پیشگامان کشف مرز غربی ایالات متحده، برای جلوگیری از گم کردن مسیر در هنگام کاوش مکانهای ناشناخته، علایم و نقاط معینی را برای خود برمیگزیدند. دانشمندان هوافضا در اوایل قرن بیستم مثل هرمان اوبرت، کونستانتین تسیولکوفسکی، هرمان نوردانگ و ورنر فن بران نیز که آرزوی داشتن یک ایستگاه فضایی گردشکننده پیرامون زمین را در ذهن میپروراندند، به همین شیوه عمل کردند. این دانشمندان ایستگاههای فضایی را بهعنوان نقاط استقرار قرار دادند تا بدانند چه محدودهای از فضای بیرون را شناسایی کردهاند.
ورنر فن بران، معمار برنامهی فضایی آمریکا از ایدهی ایستگاههای فضایی در بینش آیندهنگرانهی خود در اکتشافهای فضایی آمریکا استفاده کرد. هنرمندان برای اینکه فنبران و مقالههای بیشمارش در مورد فضا را در مجلههای مشهور همراهی کنند، مفاهیم ایستگاههای فضایی را به تصویر کشیدند. این مقالهها و تصاویر و نقشهها باعث شد تا علاقه و تصور مردم نسبت به کشف فضا بیشتر شود. افزایش این علاقه برای تاسیس و راهاندازی برنامهی فضایی آمریکا ضروری بود.
یکی از شناختهشدهترین طرحهای مفهومی برای ایستگاه فضایی؛ فیلم ادیسه فضایی ساختهشده در سال ۱۹۶۸ توسط استنلی کوبریک
در این تصاویر کلی و مفاهیم ایستگاههای فضایی، مردم در فضای بیرونی و خارج از زمین زندگی و کار میکردند. اکثر ایستگاهها ساختاری دوار داشتند که برای فراهم آوردن گرانش مصنوعی در داخل سازه، باید میچرخیدند. سفینهها مانند کشتیهای بندرگاهها به داخل و خارج ایستگاه سفر میکردند. این سفینهها حامل بار، مسافر و تدارکات از سوی سیاره زمین بودند. پروازهای خروجی به سمت زمین، ماه، مریخ و حتی فراتر از اینها بودند. همانطور که میدانید، این تصویر کلی و عمومی دیگر تنها یک چشمانداز برای دانشمندان، هنرمندان و نویسندگان علمیتخیلی نیست. اما پرسش این است که انجام چه اقداماتی باعث شده بود تا چنین ساختارهای گردان پیرامون یک مدار بهوجود بیایند؟ با اینکه بشریت هنوز نتوانسته به چشماندازهای کامل فنبران و سایرین جامع عمل بپوشاند، ولی اقدامات چشمگیری برای ساخت ایستگاههای فضایی انجام داده است.
آمریکا و روسیه از سال ۱۹۷۱ تاکنون ایستگاههایی فضایی را در مدار دارند. اولین ایستگاههای فضایی، مربوط به برنامهی فضایی سالیوت روسیه، برنامه ایستگاهفضایی اسکایلب آمریکا و برنامهی فضایی میر روسیه بودند. از سال ۱۹۹۸ آمریکا، روسیه، آژانس فضایی اروپا، کانادا، ژاپن، و سایر کشورها در حال ساخت و عملیاتی کردن ایستگاه فضایی بینالمللی در مدار زمین بودهاند. انسانها بهلطف وجود این ایستگاه بینالمللی، انسانها قادر شدهاند در فضای بیرونی و خارج از زمین زندگی و کار کنند.
در این گزارش قصد داریم برنامههای ابتدایی ایستگاه فضایی، موارد استفاده از ایستگاههای فضایی و نقش آیندهی آنها در کشف فضای بیرونی را بررسی کنیم؛ اما ابتدا به بررسی یک پرسش پایهایتر میپردازیم: چرا بهگمان برخی افراد ما حتما باید ایستگاههای فضایی را در مدار داشته باشیم؟
چرا ایستگاه فضایی؟
دلایل زیاد و متنوعی برای ساخت و عملیاتی کردن ایستگاههای فضایی وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از: پژوهش، صنعت،اکتشاف و حتی گردشگری. اولین ایستگاههای فضایی برای مطالعه و بررسی تاثیرات طولانیمدت بیوزنی روی بدن انسان، ساخته شدند. جدای از اینها، اگر فضانوردان در آینده قصد کنند بهسمت مریخ یا سایر سیارات حرکت کنند (که این قصد هم در بین ناسا و شرکتهای فضایی دیگر وجود دارد)، ما باید بدانیم که میکروگرانش (گرانش در اندازههای کوچک) به چه شکلی در گذر ماهها و سالها بر سلامت آنها تاثیر میگذارد.
ایستگاههای فضایی محلی برای پژوهشهای علمی پیشرفته در نظر گرفته میشود؛ چون ما در فضا به محلها و شرایط منحصربهفردی میتوانیم دسترسی داشته باشیم که در زمین امکان آن وجود ندارد. بهعنوان مثال، گرانش و نیروی جاذبه شیوهی نزدیک شدن اتمها برای تشکیل بلور را تغییر میدهد. در حالت ریزگرانش، کریستالهایی تقریبا عالی و بدون نقص تشکیل میشوند. چنین کریستالهایی برای نیمهرساناها بسیار سودمند هستند و باعث میشوند که کامپیوترها سرعت بیشتری پیدا کنند. این کریستالها همچنین تاثیرات دارویی بهتری برای مبارزه با بیماریها از خود بر جای میگذارند. تاثیر دیگر گرانش این است که باعث میشود جریانهای همرفت در شعله تشکیل شده و این شعلهها به شعلههایی بیثبات تبدیل شوند. این بیثباتی باعث میشود مطالعه روی احتراق بسیار سخت شود. اما در شرایط ریزگرانشی، شعلهها ساده و باثبات هستند و بهآرامی حرکت میکنند. استفاده از این نوع شعلهها، مطالعه روی احتراق را آسانتر میکند. همچنین اطلاعات به دست آمده میتواند مفهوم بهتری از روند احتراق را ارائه کند و این باعث شود که طرحهای بهتری از کوره ایجاد شود یا اینکه با بهبود عمل احتراق، آلودگی هوا کاهش یابد.
نمای خارجی از ایستگاه فضایی برنال
ایستگاههای فضایی در بالای زمین نکات بینظیری در مورد آبوهوا، شکلهای زمین، پوشش گیاهی، اقیانوسها و جو ارائه میدهند. بهعلاوه از آنجایی که این ایستگاههای فضایی در بالای جو زمین قرار دارند، میتوانند به عنوان رصدخانههایی با سرنشین انسانی مورد استفاده قرار بگیرند و جایی باشند که تلسکوپهای فضایی میتوانند تمام آسمانها را زیر نظر بگیرند. جو زمین مشکلی برای دید تلسکوپهای ایستگاه فضایی ایجاد نمیکند و مانع آنها نیست. ما در حال حاضر هم شاهد مزایای تلسکوپهای بدون سرنشین فضایی مثل تلسکوپ هابل هستیم.
از ایستگاههای فضایی میتوان بهعنوان هتلهای فضایی نیز استفاده کرد. کمپانیهای خصوصی مثل ویرجین گلکتیکمیتوانند گردشگرهایی را از سیارهی زمین به هتلهای فضایی ببرند، خواه برای یک بازدید کوتاه یا اقامتی طولانیمدت. برنامههای گردشگری میتوانند از این هم بزرگتر شوند و ایستگاههای فضایی را به پایگاه فضایی تبدیل کنند تا شرایط سفر به سیارات و ستارهها و یا حتی شهرها و مستعمرات دیگر فراهم شود و از جمعیت بیش از حد سیاره کاسته شود.
نگاهی به ایستگاههای فضایی مهم
اکنون که متوجه شدید چرا به ایستگاههای فضایی نیاز داریم، بهتر است نگاهی به چند ایستگاه فضایی داشته باشیم و از برخی از آنها بازدید کنیم. این کار را با برنامهی فضایی سالیوت روسیه (اولین ایستگاه فضایی) آغاز میکنیم.
ایستگاههای سالیوت روسیه
روسیه (شوروی سابق) اولین کشوری بود که ایستگاه فضایی را بهوجود آورد. ایستگاه سالیوت ۱ که در سال ۱۹۷۱ وارد مدار شد، در واقع ترکیبی از سیستمهای فضاپیمایهای آلماز و سایوز بود. سیستم آلماز در اصل برای اهداف نظامی فضایی طراحی شده بود؛ اما بعدا هدف آن عوض شد و برای ایستگاه فضایی غیرنظامی سالیوت مورد استفاده قرار گرفت. فضاپیمای سایوز کار حملونقل فضانوردان از زمین به ایستگاه فضایی و برعکس را انجام میداد.
سالیوت ۱ طولی معادل ۱۵ متر داشت و دارای سه بخش اصلی بود که این بخشها محلی برای غذاخوری و مناطق تفریحی، ذخیرهی آب و مواد غذایی، یک توالت، ایستگاههای کنترل، تجهیزات ورزشی و تجهیزات علمی بودند. در ابتدا به نظر میرسید که سرنشینان سایوز ۱۰ قرار است در سالیوت ۱ زندگی کنند؛ اما ماموریت آنها با مشکل اتصال مواجه شد و آنها نتوانستند وارد ایستگاه فضایی شوند. این سرنشینان سایوز ۱۱ بودند که توانستند برای اولین بار بهطور موفقیتآمیز وارد سالیوت ۱ شوند و ۲۴ روز در آنجا بمانند. اما متاسفانه سرنشینان سایوز ۱۱ بهطور غمانگیزی پس از ورود به جو جان خود را از دست دادند. فشار گاز کپسول سایوز ۱۱ موقع ورود به جو کم شد. ماموریتهای بعدی سالیوت ۱ همگی لغو شدند و فضاپیمای سایوز از نو طراحی شدند.
شوروی بعد از سایوز ۱۱، ایستگاه فضایی دیگری را به نام سالیوت ۲ به فضا پرتاب کرد؛ اما این ایستگاه فضایی نتوانست به مدار زمین برسد. شوروی بعد از این ایستگاه فضایی، ایستگاههای فضایی سالویت ۳، ۴ و ۵ را به ترتیب به فضا پرتاب کرد. بعد از پرتاب، سرنشینان فضاپیماهای سایوز وارد این ایستگاههای فضایی شدند و برای مدت طولانیتری برای انجام مامویتهایشان در آنها باقی ماندند. یکی از مشکلات ایستگاههای فضایی فوق این بود که تنها یک درگاه اتصال برای فضاپیمای سایوز داشتند و نمیتوانستند از طریق فضاپیماهای دیگر در زمین کمک دریافت کنند.
طرحوارهای از ایستگاه فضایی سالیوت ۴ متصل به یک فضاپیمای سایوز
شوروی در سپتامبر ۱۹۷۷ سالیوت ۶ را به فضا پرتاب کرد. این ایستگاه فضایی دو درگاه اتصال داشت و میتوانست از طریق فضاپیمای تدارکاتی بدون سرنشینی که از زمین برای آنها فرستاده میشد، کمک دریافت کند. این فضاپیمای بدون سرنشین پروگرس نام داشت. سالیوت ۶ از سال ۱۹۷۷ تا سال ۱۹۸۲ به کار خود ادامه داد. در سال ۱۹۸۲، سالیوت ۷ که آخرین ایستگاه فضایی برنامهی سالیوت بود، به فضا پرتاب شد. این ایستگاه به مدت ۸۰۰ روز میزبان ۱۱ سرنشین بود. برنامهی سالیوت در نهایت باعث توسعه و بهوجود آمدن ایستگاه فضایی میر روسیه شد که بعدا به آن میپردازیم. اما قبل از اینکه به ایستگاه فضایی میر بپردازیم، بیایید نگاهی به اولین ایستگاه فضایی آمریکا بهنام اسکایلب بیندازیم.
