21-271.jpg

شركت سوئيسي TAG Heuer موفق به ارائه يك ساعت مكانيكي-زمان‌سنج شده است كه مي‌تواند زمان رويدادها را با دقت يك‌-دوهزارم ثانيه بسنجد. اين شركت در واقع مكانيزمي را بازاختراع كرده كه در بطن ساعت‌هاي مكانيكي طي 300 سال گذشته قرار دارد.تنظيم ساعت‌هاي مكانيكي سنتي توسط يك چرخ تعادل و يك مارپيچ (hairspring) پيچشي صورت مي‌گيرد كه در سال 1675 توسط «كريستيان هويجنز» اختراع شد.طي قرون متمادي اين سامانه تنظيم‌گر بارها اصلاح و ارتقا داده شده، اما تغيير اساسي در ساختار آن رخ نداده است.سيستم «هويجنز» در عين حال كه بسيار قابل اعتماد و زيباست، محدوديت‌هاي خاص خود را دارد. محدوديت‌هايي از جمله دقت، حساسيت به گرانش، بسط گرمايي و همچنين عدم احتمال رسيدن به فركانس بالاتر از 500 هرتز.سيستم Mikrogirder با دقت بي‌سابقه پنج/ 10 هزارم يا يك/ دو هزارم ثانيه سامانه تنظيم‌گر كاملاً جديدي است.مزيت‌هاي اين فناوري متعدد است. در سيستم مارپيچي كلاسيك اثر گرانش به دليل جرم، موضوع بسيار مهمي است. با Mikrogirder اين معضل حل شده است، زيرا از دست رفتن نوسان مفهومي ندارد و فركانس حركت بدون تحميل اضافي انرژي برق قابل تنظيم كردن است. نتيجه اين امر افزايش قابل توجه دقت (تقسيم زمان) و عملكرد (دقت فركانس و ثبات) است.عملكرد انرژي فناوري جديد زمان‌سنج‌هاي آينده شركت سازنده را قادر خواهد ساخت كه به فركانس‌هاي فوق‌العاده بالايي كه هرگز به آن دست يافته نشده، برسند.در همين زمينه آمارهاي جالبي ارائه شده‌اند: 1000 هرتز= يك/ دو هزارم= 5/10 هزارم ثانيه= هفت ميليون و 200 هزار ضربه در ساعت. اين در حالي است كه يك ساعت معمولي با چهار هرتز عمل مي‌كند و يا فقط 28 هزار و 800 ضربه در هر ساعت وارد مي‌كند. بنابراين زمان‌سنج جديد 250 بار سريع‌تر عمل مي‌كند.سيستم فركانس دوگانه Mikrogirder از دو زنجير مستقل براي عملكرد نرمال ساعت به همراه ذخيره نيروي معقول و سيم‌پيچ اتوماتيك استفاده مي‌كند. با اين حال هنگام استفاده از اين زمان‌سنج عقربه دوم مانند يك شيء غيرنرمال و نابهنجار مي‌چرخد و كاربر فقط چهار دقيقه زمان دارد تا آن را به طور دستي بازپيچي كند.در حال حاضر خريدن اين ابداع امكان‌پذير نيست، زيرا مراحل آزمايشي خود را سپري مي‌كند و قيمت آن نيز به احتمال فراوان نامعقول است.شركت TAG Heuer همواره در سنجيدن زمان مناسب‌هاي ورزشي از جمله المپيك و فرمول يك نقش محوري داشته است.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 انرژي در زندگي و حيات ما انسان‌ها نقش مهمي ايفا مي‌كند. با استفاده از انرژي به منبعي از نور و گرما دسترسي داريم و در حقيقت اين انرژي است كه رشد اقتصادي كشورها را تضمين مي‌كند. انرژي فسيلي تامين‌كننده بخش عظيمي از انرژي مورد نياز انسان‌هاست و اين در حالي است كه تشكيل نفت، زغال‌ سنگ و گاز طبيعي ـ كه از انواع سوخت‌هاي فسيلي است ـ ميليون‌ها سال به طول مي‌انجامد و سرانجام روزي فرامي‌رسد كه ذخاير اين انرژي در سطح زمين به پايان مي‌رسد.به همين دليل امروزه بسياري از كشورها در سطح دنيا تلاش مي‌كنند براي جلوگيري از مواجهه با بحران انرژي از منابع تجديدپذير انرژي مانند انرژي خورشيدي يا انرژي حاصل از باد، آب و حتي انرژي دروني زمين بهره گيرند. منابع تجديدناپذير انرژي، منابع محدودي است كه در نتيجه بهره‌برداري به پايان مي‌رسد. منابع تجديدناپذير بيش از 85 درصد انرژي مصرفي در سطح دنيا را تشكيل مي‌دهند و اقتصاد بسياري از كشورها براساس آن بنا نهاده شده است. به طور كلي منابع تجديدناپذير انرژي را مي‌توان به دو گروه بزرگ انرژي فسيلي و هسته‌اي تقسيم‌بندي كرد. البته در مقايسه با انرژي فسيلي، انرژي هسته‌اي تنها 6 درصد از كل انرژي مصرفي در سطح دنيا را تشكيل مي‌دهد. انرژي فسيلي حاصل ته‌نشيني و رسوب بقاياي گياهان و جانوراني است كه ميليون‌ها سال پيش زندگي كرده‌اند و بقاياي بدن آنها پس از مرگ در مرداب‌ها و باتلاق‌ها انباشته شده است. در نتيجه سوخت اين نوع منبع انرژي ـ كه منبع اصلي انرژي در جوامع صنعتي است ـ گازهاي آلاينده در اتمسفر زمين آزاد مي‌شود كه متهم اصلي بارش باران‌هاي اسيدي و ايجاد اثرات گلخانه‌اي شناخته مي‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

براساس پيش‌بيني‌هاي انجام شده تا سال 2150 ميلادي، گاز طبيعي در سطح زمين به پايان مي‌رسد و ذخاير زغال‌سنگ نيز تنها تا سال 2300 ميلادي پاسخگوي نياز ساكنان كره خاكي خواهد بود. پيش‌بيني مي‌شود، نفت نيز ـ كه يكي از اصلي‌ترين منبع انرژي تجديدناپذير در كشورهاي پيشرفته و جوامع مدرن است ـ تا سال 2050 به پايان برسد كه در اين صورت بايد به فكر منبع جايگزيني براي انرژي مورد نياز خودرو‌ها، كشتي‌ها و هواپيماها باشيم. در مقابل منابع تجديدپذير انرژي منابعي است كه هيچ گاه به پايان نمي‌رسد و هيچ محدوديتي در استفاده از آنها وجود ندارد. انرژي هيدروالكتريكي، خورشيدي و باد از اصلي‌ترين منابع تجديدپذير انرژي است. علاوه بر اين انرژي زمين گرمايي، انرژي هيدروژني، انرژي شيميايي حاصل از تجزيه بقاياي زيستي، انرژي زيستي (بيوديزل) و انرژي حاصل از جذر و مد درياها و اقيانوس‌ها از ديگر منابع انرژي است كه در اين گروه قرار مي‌گيرد. انرژي خورشيدي، منبع عظيمي از انرژي است كه مي‌تواند علاوه بر توليد انرژي الكتريكي در توليد انرژي گرمايي نيز مورد استفاده قرار گيرد. منبع اصلي توليد انرژي باد، نور خورشيد است. تابش نور خورشيد موجب اختلاف فشار نواحي مختلف و جريان هوا مي‌شود و به نظر مي‌رسد اين نوع انرژي منبعي مطمئن و عاري از هرگونه آلودگي براي تامين انرژي مورد نياز در آينده باشد. فرآيند توليد انرژي هيدروژني فرآيندي نوپا و جديد است كه در حال حاضر مستلزم صرف هزينه‌اي بالاست، اما ويژگي منحصر به فرد اين انرژي اين است كه هيچ گونه آلودگي ايجاد نمي‌كند. در كشورهاي در حال توسعه استفاده از انرژي حاصل از بقاياي زيستي مانند چوب و ضايعات كشاورزي بسيار مورد توجه است. گاز متان حاصل از اين نوع سوخت مي‌تواند انرژي مورد نياز براي پخت و پز و توليد جريان الكتريكي را تامين كند. انرژي حاصل از جذر و مد درياها نيز شكل جديدي از انواع انرژي تجديدپذير است كه مي‌تواند انرژي الكتريكي مورد نياز ساكنان زمين را فراهم كند. در سال‌هاي اخير با توجه به بحران انرژي در كشورهاي اروپايي، استفاده از منابع سبز مورد توجه قرار گرفته است. بر اين اساس، امروزه بيش از 21 درصد انرژي الكتريكي مورد نياز كشورهاي اروپايي از طريق منابع سبز انرژي تامين مي‌شود.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

