روز گذشته، پیامها و خبرهای متعددی را در اینترنت با عنوان «روز مجردها» یا Single's Day مشاهده کردیم. این عید ساختگی که ریشهی تاریخی زیادی هم ندارد، بهانهی خوبی برای انواع و اقسام پستهای شبکههای اجتماعی و البته، خرید از فروشگاهها و خصوصا فروشگاههای آنلاین شد. اما این روز چرا ایجاد شده و چه کسانی بیشترین سود را از آن میبرند؟
Alibaba، یکی از غولهای تجارت الکترونیک، با استفاده از هیجان خبری ایجادشده در این روز و در سال گذشته، حجم فروش ۲۵ میلیارد دلاری را به نام خود ثبت کرد که رکورد روزهای بزرگی همچون بلک فرایدی و سایبرماندی را نیز شکست. درواقع حجم فروش این وبسایت از مجموع فروش آن دو روز بزرگ در آمریکا بیشتر بود.
روز مجردها بهنوعی ریشه در فرهنگ چینی دارد. این اصطلاح در زبان چینی بهمعنای شاخهی عریان ترجمه میشود. درواقع منظور، افراد مجردی در خانواده هستند که هیچ شاخهی جدیدی به درخت آن اضافه نمیکنند.
ریشههای اولیهی این اصطلاح، به نتیجهی سیاستهای کنترل جمعیت چین در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰ بر میگردد. در آن سال برای مقابله با افزایش شدید جمعیت، سیاست تکفرزندی برای خانوادهها اعمال شد. البته این سیاست خساراتی را به همراه داشت و اکنون، چینیها با بحران عدم تعادل در جنسیت روبرو هستند. پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۲۰، تعداد مردان ۳۰ میلیون بیشتر از زنان در چین باشد. در نتیجهی همهی این عوامل، روزی به نام روز مجردها برابر با ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان) نامگذاری شد.
البته نامگذاری این روز، ریشههای قانونی یا فرهنگی ندارد و تنها ساختهی دانشجویان یک دنشگاه محسوب میشود. درواقع، دانشجویان این دانشگاه تنها روزی را برای جشن گرفتن مردان مجرد در کنار دوستان مجرد دیگر خود مشخص کردند.
پس از چند سال از اجرای این جشن، در سال ۲۰۰۹، مدیرعامل علیبابا یعنی دنیل ژنگ، متوجه پتانسیلهای مالی این روز شد. او میخواست از این جشن ساختگی برای افزایش فروش آنلاین استفاده کند. از طرفی، چینیها در روزهای پایانی ماه سپتامبر (شهریور) و پیش از روز ملی چین، خریدهای خود را افزایش میدهند. زمان دیگر افزایش خریدها، دو ماه اول سال و پیش از فستیوال بهار است.
بههرحال علیبابا از این روز بهعنوان تاریخی در بین دو دورهی زمانی بزرگ خرید استفاده کرد. آنها مانورهای تبلیغاتی شدیدی روی این روز انجام دادند و در نهایت، فروشندگان آنلاین نیز به این حرکت ملحق شدند. از سال ۲۰۱۰، فروشهای ویژهی علیبابا در این روز انجام میشود و پس از گذشت چند سال، عید روز مجردها به بزرگترین روز فروش در جهان تبدیل شده است.
آمارهای اولیهی منتشرشده از این جشن در روز گذشته نشان میدهد که علیبابا در ۱۰ دقیقهی اول روز، رکورد فروشآمازون در مراسم معروف پرایم دی را شکست. این وبسایت در ۱۰ دقیقهی اول فروش ۴.۶۸ میلیارد دلاری را ثبت کرد که از رکورد پرسروصدای آمازون در مراسم پرایم ۲۰۱۸ بیشتر بود.
آمارهای کلی روز مجردها ۲۰۱۸ نیز منتشر شدهاند. طبق گزارشها، فروش ۲۴ ساعتهی این روز به ۳۰.۸ میلیارد دلار رسید که یک رکوردشکنی نسبت به سال ۲۰۱۷ محسوب میشود. در این مدت ۲۴ ساعته، بیش از یک میلیارد سفارش تحویل ثبت شدهاند. این اولین بار بود که تعداد سفارشها از یک میلیارد عبور میکرد. سال گذشته، ۸۱۲ میلیون سفارش ثبت شد.
در هفتهی گذشته، دو شرکت فعال در حوزهی فناوری سرانجام پس از مدتها انتظار گوشیهایی را با قابلیت تا کردن نمایشگر معرفی کردند. این دو گوشی تاشدنی تازه – طرح مفهومی بدون نام سامسونگ و رویال فلکسپای چینی – با دستگاههای قدیمی تاشو همچون گوشی کلاسیک موتورولا ریزر یا گوشیهای مجهز به لولا و دو نمایشگر نظیر دستگاه فراموششدهی زدتیای اکسون ام تفاوت دارند و در واقع از نمایشگرهایی بهره میبرند که همچون یک ورق کاغذ خم میشود. گوشیهای هوشمند تاشدنی از مدتها پیش در حال توسعه بودهاند و ویژگی اصلی آنها یعنی نمایشگر تاشدنی، صرفا حقهای تبلیغاتی برای جذب مصرفکنندگان محسوب نمیشود. این محصولات در حقیقت نخستین دستگاهها از جبههی بزرگ بعدی موبایل بهشمار میروند.
هرچند نمایشگر انعطافپذیر ممکن است از نظر برخی قابلیتی فوق مدرن و مربوط به آینده بهنظر برسد؛ اما این آینده از مدتها پیش از راه رسیده است. در واقع نمایشگرها از نزدیک به یک دههی پیش در آزمایشگاههای تحقیقاتی سرتاسر جهان خم شده و به انواع شکلهای گوناگون درآمدهاند. اما آنچه اکنون شاهد آن هستیم، تلاقی نبرد متوقفشدهی گوشیهای هوشمند و پیشرفتهای هوشمندانه در تمام دیگر اجزاء است که به این نمایشگرهای خمشدنی امکان میدهد تا در محصولی مصرفی بهکار گرفته شوند.
تغییر شکل یافته
پیش از آنکه به بررسی چگونگی خم شدن یک گوشی هوشمند و بخش فنی این امر بپردازیم، بهتر است دریابیم که چرا اصلا به چنین قابلیتی نیاز داریم. سامسونگ روز چهارشنبه در کنفرانس سالانهی توسعهدهندگان خود بهروشنی پاسخ این سوال را داد. جاستین دنیسون، نائب رئیس ارشد بخش بازاریابی موبایل سامسونگ هنگام معرفی دستگاه تاشدنی جدید این شرکت در مراسم یادشده گفت:
هنگامی که [این دستگاه] باز شود، تبلتی است که تجربهی یک نمایشگر بزرگ را فراهم میکند. هنگامی که بسته شود، گوشی همراهی است که بهخوبی درون جیب شما جا میشود.
این دوگانگی صرفا قابلیتی بالقوه سودمند برای استفادهی هنگام رفتوآمد روزانه نیست. در دنیایی که چرخههای بهروزرسانی تا حد زیادی مبتنی بر اندازه است و شرکتها هر ساله به سمت ساخت دستگاههای بزرگتر حرکت میکنند، سامسونگ و باقی رقبای این شرکت دیگر قادر به خلق نوآوریهای تازه نیستند. کریس هریسون، استادیار دانشکدهی علوم رایانه در دانشگاه کارنگی ملون میگوید:
ما در زمینهی ایدههای جالب توجه برای گوشیهای هوشمند به انتهای خط رسیدهایم؛ در نتیجه اکنون نبرد بر سر اندازهی نمایشگر در جریان است. تقریبا تنها راه برای بهدست آوردن نمایشگر بیشتر، حرکت به سمت پشت نمایشگر یا ساخت نوعی دستگاه تاشدنی است.
لنوو Folio، یکی از طرحهای مفهومی از گوشی تاشدنی
موارد استفاده از گوشیهایی که خم میشوند، جالب توجه هستند. بهعنوان مثال، شما برای چک کردن توییتر در مسیر رفتن به مترو، گوشی هوشمند خود را در حالت تک نمایشگره حفظ میکنید و سپس به محض آنکه وارد قطار شدید، برای خواندن اخبار وبسایتها آن را به اندازهی تبلت درمیآورید. در نتیجه، با وجود کاربردهای سودمندی که میتوان برای دستگاههای تاشدنی برشمرد، بسیاری ممکن است به این فکر بیفتند که چرا مدتها پس از معرفی طرحهای مفهومی مختلف از سوی سامسونگ و دیگر شرکتها، عرضهی یک چنین دستگاهی تا این حد به تعویق افتاده است.
دلیل این امر، پیچیدهتر از آن است که احتمالا تصور میکنید. بله، نمایشگر بیشتر نیازمند قدرت بیشتر باتری است و هزینهی یک گوشی هوشمند با مواد جدیدی که به یک فرآیند ساخت منحصربهفرد نیاز دارد، بهراحتی فراتر از آن خواهد رفت که اغلب مصرفکنندگان در آن زمان یا اکنون احتمالا تمایل به پرداخت آن داشته باشند. در نتیجه، هرچند سامسونگ هفت سال پیش نمایشگرهای OLED به اصطلاح انعطافپذیر را معرفی کرد؛ اما OLED انعطافپذیر خود مسئلهی اصلی محسوب نمیشود. دشواری کار در حقیقت به هر آنچه در اطراف آن قرار دارد، مربوط میشود.
برهمین اساس باید موادی را که درون نمایشگر شفاف OLED یک گوشی هوشمند قرار میگیرند، درنظر گرفت. شرکتها باید پوستههای نازک از مواد آلی که الکتریسیته را به پیکسلها میرسانند، بین دو الکترود قرار دهند و آنها را خاموش و روشن کنند. از آنجایی که این مواد رسانا نیز باید شفاف باشند، شرکتها عمدتا مادهای به نام اکسید اينديم قلع (ITO) را ترجیح دادهاند.
رومن انگل هربرت، دانشمند مواد در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا میگوید:
مشکلی که در رابطه با اکسید اينديم قلع وجود دارد، ماهیت بلورین آن است. نمیتوان آن را بهخوبی خم کرد. بهمحض آنکه تحت فشار قرار گیرد و آن را به عقب یا جلو خم کنید، عملکرد خود را از دست میدهد. همکاران در تلاش بودهاند تا با راهحلهای مختلف با این مشکل کنار بیایند و از الکترودی استفاده کنند که قابل خم شدن باشد.
این راهحلها بهطرز غیرمنتظرهای ناکافی بودهاند. برخی گروهها بهمنظور ایجاد چیزی همچون یک تور یا ننو که در سرتاسر نمایشگر پراکنده شده باشد، از نانوسیمهای نقرهای استفاده کردهاند؛ اما انگل هربرت اشاره میکند که هرچه این سیمها بیشتر از روی یکدیگر عبور کنند، بهرهوری آنها بهعنوان الکترودها کاهش مییابد. در طرف دیگر، با بهکارگیری مادهای به نام اکسید گرافیت میتوان به نتیجهی مطلوب دست پیدا کرد؛ اما استفاده از آن هزینهی ساخت را بهشدت بالا میبرد.
این فقط یک جزء محسوب میشود. کلیف موریس، مدیرعامل C3 Nano، شرکتی که برای نمایشگرهای انعطافپذیر پوستهی شفاف رسانا میسازد، میگوید:
بدیهی است که در اختیار داشتن ظرفیت تولید OLED که در حال حاضر قدری پایین است، اهمیت دارد. اما مواد مجاور آن موجود نبودهاند.
