مریخ نورد ناسا که 18 روز گذشته را در سیاره سرخ سپری کرده نخستین حرکت خود را با استفاده از چرخهایش روی سطح مریخ انجام داده و تصاویری از این تجربه جدید را به زمین ارسال کرده است. | |
مریخ نورد ناسا با حرکت 4.5 متری و گردش 120 درجه ای و بازگشت 2.5 متری برای نخستین بار با استفاده از چرخهایش روی سطح مریخ حرکت کرد.درحال حاضر کنجکاوی، مریخ نورد ناسا 6 متر از محل فرود خود فاصله گرفته است .پیتر تیسینگر از ناسا در رابطه با حرکت ناسا روی چرخهایش گفت: این لحظه بسیار بزرگی برای ما بود. پس از حرکت کنجکاوی روی سطح مریخ، ناسا تصاویر چشمگیر آن را از نخستین سیاحت آن و رد چرخهایش روی سطح مریخ منتشر کرده است ناسا تصویر 360 درجه ای منتشر کرده که نشان دهنده نخستین حرکت آزمایشی و موفقیت آمیز مریخ نورد کنجکاوی بوده است.در این تصاویر رد چرخهای کنجکاوی قابل مشاهده است.یک سنگ 9 سانتی متری در نقطه ای که حرکت کنجکاوی آغاز شده به چشم می خورد و مهندسان اظهار می دارند که این سنگ تا حدی زیر یکی از چرخهای آن بوده است.نشانه های فرسایشی فرود مریخ نورد ناسا در سمت راست و چپ رد چرخها دیده می شود. شیب اندک کوه شارپ در بالای تصویر نزدیک مرکز قابل مشاهده است. این تصویر از 23 فریم با وضوح کامل تشکیل شده است. نمای بالایی از نخستین حرکت کنجکاوی روی چرخهای خود ناسا اعلام کرده است که تیم کنترل کنجکاوی همچنان به آزمایش آن ادامه می دهد. براساس اعلام یک سخنگو، اکنون می توان روی دیگر ویژگیهای کنجکاوی تمرکز کرد و این ماشین هر روز می تواند یک مسافت را طی کند تا به کوه شارپ برسد.نخستین مسیر کنجکاوی دهانه برخوردی گیل است که 500 متر با نقطه کنونی آن فاصله دارد. این منطقه دربرگیرنده سه زمین مختلف است که دانشمندان ناسا قصد دارند آن را بررسی کنند. رد چرخهای کنجکاوی روی سطح مریخ که توسط یکی از دوربینهای این مریخ نورد گرفته شده است
|

با وجود اینکه اتو های بخار و اتوماتيک بسیار متنوعی در بازار موجود است هنوز هم عده ای هستند که اتو کشیدن لباس ها را یک کار سخت می دانند. آنها معتقد هستند که گرفتاری ها و مشغله روزمره زمانی را برای آنها فراهم نمی کند تا بتوانند آن را به امور شخصی و منزل نظیر اتو کشیدن اختصاص دهند.شرکت زيمنس یک ماشين اتو کش لباس جالب طراحی کرده است که می تواند مسئولیت اتو کردن بلوز ها و تی شرت های همه افراد خانواده را بر عهده گيرد و يکی از دغدغه های اصلی را برای همیشه حل کند. اين محصول Dressman نام دارد و به نظر می رسد که جديدترين تلاش شرکت زيمنس در طراحی و هوشمند سازی يک اتو باشد.ظاهر آن شبیه به یک مانکن لباس است که فقط نیم تنه بالا را دارد. تنها کافی است که لباسی خشک را به تنه این مانکن بکشید و پس از 8 دقيقه اتو کشيده شده آن را تحويل بگیرید. عملکرد آن به این گونه است که پس از روشن شدن به کمک 12 برنامه اتوماتیک با توجه به جنس لباس اتو کشيدن را انجام می دهد. آب گرم در سطوح زيرين بدنه مانکن حرکت می کند، بدنه مانکن اندکی باد می کند و لباس کاملا به آن می چسبد. آب گرم در حین اتو کشيدن بخار می شود و کار پرس مرطوب لباس را انجام می دهد.