اسکایلب
آمریکا اولین و تنها ایستگاه فضایی خود به نام اسکایلب ۱ را در سال ۱۹۷۳ وارد مدار کرد. به ایستگاه فضایی موقع پرتاپ آسیب وارد شد. یک بخش محافظتی مهم این ایستگاه و ۲ تا از پنلهای خورشیدی اصلی آن تکهتکه شدند و یکی از پنلهای خورشیدی دیگر نیز بهطور کامل باز نشد. این اتفاقات بدین معنا بود که اسکایلب توان الکتریکی کمی داشت و دمای داخلی آن به ۱۲۶ فرارنهایت (۵۲ درجه سلسیوس) رسید.
اسکایلب ۲، اولین فضاپیمای دارای سرنشین، بعد از ۱۰ روز به فضا پرتاب شد تا این ایستگاه فضایی را تعمیر کند. سرنشینان فضاپیما عبارت بودند از: فرمانده چارلز پیتکانرد، پال ویتز و جوزف کروین. فضانوردان اسکایلب ۲ پنل خورشیدی بازنشده را بهخوبی باز کردند و یک سایهبان چترمانند برای خنک کردن ایستگاه نصب کردند. فضانوردان پس از تعمیر ایستگاه، ۲۸ روز در فضا ماندند و این زمان را صرف پژوهشهای علمی و زیستپزشکی کردند.
اسکایلب ۱ در مدار پس از انجام تعمیرات
اسکایلب که نسخهی بهبودیافته و اصلاحشده از مرحلهی سوم یک موشک ساترن ۵ به ماه بود از بخشهای زیر تشکیل شده بود:
- کارگاه مداری: محلهایی برای زندگی و کار سرنشینان
- ماژول هوابند: که دسترسی به خارج از ایستگاه فضایی را ممکن میکرد
- بخش اتصال چندگانه: که باعث میشد بیش از یک فضاپیمای آپولو بتوانند بهطور همزمان به ایستگاه متصل شوند (اما هیچگاه سرنشینان پشتیبانی و مشترکی با هم وارد ایستگاه نشدند)
- بخش تلسکوپ آپولو: حاوی تلسکوپهایی برای مشاهده خورشید، ستارهها، و زمین ( این نکته را در ذهنتان داشته باشید که تلسکوپ هابل هنوز ساخته نشده است)
- فضاپیمای آپولو: ماژول فرمان و خدمات برای انتقال سرنشینان از زمین به ایستگاه و برعکس
به اسکایلب دو خدمه و سرنشین اضافه شد. اسکایلب ۳ متشکل از فرمانده آلان بین و فضانوردانی به نامهای جک لوسما و اون گریوت بود. آنها ۵۹ روز در فضا باقی ماندند. خدمهی نهایی اسکایلب ۴ متشکل از فرمانده گرالد کار و فضانوردانی به نامهای ویلیام پوگ و ادوارد گیبسون برای ۸۴ روز در مدار ماندند و آزمایشهایی انجام دادند و از دنبالهدار کوهوتک عکسبرداری کردند.
اسکایلب بهمنظور ایجاد یک خانهی دائمی برای انسان در فضا ساخته نشده بود و تنها بهعنوان کارگاهی بود که آمریکا بتواند تاثیرات پروازهای فضایی طولانیمدت را روی بدن انسان تست و ارزیابی کند (پروازهایی به مدت بیش از ۲ هفته به ماه). وقتی پرواز سومین خدمه به پایان رسید، اسکایلب بدون خدمه باقی ماند. اسکایلب تا زمان فعالیت خورشیدی شدید که باعث شد چرخش و مدارش زودتر از چیزی که انتظار میٰرفت از بین برود، در فضا باقی ماند. اسکایلب در سال ۱۹۷۹ دوباره وارد جو زمین شد و در بالای استرالیا سوخت.
ایستگاه فضایی میر
روسها در سال ۱۹۸۶، ایستگاه فضایی میر را به فضا پرتاب کردند که این کار آنها به قصد ایجاد یک خانهی دائمی برای انسان در فضا انجام شد. اولین خدمهی آن متشکل از فضانوردانی به نامهای لئونید کیزیم و ولادیمیر سولویوف بود که بعد از بازنشستگی سالیوت ۷ به فضا رفتند. آنها ۷۵ روز در ایستگاه فضایی میر زندگی کردند. تا ۱۰ سال بعد، خدمههای مختلفی وارد این ایستگاه شدند. این ایستگاه متشکل از بخشهای زیر بود:
- محلهایی برای زندگی: کابینهایی به عنوان خانه هر خدمه، توالت، دوش حمام، آشپزخانه، و محل ذخیره زباله.
- قسمت انتقال: این جا جایی بود که ماژولهای اضافی ایستگاه میتوانستند متصل شوند.
- قسمت میانجی: ماژول در حال کار متصل به درگاههای اتصال پشتی.
- قسمت مونتاژ: مکانی برای مخازن سوخت و موتورهای موشک.
- ماژول فیزیک نجومی کوانت ۱: حاوی تلسکوپهایی برای مطالعه روی کهکشانها، کوازارها، و ستارههای نوترونی.
- ماژول هوابند و علمی کوانت ۲: ارائهدهنده تجهیزات برای پژوهشات بیولوژیکی، رصد کردن زمین، و قابلیتهایی برای کار کردن در خارج از ایستگاه فضایی در فضا.
- ماژول تکنولوژیکی کریستال: که برای آزمایشات بیولوژیکی و پردازش مواد مورد استفاده قرار میگرفت و شامل یک درگاه اتصال بود که میتوانست برای شاتل فضایی آمریکا مورد استفاده قرار بگیرد.
- ماژول اسپکتر: برای تحقیقات و نظارت بر منابع طبیعی و جو زمین و همچنین حمایت از آزمایشات بیولوژیکی و علم مواد مورد استفاده قرار میگرفت.
- ماژول سنجش از دور پریرودا: حاوی رادار و طیفسنجهایی برای مطالعه روی جو زمین بود.
- ماژول اتصال: حاوی درگاههایی برای اتصال شاتلهای که قرار بود در آینده به این ایستگاه فضایی بیایند.
- فضاپیمای تدارکات پروگرس: فضاپیمای بدون سرنشین تدارکات که وظیفه تهیه غذا و تجهیزات جدید از زمین را بر عهده داشت. این فضاپیما همچنین مواد زائد ایستگاه فضایی را به زمین میبرد.
- فضاپیمای سایوز: کار حمل و نقل اصلی از زمین به ایستگاه و برعکس را بر عهده داشت.
ایستگاه فضایی میر در کنار شاتل فضایی
فضانوردان ناسا (شامل نورمن تاگارد، شانون لوسید، جری لینگر و مایکل فول) در سال ۱۹۹۴ برای کسب آمادگی برای ایستگاه فضایی بینالمللی، مدتی را در ایستگاه فضایی میر به سر بردند. موقع اقامت لینگر در ایستگاه فضایی، میر دچار یک آتشسوزی داخلی شد و آسیب دید. هنگام اقامت فول نیز فضاپیمای تدارکاتی پروگرس با ایستگاه فضایی میر برخورد کرد.
آژانس فضایی روسیه که دیگر نمیتوانست از پس هزینههای حفظ ایستگاه فضایی میر برآید، با ناسا متحد شد. روسیه تصمیم گرفت که ایستگاه فضایی میر را رها کند و با کمک ناسا روی ایستگاه فضایی بینالمللی تمرکز کند. یک جنبش خصوصی (میر را زنده نگه دارید!) و یک کمپانی بهطور عمومی تصمیم گرفتند که ایستگاه فضایی میر را تعمیر و این ایستگاه فضایی قدیمی را خصوصی کنند. اما آژانس فضایی روسیه در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۰ تصمیم گرفت که ایستگاه فضایی میر را به زمین بیاورد. در فوریهی سال ۲۰۰۱، آتش گرفتن موتورهای موشک میر باعث کند شدن آن شد. میر در ماه مارس سال ۲۰۰۱ دوباره وارد جو زمین شد و در ادامه سوزانده و از هم تفکیک شد. اجزای بازماندهی آن در اقیانوس آرام جنوبی نزدیکی شرق استرالیا سقوط کردند. این انتهای راه اولین ایستگاه فضایی دائمی دنیا بود.
ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS)
رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، در سال ۱۹۸۴ پیشنهاد داد تا امریکا با همکاری سایر کشورها یک ایستگاه فضایی دائمی بسازند. ریگان رویای ایستگاهی را در سر میپروراند که از حمایت دولت و صنعت برخوردار باشد. آمریکا برای اینکه از پس هزینههای ایستگاه فضایی بکاهد، با ۱۴ کشور دیگر (کانادا، ژاپن، برزیل، کشورهای آژانس فضایی اروپا شامل انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک، ایتالیا، هلند، دانمارک، نروژ، اسپانیا، سوئیس و سوئد) وارد یک تفاهمنامهی همکاری شد. بعد از برنامهریزی برای ایستگاه بینالمللی و سقوط شوروی، آمریکا در سال ۱۹۹۳ روسیه را نیز به همکاری دعوت کرد. این دعوت به همکاری تعداد کشورهای درگیر در روند توسعهی ایستگاه فضایی بینالمللی را به ۱۶ رساند. ناسا رهبری و هماهنگی ساخت این ایستگاه را بر عهده گرفت.
کار وارد شدن ایستگاه بینالمللی به مدار در سال ۱۹۹۸ آغاز شد. در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۰ اولین خدمه این ایستگاه از طرف روسیه به فضا پرتاب شد. این خدمه که شامل ۳ نفر بودند تقریبا ۵ ماه در ایستگاه ماندند و سیستمها را فعال و آزمایشهایی را انجام دادند. از آن زمان بود که ایستگاه بینالمللی دارای سرنشین انسانی شد و قرار بر این شد که کار خود را تا سال ۲۰۱۱ به پایان برساند.
همچنین قرار بود که سال در ۲۰۱۱، چین یک آزمایشگاه فضایی به نام تیانگونگ ۱ (این ایستگاه فضایی اخیر در اقیانوس آرام سقوط کرد) را به فضا بفرستد. چین در ماه اکتبر سال ۲۰۰۳ به سومین کشوری تبدیل شد که یک فضاپیمای انسانی به فضا میفرستد. از آن زمان به بعد چین نیز در حال توسعهی یک برنامهی فضایی کامل شامل یک ایستگاه فضایی است. تیانگونگ قادر خواهد بود چند فضاپیمای شنزو را به خود متصل کند و اولین ماژول ایستگاه فضایی چین خواهد بود که قرار است در سال ۲۰۲۰ تکمیل شود. این ایستگاه فضایی ممکن است هم اهداف نظامی و هم اهداف غیرنظامی را دنبال کند.
