دانشمندان لایه ی فوق نازک و انعطافپذیری تولید کردهاند که قابلیت انتشار نور لیزر را دارد. آنها این ابزار را روی لنزهای چشمی امتحان کردند و نتیجهی این بررسی نشان داد که چنین لنزی میتواند اشعههای لیزری را از چشم افراد پرتاب کند.
البته قدرت پرتاب لیزری این لنز در حدی نیست که بتواند آسیبی به چشم برساند. از نظر پژوهشگران، این تکنولوژی میتواند در مواردی مانند برچسبهای امنیتی یا خوانش بارکدهای لیزری کاربرد داشته باشد. این فیلم نازک شامل غشایی انعطافپذیر، به ضخامت کمتر از یک هزارم میلیمتر است که بهآسانی میتواند روی اسکناسهای پلیمری یا سطح پلاستیکی نرم لنزهای چشمی چسبانده شود.
به این ترتیب، با قرار دادن یک شبکهی نانومقیاس داخل غشاهای پلیمری موجود روی بستر شیشهای، اشعهی لیزر شکل خواهد گرفت. این غشاها میتواند روی دیگر سطوح قرار بگیرند. در صورتی که این لنز با لیزر دیگری برانگیخته شود، طول موجی بین ۴۲۰ تا ۷۰۰ نانومتر از خود ساطع میکند. این مقدار طول موج، بسته به ساختار مادهی مورد مشاهده تعیین میشود و میتواند در مقدار مشخصی تنظیم شود. حتی میتوان این تشعشع نور را مانند سریهای صفر و یک موجود در بارکدها تنظیم کرد.
قدرت نور این لیزر بسیار ضعیف بوده و حدود یک نانووات است. این مقدار معادل یک میلیاردم وات است که حتی نمیتواند یک لامپ کمنور را هم روشن کند. با این حال، از نظر تیم پژوهشی، لیزر ساخته شده این قدرت را دارد که توسط یک اسکنر برداشت شود یا در خصوص برچسبهای امنیتی به کار رود. مالت گاتر، سرپرست ارشد این تیم پژوهشی میگوید:
تولید چنین لیزری با این طول موج در موارد دیگر بسیار مشکل است.
به علت شباهت ساختاری چشم گاو با چشم انسان، از این نوع لنز در چشم گاو استفاده شد؛ ضمن این که یکی از این غشاها به ناخن انگشت یکی از پژوهشگران چسبانده شد. هر دو غشا یک پرتوی لیزری تولید کردند و مهمتر از همه این که لیزر تعبیهشده روی لنز در محدودهی دید چشم بهصورت ثابت، باقی ماند. پژوهشگران در این مقاله عنوان کردند:
ما توانستیم لیزری فوق نازک بسازیم که در آن هیچگونه لایهی آلی بهکار نرفته است؛ ضمن این که، این نوع لیزر انعطافپذیری بسیار بالایی در خواص مکانیکی و طول موجی از خود نشان میدهد.این خواص فیزیکی، همراه با حد ضعیف تابش لیزری، قابلیتهای کاربردی منحصربهفردی ایجاد میکنند و این امکان را فراهم میکند تا بهعنوان برچسبهای امنیتی مورد استفاده قرار بگیرد و قابلیت اتصال روی مواردی مانند اسکناس، لنزهای تماسی و ناخن افراد را داشته باشد.
پژوهشگران اعلام کردهاند که بدون نیاز به تلاش و هزینهی زیاد، میتوان با سرعت بالایی به تولید انبوه این محصول جدید پرداخت.
شاید برای بسیاری از علاقهمندان دنیای خودرو، استفاده از واژهی «اسپایدر» در مدلهای کوپهی با قابلیت جمع شدن سقف عجیب باشد. اسپایدر در کنار کد خودرو مدلهای کوپهی کروک یا روباز برندهای مختلف خودروسازی مانند مکلارن،پورشه، آئودی، لامبورگینی و ... وجود دارد.
واژهی اسپایدر همچون بسیاری از اصطلاحات خودرویی، ریشه در دورههای پیش از وجود خودروهای احتراقی دارد. در اوایل صنعت خودروسازی که طرح شاسی و بدنهی مستقل مسطح بود، شرکتهایی مسئولیت ساخت شاسی را تقبل میکردند و شرکتهایی دیگر، با تخصص طراحی و ساخت بدنه؛ اصطلاحاً کوچبیلدینگ (Coachbuilding) انجام میدانند. در آن دوران، هر فرد میتوانست خودروی منحصربهفرد خودش را داشته باشد.
«کُوچ» به معنی «کالسکه و درشکه» است. شرکتهایی کوچبیلدینگ با الهام از هنر کالسکهسازی در سالهای قبل، هنر طراحی و ساخت بدنه را ادامه دادند. در عصرهای گذشته، چند نوع مختلف کالسکه تولید میشد که یکی از آنها، فائتون (با تلفظ انگلیسی فِیتون، Phaeton) نام داشت. فائتون به سدان دهه ۲۰۰۰ فولکس واگن اشاره ندارد، بلکه این واژه در اساطیر یونان، نام فرزند هلیوس (Helios)؛ ایزد و نماد خورشید بود. هلیوس برای اثبات خدای خورشید بودن، ارابهی خورشید را بهمدت یک روز به فائتون میدهد. فائتون پس از بهکنترل گرفتن این ارابه، جهان را تا نابودی پیش میبرد که سرانجام زئوس (Zeus)؛ خدای خدایان با یک صاعقه، هم ارابه و هم فائتون را از بین میبرد.
کالسکههای فائتون در چند نوع مانند فائتون نامهرسان یا فائتون اسپایدر بودند. در حالی که فائتون نامهرسان سنگین و محکم بود، نوع اسپایدر آن بسیار سبک، با چرخهای بزرگ، بدون سقف و جایگاه صندلی با ارتفاع بلند بود. بر اساس اطلاعات موجود در وبسایت کالسکهسازی هارتلند انگلیس که هنوز هم به ساخت کالسکههای اسبی میپردازد، طرح بدنهی کوچک و ساده مانورهای سریع را ممکن میکرد و البته بیشتر به ظاهر اسب تکیه میکرد تا ظاهر کالسکه. مخترع این نو کالسکه بهدلیل شباهت طرح بدنه و چرخهای چندپره به عنکبوت، نام اسپایدر (بهمعنی عنکبوت) را برای آن انتخاب کرد.
با رشد صنعت خودروسازی، بسیاری از سازندههای کالسکه به ساخت بدنههای خودرو روی آوردند. از آن دوران تا بهامروز، سبک کالسکههای فائتون اسپایدر به صنعت خودروسازی وارد و در قالب کوپههای اسپرت بدون سقف تولید شدند.
