ترافیک داده روی دستگاههای اندرویدی در ایالات متحده طی فصل اول سال ۲۰۱۸ به میزان ۶۰ درصد افزایش یافته است. یکی از واحدهای مؤسسهی پژوهشی Strategy Analytics به نام AppOptix، به عنوان بخشی از گزارش سه ماهه اول سال ۲۰۱۸ خود به این موضوع اشاره کرده است.
این اطلاعات آماری بر اساس بررسی ترافیک داده ۴۰۰۰ گوشی اندرویدی استخراج شده است و نشان میدهد که تعداد بیشتری از کاربران از بستههای اینترنت نامحدود استفاده میکنند. شاید یکی از دلایل استفاده از بستههای اینترنت نامحدود، استریم ویدیو با کیفیت بالا باشد. کاربرانی که در فصل اول سال ۲۰۱۷ از بستههای اینترنت نامحدود استفاده میکردند، در سه ماهه اول سال ۲۰۱۸، مصرف دادهی آنها تا ۳۷.۱ درصد نسبت به زمان مشابه سال قبل افزایش پیدا کرده است. این اطلاعات آماری هم شامل بستههای اینترنت همراه و هم شامل اینترنت وایفای میشود.
زیرساخت ارائهدهندگان خدمات تلفن همراه در ایالات متحده، در سه ماه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۱۷ ظرفیت بیشتری را در اختیار کاربران قرار دادهاند و در این بین، مشترکان اپراتور T-Mobile هنوز هم جزو فعالترین کاربران در حوزهی مصرف بیشتر حجم اینترنت محسوب میشوند، کاربران این اپراتور به طور میانگین 18.۱۸.۸گیگابایت ترافیک در هر ماه استفاده میکنند. مصرف کاربران اپراتور AT&T در بازهی زمانی مشابه بهصورت میانگین ۱۵.۱ گیگابایت داده در ماه بوده است.
حجم مصرف داده اینترنت کاربران و مشترکان دیگری که از بستههای اینترنت نامحدود استفاده نمیکنند، نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل، ۱۳ درصد افزایش داشته است. براساس گزارش AppOptix، مصرف دادهی اینترنت صاحبان گوشیهای هوشمند سامسونگ، به طور متوسط بیش از باقی برندها است. دارندگان گوشیهای سری گلکسی اس ۸(Galaxy S8) و گلکسی اس ۷ (Galaxy S7) و هم چنین گلکسی نوت ۵ (Galaxy Note 5) و گلکسی نوت ۸ (Galaxy Note 8) و به دنبال آن دارندگان گوشیهای سری گلکسی اس ۶ (Galaxy S6) و گلکسی اس ۵ (Galaxy S5)، جزو پرمصرفترین کاربران دادههای اینترنت تلفن همراه هستند.
انتظار آن میرود که با ارائهی شبکه 5G، کاربران بتوانند از اینترنت با سرعت بالاتری استفاده کنند و برنامههای کاربردی بیشتری خصوصا در حوزههای اجتماعی و سرگرمی، روی گوشیهای هوشمند خود نصب کنند. یک شرکت تبلیغاتی به نام Mobile Posse به تازگی در مورد انقلاب جدیدی در عرصه تلفنهای هوشمند صحبت کرد که در آن از آخرین فناوریهای در حال ظهور برای گوشیهای هوشمند استفاده خواهد شد تا نیاز کاربران را به محتوای با کیفیت بالا مرتفع سازد. برنامهریزی کلانی برای استفاده از شبکه 5G در ایالات متحده صورت گرفته که از سال آینده میلادی شاهد آن خواهیم بود.
با در نظر گرفتن وجه خوشبینانه در این مورد وجه دیگری نیز وجود دارد و آن بازمیگردد به نگرانی از اقدامات مستقیم ایالاتمتحده آمریکا علیه شرکتهای خارجی در ایران. طبق مطالعهای که مرکز تحقیقاتی بیزینسمانیتور انگلستان، صنعت خودروی ایران یکی از عمدهترین برندگان برجام بود و در سال ۲۰۱۵ میلیونها دلار سرمایه خارجی به این بخش سرازیر شد. بسیاری از شرکتها و بهخصوص خودروسازان اروپایی از قطع همکاری با ایران متحمل زیان هنگفتی خواهند شد.
شرکتهای رنو و پژو-سیتروئن در هفته گذشته و پس از اعلام تصمیم ترامپ شاهد افت ارزش سهام خود بودند. پژو-سیتروئن در سال اخیر مناسبات خود را با ایران گسترش داده و فروش محصولاتش نیز در ایران رشد قابلتوجهی داشته است. این شرکت خواستار موضعگیری یکپارچه اروپا درخصوص تحریمهای جدید ترامپ شده است، اما اشارهای نکرده است که چه تصمیمی در این خصوص میتواند منافع خودروساز فرانسوی و شریک ایرانیاش را تامین کند. پژو بررسی تاثیر اقدام آمریکا و نتیجه احتمالی اعمال تحریمها را آغاز کرده است.
بدین ترتیب با توجه به گزارش مرکز تحقیقاتی بیزینسمانیتور با وجود اینکه شرکتی همچون پژو بازاری در ایالاتمتحده آمریکا ندارد و همچنین رئیسجمهور این کشور نیز قول تضمین سرمایههای شرکتهای خارجی حاضر در ایران را از سوی اتحادیه اروپا داده، باز هم این شرکت مشغول بررسی جوانب حضور خود در صنعت خودروی ایران است. اما رنو شرایط متفاوتتری نسبت به شرکت هموطن خود دارد. این شرکت که برنامهریزی بلندمدتی برای حضور در ایران بعد از لغو تحریمها داشت، هماکنون در شرایط سختی قرار گرفته است. رنو بعد از تحریمهای برنامه هستهای ایران برخلاف پژو در ایران ماند و کم و بیش به تولید محصولات خود در ایران ادامه داد. حال آنکه نقض برجام از سوی ایالاتمتحده آمریکا در شرایطی اجرا میشود که این شرکت هنوز در پیچ خرید شرکت بنرو برای تولید محصولات خود، باقی است.
در این زمینه برخی اخبار حکایت از آن دارد که با توجه به نقض برجام و همزمانی آن با خرید شرکت بنرو از سوی رنو، بسیاری از نگاهها به عملکرد رنو است چراکه عدمانتقال وجه برای خرید بنرو به معنی قبول شرایط تحریم از سوی این شرکت و همچنین پاپس کشیدن از قرارداد حضور در ایران است. در حال حاضر آنچه مانع از تداوم حضور رنو در ایران میشود شریک ژاپنیاش نیسان است که حضور گستردهای نیز در بازار آمریکا دارد؛ بهطوریکه موتور اغلب خودروهای نیسان در فرانسه تولید میشود، به این ترتیب اعمال تحریم آمریکا علیه رنو میتواند خسارت قابلتوجهی به این خودروساز وارد کند.
پژو در سال ۱۹۹۱ رسما از بازار آمریکا خارج شد، اما اخیرا اعلام کرده است قصد دارد کسبوکار خود را در این کشور از سر بگیرد. به این ترتیب آنچه مشخص است با توجه به تضمینهای اتحادیه اروپا برای ماندن این شرکتها در ایران اما باز هم نگرانیهایی برای تداوم حضور وجود دارد؛ اما واکنش شرکتها به نقض برجام از سوی ایالاتمتحده آمریکا چه بود؟ در این زمینه، مسوولان ارشد پژو در واکنش به خروج آمریکا از برجام اعلام کرده بودند که درباره فعالیت در ایران در انتظار مواضع مستقل اروپا در این رابطه هستند.
سیتروئن نیز از حدود یک سال پیش اجرای قرارداد مشارکت با گروه خودروسازی سایپا را آغاز کرده و خودروی سیتروئن C3 بهعنوان اولین محصول آن نیز بهزودی وارد بازار خواهد شد. مدیر بازاریابی این شرکت در ایران نیز تاکید کرده که در انتظار مواضع مستقل اروپا است.رنو اگرچه پس از اجرایی شدن برجام روابط خود را با شرکای ایرانی توسعه داد، اما بهدنبال سرمایهگذاری و تولید مستقل محصولات خود در ایران نیز هست. این شرکت هنوز واکنشی به نقض برجام نداشته و مواضع خود را در این زمینه اعلام نکرده است.
