کوالکام در سال جاری میلادی، تنها تراشه پرچمدار اسنپدراگون ۸۳۵ را عرضه کرد و با وجود گمانهزنیهای متعدد در مورد نسخه ارتقاءیافته آن یعنی اسنپدراگون ۸۳۶، این پردازنده هیچگاه عرضه نشد. با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۱۷، به نظر میرسد کوالکام نیز در حال آمادهسازی است تا سیستم-روی-تراشه جدید خود را معرفی کند؛ انتظار داریم از تراشهاسنپدراگون ۸۴۵ در سال ۲۰۱۸ در گوشیهای پرچمدار سازندگان مختلف استفاده شود.
با اینکه از نظر توان پردازش، پردازنده اسنپدراگون ۸۴۵ پیشرفت چشمگیری نسبت به نسل قبل ندارد؛ گمان میرود این چیپست در زمینهی واحد پردازش گرافیکی (GPU) بسیار بهتر از اسنپدراگون ۸۳۵ باشد. شایعات نشان میدهند که کوالکام که از واحد پردازش گرافیکی سری آدرنو ۶۰۰ در چیپست اسنپدراگون ۸۴۵ استفاده خواهد کرد؛ احتمالاً آدرنو ۶۴۰ بهعنوان GPU پردازندهی جدید کوالکام، پردازش محتوای گرافیکی را بر عهده خواهد گرفت. در نسل قبل یعنی اسنپدراگون ۸۳۵، شاهد بهکارگیری چیپ آدرنو ۵۴۰ برای پردازش محتوای گرافیکی بودیم.گزارشی جدید از چین، حاکی از آن است که غول پردازندههای موبایل تصمیم دارد مانند اسنپدراگون ۸۳۵، پردازندهی جدید خود را بر مبنای لیتوگرافی ۱۰ نانومتری تولید کند. انتظار میرود تراشهی جدید کوالکام از مجموع هشت هستهی پردازشی استفاده کند؛ کوالکام از دو خوشه چهار هستهای Cortex A75 و Cortex A53 در این تراشه بهره میگیرد. هستههای پردازشی Cortex A53 که مصرف انرژی کمتری دارند، برای پردازش محتوای سبک در نظر گرفته خواهند شد.
فرکانس هستههای پردازشی یا واحد پردازش گرافیکی اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام هنوز اعلام نشده است؛ اما منابع مطلع ادعا میکنند که تراشه پرچمدار جدید سازنده در این زمینه، پیشرفت چشمگیری نسبت به اسنپدراگون ۸۳۵ ندارد. بااینحال انتظار میرود تراشه جدید کوالکام در زمینه مصرف انرژی، عملکرد بهتری در مقایسه با اسنپدراگون ۸۳۵ یا نسلهای قبلی داشته باشد؛ به همین جهت، سازندگان میتوانند محصولاتی عرضه کنند که از نظر قدرت پردازشی، تا حدودی مانند پرچمداران معرفیشده در سال ۲۰۱۷ باشند یا حتی عملکرد بهتری ارائه دهند؛ ضمن اینکه شارژدهی بهتری داشته باشند.
مودم X20 کوالکام نیز در چیپست اسنپدراگون ۸۴۵ استفاده خواهد شد که دستیابی به سرعت حداکثری ۱.۲ گیگابیت بر ثانیه را امکانپذیر میکند. بر اساس شایعات و گمانهزنیها، شرکت واقع در کالیفرنیا تصمیم دارد تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام را در اوایل ماه دسامبر معرفی کند و این چیپست در زمستان سال آینده میلادی به دست شرکتهای سازنده گوشی هوشمند خواهد رسید. تعدادی از سازندگان اندروید از جمله الجی، شیائومی، سامسونگ وسونی از تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام برای محصولات ردهبالای خود در سال ۲۰۱۸ استفاده خواهند کرد.
گفته میشود اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام از دو ماژول دوگانه دوربین بهصورت همزمان پشتیبانی خواهد کرد و در مجموع، میتوان محصولاتی مجهز به آن با حداکثر چهار سنسور ۲۵ مگاپیکسلی ارائه داد. به همین جهت در سال آینده، ممکن است گوشیهای گرانقیمتی عرضه شود که از دوربین دوگانه بهعنوان دوربین اصلی و سلفی استفاده کنند.
یکی از پرچمداران سال آینده که اسنپدراگون ۸۴۵ قدرت پردازشی آن را تأمین خواهد کرد، گلکسی اس ۹ سامسونگ است. این گوشی پرچمدار که در دو مدل عرضه میشود، با ترکیب دو چیپست اکسینوس ۹۸۱۰ و اسنپدراگون ۸۴۵ راهی بازار خواهد شد؛ انتظار میرود اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام در نمونههای گلکسی اس ۹ عرضهشده در ایالات متحده به کار گرفته شود.
با اینحال، شایعات حاکی از آن هستند که روند کمبود تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ در سال ۲۰۱۸، مانند امسال تکرار خواهد شد؛ به همین جهت، پرچمداران سامسونگ اولین محصولاتی هستند که با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ معرفی میشوند. سازندگان دیگر نیز ناچار خواهند شد مدتزمان بیشتری برای تأمین مجدد موجودی پردازنده اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام منتظر بمانند و این موضوع باعث میشود تأخیر چندین ماهه در عرضه پرچمداران سال ۲۰۱۸ وجود داشته باشد.
با قرار دادن صرفاً یک پیشرانهی بزرگ در زیر درب کاپوت، نباید انتظار یک خودرو با عملکرد خوب و بالا داشت؛ با این کار میتوان یک خودروی هاتراد (Hotrod) داشت نه چیز دیگر. البته باید دید تعریف هر فرد از یک خودرو با عملکرد بالا چیست. برای بیشتر علاقهمندان دنیای خودرو، این تعریف در محصولی که فقط در مسیر مستقیم بتازد خلاصه نمیشود؛ بلکه این خودرو باید بتواند با سرعت بالا به پیچ وارد شود، نوک (Apex) آن را لمس کند و بهآرامی از طرف مخالف آن خارج شود، بدون اینکه راننده حس کند برای ادامه دادن مسیر باید گواهینامهی فوق تخصصی فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی (FIA) داشته باشد.
قدرتمند بودن خودرو یک مسئله است؛ اما مهمتر از آن انتقال آن قدرت به چرخها است که در این لحظه، نقش شاسی و سیستم تعلیق مشخص میشود. بدون داشتن یک شاسی مقاوم، تنظیمات مناسب سیستم تعلیق و ترمز، تمام قدرتی که پیشرانه به جعبهدنده میفرستد، هیچ ارزشی نخواهد داشت.
سیستم تعلیق؛ فرمان و دیفرانسیل زیر ذرهبین
شاید یکی از بهترین نمونهها از خودروی عملکرد بالا، محصولات کد F لکسوس باشد. تمام خودروهای لکسوس با کد F، به پیشرانهی هشت سیلندر V شکل تنفس طبیعی مجهز هستند و در زمان زیر پنج ثانیه، به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسند. اما برای انتقال این قدرت به زمین، خودرو باید با سیستم تعلیق مناسب و دیگر تنظیمات همراه شود تا به هنگام فشار پدال گاز، کنترل آن دچار انحراف نشود. سیستم تعلیق متغیر و انطباقی F لکسوس، با داشتن ویژگیهایی چون کمکفنرهای دقیق و سیم لولههای خطی با قابلیت تنظیم الکترونیکی و طرح دوجناقی چنداتصالی با اجزای آلومینیومی جهت کاهش وزن، کاملا قدرت واردشده را به جاده منتقل میکند.
اگر سیستم تعلیق بیش از اندازه سفت و سخت باشد، سواری خودرو با تکانهای شدید همراه است و فرمانپذیری آن بهسختی قابل کنترل خواهد بود؛ برعکس اگر سیستم تعلیق خیلی نرم باشد، فرمانپذیری اسفنجی در پیچها حاصل کار خواهد بود. مهندسان سیستم تعلیق، بیشتر وقت خود را صرف پیدا کردن تعادل لازم بین این دو فرمانپذیری میکنند. بیشتر خودروهای مدرن، تنظیمات مختلف سیستم تعلیق را از طریق یک دکمه و بهصورت الکترونیکی در اختیار راننده قرار میدهند تا بر اساس سلیقهی خود، تنظیمات مناسب را پیادهسازی کند.
مقالهی مرتبط:
خودروهای کد F لکسوس، از طریق گزینهی انتخاب حالت رانندگی، دست راننده را در تنظیمات سیستم تعلیق باز میگذارند؛ اما در هر حالت رانندگی، بر اساس شرایط رانندگی و جاده، تنظیمات خودکار لازم را منظور میکنند. تنظیمات دمپرها در ۳۰ مرحله قابل استفاده است که به سیستم تعلیق اجازه میدهد در انواع جادهها عملکرد مناسبی به نمایش بگذارد. اما دمپرها بهتنهایی کار نمیکنند. یکی از مهمترین خصوصیات خودروهای با عملکرد بالا، کیفیت پیشبینی آنها است. برای ارائهی بهترین عملکرد در پیست و جاده، راننده باید مطمئن باشد که در صورت مواجه با هرگونه مانع یا مشکل، خودرو کاملا مطابق میل راننده در هر شرایط عملکرد یکسانی به نمایش میگذارد. به همین منظور است که بیشتر خودروهای مدرن، به برنامههای کامپیوتری مختلف که قابلیت تنظیم دارند، مجهز شدهاند.
یکی دیگر از ابزاری که در کیفیت پیشبینی عملکرد خودرو اهمیت دارد، دیفرانسیل است. دیفرانسیل لغزش محدود (LSD) معمول امروز، قدرت را با مقدار مساوی به چرخها توزیع میکند. بهعنوان مثال، فرض کنید به یک پیچ عریض به طرف چپ وارد میشوید، چرخ عقب چپ خودرو چسبندگی خود را از دست میدهد؛ در این حالت دیفرانسیل قدرت بیشتر را به چرخهای خارج پیچ (سمت راست) که چسبندگی بیشتری دارد، میفرستد. اما این نوع دیفرانسیل غی رفعال کار میکند و فقط در صورت کم بودن چسبندگی در یک چرخ، قدرت کمتری به آن فرستاده میشود.
