مدتی است که استارتاپهای مختلف، انواع اسکوترهای برقی با لاستیکهای پهن مانند Scrooser و Phatty عرضه میکنند که با استقبال خوبی هم مواجه شده است. نیتن الن، ورزشکار اسکیتبرد، دوچرخهسوار و طراح اهل کالیفرنیا با درنظر داشتن پتانسیل بالای بازار، اسکوتر جدیدی با تایرهای پهن و قابلیت تعادل اتوماتیک طراحی کرده است.
این اسکوتر برقی با نام استاتور (Stator) که فعلاً در مرحلهی پیشتولید قرار دارد، اساساً یک فریم فولادی کوچک با دستهی یکطرفه با قابلیت جمعشدن است. موتور برقی ۱۰۰۰ وات در چرخ عقب، حرکت تا نهایت سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت را ممکن میکند. پک باتری لیتیوم-یون ۴۸ ولتی ۱۰ یا ۲۰ آمپرساعت، میتواند ۱۶ یا ۳۲ کیلومتر مسافت را پوشش دهد؛ ۴ ساعت زمان نیاز است تا استاتور، کاملاً شارژ شود.
یک یا ۲ نفر با حداکثر ۱۱۳ کیلوگرم وزن میتوانند از این اسکوتر برقی جالب با وزن ۴۱ کیلوگرم، استفاده کنند. در چرخ جلوی استاتور، ترمز دیسکی هیدرولیک قرار دارد و البته سه حالت مختلف مصرف انرژی، برای این اسکوتر در نظر گرفته شده است.
استاتور با چند آپشن نیز ارائه میشود؛ گلگیرهای جلو و عقب، صندلی تاشو، چراغ LED و شارژر سریع که ظرفیت پک باتری را در زمانی حدود یک ساعت تکمیل میکند، امکانات سفارشی این محصول هستند. هنوز مشخص نیست که قابلیت تعادل اتوماتیک استاتور، با یک سیستم داخلی ژیروسکوپیک یا تنها بهلطف تایرهای پهن آن انجام میشود. درهر صورت، باوجود لاستیکهای عریض، سواری با استاتور ناراحتکننده نیست.
مدل نهایی استاتور احتمالاً به کمک جذب سرمایه از کیکاستارتر بهتولید خواهد رسید.
بیشک میت ۲۰ پرو هواوی یک پرچمدار تمامعیار است. هرچند ویژگیهایی همچون طراحی جذاب، باتری بزرگ و دوربین سهگانه میتوانند فاکتورهایی برای متمایز شدن این گوشی هوشمند از رقبا باشند؛ اما جالبترین مشخصهی این گوشی، استفاده از نسل جدیدی از پردازندههای موبایل در این محصول است.
در میت ۲۰ پرو از پردازندهای ۷ نانومتری استفاده شده است؛ تاکنون تنها در آیفونهای جدید اپل شاهد استفاده از پردازندهی هفت نانومتری بودیم و از این رو گوشیهای جدید هواوی عنوان اولین دستگاههای اندرویدی با پردازندهی هفت نانومتری را به خود اختصاص میدهند. دیگر پرچمدارهای اندرویدی سال جاری از پردازندهی اسنپدراگون ۸۴۵ استفاده میکنند که در ساخت آن از فناوری ۱۰ نانومتری استفاده شده است.
اما پردازندهی کرین ۹۸۰ که در میت ۲۰ استفاده شده، چگونه پردازندهای است؟ این تراشهی مدرن به دو هستهی بزرگ با معماری کورتکس A76 و فرکانس ۲.۶ گیگاهرتز مجهز است؛ دو هستهی میانی نیز با معماری کورتکس A76 و فرکانس ۱.۹۲ گیگاهرتز در قلب این پردازنده جا خوش کردهاند. در نهایت، چهار هستهی کوچک با معماری کورتکس A55 و فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز، هستههای بزرگتر را همراهی میکنند. در کنار این هستههای پردازشی، پردازشگر گرافیکی Mali G76 پردازشهای مرتبط با گرافیک و بازیها را بهانجام میرساند.
