بهجز زندگی در یک کلبه جنگلی دورافتاده بدون دسترسی به تلفن همراه، اینترنت و کارت اعتباری، هیچ راه دیگری برای در امان ماندن از مزاحمتهای گاهوبیگاه بازاریابها، دولتها یا مجرمان وجود ندارد؛ کسانی که بیوقفه در تلاش هستند تا اطلاعات شخصی قابل شناسایی (PII) شهروندان را جمعآوری و تحلیل کنند و در نهایت مرزهای حریم خصوصی آنها را در هم بشکنند.
البته روشهایی هم وجود دارد که میتوان به کمک آنها میزان نشت اطلاعات شخصی را کمتر کرد. برای مثال، شما میتوانید از فیسبوک بخواهید تاریخچه وبگردیتان را حذف کند؛ یا شاید روزی بتوانید به این شبکه اجتماعی حق عضویت پرداخت کنید تا دیگر شما را رهگیری نکند. اما ادامه شرایط کنونی به زمان، تغییر رفتار و محافظهکاری بسیار بیشتری نیاز دارد که اکثر ما طاقتش را نداریم و بهطور کامل هم نمیتوانند اثرگذار باشند.
عابران لندنی در حال عبور از مقابل مقر سابق کمبریج آنالیتیکا هستند؛ شرکت تحلیل دادهای که هفته گذشته پس از روزها کشمکش در مورد نقش آن در سوء استفاده از دادههای شخصی ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک به کار خود پایان داد
این روزها در نحوه جمعآوری و توزیع دادههایی که با اطلاعات شخصی ما سر و کار دارند، تغییرات بسیار زیادی رخ داده است و کسانی که میخواهند به اطلاعاتی در مورد ما دسترسی پیدا کنند، نیازی به پاییدن مستقیم ما ندارند. آنها میتوانند دادههای ما را از دوستان، تماسها یا حتی افرادی که نمیشناسیم، گردآوری کنند. پیش از این، حفاظت از حریم خصوصی به معنی حفاظت از خودمان و دستگاهمان بود؛ اما امروزه اوضاع تغییر کرده و عنان کنترل اطلاعات شخصی از دستانمان خارج شده است؛ اطلاعاتی که در کتابچه آدرس دوستانمان ذخیره یا در روابط خانوادگی و شبکههای اجتماعی پنهان شده است.
همانطور که در بحث امنیت سایبری تعریف شده است، حفاظت از مهمترین اطلاعات شخصی افراد به محافظت از ضعیفترین پیوندها در سامانههایی که در آنها حضور داریم، وابسته است.
پائول فرانسیس، پژوهشگر مؤسسهی مکس پلانک برای سامانههای نرمافزاری (MPI SWS) از آلمان، میگوید:
حریم خصوصی واقعی یا ناشناسی (Anonymity) اگر هم پیش از این وجود داشته، دیگر مرده است. ما صرفاً میتوانیم امیدوار باشیم که گامبهگام در محافظت از حریم خصوصی خود پیشرفت کنیم.
این گامها ممکن است توسط شرکتهایی برداشته شود که کاملا دور از انتظار ما است. شرکتهایی نظیر فیسبوک و گوگل که در حال حاضر بهشدت در تقلا هستند تا اطلاعات شخصی ما را جمعآوری و منتشر کنند، احتمال دارد روزی متولی حفظ دادههای شخصی ما خواهند بود یا اینکه توسط سایر شرکتهای رقیب از میدان به در خواهند شد.
چرا دادههای ما در معرض خطر است؟
یویس الکساندر دی مونتجویه، رئیس گروه تحقیقاتی حریم خصوصی رایانشی در امپریال کالج لندن، میگوید:
رسوایی اخیر کمبریج آنالیتیکا که در آن دانلود یک اپلیکیشن توسط ۲۷۰ هزار نفر به افشای دادههای خصوصی ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک منجر شد، اولین نمونه در مقیاس وسیع از اهمیت محافظت ازحریم خصوصی گروهی است.
مطابق با یکی از فرضیههای گروه پژوهشی پروفسور منتجویه، اگر تنها یک درصد از تلفنهای همراه در لندن مورد حمله بدافزارها قرار بگیرند، مهاجمان قادر خواهند بود موقعیت مکانی بیش از نیمی از شهروندان لندن را رهگیری کنند.
آسیبپذیری ما در برابر چنین حملاتی با یک پدیده دیگر نیز ترکیب شده است. این پدیده توضیح میدهد که اگر شناسایی افراد با دسترسی به مقدار بسیار اندکی از اطلاعات آنها امکانپذیر باشد، پس ارائهی هر داده انبوهی که در آن هویت تکتک افراد ناشناس باقی بماند، غیر ممکن است.
فیسبوک، گوگل و دیگر بازیگران حوزه فناوری تبلیغات هوشمند میگویند برای حفظ ناشناسی دادهها از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. آنها برای این ناشناسسازی از ترفندهای ریاضی و محاسباتی استفاده میکنند که به آنها اجازه میدهد از دادههای کاربران استفاده تجاری کنند، بدون اینکه نیاز باشد هویت واقعی آنها را لو بدهند.
اما پرفسور مونتجویه میگوید با این وجود، باز هم محققانی که به حوضچههای دادههای ناشناسسازی شده دسترسی داشتهاند، توانستهاند روشی برای شناسایی هویت تکتک افراد آن پیدا کنند.
دکتر فرانسیس شرکتی به نام Aircloak تاسیس کرده است تا نرمافزار ویژهای برای محافظت از دادهها توسعه بدهد. دیفیکس (Diffix) اسم این نرمافزار است که میان یک پایگاه داده و مالکان آن قرار میگیرد و به آنها اجازه میدهد درخواستهای خاص خود را برای استخراج داده، بدون نیاز به افشای کل پایگاه داده به آن بفرستند. مطابق اظهارات دکتر فرانسیس و سباستین پروبست اید، مدیر فنی ارشد Aircloak، این نرمافزار به سازمانهایی مثل بانکها اجازه میدهد که خود از دادههای کاربرانشان محافظت کنند و بتوانند با مصوبهی جدید اتحادیه اروپا برای حفاظت از حریم خصوصی موسوم به قانون حفاظت عمومی داده (GDPR) هماهنگ شوند.
اما حتی چنین نرمافزار ویژهای هم نمیتواند به شرکتهای تبلیغات آنلاین کمک کند تا بهطور کامل، خواستههای قانون جدید اتحادیه اروپا را برآورده کنند. دکتر فرانسیس میگوید:
پیشتر، تلاش تیم Aircloak برای ناشناسسازی تبلیغات هدفمند ناکام ماند؛ چرا که در فضای چنین تبلیغاتی، تعداد زیادی تراکنش رخ میدهد که میتوانند یک فرد را شناسایی و هویت او را برملا کنند.