در حقیقت امروز وقتی یک خودروی دوسرنشینهی سبکوزن و با سقف روباز با قوای فنی پرقدرت و فرمانپذیری خوب تولید میشود، اسپایدر در کنار نام آن قرار میگیرد. البته هنوز دقیقاً مشخص نیست که چرا برخی مدلها با واژهی Spyder و برخی با نگارش Spider همراه میشوند. برای مثال فراری در گذشته از Spyder استفاده میکرد، اما محصولات مدرن این برند ایتالیایی Spider هستند. یا مثلاً مدلهای کروک پورشه Spyder و مکلارن Spider هستند.
جالب است بدانید، علاوه بر واژههای اسپایدر و فائتون، بسیاری از طرحهای بدنهی خودروهای امروزی، مانند کوپه، کابریوله، شوتینگ بریک و ولانته از مدلهای مختلف کالسکهها در قرنهای گذشته، الهام گرفته شدهاند.
سرطان، یک آنزیم طبیعی ضدپیری را برای جاودانه کردن خود، گروگان میگیرد و اکنون دانشمندان راهی برای مقابله با این روند پیدا کردهاند.
به نقل از گیزمگ، پیری و سرطان در سطح سلولی، دو روی یک سکه هستند. سرعت مکانیزمی که طول عمر سلول را محدود میکند، میتواند کاهش یابد؛ اما این کار میتواند آنها را سرطانی کند، زیرا بدون کنترل میشوند.
در حال حاضر، دانشمندان در موسسه فناوری لوزان سوییس (EPFL) روشی را برای دستکاری این مکانیزم پیدا کردهاند که به طور مؤثری جاودانگی سرطان را از بین میبرد و این امکان را فراهم میکند که به آرامی و به شکل طبیعی بمیرد.
هر بار که یک سلول تقسیم میشود، منجر به ایجاد نقشهها و طرحهایی در کروموزومها میشود، اما برخی از اطلاعات ژنتیکی با هر تقسیم، نابود میشود. برای محافظت از قطعههای مهم، سر کروموزومها با دنبالههای تکراری از DNA ، "آشغال" موسوم به "تلومر"(Telomere) پوشیده شده است.
در نهایت وقتی آنها از بین میروند، سلول آسیبپذیر میشود و ما نتیجه آن را به صورت چین و چروک، موهای خاکستری، کاهش متابولیسم و شانس بیشتر برای ابتلا به بیماری میبینیم.
بنابراین طول تلومر به طور غیر مستقیم با پیری ارتباط دارد.
اما ما یک محافظ در کنار خود داریم؛ "تلومراز"(Telomerase) آنزیمی است که به طور فعال برای مقابله با تخریب طبیعی تلومرها عمل میکند و به آنها برای تقسیم سلولی جان تازهای میدهد. متأسفانه تلاشهای این آنزیم در نهایت بیهوده است و پیری همواره پیروز میشود. با این حال، این آنزیم یک هدف کلیدی در تحقیقات ضد پیری است و دانشمندان در حال توسعه راههایی برای افزایش سطح آن هستند تا عملکرد آن را بیش از حد تحریک کنند.
اما "تلومراز" یک طرف تیره هم دارد. سرطان میتواند آن را برباید تا تومورها عملا جاودانه شوند. مسدود کردن این آنزیم به عنوان یکی از راههای مبارزه با سرطان مورد آزمایش قرار گرفته است، اما تا کنون موثر نبوده است.
مطالعه جدید "EPFL" نشان داده است که به جای دستکاری مستقیم "تلومراز"، تومورها میتوانند دوباره با هدف قرار دادن تلومرهایشان، فانی شوند.
محققان دو آنزیم آنتیاکسیدانی را که به نامهای "PRDX1" و "MTH1" شناخته میشوند، کشف کردند که به محافظت از تلومرها از آسیب اکسیداسیون کمک میکند.
این تیم متوجه شد که مسدود کردن این دو آنزیم نتیجه بهتری دارد و آسیبپذیر باقی گذاشتن تلومرهای تومور موثر واقع میشود.
اگرچه تلومراز همچنان در تلاش برای بازیابی و محافظت از آنها بود، اما تلاشش کافی نبود و سلولها به طور طبیعی جان خود را از دست دادند.
"خواکیم لینگنر"، سرپرست این مطالعه میگوید: ما به جای مهار خود آنزیم، زیرمجموعه آن را هدف قرار دادیم (انتهای کروموزوم) که آن را از طریق تلومراز غیر قابل تمدید میکند.
این تحقیق در مجله Genes & Development منتشر شده است.
چه توافقاتی میان دولت و تلگرام صورتگرفته که این پیامرسان توانست در مدت کوتاهی رقبای خود را کنار بزند و نخستین انتخاب مردم ایران شود؟ چه کسانی میخواستند تلگرام یکهتاز میدان ایران شود؟ در گزارش ذیل این سؤالات پاسخ داده میشود و اما صبوری لازم است. این گزارش یک غافلگیری هم برای شما دارد؛ جزییاتی از توافق دولت و تلگرام. با اینکه افکار عمومی تصور میکند ماجرای تلگرام از دیماه96 شروع شده است اما کمی جستوجو نشان میدهد که ماجرای تلگرام حداقل از سال 94 مورد سوالهایی در سطح حاکمیت بوده است.
پرده نخست:
مانعتراشی دولت برای بررسی وضعیت تلگرام
اوایل آبان94 بود که خبرهایی درباره تشکیل کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و بحث درباره تلگرام منتشر شد. قرار بود اعضای این کارگروه درباره فیلترینگ تلگرام به بحث بنشینند. دلیل این امر نیز وجود درخواست ایران از مدیر تلگرام برای مسدودسازی کانالهای غیراخلاقی بود که در این پیامرسان راهاندازی شده بود.
بااینحال این مساله به یک جنجال از سوی پاول دوروف تبدیل شد و وی مدعی شد «دولت ایران از تلگرام خواسته برای جاسوسی از کاربران ایرانی به آنها کمک کند. درخواستی که موافقت با آن ممکن نیست و به همین دلیل حکومت ایران برای چند ساعت شبکه تلگرام را مسدود کرد، گرچه به فاصله کوتاهی فیلترینگ آن رفع شد.» این ادعا درست نبود و آقای محمود واعظی، وزیر ارتباطات وقت درباره آن چنین توضیح داد: هفته گذشته برای 24ساعت، سه مسیر ارتباط اینترنتی ما قطع شده بود که باعث ایجاد اختلال در کل کشور شد و مسوولان تلگرام تصور کردند ایران اقدام به فیلتر تلگرام کرده است.
البته ما چندینبار با این شبکه مکاتبه داشتهایم که اگر میخواهند در ایران فعالیت کنند باید صفحات غیراخلاقی را مسدود کنند، در غیر این صورت هر تصمیمی را که مراجع ذیربط در این خصوص اتخاذ کنند اجرا خواهیم کرد. بنابراین درخواست ما از این شبکهها برای سالمسازی بوده و بههیچعنوان به معنای جاسوسی نیست.
