سلب مسئولیت: تحریریهی زومیت در تهیه این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.
اگرچه تبلت را نمیتوان از محصولات اصلی تایوانیها دانست، اما به هر حال عشاق این کمپانی گاهی اوقات تنها به دلیل اعتمادی که به برند ایسوس دارند، به سراغ تبلتهایش میروند.
ZenPad 3S 10 Z500KL جدیدترین تبلت ایسوس است که آن را معمولا با Galaxy Tab S3 مقایسه میکنند؛ یعنی جدیدترین تبلت شرکت کرهای سامسونگ که چند ماهی از ورودش به ایران میگذرد. در این مطلب به تفاوت و شباهتهای این دو تبلت پرداختهایم. اگر چهفروش تبلت سامسونگ در برابر ایسوس آمار بیشتری دارد.
Zenpad 3S 10Z500KL
صفحه نمایش 9.7 اینچی Zenpad 3S 10 Z500KL به همراه حافظه داخلی 32 گیگابایتی و رم 4 گیگ آن از بارزترین ویژگی این تبلت به شمار میرود. صفحه نمایش این تبلت از نوع ال سی دی و پردازنده آن 6 هستهای است. دوربین اصلی زن پد 3اس، 8 مگاپیکسل و دوربین سلفی آن 5 مگاپیکسل عنوان میشود. بلندگوهای این تبلت آنقدر قوی است که برای گوش دادن به موسیقی یا دیدن فیلم، نیازی به بلندگوهای جانبی احساس نمیشود.
البته نباید غافل شد که کمپانی ایسوس در همه مدلهای لوازم الکترونیکیاش از نظر صدا کم نگذاشته است. از سوی دیگر کیفیت صفحه نمایش زن پد 3 اس، در سطح عالی ارزیابی شده است، نکتهای که کمتر در مورد تبلتهای ایسوس نشانی از آن بود.
در آخر به باریکی این تبلت باید اشاره کرد. 7 میلیمتر ضخامت و تنها 490 گرم وزن، آن چیزی است که زن پد 3 اس را از محصولات پیشینش متمایز کرده است.
قیمت ZenPad 3S 10 Z500KL در حال حاضر حدود 5 میلیون و 800 هزار تومان است، اما در سایت دیوار میتوان مدلهای دست دوم اما در حد نو و حتی آکبندی یافت که کمتر از این قیمت به فروش میرسند.
Galaxy Tab S3
حالا به یکی از جدیدترینهای سامسونگ میرسیم، گلکسی تب اس 3. تبلتی که مانند تب اس 2، 9.7 اینچی است. دوربین تب اس 3، 13 مگاپیسل است، البته دوربین سلفی آن نیز 5 مگاپیکسل کیفیت دارد. همچنین حافظه داخلی این تبلت 32 گیگابایت و رم آن 4 گیگ عنوان میشود. البته نباید قابلیت اتصال کارت حافظه یا همان SD Card را فراموش کرد.
Galaxy Tab S3 دو پردازنده دو هستهای دارد و این چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. این دو پردازنده بر سرعت تبلت تاثیر فوق العادهای گذاشته است. همچنین سیستم عامل این تبلت اندروید 7 معرفی شده است. گلکسی تب اس 3، 430 گرم وزن دارد، به همراه حسگر اثر انگشت و هزاران قابلیت دیگر که صاحبانش را از شر حمل لپ تاپهای سنگین وزن راحت کرده است.
دست آخر، باید از باتری قوی این تبلت بگوییم. در میان تبلتها، کمتر موردی یافت میشود که بیش از یک روز شارژ نگه دارد، اما اس 3 اینگونه است.
فروش تبلت سامسونگ گلکسی اس 3، در بازار 7 میلیون و 500 هزار تومان قیمت دارد. اما در سایت دیوار، فروش تبلت سامسونگ در این مدل، از حدود 6 میلیون تومان آگهی شده است که بعضی از آنها نیز آکبند هستند اما به دلایلی کمتر از قیمت واقعی به فروش میرسند.
پژوهشی جدید نشان میدهد که علت وارد شدن استرس پدر به فرزند آن است که اسپرمها تجربهی ناخوشایند پدر را طی روشی اسرارآمیز از تعاملات بین سلولی که در آن حبابهای کوچکی (وزیکولها) از یک سلول جدا شده و با سلول دیگر درمیآمیزند، دریافت میکنند. این وزیکولها در حالی که باری از پروتئین، چربی و اسیدهای نوکلئیک دارند، از یک سلول خارج شده و همچون یک مامور پست، این محموله را در بخش دیگری از بدن تحویل سلولها میدهند. این وزیکولها، وزیکولهای خارج سلولی نامیده میشوند. ظاهرا محتویات اینها بهدقت انتخاب میشود. تریسی بیل متخصص زیستشناسی عصبی از مدرسهی پزشکی مریلند میگوید:
محمولهی درون وزیکولها نه تنها مشخصکنندهی آن است که این بسته از کجا آمده بلکه اینکه به کجا میرود و هنگام رسیدن چه کاری باید انجام دهد، را نیز تعیین میکند.
پژوهشهای اولیهی بیل و همکارانش که اخیرا در نشست سالیانهی انجمن علوم اعصاب در سندیگو ارائه شد، نشان میدهد که چگونه وزیکولهای خارج سلولی میتوانند مدارهای مغزی را تنظیم کنند و همچنین به تشخیص بیماریهای نورودژنراتیو (تخریبکنندهی عصب) کمک کنند. علاوه بر این، این وزیکولها با ایجاد تغییراتی در اسپرم روی سلامت مغزی فرزند حاصل تاثیر میگذارند و میتوانند موجب ایجاد اختلال عصبی در او شوند.
شواهد اولیه در مورد اثبات اینکه شرایط روحی دشوار یک مرد بر فرزند او تاثیر میگذارد، از جنگی که اروپا بیش از یک قرن پیش تجربه کرد، میآید. در آن آزمایشاتی که انسان آن را برنامهریزی نکرده بود، سختیهای طولانیمدت بار سنگینی از مشکلات سلامتی را بر نسل بعدی تحمیل کرد. پژوهشگران بهمنظور ردیابی چنین تغییراتی در سطوح سلولی، مجموعه آزمایشهایی روی موش انجام دادند. وارد کردن استرس به موش بسیار ساده است. گیر انداختن او در مجرای لولهمانندی که نتواند در آن حرکت کند، خیس کردن بستر او یا سروصدای ناگهانی موجب میشود که سطوح هورمون استرس در او بالا برود؛ چیزی شبیه همان حالتی که انسان در مواقعی که با مشکلات مالی و کاری روبهرو میشود، در بدن او اتفاق میافتد. اگر یک موش ماهها قبل از لقاح هم دورهی استرسی را تحمل کرده باشد، چگونگی پاسخ فیزیولوژیکی فرزند او نسبت به استرس، متفاوت خواهد شد. کریس مورگان میگوید:
مقالههای مرتبط:
توسعهی مغز در این حالت نسبت به وضعیتی که استرسی در کار نباشد، متفاوت است.
و اما سوال مهم این است که چگونه اطلاعات مربوط به محیط پدری در هنگام لقاح وارد تخم میشود. مورگان میگوید پدر در آنجا فقط برای یک شب و شاید چند ساعت حضور داشته، آیا ممکن است که اسپرمهای او خاطراتی از آسیب گذشتهی او به همراه داشته باشند؟ این ایده بهنظر منطقی و در عین حال بحثبرانگیز میرسد. جنیفر چان میگوید:
بهعلت اینکه DNA بهطرز محکمی در هستهی سلول اسپرم بستهبندی شده، در مورد اینکه این سلول بتواند در برابر چیزی که در محیط است، پاسخ دهد، جای تردید وجود دارد. در عوض باید نوع دیگری از سلول وجود داشته باشد که DNAی آن به تغییرات محیطی واکنش نشان دهد و آن سلول میتواند همانی باشد که اطلاعات را به سلولهای اسپرم در زمان لقاح القا میکند.
چان با این تصور روی سلولهایی که با اسپرمهای در حال رشدونمو از طریق آزاد کردن ملکولهایی که به رشد و بلوغ اسپرم کمک میکنند، در تعامل بودند، تمرکز کرد. این سلولها وزیکولهای خارج سلولی را ترشح میکردند و چان نشان داد این وزیکولها هستند که محتویات آنها با سلولهای اسپرم درهم میآمیزد و موجب القای خاطرات مربوط به استرس پدر به سلول اسپرم میشوند. در یک مجموعه آزمایش، چان گروهی از موشهای نر را تحت استرس قرار دارد و سپس به آنها اجازهی جفتگیری داد و پاسخ فیزیولوژیکی به استرس را در تولهها مورد بررسی قرار داد.