طب فيزيكي و توانبخشي، شاخه‌اي از پزشكي است كه هدف آن، افزايش و بازيابي توانايي عملي و كيفيت زندگي براي افرادي است كه دچار آسيب‌هاي فيزيكي (از جمله سوختگي‌ها) يا معلوليت‌هاي ناشي از يك بيماري (قلبي، عروقي، اطفال و سالمندي)، جراحت‌ها (ماهيچه‌اي، استخواني، بافت‌ها و سيستم عصبي) يا روش‌هاي جراحي شده‌اند و اقدامات آن، از طريق استفاده تركيبي از داروها، شيوه‌هاي درماني، فيزيكي، آموزش‌هاي مربوط به ورزش‌درماني، تغييرات حركتي، فعاليت‌ها و نيز تجهيزات و ابزارهاي كمك‌كننده ارتوپدي (آتل‌ها)، پروتزها و روش‌هاي آ موزشي جديد صورت مي‌گيرد.توانبخشي فيزيكي علاوه بر بيماران آسيب‌هاي حركتي، مشمول بيماراني نيز مي‌شود كه دچار حداقل چالش‌هاي فيزيكي شده، اما با يك واقعه تاثيرگذار بر زندگي ـ مانند شيمي‌درماني براي انواع سرطان‌ها يا جراحي‌ها ـ روبه‌رو شده‌اند.پزشكان طب فيزيكي و توانبخشي، ممكن است براي جمع‌آوري اطلاعات مفيد از سيستم عصبي براي تشخيص و پيگيري اختلالات مختلف عصبي ماهيچه‌اي، از روش‌هاي تشخيص الكتريكي استفاده كنند كه شامل تحريك الكتريكي اعصاب مركزي و سنجش پاسخ‌هاي اعصاب و نيز شناسايي پتانسيل الكتريكي ايجاد شده از فيبرهاي ماهيچه‌اي (با وارد كردن سوزن الكترودها به داخل ماهيچه‌ها) است. بيماري‌هاي شايعي كه از سوي اينگونه پزشكان، درمان مي‌شود شامل قطع عضو، آسيب‌هاي نخاعي، آسيب‌هاي ورزشي، سكته مغزي، سندروم‌هاي درد ماهيچه‌اي اسكلتي مانند دردهاي كمر، فيبروميالژي و آسيب مغزي تروماتيك مي‌شود.

توانبخشي در بيماري‌هاي عصبي ـ ماهيچه‌اي: بيشتر بيماري‌هاي عصبي ـ ماهيچه‌اي (NMDS) غيرقابل درمان هستند، با اين حال يك برنامه توانبخشي موثر مي‌تواند به حفظ كيفيت زندگي بيمار كمك كند و عملكردهاي فيزيكي و رواني بيمار را به حداكثر و امراض ثانويه پزشكي را به حداقل برساند و نيز از نقص عضوهاي فيزيكي جلوگيري كند يا باعث كاهش آنها شود و به بيمار امكان ورود به اجتماع بدهد. روش‌هاي درماني مانند انواع حركات و ورزش‌هاي تقويت‌كننده همراه با مداخله‌هاي جراحي مناسب، مي‌تواند در اين زمينه موثر واقع شود. ولي امروزه ابزارهاي انعطاف‌پذير مانند ويلچرها و بالابرها، اغلب به همراه تكنولوژي كامپيوتري، استراتژي‌هاي بهتري را براي بهبود حركت بيماران فراهم مي‌كنند.همچنين ورزش‌هاي مقاومتي و ايروبيك نيز ممكن است باعث بهبود عملكرد و استقلال بيشتر بيماران در فعاليت‌هاي زندگي روزمره شود. در اين ميان، پيشرفت تكنولوژي دستگاه‌هاي تهويه با فشار مثبت توانسته است، نقش مهمي در كاهش بروز امراض ريوي در بيماران NMDS داشته باشد. گفتني است، كنترل همه‌جانبه اين بيماري‌ها، معمولا نياز به يك سيستم چند رشته‌اي و تيمي از پزشكان، پرستاران، فيزيوتراپيست‌ها، مشاوران اجتماعي، فني و روان‌شناسان دارد.

توانبخشي در ديسك گردن: اين اختلال مي‌تواند منجر به آنومالي‌هاي حسي، حركتي يا رفلكس شود. توانبخشي در اين بيماري مي‌تواند شامل فيزيوتراپي، درمان‌هاي متمركز حمايتي (مانند روش مكنزي) همراه با ورزش‌هاي ايروبيك باشد. در روش مكنزي، شخصي‌سازي درمان و آموزش بيمار حائز اهميت است. چرا كه يك حركت (مانند حركات كششي) ممكن است به برخي بيماران كمك كند، ولي در ساير بيماران، باعث وخيم‌تر شدن علائم شود. بنابراين حركات ورزشي و هماهنگ عضلات گردن، شانه و كتف، بايد با توجه به وضعيت بيمار صورت گيرد.

توانبخشي در آرتريت و اختلالات بافت پيوندي: لوپوس اريتماتوزسيستميك (SLE) به بيماري التهابي بافت‌هاي پيوندي گفته مي‌شود. SLE مي‌تواند با كمپلكس‌هاي خود ايمني و آنتي‌بادي‌ها بر بسياري از سيستم‌ها و اندام‌هاي بدن تاثير بگذارد كه مشخصه آن، ايجاد لكه‌هايي بر گونه‌، بيني و اندام‌هاي انتهايي (مانند دست و پا) است. توانبخشي براي SLE مي‌تواند شامل درمان فيزيكي، كار درمانگري، گفتاردرماني، درمان‌هاي تفريحي يا تركيبي از آنها باشد. در درمان فيزيكي، برنامه‌ريزي مفيد براي كمك به كاهش درد، خشكي و التهاب صورت مي‌گيرد. ورزش‌هاي ايروبيك مي‌تواند در مبتلايان آرتريت موثر واقع شود، همچنين ورزش‌هاي ايزومتريك براي بيماران داراي التهاب بخصوص در ناحيه مفصل ران و زانو مفيد است و ورزش‌هاي ايزوتونيك نيز براي كاهش التهاب، ‌كارايي دارد.

توانبخشي در بيماري استئوآرتريت: استئوآرتريت يك بيماري مزمن است كه مفاصل بزرگ و سنگين وزن را تحت تاثير قرار مي‌دهد و باعث درد و تورم آنها مي‌شود. توانبخشي در اين بيماري مي‌تواند به شكل‌هاي مختلف از جمله فيزيوتراپي، كار درمانگري، درمان دارويي، تزريقات داخل مفصلي و جراحي صورت بگيرد. يك برنامه فيزيوتراپي با تكيه بر تقويت زانوها، ورزش‌هاي كششي (كه ميزان حركت را افزايش مي‌دهد) و شنا مي‌تواند مفيد واقع شود و نيز ساير روش‌هاي درماني فيزيوتراپي مانند الكتروتراپي و ترموتراپي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. علاو بر اين، تغيير در شيوه زندگي بخصوص اقدام در جهت كاهش وزن نيز از مولفه‌هاي اصلي در كنترل استئوآرتريت است.كار درمانگري ممكن است با تكيه بر تكنيك‌هاي محافظت از مفصل، آتل‌بندي دست بخصوص اولين مفصل آن، ضرورت پيدا كند. درمان اوليه دارويي مي‌تواند شامل تزريق كورتيكواستروئيدها، داروهاي ضدالتهاب و نيز داروي اتودولاك به همراه استامينوفن باشد. تزريق استروئيد (حداكثر سه تزريق در سال براي هر مفصل استئوآرتريتي)، اثر ضدالتهاب و بهبود درد را به همراه دارد و در صورت درد شديد، داروهاي مسكن قوي (مخدر) تجويز مي‌شود.