یک و نیم دقيقه دیگر آب سرد به جریان می افتد و به برنامه کار خاتمه می دهد. لباس اتو کشیده شده و خنک را جهت تحویل آماده می کند. لباس ها با جنس های ابریشم، کتان، پنبه، پشم و هر نوع الیاف غير کششی ديگر مناسب برای اتو کشيده شدن توسط این ماشين است.شرکت زيمنس ادعا می کند که این ماشين به دليل ملایم بودن دمای آب گرم آن نسبت به ديگر اتو بخار های سنتی موجود در بازار خسارت کمتری به الیاف پارچه لباس ها وارد می کند و به همین سبب عمر مفيد لباس ها بیشتر خواهد شد. همچنين با خريد این محصول 40 دقيقه زمان در هفته خالی می شود و می توان آن را برای اختصاص دادن به اموری مهم تر از اتو کشيدن لباس در نظر گرفت.این محصول 28 کيلو گرم وزن دارد و در حال حاضر با قیمت 1689$ تنها در بازار ژاپن عرضه شده و به فروش می رسد. بلوز ها و تی شرت های زنانه و مردانه را از سايز S تا XXL برای اتو شدن به اين ماشین بسپاريد و از پوشیدن لباس هایی صاف لذت ببرید.البته قيمت بالای اين محصول ممکن است باعث شود نظر عده ای عوض شود و دیگر اتو کشيدن لباس را دغدغه ندانند. آن را به عنوان يکی از جذاب ترین کارهای منزل پیش بگیرند و با شور و شوقی هرچه تمام تر لباس های اعضای خانواده را هم برای اتو کردن پذیرا باشند!

کمپانی فرانسوی Archos در سالهای اخیر شهرت چندانی در زمینه کیفیت محصولات نداشته، ولی گویا دوباره دارد به این موضوع اهمیت میدهد و این را میتوان در طراحی تبلت اندرویدی 101XS که دیروز معرفی و از نیمه دوم آبان ماه عرضه خواهد شد، مشاهده کرد. این تبلت اولین محصول از سری Gen10 این کمپانی است که با یک طراحی زیبا و متمایز معرفی شده و مشخصات کلی آن عبارت هستند از:
- نمایشگر 10.1 اینچی با رزولوشن 1280 در 800 پیکسل
- پردازنده دو هستهای ARM Cortex-A9 با فرکانس 1.5 گیگاهرتز
- حافظه داخلی 16 گیگابایت و قابلیت افزودن حافظه جانبی microSD تا سقف 64 گیگابایت
- دوربین جلو با کیفیت 720p (دوربین پشت ندارد)
- برخورداری از اندروید نسخه 4.0.4 که تا آخر سال 2012 به جیلی بیلی (اندروید 4.1) آپدیت خواهد شد
- برخورداری از وای فای، و بلوتوث 4.0
- داشتن GPS، قطب نما و G-sensor
- وزن 600 گرم برای تبلت و 200 گرم برای داک کیبرد

***
يك بار هم او با اشاره به تفكر ضدخدايي دوران شوروي سابق به من گفت: در سفر دومم به مدار زمين، يك بار زماني كه ايستگاه فضايي ساليوت ـ 3 در بخش شب زمين قرار داشت به بيرون نگاه كردم. ميليونها نقطه درخشان ديده ميشدند كه هر كدام نشاني از يك سياره يا ستاره بودند. بعد به فكر فرو رفتم و با خود گفتم چطور ممكن است اين ايستگاه چند متري را هزاران نفر ساخته باشند و الان صدها نفر آن را تحت نظارت و هدايت داشته باشند و آن وقت اين جهان باعظمت سازنده و كنترلكنندهاي نداشته باشد؟ بعد به خودم نهيب زدم اين حرف كه خدايي وجود ندارد كاملا بيپايه و اساس است. حتما جهان هستي سازنده و كنترلكنندهاي دارد. من در آن سفر به وجود خداوند پي بردم، اما هنوز نميتوانم در مورد شكل و ماهيتش نظري بدهم و فقط ميتوانم بگويم او هست.