میکروRNAهای موجود در اسپرم mRNAی تخمک را مورد هدف قرار میدهند و روی رشد و نمو فرزند تاثیر میگذارند
نتیجهی قاطع حاصل مجموعهای از لقاحهای داخل آزمایشگاهی بود. او اسپرم موشهای نری که هیچگونه استرسی را تجربه نکرده بودند، جمعآوری کرد. نیمی از اسپرمها بههمراه وزیکولهایی که قبلا در معرض هورمونهای استرس قرار گرفته بودند، در ظرفی قرار داده شدند. نیم دیگر نیز بههمراه وزیکولهایی که تماسی با هورمونهای استرس نداشتد، در ظرف آزمایشگاهی دیگری گذاشته شدند. چان سلولهای اسپرم هر دسته را به تخمکهای موش مادهای که تحت استرس قرار نگرفته بود، تزریق کرد. سپس تخمهای بارورشده (زیگوت) را در بدن موش مادر قرار داد. تولههای حاصل از زیگوتهایی که درگیر استرس نشده بودند، دارای رشدونمو طبیعی بودند ولی تولههای حاصل از زیگوتهایی که استرس را تجربه کرده بودند، همان پاسخهای استرس غیرطبیعی را که پدر آنها در جریان استرس قبل از جفتگیری تجربه کرده بود، نشان دادند. بر این اساس میتوان گفت که وزیکولهای خارج سلولی همچون مجرایی برای انتقال سیگنالهای استرس پدری به فرزندان عمل میکنند. رابرت ریسمندانشمند عصبشناس دانشگاه کالیفرنیا میگوید:
این یافتهها جدید و البته تاثیرگذار هستند، بهویژه زمانی که ما تاثیر محیطهای نظامی و دیگر محیطهای کاری که همراه با استرس زیادی هستند، را در نظر بگیریم. من فکر میکنم که ما باید درک بهتری از میزان اختصاصی بودن این تاثیر و اینکه چگونه انواع مختلف عوامل استرسزا یا شدت استرسها میتوانند روی این سیستم تاثیر بگذارد، به دست آوریم.
مورگان در اولین گام بهمنظور ترجمهی این یافتهها برای مردم، در حال همکاری با نیل اپرسون از دانشگاه پنسیلوانیا است تا بتوانند تغییرات ناشی از استرس را در پروتئین و RNAی نمونههای اسپرم انسان ردیابی کند. در نشست انجمن علوم اعصاب، مورگان دادههای مربوط به یک مطالعهی ۶ ماهه را که روی ۲۰ دانشجو انجام شده بود، ارائه داد. این شرکتکنندگان هر ماه برای اهدای اسپرم به آزمایشگاه میآمدند. دانشجویان در همان روز یک پرسشنامه در مورد میزان استرسی که احساس میکردند، پر کردند. دادههای اولیه نشان میداد که طی چند ماه پس از اینکه یک دانشجو استرس را گزارش میکرد، اسپرمهای او دچار تغییراتی در مناطق کوچک غیرکدکنندهی RNA (ملکولهای RNA که به پروتئین ترجمه نمیشوند اما روشن یا خاموش شدن ژنها را کنترل میکنند)، میشدند. پژوهشگران در حالی که در حال تجزیهوتحلیل اسپرم این گروه از مردان جوان سالم هستند، قصد دارند یک درک پایهای از تغییرات ملکولی وابسته به استرس خفیف مثل آنچه در هنگام امتحانات پایانترم پیش میآید، بهدست آورند. بیل و همکارانش امیدوارند که در آینده بتوانند این نوسانات پایهای را با تغییرات ایجادشده توسط استرسهای شدید و طولانیمدتی که در زندگی پیش میآید یا با بیماریهای عصبی نظیر اوتیسم و اسکیزوفرنی مقایسه کنند. گرلیند متزکه در حال مطالعهی توارت بین نسلی پاسخهای استرس در دانشگاه لزبریج در آلبرتا است و در این پژوهش مشارکتی نداشته، میگوید:
نشانههای ملکولی در وزیکولهای خارج سلولی ممکن است بتوانند به پژوهشگران کمک کند تا راههای جدیدی برای تشخیص یا پیشبینی پیامدهای نامطلوب حاصل از استرس در فرزندان پیدا کنند. اگر چنین شود، وزیکولها میتوانند اساسی برای طراحی نوع جدیدی از آزمونهای استرس باشند.
طی دو دههی آینده، سیستم انرژی جهان دچار یک تحول عظیم خواهد شد. انرژی خورشیدی و بادی در حال تبدیل شدن به منابع اصلی انرژی الکتریکی هستند. به نظر میرسد که اشتهای بیرحمانهی چین در مصرف زغالسنگ رو به کاهش گذاشته شده است و میزان مصرف نفت در سوخت اتومبیلها، احتمالاً پس از عبور از نقطهی اوج، روند نزولی خواهد یافت.
اما یک مشکل وجود دارد: سرعت حرکت جهان بهسوی انرژی پاک، هنوز برای جلوگیری از گرمایش جهانی کافی نیست؛ مگر این که دولتها، اقدامات سیاسی جدیدی را برای کاهش انتشار دیاکسید کربن در دستور کار خود قرار دهند.
این نتیجهی جمعبندی انجامشده از سوی آژانس بینالمللی انرژی است که روز دوشنبه، گزارش سالیانهی چشمانداز جهانی انرژی خود را منتشر کرد؛ گزارشی ۶۶۱ صفحهای که در آن، خط سیر انرژی جهان تا سال ۲۰۴۰ پیشبینی شده است. این پیشبینیها بهخصوص در شرایط فعلی، امری سخت و دشوار است؛ زیرا بازارهای انرژی جهان که معمولاً دارای روند تکاملی آرامی هستند، امروزه در آستانهی یک تحول بزرگ قرار گرفتهاند.
در ادامه، برخی از موضوعات اصلی این گزارش آورده شده است.
انرژی بادی و خورشیدی اوج میگیرند
این گزارش میگوید که در سراسر جهان، صنعت برق در حال تجربهی بزرگترین تحول تاریخ خود (از زمان پیدایش این صنعت در بیش از یک قرن پیش) است. یکی از عواملی اصلی این تحول، رشد سریع انرژی بادی و انرژی خورشیدی است.
در طول پنج سال گذشته، میانگین هزینهی انرژی خورشیدی ۶۵ درصد کاهش یافته و همچنین هزینهی انرژی بادی با ۱۵ درصد کاهش مواجه شده است. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که همزمان با پیشرفت تکنولوژی و کاهش یارانههای دولتی، این هزینهها همچنان به روند نزولی خود ادامه خواهند داد. نیروگاههای خورشیدی، بهسرعت جای نیروگاههای جدید زغالسنگ را در سراسر جهان خواهند گرفت.
آژانس پیشبینی کرده است که انرژیهای تجدیدپذیر، تأمین ۴۰ درصد از برق جهان را تا سال ۲۰۴۰ پوشش خواهد داد (این میزان در حال حاضر به ۲۵ درصد میرسد). به نظر میرسد این پیشبینی، اندکی محافظهکارانه نیز باشد؛ چرا که در گذشته نیز این آژانس، سرعت رشد انرژیهای بادی و خورشیدی را کمتر از نرخ واقعی آن پیشبینی کرده بود.
فتیح بیرول، مدیر اجرایی این آژانس میگوید:
پیشبینی ما درمورد رشد انرژی خورشیدی، حدود ۲۰ درصد بیشتر از سال گذشته است. این امر دو علت دارد؛ یکی سیاستهای جدید در کشورهای چین و هند و دیگری افت شدید هزینهها.
با این حال، این گزارش هشدار میدهد که بسیاری از کشورها باید شبکههای برق خود را بهمنظور مدیریت انرژی متناوب حاصل از نیروگاههای بادی و خورشیدی، بازطراحی کنند. این به معنای بازنگری در قوانین اجرایی بازار برق، استفاده از باتریها و نیروگاههای گازسوز برای ایجاد انعطافپذیری در شبکه و نیز بررسی راهکارهای نوینی مانندذخیرهسازی هیدروژن است.
عصر طلایی زغالسنگ ب
برای دههها، کشورهای در حال توسعه نظیر چین و هند، زغالسنگ را بهعنوان ارزانترین و راحتترین راه برای تأمین انرژی مورد نیاز برای اقتصاد و نجات کشور خود از فقر، به کار گرفته بودند. این یکی از مهمترین دلایل رشد انفجاری انتشار گازهای کربن دیاکسید در این دوران بود؛ اما اوضاع در حال تغییر است. چین که تاکنون نیمی از زغالسنگ جهان را میسوزاند، بهدلیل نگرانی در رابطه با معضل آلودگی هوا (ناشی از فعالیت نیروگاههای زغالسنگ)، در حال انجام سرمایهگذاریهایی کلان در صنایع انرژی بادی، خورشیدی، هستهای و گاز طبیعی است. آژانس برآورد میکند که مصرف زغالسنگ در چین تا سال ۲۰۲۵ به پایان خواهد رسید و انرژیهای تجدید پذیر تا سال ۲۰۴۰ خواهند توانست با پشت سر گذاشتن زغالسنگ، عنوان بزرگترین منابع انرژی الکتریکی این کشور را بهدست آورند.