از جمله مواد مجاور نمایشگر OLED میتوان به چسب اتصالی نوری اشاره کرد؛ مادهای که لایههای درون حسگر لمسی را به یکدیگر و سپس حسگر را به خود OLED و پوشش صفحه پیوند میدهد. این پوشش در اغلب گوشیهای هوشمند پرچمدار امروزی شیشهی مقاوم و بهطور قطع تانشدنی گوریلا گلاس است. تمام اینها بدین معنی است که نمیتوان به نمایشگر تاشدنی شفاف بهعنوان یک ساختهی واحد فکر کرد. به عبارت دیگر، چنین محصولی از لایهها و اجزاء فراوانی تشکیل شده است که باید در هماهنگی با یکدیگر تا شوند.
رویال فلکسپای
سامسونگ تاکنون علاوه بر جنبهی انعطافپذیر هستهی OLED، از ارائهی جزئیات دقیق دربارهی نوع موادی که استفاده میکند، خودداری کرده است. موریس احتمال میدهد که این شرکت از مادهای به نام Y-Octa که حسگر لمسی را بهصورت مستقیم درون نمایشگر جاسازی میکند، بهره میگیرد و در نتیجه با در اختیار داشتن لایههای کمتر، انعطافپذیری را بسیار آسانتر میکند.
موریس صرفنظر از شیوهای که سامسونگ برای خم کردن نمایشگرهایش استفاده کرده، بر این باور است که در حال حاضر شرکتهای بسیار بیشتری در حال آزمودن روشهای اختصاصی خود هستند. سال گذشته، یکی از تحلیلگران موسسهی BCC Research اشاره کرد که ارزش بازار جهانی نمایشگرهای انعطافپذیر OLED از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ بیش از دو برابر شده و اکنون از دو میلیارد دلار فراتر رفته است. برهمین اساس، انتظار میرود که بازار نمایشگر انعطافپذیر تا سال ۲۰۲۲ بهطور مشخص به چهار برابر رقم فعلی برسد.
به عبارت دیگر، موجی از گوشیهای هوشمند تازه در راه هستند. اما سوال اصلی این است که این دستگاهها چه زمانی از راه میرسند و آیا حضور آنها با موفقیت همراه خواهد بود یا خیر.
چه زمانی آنها را تا کنیم
آیا آن نگرانیهای قدیمی دربارهی گوشیهای تاشدنی همچون عمر باتری و هزینه را به یاد میآورید؟ این نگرانیها البته هنوز برطرف نشدهاند. در حقیقت، باید نگرانیهای بالقوهی تازهای را که در ذات فرم فکتور انعطافپذیر نهفته است، به آنها اضافه کنیم.
هریسون میگوید:
اگر شما بهطور مرتب چیزی را روی یک خط اتصال یکسان که با خم کردن به آن فشار وارد میشود، تا کنید، در نهایت آن فشارها منجر به نوعی خرابی خواهند شد. هیچ راهی برای دور زدن فیزیک وجود ندارد.
علاوه بر این، برای دور زدن این حقیقت ناخوشایند که نمایشگر تاشدنی روی گوشی هوشمند تاشدنی از حفاظت بسیار کمتری از آنچه قبلا کاربران به آن عادت داشتند، برخوردار خواهد بود، هیچ راهی دستکم در حال حاضر وجود ندارد. به جای شیشه - که بیش از تصور ما میتواند خم شوند، اما همچنان برای تا کردن ناکافی است – نمایشگر به اصطلاح اینفینیتی فلکس سامسونگ ناگزیر به کنار آمدن با پلیمر خواهد بود. غول کرهای میگوید که این ماده میتواند تا صدها هزار بار باز و بسته شدن دوام بیاورد. اما حتی با وجود صحت این ادعا در عمل، نباید از عدم بهرهگیری آن از دیگر اشکال انعطافپذیری غافلگیر شد.
موریس میگوید:
شما روی آن خط و خش خواهید انداخت؛ حتی اگر کلیدهای درون جیبتان روی آن خط نیندازند، بهدلیل وجود حالت بستهی آن، نمایشگری بدون شیشه را در هر مرتبهی استفاده در معرض خراش قرار میدهید. علاوه بر این، بسته به نوع مادهای که یک شرکت بهخصوص برای حل مشکل الکترود بهکار میگیرد، میتوان انتظار داشت که نمایشگر تاشدنی بهصورت بالقوه فاقد آن روشنایی مناسبی باشد که کاربران فعلی گوشیهای هوشمند با آن خو گرفتهاند.
همچنین این سوال وجود دارد که با گوشیهای تاشدنی دقیقا چه کاری میتوان انجام داد. به گفتهی سامسونگ، کاربران در نمایشگر تاشدنی این شرکت میتوانند همزمان تا سه اپلیکیشن را اجرا کنند؛ اما میزان سودمندی این قابلیت، به چگونگی پشتیبانی فعالانهی توسعهدهندگان از آن بستگی خواهد داشت. در واقع، بین حملونقل صرفا یک تبلت مخفی و تعامل با یک دستهبندی کاملا جدید از دستگاهها، تفاوت وجود دارد.
دیوید بورک، نائب رئیس مهندسی برای اندروید، هنگام اعلام پشتیبانی سیستمعامل گوگل از تجارب تاشدنی گفت:
شما احتمالا در حین حرکت، ویدئویی را روی نمایشگر تاشدهی کوچکتر پخش میکنید؛ اما هنگامی که مینشینید و خواستار تجربهای فراگیرتر میشوید، میتوانید بهسادگی دستگاه را باز کنید تا از نمایشگری هماندازهی تبلت بهره ببرید. همانطور که میتوانید دستگاه را باز کنید، اپلیکیشن بهصورت بیوقفه و بدون چشم برهمزدنی به نمایشگر بزرگتر منتقل میشود.
بهصورت غیرمنتظرهای احتمال میرود که پشتیبانی توسعهدهندگان در نهایت آسانترین بخش مسیر باشد. نهتنها سامسونگ و اندروید فرم فکتور جدید تاشدنی را ترویج میدهند (غول جستجو هماکنون پشتیبانی گستردهای را ارائه میدهد)؛ بلکه تاریخچهی چندپارگی اندروید نیز به یک نقطهی قوت تبدیل میشود.
هریسون میگوید:
من تصور میکنم که [موفقیت دستگاههای تاشدنی] به آن اندازهای که احتمالا تصور میکنیم، دشوار نیست. بهخصوص برای اندروید، در حال حاضر طیف بیشماری از دستگاهها ساخته شده است و توسعهدهندگان پیش از این ناگزیر به کار با تمام انواع اندازهها و اشکال شدهاند. توسعهدهندگان اپلیکیشن نسبت به تطبیق اپلیکیشنهایشان به نحو مناسب بهطور کامل آگاهی دارند.
کنار آمدن تمام عوامل یادشده با یکدیگر نیازمند گذشت زمان است. باید به یاد داشت که اکثر سازندگان گوشی هوشمند هنوز بر سر آن نوع بریدگی مورد ترجیح به توافق نرسیدهاند. اما اغلب آنها دست به ساخت دستگاههای تاشدنی خواهند زد و در نهایت یکی از آنها میتواند با دنیای خریداران گوشی هوشمند که مشتاق محصولی متفاوت هستند، ارتباط برقرار کند. در غیر این صورت، اگر دستگاههای تاشدنی رویهمرفته با ناکامی مواجه شوند، نمایشگرهای انعطافپذیر احتمالا به سرنوشتی بهمراتب غمانگیزتر دچار خواهند شد.
انگل هربرت میگوید:
در حال حاضر ما هنوز به گوشیهای هوشمند به چشم دستگاهی تقریبا ثابت نگاه میکنیم؛ به نحوی که امکان تغییر فرم فکتور آنها وجود ندارد. اما اکنون تصور کنید که در آیندهای دور نوعی گوشی هوشمند در اختیار داشته باشیم که به دور مچ دستمان بسته شود. من لزوما آینده را در نمایشگرهای انعطافپذیر نمیبینم؛ زیرا این نوع نمایشگر میتواند فرم فکتور را تغییر دهد، اندازهای کاربردی داشته باشد و همچنین در پیکربندیهای هندسی متفاوتی قرار گیرد.
ما هنوز با گوشیهای هوشمند دستبندمانند فاصلهی بسیار زیادی داریم؛ اما دستکم نمایشگر تاشدنی سامسونگ نخستین گام در مسیر رسیدن به آن نقطه محسوب میشود و فعلا باید دید که آیندهی آن به کجا ختم خواهد شد.
روز گذشته بایننس اعلام کرد که فعالیت شاخهی جدید این صرافی، فراتر از مبادلات سکهها و توکنهای دیجیتال باکیفیت خواهد بود. Binance research یک زیر پروژه تحقیقاتی است که اطلاعات عینی و عمیقی را در مورد توکنهای آتی ارائه میدهد (احتمالاً توکنهای فهرستشده در فضای بورس).
بخش تحقیقاتی بایننس، یک ستون جدید از اکوسیستم بایننس است که باهدف افزایش شفافیت و بهبود کیفیت اطلاعات موجود در فضای ارزهای رمزنگاریشده، روی تهیهی گزارشهای تحقیقاتی در سطوح سازمانی متمرکز میشود.
Binance Research تاکنون دو گزارش منتشر کرده که هر دو کاملاً مشروح و هدفمند هستند و البته به این نکته اشاره میکنند که نباید از این یادداشتها، برای اهداف سرمایهگذاری استفاده کرد. بااینحال کاملاً مشخص است که هدف آنها، ارائهی اطلاعات ۳۶۰ درجه در مورد فرصت سرمایهگذاری بالقوه است. از ماهیت اطلاعاتی گزارشها، چنین برمیآید که معاملهگران هنوز همرتبه بندی آیکوها (ICO) را چک میکنند و بررسی سرویسهای معتبری نظیر Hacked.com را مطالعه و ارزیابی میکنند.
LOOM و GoChain، اهداف اولیهی گزارشها
بخش تحقیقاتی بایننس، تاکنون دو گزارش آنلاین منتشر کرده که به بررسی LOOM و GoChain پرداختهاند. لوم، یکی از راهکارهای مقیاس بالای بلاکچین اتریوم است و گوچین، یک بلاکچین مستقل و سازگار با اتریوم محسوب میشد که باوجود پیشرفتهای اولیه، حالا اثرات شبکهای زیادی را به وجود آورده و مجبور شده واقعاً با اتریوم رقابتی جدی داشته باشد.
مقاله مرتبط:
این گزارشها، ایدههای پیچیده را به بخشهای کوچک و واضح تقسیم کرده و بهطور مشروح توضیح میدهد، اما بزرگترین مشکل آنها این است که به زبان انگلیسی ساده تألیف نشدهاند. برای درک کامل گزارشها، باید با برخی از محصولات و همچنین زبان مورداستفاده در گزارشها آشنایی داشته باشید. بهعنوانمثال، این بخش از گزارش LOOM، برای فردی که میخواهد روی اتریوم سرمایهگذاری کند، مفهوم و معنای زیادی ندارد:
LOOM برای انتقال داراییها در طول زنجیره، از رلههای مبتنی بر Plasma Cash استفاده میکند و به همین دلیل میتواند امنیت mainnet اتریوم را حفظ کند. این در حالی است که همزمان، از طریق Layer-2 DPoS، امکان افزایش سرعت و مقیاسپذیری زنجیرههای فرعی را نیز فراهم میآورد.