ایستگاههای فضایی آینده
بیایید در مورد آینده صحبت کنیم و نگاهی به اتفاقات ستارهها و ایستگاههای فضایی بیندازیم.
ما هنوز در گامهای ابتدایی توسعه ایستگاههای فضایی هستیم. ایستگاه فضایی بینالمللی نسبت به سالیوت، اسکایلب، و میر پیشرفت چشمگیری داشته است، ولی هنوز راه زیادی تا واقعیت بخشیدن به ایستگاههای فضایی بزرگ و کلونیمحوری پیش رو داریم که در نوشتههای نویسندگان علمی-تخیلی آمده است. هیچ یک از ایستگاههای فضایی ما تا به حال گرانش نداشتهاند. یکی از دلایل این امر این است که ما جایی را میخواهیم که بدون گرانش باشد تا بتوانیم روی تاثیرات گرانش مطالعه کنیم. دلیل دیگر این است که ما فاقد فناوری و تکنولوژی لازم برای چرخاندن عملی یک سختار عظیم مثل یک ایستگاه فضایی هستیم، بنابراین نمیتوانیم گرانشی مصنوعی به وجود بیاوریم. در آینده گرانش مصنوعی عنصری خواهد بود که برای مجموعههای فضایی با جمعیت بالا، مورد نیاز خواهد بود.
طرح ترسیمی هنری از داخل یک ایستگاه مستعمره فضایی
یکی از ایدههای مشهور دیگر این است که یک ایستگاه فضایی باید در کجا مستقر شود. ایستگاه فضایی بینالمللی در آینده نیازمند بازنگری و تقویت دورهای خواهد بود، چراکه موقعیت آن در مدار نزدیک زمین قرار دارد. اما دو نقطه بین ماه و زمین به نام نقاط لاگرانژی وجود دارد: ال۴ و ال۵. گرانش زمین و ماه در این نقاط متعادل است و گرانشی از سوی زمین و ماه، اجسام آن نقاط را به سوی خودش نمیکشد. مدار در این نقاط باثبات است و نیازی به بازنگری وتقویت ندارد. جامعهای به نام جامعه ال۵ بیش از ۲۰ سال پیش تشکیل شد تا ایده قرار گرفتن ایستگاههای فضایی در این نقاط را تقویت کند. هرچه تجریه ما در ایستگاه بینالمللی بیشتر میشود، احتمال اینکه بتوانیم ایستگاههای فضایی بهتر و بزرگتری بسازیم و در آنها به کار و زندگی بپردازیم بیشتر میشود. روزی خواهد رسید که رویاهای فنبران و دانشمندان ابتدایی علوم فضایی به حقیقت خواهد پیوست.
شاید تا چند سال پیش هیچ کس باور نمیکرد که نام کیا بتواند در مقایسه با مرسدس بنز قرار گیرد. اما حالا در سال ۲۰۱۸ میلادی و با توجه به پیشرفتهای اخیر کرهایها در صنعت خودروسازی، این اتفاق افتاده است. کیا استینگر با توجه به ویژگیهای فنی و ظاهری خود توانسته جا پای بزرگان بگذارد و خود را به عنوان یک محصول با کیفیت و جذاب مطرح کند. به همین دلیل، دستاندکاران کانال یوتیوب AutoTopNL در تازهترین ویدئوی خود به مقایسهی شتابگیری مرسدس AMG C43 و کیا استینگر GT پرداختهاند. شتابگیری هر دو خودرو تا رسیدن به سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت ادامه مییابد و البته نتیجهی حاصل کمی شوکه کننده است.
هر دو خودرو به پیشرانهی شش سیلندر با دوتوربوشارژر مجهز هستند. پیشرانهی ۳.۳ لیتری استینگر قادر به تولید ۳۶۵ اسب بخار قدرت و گشتاور ۵۱۰ نیوتن متر است، درحالیکه مرسدس AMG C43 از پیشرانهای ۳ لیتری با قدرت ۳۶۲ اسب بخار و گشتاور ۵۲۱ نیوتن متر بهره میبرد. مشخصات فنی خودروها فاصلهی زیادی با یکدیگر ندارند و اگرچه به عنوان رقبای رسمی یکدیگر شناخته نمیشوند، اما قادرند رقابتی تنگاتنگ داشته باشند. تنها تفاوتی که احتمالا استینگر موجود در ویدئو با مرسدس بنز دارد، عدم بهرهمندی از سیستم تمام چرخ محرک است. این سیستم با فناوری 4Matic مرسدس بنز، بهطور استاندارد در AMG C43 عرضه میشود.
تفاوت دیگر این دو خودرو قیمت آنهاست. قیمت استینگر GT از ۳۸,۳۵۰ دلار برای مدل دیفرانسیل عقب آغاز میشود و در صورت سفارش مدل تمام چرخ محرک قیمت آن به بیش از ۴۱ هزار دلار میرسد که در مقایسه با مرسدس AMG C43 حدود ۱۰ هزار دلار ارزانتر است. البته با سفارش آپشنهای مختلف برای استینگر GT، قیمت آن میتواند به بیش از ۵۰,۰۰۰ دلار افزایش یابد.
در ویدئوی زیر ابتدا شاهد نمای دوربین از کیلومتر شمار دو خودرو هستیم که شتابگیری هر دو را از حالت سکون تا رسیدن به سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت به تصویر میکشد. با مقایسهی کیلومترشمارها مشخص میشود که مرسدس AMG C43 به وضوح سریعتر از استینگر GT به سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت میرسد، اما تفاوت شتاب دو خودرو زیاد نیست و بیشتری فاصلهی اعداد کیلومترشمارها حدود ۱۰ کیلومتر بر ساعت است. در اکثر مواقع استینگر تنها ۳ تا ۴ کیلومتر بر ساعت از مرسدس عقب است و این خود گواهی بر عملکرد فوقالعادهی این خودروی کرهای است و احتمالا در شرایط کنترل شده استینگر میتواند عقبافتادگیهای خود را جبران کند.
با بررسی عملکرد دو خودرو، تشخیص برنده بسیار دشوار است. بدون شک برند AMG از لحاظ جایگاه بسیار بالاتر از کیا قرار دارد و با توجه به قیمت C43 ویژگیهای استاندارد بیشتری نسبت به استینگر دارد. با این حال اگر ملاک مقایسه را تنها بر اساس عملکرد و قیمت قرار دهیم، بدون شک استینگر حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتواند رقیبی قدرتمند برای خودروهای رده بالا باشد. خصوصا به این دلیل که بدنهی بزرگتری نسبت به مرسدس کلاس C دارد.
اپل نسخهی قرمز رنگ آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس را رونمایی کرد. این محصولات از فردا، ۱۰ آوریل راهی بازار خواهند شد و علاقمندان میتوانند این دو گوشیهوشمند را از اپل استورها خریداری کنند.
براساس اطلاعات ارائه شده توسط اپل، هر دو نسخه با بهرهگیری از حافظهی داخلی ۶۴ و ۲۵۶ گیگابایتی راهی بازار خواهند شد. دو مدل آیفون ۸ قرمز رنگ به ترتیب قیمتی ۶۹۹ و ۸۴۹ دلاری خواهند داشت و آیفون ۸ پلاس قرمز رنگ نیز با قیمت ۷۹۹ و ۹۴۹ دلار راهی بازار خواهد شد. پشت شیشهای قرمز رنگ نسخهی جدید آیفونهای اپل با فریم آلومینیومی این نسخهها که به رنگ قرمز درآمدهاند، هماهنگی خاصی دارد. همچنین باید به نشان نقرهای اپل در پشت گوشی و همچنین پنل مشکی رنگ جلو اشاره کرد که ترکیب آن با رنگ قرمز فریم و پنل پشتی، زیبایی خاصی را به این گوشی هوشمند بخشیده است.
طبق اعلام اپل فروش این گوشی هوشمند از فردا در کشورهای محدودی آغاز خواهد شد. موج دوم عرضهی آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس قرمز از ماه می در کشورهای بیشتری راهی بازار خواهد شد.
برند (RED) که محصولات قرمز رنگ اپل با بهرهگیری از آن راهی بازار میشوند، سال ۲۰۰۶ و با همیاری بونو، خوانندهی گروه U2 بنیان نهاده شد. هدف اپل از فروش محصولات قرمز با برند RED کمک به موسسهی خیریهی The Global Fund است که به درمان بیماریهایی نظیر ایدز، سل و مالاریا کمک میکند.
هواوی پیش از آغاز عرضهی سری جدید گوشیهای پریمیوم خود با نامهای هواوی P20 و هواوی P20 Pro، نسخهی لایت پی ۲۰ را وارد بازارهای جهانی کرد؛ البته این گوشی در بازار چین و بازار کشورمان با نام Huawei Nova 3e عرضه میشود. چینیها با نوا 3e سعی دارد تا طراحی مدرن پرچمداران کنونی را بیش از هر زمان دیگری، وارد دنیای گوشیهای هوشمند میانرده کند.
برای آشنایی با تعدادی از مهمترین ویژگیهای نوا ۳ ای، در ادامه همراه زومیت باشید.
طراحی زیبا و نمایشگر تمامصفحه
شاید بتوان بدیهیترین ویژگی نوا 3e را زبان طراحی آن دانست؛ هواوی جزو معدود شرکتهایی محسوب میشود که در محصول میانردهی خود نیز از نمایشگر کمحاشیه و کشیده با بریدگی باریکی در لبهی بالایی استفاده کرده است. نمایشگر Fullview نوا 3e به جز بریدگی کوچکی در لبهی بالا و حاشیهی باریکی در لبهی پایین، بخش عمدهای از پنل جلوی گوشی را در اختیار دارد و بهلطف نسبت تصویر ۱۹:۹ خود، تجربهی فراگیری در اختیار کاربر قرار میدهد. نمایشگر Nova 3e از پنل IPS LCD با رزولوشن ۲۲۸۰ × ۱۰۸۰ پیکسل خود، رنگها را با دقت مناسبی به تصور میکشد و روشنایی آن مطلوب به نظر میرسد.
حاشیههای باریک نمایشگر در کنار ضخامت ۷.۴ میلیمتری نوا ۳ ای، ارگونومی بسیار مناسبی را برای این گوشی به ارمغان آورده است، این گوشی بهراحتی در دست جای میگیرد و با وجود بهرهبردن از نمایشگر ۵.۸۴ اینچی، کار کردن یکدستی با آن بهسادگی امکانپذیر است. بهرهبردن از پنلهای شیشهای 2.5D در کنار فریم فلزی، لذت مضاعفی را برای کاربر به همراه دارد و حس پریمیومی را برای محصول میانردهی هواوی القاء میکند. Huawei Nova 3e در سهرنگ آبی، مشکی و صورتی به بازار عرضه میشود.
عملکرد و بازدهی مطلوب
میانردهی زیبای هواوی از پردازندهی هشت هستهای کرین ۶۵۹ بهره میبرد که پیشتر آن را در محصولات میانردهی دیگر چینیها مانند نوا ۲ پلاس و میت ۱۰ لایت تجربه کردهایم و از عملکرد مطلوب آن در کاربریهای روزمره اطلاع داریم. کرین ۶۵۹ از هشت هستهی پردازشی Cortex A53 در قالب دو کلاستر چهار هستهای ۱.۷ و ۲.۳۶ گیگاهرتزی در کنار واحد پردازش گرافیکی Mali-T830 MP2 آرم بهره میبرد و این تراشه را ۴ گیگابایت رم در کنار ۶۴ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی با قابلیت ارتقاء تا سقف ۲۵۶ گیگابایت همراهی میکند. هواوی در این گوشی علاقهمندان به موسیقی را نیز فراموش نکرده و برای آنها نسخهی ۴.۰ فناوری صوتی Histen هواوی در کنار افکتهای سهبعدی متنوع را برای ارائهی تجربهی صوتی فراگیر در نظر گرفته است.