در حالی که کشورهای جنوب شرقی آسیا و مناطق دیگر، هنوز طرحهایی برای ساخت نیروگاههای جدید زغالسنگ در دست دارند؛ آژانس انتظار دارد که بعد از سال ۲۰۲۰ این تب ساختوساز با شدت فروکش کند.
اما انتظار نمیرود که زغالسنگ کاملا ناپدید شود. با اینکه دوران رشد و شکوفایی زغالسنگ در حال افول است، آژانس پیشبینی میکند که برای چند دهه، مصرف زغالسنگ در جهان ثابت باقی بماند. یکی از دلایل این است که متوسط عمر نیروگاههای زغالسنگ در آسیا کمتر از ۱۵ سال است (در مقایسه با متوسط عمر ۴۱ ساله این نیروگاهها در آمریکا). بنابراین احتمالاً این نیروگاهها بهمدت چند دههی دیگر، به انتشار آلایندهها ادامه خواهند داد؛ مگر اینکه کشورها تصمیم بگیرند که آنها را زودتر از موعد بازنشسته کرده یا فناوریهای جذب و دفن کربن را در این نیروگاهها توسعه دهند.
مصرف نفت تا مدتی به اوج نخواهد رسید
حتی اگر جهان شاهد ورود صدها میلیون خودرو جدید در سطح جادهها باشد، باز هم ما بهصورت فزایندهای میزان نفت مصرفی در سوخت این خودروها را کاهش خواهیم داد.
گزارش نشان میدهد که مصرف جهانی نفت در خودروها تا اواسط دههی ۲۰۲۰ به اوج خود خواهد رسید؛ چرا که تا آن زمان، کشورها خواهند توانست استانداردهای سوخت مصرفی خود را ارتقا داده و خودروهای برقی بیشتری را وارد ناوگان سراسری حملونقل خود خواهند کرد.
اما این بدان معنا نیست که کل مصرف نفت کاهش خواهد یافت؛ چرا که تنها در حدود یکچهارم از نفت جهان بهعنوان سوخت خودروهای سواری مورد استفاده قرار میگیرد و مابقی در تولید سوخت کامیونها، کشتیها، هواپیماها و همچنین برای گرمایش و تولید پلاستیک و دیگر مواد شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد.
این بخشها، هنوز با پیشرفتهایی چشمگیری در افزایش بهرهوری مواجه نشدهاند. در نتیجه، آژانس انتظار دارد که تقاضای جهانی نفت تا سال ۲۰۴۰، با پیشتازی کشورهای در حال توسعه، همچنان افزایش یابد.
یک پالایشگاه در بندر پورت آرتور واقع در تگزاس؛ صنعت پتروشیمی شاهد پیشرفتهایی مشابه با دستاوردهای اخیر صنعت انرژی نبوده است
اهداف چشمانداز اقلیمی دور از دسترس است
حتی با وجود دستاوردهای قابلتوجه انرژیهای تجدیدپذیر، جهان هنوز هم فاصلهی زیادی تا حل شدن بحران گرمایش جهانی دارد. میزان انتشاردیاکسید کربن جهانی در سال گذشته ۱/۶ درصد افزایشیافته است و میزان آن در سال جاری نیز در سیر صعودی قرار گرفته است. این گزارش میگوید که انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۴۰ با شیب کمی، افزایش خواهد یافت.
یک دلیل آن است که منابع فاقد انتشار کربن نظیر انرژی بادی، خورشیدی و هستهای بهاندازهی کافی سریع رشد نمیکنند تا بتوانند پاسخگوی تقاضای جهانی برای انرژی بهویژه در نقاطی مانند هند و جنوب شرقی آسیا باشند. این بدان معنی است که برای پر کردن این شکاف، مصرف سوختهای فسیلی همچنان افزایش خواهد یافت.
برای تغییر دادن این رویه، کشورها باید سیاستهای جدیدی را وضع کنند؛ مانند سرمایهگذاری در بهرهوری انرژی با هدف کنترل رشد تقاضا، جلوگیری از نشت متان در میادین عملیاتی نفت و گاز، توسعهی فناوری جذب کربن در کارخانههای سیمان و نیروگاههای سوخت فسیلی موجود.
دولتها نقشی کلیدی ایفا خواهند کرد؛ این گزارش اشاره میکند که جهان ۲ تریلیون دلار در زیرساخت انرژی سرمایهگذاری میکند که ۷۰ درصد از این سرمایهگذاری از سوی شرکتها یا ارگانهای دولتی صورت میگیرد.
بیرول میگوید:
این آمار به من میگوید که سرنوشت انرژی ما طی دو دههی آینده، بهشدت متکی بر تصمیمات دولتی خواهد بود.
این روزها از هرکس بپرسید، میتواند یک فهرست بلندبالا از انواع و اقسام ابزارهایی نام ببرد که بشر با استفاده از آنها، در حال نابود کردن این سیاره است.
سارا اُتو، جانورشناس کانادایی به تفصیل توضیح میدهد که چگونه انسانها در روند تکامل، چنین حجمی از ویرانی را به بار آوردهاند. شاید پاسخ ارائهشده برای این پرسش، چندان علمی نباشد؛ ولی بهخوبی میتواند نشان دهد که اوضاع تا چه حد بد است.
اُتو در مقاله اخیر خود میگوید:
سرعت تغییرات رخداده در گونههای جاندار و غیرجاندار بهحدی بوده است که مسیر تکامل موجودات بهکلی تغییر یافته؛ این روند بهنظر میرسد در حال تشدید است.
تغییر خط سیر اکوسیستم، موضوع تازهای نیست. حدود ۹۰ درصد از همهی گونههایی که روی زمین زندگی کردهاند، به سرنوشت جانورانی نظیر «دودو» دچار شدهاند؛ چرا که انقراض، یک بخش جداییناپذیر از حیات روی این سیاره است.
گونهی «دودو»، پرندهای بیپرواز با ارتفاع یک متر و وزنی حدود ۲۰ کیلوگرم بوده که امروزه منقرض شده است
اما نیروهای مؤثر در پیدایش و انقراض گونهها در زمانهای گذشته، در مقایسه با آنچه که در طول یک قرن گذشته رخ داده است، بسیار کندتر عمل میکردند.
صد سال پیش، جمعیت ما در حدود ۱/۸ میلیارد نفر بود. اکنون جمعیت ما به ۷/۶ میلیارد نفر میرسد که بهصورت میانگین، رشدی حدود یک درصد در هر سال را نشان میدهد. علاوهبر مشکلات ناشی از تغذیهی این حجم از جمعیت، باید دانست که اثرات مشهود این تغییرات در چهرهی زمین، در هر سال ۰/۵ درصد افزایش یافته است.
وجود جمعیت بیشتر، بهمعنای افزایش اثرات ما روی محیطزیست خواهد بود و نتیجهی آن، رشد نمایی در ویرانیها، افزایش نرخ انقراض در جهان و نابودی کامل برخی از گونهها (حتی در مدتی به کوتاهی عمر یک انسان) بوده است.
بهطور خلاصه، ما هشت درصد از کربن موجود در عمق دو متری از خاکهای سطحی را برداشت کردهایم، دمای اتمسفر را تا نزدیک به یک درجه سانتیگراد بالا برده و PH اقیانوسها را حدود ۰/۱ واحد، کاهش دادهایم.
تنها ابعاد این اثرات نیست که بسیار بزرگ به نظر میرسد؛ بلکه سرعت رخداد آنها نیز بیسابقه بوده است. این سرعت بهحدی بوده است که نمیتوان نحوهی واکنش طبیعت را به این تغییرات برآورد کرد.
اُتو میگوید:
صرفنظر از این آمار و ارقام، تنوع زیستی در جهان در حال تغییر است؛ در هر دو سطح فرگشت گونهای و فرگشت بینگونهای، شاهد تغییرات چشمگیری هستیم.
مقالههای مرتبط:
عوامل مؤثر بر این تغییرات رخداده در تنوع زیستی را میتوان بهصورتهای مختلفی طبقهبندی کرد. اُتو، با صرفنظر از عوامل عمدی (مانند تولید گونههای اصلاحشده از طریق مهندسی ژنتیک)، تنها عواملی را در نظر میگیرد که بهصورت غیرعمدی ایجاد شدهاند. برای مثال، با دستکاری فیزیکی چشماندازهای طبیعی (از طریق ساختوساز)، ما بر نحوهی حرکت حیوانات، رشد گیاهان و تکثیر میکروبها اثر میگذاریم. این امر میتواند تأثیر شدیدی بر بقا یا انقراض گونههای جانوری داشته باشد، یا بهصورت ناملموستر، بر عملکرد و مورفولوژی این گونهها مؤثر واقع شود.