خودروهای کد F لکسوس، از دیفرانسیل گشتاور برداری قابل تنظیم (TVD) استفاده میکنند؛ این سیستم با استفاده از محرکهای حساس الکترونیکی باعث افزایش حساسیت چرخ دندهها میشود. سیستم TVD زمان پاسخ یکهزارم ثانیه دارد و بهصورت فعال، در هنگام پیچیدن، چرخ خارج از چرخ را سریعتر میچرخاند که اینکار باعث کمک به پیچیدن خودرو در جهت مناسب میشود. سیستم TVD اینکار را نه بهعنوان یک پاسخ برای کاهش چسبندگی، بلکه بهصورت فعال انجام میدهد و سه حالت «نرمال»، «اسلالوم» و «پیست» را در اختیار راننده قرار میدهد. با قرار دادن آن در حالت پیست، دیفرانسیل با تمرکز بیشتر بر پایداری و شتاب خارج از پیچ، بهترین تجربهی رانندگی در پیست را ارائه میدهد.
یکی از ویژگیهای خودروهای مدرن این است که تمام این اعمال در پشت پرده اتفاق میافتد تا راننده، احساس راحتی داشته باشد. اما یک خودرو با عملکرد بالا نباید بین راننده و جاده جدایی ایجاد کند؛ بلکه باید کاملا برعکس عمل کند. بهترین خودروها، حس تمام چهار چرخ را به راننده منتقل میکنند که اساساً این کار از طریق فرمان انجام میشود. شاید بارها در تستها و نقدهای خودروهای مختلف، از زبان کارشناسان خودرو جملههای مانند «فرمان کند است» یا «فرمان خستهکننده است» شنیده باشید. منظور این افراد از گفتن این جملات، نبود حس لازم بین فرمان، چرخها و راننده است.
با توجه به پیشرفت فناوری، دور شدن از اتصالات مکانیکی در اجزای خودرو و ظهور اجزای الکترونیکی و دیجیتال، ایجاد سیستم فرمانی که کاملا حس چرخها و چسبندگی آنها را به راننده منتقل کند، بسیار مشکل شده است. عمدهترین دلیل این مشکل، وجود افرادی است که خواهان این موارد نیستند و فقط به دنبال یک رانندگی ساده و مثلا رسیدن به مرکز خرید با خودرو هستند. برای کسانی که طرفدار رانندگی واقعی و ایجاد حس فوقالعادهی خودرو و راننده هستند، شرکتهایی چون لکسوس با ارائهی حالتهای رانندگی مختلف و تنظیمات متنوع فرمان، هنوز هم به دنبال حفظ حس رانندگی واقعی هستند.
سیستم ترمز؛ مشکل حرارت و لنت
نقطهی پایان تمام این موارد که شاید مهمترین آنها هم باشد، سیستم ترمز است. در صورت نبود ترمز در مواقع مورد نیاز یا عملکرد آن به شیوهی دلخواه، حداکثر سرعت خودرو، مقدار نیروی گرانشی که ایجاد میکند یا انتقال حس جاده از طریق فرمان کاملا پوچ است. دو موضوع مهم در سیستمهای ترمز خودروهای عملکرد بالا، حرارت و ناحیهی تماس لنت است. در واقع برای ترمزگیری بهتر، باید روتورهای بزرگ و راهی برای از بین بردن حرارت داشت. هر چقدر سختتر ترمز گرفته شود، حرارت آن بالاتر میرود. به همین دلیل است که در مسابقات اتومبیلرانی بهخصوص در شب، دیسکهای سرخرنگ در خودروها جلب توجه میکنند. برای از بین بردن این حرارت زیاد، باید بزرگترین دریچههای ممکن در دیسکهای ترمز استفاده شود.
یکی از بهترین برندهای افترمارکت ترمز در دنیا، برمبو (Brembo) است. لنتهای با طول عمر بالا به همراه کالیپرهای ۶ پیستونی و دیسکهای بزرگ ۱۴.۹ اینچی در چرخهای جلو، یکی از بهترین سیستمهای ترمز موجود در بازار هستند. برای درک پیشرفت سیستم ترمز، کافی است یادآوری کنیم که خودروهای دهه ۹۰ میلادی معمولا رینگهای ۱۵ اینچی داشتند؛ خودروهای امروز، دیسکهای ترمز ۱۵ اینچی دارند.
بهطور کلی، صنعت خودرو و فناوریهای موجود در آن، هر روز در حال پیشرفت است. در طی سالها و افزایش قدرت پیشرانههای مختلف، نقش مهم سیستم تعلیق و ترمز بیشتر از همیشه مشخص شده است.
نیکولا تسلا، فیزیکدان، مهندس و مخترع صربستانی در اواخر زندگی درخشان و مشقتبارش، بیپول و در یک اتاق کوچک از هتلی در شهر نیویورک زندگی میکرد. او روزها را در پارک با حیواناتی مثل کبوترها و شبها را بدون اینکه بخوابد با کار روی معادلات ریاضی و مشکلات علمی میگذارند. این نحوهی زندگی او، باعث تعجب دانشمندان برای دههها پس از مرگش شده بود. او در سال ۱۹۴۳ درگذشت. اختراعات او ساخته خیالات بینظیر او بودند.
تسلا معتقد بود که مغز و قدرت تفکرش بدون رقیب است. او آنقدر پیشرفت نکرد که بتواند از افراد معاصرش مثلتوماس ادیسون جلو بزند. ادیسون کسی بود که او را استخدام کرد. تسلا در مورد ادیسون گفته است:
اگر ادیسون به دنبال سوزنی در انبار کاه باشد، همانند زنبور عسلی که به دنبال گل است، برای یافتن سوزن تلاش میکند تا بدان دست یابد. متأسفانه من شاهد چنین عملی بودم. این عمل، تئوری و محاسبه خیلی سادهای بود که ۹۰ درصد از کار او را تشکیل میداد.
ممکن است که همعصران تسلا مثل ادیسون و جرج وستینگهاوس، طبق گفتهی خودش از نظر استعداد مثل او نباشند؛ ولی قطعا از نظر تجاری بهتر از تسلا بودند. در آخرین روزهای عصر طلایی آمریکا، تسلا بسیار تلاش کرد تا آینده ارتباطات و انتقال برق دنیا را تغییر دهد. او تصمیم گرفت جی. پی. مورگان را در مورد یک پیشرفت متقاعد کند تا بهعنوان یک سرمایهگذار، بالغ بر ۱۵۰ هزار دلار برای این پیشرفت برای تسلا سرمایهگذاری کند. قرار بود تسلا برجی در لانگ آیلند نیویورک بسازد. نقشههای تسلا در سال ۱۸۹۸ برای ساخت یک سیستم انتقال بیسیم جهانی که به برج واردنکلیف معروف بود، آخرین شانس او برای به دست آوردن شهرت و ثروتی بود که او هیچوقت نداشت.
نیکولا تسلا در سال ۱۸۵۶ در کرواسی امروزی به دنیا آمد. پدرشمیلوتین، کشیش کلیسای ارتودوکس صربستان بود. تسلا در همان اوایل زندگیاش مهارتهای ذهنی عجیبی داشت که اطرافیانش را متعجب میکرد. او میتوانست تمام کتابها و جداول لگاریتمی را حفظ کند. او بهآسانی زبان فرا میگرفت و میتوانست روزها و شبها تنها با چند ساعت خوابیدن، کار کند.
در ۱۹ سالگی شروع به تحصیل در رشتهی مهندسی برق در مؤسسهی پلی تکنیک گراتس در اتریش کرد. او در آنجا بهسرعت خودش را بهعنوان یک دانشجوی نمونه ثابت کرد. او مدام در حال بحث کردن با استادان در مورد نقصهای طراحی در جریان مستقیم موتورها بود. تسلا بعدا در این مورد گفت:
وقتی به حل مسائل اهتمام میورزیدم، جای ناراحتی بود که بحث در مورد آنها سریع به اتمام میٰرسید. من انرژی زیادی داشتم که میخواستم صرف کارهایم کنم. وقتی به من وظیفهای محول میشد، من مثل بقیه با آن رفتار نمیکردم. این وظیفه، شبیه به سوگند مقدسی بود که برای من حکم مرگ و زندگی داشت. اگر شکست میخوردم باید میمردم. اکنون احساس میکنم در جنگ پیروز شدهام. من در ذهنم جواب را داشتم، ولی با این وجود نمیتوانستم بیانش کنم.
تسلا شش سال بعدی عمرش را صرف تفکر در مورد میدانهای الکترومغناطیسی و یک موتور فرضی کرد که برقش توسط جریان متناوب تأمین میشد. او در افکارش چنان غرق میشد که قادر نبود بر تکالیف دانشگاهی خود تمرکز کند. استادان دانشگاه به پدر او گفتند که این عادات کار کردن و کم خوابیدن، او را خواهد کشت. اما او بهجای اینکه درسش را تمام کند، به یک قمارباز تبدیل شد و تمام شهریهی دانشگاهش را با قمار از دست داد و همین موجب اخراج وی از دانشگاه شد. او از این بابت خیلی آسیب دید، ولی پایان کار اینگونه نبود.
تسلا در سال ۱۸۸۱ به بوداپست رفت. وی همینطور که با دوستش در پارک قدم میزد و شعر میگفت، ناگهان ایدهای به ذهنش رسید. او در پارک با یک چوب روی خاک، نقشه یک موتور را کشید. تسلا با استفاده از قانون چرخش میدان مغناطیسی ایجادشده توسط دو یا چند جریان متناوب این کار را کرده بود. با اینکه برقرسانی با جریان متناوب انجام میشد، هیچ موتوری وجود نداشت که با این جریان متناوب کار کند تا اینکه او در چند سال بعد موتور القایی خود را اختراع کرد. تسلا در ژوئن سال ۱۸۸۴ در حالی به نیویورک رفت که تنها ۴ سنت و نامهای در جیبش داشت. این نامه از طرف چارلز بچلر به توماس ادیسون بود و در آن نوشته شده بود:
ادیسون عزیز، من تنها دو انسان بزرگ میشناسم که یکی از آنها شما و دیگری این جوان است.