بااینحال گزارشها حاوی اطلاعاتی هستند که برای سرمایهگذاران، صرفنظر از صلاحیتهای فنی آنها، مهم است. بهعنوانمثال متوسط حجم مبادلات و تیمی که در پشت یک محصول قرار دارد، دو معیار مهم برای سرمایهگذاریهای با ریسک بالا (مثل آیکوها و سایر توکنها) به شمار میروند.
پروژهی تحقیقاتی بایننس از ارائهی خوبی برخوردار است و بهاحتمالزیاد نظر مثبت کاربران وفادار این صرافی دیجیتال را جلب میکند. بایننس، یکی از اولین صرافیهایی است که از طریق یک آیکوی شفاف (BNB) راهاندازی شد. صرافی Cobinhood نیز طبق مدل مشابهی کار خود را آغاز کرد. به نظر میرسد که هر دو صرافی، موفق شدهاند ارزشمندی مفهوم آیکو را ثابت کنند.
وقتی سرداری در گمنامی شهید بشود، سخن گفتن از او سخت خواهد بود و شاید بهترین کسانی که میتوانند در مورد او صحبت کنند، دوستان و همرزمان بسیار نزدیکش باشند.
سردار شهید حاج حسن تهرانیمقدم، یکی از همانهایی است که دوستانش، اولین ویژگی او را در "گمنامی" و "اخلاص" خلاصه می کنند و همین گمنامی است که موجب میشود تا برای شناخت بیشتر او سراغ یکی از نزدیکترینهایش برویم.
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران که بیش از سه دهه از نزدیکترین دوستان سردار تهرانیمقدم بود، به برخی خاطرات و خصوصیات همرزم شهیدش می پردازد که امید است مقبول دوستداران راه شهدا بیفتد.
متن کامل این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
تنها خواص سپاه او را می شناختند
روحیه حسن اینطور بود که خودش می خواست گمنام باشد و همین، کار دوستانش را سخت می کرد. البته ما شهدای زیادی داشتیم که مردم آنها را می شناختند و دوستان و نزدیکان آنها، فقط قدری اطلاعات بیشتر از آنها می دادند اما حسن از اول دوست داشت گمنام باشد و این گمنامی هم به گونه ای بود که غیر از خواص سپاه، کسی او را نمی شناخت.
ما در سی سالی که با حسن بودیم، چیزهای زیادی از او یاد گرفتیم و اولین موضوع که برای ما از همان سالهای اول جنگ، مشهود بود اینست که هر کار او تنها برای رضای خدا بود و دیگران را هم به این کار توصیه می کرد.
اینکه می گویم "هر کاری" یعنی حتی ورزش کردن، غذاخوردن و دعا کردنش هم تنها برای رضای خدا بود و این را در عمل نشان می داد.
پایی که در کوهستان شکست
در همان روزگار و در سالهای پس از آن، یک برداشت مشترک بین ما و همه دوستان نزدیک حسن وجود داشت و آن اینکه وقتی به چهره اش نگاه می کردیم، مطمئن بودیم که به یک چهره بهشتی می نگریم.
انرژی که حسن برای کارش می گذاشت، در سال 59 و 60 تا همین اواخر در سال 90 هیچ فرقی نداشت، با همان انرژی و روحیه کار می کرد و زمانی که کار به مراحلی میرسید که باید وقت جدی می گذاشت، این کار را می کرد.
ویژگی های خاص او تنها منحصر به عرصه نظامی نبود، او علاوه بر اینکه که انسان مومنی بود که ادعیه فراوانی را حفظ داشت، یک ورزشکار حرفه ای هم بود و برای مثال در عرصه کوهنوردی اکثر قله های مرتفع ایران را فتح کرده بود و یا اینکه بارها مسیر تهران تا شمال را از مسیر کوهستان، با یک گروهی که خودش آن را رهبری می کرد، پیاده طی کرده بود.
اما در اوج کارهایش، حتی زمانی که در ارتفاعات کوهستان، یک متر برف زیر پایش بود، نماز اول وقت را ترک نکرد.
یک بار یکی از دوستان تعریف می کرد که حسن را در نزدیکای قله دماوند دیده بود درحالی که پایش شکسته و بدجوری ورم کرده بود. می گفت به حسن گفتم چرا با این وضع آمدی کوه؟ و حسن گفته بود می خوام روی این پایم را کم کنم! این طور خودش را تربیت کرده بود.
فرمانده ای که با نام کوچک صدایش می کردند
حسن در رعایت اخلاق سرآمد بود و این برخورد خوش با اطرافیان به گونه ای بود که هرکس با حسن آشنا می شد فکر می کرد بهترین و صمیمی ترین دوست اوست. اینقدر با دیگران صمیمی می شد که همه او را با نام کوچک صدا می کردند و این روحیه را از همان سالهای ابتدایی دفاع مقدس داشت.
باید توجه داشته باشیم که این رفتار خاکی و صمیمانه از طرف کسی بود که اگر بخواهیم به لحاظ موقعیت جایگاهی و فرماندهی، رده او را بدانیم باید بگویم حسن در سطح فرماندهان طراز اول جنگ مثل شهیدان خرازی، همت، باقری و کاظمی بود.
شاید ما بواسطه مسئولیتی که داریم، سرو کارمان با موضوعات مهم، ما را نسبت به برخی مسایل دیگر غافل کند اما حسن اینطور نبود.
سربازانش را با اسم کوچک صدا می کرد و من در مراسم تشییع او بسیاری از دوستان قدیمم را دیدم که بواسطه حسن آمده بودند.
یکی از این دوستان، راننده پایه یکی بود که در ایام دفاع مقدس، نیروی حسن بود و ما بعد از بیست و چهار سال او را می دیدم.
یکی دیگر می گفت من در مرز افغانستان بودم که خبر شهادت حسن را شنیدم و آمدم. بسیاری از این دوستان حتی از سپاه هم رفته بودند اما علاقه به حسن، آنها را در یک نقطه جمع کرده بود.
اگر به یقین رسیدی، عمل کن
اگر قرار بود برای یگان یا تیپی فرمانده ای انتخاب کند، وقتی به جمع بندی می رسید، حتی اگر طرفش یک جوان بیست ساله بود، به او میدان می داد و در واقع یکی از مهمترین دستاوردهایی که حسن از خود بجا گذاشت، همین پرورش مدیران و فرماندهان توانمند بود.
یکبار در اوج جنگ مشکلی برای سیستم آماده سازی موشکها بوجود آمد که دیگر نمی شد سوخت به آنها تزریق کرد.
هر کار کردیم نشد و در نهایت پیشنهادی دادیم که دارای ریسک بود. حسن ابتدا مخالفت کرد اما به او گفتیم این روش حتما جواب خواهد داد. او گفت من متقاعد نمیشم ولی اگر تو به این یقین رسیدی برو و انجام بده.
این یک تصمیم بسیار سخت بود و شاید اگر من جای او بودم چنین اجازه ای نمی دادم.
ما رفتیم این کار را کردیم و به شکر خدا جواب هم داد.
از سال 63 تا آخرین روز حیاتش کاری جز در عرصه موشکی نکرد.
در اولین روزهای جنگ که بکارگیری تسلیحات سبک برای ما یک فناوری محسوب می شد و همه به دنبال سلاح های سبکی مثل آر.پی.جی و تیربار و کلاش بودند، حسن به همراه شهید شفیع زاده در آبادان دنبال خمپاره بود.
وقتی در سال 60، ما بواسطه توپهای غنیمتی که از عراق گرفتیم، به اوج امکانات در آن روزها رسیدیم، دیگر حسن، خمپاره را کنار گذاشت و رفت به دنبال تاسیس توپخانه تا اینکه در سال 63، موضوع موشکی مطرح شد و از همان سال تا آخرین روز حیاتش هیچ کار دیگری جز کار موشکی نکرد.
صیاد همیشه می گفت مراقب حسن باشید
اخلاق و زبان حسن، حلال مشکلات و برطرف کننده موانع بود.
در همان سال 61 که مسئولیت توپخانه را به همراه شفیع زاده برعهده گرفت، بیشترین ارتباط و نزدیکی را با شهید بزرگوار صیاد شیرازی داشت به گونه ای که در طول سال های دفاع مقدس، هروقت صیاد شیرازی، بنده و دیگر دوستان را می دید می گفت مراقب حسن باشید.
شهید صیاد می گفت من حسن را خیلی دوست دارم چون تعصب او به نظام و تعصب ملی او، فراتر از تعصب سازمانی است.
در واقع حسن تنها به فکر سپاه و نیروهای مسلح نبود بلکه تمام نظام و بلکه اسلام را در نظر می گرفت و بارها هم به ما تاکید می کرد که اگر این تعصب را داشته باشید، تعصب سازمانی هم در درون آن هست.
اولین کاتیوشا را سال 63 ساختیم
وقتی توپهای عراقی را به غنیمت گرفتیم، به دلیل شرقی بودن این توپها و اینکه برادران ما در ارتش، آموزش توپهای آمریکایی را دیده بودند، ما چندان تخصص و آموزشی برای بکارگیری آنها نداشتیم اما یکی از کارهای بزرگ حسن در سال 61، تاسیس مرکز تحفیقات فنی توپخانه در خوزستان بود که 7 ماه بعد تبدیل به مرکز تعمیرات توپخانه شد و بعدها نیز آن را به تهران منتقل کردند.
بواسطه اقدامات او بود که در اواخر سال 62 و اوایل 63 امکان ساخت کاتیوشا را پیدا کردیم و اولین سامانه نیز با مدیریت خود او ساخته و به صنعت حدید وزارت سپاه که تحت مسئولیت سردار مصطفینجار بود تحویل گردید.
مسابقات فوتبال رزمندگان در کوران جنگ
در آن سالها تکیه اصلی ما بر نیروهای بسیج بود که این عزیزان در مقاطعی که عملیات نبود، به مرخصی می رفتند درحالی که می بایست یگانهای تخصصی را هم بر عهده همانها بگذاریم.
برای مثال، اوج کار توپخانه، در عملیات بود ولی با اتمام عملیات که بسیجی ها کاری نداشتند و به مرخصی می رفتند، کار توپخانه تمام نمیشد و باید پدافند خط را انجام می داد.
حسن برای حل این مشکل، مسابقات فوتبالی را ترتیب داد میان آتشبارها و گردانها و با این کار، عملا از پایان این عملیات تا شروع عملیات بعدی که محدوده زمانی پدافندی ما بود، همه بچهها را با اشتیاق و علاقه و نه با زور، حفظ میکرد و جالب این جا بود که بچههای دور و بر ایشان هم همه از این جنس بودند.
سه "حسن" در سال 90 بهم ملحق شدند
حالا که نام حسن شفیع زاده را بردیم، بد نیست به یکی دیگر از شهدای گمنام سپاه هم اشاره شود که شهید حسن قاضی بود.
این شهید قاضی، در حقیقت از گلهای سپاه و از شاگردان حسن بود که در عملیات خیبر در عین گمنامی به شهادت رسید و با شهادت شهید تهرانی مقدم، بالاخره این سه "حسن" (حسن شفیع زاده، حسن قاضی و حسن تهرانی مقدم) در سال 90 به هم ملحق شدند.