ما همچنین محیط زندگی را تغییر دادیم و از سر راه گونههایی که تکثیر آنها تاکنون با محدودیت مواجه بود، بهسرعت موانع را برچیدیم. همچنین ما بهواسطهی غارتگری، شکار حیوانات بهشیوهی گزینشی، پرورش گونههای گیاهی خاص و کنترل آفات با اهداف زراعی، تغییرات زیادی را در محیط بهوجود آوردهایم.
اُتو میگوید:
بهعلت تلفات بالای پرستوهای دارای بالهای بلند، اندازهی بال پرستوهایی که در نزدیکی جادهها پرواز میکنند،طی تکامل کوچکتر شده است؛ بدین ترتیب انتخاب طبیعی منجر به بقای گونههایی شده که قابلیت مانور بیشتری را در عبورومرور داشته باشند.
مثالهای بسیار زیادی از انقراض گونهها یا ایجاد سازگاری در موجودات بهواسطهی حضور بشر در طبیعت وجود دارد. اما هنوز سرعت پیدایش گونههای جدید، همچنان در پردهای از ابهام است.
اُتو میافزاید:
درمورد تأثیر انسان بر نرخ تولید گونههای جدید، هنوز اطلاعاتی کمی داریم.
گمانهزنیهای فراوانی دربارهی وضعیت آیندهی گونههای زیستی وجود دارد و برخی از بدبینانهترین آنها، چنین استدلال میکنند که میلیونها سال زمان خواهد برد تا برخی از جنبههای تنوع زیستی به وضعیت شکوفایی پیش از دوران مدرن بازگردند.
به همان اندازه که ما ویرانگر بودهایم؛ تا حدودی توانستهایم به طرق مختلفی به افزایش تنوع ژنتیکی نیز کمک کنیم؛ چه از طریق تفکیک جمعیتهای جانوری از یکدیگر و چه از طریق ایجاد محیطهای جدید برای زیست آنها.
همهی اینها در نهایت به این پرسش در مورد تعادل نوع زیستی در بلندمدت ختم میشود؛ آیا میتوان نوعی تعادل در مقیاس بزرگ را در این چشمانداز تکاملی جدید متصور شد یا اینکه فشارهای روزافزون وارده از سوی بشر، همچنان شرایط زندگی را برای گونههای زیستی دشوارتر خواهد کرد؟
اُتو بر این عقیده است که ما پاسخ را نمیدانیم و این یک مسئلهی بزرگ است. او ادامه میدهد:
همانطور که ما قبلاً نیز شاهد تکامل باکتریها حین مقاومت در برابر آنتیبیوتیکها بودهایم، باز هم بشر احتمالاً به تحمیل خواستههای خود ادامه خواهد داد؛ ولی شاید همیشه شرایط آنطور پیش نرود که انتظار داریم.
این روزها، اخبار پیرامون محیطزیست چندان خوشایند نیستند؛ اما حقیقت نگرانکنندهتر همچنان این است که ما هنوز درمورد تاثیر گونهی خود بر چهرهی طبیعت، اطلاعات کمی داریم.
روز گذشته، شرکت لورآل، از حسگر پوشیدنی جدید خود رونمایی کرد که میزان در معرض بودن اشعهی ماوراء بنفش کاربر را اندازهگیری میکند. اشعهی UV میتواند بهصورت جدی به پوست و چشم شما آسیب برساند و یکی از عوامل اصلی در ایجاد بیماری سرطان پوست محسوب میشود.
حسگر La Roche-Posay My Skin Track UV بهگونهای طراحی شده است که میتواند به لباس یا کیف کاربر متصل شود و با استفاده از فناوری NFC بهجای بلوتوث، دادههای خود را منتقل کند. در نتیجه برای عملکرد خود نیازی به باتری ندارد. پیشتر L'Oreal سنسور مشابهی را معرفی کرده بود که به ناخن انگشت متصل میشد.
با وجود خطرات اشعهی ماوراء بنفش، ممکن است کار سادهای نباشد که بتوانیم متوجه شویم دقیقا چه مدتزمانی از روز را در معرض اشعهی مضر UV قرار داشتهایم. اشعهی UVA میتواند از میان ابرها و شیشهها عبور کند و حتی زمانی که تصورش را نمیکنیم، در معرض آن قرار داریم. سنسور لورآل بهراحتی میتواند به کاربرانش نشان دهد که چقدر در معرض اشعهی UV قرار داشتهاند و البته این سنسور مسالهای را از افرادی که بهاندازهی کافی از ضد آفتاب مناسب استفاده نمیکنند، حل نخواهد کرد.
دادههای مربوط به میزان درمعرض اشعهی UV بودن شما به گوشی هوشمندتان منتقل میشود. اگر از دستگاهی با سیستمعامل iOS استفاده میکنید، این دادهها میتواند بهصورت یکپارچه با سرویس HealthKit اپل مورد استفاده قرار گیرد. همچنین کاربران میتوانند برای رفع نیاز خود از میانبرهای مربوط به خرید محصولات مراقبت از پوست لورآل برند La Roche-Posay استفاده کنند که در اپلیکیشن وجود دارد.
اشعهی UV یکی از عوامل پیری زودرس و چروکشدن پوست صورت است. حسگر اندازهگیری اشعهی ماوراء بنفش، میتواند میزان نفوذ این اشعه را در اعماق پوست شما اندازهگیری کند. براساس اطلاعات مندرج در نشریهی Wired، از دادههای ثبتشده توسط سنسور، میتواند میزان قرار گرفتن فرد را در معرض اشعهی UVB نیز اندازهگیری کرد. با وجودی که هر دو اشعهی UV میتوانند یکی از عوامل ایجاد بیماری سرطان پوست باشند، اما اشعهی UVB تاثیر بیشتری در ایجاد بیماری سرطان پوست دارد و باعث سوختن پوست میشود.
حسگر پوشیدنی لورآل با قیمت ۵۹.۹۵ دلار و بهصورت انحصاری در فروشگاههای اپل استور آمریکا و وبسایت رسمی لورآل بهفروش میرسد. حسگر پوشیدنی جدید لورآل میتواند از طریق اپلیکیشن همراه در هر دو سیستم عامل اندروید و iOS مورد استفاده قرار گیرد.
انویدیا روز گذشته بهصورت رسمی از کارت گرافیک Quadro RTX 4000رونمایی کرد؛ RTX 4000 در واقع نخستین کارت گرافیک حرفهای میانردهی انویدیا بهحساب میآید که مبتنی بر معماری تورینگ و پلتفرم RTX است.
این کارت گرافیک که در جریان برگزاری کنفرانس سالانهی دانشگاه اتودسک در لاس وگاس آمریکا رونمایی شد، بهلطف بهرهگیری از معماری Turing، ویژگی پرتویابیِ آنی (Real-Time Ray Tracing) را بهصورت گستردهتری در اختیار توسعهدهندگان و طراحان در سراسر دنیا قرار میدهد.
مقالههای مرتبط:
افرادی که در زمینههای تولیدی، معماری، مهندسی و رسانهای مشغول به فعالیت هستند، در ماه آگوست و به دنبال عرضهی کارتهای مبتنی بر معماری تورینگ، شاهد تغییری بزرگ و قابلتوجه در دنیای گرافیکهای کامپیوتری بودند. تورینگ که طبق ادعای انویدیا، بزرگترین جهش دنیای کارتهای گرافیک از زمان اختراع گرافیکهای مبتنی بر CUDA در سال ۲۰۰۶ بهحساب میآید، از یکسری هستهی RT برای تسریع عمل پرتویابی و یکسری هستهی Tensor برای انجام تسکهای مربوط بههوش مصنوعی استفاده میکند؛ این هستهها در کنار هم، برای نخستین بار، امکان پرتویابیِ آنی را محقق ساختهاند.
Nvidia Quadro RTX 4000 از طراحی تک اسلاته بهره میبرد و عملکرد خوبی در زمینهی بهینهسازی مصرف انرژی از خود نشان میدهد. این کارت در انواع ورکاستیشنها جای میگیرد و میتواند با عملکرد خود، کاربر را راضی نگه دارد. از میان دیگر مزیتهای مهم مربوط به کواردو RTX 4000 میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهبود قابلتوجه در زمینهی عملکرد - ۸ گیگابایت رم گرافیکی فوق سریع GDDR6 در کواردو RTX 4000، حدودا ۴۰ درصد پهنای باند رم بیشتری را نسبت به نسل قبل (کواردو P4000) در اختیار این کارت جدید قرار میدهد.