برای مثال، یک شرکت تبلیغات دارویی میتواند تحت شرایط خاصی، هویت افرادی را که روی یک تبلیغ کلیک میکنند شناسایی کند و بهطور بالقوه اطلاعات بهدستآمده را در یک زنجیره بسته از اطلاعات شخصی به اشتراک بگذارد.
آیا غولهای فناوری میتوانند در قامت یک ناجی ظاهر شوند؟
اگر فناوری نمیتواند از اطلاعات شخصی در برابر دستبرد غولهای فناوری محافظت کند، شاید یک راهکار بهظاهر متناقضِ جمعآوری تمام اطلاعات شخصی در دست یک نهاد مرکزی باشد تا بتواند به مدیریت آنها بپردازد.
این نهاد مرکزی میتواند یک دولت باشد. برای مثال، دولت استونی یک شناسه فراگیر امن رمزگذاریشده ایجاد کرده است که میتوان هر نوع اطلاعات شخصی را از سوابق مالیاتی و بانکی گرفته تا دادههای سلامتی به آن ضمیمه کرد. درنتیجه، شهروندان استونی میتوانند در عرض کمتر از پنج دقیقه فرمهای مالیاتی خود را بهصورت الکترونیکی پر کنند و به نسخهای دیجیتال از تمام سوابق درمانی خود دسترسی داشته باشند. علاوه بر استونیاییها، ساکنان دیگر کشورها هم میتوانند شهروند الکترونیکی استونی شوند و از بسیاری از حقوق و مزایای آنلاین اعطاشده به شهروندان استونی استفاده کنند.
علاوه بر دولتها، اختیارات و قدرت این نهاد مرکزی میتواند به شرکتهای بزرگ فناوری از قبیل فیسبوک، گوگل، اپل یاآمازون تفویض شود.
ممکن است دادن اطلاعات بیشتری از کاربران به شرکتهایی نظیر فیسبوک و گوگل با محافظت از این اطلاعات جور درنیاید؛ اما این دو شرکت در حال حاضر از زیرساختهای لازم برای قبول این مسئولیت بزرگ برخوردار هستند. برای مثال، سامانههای هویتسنجی این شرکتها به ما این امکان را میدهد که با حساب کاربریمان در فیسبوک، گوگل یا آمازون در دیگر وبسایتها یا اپلیکیشنها ثبت نام کنیم.
این میتواند فرصتی کمنظیر برای اپل، آمازون یا دیگر شرکتها برای تبدیل شدن به متولی و نگهبان اطلاعات شخصی باشد. ایدهی یک مخزن و انباره مرکزی (چیزی شبیه به یک فروشگاه اطلاعات شخصی) که بازاریابها باید برای دسترسی به آن اقدام به اخذ مجوزهای لازم بکنند، پیشتر نیز مطرح شده بود؛ اما این دست پروژهها هیچوقت جنبه عملیاتی به خود نگرفتند؛ چرا که هنوز جمعآوری اطلاعات شخصی ما و استفاده از آنها کاملا قانونی و البته پرمنفعت است.
اتحادیه اروپا با وضع قانون GDPR فرصت بیبدیلی برای تعریف و خلق چنین سرویسهایی در اختیار کسبوکارها گذاشته است و اگر در ایالات متحده نیز قوانین بالادستی پیشنهادی حریم خصوصی بتوانند از حمایتهای قانونی لازم برخوردار شوند، شرایط ایدهآل فراهم خواهد شد. از طرف دیگر، میتوان مردم را متقاعد کرد که ذهنیت کاملا منفی خود را نسبت به استفاده از دادههای شخصی تغییر بدهند. رهگیری تمام رفتار کاربران در اینترنت به هیچ وجه پذیرفتهشده نیست؛ اما استفاده از برخی از دادهها یک بازی دو سر برد برای کاربران و شرکتها است؛ از این رو با تغییر ذهنیت مردم میتوان امیدوار بود که برای محصولات مرتبط با محافظت از حریم خصوصی و سرویسهایی از این دست، نوعی تقاضا در بازار شکل بگیرد.
ایوان بلس، فاشکنندهی نامدار عرصهی فناوری، در صفحهی توییتر خود، سه تصویر مطبوعاتی از پرچمدار مورد انتظاراچتیسی موسوم به HTC U12+ را در کنار مشخصات فنی کامل این محصول فاش کرد. با توجه به این تصاویر به نظر میرسد که محصول جدید تایوانیها در سه رنگ روانهی بازار خواهد شد. تصاویر یادشده، مهر تأییدی بر گمانهزنیهای منتشرشده دربارهی تجهیز اچتیسی یو ۱۲ پلاس به دوربین دوگانه هستند، با توجه به این تصاویر بهنظر میرسد که تایوانیها به استفاده از بریدگی در نمایشگر محصول آتی خود نیز تمایلی ندارند؛ اچتیسی یو ۱۲ پلاس به نمایشگری کشیده با حاشیههای باریک در لبهی بالا و پایین مجهز شده است.
ایوان بلس در توییت دیگر خود، لیستی از مشخصات فنی کامل HTC U12+ را نیز منتشر کرده است که به موجب آن اکنون از مشخصات سختافزار این گوشی در کنار ویژگیهای کلیدی آن اطلاع داریم. پرچمدار آتی اچتیسی از نمایشگر ۶ اینچی Super LCD 6 با رزولوشن +QHD یا ۲۸۸۰ × ۱۴۴۰ پیکسل در کنار پشتیبانی از فضای رنگی DCI-P3 و HDR10 بهره میبرد. توان پردازشی اچتیسی یو ۱۲ پلاس توسط اسنپدراگون ۸۴۵ تأمین میشود و این پردازنده را ۶ گیگابایت رم در کنار ۶۴ یا ۱۲۸ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی همراهی میکند، منبع انرژی این محصول نیز باتری ۳۵۰۰ میلیآمپرساعتی آن است.
دوربین اصلی اچتیسی یو ۱۲ پلاس از سنسور ۱۲ مگاپیکسلی اولتراپیکسل با لنز واید F/1.75 در کنار سنسور ۱۶ مگاپیکسلی با لنز تلهفوتو F/2.6 و توانایی زوم اپتیکال ۱.۸۵ تا ۲ برابری بهره میبرد، ضمن اینکه هر دو ماژول از لرزشگیر اپتیکال تصویر در کنار UltraSpeed Autofocus 2 استفاده میکنند که در حقیقت ترکیب فوکوس خودکار تشخیص فاز و لیزری است. دوربین سلفی نیز از سنسور ۸ مگاپیکسلی با لنز واید F/2.0 استفاده میکند.