برخلاف بسیاری از گوشیهای میانرده و پایینردهی کنونی، نوا 3e بهصورت پیشفرض با سیستمعامل اندروید ۸.۰ اوریو در کنار رابط کاربری EMUI 8.0 عرضه میشود و هواوی مدعی است که بهینهسازی نرمافزاری این گوشی، پایداری عملکرد آن در طولانیمدت را ممکن میکند. انرژی مورد نیاز Nova 3e توسط باتری ۳۰۰۰ میلیآمپرساعتی تأمین میشود و فناوری شارژ سریع Fast Charge 2.0 هواوی (۹ ولت، ۲ آمپر)، امکان شارژ این گوشی در زمانی کوتاه را فراهم میکند.
دوربینی با قابلیتهای متنوع
هواوی با Nova 3e تمرکز بسیاری بر دوربین دارد. دوربین دوگانهی میانردهی جدید چینیها از دو ماژول ۱۶ و ۲ مگاپیکسلی با فوکوس خودکار تشخیص فاز و فلش LED بهره میبرد که ماژول دوم برای تشخیص عمق و ایجاد افکت بوکه در تصاویر پرتره بهکار میبرد و ماژول اصلی در پس لنزی با دیافراگم f/2.2 قرار دارد. نوا ۳ ای حتی امکان تغییر فوکوس، پس از ثبت تصویر را نیز در اختیار کاربر قرار میدهد. نوا ۳ ای قابلیتهای متنوعی همچون افکتهای واقعیت افزوده، زیباسازی و تشخیص چهره را نیز در بطن خود دارد.
هواوی برای ثبت تصاویر سلفی هرچه بهتر، دوربینی با سنسور ۱۶ مگاپیکسل را در نظر گرفته است که در پس لنز وایدی با دیافراگم f/2.0 قرار دارد. چینیها مدعی هستند که این دوربین بهلطف استفاده از نمایشگر گوشی بهعنوان فلش، در محیطهای کمنور نیز تصاویر مطلوبی را ثبت میکند و با وجود قابلیتهایی همچون لنز AR، جایگزینی پسزمینه و کنترل دوربین با ژستهای حرکتی، کاربر از عملکرد آن رضایت خواهد داشت.
شما میتوانید مشخصات فنی هواوی نوا 3e را در جدول زیر مشاهده کنید:
مشخصات فنی نوا 3 ای هواوی | |||||
عرضه | |||||
---|---|---|---|---|---|
معرفی | 2018, مارس | ||||
وضعیت | موجود. عرضه در آوریل 2018 | ||||
بدنه | |||||
ابعاد | 148.6 در 71.2 در 7.4 میلیمتر | ||||
وزن | 145 گرم | ||||
سیمکارت | دو سیمکارتهی هیبریدی (نانو-سیم, همزمان یکی فعال) | ||||
نمایشگر | |||||
نوع | LTPS IPS LCD لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | ||||
سایز | 5.84 اینچ, 85.1 (~80.5% نسبت نمایشگر به بدنه) | ||||
رزولوشن | 1080 در 2280 پیکسل (~432 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | ||||
محافظ | |||||
- EMUI 8.0 | |||||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | اندروید 8.0 (اوریو) | ||||
تراشه | HiSilicon Kirin 659 | ||||
پردازنده مرکزی | 8 هستهای (چهار هستهی 2.36 گیگاهرتزی Cortex-A53 و چهار هستهی 1.7 گیگاهرتزی Cortex-A53) | ||||
پردازنده گرافیکی | Mali-T830 MP2 | ||||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (استفاده از شیار دوم سیمکارت) | ||||
حافظه داخلی | 64/128 گیگابایت, 4 گیگابایت رم | ||||
دوربین | |||||
اصلی | دوگانه : 16 مگاپیکسل + 2 مگاپیکسل, فوکوس خودکار با تشخیص فاز, فلش LED | ||||
قابلیتها | برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, HDR, پاناروما | ||||
ویدیو | 1080p@30fps | ||||
سلفی | 24 مگاپیکسل, 1080p | ||||
صدا | |||||
جک ۳.۵ میلیمتری | بله | ||||
- لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی | |||||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 3000 میلی آمپر ساعت | ||||
قابلیتها | |||||
حسگرها | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, ژیروسکوپ, سنسور مجاورت, قطبنما | ||||
- شارژ سریع باتری - پخشکنندهی XviD/MP4/H.264/WMV - پخشکنندهی MP3/eAAC+/WMA/WAV/Flac - نمایشدهندهی اسناد - ویراستار عکس و فیلم | |||||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / HSPA / LTE | ||||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n, WiFi Direct, هاتاسپات | ||||
بلوتوث | 4.2, A2DP, EDR, LE | ||||
GPS | بله, با A-GPS, GLONASS | ||||
NFC | بله | ||||
رادیو | رادیو افام | ||||
USB | 2.0, Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل | ||||
متفرقه | |||||
رنگها | سیاه, رز گلد, آبی, طلایی | ||||
محدوده قیمت | حدود 370 یورو |
آیا قابلیتهای یادشده، شما را به خرید این گوشی هوشمند ترغیب میکنند؟
دیدن و شنیدن داستانهایی درمورد نژادپرستی بر سلامت شما اثر میگذارد و اگر به آنها توجه نشود احتمالا باعث بیماری فرد خواهد شد. اخبار اخیر درمورد محاکمهی تینا فانتین و تبرئهی جرالد استنلی (کشاورز سفیدپوست متهم به قتل جوان بومی به نام کلتن بوشی)، مواردی از تعهد سیستم قانونی کانادا به اعمال بومیها و سلطهی استعماری است.
سلطهی استعماری اثر میاننسلی بدی روی سلامت ساکنین بومی اولیه و مهاجران بعدی (اشاره به اولین سفیدپوستهای مهاجر) میگذارد.
طبق این مثالها، خشونت اعمالشده روی افراد از جنس همان خشونتی است که سیاهپوستان تجربه میکنند: مدرسهای که به پلیس اجازهی دستبند زدن به یک دختربچهی ۶ ساله سیاهپوست میدهد؛ سیستم کمکرسانی به کودکان که کودکی را از پناهگاهی در کشور سومالی تحویل گرفت و آن را در اختیار پدر و مادری قرار داد؛ ولی پس از چند سال دستور ترک خاک کانادا را برای او صادر کرد. او باید به کشوری برمیگشت که حتی زبانش را بلد نبود.
تأثیر استعمار و نژادپرستی ضد سیاهپوستی بر سلامت سیاهپوستان و مهاجران بسیار مخرب است. ما (گروه دستاندکار متن اصلی) تمامی سیستمها، ساختارها و جوامعی را که باعث ادامه یافتن حس نفرت نسبت به همنوعان در تمامی سطوح زندگی میشوند، مسیریابی کردیم. تجربه و مبارزه با چنین سیستمهایی برای برقراری عدالت برای کودکان ما، خودمان و اعضای جامعه اثرات مخربی روی سلامت ما دارد.
من (نویسنده متن) بهعنوان پژوهشگر، استاد و درمانگری در زمینهی حقوق بشر و سلامت، اثرات عمیق نژادپرستی را مورد بررسی قرار دادهام و قصد دارم چندین مورد از بینشهای خودم درمورد اثرات نژادپرستی بر سلامت افراد را به اشتراک بگذارم. امیدوارم با چنین کاری بتوانم جوامع را بهسمت تغییر کلی نژادپرستی و خشونت سوق دهم و در این زمینه حمایتهایی از جانب افراد دلسوز دریافت کنم.
خشونت ادامه دارد
طبق گزارش جوامع و آمار شاخص سلامتی، تفاوتهای زیادی بین افراد مهاجر و جمعیت بومیان یک منطقه یا جامعه وجود دارد. نژادپرستی سیستماتیک از طرق مختلفی روی سلامت چنین افرادی تأثیر میگذارد که عبارتاند از: محدود بودن حق انتخاب غذای سالم، شرایط زندگی ناکافی و مراقبتهای بهداشتی نامناسب. نرخ مرگومیر نوزادان چنین جوامعی نسبت به افراد مقیم آن منطقه، تقریبا ۱۲ برابر است.
آمار چنین مسائلی توسط مقامات دولتی و بدون توضیحات کامل و بدون توجه به علل این مشکلات ارائه میشود. یکی از علل مشکلات، خشونت روزانهی دولت علیه افراد است.
اعتراض خانواده و حامیان تلما فاول (عمه بزرگ تینا فانتین که او را بزرگ کرده بود) در جمعه ۲۳ فوریه ۲۰۱۸، پس از اینکه دادگاه درمورد قتل درجه دوم ریموند کورمیر، رأی به بیگناهی او داد.
گفتههایی از افراد بزرگ درمورد نژادپرستی و محکوم کردن آن وجود دارد. ما شاهد تلاش دوستان و همچنین رهبران جوامع برای مبارزه با اثرات روانی و احساسی نژادپرستی هستیم. با اینکه تأثیر نژادپرستی علیه سیاهپوستان بر سلامت جوامع سیاهپوستی مستند است، مطالعات آمریکا روشنگرانهتر به این گونه مسائل میپردازد.
در مطالعهای در آمریکا، پژوهشگران ۱۵۷۴ تن از ساکنان بالتیمور را مورد بررسی قرار دادهاند. ۲۰ درصد از این تعداد اظهار کردند که با نژادپرستی مواجه بودهاند. همین گروه ۲۰ درصدی دربرابر افرادی که تبعیض کمتری نسبت به آنها شده است، از فشار خون سیستولیک بالاتری رنج میبرند. بهعلاوه این گروه نسبت به بقیه مشکلات کلیوی زیادتری دارند.
طبق گزارش پژوهشگران در مطالعههای بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ درمورد تبعیض نژادی و افزایش ابتلا به سرطان سینه در زنان سیاهپوست آمریکا، زنان سیاهپوستی که تحت تبعیض نژادی بودند بیشتر به سرطان سینه دچار میشدند؛ مخصوصا زنان جوان سیاهپوست. طبق مطالعهای محوری درسال ۲۰۱۱، هرچه مواجههی افراد آفریقایی-آمریکایی با فشار تبعیض نژادی بیشتر میشد، احتمال ابتلایشان به فشار خون بالا نیز افزایش یافته بود.