۳۶ هستهی RT - این هستهها امکان پرتویابی آنیِ اشیاء و محیطها را با دقیقترین جزئيات ممکن از جمله سایهها، انعکاسها و انحرافهای نور، محقق میسازند.
۲۸۸ هستهی Tensor تورینگ برای ۵۷ ترافلاپ عملکرد یادگیری عمیق - این هستهها عملکرد شبکهی عصبی را تسریع میکنند و این اتفاق، تاثیر مهمی در زمینهی رندرینگ مبتنی بر AI و موارد مرتبط دارد.
علاوهبر موارد یادشده، کارت گرافیک RTX 4000 ضمن پشتیبانی سختافزاری از VirtualLink، عملکرد بهتری از خود در زمینهی اجرای اپلیکیشنهای واقعیت مجازی نشان میدهد. مورد مهم دیگر این است که کواردو آرتیایکس ۴۰۰۰، در دستهی کارتهای OEM قرار میگیرد و این یعنی در پیسیهای آمادهی شرکتهای دیگر، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ظاهرا شرکتهای دل، اچپی و لنوو نخستین مشتریان انویدیا برای این کارت گرافیک جدید هستند.
دل گفته است که قصد دارد از کارت گرافیکهای آرتیایکس ۴۰۰۰، ۵۰۰۰ و ۶۰۰۰ در چندین ورکاستیشن سری Precision طی سهماههی میلادی پیشرو، استفاده کند. اچپی و لنوو هم حضور این کارت را در ورکاستیشنهای خود تایید کردهاند.
کارت گرافیک Quadro RTX 4000 از ماه دسامبر ۲۰۱۸ (آذر-دی ۱۳۹۷) و با قیمت ۹۰۰ دلار در دسترس قرار خواهد گرفت.
فیل ابوت (Phil Abbott) از بنیانگذاران شرکت خودروسازی رادیکال (Radical)، از اولین محصول برند تازه تأسیس رولوشن ریسکارز (Revolution Racecars) رونمایی کرد. برخلاف بیشتر محصولات رادیکال و مدل SR8 RSX که سال پیش رونمایی شده بود، این مدل دیگر از پیشرانهی ساخت سوزوکی استفاده نمیکند.
اولین مدل تولیدی شرکت جدید Revolution یا انقلاب نام، یک خودروی دو نفرهی فوق سبک با مشخصاتی شبیه به خودروهای مسابقهای کلاس LMP است. در قلب رولوشن از پیشرانهی V6 ساخت فورد با حجم ۳.۷ لیتر و قدرت ۳۰۰ اسب بخار استفاده شده است؛ با استفاده از جعبهدندهی ۶ سرعته، تمام این قدرت به چرخهای عقب ارسال میشود. جعبهدندهی رولوشن با نام 3MO و استفاده از فناوریهای مورد استفاده در خودروهای رالی WRC ساخته شده که روش کار کردن با آن مشابه جعبهدندهی خودروهای فرمول یک است.
رولوشن تنها ۶۷۵ کیلوگرم وزن دارد و بدنهی فیبر کربنی آن توسط DD-Compound آلمان ساخته شده است. در ساخت بدنهی این خودرو از روش تزریق کربن که توسط دومنیک دیرکس توسعه پیدا کرده استفاده میشود. این خودرو مسابقهای در کنار وزن پایین& هزینه نگهداری بسیاری پایینی نیز دارد؛ بهگفتهی سازنده، سرویسهای این خودرو باید هر ۱۰ هزار کیلومتر یا هر ۱۰۰ ساعت انجام شوند. در زمینه رانندگی و فرمانپذیری، رولوشن مثل محصولات رادیکال، عملکرد فوقالعادهای دارد و از رانندگان مبتدی تا رانندگان حرفهای مسابقات لمانز، از راندن این خودرو لذت خواهند برد.
بهگفتهی ابوت، خودروهای مسابقهای فناوری بسیار پیچیده و پیشرفتهای دارند اما در دهههای اخیر بهلطف پیشرفت فناوری، امکان تولید انبوه فراهم شده است.
فیل آبوت برای توسعهی رولوشن از سایمون کاکس، مدیر طراحی سابقجنرال موتورز و اینفینیتی و پیت واتس کسی که با شرکتهای زیادی چون بنتلی، بوگاتی، مکلارن و BAR F1 همکاری داشته، کمک گرفته است. با چنین تیمی نتیجهی نهایی کار، بسیار خوب از آب درآمده است؛ رولوشندر نمونهی نهایی، کمتر از ۱۳۰ هزار دلار قیمت خواهد داشت.
بحث استفاده از محصولات زایمانی مانند خونِ بندناف، جفت، پرده آمنیوتیک و مایع جنینی چند سالی است که در پزشکی مورد توجه قرار گرفته و امروزه با پیشرفت پزشکی، سلولهای مشتق از خون بندناف در عرصه پزشکی کاربردهایی مختلف پیدا کرده است.
از سال گذشته با نامگذاری 24 آبان بهنام روز جهانی خون بندناف تلاش شد به این زباله بیولوژیک توجهی بیشتر شود، اولین پیوند خون بندناف در سال ۱۹۸۸ میلادی در فرانسه و توسط دکتر گلوکمن به یک کودک مبتلا به کم خونی فانکونی (یک نوع کم خونی مادرزادی) انجام گرفت و به این ترتیب تا به امروز صدها پیوند موفق خون بندناف صورت گرفته و مراکز بزرگ ذخیره این سلولها در کشورهای مختلف جهان تاسیس شده است.
بیشتر بخوانید: سلول بنیادی خونساز به کمک بیماریهای بدخیم خونی میآیند/جمع آوری یکصدهزار نمونه بند ناف از سطح استانها
مرور آمار منتشر شده نشان میدهد هر ساله حدود ۳۰ هزار بیماری قابل درمان با پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان، شناسائی میشوند که حدود ۷۵ درصد این بیماران قادر به یافتن داوطلبی مناسب برای اهداء مغز استخوان نیستند.
جستجوی مراکز ثبت اهدا کنندگان مغز استخوان نیازمند زمانی زیاد به خود اختصاص میدهد، از این رو ذخیره خون بندناف، زمان را کوتاه و تعداد اهدا کننده را بیشتر میکند، به این ترتیب عمر مبتلایان به لوسمیهای حاد، کم خونی و نقایص ایمنی که در زمان کوتاهی میمیرند چند سال دیگر افزایش پیدا میکند.
مرتضی ضرابی مدیرعامل شرکت فناوری بن یاختههای رویان و دکتری رشته زیستشناسی سلولی و ملکولی در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: بعد از تولد نوزاد، خون بند ناف او دور ریخته میشود اما محققان دریافتهاند این زبالههای بیولوژیکی کاربردهایی بسیار دارد که استفاده از آن نجات دهنده جان افراد خواهد بود؛ سلول بنیادی خون ساز که در بند ناف موجود است عمدتا به عنوان درمان منشا خونی کاربرد دارد همچنین خود بند ناف سلولهای بنیادی کاربردهای مختلفی دارد.
بیشتر بخوانید: فواید طلایی خون بند ناف نوزاد که نمی دانستید
ضرابی با اشاره به اینکه سلولهای بنیادی خون بند ناف از نوع سلولهای مزانشیمی هستند، گفت: جمعآوری این سلولها کمک میکند تا از آنها در درمان بسیاری از بیماریها مانند درمان بیماران CP و اوتیسم استفاده کرد؛ پرده آمنیوتیک پردهای است که دور جنین احاطه میشود و نتایج تحقیقات نشان داده است این پرده قابل جمعآوری بوده و نقش پانسمان داشته و ماهش دهنده انواع دردهای مزمن خواهد بود.
مدیر بنیاختههای رویان با بیان اینکه پرده آمنیوتیک به عنوان پانسمان و قطره استفاده میشود، گفت: منظور از قطره، قطرههایی هستند که زخم را مانند پانسمان ترمیم کرده و مورد استفاده قرار میگیرد، در کنار این بحث مایع آمنیوتیک به دلیل فاکتورهایی موثر به عنوان محیط رشد سلول در کارهای تحقیقاتی قرار میگیرد و در موارد مختلف درمانی استفاده میشود.
ضرابی ادامه داد: مجموعه این زبالههای بیولوژیک در درمان بسیاری از بیماریها کاربرد بسیاری دارد؛ براساس تحقیقات انجام شده، استفاده همزمان از چند ریز مولکول در محیط آزمایشگاهی برای تکثیر سلول های بنیادی خونساز بندناف، موثر و سبب افزایش 120 برابری سلولهای تکهستهای، و 50 تا 70 برابری سلولهای CD34+CD38- در روز دهم کشت شده است.