با توجه به این مسائل قرار شد کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه برای بحث درباره فیلتر تلگرام در هفت آبان94 تشکیل جلسه دهند. جلسه مزبور در تاریخ مقرر تشکیل نشد و علت آنهم غیبت نمایندگان دولت در آن بود. غیبتی سؤالبرانگیز که حتی به رسانهها نیز کشید. آقای محمدعلی اسفنانی، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، درخصوص به حدنصاب نرسیدن اعضای کارگروه در جلسه بررسی وضعیت تلگرام و شایعه عدم شرکت هماهنگشده برخی از اعضا در این جلسه گفت: چند نفر از اعضا دچار مشکل شده بودند که البته هماهنگشده نبود و حتی یکی از دوستان دچار ناراحتی قلبی شده بود و به بیمارستان مراجعه کرده بود... اگر تحت هیچ شرایطی امکان کنترل آن فراهم نشود، کارگروه رأی بر فیلتر شدن آن خواهد داد.
عبدالصمد خرمآبادی، دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه هم درباره این جلسه گفت: جلسه کارگروه برگزار شد اما بهدلیل غیبت اعضا و به حدنصاب نرسیدن، تصمیمگیری در مورد مسدودسازی پیامرسان تلگرام به جلسات آینده موکول شد. البته اعضای دولت دراینباره سخنی نگفتند و دلیلی بر غیبت خود نیاوردند اما پیش از آن نیز حسن روحانی برای جلوگیری از تصمیمگیری شورایعالی فضای مجازی درباره فیلترینگ برخی شبکههای اجتماعی، از حضور در جلسهها خودداری کرده بود.
بیشتر بخوانید:چرا تلگرام بیش از دیگر پیامرسانها برای تروریستها و تبهکاران جذابیت دارد؟
جلسات بعدی کارگروه تشکیل شد و قرار شد اگر کانالهای مستهجن مسدود نشود تلگرام در ایران فیلتر شود اما قبلتر از آن توافقاتی دیگر شده بود. پیش از اینکه جلسهای درباره تلگرام تشکیل شود سایت گرداب دراینباره نوشته بود: «سوای از کاربرانی که به گوشهای از اقدامات مجرمانه آنها اشاره شد، تعدادی از سایتهای معاند نیز اقدام به راهاندازی کانال در تلگرام کردهاند؛ اقدامی که میتوان آن را در راستای پروژه نفوذ دشمن نیز ارزیابی کرد... استفاده از بستر تلگرام برای انتشار محتوای مجرمانه موجب نگرانی سایر کاربران شده است، چراکه با تداوم وضع موجود، احتمال آن وجود دارد که دود بیفرهنگی این عده، به چشم همه کاربران برود. بخشی از کاربران با درک این موضوع، در گروههای خود، مباحثی مانند راهاندازی کمپین درخواست از این سایتها برای خروج از تلگرام را مطرح میکنند.»
پرده دوم:
توافقاتی پشتپرده با تلگرام
6اردیبهشت97 بود که وزارت ارتباطات اعلام کرد مجوز استقرارCDN های تلگرام در ایران لغو شده است. آقای حسامالدین آشنا، مشاور رییسجمهوری در توییتر نوشت: «مجوز استقرار سرورهای شبکه توزیع محتوای پیامرسان تلگرام (CDN) در ایران لغو شده است و ترافیک این پیامرسان تنها از طریق ارتباطات بینالمللی کشور راهیابی خواهد شد. این تسهیلات حاصل یک توافق مشروط بود، حالا که مؤسس تلگرام به تعهداتش عمل نکرده است دلیلی برای ادامه آن باقی نمیماند.»
در ظاهر این یک اعلام برای لغو سرورهای توزیع محتوا در ایران بود اما فعالان فضای مجازی بهسرعت نکته این پیام را گرفتند. آشنا اعلام کرده مجوز استقرار سرورهای شبکه توزیع محتوای تلگرام در ایران بر اساس یک توافق مشروط با تلگرام بوده است. کدام توافق؟ کسی نمیدانست؛ چراکه بهمثابه دیگر قراردادهای محرمانه دولت، این نکته نیز شفاف نشده بود و حالا آشنا خواسته یا ناخواسته گاف بزرگ را داده بود. آشنا هرچند سعی کرد در توییتهای بعدی مساله را لاپوشانی کند اما افشای توافق دولت با تلگرام نکته اصلی بود که هیچگاه رها نشد و تبعات آن تاکنون ادامه دارد.
یک روز پس از اعلام حکم قضایی مسدودسازی تلگرام، وزیر ارتباط موافقت تلویحی خود را با این مسأله در توییتر اعلام کرد: دسترسی شهروندان به منابع اطلاعات، توقفناپذیر است؛ هرچند استفاده از یک نرمافزار متوقف شود. نرمافزارهای بدیل، شناسایی و جریان آزاد اطلاعات، مجدداً فعال و در گردش خواهد بود. این خاصیت و لازمه دسترسی آزاد به اطلاعات در عصر ارتباطات است .
با اینکه جهرمی سعی میکرد با اظهارنظرهای دیگری این مسأله را تلطیف کند و از کنار ماجرای توافق با تلگرام بگذرد اما هنوز این سؤال مطرح بود که ماجرای توافق دولت با تلگرام چیست؟ و چه عواملی پس پرده همکاری با تلگرام هستند؟ جوابی که هنوز پاسخی به آن ندادهاند.
پرده سوم:
جزئیات توافق دولت با تلگرام
اخیراً آقای میثم سیدصالحی، مدیر پیامرسان سروش اعلام کرد که دولت اگر همان حمایتی را که از تلگرام کرد از پیامرسانهای داخلی انجام دهد وضعیت آنها بهتر میشود.
پیش از آنهم آقای عزتالله ضرغامی از اعضای شورای عالی فضای مجازی گفته بود: رییسجمهوری علاقهمند است که با صدای بلند بگوید دولت مزاحم هیچ پیامرسان خارجی نیست. قبول!
ولی اگر آن جوان روسی به تعهدات خود در مقابل جمهوری اسلامی ایران عمل نکرد و عملاً مردم را تحقیر کرد و از دوپینگ فنی و سیاسی ما نهایت سوءاستفاده را کرد رییسجمهوری برای حفظ استقلال کشور میتواند سکوت کند؟
اگر #محرمانه_نداریم، بهتر است متن توافقات دولت با پیامرسان تلگرام برای اطلاع عموم منتشر شود.
برای درک بهتر این موضوع باید کمی به عقبتر برگردیم. در نیمه نخست سال94، پاول دوروف مدیر تلگرام در سفری پنهانی به تهران میآید و با دولتیها به مذاکره مینشیند.