درباره پاول پاپوويچ
پاول پاپوويچ متولد چهاردهم مهر 1309 خورشيدي در شهر اوزين در استان كييف جمهوري اكراين است. پس از پايان تحصيلات دبيرستاني به آكادمي نيروي هوايي روسيه روي آورد و بعدها به نيروي هوايي شوروي پيوست. در نوروز 1341 همراه يوري گاگارين و 18 نفر ديگر براي سفر به فضا انتخاب شد و به اين ترتيب يكي از نخستين ساكنان سياره زمين است كه تمرينات فضانوردي را تجربه كرده است.پاول پاپوويچ چهارمين كيهاننورد شوروي بود كه به فضا سفر كرد. پرواز دوم او سالها بعد همراه يوري آرتيوخين با ناو كيهاني سايوز ـ 14 و در ايستگاه مداري ساليوت ـ 3 صورت گرفت كه 15 روز و 17 ساعت طول كشيد و نخستين اقامت موفق كيهاننوردان شوروي در يك ايستگاه فضايي به شمار ميرود.وي در بهمن 1361 خورشيدي از پروازهاي فضايي كنارهگيري كرد و پس از اين كه سالها سمتهاي مختلفي را در مركز آموزش فضانوردان داشت به كلي از كيهاننوردي خداحافظي كرد. پاپوويچ اواخر عمر، مديريت يك انستيتو تحقيقات زمين شناسي را به عهده داشت. او سرانجام در مهر 1387 در حالي كه تنها چند روز به سالروز تولدش مانده بود در ۷۸سالگي درگذشت.او بهرغم جايگاه بالايي كه در فضانوردي روسيه داشت، فردي فروتن و خاكي بود كه نشاط و سرزندگياش هميشه مايه غبطه دوستانش ميشد. او در كار جدي بود و احساس مسئوليتش را همه تائيد ميكردند، اما به محض حاضر شدن در محافل دوستانه، با شوخيهايش همه را سرحال ميآورد. رك و راست، اما در عين حال و به قول قديميها رفيق با معرفت و گرهگشا بود.
سيستم موقعيتياب جهاني يا GPS سيستمي است كه توسط گروهي از محققان وزارت كشور ايالات متحده آمريكا طراحي و راهاندازي شد. با استفاده از اين سيستم ميتوان موقعيت افراد، وسايل نقليه و ناوگان حمل و نقل دريايي را در هر نقطهاي از اين دنياي بزرگ شناسايي كرد.اين سيستم كه متشكل از مجموعهاي با بيش از 24 ماهواره براي رديابي افراد، وسايل نقليه و كشتيهاست و همچنين به اطلاعاتي درباره موقعيت مكاني آنها دسترسي دارد، نخستين بار سال 1995 ميلادي مورد بهرهبرداري قرار گرفت و از سال 1998 نيز فعال شد. اگرچه سيستم GPS در آغاز به عنوان ابزاري براي كاربرد در زمينه نظامي مورد استفاده قرار گرفت، اما چندي نگذشت كه استفاده از اين سيستم در زمينههاي كاربردي مختلف مورد توجه قرار گرفت. تا جايي كه امروزه در قالب ابزارهاي موقعيتياب همراه نيز در بازارهاي تجاري عرضه شده و مورد استقبال قرار گرفته است.
