۶ به یک ترند بدل شد، گوگل ظاهری قدیمی و نخنما را در نسخهی کوچک پیکسل ۲ بهکار بست.
البته خانوادهی پیکسل بهصورت کامل از ترند کاهش ضخامت حاشیهی نمایشگر بینصیب نماندند؛ چرا که زبان طراحی پیکسل ۲ ایکسال تا حدودی با این ترند همخوانی دارد. فبلت پرچمدار گوگل از نمایشگر ۶.۰ اینچی با گوشههای گرد و نسبت تصویر ۱۸:۹ بهره میبرد که ۷۶.۴ درصد از نمای جلوی گوشی را به خود اختصاص داده است. نسبت نمایشگر به بدنهی پیکسل ۲ ایکسال در قیاس با نسل قبل، افزایشی ۵.۲ درصدی نشان میدهد؛ اما تفاوتی معنادار و فاحش با محصولی همچون گلکسی اس ۸ پلاس و نسبت تصویر به بدنهی ۸۴ درصدی آن دارد.
صرف نظر از اعداد و ارقام، بهصورت ظاهری نیز میتوان متوجه ضخامت حاشیههای نمایشگر پیکسل ۲ ایکسال شد. این مسئله در خصوص حاشیههای طرفین نمایشگر بیش از پیش خودنمایی میکند؛ گویی نمایشگر به این فبلت تعلق ندارد و مهندسان گوگل آن را از محصول دیگری با ابعاد کوچکتر به عاریت گرفتهاند؛ البته گوگل از حاشیههای بالا و پایین، نهایت استفاده را برده و اسپیکرهای استریوی قدرتمندی داخل آنها جای داده است. از نمای جلوی پیکسل ۲ ایکسال، پوششی 3D از نوع گوریلا گلس ۵ محافظت میکند که انحنای اطراف آن، لذت اجرای ژستهای حرکتی، نظیر سوایپ از کنارهها را دوچندان میسازد.
برخلاف ترند حاکم بر بازار گوشی هوشمند، گوگل کماکان به استفاده از فلز اعتقاد دارد؛ بدنهی فلزی پیکسل ۲ ایکسال، ساختاری یکپارچه، مستحکم و مسطح دارد که در لبهها به انحنای ظریفی منتهی میشود تا گوشی بهراحتی در دست جای بگیرد. گوگل در گوشی خاطرهانگیز نکسوس ۶ پی، نواری شیشهای در بدنهی فلزی آن به کار برده بود که ماژول دوربین و فلش در آن قرار داشت. این استراتژی در خانوادهی پیکسل نیز ادامه داشت؛ با این تفاوت که صفحهی شیشهای یادشده نیمی از نمایش پشت گوشی را به خود اختصاص داده و ماژول دوربین، فلش و حسگر اثر انگشت را در بطن خود جای داده است.
حال نسل دوم پیکسل نیز از زبان طراحی مشابهی بهره میبرد؛ البته ارتفاع صفحهی شیشهای کمی کاهش یافته است و دیگر حسگر اثر انگشت را در بر ندارد. به نظر میرسد که گوگل ماژول آنتن را نیز زیر صفحهی شیشهای پنل پشت قرار داده است؛ چرا که خبری از نوار آنتن در اطراف گوشی نیست. حسگر اثر انگشت پیکسل ۲ ایکسال در محل مناسبی قرار دارد و بهسادگی میتوان به آن دسترسی داشت. ماژول دوربین اصلی بههمراه فلش LED دوگانهی پیکسل ۲ ایکسال در گوشهی سمت چپ صفحهی شیشهای مشکی این گوشی قرار دارد و به دلیل استفاده از لرزشگیر اپتیکال تصویر، کمی از سطح گوشی بیرون زده است؛ اما برآمدگی آن بهاندازهی دوربین آیفون ۱۰ محسوس نیست. در حالت کلی ترکیب شیشه و فلز در پنل پشت گوشی، ظاهر نامتعارفی به ارمغان میآورد که ممکن است برای برخی نازیبا به نظر برسد و برخی دیگر توجهی به آن نداشته باشند.
در پنل پشتی پیکسل 2 ایکسال، صرف نظر از لوگوی براق G برندینگ یا نشان دیگری از گوگل و شرکت تولیدکننده وجود ندارد. پیکسل ۲ ایکسال در دو مدل مشکی مات (Just Black) در کنار مشکی و سفید (Black & White) عرضه میشود که در مدل مشکی، پوششی مات و زبر بدنهی گوشی را فرا گرفته است و به هیچوجه اثر انگشت یا لک روی آن باقی نمیماند؛ اما در نسخهی مشکی و سفید، بهجز صفحهی شیشهای و پنل نمایشگر، سایر بخشهای گوشی به رنگ سفید براق هستند.
در پیکسل ۲ خبری از کلیدهای سختافزاری یا خازنی ناوبری نیست و گوگل مانند همیشه کلیدهای نرمافزاری را ترجیح داده است. کلیدهای پاور و کنترل حجم صدا فلزی هستند و در لبهی سمتی راست گوشی قرار دارند. فشردن این کلیدها بازخورد مناسبی به همراه دارد اما جایگیری آنها چندان مناسب نیست؛ بهطوری که گاهی اوقات کاربر بهجای کلید پاور، بهاشتباه کلید Volume Up را فشار میدهد. لبهی سمت چپ گوشی میزبان درگاه سیمکارت است و لبهی پایین محصول نیز تنها پورت USB-C را در بر دارد و خبری از جک ۳.۵ میلیمتری هدفون نیست.
مقاومت در برابر آب و گردوغبار یکی از موارد ارتقاءیافته در پیکسل ۲ ایکسال محسوب میشود. نسل قبل این محصول تنها در برابر پاشش قطرات آب مقاومت داشت؛ اما مهندسان گوگل آن را مطابق با استاندارد IP67 مؤسسهی IEC طراحی کردهاند؛ بنابراین Pixel 2 XL میتواند به مدت ۳۰ دقیقه عمق یک متری آب را تحمل کند.
نمایشگر
بسیاری از شرکتها با مهاجرت به سوی استفاده از نمایشگر اولد، به دنبال برتریهای این نوع پنل هستند؛ اما نام اولد بهخصوص P-OLED برای گوگل یادآور روزهای سخت عرضهی پیکسل ۲ ایکس ال است. گوگل پنلهای گوشیهای سری پیکسل ۲ را از دو غول دنیای نمایشگر یعنی الجی و سامسونگ تأمین کرده است. نسخهی معمولی پیکسل ۲ با نمایشگر امولد ساخت سامسونگ تولید شده است و در حالت کلی عملکرد رضایتبخشی دارد؛ اما پیکسل ۲ ایکس ال و نمایشگر ساخت الجی آن تا مدتها پس از عرضهی این گوشی حاشیهساز بودند. نمایشگر اولد با پیشرفتهای صورتگرفته در سالهای اخیر و بهبود ویژگیهای خود تا حد زیادی به انتخاب اول برای پرچمداران مبدل شده است؛ اما برطرف نکردن برخی مشکلات مانند Burn-in و سرد شدن غیر عادی رنگها در نگاه از زوایای مختلف، موفقیت یک گوشی را تحت تأثیر قرار میدهد.
پیسکل ۲ ایکس ال نمایشگر ۶ اینچی از نوع «P-OLED» با رزولوشن ۲۸۸۰ در ۱۴۴۰ پیکسل دارد. استفاده از رزولوشن +QHD در نمایشگری با این ابعاد، تراکم ۵۳۸ پیکسل برای پرچمدار گوگل به ارمغان میآورد و آن را به گزینهای ایدهآل برای نمایش محتوای واقعیت مجازی تبدیل میکند. این نمایشگر ساخت الجی است و تفاوت بنیادینی از نظر ساختار و پروسهی عمل با دیگر اولدها ندارد؛ با این حال موارد مهمی مثل روش ساخت و مواد، سابپیکسلها، کالیبراسیون و بحثهای نرمافزاری آنها را از یکدیگر متمایز میکند. پیکسل ۲ ایکس ال بر خلاف برادر کوچکتر خود از نمایشگر کشیده با نسبت ۱۸ به ۹ استفاده میکند. این نمایشگر کشیده تقریبا ۷۶.۴ درصد از سطح جلوی گوشی را پوشانده است و گوشههای آن همانند بسیاری از گوشیهای جدید، منحنی طراحی شدهاند.
با توجه به ساخته شدن نمایشگر توسط الجی، بسیاری از کاربران انتظار پشتیبانی از استانداردهای HDR10 و دالبی ویژن را در پیکسل ۲ ایکس داشتند؛ اما متأسفانه این گوشی فاقد چنین استانداردهایی است. تا پیش از اندروید اوریو، سیستمعامل محبوب گوگل بهصورت پیشفرض از قابلیت تغییر پروفایل رنگ پشتیبانی نمیکرد و اندروید خالص تنها بر اساس فضای رنگ sRGB کار میکرد؛ اما حالا توسعهدهندگان بهجز فضای رنگ استاندارد sRGB قادر به استفاده از فضاهای رنگ گستردهتری مثل DCI-P3 نیز هستند. بعد از نارضایتیها از رنگهای مرده در نمایشگر پیکسل ۲ ایکس ال، گوگل حالت جدید «Saturated» را با بهروزرسانی به بخش «Colors» این گوشی اضافه کرد؛ اما اضافه شدن این بخش هم نتوانست آنطور که باید، طراوت رنگهای این نمایشگر را به مهمترین رقبایش نزدیک کند.
روشنایی و دقت رنگ نمایشگر | White, 0% | Black, 100%, Manual | White, 100%, Manual | Black, 100% Auto | White, 100%, Auto | Max Native Contrast | Avg. Color Error (Std. Mode / Most Accurate) |
---|---|---|---|---|---|---|---|
Google Pixel 2 XL | 5 | 0 | 597 | 0 | 597 | ∞ | 2.8 2.2 (Natural) |
Huawei P20 Pro | 3.42 | 0 | 565 | 0 | 813 | ∞ | 1.3 1.3 (Normal Mode) |
+Galaxy S9 | 2.2 | 0 | 625 | 0 | 1043 | ∞ | 6.6 1.8 (AMOLED photo) |
Galaxy S9 | 2.4 | 0 | 645 | 0 | 1115 | ∞ | 6.8 1.8 (AMOLED photo) |
Oneplus 5T | 2.5 | 0 | 643 | 0 | 644 | ∞ | 7.1 2.1 (sRGB Mode) |
Galaxy A8+ 2018 | 2.53 | 0 | 568 | 0 | 795 | ∞ | - |
Galaxy A8 2018 | 2.60 | 0 | 570 | 0 | 763 | ∞ | - |
Honor 9 | 2.48 | 3.87 | 479 | 3.87 | 480 | 124 | - |
Mate 10 Pro | 2.26 | 0 | 605 | 0 | 850 | ∞ | 3.4 - |
Nokia 8 | 1.81 | 1.11 | 552 | 1.13 | 559 | 497 | - |
iPhone X | 2.43 | 0 | 750 | 0 | 930 | ∞ | 2.4 2.4 |
Mate 10 | 1.27 | 3.17 | 315 | 3.93 | 502 | 127 | 6 6 (Normal Mode) |
iPhone 8 | 2.56 | 1.84 | 550 | 1.95 | 658 | 337 | - |
iPhone 8 plus | 2.26 | 1.64 | 529 | 1.87 | 629 | 336 | - |
Xperia XZ1 | 5.2 | 1.03 | 432 | 1.1 | 473 | 430 | 2.9 2.9 (Standard Mode) |
V30 | 3.71 | 0 | 591 | 0 | 706 | ∞ | 5.3 - |
Galaxy note 8 | 2.85 | 0 | 738 | 0 | 1074 | ∞ | 2.3 - |
OnePlus 5 | 2.4 | 0 | 639 | 0 | 640 | ∞ | - |
Xperia XZ Premium | 3.87 | 1.38 | 411 | 1.55 | 414 | 298 | - |
Galaxy S8 Plus | 2.39 | 0 | 698 | 0 | 1119 | ∞ | 7.3 2.8 (AMOLED photo) |
iPhone 7 Plus | 1.53 | 1.81 | 553 | 2.21 | 647 | 305 | - |
LG G6 | 2.51 | 0.68 | 349 | 0.82 | 389 | 513 | - |
Huawei P10 | 1.73 | 3.57 | 532 | 3.50 | 531 | 152 | - |
HTC U11 | 4.68 | 3.18 | 395 | 3.97 | 515 | 130 | 3.3 - |
در بین سه حالت رنگ Natural، Boosted و Saturated همانطور که انتظار میرود کمترین خطا در طیف رنگ sRGB را حالت Natural دارد؛ خطا در این حالت ۲.۴ است و نمایشگر ۹۶.۶ درصد از فضای رنگ sRGB را پوشش میدهد. نمایش رنگها در این حالت احتمالا برای بسیاری از کاربران جذاب نخواهد بود. حالت پیشفرض Boosted به ادعای گوگل اشباع رنگ را تا ۱۰ درصد بیشتر از حالت طبیعی میکند؛ در این حالت در بررسیهای ما خطا در فضای sRGB با کمی افزایش به ۲.۸ میرسد و پوشش رنگهای فضای مذکور ۹۷.۶ درصد به دست آمد؛ حقیقتا این حالت نیز رنگهایی باطراوت و چشمنواز ارائه نمیکند؛ از این رو کاربران علاقهمند به رنگهای زنده و تا حدودی اشباع را ناامید میکند. اهالی مانتنویو چارهی کار را اضافه کردن حالت Saturated با بهروزرسانی دیدند؛ در این حالت طبق انتظار خطا در محیط sRGB به ۶.۱ و در محیط سازگارتر با این حالت یعنی DCI-P3 به ۳.۶ میرسد. حالت Saturated نزدیک به ۱۴۸.۶ درصد از فضای رنگ sRGB را پوشش میدهد. رنگ سفید در هر سه حالت سردتر از حالت واقعی نمایش داده میشود.
پیکسل ۲ ایکس ال از نظر ارائهی رنگها و کالیبراسیون نمایشگر پایینتر از رقبای مستقیم خود مانند نوت ۸ و آیفون ۱۰ قرار میگیرد. همانند دیگر گوشیهای مورد بررسی در زومیت، پیکسل ۲ ایکس ال را از نظر المانهای روشنایی تصویر بررسی کردیم؛ روشنایی حداکثری نمایشگر در بهترین حالت با استفاده از الگوی شطرنجی ANSI برابر با ۵۹۷ نیت به دست آمد؛ با وجود روشنایی بالای مناسب در حالت تنظیم دستی، خبری از حالتی ویژه برای افزایش روشنایی در محیطهای پر نور نیست و تفاوتی بین حالت دستی و خودکار از نظر حداکثر روشنایی مشاهده نمیشود؛ بهعنوان مثال پرچمداران جدید سامسونگ با قرار گرفتن در محیط پرنور، روشنایی را نزدیک به ۴۰۰ نیت افزایش میدهند. متأسفانه حداقل روشنایی نزدیک به ۵ نیتی نمایشگر پیکسل ۲ ایکس ال با استانداردهای بازار پرچمداران فاصله دارد. استفاده از قابلیت «Night Light» برای فیلتر کردن نور آبی نمایشگر تا حدودی از آزاردهنده بودن روشنایی حداقلی نمایشگر میکاهد و زمانبندی و تغییر شدت فیلتر در دسترس کاربر خواهد بود.