اچتیسی یو ۱۲ پلاس به لطف پردازندهی قدرتمند خود توانایی فیلمبرداری 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه و اسلوموشن فول اچدی با نرخ ۲۴۰ فریمبرثانیه را دارد، ضمن اینکه به کمک آرایهی ۴ میکروفونی خود میتواند صدا را با کیفیت بالای ۹۶ کیلوهرتزی و ۲۴ بیتی ضبط کند. از جملهی دیگر ویژگیهای اچ تی سی یو 12 پلاس میتوان به پورت USB-C 3.1 نسل یک با پشتیبانی از دیسپلیپورت، موشن لانچ، دستورهای صوتی هموارهفعال، کلیدهای حساس به فشار جدید و قابلیت بهبودیافتهی اچتیسی اج سنس ۲ اشاره کرد.
با فاششدن کامل مشخصات فنی اچتیسی یو ۱۲ پلاس، بعید بهنظر میرسد که تایوانیها بتوانند در رویداد روز دوم خرداد (۲۳ می) شگفتیساز شوند، در هر صورت زمانی طولانی را در انتظار آشکارشدن حقیقت نخواهیم بود. نظر شما دربارهی پرچمدار آتی اچتیسی چیست؟ آیا انتظارات شما از این برند نامآشنای تایوانی را برآورده میکند؟ نظر خود را با ما و سایر کاربران عزیز زومیت به اشتراک بگذارید.
اچپی بهتازگی محصولات جدیدی از جمله لپتاپ Envy x360، تبلت هیبریدی Elite x2 و لپتاپ تجاری الیتبوک ۱۰۵۰ را معرفی کرد. اما تمرکز این شرکت تنها روی تبلتها و لپتاپها نیست و سعی میکند سری محصولات جانبی خود را نیز بهروز کند که در همین راستا، از سری جدید نمایشگرهای قابل حمل خود نیز رونمایی کرده است. نسل جدید EliteDisplay S14 اولین نمایشگر ۱۴ اینچی قابل حمل دنیا است که از پورت USB-C بهره میبرد و اولین محصول پرتابل اچپی با رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل نیز به شمار میرود. کاربران میتوانند با اتصال این نمایشگر به لپتاپ یاتبلت خود، فضای نمایش بیشتری در اختیار داشته باشند و بهآسانی آن را جابهجا کنند.
الیتدیسپلی S14 از یک کاور سراسری همانند تبلت بهره میگیرد که در هنگام استفاده میتواند با جمع شدن، نقش یک پایه را برای دستگاه داشته باشد و در هنگام جابهجایی از صفحه نمایش دستگاه محافظت کند. اچپی سعی کرده است شکل و شمایل این دستگاه را با لپتاپها و تبلتهای خود هماهنگ کند و تنها رنگ مشکی را برای بدنه و کاور آن در نظر گرفته است که لوگوی براق این شرکت در پشت محصول دیده میشود. پورت USB-C تنها درگاهی است که روی این نمایشگر دیده میشود و وظیفه انتقال اطلاعات و تأمین انرژی را بهصورت همزمان بر عهده دارد. به همین دلیل در هنگام استفاده از نمایشگر، عمر باتری لپتاپ یا تبلت کاهش خواهد یافت. اچپی ادعا دارد که محصول جدیدش بهصورت متوسط ۵ وات انرژی مصرف میکند و این مقدار در بیشترین حالت به ۱۵ وات خواهد رسید.
سایر مشخصات نمایشگر جدید اچپی شامل پنل ۱۴ اینچی با نسبت تصویر ۱۶ به ۹ و وزن حدودا ۱ کیلوگرمی بدون پایه میشود. سازنده ادعا دارد که وزن دستگاه ۱۲ درصد و ضخامت آن ۴۶ درصد نسبت به نسل قبلی کاهش یافته است. در مقایسه با سری S140u شاهد حاشیههای بسیار کمتر نیز هستیم. پنل دستگاه از نوع IPS LED با زاویه دید ۱۷۸ درجه است و از رزولوشن فولاچدی به همراه نرخ فریم ۶۰ هرتز و زمان پاسخگویی ۵ میلیثانیه بهره میبرد. حداکثر مقدار روشنایی نمایشگر ۲۲۰ نیت و نسبت کنتراست استاتیک آن ۷۰۰ به ۱ است. کاربران میتوانند مقدار روشنایی، اشباع رنگ، کنتراست و سایر ویژگیهای محصول را از طریق کلیدهای تعبیهشده روی دستگاه برای دسترسی به منو و گزینههای لمسی نمایشگر تغییر دهند. کلید کنترل ورودی و خاموش کردن دستگاه نیز روی بدنه وجود دارد. اطلاعاتی در مورد محدوده رنگ پشتیبانیشده توسط سازنده منتشر نشده است. قیمت S14 از ۲۱۹ دلار شروع خواهد شد و از ماه آینده میلادی در دسترس خریداران قرار خواهد گرفت.
اچپی EliteDisplay S14 | 3HX46AA |
---|---|
نوع پنل | ۱۴ اینچی IPS |
رزولوشن | فول اچدی ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل |
زمان پاسخگویی | ۵ میلی ثانیه |
روشنایی | ۲۲۰ نیت |
کنتراست | ۷۰۰:۱ |
زاویه دید | ۱۷۸ درجه عمودی و افقی |
تعداد رنگها | ۱۶.۷ میلیون |
پشتیبانی از گاموت رنگی | مشخص نیست |
ورودیها | ۱ عدد USB نوع C |
پایه | همراه با دستگاه / کاور |
خروجی صدا | ندارد |
یکی از جذابترین موارد صنعت خودروسازی، رقابت برندهای بزرگ با تولید مدلهای مختلف است که سرانجام آن به نفع مشتریان خواهد بود. معمولاً در تبلیغات، هر شرکت بهصورت نامحسوس برتریهای محصول خود را در برابر محصول شرکت رقیب نشان میدهد. امروزه این مورد در بیشتر ویدئوهای تبلیغاتی وجود دارد؛ اما فورد بهصورت کاملاً واضح از مردم میخواهد که مدل اسپرت موستانگ (با تلفظ انگلیسی ماستنگ) را خریداری کنند و دوج چلنجر (داج) یاشورولت کامارو را کنار بگذارند. در واقع تیم تبلیغاتی فورد سیاست محافظهکارانه را کنار میگذارد و کاملاً بیپرده محصول خود را تبلیغ میکند.
ویدئوی تبلیغاتی فورد موستانگ با این جمله آغاز میشود:
قصد خرید شورولت کامارو دارید؟ قبل از آن موستانگ جدید را در نظر بگیرید.
این ویدئو با نشان دادن ویژگیهای جدید موستانگ و گجتهای مدرن شامل پنج حالت رانندگی مختلف، صداهای متفاوت اگزوز در حالتهای مختلف رانندگی، پنل فرمان دیجیتال مجهز به نمایشگر ۱۲ اینچی و البته پیشرانهی تحسینشدهی ۸ سیلندر V شکل، خرید پرفروشترین خودروی اسپرت دنیا در طول ۵۰ سال گذشته را توصیه میکند.