وقتی ادیسون و تسلا با یکدیگر ملاقات کردند، تسلا طرح مهندسیاش را برای ادیسون توصیف کرد. ادیسون نسبت به این طرح کمی شکاک بود؛ ولی تسلا را استخدام کرد. طبق گفتههای تسلا، ادیسون به او قول داده بود که در صورت بهبود وضعیت نیروگاههای جریان مستقیم به او ۵۰ هزار دلار خواهد داد. تسلا تنها ظرف چند ماه موفق شد موتورهای ادیسون را بهبود ببخشد؛ اما ادیسون از پرداخت پول به او امتناع کرد. ادیسون به تسلا گفت:
وقتی یک آمریکایی بالغ شوی، خواهی فهمید که آن یک جوک آمریکایی بود.
تسلا سریعا از کمپانی ادیسون بیرون آمد و شغل حفر گودال را برگزید. اما پس از مدتی کوتاه، مشخص شد که موتور جریان متناوب تسلا ارزش سرمایهگذاری دارد و کمپانی وسترن یونیون، برای تسلا آزمایشگاهی در نزدیکی دفتر ادیسون در نظر گرفت. تسلا در این آزمایشگاه موفق شد سیستم جریان متناوب را طراحی کند؛ سیستمی که هنوز هم در دنیا استفاده میشود. تسلا در این مورد گفت:
موتورهایی که من در آنجا ساختم، دقیقا همانی بودند که تصور میکردم. من هیچ تلاشی برای بهبود طرحم انجام ندادم و بهجای آن تصویری را که در ذهنم بود پیاده کردم و عملیات همانگونه پیش رفت که انتظارش را داشتم.
تسلا اختراعش (موتورهای جریان متناوب و سیستمهای برق) را ثبت کرد و گفته میشود که این اختراع باارزشترین اختراع پس از تلفن است. جرج وستینگهاوس وقتی از طرحهای تسلا آگاه شد، متوجه شد که میتواند این طرح را جایگزین جریان مستقیم ادیسون کند. بنابراین برای این اختراع ۶۰ هزار دلار بر اساس اینکه تا چه اندازه میتواند برق بفروشد، در قالب سهام و بهصورت نقد و حق امتیاز سرمایهگذاری کرد. او در نهایت توانست در جنگ جریانها (مستقیم و متناوب) پیروز شود، ولی هزینهی این پیروزی برای رقابت با وستینگهاوس و کمپانی جنرال الکتریک ادیسون، زیاد بود.
وستینگهاوس که از نابود شدن میترسید، از تسلا خواهش کرد دست از امتیاز و مالکیتش نسبت به طرح بردارد. او به تسلا گفت:
تصمیمات شما آینده و سرنوشت کمپانی وستینگهاوس را مشخص میکند.
تسلا که سپاسگذار فردی بود که هرگز نمیخواست سر او کلاه بگذرد، قرارداد حق مالکیت را پاره کرد و از میلیونها دلار پول دست کشید؛ پولی که حتی در آینده ممکن بود به میلیاردها دلار هم برسد. او میتوانست با این پول ثروتمندترین آدم دنیا و غولی در عصر طلایی آمریکا شود.
کارهای تسلا در مورد جریان الکتریسیته تنها گوشهای از مغز و فکر این نابغه بود. تسلا قبل از ورود به قرن بیستم، سیمپیچی قدرتمند اختراع کرد که قادر بود ولتاژ و فرکانس بسیار زیادی تولید کند. این ولتاژ و فرکانس به شکلهای جدیدی از نور، مثل نئون، فلورسنت و اشعهی ایکس تبدیل میشدند. تسلا متوجه شد که میتواند از این سیمپیچها برای فرستادن و دریافت سیگنالهای رادیویی استفاده کند. او توانست با این اختراعش در سال ۱۸۹۷، مخترع ایتالیایی به نامگولیلمو مارکونی را شکست دهد. اختراع تسلا بعدا به نام سیمپیچ تسلا معروف شد.
تسلا وقتی در مورد ایدههایش در مورد جهان بدون سیم به جی. پی. مورگان توضیح داد، به کار روی ایدههایش در مورد انتقال بدون سیم ادامه داد. بعد از اینکه مورگان برای ساخت برج انتقال ۱۵۰ هزار دلار سرمایه اختصاص داد، تسلا فورا معمار معروف،استنفورد وایت را استخدام کرد. ایدهی تسلا، وایت را هم مجذوب خودش کرد. رویهمرفته، تسلا شخصی بود که باعث موفقیتهای وستینگهاوس در مورد جریان متناوب شد. تسلا گفته است:
وقتی کار ما تکمیل شود، یک تاجر در نیویورک خواهد توانست گفتههای خود را به ادارهاش در لندن یا هرجای دیگری برساند. او قادر خواهد بود درحالیکه پشت میز نشسته است، با هر تلفنی که در دنیا بخواهد صحبت کند. یک دستگاه ارزان که اندازهای معادل ساعت مچی خواهد داشت، صاحبش را قادر خواهد ساخت تا هر صدایی را از هرجای دنیا که میخواهد بشنود: صدا در دریا و خشکی، صدای موزیک، صدای سخنرانی یک رهبر سیاسی، صدای یک دانشمند برجسته، صدای مراسم روحانی و ... . به همین طریق، هر تصویر، کاراکتر، نقاشی یا طراحی میتواند از یک نقطه به نقطه دیگر برود و این کار به میلیونها مورد دیگر بسط داده میشود.
تسلا در سال ۱۹۰۱ فورا دست به کار شد تا برج واردنکلیف را بسازد؛ اما با کمبود پول مواجه شد. تلاش او برای گرفتن پول بیشتر از مورگان بیفایده بود. در این زمان، سرمایهگذاران روی مارکونی سرمایهگذاری کردند. مارکونی موفق شد در سال ۱۹۰۱ یک سیگنال از انگلیس به نیوفاندلند بفرستد. تسلا از این بابت ناراحت بود و ادعا کرد که مارکونی از ۱۷ اختراع او برای این کار استفاده کرده است. اما مارکونی در دادگاه پیروز شد.
البته بعد از مرگ تسلا در سال ۱۹۴۳، دیوان عالی آمریکا اعلام کرد که تسلا در اختراع رادیو نقش داشته است. مخترع ایتالیایی بهعنوان مبتکر رادیو شناخته و ثروتمند شد. پس از شکست پروژه برج واردنکلیف که ارتفاعی ۱۸۶ پایی داشت و بعدا در سال ۱۹۱۷ از کار افتاد. تسلا بسیار غمگین شد. این تلخترین شکست تسلا بود. تسلا در این مورد گفته است:
این یک رؤیا نیست. این یک شاهکار در مهندسی برق است که تنها مشکلش گران بودن آن است. افسوس که دنیا کور، شکاک و ترسو است.
تسلا در سال ۱۹۱۲ از دنیا فاصله گرفت. نشانههای اختلال وسواس اجباری در او دیده میشد و شبیه به افراد توهمی رفتار میکرد. در مورد تمیزی و عدد ۳ وسواس داشت. وقتی با افراد دست میداد دستش را میشست و این کار را سه بار تکرار میکرد. او روی میز غذاخوری ۱۸ دستمال سفره داشت. هرجا که میٰرفت تعداد گامهایش را میشمرد. او حساسیت عجیبی نسبت به صدا و نور داشت. او بعدا نوشت که در مورد گوشوارهی زنان حس بدی داشت و وقتی یک مروارید میدید عصبی و ناراحت میشد.
تسلا در اواخر عمرش به کبوتران سفید ماده علاقهی خاصی پیدا کرده بود و آنها را به اندازهی یک انسان دوست داشت. تسلا ادعا کرد که شبی کبوتری سفید برای دیدن او از طریق پنجره به اتاقش آمد و به وی گفت (کبوتر) در حال مرگ است. تسلا بعدا گفت:
من نور خیرهکنندهای در چشمان کبوتر دیدم؛ نوری که قدرتش بیشتر از قویترین لامپهایی بود که در آزمایشگاه ساخته بودم. کبوتر در آغوش تسلا مرد و تسلا ادعا کرد که متوجه شده کارش در زندگی تمام است.
نیکولا تسلا وقتی در طبقه سی و سوم هتل نیویورکر بود، معمولا خبرساز میشد. تصویر او در سال ۱۹۳۱ روی جلد مجله تایم رفت و اختراعاتش در تولد ۷۵ سالگیاش را نشان میداد. سال ۱۹۳۴، نیویورک تایمز گزارش کرد که تسلا روی پرتوی مرگ کار میکند. این پرتو میتواند ۱۰ هزار هواپیمای دشمن را نابود کند. تسلا امیدوار بود که بتواند با طراحی یک سلاح دفاعی، حافظ صلح جهانی شود؛ اما درخواستهایش مقبول جی. پی. مورگان جونیور و نویل چمبرلین، نخست وزیر بریتانیا قرار نگرفت. البته تسلا چکی ۲۵ هزار دلاری از شوروی دریافت کرد؛ ولی پروژهاش به سرانجام نرسید. او با فرو رفتن در بدهیهای مختلف، در سال ۱۹۴۳ درگذشت؛ االبته وستینگهاوس مدتها هزینه اتاق او در هتل را میپرداخت.
مفهوم نوآوری مخرب (زمانی که یک شرکت کوچکتر با منابع محدود بتواند محصولی مشابه رقبا تولید کند) از سال ۱۹۹۵ وارد دنیای استارتاپها شده است. کارآفرینان معمولا هنگام عرضهی محصولات، جمعآوری کمک مالی، راهبردهای تبلیغاتی، استخدام تیم و مشارکت همکاران، از نسخهای از نوآوری مخرب استفاده میکنند. با این حال هنوز مشخص نیست که کارآفرینان چگونه این مفهوم را با هویت فعلیشان ادغام میکنند و این کار چه عواقبی برای استارتاپ به همراه خواهد داشت.
تحقیقات نشان داده است «هویت کارآفرینانه» یعنی اینکه یک شخص چگونه نقش کارآفرینی خود را تعریف میکند و این موضوع روی توانایی استارتاپ برای جمعآوری منابع کلیدی تأثیر میگذارد. بنابراین محققان تصمیم گرفتند هویت کارآفرینان را مشخص کنند و ببینند آیا برای معرفی خود و استارتاپشان از نوآوری مخرب استفاده میکنند یا خیر. سپس تأثیر این موضوع را روی توانایی جذب سرمایه و استخدام نیروهای متخصص مورد بررسی قرار دادند. از طرفی گفته شده بود که کارآفرینان از سایتهایی مانند لینکدین برای معرفی هویت کارآفرینی خود استفاده میکنند. بنابراین حدود ۲ هزار کارآفرین از ۹۵۰ استارتاپ که برای تکمیل پروفایل لینکدین خود از دادههای سرویس Crunchbase استفاده کرده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. این استارتاپها بهطور متوسط ۲۵.۸ میلیون دلار سرمایه جذب کرده بودند، ۱۴۸ کارمند داشتند و دو سال و نیم از تأسیس آنها گذشته بود.