از دیگر شرکتهایی که بعد از توافق هستهای و لغو تحریمها در ایران اعلام حضور کردند، هیوندایی بود که در دو سال گذشته وارد شراکت با کرمان موتور شد. مدل النترا بهصورت داخلیسازی شده در ایران مونتاژ میشود. اگرچه خودروساز کرهای اخیرا اظهار نظر رسمی در رابطه با برنامههای خود برای ادامه حضور در ایران نداشته است، اما مواضع اتحادیه اروپا و همچنین اخبار غیررسمی نشان میدهد که این خودروساز کرهای نیز برنامههای جدی برای ادامه حضور و گسترش فعالیتهای خود در ایران دارد که از جمله آن عرضه توسان داخلیسازی شده تا پایان سالجاری است.
بهتازگی شرکت AMD از اولین سری پردازندههای نسل دوم سری رایزن برای سیستمهای دسکتاپ رونمایی کرده که امیدوار است در مقایسه با سریهای قبلی بتوانند عملکردی بهتر، سرعت کلاک بالاتر و میزان کاهش بیشتری در تأخیرات حافظه و کَش داشته باشند.
این شرکت همزمان از چهار پردازندهی جدید رونمایی کرد که دو مدل آن دارای ۸ هستهی پردازشی و دو مدل دیگر دارای ۶ هستهی پردازشی بودند. اما افراد آگاه در VideoCardz با نگاهی به لیست محصولات AMD متوجه چند تراشه جدید در این لیست شدند که هنوز توسط این شرکت معرفی نشدهاند و به نظر میرسد برخی از آنها پردازندههای میانردهی دسکتاپ با ۴ هستهی پردازشی کممصرف و ارزانقیمت باشند. علاوه بر این، گویا نمونههای جدیدی از تراشههای پرقدرت سری Threadripperو پردازندههای موبایل جدید سری رایزن برای استفاده در لپتاپها در راه هستند. هنوز اطلاعات دقیقی در خصوص این محصولات در دسترس نیست؛ اما با توجه به شمارهی مدلهای نوشتهشده در لیست وبسایت رسمی AMD میتوان برخی از جزئیات پردازندهها از جمله مدل و سری آنها و تعداد هستههای این تراشهها را حدس زد.
بر این مبنا به نظر میرسد این محصولات با ویژگیهای زیر عرضه شوند:
رایزن دسکتاپ
Ryzen 3 2000U - دارای دو هسته و چهار ترد پردازشی (YD210BC6M2OFB)
Ryzen 3 2300X - دارای چهار هسته و هشت ترد پردازشی (YD230XBBM4KAF)
Ryzen 5 2500X - دارای چهار هسته و هشت ترد پردازشی (YD250XBBM4KAF)
رایزن موبایل
Ryzen 3 2000U - دارای دو هسته و چهار ترد پردازشی (YM200UC4T2OFB)
Ryzen 5 2600U - دارای چهار هسته و هشت ترد پردازشی (YM2600C3T4MFB)
Ryzen 7 2800U - دارای چهار هسته و هشت ترد پردازشی (YM2800C3T4MFB)
رایزن Threadripper
Threadripper 2900X - دارای هشت هسته و شانزده ترد پردازشی (YD290XA8U8QAF)
Threadripper 2920X - دارای دوازده هسته و بیست و چهار ترد پردازشی (YD292XA8UC9AF)
Threadripper 2950X - دارای شانزده هسته و سی و دو ترد پردازشی (YD295XA8UGAAF)
در حال حاضر اطلاعاتی در رابطه با سرعت کلاک، میزان توان مصرفی و سایر جزئیات این پردازندههای جدید در دسترس نیست؛ اما احتمالا بهعنوان پردازندههای نسل دوم رایزن همانند پردازندههای Ryzen 5 2600، Ryzen 5 2600X، Ryzen 7 2700 و Ryzen 7 2700X بر مبنای معماری ۱۲ نانومتری +Zen خواهند بود.
این موارد بیانگر این نکته است که پردازندههای جدید رایزن از لحاظ میزان تأخیر حافظه و فرکانس عملکرد بهتری در مقایسه با سریهای قدیمیتر خواهند داشت و از تکنولوژی جدید Precision Boost 2.0 پشتیبانی خواهند کرد.
ذن فون ۵ ایسوس (ASUS ZenFone 5) اولین گوشی هوشمند این شرکت است که در بنچمارک DxOMark مورد بررسی قرار میگیرد. ظاهرا بررسی این گوشی هوشمند در این بنچمارک، به نفع شرکت ایسوس (ASUS) تمام شد. کیفیت عکاسی دوربین ذن فون ۵ در روشنایی روز فوقالعاده است تا جایی که میتوان کیفیت عکاسی در روشنایی روز را در حد یک گوشی پرچمدار دانست.
ذن فون ۵ ایسوس یک گوشی هوشمند میانرده، مجهز به پردازنده اسنپدراگون ۶۳۶ به همراه ۴ گیگابایت رم و صفحه نمایش بدون حاشیه ۶.۲ اینچی است. از نظر طراحی، با گوشیهای قبلی همین برند تفاوت دارد و قاب پشتی آن براق و شیاردار است. همانطور که میدانید بنچمارک DxOMark بیشتر روی ویژگیهای دوربین گوشی تمرکز دارد. ذن فون ۵ مجهز به دوربین دوگانه ۱۲ مگاپیکسلی با دیافراگم f/1.8، لنز سونی IMX363 و دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.0 است.
با اینکه این گوشی هوشمند یک میان رده محسوب میشود، ولی کیفیت عکاسی دوربین آن در حد یک گوشی هوشمند پرچمدار است. اگرچه دوربین ذن فون 5 ایسوس در روشنایی روز عملکرد بسیار خوبی دارد؛ اما برای ثبت عکس در زیر نور آسمان آبی، نویز لومینانس در عکسها دیده میشود. از سوی دیگر، با کاهش نور محیط، میزان نویز افزایش پیدا میکند. همچنین در حالت فوکوس اتوماتیک، حتی در شرایطی که نور محیطی بسیار کم است، کیفیت تصاویر خوب است.
دوربین دوگانه در قاب پشتی، کمک میکند تا کاربران بتوانند با این گوشی هوشمند عکسهای پرتره بگیرند ولی متاسفانه کیفیت عکسهای پرتره آن خیلی جالب توجه نیست. وقتی دوربین ثانویه در حالت واید قرار میگیرد، زوم خوبی نمیتوان روی سوژه داشت. کیفیت ضبط ویدیویی، پایینتر از کیفیت عکاسی در روشنایی روز است و به همین دلیل ذن فون 5 در بخش ضبط ویدیویی امتیاز کمتری را از آن خود کرده است. این گوشی هوشمند موفق به کسب امتیاز ۹۰ در بنچمارک DxOMark شد که بیشتر این امتیاز مربوط به بخش دوربین عکاسی است. گفتنی است هیچ تفاوتی بین مشخصات دوربین گوشیهای ذن فون ۵ (ZenFone 5) و ذن فون ۵ زد (ZenFone 5z) وجود ندارد. تنها تفاوت این دو گوشی هوشمند پردازنده آنها است که ذن فون ۵ زد با پردارنده اسنپدراگون ۸۴۵ همراه بوده و قیمت بالاتری دارد.
اگر گفته شود عدهای برنامهنویس، آزادکار، پیمانکار یا هر شخصی را تصور کنید که تنها از طریق یک کامپیوتر دورکاری میکند، چه تصویری در ذهنتان نقش میبندد؟ احتمالا عدهای را تصور میکنید که در یک کافیشاپ شلوغ پشت لپتاپ نشستهاند، با تلفن صحبت میکنند و از میز بغلی میخواهند برای مدتی مواظب وسایلشان باشد. تعدادی از آنها برای پیدا کردن کافیشاپ مناسب با میز خالی ممکن است ساعتها در شهر چرخیده باشند. فضاهای کار اشتراکی به همین صورت هستند و در ازای دریافت مبلغی بهصورت ماهانه، برخی امکانات اولیه را در اختیار تیمهای کاری قرار میدهند. اما گاهی اوقات همین مبلغ نیز برای عدهای زیاد است و ترجیح میدهند با پرداخت مبلغ کمتر و در محیط دیگری کارشان را انجام دهند.