توافقات انجام میشود و بنا بر ادعای دولتیها قرار میشود کانالهای مستهجن توسط تلگرام فیلتر شود. امری که ظاهراً انجام میشود اما دیماه96 که از راه رسید مدیر تلگرام راه و روش دیگری در پیش گرفت و تقاضاهای علنی دولت ایران را برای مسدودسازی کانالهای تروریستی بیجواب میگذارد امری که برای دولت گران آمد و دستور مسدودسازی آن را صادر کرد، بااینحال تلگرام مدتی بعد دوباره بهصورت عادی به فعالیت خود ادامه داد.
در ادامه پیگیریها برای اطلاع از جزئیات توافق دولت با مدیر تلگرام، خبرنگار «صبحنو» به جزئیات دقیق و جدیدی از این توافق و تفاهم دست پیدا کرده است: جزئیات این توافق به شرح ذیل است و اگر مدیر تلگرام آن را رعایت میکرد ظاهراً با مسدودسازی در ایران مواجه نمیشد:
1- تلگرام باید تضمین دهد اطلاعات کاربران ایرانی را به غیر که احتمالاً در اینجا شرکتها یا دولتهای غربی است ندهد.
2- تلگرام تضمین دهد مقررات ایران را در مسائل فرهنگی رعایت کند.
3- تلگرام تضمین دهد منافع اقتصادی حاصل از ایران را با دولت تقسیم کند.
4- تلگرام باید تعهد دهد که احکام دادگاههای ایران را به رسمیت میشناسد.
حال که رییسجمهوری در پیام خود درباره مسدودسازی تلگرام مدعی میشود محرمانه نداریم باید درباره این توافقات پاسخگو باشند که چه معاملاتی این وسط انجام شده است.
ظاهراً طی این سالها بازهم مدیران دولتی با دوروف مذاکراتی در کشورهای همسایه ایران داشتهاند که به نتیجه نرسیده است اما نکته جالب اینجاست که تلگرام هنوز در میان دولتیها خاطرخواه دارد.
در همین دوران مسدودسازی اگر بخواهید وارد تلگرام شوید پیامک امنیتی آن در سریعترین زمان ممکن با سرشناسه خود تلگرام به مخاطب ارسال میشود امری که هنوز یکی از مشکلات اصلی پیامرسانهای داخلی است.
شرکت سازنده گوشیهای هوشمند روسی، Caviar، برای آیفون ۱۰ قابی طراحی کرده که مجهز به باتری خورشیدی است و میتواند این گوشی را بهصورت مستقیم و با نور خورشید شارژ کند؛ البته این محصول تنها یک قاب نیست و برای اینکه بتواند گوشی را شارژ کند با آن در ارتباط خواهد بود. Caviar برای این گوشی هوشمند نام آیفون ۱۰ تسلا (Tesla iPhone X) را برگزیده است.
شرکت Caviar پیش از این نیز گوشی آیفون ۶ اس را با تصویری طلایی رنگ برجسته از ولادیمیر پوتین با قیمتی فوقالعاده بالا و طراحی منحصر به فرد به بازار عرضه کرده بود. این شرکت روسی به دلیل تولیدات متفاوت و البته گرانقیمت خود در بازار شناخته میشود و این بار آیفون ۱۰ تسلا را به بازار عرضه خواهد کرد. همانطور که گفته شد قاب این گوشی هوشمند، مجهز به پنل خورشیدی است و میتواند نور خورشید را دریافت کرده و تبدیل به جریان الکتریسیته کند. در نتیجه گوشی بهراحتی شارژ خواهد شد. جالب است بدانید قیمت این گوشی هوشمند ۴۵۹۰ دلار است!
جف بزوس مدیرعامل آمازون ماه گذشته در نامهی خود به سهامداران اعلام کرد که تعداد اعضای پرایم این شرکت (کاربرانی که با پرداخت حق اشتراک مخصوص، از مزایای ویژهای بهرهمند میشوند) به بیش از ۱۰۰ میلیون نفر رسیده است. البته این نامه حاوی جزئیات دیگری هم بود که توجه کمتری را به خود جلب کرد: یکی از برنامههای آمازون بانامCareer Choice که در سال ۲۰۱۲ راهاندازی شده، در حال حاضر بیش از ۱۶ هزار عضو دارد.
این برنامه به کارکنان ساعتی شرکت که حداقل یک سال سابقهدارند ۱۲ هزار دلار در سال کمکهزینهی تحصیلی پرداخت میکند تا در یکی از ۴۰ رشتهی پیشنهادی مدرک خود را دریافت کنند. جالب اینجا است که برخی از این رشتهها نظیر مکانیک هواپیما و پرستاری، هیچ ارتباطی با کار این شرکت ندارند. هدف از این برنامه، رجحان دادن به فردیت کارمندان، فرای کاری که انجام میدهند و افزایش رضایت شغلی اعضای تیمها است.
اما نکتهی اصلی این نیست که چه افرادی، چرا، چگونه و به چه میزان از برنامهی Career Choice منتفع میشوند. این جف بزوس است که با سیگنالی خیرهکننده، به ما اشاره میکند که آینده شرکت خود را کجا میبیند: همهجا.
مأموریت و پیام واقعی
نخستین نکتهی قابلتوجه این نامهی هفتصفحهای به سهامداران، این است که نیمی از آن به فلسفه بزوس اختصاصیافته و این بخش در ابتدای نامه آمده است. بزوس روی مسائلی فراتر از میزان رشد آمازون نسبت به سال گذشته متمرکزشده است. هنگامیکه او در مورد مشتریان صحبت میکند، آنها را افرادی «همیشه ناراضی» با «انتظاراتی که هرگز به ایستایی نمیرسند» میخواند. او از این ویژگیها شکایت نمیکند، بلکه آنها را ستایش میکند. او مینویسد:
نمیتوانیم به راهی که تا به امروز آمدهایم، قناعت کنیم. مردم با اشتیاق سیریناپذیری منتظر روزهای بهتر هستند. خدماتی که تا دیروز فوقالعاده به نظر میرسیدند، خیلی زود به سوژههایی عادی و پیشپاافتاده تبدیل میشوند.
در نگاه اول به نظر میرسد که بزوس به مشتریان اشاره میکند، اما او با این اظهارات دید جهانی خود را بازتاب میدهد. اقدامات آمازون در طول دو دههی گذشته، کاملاً رفتار مصرفکنندگان را پوشش داده است و بزوس معتقد است که این ذهنیت، در مورد کارمندان و کارگران نیز صادق است: نارضایتی شغلی و حرفهای، تمایل به یافتن راههای بهتر و بالاترین استانداردها برای کاری که انجام میدهند. برنامهی Career Choice تلاشی بیپایان برای خدمت به تقاضای بازار است، حتی اگر به معنی پرداخت کمکهزینهی تحصیلی کمندان و ارتقای مهارتهای آنها در رشتههایی باشد که نهایتاً به ترک شرکت آمازون منجر شود.