محققان هنگام بررسی پروفایل این افراد برای تشخیص سازنده بودن یا نبودنشان به نکتهی جالبی برخورد کردند؛ کارآفرینانی که به «مخرب» بودن اشارهای نکردهاند، کسبوکارشان را با لحنی «سازنده» توصیف کردهاند و کمترین همپوشانی را میان دو گروه داشتند. کارآفرینان این دستهبندیها تفاوت چندانی در سن، جنسیت و میزان تجربه نداشتند؛ اما کارآفرینان مخرب نسبت به کارآفرینان سازنده تمایل بیشتری به کارآفرینی سریالی داشتند. کارآفرینانی که از ریشهی «تخریب» در پروفایل خود استفاده کرده بودند، خودشان را «مزاحم» و استارتاپشان را «مخرب» نامیده بودند. یا از واژههایی مانند «تکنولوژی مخرب» و «اختلال» در توصیف کار خود استفاده کرده بودند و میزان استفاده از کلمهی«نوآوری مخرب» توسط این افراد پایین بود.
بهعنوان مثال کارآفرینی با شخصیت مخرب، در قسمت توضیحات پروفایل لینکدین خود نوشته بود:
مشتاق خرابکاری و نوآوری در زمینهی استفاده از دادهها و شخصی که علاقهی زیادی به رشد سریع شرکتها دارد. هنگام راهنمایی یا مشاورهی شرکتها برای تخریب راهحلهای موجود عالی عمل میکنم و قادر هستم میزان ارزش و رشد شرکتها را بالا ببرم.
تجزیه و تحلیل لغات به محققان نشان داد که این دسته از کارآفرینان محبوبیت بیشتری نسبت به کارآفرینانی دارند که از واژههایی مانند «شکستن»، «جرئت»، «تصور»، «نوآوری»، «ریسک»، «بازی»، «تغییر» و «شروع» استفاده میکنند.
در مقابل، کارآفرینانی بودند که از کلماتی با ریشهی «ساختن» مانند «سازنده»، «سازندگی» و «ساخت» برای توصیف خود و استارتاپشان استفاده کرده بودند. این افراد کلماتی هممعنی مانند «توافق»، «همکاری»، «تعهد»، «انطباق» و تقویت را نیز در پروفایل خود به کار برده بودند.
بهعنوان مثال کارآفرینی با شخصیت سازنده، در قسمت توضیحات پروفایل لینکدین خود نوشته بود:
من سازنده هستم. هدف من این است که سیستمها و ابزارهایی بسازم که هوشمندانهتر عمل کنند و حساسیت کمتری داشته باشند. من با افرادی در ارتباط هستم که فرصتها را در همه جا تشخیص میدهند و برای تحقق آنها تلاش میکنند.
این دو مدل کارآفرین متمایز، منابع متفاوتی برای حفظ و بقای استارتاپ خود جذب میکنند و همچنین خروجیهای متفاوتی میگیرند. نتیجهی تحقیقات نشان داد که تعداد استارتاپهای سازنده حدود ۱۰ برابر بیشتر از استارتاپهای مخرب است و استارتاپهای مخرب بهطور متوسط ۱.۷ برابر بودجهی بیشتری دریافت میکنند. درواقع میتوان این را هم نتیجهگیری کرد که شدت مخرب بودن یک استارتاپ ارتباط مستقیمی با میزان بودجهی کمکی داشته است. ناگفته نماند که عوامل دیگری مانند سن استارتاپ، صنعت، وضعیت کار، سن کارآفرین، جنسیت، مدرک تحصیلی و تجربهی کاری نیز در میزان بودجهی دریافتشده تأثیرگذار هستند؛ اما مخرب بودن میتواند ۳۸.۳ میلیون دلار بودجهی بیشتری برای آنها داشته باشد.
محققان همچنین تفاوت استارتاپهای مخرب و سازنده برای جذب منابع را مورد بررسی قرار دادند. برای انجام این تحقیق یک آزمایش آنلاین روی صد شرکتکنندهی مکانیک ترک آمازون انجام شد. ۸۱.۵ درصد از این شرکتکنندگان تجربهی راهاندازی استارتاپ یا سرمایهگذاری داشتند. سپس از شرکتکنندگان خواسته شد که توضیحات مرتبط با استارتاپهای سازنده و مخرب را با دقت بخوانند و سپس بگویند که حاضرند روی کدام استارتاپ و چه مقدار سرمایهگذاری انجام دهند. نتیجهی این آزمایش آنلاین نشان داد که استارتاپهای مخرب حدود دو برابر بیشتر از استارتاپهای سازنده بودجه دریافت کردهاند. همچنین از شرکتکنندگان خواسته شد تا خودشان را جای افراد جویای کار بگذارند و ببیند کار کردن در کدام استارتاپ را ترجیح میدهند. نتیجهی این نظرسنجی نیز نشان داد که شرایط کاری استارتاپهای مخرب احساس هیجان، انرژی و استقلال بیشتری نسبت به استارتاپهای سازنده در آنها ایجاد کرده است.
شاید ایدهی استارتاپهای مخرب جالبتر به نظر برسد و بتوانند بودجهی بیشتری نسبت به استارتاپهای سازنده دریافت کنند؛ اما همچنین مشخص شده است که آنها توانایی کمتری در حفظ منابع دریافتشده دارند. اگرچه میزان ساعات کاری کارمندان در استارتاپهای سازنده و مخرب بهطور میانگین مشابه بود؛ اما نرخ ماندگاری کارمندان تفاوت زیادی داشت. کنترل دستهبندی کسبوکار، تاریخ تأسیس، اندازهی تیم، وضعیت کار و ماندگاری کارمندان در استارتاپهای سازنده حدود هشت ماه بیشتر از استارتاپهای مخرب بود و این آمار میتواند تفاوتهای بسیار زیادی در موفقیت استارتاپها رقم بزند. میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که اگرچه استارتاپهای مخرب بودجهی بیشتری دریافت میکنند؛ اما این پول کمتر روی موضوعاتی مانند منابع انسانی و آموزش هزینه میشود.
جمعبندی تحقیق
این تحقیق روی دو مدل از افرادی انجام شد که به استارتاپها علاقه دارند. دستهی اول کارآفرینان مخرب و دستهی دوم را کارآفرینان سازنده تشکیل داده بودند. ایدهی استارتاپهای مخرب احساس هیجان بیشتری در دیگران ایجاد میکند؛ اما برای نگه داشتن آنها کافی نیست. همچنین کارآفرینان مخرب بعد از رساندن ایدهی خود به یک جایگاه مشخص، تمایل دارند سراغ ایدههای بعدی بروند و بهنوعی کارآفرین سریالی هستند. در عوض کارآفرینان سازندهای که اهداف سازنده دارند، با مشکلات بیشتری برای جذب سرمایه و نیروی انسانی روبهرو هستند؛ اما این افراد قادرند استارتاپ خود را برای مدت زمان بیشتری حفظ کنند و همچنین نیروی انسانی باوفاتری دارند.
درنتیجه این تفکر به وجود میآید که شاید بتوان از هر دو رویکرد در مراحل مختلف چرخهی استارتاپ استفاده کرد. بهعنوان مثال استارتاپها میتوانند از رویکرد مخرب بودن برای توسعه و فروش امویپی (حداقل محصول پذیرفتنی) استفاده کنند و برای پرورش محصولات بعدی رویکرد سازندگی را انتخاب کنند.
هرکدام از رویکردهای سازندگی و مخرب بودن میتواند عواقب مثبت یا منفی برای جذب و نگهداری منابع داشته باشد. درنهایت استارتاپهایی موفق هستند که بدانند در کجا و تحت چه شرایطی باید از رویکردهای سازنده و در چه شرایطی از رویکردهای مخرب استفاده کنند.
پیش از آنکه شرکت خودروسازی کرهای کیا موتورز، خودروی تمام شاسیبلند مطرح خود یعنی سورنتو را بر اساس طرح مفهومی «تلوراید» تولید و روانهی بازار کند؛ مدل ۲۰۱۹ این خودروی شاسیبلند با بهبود در بخش قوای فنی، پیشرانه و تجهیزات رفاهی و ایمنی در نمایشگاه خودروی لسآنجلس رونمایی شد. سورنتو در دو مدل دیفرانسیل جلو و چهار چرخ محرک برای سال ۲۰۱۹ از سوی کیا آمادهی تولید است. یکی از مهمترین تغییراتی که در مدل جدید سورنتو شاهد آن هستیم، اضافه شدن ردیف سوم صندلی و تبدیل آن به خودروی ۷ نفره در تمام تیپها و نسخهها است. البته نسخههای SX و SXL به امکانات بهمراتب بیشتری مجهز خواهند بود و استفاده از مواد باکیفیتتر در داخل کابین، تنظیم میزان گودی کمر برای صندلیهای سرنشینان جلو، استفاده از چرم در قسمتهای مختلف کابین و صندلیها و نهایتا بهرهگیری از جدیدترین نسل سیستم صوتی شرکت هارمن-کاردن، این دو نسخه از سورنتو را به مجللترین و لوکسترین نسخههای سورنتو بدل میکند.
در بخش بیرونی و طراحی ظاهری خودرو نیز تغییراتی در مدل ۲۰۱۹ سورنتو نسبت به مدل سال قبل آن دیده میشود. از مهمترین تغییرات رخداده در بدنهی خودرو میتوان به اصلاحات در بخش سپرهای جلو و عقب، استفاده از چراغهای تمام LED در قسمت جلو، تغییر در نحوهی نورددهی چراغهای عقب و مهشکنهای LED جدید با ظاهری نازکتر اشاره کرد. اما در داخل کابین، کیا در مدلهای سری L از سیستم جدید سرگرمی صوتی و تصویری همراه با نمایشگر لمسی ۷ اینچی استفاده کرده است که با آخرین نسل سیستمهای اپل کارپلی و اندروید اتو همخوانی دارد. این درحالی است که نسخههای فولتر سورنتو دارای صفحه نمایش لمسی ۸ اینچی خواهند بود. شارژ بیسیم تلفن همراه هوشمند در مدل ۲۰۱۹ سورنتو به این خودروی شاسیبلند اضافه شده است و تمامی دستگاههای مبتنی بر سیستم عامل اندروید و همچنین محصولات شرکت اپل از جمله آیفون 8 و آیفون 10 را پوشش میدهد.