تعصب در پژوهشها
این مطالعات تنها نشاندهندهی بخشی از اثرات مخرب نژادپرستی روی سلامت افراد بود. متأسفانه اکثر مطالعات و پژوهشهای صورتگرفته در آمریکا، انگلستان، نیوزیلند، استرالیا و کانادا، تحقیقاتی با مکانیزمی رسمی درمورد تأثیر نژادپرستی روی سلامت افراد انجام ندادهاند. چنین موردی باعث بروز مشکل در جمعآوری اطلاعات علمی درمورد تأثیر نژادپرستی روی سلامت توسط دانشمندان میشود. درواقع با چنین رویکردی علم نمیتواند ثابت کند که نژادپرستی روی سلامت افراد تأثیر دارد. وقتی سیستم کلی، دسترسی شما را در خصوص جمعآوری اطلاعات درمورد تأثیرات نژادپرستی روی سلامت افراد محدود میکند، چگونه باید برای نژادپرستی علیه سیاهپوستان، شواهد مهم آماری ارائه داد؟ پژوهش بعدی از جمعآوری اطلاعات مربوط به سلامتی درمورد تأثیر نژادپرستی علیه سیاهپوستان در کانادا و سراسر جهان حمایت خواهد کرد.
در جوامع سیاهپوستی، هیچ شخصی از نژادپرستی مصون نیست: از افرادی که هنوز متولد نشدهاند گرفته تا بچههای مدرسهای یا بزرگسالان و سالخوردهها. خودآگاه یا ناخودآگاه، سلامتی ما با مشکل روبرو شده است.
تأثیر نژادپرستی روی زنان، قشر کارگری، همجنسگرایان، معلولان، تازهواردان و ... حتی از بقیهی سیاهپوستان عادی هم بدتر است. چنین موقعی فشارها روی ذهن افراد بیشتر میشود و مشکلات ذهنی در کنار مشکلات فیزیکی آنها را از پا درمیآورد. من چنین مسئلهای را خشونت متقاطع مینامم.
بهعنوان مثال قتل عام مسلمانان در مسجد کبک و سیاستهای ضد اسلامی، روی سلامت این افراد تحت نظارت و گوشهنشین تأثیر منفی میگذارد. دو تن از قربانیان قتلعام کبک، سیاهپوست بودند؛ اما این حقیقت بهندرت مطرح میشود. چنین مسئلهای تنها یکی از مثالهای نژادپرستی داخل جوامع چندنژادی و چندرنگی است.
تأثیرات مخرب نژادپرستی از طرف پژوهشگران سلامتی، نادیده گرفته میشود یا در خفا باقی میماند. مسلما چنین یافتههایی نشاندهندهی غیر قانونی بودن سیستمهای غالب حکومتی است و انسانیت و مسئولیت قدرتهای استعماری را زیر سؤال میبرد. بنابراین طبیعی است که پژوهشها درمورد تأثیر نژادپرستی، بودجه زیادی دریافت نکنند و درنتیجه کسی بهفکر پژوهش درخصوص چنین مسائلی نیفتد.
واقعی بودن تأثیرات بهداشتی مربوط به نژادپرستی، صحبت درمورد افراد فقیر، فقر، تنبلی و نیازمندی را با مشکل روبرو میکند. چنین افرادی باز هم قربانی میشوند و حتی نابرابری درقبال آنها بدتر از قبل میشود. با این حال، درک نژادپرستی بهعنوان نکتهی تعیینکنندهی سلامتی برای درک موانع اجتماعی و اقتصادی برای رسیدن به موفقیت بسیار مهم است.
وقتی ما نتوانیم تأثیر حقیقی نژادپرستی بر سلامت جوامع سیاهپوست را مورد خطاب و بررسی قرار دهیم، نهتنها اعضای جامعهی خودمان را بهدلیل بیماریهای قابلپیشگیری و سرانجام مرگ از دست میدهیم، بلکه فرصت را برای تصحیح و حضور فعال در جنبشهای ضد ظلم فراملیتی به باد خواهیم داد.
تظاهرات علیه برتری سفیدپوستان و نژادپرستی در مرکز شهر شیکاگو در ۲۱ آگوست ۲۰۱۷، بعداز تراژدی شارلوتزویل
اثرات سلامتی
قرار گرفتن درمعرض نژادپرستی در زندگی میتواند بر سلامتی ما تأثیر بگذارد. تکرار اقدامات خشونتآمیز علیه ما باعث تضعیف وضعیت سلامتی میشود.
تأثیر نژادپرستی ضدسیاهپوستی در سیستم آموزشی بهخوبی قابل مشاهده است. بسیاری از افراد به دلیل رفتار خشونتآمیز و نژادپرستانه به مقدار غیر قابل توضیحی ترک تحصیل میکنند. چنین موردی وقتی در مراحل اولیهی تحصیل صورت بگیرد، باعث میشود در آینده وضعیت افراد بسیاری بدتر از پیش شود.
نژادپرستی همچنین باعث میشود سیاهپوستان و سایر مهاجران بهخوبی در زمینههایی مثل پزشکی، روانشناسی و ... استخدام نشوند؛ یا حقوق کمی دریافت کنند که این خود آسیبی جبرانناپذیر برای آنها محسوب میشود.
حتی بدتر اینکه سیاهپوستان بیشتر اوقات مجبورند در شغلهای سطح پایین کار کنند و فرصت رسیدن به قدرت و مقامات بالا را از دست بدهند؛ درنتیجه جامعه به دو دستهی کمککننده و کمکگیرنده تبدیل میشود که تقریبا تداعیکنندهی بردهداری توسط سفیدپوستان است و سیاهپوستان باید در وضعیت بهداشتی نهچندان خوبی زندگی کنند.
تأثیر سپردن بچههای سیاهپوستان به دست دولت به دلیل طلاق والدین یا مشکلات میاننسلی اصلا در نظر گرفته نمیشود. وقتی چنین بچههایی در سنین پایین که جزو سنین حساس زندگی آنها محسوب میشود، بدون محافظت و حمایت در مقابل نژادپرستی و خشونت قرار بگیرند، غم و اندوه خودشان را مخفی میکنند یا در خودشان می ریزند و گاهی اوقات جامعهگریز میشوند. چنین موردی باعث به وجود آمدن چالشهایی در یافتن و دریافت مراقبتهای مربوط به سلامتی میشود و وقتی آنها به نتیجهی دلخواه خود نرسند، ناامیدی آنها را فرا میگیرد.
اینکه سیاهپوستان بهدنبال درمان روانی و ذهنی نیستند، افسانهای بیش نیست. دلیل این افسانه تصور غلط درمورد انعطافپذیری فوقالعاده یا بهاصطلاح مقاوم بودن سیاهپوستان است؛ اما در حقیقت، کمپولی و دریافت نکردن خدمات، از سلامت و رفاه آنها جلوگیری میکند که همین امر باعث میشود بسیاری از اعضای جامعه تنها در خفا و انزوا بهدنبال خدمات بگردند.
بار منفی روی اذهان، بدنها، سلامت و روح سیاهپوستان و سایر مهاجران، همه را در بر میگیرد.
قرار گرفتن درمعرض نژادپرستی در زندگی، میتواند سلامت ما را مختل کند.
احتمال تغییر
داشتن یک هیئت ضد نژادپرستی و برنامهی اقدامات ضد نژادپرستانهی تورنتو میتواند اوضاع را بهسمت بهتر شدن سوق دهد. فعالیتهای زیاد درطول سالهای متمادی باعث به وجود آمدن چنین استراتژیهایی شده است.
میزان مؤثر بودن هیئت با قدرت اجرایی، تنوع اعضا، قدرتش در حذف تبعیضها و بررسی اثرات نژادپرستی و خشونت بر زندگی روزانهی سیاهپوستان و مهاجران جدید برآورده خواهد شد. بودجهی پژوهشها باید افزایش یابد. دانشگاهها باید از جوامعی دانشمندان خود را استخدام کنند که مستقیما تحت تأثیر نژادپرستی بودهاند و کارشان بررسی این مسائل باشد تا بتوانند از این جوامع آسیبدیده حمایت کنند.
اگر مدرسهی اختصاصی سیاهپوستان (که تنها یکی از آنها در کانادا وجود دارد) بهخوبی برای مبارزه با خشونت و نژادپرستی تأمین و حمایت شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر اعضای هیئت منصفهی بررسی قتل کلتن بوشی، همگی سفیدپوست نبودند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر به جنبش جان سیاهپوستان بهعنوان یک جنبش برای عدالت عمومی جامعه نگاه کنیم که سعی در جلوگیری از جنایات علیه سلامت افراد دارد، چه اتفاقی میافتد؟
اگر اطلاعاتی درمورد تأثیر نژادپرستی (هم با روشهای تحقیق رسمی و هم غیررسمی) توسط سیاهپوستان و جوامع مستعمره جمعآوری کنیم تا برنامههایی برای عدالت و استراتژیهایی برای سلامت پیاده کنیم، چه اتفاقی میافتد؟
نظر شما درمورد نژادپرستی و پیامدهای آن چیست؟
استیو وزنیاک، یکی از بنیانگذاران اپل، در مصاحبهای گفته است که در پی افزایش نگرانیها در خصوص نحوهی رفتارفیسبوک و سایر شرکتها با اطلاعات خصوصی افراد، قصد دارد فیسبوک را ترک کند.
وزنیاک میگوید:
«مردم تمام جزئیات زندگی خود را در اختیار فیسبوک قرار میدهند و فیسبوک از این اطلاعات برای تبلیغات استفاده کرده و سود میکند. تمام این سود بر مبنای اطلاعات کاربران است در حالی که کاربران هیچ سودی نمیبرند.»
وزنیاک میگوید ترجیح میدهد برای استفاده از فیسبوک هزینه پرداخت کند تا اینکه از اطلاعات شخصی او بابت تبلیغات استفاده شود. او همچنین اپل را در حفاظت از حریم خصوصی افراد ستایش کرده و گفته است:
«اپل از تولید و فروش محصولات خوب خود درآمد کسب میکند نه از شما. در فیسبوک کالای مورد داد و ستد شما هستید.»
اشارهی او به طور خاص به ماجرای اخیر فیسبوک و کمبریج آنالیتیکا است. ماجرایی که در نهایت فیسبوک اعلام کرد که طی آن از اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر استفادهی تبلیغاتی شده است که بخش اعظم این تعداد کاربران آمریکایی بودند.
تیم کوک، دیگر بنیانگذار اپل، نیز چندی پیش در مصاحبهای عملکرد فیسبوک را زیر سؤال برده بود. وی در پاسخ به این سؤال که اگر جای زاکربرگ بودید در این موقعیت چه میکردید، گفت:
«من جای او نیستم؛ زیرا اپل اپلیکیشنها را بررسی میکند تا مطمئن شود با استانداردهای امنیتی شرکت تطابق دارند.»
زاکربرگ نیز در مصاحبهای به صحبتهای تیم کوک واکنش نشان داد و آنها را به شدت سخیف دانست. زاگربرگ گفت:
«برای این که سرویسی که ارائه میکنید صرفا مخصوص آدمهای پولدار نباشد، مجبور هستید آن را طوری طراحی کنید که مردم بتوانند از پس مخارج آن بر بیایند. ما در فیسبوک تلاش میکنیم سرویسی رایگان ارائه دهیم. به هیچ وجه فکر نمیکنم که این به این معنی باشد که ما به مردم اهمیت نمیدهیم.»