خدمات اين سيستم در هر شرايط آب و هوايي و در هر نقطهاي از كره زمين قابل دسترسي است و استفاده از آن بدون در نظر گرفتن هر گونه حق اشتراكي رايگان است. اگرچه در حال حاضر GPS تنها سامانه موقعيتياب فعال است اما آژانس فضايي اروپا نيز با پرتاب نخستين ماهواره گاليله به مدار زمين تلاشهايي را در زمينه طراحي و ساخت سيستم موقعيتياب ماهوارهاي گاليله آغاز كرده است. اين سيستم شبكهاي متشكل از 30 ماهواره خواهد بود كه براساس آن اطلاعات دقيقي را درباره موقعيت مكاني ـ زماني افراد و اجسام مختلف در اختيار كاربران قرار ميدهد. قرار است براساس برنامهريزيهاي انجام شده اين سيستم تا سال 2014 ميلادي مورد بهرهبرداري قرار گيرد. عملكرد سيستمهاي موقعيتياب جهاني بر مبناي امواج الكترومغناطيسي است كه از طريق ماهوارهها ارسال ميشود. با توجه به اينكه فاصله يا مسافت تابعي از سرعت و زمان است، گيرندهها ميتوانند علائم دريافتي را به اطلاعاتي درباره مكان، سرعت و زمان تبديل كنند.تعيين موقعيت دقيق مستلزم دريافت اطلاعات از چهار ماهواره است. سه تا از اين ماهوارهها منطقهاي را به شكل يك تقاطع سه راهي تشكيل ميدهند و اين در حالي است كه ماهواره چهارم به عنوان ردياب عمل ميكند.چنانچه منطقهاي كه از طريق ماهواره چهارم رديابي ميشود با منطقه تعيين شده توسط سه ماهواره ديگر منطبق نباشد، تغييرات مكاني در نظر گرفته ميشود. در نخستين مرحله از فرآيند موقعيتيابي، نخستين ماهواره مختصات مكاني موجود را ارسال ميكند.سيستم گيرنده ناوبري علائمي را دريافت ميكند كه تعيين كننده فاصله و موقعيت مكاني اين ماهواره و شناسايي موقعيت احتمالي اين ماهواره است. در مرحله دوم سيستم گيرنده بر اساس مختصات مكاني ماهواره دوم موقعيت كاربر سيستم GPS را در محل تلاقي محدوده استقرار ماهوارههاي اول و دوم تعيين ميكند. در مرحله سوم با پيوستن سومين ماهواره به دو ماهواره قبلي نقطه مشتركي در محدوده استقرار 3 ماهواره تعيين ميشود كه نشاندهنده موقعيت مكاني دقيق فرد يا وسيله نقليه مورد نظر است.در آخرين مرحله نيز ماهواره چهارم خطاي احتمالي موجود در تعيين موقعيت را اصلاح ميكند. سيستم گيرنده GPS مجهز به سيستم كنترل است. اين سيستم به كاربر اين امكان را ميدهد تا بتواند موقعيت مكاني فرد يا جسم مورد نظرش را به آساني پيدا كند. در حقيقت در اين سيستم، تعيين موقعيت از طريق امواج الكترومغناطيسي انجام ميشود كه از ماهوارهها به طرف گيرنده ارسال شده و گيرنده براساس اين امواج موقعيت مكاني را شناسايي ميكند. سرعت انتقال اين امواج 300 هزار كيلومتر در ثانيه است. بنابراين با اين سرعت ميتوان با استفاده از سيستم GPS موقعيت مكاني فرد يا جسمي را پيش از آنكه تغيير موقعيت داده باشد به آساني شناسايي كرد.