اما میت ۲۰ پرو با پردازندهی هفت نانومتری کرین ۹۸۰ در مقایس با رقبایی که به اسنپدراگون ۸۴۵، A12 بایونیک و A11 بایونیک مجهز هستند چگونه ظاهر میشود. برای یافتن پاسخ این سوال، نگاهی خواهیم داشت به نتایج بنچمارکهای میت ۲۰ پرو و دیگر پرچمدارهای حاضر در بازار.
گیکبنچ ۴
گیکبنچ برای ارزیابی کارکرد پردازندهی مرکزی مورد استفاده قرار میگیرد. ابتدا نگاهی داریم به نتایج پردازش تکهستهای که نشان دهندهی بازده هستههای کورتکس A76 در کرین ۹۸۰ است.
آزمون تکهستهای GeekBench؛ اعداد بالاتر بهمعنای نتیجهی بهتر هستند
آزمون پردازش چندهستهای نشان میدهد که در کاکردهای سنگین، مجموع هستههای موجود در پردازنده چگونه از پس پردازشهای سنگین برمیآیند.
آزمون چندهستهای GeekBench؛ اعداد بالاتر بهمعنای نتیجهی بهتر هستند
آنتوتو
آنتوتو یک بنچمارک ترکیبی است که برای بررسی بازدهی پردازندهی مرکزی، پردازندهی گرافیکی و دیگر موارد بهصورت یکجا مورد استفاده قرار میگیرد.
آزمون AnTuTu؛ اعداد بالاتر بهمعنای نتیجهی بهتر هستند
همانگونه که مشخص است، هرچند میت ۲۰ پرو موفق شده تا تمام رقبای اندرویدی را شکست دهد؛ اما از آیفونهای جدید اپل عقب میماند.
GFX Bench
بنچمارک GFX Bench توان پردازشی پردازندهی گرافیکی Mali G76 موجود در میت ۲۰ پرو را مورد آزمایش قرار میدهد.
آزمون تکهستهای GFX Bench؛ اعداد بالاتر بهمعنای نتیجهی بهتر هستند
هرچند از این پردازنده با عنوان گامی بزرگ در مقایسه با نسل پیشین پردازندههای گرافیکی نام برده میشود؛ اما جالب است که میت ۲۰ پرو در این آزمون موفق نشده گلکسی نوت ۹ سامسونگ را شکست دهد. یکی از نکاتی که در زمان انجام آزمایشات توجه ما را به خود جلب میکرد این بود که با تکرار بنچمارک، میت ۲۰ پرو هربار نتایج متفاوتی کسب میکرد.
قضاوت نهایی
میت ۲۰ پرو و پردازندهی کرین ۹۸۰، گام بزرگی برای Huawei بهشمار میروند. این پردازنده در دنیای اندروید، در بیشتر زمینهها، رقبای خود را شکست میدهد؛ اما موفق به شکست پردازندهی A12 بایونیک Apple نمیشود. در نتیجه، باید منتظر پرچمدارهای اندرویدی در سال ۲۰۱۹ باشیم؛ شاید آنها بتوانند در زمینهی قدرت پردازشی آیفونهای جدید اپل را شکست دهند. در مجموع، اگر بهدنبال محصولی با یکی از بهترین پردازندهها در دنیای اندروید هستید؛ Mate 20 Pro یکی از گزینههای شما خواهد بود.