هرچند وزنیاک با انتشار پستی در فیسبوک از این شبکهی اجتماعی خداحافظی کرده و موقتا حساب کاربری خود را بسته است، به نظر میرسد تصمیم سایر کاربران چیز دیگری بوده است. بر اساس آمارها فیسبوک با افت محسوسی در تعداد کاربران مواجه نشده است و همچنان ۹۳ درصد از آمریکاییها از فیسبوک استفاده میکنند. تصمیم شما کاربر محترمزومیت پس از وقایع اخیر، در مورد ادامهی استفاده از فیسبوک چه بوده است؟
اکنون بیش از ۱۴۰ سال از اولین موفقیتهای بشر برای ضبط و بازپخش صدا میگذرد. ابزارهای ابتدایی ذخیرهسازی و بازپخش صدا تنها میتوانستند صوت را با کیفیتی پایین و برای مدتی کوتاه ذخیره کنند؛ اما همین نیز موجب شگفتی بشر بود و در نگاه عموم، دست کمی از سحر و جادو نداشت. لیکن امروزه ضبط و بازپخش صدا به بخشی عادی و پیش پا افتاده از زندگی و ابزارهای مورد استفادهی ما تبدیل شدهاند که توجه چندانی به آنها نداریم.
از زمانی که دانشمندان موفق به ایجاد اولین ابزارهای ذخیرهسازی صدا شدهاند، پیشرفت در این زمینه همچنان ادامه داشته و خواهد داشت. در این مجموعه از مقالات نگاهی خواهیم داشت به تولد و سیر تکامل ابزارهای ذخیرهسازی صدا؛ فرایندی که در دوران انقلاب صنعتی و با ابتداییترین ابزارهای مکانیکی شروع شد و اکنون به سرویسهای آنلاین استریم موزیک رسیده است. با زومیت همراه باشید.
اولین تلاشها
اگر بخواهیم تاریخچهی ذخیرهسازی صدا را بهطور کامل بررسی کنیم، باید به بیش از هزار سال پیش بازگردیم. پیش از آن که انسان موفق شود اصوات طبیعی (صدای انسان، حیوانات و...) را ثبت کند، اولین تلاشها بر ذخیرهسازی و بازسازی اصوات تولید شده توسط آلات موسیقی تمرکز داشتند. شاید بتوان از نوشتن نوتهای موسیقی بهعنوان اولین تلاش بشر در این زمینه نام برد؛ اما در قرن نهم میلادی، سه برادر ایرانی موسوم به برادران بنو موسی که اهل خراسان بودند و در بغداد زندگی میکردند، ابزاری تولید کردند که با کمک نیروی آب و استوانههای خاص میتوانست موسیقی را بهصورت خودکار پخش کند. استوانههایی که پینهای کوچک در سطح آنها قرار داشت تا اواسط قرن نوزدهم میلادی جزو معدود ابزارهایی بودند که امکان بازتولید موسیقی بهصورت خودکار را فراهم میکردند. این سه برادر، علاوه بر اختراع این ابزار، ماشینی برای نواختن فلوت نیز اختراع کردند.
نمونهای بازسازی شده از ساز خودکار برادران بنوموسی
پیش از موفقیت انسان در ثبت صداهای طبیعی و بازپخش آنها، برخی ابزارها بهطور رایج برای تولید موسیقی بهصورت خودکار مورد استفاده قرار میگرفتند. شناختهشدهترین ابزارهای پخش موسیقی در آن دوران جعبههای موسیقی و پیانولا بودند. در ادامه نگاهی مختصر به این ابزارها خواهیم داشت.
جعبههای موسیقی
جعبههای موسیقی ابزارهایی هستند که به کمک شانههای فلزی کوچک اصوات مختلفی تولید میکنند. در ابتدا بهجای شانههای فلزی از ترکیب چکشها و زنگهای فلزی استفاده میشود و تولید صدا بهوسیلهی برخورد چکشها با زنگهای مختلف انجام میشد؛ اما با معرفی شانههای فلزی، اندازهی این ابزارها بهطور قابل توجهی کاهش پیدا کرد. استوانههایی که درون جعبههای موسیقی قرار داشت دارای خارهای بودند و حین چرخش استوانه این خارها با تیغههای موجود روی شانهی فلزی برخورد میکردند. با برخورد خارهای موجود روی استوانه با تیغههای شانهی فلزی، این تیغهها به لرزش در میآمدند و صدا تولید میشد.
یک جعبهی موسیقی ساده: استوانه و شانهی تولید کنندهی صدا در تصویر دیده میشوند
در سال ۱۸۸۶ آلمانیها برای اولین بار بهجای استوانههای فلزی از دیسکهای فلزی که برجستگیهایی روی سطح آنها وجود داشت استفاده کردند؛ ساخت دیسکهای فلزی از استوانهها آسانتر بود و همین مسئله باعث شد جعبههای موسیقی بیش از پیش فراگیر شوند. بین سالهای ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۵، جعبههای موسیقی با دیسکهای گردان بیشترین فروش را تجربه کردند و پس از آن تدریجا جای خود را به پیانولا و فونوگرافها دادند. با این وجود، تولید کنندگانی در سوئیس، ژاپن و ایالات متحده همچنان به تولید جعبههای موسیقی ادامه میدهند و آنها را به عنوان اشیاء کلکسیونی به فروش میرسانند.
در سال ۲۰۰۱، بیورک گومندسودواتیر، خوانندهی سرشناس ایسلندی در آلبومی با عنوان Vespertine از جعبههای موسیقی با دیسکهای گردان استفاده کرد (برای شنیدن یک نمونه میتوانید این آهنگ را چک کنید). برخی دیگر از خوانندگان نیز در آهنگهای خود از اصوات تولید شده توسط جعبههای موسیقی استفاده میکنند. اگر میخواهید با چگونگی کارکرد جعبههای موسیقی بیشتر آشنا شوید؛ از شما دعوت میکنیم نگاهی به این فیلم داشته باشید.
پیانولا و رولهای پیانو
رولهای پیانو کاغذهایی هستند که سوراخهایی در آنها بریده شده و به شکل طومار پیچیده میشوند. این رولها درون پیانوهایی که پیانولا خوانده میشوند قرار میگیرند. رول کاغذی روی سطحی که «ترکربار» (Tracker Bar) نامیده میشود قرار میگیرند؛ ترکربارها دارای سوراخهایی هستند و هرگاه که یکی از سوراخهای موجود روی رول روی یکی از سوراخهای ترکربار قرار میگیرد، نوتی نواخته میشود. پیانولا برای پخش موسیقی از سیستم پنوماتیکی استفاده میکرد که در زمان خود بسیار پیچیده بود. در صورتی که از دنبالکنندگان سریال وِستوُرلد باشید، مطمئنا استفاده از پیانولا را در تیتراژ آغازین و برخی قسمتهای این سریال مشاهده کردهاید.
پیانولا: در این تصویر رول کاغذی روی ترکربار قرار گرفته است
پیانولا دارای یک پمپ باد است و از طریق پدالهایی باد به درون این پمپ دمیده میشود. با قرار گرفتن سوراخهای رول روی سوراخهای ترکربار، مکش هوا ایجاد میشود؛ هر سوراخ نیز به لولهای وصل است که در انتهای دیگر به یکی از چکشهای پیانو متصل شده است. حرکت چکشها موجب برخورد آنها با سیمهای پیانو میشود و صدا تولید میگردد.
اولین پیانولا در سال ۱۸۷۶ به نمایش گذاشته شد و تولید انبوه آنها از سال ۱۸۹۶ تا ۲۰۰۸ در جریان بود. در اوائل قرن بیستم این ابزارهای پخش موسیقی بسیار پرطرفدار بودند؛ بهگونهای که تنها در سال ۱۹۰۲ بین ۷۰٫۰۰۰ تا ۷۵٫۰۰۰ پیانولا و یک میلیون تا یک میلیون و پانصدهزار رول پیانو در ایالات متحده به تولید رسیده بود. مزیت اصلی پیانولا این بود که به شنوندگان اجازه میداد از موسیقی نواخته شده توسط بزرگترین هنرمندان لذت ببرند. هرچند اقبال پیانولا و رولهای پیانو از سومین دههی قرن بیستم رو به کاهش بود، اما تولید رولها تا سال ۲۰۰۸ ادامه داشت. امروزه این رولهای کاغذی جای خود را به فایلهایی با فرمت MIDI دادهاند که کار رولهای کاغذی را بهصورت دیجیتالی انجام میدهند. برای مشاهدهی چگونگی استفاده از پیانولا و نواخته شدن موسیقی با رولهای کاغذی، بدنیست این ویدئو را تماشا کنید.
علاوه بر وسائل فوق، ابزارهای دیگری نیز برای بازتولید موسیقی مورد استفاده قرار میگرفتند که از میان آنها میتوان به ارگهای گردان اشاره کرد. این ارگها از استوانههای چوبی با خارهای فلزی برای تولید موسیقی استفاده میکردند؛ هرچند در برخی نمونههای رولهای کاغذی جایگزین استوانهها شده بود. از نظر ساختار و اندازه این ابزارها در اشکال مختلفی تولید میشدند؛ برخی از آنها تماما مکانیکی بودند و برخی دیگر نیز دارای اجزای پنوماتیک یا هیدرولیکی بودند. برای تولید اصوات مختلف نیز از روشهای مختلف نظیر شانههای فلزی، زنگها و... استفاده میشد.
استوانهی چوبی ارگ گردان با خارهای فلزی
ذخیرهسازی صدای انسان بهصورت فیزیکی
اولین تلاشها برای ذخیرهسازی صدای انسان به میانهی قرن ۱۹ میلادی باز میگردد. پس از آن نیز افرادی مانند توماس ادیسون، الکساندر بل و امیل برلینر این مسیر را ادامه دادند. در ادامه با این تلاشها و نتایج آنها بیشتر آشنا میشویم.
فنوتوگراف
حیات ابزارهای ذخیرهسازی و بازپخش صدا مدیون تلاشهای پیشگامانهی مخترعی بهنام ادوارد لئون اسکات دومارتینویل است. این مبتکر فرانسوی موفق به ساخت اولین ابزار ذخیرهسازی صدا شد؛ با این وجود، وی نمیتوانست صدای ضبط شده را بازتولید کند. ابزاری که او موفق به ساخت آن شده بود «فنوتوگراف» نام گرفت و پتنت آن در ۲۵ مارس ۱۸۵۷ (۵ فروردین ۱۲۳۶ شمسی) به ثبت رسید. دومارتینویل کار خود را از سال ۱۸۵۴ با مطالعهی متون پزشکی در ارتباط با آناتومی گوش انسان شروع کرد.
فنوتوگراف از مخروطی تشکیل شده بود که صدا را در خود جمع میکرد، پس از آن صدا به دیافراگمی انعطاف پذیر منتقل میشود و این دیافراگم نیز به یک قلم متصل بود. این قلم تغییرات صدا را روی کاغذ (در برخی موارد چوب یا شیشه) ثبت میگرد. برای ثبت مداوم تغییرات صدا، اهرمی به فنوتوگراف متصل بود که با چرخاندن آن کاغذ جابهجا میشد؛ کاغذی که اطلاعات صوتی روی آن ثبت شده بود «فنوتوگرام» نامیده میشد.
نمونهای بازسازی شده از فنوتوگراف
دومارتینویل در ادامه با همکاری دانشمندی آلمانی به نام رودولف کوئینگ اختراع خود را بیش از پیش بهبود بخشید؛ اما از این ابزار تنها برای ثبت ویژگیهای صدا و امور آزمایشگاهی استفاده میشد و این دانشمند موفق نشد صدای ذخیره شده را بازسازی کند. جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۸، فنوتوگرامی پیدا شد که اطلاعات صوتی کافی روی آن ثبت شده بود و دانشمندان موفق شدند صدای ذخیره شده را که به شخص دومارتینویل نسبت داده میشود بازسازی کنند؛ صدایی که قدمت آن به یک قرن و نیم پیش باز میگردد. در این ویدئو میتوانید به صدای دومارتینویل که طی چندین مرحله بازسازی شده گوش دهید. در هر مرحله با انجام تغییراتی کیفیت صدا بهبود یافته است.