آمازون با اجرای این برنامه، نیروی کار ماهر و متخصصی را در حوزههایی پرورش میدهد که هنوز به آنها قدم نگذاشته، اما قصد دارد در آینده به آن زمینهها نیز وارد شود. شکی نیست که در آن زمان، کارمندان آمازون که به لطف این برنامههای حمایتی پیشرفت چشمگیری داشتهاند، ترجیح میدهند بازهم در کنار سازمان «مادر» خود باشند.
برنامههای درخشان
این اولین بار نیست که آمازون تفکر روبهجلوی خود را به مرحلهی اجرا درمیآورد. چند سال پیش هم این شرکتAmazon Go (نسخهی خردهفروشی مواد غذایی روزمره) را راهاندازی کرد که مشتریان میتوانستند پرداختهای خود را از طریق «حساب آمازون» خود انجام دهند. این سرویس خیلی زود با AmazonFresh، سرویس تحویل مواد غذایی تکمیل شد. بسیاری از کارشناسان این دو سرویس را اجزای بیاهمیتی در دنیای بزوس میدانستند. اما آمازون پس از تحقیقات و آزمایشهای هوشمندانه، مجموعهی هولفودز را خریداری کرد و به یکی از بزرگترین کسبوکارهای مواد غذایی تبدیل شد.
در سال ۲۰۱۳ نیز آمازون به یکی از سرویسهای شکستخوردهی پستی آمریکا پیشنهاد داد که با سیستم تحویل این شرکت همکاری کند. امروزه این سرویس ۴۰ درصد از فرایندهای حملونقل و تحویل این شرکت را پوشش میدهد. تصادفی نیست که آمازون پتنت پیکهای رباتیکی را ثبت میکند که درب خانهی مشتریان را باز میکنند و بستهها را داخل خانه به مشتریان تحویل میدهند.
و در آخرین مرحله، درحالیکه بسیاری از کارشناسان معتقدند آمازون برای ورود به برخی از صنایع نظیر داروسازی، با چالشهای بسیار زیادی مواجه خواهد بود، اما تاریخ فعالیتهای این شرکت به ما نشان میدهد که حتی کوچکترین حرکتهای آن را هم نباید دستکم بگیریم.
درواقع برنامههایی نظیر Career Choice نمودی از آیندهنگری و هوشمندی بزوس هستند. او به کارمندانش (مخصوصاً افرادی که از سطوح پایین دستمزد برخوردارند و توسط سایر شرکتها نادیده گرفته میشوند) فرصت میدهد در ۴۰ رشتهی مختلف تحصیل کنند و مهارتها و تخصص خود را بهبود دهند. مشخص است که بزوس برای آیندهی این شرکت، برنامههای جدیدی در ذهن دارد. تنوع و گسترهی فعالیت، معادل است با خلاقیت. آنچه بزوس «نارضایتی همیشگی مردم» مینامد، تعریف همهی بازارهای امروزی است و بزوس بهتر از هرکسی میداند که موفقیتآینده، مستلزم فرهنگی خلاق و ذهنیتی باز است.
نگران نباشید، شما بازمیگردید!
آمازون همیشه در مورد «زمان مناسب» فکر میکند. این شرکت پول زیادی را روی دورههای زمانی بسیار طولانی، که سودآوری و درآمدزایی بالایی ندارند، سرمایهگذاری میکند. اما این تاکتیک همیشگی، بخشی از استراتژی بازیهای بلندمدت بزوس است . به همین دلیل برنامهی Career Choice نیز با فلسفهی هوشمندانهی او کاملاً همخوانی دارد.
اگر فکر کنیم که این برنامه، بهنوعی یک در خروجی است، زود قضاوت کردهایم. کارمندانی را در نظر بگیرید که با کمک این برنامه، تحصیلات و مهارتهای خود را در رشتههای دیگری تکمیل میکنند و از آمازون به شرکت دیگری میروند که مرتبط با تخصصهای جدید آنها است. اما در آینده، زمانی که آمازون فعالیت خود را در این حوزهها آغاز کرد، از این کارمندان خلاق و متخصص نمیخواهد که به شرکت سابق خود برگردند. بلکه این کارمندان هستند که ترجیح میدهند به خانهی قبلی خود بازگردند، یعنی همانجایی که چرخهی ترقی خود را آغاز کردهاند.
نامهی بزوس به سهامداران، گویای این واقعیت است که او با پیشبینی فردایی بهتر، خدماتی فوقالعاده را به ضعیفترین و درعینحال خوش آتیهترین بخش نیروی کار ارائه میکند.
ژیاخینگ هاونگ (Jiaxing Huang) از دانشگاه نورثوسترن خود را برای آغاز دوبارهی پژوهش پیرامون نانولولههای کربنی آماده کرده است. وی تصمیم دارد هدف خود را با یک مادهی شیمیایی معمولی دنبال کند؛ مادهای که زمانی در ساخت شویندههای معمولی برای منازل بهکار میرفته است.
هاونگ با استفاده از حلالی ارزان، تولید انبوهشده و ساده بهنام کرزول، موفق به شناسایی روشی برای ساخت نانولولههای کربنی پخششده با غلظتهای بیسابقه و بدون نیاز به افزودنیها یا واکنشهای شیمیایی زیانآور شده است. هاونگ همچنین در یک تغییر متعجبکننده پی برد که تلغیط نانولولهها، باعث افزایش میزان تغییر ماهیت مواد از پاشیدگیهای رقیق به یک مایهی غلیظ و در ادامه هم تبدیل آنها به ژلهای آزاد و مستحکم و در نهایت بهوجود آمدن خمیرهای شکلپذیر با قابلیت شکلدهی و قالبپذیری میشود.
دستاوردهای این مطالعه چند روز پیش در ژورنال Proceedings of the National Academy of Sciencesمنتشر شد.
تصویر زیر، چهار حالت پودرهای نانولولههای کربن را در حلال کرزول (شکل a)، یک پخششدگی رقیق برای قالبریزی لایههای نازک (شکل b)، یک خمیر یا مایهی غلیظ برای رنگکاری، پرینت صفحهای یا ساخت ترکیب (شکل c)، یک ژل مستحکم و آزاد برای پرینت سهبعدی (شکل d) و در نهایت یک خمیر شکلپذیر با قابلیت تغییر شکل به حالتهای مورد نیاز (شکل e)
هاونگ که بهعنوان استاد علوم و مهندسی مواد در دانشگاه نورثوسترن فعالیت میکند، پیرامون این مقاله و کار خود چنین توضیح میدهد:
نانولولههای کربنی بهخاطر ویژگیهای استثنایی مکانیکی، گرمایی و الکتریکی خودشان توجه بسیاری را درزمینهی چند کاربرد گوناگون به خود جلب کردهاند. اما پس از دههها پژوهش و توسعه در این عرصه، هیجانات آن اندکی فروکش کرده است.