توانبخشي در بيماري آميوتروفيك جانبي (ALS): در اين بيماري، نورون‌هاي حركتي به‌تدريج كاهش مي‌يابند و از دست مي‌روند. فيزيوتراپي براي ورزش‌هاي مچ پا و ورزش‌هايي كه باعث قوي‌تر شدن ماهيچه‌هاي ضعيف چهارسر مي‌شوند، براي به حداقل رساندن ضعف پا و پيشگيري از  زمين‌ خوردن‌ها انجام مي‌شود، ضمن اين كه استفاده از ويلچر نيز ضروري به نظر مي‌رسد.

توانبخشي در بيماري سرطان: سرطان به عنوان يك بيماري كه اغلب مرگ غيرقابل انتظار را به همراه دارد، بار جسمي و رواني شديدي را بر خانواده، دوستان، اجتماع و ساير منابع اجتماعي تحميل مي‌‌كند. هدف از توانبخشي بيماران مبتلا به سرطان، حمايت رواني، بهينه‌سازي عملكرد جسمي و حضور اجتماعي آنهاست. در اين ارتباط، بيماران، اعضاي خانواده و ساير عوامل تاثيرگذار، بايد در اين فرآيند، مشاركت فعال داشته باشند. در اين ميان نقش آنكولوژي (سرطان‌شناسي) و پرستاري در توانبخشي سرطان حائز اهميت است.مداخلات درماني مي‌تواند عامل كمك به بيمار با ورزش‌ها، حركت روي دستگاه‌ها، فعاليت‌هاي خود مراقبتي، تكنيك‌هاي گفتاردرماني و بلع باشد. همچنين پرستاران با آگاهي از استرس‌هاي عاطفي، خانوادگي و مسائل سازگاري با شرايط، گاهي نقش يك مشاور را در حمايت احساسي بيمار و خانواده او دارند و مسئول مراقبت‌هاي پوستي، كنترل روده و مثانه و آموزش‌هاي لازم در اين زمينه هستند.مددكاران اجتماعي نيز نقش مهمي را در حمايت احساسي، كمك‌هاي مالي، تغيير در شيوه زندگي، خدمات مراقبت در خانه و انتقال بيماران به مراكز درماني ايفا مي‌كنند. همچنين روان‌شناسان مي‌توانند به كاهش افسردگي معمول در اين بيماران كمك كنند و متخصصان تغذيه نيز با ارزيابي وضعيت تغذيه‌اي و توصيه‌هاي مرتبط با رژيم‌هاي خاص بيمار، در توانبخشي اين‌گونه بيماران، نقش موثري دارند.

وقتي متخصصان توانبخشي به كمك بيماران مي‌آيند

 

فيزيوتراپي يكي از حرفه‌هاي مراقبت از سلامت است كه با پيشگيري، تشخيص، مداخله در درمان و توانبخشي، سلامت فيزيكي، فيزيولوژيكي، احساسي و اجتماعي بيماران را با استفاده از دانش و مهارت‌هاي منحصر به فرد فيزيوتراپيست‌ها بهبود مي‌بخشد.فرآيند توانبخشي با پزشك اوليه بيمار آغاز مي‌شود كه نيازهاي افراد و مسائل مربوط به ناراحتي‌هاي فيزيكي يا حركتي را ارزيابي مي‌كند تا بر اساس آن، مورد رسيدگي قرار گيرد كه ممكن است به استراتژي‌هاي كنترل درد و ايجاد يك برنامه خودمراقبتي و ورزش‌هايي بينجامد كه بيمار مي‌تواند در خانه انجام دهد.در اين ارتباط، علاوه بر خدمات فيزيوتراپيست‌ها، يك كاردرمانگر نيز ممكن است براي اجراي برنامه‌هاي توانبخشي، مناسب تشخيص داده شود. درباره بيماران سرپايي، توانبخشي مي‌تواند منحصر به اماكن درماني مانند بيمارستان‌ها يا مراكز درماني فيزيوتراپي نباشد و فيزيوتراپ‌هايي براي كارهاي غيروابسته به دفتر كار انتخاب شوند؛ ‌چراكه در برخي موارد ممكن است نياز به انجام درمان‌هاي فيزيكي در خانه بيمار باشد، در حالي كه شروع درمان‌ها براي برخي بيماران (مانند بيماراني كه مفصل مصنوعي دست و پا دريافت كرده‌اند)‌، بلافاصله پس از جراحي و قبل از ترك بيمارستان صورت مي‌گيرد. در مورد بيماراني كه از يك جراحت يا وضعيت مزمن رنج مي‌برند، توانبخشي اغلب تحت راهنمايي و نظارت فيزيوتراپ‌ها صورت مي‌گيرد، اما برخي ورزش‌ها مي‌تواند در خانه و بدون نظارت انجام شود.مهم‌ترين هشدار براي هر توانبخشي فيزيكي يا ورزشي، اجتناب از هرگونه فعاليتي است كه دردها را تشديد كند يا باعث درد جديدي شود كه متعاقب آن يك آسيب جديد اتفاق مي‌افتد يا بر اثر التهاب جراحت قبلي بروز مي‌كند.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

دو پژوهشگر بتازگي از رويكردي نوين براي توصيف ماهيت و رفتار سياهچاله‌ها استفاده كردند. در اين رويكرد، از دو زبان مجزاي فيزيك يعني گرانش و مكانيك كوانتومي بهره گرفته شده است. اين رويكرد نوين، علاوه بر اين‌كه راه را براي يافتن نظريه كوانتومي گرانش هموار مي‌كند، مي‌تواند به حل شدن برخي ابهامات در مورد سياهچاله‌ها نيز كمك كند.نظريه كوانتومي گرانش كه در واقع تركيبي از مكانيك كوانتومي و گرانش است، مي‌تواند فرمولي واحد براي توصيف همه پديده‌هاي خرد و كلان هستي ارائه دهد.سياهچاله‌ها هميشه معماهاي بي‌پاسخ زيادي در خود داشته‌اند. براساس نظريه‌هاي موجود، سياهچاله‌ها تبخير مي‌شوند و در دماي ثابتي از خود حرارت بيرون مي‌دهند. ولي هنوز علت اين پديده مشخص نيست. همچنين بنا به دلايلي، هر قدر سياهچاله‌ها كوچك‌تر مي‌شوند، دماي آنها بالاتر مي‌رود. نظريه نسبيت عام اينشتين كه رايج ترين نظريه در مورد گرانش است، معمول‌ترين راه براي توصيف سياهچاله‌ها محسوب مي‌شود. سياهچاله‌ها در واقع ماهيتي بسيار چگال دارند و ممكن است وزني معادل ميلياردها خورشيد داشته باشند.در اين رويكرد نوين، پروفسور جورجي دوالي از موسسه سرن در سوئيس و پروفسور سزار گومز از دانشگاهي در اسپانيا تصميم گرفتند از مكانيك كوانتومي براي تشريح سياهچاله‌ها استفاده كنند. مكانيك كوانتومي معمولا براي توصيف پديده‌هاي در مقياس بسيار كوچك مورد استفاده قرار مي‌گيرد.اولين گام براي ترسيم چهره‌اي كوانتومي از سياهچاله‌ها، توصيف آنها به صورت ذره است. در نظريه كوانتوم، ذرات اجزاي تشكيل‌دهنده هستند. اين دو پژوهشگر، گراويتون را همانند فوتون فرض كردند. گراويتون ذره‌اي نظري و بدون جرم است كه عامل انتقال نيروي گرانشي دانسته مي‌شود. اين دو دانشمند اين گونه استدلال كردند كه چون سياهچاله‌ها، چگال‌ترين شيء شناخته شده‌اند، گراويتون‌ها را مي‌بايست در آن تا حد امكان نزديك به هم فرض كرد.مكانيك كوانتومي چنين سيستمي را چگاليده بوز ـ اينشتين مي‌نامد. در اين حالت خاص، ذرات بسيار سرد بوده و در نزديكي هم قرار دارند و همانند يك شيء مستقل كوانتومي رفتار مي‌كنند و اين مساله سبب مي‌شود اثرات كوانتومي را بتوان با چشم غيرمسلح نيز مشاهده كرد.اين دو پژوهشگر با فرض كردن سياهچاله‌ها به شكل سطلي پر از گراويتون‌هايي كه در كنار هم قرار دارند، توانستند به برخي ابهامات در خصوص سياهچاله‌ها (مثلا تابش انرژي و داغ‌تر شدن هنگام تبخير) پاسخ دهند.هر يك از گراويتون‌ها به خاطر نوسان كوانتومي، انرژي لازم براي بيرون پريدن از سطل را مي‌يابد. ناظري كه بيرون از سياهچاله قرار دارد افزايش دمايي را مشاهده مي‌كند كه در واقع اين افزايش دما به خاطر انرژي گراويتون‌هاست. هر قدر تعداد گراويتون‌هاي درون سطل كمتر باشد، اين گراويتون‌هاي باقيمانده بيشتر به هم نزديك مي‌شوند و در نتيجه براي خروج گراويتون بعدي، انرژي بيشتري مورد نياز است.اين توصيف كوانتومي را مي‌توان با توصيف گرانشي از سياهچاله‌ها در هم آميخت و به اين صورت فيزيكدانان قادر خواهند بود از يكي از آنها براي به دست آوردن اطلاعات بيشتر از ديگري استفاده نمايند. اين مساله ممكن است به شكل‌گيري نظريه گرانش كوانتومي بينجامد.پروفسور دوالي مي‌گويد: «در اين تصوير جديد از سياهچاله‌ها، ويژگي‌هاي گرانشي گراويتون‌ها را به زبان مكانيك كوانتومي تبديل كرديم. در واقع ما در حال ساخت نسخه كوانتومي از نظريه اينشتين هستيم».اما برخي از دانشمندان روي خوشي به اين مطالعه نشان نداده‌اند. جرارد هوفت از دانشگاه اوت‌رخت هلند يكي از آنهاست.وي مي‌گويد: «به نظر من سياهچاله‌ها چيزي فراتر از مجموعه‌اي چگال از گراويتون‌ها هستند». اما دوالي بر اين باور است كه ايده‌اش آنقدر جذاب است كه بايد از سوي جامعه علمي جدي تلقي شود.


تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

تصور كنيد تلفن همراه خود را برمي‌داريد، برنامه‌اي خاص را انتخاب مي‌كنيد و اين برنامه ضربان قلب شما را محاسبه نموده و نوار قلب شما را به پزشك متخصص قلبتان در آن سوي دنيا مي‌فرستد. با فناوري سلامت همراه، بزودي اين امكانات در دسترس همگان قرار خواهد گرفت.بهره‌گيري از حسگرهاي بي‌سيم و تلفن‌هاي همراه براي جمع‌آوري داده‌ها در سال‌هاي اخير رشد چشمگيري يافته است. از نرم‌افزارهاي سلامت همراه (MobileHealth يا به اصطلاح رايج‌تر mHealth) براي محاسبه ميزان كالري مصرفي، بررسي نوع تغذيه، محاسبه ميزان فعاليت ورزشي، محاسبه شاخص جرم بدن و حتي ترك سيگار استفاده مي‌شود. البته كمك‌هايي كه فناوري سلامت همراه مي‌تواند در آينده به پژوهش‌هاي پزشكي و مراقبت سلامتي كند، بسيار گسترده‌تر خواهد بود.امروزه مي‌توان از تلفن‌هاي همراه و ساير دستگاه‌هاي قابل حمل براي بررسي بيماري‌ها، حركات، تصاوير، رفتار و تعاملات اجتماعي، ميزان مواد مضر موجود در محيط، سوخت و ساز بدن و صدها متغير فيزيولوژيكي ديگر بهره گرفت. از بسياري از فناوري‌هاي سلامت همراه مي‌توان در پژوهش‌هاي پزشكي استفاده كرد. پژوهش‌هاي پزشكي نيز به نوبه خود مي‌تواند به رشد ابزارهاي سلامت همراه بينجامد.تلفن‌همراه حجم كوچكي دارد و نيازمند انرژي زيادي نيست، به اين ترتيب مي‌توان امكانات يك آزمايشگاه پزشكي را نزد فرد بيمار آورد. در گذشته، اين مسائل حتي در تصور آدمي نيز نمي‌گنجيد. اما اكنون به عنوان مثال، افرادي كه در آزمايش‌هاي باليني شركت مي‌كنند، ديگر زحمت رفتن به آزمايشگاه پژوهشي، نوشتن فعاليت‌هاي روزانه و قراردادن تجهيزات مختلف روي بدنشان را به خود نمي‌دهند. دانشمندان نيز با اين روش به داده‌هاي با كيفيت بالاتر دسترسي خواهند داشت، زيرا صحت اطلاعات دريافت‌شده در قالب يادداشت‌هاي روزانه و پرسشنامه‌ها در مورد فعاليت جسمي، رژيم غذايي و... متاسفانه چندان دقيق نيست. داده‌هاي دقيق رفتاري و محيطي مي‌تواند به طور چشمگيري درك ما را نسبت به عوامل اصلي به وجودآورده بيماري‌ها ارتقاء دهد.تركيب داده‌هاي سلامت همراه با داده‌هاي جي.پي.اس مي‌تواند به شناسايي زودهنگام و هشدار در مورد شيوع ناگهاني بيماري‌هاي حاصل از شرايط محيطي يا عوامل عفوني منجر شود.همچنين حسگرهاي بي‌سيم مي‌تواند به دانشمندان كمك كند تا در بررسي الگوهاي خواب به‌جاي مطالعه روي افراد در آزمايشگاه يا استفاده از گزارش‌هايي كه افراد مي‌دهند، اين الگوها را با استفاده از تجهيزات همراه در خانه خود فرد بررسي كنند. پزشكان قادر خواهند بود فشار خون را در طول فعاليت‌هاي روزانه بررسي كنند و اين نوع بررسي در طول روز، بسيار بهتر از بررسي در وقتي محدود در داخل آزمايشگاه است. همچنين خالكوبي‌هاي قابل شست‌وشو كه در واقع يكسري حسگرهاي نانو هستند، مي‌توانند ميزان گلوكز و سديم خون را به تلفن همراه فرد ارسال كنند.براي اين‌كه روزي به اين فناوري‌ها دست يابيم، پژوهشگران پزشكي، طراحان نرم‌افزار و ساير متخصصان فناوري بايد با يكديگر همكاري كنند. برخي از سازمان‌هاي مرتبط با سلامت در دنيا، در حال كار براي ايجاد زمينه‌اي به منظور بررسي فوايد و ضررهاي مربوط به فناوري‌هاي سلامت همراه هستند.حفظ حريم شخصي و محرمانه‌ماندن داده‌هاي پزشكي افراد، يكي از چالش‌هاي اين حوزه است. چگونه مي‌توان از داده‌هاي افراد شركت كننده در پژوهش‌ها يا مشتريان معمولي حفاظت كرد و در عين حال به كيفيت پژوهش ضربه وارد نكرد؟ چه كسي قوانين مربوط به حفظ حريم شخصي در حوزه سلامت همراه را وضع مي‌كند؟ اينها پرسش‌هايي است كه بزودي بايد براي آنها پاسخي يافت.همچنين بايد ببينيم افراد چگونه از سلامت همراه در زندگي روزمره خود استفاده مي‌كنند. امروزه بسياري از ما از چنين نرم‌افزارهايي در گوشي‌هاي خود به عنوان وسيله‌اي نه چندان جدي استفاده مي‌كنيم. اما احتمالا در آينده بر شمار كاربران جدي اين ابزارها افزوده خواهد شد. به عنوان مثال، بتازگي گروهي از كودكان با ديابت نوع يك، با استفاده از فناوري بي‌سيم، ميزان گلوكز خون خود را در يك دوره يك‌ساله زير نظر قرار دادند. نتيجه اين شد كه كنترل ميزان قند خون و نيز مهارت‌هاي خودمديريتي ديابتي آنها بسيار بهتر از كساني بود كه از اين فناوري بهره نگرفته بودند.

اين فقط يكي از كاربردهاي موفق سلامت همراه بود. بي‌شك، فناوري سلامت همراه، آينده‌اي پراميد را به ما وعده مي‌دهد.