نظريه جرم به ما ميگويد بايد مراقب باشيم تا با ميكروبهاي بد روبهرو نشويم ولي شايد نياز باشد ميكروبهاي خوب را به خود جذب كنيم و از آنها به سودخودمان استفاده كنيم
بچههاي روستايي كه به طور مداوم با خاك سرشار از باكتري و نيز حيوانات اهلي در تماس هستند، كمتر به آلرژي مبتلا ميشوند. البته اين مساله به زندگي در روستا محدود نميشود. گاهي اوقات قرار گرفتن در معرض باكتريهاي ديگر نيز ميتواند تا حدي مفيد باشد. به عنوان مثال، پژوهش جديدي كه در استراليا انجام شده نشان ميدهد زنان حاملهاي كه با سگ خانگي در تماس هستند، فرزنداني به دنيا ميآورند كه احتمال ابتلا به آلرژي در آنها كمتر است. اين پژوهشها، تفاوتهاي اساسي ميان سيستم ايمني بدن كودكاني كه در محيط نه چندان تميز و محيط تميز زندگي ميكنند را نشان ميدهد. شايد بتوان اين گونه نتيجهگيري كرد كه بهتر است تا حدي كثيف باشيم!بتازگي نظريه جديد بهداشتي از سوي دانشمندان ارائه شده است كه ميگويد مهم نيست با چه حجمي از باكتريها روبهرو ميشويم. مهم اين است كه با باكتريهاي بيشتري روبهرو شويم. اين تنوع بيشتر باكتري سبب ميشود بدن بتواند باكتريهاي خوب را از بد تشخيص دهد. در واقع، سيستم ايمني بدن بدون روبهرو شدن با چنين تنوع زيستي، ممكن است اشتباهاتي از خود بروز دهد. بنابراين از آنجا كه اين سيستم با دنياي اطراف آشنايي چنداني ندارد، نميتواند عاملي كه به بدن حمله كرده را بخوبي تشخيص دهد.فرضيه ديگري كه در اين ميان جالب به نظر ميرسد «فرضيه كرم» است. اين فرضيه ميگويد بخشي از تكامل بدن ما به خاطر حضور كرمهاي انگلي است و نبود اين كرمها در برخي افراد، سبب بروز واكنشي نامناسب از سوي سيستم ايمني بدن شده و به بيماريهايي نظير ام.اس يا آسم ميانجامد. از سويي ديگر، «فرضيه نقص طبيعت» بيان ميدارد كه محيط شهرها سبب بروز مشكلات فيزيولوژيكي در كودكان ميشود كه در نهايت سبب مشكلات رفتاري يا مشكلات ديگر در آنها ميشود. اين نظريه بسيار شبيه «فرضيه زيستگرايي» است كه بيان ميدارد انسانها نوعي علاقه و كشش ذاتي در قبال طبيعت و تنوع زيستي دارند كه هر دو نقش مهمي در سلامت آدمي دارند.آنچه از همه اين مطالب بر ميآيد اين است كه نبود گونههاي مفيد ميكروبي، سبب ابتلاي ما به انواع بيماريها ميشود. لذا شايد بتوان نكتهاي جديد را درباره نظريه جرم بيان داشت. اگر نظريه جرم را در مورد گونههاي مضر ميكروبي بدانيم، اين نظريهها به گونههاي مفيدي اشاره دارد كه حضور چنداني در زندگي روزمره ما ندارند.با كنار هم گذاشتن اين قطعات پازل به تصويري ميرسيم كه ميتوانيم آن را «نظريه زيست بومي بيماري» بناميم. لذا بروز بيماري را علاوه بر حضور ميكروبهاي بد، ميتوان به نبود ميكروبهاي خوب نيز مربوط دانست.