از آنجایی که نمایشگاه IFA فقط درباره لپ تاپ، تبلت و موبایل نیست، بد ندیدیم که سری هم به دیگر محصولات جذاب و چشم گیر عرضه شده در آن بزنیم. بازار تلویزیون های بسیار بزرگ با کیفیت اچ دی و بالاتر، روز به روز داغ تر می شود و اکنون پای رقابت به اندازه پردههای نمایش کشیده شده. پاناسونیک برای عقب نماندن از قافله تلویزیونهای HD مانند ۸۴ اینچی سونی ، امروز از پنل پلاسمای فوق بزرگ 103 اینچی خود رونمایی کرد. بزرگترین غافلگیری این گجت عظیم الجثه پاناسونیک، صفحه نمایش سه بعدی "بدون عینک" آن است. با رنگ های دقیق و طبیعی و تصاویر سه بعدی عالی، چنین به نظر می رسد که رنگ ها از صفحه بیرون می ریزند. این صفحه زاویه دید نسبتا کاملی داشته و کیفیت تصویر آن هم قرار است 4K2K باشد. البته این تلویزیون هنوز در حد یک طرح اولیه است و نمی توان هیچ پیش بینی درستی از زمان عرضه یا قیمت آن داشت.
لپتاپهای جدید لنوو آمدهاند تا شکاف بین اولترابوکها و نتبوکها را پر کنند. این لپتاپها که قیمتهای مناسبی هم خواهند داشت، از نمایشگرهایی با رزولوشن 1366 در 768 برخوردارند و تنها عرض حاشیه دور نمایشگر است که میتواند به شما در تمایز آنها از هم کمک کند. مدل S300 نمایشگر 13.3 اینچی دارد و از S400 و S405 با نمایشگر 14 اینچیشان، خیلی سبکتر است. هر دوی S400 و S300 از پردازندههای ولتاژ پایینِ Core i3 یا Core i5 اینتل استفاده میکنند اما S405 به چیپ 4 هستهای ترینیتی AMD مجهز شده. S400 و S405 که هر دو 14 اینچی هستند میتوانند بسته به انتخاب، دارای SSD با ظرفیت 32 گیگابایت باشند تا عملکرد آنها بهبود یابد. هر یک از این سه لپتاپ زیر 1.8 کیلوگرم وزن دارند و ضخامتشان کمتر از 2.5 سانتیمتر است. در بدنه آنها یک پورت اترنت، سه پورت USB (از جمله یک USB3)، پورت HDMI و شکاف SD Card قرار دارد. شنیدهها حاکی از امکان انتخاب کارت گرافیک Radeon 7450M برای آنها است. شروع قیمت این لپتاپها از 499 دلار است.
روشي كه پستانداران دريايي يا به عبارتي، نهنگها و دلفينها از آن براي برقراري ارتباط با همنوعانشان استفاده ميكنند از پيچيدهترين روشهاي ارتباطي در قلمروي زندگي حيوانات است.براي مثال، دلفينها وقتي دچار دردسر ميشوند، فكهايشان را به هم ميزنند و هنگامي كه احساس ترس ميكنند يا هيجانزده ميشوند، پيوسته سوت ميزنند. اگر دلفيني بخواهد احساس محبت و دوستي خود را به همنوعش نشان دهد، او را در آغوش ميگيرد. گاهي نيز پستانداران دريايي براي برقراري ارتباط با همديگر، از علائم ديداري نظير جست و خيز كردن استفاده ميكنند تا به دوستانشان اعلام كنند در اين نزديكيها غذايي يافتهاند. به طور كلي اين گروه از موجودات دريايي براي انتقال اطلاعات مهم و ضروري، از روشهاي مختلفي استفاده ميكنند. بازي نيز براي دلفينها مانند ديگر پستانداران از ضروتهاي زندگي اجتماعي است كه در شكل گيري طبقههاي مختلف اجتماعي، نقش مهمي ايفا ميكند. در نخستين مرحله از فرآيند ارتباطي دلفينها، امواج صوتي كه در حين عبور هوا از حفرههاي تنفسي توليد ميشود در عضو بيضيشكل بالاي سر متمركز شده، به اين ترتيب، امواج صوتي در حين عبور تشديد و تقويت ميشود. بر اين اساس، كيفيت و شدت امواج صوتي ـ كه دربردارنده اطلاعات مهمي است ـ بهبود پيدا ميكند. اين جسم بيضيشكل، انباشته از ليپيدهاي سبك است كه ميتواند امواج صوتي را متمركز كرده، آنها را در يك مسير مستقيم منتقل كند. البته شكل و ويژگيهاي ظاهري اين عضو كه در دلفينها متفاوت است، در بهبود كيفيت صدا نقش مهمي دارد.