اما علت این بهتعبیر هاونگ فروکش هیجانات در چیست؟ فرایند تهیهی نانولولههای کربنی و سختیهای آن در بین دانشمندان زبانزد است. این دشواری وقتی کار به تولید در مقیاس انبوه یا مقادیر زیاد برسد، بیشتر هم میشود. اما نانوتیوبها چه وجه تمایزی دارند که ارزش این دشواری را داشته باشد؟ پاسخ را باید در مقاومت بسیار بالای آنها جستجو کنیم. سازههای سیمی و لولهشکلی با ضخامت حدودا یکهزارم تار موی انسان از این نانولولهها، دارای استحکامی بیشتر از فولاد است و گرما و الکتریسیته را هم بسیار بهتر از رسانایی همچون مس هدایت میکند. اما ایراد اساسی اینجاست که در تولید در سطح انبوه که معمولا بهشکل پودر صورت در میآید، لولهها پیچوتاب میخورند و بهصورت تودههایی گره میخورند. همین پیچیدگی بهعنوان یک مانع مهم در مسیر کاربردهای عملی و گستردهی نانوتیوبهای کربنی بهشمار میرود. هاونگ اظهار میکند:
پخش کردن یا بهتعبیری از هم متفرق ساختن این لولههای انباشتهشده کار دشواری است و از سویی اگر شما نتوانید این متفرقسازی را بهخوبی انجام دهید، توان ساخت نانولولههای باکیفیت در شکل لایههای نازک را هم نخواهید داشت؛ همان حالتی از نانولوهها که بسیاری کاربردهای اصلی به آن وابسته است.
پژوهشگران پیش از این برای رفع این مشکل، از افزودنیهایی برای پوشاندن نانولولهها استفاده میکردند. این مواد سطح نانولولهها را از نظر شیمیایی تغییر داده و در نتیجه آنها را از یکدیگر جدا میساختند. با اینکه چنین روشهایی تا حدودی هم جواب میداد، اما مواد باقیمانده از آنها باعث ایجاد تغییراتی در ساختار سطحی نانوتیوبهای کربنی میشد. تغییرات یادشده میتوانستند برخی از خواص ناب و مورد نیاز نانولولهها را از بین ببرند.
در طرف مقابل، هاونگ و گروهش دریافتند که کرزول، عملکردهای خاص سطح نانولولهها را تحلیل یا تضعیف نمیکند. از سویی هم مشخص شد که پژوهشگران میتوانند پس از جدا کردن تیوبهای درهمپیچیدهشده، مواد شیمیایی باقیمانده را بهراحتی و تنها با شستشو یا گرما دادن به لولهها تا مرحلهی تبخیر مواد شیمیایی از بین ببرند.
پس از گشایش روشی جدید برای ساخت نانولولههای کربنی در غلظتهای بیشتر و بیشتر، اکنون گروه هاونگ شکلهای جدیدی از این ماده را شناسایی کردهاند. این اشکال گوناگون میتوانند قالبریزی شوند، شکلدهی مجدد شوند یا اینکه بهعنوان جوهرهایی رسانا برای استفاده در صنعت پرینت سهبعدی بهکار برده شوند. کوین چیو، از دانشآموختگان آزمایشگاه هاونگ و نویسندهی نخست مقالهی پژوهشی مرتبط میگوید:
حالت خمیری نانولهها مسحورکننده است. آنها میتوانند بهطور دلخواه شکل داده شده و در ساختارهای مورد نظر، درست مانند خمیر بازی، قالب بگیرند.
هاونگ در انتهار اشاره میکند:
اساسا، این سیستم حلال جدید، باعث میشود تا نانوتیوبها هم رفتاری شبیه به پلیمرها داشته باشند. بسیار هیجانانگیز است که ببینیم حلالهای مبتنی بر کرزول میتوانند نانولولههای سخت (از نظر انجام فرایند روی آن) را بهصورت پلاستیکهای معمولی در میآورند.
کارشناسان هشدار میدهند مصرف قارچهای کوهستانی بدون آشنایی با گونههای آنها میتواند خطری جدی و مرگ بار را متوجه افراد کند.
قارچ یکی از خوراکیهای فوق العاده مقوی، با طعم لذیذ و دارای خاصیتهای درمانی برای بدن انسان است، اما این ماده خواکی دارای گونههای فراوان در طبیعت است و نا آشنایی با گونهها و مصرف برخی از قارچهای سمی میتواند سبب مسمومیت و مرگ افراد شود.
یکی از قارچهای وحشی بسیار سمی که در بازه زمانی کوتاهی سبب مرگ افراد میشود به نام (Amanita virosa) به دلیل خطرناک بودن، فرشته مرگ نام گذاری شده است.
تشخیص قارچ خوراکی و قارچ سمی کاری بسیار تخصصی است و تنها کارشناسان میتوانند قارچها را شناسایی کنند، همچنین درمواردی نیاز به نمونه برداری و بررسی عنصرهای تشکیل دهنده قارچ وجود دارد تا سالم یا سمی بودن آن مشخص شود.
در بسیاری از موارد افرادی که دچار مسمومیت با قارچ شده اند؛ از سمی بودن قارچ سمی اظهار بی اطلاعی کرده و با توجه به شکل ظاهری آن را مورد مصرف قرار دادند.
یکی از گروههای پرخطر که در معرض مسمومیت با قارچ کودکان هستند، زیرا تفاوت بین قارچهای مختلف رانمی دانند، به همین دلیل والدین باید در سفربه مناطق جنگلی و کوهستانی مراقبت دقیقی از کودکان به عمل آورند تا دچارمسمومیت غذایی با قارچ و برخی دیگر از مواد خوراکی وحشی نشوند.
برای شناسایی قارچ موارد مختلفی از جمله، شکل، رنگ، نوع کلاهک، منافذ زیر کلاهک، هاگ ها، رنگ اسپور، ظاهر ساقه، بخشی از قارچ که زیر زمین است، باید بررسی شود همچنین قسمت هایی که در زمان برش دادن کبود می شوند یا قارچ تکی و گروهی هم در گروه های قارچ های سمی هستند.
علامتهای مسمومیت با قارچ درافراد مختلف متفاوت است، دربرخی افراد مصرف قارچ وحشی سبب استفراغ، اسهال، کم آبی بدن، ناراحتی شدید معده، سردرد، فشارخون بالا، توهم و دربرخی کما و مرگ میشود.