البته اين مطلب براي زيستشناسان تكاملي و نيز بومشناسان تازگي ندارد. بسياري از موجودات زنده براي ادامه حيات به گونههاي ديگر جانداران نيازمندند. انسان نيز در اين ميان استثنا نيست.مشكل اينجاست كه پژوهشگران بهداشت عمومي و پزشكان همانند بومشناسان فكر نميكنند. علم پزشكي بيشتر به ميكروبهاي مضر و بيماريزا اهميت ميدهد. پزشكان هرگز باكتري، كرم يا ساير موجوداتي كه در بدنتان حضور ندارند را تجويز نميكنند. اما حضور بسياري از اين گونهها در بدن سبب سلامت و بينيازي به درمان ميشود.اما در اين ميان بالاخره تكليف ما چيست؟ با اينكه نظريه جرم ميگويد براي دور بودن از ميكروبهاي مضر بايد بهداشت را رعايت كنيم، نظريه بوم شناختي بيماري ضمن تاييد اين نظر، جذب و قرارگيري در كنار گونههاي مفيد ميكروبي را نيز ضروري ميداند. اما مشكل اينجاست كه علم پزشكي در 200 سال اخير كوشش بسياري براي شناسايي ميكروبهاي مضر كرده، اما مطالعه ميكروبهاي مفيد سابقه چنداني ندارد. مشكل ديگر اين است كه شمار ميكروبهاي مضر به چند صد ميرسد، اما شمار گونههاي مفيد ميكروبي صدها هزار يا حتي بيشتر است. بسياري از اين گونهها حتي نامگذاري هم نشدهاند و كاركرد دقيق آنها نيز شناخته شده نيست.با اين حال آنچه مشخص است اين است كه خودمان ميدانيم به طبيعت نياز داريم. بسياري از گونههاي ميكروبي موجود در طبيعت برايمان سودمند هستند، اما هنوز بخوبي بسياري از آنها را نميشناسيم. دانشمندان بايد اين گونهها را طبقه بندي كنند. سپس بايد منتظر ماند تا بومشناسان و زيستشناسان تكاملي آنها را مورد ارزيابي قرار دهند. در نهايت نوبت به پژوهشگران پزشكي ميرسد كه به بررسي نياز بدن به آنها بپردازند. همه اين كارها بيشك زمانبر خواهد بود.آنقدر بشر به طبيعت بياعتنايي كرده كه اين شروع، دير هنگام به نظر ميرسد. در عين حال بسياري از گونههاي زيستي موجود در طبيعت كه از زندگيمان حذف كردهايم، ميتواند كمك شاياني به بهبود وضعيت سلامت بشر داشته باشد. اما مشكل اينجاست كه نميدانيم اين گونهها، كدامها هستند!

مشخصههاي يك كودك بيشفعال
بيشفعالي دو جزء اصلي دارد. يك جزء آن اشكال در توجه و تمركز و جزء دوم آن به صورت تحركات بيش از حد است. بيشفعالي بر حسب شدت آن به انواع مختلف تقسيم ميشود. با وجود اين كه مساله مشكلات توجه و تمركز، موجب صدمات تحصيلي و رفتاري ميشود، نوع پرتحركي اين عارضه بيش از همه در جامعه ملموستر و مشهود است.براي فهم بهتر پرتحركي و ارتباط آن با اشكالات تمركز، بهتر است ابتدا به فرآيند اشكالات سيستم مغزي، نخاعي به زبان ساده پرداخته شود. به طور فرضي نيمكرههاي مغز را از وسط پيشاني تا انتهاي پشت سر به صورت باز شده مجسم و هر نيمكره را به شكل يك پله هندوانه تشبيه ميكنيم. اگر اين هندوانه را از ناحيه پوست و خارج آن بنگريم، در وسط قسمت پوست خارجي اين نيمكره (هندوانه فرضي) شياري وجود دارد.