مهمترین تغییر در بخش پیشرانه و قوای محرکه، استفاده از سیستم انتقال قوای محرکهی جدید و بهروزشدهی شرکت کیا موتورز است. مدل پایه این خودرو به پیشرانهی ۲.۴ لیتری ۴ سیلندر خطی مجهز است که ۱۸۵ اسب بخار قدرت تولید و توسط جعبهدندهی ۶ سرعته اتوماتیک به محور خودرو منتقل میکند. نسخهی قویتر سورنتو ۲۰۱۹ به پیشرانهی ۳.۳ لیتری ۶ سیلندر با قدرت ۲۹۰ اسب بخار مجهز شد استه که این نیروی زیاد همانند خودروی کیا کادنزا، توسط جعبهدندهی ۸ سرعتهی اتوماتیک به چرخها انتقال مییابد.
این پیشرانهی قدرتمند ۶ سیلندری همراه با سیستم ۴ چرخ محرک، سورنتو ۲۰۱۹ را قادر میسازد بهراحتی هر جسمی تا وزن ۲۲۶۷ کیلوگرمی را با خود بکشد و حمل کند. بدین ترتیب به نظر میرسد که کیا از پیشرانهی ۲ لیتری توربو شارژ برای نسل جدید سورنتو استفاده نخواهد کرد. بنا به اعلام شرکت کیا موتورز، امکان سفارش و خرید نسخهی دیزلی سورنتو مطابق با آخرین استانداردهای آلایندگی و محیط زیستی نیز در آینده فراهم خواهد شد. اطلاعات بیشتر دربارهی نسخهی دیزلی سورنتو ۲۰۱۹ در آينده منتشر خواهد شد.
در بخش ایمنی خودرو، تمامی نسخههای سورنتو ۲۰۱۹ از سیستم ایمنی و کمکی راننده بهره خواهند برد؛ سیستمی که شامل مواردی همچون سیستم هشدار تصادف از روبرو، ترمز اضطراری و کروزکنترل تطبیقی میشود. سورنتوی جدید با کمک رادار بین خطوط همواره در مسیر مستقیم حرکت میکند و در صورت انحراف ناگهانی خودرو، با هشدار و ارسال علائم راننده را از این موضوع آگاه میسازد. نسخههای ۴ چرخ محرک این خودرو از سیستم قفل هر دو محور و چرخها بهره میبرد که باعث میشود میزان توزیع نیرو به تمام چرخهای محور جلو و عقب متناسب با شرایط رانندگی تغییر کرند و با تأمین میزان گشتاور بهینه، آٰرامترین نوع رانندگی با حداقل میزان انحراف را برای سرنشینان فراهم شود.
سورنتو ۲۰۱۹ در ۵ تیپ L ،LX ،EX ،SX و SXL بهزودی قابل سفارش و خرید خواهد بود.
مرحوم « محدث نوری » از فرزندان « آیت الله سید مهدی قزوینی » داستانی از پدر بزگواراشان درباره دیدار با امام زمان(عج) بیان کرده ه در ادامه بخوانید.
روز چهاردهم ماه شعبان، از شهر « حله » برای زیارت امام حسین علیه السلامبه سوی کربلا حرکت کردم ، بدان امید که شب نیمه شعبان را ، در آنجا باشم و سالار شهیدان را زیارت نمایم .
اما هنگامی که به نقطه ای بنام « نهرهندی » رسیدم ، دیدم راه بندان است و همه زائران در آنجا مانده اند ، چرا که به آنان گزارش شده است که عشیره « عنیزه » که قبیله ای صحرانشین بودند ، راه کربلا را مسدود ساخته و اموال و امکانات زائران و مسافران را غارت می کنند .
در همان شرایطی که مردم سرگردان بودند و هوا نیز بارانی بود ، من برای نجات زائران به درگاه خدا و امامان معصوم علیهم السلام توسل جستم ، بدان امید که مددی برسد که ناگاه در همان حالت تضرع و نیایش با خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام دیدم مردی که نیزه بلندی به دست داشت ، در کنارم ایستاد و سلام کرد .
پاسخ او را دادم که دیدم مرا با نام و نشان مخاطب ساخت و فرمود : « به زائران بگویید بیایند ، چرا که عشیره « عنیزه » راه را ترک کرده اند و اینک راه کاملاً آزاد و امنیت در آن برقرار است » .
ما همراه زائران کوی حسین علیه السلام حرکت کردیم و او نیز ما را همراهی می کرد و بسان شیر ، پیشاپیش کاروان می رفت ، اما بناگاه درمیان راه و پس از رفع خطر و نگرانی از ما ، از برابر دیدگانمان نهان شد ، من به همراهانم گفتم : « آیا تردیدی باقی است که او صاحب الزمان علیه السلام بود » ؟
همگی گفتند : « نه بخدای سوگند » !
آیت الله قزوینی ادامه می دهد :« به هنگامی که آن مرد بزرگ ما را همراهی می کرد ، خوب به او نگریستم ، گویی آشنا به نظرم می آمد ، چنین می نمود که او را دیدم ، هنگامی که در یک چشم به هم زدن از نظرها ناپدید شد ، بناگاه به یادم آمد که این شهسوار نجات بخش همان کسی است که درحله به خانه ما آمد » .
به هر حال عشیره مورد اشاره را کسی از ما ندید ، تنها از گرد و غباری که از کوچ آنها آسمان را پوشانده بود ، متوجه شدیم که آنان رفته اند . ما به همراه زائران ، مسافت « نهرهندی » تا « کربلا » را که سه ساعت بود پیمودیم و هنگامی که به دروازه شهر رسیدیم ، نگهبانان شهر پرسیدند : « از کجا می آئید ؟ و چگونه آمدید و به شهر رسیدید ؟ عشیره مهاجم کجا رفتند؟ »
یکی از کشاورزان منطقه گفت : « همان وقت که عشیره غارتگر جاده را بسته و در آنجا مستقر شده بودند ، سواری که نیزه بلندی در دست داشت ، رسید و در میان آنان با صدای رسای خویش به هشدار و اخطار پرداخت و بر اثر هشدار او و تهدید به نابودی عشیره به وسیله او ، خداوند خوف و هراس شدیدی بر دلهای آنان افکند ، بدین جهت به سرعت منطقه را ترک کردند » .
آیة الله قزوینی میافزاید: از آن کشاورز در مورد نشانه های آن سوار شجاع و نجات بخش پرسیدم و او نشانه های او را برشمرد . دیدم : آری ! همان شهسواری بوده است که در ساحل نهر هندی نزد من آمد و فرمود : «به زائران اطمینان بده که جاده امن شده است ، حرکت کنند.»
شرکتهای فناوری نظیر اپل، سامسونگ، مایکروسافت و دیگران بهصورت مداوم در حال یافتن راههای جدید برای بهبود محصولات پیشرفتهی خود هستند. این بهبودها شامل طراحی سختافزار جدید و خیرهکننده، پیشرفتهای نرمافزاری کاربردی یا معرفی محصولات کاملا جدیدی است که حتی از نیازمندی به آنها بیاطلاع بودیم.
مقالههای مرتبط:
هنگامی که نوبت به گجتها و دستگاههای جدید میرسد، ۲۰۱۷ سال معرفی برخی از مهمترین آنها و وقوع برخی از بزرگترین تغییرات دنیای فناوری محسوب میشود. پیش از همه و در درجهی نخست، امسال سال دستیارهای دیجیتال مبتنی بر صدا با دستگاههایی نظیر آمازون اکو و و گوگل هوم و هجوم آنها به خانههای مردم بود. علاوه بر این، همانطور که با آیفون ۱۰ وگلکسی اس ۸ سامسونگ مشاهده کردیم، امسال سالی بود که طراحان گوشیهای هوشمند دریافتند چگونه یک نمایشگر بزرگ را درون دستگاهی با ابعاد مناسب قرار بدهند. امسال همچنین سالی بود که کنسولهایی نظیر نینتندو سوییچ با هدف ارائهی گیمینگ بیوقفه و در حال حرکت، بدون نیاز به از دست دادن کیفیت بازی معرفی شدند.
در ادامه شما را دعوت میکنیم فهرست ۱۰ گجت برتر سال ۲۰۱۷ را از دید مجلهی تایم مطالعه کنید.
۱۰. سونی آلفا a7R III
دوربین دیجیتال بدون آینهی جدید سونی با بهبودهای قابل توجه نسبت به نسل پیشین و قیمتی ارزانتر از آلفا a9، یکی از بهترین دوربینهای بدون آینهی تولیدشده تاکنون محسوب میشود. این مدل میتواند با وضوح تصویر دو برابر a9 عکسبرداری کند و سرعت فوکوس خودکار آن نیز در مقایسه با a7R II دو برابر بیشتر است. با این وجود، لازم به یادآوری است که a9 همچنان سرعت عکسبرداری متوالی بیشتری دارد؛ اما قیمت پایینتر و عملکرد ارتقاءیافتهی a7R III به اندازهای خواهد بود که عکاسان حرفهای و مبتدی را مجذوب خود کند.
۹. اپل واچ ۳
مقالهی مرتبط:
آخرین مدل ساعت هوشمند اپل، سرانجام به شما امکان میدهد بدون گوشی همراه خود از خانه خارج شوید. از آنجایی که این مدل از شبکهی نسل چهارم موبایل پشتیبانی میکند، میتوانید با استفاده از آن تماسهای تلفنی و پیامهای کوتاه را حتی بدون در دسترس نبودن گوشی همراه روی مچ دست خود دریافت کنید. سومین نسل اپل واچ همچنین از پردازندهای سریعتر و یک ارتفاعسنج بارومتریک برای اندازهگیری فعالیتهایی نظیر بالا رفتن از پلهها بهره میبرد. اپل واچ قصد ندارد جایگزین گوشی همراه شما شود و محتویات صفحهی بزرگ آن را روی نمایشگر کوچک خود به نمایش بگذارد؛ بلکه هدف اصلی آن این است که در صورت خروج کوتاهمدت از خانه بهمنظور انجام فعالیتهایی نظیر پیادهروی، بتوانید با خیال راحت از همراه بردن گوشی خود صرف نظر کنید. این ویژگی احتمالا به اندازهای کافی خواهد بود تا افراد مشکوک به کارکرد ابزارهای پوشیدنی بهخصوص ورزشکاران را به خرید نسل سوم اپل واچ مجاب کند.