گاهی اوقات قارچ سمی وحشی سبب آسیب به کبد میشود و افراد برای زنده ماندن نیاز به پیوند کبد دارند.
کارشناسان به افرادی که برای گردش یا کوهنوردی به دامان طبیعت و کوهستانها میروند توصیه میکنند هرگز برای تغذیه از قارچهای وحشی استفاده نکنند مگر اینکه کارشناسان گیاه شناسی همراهشان باشد.
قارچها با ظاهر زیبای خود میتوانند سبب تمایل افراد به مصرفشان شوند، برخی از قارچها هم با وجود آنکه شباهت زیادی به قارچهای مصرفی عادی افراد دارند، اما به دلیل تفاوتهای بسیار ریز که به وسیله کارشناس شناسایی میشوند خطری جدی برای سلامت هستند.
پختن یا سرخ کردن قارچ سمی سبب بی خطر شدن آن نمیشود، کما اینکه برخی افراد با استشمام بوی قارچ یا بخارناشی از پختن آن دچار مسمومیت میشوند.
حساسیت به قارچ حتی قارچهای غیر سمی نیز یکی از شایعترین آلرژیهای غذایی و تنفسی درافراد است و با برانگیختن واکنش سیستم ایمنی بدن، سبب حمله آلرژی و حتی شوک آنافلاکسی می شود.
درصورت مصرف اشتباهی قارچ سمی و بروز مسمومیت در سریعترین زمان ممکن فرد را به بیمارستان برسانید. مسیرهای تنفسی او را بازنگه دارید، درصورت امکان با رعایت موارد احتیاطی، چون استفاده از دستکش و ماسک، در کیسهای دربسته نمونهای از قارچ مصرفی را همراه با بیمار به بیمارستان ببرید تا آزمایش برای شناسایی نوع قارچ و تهیه پادزهر انجام شود.
مسمومیت با قارچ سمی با وجود هشدارهای فراوان از سوی متخصصان همه ساله سبب بیماری و مرگ هزاران نفر میشود.
منبع: poison
اختراع جدیدی که آیبیام به ثبت رسانده، نشان میدهد که این کمپانی در نظر دارد تا برای مدیریت ترافیک، سامانه هوشمندی را توسعه دهد که مبتنی بر دوربینها است. یک رایانه وضعیت ترافیک را تحت تظر گرفته و با توجه به وضعیت راههای مختلف منتهی به چهارراه بهترین الگو برای وضعیت چراغهای راهنمایی را تعیین میکند.
چرا این موضوع مهم است؟ تاکنون پیش آمده مدت طولانی پشت چراغ قرمز توقف کرده باشید در حالی که هیج خودرو دیگری وجود ندارد؟ استیو هابسون یکی از مخترعین ارشد آیبیام در پاسخ به این سوال که چرا یک سامانه غیرهوشمند برای این کار نساختهاید گفته است:
من میگویم اکثر افرادی که از خیابانهای کنترلشده با استفاده از سیگنالهای از راه دور عبور میکنند - رانندگان، پیادهها، دوچرخه سواران، و یا هر چیز دیگری- موافقند که یک انسان ناظر به وضعیت ترافیک میتواند این کار را بهتر انجام دهد.
یک انسان میتواند اطلاعات بسیار زیادی را از محیط دریافت و براساس موارد پارامترهای مختلف در مورد وضعیت چراغها و زمانبندی آنها تصمیم گیری میکند.
- یک گروه از کودکان زیر باران در یک سمت خیابان منتظر سبز شدن چراغ برای عبور از خیابان هستند
- در یک سمت خیابان تعداد زیادی خودرو وجود دارد در حالی که بخشهای دیگر خلوت هستند
- یک عابر پیاده به کندی در حال عبور از خیابان است (شاید یک فرد مسن)
- در بخشی از چهارراه به علت مشکلی که پیش آمده ترافیک ایجاد شده باشد
- یک خودرو پشت چراغ قرمز مانده در حالی که هیچ خودرو دیگری وجود ندارد
توسعه پروتکل برای چنین محیط پیچیدهای حداقل در بیان بسیار دشوار است، به خصوص زمانی که بخواهیم هر تقاطع را با توجه به ویژگیهای منحصربهفردش مدیریت کنیم. این درحالیست که درک این اطلاعات متنوع برای انسان کاری آسان به حساب میآید و همین نکته هوش مصنوعی را به عنوان یک راهکار مفید مطرح میکند.
قطعا همه ما منتظر روزی که چراغهای راهنمایی با چنین روشی مدیریت شوند هستیم، شاید به این ترتیب اندکی از ترافیک شهرها کاسته شود. البته یک رایانه هرگز نخواهد توانست اینگونه ترافیک را هدایت کند.
آمریکاییها به صورت روزانه یک میلیارد دلار را به صورت آنلاین خرج میکنند. به گفته وزارت بازرگانی این کشور، این رقم در پنج سال گذشته تقریبا دوبرابر شده است و در پنج سال آینده احتمالا دوباره دو برابر خواهد شد؛ زیرا خردهفروشی سنتی همچنان در اینترنت پابرجا است. با این وجود، شاید عجیب باشد که زیرساختهای مالی فضای وب همچنان کند و قدیمی هستند. چندین سال است که رشد انفجاری تجارتهای الکترونیک از تکنولوژی سبقت گرفته است. شرکتهایی که میخواهند فروشگاه آنلاین، پردازشگر پرداخت یا دروازهی پرداخت بانکی خود را راهاندازی کنند، مجبور به مراجعه به بانک هستند. فرآیندی که وقت عدهی زیادی را هفتهها درگیر میکند و هزینههایی برای آنها به همراه دارد. در این میان، بیشتر نرمافزارهای مربوط به تراکنشهای مالی مربوط به دهههای گذشته هستند و تعداد معدودی که جدیدتر محسوب میشوند توسط بانکها، شرکتهای کارتهای اعتباری و واسطههای مالی نوشته شدهاند که هیچکدام آنها کدنویسی قابل قبولی از خود ارایه ندادهاند.
در سال ۲۰۱۰، پاتریک و جان کالیسون که دو برادر ساکن روستایی ایرلندی بودند، برای رفع این مشکل دست به کار شدند. شرکت آنها استرایپ (Stripe Inc) نام دارد و کار آنها ارتباط دادن وبسایتها و اپلیکیشنها به کارتهای اعتباری و سیستمهای بانکی بود. خدماتی که توانست در سیلیکون ولی غوغا به پا کند. بنگاههایی مانند لیفت Lyft،فیسبوک، دردش DoorDash و هزاران نمونهی دیگر از خدمات مالی این شرکت برای اپراتورهای خود استفاده کردند.