دنیل رزنزویگ، همبنیانگذار شرکت KettleSpace نیز زمانی که با مشکل فضای کار مناسب روبهرو شده بود ایدهی جالبی به ذهنش رسید. او مدتی در شرکت مشاور املاک کار میکرد و متوجه شد ساختن و نگهداری فضای کار اشتراکی نیاز به سرمایهی زیادی دارد و این شرکتها برای جبران سرمایهگذاری خود اجارهی بالایی از تیمها دریافت میکنند. همچنین کافیشاپها به اندازهای شلوغ هستند که بهندرت فضای خالی برای استفاده پیدا میشود.
روزی رزنزویگ در حال رفتن به محل کار بود که مجبور شد تماس تلفنی برقرار کند. خیابانها بسیار شلوغ بودند و رزنزویگ برای فرار از صدای ماشینها مجبور شد وارد یک رستوران شود. داخل رستوران هیچ شخص دیگری حضور نداشت و رزنزویگ چهار ساعت بعد از اتمام تماس تلفنی نیز در رستوران ماند تا به سایر کارهایش رسیدگی کند. او میگوید:
در آن لحظه احساس کردم کشف بزرگی انجام دادهام. آزادکارهایی که نمیتوانند محل مناسبی برای نشستن در کافیشاپها پیدا کنند مجبورند از منزل کار کنند و این افراد لایق امکانات بهتری هستند. درنتیجه تصمیم گرفتم روی ایدهام کار کنم.
رزنزویگ از ساعت استراحت ناهار برای تحقیق روی این موضوع استفاده میکرد. او در خیابانها قدم میزد و با مراجعه به رستورانها و کافیشاپها در ساعت اوج شلوغی ظهر به نتیجهی جالبی رسید. او متوجه شد بهطور متوسط ۷۵ درصد جمعیت کافیشاپها مشغول کار با لپتاپ بودند و در عین حال حداقل نیمی از فضای اغلب رستورانها خالی بود. او این موضوع را با یکی از دوستان خانوادگی خود که صاحب رستوران بود در میان گذاشت و آنها به کمک هم اولین رستوران فضای کار اشتراکی را در بهار سال ۲۰۱۶ راهاندازی کردند.
در همان سال بنیانگذار دیگری به جمع آنها وارد شد و تعداد شعب آنها افزایش پیدا کرد. امروزه ۶ رستوران در منهتن نیویورک و یک رستوران در بروکلین با آنها همکاری میکنند و تعداد آنها در آینده افزایش پیدا خواهد کرد. اطلاعات مربوط به هر رستوران در وبسایت شرکت درج شده است و هیچ محدودیتی در تعداد انتخابهای فرد وجود ندارد. این شرکت میزان فروش نوشیدنی و غذای رستورانها را از یک دلار تا دو میلیون دلار افزایش میدهد و هزینهی کمی بابت عضویت از آنها دریافت میکند و در برخی موارد حتی همان مقدار کم را نیز دریافت نمیکند. البته این شرکت در زمینهی کاری خود تنها نیست و شرکتهای مشابه دیگری در زمینهی رزرو رستوران یا هتل برای جشنها و مهمانیها فعالیت میکنند.
شرکت KettleSpace خدمات جالبی نیز به کاربران ارائه میدهد. برخی رستورانهای عضو این طرح برای ناهار باز هستند و برخی دیگر شبها برای سرو شام. هیچ اجباری برای سفارش غذا از طرف افرادی که از فضای رستورانهای عضو این مجموعه برای کار استفاده میکنند وجود ندارد. اما افرادی که دوست داشته باشند میتوانند غذای خود را با تخفیف خریداری کنند. همچنین در برخی رستورانها کاربران با پرداخت مبلغی میتوانند قهوه و ساندویچ نامحدود دریافت کنند.
درواقع این ایده یک موقعیت برد برد برای هر سه طرف است. افرادی که دنبال فضای کار اشتراکی هستند با پرداخت هزینهی کمی مکان مورد نظر خود را پیدا میکنند. این افراد معمولا روی پروژهای کار میکنند یا دنبال پیدا کردن راه حلی با همکار خود هستند و حداقل چهار ساعت در فضای رستوران حضور دارند. در این مدت احتمالا نوشیدنی یا خوراکی سفارش میدهند و درنتیجه فروش رستوران بالا میرود. همچنین اکثر این افراد رفتار شایستهای دارند و با کارمندان رستوران مؤدبانه صحبت میکنند. پس این کسبوکار هم برای افرادی که به دنبال فضای کار هستند، هم برای رستورانهای کممشتری و هم برای بنیانگذار این ایده که مبلغی را از هر دو طرف دریافت میکند یک موقعیت برد برد است.
مقالهی مرتبط:
رستورانهایی که بعدازظهر فعالیت خود را آغاز میکنند معمولا با نصب تابلویی بیرون رستوران، اعلام میکنند این محل در طول روز بهعنوان فضای کار اشتراکی در دسترس است. این تابلو هم تبلیغی برای رستوران و هم برای شرکت KettleSpace است. پس رستورانهای عضو این مجموعه از مزایای متعددی بهرهمند میشوند. اغلب رستورانهایی که شبها فعالیت میکنند در طول روز بسته هستند؛ پس مشتریها چگونه وارد رستوران شوند؟ شرکت KettleSpace کارمندانی را به این منظور استخدام کرده است تا در صورت موافقت رستورانها به مشتری خدمات ارائه دهند. همچنین بنیانگذاران شرکت در اغلب مواقع در رستورانها حضور دارند. این رستورانها، شعب دفتر کارشان هستند و خودشان نیز از این امکانات استفاده میکنند.
در هر رستوران یک مدیر، با سابقهی کار خدمترسانی وجود دارد و به مشتریها مشاوره میدهد. بهعنوان مثال اگر مشتری در استفاده از نرمافزار فتوشاپ مشکل داشته باشد، این فرد راهنمایی لازم را به او میرساند. مربی و مشاوران کسبوکار نیز سایر امکاناتی هستند که در صورت نیاز در اختیار مشتری قرار میگیرند. درنتیجه این رستورانها هم برای افراد جویای شبکهسازی مناسب است و هم برای افرادی که هدفون روی گوششان میگذارند و در خلوت به کارهایشان رسیدگی میکنند.
دورهمیهای صبحانه، شرکت در فعالیتهای ورزشی و حضور در سایر رویدادها امکاناتی هستند که در اختیار اعضای مجموعه قرار میگیرد. همچنین هفتهنامهی شرکت ارتباط اعضای مجموعه را افزایش میدهد و یک ستون آن به معرفی موفقیت اعضا اختصاص دارد. رزنزویگ در مورد امکانات ارتباطی شرکت میگوید:
زمانی که شخصی در شرکت کار میکند بهطور دائم با همکاران خود در ارتباط است. درنتیجه بعد از هر موفقیت بزرگ مانند فروش خوب یا راهاندازی محصول جدید مورد تشویق آنها قرار میگیرد. اما آزادکارها معمولا تنها هستند. کسی موفقیتهایشان را جشن نمیگیرد و معمولا ارتباطی با دیگران ندارند. KettleSpace بهنوعی این مشکل را نیز تحت پوشش قرار میدهد. این افراد در محیط رستوران با همنوعان خود آشنا میشوند و اخبار مهم را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. همچنین فضای مناسبی برای قرار ملاقاتهای کاری در اختیارشان قرار میگیرد.
این شرکت تمام رستورانها را به اینترنت پرسرعت مجهز کرده است و مشتریها هیچ مشکلی بابت مصرف برق و اینترنت نخواهند داشت. رزنزویگ در مورد سایر امکانات شرکت میگوید:
ما همچنین در طول روز موسیقی مخصوصی برای مشتریها پخش میکنیم. موسیقیهایی که باعث افزایش بهرهوری میشوند با صدایی که طبق تحقیقات علمی میزان تمرکز را افزایش میدهند در فضای رستوران شنیده میشوند.
تهیهی صندلی و نورپردازی مناسب و دسترسی به وسایل حملونقل عمومی از دیگر دغدغههای شرکت KettleSpace است. درنتیجه شرکت سعی کرده است فضاهای کار را در سطح شهر پراکنده کند تا برای همه در دسترس باشند. این شرکت هنوز تعداد دقیق کاربران خود را اعلام نکرده اما بنیانگذاران آن گفتهاند در چند ماه گذشته بیش از هزاران نفر از خدمات آنها استفاده کردهاند. KettleSpace مبلغ ۹۹ دلار برای دسترسی نامحدود، ۴۹ دلار برای ۴۰ ساعت استفاده در ماه و ۲۵ دلار برای ۱۰ ساعت استفاده در ماه از مشتریهای خود دریافت میکند.