خون بند ناف از منابع مهم سلول بنیادی
مدیرعامل شرکت فناوری بن یاخته های رویان گفت: خون بندناف به عنوان یکی از منابع ارزشمند و سهلالوصول سلولهای بنیادی خونساز از پتانسیلی بالا در درمان انواع بیماریها و بدخیمیهای خونی برخوردار است اما تعداد اندک سلول موجود در هر واحد خون بندناف، استفاده از این منبع را محدود به بیماران خردسال کرده است.
بیشتر بخوانید: اقدام جهانی برای ذخیره سازی خون بند ناف
وی ادامه داد: در این میان تکثیر آزمایشگاهی سلولهای بنیادی خون بندناف از جمله روشهای مطرح برای حل این چالش محسوب میشود تا جایی که یک محیط کشت عاری از سرم و حاوی حداقل 3 سایتوکاین اصلی SCF، TPO و Flt3L، در سطح بینالملل برای تکثیر بهینه این سلولها معرفی شده است.
ریزمولکولهایی که در حال گسترش هستند
ضرابی با تاکید بر اینکه تمایز پیری و مرگ سلولی از مهمترین معایب پروتکل کشت است، ادامه داد: شناسایی فاکتورهای رشد دیگر که بتواند جایگزین سایتوکاینها شود یا اینکه حداقل عملکرد آنها را بهبود بخشد، از اهمیتی بسزا برخوردار است.
به گفته وی، استفاده از ریزمولکولها در فناوری تولید، تکثیر و نگهداری انواع سلولهای بنیادی جنینی و بالغ، در سالهای اخیر به شدت رو به گسترش است چراکه ابزاری مناسب جهت کنترل انواع مسیرهای پیامرسانی سلولی هستند.
وی درباره تحقیق انجام شده برای تکثیر سلولهای خونساز بندناف افزود: به منظور بهینهسازی محیط کشت سلولهای CD34+، ضمن جستجو در بین انواع مسیرهای منتهی به تکثیر، تمایز و آپاپتوز سلولهای بنیادی خونساز، مجموعهای از 7 ریزمولکول SB، PD، Chir، Bpv، Pur، Pμ وNAM انتخاب و به طور همزمان به محیط کشت افزوده شد، سپس با رویکرد حذفی بهترین ترکیب آنها جهت القای تکثیر کارامد سلولهایCD34+ غربالگری شد.
بیشتر بخوانید: فعالیت 32 نمایندگی بانک سلولهای بنیادی خون بند ناف در کشور
مدیرعامل شرکت فناوری بن یاخته های رویان ادامه داد: در هر مرحله، ویژگی تکثیر، خودنوزایی، کلونیزایی و بیان ژنهایی چون GATA1/2، BMI1 و CXCR4 در سلولهای تکثیریافته مطالعه شد، علاوه بر این در نهایت با کمک مدل موشی پیوند داخل رحمی پتانسیل پیوند سلولها در کوتاه مدت نیز مورد بررسی قرار گرفت.
ضرابی تشریح کرد: به طور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه، نه تنها پروتکلی موثر برای تکثیر سلولهای بنیادی خونساز خون بندناف در شرایط آزمایشگاه معرفی میکند بلکه دیدگاهی جدید در خصوص مکانیسمهای مولکولی حاکم بر فرایند تکثیر و خودنوزایی این سلولها باز میکند.
اشکان مزدگیر مدیر توسعه محصولات و خدمات شرکت فناوری بن یاختههای رویان کشور در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: خون بندناف خونی است که در جفت و بندناف بعد از زایمان به عنوان زباله بیولوژیک دور انداخته میشود، اما در عین حال این خون حاوی مقادیر زیادی سلول بنیادین خونساز است که پتانسیل استفاده از درمان بیش از 80 نوع بیماری مانند سرطان خون، تالاسمی و نقش سیستم ایمنی را دارد.
بیشتر بخوانید: ذخیره سازی خون بند ناف هیچ گونه تهدیدی برای مادر و نوزاد ندارد
مدیر توسعه محصول فناوری رویان بیان کرد: خون بندناف بعد از زایمان توسط کارشناس آموزش دیده و در صورت تمایل خانوادهها جمعآوری شده و در نهایت به بانک خون بندناف ارسال خواهد شد؛ در بانک خون بندناف، سلولهای بنیادی خونساز جداسازی میشود و در دمای 196- درجه نگهداری میشود تا در آینده در صورت نیاز فرد بتوان از آن استفاده کرد، علاوه بر این، یکسری تستهای کنترل کیفی جهت اطمینان از سلامت نمونهها بر روی آنها انجام میشود. این تستها شامل تست سرولوژی، میکروبی، فلوسایترومتری و آزمایشگاه HLA است.
وی افزود: قابل ذکر است بیماریهایی که منشأ خونی دارند توسط خون بندناف درمان میشود؛ علاوه بر ارائه خون بندناف، در حال حاضر از پرده آمنیوتیک جنینی به عنوان پانسمان بیولوژیک استفاده میشود که استفاده آنها در درمان زخمهای سوختگی درجه 2 و 3، زخمهای بستر، زخم پای دیابتی و جراحیهای داخلی استفاده میشود، همچنین این پانسمان در جراحی چشم کاربرد دارد.
مزدگیر افزود: از سال 87 خدمات ذخیرهسازی سلولهای بنیادی خون محیطی، جهت کمک به درمان بیماران سرطانی دریافت کننده شیمی درمانی وسیعی در پژوهشگاه رویان ارائه میشود، همچنین از سال 96 این خدمات در کنار خدمات ذخیرهسازی سلولهای بنیادی خون بندناف در اختیار بیماران نیازمند و براساس تقاضای مراکز پیوند ارائه میشود.
وی گفت: در نهایت از ابتدای سال 97 امکان ارائه خدمات آزمایشگاه تخصصی HLA به بیماران و متقاضیان استفاده از این خدمات توسط شرکت بنیاختههای رویان ارائه میشود.
موشکهای ضدزره کشورمان توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح طراحی، توسعه و ساخته شده است. کاربرد آنها در هدف قراردادن جنگ افزارهایی نظیر نفربر، تانکها و سایر تجهیزات نظامی زرهی دشمن است و می تواند به راحتی آنها را نابود کند.
موشکهای ضد زره نقش بسیار مهمی در درگیریهای زمینی دارد، زیرا این موشکها توانایی نابودی و از بین بردن تجهیزات زرهی دشمن را داراست.
از آغاز دوران دفاع مقدس نیروهای نظامی ایران در مقابل توان بالای نیروهای زرهی ارتش بعث عراق از سلاح دوش پرتاب (آرپی جی) استفاده میکردند. این سلاح با وجود کارآمدی و آسانی استفاده، قدرت چندان بالایی نداشت و بعضی اوقات در نابودی اهداف خود ناکام میماند، به همین دلیل بود که کارشناسان عرصه دفاعی و نظامی کشورمان در طول دوران جنگ تحمیلی و پس از پایان دوران دفاع مقدس، طراحی و ساخت سلاحهای ضد زره کارآمد و با تکنولوژی جدید نسبت به سلاحهای قبلی را آغاز کردند.
موشک ضد زره و ضد تانک طوفان
خانواده موشک طوفان شامل دربرگیرنده موشکهای طوفان-۱، طوفان-۲، طوفان-۳ و طوفان-۵ است. در ابتدای بررسی خانواده موشک طوفان به بررسی موشک طوفان-۱ میپردازیم.
خانواده موشک ضد زره طوفان در واقع نسخه بومی سازی شده موشکهای تاو هستند. این موشکها از یک کلاهک جنگی با وزن ۳.۶ کیلوگرمی بهره میبرد، کلاهک موشک طوفان-۱ از نوع کلاهکهای ضد تانک با قدرت انفجار بالاست که قادر است حدود ۵۵۰ میلیمتر به درون زرههای فولادی نفوذ کند. نهایت برد این موشک حدود 4 کیلومتر و نهایت سرعت آن ۳۱۰ متر بر ثانیه میباشد.
موشک طوفان-۲ با سرجنگی دو مرحلهای طراحی و ساخته شد. طوفان-۲ به دلیل بهره گیری از یک میله نفوذگر، ۱۴۵ سانتیمتر طول دارد. جرم کلی طوفان-۲، ۱۹.۱ کیلوگرم بود که ۴ کیلوگرم از این جرم مربوط به کلاهک موشک است. میزان نفوذ سرجنگی این موشک ۷۶۰ میلیمتر بوده که نسبت به نسل گذشته رشد ۴۰ درصدی داشته، البته سایر مشخصات این طوفان- نسبت به نسل اول هیچ تغییری نکرده است. دقت برخورد و اصابت هر دو نسل طوفان، در حدود ۹۵ درصد عنوان شده و این موشکها قابلیت بکارگیری در شب را با برد کمتر دارند.