در حال حاضر شرکت استرایپ سالانه دهها میلیارد دلار تراکنش مالی اینترنتی را اداره کرده و درآمد خود را از طریق کارمزد اندک این تراکنشها تامین میکند. میتوان گفت که نیمی از آمریکاییهایی که در سال گذشته خرید آنلاین داشتهاند، ناخودآگاه از خدمات استرایپ استفاده کردهاند. این شرکت ارزشی معادل ۹.۲ میلیارد دلار دارد که این مقدار چندین برابر بیشتر از شرکتهای رقیب برآورد شده است. ضمن این که پاتریک ۲۸ ساله و برادر ۲۶ سالهاش جان به عنوان جوانترین میلیاردهای دنیا معرفی شدهاند.
هر چند که دنیای عملیات مالی، یک میدان جنگ بیرحم است. استارتاپهای بیشمار، بانکهای بزرگ و شرکتهای مطرحی مانند گوگل و اپل در تلاش هستند تا هزینهی این کارمزدها را به سمت سیستمهای خود سرازیر کنند. در این رقابت، تحلیلگران کاردان علاوه بر حاشیه سود این صنعت به ارزیابی عملکرد شرکت استرایپ پرداختهاند. برندن میلر، تحلیلگر موسسهی تحقیقاتی فارستر میگوید:
استرایپ با وجود هزاران کارمند و مشتریان زیادش در سر تا سر جهان، نسبت به سایر رقیبانش ارزش بیشتری را از آن خود کرده است.
از طرفی، در طول چند هفتهی گذشته، استرایپ بخش بزرگی از تراکنشهای مالی آمازون را هم بر عهده گرفته است. وجود لوگوی آمازون در وبسایت این شرکت این همکاری را علنی کرده است. استرایپ فراتر از ارایهی خدمات پرداختی وارد میدان شد. این شرکت برنامهای نوشت که به شرکتها کمک کند تا در برنامههای مالی خود حقوق کارمندان خود را بپردازند و موارد تقلبی را تشخیص دهند. برنامهای که میتواند بخشی از یک چشمانداز بلندپروازانه برای فعالیتهای ۲۰ سال آینده ی تجارت الکرونیک باشد و ایدههای زیادی را به خود جذب کند. پاتریک میگوید:
فکر میکنیم تلاش دو نفرهی ما در یک گاراژ توانست همان تاثیر فعالیت ۱۰۰,۰۰۰ نفر در یک شرکت بزرگ را داشته باشد.
پاتریک در سن ۱۶ سالگی توانست در تیتر روزنامهها با عنوان «باهوشترین موقرمز ایرلندی» شناخته شود و برندهی جایزه دانشمند جوان در زمینهی برنامهنویسی و هوش مصنوعی شود. در سال ۲۰۰۶، پاتریک وارد دانشگاه MIT شد و جان هم پس از او در هاروارد ادامهی تحصیل داد. دو برادر در اوقات فراغت خود به توسعه ی برنامههای آیفون مشغول بودند. اولین اقدام پرهیاهوی آن ها ایجاد نسخهی آفلاین ویکیپدیا بود که به قیمت ۸ دلار عرضه میشد.
برادران کالیسون در اواخر سال ۲۰۰۹ دانشگاههای خود را رها کردند و قدم در راه ایدهای گذاشتند که نتیجهاش استرایپ شد. آنها دفتری در پالو آلتو تاسیس کردند که روبروی شرکت معروف پی پال قرار داشت.
در سال ۲۰۱۱ شرکت آنها راهاندازی شد و جان به عنوان مدیر و پاتریک به عنوان مدیر اجرایی شروع به کار کرد. آنها به مدت ۲ سال درگیر بررسی و محک زدن خدمات خود بودند و سعی داشتند که بین بانکها، شرکتهای کارتهای اعتباری و مشتریان ارتباط غیرحضوری برقرار کنند؛ به این ترتیب، استارتاپ نوپا توانست با استفاده از یک برنامهی هفت خطی در سایت خود، مدیریت پرداختها را بر عهده بگیرد. استرایپ تنها به مدیریت سیستمهای پرداختی اکتفا نکرد. بلکه برای تایید اهمیت پروژهی خود دست به دامن توسعهدهندگان شد. به این ترتیب استرایپ در مدت شش ماه توانست برای رانندگان شرکت تاکسیرانی لیفت یک پلتفرم حسابرسی راهاندازی کند که در آن پرداختهای مالی میلیونها مشتری را مدیریت کند.
اگرچه استارتاپهای زیادی استرایپ را تحسین میکردند، اما هنوز استرایپ نتوانسته بود نظر سرمایهگذاران بالقوه را به خود جلب کند. برای آنها قابل قبول نبود که چطور دو مهندس جوان توانستهاند ساختار مالی دنیای اینترنت را تغییر دهند؟ مگر تا به حال اسم پیپال را نشنیده بودند؟ آنها متوجه شدند که فناوری آنقدر هم که تصور میکردند، سریع پیشرفت نکرده است.
امروز، استرایپ موتور مالی بیش از ۱۰۰,۰۰۰ تجارت است. این استارتاپ، اطلاعات کلیدی مالی مانند شماره کارت اعتباری را ذخیره کرده و معاملات جعلی را کنترل میکند. ضمن این که از خدمات جدید پرداختهای مالی مانند اپل پی Apple Pay پشتیبانی میکند. کارمزد خدمات استرایپ معادل ۲.۹ درصد به ازای هر خرید انجام گرفته در کارتهای اعتباری است که با افزایش حجم خرید این رقم کاهش پیدا میکند. استرایپ، رقم تراکنشهای مالی خود را افشا نکرده است؛ با این حال، تحلیلگران این مقدار را ۵۰ میلیارد دلار در سال تخمین زدهاند که درآمدی ۱.۵ میلیارد دلاری به همراه دارد. سود این شرکت حاصل از باقی ماندهی هزینهی خدمات بانکی است که از مشتریان دریافت میشود. به طور کلی بانکها میتوانند تا ۲.۵ درصد حق ارایهی خدمات از مشتریان خود بگیرند، اما پاتریک بدون هیچ توضیح شفافی میگوید که حاشیه سود استرایپ خیلی بیشتر از رقمی است که مردم حدس میزنند. استرایپ همچنان در نظر دارد که استارتاپها را به سمت خود جذب کند.
در سال ۲۰۱۶، استرایپ به مجاورت ورزشگاه AT&T در سانفرانسیسکو نقل مکان کرد. مستاجر سابق این ساختمان، شرکت دراپباکس بود که خدمات اشتراکگذاری فایل را ارایه میداد. سه سال پیش، استرایپ فقط ۸۰ کارمند داشت. در حال حاضر این رقم به ۷۵۰ نفر کارمند رسیده است. استرایپ از هوش مصنوعی برای تحلیل پرداختهای مالی در شبکهی خود استفاده کرده و به دنبال آن فعالیتهای مشکوک را شناسایی میکند.
.: Weblog Themes By Pichak :.