مشکل Burn in در نمایشگرهای پیکسل ۲ ایکس ال تا هفتهها بعد از عرضهی این گوشی خبرساز بود؛ بهطوری که گوگل را مجبور به ارائهی بهروزرسانی برای کم کردن روشنایی کلیدهای ناوبری اندروید برای کم کردن احتمال بروز این مشکل کرد. مشکل Burn-in عموما در نمایشگرهای اولد و با ثابت ماندن طولانیمدت یک تصویر ثابت در نمایشگر ایجاد میشود؛ تقریبا تمام اولدها در معرض این مشکل قرار دارند با این حال گزارشهای این مشکل در پیکسل ۲ ایکس ال بسیار بیشتر از رقبا بوده است. گوگل مشکل دیده شدن هالهی آبی رنگ در هنگام دیدن نمایشگر از زوایا را عادی میداند؛ اما در واقع مشکل مذکور در Pixel 2 XL بیشتر از رقبا و کاملا قابل تشخیص است؛ مسئلهی « blue shift» کمابیش در تمام پنلهای اولد وجود دارد؛ اما در کمتر پرچمدار جدیدی شاهد شدید بودن آن هستیم. به ادعای گوگل مشکل ظاهر شدن لایهی آبی تنها در زاویهی خاصی مشاهده میشود؛ اما این مشکل با چرخاندن اندک در زوایای مختلف نیز مشاهده شد.
گوگل فقدان نمایشگر همیشه روشن (Always-on display) در پیکسل اولیه را جبران کرده؛ این قابلیت بهصورت پیشفرض فعال است و زمان، اعلانها و افزایش مصرف باتری را به کاربر نشان میدهد. از نظر خوانایی نمایشگر زیر نور خورشید، پیکسل ۲ ایکس ال موفق ظاهر میشود و همانند رقبای خود در چنین شرایطی قابل استفاده است. در پایان این بخش باید گفت که نمایشگر پیکسل ۲ ایکس ال با در نظر گرفتن ردهی قمیتی آن رقیبی قدرتمند برای نمایشگرهای پرچمداران سامسونگ و اپل محسوب نمیشود.
اسپیکر
اسپیکرهای استریو در پنل جلو یا بهاصطلاح Front-Facing یکی از عناصر کمیاب در بین گوشیهای هوشمند امروزی است؛ در حقیقت پیکسل ۲ و پیکسل ۲ ایکسال در کنار برخی از مدلهای سونی، از معدود گوشیهایی محسوب میشوند که از چنین اسپیکرهایی بهره میبرند. صدای خروجی اسپیکرهای پیکسل ۲ در حد بسیار خوبی ارزیابی میشود؛ ضمن اینکه شفافیت و رسایی آن مثالزدنی است. ما از کیفیت صدای خروجی اسپیکرهای پیکسل رضایت داشتیم.
متأسفانه در پرچمداران گوگل خبری از جک ۳.۵ میلیمتری هدفون نیست و هدفونی همراه آن ارائه نمیشود؛ بنابراین برای اتصال هدفون شخصیتان باید از دانگل تبدیل به پورت USB-C موجود در جعبهی گوشی استفاده کنید. خوشبختانه در حالت اتصال هدفون نیز تجربهی موسیقی پیکسل ۲ در ردیف بهترین دستگاههایی قرار میگیرد که تاکنون بررسی کردهایم، خروجی صدای هدفون پیکسل جدید گوگل نیز شفاف و عاری از نویز یا دیستورشن است.
نرمافزار و رابط کاربری
پیکسلها را باید نشانهی کوچکی از رؤیای محققنشدهی گوگل برای اندروید خالص دانست؛ رؤیایی که اگر تحقق پیدا میکرد شاهد دنیای اندروید متحدتری میبودیم. بهروزرسانیهای سریع، ظاهری ساده و شیک و عملکردی روان و خیرهکننده پیکسلها و مهمتر از آن پشتیبانی طولانیمدتتر این گوشیها توسط گوگل میتوانست برگ برندهی تمام گوشیهای اندروید باشد. حتی اگر از عاشقان امکانات متعدد و گاه گیجکنندهی رابط کاربری تولیدکنندکان بزرگ گوشی هوشمند باشید باز هم با دیدن عملکرد سریع رابط کاربری پیکسلها شگفتزده خواهید شد. گوشیهای پیکسل بهصورت مرتب بهروزرسانیهای امنیتی و نسخههای بتای اندروید را دریافت میکنند و تا سه سال بهصورت کامل توسط مالک این اکوسیستم محبوب پشتیبانی میشوند. پیکسل ۲ ایکس ال از اولین گوشیهای عرضهشده با اندروید ۸.۰ بود و هماکنون آخرین بهروزرسانی اندروید ۸.۱ را دریافت کرده است؛ البته علاقهمندان قادر به نصب و استفاده از نسخهی بتا اندروید پی نیز هستند.
صحبت در مورد نرمافزار پیکسلها را با صفحهی هوم و انتقال نوار جستجو به بالای کلیدهای ناوبری شروع میکنیم. والپیپرهای زنده و زیبای پیکسلها در نگاه اول شما را مجذوب خود خواهد کرد؛ ۵ والپیر از طبیعت، ۴ والپیپر زیبا از زمین، ماه و مریخ در کنار تعدادی تصویر متحرک دیگر در اختیار کاربر قرار دارد. آیکون پیشفرضی برای باز کردن منوی اپلیکیشنها در اندروید خالص وجود ندارد و سوایپ به سمت بالا در صفحهی هوم برای این منظور در نظر گرفته شده است؛ اپلیکیشنهای پراستفاده نیز در بالای صفحه و زیر نوار جستجو قرار میگیرند. منوی اعلانها ساده طراحی شده است و در هر صفحه ۹ میانبر را در اختیار کاربر قرار میدهد؛ متأسفانه آیکونی برای فعال کردن تنظیم خودکار نور نمایشگر وجود ندارد.
در پیکسلها خبری از انتخاب پوسته (تم) یا ترنزیشن نیست؛ ولی هنوز هم معدود انیمیشنهای آن زیبایی و سادگی را تداعی میکنند. با انتخاب والپیپرهای تیره، رابط کاربری بهصورت خودکار اقدام به تیره کردن تم میکند؛ امکان غیر فعال کردن این قابلیت وجود ندارد. اضافه شدن نمایشگر همیشه روشن خبر خوشحالکنندهای برای دوستداران پیکسلها است؛ اما این قابلیت نسبت به نمونههای بالغ دیدهشده در گوشیهای سامسونگ امکانات خاصی ارائه نمیکند. گوگل همچنین قابلیتی برای افقی کردن صفحهی هوم و صفحهی اپلیکیشنها در تنظیمات گنجانده است.
یو ۱۱ ایدهی نو و جالبی به جهانیان معرفی کرد و آن را اج سنس نام گذاشت که به لطف آن، کاربر با فشردن فریم گوشی یک دستور خاص را اجرا میکرد؛ پیکسلهای جدید گوگل نیز از ویژگی مشابهی با نام «Active Edge» بهره میبرند که برخلاف پرچمدار اچتیسی تنها برای اجرای گوگل اسیستنت و بیصدا کردن گوشی در هنگام دریافت تماس و زنگ هشدار استفاده میشود. این قابلیت در هنگام خاموش بودن نمایشگر نیز عمل میکند و کاربر قادر به تغییر حساسیت آن خواهد بود. محدود کردن امکانات Active Edge توسط گوگل برای کاربران چندان خوشایند نخواهد بود و ما نیز در عین جالب بودن، این اقدام گوگل را نمیپسندیم.
گوگل ویژگی «Now Playing» را برای تشخیص موسیقی پخششده در پیرامون کاربر به پیکسلهای جدید اضافه کرده است. اهالی مانتنویو برای برطرف کردن نگرانیهای حریم خصوصی این ویژگی را بهصورت آفلاین ارائه کردهاند؛ به این معنی که بهصورت دورههای منظم اقدام به دانلود خودکار دیتابیس لازم برای تشخیص موسیقی میکند. این ویژگی بهصورت پیشفرض غیر فعال است و برای فعال کردن آن کاربر باید به بخش تنظیمات صدا مراجعه کند. پس از فعال کردن Now Playing گوشی بهصورت خودکار و هر ۶۰ ثانیه صداهای پیرامون فرد را پردازش و با دیتابیس مقایسه میکند؛ در صورت مطابقت موسیقی پخششده با دیتابیس، اطلاعات آن در زمان فعال بودن نمایشگر همیشه روشن نمایش داده میشود. گوگل احتمالا از سختافزار نیز برای عملکرد درست الگوریتم تشخیصی خود استفاده کرده است.
دیتابیس این قابلیت نگهداری اطلاعات نزدیک به بیست هزار موسیقی را در دل خود دارد و با توجه به منطقهی عرضه، اطلاعات آن بهروزرسانی میشود. در ابتدای تست توانایی این قابلیت به سراغ «پاروی بیقایق» از محسن چاوشی رفتیم؛ این موسیقی و دیگر موسیقیهای ایرانی توسط این قابلیت شناسایی نشدند. موسیقیهای سبک متال و پاپ مانند «The Day That Never Comes» و «Jam» از متالیکا و مایکل جکسون بهراحتی و بدون مشکل خاصی شناسایی شدند؛ اما داستان برای موسیقیهای بیکلام کمی متفاوت است؛ موسیقی اصلی سریال وستورلد و موسیقی «Crowd Chant» جوی ستریانی توسط Now Playing شناخته نشدند.
دوربین
بیشک دوربین پیکسل ۲ ایکسال، یکی از کلیدیترین بخشهای این گوشی هوشمند بهحساب میآید؛ گوگل در زمان معرفی این محصول، مانور بسیاری روی قابلیتها و توانمندیهای دوربین آن داد و اعلام کرد که پیکسل ۲ با ثبت امتیاز کلی ۹۸ در تستهای وبسایت DxOMark، عنوان بهترین دوربین دنیای گوشیهای هوشمند را در اختیار دارد؛ اگرچه از آن زمان تاکنون تغییراتی در لیست بهترینهای این وبسایت به وجود آمده است و Pixel 2 سه محصول هواوی P20 Pro، هواوی P20 و گلکسی اس 9 پلاس را فراتر از خود میبیند؛ اما باز هم فبلت گوگل حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
دوربین پیکسل ۲ بهلحاظ سختافزاری، تغییراتی نسبت به نسل گذشته تجربه کرده است که از جملهی آنها میتوان به کاهش ۱۱ درصدی ابعاد سنسور، اضافه شدن لرزشگیر اپتیکال تصویر، کوچکتر شدن ۹ درصدی ابعاد پیکسلها و بازتر شدن دیافراگم اشاره کرد. برخلاف عموم پرچمداران چند سال اخیر، گوگل در دو نسل اول پیکسل اعتقادی به دوربین دوگانه نداشته و آنها را با دوربین تکی و با تکیه بر تواناییهای خود در زمینهی هوش مصنوعی روانهی بازار کرده است.
مشخصات دوربین پیکسل ۲ در پیکسل | ||
---|---|---|
مشخصات / مدل | گوگل پیکسل ۲ | گوگل پیکسل |
دوربین اصلی | ||
سنسور | ۱۲.۲ مگاپیکسلی | ۱۲.۳ مگاپیکسلی |
ابعاد سنسور | ۱/۲.۶ اینچی | ۱/۲.۳ اینچی |
سایز پیکسل | ۱.۴ میکرومتر | ۱.۵۵ میکرومتر |
لرزشگیر | EIS/OIS | EIS |
دیافراگم لنز | f/1.8 | f/2.0 |
فناوری فوکوس | فوکوس خودکار لیزری و تشخیص فاز با پیکسل دوگانه | فوکوس خودکار لیزری و تشخیص فاز |
فیلمبرداری | 2160p با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه 1080p با نرخهای ۳۰، ۶۰ و ۱۲۰ فریم بر ثانیه 720p با نرخ ۲۴۰ فریم بر ثانیه |
2160p با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه 1080p با نرخهای ۳۰، ۶۰ و ۱۲۰ فریم بر ثانیه 720p با نرخ ۲۴۰ فریم بر ثانیه |
دوربین سلفی | ||
سنسور | ۸ مگاپیکسلی | ۸ مگاپیکسلی |
ابعاد سنسور | ۱/۳.۲ اینچ | ۱/۳.۲ اینچ |
سایز پیکسل | ۱.۴ میکرومتر | ۱.۴ میکرومتر |
دیافراگم | f/2.4 | f/2.4 |
فیلمبرداری | 1080p با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه | 1080p با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه |
دوربین اصلی Pixel 2 از سنسوری ۱۲.۲ مگاپیکسلی با ابعاد ۱/۲.۶ اینچ و اندازه سنسور ۱.۴ میکرومتر بهره میبرد که در پسِ لنزی با دیافراگم f/1.8 و فاصلهی کانونی معادل ۲۷ میلیمتری قرار دارد. همانطور که اشاره کردیم، پیکسل ۲ علاوهبر لرزشگیر الکترونیکی (EIS)، لرزشگیر اپتیکال (OIS) نیز دارد و فناوری فوکوس خودکار تشخیص فاز با پیکسل دوگانه در کنار فوکوس خودکار لیزری، امکان تشخیص سریع سوژه را فراهم میآورد.
دوربین سلفی پیکسل ۲ با نسل قبل تفاوتی ندارد و از سنسوری ۸ مگاپیکسلی با ابعاد ۱/۳.۲ اینچ و سایز پیکسل ۱.۴ میکرومتر بهره میبرد که لنزی با دیافراگم f/2.4 و فاصلهی کانونی معادل ۲۵ میلیمتری آن را همراهی میکند. همانند نسل گذشته با دوربین اصلی پیکسل ۲ توانایی فیلمبرداری با رزولوشن 4K، فول اچدی و اچدی به ترتیب با نرخهای ۳۰، ۱۲۰ و ۲۴۰ فریم بر ثانیه دارد و با دوربین سلفی میتوان ویدیوی فول اچدی ثبت کرد.