این روزها تعداد آزادکارها روبه افزایش است و تمام این افراد به فضایی برای کار احتیاج دارند. بسیاری از این افراد ترجیح میدهند پروژههای خود را در محیط کافیشاپ یا رستوران انجام دهند. از طرفی بسیاری از رستورانها در شلوغترین ساعات روز نیز فضای خالی دارند و میتوانند امکانات خود را در اختیار آنها قرار دهند. رستورانها فروش بیشتری خواهند داشت و آزادکارها نیز فضای مناسبی برای کار پیدا خواهند کرد درنتیجه این موضوع به نفع هر دو طرف است.
اولین بار در سال ۱۹۶۲ بود که نام فورد موستانگ (با تلفظ انگلیسی ماستنگ، Mustang) در قالب یک خودروی روباز مفهومی متولد شد. سه سال بعد، اولین نسل از فورد موستانگ، بنیانگذار رسمی کلاس پونیکار (Ponycar) رونمایی شد. کلاس پونیکار شامل خودروهایی با ویژگیهایی چون طراحی اسپرت، کاپوت بلند، صندوق عقب کوتاه، قیمت پایین، آپشنهای فراوان و جوانپسند میشود. موستانگ بهقدری محبوب شد که مقامات شورولت بهسرعت وارد عمل شدند و مدل کامارو (Camaro)، بهمنظور رقابت با موستانگ در سال ۱۹۶۶ عرضه شد. دقیقاً از همین سال بود که رقابت همیشگی فورد موستانگ و شورولت کامارو آغاز شد. این رقابت پس از عرضهی ۶ نسل از موستانگ و کامارو، هنوز هم ادامه دارد. البته این دو مدل پرطرفدار، بهخصوص در نسخههای کروک، از دوران پونیکارهای ارزانقیمت فاصله گرفتهاند و بیشتر به کلاس خودروهای اسپرت و پیشرفته نزدیک شدهاند.
در این مطلب قصد داریم جدیدترین نسخههای موستانگ و کاماروی کروک را در مقابل هم قرار دهیم. برای این منظور، موستانگ GT کروک تیپ پریمیوم مدل ۲۰۱۸ با قیمت پایه ۴۴ هزار و ۶۹۰ دلار و شورولت کامارو کروک تیپ 2SS مدل ۲۰۱۸ با قیمت پایه ۴۸ هزار دلار انتخاب شده است. البته با انتخاب چند آپشن از لیست بلند موجود، قیمت این دو مدل به ۶۰ هزار دلار هم میرسد. هر دو مدل کروک، مجهز به پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل پرقدرت و آپشنهای فراوان هستند. بزرگترین تفاوت این دو مدل در بخش عملکرد فنی، گیربکس است. درحالیکه موستانگ از جدیدترین گیربکس ۱۰ سرعته اتوماتیک فورد استفاده میکند، کامارو به جعبهدندهی آشنای ۶ سرعته دستی تکیه کرده است. برای مقایسهی بهتر این دو مدل افسانهای آمریکایی، سعی شده است تا جای ممکن، ملاک اصلی بررسی گیربکس نباشد. در ادامه مقایسهی نسخههای کروک فورد موستانگ و شورولت کامارو ۲۰۱۸ در چند بخش مجزا انجام میشود.
طراحی بدنه و کابین؛ موستانگ متمدن در برابر کاماروی تهاجمی
شاید بتوان گفت که در بخش طراحی بدنهی مدلهای کوپه، موستانگ از کامارو بهتر عمل کرده است. اما وقتی به مدل کروک موستانگ، بهخصوص از نمای جانبی نگاه میکنیم، جذابیت موستانگ چندان حس نمیشود. موستانگ در مدل کروک بخشی از ابعاد خود را از دست میدهد و حتی باوجود رینگهای بزرگ، نمای کلی آن ناهماهنگ و عجیب به نظر میرسد. کابین و فضای داخلی موستانگ مرتب، مدرن و بسیار کاربرپسند است و فضای پا و سر لازم برای نشستن افراد قدبلند هم وجود دارد. صندلیهای مدل کوپهی موستانگ نیازی به تعریف ندارند و امتحان خود را پس دادهاند. اما صندلیهای موستانگ کروک به مقاومت بیشتری نیاز دارند تا در سواریهای چندساعته راحتی لازم را به راننده منتقل کنند. شاید در مورد طراحی بدنه و کابین موستانگ بتوان گفت که بیشتر با تمرکز بر مدل کوپه طراحی شدهاند تا مدل کروک، اما در مقایسه با کامارو، دید راننده به اطرف بسیار بیشتر است.
خطوط تهاجمی و برجستگیهای بدنه، شورولت کامارو را در مدل کروک، حتی جذابتر جلوه میدهند. درواقع طراحی بدنهی کامارو بهگونهای است که مدل کوپه و کروک از جذابیت آن نمیکاهد. البته طرح هات ویلز (Hot Wheels) کامارو با نوارهای مسابقهای کاپوت و رینگهای پرزرقوبرق در دید تمام افراد جذاب به نظر نمیرسد. با تمام این تفاسیر، یک دستگاه کامارو SS کروک با رنگ نارنجی و رینگهای بزرگ کافی است تا در خیابان سوژهی اصلی جلب توجه باشید. فیسلیفت جدید کامارو برای سال ۲۰۱۹ بهزودی جایگزین مدل فعلی میشود. احتمالاً بسیاری از طرفداران کامارو در مورد جذاب نبودن نمای کاماروی جدید اتفاق نظر دارند. کابین کامارو با روکش آلکانترای فرمان، انواع دریچههای هوا و نمایشگر بزرگ سیستم اطلاعات و سرگرمی جلب توجه میکند. در حقیقت باید اعتراف کرد که طراحی فضای داخلی کامارو از فورد موستانگ محافظهکارانهتر و بدون تعارف، دید راننده بسیار کمتر و نقاط کور بیشتر است.
پیشرانه، قوای محرکه و عملکرد فنی؛ ۸ سیلندر آمریکایی ۵ و ۶.۲ لیتر
هنگامی که صحبت از عملکرد فنی دو مدل پرقدرت آمریکایی باشد، بدون شک ابتدا باید با پیشرانه و قلدری بیشتر بحث را آغاز کرد. هر دو مدل از پیشرانهی اصیل V8 آمریکایی استفاده میکنند. ۸ سیلندر V شکل ۵ لیتری موستانگ، با نهایت سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت (محدود شده به صورت الکترونیکی) و زمان ۴.۱ ثانیه در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت چیزی جز یک جواهر ناب نیست. ۴۶۰ اسب بخار قدرت و ۵۷۰ نیوتنمتر گشتاور که همیشه بهصورت آمادهباش در اختیار راننده است. علاوه بر این به لطف مهندسی سیستم اگزوز، موستانگ در برابر کامارو صدای جذابتر یا بهبیانی دیگر، اسپرتتر تولید میکند که لزوماً مورد علاقهی تمام افراد نیست.
جدیدترین موستانگ از پونیکار قدیمی چند دهه پیش فاصله گرفته و بیشتر به کلاس خودروهای اسپرت نزدیک شده است. این یعنی، تا جای ممکن میتوان به قدرت V8 استفاده کرد. وجود سیستم تعلیق مستقل در عقب و دمپرهای مغناطیسی (آپشن)، موستانگ در پیچها چابک و قابل کنترل است که بدون شک از شهرت همیشگی خود فاصله گرفته است. تمام این موارد در کنار ترمزهای برند برمبو و وزن کمتر (۱۷۴۷ کیلوگرم موستانگ،۱۷۸۳ کیلوگرم کامارو)، موستانگ را به یک خودروی محض اسپرت شبیه کرده است.