تصمیمی که خرازی فقط بخاطر حسن گرفت
از آنجایی که بنیان توپخانه سپاه براساس توپهای غنیمتی گذاشته شده بود، این توپها در یگانای مختلف پخش شده اما زمانی که تصمیم گرفتند یگان مستقل توپخانه ای تشکیل شود، حسن برای جمع آوری این سامانه که با موانع زیادی هم روبرو بود، زحمات زیادی کشید.
به هرحال جمع کردن اینها سخت بود چون خود یگانها میخواستند از آنها استفاده کنند اما تصمیم بر این بود تا توپخانه های با برد زیاد، در غالب گروههای توپخانه بکارگیری شوند.
به همین خاطر خیلیها موافقت نمیکردند اما بسیاری از یگانها، با اخلاق و نوع رفتاری که حسن داشت، متقاعد شده و توپها را منتقل کردند.
یادم هست وقتی برای گرفتن توپخانههای یکی از یگانها رفته بودیم، شهید خرازی میگفت فقط چون حسن گفته من قبول میکنم ولی میدانم نمیتوانید این توپها را به کار بگیرید و اینها غیرعملیاتی میشود که همان روز با ایشان توافق کردیم که نیروهایی برای کار این توپها منتقل بشود که یکی از این نیروها همین شهید حسن قاضی بود که به مجموعه منتقل و بعدها فرمانده گروه شد و در عملیات خیبر هم به شهادت رسید.
همان روزها، حسن عده ای را برای تشکیل دانشکده و مرکز آموزش توپخانه با کمک دیگر دوستان مانند شهید ذوالانوار جدا کرد در حالی که بخاطر کمبود نیرو، این کار، کار سختی بود اما حسن این مرکز را در اصفهان تشکیل داد.
فرماندهی که جانشین شد/جانشینی که فرمانده شد
هیچ وقت با دید کوتاه مدت به کارها نگاه نمی کرد. درحالیکه در آن زمان خیلیها تصور میکردند جنگ ۶ ماه دیگر تمام است و این عملیات، عملیات آخر خواهد بود، اما شهید تهرانی مقدم اینطور فکر نمیکرد و در عین حال که علاقه داشت این اتفاق بیفتد، ولی برنامهریزی درازمدت هم سرجایش بود.
اما یک نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم، این است که در رفتار و خصوصیات فردی فرماندهان شهید و زنده، بحث جایگاه و فرماندهی و جانشینی اصلا مطرح نبود.
برای مثال در آبادان، شهید شفیع زاده، مسئولیت ادوات را برعهده داشت در حالی که حسن یک جوان تحت امر ایشان بود. بعد از مقطعی، شهید مقدم ارتقاء پیدا میکند و شفیعزاده مجروح میشود و میآید عقب و حسن مقدم میشود مسئول و شفیعزاده وقتی برمیگردد، حانشین حسن می شود درتوپخانه و به همین منوال کار ادامه پیدا میکند.
سردار مقدم تا سال ۶۳ مسئولیت توپخانه سپاه را به عهده داشت و وقتی وظیفه تشکیل یگان موشکی را به عهده گرفت، این دو از هم جدا شدند و شفیع زاده مسئول توپهانه شد.
ابداع، ناشی از نبوغ فرماندهان است و اینکه چطور از امکانات موجود، بهترین بهرهبرداری صورت بگیرد. در زمان فرماندهی شهید مقدم از امکانات، استفادههای مضاعفی چه در بخش کاهش آسیبپذیری و چه در افزایش توانمندیها شد درحالی که ما اصلا دروس کلاسیک ندیده بودیم.
در سال ۶۳، زمانی که سردار مقدم مسئولیت پادگانهای موشکی را عهدهدار شد، از همان ابتدا با همین روحیه، مثل بقیه کارها برخورد کرد.
دو موشکی که حسن اجازه شلیک آنها را نداد
در اوج جنگ که ما نیاز مبرمی به موشک داشتیم، اولین محموله موشکی اسکاد B، شامل 8 فروند موشک به دستمان رسید اما حسن 2 فروند از این 8 فروند را جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد.
خب این مسئله برای ما جا نیفتاد که چرا الان که ما به این موشک ها نیاز داریم و مردم در نمازجمعه شعار "موشک جواب موشک" می دادند، او این کار را کرد اما در جلسه ای که خدمت آقا (که آن زمان رییس جمهور بودند) رفتیم، ایشان هم بر موضوع خودکفایی تاکید کرده و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک ها را شروع نکردید. انجا بود که ما به حکمت آن تصمیم پی بردیم.
این تصمیم، تصمیم بسیار مهمی بود و با راه انداختن گروههای مختلف در وزارت سپاه، تا روز آخر راهبری آنها را خودش به عهده گرفت که نتیجه آن را امروز در بومی شدن صنعت موشکی در انواع بردها از 300 کیلومتر تا 2هزار کیلومتر می بینیم.
در اواخر سال ۱۳۶۳ یا اوایل ۶۴ بود که تعدادی از متخصصین وزارت سپاه آمدند در غرب کشور در حضور شهید مقدم راهبرد صنعت موشکی را از ایشان سؤال میکردند که ما چه مسیری را باید برویم و چه چیزی را مبنا قرار دهیم و یا از چه سوختی استفاده کنیم و چه بردی را هدفگزاری کنیم؟ من بارها و بارها از متخصصین صنعت پرسیدم و شنیدم که آن راهنمایی که سردار مقدم آن روز در سمت فرماندهی موشکی داد و مسیری که برایشان ترسیم کرد، خیلی راهگشا بوده است.
حسن برای اوقات فراغت بچه ها، آنها را به خط مقدم می فرستاد
سردار مقدم در کنار سازماندهی موشکی، همان هسته اولیه را طوری سازماندهی کردند تا در یک زمان کوتاه بتوانیم جوابگوی نیازهای جنگ باشیم. با توجه به اینکه نفرات بسیار کم بود طوری که گاهی نفرات تا ۳ شب نمیتوانستند بخوابند و محدودیتهای زیادی وجود داشت.
همه افرادی که در کار موشکی بودند چون به نوعی از یگانهای رزمی آمده بودند و بیشتر علاقه داشتند به جنگ بروند تا در یگانهای توپخانه بمانند، سردار مقدم اگر فرصتی ایجاد میشد و اوقات فراغتی بود، اجازه میداد آنها در غالب یگانهای رزمی به جبهه بروند و برگردند.
در آن زمان ما با تهاجمات هوایی رژیم بعث روبرو بودیم زیرا به دنبال هدف قرار دادن مجموعه موشکی ایران بودند و سردار مقدم با تاکتیکها و استتار و رعایت پدافند غیرعامل عمل میکرد و کوچکترین آسیبی در طول جنگ از سوی هواپیماهای دشمن ندیدیم و به هسته اصلی نیروها و امکانات آسیبی نرسید که ما حتی ۲ ساعت کارمان به عقب بیافتد.
فکری که حسن در اولین سفر به سوریه داشت
یکی از خصوصیاتی که من در این سی سال رفاقت از حسن دیدم، اراده قوی بود.
وقتی در موضوعی به نتیجه می رسید، بعد از توکل به خدا، با قدرت عمل می کرد و من ندیدم هیچگاه در مسئله ای موقف شود.
در مقطعی از جنگ ما تصمیم به ساخت سلاح گرفتیم ولی بعد از بررسی معلوم شد که به خاطر ضعف زیرساختها در کشور، توان ساخت توپ را نداریم چون حتی برای ساخت لوله توپ هم مشکل داشتیم و حسن گفت فعلا همین ساخت قطعات توپ کافیه و بلافاصله سوییچ کرد روی ساخت کاتیوشا.
در موضوع موشکی هم او به شدت دنبال این بود که ما به موشک نیاز داریم و باید از این مسیر سخت عبور کنیم.
یک بار برای من گفت اولین باری که او با تعدادی از مسئولین سیاسی و نظامی به سوریه رفته بودند، آنجا موشکهای فراگ و اسکاد B را آورده و در میدان عملیاتی به آنها نشان دادند.
حسن می گفت من فقط تو این فکر بودم که چطور می شود اینها را به دست آورد.
این تفکر حسن در زمانی بود که کشورهای دیگر هیچ چیزی به ما نمی دادند.
می گفت زمین محل جمع کردن ثواب است
خیلی سخت است که انسان بخواهد در مورد کسی اینطور با قطعیت صحبت کند مگر اینکه مدت زیادی را با او زندگی کرده باشد.
بنده حدود سی سال با حسن بودم و حتی یکبار ندیدم او برای نمازش وضو بگیرد چون دائم الوضو بود و می گفت نباید بدون وضو بر روی زمین خدا راه رفت. می گفت زمین جای جمع کرده ثواب است.
ثواب کارت را به حضرت زهرا(س) هدیه کن
یک مرتبه بنده برای انجام یک کار بزرگ و سختی انتخاب شدم که در فناوری آن هم مشکل داشتیم.
حسن من را دید و گفت می خواهی در این کار موفق باشی؟ گفتم بله. گفت برو بچه های گروهت را جمع کن، دستانتون رو بهم بدید و هم قسم بشید و بگویید خدایا ما برای رضای تو این کار را می کنیم و هرچه ثوب هم دارد خودمان نمی خواهیم، تمام ثواب آن برسد به حضرت زهرا(س) و همین طور هم شد. البته بچه های هم خالصانه به حرف او عمل کردند و این کار در کوتاهترین زمان ممکن که کسی هم فکرش را نمی کرد، انجام شد.
اینکه آقا به او لقب "دانشمند برجسته" دادند، تعارف نبود
اولین قرارداد موشکی را که با صنعت بست، به لحاظ عملیاتی به در ما نمی خورد و من و چند نفر دیگه از دوستان به او ایراد گرفتیم که این چه قراردادیه بستید؟ اما حسن گفت توان صنعت ما همین است و باید کار در کشور از یکجا شروع شود.
کم کم صنعت را رشد داد و روزهای آخر، وقتی برای تست پای سیستم می رفت تا آن را تحویل بگیرد، خودش می رفت و محل اصابت را بررسی می کرد با دقت موشک را بسنجد.
احساس او در سالهای اخیر این بود که در حوزه عملیات به جایی رسیدیم که بقیه می توانند راه را ادامه بدهند و خودش می رفت جایی که احساس نیاز می کرد.
در حوزه عملیات در دروانی که مسئول بود، تلاش های زیادی کرد تا امروز یگانهای ما به حدی باشند که اگر دشمن تعر ض کند، بی شمار یگان جواب او را خواهند داد ولی هنوز در برخی حوزه های فنی و پژوهشی و خودکفایی احساس نیاز می کرد و این که حضرت اقا به ایشان لقب "دانشمند برجسته" را دادند، این یک تعارف نبود.
بارها تا مرز اسارت و شهادت رفت
در ایام دفاع مقدس، روزها و شبهای زیادی را با حسن گذراندم و اینکه می گویم وقتی به چهره اش نگاه می کردی، صورت یک انسان بهشتی را می دیدی، اینطور نیست که بخواهم درباره اش غلو کنم.
زیر آتش دشمن نمی توان فیلم بازی کرد و انسان در اینگونه مواقع، همانی را به زبان می آورد که در دل دارد.
بارها شد که ما به همراه حسن به دلیل اینکه در تاریکی شب، خط خودی را گم کردیم، در آستانه اسارت قرار گرفتیم اما به او که نگاه می کردیم، با قلبی مطمئن به کارش ادامه می داد.