شاید از نظر برخی افراد این شیوهی تبلیغ، تشویق مستقیم به نظر بیاید؛ ولی باید گفت که فورد در سادهترین حالت و بدون بازی با کلمات، موستانگ پرطرفدار را تبلیغ میکند. همین ویدئوی تبلیغاتی، با محوریت خرید موستانگ بهجای دوج چلنجر هم منتشر شده است.
مقالهی مرتبط:
این شیوهی تبلیغ در عین جذاب و سرگرمکننده بودن، ویژگیهای جالب محصول را بهدرستی معرفی میکند. به یاد داشته باشیم که در این فیلم کوتاه، از نقاط ضعف محصول رقیب چیزی گفته نمیشود و تمرکز اصلی معرفی نقاط قوت محصول فورد است. باید دید آیا تیم تبلیغاتی شورولت و دوج ویدئوی تبلیغاتی جذابتری در پاسخ به مدیران فورد منتشر خواهند کرد یا نه. آنها میتوانند به قدرت بیشتر در پیشرانه یا بسیاری دیگر برترهای کامارو ZL1 و چلنجر دیمون، در مقایسه با قویترین نسخههای موستانگ اشاره کنند.
ویدئوی تبلیغاتی جدید فورد موستانگ در ادامه قابل مشاهده است.
سونی سه مدل دوربین فیلمبرداری جدید ارائه کرده است که جزئیات 4K را با رنگها و محدودهی دینامیکی وسیع (HDR) ارائه میدهند. این شرکت دوربینهای XDCAM PXW-Z280، PXW-Z190 و FS5 II را طی مراسمی در نمایشگاه National Association of Broadcasters 2018 معرفی کرد. سونی همچنین ادعا میکند دوربین PXW-Z280 که بالاترین مدل در این میان محسوب میشود، اولین دوربین فیلمبرداری 4K با سه تراشهی نیم اینچی است.
دوربین سونی PXW-Z280 از سه حسگر نیم اینچی COMS استفاده میکند. این سه حسگر با هم کار میکنند تا حساسیت نور دوربین را بالا ببرند که موجب ارتقاء رنگ فیلمهای ضبطشده خواهد شد. این دوربین فیلمبرداری میتواند با کیفیت 4K در۵۰ یا ۶۰ فریم بر ثانیه ۱۰ بیتی ۴:۲:۲ ضبط کند. این حسگر سهگانه با لنز زوم 17X همگام شده است.
برای بهبود قابلیتهای پخش، سونی فناوری مشابه XDCAM Air را با کیفیت خدمترسانی و لینک دوگانه (Dual Link) برای استفاده از دو شبکهی تلفن همراه یکپارچه کرده و انتقال داده برای ضبط زنده نیز از طریق وایفای یا اترنت امکانپذیر است.
دوربین سونی PXW-Z190 علاوه بر یکپارچه کردن سه حسگر، از حسگرهای کوچکتر نوع ۱/۳ استفاده میکند که سبب به حداقل رساندن قیمت نهایی میشود. این محصول از لنز زوم اپتیکال ۲۵ برابر نیز بهره میبرد. Z190 همانند Z280، قابلیت ضبط 4K در ۵۰ یا ۶۰ فریم بر ثانیه و ضبط ۱۰ بیتی ۴:۲:۲ دارد. سازگاری با فناوری اختصاصی سونی با نام Sony’s Instant HDR اجازه درجهبندی سریعتر رنگ را به این دوربین خواهد داد. این دوربین فیلمبرداری از XDCAM Air نیز استفاده میکند؛ اما برای استفاده از سرویس کلود نیاز به خرید مجوز مربوطه است.
هر دو مدل PXW از یک فناوری پیشرفتهی تشخیص چهره اتوماتیک استفاده میکند. سونی ادعا میکند افزودن فناوری Face Only AF امکان تمرکز روی یک فرد خاص را حتی در میان یک گروه فراهم میکند. هر دو مدل از یک فیلتر تراکم خنثی الکترونیکی که در درون آنها تعبیه شده است استفاده میکنند؛ این فناوری به فیلمبرداران اجازه میدهد کنترل بیشتری روی نوردهی و عمق میدان در زمان فیلمبرداری داشته باشند.
دوربینهای جدید PXW در کنار نسخهی دوم سونی Super 35mm FS5 قرار میگیرند. دوربین FS5 II تصاویر سینمایی 4K با رزولوشن (۲۱۶۰×۴۰۹۵) و HDR ضبط میکند. این دوربین حتی قادر است با این رزولوشن تا ۱۲۰ فریم بر ثانیه نیز فیلمبرداری کند؛ البته فیلمبرداری با این رزولوشن و نرخ فریم تنها برای ۴ ثانیه امکانپذیر است. فرمت تصویری خام یا RAW نیز در این دوربین گنجانده شده است. سونی همچنین ادعا میکند دوربینهای نسل دوم در مقایسه با نسل قبل تونر تصفیهشدهتری برای هایلایتهای بهتر و تُن رنگ پوست ارائه میدهند.
همانند مدلهای قبلی، FS5 II یک دوربین فیلمبرداری E-mount با قابلیت تعویض لنز و یک فریم ماژولار است که به دوربین اجازه میدهد با پهپادها نیز سازگاری داشته باشد.
این سه دوربین جدید در لیستی طولانی از ابزار پخش قرار میگیرند که شامل یک واحد کنترل دوربین جدید به نامHDCU-3100 و یک سویچر تولید محتوای زنده به نام XVS-9000 هستند.
دوربین FS5 II اولین محصول سونی در این بین خواهد بود که در ماه ژوئن سال جاری با بر چسب قیمت ۴۷۵۰ دلار برای بدنهی تنها یا ۵۲۵۰ دلار همراه با لنز وارد بازار خواهد شد. مدلهای PXW-Z280 به دنبال آن در ماه ژوئن با قیمت ۶۹۵۰ دلار و PXW-Z190 در ماه سپتامبر احتمالا با قیمتی پایینتر از ۴۰۰۰ دلار به بازار عرضه خواهند شد.
بدن ما از خود اسید سولفوریک ترشح نمیکند. در عین حال، ما نیز خانهمان را بر پشت خود حمل نمیکنیم؛ اما شباهتهای بسیار زیادی، بیش از آنچه تصور شود، با یک حلزون دریایی داریم. بهخصوص وقتی پای مغز در میان باشد.