کامارو پیشرانهای دارد که در هنگام کارتبازی خودروها، موستانگ باید کنار بکشد. ۸ سیلندر V شکل با حجم ۶.۲ لیتر، نهایت سرعت ۲۵۰ کیلومتر برساعت (محدود شده بهصورت الکترونیکی) و زمان ۴ ثانیه در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، بر اساس فرمول سنتی دیترویتی، آمریکاییتر است. قدرت کامارو کمی کمتر از موستانگ است و در رقم ۴۵۵ اسب بخار توقف کرده؛ اما گشتاور آن ۶۱۷ نیوتنمتر است. پیشرانهی کامارو بهقدری مصمم است که با دنده دو حرکت را آغاز کند یا بدون آهوناله، در دنده چهار بماند. شاید تنها نکتهی منفی کامارو در برابر موستانگ، صدای کمتر آن باشد. عملکرد کامارو در جاده مشابه یک خودروی اسپرت ولی با ریشهی آمریکایی است. کامارو بهراحتی از پیچها عبور میکند و درعین حال در درگهای خیابانی چراغ تا چراغ، خوش میدرخشد. در بخش طراحی کابین به دید کم راننده در کامارو اشاره کردیم. این مورد در هنگام رانندگی شهری تأثیرگذار است؛ سواری با کامارو در ترافیک سنگین مشکل است و باید رانندگی در جادههای خلوت یا شبانه را انتخاب کنید.
باز و بسته شدن سقف؛ موستانگ نیمهمکانیکی در برابر کاماروی تمام الکترونیکی
بهطور کلی باز و بسته شدن سقف موستانگ سریعتر انجام میشود؛ ولی ابتدا باید با یک اهرم بهصورت دستی مکانیزم را فعال کرد. در هنگام باز بودن سقف، کاور پلاستیکی روی صندوق عقب را میپوشاند. نکتهی مهم دیگر این است که نمیتوان در حال حرکت سقف موستانگ را باز یا بسته کرد و البته بهدلیل بالاتر بودن صندلی در مقایسه با کامارو، در هنگام باز بودن سقف باید با موها خداحافظی کرد. برای توصیف کامارو و عملکرد باز و بسته سدن سقف آن، تمام مواردی را که در مورد موستانگ گفته شد معکوس کنید. سقف کامارو در حالت حرکت با سرعت پایین، بهصورت تمام برقی باز و بسته میشود، در هنگام باز بودن سقف، کاور فلزی روی آن قرار میگیرد نه پلاستیکی و به دلیل پایینتر بودن جایگاه نصب صندلی، افراد قد بلند هم موهای خود را حفظ خواهند کرد. جالب این است که سیستم صوتی کامارو در صورت باز بودن سقف، صدای بهتری دارد.
قابلیت رانندگی روزمره و کاربردی بودن؛ موستانگ ۷ روز هفته، کامارو آخر هفته
اصولاً بیشتر افراد خودروهای کروک را برای لذت راننده آخر هفته خریداری میکنند. موستانگ برای این افراد مناسب است و البته بهراحتی به عنوان یک خودروی روزمره کاربرد دارد. جایگاه بهتر و بالاتر صندلی در کنار دید بیشتر راننده، به موستانگ در ترافیکهای سنگین برتری میدهد. نقاط کور کمتر امکان رانندگی بی دردسر را در اختیار قرار میدهد. نکتهی مثبت دیگر موستانگ، صندوق عقب بزرگ آن است که حتی در صورت باز بودن سقف هم فضای زیادی از آن اشغال نمیشود و به راحتی بر کاربردی بودن این خودرو تأکید میکند. حجم صندوق عقب موستانگ و کامارو به ترتیب برابر با ۳۲۳ و ۲۰۷ لیتر است.
با اینکه در ابتدای مقاله در مورد ملاک قرار ندادن گیربکس صحبت شد؛ اما باید به عمکرد بهتر جعبهدندهی موستانگ در مصرف سوخت و آلایندگی کمتر توجه کرد. رانندگی با گیربکس اتوماتیک موستانگ در مقایسه با نوع دستی کامارو در ترافیک بسیار راحتتر و البته در مقایسه با مدلهای قدیمیتر موستانگ، کمخرجتر است. مصرف سوخت موستانگ و کامارو در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر، بزرگراه و ترکیبی به ترتیب ۱۵.۶، ۹.۸، ۱۳ و ۱۴.۷، ۹.۴ و ۱۲.۳ لیتر است. بزرگترین نقطه ضعف کامارو در بخش کاربردی بودن، دید کم راننده حتی در هنگام باز بودن سقف است. صندوق عقب کوچک، مصرف سوخت بالاتر (برخلاف اعداد رسمی اعلام شده) و پنجره عقب کوچک، همه رانندگی با کامارو در ترافیک را مشکل میسازند.
کامارو یک کروک مخصوص آخر هفته است، اما موستانگ را میتوان هر روز به جاده و شهر برد.
قیمت و آپشنها؛ عملکرد برابر موستانگ و کامارو
موستانگ بدون آپشن در نسخهی GT با قیمت پایه ۴۴ هزار و ۶۹۰ دلار فروخته میشود که در صورت سفارش برخی آپشنهای تقریباً ضروری، این رقم به ۵۸ هزار دلار میرسد. موستانگ GT با پکیج آشپن پرفورمنس و چند آپشن کابین، با قیمت ۵۰ هزار دلار قابل خرید است. در مقابل، نسخهی برابر موستانگ ۵۸ هزار دلاری، کاماروی ۵۴ هزار دلار قیمت دارد که بخشی از این اختلاف، متوجه گیربکس دستی است. میتوان با قیمت ۴۳ هزار و ۹۹۵ دلار تیپ 1SS کامارو با پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۶.۲ لیتری را خریداری کرد. اما بدون شک متقاضیان خودروهای کروک آمریکایی حداقل آپشن پکیج پرفورمنس و کابین را سفارش میدهند که در اینصورت، قیمت کامارو به ۵۰ هزار دلار میرسد. در حقیقت موستانگ GT گرانتر است اما در برابر کامارو، تجهیزات رفاهی بیشتری به همراه دارد.
کلام آخر
موستانگ GT و کامارو SS، دو خودروی کروک زیبا، پرقدرت، سریع و جذاب هستند که فاصلهی زیادی بین آنها دیده نمیشود. برای انتخاب خودروی بهتر، البته بدون در نظر گرفتن برند سازنده، فقط باید به یک نکته توجه داشت. فورد موستانگ GT کروک برای رانندگی روزمره طراحی شده است که آخر هفتهها میتوان با باز کردن سقف از سواری در فضای آزاد هم، اگرچه نه به اندازهی کامارو، لذت برد. در مقابل شورولت کامارو SS با تمرکز اصلی به رانندگی لذتبخش و بدون در نظر گرفتن کاربرد روزمره ساخته شده است.
در پایان این مطلب میتوانید مقایسهی ویدئویی موستانگ GT کروک ۲۰۱۸ و شورولت کامارو 2SS مدل ۲۰۱۸ را که توسط تیم تحریریهی وبسایت موتور وان انجام شده است، تماشا کنید.
توسعهدهندگانی که با مهارتهای توسعهی فناوری بلاک چین آشنایی دارند، در طی ماههای اخیر به بارزشترین کالای بازارهای آزادکاری (فریلنسری) تبدیل شدهاند. وبسایت آپورک یکی از بزرگترین مراکز پروژههای آزادکاری است. این سرویس بهتازگی آماری از مهارتهای پرتقاضا در پروژههای آزادکاری منتشر کرده که در این آمار، توسعهی بلاکچین رشدی نمایی داشته است. این آمار مربوط به سهماههی اول سال ۲۰۱۸ است که بلاکچین را در رتبهی اول نشان میدهد. در سهماههی قبلی، بلاکچین در رتبهی دوم و پس از رباتیک قرار داشت.
مقالههای مرتبط:
در گزارش آپورک آمده است:
بلاک چین فناوری مرموز این روزها است که روندی شبیه به فناوری ابری در میانههای دههی ۲۰۱۰ دارد. رشد تقاضا برای این فناوری برای سه دورهی سهماهه، ۲۰۰۰ درصد بوده است و آمار نهایی، خبر از رشد ۶ هزار درصدی در طول مدت یک سال دارد. این فناوری، بالاترین رشد را در میان پنج هزار مهارت مورد تقاضا در وبسایت داشته است.