موشکهای نسل سوم و چهارم طوفان در مرحله طراحی و تحقیق اولیه باقی مانده و هنوز به تولید انبوه نرسیدند.
موشک طوفان-۵ که پیشرفتهترین و توسعه یافتهترین نسل این موشک است قابلیت هایی، چون هدایت لیزری و قابلیت مقابله با جنگال را دارد. طراحی این موشک نیز با نسلهای قبلی متفاوت بوده و تفاوتهایی نظیر سر جنگی دو مرحلهای و میله نفوذگر جمع شونده برخورداراست.
موشک صاعقه
موشک صاعقه، نوعی موشک ضد زره سبک است که وزن کلی این موشک به همراه پرتاب گر مخصوص آن در حدود ۱۵ کیلوگرم تخمین زده شده، این موشک با مدل نیمه خودکار فرمان به خطِ دید هدایت شده و برد آن بین ۶۵ تا ۱۰۰۰ متر ارزیابی شده است.
سر جنگی این موشک ۳ کیلوگرم وزن داشته و جرم کلی این موشک به طور کلی ۶ کیلوگرم است. موشک ضد زره صاعقه سرعتی در حدود ۱۰۰ متر بر ثانیه داشته و به علت سرعت بالا قدرت نفوذ بالایی در انواع زرهها را داراست و تا عمق ۵۰۰ میلی متری در زرهها نفوذ میکند که معمولا موفقیتی در حدود ۹۰ درصدی دارد.
نسل دوم موشک صاعقه، اما با اضافه شدن یک نوک میلهای شکل برای مقابله و نفوذ بهتر در زرههای انفجاری دو مرحلهای طراحی و ساخته شد که به همین دلیل وزن آن به حدود ۷.۵ کیلوگرم و قدرت نفوذش در زرهها نیز به حدود ۶۵۰ میلی متر افزایش یافته است.
موشک توسن
موشک توسن، موشک هدایت شونده و ضد تانک است که هدایت پذیر بوده و توانایی انهدام زرههای واکنشی، استحکامات بتنی، اهداف هوایی در ارتفاع پائین و اهداف دریایی را داراست.
توسن سرجنگی دو مرحلهای داشته و با توجه به جرم کم، قابلیت استفاده آسان و آماده سازی سریع از روی پرتابگرهای زمینی و یا خودروهای زرهی را دارد.
موشک توسن در مجموع ۲۶.۵ کیلوگرم وزن دارد که بیش از ۳ کیلوگرم آن مربوط به سرجنگی این موشک است. کمینه برد این موشک ۷۰ متر و بیشینه برد آن ۴ کیلومتر اعلام شده که البته در هنگام تاریکی و یا مه آلود بودن هوا، برد این موشک به ۲۵۰۰ متر میرسد. این موشک سوخت جامد دارد و بیشینه سرعت آن در حدود ۲۰۰ متر بر ثانیه است و دقت بالایی در حدود ۹۵ درصد دارد.
هدایت این موشک نیمه خودکار بوده و کنترل آن از طریق بالکهای دماغه صورت میگیرد. در ضمن، ساختار پرتابگر موشک توسن امکان مخفی شدن در عوارض طبیعی را دارد.
موشک تندر
تندر دیگر موشک ضدزره ایرانی است که برای استفاده در لوله ۱۲۵ میلی متری توپ تانک تی-۷۲ طراحی و ساخته شده است. این موشک علاوه بر توانایی در هدف قراردادن اهداف ثابت زمینی، اهداف هوایی که سرعت پایینی نیز دارند را نیز دارد. نحوه هدایت این موشک، نیمه خودکار و سوار بر پرتو لیزر است. در این نوع از پرتاب موشک، اصطلاحا بر روی یک خط فرضی که توسط لیزر مشخص شده به سوی هدف حرکت کرده و هدف را منهدم می کند.
وزن موشک تندر در مجموع ۱۷.۲ کیلوگرم بوده که ۳.۵ کیلوگرم آن مربوط به سرجنگی دو مرحلهای آن است. عمق نفوذ تندر در زره تا ۷۰۰ میلیمتر ارزیابی شده و محدوده برد آن ۱۰۰ تا ۴۰۰۰ متراعلام شده است. بیشینه سرعت تندر ۳۷۰ متر بر ثانیه و میانگین سرعتی آن ۳۱۰ متر بر ثانیه است. این موشک توانایی رزمی تانک تی-۷۲ در مقابله با اهداف زرهی متحرک و بالگردها را بسیار افزایش داده است.
دهلاویه
جدیدترین موشک ضد زره ساخت صنایع دفاع ایران که برای گرامیداشت شهید چمران به نام محل شهادت وی بدین گونه نامگذاری شده است. تکنولوژی هدایت این موشک مانند موشک تندر هدایت لیزری بوده، پس دقت بالایی دارد. دهلاویه نه تنها بالاترین میزان نفوذ را در میان موشکهای ایرانی دارد، بلکه در بین موشکهای جهانی نیز یکی از پرنفوذترین موشکهای ضد زره است. دهلاویه طبق ارزیابیهای انجام شده بین ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ میلی متر در انواع زرهها نفوذ میکند.
میزان نفوذ موشک دهلاویه نسبت به اولین موشک ایران یعنی طوفان-۱ رشد بیش از ۳۰ درصدی و نسبت به طوفان-۵ رشدی بالغ بر ۵۸ درصد را نشان میدهد. پرتابگر این موشک شباهت بسیار زیادی به پرتابگر موشک توسن دارد، ولی ویژگیهای منحصر به فردی نظیر حفاظت از خدمه موشک و اختفای بهتر خدمه نسبت به آتش موشک داراست.
قدرت موشکی ایران اکنون یکی از دستاوردهای بزرگ جمهوری اسلامی در عرصه فناوریهای نظامی و قدرت دفاعی کشور است که نقطه شروع این پیشرفت را میتوان دوران جنگ تحمیلی و محاصره همه جانبه در آن زمان توسط سایر کشورها دانست. امروز با تکیه بر توانمندی داخلی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود در فواصل زمانی کوتاه، موشکهای جدید و مدرنی توسط نیروهای مسلح کشور رونمایی میشود که با معرفی هرکدام از آنها دشمنان از پیشرفت ایران در عرصه دفاعی عصبانیتر شده و توانایی جمهوری اسلامی در عرصه دفاعی نمایانتر میشود.
امروز در میدان نبرد زمینی هیچ کدام از ادوات زرهی دشمنان از چنگال موشک های ضدزره ایرانی در امان نیستند، موشک هایی که خیلی وقت است جزو گزینه های روی میز جمهوری اسلامی ایران است و مهر محکمی بر این سخن که دوران بزن در رو به پایان رسیده است. بزن در رویی که سال ها خط مشی دشمنان بود، اما امروز باید آن را فراموش کنند.
فوجیفیلم تعدادی از بهترین دوربینهای بدون آینه موجود در بازار را تولید میکند و تعهد این شرکت در ارائهی بهروزرسانیهای کاربردی یکی از نکات مثبت تولیداتش است. آخرین مدل ارائهشده در سری T این شرکت یعنیFujifilm X-T3 یک پیشرفت عالی نسبت به مدل قبلی X-T2 محسوب میشود. امکانات فیلمبرداری و کیفیت عکس فوقالعادهای که X-T3 در اختیار کاربرانش قرار میدهد، در حدی است که میتواند رقیبی برای دوربینهای فول فریم باشد.
مدیوم فرمتها بازار گستردهای ندارند
برای بخش بزرگی از بازار، دوربینهای مدیوم فرمت چندان جلب توجه نمیکنند. این رده از دوربینها بهطور نسبی سرعت پایینی دارند، از کمبود بسیاری از امکانات و ويژگیهای دوربینهای کوچکتر رنج میبرند و بهطور کلی برای بسیاری از زمینههای عکاسی مناسب نیستند.
جاذبهی اصلی دوربینهای مدیوم فرمت کیفیت تصویر آنها است و با توجه به عملکرد لنزهای فوجی ویژه سری GFX، این دوربین نتایج درخشانی را در کیفیت عکس نمایش میدهد. متاسفانه، این عملکرد فوقالعاده فراتر از کیفیت تصویر نمیرود.
مقایسهی اندازه سنسور APS-C (چپ) فول فریم (وسط) و مدیوم فرمت (راست)
GFXها، مانند اکثر مدلهای فوجی، در سرعت و دقت فوکوس از رقبای خود عقب هستند و نمیتوانند همتراز با دوربینهای فول فریم عمل کنند؛ این بدان معنا نیست که سیستم فوکوس GFX ضعیف یا بهدردنخور است بلکه دوربینهای فول فریم کنونی موجود در بازار، عملکرد بسیار بهتری از خود نشان میدهند.