حلزونهای دریایی، حدود ۲۰ هزار نورون دارند. این مقدار در مقایسه با صد میلیارد نورونی که انسان دارد، رقم ناچیزی است. اما دانشمندان، از مدتها قبل بررسی حلزونهای دریایی را آغاز کردهاند و اکنون به اطلاعات زیادی دربارهی سازوکار یادگیری آنان دست یافتهاند. به جز فرآیند زنده ماندن که برای جانداران دریایی پیچیدگی کمتری نسبت به پستاندارن دارد، تعداد زیادی از سازوکارهای طبیعی میان پستانداران و موجودات دریایی یکسان است. بنابراین حلزونهای دریایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نورونهای این موجودات هم پیامهای عصبی را همانند سیستم عصبی بدن ما انتقال میدهند.
پژوهشگران UCLA دست به کار چشمگیری زدند و موفق شدند تا خاطرهی اتفاقاتی را که باعث شوکهشدن یک حلزون دریایی شده بود، به حلزونهای دریایی دیگر انتقال دهند. این پژوهش میتواند راهگشای مسیری مهم باشد و روزی منجر به این شود که بشر با استفاده از روشهای مشابه، این کار را روی خود انجام دهد و این فوقالعاده است.
در این مطالعه، که نتایج آن در نشریه eNeuro منتشر شد؛ گروهی از حلزونها تحت آموزش قرار گرفتند، تا به شوکهایی که به دُم آنها بهعنوان یک محرک وارد میشد، پاسخ دهند. (در این آزمایش، آسیبی به حلزون وارد نمیشود و شوک واردشده، تنها بدین شکل است که محرکهای دفاعی حلزون تحریک میشود تا حیوان یک حرکت چرخشی انجام دهد؛ مانند زمانی که وقتی شما متوجه داغ بودن جسمی میشوید، دستتان را از روی آن برمیدارید). در ابتدا حلزونها تنها چندثانیه میچرخیدند؛ اما با تکرار مکرر آزمایش و شوک دادنهای متوالی، پژوهشگران توانستند به حلزونها آموزش دهند تا در حدود ۵۰ ثانیه بچرخند.
مقالههای مرتبط:
تیم پژوهشی در ادامه مقداری ریبونوکلئیک اسید(RNA) از بافت عصبی، شکم فوقانی حلزونهای آموزشدیده خارج کرد و به گردن حلزونهای آموزشندیده تزریق کرد تا وارد گردش خون آنان بشود. آنها سپس آزمایش را دوباره تکرار کردند. حلزونهایی که به آنها RNA تزریق نشدهبود، پس از وارد شدن شوک، همانند واکنش عادی دیگر حلزونها تنها چند ثانیه چرخیدند. اما واکنش حلزونهایی که مورد تزریق RNA قرار گرفتهبودند، کاملا متفاوت بود! آنان در حدود ۴۰ ثانیه به دور خود چرخیدند. درواقع آنها یادشان مانده بود که در پاسخ به این محرک باید چنین واکنشی بدهند؛ در حالی که هیچگاه قبلا آن را تجربه نکرده بودند. پژوهشگران همچنین آزمایشهای مشابهی را روی نورون حلزون در ظرف کشت میکروب (petri dish) انجام دادند.
این موضوع مسئلهی مهمی است، چرا که کمک به روشنتر شدن پاسخ یکی از طولانیترین بحثهای علمی جهان میکند؛ عدهای از پژوهشگران بر این باورند که خاطرات در سیناپسها (فضای بین سلولهای عصبی) ذخیره میشوند؛ اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که خاطرات در هستهی نورونها ذخیره میشوند. دیوید گلانزمن؛ نگارندهی این پژوهش در مصاحبهای با BBC گفتهاست:
اگر خاطرات در سیناپسها ذخیره میشدند، در آن صورت امکان نداشت که آزمایش ما عملی شود و درست کار کند!
برای درمان بیماریهایی که مرتبط با خاطرات فرد هستند، در ابتدا باید متوجه شویم، که مغز چگونه خاطرات را ذخیره میکند. تیم UCLA معتقد است، که پژوهش آنان شاید بتواند روزی در آینده (همانطور که در مقالهی پژوهشی نیز ذکر شدهاست) ما را قادر به تغییر، بهبود یا از بینبردن خاطرات کند. این پژوهش میتواند منجر به ایجاد روشهای درمانی جدیدی برای افرادی که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر قرار دارند (به این شکل که خاطرات از دست رفته را بازگردانند) شده یا منجر به معالجههای نوینی برای کسانی شود که از بیماری PTSD (اختلال استرسی پس از ضایعه روانی) رنج میبرند.
بیایید واقعبین باشیم و از رویاپردازی فاصله بگیریم؛ اینها تنها حلزون هستند. این یافتهها یاری چندانی برای پی بردن به جایی که در آن خاطرات ذخیره میشود، نمیکنند و این بحث مناقشهبرانگیز ادامه دارد. همچنین عملی شدن این آزمایش بدین معنا نیست، که بشریت قطعا میتواند خاطراتش را تغییر یا ترمیم دهد.
اما گونههای متفاوتی از RNA وجود دارد و تیم گلانزمن در اندیشهی آن است که با انجام پژوهشهای متعدد، گونهای را که بیشترین تاثیر را بر روی حافظه داخلی میگذارد، شناسایی کند. بنابراین، ما هنوز فاصله زیادی داریم، تا با تزریق مقداری RNA به گردن خود، تبدیل به یک کاراتهکار با کمربند مشکی بشویم، یا تنها با دانلودکردن آموزش حرکات موزون از مغزمان، مشغول به انجام دادن آن شویم. اما میتوان گفت، که به رسیدن به این آرزو، یک قدم نزدیکتر شدهایم و قدردان حلزونهای دریایی فروتن، که اکثرا شوکزدهاند، هستیم.
وقتی با فایل اکسپلورر ویندوز ۱۰ دنبال فایلهای خود در فولدرهای مختلف میگردید و موفق به یافتن فایل مورد نظر خود نمیشوید، میتوانید وضعیت نمایش فایلها را به حالت آیکون در بیاورید. در این حالت علاوه بر نام فایلها، تصویری بهعنوان پیشنمایش آنها قابل مشاهده خواهد بود. این امکان باعث میشود مجبور نباشید اسم فایل را حفظ کنید؛ همین که تصویر فایلی را در ذهن داشته باشید، میتوانید بهراحتی آن را پیدا کنید.
مشکلی که در این خصوص وجود دارد این است که بسیاری فرمتهای رایج با این حالت سازگاری ندارند. فایل اکسپلورر پیشنمایشهای خوبی برای فایلهای JPG و MP4 ارائه میکند؛ اما در مورد فرمتهای مهمی نظیر فایلهای فوتوشاپ و اتوکد تنها یک آیکون بزرگ نمایش میدهد که کاربردی ندارد.
دلیل این موضوع عدم پشتیبانی پیشفرض ویندوز از کدکهای مربوط به این نوع فایلها است.
احتمالا به دلیل مسائل مربوط به حق امتیاز، مایکروسافت هنوز از این نوع فایلها پشتیبانی نمیکند؛ اما توسعهدهندگان متفرقه موفق شدهاند این ضعف را با راهکارهای خود پوشش دهند.