آمار مؤسسهی دیگری با نام Burning Glass Technologies، تعداد ۵۷۴۳ موقعیت شغلی تماموقت برای مهارتهای بلاک چین را در ۱۲ ماه گذشته نشان میدهد. این آمار حاکی از رشد سالانهی ۳۲۰ درصدی است. آمار کلی تقاضا برای مهارتهای مربوط به کامپیوتر و ریاضیات نیز با رشدی ۱۷ درصدی در یک سال گذشته روبرو بوده است.
یکی از عوامل مهم رشد نمایی درخواست برای این مهارت، تصمیم شرکتهای بزرگ در راستای بهکارگیری بلاک چین در فرآیندها است. شرکتهایی همچون سامسونگ و آیبیام در حال حاضر از این فناوری استفاده میکنند و شرکتهایی مانند Salesforce نیز بهزودی محصولات خود در این زمینه را معرفی خواهند کرد.
در بخش دیگری از آمارهای منتشرشده، مهارت توسعهی ارزهای رمزنگاری شده از رتبهی سوم در سهماههی قبلی به رتبهای پایینتر از بیستم نزول کرده است. در این میان، با افزایش تقاضا برای مهندسان بلاکچین، حقوق درخواستی آنها نیز افزایش یافته و به میانگین ۲۵۰ دلار برای هر ساعت رسیده است. درآمد میانگین یک توسعهدهندهی تماموقت بلاکچین در آمریکا حدود ۱۴۰ هزار دلار در سال است. این افراد در مناطق پیشرفته مانند سیلیکون ولی تا ۱۶۰ هزار دلار در سال درآمد دارند و در مناطقی مانند نیویورک، درآمد آنها به ۱۵۰ هزار دلار میرسد. در مقابل یک توسعهدهندهی عمومی نرمافزار بهطور میانگین سالانه ۱۰۵ هزار دلار درآمد دارد.
مدیرعامل آپورک در بیانیهای ضمن انتشار این آمار میگوید: «هرچه مهارتها تخصصیتر میشوند، شرکتها دو راه بیشتر پیش رو ندارند. آنها میتوانند کارمندان فعلی را با مهارتهای جدید آشنا کنند و هزینهی آموزش بپردازند. راهکار دوم استخدامنیروهای آزادکار است که قطعا انعطاف بیشتری نسبت به یادگیری مهارتهای تخصصی از خود نشان میدهند. بسیاری از شرکتهای کنونی لیست فورچن ۵۰۰ از راهکار دوم استفاده میکنند. آمار نشان میدهد به خاطر دشواری استخدام نیروی جدید، همکاری با آزادکاران انعطافپذیر رو به افزایش است.»
در ادامهی آمارهای منتشرشده آمده که بیشترین تقاضا برای توسعهدهندگان بلاکچین در بخش فناوریهای فوق پیشرفته است.
بلاک چین به مهارت ساختارشکن تبدیل میشود
سرعت رشد بالا و کمبود نیروی تخصصی برای مهارت بلاکچین، آن را به فناوری ساختارشکنی تبدیل کرده است. مدیران استخدامی شرکتها باید تا زمانی که هنوز تغییرات اساسی در ساختارها ایجاد نشده، علاوه بر مطالعهی تأثیر این فناوری روی کسبوکارشان، منابع مناسب برای یافتن افراد حرفهای در این زمینه را نیز کشف کنند.
مقالهی مرتبط:
در حال حاضر بلاکچین اتصالی قوی با ارزهای رمزنگاری شده دارد و عموم شرکتهای متقاضی این مهارت، بانکها و مؤسسات مالی هستند. البته شرکتهای بزرگ دنیای فناوری مانند آیبیام نیز در حال تقویت تیمهای خود در این بخش هستند. تولید اپلیکیشنهای بلاک چین نیز از موضوعات پرطرفدار دیگر در این زمینه است. بههرحال روند کنونی نشان میدهد که دنیای کسبوکار در حال جدی گرفتن فناوری بلاکچین است.
نکتهی تأثیرگذار بعدی روی محبوبیت این مهارت، رشد سرسامآور ارزش ارزهای رمزنگاری شده و خصوصا بیتکوین است. ارزش این بازار در چند وقت اخیر به بیش از ۳۸۷ میلیارد دلار رسیده که سهم بیتکوین از این بازار، ۱۴۵ میلیارد دلار است. آمار نشان میدهد ارزش افزودهی بلاکچین برای کسبوکارها تا سال ۲۰۳۰ به ۳.۱ تریلیون دلار خواهد رسید که نشان از قابل اعتماد بودن این فناوری و آیندهی روشن آن دارد.
یکی دیگر از آمارهای منتشرشده در این زمینه، توسط شرکت SAP جمعآوری شده است و نشان میدهد که ۹۲ درصد از رهبران کسب و کار، بلاکچین را بهعنوان یک فرصت عالی میدانند و اهمیت موارد استفادهی آن را به ترتیب زیر تشخیص میدهند:
- زنجیرهی تأمین و اینترنت اشیاء – ٪۶۳
- قانونگذاری و تنظیم مقررات - ٪۱۹
- ارزهای رمزنگاری شده - ٪۸
- پایدارسازی فرایندها - ٪۳
تمایل مدیران کسبوکارها به این فناوری، انجمن جهانی اقتصاد را بر آن داشته است تا ابزاری برای تشخیص مفید بودن یا نبودن بلاکچین برای کسبوکار عرضه کند. بعلاوه گزارشهای آپ ورک نشان میدهد که با افزایش تمایل مدیران به حضور در این عرصه، تقاضای آنها برای افرادی با مهارت تشخیص فرصتهای بلاک چین نیز در حال افزایش است. کسبوکارها به دنبال کسب منفعت از سیستم کنترل اطلاعات توزیعشدهی بلاکچین هستند که نیاز آنها به مدیریت متمرکز را از بین خواهد برد.
ذوالفکر رمضان، مدیر فناوری تیم امنیتی RSA از زیرمجموعههای شرکت دل، میگوید شرکتهای بزرگ از طرفهای قرارداد خود در زمینهی فناوریهای IT انتظار دارند که از فناوری بلاکچین در بخشهای امنیتی سازمانشان استفاده کنند. آنها انتظار دارند که این فناوری، گزارشگیری از فرآیندهای انجامشده در سازمان را بهبود ببخشد و امنیت بیشتری نیز برای اطلاعات فراهم کند.
رمضان در مصاحبهای با Computerworld در این زمینه میگوید:
این موضوع در حال حاضر بسیار داغ است. اکنون درخواستهای متعددی از سمت شرکتهای بزرگ در این زمینه برای ما ارسال میشود. به تصور من، بخشی از این تقاضا به منظور عقب نماندن از مد روز است و شرکتها تمایل دارند که آخرین و بهترین فناوری عرضهشده را داشته باشند.
۲۰ مهارت برتر با رشد بالا در سهماههی اول سال ۲۰۱۸، رشد میانگین ۱۳۰ درصدی نسبت به سال گذشته داشتهاند. تقاضا برای ۱۰ مهارت اول نیز بهطور میانگین رشدی ۴۰۰ درصدی داشته است. لیست ۲۰ مهارت پرتقاضا در سهماههی اول سال ۲۰۱۸ عبارت است از:
- بلاکچین
- تنسور فلو
- سرویس آمازون DynamoDB
- صداگذاری
- تهیهی زیرنویس
- کارگردانی یا مدیریت هنری
- استراتژی محتوا
- پردازش بصری کامپیوتری
- سرویس مایکروسافت Power BI
- واقعیت افزوده
- توسعهی چتبات
- ریاکت نیتیو
- خرید و فروش محتوای رسانهای
- توسعهی زبان Go
- امنیت اطلاعات
- توسعهی اسکالا
- API اینستاگرام
- ادوب پریمیر
- یادگیری ماشین
- توسعهی انگولار JS
همانطور که گفته شد، بانکها و شرکتهای بزرگ دنیای فناوری در کنار سازمانهای ارائهدهندهی خدمات مالی، در حال سرمایهگذاری و برنامهریزی جدی برای استفاده از فناوری بلاکچین هستند. بهعنوان مثال بانکها به دنبال پیادهسازی سیستمی برای وصول تراکنشهای فرامرزی خود هستند. شرکت آیبیام با توسعهی سرویسهای متعدد مبتنی بر بلاکچین یکی از همکاران جدی بانکها است و قصد دارد سیستمی مبتنی بر این فناوری برای تبادل ارزها بهصورت بینالمللی توسعه دهد.