مقالههای مرتبط:
تعداد فریم بر ثانیه و سرعت کارکرد دوربین هم از جمله عواملی هستند که GFX فوجی را برای بسیاری از انواع عکسبرداری نامناسب میکنند. بهطور کلی، عکاسی از رویدادهای ورزشی، حیات وحش، مراسمها و رخدادهای خبری با دوربینهای مدیوم فرمت بسیار دشوار است. به این موارد، کمبود امکانات ویدئویی فوقالعادهای که این روزها در بسیاری از فول فریمها به چشم میخورند را هم اضافه کنید.
دوربینهای مدیوم فرمت بهطور عمومی دوربینهای کمسرعتی هستند و به همین دلیل، جذابیت زیادی برای بسیاری از عکاسان ندارند. به عبارت دیگر، میتوان گفت که دوربینهای مدیومفرمت در عمل تنها در عکاسی محیطهای کنترلشده و آهسته موثر هستند و این یعنی فوجیفیلم خود را از بخش عظیمی از بازار صنعت عکاسی حذف کرده است.
کیفیت عکس آنقدرها هم اهمیت ندارد
فوجی GFX 50S کیفیت تصویری عالی دارد و جزئیات زیادی توسط لنزهای آن ثبت میشوند. محدودهی دینامیکی موجود در تصاویر خروجی این دوربین انعطافپذیری بالایی را در فرآیند پسپردازش عکس به شما میدهد. اما نکته این است که در اکثر کاربردهای دنیای واقعی تفاوتها در کیفیت تصویر آنچنان به چشم نمیآیند. این تفاوت تنها در حدود نهایی قابل توجه هستند. بهعنوان مثال، اگر قصد داشته باشید عکسهای خود را تا ۵ استاپ بازیابی کنید یا مثلا عکسها را تا آخرین حد زوم کنید آنگاه تفاوت در کیفیت را متوجه خواهید شد. در مقایسه با دوربین فول فریم Sony a7R II، تفاوت در کیفیت تصاویر تنها به اندازهی یک استاپ است. متاسفانه در ازای این میزان بهبود کیفیت، امکانات ارزشمند زیادی نسبت به یک دوربین فول فریم را از دست میدهید. بهعلاوه، سرعت عملکرد، لنزهای در دسترس، تجهیزات جانبی و میزان انعطافپذیری که دوربینهای فول فریم ارائه میدهند برای بیشتر عکاسان کاربردیتر و ارزشمندتر هستند. تعداد عکاسانی که به بهترین کیفیت تصویر نیاز دارند بسیار کمتر از آنهایی است که به امکانات و ویژگیهای کاربردی سیستم دوربین اهمیت میدهند.
دوربین ۵۱.۴ مگاپیکسلی فوجی فیلم GFX 50S (راست) در مقابل سونی ۴۲ مگاپیکسلی a7R II
قیمت مدیوم فرمتها هنوز هم بالا است
با اینکه فوجی GFX با برچسب قیمت ۵۸۵۰ دلاری یکی از ارزانترین دوربینهای مدیوم فرمت بازار محسوب میشود، اما همچنان از محدودهی بودجهی تعداد زیادی از عکاسان خارج است. ساخت مدیوم فرمتی مقرونبهصرفهتر هم به دلیل هزینهی بالای سنسور بزرگ این رده از دوربینها مشکل بهنظر میرسد. اگرچه شایعاتی مبنی بر ورود یک دوربین مدیومفرمت ارزانتر به بازار به گوش میرسد، اما هنوز قیمت آن بیشتر از دو برابر بسیاری از دوربینهای فول فریم خواهد بود.
اگر قصد داشته باشید دوربین فوجی GFX 50S با یک لنز 110mm f/2.0 خریداری کنید باید در حدود ۸ هزار دلار هزینه کنید. این عدد را با قیمت دوربین D850 نیکون (۳۳۰۰ دلار) بهعلاوهی یک لنز 85mm f/1.4 Art سیگما(۱۲۰۰ دلار) مقایسه کنید. از لحاظ کیفیت تصویر تفاوت بین دو سیستم ناچیز است در حالی که D850 امکانات کاربردی بسیار بهتر و ارزش خرید بالاتری دارد.
اگر فوجی فولفریم ساخته بود
دوربین Fujifilm GFX 50S در فوریه ۲۰۱۷ تقریبا یک سال و نیم قبل از آنکه نیکون و کانن اولین دوربین فول فریم خود را معرفی کنند به بازار معرفی شد. تصور کنید در آن مقطع فوجی فیلم به جای دوربین مدیوم فرمت خود یک دوربین فول فریم عرضه میکرد. در چند سال اخیر، سونی و فوجی دو شرکت اصلی تولیدکنندهی بدون آینهها بودهاند. در حالی که سونی تصمیم گرفت به عرصه دوربینهای فولفریم وارد شود، فوجی در بازار APS-C باقی ماند و به توسعهی مدیوم فرمت خود ادامه داد. به دلیل تفاوت آشکار در سهم بازار و تعداد دوربینهای فروختهشده، سونی در حال پیشی گرفتن از فوجی است. این اتفاق به دلیل آن نیست که سونی دوربینها و لنزهای بهتری میسازد؛ به اعتراف کاربران، دوربینها و لنزهای سری X فوجی بسیار عالی هستند و حتی در بعضی جنبهها بر دوربینهای سونی برتری دارند. واضح است که ورود به بازار فول فریم چنین موفقیتی را برای سونی به ارمغان آورده است.
مقالههای مرتبط:
واقعیت این است که فوجی و دوربینهایش چندان پرطرفدار نیستند. سیگما تایید کرده است که دیگر قصد ندارد لنزهای جدیدی برای سیستم فوجی ارائه دهد چرا که دوربینهایش در حال حاضر سهم اندکی از بازار را در اختیار دارند و توسعهی لنزهای جدید برای آنها مقرونبهصرفه نخواهد بود. با نگاه به سیستم X فوجی میتوانیم تصور کنیم یک دوربین فرضی فول فریم فوجی میتوانست چه دوربین پرباری باشد. همانطور که سونی با ارائهی مداوم دوربینهای مملو از امکانات جذاب سود سرشاری در صنعت عکاسی بهدست آورد، فوجی فیلم نیز میتوانست جزو تولیدکنندگان پیشرو در این بازار باشد.
از آنجا که بدون آینهها آیندهی صنعت دوربینهای عکاسی را شکل میدهند، نیکون (Z7) و کانن (EOS R) هم دوربینهای بدون آینه خود را روانهی بازار کردهاند. بهنظر میرسد فوجی اساسا با تولید مدیوم فرمت مرتکب اشتباه فاحشی شده است و با دوربینهای APS-C هم تواناییهای خود را بهخوبی نشان نمیدهد. بهطور حتم یک دوربین فولفریم فوجی توازن کاملی بین این دو ایجاد خواهد کرد.
کانون EOS R (چپ) و نیکون Z7 (راست)
سخن آخر
دوربینهای سری X فوجی برای کاربردهای حرفهای بسیار موثر هستند و از لحاظ عملکرد رقیب سرسختی برای فول فریمها به حساب میآیند. اما مشکل آنها از آنجا شروع میشود که این دوربینها به سنسورهای کراپ محدود شدهاند و دوربین مدیوم فرمت این شرکت هم هنوز از بسیاری از دوربینهای فول فریم گرانتر و ناکارآمدتر است.
فوجی فیلم یک شرکت تجاری است و بهطور حتم سود و درآمد اولویتهای اصلیاش هستند. آنها این فرصت را داشتند تا با توسعهی یک سیستم فول فریم منفعت زیادی از پر کردن خلا موجود در بازار بدون آینهها کسب کنند. متاسفانه، این فرصت از دست رفته و سونی گوی سبقت را از فوجی ربوده است.
واقعیت آن است که بازار فول فریم به شکل قابل توجهی بزرگتر از مدیوم فرمت است. فوجی میتوانست رقیب اصلی Sony باشد و سهم بسیار بیشتری از بازار نسبت به آن چیزی که هماکنون دارد داشته باشد. چندی پیش، سونی بالاترین سهم فروش دوربینهای فول فریم در آمریکا را به خود اختصاص داد. از آنجا که کانن و نیکون هم دوربینهای فول فریم بدون آینهی خود را روانهی بازار کردهاند، شاید دیگر برای فوجی خیلی دیر شده باشد و این شرکت احتمالا به دلیل انتخاب اشتباه مدیوم فرمت به جای فول فریم همچنان در حاشیه باقی بماند. نظر شما دربارهی آینده فوجی فیلم چیست؟
.: Weblog Themes By Pichak :.