۸. ایکسباکس وان ایکس
مقالهی مرتبط:
اگر از جمله افرادی محسوب میشوید که برای به دست آوردن بهترین عملکرد گیمینگ به کنسولهای بزرگ و سنگین اعتقاد دارند، بد نیست نگاهی به ایکسباکس وان ایکس، کنسول جدید مایکروسافت داشته باشید. آخرین کنسول ردموندیها از قدرت پردازش ۶ ترافلاپس برخوردار است و از گیمینگ با وضوح تصویر 4K پشتیبانی میکند. ایکسباکس وان ایکس میتواند به انتخاب اول گیمرهایی تبدیل شود که با کمتر از نصف قیمت یک کامپیوتر پیشرفتهی گیمینگ، خواستار قدرت پردازش بالا هستند.
۷. آمازون اکو (نسل دوم)
از پدید آمدن اولین دستیارهای دیجیتال نظیر سیری سالها میگذرد؛ اما گجتهای مبتنی بر صدا برای اولین بار با عرضهی آمازون اکو در سال ۲۰۱۴ بهصورت واقعی مطرح شدند. سه سال بعد، جانشین حقیقی اکو با بهبودهای قابل توجه نسبت به نسل اول از راه رسید. بهبودهای این نسل شامل طراحی کوتاهتر و جذابتر نسبت به نسل اول، یک ووفر و یک توویتر (بلندگویی برای تولید و پخش صداهای با فرکانس بالا) و مهمتر از همه کاهش قابل توجه قیمت نسبت به نسل پیشین است. دومین نسل اسپیکر هوشمند اکو را میتوان تنها با ۹۹.۹۹ دلار خریداری کرد. این بهبودها میتواند به آمازون کمک کند تا موقعیت خود را در برابر رقبایی همچون گوگل، مایکروسافت و دیگران حفظ کند و به صدرنشینی در بازار اسپیکرهای هوشمند ادامه دهد.
۶. سیستم سرگرمی سوپر نینتندو کلاسیک (SNES)
دستگاه گیمینگ نمادین خاکستری و بنفش سوپر نینتندو بازگشت باشکوهی در سال جاری داشته است. سوپر نینتندو کلاسیک بهصورت پیشفرض با عناوین قدیمی ۲۱ رترو شامل سوپر ماریو ورلد، افسانهی زلدا: پیوندی به گذشته، دانکی کونگ کانتری و یک بازی جدید به نام استارفاکس عرضه میشود. همه چیز دربارهی این دستگاه از خود بازیها تا نحوهی قرارگیری دستهها در دست، دقیقا یادآور حال و هوای دههی ۹۰ میلادی است. به نظر میرسد این کنسول خاطرات گیمرهای قدیمی را بهخوبی زنده کرده است. بر اساس گزارش مؤسسهی تحقیقاتی اندیپی، سوپر نینتندو کلاسیک در خلال ماه اکتبر، عنوان دومین کنسول پرفروش را از آن خود کرده و با وجود گذشت تنها دو ماه از زمان عرضه، یافتن آن در فروشگاهها تقریبا غیر ممکن شده است.
۵. سامسونگ گلکسی اس ۸
مقالهی مرتبط:
دستگاههای پرچمدار گلکسی سامسونگ استاندارد لازم را برای گوشیهای هوشمند در سال ۲۰۱۷ تعریف کردهاند. گلکسی اس ۸ شاید اولین گوشی با نمایشگر تقریبا بدون حاشیه نباشد؛ اما بهرهگیری از یک نمایشگر خمیده و چشمنواز موجب شده است پرچمدار سامسونگ به یکی از جذابترین گوشیهای سال تبدیل شود. لازم به یادآوری نیست که نمایشگر اولد این گوشی تا مدتها یکی از بهترین نمونههایی بود که میتوانستیم روی یک گوشی هوشمند مشاهده کنیم. سامسونگ همچنین با سادهسازی نرمافزار این گوشی و کنار گذاشتن بسیاری از ویژگیهای غیر ضروری که باعث سنگین شدن رابط کاربری گوشیهای قدیمیاش میشد، تجربهای جدید در اختیار کاربرانش قرار داده است.
۴. دیجیآی اسپارک
پهپاد کوچک شرکت دیجیآی، قدمی بزرگ در راستای سادهسازی و کاربردی ساختن هرچه بیشتر پهپادها برای مصرفکنندگان معمولی است. ویژگی برجستهی اسپارک این است که برای مسیریابی نیازمند هیچ کنترل از راه دوری نیست. برای به پرواز درآوردن این پهپاد، کافی است دکمهی پشت آن را دو بار لمس کنید تا برای بلند شدن از روی کف دست شما آماده شود. همچنین میتوانید اسپارک را با دست خود هدایت کنید و آن را در ارتفاع بالاتر یا پایینتر به پرواز درآورید یا با تکان دادن بازوی خود در جهتی مشخص قرار دهید. با این حال، عملکرد اسپارک همیشه بینقص نیست و این قابلیتها در شرایط مطلوب بهترین کارکرد را خواهند داشت؛ اما بهرهگیری از ابعاد کوچک و راحتی استفاده، این پهپاد را به وسیلهای قابل توجه و برجسته تبدیل میکند.
۳. مایکروسافت سرفیس لپتاپ
مقالهی مرتبط:
اولین تجربهی مایکروسافت در ساخت یک لپتاپ واقعی (نه یک تبلت هیبریدی) یک اقدام موفق به حساب میآید. سرفیس لپتاپ با وزن سبک و طراحی زیبا، نمایشگر باکیفیت و عمر باتری طولانی، انتخاب شایستهای برای خریداران کامپیوترهای ویندوزی به شمار میرود. مایکروسافت از سرفیس لپتاپ بهعنوان دستگاهی برای نمایش ویندوز ۱۰ اس استفاده میکند؛ جدیدترین نسخهی سیستمعامل ویندوز که تنها قادر به اجرای اپلیکیشنهای فروشگاه نرمافزاری مایکروسافت است. مایکروسافت با ویندوز ۱۰ اس امیدوار است همان مسیری را که گوگل با کرومبوکهایش طی کرده دنبال کند و با سادهسازی نرمافزاری و افزایش سرعت پردازش دستگاه، عمر باتری بیشتر و امنیت بهتر، دستگاههای ویندوزی را به رقیب شایستهای برای کرومبوکها تبدیل کند. اما آن دسته از کاربرانی که از محدویتهای ویندوز ۱۰ اس ناراضی هستند، برای مدت محدودی فرصت دارند سرفیس لپتاپ خود را به رایگان به ویندوز ۱۰ پرو ارتقاء دهند. پس از پایان این دورهی تشویقی، بهروزرسانی نرمافزاری سرفیس لپتاپ ۵۰ دلار برای کاربران هزینه خواهد داشت.
۲. اپل آیفون ۱۰
مقالهی مرتبط:
مورد انتظارترین آیفون اپل سرانجام امسال با قیمتی بیشتر از تمام نسلهای پیشین خود از راه رسید. هرچند ما پیش از این در گوشیهای اندروید شاهد نمایشگرهای لب به لب و بدون حاشیه بودیم؛ اما نمایشگر منحصربهفرد و بدون حاشیهی آیفون ۱۰ با همراهی سیستم تشخیص چهره بدون شک استاندارد جدیدی برای گوشیهای هوشمند تعریف کرده است. برخلاف نگرانیهای امنیتی موجود، سیستم فیس آیدی اپل در حال حاضر کاربردهای خلاقانهتری از فناوری تشخیص چهرهی سامسونگ برای کاربران به همراه دارد. اپلیکیشنهای شخص ثالث نظیر اسنپچت و واربی پارکر در حال بهرهگیری از مزیت فناوری نقشهکشی چهرهی آیفون ۱۰ هستند و طرحهای مخصوص خود را به چهرهی کاربران میافزایند. این ویژگی در ترکیب با یک دوربین باکیفیت، عمر باتری طولانی، نمایشگر بزرگ و ابعاد مناسب دستگاه، آیفون ۱۰ اپل را به یکی از برترین گوشیهای هوشمند دنیا تبدیل میکند.
۱. نینتندو سوییچ
مقالهی مرتبط:
تقریبا از زمانی که کنسولهای گیم پا به عرصهی حیات گذاشتند، گیمرها برای انجام بازی مورد علاقهی خود باید از بین دو گزینهی موجود یعنی نشستن روبروی تلویزیون یا در دست گرفتن یک نمایشگر بسیار کوچک، یکی را انتخاب میکردند. اما این محدودیت با نینتندو سوییچ، جدیدترین کنسول نینتندو در حال برداشته شدن است. نینتندو سوییچ اولین کنسولی محسوب میشود که بهمنظور ارائهی تجربهای واقعی از گیمینگ هم در خانه و هم در حال حرکت طراحی شده است. این کنسول شامل یک تبلت با اندازهی نمایشگر ۶.۲ اینچ است که در طرفین آن شیارهایی برای قرارگیری Joy-Con (دستههای مخصوص نینتندو) تعبیه شده است. با این حال، هنگامی که در خانه هستید، میتوانید تبلت را درون داکی که به تلویزیون متصل شده است قرار دهید و همانند یک کنسول سنتی به انجام بازی بپردازید. رویکرد «بازی در همه جا و همه وقت» در ترکیب با عناوین مطرحی همچون سوپر ماریو ادیسه و افسانهی زلدا: نفس وحش، سوییچ را به کنسولی قدرتمند و محصولی بینظیر تبدیل میکند.