اين شيار باز نيم پله هندوانه را تقريبا به دو جزء تقسيم ميكند كه به آن شيار مركزي گفته ميشود. اطراف اين شيار دو شكنج وجود دارد؛ قسمت عقبي را منطقه اوليه و اصلي حسي و قسمت جلويي آن را منطقه حركتي ميگويند. اين مناطق مسئول اوليه انجام اعمال حسي و حركت هستند. پيامهاي تمام حسهاي بدن، سر و صورت ابتدا به مراكز اصلي و اوليه حسي ميرسد و پس از آن هر گاه حركتي انجام بگيرد اين دو منطقه ناحيه اصلي مسئول اجراي حركات ميشوند. در شرايطي كه حركات با كنترل كامل انجام شود، منطقهاي زير نيمكرههاي مغز، درست بالاي ساقه مغز وجود دارد كه داراي پنج منطقه تجمع عصبي (هستههاي قاعدهاي مغز ) است. بين اين هستهها ارتباط بسيار پيچيده و متنوعي وجود دارد كه با واسطههاي شيميايي متعدد، اين ارتباط كنترلي را شكل ميدهند. در مجموع اعمال اوليه آنها كنترل اعمال حركتي، احساسي و شناختي است.در مرحله اول، اين منطقه دستور ميدهد اعمال حركتي چگونه انجام شده و از نظر بار احساسي، شناختي و عمل حركتي در چه حدود و ميزاني اجرا شود. افرادي كه اين منطقهشان خوب كنترل نميشود، معمولا در حرف زدن، مقدار صحبتكردن و نوع صحبتكردن، كنترل كمي داشته يا اصلا كنترلي ندارند.در عمل حركتي، عملكرد كورتكس فرد به حد مناسب كنترل ميشود. مثلا يك بسكتباليست يا يك واليباليست زماني ميتواند به قهرماني برسد كه علاوه بر مهارت بازي به چگونگي و نوع حركات دست و پاي خود نيز كنترل كاملي داشته باشد. گاهي هنگام بازي، بعضي بازيكنان اعمال و حركات هنرمندانه اجرا ميكنند كه اين اعمال ظريف و كنترلشده آنها به وسيله اين هستهها انجام ميشود.ديده ميشود كودكان بيشفعال در اجراي اوليه اين كنترل اشكال دارند. كنترل اين قسمت بايد در دو تا چهار سال اوليه عمر شكل بگيرد. بنابراين لازم است در اين سن برنامه توانبخشي كنترل اعمال اوليه حركتي شكل گيرد.پس از اين دو ناحيه و هستههاي قاعدهاي مغز، جلوي قسمت اوليه منطقه حركتي، منطقه ثانويه حركتي (مسئول چگونگي انجام حركات مختلف ) و جلوتر از آن نيز منطقه تفكري حركت قرار دارد.در ناحيه تحتاني اين منطقه، شكنجي (درست قسمت داخلي هندوانه فرضي) وجود دارد كه به آن شكنج هلالي يا شيار «سينگولا» گفته ميشود.سمت جلويي آن دو ناحيه دارد كه تعيين ميكند انجام چه حركتي خوب يا بد است.تعادل عملكردي اين دو ناحيه در عمق ناحيه تفكري حركتي به هم ميريزد.اين كودكان نميتوانند اختلالات خوب يا بد را هنگام حركت تشخيص دهند. لازم به ذكر است، اين بدعملكردي حركتي حتي در حركات چشم نيز وجود دارد. اين موضوع خود ميتواند مزيد بر ارتباط تنگانگ بيشفعالي با اختلال توجه و تمركز باشد.