هواوی سرانجام روز گذشته طی رویدادی که ساعت ۱۶:۳۰ در شهر لندن برگزار شد، اعضای جدید خانوادهی محبوب میت را معرفی کرد. سری Mate چینیها اکنون از چهار عضو گرانقیمت میت 20، میت 20 پرو، میت 20 ایکس و میت 20 RS پورشه دیزاین میزبانی میکند. نقطهی اشتراک هر چهار محصول جدید هواوی، طراحی شیشهای، پردازندهی هفت نانومتری فوقالعاده قدرتمند کرین ۹۸۰ و بهرهگیری از دوربین سهگانه (نسخهی عادی از سنسورهای متفاوتی استفاده میکند) است؛ البته هواوی همراه دو مدل گرانقیمتتر میت ۲۰ پرو و میت ۲۰ پورشهدیزاین، قابلیتهای ویژهای همچون تشخیص چهرهی سهبعدی و حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر را نیز ارائه میدهد.
چینیها در رویداد روز گذشته تنها به سری میت بسنده نکردند، آنها همراه با فبلتهای جدید، پوشیدنیهای هوشمندی را نیز به نمایش گذاشتند. هواوی واچ GT نام ساعت هوشمند جدید Huawei است که برخلاف گذشته از سیستمعامل Wear OS گوگل بهره نمیبرد و شرکت سازنده، آن را همراه با LiteOS روانهی بازار خواهد کرد. پایش ورزشهایی همچون کوهنوردی بهلطف سنسور سنجش ارتفاع، پایش مداوم ضربان قلب و عمر ۲۲ ساعتهی باتری در صورت استفاده از تمام قابلیتهای ساعت، از جملهی ویژگیهای کلیدی هواوی واچ جیتی بهحساب میآید. در نهایت هواوی دستبند سلامت هواوی بند 3 پرو را نیز با امکان سنجش ضربان قلب، تشخیص نوع ورزش کاربر و عمر باتری ۲۰ روزه معرفی کرد.
بعد از توسعه و گسترش هوش مصنوعی در اوایل سال ۲۰۱۰، نیاز به استعدادها، توسعهدهندگان هوش مصنوعی و محققان این رشته نیز افزایش پیدا کرد و نیروهای متخصص فعلی پاسخگوی نیروی انسانی مورد نظر در آینده نخواهند بود.
تنها راه رفع این مشکل، آموزش تعداد بیشتری از استعدادها در زمینهی هوش مصنوعی است و دانشگاه امآیتی نیز با سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری خود برای ساخت دانشکدهی هوش مصنوعی، دقیقا همین کار را انجام داده است. این دانشگاه با راهاندازی دانشکدهی کامپیوتری جدیدی قصد دارد نسل جدیدی از متخصصان یادگیری ماشین را پرورش دهد.
گفتنی است این دانشکده تنها روی آموزش و پرورش مهارتهای هوش مصنوعی تمرکز نمیکند، بلکه آینده را میسازد. این یعنی دانشجویان رشتههای بیولوژی، شیمی، فیزیک، سیاست، تاریخ و زبانشناسی نیز استفاده از یادگیری ماشین را در شتهی خود یاد خواهند گرفت.
با سرمایهگذاری ۳۵۰ میلیون دلاری استفان شوارتزمن، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خصوص Blackstone، دو سوم از سرمایهی یک میلیارد دلاری ساخت دانشکدهی هوش مصنوعی تأمین شده است. دانشکدهی جدید، شوارتزمن نام دارد و ۵۰ استاد در آن تدریس خواهند کرد. نیمی از استادان تنها روی دانش کامپیوتر تمرکز میکنند؛ درحالیکه مابقی بهطور مشترک توسط دانشگاه و سایر ادارات امآیتی منصوب میشوند. این دانشکده در شهریور ماه سال آینده افتتاح شده و ساختمان جدید آن تا سال ۲۰۲۲ تکمیل میشود.