در دومين مرحله، پيامي كه در امواج صوتي نهفته است، تفسير و تجزيه و تحليل ميشود. آن گروه از امواج صوتي كه فركانس پايينتري دارند، در برقراري ارتباط با ديگر دلفينها مورد استفاده قرار ميگيرند و امواجي كه فركانس بالاتري دارند، به عنوان ردياب صوتي عمل ميكنند. سرعت انتقال امواج صوتي در آب 5/1 كيلومتر در ثانيه است. در حقيقت، سرعت انتقال امواج در آب 5/4 برابر سرعت انتقال آن در هواست. فك يا آرواره پاييني در انتقال امواج صوتي دريافتي به گوش مياني نقش مهمي دارد. آخرين مرحله از اين فرآيند ارتباطي، دريافت و تفسير اطلاعات صوتي است. گوش مياني پس از شنيدن امواج صوتي، پيامي را به مغز ارسال ميكند. دلفينها ميتوانند امواج صوتي را در محدودهاي از طول موج صد هرتز تا 150 كيلو هرتز بشنوند. اما انسانها تنها توانايي شنيدن امواجي با شدت تا 15 كيلوهرتز را دارند. علائمي با فركانس پايين مانند سوت زدن، خروپف كردن و ناله كردن در زندگي اجتماعي دلفينها يا به عبارتي، پستانداران دريايي كه نميتوانند انفرادي زندگي كنند، نقش كليدي دارد. پيچيدگيهاي ساختاري در مغز دلفينها ـ كه اطلاعات دريافتي را پردازش ميكند ـ حداقل دو برابر اين ويژگي در مغز انسانهاست. همچنين تعداد سلولهاي عصبي در مغز اين موجودات در مقايسه با انسانها حدود 50 درصد بيشتر است. به همين علت، وزن مغز انسانها به طور متوسط حدود 4/1 كيلوگرم و مغز دلفينها حدود 7/1 كيلوگرم است.

رديابهاي شيميايي در جستجوي حل معما
براي اطمينان از تاثير شرايط محيطي بر روند رشد گياهان گوشتخوار اين گروه تحقيقاتي در بررسيهاي خود، نمونههايي از بافت اين گياهان و طعمههايشان يعني حشرات فوقالعاده ريز جمعآوري كرد. اين نمونهها متعلق به سه باتلاق مختلف در سوئد بوده است. دانشمندان همچنين ترجيح دادند، از خزههاي موجود در مناطق مورد مطالعه هم نمونههايي تهيه كنند. خزهها، نيتروژن مورد نياز خود را صرفا از خاك ميگيرد، نه از حشرات.اين گروه پس از جمعآوري نمونههاي مورد نظر خود، ميزان نيتروژن موجود در آنها را اندازهگيري كرد. اتمهاي نيتروژني كه توسط گياهان جذب ميشود، خيلي سبكتر از اتمهاي موجود در باتلاق است، اما در طبيعت و سيستمهاي بيولوژيك اوضاع بيشتر به نفع عنصر سنگينتر است تا عنصر سبكتر. به همين دليل تيم تحقيقاتي براي رديابي عنصر نيتروژن در نمونهها از مواد شيميايي استفاده كرد.اين نوع رديابها ميتواند مشخص كند كه از نيتروژنهاي موجود در گياه كدامشان منشأ جانوري و كدام يك منشأ خاكي داشته است. نتايج نشان داد كه گياه سانديو گوشتخوار در مناطق آلوده ميزان بيشتري از نيتروژن حياتي خود را از خاك تامين كرده است. ادامه اين روند مسلما براي اين نوع خاص از گياهان مشكلساز است.اين چيزي بود كه اكثر گياهشناسان آن را پيشبيني ميكردند، اما تاكنون كسي به صورت علمي آن را آزمايش نكرده بود.
اثرات بلندمدت محيط بر حيات گياهان گوشتخوار
آلودگي مواد نيتراته يك مشكل جهاني است. اثرات وارد بر اكوسيستمهاي جهان عملا بايد در سطح كلان مورد بررسي قرار گيرد. شايد به ظاهر جذب نيتروژن از خاك چندان بد نباشد، اما يك نگاه دقيقتر كافي است تا اصل مشكل مشخص شود. خيليها ممكن است تصور كنند كه گياه در هر صورت توانسته كمبود يك عنصر حياتي را از خاك تامين كند، اما ادامه اين روند در درازمدت باعث ميشود كه گياهان ضعيفتر شوند. گياهان گوشتخواري كه نيتروژن خود را از خاك به دست ميآورد، سريعتر رشد ميكند و اين به معناي صرف انرژي خيلي بيشتري است كه باعث ميشود از قوت گياه كاسته شود. مساله اينجاست كه علفهاي اطراف گياهان گوشتخوار هم در اين شرايط با سرعت رشد ميكند. اين امر منجر به آن ميشود كه كمكم محيطزيست گياهان گوشتخوار در سايه فرو برود. گياهان گوشتخوار نسبت به نور حساس است و كمبود نور باعث ميشود كه نتواند درست رشد كند. اين رقابت ميان علفها و گياهان گوشتخوار يك رقابت برابر نيست و قطعا گياهان گوشتخوار در آن مغلوب ميشوند. آرون اليسون يك اكولوژيست از دانشگاه هاروارد است. وي معتقد است اين تحقيق بايد روي ساير گونههاي گياهي گوشتخوار هم انجام شود؛ چراكه سانديو پهنبرگ يك گونه به نسبت غالب است و در معرض خطر انقراض نيست؛ اما ساير گونههاي گياهي گوشتخوار اقبال اينگونه را ندارد. خيلي از آنها بسيار نادر است و اين شرايط ممكن است آنها را بيشتر در معرض خطر قرار دهد.