اين كودكان درمان ميشوند
ابتدا لازم است براي تكامل سيستم توجه و تمركز كودك در سه ماهه اول زندگي، بوسيله نورهاي سايه و روشن، سيستم اوليه نوري توجه و تمركز كودك را تقويت كنيم. براي تحقق اين كار ضروري است كه سطح ساقه مغز در شرايط نور بسيار محدود و حتي تاريك قرار داده شود. بخصوص با بهكاربردن سيستم بينايي در فضاي تاريك، اين سيستم به مناسبترين مسير تكاملي توجه و تمركز هدايت خواهد شد. بعدها اين مسير براي ديدن شكل حقيقي اجسام، سرعت و عمق به كار گرفته ميشود. به همين دليل لازم است سيستم بينايي شيرخوار در سهماهه اول تحت بررسي قرار گيرد.چنانچه از ابتداي تولد شيرخوار، سلولهاي مخصوص توجه و تمركز بخوبي شكل نگيرد، پايههاي اوليه ديدن براي توجه آني و تمركز فوري كودك مورد آسيب قرار خواهد گرفت. در سنين بالاتر از سهسالگي ضرورت تكامل اين سلولها براي توجه و تمركز و ديدن اجسام واقعي در بازيهاي كودكانه مشاهده ميشود، اما با ديدن بازيهاي كامپيوتري، اجسام مجازي مانند بازيهاي مختلف جنگي و خشونتهاي مجازي داخل بازي به اشتباه در ذهن اين كودكان واقعي جلوه داده ميشود. مستندات، تحقيقات علمي و يافتههاي روزافزون علم اعصاب كودكان نشان داده است كه سيستم توجه و تمركز كودكان محيطهاي شهري با قرارگرفتن زير چراغهاي پرنور و مشاهده صفحات مانيتوري از ابتدا دچار لطمه و صدمات شديد ميشود. بنابراين بهترين شرايط ارتقاي تكامل اعصاب كودكان زير سه و چهار سال، بازي با اجسام واقعي و قرارگرفتن در محيط تاريك است. به همين دليل ديده ميشود سلولهاي تاريكي (سلولهاي استوانهاي) كودكان فقير شهرستاني با وجود گرفتاريهاي متعدد والدينشان مانند فقر و كار زياد و رسيدگينكردن درست تربيتي و آموزش، صحيحتر شكل ميگيرد زيرا سلولهاي اين كودكان از شيرخوارگي با نور چراغ نفتي تكامل يافته و اكثرا براي ديدن اجسام و پيمودن راههاي خشن و پرخاك و خاشاك و ناهموار مجبور بودند به دقت اين سلولها را به كار گيرند تا سنگي زير پايشان گير نكند كه منجر به صدمه و شكستگي اندام آنان شود. همچنين اين كودكان در بازيهاي كودكانه خود از اجسام طبيعي مانند گل، خاك، شن، چوب و اشياي قابل دسترس استفاده كردهاند كه در تكامل اين سلولها بسيار موثر است.
نقش توانبخشي در درمان
توانبخشي با درستكردن فرآيندهاي حسي و تنظيم اعمال حركتي و تعريف تمام اعضاي بدن ميتواند بمرور و بتدريج به توانمنديهاي قابل توجه برسد. بعنوان مثال اگر كودك را در استخري قرار دهيم كه نور استخر مختصر باشد و با او بازي كنيم، ديگر در كودك آن حالت جست و خيز و تحركات بيهدف كمتر مشاهده ميشود. بلكه او بيشتر به شما و دست شما كه براي او به كار ميگيريد، توجه ميكند و بمرور متوجه بدن خود ميشود و پس از آن با اختيار مغز، دستها و پاهايش را به حركت درميآورد. چنانچه از علوم اعصاب و تمرينات توانبخشي بخوبي استفاده شود، بتدريج توجه و تمركز و اعمال حركتي كودك طبق تصميمگيري او انجام خواهد شد، اما اگر فرآيند غيرطبيعي (پاتولوژيك) ادامه يابد و كودك به شش يا هفت سالگي برسد، در آن صورت علاوه بر تثبيت اشكالات ذكرشده، اعمال و حركات بيهدف چشم و دست و پا، در مخچه كودك سازمان و جايگاه خاص خود را پيدا ميكند و اصطلاحا عادت او خواهد شد. در اين صورت اقدامات توانبخشي، هم به زمان بيشتري احتياج دارد و هم نسبت به سنين پايين كماثرتر خواهد شد. علاوه بر آن، كودك از نظر احساسشناختي، آموزشي و حتي صحبتكردن نيز دچار اشكال ميشود و به كلاسهاي متعددي نياز پيدا خواهد كرد و مقدار بهبودي نيز بسيار مختصر و نامحسوس ميشود. بنابراين، بهترين زمان تاثير توانبخشي روي كودكاني با اختلال رفتار، سنين پايين است؛ زماني كه حتي پزشكان نيز به طور مشكوك برچسب بيشفعالي را به كودكان ميزنند.
.: Weblog Themes By Pichak :.