با استفاده از نرم افزار AccuBattery – Battery Health می توانید میزان مصرف باتری گوشی خود را کنترل کنید. این نرم افزار هنگامی که شارژ گوشی کامل می شود، برای جلوگیری از خرابی باتری، توسط یک آلارم به شما هشدار می دهد تا اتصال شارژر به گوشی را قطع کنید. این نرم فزار عمر گوشی شما را به صورت چشمگیری افزایش می دهد.
دانلود 2.3.0 Solid Explorer؛ فایل منیجر قدرتمند سالید اکسپلورر
Dual SIM Selector PRO یک برنامه کاربردی برای گوشی های دو سیم کارته است. با این برنامه کاربردی شما می توانید در تمامی نرم افزار های دیالر از دو سیم کارت خود استفاده نمایید. در واقع در تمامی برنامه های شماره گیر که قابلیت پشتیبانی از دو سیم کارت را ندارند استفاده نمایید. رابط کاربری این برنامه فوق العاده زیبا و شیک واقع شده است. بر اساس قوانین یکی از سیم کارت ها را در شماره گیر انتخاب کرده و به راحتی با دوستان خود تماس گرفته و با آن ها در ارتباط باشید.
شاید تا به حال به این موضوع فکر کرده باشید که از یک نرمافزار استفاده کرده و تمام نیازهای خود را با استفاده از همین نرم افزار رفع کنید. انجام این کار باعث خواهد شد تا شما نیازی به نصب کردن نرمافزارهای متعدد روی گوشی همراه خود نداشته باشید و نرمافزاری که نصب کردهاید، این امکان را داشته باشد تا خواستههای شما را تا حدود زیادی پوشش دهد. برنامه 3C Toolbox ، به عنوان یکی از قدرتمندترین و کاملترین نرمافزارها در همین زمینه است و از آن به عنوان یک جعبه ابزار کامل و حرفهای یاد میشود که با نصب آن روی گوشی همراه خود میتوانید به امکانات بسیار عالی و گستردهای دسترسی داشته باشید.
فرض کنید با گوشی یا تبلت خود در حال گشت و گذار در فضای وب هستید و به صفحاتی برمیخورید که مطالب بسیار خوبی دارد اما فرصت کافی برای خواندن آن را ندارید .
به ناچار یا باید آنها را به صفحات نشانهگذاری شده اضافه کنید که این هم موجب تعدد این صفحات خواهد شد و هم اینکه این ویژگی برای صفحاتی است که بخواهیم بارها به آن مراجعه کنیم نه فقط یک یا چند بار.
نرم افزار Microsoft Office Lens ابزار اسکن از مدارک است که توسط شرکت مایکروسافت طراحی شده است. با استفاده از این نرم افزار می توانید گوشی خود را به یک اسکنر قدرتمند تبدیل کنید. این نرم افزار می توانید با برنامه OneNote متصل شود و یک خروجی از مدارک را در این نرم افزار قرار دهد. شما می توانید با اسناد خود، فایل های Word ،PowerPoint و PDF ایجاد کنید و آنها را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.
دانلود VideoShow - Video Editor 7.6.5؛ نرم افزار ویرایش فیلم قدرتمند
VideoShow یک نرم افزار قدرتمندرترین جهت ویرایش ویدیو در گوشی های هوشمند است. بهوسیله این برنامه میتوانید با عملیات ساده از تصاویر و ویدیوهای خود آثاری بسیار زیبا پدید بیاورید. با استفاده از این نرم افزار می توانید کارهایی همانند نرم افزار پریمیر از جمله تغییر صدا، جابجایی صدا، گذاشتن افکت روی ویدئو، کات زدن، کراپ کردن، نقاشی کشیدن روی فیلم و ... را انجام دهید. نرم افزار VideoShowدر گوگل پلی حدود 3 میلیون بار دانلود شده است و توانسته نمره عالی 4.5 از را نیز کسب کند.
برای دانلود نرم افزار اینجا کلیک کنید
۱۳ سال پیش که مرسدس بنز اولین مدل کلاس CLS را معرفی کرد، سبکی کاملا تازه از طراحی خودرو معرفی شد و این پروژهی بزرگ، اصطلاحا کوپه چهار در نام گرفت.
گوردن واگنر، مدیر ارشد طراحی مرسدس بنز میگوید:
وقتی اولین مدل خودرو از کلاس CLS تولید و روانه بازار شد، پس از آن ما کوپههای چهار در از همهی برندها و در همهی کلاسها میبینیم. طراحی کلاس CLS یک روند سازنده بود, به همین دلیل است که ما آن را «اصلی» مینامیم.
کوپه مرسدس بنز کلاس CLS مدل ۲۰۱۹، میراث این سبک را با یک طراحی کاملا جدید به نمایش میگذارد و به نظر میرسد که ظاهری اسپرت، جذاب و زیبا نسبت به پیشینیان خود دارد. در ادامه جزئیات فنی بیشتری در مورد مرسدس بنز کلاس CLS جدید خواهیم گفت.
تناسب قابل توجه
مرسدس بنز کلاس CLS یک خودروی زیبا و بسیار جذاب است و شاید به همین دلیل باشد که افراد زیادی آرزو دارند با آن رانندگی کنند. این زیبایی و جذابیت در درجهی اول به دلیل تناسب قسمتهای مختلف طراحی بدنه با یکدیگر، محور طولی بلند، اُورهنگهای کوتاه و طراحی پایین سقف خودرو است.
واگنر میگوید:
مرسدس بنز CLS یکی از محصولاتی است که با صنعت خودرو تناسب کامل دارد. این اولین بار است که طراحان مجاز به تولید خودرویی بودند که به نظر میرسید بهعنوان یک نقشهی طراحی، جذاب و بیش از حد اغراقآمیز بود.
نسخهی سوم؛ خلاقیت در طراحی
این آخرین نسخه از زبان طراحی است که مرسدس بنز آن را «شخصیت ناب» مینامد و برای بار سوم شخصیت ناب مرسدس بنز تکرار شده است. واگنر توضیح میدهد که نام و جذابیت ظاهری خودرو نشان دهندهی ترکیبی از زیبایی و عقلانیت در طراحی است.
ما از یک سو محصولی فوقالعاده احساسی و زیبا داریم و از طرف دیگر این طراحی بسیار بیعیب و منحصربهفرد است. چنین شاهکاری مانند ترکیب قلب و مغز، هماهنگی احساسات و هوش است.
چهرهی «درنده»
طراحی جلوی خودرو به دلیل استفاده از جلوپنجره مشبک برگرفته از خودروی مرسدس AMG GT به همراه شکل اشارهکننده و فلش مانند چراغهای جلو، کاملا تهاجمی است. مرسدس این عنصر طراحی را به دلیل استفاده از «دماغ کوسه» در جلوی خودرو و کمربند کناری در اطراف بدنه، «چهرهی درنده» نامیده است. چراغهای جلو با طرح شبیه به فلش بر اثرگذاری ظاهر خودرو میافزایند و شکل مثلثی و گوهای آن باعث میشود که خودرو بسیار تهاجمی و باابهت به نظر برسد.
زبان طراحی صاف
شخصیت ناب در خودروهای پیشین دارای خطوط و انحناهای تیز زیادی بود که مناسب این زبان طراحی نبود؛ مرسدس بنز این کار را بهصورت هدفمند و با کمک عناصر زبان طراحی به انجام رسانید تا تغییرات نسبت به نسلهای قبلی آشکارتر شوند. اما طراحی خودروهای جدید و بهویژه مرسدس بنز CLS ۲۰۱۹ نگاهی نرمتر دارند.
واگنر میگوید:
این یک انتقال و تغییر عمدی در جهت نشان دادن رویکرد بیعیب و نقص طراحی است. در سبکهای طراحی مدرن بهطور معمول میتوان از طریق طراحی، مفاهیم عالی و انسانی را منتقل کرد؛ در طول فرآیند طراحی، گاهی تغییرات زیادی اعمال میشود. اگر دوست داشته باشیم از نوعی خط یا انحنا کمک میگیریم و اگر دوست نداشته باشیم از نوع دیگری استفاده میکنیم؛ این شعار تیم ما است.
باریک شدن ستونهای خودرو
برای کمک به سبک و آیرودینامیک خودرو طراحان مرسدس بنز ستونهای خودرو را باریکتر طراحی کردهاند. با کاهش بخش سرنشینان و مسافران به سمت عقب خودرو، زبان خلوص نفسانی روی چرخهای عقب شکل تحریکآمیزی ایجاد میکند. هر خودروی مرسدس بنز دارای یک قسمت شانه یا بهتر بگوییم لگن یا کفل است. در این قسمت از اجزای بدن انسان برای طراحی الهام گرفته شده است و کفل موضع خوبی برای استفاده در طراحی تحریکآمیز است. همچنین در این کار یک مزیت عملکردی وجود دارد و آن این است که با کم و نازک کردن ستونها، عملکرد آیرودینامیک خودرو بهبود یافته است.
مخفی کردن اسپویلرها
بر خلاف بسیاری از کوپههای چهار درب، مرسدس بنز CLS ۲۰۱۹ هیچ اسپویلر قابل مشاهدهای در عقب خودرو ندارد. به گفتهی واگنر شکل کلی پنجره عقب و نیز طراحی قسمت عقب خودرو، همراه با یک دیفیوزر زیرین، بدون نیاز به خطوط یا بال اضافه امکان عملکرد کافی آیرودینامیک را ارائه میدهد. بهطور معمول در طراحی این قسمت نیاز به شیب کوچکی برای نیروی رو به پایین وجود دارد؛ اما طراحان مرسدس بنز موفق به انجام این کار بدون اعمال شیب شدند.
کنتراستهای بصری چراغهای عقب
وجود کنتراست یا تضاد در اشیاء برای جلوگیری از خستگی بیننده ضروری است؛ تکرار لبههای تیز، طراحی تقریبا مثلثی چراغهای جلو و عقب و سبک ظاهری یکنواخت، طراحی خودرو را مختل میکند. به همین دلیل وجود تضادهای بصری در چراغهای عقب باعث پرهیز از کسالت و یکنواختی طراحی خودرو میشود.
واگنر میگوید:
ما به کمک نوعی تضاد گرافیکی، بر زیبایی طراحی افزودیم و چنین کاری باعث میشود که به نظر بیاید بدنه بسیار ملایم، نرم و لطیف است. این گرافیک بسیار تیز و هندسی با خطوط سریع، مانند تشعشعات خورشید هنگام بالا آمدن روشنایی روز جلوه میکند.