برخلاف سایر پرچمداران اندروید، نرمافزار دوربین پیکسل ۲ امکان تغییر پارامترهای عکاسی را به کاربر نمیدهد و تنظیم پارامترها حین عکاسی بهصورت خودکار انجام میشود؛ البته کاربر امکان انتخاب نقطهی فوکوس و تغییر میزان اکسپوژر را دارد، ضمن اینکه میتوان هر دو پارامتر را بهصورت همزمان در حالت خاصی قفل کرد. در سمت چپ منظرهیاب نواری وجود دارد که در آن میتوان به مواردی مانند کنترل فلش، دمای رنگها، تایمر و ثبت تصویر متحرک (Motion) دسترسی داشت. از منوی همبرگری رابط دوربین نیز میتوان به تنظیمات، حالت پاناروما، اسلوموشن، حالت پرتره و Photo Sphere دسترسی داشت.
حالت +HDR بهصورت پیشفرض در نرمافزار دوربین فعال است؛ اما میتوانید از تنظیمات دوربین، کلیدی را برای تغییر دستی آن در رابط کاربری اضافه کنید. +HDR الگوریتمی است که به پیکسل ۲ ایکسال در زمینهی حفظ هایلایتها و گسترهی دینامیکی، برتری قابل توجهی نسبت به رقبا میبخشد؛ بنابراین مایهی تعجب نیست که کلید فعال یا غیر فعالسازی آن بهصورت پیشفرض در رابط کاربری دوربین در دسترس نیست. همانطور که در دو تصویر زیر مشهود است، پیکسل ۲ در حالت +HDR جزئیات بهمراتب بیشتری از ابرها و بخشهای سایه (درختان) ثبت میکند:
پیکسل ۲ از دوربینی تکی بهره میبرد؛ اما به لطف الگوریتم هوش مصنوعی گوگل، دوربین میتواند بهصورت نرمافزاری پسزمینه را تشخیص دهد و با محو کردن آن، سوژه را برجسته میکند. به لطف ترکیب تشخیص فاز با پیکسل دوگانه و یادگیری ماشینی، پرچمدار گوگل میتواند با ترسیم بروننمایی از سوژه، آن را در وضعیت فوکوس نگه دارد و سپس بسته به فاصلهی سوژه از پسزمینه، آن را با شدت متغیری محو میکند.
پیکسل ۲ در عمل نیز در اغلب شرایط عملکرد بسیار خوبی در زمینهی تفکیک سوژه از پس زمینه به نمایش میگذارد؛ اما چنانچه فاصله از سوژه و پسزمینه کمی زیاد باشد، پرچمدار گوگل در فرآیند محو کردن پسزمینه دچار مشکل میشود و نتیجهی کار بدین شکل خواهد بود که برخی نقاط پسزمینه محو میشوند و برخی نقاط دیگر بدون افکت باقی میمانند. شما میتوانید در دو تصویر زیر اختلاف عملکرد آیفون ۱۰ و پیکسل ۲ را در ثبت تصویر پرتره با سناریویی مشابه را مشاهده کنید. یکی از نکاتی که باید در نظر داشت، واید بودن تصویر پیکسل ۲ است که از زیبایی تصویر پرتره میکاهد.
الگوریتم یادگیری ماشینی گوگل در دوربین سلفی نیز به ثبت تصاویر پرتره با افکت بوکه و الگوریتم +HDR به ثبت هرچه بهتر جزئیات و حفظ تعادل بین نقاط هایلایت و سایهی عکس کمک میکند. دوربین سلفی در زمینهی تشخیص چهره از پسزمینه عملکرد خوبی از خود به نمایش میگذاشت و در شرایط نوری متفاوت، نویز را در سطح پایینی نگه میداشت. شما در دو تصویر زیر میتوانید تفاوت بین حالت پرتره با تصویر سلفی عادی را مشاهده کنید:
پیکسل ۲ در تمامی شرایط نوری، گسترهی دینامیکی بسیار مطلوبی ارائه میدهد و عملکرد فوقالعادهای در فوکوس خودکار دارد. جزئیات تصاویر پرچمدار گوگل در سطح بسیار خوبی قرار دارد و رنگها بسیار زنده به نظر میرسند. پیکسل ۲ در محیطهای کمنور و تاریک نیز عملکرد بسیار خوبی از خود به نمایش میگذارد و بهخوبی منابع نور را از بخشهای تاریک تصویر تفکیک میکند. در این شرایط بر مقدار نویز تصاویر بهخصوص در نقاط تاریک افزوده میشود؛ اما باز هم میتوان جزئیات را در تصویر ثبتشده مشاهده کرد. ما از عملکرد پیکسل ۲ در محیطهای کمنور رضایت داشتیم؛ اما هواوی پی ۲۰ پرو را در این زمینه تا حدودی برتر میدانیم.
نمونهی تصاویر ثبتشده با پیکسل ۲
بازده و عملکرد
بازده و عملکرد یکی از بخشهایی است که در آن هیچ خردهای نمیتوان به گوگل و پرچمدار توانمند این شرکت گرفت. محصولات گوگل به لطف استفاده از خالصترین نسخهی سیستمعامل اندروید در کنار سختافزار قدرتمند، همواره عملکرد بینقصی از خود بهنمایش گذاشتهاند و پیکسل ۲ نیز از این قاعده مستثنا نیست. فبلت گوگل با بهرهگیری از پردازندهی اسنپدراگون ۸۳۵، در کنار ۴ گیگابایت حافظهی رم LPDDR4x و ۶۴ یا ۱۲۸ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی با رابط UFS 2.1، تجربهای مثالزدنی و بیبدیل در میان تمام محصولات اندرویدی از خود به نمایش میگذارد.
اسنپدراگون ۸۳۵ نخستین تراشهی ۱۰ نانومتری کوالکام است که توسط سامسونگ و با فرایند ۱۰ نانومتری LPE FinFET تولید میشود. این تراشهی هشت هستهای و ۶۴ بیتی که در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۵ و بهعنوان جانشینی برای تراشهی اسنپدراگون ۸۲۱ معرفی شد، طبق ادعای کوالکام، نسبت به گذشته ۳۵ درصد کوچکتر شده است و ۲۵ درصد انرژی کمتری مصرف میکند.
مشخصات تراشهی اکسینوس ۹۸۱۰ در برابر رقبا | ||||
---|---|---|---|---|
مشخصات / تراشه | اسنپدراگون ۸۳۵ | اکسینوس ۹۸۱۰ | اسنپدراگون ۸۴۵ | اکسینوس ۸۸۹۵ |
سیپییو | ۴ هستهی Kryo 280 با فرکانس ۲.۴۵ گیگاهرتز ۴ هستهی Kryo 280 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز |
۴ هستهی اکسینوس M3 با فرکانس ۲.۹ گیگاهرتز ۴ هستهی Cortex A55 با فرکانس ۱.۹ گیگاهرتز |
۴ هستهی Kryo 385 با فرکانس ۲.۸ گیگاهرتز ۴ هستهی پردازشی Kryo 385 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز |
۴ هستهی اکسینوس M2 با فرکانس ۲.۳۱۴ گیگاهرتز ۴ هستهی پردازشی Cortex-A53 با فرکانس ۱.۶۹ گیگاهرتز |
جیپییو | Adreno 540 ۷۱۰ مگاهرتز |
Mali G72 MP18 ۵۷۲ مگاهرتز |
Adreno 630 |
Mali G71 MP20 ۵۴۶ مگاهرتز |
کنترلر حافظه | LPDDR4x | LPDDR4X | LPDDR4X | LPDDR4X |
حافظهی ذخیرهسازی | eMMC 5.1, UFS 2.1 | UFS 2.1, SD 3.0 | eMMC 5.1, UFS 2.1 | eMMC 5.1, UFS 2.1 |
مودم | Down: LTE Cat16 Up: LTE Cat13 |
Down: LTE Cat18 Up: LTE Cat18 |
Down: LTE Cat18 Up: LTE Cat13 |
Down: LTE Cat16 Up: LTE Cat13 |
ISP | ۳۲ مگاپیکسل تکی ۱۶ مگاپیکسل دوگانه |
۲۴ مگاپیکسل تکی ۱۷ مگاپیکسل دوگانه |
۳۲ مگاپیکسل تکی ۱۶ مگاپیکسل دوگانه |
دوربین عقب: ۲۸ مگاپیکسل دوربین جلو: ۲۸ مگاپیکسل |
فرایند تولید | ۱۰ نانومتری FinFET | ۱۰ نانومتری FinFET نسل دوم | ۱۰ نانومتری FinFET نسل دوم | ۱۰ نانومتری FinFET |
هستههای پردازشی اسنپدراگون ۸۳۵ از ریزمعماری اختصاصی کوالکام موسوم به Kryo 280 بهره میبرند که با استفاده از مجموعهی دستورالعمل معماری (ISA) آرم ARMv8-A توسعه داده شدهاند و در قالب یک کلاستر ۴ هستهای قدرتمند (ARM Cortex A73 سفارشیسازی شده) با فرکانس کاری ۲.۴۵ گیگاهرتز و یک کلاستر ۴ هستهای کممصرف (ARM Cortex A53) با فرکانس ۱.۹ گیگاهرتز، پردازندهی مرکزی (CPU) تراشهی اسنپدراگون ۸۳۵ را تشکیل میدهند.
واحد پردازش گرافیکی این تراشه، نمونهی ۷۱۰ مگاهرتزی آدرنو ۵۴۰ است که توسط کوالکام و برمبنای معماری بهینهشدهی آدرنو ۵۳۰ توسعه داده میشود و به لطف فرایند تولید ۱۰ نانومتری خود، نسبت به گذشته پایداری حرارتی بیشتری دارد. این GPU توان محاسباتی ۵۶۷ گیگافلاپس ارائه میدهد، ۲۵۶ واحد محاسبه و منطق (ALU) در آن گنجانده شده است و از کتابخانههای OpenGL ES 3.2 ،OpenCL 2.0 ،DirectX 12 و Vulkan پشتیبانی میکند. طبق ادعای کوالکام، این GPU نسبت به گذشته ۲۵ درصد سریعتر در رندر گرافیکی عمل میکند و ۶۰ برابر رنگهای بیشتری را به نمایش میگذارد.
کوالکام مودم LTE اختصاصی خود موسوم به Snapdragon X16 را برای اسنپدراگون ۸۳۵ در نظر گرفته است که توانایی دستیابی بهسرعتهای Downlink بالغ بر یک گیگابیت بر ثانیه (LTE Cat. 16) و Uplink معادل ۱۵۰ مگابیت بر ثانیه (LTE Cat. 13) را به کاربر میدهد؛ یعنی ۱۰ برابر سریعتر از مقداری که میشد با مودمهای 4G LTE نسل اول تجربه کرد. علاوهبر این، به لطف پشتیبانی از استاندارد چند گیگابیتی 802.11ad و وایفای چند ورودی چند خروجی چندکاربره (MU-MIMO)، مودم X16 تجربهی دسترسی به اینترنت بیسیم با سرعتهای بسیار بالا را در اختیار کاربر قرار میدهد. اسنپدراگون ۸۳۵ برای سنجش، فیلتر کردن یا فشردهسازی سیگنالهای آنالوگ و ممتد از پردازشگر سیگنال دیجیتال (DSP) کوالکام با ریزمعماری Hexagon 682 استفاده میکند که با هدف بهبود عملکرد و طولعمر باتری طراحی شده و بهمنظور بهینهسازه بهرهوری، هاب سنسور All-Ways Aware کوالکام و هستهی Hexagon Vector eXtensions نیز در داخل آن گنجانده شده است.
اسنپدراگون ۸۳۵ را میتوان یکی از نخستین تراشههایی دانست که از کنترلر حافظهی LPDDR4x با پهنای باس دو کانالهی ۳۲ بیتی، پهنای باند ۲۹.۸ گیگابیت بر ثانیهای و فرکانس ۱۸۶۶ مگاهرتز پشتیبانی میکند و با رابط فلش دو کانالهی UFS 2.1 برای حافظهی ذخیرهسازی سازگار است. دستگاهی که برای بررسی در اختیار زومیت قرار دارد، نسخهی ۱۲۸ گیگابایتی پیکسل ۲ ایکسال با ۱۱۰.۳۴ گیگابایت حافظهی در دسترس است. در ادامه میتوانید عملکرد حافظهی فبلت گوگل را مشاهده کنید:
عملکرد حافظهی ذخیرهسازی ابزارهای موبایل پرچمدار | ||||
---|---|---|---|---|
مدلها / عملکرد | نرخ خواندن ترتیبی | نرخ نوشتن ترتیبی | نرخ خواندن تصادفی | نرخ نوشتن تصادفی |
پیکسل ۲ ایکسال | ۷۲۹.۳۲ مگابایتبرثانیه | ۲۱۲.۹۲ مگابایتبرثانیه | ۱۷۶.۷۸ مگابایتبرثانیه | ۲۳.۶ مگابایتبرثانیه |
هواوی پی ۲۰ پرو | ۸۲۳.۹۳ مگابایتبرثانیه | ۱۹۳.۸ مگابایتبرثانیه | ۱۴۲.۲۱ مگابایتبرثانیه | ۱۵۵.۰۹ مگابایتبرثانیه |
گلکسی اس ۹ پلاس | ۸۲۰.۶۳ مگابایتبرثانیه | ۲۰۷.۱۷ مگابایتبرثانیه | ۱۳۱.۲۷ مگابایتبرثانیه | ۲۲.۶۸ مگابایتبرثانیه |
گلکسی اس ۹ | ۸۱۷.۹۴ مگابایتبرثانیه | ۲۰۵.۶۷ مگابایتبرثانیه | ۱۳۱.۱۲ مگابایتبرثانیه | ۲۳.۱۵ مگابایتبرثانیه |
وانپلاس ۵تی | ۷۵۰.۲۸ مگابایتبرثانیه | ۲۰۵.۴۱ مگابایتبرثانیه | ۱۳۶.۶ مگابایتبرثانیه | ۱۹.۴۸ مگابایتبرثانیه |
آنر ۹ | ۲۸۱.۷۲ مگابایتبرثانیه | ۹۷.۷۱ مگابایتبرثانیه | ۲۸.۳۸ مگابایتبرثانیه | ۱۳.۸۵ مگابایتبرثانیه |
هواوی میت ۱۰ پرو | ۸۳۵.۰۶ مگابایتبرثانیه | ۲۲۰.۹۶ مگابایتبرثانیه | ۱۷۵.۷۴ مگابایتبرثانیه | ۱۷۲.۶۲ مگابایتبرثانیه |
نوکیا ۸ | ۶۸۹.۱۷ مگابایتبرثانیه | ۲۰۴.۳۳ مگابایتبرثانیه | ۱۴۶.۷۲ مگابایتبرثانیه | ۱۴.۳۴ مگابایتبرثانیه |
هواوی میت ۱۰ | ۸۲۴.۰۵ مگابایتبرثانیه | ۲۰۶.۱۳ مگابایتبرثانیه | ۱۷۷.۴۷ مگابایتبرثانیه | ۱۵۷.۶۱ مگابایتبرثانیه |
اکسپریا ایکسزد وان سونی | ۶۷۶.۹۲ مگابایت بر ثانیه | ۲۰۶.۴۹ مگابایت بر ثانیه | ۱۵۷.۸۹ مگابایت بر ثانیه | ۱۴.۸۱ مگابایت بر ثانیه |
الجی وی ۳۰ | ۶۸۱.۶۵ مگابایت بر ثانیه | ۱۵۸.۳۶ مگابایت بر ثانیه | ۷۱.۷۶ مگابایت بر ثانیه | ۱۱.۱ مگابایت بر ثانیه |
اچتیسی یو ۱۱ | ۷۱۶.۴۱ مگابایت بر ثانیه | ۱۶۲.۴۲ مگابایت بر ثانیه | ۹۰.۹۵ مگابایت بر ثانیه | ۶۵.۶۳ مگابایت بر ثانیه |
گلکسی نوت ۸ | ۷۹۰.۸۶ مگابایت بر ثانیه | ۲۰۳.۹۱ مگابایت بر ثانیه | ۱۲۳.۶۶ مگابایت بر ثانیه | ۱۴.۲ مگابایت بر ثانیه |
گلکسی اس ۸ پلاس | ۷۷۲.۶۶ مگابایت بر ثانیه | ۱۷۹.۱۱ مگابایت بر ثانیه | ۱۲۲.۹۴ مگابایت بر ثانیه | ۱۴.۸ مگابایت بر ثانیه |
کوالکام برای تراشهی بالاردهی اسنپدراگون ۸۳۵، پردازشگر سیگنال تصویر (ISP) و ۱۴ بیتی اختصاصی خود موسوم به Spectra 180 را در نظر گرفته است که از ثبت تصاویری با رزولوشن ۳۲ مگاپیکسل، لگ شاتر صفر، زوم نرم و فوکوس خودکار پشتیبانی میکند و رنگهای طبیعی و کیفیت تصاویر بالایی به ارمغان میآورد. تراشهی بالاردهی کوالکام به لطف پلتفرم امنیتی Qualcomm Haven قابلیت احراز هویت کاربر و دستگاه را به ارمغان میآورد. این پلتفرم از سیستمهای امنیتی مبتنی بر شاخصههای بایومتریک، مانند اثر انگشت، صدا، عنبیه و تشخیص چهره بهصورت کامل پشتیبانی میکند.