دوره آموزش دوساله موشکی را ظرف سه ماه تمام کرد
در سالهای جنگ، طبق توافقی که با یکی از کشورهای عربی کرده بودیم، قرار شد تا به ما موشک بدهند اما گرفتن آموزش از آن کشور ممکن نبود و قرار شد این آموزش در سوریه باشد.
وقتی اولین هسته موشکی برای دوره آموزش به سوریه رفتند، مدت زمان آموزش موشک های زمین به زمین، حدود دوسال است اما حسن و دوستانش بخاطر ضرورت جنگ، این دوره را شبانه روزی سه ماهه گذراندند ولی تازه بعد از این آموزش، کار موشکی ما آغاز می شد.
حسن، همان موقع تعدادی از بچه ها را فرستاد دانشگاه و برخی از دانشجویان با رشته های مرتبط را جذب کرد و اگر می شد این آموزش ها را از دیگر کشورها هم می گرفت و این گلوله برفی که حسن در سال 63 درست کرد، امروز تبدیل به بهمن شده.
اگر امروز ما از تنوع موشکی بالایی با سوخت جامد و مایع و با انواع هدایت و کنترل ها برخورداریم و یا اینکه از این پایه برای تولید موشکهای حامل ماهواره نیز استفاده می شود، اینها عمدتا مدیون فکر حسن مقدم بود.
مذاکره جالب پدر موشکی ایران با یک هیات خارجی
در یکی از سفرها، طرف مذاکره ما یک پروفسور خارجی بود اما در طول این مذاکرات به مشکل خوردیم به طوری که نه آنها حرف ما را قبول می کرد و نه ما حرف آنها را.
یک دفعه حسن یک پیشنهاد عجیب داد و گفت بهتر است یک مسابقه فوتبال بدهیم و هرکیس پیروز شد، به حرف او عمل کنیم.
این پیشنهاد اول برای طرف ما که پیرمردهای تحصیل کرده بودند، عجیب بود و فکر نمی کردند در چنین فضای تخصصی این پیشنهاد داده شود اما بعد قبول کردند.
البته اینها یک شوخی بود تا بواسطه آن فضای خشک مذاکرات تلطیف شده و بحث از بن بست خارج شود.
وقتی رفیتم دیدیم آنها یک تیم حرفه ای آوردند و ما به حسن گفتیم این چه پیشنهادی بود دادی؟
اما حسن گفت چاره ای نیست و باید غیرتی عمل کنیم تا آبرویمان نرود.
ما در آن بازی پیروز شدیم و حسن همیشه می گفت فلانی آن روز غیرتی بازی کرد و بهترین بازی عمرش بود. هرچند بنده اصلا نه بازی بلد بودم و نه علاقه ای داشتنم برای بازی کردن.
چند نفر "آدم" داری؟
یکی روز در قرارگاه کربلا بعد نماز مغرب در یک حسینیه حصیری، شهید بزرگوار حسن باقری به حسن گفت چند تا آدم داری؟ حسن جواب داد: حدود چهار پنج نفر!
ما تعجب کردیم و به او گفتیم تعدا بچه ها که بیش از اینهاست اما حسن گفت: وقتی می گویند "آدم" یعنی کسانی که بتوانند یک لشکر یا یگان را مدیریت کنند و منظورشان نفرات عادی نیست.
به حسن گفتم شما باید فرمانده نیرو شوی
بنده از همان سال 61 که با حسن آشنا شدم، نیروی او بودم و در موشکی هم جانشینش شدم.
وقتی هم که پیشنهاد فرماندهی نیرو به بنده داده شد، رفتم خدمت حسن و گفتم شما همیشه فرمانده ما بودی و اینجا هم حق اینست که شما فرمانده شوی.
اما او من را تشویق کرد تا مسئولیت را بپذیرم و این، همان روحیه حسن بود که به جایگاه و مقام برای خدمت توجه نداشت.
دوستان شهیدش از دوستان زنده اش بیشتر بود
روز حادثه سه دقیقه بعد از انفجار به ما خبر رسید و حدود ده دقیقه بعد فهمیدیم که حسن شهید شده اما در مسیر به خودمان تلقین می کردیم که شاید شهید نشده باشد اما دقایقی بعد به این یقین رسیدیم.
بنده الان هم باور نمی کنم حسن شهید شده باشد. او هنوز هم برای ما زنده است.
ما انتظار نداشتیم که حسن به این زودی ها شهید شود و فکر می کردیم حالا حالاها از خدمات او بهره مند می شویم.
این برای ما بسیار سخت است که بنشینیم و از او صحبت کنیم. راجع به کسی که دوستان شهیدش از دوستان زنده اش بیشتر بودند.
6 سال پیش در چنین روزی بر اثر انفجار در پادگان بیدگنه ملارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار حسن طهرانی مقدم رئیس سازمان جهاد خودکفایی سپاه و جمعی از همکارانش به شهادت رسیدند.
اما آنچه در این حادثه رخ داده بود بسیار فراتر از شهادت یکی از فرماندهان سپاه بود. در این حادثه در واقع پدر موشکی جمهوری اسلامی ایران و کسی که توان موشکی ایران توسط او بنیانگذاری شده بود به شهادت رسیده بود.
بیشتر بخوانید
سردار طهرانی مقدم کار خود را از روزهای آغازین دفاع مقدس و با ایده تطبیق آتش خمپارهاندازهای سپاه شروع کرده بود و بعدها توانسته بود توپخانه سپاه را با توپهای غنیمتی عراقی بنیانگذاری کند. اما در سال 1363 که عراق در دور جدید جنگ شهرها با موشکهای اسکاد ساخت شوروی سابق شهرهای ایران را هدف قرار داد، مسئولان نظامی کشور به این فکر افتادند تا برای مقابله به مثل با این اقدام عراق بهسراغ تشکیل یگان موشکی بروند.
در آن زمان، با خرید تعدادی موشک اسکاد از کشور لیبی و با آموزشی که نیروهای ارتش سوریه به نیروهای ایرانی دادند، یگان موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهفرماندهی سردار حسن طهرانی مقدم تشکیل میشود. اما از همان ابتدای تشکیل این یگان، شهید طهرانی مقدم بهدنبال بومیسازی توان موشکی در کشور میرود و این کار را با مهندسی معکوس روی یکی از موشکهای خریداریشده از لیبی شروع میکند. تا اینکه بالاخره در اواسط دهه 70 شمسی زحمات شهید طهرانی مقدم و نیروهای فرماندهی موشکی سپاه بهبار مینشیند و اولین موشک ایرانی با نام شهاب تولید میشود.
پس از آن این روند سرعت شتابانی به خود میگیرد و ظرف چند سال بعد ایران به جایگاهی میرسد که توان طراحی و تولید انواع موشکهای بالستیک سوخت جامد و مایع با بردها و کاربردهای متفاوت را دارا میشود و رفته رفته تبدیل به قدرت اول موشکی منطقه و یکی از قدرتهای موشکی دنیا میشود.
با شهادت سردار طهرانی مقدم اما عدهای فکر میکردند ایران دیگر نتواند با قدرت سابق برنامه موشکی خود را ادامه دهد اما بهخلاف این تصور از آن زمان به بعد، برنامه ارتقاء توان موشکی کشورمان با قدرت بهپیش رفته و تقریباً هر سال یک موشک جدید رونمایی شده است.
علاوه بر آن، طی سالهای اخیر فرماندهی موشکی نیروی هوافضای سپاه با اجرای چند عملیات موشکی برونمرزی عیله مواضع تروریستهای داعش در سوریه، حزب دموکرات کردستان در شمال عراق و بر اساس آنچه اخیراً سردار حاجیزاده گفته است علیه مواضع گروهکهای تروریستی در جنوب شرق کشور، قدرت و دقت موشکهای ساخت کشورمان را بهنمایش گذاشته است.
بیشتر بخوانید
علاوه بر این، امروز کشورمان دارای طیف متنوعی از موشکهای بالستیک برای هدف قرار دادن اهداف دریایی و زمینی و ضد رادار است که میتواند به انواع تهدیدات پاسخ دهد. همچنین اخیراً سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه از افزایش برد موشکهای دریایی سپاه از 300 کیلومتر به 700 کیلومتر خبر داد، این یعنی پس از شهادت سردار طهرانی مقدم برد موشکهای بالستیک دریایی سپاه حدود 400 کیلومتر افزایش یافته است و روند توسعه قدرت موشکهای بالستیک دریایی نیز بدون توقف ادامه پیدا کرده است.
اینها همه نشان میدهد که صنعت موشکی ایران پس از شهادت حسن طهرانی مقدم و جمعی از نیروهایش، متوقف که نشده، بلکه پیشرفت چشمگیری هم داشته است.
بیشتر بخوانید
در ادامه به چند نسخه از موشکهایی اشاره میکنیم که پس از شهادت سردار طهرانی مقدم طراحی و تولید شدهاند:
- سال 93؛ موشکهای هرمز 1 و2
برد: 300 کیلومتر
سوخت: جامد
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: رسماً اعلام نشده است
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: هرمز 1: ضدرادار/ هرمز 2: ضدکشتی
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
- سال 94؛ نسل جدید فاتح
برد: 500 کیلومتر
سوخت: جامد مرکب
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: رسماً اعلام نشده است
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: زمین به زمین ــ بالستیک
وضعیت: تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
- سال 94: موشک عماد
برد: 1700 کیلومتر
سوخت: مایع
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: نامشخص
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: زمین به زمین ــ بالستیک
وضعیت: تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده و هدایت پایانی مسیر
- سال 95؛ ذوالفقار از نیام بیرون آمد
برد: 700 کیلومتر
سوخت: جامد مرکب
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: نامشخص
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: زمین به زمین ــ بالستیک
وضعیت: تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
- سال 96؛ خرمشهر دومین بدون باله ایرانی
برد: 2000 کیلومتر
سوخت: مایع
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: 1800 کیلوگرم
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: زمین به زمین ــ بالستیک
وضعیت: تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
قابلیت: حمل چند کلاهک
- سال 96؛ فاتح مبین
برد: رسماً اعلام نشده است
سوخت: جامد
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: رسماً اعلام نشده است
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: زمین به زمین ــ زمین به دریا
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
- سال 97؛ نسل جدید موشک قیام
برد: 800 کیلومتر
سوخت: مایع
وزن: رسماً اعلام نشده است
وزن سر جنگی: 645 کیلوگرم
طول: رسماً اعلام نشده است
مأموریت: زمین به زمین ــ بالستیک
وضعیت: تکمرحلهای با قابلیت کلاهک هدایت شونده
- عملیاتهای موشکی
** عملیات اول: لیلة القدر
11 خرداد ماه سال 96 دو تیم تروریستی از گروهک داعش در یک عملیات هماهنگ به ساختمان مراجعات مردمی مجلس شورای اسلامی و حرم حضرت امام خمینی(ره) حمله کردند و موجب بهشهادت رسیدن تعدادی از هموطنانمان شدند. با ورود نیروهای امنیتی به غائله و حلقه محاصره تروریستها در ساختمان مجلس شورای اسلامی تنگتر شده و همه آنها در درگیری با نیروهای امنیتی کشته میشوند.