همچنین یکی از اهداف دانشگاه امآیتی این است که محققان، اصول و مقررات رشتهی مورد نظر را در تحقیقات هوش مصنوعی در نظر داشته باشند. گاهی اوقات محققان قصد ایجاد تحول در رشتهی خاصی را دارند اما تاریخچه و درسهای آن را نادیده میگیرند؛ درنتیجه همکاری بیشتری به جلوگیری از این موضوع کمک خواهد کرد. رافائل ریف، رئیس دانشگاه MIT میگوید:
کامپیوترها در حال تغییر دادن دنیای ما هستند و دانشگاه امآیتی قصد دارد از مفید بودن این موضوع برای همه اطمینان حاصل کند. دانشکدهی کامپیوتری شوارتزمن، یک مرکز جهانی برای تحقیقات کامپیوتری، آموزش و اختراع ابزارهای قدرتمند هوش مصنوعی خواهد بود. این دانشکده امکانات محاسباتی و هوش مصنوعی را در اختیار محققان و دانشجویان تمامی رشتهها قرار میدهد تا در رشتهی خود پیشرفت حاصل کنند و همچنین نسبت به تأثیر انسان روی نتیجهی کار نگاه انتقادآمیز داشته باشند.
در ۶ اکتبر سال ۲۰۱۸، مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی (IPCC)، گزارش ویژهی خود را درمورد لزوم اقدام برای محدودسازی میزان گرمایش جهانی بهاندازهی ۱/۵ درجهی سانتیگراد (نسبت به دوران پیش از انقلاب صنعتی) منتشر کرد. در نسخهای از این گزارش، موسوم به چکیده برای سیاستمداران (SMP) بهوضوح بر لزوم اقدامی سریع و قطعی هشدار داده شده است.
در این نسخه از گزارش تاکید شده است که تا سال ۲۰۳۰ میزان انتشار گازهای گلخانهایباید بهمیزان ۴۵ درصد کاهش یابد و تا سال ۲۰۷۵ نیز این میزان باید به صفر برسد.
پیشبینی دانشمندان اقلیمی
دانشمندان مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی پیشبینی کردهاند که ما کمی بیشتر از ۱۰ سال برای کاهش مؤثر انتشار گازهای گلخانهای فرصت داریم؛ ۱۰ سال پیش از آنکه فاجعهی زیستمحیطی رخ دهد. ما باید تغییراتی سریع و عمیق در تمامی بخشهای انرژی،ارضی، شهری، سیستمهای صنعتی و نیز زیرساختها (شامل ساختمان و حملونقل) اعمال کنیم؛ بدین ترتیب تا سال ۲۰۵۰، مانع از تجاوز دمای جهان از حد آستانهی ۱/۵ درجهای شویم. رسیدن به این نقطهی هدف بهمنظور تقلیل آثار تغییرات اقلیمی و کاهش هزینههای ثانویه بسیار حیاتی است.
با توجه به وضعیت فعلی ما، کاهش ۴۵ درصدی میزان انتشار تا سال ۲۰۳۰، هدفی متهورانه به نظر میرسد؛ اما عدم موفقیت ما در تحقق این چشمانداز منجر به تشدید بیشتر بلایای طبیعی، سیلاب در مناطق ساحلی، به خطر افتادن امنیت غذایی و نیز نابودی تنوع زیستی و اکوسیستمهای ویژهای میشود که حتی از مردم هم حفاظت میکنند.
دستیابی به این هدف، جاهطلبانه است؛ اما غیرممکن نیست. در حقیقت، ما همین حالا هم تا حد زیادی میدانیم چه اقداماتی لازم است انجام شود. ما بیشتر باید راجع به روش زندگی، کار و سفرهای خود تجدیدنظر کنیم؛ چراکه همین موارد بهتنهایی حدود ۷۵ درصد از میزان انتشار جهانی گازهای گلخانهای را تشکیل میدهند.
۴ مسیر اصلی برای رسیدن به انتشار صفر
گزارش یادشده، ۴ مسیر اصلی برای رسیدن به هدف را به همراه پیامدهای احتمالی آنها مشخص کرده است. این مسیرها عبارتاند از:
۱. تقاضای انرژی کمتر
۲. تمرکز بیشتر بر پایداری
۳. تغییر روش تولید انرژی
۴. ادامهی رویکرد منابعمحوری
مسیرهای ۱، ۲ و ۳ نیاز به تلاشی وسیع و همهجانبه دارد. مسیر ۴ نیز به سرمایهگذاری بسیار عظیم در بخش انرژی زیستتوده باقابلیت جذب و ذخیرهی کربن (BECCS) نیاز دارد.