زومیت برای ارزیابی عملکرد سختافزار گوشیها، در کنار اجرای بازیهای گرافیکی و تحتفشار قراردادن گوشی، بنچمارکهای مختلفی را روی آن اجرا میکند. بنچمارک انتوتو تمام جنبههای گوشی، مانند GPU ،CPU، حافظهی رم و تجربهی کاربری را مورد بررسی قرار میدهد. بنچمارک Ice Storm Unlimited یک تست آفاسکرین برای مقایسهی CPU و GPU در دستگاههای مختلف محسوب میشود؛ بنابراین مواردی مانند رزولوشن نمایشگر و DPI آن، تأثیری بر نتایج ندارد. بنچمارک PCMark، عملکرد دستگاه را بهجای الگوریتمهای انتزاعی و غیر قابل لمس، بر اساس تسکهای روزمره میآزماید. بنچمارک گیکبنچ با محوریت بررسی عملکرد CPU در تسکهای روزمره، در دو حالت تک و چند هستهای عمل میکند.
در ادامه میتوانید نتایج حاصل از اجرای آزمونهای یادشده روی پیکسل ۲ ایکسال را مشاهده کنید:
جدول بنچمارک ابزارهای موبایل پرچمدار | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
تلفن / تبلت | AnTutu 7/6 | 3DMark IceStorm Unlimited | PCMark Work 2.0 /Overall Web Browsing | Geekbench 4 /Single Multi | GFXBench /Manhattan 3.1 Offscreen | GFXBench /Car Chase Offscreen | GFXBench /T-Rex OffScreen |
Google Pixel 2 XL | 204455 170782 |
40403 | 7421 7380 |
1901 6201 |
16FPS 33FPS |
13FPS 22FPS |
55FPS 93FPS |
Huawei P20 Pro | 200949 181449 |
31051 | 7244 7440 |
1899 6546 |
38FPS 31FPS |
23FPS 23FPS |
60FPS 86FPS |
+Galaxy S9 | 243493 219955 |
37958 | 5205 5224 |
3750 8997 |
24FPS 47FPS |
14FPS 28FPS |
60FPS 146FPS |
Galaxy S9 | 217146 212328 |
38108 | 5089 5247 |
3704 8860 |
24FPS 46FPS |
15FPS 28FPS |
60FPS 142FPS |
OnePlus 5T | -- 176787 |
40430 | 6861 6032 |
2021 6204 |
37FPS 41FPS |
23FPS 25FPS |
60FPS 115FPS |
Honor 9 | -- 145954 |
28920 | 6134 5456 |
1961 6340 |
20FPS 19FPS |
13FPS 11FPS |
52FPS 56FPS |
Huawei Mate 10 Pro | -- 175769 |
30962 | 6913 6941 |
1983 6499 |
29FPS 30FPS |
21FPS 21FPS |
60FPS 127FPS |
Nokia 8 | -- 170074 |
40393 | 6744 6224 |
1913 6515 |
18FPS 39FPS |
12FPS 23FPS |
56FPS 106FPS |
iPhone X | -- 203245 |
63694 | -- | 4222 9371 |
51FPS 43FPS |
-- | 104FPS 138FPS |
Huawei Mate 10 | -- 176022 |
35995 | 6740 7006 |
1859 6437 |
23FPS 37FPS |
13FPS 21FPS |
60FPS 125FPS |
iPhone 8 | -- 210531 |
64769 | -- | 4239 9196 |
106FPS 41FPS |
-- | 120FPS 135FPS |
iPhone 8 Plus | -- 223699 |
64084 | -- | 4285 9469 |
59FPS 48FPS |
-- | 117FPS 140FPS |
Xperia XZ1 | -- 166167 |
36752 | 6298 6049 |
1811 6508 |
38FPS 37FPS |
25FPS 24FPS |
59FPS 101FPS |
LG V30 | -- 170756 |
39506 | 5714 5705 |
1909 6330 |
17FPS 34FPS |
12FPS 23FPS |
56FPS 99FPS |
Galaxy Note 8 | -- 174364 |
32586 | 5121 4858 |
1992 6673 |
23FPS 43FPS |
13FPS 26FPS |
60FPS 123FPS |
iPad Pro 10.5 | -- 227599 |
54609 | - | 3928 9325 |
58FPS 100FPS |
- | 59FPS 217FPS |
OnePlus 5 | -- 171993 |
41163 | 6666 | 1953 6716 |
40FPS 40FPS |
24FPS 24FPS |
60FPS 113FPS |
Sony Xperia XZ Premium | -- 161200 |
39926 | 6675 6287 |
1979 5927 |
41FPS 40FPS |
25FPS 23FPS |
60FPS 108FPS |
HTC U11 | -- 173946 |
40449 | 6887 6323 |
1892 6350 |
14FPS 31FPS |
10FPS 19FPS |
48FPS 89FPS |
Samsung Galaxy S8+ | -- 173282 |
31219 | 5307 5162 |
2019 6452 |
22FPS 36FPS |
13FPS 25FPS |
57FPS 103FPS |
LG G6 | -- 130962 |
* | 5221 4157 |
1749 4170 |
12FPS 26FPS |
8.2FPS 16FPS |
41FPS 63FPS |
Samsung Galaxy S8 | -- 171795 |
28659 | 5045 4773 |
1988 6627 |
23FPS 35FPS |
13FPS 25FPS |
58FPS 104FPS |
HTC U Ultra | -- 148858 |
26849 | 6489 5789 |
1645 4014 |
44FPS 23FPS |
18FPS 18FPS |
57FPS 61FPS |
Huawei P10 | -- 120852 |
22,923 | 6299 5521 |
1928 5608 |
18FPS 17FPS |
12FPS 9.9FPS |
52FPS 55FPS |
Xiaomi Mi Mix | -- 138654 |
26098 | 6798 5902 |
1821 4296 |
46FPS 22FPS |
19FPS 19FPS |
57FPS 63FPS |
Google Pixel XL | -- 138423 |
25,856 | 6589 5871 |
1478 4218 |
44FPS 21FPS |
18FPS 17FPS |
57FPS 62FPS |
Huawei Mate 9 | -- 122178 |
27,471 | 6321 5612 |
1940 5855 |
20FPS 20FPS |
12FPS 11FPS |
57FPS 62FPS |
Moto Z | -- 136846 |
24987 | 18FPS 32FPS |
12FPS 19FPS |
|||
Xiaomi Mi5s | -- 134568 |
25648 | 1701 3992 |
26FPS 26FPS |
16FPS 16FPS |
||
Xperia XZ | -- 124589 |
24569 | |||||
Apple iPhone 7 | -- 168242 |
||||||
Galaxy Note 7 | -- 132586 |
23989 | |||||
OnePlus 3 | -- 141895 |
27546 | |||||
Galaxy S7 edge | -- 127589 |
24046 |
ما برای ارزیابی عملکرد پردازندهی پیکسل ۲ ایکسال، بازیهای سنگینی مانند Real Racing 3 ،Final Fantasy XV Pocket Edition و Lineage II: Revolution را روی این گوشی اجرا کردیم و در هر سه مورد از عملکرد پرچمدار گوگل رضایت داشتیم، به لطف پردازندهی گرافیکی قدرتمند آدرنو ۵۴۰، بازیهای یادشده را با بالاترین رزولوشن و گرافیک ممکن در کنار نرخ فریم عالی اجرا کرد. پیکسل در اجرای تسکهای روزمره نیز هیچ ضعفی را از خود نشان میدهد و درستمانند آنچه از محصولی قدرتمند با اندروید خالص انتظار داریم، تجربهی نرم، سریع و روانی را از خود به نمایش میگذارد. ما در طول استفادهی چند روزهی خود، هیچ کندی یا لگی را از پرچمدار سال ۲۰۱۷ مانتینویو مشاهده نکردیم؛ پیکسل ۲ بهمعنای واقعی کلمه تجربهای کمنظیر از خود به نمایش میگذارد؛ تجربهای که از یک پرچمدار آرمانی اندرویدی انتظار داریم.
ما برای ارزیابی عملکرد Pixel 2 XL به لحاظ مالتی تسکینگ، مجموعهای از بازیها و اپلیکیشنها را با ترتیب «اینستاگرام، Real Racing 3، واتساپ، Lineage II: Revolution، نسخهی دسکتاپ وبسایت زومیت در مرورگر کروم، گوگل پلیاستور و یوتیوب» روی این گوشی اجرا و پس از بارگذاری کامل، آنها را مینیمایز کردیم و در نهایت، در مسیر بازگشت، تمام اپلیکیشنها و بازیهای در حال اجرا در پسزمینه را از نو فراخوانی کردیم، در این تست تمام موارد اجراشده روی پیکسل ۲ ایکسال، به استثنای بازی سنگین Lineage II: Revolution، بهصورت کامل در پسزمینه باقی مانده بودند که دلیل این موضوع به استفادهی پیکسل ۲ از چهار گیگابایت رم برمیگردد، در حالی که رقبایی همچون وانپلاس ۵ تی از حافظهی رم ۶ یا ۸ گیگابایتی استفاده میکنند.
باتری
انرژی مورد نیاز پیکسل 2 ایکسال را باتری ۳۵۲۰ میلیآمپر ساعتی آن تأمین میکند که ظرفیت آن حدود ۷۰ میلیآمپر ساعت بیشتر از باتری پیکسل ایکسال است و تقریبا با پرچمداران دیگری مانند گلکسی اس ۹ پلاس و وانپلاس ۵ تی برابری میکند. نسل گذشتهی پیکسل با پخش ۱۱ ساعتهی فیلم، بهلحاظ شارژدهی عملکرد قابل احترامی از خود بهجای گذاشت؛ از این رو انتظار داریم که پیکسل ۲ ایکسال نیز به لطف استفاده از باتری بزرگتر و پردازندهی بهینهتر شارژدهی مناسبی داشته باشد؛ البته باید تغییر نوع پنل به P-OLED، افزایش جزئی رزولوشن و بزرگتر شدن نمایشگر را نیز در نظر داشت.
برای ارزیابی عملکرد باتری Pixel 2 XL، ابتدا با فعالسازی حالت پرواز، تمام اتصالات بیسیم این گوشی را قطع کردیم، روشنایی نمایشگر را روی مقدار ۲۰۰ نیت قرار دادیم و سپس ویدیویی با رزولوشن اچدی را بهصورت مداوم تا لحظهی خاموش شدن گوشی پخش کردیم. در این تست، فبلت گوگل به مدت ۱۲ ساعت و ۲۵ دقیقه دوام آورد که عدد مطلوبی بهحساب میآید. تستهای بعدی، به اجرای سه آزمون Battery Test – Manhattan 3.1 ،Work 2.0 Battery Life به ترتیب از اپلکیشینهای بنچمارک GFXBench و PCMark در کنار تست باتری GeekBench بازمیگردد؛ آزمون نخست یکی از گزینههای توانمند در شبیهسازی استفادهی روزمرهی کاربران از گوشیها محسوب میشود، آزمون دوم ترکیبی از توانایی پردازشی را در کنار شارژدهی بررسی میکند و آزمون سوم عملکرد باتری را حین اجرای پردازشهای سنگین مانند بازیها میسنجد.