جرقههاي خلاقيت و شهود
سالها بود كه اين نوع سرگرداني ذهن براي ذهن نامطلوب به شمار ميرفت. در مقابل، توانايي بيتوجهي به موارد منحرفكننده توجه و نيز حفظ تمركز بر كاري كه در دست انجام است (كه كنترل اجرايي خوانده ميشود) لازمه تفكر هوشمندانه محسوب ميشد.همه ميدانيم متمركز نگهداشتن ذهن براي يادآوري اطلاعات ضروري است. افرادي كه توانايي بيشتري براي تمركز دارند، كنترل اجرايي قويتري داشته و در اصطلاح علم روانشناسي، ظرفيت «حافظه كاري» كوتاهمدت بيشتري دارند. پژوهشهاي بسيار ثابت كرده، افرادي كه بهتر تمركز ميكنند، بهترين نتايج را در مسائل تحليلي به دست ميآورند. اين افراد در مسائل محاسباتي و استدلال كلامي، عملكرد بسيار خوبي دارند و معمولا از بهره هوشي بالايي نيز برخوردارند؛ بنابراين اگر ميخواهيم باهوش باشيم، بايد ياد بگيريم چگونه تمركز كنيم.
وقتي تحت فشار هستيم تا به راهحلي برسيم، انگار راهحل، دور از دسترس ما قرار ميگيرد، زيرا محدوديتهاي ذهن متمركز مانع بروز خلاقيت ميشود
نكته اينجاست كه تمركز بالا، به معناي موفقيت در انجام همه امور نيست. هر چند افرادي كه سطح بالايي از حافظه كاري دارند در انجام مسائل تحليلي عملكرد چشمگيري دارند، اما همين افراد در انجام تكاليفي كه نياز به جرقههاي خلاقيت و شهود دارد، دچار مشكل ميشوند؛ زيرا اغلب اوقات، بهترين راه براي حل برخي مسائل، تمركزنكردن روي آنهاست.يك چيستان كلامي را در نظر بگيريد. براي حل چنين چيستانهايي، بهكارگيري رويكرد تحليلي بهتنهايي كافي نيست؛ زيرا تحليل تكتك كلمات آن بندرت منجر به حل آن ميشود.مطالعات متعدد نشان داده است، افرادي كه حافظهكاري آنها از ظرفيت بالايي برخوردار است و كنترل اجرايي بالايي دارند، در حل چنين تكاليفي ضعيفتر از افرادي عمل ميكنند كه ذهنشان بسادگي منحرف ميشود.درباره ساير معيارهاي تفكر منعطف نيز چنين نتايجي در آزمايشگاه به دست آمده است. در يك تست كه به عنوان تست مصارف نامتعارف شناخته ميشود، از افراد خواسته ميشد ظرف چند دقيقه روشهاي مختلف استفاده خلاقانه و غيرمعمول از يك شيء (مثل آجر) را بيان كنند و سپس به پاسخهاي آنها بر مبناي كيفيت و نوآوري نهفته در هر جواب، امتياز داده ميشد.مطالعهاي ديگر كه از سوي هولي وايت از دانشگاه ممفيس ايالت تنسي انجام شد، نشان داد افرادي كه دچار اختلال نقص توجه و بيشفعالي Attention Deficit Hyperactivity Disorder يا ADHD هستند (يعني ظرفيت حافظه كاري كمتري دارند و بيشتر ذهنشان منحرف ميشود) در اين آزمون، نسبت به افرادي كه اين اختلال را نداشتند نتيجه بهتري به دست آوردند.با جمع بندي اين موارد ميتوان به اين سوال پاسخ داد كه چرا ذهن ما منحرف ميشود. شايد هدف از اين انحراف، هدايت ما به وراي محدوديتهاي ايجادشده توسط كنترل اجرايي و به سمت تفكر خلاق باشد. بيشك، لحظاتي كه خيالپردازي را تجربه ميكنيم، به شهود و الهام دست مييابيم. يكي از مهارتهاي مهم براي خلاقيت، عبارت است از توانايي پيونددهي مفاهيم نامربوط كه ممكن است در لحظاتي كه ذهنمان سرگردان است، به آن دست يابيم.تا همين اواخر، هيچ آزموني براي نشاندادن اين كه الهام و شهود از خيالپردازي به وجود ميآيد، وجود نداشت؛ بنابراين يك گروه پژوهشي به سرپرستي بنجامين بيارد شروع به جمعآوري شواهد اين امر كرد.اين آزمايش در سه مرحله انجام شد. ابتدا از افراد شركتكننده خواسته شد تا دو دقيقه به كاربردهاي غيرمعمول يك آجر فكر كنند.سپس از آنها خواسته شد يك تكليف را كه نيازي به تفكر نداشت (مثل تماشاي حروف نمايش دادهشده روي نمايشگر) انجام دهند. به ساير شركتكنندگان آزموني داده شد كه بيشتر نيازمند توجه بود. همانطور كه انتظار ميرفت، پرسشنامههايي كه افراد بعد از انجام اين تكاليف پاسخ دادند، نشان ميداد در فعاليتي كه نيازي به تفكر نداشت، ذهنشان به طور چشمگير منحرف شده بود.در پايان، از شركتكنندگان هر دو گروه خواسته شد در آزموني ديگر كه درباره كاربردهاي غيرمعمول شيء ديگري بود، شركت كنند. در نتيجه افرادي كه ذهنشان منحرف شده بود، توانستند 40 درصد بيش از اولين تلاششان براي نام بردن كاربردهاي غيرمعمول پاسخ دهند.افرادي كه ذهنشان منحرف شده بود، بيان داشتند كه موقع انجام فعاليت بدون نياز به تفكر، درباره آجر فكر نميكردند، اما به نظر ميآيد در ذهن اين افراد، نوعي فرآيند ناخودآگاه جريان داشت. به اين معنا كه وقتي ذهن ما به سمت افكار مختلفي نظير برنامهريزي براي يك مسافرت يا غذا يا هر چيز ديگر منحرف ميشود، مغز بشدت روي راهحلهاي احتمالي هر مشكلي كه به دنبال راهحل براي آن هستيد، تمركز ميكند.