بیشتر بخوانید
11 روز بعد، در 28 خرداد ماه نیروی هوافضای سپاه پاسداران با 6 فروند موشک زمین به زمین ذوالفقار و دو فروند موشک بالستیک قیام مواضع تروریستهای داعش در استان دیرالزور سوریه را از فاصله 600کیلومتری مورد هدف قرار میدهد.
در این عملیات که تصاویر لحظه اصابت موشکها توسط پهپادهای سپاه بهصورت همزمان ارسال میشد، مراکز تجمع و پشتیبانی تروریستها در دیرالزور منهدم شده و جمعی از فرماندهان ارشد این گروه تروریستی بههلاکت رسیدند.
** عملیات دوم: موشکباران حزب دموکرات
حدود یک سال بعد در 30 تیرماه 97 تروریستهای وابسته به گروهک تجزیهطلب حزب دموکرات کردستان با حمله به یکی از پاسگاههای مرزی سپاه در روستای دری شهرستان مریوان موجب شهادت حدود 11 تن از نیروهای پاسدار و بسیجی مستقر در این پاسگاه مرزی میشوند.
بیشتر بخوانید
پس از این اقدام تروریستی، فرماندهان نظامی کشورمان وعده دادند که انتقام سختی از تروریستهای حزب دموکرات خواهند گرفت و درسی فراموشنشدنی به آنها خواهند داد.
18 شهریور ماه 97 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات دقیق و با اشراف کامل اطلاعاتی با 7 فروند موشک بالستیک زمین به زمین فاتحB-110 از فاصله 220کیلومتری، مقر فرماندهی حزب دموکرات کردستان و مقر آموزشی این حزب را هدف قرار میدهد.
بر اساس اطلاعات منتشرشده، در این عملیات جلسه سران حزب دموکرات مورد اصابت موشکهای سپاه قرار گرفت که طی آن حدود 40 نفر از سران این حزب کشته و زخمی شدند.
از دیگر اهدافی که در این عملیات مورد اصابت موشکهای سپاه قرار گرفت، مقر آموزشی این گروهک تروریستی بود که با 4 فروند موشک فاتح-110 مورد هدف قرار گرفت.
بیشتر بخوانید
آنچه دومین عملیات موشکی سپاه را از عملیات پیشین متمایز میکرد، اشراف بالای اطلاعاتی سپاه در دستیابی به اطلاعات دقیق زمان و مکان جلسه سران حزب دموکرات و غافلگیری آنها بود.
** سومین عملیات: ضربت محرم
31 شهریورماه امسال تروریستهای وابسته به گروهک الاهوازیه و داعش با حمله به مراسم رژه نیروهای مسلح و تیراندازی به مردم و نیروهای رژهرونده، موجب شهادت و مجروحیت تعدادی از هموطنانمان شدند. در این عملیات هم با هوشیاری و آمادگی نیروهای امنیتی تمامی تروریستها بههلاکت رسیدند و چند روز بعد هم تعدادی از اعضای این شبکه تروریستی دستگیر شدند.
بیشتر بخوانید
اما کمتر کسی فکر میکرد بهفاصله کمتر از یک ماه از عملیات موشکی قبلی، سپاه این بار هم برای تنبیه تروریستها مواضع آنها را با موشکهای نقطهزن خود هدف قرار دهد.
شلیک موشکهای ذوالفقار
نسل جدید موشک قیام آماده شلیک
ساعت 2 بامداد روز 9 مهرماه و تنها چند روز پس از حادثه تروریستی اهواز، رزمندگان نیروی هوافضای سپاه در عملیات ضربت محرم با 6 فروند موشک زمین به زمین شامل 4 موشک ذوالفقار و 2 موشک نسل جدید قیام، مواضع عوامل اصلی جنایت اهواز در شرق فرات و در فاصله 570کیلومتری را مورد اصابت قرار دادند. همچنین پس از شلیک این موشکها، 7 فروند پهپاد نیروی هوافضای سپاه با پرواز از پایگاههای خود، مواضع و مراکز فرماندهی تروریستها را بمباران کردند.
بیشتر بخوانید
در نتیجه این عملیات حدود 40 نفر از سران تروریستها بههلاکت رسیدند. آنچه در این عملیات جالب توجه بود، علاوه بر آنکه سپاه از پهپادهای بمبافکن خود بهصورت عملیاتی استفاده کرد، رونمایی از نسل جدید موشکهای قیام بود.
موشک قیام که نمونه اولیه آن در سال 89 رونمایی شده بود، اولین موشک بدون باله ایرانی بود که بردی معادل 800 کیلومتر داشت. حالا پس از 8 سال، نسل جدیدتری از موشکهای قیام با نصب بالکهایی روی کلاهک موشک و همچنین بالکهای کوچکی در انتهای بدنه موشک، عملیاتی شد که دقت بالاتری در اصابت به اهداف داشت.
پرواز پهپادهای سپاه بهسمت اهداف در شرق فرات
چندی پیش اما سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در جمع مسئولان سیاسی نیروهای مسلح به یکی از عملیاتهای موشکی سپاه اشاره میکند و میگوید: «در جنوب شرق کشور عوامل ضدانقلاب 14 نفر از نیروهای سپاه را بهشهادت رسانده بودند و نیروی زمینی سپاه محل اختفای سرکرده این گروهک را رصد کرده بود که دو خانه در فاصله 70کیلومتری از مرز ایران در یک روستا و کنار مسجد واقع شده بود. موشکهای ما برای برد 250 تا 300 کیلومتری ساخته شده بود؛ لذا بر اساس تعهدی که داده بودیم، برد موشک را تنظیم و فقط آن دو خانه را منهدم و نفرات آنجا را به درک واصل کردیم و هیچ خسارتی به روستا و مسجد آن وارد نشد».
روند ارتقاء توان موشکی جمهوری اسلامی ایران بهخوبی نشان میدهد، پس از شهادت سردار طهرانی مقدم ارتقای توان موشکی کشورمان بدون توقف در حال پیشرفت بوده و علاوه بر طراحی و تولد طیف متنوعی از موشکها، از آنها در صحنه عملیات نیز استفاده شده است.
یک برنامه جدید به تازگی برای گوشیهای هوشمند توسعه یافته که میتواند تعیین کند آیا کاربر در معرض حمله قلبی جدی قرار دارد یا خیر!؟
به گزارش ایسنا وبه نقل از گیزمگ، پژوهشگران سازمان " Intermountain Healthcare" با مطالعه بر روی این برنامه دریافتند که برنامه مذکور در شناسایی حمله قلبی دقتی همانند یک دستگاه الکتروکاردیوگراف دارد.
الکتروکاردیوگرام یا نوار قلب به نمودار ثبتشده تغییرات پتانسیل الکتریکی ناشی از تحریک عضله قلب گفته میشود. دستگاه الکتروکاردیوگراف، این نمودار را بر روی نوار کاغذی خطکشیشدهای که ویژه این کار است، بهطور پیوسته ضبط میکند. اطلاعاتی که روی الکتروکاردیوگرام ضبط میشود نشاندهنده امواج الکتریکی محرک قلب است. این امواج نمایشگر مراحل مختلف تحریکات قلبی هستند. منحنی ای را که رسم میشود «الکتروکاردیوگرام» مینامند. پزشکان میتوانند از روی این منحنی به نحوه عمل قلب پی ببرند.
در حال حاضر این سیستم تنها میتواند یک نوع بسیار خاص و مرگبار حمله قلبی به نام "سکته قلبی" یا "انفارکتوس میوکارد " (STEMI) را شناسایی را کند.
سکته قلبی یا آنفارکتوس میوکارد، عبارت از انهدام و مرگ سلولی دائم و غیرقابل برگشت در بخشی از عضله قلب (میوکارد) است که به علت ازبینرفتن جریان خون و وقوع یک ایسکمی شدید (کمرسیدن خون) در آن قسمت از قلب روی میدهد. این توقف گردش خون ممکن است ناگهانی و بدون هیچ علائم قبلی نمایان شود یا پس از چند حمله آنژینی نمود یابد. عمدهترین دلیل سکته، بستهشدن رگهای تغذیهکننده قلب است.
"جی برنت موهلستین" (J. Brent Muhlestein) نویسنده ارشد این مطالعه گفت: اگر شخصی درد قفسه سینه شدیدی که تا به حال نداشته است را تجربه کند، ممکن است آن را جدی نگرفته و به اورژانس مراجعه نکند. اما افراد باید بدانند که این درد بسیار خطرناک است و باید سریعا به اورژانس مراجعه کنند. پزشکان هر چه زودتر شریان مسدود شده را باز کنند و بیمار سریعتر بهبود خواهد یافت.
برنامه مذکور" AliveCor" نام دارد و دقت آن نیز بسیار بالا است و برنامه مذکور بر روی ۲۰۴ بیمار مبتلا به درد قفسه سینه حاد آزمایش شده است. بیماری همه این افراد ابتدا یکبار توسط الکتروکاردیوگراف و سپس این برنامه مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت. این مطالعه نشان داد که دقت سیستم مبتنی بر برنامه گوشی هوشمند تقریبا مشابه الکتروکاردیوم سنتی در تشخیص سکته وحمله قلبی بود.
موهلستین در انتها افزود: ما دریافتیم که این برنامه به طور موثری به ما در تشخیص حملات قلبی کمک میکند.
نتایج این مطالعه هفته گذشته در مراسم American Heart Association's 2018 Scientific Session در شیکاگو ارائه شده است.
سرطان پستان یک مشکل عمده برای بهداشت عمومی در سراسر جهان است. پژوهشگران ایرانی، در مطالعهای پژوهشی ارتباط یک ویروس خاص را با این بیماری مورد بررسی قرار دادهاند.
به گزارش ایسنا، بیشتر آمار مرگومیر بهواسطه سرطان در هر دو جنس زنان و مردان، مربوط به سرطان ریه است، ولی بعداز آن سرطان پستان در زنان با ۱۴ درصد قرار دارد. اگرچه سرطان پستان یکی از شایعترین تومورهای سرطانی است، بااینحال در زنان آسیایی نسبت به زنان کشورهای غربی کمتر رخ میدهد، هرچند روند شیوع آن رو به افزایش است. در کشور ما نیز، سرطان پستان شایعترین سرطان در بین زنان بهحساب میآید.
به اعتقاد محققین، علت سرطان پستان بهطور کامل شناخته نشده است. بااینحال اعتقاد بر این است که زمینه ژنتیکی و اثرات هورمونی، نقش مهمی در پیشرفت آن بازی میکنند. بر اساس اعلام آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان، حدود ۲۰ درصد از سرطانها با عفونت مرتبط هستند. همچنین از دیگر عوامل خطر برای ابتلا به سرطان پستان، میتوان به قومیت، تراکم بافت پستان، سبک زندگی، عدم باروری، یائسگی دیررس و قاعدگی زودرس اشاره کرد. با همه اینها، دانشمندان، برخی ویروسها نظیر ویروس اپشتین- بار (EBV)، ویروس تومور پستان موش (MMTV) و ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) را نیز بهعنوان عامل خطر برای سرطان پستان پیشنهاد دادهاند.
با توجه به این موضوع، محققین دانشگاهی در کشور ما، در مطالعهای پژوهشی سعی کردهاند رابطه بین ویروس اپشتین- بار و سرطان پستان را با استفاده از تکنیکهای مولکولی مورد بررسی قرار دهند.