 



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

محققان سلول هایی را در تومورهای سرطانی کشف کرده اند که به نظر می رسد مسئول رشد دوباره تومورها هستند این کشف می تواند راه جدیدی برای درمان سرطان باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر،‌ سه مطالعه جداگانه بر روی موش ها تایید کننده این نظر بود که رشد تومورها توسط سلول های بنیادی سرطان صورت می گیرد.این پژوهشگران ادعا می کنند که یکی از بزرگترین اختلافات را در تحقیقات سرطان حل کرده اند و مطالعاتشان را در این زمینه یک "تغییر الگو"  توصیف می کنند. پزشکان اغلب موفق می شوند با استفاده از درمانهای مختلف اندازه تومورها را کاهش دهند اما اغلب بیماران دچار عود بیماری و رشد دوباره تومور می شوند. برخی محققان معتقدند این امر به این خاطر روی می دهد که درمانها نمی توانند بخش کوچکی از سلول ها را که عامل رشد تومور هستند و سلول های بنیادی سرطان خوانده می شوند از بین ببرند.آنها معتقدند باید برای از بین بردن همیشگی تومور، باید این سلول ها بنیادی را هدف قرار داد.شواهد برای وجود سلول های بنیادی سرطانی کم بود اما اکنون سه گروه مجزا از محققان که به طور مستقل کار می کردند به شواهد مستقیمی از سلول های بنیادی سرطان که موجب رشد تومور در سرطان مغز، روده و پوست می شوند، دست یافته اند.محققان می گویند ممکن است همین امر در مورد تمامی سرطان هایی که تومورهای جامد ایجاد می کنند صدق کند.به گفته پروفسور "سدریک بلانپین" از دانشگاه آزاد بروکسل و مجری یکی از این تحقیقات، این نتایج می تواند راه را برای ارائه درمان نوینی برای بسیاری از سرطانها هموار سازد.وی افزود: اگر این سلول ها در واقع  سلول هایی هستند که موجب رشد تومور می شوند پس می توان آنها را هدف قرار داد.اگرچه گفتن از بین بردن این سلول های بنیادی سرطان آسان است اما در واقع این سلول ها به سلول های بنیادی سالم که مسئول رشد و باززایی بافت جدید در بدن هستند بسیار شبیه اند. از این رو هر گونه درمان برای هدف قرار دادن سلول های بنیادی سرطانی می تواند بافت سالم را نیز از بین ببرد.اما به گفته پرفسور هوگو اسنیپرت از دانشگاه پزشکی اوتریخت، تایید وجود سلولهای بنیادی سرطان گام مهمی در تحقیقات آینده سرطان است. به گفته وی پیش از این، بسیاری از دانشمندان می گفتند چنین سلول هایی اصلا وجود ندارند اما برای نخستین بار وجود آنها را اثبات کردیم. پروفسور لوئیس پارادا از دانشگاه تکزاس نیز گفت: با این کشف می تواند راهبرد جدیدی درمانهای نوینی برای سرطانهای دارای تومور جامد ارائه کرد.نتایج این تحقیقات در نشریه های  نیچر و ساینس منتشر شده است.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

سیاره مشتری که صورت فلکی ثور را در مسیر دایره البروج طی می کند تا پایان مردادماه میهمان آسمان است و تا طلوع خورشید می توان آن را رصد کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، سیاره مشتری یا برجیس بزرگترین سیاره سامانه خورشیدی است. از نظر فاصله از خورشید، این سیاره پنجمین سیاره بعد از تیر، ناهید، زمین و بهرام است. مشتری گوی غول پیکری از مخلوط گاز و مایع است. سطح این سیاره از ابرهای ضخیم زرد، قرمز، قهوه ای و سفید رنگ پوشیده شده است.این سیاره منظومه خورشیدی دارای 63 قمر است که ۱۶ قمر آن قطری بیش از ۱۰ کیلومتر دارند. "آیو"، "اروپا"، "گانیمد" و "کالیستو"از مهمترین قمرهای مشتری است. این چهار قمر به قمرهای گالیله ای مشهور هستند؛ چراکه گالیله این چهار جرم آسمانی را در سال ۱۶۱۰ به وسیله اولین تلسکوپ کشف کرد.این شبها فرصت مناسبی برای رصد بزرگترین سیاره منظومه شمسی مشتری است. این سیاره از اوایل مرداد ماه میهمان آسمان شامگاهی شده است.رصدگران اگر چند ساعت قبل از طلوع خورشید در ارتفاع مناسب نگاهی به قسمت جنوب شرقی آسمان بیندازید، می توانند این جرم نورانی را مشاهده کنند.این جرم سیاره مشتری است، که صورت فلکی ثور را در مسیر دایره البروج طی می کند، تا اواخر مرداد ماه میهمان صورت فلکی ثور است که به وسیله ابزارهای رصدی مناسب می توان این سیاره را مشاهده کرد.بهترین زمان رصد این جرم آسمانی از نیمه شب تا طلوع خورشید خواهد بود.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

چند ماهي بود كه پرلا حامله بود، اما دو سه ماه قبل از زمان تولد فرزندش به خاطر عارضه پري ـ ‌اكلامپسيا در بيمارستان بستري شد. پري ـ اكلامپسيا نوعي اختلال است كه سبب تغييرات سريع در فشار خون شده و سلامت زن باردار را به خطر مي‌اندازد.يك هفته بعد، پزشكان مجبور شدند نوزاد را از طريق سزارين و 13 هفته زودتر به دنيا آورند. پس از گذشت 2 ماه، سليا 8/1 كيلوگرم وزن داشت و در اتاقك شيشه‌اي بيمارستان اطفال دانشگاه كاليفرنيا نگهداري مي‌شد. بخت با سليا يار بود كه در بيمارستان آموزشي با امكانات پيشرفته براي مراقبت از نوزادان متولد شده بود. نوزادان زودرس با مشكلات بالقوه عديده‌اي روبه‌رو هستند كه از آنها مي‌توان به انتروكوليت نكروزان (necrotizing enterocolitis) اشاره كرد كه در آن، ديواره روده آسيب مي‌بيند و باكتري‌ها وارد آن مي‌شوند، حدود يك چهارم نوزاداني كه به اين بيماري مبتلا مي‌شوند، جان خود را از دست مي‌دهند و آنهايي هم كه زنده مي‌مانند، تا سال‌ها از مشكلات عصب شناختي رنج خواهند برد.دكتر مارك آندروود كه يكي از متخصصان اطفال در اين بيمارستان است، در جستجوي يافتن نوعي درمان براي اين بيماري است. تمركز اصلي او بر خلاف ديگران، نه بر دارو كه بر رژيم غذايي است. دكتر آندروود بر اين باور است با دادن معجوني از بروبوتيك‌ها (باكتري‌هاي سالم) و پري‌بوتيك‌ها (غذايي كه آن باكتري‌ها مصرف مي‌كنند) مي‌توان جلوي بسياري از موارد انتروكوليت نكروزان را گرفت. او بشدت مجذوب تاثيرات غذاي فوق‌العاده و يكتايي است كه در اين ميان وجود دارد و اين غذا چيزي نيست جز شير مادر.بروس جرمن، شيميدان دانشگاه كاليفرنيا مي‌گويد: شير يك پيشگيري‌كننده فوق‌العاده از بيماري‌ها و بهبوددهنده عملكرد بدن است. ما انسان‌ها با درك چگونگي عملكرد مواد مختلف موجود در شير مادر، مي‌توانيم در هر سن و سالي از فوايد آن بهره‌مند شويم. يكي از كاركردهاي مهم شير مادر در نوزادان عبارت است از پيشگيري از بيماري‌هاي نوزادان و بهبود بخشي سيستم ايمني از طريق ايجاد نوعي تعادل در باكتري‌هاي موجود در روده و ساير قسمت‌هاي بدن. بسياري از پژوهشگران اكنون بر اين باورند كه شيردهي نوعي انطباق حفاظتي (و نه فقط تغذيه‌اي) تكامل يافته است. وضعيت سليا را در نظر بگيريد. با اين‌كه در بيمارستاني با پيشرفته ترين تجهيزات نگهداري مي‌شود، باز هم در معرض خطرات مختلف قرار دارد. جنين در برابر باكتري‌ها بسيار آسيب‌پذير است، زيرا تا قبل از تولد چندان در معرض ذرات بيماري‌زا يا ساير ميكروب‌ها نبوده است. نوزاد پس از تولد، از چند طريق در معرض ميكروب‌هاي مختلف قرار مي‌گيرد: ابتدا از قرار گرفتن در مجراي زايش كه سرشار از انواع باكتري است، سپس از طريق قرار گرفتن در آغوش مادر كه در حال ايده‌آل با شيردهي در همان اول همراه است. ميكروب‌هاي خوب و بد بتدريج وارد بدن نوزاد مي‌شوند و سيستم ايمني بدن نوزاد، آنها را شناسايي مي‌كنند، اما براي سليا كه با سزارين به دنيا آمده بود و در اتاقكي مجزا نگهداري مي‌شد، اكثر باكتري‌ها را مي‌بايست نه از مادرش بلكه از بيمارستان به دست مي‌آورد. از آنجا كه هنوز سنش براي مصرف شير مادر مناسب نيست، از نوع خاصي غذا استفاده مي‌كند كه عبارت است از ويتامين مايع و چند قطره از شير مادرش. اين غذا به وسيله يك سوند از طريق بند ناف به بدن نوزاد منتقل مي‌شود.برخي پژوهشگران از جمله دكتر آندروود بر اين باورند كه اين نوع تغذيه، سبب بيمار كردن نوزادان مي‌شود. براي نوزادان زودرس، عفونت‌ بسيار سريع و شديد پديدار مي‌شود، ولي احتمال ابتلاي نوزاداني كه از شير مادر تغذيه مي‌كنند به انتروكوليت نكروزان، 50 درصد كمتر از آنهايي است كه از شير مادر محروم هستند. اين آمارها سبب شد دكتر آندروود و همكارانش بيشتر به بررسي شير مادر روي آورند. يافته‌هاي آنان ممكن است نه فقط براي نوزادان كه براي همه انسان‌ها در هر سني مهم و تاثير گذار باشد.متاسفانه تا همين اواخر، پژوهشگران توجه چنداني به شير مادر نمي‌كردند. دليل اين بي‌توجهي نيز اين بود كه در كشورهاي توسعه يافته، نوزادان مي‌توانند بدون شير مادر بزرگ شوند. بسياري از پزشكان و پژوهشگران سال‌ها فكر مي‌كردند شير مادر فقط از نظر تغذيه‌اي داراي اهميت است و به اين ترتيب مي‌توان شير خشك را جايگزين كرد. امروزه فقط در ايالات متحده صنعت شيرخشك‌سازي براي نوزادان درآمدي بالغ بر سه و نيم ميليارد دلار دارد.متاسفانه هزينه‌هاي پژوهشي مصرف شده براي بهبود كارايي صنعت لبنيات بسيار بيشتر از هزينه اختصاص يافته براي بررسي و مطالعه در مورد شير مادر بوده، اما در اين ميان، اوضاع كم‌كم به سود شير مادر در حال تغيير است. يكي از كساني كه متوجه اهميت بيشتر شير مادر شد، پژوهشگر تغذيه به نام بروس جرمن بود. چند سال پيش بود كه پرسشي مهم ذهن پروفسور جرمن را به خود مشغول كرد: «كدام غذاست كه براي سلامت انسان، بيشترين فايده را دارد؟» كه البته جوابش به اين پرسش، «شير» بود.