گوشی / تست | نمایشگر | ظرفیت (mah) | ویدیو (h) | GFXBench Manhattan 3.1 Battery LifeTime | GFXBench Manhattan 3.1 LongTime Performance | PCMark (h) | GeekBench Score / Duration |
---|---|---|---|---|---|---|---|
Google Pixel 2 XL | QHD+ / "6.0 | 3520 | 12:25 | 231.7min | 993.8Frame | 7:59 | 5257 8:53 |
Huawei P20 Pro | FHD+ / "6.1 | 4000 | 14:10 | 197.4min | 933.7Frame | 9:19 | 3350 5:35 |
+Galaxy S9 | WQHD+ / "6.2 | 3500 | 14:17 | 187.6min | 860.7Frame | Failed | -- |
Galaxy S9 | WQHD+ / "5.8 | 3000 | 12:30 | 154.8min | 884.7Frame | 6:42 | -- |
OnePlus 5T | FHD+ / "6.01 | 3300 | 17:13 | 140.3min | 2075Frame | 8:34 | -- |
Honor 9 | 1080p / "5.15 | 3200 | 11:06 | 158.3min | 1024Frame | 6:37 | -- |
Huawei Mate 10 Pro | FHD+ / "6.0 | 4000 | 16:40 | 226.2min | 848.2Frame | 8:36 | -- |
Nokia 8 | QHD / "5.3 | 3090 | 10:55 | 196.8min | 1042Frame | 8:13 | -- |
iPhone X | 1125p / "5.8 | 2716 | 14:40 | 242.2min | 1561Frame | -- | -- |
Huawei Mate 10 | 1080p / "5.9 | 4000 | 13:16 | TBA | TBA | 9:40 | -- |
iPhone 8 | 4.7" / 750p | 1821 | 9:35 | 122min | 3995Frame | -- | -- |
iPhone 8 Plus | 1080p / "5.5 | 2691 | 13:10 | 171min | 2051Frame | -- | -- |
Xperia XZ1 | 1080p / "5.2 | 2700 | 11:37 | 180.3min | 1610Frame | 6:32 | -- |
LG V30 | QHD+ / "6.0 | 3300 | 12:30 | 237.7min | 802.3Frame | 8:25 | -- |
Galaxy Note 8 | WQHD+ / "6.3 | 3300 | 13:48 | 173.1min | 833.7Frame | 6:41 | -- |
OnePlus 5 | 1080p / "5.5 | 3300 | 16:45 | 185.6min | 1,937Frame | 10:00 | -- |
Sony Xperia XZ Premium | 4K / "5.5 | 3,230 | 7:00 | 180.3min | 1,718Frame | 7:44 | -- |
HTC U11 | QHD / "5.5 | 3,000 | 11:04 | 339.4min | 730.0Frame | 7:55 | -- |
+Samsung Galaxy S8 | WQHD+ / "6.2 | 3,500 | 14:27 | 157.8min | 827.5Frame | 9:31 | -- |
LG G6 | QHD+ / "5.7 | 3,300 | 12:30 | 391.3min | 479.5Frame | 6:21 | -- |
Samsung Galaxy S8 | WQHD+ / "5.8 | 3,000 | 12:30 | 8:15 | -- | ||
HTC U Ultra | QHD / "5.7 | 3,000 | 8:40 | 5:54 | -- | ||
Huawei P10 | 1080p / "5.1 | 3,200 | 14:24 | 6:30 | -- | ||
Xiaomi Mi Mix | 1080p / "6.4 | 4,400 | 14:10 | 10:13 | -- | ||
Pixel XL Google | 5.5" / QHD | 3,450 | 11:10 | 7:12 | -- | ||
Pixel Google | 5" / 1080p | 2,770 | 11:20 | 6:46 | -- | ||
Huawei Mate 9 | 5.9" / 1080p | 4,000 | 14:15 | 9:22 | -- | ||
Huawei Honor 8 | 5.2" / 1080p | 3,000 | 9:00 | 6:16 | -- | ||
Huawei Nova Plus | 5.5" / 1080p | 3,340 | 11:00 | 9:18 | -- | ||
Motorola Moto Z | 5.5" / QHD | 2,600 | 8:50 | 4:55 | -- | ||
Xiaomi Mi 5s | 5.15" / 1080p | 3,200 | 13:00 | 7:55 | -- | ||
iPhone 7 | 4.7" / 750p | 1,960 | 9:20 | -- | -- | ||
Xperia XZ | 5.2" / 1080p | 2,900 | 9:00 | 6:31 | -- | ||
iPhone 7 Plus | 5.5" / 1080p | 2,900 | 14:20 | -- | -- |
همانطور که از نتیجهی آزمونهای نرمافزاری نیز برمیآید، پیکسل ۲ ایکسال به لحاظ پایداری عملکرد تحت فشار، شارژدهی در پردازشهای سنگین و دوام باتری در کاربریهای روزمره در ردیف بهترینهای کلاس پرچمداران اندروید قرار میگیرد. فبلت گوگل در کاربریهای روزمره شامل استریم موسیقی، وبگردی، تماشای فیلم و بازیهای نیمهسنگین میتواند اغلب پرچمداران فعلی تا یک روز شما را همراهی کند؛ اما چنانچه کمی از شدت استفادهی خود بکاهید، با یک بار شارژ پیکسل ۲ ایکسال، میتوان طلوع آفتاب روز بعد را نیز تجربه کرد!
برخلاف بسیاری از پرچمداران دنیای گوشیهای هوشمند که از استانداردهای اختصاصی یا Quick Charge کوالکام برای شارژ سریع باتری بهره میگیرند، گوگل در پیکسل ۲ ایکسال از استاندارد جهانی USB-C برای فرآیند شارژ موسوم به Power Delivery 2.0 بهره میگیرد، به لطف این فناوری و شارژر ۱۸ واتی (۹ ولت و ۲ آمپری یا ۵ ولت و ۳ آمپر) موجود در جعبهی پیکسل ۲ ایکسال، میتوان ظرف مدت ۳۰ شارژ باتری را از صفر به ۳۵ درصد و ظرف ۶۰ دقیقه به ۷۱ درصد رساند که عدد بسیار خوبی به حساب میآید، در نظر داشته باشید که در بسیاری از فناوریهای شارژ سریع، پس از رسیدن ظرفیت باتری به ۵۰ درصد، فرآیند شارژ با توان پایین ادامه پیدا میکند؛ اما در فناوری P.D. 2.0، فرآیند شارژ بهصورت خطی ادامه پیدا میکند.
جمعبندی
وقتی برای اولین بار پیکسل را در دست میگیرید تنها چیزی که به ذهنتان خطور نمیکند، زیبایی آن است. پیکسل ۲ ایکسال طراحی خاص و متفاوتی دارد؛ اما هیچگاه نباید طراحی آن را با بهترین نمونههای بازار پرچمداران مقایسه کرد. گواهی IP67، استفاده از شیشهی 3D و بدنهی فلزی با لکپذیری کم تنها بخشی از نکات مهم در بحث طراحی پیکسل ۲ ایکسال است. نمایشگر P-OLED استفادهشده در پرچمدار کنونی گوگل با ایراداتی همچون Burn-in و سرد شدن غیر عادی رنگها در نگاه از زوایا بزرگترین ضربه را به اهالی مانتینویو زدند. رنگهای نهچندان باطراوت و روشنایی معمولی نمایشگر نیز از تبدیل شدن پیکسل به یکی از بهترینها در این بخش جلوگیری میکند.
نرمافزار و رابط کاربری را میتوان اصلیترین مشخصهی پیکسلهای گوگل دانست؛ بهطوری که تجربهی اصیلترین اندروید در این گوشیها مرحمی برای نقصهای کوچک و بزرگ آنها است. روانی، سادگی، زیبایی تنها بخشی از صفات چیزهایی است که ما در اندروید پیکسلها تجربه کردیم؛ قابلیت اکتیو اج برای اجرای گوگل اسیستنت با فشار فریم گوشی در کنار Now Playing و سیستم تشخیص موسیقی آن از دیگر موارد جالب در پیکسلها هستند. پیکسل ۲ ایکس ال از نظر عملکرد در بازیها و تسکهای رومزه بینقص است و استفاده از ۴ گیگابایت رم به هیچ وجه چالشی برای این گوشی ایجاد نمیکند.
خبری از دوربین دوگانه در پیکسل ۲ ایکس ال نیست و گوگل تنها از یک دوربین ۱۲.۲ مگاپیکسلی برای قدرتنمایی استفاده کرده است؛ عکسهای ثبت شده جزئیاتی عالی، رنگهایی زنده و گسترهی دینامیکی مطلوبی دارند و پرترههای گرفتهشده از فواصل نزدیک نیز به لطف الگوریتم هوش مصنوعی از بهترینها در کلاس خود هستند. باتری در سالهای اخیر به پاشنهی آشیل بسیاری از پرچمداران مبدل شده است؛ اما خوشبختانه پیکسل ۲ ایکس ال با پخش ۱۲ ساعت و ۲۵ دقیقه ویدئو و عملکرد نسبتا موفق در بنچمارکهای باتری کاربران را خشنود خواهد کرد.
نکات مثبت
- دوربین فوقالعاده
- شارژدهی عالی بسیار خوب
- خالصترین تجربهی اندروید با عملکردی کمنظیر
- اسپیکرهای استریو با صدای فراگیر و شفاف
نکات منفی
- نمایشگری با مشکلات متعدد
- طراحی ضعیفتر نسبت به رقبا
- نبود شارژ بیسیم
لینوس توروالدز، برنامهنویس خوشذوق فنلاندی است که نامش با کرنل محبوب لینوکس و همچنین سیستم کنترل نسخهی گیت گره خورده.
لینوس توروالدز مهندس کامپیوتر فنلاندی-آمریکایی و خالق و توسعهدهندهی کرنل لینوکس است. این کرنل بهعنوان کرنل سیستمعاملهای محبوب لینوکس، اندروید، کروم و بسیاری سیستمعاملهای محبوب کنونی شناخته میشود. سیستم کنترل نسخهی توزیع شدهی گیت نیز از دیگر اختراعات توروالدز است.
لینوس توروالدز به خاطر توسعهی سیستمعاملی متن باز برای کامپیوترهای شخصی، در سال ۲۰۱۲ بههمراه شینیا یاماناکا، جایزهی آکادمی فناوری فنلاند را دریافت کرد. او همچنین در سال ۲۰۱۴ جایزهی پیشگام کامپیوتر را از انجمن علوم کامپیوتر IEEE گرفت. آخرین افتخار توروالدز، جایزهی محصولات الکترونیکی ماسورا ایبوکا از سازمان IEEE است. او در حال حاضر در بنیاد لینوکس فعالیت میکند.
لینوس توروالدز را میتوان مؤثرترین برنامهنویس دنیای کامپیوتر نامید. فردی که با توسعهی کرنل رایگان و متن باز لینوکس، دنیای جدیدی پیش روی مهندسان کامپیوتر قرار داد.
تولد و تحصیل
لینوس بندیکت توروالدز (Linus Benedict Torvald) در ۲۸ دسامبر سال ۱۹۶۹ در شهر هلسینکی، پایتخت و بزرگترین شهر فنلاند به دنیا آمد. نام او از لینوس پائولینگ، فیزیک-شیمیدان مشهور و برندهی جایزهی نوبل گرفته شده است. خانوادهی توروالدز جزو اقلیت سوئدی کشور فنلاند بودند.
اکثر اعضای خانوادهی توروالدز ژورنالیست بودند. والدینش، نیلز وآنا توروالدز، هر دو در گروه رادیکال دانشگاه هلسینکی در دههی ۱۹۷۰ فعالیت داشتند. پدرش کمونیست بود و سالها برای تحصیل در مسکو زندگی کرد و سپس بهعنوان ژورنالیست رادیویی مشغول به کار شد. مادر لینوس در یک روزنامهی فنلاندی بهعنوان مترجم و گرافیست خبری کار میکرد. پدربزرگ او سردبیر یک روزنامهی فنلاندی و عمویش در تلویزیون فنلاند مشغول به کار بود.
توروالدز در سالهای نوجوانی
پدر و مادر لینوس در دوران کودکی او از هم جدا شدند و او صرف نظر از حادثهی پیشآمده، کودکی معمولی و حتی شادی داشت. لینوس به همراه مادر و پدربزرگ و مادربزرگش زندگی میکرد. علاقهی او به خواندن از همان سالهای کودکی و تحت تأثیر فضای خانواده شکل گرفت.
مقالههای مرتبط:
پدربزرگ مادری لینوس، لئو تورنگویست، پروفسور آمار دانشگاه هلسینکی بود و تأثیر زیادی روی لینوس جوان داشت. لئو در میانهی دههی ۱۹۸۰ یکی از اولین کامپیوترهای شخصی جهان با نام Commodore Vic را خریداری کرد. توروالدز بهسرعت به این دستگاه جدید علاقه پیدا کرد؛ اما با همان سرعت، از تعداد کم نرمافزارهای آن دلسرد شد.
توروالدز اولین تلاشها برای توسعهی نرمافزار را روی کامپیوتر کومودور انجام داد. او ابتدا از زبان بیسیک و سپس از زبان دشوارتر اما کارآمدتر اسمبلی برای توسعهی نرمافزار استفاده کرد. برنامهنویسی و ریاضیات بهسرعت به علاقهی اصلی لینوس تبدیل شدند. پدرش تلاش زیادی کرد تا او را به تفریحات معمول جوانان در آن زمان علاقهمند کند اما در این کار موفق نبود. خود لینوس هم عنوان کرده که علاقه و استعدادی در آن تفریحها نداشته است.
لینوس توروالدز در سال ۱۹۸۷ اولین کامپیوتر خود را با پساندازش خریداری کرد. این کامپیوتر، Sinclair QL نام داشت و جزو اولین کامپیوترهای خانگی ۳۲ بیتی بود. این کامپیوتر شخصی از پردازندهی ۷.۵ مگاهرتزی موتورولا و ۱۲۸ کیلوبایت حافظهی رم بهره میبرد که نسبت به کومودور پدربزرگ، پیشرفت بزرگی برای لینوس بود. البته لینوس بهسرعت از این کامپیوتر ناامید شد؛ چرا که سیستمعامل آن روی حافظهی رام کار میکرد و قابلیت برنامهنویسی نداشت.
لینوس در سال ۱۹۸۸ راه والدینش را در پیش گرفت و برای ادامهی تحصیل به دانشگاه هلسینکی رفت. او در آن زمان در برنامهنویسی و علوم کامپیوتر حرفهای شده بود. لینوس در سال ۱۹۹۰ در دورههای آموزشی زبان برنامهنویسی C شرکت کرد که همین مهارت، پایهگذار توسعهی لینوکس توسط او شد.
توروالدز در میان سالهای تحصیل مجبور شد که یازده ماه بهعنوان نیروی ارتش فنلاند خدمت کند. این دورهی اجباری وقفهای تقریبا یکساله در تحقیقات او ایجاد کرد. او در دوران خدمت به درجهی ستوان دوم رسید. در سال ۱۹۹۰، توروالدز به دانشگاه بازگشت تا تحصیلاتش را ادامه دهد و در آن زمان با سیستمعامل یونیکس آشنا شد.
محیط یکی از اولین نسخههای سیستمعامل یونیکس
تولد لینوکس
لینوس در سال ۱۹۹۱ یک کامپیوتر شخصی IBM با پردازندهی ۳۳ مگاهرتزی اینتل ۳۸۶ و ۴ مگابایت رم خریداری کرد. او از خرید خود بسیار راضی بود؛ چرا که پردازندهی کامپیوتر جدید، پیشرفتهای قابل توجهی نسبت به کامپیوترهای قبلی او داشت. البته سیستمعامل این کامپیوتر نیز لینوس را راضی نکرد. کامپیوتر او مجهز به MS-DOS بود که توانایی کافی برای استفاده از امکانات پردازندهی اینتل ۳۸۶ نداشت. ضعف داس و تمایل لینوس برای توسعهی سیستمها، او را به سیسمعامل قدرتمندتر یعنی یونیکس علاقهمند کرد.