یکی از این راهکارها SageThumbs است؛ ابزار رایگانی که پشتیبانی از کدک صدها نوع فایل را به فایل اکسپلورر ویندوز اضافه میکند. برای استفاده از این ابزار، جدیدترین نسخهی آن را که لینک آن در انتهای همین مطلب آمده است، دانلود و نصب کنید. در بهروزرسانی پاییزهی کریتورز نسخهی ۲.۰.۰.۲۳ ویندوز ۱۰، این ابزار به خوبی کار میکند؛ اما اگر از نسخههای جدیدتر ویندوز استفاده میکنید، سعی کنید برنامه را بهروز نگه دارید تا مشکل ناسازگاری نداشته باشید.
پس از اتمام نصب SageTgumbs، نیاز به هیچگونه راهاندازی مجدد سیستم نیست و برنامه سریعا تأثیر خود را میگذارد. بنابراین، یک پنجرهی فایل اکسپلورر باز کنید و حالت نمایش را به یکی از حالتهای نمایش آیکون تغییر دهید. متوجه خواهید شد که تمام آیکونهایی که قبلا پیشنمایشی نداشتند، بهزیبایی صاحب پیشنمایش شدهاند.
در نظر داشته باشید که سیجتامز از پیشنمایش صدها نوع فایل پشتیبانی میکند؛ اما ممکن است فایلهایی وجود داشته باشند که پس از نصب برنامه همچنان به شکل قبل به نمایش دربیایند. دلیل این اتفاق میتواند ناسازگاری نسخههای ویندوز و سیجتامز باشد. سعی کنید همیشه از آخرین نسخهی سیجتامز استفاده کنید تا احتمال مواجه شدن با این مسئله به حداقل برسد.
برنامهای سیجتامز برای اضافه کردن پیشنمایش به انواع فایل در اکسپلورر ویندوز بسیار مفید و کارآمد است؛ اما این تنها کارایی نرمافزار یادشده نیست. تبدیل فرمت تصاویر با استفاده از منوی راست کلیک، تنظیم تصویر بهعنوان پسزمینه، ضمیمه کردن مستقیم تصاویر در ایمیل و کپی کردن تصاویر در کلیپبورد بدون نیاز به باز کردن آنها از سایر قابلیتهای سیجتامز به شمار میآید.
برای دریافت رایگان این نرمافزار کاربردی میتوانید به وبسایت سیجتامز مراجعه کنید.
امروز شرکتها بیش از هر زمان دیگری در حال جمعآوری دادهها هستند؛ چراکه اغلب تصمیمگیریهای مهم کسبوکار بر پایهی آنالیز داده صورت میگیرد. چهار فاکتور اصلی کیفیت تجزیهوتحلیل و پردازش کلانداده را مشخص میکنند: حجم، سرعت، تنوع، صحت. تاکنون شواهد و قرائن زیادی اهمیت سه فاکتور اول را به ما ثابت کردهاند. بهعنوان مثال «حجم» بیشتر داده، کارایی تصمیمگیریهای بازاریابی سیستماتیک و همچنین مالی و بانکداری را بهبود میدهد. یا همانطور که تحقیقات نشان میدهد، شرکتها با ارزیابی دادههای «سریع» (مانند اطلاعات تلفن همراه)، میتوانند مشتریان خود را بهتر درک کنند. در حوزهی مطالعات آکادمیک، دادههایی که از «تنوع» بیشتری برخوردارند، نظیر دادههایی که در قالب متن، تصویر و ویدیو ظاهر میشوند، به پیشبینیهای دقیقتر محققان کمک میکنند. اما وقتی صحبت از صحت، دقت و شفافیت دادهها است، تکنولوژی بلاکچین میتواند به رفع محدودیتهای موجود کمک کند و بازاریابی مبتنی بر داده، یکی از صنایعی است که از مزایای این فناوری جدید بهرهمند میشود.
در سالهای اخیر، یکی از بزرگترین چالشهای برندها و تبلیغکنندگان، این بود که نمیتوانستند مطمئن باشند بودجهی بازاریابی آنها، چگونه خرج شده است. تبلیغات دیجیتال پروسهی پیچیدهای است؛ زیرا اطمینان حاصل کردن از اینکه رسانهی خریداریشده، دقیقاً خروجی دلخواه را ارائه میدهد کار آسانی نیست. نرخ کلاهبرداری تبلیغاتی روزبهروز بیشتر میشود و هزینهی سنگینی به بازاریابان و ناشران تحمیل میکند. به گزارش فورستر، در سال ۲۰۱۶ حدود ۵۶ درصد از پولی که روی تبلیغات تصویری سرمایهگذاری شده، به علت کلاهبرداریها و خروجیهای جعلی، از دست رفته است. انتظار میرود که هزینهی کلاهبرداریهای تبلیغاتی در یک دههی آینده به ۵۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کند. آخرین مطالعات در مورد تبلیغات برنامهریزیشده، نشان میدهد که ۷۹ درصد از شرکتها از عدم شفافیت پروسهها نگرانند و یکسوم آنها از حضور واسطههایی که عملکرد آنها قابلپیگیری نیست، ناراضیاند. به همین دلیل است که برندهای معتبری نظیر P&G بودجهی تبلیغات خود را کاهش میدهند؛ زیرا آژانسهای تبلیغاتی، شفافیت مورد انتظار آنها را برآورده نکردهاند.
بلاکچین از طریق آگهیهای تأییدشده توسط تکتک مصرفکنندگان و اعتبارسنجی آنها، شفافیت بیشتری به پروسههای بازاریابی مبتنی بر داده میبخشد و تضمین میکند که یک فرد واقعی پشت هر یک از قراردادهای رسانهای است. بازاریابان به کمک بلاکچین کنترل دقیق محصولات خود را در دست خواهند داشت و بهطور واضح میبینند که تبلیغات آنها، کجا و به چه افرادی عرضه میشود. بهاینترتیب اطمینان حاصل میکنند که طرفداران واقعی و مصرفکنندگان محتوای آنان را دیدهاند نه رباتهای خودکار.