شبكه پيشفرض
اين يافتهها با تصويربرداري مغزي از ذهن غيرمتمركز سازگاري دارد. به عنوان مثال، ماريا ميسن از دانشگاه كلمبياي نيويورك، با استفاده از تصويربرداري كاربردي ام.آر.آي نشان داد دورههاي زماني سرگرداني ذهن با فعاليت شديد در قسمتهايي از مغز ـ كه شبكه حالت پيشفرض (Default mode network) ناميده ميشود ـ همزمان است. شبكه حالت پيشفرض، به مجموعهاي پيچيده از نورونها در مغز اطلاق ميشود كه وقتي هيچ كاري براي انجام دادن نداريم، فعال ميشوند.اين شبكه مغزي بتازگي كشف شده و با اين كه هميشه در معرض ديد بودند، اما كشف نشده بود. پژوهشگران سالها افراد را در دستگاههاي تصويربرداري مغزي قرار ميدادند، ولي زمانهايي كه اصطلاحا زمان استراحت بين دو فعاليت آزمايشي خوانده ميشود، متوجه شدت فعاليت اين ناحيه از مغز نبودند.يكي از عملكردهاي شبكه حالت پيشفرض شايد مرور خاطرات به منظور حفظ آنها باشد. بررسي روند اين مرور و طبقهبندي خاطرات ممكن است به خلاقيت ارتباط داشته باشد. اگر اين دو به هم مربوط باشد، بيشتر ميتوان به ماهيت افكار مختلفي كه در ذهنمان سرگردانند، پي برد.پژوهشي كه سال 2009 از سوي اسكولر انجام شد، در نهايت شگفتي نشان داد كه ذهن سرگردان، علاوه بر اين نواحي، چند ناحيه ديگر را نيز كه به عملكردهاي كنترلي مربوط است (نظير كورتكس خلفي جانبي پيشپيشاني) فعال ميكند.اين يافته عجيب به نظر ميرسد؛ زيرا تمركز، حاصل فعاليت نواحي كنترل اجرايي مغز است و چون ذهن سرگردان، فعاليتي برخلاف تمركز دارد، فعالشدن نواحي كنترل اجرايي مغز در هنگام سرگرداني ذهن بسيار عجيب به نظر ميآيد. البته دليل فعالشدن اين نواحي در مغز شايد تشخيص اين واقع باشد كه در حال خيالپردازي هستم، زيرا نواحي كنترل اجرايي به خودآگاهي ارتباط دارد.شايد آزمايشهايي نظير نامبردن كاربردهاي مختلف يك آجر، از نظر بيشتر مردم مصداق خلاقيت نباشد. بيشك، چنين كارهاي نميتواند به آثاري شبيه نقاشيهاي پيكاسو يا تفكر عميق اينشتين منجر شود؛ اما به هر حال، خيالپردازي مولفهاي مهم از فرآيند خلاق را تشريح ميكند و اين چيزي نيست جز الهام يا شهود؛ يعني لحظهاي كه به فكر يا راهي نو براي حل مساله ميرسيم.اين جرقهها را بايد با هوش زياد، پشتكار و شايد ويژگيهاي ديگري تركيب كنيم تا به نبوغ نزديك شويم.برخي پژوهشگران بر اين باورند كه خيالپردازي ربطي به خلاقيت ندارد، اما پژوهشي نشان ميدهد كه خيالپردازي ممكن است به موفقيت در دنياي واقعي ارتباط داشته باشد. سال 2003، عدهاي از پژوهشگران دانشگاه هاروارد به بررسي افرادي پرداختند كه كتاب رماني منتشر يا اختراعي ثبت كرده بودند يا اثري هنري آفريده و در معرض نمايش عموم گذاشته بودند.در آزمايشهاي رايانهاي از شركتكنندگان خواسته ميشد، اطلاعات نامرتبط را به هم مربوط كنند (آزمون بازداري جانبي). نتيجه اين شد كه افراد موفق، بيشتر از سايرين به جزئيات كم اهميت توجه ميكردند. يعني ذهنشان بمراتب بيشتر از يك فرد معمولي از تكليف در حال انجام، منحرف ميشد و گمان ميرود همين ويژگي، دليل يافتن ايدههاي بديع از سوي چنين افرادي باشد.شايد همين نكته نشان دهد كه چرا در امور روزمره كه نيازمند خلاقيت است (مثل نوشتن يك گزارش) دچار مشكل ميشويم. با اين كه ما در زندگي روزمره، تفكر خلاق را در ابعاد كوچك تجربه ميكنيم، اما بسط و كار روي اين خلاقيتهاي كوچك منجر به خلاقيتهاي بزرگتر ميشود و به همين دليل، انسانهاي خلاق و موفق كم هستند.شايد به همين دليل است كه وقتي زير فشاريم تا به راهحلي برسيم، انگار راه حل، دور از دسترس ما قرار ميگيرد، زيرا محدوديتهاي ذهن متمركز، مانع بروز خلاقيت ميشود. مطالعات بسياري نشان داده كه اضطراب، ذهن را به وضعيتي درست برخلاف وضعيت مناسب براي ايجاد ايدههاي نوين دچار ميكند. در واقع اضطراب با خود، تمركز فراوان به همراه دارد.