پس از ناامیدی از داس، لینوس تلاش کرد نسخهای از یونیکس را برای خودش خریداری کند اما هزینهی پایینترین نسخهی یونیکس در آن زمان پنج هزار دلار بود. به همین دلیل لینوس مجبور شد از سیستمعامل سبکشدهی MINIX استفاده کند. این سیستمعامل توسط اندرو تاننبام و برای آموزش یونیکس به دانشجویان هلندی توسعه یافته بود.
بههرحال مینیکس قابلیتهای بیشتری نسبت به داس داشت و بهنحوی بهتر با پردازندههای x86 اینتل کار میکرد. البته این سیستمعامل نیز محدودیتهای خاص خود را داشت. تمامی کدهای این سیستمعامل بهصورت عمومی در دسترس نبودند، بعلاوه برخی قابلیتهای اصلی یونیکس در آن تعبیه نشده بود و از همه مهمتر، قیمت مجوز آن نیز بالا بود.
مقالهی مرتبط:
تمامی موارد گفتهشده باعث شد توروالدز به فکر توسعهی سیستمعامل خودش بیافتد. او تصمیم گرفت سیستمعاملی را از پایه و بر اساس یونیکس و مینیکس توسعه دهد. بهاحتمال زیاد، او در ابتدای کار از دشواری مسیر و وظایف متعدد آن خبر نداشته است. علاوه بر آن او نمیدانست که تصمیمش، چه تأثیر بزرگی بر زندگی خودش و تمام مردم جهان خواهد گذاشت. تصمیم لینوس باعث شد که او برای مدتی تحصیل را رها کند و تمرکز اصلی را روی توسعهی سیستمعامل بگذارد.
در تاریخ ۲۵ آگوست سال ۱۹۹۱، توروالدز تصمیمش برای توسعهی سیستمعامل متن باز و رایگان را علنی کرد. این خبر بهصورت اعلامیهای در گروه خبری مینیکس منتشر شد و بهعنوان یکی از باارزشترین اسناد تاریخ دنیای کامپیوتر شناخته میشود. در متن این اعلامیه آمده است:
سلام به تمام کابران مینیکس
من در حال توسعهی یک سیستمعامل رایگان (بهصورت تفریحی) هستم. این سیستمعامل برای پردازندههای ۳۸۶ بهینهسازی شده است. فعالیت من روی این سیستمعامل از ماه آوریل آغاز شده و بهزودی اولین نسخه عرضه خواهد شد. من از هر بازخوردی در ارتباط با نقاط قوت و ضعف مینیکس که سیستمعامل من شبیه به آن است استقبال میکنم.
در حال حاضر بش نسخهی ۱.۰۸ و gcc نسخهی ۱.۴۰ را روی سیستمعامل خودم پورت کردهام و به نظر میرسد همهچیز بهخوبی عمل میکند. احتمالا تا چند ماه دیگر به نتیجهی نهایی خواهم رسید. من از هرگونه نظر و پیشنهادی استقبال میکنم؛ اما تضمینی به اجرای همهی نظرات ندارم.
لینوس توروالدز
صفحه کنونی ftp تاریخی که اولین نسخهی لینوکس در آن قرار گرفت
در ۱۷ سپتامبر همان سال، پس از تلاشهای مستمر، نسخهی اولیه و خام ۰.۰۱ سیستمعامل لینوس آماده شد. اولین نسخهی رسمی ۰.۰۲ نیز پنجم اکتبر معرفی شد که قابلیت اجرای Bash و GCC داشت. آماده شدن این نسخهها باعث شد لینوس اعلامیهای جهت شروع پروژهی مشترک منتشر کند که امروز بهعنوان بزرگترین پروژهی اشتراکی جهان شناخته میشود. در متن این اعلامیه آمده است:
آیا حسرت روزهای اوج مینیکس با نسخهی ۱.۱ را میخورید. حسرت زمانی که هر فردی میتوانست درایور مخصوص خود را توسعه دهد؟ آیا بدون پروژه ماندهاید و با تمام وجود منتظر سیستمعاملی با قابلیت شخصیسازی هستید؟ آیا از اینکه همه چیز تنها در مینیکس اجرا میشود خسته شدهاید؟ در این صورت این اعلامیه بهترین گزینه برای شما است.
همانطور که مدتی پیش اعلام کردم، من در حال توسعهی سیستمعاملی رایگان و شبیه به مینیکس هستم که برای پردازندههای AT-386 بهینه شده است. بالاخره این سیستمعامل به مرحلهی اجرا رسید. من قصد دارم سورس کد این پروژه را برای توسعهی گستردهتر منتشر کنم. در حال حاضر سیستمعامل در نسخهی ۰.۰۲ قرار دارد؛ اما بهراحتی توانسته است نرمافزارهای bash، gcc، gnu-make و gnu-sed و compress را اجرا کند.
سورس کد پروژهی شخصی من در آدرس nic.funet.fi یا (۱۲۸.۲۱۴.۶.۱۰۰) و در شاخهی /pub/OS/Linux قابل دسترسی است. در این شاخه فایل README نیز به همراه تعدادی فایل باینری برای اجرا در لینوکس وجود دارد. سورس کد تمام کرنل در دسترس عموم قرار دارد؛ چرا که از هیچ کد مینیکسی در آن استفاده نشده است. البته منابع کتابخانهای بهطور کامل رایگان نیستند و نمیتوان در حال حاضر آنها را گسترش داد. بههرحال این سیستم تا کنون بهخوبی کار کرده است.
اری لمکی، دوست توروالدز به او پیشنهاد داد که کد پروژه را در شبکهای منتشر کند تا این منابع برای استفاده و مطالعهی دیگر برنامهنویسان در دسترس باشد. لمکی خود توسعهدهندهی سرویس FTP با نام ftp.funet.fi بود که پروژهی لینوس را روی سرویس خود منتشر کرده بود.
لینوس ابتدا تصمیم گرفتنام لینوکس (ترکیبی از لینوس و مینیکس) را برای پروژهاش انتخاب کند؛ اما پس از مدتی این نام را خودپسندانه دانست و تصمیم گرفت از نام Freax برای سیستمعاملش استفاده کند. کلمهای که از ترکیب Free، Freak و Minix تشکیل شده بود. در نهایت لمکی پروژه را طبق نام اولیه و با اسم لینوکس بارگذاری کرد و از آنجا، نام لینوکس برای این سیستمعامل استفاده شد.
توروالدز با لپتاپ و کامپیوتری قدیمی در حال اجرای لینوکس
یکی از تصمیمات مهم توروالدز در ابتدای معرفی لینوکس، عرضهی آن تحت مجوز GPL بود. خود او نیز این را مهمترین تصمیم زندگیاش میداند. مجوز General public license توسط ریچارد استالمن، حامی نرمافزار آزاد تدوین شده است و به هر کسی اجازهی مطالعه، استفاده، ایجاد تغییرات و بازتوزیع نرمافزار مورد نظر را میدهد. تنها وظیفهی شخص دوم، آزاد گذاشتن کدهای نرمافزاری است که با استفاده از کد اصلی توسعه داده.
انتشار لینوکس تحت مجوز نرمافزار آزاد، بسیاری از مهندسان برنامهنویس در سرتاسر جهان را تشویق کرد که در توسعهی سیستمعامل تازه متولدشدهی توروالدز به او کمک کنند. در نتیجه رشد و بهبود لینوکس با سرعت بالایی ادامه یافت.
تمرکز اصلی لینوس در این زمان به توسعهی کرنل سیستمعامل اختصاص یافت. خوشبختانه استالمن و مؤسسهی نرمافزار آزاد تحت مدیریتش، تعدادی نرمافزار برای استفاده در نسخههای آزاد یونیکس توسعه داده بودند. این نرمافزارها بعدا به اجزای اصلی تمامی توزیعهای لینوکس تبدیل شدند. دیگر بخشهای لینوکس نیز توزیع یونیکس برکلی گرفته شدند. سیستم X window نیز که برای مدیریت رابط کاربری گرافیکی لینوکس و دیگر سیستمعاملهای یونیکسی استفاده میشود، توسط محققین دانشگاه MIT آماده شد.
لینوکس اوج میگیرد
بازدهی و سرعت بالای لینوکس و بهینهسازی فرآیندها در آن باعث شد روز به روز اشخاص و شرکتهای جدیدی به تیم توسعهی آن اضافه شوند. این روند باعث افزایش سریع تعداد کاربران نیز شد. مهارت و شهرت توروالدز در این زمان باعث شد که بهعنوان استاد در دانشگاه هلسینکی مشغول به کار شود. او در کنار تدریس، توسعهی لینوکس را نیز ادامه میداد.
لوگوی GPL، مجوز انتشار لینوکس
یکی از تکالیف توروالدز در کلاسهای مقدماتی کامپیوتر در سال ۱۹۹۳، ارسال ایمیل به استاد بود. یکی از دانشجویان توروالدز به نام تاو مونی که قهرمان کاراته بود، در ایمیل تکلیفی بهنوعی از او خواستگاری کرد. این خواستگاری منجر به ازدواج شد و سه سال بعد، اولین فرزند این زوج به دنیا آمد.
تولد فرزند تمرکز توروالدز را تاحدودی از توسعهی سیستمعامل پرت کرده بود؛ اما او توانست در دسامبر سال ۱۹۹۶ نسخهی ۲.۰ لینوکس را عرضه کند. این نسخه بهبودهای زیادی داشت و مهمترین آنها، قابلیت اجرا روی انواع پردازندهها بود. پیشرفت لینوکس در ماههای بعد بهقدری سریع بود که در سال ۱۹۹۷، نصب سه میلیون نسخه از آن در جهان تخمین زده شد. دو سال بعد این آمار به هفت میلیون رسید.
مسیر پیشرفت توروالدز و لینوکس خالی از چالش و انتقاد نبوده است. حتی در داخل اکوسیستم نرمافزارهای آزاد نیز انتقاداتی به روند فعالیت توروالدز وارد میشد. بهعنوان مثال، پروفسور تاننبام از عدم استفاده از میکروکرنلها در لینوکس ناراضی بود و در سال ۱۹۹۲ مقالهای تند با عنوان «لینوکس منسوخ شده است» منتشر کرد.
علاوه بر تاننبام، استالمن نیز اعتقاد داشت که نام لینوکس بهتنهایی برای این سیستمعامل مناسب نیست و باید آن را گنو لینوکس نامید. دلیل استالمن، استفاده از ابزارهای گنو توسعهیافته توسط او در لینوکس بود.
نقل مکان به سیلیکون ولی
لینوس توروالدز پس از یک دهه فعالیت بهعنوان دانشجو، استاد و محقق در دانشگاه هلسینکی، تصمیم گرفت تغییری اساسی در مسیر کاری خود ایجاد کند. ناگفته نماند که در آن زمان، فرصتهای و پیشنهادهای شغلی متعددی برای او وجود داشت.
بههمین دلیل، لینوس در سال ۱۹۹۷ به سیلیکون ولی کالیفرنیا رفت تا در شرکت Transmeta Corporation مشغول به کار شود. این شرکت در زمینهی تولید ریزپردازندهها فعالیت میکرد و شغل توروالدز در آنجا، توسعهی نرمافزارهایی برای ارتباط سیستمعاملها با پردازندههای این شرکت بود. البته این شرکت ارتباطی با لینوکس نداشت و این حقیقت، دلیل مهمی بود که لینوس آن را برای ادامهی کار انتخاب کند. خالق لینوکس معتقد بود که نباید از هیچ شرکت فعال در زمینهی لینوکس بیش از دیگران حمایت کند.
استخدام توروالدز در این شرکت باعث نگرانی برخی طرفداران لینوکس شد. کار کردن توروالدز در شرکتی که منافع مالی داشت، برای آنها عجیب بود. بعلاوه این شرکت از همبنیانگذار مایکروسافت یعنی پل آلن پشتیبانی مالی دریافت میکرد.
لوگوی اولین شرکت توروالدز در سیلیکون ولی
بههرحال قبول کردن این شغل برای توروالدز دشوار نبود. این فرصت علاوه بر تغییرات حرفهای در زندگی کاری، او را به سیلیکون ولی میرساند. سیلیکون ولی خواه ناخواه برای هر متخصص کامپیوتر و فعال دنیای فناوری، مقصدی رؤیایی است و لینوس توروالدز بزرگ هم از این قائده مستثنا نبود. بعلاوه این محیط بسیار پیشرفتهتر از اکوسیستم کوچک فناوری در فنلاند بود. علاوه بر همهی این موارد، خانوادهی توروالدز بزرگ شده بود و او باید درآمد خود را افزایش میداد.
قرارداد توروالدز با ترنسمتا بهگونهای بود که او زمان کافی برای توسعهی پروژهی لینوکس داشت. البته این قرارداد منافع زیادی هم برای آن شرکت داشت. آنها علاوه بر جذب یک مهندس حرفهای و خوشذوق، فردی را در تیم خود داشتند که توجه رسانهها را به آنها جلب میکرد.
زمانی که توروالدز به سیلیکون ولی رسید، مایکروسافت در جنگ مرورگرها در حال نابود کردن نتاسکیپ بود. در همین زمان، کاربران و کارشناسان منتظر رقیب جدیدی برای انحصارطلبی مایکروسافت بودند تا چالشی بزرگتر برای آنها به ارمغان بیاورد. در این میان بازار مقایسهی توروالدز و بیل گیتس هم داغ بود. در کنار تمام اختلافات، این دو نفر هر دو تقریبا هم قد بودند، هر دو عینک میزدند و به عقیدهی کارشناسان و کاربران آن زمان، هر دو برنامهنویسهایی متعصب بودند.
در دورانی که مردم مشغول مقایسه کردن این دو نابغهی دنیای کامپیوتر بودند، بیل گیتس روز به روز ثروتمندتر میشود و در مقابل، توروالدز تقریبا هیچ درآمدی از سیستمعامل آزاد و رایگانش نداشت. او حقوقی متوسط دریافت میکرد و خانوادهاش در خانهای معمولی در محلههای متوسط شهر زندگی میکردند.
لینوکس در برابر ویندوز
البته سبک رفتاری و اعتقادات توروالدز بهگونهای بود که علاقهای به کسب ثروت و قدرت زیاد نداشت. او نشان داده بود که همهی نوآوریهایش را تنها به خاطر لذت بردن انجام میدهد و معتقد بود که مهمترین فاکتور برای برنامهنویس لذت بردن از برنامهنویسی و ایجاد خلاقیت است. به هر حال او در دورههای بعدی زندگی بهخوبی با پول و قدرت آشنا شد. او در نهایت اعتقاد پیدا کرد که ثروت هم مزایای خاص خودش را دارد.