فونوگراف و رقابت ادیسون و بل
گویا تا هفتمین دهه از قرن نوزدهم میلادی، به ذهن کسی خطور نکرده بود که میتوان با معکوس ساختن فرایند ثبت صدا در فنوتوگراف، میتوان صدای ثبت شده را بازسازی کرد. در سال ۱۸۷۷، چارلز کراس، شاعر و مخترع فرانسوی دریافت گه اگر خطوط ثبت شده روی فنوتوگرام روی سطی دیگر حکاکی شود، از شیارهای ایجاد شده میتوان برای بازسازی صدای ثبت شده استفاده کرد.
در دسامبر ۱۹۷۷، پیش از آن که کراس بتواند ایدهی خود را عملی کند، مرد جوانی وارد دفتر نشریهی Sientific America شد و دستگاهی را به مسئولان نشریه نشان داد، وی پس از ارائهی توضیحاتی اندک، اهرم چرخان دستگاه را به حرکت درآورد تا حاضرین را شگفت زده کند. در کمال شگفتی، افراد حاضر صدایی که از دستگاه پخش میشد را شنیدند، صدایی که میگفت:
صبح بخیر. حالتان چطور است؟ نظر شما در مورد فونوگراف چیست؟
این جوان توماس ادیسون بود که دستگاه خود را «فونوگراف» نامگذاری کرده بود. اختراع ادیسون شباهت زیادی به فنوتوگراف دومارتینویل داشت، با این تفاوت که قلم استفاده شده در فنوتوگراف، بهجای ثبت اطلاعات روی کاغذ، شیارهایی را روی استوانهای با پوشش قلع ایجاد میکرد. اهرم دستگاه نیز وطیفهی چرخاندن و جابهجایی استوانه را بر عهده داشت؛ با قرار گرفتن تیغهی قلم در استوانه و چرخش مجدد آن، صدای ثبت شده بازسازی میشد.
نمونهای از فونوگراف تولید شده توسط الکساندر بل
اما مشکل اصلی اختراع ادیسون این بود که قلع در برای فشار و ضربه مقاومت چندانی نداشت. رقیب سرسخت ادیسون، الکساندر بل، قلع را با موم جایگزین کرد. استوانههای مومی بل نسبت به استوانههای ساخته شده توسط ادیسون مقاومتر بودند و کیفیت صدای ذخیره شده نیز بالاتر بود؛ به همین دلیل، این استوانهها در میان مردم از مقبولیت بیشتری برخوردار بودند. اهرمهای دستی نیز بعدها جای خود را به موتورهای الکتریکی و فنرهای کوکی دادند.
بهواسطهی تمرکز ادیسون بر پروژههای دیگر، از جمله پروژهی پنجسالهی توسعهی خطوط برق نیویورک، وی تمرکز کمتری روی فونوگراف داشت. این مسئله باعث شد بل در این زمینه بر ادیسون پیشی گیرد. بل دستگاه خود را که از استوانههای مومی استفاده میکرد «گرافوفون» نامید و تدریجا بهبودهای مختلفی در آن ایجاد کرد. او شرکتی با نام «شرکت گرافوفون ولتا» تاسیس کرد، سپس این شرکت با شرکت دیگری بهنام «شرکت گرافوفون آمریکا» ادغام شد؛ شرکتی که از ادغام این دو به وجود آمد، امروزه با نام Columbia Records شناخته میشود که یکی از زیرمجموعههای شناخته شدهی سونیاست و همچنان در زمینهی تولید موسیقی فعالیت میکند.
در ویدئوی زیر میتوانید جزئیات فونوگراف را مشاهده کنید.
تولد گرامافون
شاید امروزه کسی فونوگراف را نشناسد، اما حتی نسل جدید نیز دست کم در فیلمها و سریالها گرامافون را دیدهاند. در واپسین دههی قرن نوزدهم، امیل برلینر راهکاری ارائه داد تا بهجای استفاده از استوانههای مومی، موسیقی روی دیسکهای مسطح ذخیره شود. او دستگاه ساخته شده را «گرامافون» نامید. برتری اصلی گرامافون بر گرافوفون این بود که تولید دیسکهای مسطح بهمراتب از تولید استوانهها سادهتر بود، ظرفیت ثبت صدا نیز در این دیسکها بیشتر بود و میشد بهسادگی از آنها استفاده کرد.
گرامافون
برلینر شرکتی با نام «شرکت ماشین سخنگوی ویکتور» تاسیس کرد؛ این شرکت دیسکها یا همان صفحات گرامافون را در اندازههای مختلف عرضه میکرد. موارد به کار رفته در این صفحات نیز دستخوش تغییراتی میشد، اما از میانهی قرن بیستم تا کنون، اکثر این صفحات از وینیل ساخته میشوند و بههمین دلیل صفحات گرامافون را صفحات وینیل نیز مینامند. از نظر ظرفیت ثبت صدا نیز در نمونههای اولیه حداکثر مدت زمان ضبط صدا چهار دقیقه بود، اما با پیشرفتهای بعدی، در هر سمت از صفحات گرامافون امکان ذخیرهی ۴۵ دقیقه موسیقی فراهم شد. در ویدئوی زیر میتوانید یکی از اولین نمونههای گرامافون را در حال پخش موسیقی مشاهده کنید.
گرامافونها تدریجا پیشرفت کردند و اجزای الکترونیکی بیشتر و بیشتری به آنها اضافه شد. امروزه این دستگاههای توسعه یافته معمولا Record Player نامیده میشوند؛ رکورد پلیرها از صفحات چرخان، تقویت کنندهی الکترونیکی (آمپلیفایر) و بلندگو تشکیل شدهاند. در مقابل، صفحات چرخانی نیز وجود دارند که برای پخش صدا به تقویت کنندهی الکترونیکی و بلندگوهای جداگانه نیاز دارند.
علاوه بر ذخیرهسازی موسیقی، برخی سازمانها از صفحات وینیل برای مقاصد دیگر استفاده میکردند. برای مثال، کتابخانهی ملی آمریکا از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۴ از صفحات وینیل برای تهیهی کتابها و مجلات صوتی برای افراد نابینا استفاده میکرد. این صفحات نسبت به صفحات گرامافون معمولی ظرفیت بالاتری داشتند و صرفا برای ذخیرهسازی صدای انسان مناسب بودند؛ دلیل این مسئله این است که صفحات گرامافون عادی با سرعتی حدود ۳۳ دور در دقیقه چرخش میکنند، اما در این صفحات سرعت چرخش به حدود ۸ دور در دقیقه دقیقه محدود است و کیفیت کمتری دارند.
سونی فلامینگو: نمونهای از یک صفحهی چرخان تمام الکترونیکی
تولد دوبارهی صفحات وینیل
از دید افرادی که خود را از جملهی هواداران پر و پا قرص موسیقی به حساب میآورند،گرامافون هیچگاه نمرده است. گرامافونها که از ابتدای قرن نوزدهم مهمان خانههای مردم بودند، توانستند در مقابله با ابزارهای مغناطیسی ذخیرهسازی صدا نیز از خود مقاومت نشان دهند. بهگونهای که با وجود فراگیر شدن نوارهای کاست و ابزارهای مشابه، بسیاری همچنان ترجیح میدادند از صفحات وینیل برای گوش دادن به موسیقی استفاده کنند.
در دههی نود، با شروع استفاده از سیدیها و فراگیر شدن ابزارهای دیجیتال، ستارهی بخت گرامافون و صفحات وینیل تدریجا رو به افول نهاد. اما در سال ۲۰۱۶، آمارها نشان دهندهی روی آوردن مجدد مردم به سوی صفحات وینیل بودند. بر اساس مقالهای که سال گذشته در نشریهی گاردین منتشر شد، دو عامل اصلی باعث رشد فروش صفحات وینیل بودند. اولین عامل، مرگ خوانندگان سرشناسی مانند دیوید بوئی بود که باعث شده بود مردم تصمیم بگیرند آلبومهای آنها را در قالب صفحات وینیل تهیه کرده و بهعنوان یادگار حفظ کنند. دومین عامل نیز رشد سرویسهای استریم موسیقی بود، افرادی که موسیقی مورد علاقهی خود را در سرویسهایی مانند اسپاتیفای پیدا میکردند، تصمیم میگرفتند تا آنها را بهصورت فیزیکی و با فرمتی که حسی نوستالژیک با آنها القا میکرد تهیه کنند.
شایان ذکر است که رکورد پلیرهای فعلی کیفیت کمابیش قابل قبولی دارند و کیفیت صدا بهگونهای نخواهد بود که افراد را از خرید صفحات وینیل پشیمان کند؛ البته به شرطی که از دستگاه مناسبی استفاده کنید و صفحهی وینیل نیز در شرایط خوبی باشد. رشد وینیل در سالهای اخیر به حدی بوده که سونی مجبور شد مجتمع تولید صفحات وینیل خود در ژاپن را مجددا راهاندازی کند. در ویدئوی زیر میتوانید نمونه صدای پخش شده توسط یک رکورد پلیر مدرن را بشنوید.
تفیفون
اگر اهل آلمان نیستید، احتمال کمی وجود دارد که با تفیفون آشنا باشید. این ابزار ذخیرهسازی موسیقی همچون ترکیبی از چندین ابزار ذخیرهسازی موسیقی است که در قالب یک دستگاه قرار گرفته. کارتریجهای تفیفون شبیه به کاستهای 8-Track هستند که نوارهای مغناطیسی را در خود جای میدهند؛ اما در تفیفون بهجای نوارهای مغناطیسی از نوارهایی شیاردار استفاده شده و همانند صفحات وینیل، با جابهجایی سوزن روی این شیارها صدا تولید میشوند.
تفیفون و کارتریجهای موسوم به «تفی»
این دستگاه در سال ۱۹۳۰ و توسط مخترعی آلمانی به نام کارل دنیل اختراع شد. در ابتدا تفیفون برای ثبت گفتار (نه موسیقی) و در امور نظامی مورد استفاده قرار میگرفت. سپس در سال ۱۹۴۰ عرضهی نسخههای خانگی تفیفون جهت پخش موسیقی هم شروع شد، اما به دلائلی نتوانست بهاندازهی صفحات وینیل موفق باشد. یکی از این دلائل کیفیت کمتر صدای تولید شده توسط تفیفون در مقایسه با صفحات وینیل بود. با توجه به اینکه اکثر هنرمندان نیز با شرکتهای تولید کنندهی موسیقی در قالب وینیل قرارداد بسته بودند، امکان ارائهی کارهای این هنرمندان با این فرمت امکانپذیر نبود؛ از این رو اغلب آلبومهای منتشر شده برای تفیفون مربوط به خوانندگان نه چندان سرشناس بودند.