بدین منظور، محققان فوق از دانشگاه لرستان، مقادیری از بافت سرطان پستان و همچنین بافت سالم آن را از زنان استان اصفهان جمعآوری کرده و پس از استخراج DNA، آنها را مورد ارزیابیهای مولکولی قرار دادند.
بر اساس نتایجی که از این مطالعه به دست آمد، حضور ژن مربوطه یعنی اپشتین- بار (EBV) در یک زیرمجموعه قابلتوجه از سرطان پستان زنان استان اصفهان تأیید شد و این موضوع، نشاندهنده ارتباط احتمالی بین آلودگی ویروسی و سرطان پستان در این زنان است.
بهعبارتدیگر، این نتایج، نشان از آن دارد که ممکن است ویروس EBV نقشی در پیشرفت و توسعه سرطان پستان داشته باشد. بر همین اساس با توجه به روشهای جدید در درمان بدخیمیهای مرتبط با EBV، امید میرود که پزشکان بتوانند درصد قابلتوجهی از تهاجم سرطان پستان را با داروهای ضدویروسی درمان کنند.
سیدحسامالدین حجازی، محقق دانشکده علوم دانشگاه لرستان و همکارانش که این پژوهش را انجام دادهاند، میگویند: «این یافتهها نشاندهنده آن است که احتمال دارد ویروس EBV در سرطانزایی نقش داشته باشد. اما قطعاً مطالعات بیشتری لازم است تا مکانیسم آن در فرآیند بیماریزایی مشخص شود. همچنین ممکن است اینگونه به نظر برسد که ویروسها میتوانند در پیشرفت تومورها نقش داشته یا اینکه در مواردی از سرطان پستان که گیرنده استروژن منفی هستند، عاملی برای این تومور باشند».
آنها اینچنین ادامه میدهند: «از طرفی افراد با ملیتهای متفاوت، آمارهای مختلفی را نشان میدهد که زمینه ژنتیکی افراد در مواجهه با این ویروس نیز میتواند از عوامل تأثیرگذار در نظر گرفته شود. بنابراین پیشنهاد میشود بهمنظور تأیید حضور ویروس در مراحل مختلف بیماریزایی و در انواع خاصی از تومورهای پستان و در ملیتهای مختلف با زمینههای ژنتیکی متفاوت، بررسیهای بیشتری صورت گیرد».
این یافتهها را فصلنامه «بیماریهای پستان ایران» منتشر کرده است. این نشریه، متعلق به مرکز تحقیقات سرطان پستان پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی است.
ناسا سه عکس حیرتانگیز از اختلالاتی که به واسطه برخورد دو جرم آسمانی در بعد چهارم یعنی همان "فضا زمان" به وجود آمده را به اشتراک گذاشته است.
به گزارش ایسنا و به نقل از استرودیلی، هنگامی که دو یا چند توده پرشتاب در فضا با یکدیگر تعامل میکنند، باعث ایجاد اختلالاتی در فضازمان(spacetime) میشوند.
این اعوجاجها به شکل امواج از منبع خارج شده و به عنوان "امواج گرانشی" شناخته میشوند.
با توجه به پیشبینی انیشتین در نظریه نسبیت عام، امواج گرانشی با سرعت نور حرکت میکنند و معمولا نتیجه برخورد ستارههای نوترونی یا ادغام ابرسیاهچالهها یا همان سایهچالههای کلانجرم هستند.
اگر چه این رویدادها شامل مقادیر باور نکردنی از تبدیل جرم و انرژی هستند، اما هنوز هم تشخیص موجهایی که این اتفاق در فضازمان ایجاد میکند، بسیار دشوار است.
به عنوان مثال، زمانی که "رصدخانه موج گرانشی با تداخلسنج لیزری"(LIGO) برای اولین بار موجهای ایجاد شده توسط ادغام سیاهچالهها را شناسایی کرد، موج ایجاد شده در فضازمان، طول یک بازوی تداخل سنج چهار کیلومتری را با عرض یک هزارم پروتون تغییر داد.
دلیل بسیار کوچک بودن این اعوجاج، فاصلههای نجومی است که آشکارسازهای ما را از این وقایع جدا میکند.
فرمول دامنه (ارتفاع) امواج گرانشی نشان میدهد که دامنه با فاصله رابطه معکوس دارد، به این معنا که با افزایش فاصله، دامنه بسیار کوچک میشود.
از آنجایی که این وقایع معمولا در فاصله بیش از یک میلیارد سال نوری اتفاق میافتند، دامنه آنها به قدری کم است که تشخیص آن بسیار دشوار است.
فضازمان
در دانش فیزیک، فضازمان عبارت است از یک مدل ریاضی که زمان و فضا را به صورت درهمتنیده و به عنوان یک کمیت پیوسته با یکدیگر ترکیب میکند.
بر اساس فرضیات مفهوم فضای اقلیدسی، جهان سه بعد مکانی و یک بعد زمانی مستقل از هم دارد. در فضازمان، سه بعد فضا و یک بعد زمان درهم ادغام میشوند و یک محیط پیوسته چهار بعدی را ایجاد میکنند.
با ترکیب فضا و زمان و ایجاد یک محیط خمیده واحد، فیزیکدانها توانستهاند تئوریهای فیزیک را هم در سطح کیهانی و هم در بعد اتمی سادهسازی کنند.
بهتر است که در مکانیک کلاسیک، هنگامی که زمان به عنوان یک معیار ثابت و جهانی، مستقل از حالت حرکت مشاهدهگر درنظر گرفته میشود، از دستگاه اقلیدسی به جای فضازمان استفاده کنیم.
با این حال در فیزیک نسبیتی، زمان نمیتواند جدا از سه بعد فضا باشد. بر اساس نسبیت خاص، نرخ گذر زمان برای جسمی که مشاهده میشود بستگی به نسبت سرعت جسم و سرعت مشاهدهگر دارد. اما بر اساس نسبیت عام، شدت میدان گرانشی نرخ گذر زمان را کاهش میدهد.
موج گرانشی
در فیزیک، موج گرانشی موجی است که توسط میدان گرانشی تولید میشود. وجود این نوع از امواج توسط آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۶ از طریق نظریه نسبیت عام بهطور نظری پیشبینی شد و صدسال بعد، در سال ۲۰۱۶ به کمک تاسیسات LIGO بهطور تجربی مشاهده شده و در سال ۲۰۱۷ سه دانشمند بهطورمشترک جایزه نوبل فیزیک ۲۰۱۷ را به دلیل تلاشهای خود در زمینه آشکارسازی مشاهده امواج گرانشی دریافت کردند.
موج گرانشی بهطور نظری انرژی تابش گرانشی را منتقل میکند. منابع موجهای گرانشی قابل آشکارسازی شامل سیستمهای ستاره دوتایی است که یکی از اعضای آن کوتوله سفید، ستاره نوترونی یا سیاهچاله است.
وجود موج گرانشی یکی از عوارض ناوردایی لورنتز در نسبیت عام است. همچنین این باعث میشود که سرعت برهمکنشهای گرانشی محدود باشد، اما در فیزیک کلاسیک اینگونه نیست.
ردیابی امواج گرانشی در واقع دو نظریه مهم فیزیک و کیهانشناسی را ثابت کرده است، فرضیه نسبیت عام انیشتین که حدود صد سال پیش (۱۹۱۶) ارائه شد و نظریه دیگری به نام نظریه تورم کیهانی که در دهه هشتاد میلادی مطرح شد.
امواج گرانشی چینهای ریزی در تار و پود هستی هستند، مثل امواجی که اقیانوس را درمینوردند. این امواج گرانشی ازلی، انرژی را در کیهان جابهجا میکنند. این امواج از ۳۸۰ هزار سال پس از مهبانگ در پسزمینه کیهان در ترنم بودهاند، اما در طول این زمان طولانی از پلاسمایی بسیار داغ به امواجی بسیار سرد (سه درجه بالای صفر مطلق یعنی حدود منفی ۲۷۰ درجه سانتی گراد) سرد و ضعیف شدهاند.
این امواج کاملا همگون نیستند و مثل نور در همکنش با الکترونها و اتمها پلاریزه(قطبی) میشوند.
آیا دوست دارید روی تخت خوابی بخوانید که کاملا از یخ ساخته شده است، بخوابید یا شب را در تختی بگذارنید که در فضای باز و در زیر آسمان پر ستاره قرار دارد. در مورد یک تخت شاهانه و بسیار با ارزش قدیمی چه نظری ؟ آیا دوست دارید شفق قطبی را از روی یک تخت گرم و نرم تماشا کنید؟ در ادامه شما را با ۱۰ تخت خواب رویایی و منحصربهفرد در هتلهای لوکس جهان آشنا میکنیم که شما را شیفته خود میکنند
هتل یخی، منطقه مسکونی یوکاسیاروی، شهر نوربوتن، سوئد
در اتاقهای هتل یخی سوئد (Icehotel) که کاملا از یخ ساخته شده و دمای آنها در روز و شب منفی ۵ درجه سانتیگراد است، تختهایی وجود دارند که کاملا از یخ ساخته شدهاند. این هتل میتواند مکانی عالی برای گذراندن تعطیلات زمستانی باشد. مهمانان هتل قبل از ورود به اتاقهای آن، در اتاقی که در خارج از هتل قرار دارد و همیشه در حال تغییر است، لباسهای زیر گرم و چکمه میپوشند.
در اتاقهای هتل نیز کیسههای خواب با کیفیتی وجود دارد که روی تختهایی که با تکهای از پوست گوزن شمالی پوشیده شدهاند و یک بالش سرد اما کاملا نرم روی آنها قرار دارد، گذاشته شدهاند. دکوراسیون داخلی اتاقها که بیشتر شبیه یک چیدمان هنری است، همزمان با ترمیم اتاقها قبل از فرا رسیدن بهار و آب شدن اتاقها، تغییر میکند.
هتل ویچری بای کستل، ادینبرا، اسکاتلند
اگر علاقهمند به فضاهای رمانتیک و عاشقانه هستید، احتمالا هتل ویچری بای کستل (The Witchery by the Castle) را میپسندید؛ طراحی این هتل با طراحی مینیمالیسم یا حداقلگرایی مدرن، کاملا در تضاد است. در این هتل تختهای متنوعی وجود دارد؛ برخی از تختها با پارچهای شبیه به شلن پوشانده شدهاند؛ برخی دیگر تاجدار هستند و برخی دیگر هم دارای چهار ستون هستند؛ البته تمام این تختها قرمز رنگ هستند و با اثار و اشیایی همچون نقاشیهای با ارزش، لباسهای فرم نظامی و پارچههای مخمل به رنگ جواهر احاطه شدهاند.
هتل برجالعرب
بدون شک هتل برجالعرب یکی از لوکسترین هتلهای جهان است و در زمره بهترین هتلهای جهان نیز قرار دارد. سوئیت رویال دو خوابه این هتل از امکانات فوقالعاده لوکس مانند سینما، کتابخانه، آسانسور، سالن پذیرایی و جکوزی اختصاصی برخوردار بوده و چشماندازی عالی به دریا نیز دارد.
در یکی از اتاقهای این سوئیت یک تخت لوکس با چهار ستون وجود دارد که مهمانان میتوانند بالش دلخواه خود را از میان ۱۴ نوع بالش انتخاب کنند.