سال گذشته، شرکت آیبیام سیستم پرداختی با مشارکت یک شرکت پولینیزی طراحی کرد و یک شبکهی فینتک اوپن سورس را بر پایهی بلاکچین توسعه داد. این شبکهی صرافی از ۱۲ ارز رسمی پشتیبانی میکند و جزایر حاضر در اقیانوس آرام را بههمراه استرالیا، نیوزیلند و انگلستان تحت پوشش خود دارد.
مسترکارت نیز بهعنوان یکی از بزرگترین ارائهدهندگان خدمات پرداخت مالی، درحال توسعهی شبکهی بلاکچین خود است. این شبکه به شرکای بانکی مسترکارت امکان تبادل سریعتر پول میان کشورها میدهد. این شبکه با استفاده از سیستم قرارداد هوشمند، وظایف مدیریتی موجود برای تبادل پول را کاهش خواهد داد.
جیپی مورگان، بزرگترین بانک جهان، در اکتبر سال گذشته، برنامهی خود برای توسعهی سیستم بلاکچین پرداختهای بینالمللی را معرفی کرد. این بانک نیز ادعا میکند که شبکهی جدید با نام Interbank Information Network سرعت و امنیت بیشتری خواهد داشت و علاوه بر آن، هزینههای تراکنش نیز کاهش خواهند یافت.
تعریف ساده بلاک چین
بلاکچین در تعریف ساده یک دفتر کل غیر متمرکز است. این فناوری که عملکردی شبیه به مرکز داده دارد، بهجای استفاده از یک سرور مرکزی، از منابع غیر متمرکز برای نگهداری دادهها استفاده میکند. در این فناوری هر داده یا رکورد (نام رسمی بلوک) برچسبی بر حسب زمان خواهد داشت و با اتصال به رکورد قبلی، ماهیت غیرقابل تغییر پیدا خواهد کرد.
مقالههای مرتبط:
انواع ساختارهای بلاکچین، میتوانند به افراد تأییدشده یا هر فرد داوطلب، اجازهی ثبت رکوردها را بدهند. هر زنجیرهی بلاکچین تنها با اجماع اکثریت بخشهای حاضر به آن قابل تکمیل شدن است. بعلاوه وقتی دادهی جدید وارد زنجیره میشود، بههیچوجه قابل پاک کردن نیست. در تعریف کلی، بلاکچین آماری واقعی و تأییدشده را از تمامی تراکنشهای انجامشده در سیستم خواهد داشت.
مهارت در فناوری بلاکچین ابتدا تنها در بخش هوش مصنوعی و اتوماسیون مورد تقاضا بود. در حال حاضر این فناوری به بخشهای سنتیتر دنیای فناوری همچون توسعهی نرمافزار، آنالیزها و گزارشگیریهای مالی و مهندسی شبکه نفوذ پیدا کرده است.
چگونه توسعهدهندهی بلاک چین شویم
مت سیگلمن، مدیرعامل برنینگ گلس در مورد رشد شغلها میگوید:
در دنیای حاضر ما با پدیدهای به نام اقتصاد شغلهای چندمنظوره روبرو هستیم. این مفهوم بهمعنای آن است که شغلهای روبهرشد، شامل ترکیبی از انواع مهارتها هستند. اگر نگاهی به شغلهای با بیشترین رشد و ارزش برای شرکتها داشته باشید، با لیستی از حرفههای نیازمند مهارتهای ترکیبی مواجه میشوید.
در این میان بلاکچین، خصوصیات مشابهی با آنچه گفته شد دارد. این فناوری یک فناوری پایه است و اساس تراکنشها و ارتباطات ما را تغییر خواهد داد.
در حال حاضر دانشگاههای بزرگ جهان، دورههای آنلاینی برای تربیت توسعهدهندگان بلاک چین برگزار میکنند. دانشگاههایی همچون پرینستون، یو.سی برکلی و استنفورد این دورهها را برگزار میکنند. در این میان دانشگاه استنفورد از پلتفرم اختصاصی خود یعنی Coursara برای انتشار محتوای آموزشی استفاده میکند.
در مورد شرکتهای متقاضی این افراد، بسیاری از آنها به دنبال مهارتهای پایهای جاوا اسکریپت و پایتون هستند و برخی دیگر نیز روی مهارتهای رمزنگاری و یادگیری ماشین تمرکز دارند.
نکتهی قابل توجه اینکه اولین نشانهها از قدرت فناوری بلاکچین در زمینههای مالی (بیت کوین) مشاهده شدند؛ اما امروزه این فرآیند در بخشهای مختلفی اعم از ارائهی خدمات، حملونقل بینالمللی، سلامت، تأمین انرژی و حتی املاک و مستغلات نفوذ کرده است. این نفوذ از قراردادهای هوشمندی که تحت شرایط خاص اجرا میشوند تا کنترل امنیتی دسترسی به سیستمهای حساس شکل گرفته است.
بهعنوان مثالی از شرکتهای استفادهکننده از بلاکچین در صنایع دیگر میتوان ShelterZoom را نام برد که از این فناوری در خرید و فروش املاک استفاده میکند. آیبیام واتسون هلث نیز با همکاری سازمان غذا و داروی آمریکا، در حال توسعهی سیستمی برای نقل و انتقال اطلاعات بیماران است که بر پایهی بلاکچین عرضه خواهد شد. این سیستم تمامی اطلاعات فرد از دادههای الکترونیکی پزشکی، سوابق پزشکی و حتی دادههای گجتهای پوشیدنی را جمعآوری خواهد کرد. زنجیرههای تأمین گسترده مانند خردهفروشیها، خدمات مدیریتی و انبارداری نیز میتوانند از این فناوری استفاده کنند.
کریم لوخانی، استاد کسبوکار و مدیریت دانشکدهی کسبوکار هاروارد، تأثیر بلاکچین را مانند تأثیر اینترنت میداند. چرا که این فناوری، شبکهای باز و توزیعشده را ایجاد میکند که امکان اشتراک اطلاعات در محیطی امن را فراهم میکند. از نظر او این فناوری، امکان تبادلات سریع و امن مالی را فراهم میآورد و محیطی امن برای ذخیره، اشتراک و انجام تغییر روی اطلاعات ایجاد میکند.
تحقیق جدیدی که روی سیستم تأمین انرژی سرویس ابری مایکروسافت صورت گرفته است، از مصرف کارآمد انرژی و تولید کم کربن خبر میدهد. دیروز مایکروسافت در مطلبی در بلاگ خود، نتایج این تحقیقات را منتشر کرد که بر طبق آن، مایکروسافت کلاود در مقایسه با مراکز داده سنتی، ۹۳ درصد انرژی را بهینهتر مصرف میکند؛ همچنین تولید کربن نیز به مقدار ۹۸ درصد بهینهتر از رقبا تخمین زده شده است.
در سالهای اخیر، شرکتها و سازمانها اهمیت ویژهای برای نحوهی استفاده و مدیریت انرژی قائل شدهاند و اکنون در تلاش هستند اثرات گلخانهای کمتری بر محیط زیست بگذارند. شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک برای حصول اطمینان از این موضوع که انرژی تولیدی آنها خودبسنده و پایدار باشد، به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر روی آوردهاند.
بر اساس آمار و ارقامی که به واسطهی تحقیق فوق حاصل شده است، اگر تنها ۲۰ درصد از بازار داخلی ایالات متحده آمریکا به مایکروسافت کلاود مهاجرت کنند، انرژیای در مقیاس شهر سیاتل یا تورین صرفهجویی خواهد شد.
ما از این نتیجه هیجانزده هستیم؛ اما به این موضوع واقفیم که هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. در این گزارش ما تنها بازار داخلی را در نظر گرفتهایم. در حال حاضر در بسیاری از حوزهها، مزایای استفاده از سرویس ابری در مقابل پایگاههای داده داخلی حل شده است و امروزه شاهد پایگاههای دادهی داخلی کمتری نسبت به سال ۲۰۱۰ هستیم. با این وجود، رقم فوق در مقایسه با پیشبینی سیسکو مبنی بر اینکه سرویسهای ابری در عرض ۳ سال، ۹۵ درصد از ترافیک پایگاههای داده را تشکیل میدهند، فاصلهی زیادی دارد.