يكي از كاركردهاي شير مادر پيشگيري از بيماري‌هاي نوزادان و بهبود سيستم ايمني از طريق ايجاد تعادل در باكتري‌هاي موجود در روده و ساير قسمت‌هاي بدن است

پروفسور جرمن به بررسي پژوهش‌هاي ساير دانشمندان درباره شير مادر پرداخت. وي مشاهده كرد برخي پژوهشگران، شير مادر را عاملي براي رفع علل بيماري‌زا و حتي آن را ضد التهاب و تقويت‌كننده سلول‌هاي ايمني نوزاد مي‌دانند، اما اين پژوهشگران نتوانسته بودند به ساز و كار اين مساله پي ببرند. اگر فقط مي‌شد نحوه انجام اين امور را مشخص كرد و موادي كه اين تاثيرات مثبت را داشتند، شناسايي كرد و به توليد انبوه رساند، امكان توليد موادي براي درمان بيماري‌هاي مختلف ـ از اسهال گرفته تا سرطان و ايدز ـ فراهم مي‌شد.يك دسته خاص از مواد موجود در شير مادر، توجه پروفسور جرمن را بيشتر به خود جذب كرد. اين دسته از مواد اوليگوساكاريدها نام دارند. اين نوع مولكول‌هاي قندي كه جزو اصلي ترين مواد جامد موجود در شير هستند، قابل هضم نيستند. پرسشي كه در اين ميان مطرح مي‌شود، اين است كه اگر اين مواد قابل هضم نيستند، دليل حضور گسترده آنها در شير چيست؟ وي حدس مي‌زد پاسخ اين پرسش، ميكروب‌هاي موجود در بدن باشد. اگر اين مولكول‌ها براي بدن ما نقش تغذيه گر داشته باشند، شايد وظيفه تغذيه رساني به ميكروب‌هايي را دارند كه موجب بهبود سلامت ما مي‌شوند. به اين صورت بود كه پروفسور جرمن، گروهي پژوهشي از شيميدانان و زيست‌شناسان مولكولي تشكيل داد تا اوليگوساكاريدها را از شير گرفته و تاثير آنها را روي باكتري‌هاي مختلف مورد بررسي قرار دهند.تاكنون پژوهشگران توانسته‌اند 150 نوع اوليگوساكاريد مختلف را در شير مادر شناسايي كنند. پژوهشگران بر اين باورند شايد حدود 200 نوع اوليگوساكاريد در شير مادر وجود داشته باشد. اين قندها از تركيب 3 تا 20 منوساكاريد (قند ساده) به وجود مي‌آيند و البته تجزيه و بررسي آنها دشوار است. يكي از پژوهشگران اين گروه تصميم گرفت از فناوري جديد كروماتوگرافي براي بررسي بيشتر اين مواد استفاده كند.يكي ديگر از فناوري‌هاي مورد استفاده در اين رابطه، يك سيكلوترون مغناطيسي فوق‌العاده قوي بود. اين وسيله استوانه‌اي شكل، سبب چرخش مواد در يك مسير دايره‌اي مي‌شود و امكان تجزيه مواد از طريق ليزر و اندازه‌گيري جرم ذرات جدا شده براي دانشمندان فراهم آيد. با اين كه اين فرآيند‌ها بسيار وقتگير و طاقت‌فرسا بود، اما سرانجام اين گروه پژوهشي توانست چندين قند جديد در شير مادر شناسايي كند كه ممكن است نقشي مهم در سلامت انسان داشته باشند.يكي ديگر از فعاليت‌هاي اين گروه، بررسي نحوه كاركرد اين قندهاست. به عنوان مثال در لوله‌هاي آزمايش پوشيده از اوليگوساكاريد و خالي از اكسيژن، باكتري‌هاي خاصي را رشد دادند. هدف از اين كار شبيه سازي محيط روده انسان بود. همچنين باكتري‌هاي موجود در مدفوع نوزادان مورد بررسي قرار گرفت. نتيجه اين شد كه نوعي خاص از باكتري به نام بيفيدوباكتري كه در مدفوع نوزاد شيرخوار فراوان است، از نوعي اوليگوساكاريد تغذيه مي‌كند. با اين‌كه انسان نمي‌تواند اين نوع اوليگوساكاريد را هضم كند، اما بيفيدوباكتري‌ها از اين ماده تغذيه مي‌كنند. در واقع اين ماده توسط اين نوع باكتري مصرف مي‌شود، لذا ميكروب‌هاي مضري كه در بدن نوزاد وجود دارد، نمي‌تواند چيزي براي تغذيه بيابد.همين مطالعه سبب شد در بيمارستان نوزادان دانشگاه كاليفرنيا، شير مادر غني‌شده با اوليگوساكاريدها به نوزاداني كه رشد مطلوبي ندارند، داده ‌شود تا با بيفيدوباكتري‌ها رشد مطلوبي داشته باشند. هدف اين است كه مقادير كافي باكتري و قند مصرفي آن را براي روده فراهم كنند تا كمبودهاي روده در اين زمينه جبران شود. بيفيدوباكتري در يك فرآيند آزمايشگاهي توليد مي‌شود و به شكل محلولي قابل حل درمي‌آيد. پژوهشگران بر اين باورند كه اين كار مي‌تواند نقش مهمي در حفظ جان نه فقط نوزادان زودرس، بلكه نوزدان معمولي و كودكان كم‌سن و سال در كشورهاي در حال توسعه داشته باشد. كشورهاي در حال توسعه از نظر عفونت‌هاي روده كه منجر به اسهال مي‌شود، وضعيت چندان مطلوبي ندارند.گام بعدي در اين راه عبارت است از توليد انبوه انواع قندهاي مهمي كه در شير وجود دارد. يكي از راه‌هاي پيشنهادي، استفاده از شير گاو است، زيرا در شير گاو انواع مختلف قندهاي گروه اوليگوساكاريد وجود دارد كه البته ميزان اين قندها پايين است. يكي ديگر از قندهاي گروه اوليگوساكاريد كه نويدهايي براي آينده به همراه دارد، ديسياليلاكتو ـ ان ـ تترواس نام دارد. اين قند سبب كاهش مرگ و مير ناشي از انتروكوليت نكروزان در موش‌ها از 25 درصد به 5 درصد شد. پژوهشگران حدس مي‌زنند اين ماده با تقويت رشد باكتري‌هاي مفيد يا كم كردن التهاب روده، اين عملكرد مثبت را از خود نشان ‌دهد.مطالعات همچنين نشان مي‌دهد اين تركيب مي‌تواند به نوعي انگل‌هاي بيماري‌زا و مرگ‌آور اسهال خوني آميبي متصل شود. در واقع ساختار اين مواد همانند مولكول‌هاي سطح سلول‌هاي اپيتليال روده است. وقتي انگل‌هاي بيماري‌زا قصد چسبيدن به سطح روده را دارند، اين مواد را با سطح روده اشتباه مي‌گيرند و به اين صورت به دام مي‌افتند و اين مساله به دفع اين انگل‌ها مي‌انجامد. اين يافته مي‌تواند به نجات جان كودكان و بزرگسالان زيادي كمك كند، زيرا اسهال خوني آميبي سومين عامل مرگ و مير ناشي از انگل در دنياست. البته توليد اين نوع خاص اوليگوساكاريد دشوار است، اما ماده مشابهي كه در شير گاو وجود دارد تا حدي مي‌تواند اثرات مشابهي داشته باشد. شير مادر همچنين سبب جلوگيري از فعاليت استرپتوكوك پنومونيه مي‌شود. اين باكتري سبب ايجاد عفونت‌هاي تنفسي و گوش مي‌شود. شايد همين امر دليلي باشد بر اين كه نوزاداني كه از شير مادر تغذيه مي‌كنند، كمتر از آنهايي كه شير مادر نمي‌خورند به چنين عفونت‌هايي دچار مي‌شوند.پژوهشگران همچنين نوعي ديگر از اوليگوساكاريد را يافته‌اند كه به برخي حيوانات در دفع كامپيلوباكتري وبا و نيز عامل ايجاد نوعي خاص از اسهال كمك مي‌كند. شايد در آينده شاهد عرضه محصولي در داروخانه‌ها باشيم كه محتويات مفيد شير مادر را در خود داشته باشد. بتازگي يك شركت داروسازي به توليد نوعي مكمل غذايي از مواد مفيد موجود در شير مادر پرداخته است. محصول اين شركت شايد تا حدي از مرگ ناشي از اسهال يك ميليون كودك در كشورهاي در حال توسعه جلوگيري كند. در اين ميان، نوزاداني كه از شير مادر محروم هستند و در عين حال در معرض عوامل بيماري‌زاي زيادي در محيط قرار دارند، مي‌توانند بهترين بهره را از اين مكمل ببرند. پژوهشگران با بررسي چربي موجود در شير مادر مشاهده كردند اين چربي مي‌تواند از آلوده شدن سلول‌هاي بدن توسط ويروس اچ.آي.وي جلوگيري كند.همچنين يك تركيب ديگر به دست آمده از شير مادر مي‌تواند جلوي ناتواني سلول‌هاي ايمني حاصله از ويروس اچ.آي.وي را بگيرد.شركت‌هاي توليد شير خشك نيز در اين حركت همراه شده‌اند و برخي مواد مفيد موجود در شير مادر نظير بعضي انواع اوليگوساكاريد را به توليدات خود افزوده‌اند. اين شركت‌ها همچنين به سرمايه‌گذاري روي اين طرح‌هاي پژوهشي روي آورده‌اند.طرح بعدي كه پروفسور جرمن و همكارانش در دست بررسي دارند، عبارت است از استخراج ليپيد‌هاي موجود در شير مادر و بررسي تاثير آن بر پوست نوزادان زودرس.با اين‌كه مطالعات جدي روي تاثيرات مثبت شير مادر سابقه چنداني ندارد، اما به نظر مي‌رسد اشتياق به پژوهش و مطالعه در مورد آن به طور روزافزون در حال افزايش است. دانشمندان اميدوارند با بررسي تك‌تك مواد موجود در شير مادر، روش‌هاي مناسبي براي پيشگيري يا درمان بسياري از بيماري‌هاي كودكان و نيز افراد بزرگسال بيابند.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