چراغ ذهن
وقتي با كاري كه فورا بايد به انجام رسد، روبهرو ميشويم، بهترين كار اين است كه بهجاي مجبوركردن خود به تمركز بيشتر، اندكي استراحت كرده و از تنش موجود بكاهيم. يكي از پژوهشگران با زيرنظر گرفتن امواج مغزي آلفا ناشي از ذهن آرامشده، به اين نتيجه رسيد كه يك ذهن آرامشده بهتر ميتواند راهحلهاي خلاقانه براي چيستانهاي كلامي بيابد. در واقع، اگر توجه را مثل چراغ فرض كنيم، آرامكردن ذهن سبب افزايش دامنه تابندگي آن ميشود.حتي شنيدن لطيفه هم ميتواند كمك حال باشد. عدهاي از پژوهشگران دريافتند شركتكنندگان در يك آزمايش، پس از تماشاي برنامههاي طنز بهتر ميتوانند معماهاي ذهني را حل كنند. در مقابل، آنها كه يك فيلم ترسناك تماشا كرده بودند، در حل اين مسائل دچار مشكل شدند. در آزمايشي ديگر، درازكشيدن سبب شده بود برخي شركتكنندگان احساس راحتي بيشتري كنند و بتوانند با تعداد محدودي حرف، كلمات بيشتري بسازند.از آنجا كه وقتي خستهايم، كمتر ميتوانيم تمركز كنيم، شايد بهترين وقت براي شكلدهي به ايدههاي خلاق، همين زمان خستگي باشد. به عنوان مثال، افراد سحرخيز راهحلهاي نوآورانه بيشتري را هنگام شب مييابند، حال آن كه افرادي كه تا پاسي از شب بيدارند و صبح ديرتر از خواب بلند ميشوند، هنگام صبح خلاقيت بيشتري دارند.حتي نوشيدنيها بر ميزان خلاقيت ما تاثيرگذارند. مثلا از آنجا كه مصرف كافئين سبب بيشترشدن تمركز ميشود، ممكن است جلوي بروز خلاقيت ما را بگيرد.شايد گاهي هنگام خواندن اين مقاله، ذهنتان منحرف شده و دچار خيالپردازي شده باشيد. با اين حال كوشيدم تمام تلاشم را براي جلب توجهتان به كار گيرم. اگر ذهنتان هنوز در جايي ديگر است، زياد نگران نباشيد، زيرا ذهنتان در مسير خلق ايدههاي جديد قرار دارد.

نسبت ناباروري بين مردان و زنان به چه ميزان است؟ آيا اين گفته درست است كه زنان سهم بيشتري در ناباروري دارند؟
هر دو زوج به نسبت 50 درصد در ناباروري دخيل هستند. به همين دليل، گفتن اين كه زنان سهم بيشتري در ناباروري دارند، كاملا اشتباه است.
آيا در حال حاضر امكان شناسايي و تشخيص ناباروري قبل از ازدواج وجود دارد؟
بله، در حال حاضر بررسي آناليز مني مردان و شرح حال وضعيت مرتب يا نامرتب بودن سيكل قاعدگي، بررسي رشد موي زائد و چاقي بيش از حد زنان و همچنين بررسي آزمايش هورموني از وضعيت تخمدان خانمها از مهمترين روشهاي شناسايي و تشخيص ناباروري قبل از ازدواج است. علاوه بر اين، انجام سونوگرافي هم ميتواند وضعيت رحم دختران را بدون انجام روش تهاجمي قبل از ازدواج مورد بررسي قرار دهد.
اصولا ناباروري ژنتيكي است يا تحت تاثير عوامل اكتسابي امكان ايجاد آن وجود دارد؟
در حال حاضر، عوامل متعددي در ايجاد نازايي دخيل است. يكي از اين عوامل، مساله ژنتيك است، اما ميتواند تحت تاثير ساير عوامل اكتسابي مانند محل زندگي، وضعيت تغذيه و نوع رفتار هم باشد.
بيشتر چه افرادي با چه نوع شغلي در معرض خطر ناباروري قرار دارند؟
در اغلب موارد، مرداني كه در محيطهاي گرم مانند نانوايي مشغول كار هستند يا پليسهاي راهور كه در كنار جاده انجام وظيفه ميكنند و تحت تاثير مواد آلاينده قرار دارند يا كساني كه در محيطهايي مانند پمپ بنزين كار ميكنند يا رانندگاني كه مدت طولاني روي صندلي مينشينند و در معرض گرما هستند، بيش از ساير مردان در معرض خطر ناباروري قرار دارند، زيرا محيطهاي بسيار گرم و مواد آلاينده شيميايي ميتواند روي عملكرد اسپرم اين افراد اثر منفي بگذارد. همچنين مواد شيميايي محيطهاي آرايشگاهها و حشرهكشها ميتواند روي اسپرم مردان و تخمك زنان تاثيرگذار باشد و موجب نازايي اين افراد شود.