سال ۱۹۹۹ زمان افزایش درآمد و داراییهای توروالدز بود. شرکتهای بزرگ RED Hat و VA Linux که توسعهدهندگان پیشگام نرمافزارهای تجاری بر مبنای لینوکس بودند، هر دو بخشی از سهام خود را به پاس خلق لینوکس به این مهندس فنلاندی اعطا کردند. زمانی که سهام رد هت بهصورت عمومی عرضه شد، لینوس توروالدز بهیکباره میلیونر شد و با عرضهی عمومی سهام VA، ارزش داراییهای او به نزدیک ۲۰ میلیون دلار رسید.
بنیاد لینوکس
سالهای بعدی، دوران اوج پذیرش لینوکس توسط شرکتهای بزرگ بود. شرکتهایی همچون اوراکل، اینتل، نتاسکیپ،کارل و آیبیام همگی بهدنبال جایگزینی ارزانتر و رقیبی قابل توجه برای ویندوز بودند. جلب توجه این شرکتها به ساختهی توروالدز و استفادهی گسترده از این سیستمعامل در بخشهای مختلف صنعت، روز به روز به شهرت این مهندس فنلاندی اضافه میکرد.
توروالدز در سال ۲۰۰۳ شرکت ترنسمتا را ترک کرد و در Open Source Development Labs مشغول به کار شد. او در سال ۲۰۰۴ برای نزدیک شدن به محل کارش در اوپن سورس دولوپمنت لبز، به شهر بیورتون رفت.
لوگوی بنیاد لینوکس
این سازمان غیر انتفاعی توسط کنسرسیومی بینالمللی حمایت میشد تا توسعهی لینوکس را برای استفاده از کامپیوترهای حرفهای و تجاری سرعت ببخشد. این سازمان قصد داشت به مرکز توجه صنعت لینوکس تبدیل شود. در سال ۲۰۰۷ این سازمان به با گروه استانداردهای آزاد ادغام شد و بنیاد لینوکس را تأسیس کردند.
لینوکس بخش اعظمی از موفقیت خود را مدیون هوش، مهارت و تعهد لینوس توروالدز است. تصمیمات استراتژیک او در بخشهای فنی و همچنین مجوزهای توسعه، این سیستمعامل را به شهرت امروزی رسانده است. او علاوه بر توسعهی حرفهای لینوکس در روزها و سالهای ابتدایی، تصمیماتی مهم برای پیشرفت آن گرفت که مهمترین آنها، عرضهی لینوکس تحت مجوز نرمافزارهای آزاد بود.
علاوه بر تصمیمات گفتهشده، شخصیت توروالدز او را به گزینهای مناسب برای تبدیل شدن به یک رهبر عرفانی برای این اکوسیستم تبدیل کرده بود. او در دروان پیشرفت لینوکس هم شخصی متواضع ماند و بدون توجه به ثروت و قدرت، زندگی را در لذت بردن از زمان حال خلاصه کرد.
نکتهی مهمی زندگی توروالدز، بیشباهت به بسیاری از افراد موفق در تاریخ نیست. باید اعتراف کنیم که او در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار گرفته بوده است. سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰ زمانی بود که تقاضا برای یک سیستمعامل آزاد و قوی مانند لینوکس به اوج خود رسیده بود. دلایل این افزایش تقاضا عبارت بودند از: گسترش نفوذ کامپیوترهای شخصی و افزایش قدرت آنها، نبود یک سیستمعامل قوی و مناسب برای این کامپیوترها در کنار نارضایتیهای از MS-DOS و ظهور اینترنت بهعنوان ابزاری رایگان برای اتصال تمام کامپیوترهای جهان. میتوان گفت دلایل بالا در کنار یکدیگر، پایههای پیشرفت لینوکس و شهرت لینوس توروالدز را تشکیل دادهاند.
نکتهی جالب در مورد پنگوئن نماد لینوکس این است که پنگوئن، نماد شانس لینوس توروالدز است. اعتقاد به نماد شانس در فرهنگ غربی رواج دارد و افراد شیء یا موجودی را بهعنوان عامل افزایش شانس میپذیرند و نمادهای آن را با خود حمل میکنند.
تا سال ۲۰۰۶ حدود دو درصد از کد منبع کرنل لینوکس توسط توروالدز نوشته شده بود که باتوجه به آمار بالای مشارکت در این کار، درصد بالایی محسوب میشد. البته او در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که دیگر فعالیت جدی روی نوشتن کد ندارد و تنها کد نوشتهشده توسط دیگران را ترکیب و ادغام میکند.
توسعهی گیت
گیت یک ابزار ثبت ورژن و اصلاحات است که عموما توسط برنامهنویسان و توسعهدهندهها مورد استفاده قرار میگیرد. توسعهی این ابزار توسط توروالدز به انتقادها از او به دلیل استفاده از ابزار انحصاری BitKeeper بازمیگردد.
توروالدز یکی از طرفداران پروپاقرص نرمافزارهای کد باز است اما در کنار آن اعتقاد دارد که باید از بهترین ابزار برای انجام کارها استفاده کرد. همین اعتقاد باعث شده بود که او برای کنترل روند تغییرات لینوکس از بیتکیپر استفاده کند که انتقادات زیادی را از طرف جامعهی متن باز متوجه او کرد. بههرحال توروالدز مجبور شد برای راحتی خود، گیت را توسعه دهد که امروزه به نیازی اساسی برای تیمهای توسعهی نرمافزار تبدیل شده است.
لوگوی ابزار کنترل نسخهی گیت
زندگی شخصی و وضعیت کنونی لینوس توروالدز
فعالیت اصلی لینوس توروالدز در حال حاضر، عضویت در بنیاد لینوکس و کمک به توسعهی هرچه بیشتر کرنل لینوکس است. او در توسعهی نرمافزاری با نام Subsurface نیز نقش داشته است. این نرمافزار آزاد برای ثبت وقایع و برنامهریزی برای غواصان استفاده میشود. توورالدز در حال حاضر بهعنوان بالاترین مقام جهت تأیید اضافه شدن کد به کرنل اصلی لینوکس فعالیت میکند و برند Linux را نیز تحت مالکیت دارد.
توروالدز در حال دریافت جایزهی IEEE سال ۲۰۱۸
شهرت توروالدز در استفادهی صحیح و گسترش نرمافزارهای آزاد، به حدی است که قانونی به نام قانون لینوس توسط یک برنامهنویس ثبت شده است. اریک اس ریموند در مقالهای در سال ۱۹۹۹ توضیح داد که هرچه افراد بررسیکنندهی یک کد یا نرمافزار بیشتر باشد، احتمال وقوع خطا در آن کمتر است یا خطاها راحتتر پیدا میشوند. او این قانون را به احترام فعالیتهای توروالدز به نام او ثبت کرد. علاوه بر این، یک سیارک نیز به افتخار این نابغهی برنامهنویسی، لینوس نام نهاده شده است.
لینوس توروالدز با یکی از دانشجویان خود در دانشگاه هلسینکی یعنی توو توروالدز ازدواج کرد و ثمرهی این ازدواج، سه دختر با نامهای پاتریشا، دنیلا و آماندا است. نکتهی جالب اینکه سال تولد این دخترها، بهعنوان اعداد جادویی در کرنل لینوکس شناخته میشوند. توروالدز هیچ گرایش یا تعصب سیاسی ندارد و معتقد است شخصیت او اجازهی دخیل شدن در برنامههای سیاسی را نمیدهد.
مقالههای مرتبط:
از افتخارات لینوس توروالدز میتوان به قرار گرفتن در رتبهی ۱۷ لیست ۱۰۰ فرد مهم مجلهی تایمز در سال ۲۰۰۰ اشاره کرد. علاوه بر آن، این مجله در سال ۲۰۰۴ نیز او را یکی از تأثیرگذارترین افراد جهان نامگذاری کرد. طبق آخرین آمار، ثروت توروالدز نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار است. لینوس توروالدز در تألیف کتابی در مورد لینوکس نیز نقش داشته است. این کتاب به روند انقلابی این سیستمعامل اشاره میکند و Just For Fun: The Story of an Accidental Revolutionary نام دارد.
توروالدز بر خلاف بسیاری از بزرگان دنیای فناوری، اهل شهرت و خودنمایی نیست. تصاویر و اخبار کمی روزانه از او منتشر میشود و علاوه بر آن، علاقهی چندانی به اظهار نظر در مورد اتفاقات صنعت ندارد. از لحاظ زندگی شخصی نیز اطلاعات کمی از او در اینترنت منتشر شده است.
اگر تا امروز خبری در مورد ویدیوی مشهور «یانی و لارل» مشاهده نکرده یا ویدیوی آن را ندیدهاید، به ویدیوی این پست دقت کنید. چه صدایی میشنوید؟ آیا گوینده کلمهی Yanny را ادا میکند یا واژهی Laurel را میشنوید؟ اگر کلمهی دوم را میشنوید، از لحاظ فنی درست حدس زدهاید. اما بهراستی داستان این ویدیو از کجا شروع شد؟ در ادامهی این مطلب زومیت داستان شکلگیری و شهرت و دلیل علمی بروز چنین پدیدهای را مرور میکنیم.
تاریخچهی شهرت
داستانهای متعددی در مورد تاریخچهی شهرت این ویدیو وجود دارد. این فایل مانند تصویر منتشرشده در اینترنت در سال ۲۰۱۵، بحثهایی جدی در فضای مجازی داشت. تصویر سال ۲۰۱۵، یک لباس بود که برخی افراد آن را طلایی و برخی آبی میدیدند. محل اصلی انتشار صدایی که در ویدیو میشنوید، وبسایت Vocabulary.com بوده که این صوت را برای تلفط کلمهی Laurel (تاجی از برگ که بهعنوان نماد پیروزی بر سر گذاشته میشود) قرار داده بوده است.
برخی منابع، این ویدیو را مربوط به سایت ردیت و سؤال یکی از کاربران آن میدانند. این سؤال در یکی از فرومهای سایت ردیت مربوط به پدیدههای غیر عادی منتشر شده است. پس از آن، ویدیو توسط کلو فلدمن یکی از کاربران پرطرفدار یوتیوب که بیش از ۶۱۰ هزار دنبالکننده دارد، در توییتر قرار گرفت.
حقیقت این است که انتشار ویدیوی یانی و لارل از ردیت شروع نشد. این ویدیو مانند بسیاری از پدیدههای این روزهای شبکههای مجازی، ریشه در گروههای نوجوانان دارد.
کیتی هتزل، دانشآموز سال اول دبیرستان فلاوری برنچ در جورجیا، در تاریخ ۱۱ می سال جاری در حال مطالعه برای کلاس ادبیات خود بود که با کلمهی Laurel رواجه شد. او برای آموختن معنی این کلمه به سایت Vocabulary رفت و معنای آن را جستجو کرد. وقتی کیتی برای درک تلفظ کلمه از قابلیت صوتی سایت استفاده کرد، بهجای تلفط لارل، کلمهی Yanny را شنید.
مقالهی مرتبط:
کیتی صدا را برای همکلاسیهای خود پخش کرد و از میان آنها، افراد مختلف صدای متفاوت شنیدند. او ویدیویی از این صدا ساخت و آن را در استوری اکانت اینستاگرام خود به نمایش گذاشت. نفر بعدی، فرناندو کاسترو یکی از دانشآموزان همان مدرسه بود که بهسرعت ویدیویی مشابه را در استوری خود منتشر کرد. در نهایت میتوان این دو نفر را منابع اصلی پخش شدن این ویدیو در اینترنت عنوان کرد. سپس یکی از دوستان کاسترو که این ویدیو برایش سؤالی عجیب ایجاد کرده بود، آن را از استوری کاسترو دریافت کرد و در فروم ردیت با نام کاربری RolandCamry به اشتراک گذاشت.
داستان ضبط صدا
داستان بالا تاریخچهی شهرت این ویدیو را نشان میدهد؛ اما سؤال بعدی این است که این صدا در اصل چگونه تولید شده؟ عموم افراد تصور میکنند که این یک صدای کامپیوتری است. اما در واقع این صدا در سال ۲۰۰۷ توسط یک خوانندهی اپرا ضبط شده است.
مارک تینکلر، مدیر فناوری و همبنیانگذار سایت Vocabulary، در اینباره میگوید: «این صدا داستانی خارقالعاده دارد. فردی که کلمه را تلفط میکند، یکی از اعضای گروه موسیقی Cats است.» او به این نکته اشاره میکند که در روزهای ابتدایی تأسیس وبسایت، آنها به دنبال افراد واقعی میگشتند تا کلمات را به بهترین نحو و بر اساس فونتیک معیار بینالمللی تلفظ کنند. نکتهی مهم این است که اکثر خوانندگان اپرا، بهخوبی این فونتیک معیار را میشناسند و تلفظ میکنند؛ چرا که آنها باید به زبانهای مختلف آواز بخوانند.
تینکلر در ادامه از استخدام خوانندگان اپرا برای تلفظ ۲۰۰ هزار کلمه میگوید. البته او نام خوانندهی این صدا را فاش نمیکند؛ چرا که مطمئن نیست این خواننده از شهرت ایجادشده به خاطر این صدا استقبال کند. این فرد بیش از ۳۶ هزار کلمه را برای این سایت لغتنامه تلفظ کرده است.
همبنیانگذار وبسایت Vocabulary دلیل منطقیِ شنیدن صداهای مختلف توسط افراد گوناگون را درک نمیکند. البته او احتمال میدهد که دلیل این اتفاق، تلفظ کلمه در خارج از جمله است. او در مورد روند ضبط صداها میگوید: «ما لپتاپهایی مجهز به میکروفون قوی را در اتاقهای آکوستیک قرار دادیم و کلمات را به ترتیب به خوانندهها نشان دادیم. آنها نیز هر کلمه را بهصورت مجزا تلفظ و ضبط کردند.»
دلیل علمی
خوشبختانه دانشمندان دلیلی علمی برای این پدیده دارند. برخی از این دانشمندان سعی کردند در توییتر دلیل این پدیده را توضیح دهند. آنها این کلیپ ویدیویی را یک پدیدهی خطای تشخیص مانند خطای دید عنوان میکنند. یک دانشمند عصبشناسی نیز در مقالهای در وبسایت ورج، این پدیده را شبیه به خطای دید گلدان رابین توصیف کرده است. در این خطای دید، برخی افراد تصویر دو چهره و برخی دیگر یک گلدان گل میبینند.
در تعریف ساده، این پدیده یک «خطای دید» برای گوشهای افراد است! در نهایت، تعریف کاملی از دلیل وقوع این پدیده وجود ندارد و نمیتوان پاسخی کاملا صحیح برای آن پیدا کرد. یکی از دلایل اصلی وجود اختلافات زیاد در مورد شنیدن صداها، وجود نویز و فرکانسهای زیاد در این فایل صوتی است. به بیان دیگر تفاوت در شنیدن کلمات، به توانایی افراد در شنیدن فرکانسها مربوط است.