پايه و اساس تمام توصيه‌هاي تغذيه‌اي رعايت تعادل، تنوع و اندازه در استفاده از تمام گروه‌هاي غذايي براي تامين انرژي و سلامت مادر و رشد و تكامل جنين است. در تمام طول بارداري مادر و جنين در هر آنچه مي‌خورند، مي‌نوشند و تنفس مي‌كنند با يكديگر مشترك هستند و به همين سبب دوران بارداري و شيردهي از دوره‌هاي آسيب‌پذير زندگي به شمار مي‌آيد. از جمله اين‌كه توجه به دريافت پروتئين كافي در دوران بارداري ضروري است. در صورت عدم دريافت پروتئين كافي، از اندوخته پروتئيني در ماهيچه بدن مادر براي رشد جنين استفاده خواهد شد.ويژگي‌هاي ژنتيك، وضعيت سلامت مادر، فعاليت فيزيكي او، باورهاي فرهنگي و وضعيت اجتماعي ـ اقتصادي از عواملي است كه با افزايش وزن بارداري ارتباط مستقيم دارد. آگاهي از وضعيت وزن قبل از بارداري اولين گام براي تعيين روند وزن‌گيري بهينه است. زناني كه اولين بارداري را تجربه مي‌كنند، زنان كمتر از 25 سال و زنان داراي سطح تحصيلات ابتدايي، معمولا بيش از حد طبيعي وزن مي‌گيرند. در اين زنان احتمال ابتلا به ديابت بارداري و تولد نوزاد با وزن بالاي 4 كيلوگرم بيشتر مي‌شود و همچنين احتمال زايمان طبيعي كاهش يافته و موفقيت در شيردهي كامل در اين مادران پايين‌تر است.خطر زايمان زودرس و تولد نوزاد زير وزن طبيعي نيز از عوارض زنان بارداري است كه وزن آنها به اندازه كافي اضافه نشده است، احتمال ايجاد اختلالات فيزيكي و شناختي و مرگ و مير در نوزادان اين مادران بيشتر از سايرين بوده و همچنين احتمال ابتلا به بيماري‌هاي مزمن نيز در آينده فرزند آنها افزايش مي‌يابد.افزايش وزن بين 1 تا 2 و حداكثر تا 3 كيلوگرم در سه ماهه اول توصيه مي‌شود و همچنين افزايش وزن در سه ماهه دوم و سوم حدود 350 تا 450 گرم در هفته است.در اين دوره تغييرات هورموني باعث ضعيف‌تر شدن عملكرد سيستم ايمني بدن مي‌شود و اين مساله مبارزه با ميكروب‌ها را كه ممكن است از طريق غذا وارد شوند، دشوارتر مي‌كند. بنابراين محافظت در برابر مسموميت غذايي در دوره بارداري بسيار مهم است. به همين دليل بايد مواد غذايي يخ‌زده در يخچال يا مايكروويو يخ‌زدايي شود. همچنين زنان باردار در اين دوره غذاهاي دريايي نيمه‌خام و نيمه‌پخته را مصرف نكنند و از مصرف تخم‌مرغ و گوشت نيمه‌پخته و خوراكي‌ها و سس‌هاي حاوي تخم‌مرغ خام يا نيمه‌پخته بپرهيزند.خانم‌هاي باردار بهتر است از سرخ كردن غذاها خودداري كرده و در حد امكان آنها را به شكل آب‌پز، بخارپز و كبابي مصرف كنند.همچنين بايد مصرف كيك‌هاي خامه‌اي و دسرهاي چرب به يك يا دو بار در ماه و آن هم حجم كم محدود شود.از طرف ديگر به جاي مصرف قند و شكر به همراه چاي از ميوه خشك استفاده شود و مصرف دوغ و آبميوه‌هاي طبيعي به جاي نوشابه‌هاي گازدار از ديگر الزامات است.


تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

امروزه خشكي چشم يكي از شايع‌ترين علت‌هاي مراجعه افراد به درمانگاه چشم پزشكي است. اغلب اين مراجعه‌كنندگان را افراد بالاي 55 سال، افرادي كه از لنزهاي تماسي استفاده مي‌كنند يا كساني كه به طور مداوم با كامپيوتر سروكار دارند و افرادي كه در آب و هواي خشك زندگي مي‌كنند، تشكيل مي‌دهند.چشم بعضي افراد به ميزاني كه بتواند مرطوب و نرم و راحت باشد، اشك توليد نمي‌كند. اغلب اين افراد دچار احساس گزش، سوزش، خارش و خشكي در چشم و همچنين تحريك زياد چشم موقع سيگار كشيدن مي‌شوند. خشكي چشم استفاده از كنتاكت لنز را مشكل يا غيرممكن مي‌سازد. با كمال تعجب، زياد شدن اشك هم ممكن است يكي از عوارض چشم خشك باشد. چنانچه ترشح معمول چشم، پايين‌تر از حد طبيعي باشد، عكس‌العمل غدد اشكي در مقابل تحريكات مخاط چشم، توليد زياد اشك خواهد كرد. اگرچه اين چشم به طور عمده خشك است، ريزش زيادي اشك، ممكن است خشكي اي را كه باعث اين اشك ريزش شده مخفي نگه دارد.با بالا رفتن سن، توليد اشك كم مي‌شود. اگر چه چشم خشك در هر سني هم در زنان و هم در مردان ممكن است به وجود آيد، اما زنان بعد از يائسگي بيشتر دچار مي‌شوند. خشكي چشم ممكن است با تورم مفاصل و خشكي دهان همراه باشد كه در اين حالت سندرم شوگرن ناميده مي‌شود. بعضي داروها هم توليد اشك را كم مي‌كنند و در نتيجه چشم خشك مي‌شود. كساني كه به دلايلي اين داروها را مصرف مي‌كنند، مجبور هستند خشكي چشم خود را تحمل كنند يا اين‌كه از اشك مصنوعي استفاده نمايند. در بروشور اين داروها معمولا اين موضوع قيد مي‌شود.معمولا چشم پزشك با معاينه معمولي قادر به تشخيص است. بعضي وقت‌ها آزمايش‌هايي لازم مي‌شود.آزمايشي كه زياد مورد استفاده قرار مي‌گيرد، شيرمر است كه كاغذ فيلتر مخصوص نوار مانندي را زير پلك پاييني مي‌گذارند و سرعت و ميزان توليد اشك را در شرايط مختلف اندازه‌گيري مي‌كنند.

پرده اشكي چيست؟

هنگام گريه كردن يا تحريك چشم و اشك جاري مي‌شود؛ اما اشك يك عمل روزانه مهم‌تر از اينها دارد. با هر پلك زدن، پرده‌اي از اشك روي چشم گسترش مي‌يابد و سطح بيروني چشم را صاف و براي جذب نور شفاف مي‌كند. بدون اين پرده اشكي ديد خوب ممكن نخواهد بود. پرده اشكي، از سه لايه تشكيل شده است؛ لايه چرب، لايه آبي و لايه ترشحات مخاطي.لايه چرب قسمت بيروني پرده اشكي است كه از غدد ريز كناره‌هاي پلك ترشح مي‌شود.اين غدد ريز را «ميبومين» مي‌گويند.كار اصلي اين لايه چرب اين است كه سطح پرده اشكي را صاف و نرم كرده و از بخار شدن اشك جلوگيري كند. لايه آبي وسطي كه بزرگ‌ترين لايه پرده اشك است، قسمت اعظم آنچه را كه به طور معمول اشك مي‌ناميم، تشكيل مي‌دهد. اين لايه آبي از غدد ريزي كه روي ملتحمه چشم منتشر است و همچنين از غده بزرگي و اصلي اشك ترشح مي‌شود (ملتحمه عبارت است از پرده ظريفي كه داخل پلك و خارج كره چشم را مي‌پوشاند). لايه آبي چشم را تميز مي‌كند و اجسام خارجي و مواد تحرك‌كننده چشم را از آن مي‌شويد و دور مي‌كند.داخلي‌ترين لايه اشكي شامل ترشحات مخاطي است كه توسط سلول‌هاي ديگر ملتحمه ترشح مي‌شود. اين لايه باعث مي‌شود كه لايه آبي به طور يكنواخت روي سطح چشم گسترده شده و چشم هميشه مرطوب نگه داشته شود. اگر اين لايه نبود، اشك به چشم نمي‌چسبيد. نكته جالب اين است كه دو نوع اشك وجود دارد؛ اشكي كه چشم را نرم و لغزنده مي‌كند و اشكي كه بر اثر تحريك چشم يا احساسات عاطفي به وجود مي‌آيد. اشكي كه چشم را لغزنده مي‌كند، به طور مستمر توليد مي‌شود، اما اشك زيادي وقتي توليد مي‌شود كه چيزي چشم را تحريك كند يا اين‌كه شخص گريه كند.

از اشك مصنوعي استفاده كنيد

 

اساس درمان خشکي چشم، جايگزيني اشك مصنوعي به جاي اشك طبيعي است. اشك مصنوعي به صورت قطره‌هاي چشمي در داروخانه‌ها در دسترس است كه بدون نسخه هم داده مي‌شود. با استفاده از آنها نرمي، لغزندگي و رطوبت چشم دوباره به دست مي‌آيد. انواع مختلف آنها در بازار فراوان است و افراد نيازمند به آن چند نوعش را امتحان مي‌كنند تا مناسب‌ترين آنها را كه با آن احساس راحتي مي‌كنند به دست آورند و مقدار استفاده آن به اندازه مورد لزوم است. ممكن است يك تا دو بار در روز باشد يا اين‌كه چند بار در ساعت.ذخيره كردن و نگهداري اشكي كه به طور طبيعي توليد مي‌شود نيز يك راه ديگر براي مرطوب نگه داشتن چشم است. اشك پس از اين كه سطح روي چشم را شست و شو داد، وارد سوراخ كوچكي به نام پانكتوم مي‌شود كه در هر پلك وجود دارد، سپس از داخل كانال كوچكي به كيسه اشكي مي‌ريزد و بعد توسط كانال ديگري به بيني راه مي‌يابد. اين كانال‌ها را ممكن است چشم پزشك به طور دائم ببندد. اين بستن باعث مي‌شود مقداري اشك جمع‌آوري شود و چشم به مدت زيادتري مرطوب بماند.جلوگيري از بخار شدن اشك نيز مي‌تواند عوارض چشم خشك را بهبود بخشد. در زمستان وقتي بخاري روشن مي‌شود، با استفاده از دستگاه مرطوب‌كننده يا با گذاشتن يك ظرف آب روي شوفاژ مي‌توان رطوبت هوا را افزايش داد. استفاده از عينك غواصي باعث جلوگيري از بخار شدن اشك توسط باد مي‌شود. عواملي كه خشكي هوا را بيشتر مي‌كنند، باعث مي‌شوند افرادي كه چشم خشك دارند، احساس ناراحتي بيشتري كنند. اين عوامل عبارت است از گرماي بيش از اندازه اتاق، سشوار، روزهاي بادي يا هر چيز كه ماده تحريك‌كننده‌اي به هوا اضافه كند. مخصوصا سيگار كشيدن براي اين افراد بسيار ناراحت‌كننده است. بعضي از افرادي كه چشم خشك دارند، از خارش شديد چشم موقع بيدار شدن شكايت دارند. اين عارضه با تجويز يك پماد هنگام خواندن، قابل درمان است. لازم است از پماد كمترين مقدار ممكن مصرف شود زيرا پماد زيادي باعث تاري ديد موقت مي‌شود. اگرچه پمادهاي حاوي ويتامين A به نظر مي‌رسد براي افراد مبتلا به «سندرم استيونس ـ جانسون» و بيماري «پمفيگوئيد» مفيد است، اما براي افرادي كه چشم خشك دارند فايده‌اي ندارد. اشخاصي كه چشم خشك دارند، ممكن است فقط به اشك مصنوعي احتياج داشته باشند، ولي گاه خشكي چشم آنقدر زياد است كه صدمات جدي به چشم مي‌زند. در اين صورت حتما بايد به چشم پزشك مراجعه شود تا تشخيص معلوم شود و معالجه لازم انجام شود.



تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 3174 3175 3176 3177 3178 ... 3356 صفحه بعد