تماس با مواد سمي در حين كار مثل جيوه و مس، چقدر در ايجاد اختلال ناباروري تاثيرگذار است؟
آلايندههاي محيطي مانند سرب، مس، جيوه و مواد دندانپزشكي مانند آمالگام كه مقادير زياد جيوه دارد و همچنين استفاده بيش از حد كنسروها و ظروف پلاستيكي كه ساخته دست بشر است، همگي ميتواند روي قدرت باروري مردان و ايجاد اختلال در توليد اسپرم تاثير بگذارد. طبق بررسيهايي كه به انجام رسيده، هماكنون وضعيت اسپرم مردان نسبت به 50 سال گذشته، 50 درصد افت پيدا كرده كه اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند، شايد طي 50 تا 60 سال آينده شاهد عقيم شدن مردان باشيم.
ازدواجهاي ديرهنگام چقدر در ناباروري دخيل است؟
قدرت باروري زنان مربوط به يك محدوده سني خاصي است. معمولا كيفيت تخمك خانمها از 35 سالگي به بعد پايين ميآيد به همين دليل اگر ازدواج دير صورت بگيرد، ميتواند در ناباروري زنان نقش داشته باشد.
آيا عفونت هم سهمي در ناباروري زنان و مردان قبل از ازدواج دارد؟
معمولا مساله عفونت قبل از ازدواج رخ نميدهد، چون عفونت به دنبال مسائل جنسي به وجود ميآيد. اين عفونت ميتواند روي وضعيت اسپرمها اثربگذارد و كيفيت آن را پايين بياورد. عفونت دهانه رحم و رحم خانمها هم ميتواند باعث ايجاد شرايطي شود كه جنين نتواند در رحم جايگزين شود.
سهم اضطراب و استرس در ايجاد ناباروري چقدر است؟
اضطراب و استرس مهمترين نقش را در سيستم ناباروري به عهده دارد، زيرا ترشح هورمونهاي جنسي تحت تاثير هورمون هيپوتالاموس است. اين هورمون ارتباط مستقيمي با سيستم عصبي مركزي دارد. بنابراين هرگونه استرس و اضطرابي ميتواند روي غده هيپوتالاموس و هيپوفيز تاثير بگذارد و در نهايت موجب اختلال كامل ترشحات غدد جنسي شود.
هردو زوج به نسبت 50 درصد در ناباروري نقش دارند. به همين دليل گفتن اين كه زنان سهم بيشتري در ناباروري دارند، كاملا اشتباه است
به عنوان مثال، زناني كه فعاليتهاي بدني سنگين و شديد ميكنند، دچار آمنوره يا اختلال سيكل قاعدگي ميشوند. گاهي با استرس خيلي شديد هم چنين وضعيتي رخ ميدهد و باعث ميشود اصلا تخمكگذاري صورت نگيرد. استرس شديد در مردان هم باعث توقف اسپرم ميشود.
استفاده از وسايل الكترونيكي مانند لپتاپ يا تلفن همراه كه گاهي با كمربند به كمر بسته ميشود، چقدر ميتواند در ناباروري زنان و مردان دخيل باشد؟
امروزه از لحاظ علمي ثابت شده وسايل الكترونيكي مانند مايكروويو، موبايل و... كه از خود تشعشعاتي ساطع ميكنند، اگر به صورت مرتب و نزديك محل تخمدان و بيضه مورد استفاده قرار بگيرند، ميتوانند تاثير منفي روي كيفيت و كميت تخمدانها و اسپرمها بگذارند.
استعمال مواد مخدر و دخانيات چطور، آيا ميتواند موجب نازايي شود؟
به طور كلي آزمايشهاي مختلف ثابت كرده است كه استعمال مواد مخدر از جمله سيگار، شيشه و... ميتواند روي كيفيت و كميت اسپرم مردان و تخمك زنان تاثير منفي داشته باشد. اين تحقيقات نشان داده است كه ميزان اسپرم مردان سيگاري نسبت به ساير مردان بسيار كمتر است و كشيدن متناوب سيگار ميتواند ميزان اسپرمهاي Y (كروموزومهاي تعيينكننده جنسيت پسران) را بيش از اسپرمهاي X (كروموزومهاي تعيينكننده جنسيت دختران) تحت تاثير قرار دهد. سيگاركشيدن در زنان هم ميتواند در يائسگي زودرس و بافت پوششي رحم زنان تاثير منفي بر جاي بگذارد و از جايگزيني جنين جلوگيري كند.
آيا از لحاظ علمي اثبات شده است كه الكل ميتواند باعث ناباروري شود؟
بله، به طور علمي اثبات شده كه مصرف الكل در صورتي كه اعتيادآور باشد، ميتواند تاثير منفي روي تخمدانها و بيضهها بگذارد.
گاهي شنيده ميشود بيماري ديابت هم ميتواند باعث ناباروري شود. آيا اين گفته صحت دارد؟
مردان ديابتي داراي فشار خون بالايي هستند. اين افزايش فشار خون ميتواند باعث اختلال جنسي و بهطور غيرمستقيم باعث ناباروري باشد. در زنان هم اين بيماري ميتواند از طريق ايجاد اختلالات هورموني سبب اختلال تخمكگذاري شود.

عملكرد نانوشبكيه زيستي در يك نگاه
1ـ عينك سادهاي كه به باتري، ليزر منتقل كننده نيرو و لنز مجهز است كار اصلي انتقال نور به چشم نابينا و سيستم كارگذاشته شده در آن را به عهده دارد.