یکی دیگر از نقاط ضعف اقتصاد تلفن همراه، تجربهی کاربری است. شرکتها دائماً مشتریان خود را با تبلیغات، ایمیلها، کوپنها و پیامهای بیشمار، غرق میکنند. البته آنها به این دلیل انواع مختلف پیامها را برای مخاطبان ارسال میکنند که ترجیحات مصرفکنندگان را بهخوبی نمیشناسند. تجربهی فعلی، مثل این است که تعداد بسیار زیادی دارت را به هوا پرتاب کنیم و امیدوار باشیم یکی از آنها به هدف اصابت کند. نظرسنجیها نشان میدهند که ۹۴درصد از بازاریابان، ایدهی مشخصی در مورد مصرفکنندگان خود ندارند و نمیدانند چگونه میتوانند تعامل بلندمدت آنها را تضمین کنند. بنابراین بسیاری از اوقات در تشخیص اینکه مردم چه زمانی و چگونه، چه نیازی دارند، موفق عمل نمیکنند. این مشکل زمانی خودش را نشان میدهد که شما تبلیغ مشابهی از یک هتل را در چندین وبسایت مشاهده میکنید، حالآنکه خودتان دو روز پیش اتاق رزرو کردهاید. فناوری بلاکچین بسته به تأثیر فرکانس نمایش آگهی روی تمايل مصرفکنندگان، از اعمال تبلیغات مکرر جلوگیری میکند. گرچه به نظر میرسد که کیفیت دادهها (یعنی آخرین فاکتور اصلی بلاکچین) مانع از دستیابی به این هدف بهینه خواهد شد، ولی برندها با استفاده از قرارداد هوشمند و دستیابی به پروسههای شفاف و دقیق، از این مسئله عبور میکنند.
اگر مصرفکنندگان اطلاعات بیشتری از ترجیحات خود را به اشتراک بگذارند، برندها درک بهتری از مخاطبان خود خواهند داشت و میتوانند با ارسال پیامهای مرتبط و بهموقع، فرکانس تبلیغات را کاهش دهند. اما بسیاری از مصرفکنندگان تمایلی ندارند اطلاعات شخصی خود را به اشتراک بگذارند؛ زیرا نمیدانند که شرکتها چگونه از این دادهها استفاده خواهند کرد (مشکل بیاعتمادی). اما بلاکچین بهعنوان یک دفتر کل کاملاً شفاف، به شرکتها کمک میکند اعتماد مصرفکنندگان را جلب کنند. در حال حاضر نیز مصرفکنندگان حاضرند اطلاعات خود را به ازای دریافت پیشنهادات و خدمات بهتر، با شرکتهای محبوب و مورد اعتماد خود به اشتراک بگذارند. درواقع، مشتریان باید مطمئن شوند که به اشتراک گذاشتن این اطلاعات، برای آنها ارزشآفرینی ملموسی دارد. این بدان معنی است که شرکتهایی که اعتماد کاربران خود را جلب کردهاند و معاملات ارزشمندی را به آنها پیشنهاد میکنند، دسترسی بیشتری به اطلاعات شخصی مردم دارند. ظهور فناوری بلاکچین، خاتمهی این نگرانیها را نوید میدهد، چراکه حالا مصرفکنندگان نهتنها بهطور شفاف شاهدند که بازاریابان و تبلیغکنندگان چگونه از اطلاعات آنها استفاده میکنند، بلکه میتوانند نحوهی بهکارگیری دادههای خود را کنترل کنند. از طرف دیگر، بلاکچین فرصت فوقالعادهای را در اختیار به فروشندگان جدید فناوری تبلیغاتی مانند ارائهدهندگان خدمات مخابراتی (مانند ورایزن و AT&T) قرار میدهد تا بافیسبوک و آمازون وارد رقابت شوند.
در کنار همهی این توضیحات، باید تصدیق کنیم که اکوسیستم تکنولوژی- تبلیغات هنوز تا اجرای واقعی فناوری بلاکچین فاصله دارد. یکی از مهمترین موانعی که باید از این راه برداشته شود، سرعت تراکنشها است. ماهیت توزیعشدهی بلاکچین ایجاب میکند که تراکنشهای آن توسط ماینرها تأیید شود (۲۰ تا ۳۰ ثانیه). درحالیکه در دنیای امروزی تراکنشهای تجاری با سرعت بسیار بالاتری صورت میگیرند (میلیثانیه). شرکتها میتوانند تراکنشهای تبلیغاتی خود را به یک بلوک متصل کرده و یک تراکنش واحد ایجاد کنند، که البته این امر شفافیت عملکرد آنها را کاهش میدهد. احتمالاً برندها در کوتاهمدت از بلاکچین بهعنوان یک لایهی اعتباربخشی پس از معاملات استفاده میکنند. اما همین فرایند هم پیشرفت بزرگی نسبت به شیوههای فعلی محسوب میشود.
باوجود محدودیتهایی که در زمینهی سرعت عملکرد بلاکچین وجود دارد، این فناوری چشمانداز کسبوکارهای بازاریابی مبتنی بر داده را تغییر خواهد داد.
موتورسیکلت آرچ متد 143، یکی از محصولات بازار آمریکا است که واقعا بدون هیچ گونه هزینه اضافه تولید میشود. از شیوه طراحی گرفته تا روشهای تولید و حتی قطعات باکیفیتی که در موتورسیکلت آرچ متد 143به کار میرود، میتواند با کمی تلاش ارتقاء پیدا کند. اولین تصاویر از این موتورسیکلت، اواخر سال ۲۰۱۷ در نمایشگاه EICMA منتشر شد؛ ولی تاکنون جزئیات بیشتری از آن در اختیار قرار داده نشده بود. اما در حال حاضر شرکت آرچ موتورسایکل (Arch Motorcycle)، جزئیات بیشتری از موتورسیکلت متد 143 منتشر کرده است.
اگر از قلب موتورسیکلت نسخه محدود (لیمیتد ادیشن) شروع کنیم، میبینیم که مجهز به پیشرانه T143 وی-توین (V-Twin) و حجم ۲۳۴۳ سیسی است؛ پیشرانه توسط شرکت S&S تولید میشود و از سیستم پاشش سوختانژکتوری بهره میبرد. این پیشرانه بهمنظور افزایش طول عمر و پاسخ بهتر دریچه گاز، مجددا تنظیم شده و اگرچه در طی این فرآیند مقداری از قدرت خود را از دست داده است؛ اما هنوز هم طبق گفتههای آرچ میتواند ۱۷۰ اسب بخار قدرت تولید کند. پیشرانه از دو سرسیلندر B3 همراه با فلانچ اگزوز پیچی استفاده میکند که در ترکیب با فلایویل سهتکه، پمپ روغن فشار قوی، کاور بادامکها، تایپیتهای سری S، قالپاق انگشتی سوپاپ، پوشش دندهها، بلوکهای تایپیت و شفتهای میل تایپیت از بهترین قطعات درجه یک، بهخوبی تیون شده است.
آرچ موتورسایکل در حال حاضر گازهای خروجی پیشرانه موتورسیکلت را از طریق اگزوز مخصوص مسابقات موتوجیپی خارج میکند که از ورقهای تیتانیوم، فیبر کربن و آلومینیوم ساخته شده است. موتورسیکلت متد 143 همچنین دارای جعبهدندهی ۶ سرعته «ترنسمیکسر بیکر» است که به شفت اصلی گشتاور بالا متصل میشود و از طریق زنجیر گرداننده نهایی، قدرت را به چرخ عقب موتورسیکلت منتقل میکند. پیشرانه قدرتمند موتورسیکلت آرچ متد 143 از برخی فناوریهای دستیار الکترونیکی مدرن رانندگی بهره میبرد که بهصورت لحظهای قدرت آن را بررسی میکند.