مقالههای مرتبط:
فرکانسهای بالا در فایل صوتی باعث میشو افراد کلمهی Yanny را در این فایل بشنوند و کلمهی Laurel نتیجهی فرکانسهای پایین است. در تعریف علمی، آنچه میشنویم به تمرکز مغز روی صداها وابسته است. علاوه بر آن تجربیات گذشته و آنچه انتظار داریم بشنویم، باعث شنیدن کلمهی متفاوت میشود. دلیل دیگر، سن افراد است. افراد مسنتر عموما بهمرور توانایی شنیدن فرکانسهای بالا را از دست میدهند و به همین دلیل جوانها بیشتر کلمهی Yanni را میشنوند.
دلایل فنی هم برای شنیدن صداهای مختلف وجود دارد. شنیدن کلمه به اسپیکر، هدفون و حتی حالت آکوستیک پخش فایل بستگی دارد. یک دانشجوی PhD دانشگاه MIT در توییتر خود در این مورد نوشته است: «دلیل اصلی شنیدن کلمات مختلف، فیلتر کردن متفاوت فرکانسها توسط هدفونها و اسپیکرهای گوناگون است.» این دانشجوی دکترا، دانا بوبینگرنام دارد و در زمینهی ادراک شنوایی تحصیل میکند. یکی از دلایل فنی دیگر، به پلتفرمی بازمیگردد که برای بار اول، صدا را از آن شنیدهاید. این اختلاف به تفاوت توییتر و اینستاگرام در فشردهسازی ویدیوها نیز وابسته است.
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا موتورز، اگرچه با تأخیر اما سرانجام تسلا مدل 3 با دو موتور الکتریکی و مدل پرفورمنس را رسماً معرفی کرد. پس از چند توئیت، ماسک امروز مشخصات مدل 3 با دو موتور الکتریکی و تیپ پرفورمنس این سدان تمام برقی را منتشر کرد.
ماسک ابتدا با توئیت زیر خبر از جزئیات بیشتر این دو مدل داد:
در حال آمادهسازی مدل ۳ با دو موتور الکتریکی تمام چرخ محرک و نسخهی پرفورمنس هستیم. حس رانندگی با این مدلها بینظیر است. مشخصات این مدل را اوخر امشب منتشر میکنم.
پس از انتشار این توئیت و سؤالهای بیشمار طرفداران تسلا، ماسک جزئیات بیشتری منتشر کرد. مدل دو موتورهی تسلا مدل 3، یک موتور برقی القایی AC در جلو (همانند طرحی که پیشتر در مدلهای S و X استفاده شده است) و یک موتور برقی مغناطیسی در محور عقب دارد. موتور موجود در محور عقب، تفاوت زیادی با نوع فعلی نصبشده در مدل 3 نسخهی با شعاع حرکتی بالا ندارد.
ماسک سپس توئیت جدیدی با تصویر زیر منتشر کرد و عملکرد این مدل را توضیح داد:
تسلا با دو موتور الکتریکی یعنی، یک موتور برقی در محور جلو و یکی در عقب خودرو وجود دارد. یک موتور برای قدرت و دیگری برای افزایش شعاع حرکتی بهینه شده است. درصورت خرابی یک موتور، خودرو با موتور باقیمانده بدون مشکل کار میکند. موتور برقی دوم تضمین رسیدن شما به مقصد و عدم توقف در کنار جاده و ایجاد شرایط احتمالی خطرناک خواهد بود.
پس از این توئیت جزئیات عملکرد فنی و قیمت نیز اعلام شد. مالکان تسلا مدل 3 تیپ پریمیوم با شعاع حرکتی بالا، با پرداخت ۵ هزار دلار میتوانند موتور برقی دوم را به سدان تمام برقی خود اضافه کنند. هنوز امکان نصب دو موتور الکتریکی در تیپهای دیگر مدل 3 تأیید نشده است. مدل جدید پرفورمنس با قیمت پایه ۷۸ هزار دلار عرضه خواهد شد. تسلا مدل 3 پرفورمنس در زمان ۳.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد و امکان نصب سیستم خودران اتوپایلوت با قیمت ۵ هزار دلار نیز روی آن وجود دارد. مدل 3 پرفورمنس در دو آپشن کابین سفید و سیاه رنگ فروخته میشود. این مدل بهصورت استاندارد به رینگهای ۲۰ اینچی و اسپویلر فیبرکربن در عقب مجهز شده است.
بر اساس گفتههای ماسک، تولید مدل 3 پرفرومنس و فروش پکیج ارتقاء دو موتور الکتریکی، از تابستان سال جاری آغاز خواهد شد. مشخصات کامل منتشرشده بهصورت زیر است.
تسلا مدل 3 با دو موتور الکتریکی و سیستم تمام چرخ محرک
- قیمت پایه بدون سیستم اتوپایلوت ۵۴ هزار دلار
- صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۴.۵ ثانیه
- نهایت سرعت ۲۲۵ کیلومتر بر ساعت
- شعاع حرکتی ۴۹۹ کیلومتر
تسلا مدل 3 پرفورمنس
- قیمت پایه بدون سیستم اتوپایلوت ۷۸ هزار دلار
- صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۳.۵ ثانیه
- نهایت سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت
- شعاع حرکتی ۴۹۹ کیلومتر
مطالعهی جدیدی روی بیش از یک میلیون دانشآموز دبیرستانی در آمریکا که در ژورنال Emotion منتشر شد، نشان میدهد نوجوانانی که زمان بیشتری در مقابل صفحه نمایش میگذرانند و زمان کمتری صرف فعالیتهای دیگری نظیر روابط اجتماعی مستقیم، ورزش یا تکالیف خود میکنند، از لحاظ روانشناختی دارای وضعیت بدتری هستند. علاوه بر این، مطالعه نشان داد که وقتی فعالیت کودکان به فعالیتهای مبتنی بر صفحهی نمایش تغییر میکند، میزان خوشحالی آنها کمتر میشود و این نشاندهندهی نوعی رابطهی علت معلولی است.
نقش تکنولوژی در زندگی امروزه حیاتی است؛ اما با این حال فناوری موجب افزایش اضطراب ما میشود؛ پرسش این است که دقیقا چطور؟ دکتر الن هندریکسن از دانشگاه بوستون در این باره توضیح داده است که در ادامه به آن میپردازیم.
پنج ارتباط بین تکنولوژی و افزایش اضطراب
- تکنولوژی موجب جداسازی انسان میشود
- تکنولوژی موجب کنارهگیری میشود
- ارتباط مبتنی بر صفحهی نمایش با ارتباط رودررو متفاوت است
- مورد قضاوت قرار گرفتن در رسانههای اجتماعی
- مقایسه کردن و ناامید شدن
بیایید هر کدام از این موارد را بیشتر بررسی کنیم.
دلیل اول: تکنولوژی موجب انزوا یا ایزوله شدن انسان میشود
تکنولوژی ما را از عدم قطعیتهای کوچک جدا میکند؛ ولی نسبت به تردیدهای بزرگتر آسیب پذیرتر میکند. این تردید ریشهی اضطراب است: چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد؟ آنها در مورد من چه فکری میکنند؟ اگر این اتفاق بد بیفتد، چه خواهد شد؟
تکنولوژی این تردیدها را از ما دور میکند. با گوشیهای هوشمند می توانیم دنیای خودمان را کنترل کنیم. ما میتوانیم از نقشههای گوگل استفاده کنیم، فعالیتهای خود، محصولات یا مقصدها را بررسی کنیم، زودتر از زمان به منوها نگاه کنیم و ببینیم دقیقا چه کسی در لیست مهمانها است. خلاصه اینکه ما زمان و فعالیت کمتری صرف موقعیتیابی در یک دنیای نامطمئن میکنیم. شاید تصور کنید دور ریختن تردیدها موجب اضطراب کمتر ما خواهد شد. اما در واقع تکنولوژی با دادن این قطعیتهای کوچک، فرصت تجربه کردن موقعیتهای شک و تردید را از ما گرفته است.
مقالههای مرتبط:
در همین حال دنیا از جنبههایی همچون یافتن شغل و همسر، نامطمئنتر شده است. در دنیای اقتصادی کنونی شغل مطمئن دیگر وجود خارجی ندارد و موقعیتهای بیشماری که در سرویسهای خدمات همسریابی آنلاین وجود دارد ما را در مورد اینکه آیا واقعا میتوانیم فرد مکمل خود را پیدا کنیم یا نه تحت اضطراب قرار داده است. بنابراین نداشتن تجربه در برخورد با عدم اطمینانهای کوچک و مواجهه با عدم قطعیتهای بزرگ موجب احساس اضطراب شده است.
علت دوم: تکنولوژی امکان دوری از مردم را فراهم میکند
فناوری، زندگی ما را سادهتر و راحتتر میکند؛ اما روی دیگر این سکه این است که تکنولوژی به ما امکان اجتناب از مردم نیز میدهد. آگهی جالبی برای خدمات تحویل غذا در مترو (در آمریکا) وجود دارد: برطرف کردن گرسنگی شما بدون هیچگونه تماس انسانی. (یعنی بدون هیچ برخوردی با انسان این غذا به شما تحویل میشود).
البته همهی ما لحظاتی داریم که در آنها از دیگران متنفریم؛ بسیاری از این موقعیتها توجیه دارد؛ اما زمانی که اجتناب از مردم، حالت پیشفرض ما باشد، تجربیات زیادی را از دست میدهیم.
ما اطلاعات زیادی در مورد آنچه ممکن است اتفاق بیفتد، نداریم؛ بنابراین به ناچار تصور میکنیم همه چیز بدتر از آنچه واقعا هست، خواهد بود. همچنین زمانی که از مردم دوری میکنیم، اعتمادبهنفس ما پایین میآید. ما مطمئن نیستیم که از پس کارها بربیاییم، مطمئن نیستیم که توانایی داشته باشیم و بنابراین این موجب دوری گزیدن بیشتر ما خواهد شد. اما این فقط اجتناب از مردم نیست؛ این اجتناب از احساسات ناراحتکنندهای است که در اثر تعامل با دیگران پیش میآید: خجالت، اضطراب و خودآگاهی. عمل کردن همچون یک شبح، نتیجهی رفتار نامناسب و اجتناب از درگیر شدن است.
آگهی خدمات تحویل غذا در مترو (در آمریکا): برطرف کردن گرسنگی شما بدون هیچگونه تماس انسانی!
علت سوم: ارتباط مبتنی بر صفحهی نمایش واقعا با ارتباط رو در رو فرق دارد
کارشناسان با معرفی پست الکترونیک در اوایل ۱۹۹۰ پیشبینی کرده بودند که از طریق صرفهجویی زمان با استفاده از اینتکنولوژی جدید، ما میتوانیم وقت زیادی برای گذراندن در سواحل و تفریح کردن پیدا کنیم. اما آنچه واقعا در عمل اتفاق افتاد این بود که تمام روشهای ارتباط برقرار کردن از طریق صفحهی نمایش (ایمیل، نوشتن و ارسال از طریق رسانههای اجتماعی) در واقع برای ما زمان میخرد.
منظور این است: ارتباط روی صفحهی نمایش به ما امکان نوشتن و ویرایش کردن و کامل کردن متن میدهد؛ درحالیکه ارتباط رودررو (یا حتی برقراری تماس تلفنی) در زمان واقعی اتفاق میافتد. وقتی ما عادت کردهایم زمانی بگیریم برای اینکه فکر کنیم چه میخواهیم بگوییم، انجام این کار بهصورت رودررو سختتر خواهد شد و البته چون تجربهی کمی در این زمینه خواهیم داشت، دچار حالت نامطمئنی و اضطراب خواهیم شد.
علت چهارم: مورد قضاوت قرار گرفتن در رسانههای اجتماعی
بدون توجه به اینکه کدام پلتفرم باشد، لایکها و دنبالکنندهها شمارش میشوند و هر کس میتواند کامنتها را ببیند. ستایش یا سرزنش عمومی در برابر چشم هر کسی اتفاق میافتد و برای نوجوانان و افراد جوان که هویتشان در حال شکلگیری است، مدیریت رسانهی اجتماعی همچون یک بحران اجتماعی است. اضطراب اجتماعی ترس از نشان داده شدن و یا قضاوت شدن بهعنوان فردی دارای کمبود است. توانایی مدیریت و کنترل آنچه روی صفحات اجتماعی نمایش داده میشود، موجب کاهش اضطراب در کوتاهمدت میشود. اما در طولانیمدت تمام این مدیریت احساسات که در فیلتر کردن و برنامهریزی کردن خود به کار بردهایم باعث میشود بیش از آنچه یک انسان حقیقی باشیم، یک برند تجاری شویم. نتیجه اینکه، فاصلهی بین آنچه ما در مورد وجود خودمان برای آن برنامهریزی کردهایم و آنچه واقعا هستیم، زیاد میشود و ما از ترس آشکار شدن اضطراب میگیریم.
علت پنجم: مقایسه و ناامیدی
همهی ما میدانیم که رسانههای اجتماعی نقش برجستهای در زندگی ما دارند و هیچ کس نمیتواند از پرداخت صورتحساب یا دادن پاسخ به نامهی مافوق خود از طریق این تکنولوژیها، چشمپوشی کند. اما این تکنولوژی جنبهی دیگری هم دارد. ما میدانیم نمایش گستردهی تصاویر تعطیلات در مکانهای جذاب و خانوادههای کامل، نمایشی است که بهدقت در مورد آن انتخاب میشود. اما در عمل ما نمیتوانیم خود را با آنها مقایسه نکنیم؛ مقایسهای که در نهایت به ما احساس کمبود خواهد داد و این نارضایتی دوباره ما را به سمت اضطراب میبرد.
در کل میتوان گفت تکنولوژی علت و راه حل فعلی تمامی مشکلات زندگی ما است. رسانههای اجتماعی ما را گرد هم میآورند؛ اما در همان زمان میتوانند موجب شوند که از درون از هم جدا شویم. تکنولوژی موجب میشود زندگی ما راحتتر، مشخصتر و سرگرمکنندهتر شود؛ اما از طرف دیگر ما فرصت یادگیری نحوهی مقابله با سختیها، تردیدها و ناراحتیها را از دست میدهیم.
راه حل چیست
برنامههایی برای مبارزه با اضطراب اجتماعی بهصورت آنلاین در دسترس قرار دارند که به گفتهی پژوهشگران، مؤثرند. مردم مایل به رابطهی رو در رو هستند؛ لازم نیست تلفن خود را دور بیندازید؛ بلکه فرصتی برای ارتباط رو در رو بهوجود آورید. علاوه بر این با استفاده از امکانات خوبی که تکنولوژی فراهم کرده است اطمینان حاصل کنید که هنوز دارای ارتباط واقعی با همنوعان خود هستید.
.: Weblog Themes By Pichak :.