2ـ پرتو ليزري نزديك به مادون قرمز كه هيچ خطري براي چشم ندارد به درون چشم و سيستم كارگذاشته شده در آن تابيده ميشود كه در ادامه تا سه ميليوات الكتريسيته به سلول خورشيدي تعبيه شده در سيستم مورد نظر منتقل ميكند. اين پرتو نوري غيرقابل رويت بوده و از اين رو خللي در بينايي كلي مبتلايان به دوبيني يا آستيگماتيسم ايجاد نميكند.
3ـ دريافتكنندههاي نوري مسئوليت انتقال اطلاعات نوري به پردازشگر تصويري را به عهده دارند كه هر پيكسل تصويري را به يكسري پالسهاي الكتريكي تبديل و سايه روشن خاصي را ترسيم ميكند.
4ـ 600 الكترود سوزني كه در يك لايه سيليكوني پيچيده شدهاند، به درون شبكيه نفوذ ميكنند. هر الكترود نمايش دهنده يك پيكسل است كه پالسهاي الكتريكي را براي تحريك نورونهاي چشم بيمار ارسال كرده و تصوير شكل يافته را به مغز منتقل ميكند.

ناخن جويدن از كجا شروع ميشود
اين رفتار محرك در پسران نسبت به دختران شايعتر است و در موقعيتهاي ناآرام، پراسترس، گرسنگي، خستگي و عدم فعاليت تشديد ميشود. در برخي موارد اين رفتار ميتواند علامت نوعي اختلال ذهني يا احساسي باشد. در واقع علت ناخن جويدن، وسواسي تركيبي از عوامل زيستي و محيطي است. گاهي اين رفتارها در حيوانات هم ديده ميشود كه اغلب نوعي مكانيسم آرايشي و بهداشتي در مغز تلقي ميشود كه براي تميز كردن خود از آن استفاده كرده، منجر به بروز اين رفتارها ميشود. به عنوان مثال، دانشمندان موشهايي را مورد بررسي قرار دادهاند كه فاقد يك ژن خاص هستند و انجام بيش از حد رفتار ذكر شده باعث كچل شدن نقاطي از موهاي آنها ميشود. اين رفتار موشها تحت شرايط استرسزا تشديد ميشود.از علل اصلي ناخن جويدن ميتوان به استرس و خستگي اشاره كرد. برخي افراد با اين كار از اضطراب رها ميشوند و وقتي ذهن آنها خسته است، قسمتي از بدن خود را درگير كاري ميكنند. كودكان و حتي افراد بالغ در واكنش به استرس براي رهايي از احساسات سركوب شده خود از مكانيسمي تطبيقي استفاده ميكنند كه به نوعي رفتار عادتي بدل ميشود. بيشتر اين افراد اغلب تصوير ضعيفي از خود در ذهن داشته، به خاطر مشكلات و اضطرابهايي كه در درونشان ريشه دارد، خود را تنبيه ميكنند. در حقيقت اين رفتار جايگزيني منطقي براي مشكل آنهاست. برخي تنها در خواب شروع به جويدن ناخنها ميكنند كه اين امر مرتبط با استرس ناشي از خواب يا روياي آنهاست. تنهايي و وراثت هم ميتوانند دلايل ديگري باشند كه فرد را ترغيب به ناخن جويدن ميكنند. افرادي كه داراي عادات وسواسي هستند و زياد دستهايشان را ميشويند، بيشتر دچار اين رفتارها ميشوند. اين رفتار بيشتر در كودكاني مشاهده ميشود كه دچار اختلال بيشفعالي، بيتوجهي، اختلال اضطرابي و دفع ادرار غيرارادي هستند.
پيامدهايي كه بايد جدي بگيريد
ناخن جويدن علاوه بر پيامدهاي فيزيكي، نتايج بد احساسي هم روي فرد به جا مي گذارد. ناخن جويدن دائم باعث قرمزي و زخم شدن انگشتها شده، ممكن است موجب خونريزي پوست اطراف ناخنهاي جويده شده و نيز عفونت آن نقطه گردد. اين كار باكتريها و ويروسهاي موجود روي انگشتها را به دهان منتقل كرده، احتمال بروز عفونتها را بالا ميبرد.از طرفي پوست زخم شده اطراف ناخن، محل مناسبي براي ابتلا به انواع ويروسها و عفونتهاي باكتريايي ميشود. خيس ماندن مداوم ناخنها و پوست اطراف آنها احتمال عفونت قارچي ناخن و تبخالهاي دهاني را افزايش ميدهد و ممكن است باعث ريش شدن، بد حالت شدن و از بين رفتن ناخنها شود. عفونتها و باكتريهاي نهفته در زير ناخنها با ورود به معده باعث بروز مشكلات و عفونتهاي معدهاي و رودهاي ميشود.از سوي ديگر ناخن جويدن بخصوص در سنين پايين كه دندانها در حال رشد هستند، آثار بدي روي رشد دندانها داشته، باعث رشد كج دندانها و رديف نبودن آن و التهاب لثه ميشود.جالب است بدانيد با وجود تمام ضررهايي كه اين رفتار در پي دارد، برخي به اين كار ادامه ميدهند. يك دليل اين است كه افراد با ناخن جويدن سعي ميكنند خود را آرام كنند. زمان استرس، افراد به دنبال راهي براي آرام كردن خود ميگردند و برخي تصور ميكنند با جويدن ناخنها احساس آرامش بهتري دارند و در واقع اين رفتار در سيستم عصبي آنها اثر آرامبخش داشته و سطح تحريك را پايين ميآورد. دليل دوم براي ادامه اين رفتار تحريك است. به عبارت ديگر زماني كه فردي خسته و غيرفعال است، ناخن جويدن سيستم عصبي را تا حد مورد نياز تحريك ميكند. اين كار آنها را هوشيار نگه ميدارد. دليل ديگري كه افراد را وادار به جويدن ناخنها ميكند، كمالگرايي است. به اين معنا كه برخي به خاطر بد حالت بودن ناخنهاي خود سعي دارند با جويدن آنها به شكل مورد نظرشان برسند و رفتهرفته اين كار به عادت تبديل ميشود.