در دههی شصت، تفیفون بهطور محدود در آمریکا نیز به فروش رفت، اما چندان موفق نبود و بیشتر در آلمان غربی مورد استفاده قرار میگرفت. کارتریجهای تفیفون «تِفی» نامیده میشدند و در سه اندازهی مختلف ارائه میشدند. کارتریجهای کوچک ۱۸ دقیقه موسیقی ذخیره میکردند؛ حداکثر ظرفیت کارتریجهای متوسط ۶۰ دقیقه بود و کارتریجهای بزرگ نیز میتوانستند ۴ ساعت موسیقی را ذخیره کنند.
در ویدئوی زیر میتوانید نمونهای از صدای پخش شده توسط این ابزار را بشنوید.
در اولین بخش از این مطلب نگاهی داشتیم به اولین تلاشها برای بازتولید موسیقی توسط ابزارهای موسیقی خودکار؛ همچنین ابزارهای ذخیرهسازی فیزیکی صدا را مورد بررسی قرار دادیم. در قسمت بعدی نگاهی خواهیم داشت به دومین موج از ابزارهای ذخیرهسازی موسیقی.
قوانین سختگیرانهی زیستمحیطی قربانی جدید دارد و آن آئودی است. این قوانین قبلا خودروهای ۱۲ سیلندر مرسدس AMG، مدلهای بنزینی بیامو سری 7 و بیامو M3 را نیز دچار مشکل کرده بودند و حالا نوبت آئودی است که با این قوانین دست و پنجه نرم کند. بر اساس قوانین جدید، این خودروساز باید فروش خودروی شاسی بلند SQ5 را در بازار اروپا متوقف کند.
بر اساس اطلاعاتی که یکی از منابع نزدیک به آئودی در اختیار رسانهها قرار داده، دلیل توقف فروش مدل SQ5 قوانین زیستمحیطی جدید است. از این پس خریدارانی که خواهان این خودرو هستند باید به بازار آزاد مراجعه کنند و مدلهایی را که قبلا تولید شدهاند، خریداری کنند.
بر اساس اعلام سخنگوی آئودی، خط تولید این برند در انگلستان نیز تمامی ظرفیت مدل SQ5 خود در سال ۲۰۱۸ را به تولید رسانده است و اکنون تنها تعداد کمی از این خودرو برای فروش دارد.
بنابر اعلام آئودی این خودروساز به کمی زمان نیاز دارد تا تولید مدل SQ5 را به خط تولید خود در مکزیک منتقل کند و سپس این خودرو را با قوانین جدید که WLTP نام دارند وفق دهد. البته به این نکته نیز باید اشاره کرد که قوانین جدید از شهریور سال جاری اعمال خواهند شد.
در مورد آئودی SQ5 باید اشاره کنیم که این خودرو، اسپرتترین کراساور آئودی است و به یک پیشرانهی V6 از نوع TFSI مجهز شده که با کمک توربوشارژر میتواند ۳۵۴ اسب بخار قدرت و ۵۰۰ نیوتن متر گشتاور تولید کند. برای انتقال این نیرو به چرخها، از یک جعبهدندهی ۸ سرعتهی خودکار و سیستم چهارچرخ محرک آئودی با نام کواترو بهرهگیری شده است؛ با چنین مشخصاتی SQ5 میتواند در عرض ۵.۱ ثانیه سرعت خود را از صفر به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند. حداکثر سرعت آئودی SQ5 بهصورت الکترونیکی به ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت محدود شده است. آئودی SQ5 در بازار جهانی، با آستانه قیمت ۴۲ هزار دلار عرضه میشود.
تحقیقات شرکت «تکیز» حکایت از آن دارد که شهروندان ایرانی به طور میانگین تنها ۳ تا ۴ روز میتوانند بدون گوشیهای هوشمند خود سر کنند و در این بین ۴۰ درصد از آنها تنها یک روز و حتی کمتر میتوانند بدون گوشی طاقت بیاورند.
همچنین ۲۹ درصد از ایرانیها بر این باورند که گوشی هوشمندی که در آب افتاده را با قرار دادن در کیسه برنج میتوان تعمیر کرد.
تحقیقات منتشر شده از سوی «تکیز» که نتیجه همکاری بین دفتر خدمات و تعمیرات در تهران و دفاتر لندن و دبی است، نشان میدهد که گوشیهای ۱۹ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از کاربران ایرانی نیاز به تعمیر دارد. این تحقیقات که با جامعه آماری ۲ هزار نفر در ایران انجام شده، حاکی از آن است که صفحه نمایش۲۱.۷ درصد از این کاربران شکسته، ۱۶درصد از آنها نیاز به تعویض باتری دارند و ۱۰ درصد معتقدند که گوشیهای هوشمند آنها به درستی شارژ نمیشود.
آیا کار کردن با صفحه شکسته تاثیر منفی روی گوشی شما دارد؟
در کمال تعجب ۶۶ درصد از ایرانیها نسبت به این موضوع که صفحه نمایش ترک خورده آیفون میتواند روی عملکرد سایر سخت افزارها و البته نرم افزاری گوشی تاثیر منفی داشته باشد، بی اعتنا هستند! تحقیقات شرکت «تکیز» همچنین نشان میدهد که ۴۱ درصد از ایرانیهایی که صفحه نمایش گوشی آنها آسیب دیده، خود را برای تعمیر آن به زحمت نمیاندازند، چرا که با وجود این شکستگی هنوز میتوانند تماسهای تلفنی خود را گرفته و به تماسهای دیگران پاسخ دهند. این در حالی است که ۲۷ درصد از این عده اعلام کردهاند که نگران مبلغ پرداختی، گارانتی معتبر یا تکنسین متخصص برای تعمیر صفحه نمایش گوشی خود هستند و ۲۸ درصد نیز فکر میکنند که تعمیر گوشی آنها یک فرآیند زمانگیر است که بین ۷ تا ۱۰ روز طول خواهد کشید.
مدیر نمایندگی «تکیز» در ایران در این مورد معتقد است: «کاربرانی که با گوشیهای آسیب دیده سر میکنند، در حقیقت ریسک بزرگی میکنند، چرا که بسیاری از آنها نمیتوانند بدون گوشیهای خود چند روز دوام بیاورند. شاید گوشی شما همچنان کار کند، اما نباید فراموش کرد که یک صفحه نمایش شکسته میتواند منجر به آسیب دیدگی مهمتر از جمله ورود آب به داخل گوشی شود. همین موضوع بیانگر اهمیت و لزوم تعمیرات حرفهای برای جلوگیری از صدمات جدیتر به محض پدیدار شدن ترک روی صفحه نمایش است. بسیاری از کاربران به شدت نگران این موضوع هستند که مبادا گوشی خود را برای تعویض صفحه نمایش به تعمیرکار سپرده و گوشی آنها با قطعات تقلبی یا چینی تعمیر شود! این در حالی است که در شرکت «تکیز» برای تعمیرات گوشیها از قطعات اصلی اپل و قطعات اورجینال که توسط شرکتهای سازنده در گوشیها به کار میرود، مورد استفاده قرار میگیرد.»
قراردادن گوشی خیس در کیسه برنج و سایر باورهای اشتباه
شرکت «تکیز» در تحقیقات خود متوجه این موضوع شد که کاربران ایرانی در مورد تعمیرات گوشیهای هوشمند به چندین باور اشتباه، اعتقاد دارند. گفتنی است که ۲۹ درصد از کاربران ایرانی بر این باورند که قرار دادن گوشی خیس در کیسه برنج، راه مناسبی برای تعمیر گوشیهایی است که در آب افتادهاند. در همین حال، ۶ درصد از کاربران ایرانی نیز معتقدند که قرار دادن گوشی خیس روی رادیاتور و شوفاژ به تعمیر و روشن شدن مجدد آن کمک میکند.
مدیر نمایندگی «تکیز» در ایران در این مورد گفت: «زمانی که به اهمیت گوشیهای هوشمند در زندگی روزمره خود دقت میکنیم، جای تعجب دارد که بسیاری از افراد از گوشیهای آسیب دیده استفاده میکنند. سوال این است که چرا کاربران ایرانی گوشیهای خود را تعمیر نمیکنند؟ تحقیقات ما نشان میدهد که دلیل این موضوع این است که بسیاری از ما ایرانیها بر این باوریم که تعمیر گوشی با قطعات اصلی برای ما گران تمام میشود و دسترسی به قطعات اورجینال بسیار دشوار است، و از سوی دیگر، تعمیرات گوشی زمانبر است. شرکت «تکیز» این امکان را فراهم کرده که متخصصان این شرکت به آدرس مورد نظر کاربران مراجعه کرده و گوشیهای آسیب دیده آنها را تنها در ۶۰ دقیقه با قطعات اصلی و قیمتی متناسب تعمیر کنند. بدین ترتیب، کاربران ایرانی میتوانند بدون دغدغه دور بودن از گوشی های هوشمند خود و دور ماندن از دنیای دیجیتال برای چندین روز، گوشی آیفون خود توسط تکنسینهای دوره دیده و دارای مدرک بین المللی با ارئه ۱۲ ماه گارانتی تعمیر کنند»
بنابر اطلاعات فاششده از ویرجین موبایل، اپل در نظر دارد روز دوشنبه نسخهی جدید گوشیهای هوشمند قرمز خود را راهی بازار کند. آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس قرمزرنگ، نسل جدید گوشیهای هوشمند اپل خواهند بود.
بر اساس سند داخلی فاششده توسط ویرجین موبایل و به نقل از AppleInsider، اپل در نظر دارد محصولات جدید سری REDا(PRODUCT) را روز دوشنبه رونمایی کند. ویرجین موبایل همچنین به این نکته اشاره کرده است که همزمان با زمان معرفی، نسخههای قرمزرنگ آیفون را به موجودی خود اضافه میکند و پیشفروش آیفونهای جدید نیز بهسرعت آغاز خواهد شد؛ الیته عرضهی این گوشیهای هوشمند تا آخر ماه میلادی به طول خواهد انجامید.
اپل نسخهی قرمزرنگ آیفون ۷ و آیفون ۷ پلاس را روز سهشنبه معرفی کرد و خرده فروشی آن از روز جمعه آغاز شد. تولید نسخهی قرمز آیفون ۷ و آیفون ۷ پلاس از سپتامبر سال ۲۰۱۷ متوقف شده است. دلیل توقف تولید این نسخه از آیفونهای سال ۲۰۱۶ اپل را باید معرفی آیفون ۱۰، آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس بدانیم.
بسیار معتقدند که فرایند تولید آیفون ۱۰ قرمز طولانیتر از آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس خواهد بود. علت این امر در بهکارگیری فریم استیل در آیفون ۱۰ نهفته است. برخلاف آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس که لبههای آلومینیومی دارند، آیفون ۱۰ از استیل ضد زنگ بهره میبرد که همین موضوع رنگ کردن آن را بسیار دشوارتر میکند.
در سال ۲۰۱۷ اپل مبلغی نزدیک به ۳۰ میلیون دلار برای کمک به ریشهکن کردن بیماریهایی نظیر ایدز، مالاریا و سل جمعآوری کرد. این شرکت در مجموع موفق شده است از طریق فروش محصولات RED در کنار کمپینهای ارائهشده در اپاستور، ۱۶۰ میلیون دلار به بنیادهای خیریه کمک کند.
یکی از گمانههای مطرحشده در مورد معرفی آیفون ۸ و آیفون ۸ پلاس قرمزرنگ، احتمال همراه شدن این گوشیها با محصولات جدید دیگری از سوی اپل است. از جملهی این محصولات باید به قاب شارژر و شارژر AirPower اشاره کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.