منطقه حیاتوحش محافظتشده لویسابا، لایکیپیا، کنیا
در منطقه حیاتوحش محافظتشده لویسابا (Loisaba wildlife conservancy) در کنیا تختهای ستوندار دستسازی وجود دارد که استاربِد یا تخت ستارگان (Starbeds) نام دارد. دلیل نامگذاری این تختها این است که در فضای باز قرار دارند و شبها میتوانید با خوابیدن روی آنها و تماشای آسمان پر ستاره اطراف خود، یک شب رویایی را سپری کنید.
منطقه حیاتوحش محافظتشده لویسابا تنها کمی با خط استوا فاصله دارد و آسمان این منطقه از آسمان هر نقطهای دیگر از جهان پرستارهتر است. این تختها روی سکوهای چوبی واقع شدهاند که به برکه کیباکو (Kiboko watering hole) چشمانداز خوبی دارند. در ضمن این برکه مکان مناسبی برای لذت بردن از یک نوشیدنی است.
هتل کلاسیک V8، اشتوتگارت، آلمان
بدون تردید هتل کلاسیک وی 8 (V8 Hotel Classic) در اشتوتگارت برای عاشقان خودروهای کلاسیک، یک مکان رویایی است. در اتاقهای این هتل همه چیز با تم اتومبیل طراحی شده و میتوانید در تختهایی بخوابید که به شکل انواع خودرو طراحی شدهاند؛ از یک جگوار سبز رنگ و یک جیب رانگلر آفرود با رنگ نارنجی روشن 'VTJI تا اتاق اصلی یک کادیلایک کوپه دِویل که به شکل یک تخت تغییر داده شده است و حتی یک خودروی خیابانی آلفا رُمِئو متعلق به دهه ۱۹۷۰ (تصویر فوق)
انواع طرح تختهای هتل
دکوراسیون داخلی اتاقهای این هتل به شکل سینما پارکینگ (drive in-cinema) طراحی شده است. سینما پارکینگ در واقع پارکینگی است که ساختار و دکوراسیون آن مانند سینما بوده و دارای پرده سینما و ویدیو پروژکتور است و افراد میتوانند فیلم را در خودروهای شخصی خود تماشا کنند.
هتل ویلا لا ماسا
هتل ویلا لاماسا (Villa La Massa) هتلی کلاسیک در توسکانی ایتالیا بوده که در آن بیشتر اشیا و عناصر اتاق با دقت خاصی و با شیوهای تاثیرگذار با الهام از مد کلاسیک طراحی شدهاند. در اتاقهای ساختمان اصلی هتل، تختهای ستونداری با طراحی دوره رنسانس دیده میشود که دارای سایبان هستند و ریشه طراحی این سایبانها به دوران خاندان مدیچی که زمانی در ایالت توسکانی میزیستهاند، باز میگردد.
هتل آشیاوا تاور
در سوئیت فشن ویکتیم (Fashion Victim) هتل Ushuaïa Tower در تفرجگاه پلایا دِن باسا (Playa d'en Bossa resort) تخت جذاب گردی وجود دارد که در مرکز اتاق در زیر آینههای دایره شکل با اندازههای متفاوت قرار داد و یک دوش با کابین شیشهای نیز در کنار تخت توجه شما را به خود جلب میکند. در تراس این سوئیت یک وان حمام با چشمانداز دریا وجود دارد که برای ماساژ با آب پرفشار استفاده میشود. در این نوع ماساژ که برای بهبود دردها و بیماریهای عضلانی و مفصلی مفید است، از فشار آب برای ماساژ بدن استفاده میشود.
هتل آمانجیری، ایالت یوتا، ایالات متحده آمریکا
مهمانان هتل آمانجیری (Amangiri) دوست دارند مدتی را در فضایی دور از شهر و زندگی ماشینی بگذرانند و اغلب آنها پس از ورود به این هتل به این حس دست پیدا میکنند. این هتل در میان طبیعت آمریکای شمالی در دل بیابان واقع شده و معماری جذابی در اطراف آن مشاهده میشود. بهترین اتاقهای این هتل چشمانداز شگفتانگیزی به بیابان دارند و مهمانان میتوانند از تختهای بزرگ این اتاقها نیز لذت ببرند. در ضمن پنجرههای تاشوی اتاقهای این هتل رو به تراس خصوصی آنها که یک شومینه نیز در آنها قرار دارد، باز میشوند.
هتل زِتِر تانهاس ماری لبون، لندن، انگلستان
دکوراسیون هتل زِتِر تانهاس ماری لبون (The Zetter Townhouse Marylebone) تلفیقی از دکوراسیون معاصر و دکوراسیون سنتی با اشیای عتیقه و دکوراسیون تقلیدی است. گرامافون هندلی، کتابهایی با بند چرمی، رادیوهای قدیمی، چراغهای رومیزی برنجی، پردههای نفیس و مبلهای ابریشمی با کوسنهای مخملی، فضای اتاقهای این هتل را بسیار زیبا کردهاند. در یکی از اتاقهای این هتل، تخت ستوندار مجللی که پرچم انگلستان در بالای آن قرار دارد، توجه هر فردی را به خود جلب میکند. پیشنهاد میکنیم همین اتاق را برای اقامت خود انتخاب کنید.
هتل لوین ایگلوت، فنلاند
سقف اتاقهای هتل لوین ایگلوت (Levin Iglut) درست مانند ایگلوها (خانه اسکیموها) طراحی شده و کاملا از شیشه ساخته شده است. این ویژگی این امکان را به شما میدهد که منظره زیبایی شفق قطبی با رنگ سبز خیرهکننده و دیگر مناظر حیاتوحش فنلاند را از زیر سقف شیشهای اتاق خود و در یک تخت زیبا و گرم و نرم تماشا کنید؛ بنابراین نیازی نیست برای دیدن این مناظر از اتاق خود خارج شوید و سرمای هوا را تحمل کنید.
انگشتنگاری یا به عبارتی ثبت اطلاعات بیومتریک یکی از مراحل اصلی درخواست ویزای شینگن محسوب میشود که کلیه متقاضیان (به جز موارد خاص و استثنائی) باید به هنگام مراجعه به سفارت یا دفتر کارگزار ویزای هر یک از کشورهای عضو پیمان شینگن اطلاعات خود را ثبت کنند.
بیومتریک چیست؟
اطلاعات بیومتریک شامل مشخصات فیزیکی منحصر به فردی مانند اثر انگشت، مشخصات صورت و الگوی عنبیه است که در تعیین هویت افراد استفاده میشود.
اطلاعات بیومتریک کجا ثبت میشود؟
دادههای قابل سنجش متقاضیان شامل مشخصات فردی مندرج در فرم درخواست متقاضی به همراه اطلاعات بیومتریک در هر یک از کشورهای عضو پیمان شینگن جمعآوری شده و به پایگاه دادهای با عنوان سیستم اطلاعاتی ویزای اتحادیه اروپا (VIS) منتقل میشود. این دادههای بیومتریک تا پنج سال دارای اعتبار بوده و به کشورهای عضو شینگن اجازه میدهد تا اطلاعات را با یکدیگر مبادله کنند. اطلاعات مذکور در یک پایگاه داده در استراسبورگفرانسه و یک سایت پشتیبان در اتریش ذخیره و نگهداری میشوند.
ثبت اطلاعات بیومتریک از چه زمانی آغاز شد؟
سیستم اطلاعاتی ویزای اتحادیه اروپا در ماه ژوئن سال ۲۰۰۴ تأسیس و از یازدهم اکتبر ۲۰۱۱ با کشورهای شمال آفریقا آغاز به کار کرد و به تدریج نمایندگیهای دیپلماتیک کشورهای عضو در آسیا، آمریکا و... به این سیستم اضافه شدند. در تاریخ ۲۰ نوامبر سال ۲۰۱۵ کلیه کشورهای عضو و متحد شینگن به سیستم اطلاعات ویزا پیوستند.
هدف از ثبت اطلاعات بیومتریک چیست؟
اطلاعات بیومتریک متقاضیان با اهداف مختلفی مانند تسهیل کنترل و صدور ویزا برای تائید هویت، مبارزه با جعل یا خرید ویزا، حفاظت از مسافران در برابر سرقت هویت، درخواست پناهندگی و افزایش امنیت به منظور پیشگیری، تشخیص و بررسی جرائم تروریستی و جنایی انجام میشود.
چه کسانی ملزم به ارائه اطلاعات بیومتریک هستند؟
اتباع کشورهای خارج از منطقه اقتصادی اروپا برای سفر به کشورهای حوزه شینگن باید اطلاعات بیومتریک خود را هنگام درخواست ویزا ثبت کنند.
چه کسانی از ثبت اطلاعات بیومتریک معاف هستند؟
سران دولت، مسافران کثیرالورود به منطقه شینگن، کودکان زیر ۱۲ سال و کسانی که از لحاظ جسمی قادر به ارائه اسکن اثر انگشت نیستند، از ارائه اثر انگشت معاف هستند. البته متقاضیان زیر ۱۲ سال و افراد دارای مشکلات جسمی برای ثبت اطلاعات بیومتریک فقط عکس صورت ارائه میدهند.
ثبت اطلاعات بیومتریک کجا انجام میشود؟
متقاضیان ویزا جهت ثبت اطلاعات بیومتریک باید به سفارت، کنسولگری یا دفترهای خدمات ویزا مراجعه کنند. اطلاعات لازم در این مورد در وبسایت هر یک از سفارتها درج میشود.
اطلاعات بیومتریک چگونه دریافت میشود؟
در سیستم اطلاعات ویزا ۱۰ اثر انگشت و یک عکس دیجیتال از متقاضی جمعآوری و به همراه اطلاعات مندرج در فرم درخواست ویزا، در پایگاه داده مرکزی ثبت میشود. مدت زمان لازم برای انجام هر دو مرحله در حدود ۱۰ دقیقه است و به آسانی انجام میشود.
عملکرد سیستم اطلاعات ویزا چگونه است؟
در سیستم اطلاعات ویزا دو نوع جستجو وجود دارد:
- تائید صحت هویت شامل اسکن اثر انگشت متقاضی است؛
- شناسایی هویت شامل تطبیق و مقایسه اثر انگشت با کلیه اطلاعات موجود در پایگاه داده است.
هر دو مرحله یاد شده در زمانی در حدود ۱۰ دقیقه انجام میشوند.
کدام افراد یا سازمانها به اطلاعات بیومتریک دسترسی دارند؟
سفارت کشورها و مقامهای پلیس کشورهای عضو شینگن موسوم به Europol از سازمانهایی هستند که به سیستم اطلاعات ویزا دسترسی دارند. همچنین، انتقال اطلاعات به کشورهای ثالث یا سازمانهای بینالمللی فقط در موارد خاص و با رضایت کشور عضو انجام میشود.
در صورت خودداری از ارائه اطلاعات بیومتریک چه اتفاقی میافتد؟
ارائه اطلاعات بیومتریک بخشی از روند صدور ویزای شینگن است و در صورت خودداری متقاضی درخواست ویزای وی پذیرفته نمیشود.
آیا به جز اعضای شینگن کشور دیگری نیز از اطلاعات بیومتریک استفاده میکند؟
از تاریخ ۳۱ ژوئیه سال ۲۰۱۸، تمامی افرادی که از خاورمیانه، اروپا و آفریقا درخواست ویزای توریستی، ویزای کار، ویزای تحصیلی، اقامت دائم یا پناهندگی در کانادا را دارند، باید اطلاعات بیومتریک خود را ارائه کنند.
.: Weblog Themes By Pichak :.