بر اساس آنچه که مایکروسافت بیان کرده است، این قضیه به همینجا ختم نخواهد شد و آنها همچنان سخت در تلاش هستند تا از آسیب نرساندنِ تجهیزات ابری به محیط زیست اطمینان حاصل کنند.
پلتفرم ابری جهانی که ما در حال ساختِ آن هستیم، بهعنوان بخشی از میراث پایدار مایکروسافت شناخته خواهد شد. این تعهد به مسئولیتپذیری است؛ از جمله ارائه پیشنهادات کارآمد و پایدار ابری به مشتریان ما که بهطور فزایندهای انتظار دارند به عملکرد زیستمحیطی ارائهدهندگان سرویسهای ابریشان اعتماد کنند. ما حقیقتاً این موضوع را بهعنوان فرصتی برای مایکروسافت میبینیم.
بر اساس اطلاعات ارائهشده، فیسبوک علاوه بر جمعآوری اطلاعات کاربران فیسبوک و کاربران سایه از طریق بستر شبکهی اجتماعی خود، کاربران اینترنت را با استفاده از ۸.۴ میلیون وبسایت در سطح اینترنت تعقیب میکند. جمعآوری اطلاعات فیسبوک حتی زمانی که کاربران از قابلیت Incognito استفاده میکنند نیز ادامه دارد. فیسبوک قادر است از وبسایتهایی که از کلید لایک فیسبوک برای به اشتراکگذاری مطلب در این شبکهی اجتماعی استفاده میکنند یا وبسایتهایی که ویژگی پیکسل را به کار میگیرند، اطلاعات کاربران را دریافت و آنها را ذخیره کند. پیکسل فیسبوک به قطعه کدی اطلاق میشود که با استفاده از آن میتوان نرخ انتقال کاربران از تبلیغات فیسبوک به وبسایت را مشاهده کرد. این قطعه کد توسط توسعهدهندگان و مالکان وبسایت در کد سورس وبسایت مورد نظر قرار داده میشود تا با استفاده از آن، آمار یا نرخ تبدیل کاربرانی که از طریق آگهیهای فیسبوک به وبسایت منتقل میشوند، مشخص شود.
ربکا استیمسون، مدیر سیاستهای عمومی فیسبوک، این اطلاعات را در خلال ارائهی توضیحات در جلسهی ۱۴ می پارلمان بریتانیا اعلام کرد. استیمسون به این نکته اشاره کرد که فیسبوک در فاصلهی ۹ آوریل تا ۱۶ آوریل سال جاری میلادی، اطلاعات کاربران و بازدیدکنندگان از ۸.۴ میلیون وبسایت را در سراسر اینترنت که از کلید لایک فیسبوک استفاده میکنند، جمعآوری کرده است. همچنین باید به استفاده از کلید اشتراکگذاری فیسبوک در ۹۳۱ هزار وبسایت در کنار اضافه شدن کد پیکسل فیسبوک به بیش از ۲.۲ میلیون وبسایت اشاره کرد. هنوز مشخص نیست چه تعداد وبسایت در اینترنت توسط فیسبوک زیر نظر قرار میگیرد و اطلاعات بازدید کاربران از این طریق جمعآوری میشود.
جمعآوری اطلاعات اینچنینی را باید کلید اصلی مدل کسبوکار فیسبوک بدانیم. اطلاعات ارائهشده نشان از این دارد که برخی وبسایتها حتی علاوه بر اعلام بازدید کاربران، اطلاعات بیشتری نیز در اختیار این شبکهی اجتماعی قرار میدهند. برای مثال باید به فروشگاهی اشاره کرد که حتی نوع کفش انتخابی توسط کاربر برای خرید را نیز در اختیار فیسبوک میگذارد.
باید به این نکته اشاره کنیم که فیسبوک تنها وبسایت و پلتفرمی نیست که از این ویژگی استفاده میکند. از دیگر سرویسهایی که چنین اطلاعاتی را ذخیره میکنند باید به گوگل، لینکدین، توییتر و برخی دیگر از وبسایتها و سرویسها اشاره کرد. برای مثال گوگل آنالیتیکس یکی از قویترین سرویسهایی است که غول جستجو از آن برای جمعآوری اطلاعات کاربران مختلف استفاده میکند. موضوعی که فیسبوک را از سایر شبکههای اجتماعی نظیر توییتر متمایز میکند، دامنهی گستردهای است که این شبکهی اجتماعی برای جمعآوری اطلاعات استفاده کرده و طیف گستردهی کاربران فعال ماهیانهی این سرویس است.
جین مانستر، کارشناس و تحلیلگر شرکت Loup Ventures، تابستان سال گذشته اعلام کرد که عینک اپل تا سال ۲۰۲۰ به بازار عرضه خواهد شد. مانستر برای مدت طولانی در بانک Piper Jaffray وظیفهی تحلیل شرکت اپل را بر عهده داشته است. او در جدیدترین اظهار نظر خود عنوان کرد که به احتمال زیاد، Apple Glasses در سال ۲۰۲۱ به بازار عرضه خواهد شد.
مانستر در ادامه میگوید پس از مذاکره با متخصصان واقعیت افزوده به این نتیجه رسیده است که محصولی مانند عینک اپل هنوز به چند سال تحقیق و توسعه نیاز دارد. این اظهار نظر، صحبتهای تیم کوک، مدیرعامل اپل را تأیید میکند. تیم کوک اکتبر سال گذشته اعلام کرد که فناوری عینکهای واقعیت افزوده هنوز به بلوغ کامل نرسیده است.
مانستر تاریخ حدودی عرضهی عینک اپل را دسامبر سال ۲۰۲۱ اعلام کرده و این در حالی است که او در اظهار نظر قبلی خود سپتامبر سال ۲۰۲۰ را بهعنوان تاریخ عرضه اعلام کرده بود. او پیشبینی میکند که اپل در سال اول عرضهی این گجتها، به رکورد فروش ۱۰ میلیون دستگاه برسد.
قیمت حدودی در نظر گرفتهشده برای عینک اپل، ۱۳۰۰ دلار عنوان شده و به همین خاطر مدیر اجرایی ونچر کپیتال معتقد است درآمد اپل از سال اول عرضهی عینکها به ۱۳ میلیارد دلار خواهد رسید. طبق پیشبینی او این رقم سه درصد از درآمد اپل در سال ۲۰۲۲ را تشکیل خواهد داد. او در ادامه پیشبینیهایی هم از جمع آمار فروش گجتهای دیگر اپل ارائه داد و رقم ۷۱ میلیارد دلار را برای عینک اپل، اپل واچ و ایرپاد پیشبینی کرد؛ رقمی که نسبت به فروش ۱۲ میلیارد دلاری سال جاری، رکوردی عالی محسوب میشود.
جین مانستر در بخشی از خبر منتشرشده گفته است:
ما اعتقاد داریم که واقعیت افزوده فرصتی واقعی است و اپل از آن سود خواهد برد. پیشبینی ما اجرای سه فاز عملیاتی جهت رسیدن به اهداف این شرکت در بازار واقعیت افزوده است. ابتدا در پاییز امسال دو یا سه آیفون دیگر با لنزهای حرفهای واقعیت افزوده مانند آیفون ۱۰ عرضه میشوند. سپس اپلیکیشنهای واقعیت افزوده در حوزهی بازی، تجارت الکترونیک و آموزش که به کمک ARKit توسعه پیدا میکنند، توسط توسعهدهندهها مورد استقبال قرار میگیرند. در نهایت عینک اپل در پایان سال ۲۰۲۱ عرضه خواهد شد.
گزارش مانستر نشان میدهد که حریم خصوصی، اولین مانع بر سر راه عینکهای واقعیت افزوده است. او به شکست عینکگوگل در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ اشاره میکند و معتقد است مردم در آن زمان، هنوز آمادگی استفاده از دوربین توسط دیگران را نداشتند.
اما با رجوع به گذشته و مشاهدهی تغییر رفتار مردم نسبت به گوشیهای دوربیندار، متوجه میشویم که این پدیدهی جدید از یک تهدید حریم خصوصی به نیازی اساسی تبدیل شده است. «با توجه به این حقیقت تاریخی زمانی را پیشبینی میکنیم که زندگی بدون پوشیدنیهای واقعیت افزوده غیرممکن خواهد بود و در آن زمان، اپل برای فروش گجتی در این حوزه با قدرت حاضر خواهد شد.»
.: Weblog Themes By Pichak :.