راههاي مقابله با ناخن جويدن
شايد تصور كنيد ناخن جويدن مشكل حادي نيست كه بخواهيد به درمان آن فكر كنيد، در حالي كه تداوم اين رفتار علاوه بر اثرات سوئي كه به جاي ميگذارد، موجب بروز اختلالاتي در روند زندگي و كار و ارتباطات شما ميشود. در روشهاي درمان دارويي، بيشتر از داروهاي ضدافسردگي استفاده ميكنند و چند هفته زمان ميبرد تا اثرات اوليه ظهور كند. البته دارو درماني شايد تا حدود 65 درصد به بهبود شما كمك كند، ولي در اصل به عنوان يك درمان مكمل مورد استفاده قرار ميگيرد. در درمانهاي طبيعي، برخي افراد از اينوزيتول ويتامين B استفاده ميكنند كه نياز به ناخن جويدن را كاهش ميدهد. اين ماده در بدن به انتقال دهندههاي عصبي تبديل شده، فعاليت سروتونين را در مغز كاهش ميدهد. اينوزيتول را بايد در مقادير بالا مصرف كنيد، ولي به خاطر محلول در آب بودن ويتامين B، سمي در بدن ساخته نميشود. روش ديگر، شامل تكنيكهاي روان درماني است كه توسط متخصصان روانشناس صورت ميگيرد. شايد درمان ناخن جويدن مدت زيادي طول بكشد، ولي راهكارهاي ساده و اعتقاد به بهبود ميتواند شرايط شما را روز به روز بهتر و به شما در ترك كامل اين عادت رفتاري وسواسي كمك كند.

معمولا نخلكاران، دوشاب خرما را به يكي از روشهاي سنتي تهيه ميكنند. برخي خرما را با آب مخلوط كرده و ميجوشانند.جوشانده غليظ شده را در كيسه ريخته و شيره را از تفاله جدا ميكنند. اگرهم غلظت شيره پايين بود دوباره آن را ميجوشانند تا به غلظت معيني برسد؛ اما روش ديگري كه به حفظ بيشتر مواد مغذي شيره خرما كمك ميكند، روشي است كه در آن از حرارت خبري نيست. در اين روش تلي از خرما، درون حصيرهايي از جنس برگ خرما ريخته ميشود.خرماها در اثر نيروي وزن برهم فشار آورده و شيره آن از ميان منافذ حصير خارج ميشود. اين شيره كاملا طبيعي و سرشار از مواد مغذي است و تمام فوايد خرما را در بر دارد. البته شيرهگيري از خرما در شهرهاي مختلف كشور، روشهاي متفاوتي دارد.
شيره خرما، فعال كننده سلولهاي عصبي
شيره خرما اگر اصولي و تحت كنترل فرآوري شود سرشار از املاح معدني آهن، كلسيم، فسفر، پتاسيم، منگنز، مس و ويتامينهاي A و B است.مصرف آن همراه يك ليوان شير ولرم به هنگام صبحانه باعث فعالشدن سلولهاي عصبي مغز ميشود. آهن آن با افزايش گلبولهاي قرمز خون به رفع كمخوني، خستگي و رخوت كمك ميكند.كلسيم آن براي تقويت استخوانها مفيد است و مصرف كم آن به خانمهاي يائسه و كودكان در حال رشد توصيه ميشود. شيره خرما ميتواند سموم را از كبد دفع كند و ناراحتيهاي گوارشي را بهبود بخشد.خوب است بدانيد به دليل آنكه 75 درصد شيره خرما حاوي مواد قندي است، همانند شيره انگور كالري بسيار بالايي دارد و مصرف زياد آن در افراد كمتحرك، باعث چاقي مفرط ميشود و براي بيماران مبتلا به ديابت محدوديت مصرف دارد.
لارو يا شفيره حشرات در شيره محلي
در شيرهگيري از خرما به روش سنتي، شيره حاصله اغلب تيره و كمغلظت است و اصول بهداشتي در تهيه آن رعايت نميشود.اغلب خرماهايي كه براي شيرهگيري انتخاب ميشود يا كيفيت پاييني دارد يا از خرماهايي است كه از سوي پرندگان، آسيبديده است. احتمال وجود آفت مرده، تخم، لارو، شفيره حشرات يا شن و ماسه چسبيده به خرماي نشسته نيز در شيره وجود دارد.از سوي ديگر در روشي كه از حرارت براي شيرهگيري خرما استفاده ميشود امكان بروز طعم سوختگي و در روش سنتي غيرحرارتي، امكان بروز ترشيدگي و كپكزدگي شيره بسيار زياد است.بنابراين نظر به اينكه امروزه شيره خرما به روش صنعتي هم تهيه ميشود، بهتر است انواعي را كه داراي مجوز بهداشت و تاريخ مصرف است، انتخاب كنيد.
.: Weblog Themes By Pichak :.