در اطراف پیشرانه V-Twin موتورسیکلت، شاسی فیبر کربن مونوسل قرار دارد که با یک سلول سوختی یکپارچه شده است و برای اولین بار در مدل تولیدی به کار میرود. استفاده از این نوع شاسی به موتورسیکلت متد 143 اجازه میدهد که بهویژه در سرعتهای بالا، وزن کم و حداکثر پایداری داشته باشد. شاسی کمکی آلومینیومی ماشینکاری شده توسط دستگاه CNC، به کمک پیچ و مهره به شاسی اصلی متصل میشود و در زیر آن دوشاخه عقب آلومینیومی یکطرفه قرار دارد که توسط آرچ طراحی و به کمک گروه تولیدی مسابقهای نخبه ساتر (Suter) ساخته شده است.
در سیستم تعلیق موتورسیکلت متد 143، آرچ نوسانات دوشاخه عقب را به کمک ضربهگیر (دمپر) قابل تنظیم اهلینز کنترل میکند که بهطور اختصاصی با همکاری آرچ و اهلینز طراحی و ساخته شده است. در فنربندی جلو از دوشاخه اختصاصی کاملا قابل تنظیم سری FGRT استفاده میشود که بهطور کامل توسط اهلینز و آرچ طراحی ساخته شده است. این دوشاخه با پوشش ایرفویل فیبر کربن، نقش مهمی در بهبود خصوصیات آیرودینامیک موتورسیکلت آرچ متد 143 ایفا میکند.
در سیستم ترمز از کالیبرهای شعاعی دوبل ۶ پیستونی ۳۰ میلیمتری ISR و دیسکهای مرطوب شناور در چرخ جلو و از کالیبر ترمز دوبل چهار پیستونی شعاعی ISR و دیسک نیمه شناور در چرخ عقب بهره گرفته میشود. تمام سیستم ترمز در بالای رینگهای ۱۷ اینچی فیبر کربنی توربین BST قرار میگیرد که بسیار سبکوزن هستند و بهطور اختصاصی توسط آرچ طراحی و ساخته شدهاند. در نهایت از لاستیکهای میشلین پاور RS برای پوشاندن رینگها بهرهگیری خواهد شد.
در بدنه موتورسیکلت آمریکایی آرچ متد 143 از واحد ماشینکاری شده آلومینیومی ۶۰۶۱ در ترکیب با صندلی چرم لایهای در اطراف باک سوخت استفاده شده است. خطوط ماشینکاری بهعنوان انتخاب ظاهری قابل مشاهده هستند و به این نکته اشاره دارند که در تولید هر دستگاه موتورسیکلت آرچ متد 143، بیش از ۲۰۰ قطعه مجزا استفاده میشود که بهطور اختصاصی ماشینکاری شدهاند. در صفحه نمایش موتورسیکلت از نمایشگر اختصاصی آرچ موتورسایکل با قابلیت اتصال به دستگاه گوشی هوشمند استفاده شده است. همچنین سیستم روشنایی LED بهعنوان آخرین تجهیزات موتورسیکلت ارائه میشود.
آرچ، متد 143 را بهعنوان «موتورسیکلت مفهومی تولیدی» معرفی میکند؛ اما از آن تنها ۲۳ دستگاه تولید خواهد شد. چیزی که باور آن را برای خوانندگان دشوار میکند، این واقعیت است که هنوز قیمت موتورسیکلت آرچ متد 143 منتشر نشده؛ اما انتظار میرود که برچسب قیمت ۶ رقمی (بیش از ۱۰۰ هزار دلار) داشته باشد. البته، با توجه به قطعات سفارشی و درجه یک مورد استفاده در موتورسیکلت، چنین رقمی، چندان تعجبآور نیست. اطلاعات بیشتر را به همراه تصاویر جذابتر، میتوانید در وبسایت آرچ موتورسایکل مشاهده کنید.
سرویس بلاکچین جدید آمازون با نام Blockchain Templates برای رقابت با سرویسهای مشابه همچون شرکتهای اُراکل و آیبیام توسعه یافته است. این اقدام آمازون نشاندهنده عزم جدی آن برای ورود عرصهی تکنولوژی بلاکچین در کسبوکار است؛ البته مشتریان ممکن است با این فناوری آشنایی نداشته باشند و هنوز در پیچوخم فراگیری مبانی پایه این تکنولوژی باشند.
در پستی که در وبلاگ آمازون در رابطه با نحوه عملکرد سرویس Blockchain Template منتشر شده، جف بار (مدیر AWS) چنین اظهار نظر کرده است:
آنچه من در برخورد با افراد مختلف و بررسی عقاید و نظرات آنها در خصوص مبانی پایه بلاکچین به آن رسیدهام، این است که برخی افراد فناوری بلاکچین را ابزاری برای ایجاد نظام پولی جدید و راهی برای ترمیم پرداختهای بینالملل و برخی دیگر آن را یک منبع منسجم و تغییرناپذیر میدانند که میتواند در بسیاری از موارد از جمله سرمایهگذاریهای عظیم و عمده در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار گیرد... در هر صورت استفاده از فناوری بلاکچین میتواند امکانات جذاب و قابلیتهای زیادی در اختیار استفادهکنندگان این فناوری قرار دهد؛ در حال حاضر ما در تلاش برای کمک به مشتریان خود هستیم تا آنها بتوانند بیشترین استفاده و سود را از آن ببرند
سرویس بلاکچین جدید آمازون به مشتریان این شرکت امکان میدهد تا با سرعت بیشتری روی اپلیکیشنهای بلاکچین مبتنی بر شبکههای اتریوم یا هایپرلجر فابریک کار کنند. آمازون این سرویس را درست ۶ ماه بعد از رونمایی سرویس رایانش ابری شرکت اُراکل مبتنی بر پروژه متن باز هایپرلجر فابریک (که بخشی از پروژه اُراکل اُپن ورلد بود) و یک سال پس از ارائه سرویس بلاکچین مبتنی بر هایپرلجر فابریکِ شرکت آیبیام، ارائه کرد.
اما یکی دیگر از رقبایی که از این فناوری برای ارائه سرویسهای مختلف به کاربران خود استفاده میکنند، شرکت هواوی است که اخیراً در کنفرانس تحلیلی شنژن، سرویس بلاکچین خود را بر پایه هایپرلجر معرفی کرده است. هواوی با معرفی این سرویس به جمع سایر شرکتهای چینی که در حال حاضر از پلتفرمهای بلاکچین استفاده میکنند، مانند بایدو و تنسنت پیوسته است.
.: Weblog Themes By Pichak :.