مرسدس بنز CLS کلاس
عناصر داخلی پررنگ و برجسته
طراحی اتاق عمدتا از سدان E-Class گرفته میشود؛ اما واگنر میگوید تیم طراحی هنوز هم قصد داشت تغییرات بیشتری در فضای داخل ایجاد کند. بهعنوان مثال دریچههای هوا طراحی منحصربهفردی دارند که در تیم مرسدس ظاهر «اگزوز جت» نامیده میشود. استفاده از چوب واقعی، چرم دوختهشده و فلزاتی که هنگام لمس کردن سرد به نظر میرسند، کمک میکند احساس خوبی از فناوریهای خودرو به سرنشینان منتقل شود.
خیلی از افراد همچنان به نشانگرهای آنالوگ علاقه دارند و ترجیح میدهند در خودرو به جای دیدن اعداد و ارقام دیجیتال، عقربههای نشانگر آنالوگ ببینند و در خودروی جدید نیز چنین تضادی به کار گرفته شده است. در عصر ساعتهای هوشمند دیجیتال، استفاده از زمانسنج مکانیکی برای القای خاطرات نوستالژیک کار هوشمندانهای است. از نظر تیم طراحی مرسدس بنز، بسیار مهم است که راهحلهای آنالوگ به دنیای دیجیتال متصل شوند.
رؤیایی به سبک CLS کلاس
استفاده از فرصت برای نمایش تغییرات بیشتر در مقایسه با سدان E کلاس، به تیم طراحی CLS کلاس اجازهی آزادی بیشتری در طراحی میدهد. به گفتهی واگنر این یک تناسب رؤیایی برای طراح است؛ سقف پایین، زاویههای تند در شیشه جلوی پنجره و دیگر عناصر زیباییشناسی انرژی زیادی برای طراحی این خودرو میبخشد و به ما اجازه میدهد که چنین کارهای زیبایی انجام دهیم.
پیشرانه خطی ۶ سیلندر و جعبهدنده ۹ سرعته
مرسدس بنز جدید با پیشرانه خطی ۶ سیلندر و قدرت تولیدی ۳۶۲ اسب بخار، همراه ۵۰۰ نیوتنمتر گشتاور در مقایسه با مدل قبلی با ۳۲۹ اسب بخار قدرت و ۴۸۰ نیوتنمتر گشتاور قدرتمندتر شده است. حداکثر قدرت در ۵۵۰۰ دور بر دقیقه و حداکثر گشتاور در ۱۶۰۰ دور بر دقیقه تولید میشود. یک جعبهدنده اتوماتیک ۹ سرعته، قدرت پیشرانه را به محور عقب یا هر چهار چرخ ارسال میکند.
گالری تصاویر
به نقل از ایندیپندنت، ارزش بیت کوین در سال جاری میلادی پس از افزایشی 1000 درصدی به بیش از 11 هزار دلار رسید. بیت کوین طی 3 سال گذشته بیش از 25 درصد افزایش بها داشته است.
این افزایش ارزش، از هرگونه سرمایهگذاری سودآوری بیشتری دارد. به این ترتیب، بسیاری در صدد خریداری بیت کوین هستند و در عین حال، برخی دیگر باور دارند ارزش بیت کوین نوعی حباب است و به زودی کاهش خواهد یافت.
بیت کوین دقیقا چیست و چرا تا این حد مورد توجه قرار گرفته است؟
بیت کوین یک ارز دیجیتالی است که سال 2009 میلادی به دست یک فرد مرموز با نام مستعار «ساتوشی ناکاموتو» ایجاد شد. از این ارز میتوان برای خرید و فروش در اماکنی که بیت کوین را میپذیرند، استفاده کرد. با وجود این، بیت کوین با ارزهای رایج، تفاوتهای اساسی دارد.
تفاوت واضح این است که بیت کوین ارز فیزیکی نیست و برای آن، سکه و یا اسکناسی وجود ندارد و کاملا مجازی است.
ارزهای رایج، مانند دلار، تحت نظارت یک بانک مرکزی، مانند فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) و یا بانک مرکزی انگلیس هستند که عرضه پول را به منظور ثبات در قیمتها مدیریت میکنند. این بانکها میتوانند اقدام به چاپ پول کنند و یا در صورت نیاز، بخشی از پولهای در گردش در بازار را جمعآوری کنند و از طریق سیاستهای پولی مانند تنظیم نرخ بهره بانکی دست به مدیریت پولها بزنند.
با این حال، برای بیت کوین، بانک مرکزی وجود ندارد و به هیچ کشوری مربوط نیست و حتی تحت نظر سازمان و یا نهاد خاصی نیست. عرضه این ارز مجازی به طور غیر متمرکز است و تنها با استفاده از روندی به نام «ماینینگ» (استخراج) انجام میشود. به ازای هر تراکنش با استفاده از بیتکوین، یک رایانه متعلق به فردی به نام «ماینر» (استخراج کننده) باید یک مسئله ریاضی بسیار پیچیده را حل کند. پس از آن، این استخراج کننده در ازای حل این مسئله، بخشی از این بیت کوین را به صورت پاداش دریافت میکند. استفاده از حل معاملات ریاضی در استخراج بیت کوین موجب شده است به این ارز، «ارز رمزپایه» بگویند.
با استفاده از رشتههایی از اعداد ناشناس، اطلاعات درباره این تراکنشها در محلی به نام «زنجیره بلوکی» ثبت میشود. این کار به منظور حصول اطمینان از ثبات این ارز انجام میشود.
یک کارشناس ارزهای رمزپایه در این باره گفت: «زنجیره بلوکی مانند شبکه پرداختی کار میکند که هرگز تعطیل نمیشود. این شبکه 7 روز در هفته و 24 ساعت در روز به فعالیت میپردازد و اهمیتی نمیدهد موقعیت جغرافیایی شما چیست و به چه کسی پول پرداخت میکنید».
چرا ارزش بیت کوین در حال افزایش است؟
بهای بیت کوین، مانند تمام داراییها و ارزها، وابسته به تقاضای مردم برای خرید آن است. اینکه این ارزشگذاری صحیح است و یا اینکه بیت کوین ارزش این مقدار پول را دارد یا خیر، به نظرات شخصی افراد بستگی دارد.
رئیس شرکت خدمات بانکی «جی پی مورگان» به تازگی بیت کوین را کلاهبرداری دانسته است و اعلام کرده است افزایش بهای نجومی این ارز، با دوره «حباب اقتصادی گل لاله هلند» قابل مقایسه است. در بین سالهای 1634 تا 1637، قیمت برای پیاز گل لاله در این کشور به 10 برابر حقوق سالانه یک کارگر ماهر رسید و پس از آن، این حباب شکسته شد و به سرعت تمام ارزش خود را از دست داد.
شمار افرادی که از این ارز رمزپایه استفاده میکنند در ماه آوریل از 3 تا 6 میلیون نفر به 10 تا 20 میلیون نفر افزایش یافته است. با این حال، ارزیابی دقیق از تعداد کاربران این ارز بسیار دشوار است.
آیا میتوان از طریق بیت کوین کسب درآمد کرد؟
پاسخ قطعی به این پرسش، غیرممکن است. هر فردی که قصد دارد در بیت کوین سرمایه گذاری کند باید بداند این امری بسیار خطرناک است.
در اواخر سال 2013 میلادی، ارزش بیت کوین از 1150 دلار به 500 دلار کاهش یافت. بیت کوین 4 سال پس از آن توانست ارزش خود را به دست آورد.
با اینحال، در صورتی که ارزهای رمزپایه پای خود را در زندگی عادی باز کنند و در سراسر جهان به عنوان واسطهای برای داد و ستد تبدیل شوند، میتوان انتظار داشت بهای آنها نیز با رشد روبرو شود. با وجود این، این سناریو با حقیقت فاصله بسیاری دارد.
بیت کوین را در کجا میتوان خرج کرد؟
شمار شرکتهایی که بیت کوین را میپذیرند به شدت در حال رشد است. مایکروسافت و شرکت گردشگری اکسپیدیا هر دو بیت کوین را میپذیرند. حتی برخی خوانندگان نیز برای بلیت کنسرتهای خود، از بیت کوین استفاده میکنند. در سال جاری میلادی، قانونی در ژاپن تصویب شد و به موجب آن، اکنون بسیاری از خردهفروشیها در این کشور نیز این ارز را میپذیرند. این ارز همچنین در کشورهایی مانند زیمبابوه که وضع اقتصادی ناپایداری دارند با استقبال روبرو شده است.
ارتباط بیت کوین با «دارک وب» (وب تاریک) چیست؟
استفاده از بیت کوین از جانب جنایتکاران، به خصوص افرادی که در فضای مجازی اقدام به فروش مواد مخدر میکنند، مشهور است. استفاده از این ارزهای رمزپایه در فروشگاههای غیرقانونی اینترنتی رایج است زیرا گفته میشود این تراکنشها قابل ردگیری نیستند. در حقیقت، این تراکنشها قابل ردگیری هستند اما هویت افرادی که این تراکنشها را انجام میدهند، قابل شناسایی نیست. از بیت کوین برای خرید مواد مخدر و دیگر مسائل غیرقانونی استفاده میشود اما استفاده از این ارز منحصر به فعالیتهای غیرقانونی نیست.
آیا ممکن است رشد ارزش بیت کوین، حباب باشد؟
روزانه صدها مقاله درباره پیشبینی ارزش بیت کوین در فضای مجازی منتشر میشود. برخی تحلیلگران معتقدند بهای این ارز دیجیتالی ممکن است تا 40 هزار دلار نیز افزایش یابد.
با اینحال، برخی دیگر از اقتصاددانها این افزایش ارزش را، حباب میدانند. به باور یک اقتصاددان، این پنجمین حباب در ارزش بیت کوین محسوب میشود. در چهار مورد پیشین، حبابها به سرعت از میان رفت و بهای بیت کوین برای مدتی در سطحی اندک باقی ماند و پس از آن دوباره افزایش یافت.
با وجود این، این تحلیلگر معتقد است بیت کوین و دیگر ارزهای رمزپایه چشمانداز روشنی دارند. وی گفت: «من ارزهای دیجیتالی را در میان اختراعات انقلابی مانند اینترنت میدانم».
.: Weblog Themes By Pichak :.