با در نظر گرفتن رابطهی پیچیدهی میان تقاضا، منابع انرژی و زمین در دسترس، به نظر میرسد که استراتژی بهبود ازطریق مسیرهای یادشده، نیاز به نوعی همافزایی دارد. برای مثال، استراتژیهای عرضه و تقاضا انرژی نیاز به همافزایی با تولید و مصرف مسئولانه دارد؛ درعینحال درمورد آب سالم و بهداشت هم نیاز به نوعی مصالحه است. در شرایطی که این نوع همافزایی با منطق سازگار است، پژوهشگران به فکر یافتن نقاط مشترکی در رابطهی بین اقدامات اقلیمی و شاخصهای کیفیت زندگی افتادهاند.
مسیرهای رسیدن به انتشار صفر در مقیاس محلی
مقالههای مرتبط:
شهرهای مختلف در قارههای گوناگون در حال تعیین اهداف کاهش انتشار خود هستند؛ این اهداف، سیاستها و سرمایهگذاریهای آنها را در بخش بهرهبرداری، ساختوساز و امور زیرساختی تحت تأثیر میگذارد. مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی نیز پروتکلهایی را بهمنظور برآورد و اندازهگیری میزان انتشار گازهای گلخانهای در مقیاس ملی تبیین کرده است. بنیاد جهانی منابع، گروه شهرهای C40 و شورای بینالمللی ICLEI در همکاری با بانک جهانی و نهادهای دیگر، موفق به معرفی چارچوبی شدهاند که شهرها به کمک آن میتوانند میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را (با روشی سازگار با پروتکلهای IPCC) اندازهگیری کنند. پروتکل جهانی اندازهگیری گازهای گلخانهای در مقیاس محلی بهصورت پایلوت در ۳۳ شهر مختلف پیادهسازی شده است. شبکههای بینالمللی دیگر نظیر گروههای ۱۰۰ شهر، C40، و EcoDistricts نیز خدمات همکاری فنی و مشاورهای لازم را در این زمینه ارائه میکنند.
استراتژیهای تأمین و کاهش تقاضا
شهرها در حال پیادهسازی استراتژیهای مقیاسبزرگ در زمینهی کاربری زمین، مدیریت انرژی در ساختمان، حملونقل، زیرساختها (بخصوص پوشش معابر) و انتشار نهان هستند. این استراتژیها را میتوان از دو دیدگاه عرضه و تقاضا بررسی کرد.
استراتژیهای کاربری ارضی
الگوهایی که شهرها بر اساس آنها ساخته میشوند، در میزان انتشار گازهای گلخانهای آنها مؤثر است. معماری فشرده، مرتبط و متمرکز در شهرها امکان پیادهسازی سایر استراتژیهای کاهش انتشار را نیز فراهم میکند. در این شهرها امکان حملونقل آسانتر بوده و زیرساختها و ساختمانها بهصورت کارآمدتر و با مصرف انرژی پایینتر ساخته میشوند. در چنین شرایطی نیازی به تغییر کاربری مزارع و مراتع طبیعی اطراف شهر نیز نخواهد بود؛ بنابراین این ذخایر طبیعی میتوانند کربن بیشتری در خود ذخیره کنند و نیز بهعلت مجاورت با شهر، هزینههای زنجیرهی تأمین (از مزرعه تا محل مصرف) نیز کاهش مییابد.
انتشار نهان
ساختمانها و زیرساختها در دل خود انتشار نهان دارند. این انتشار ناشی از انرژی مصرفشده در فرایند تولید مصالح و نیز نقلوانتقال آن تا محل ساختگاه است. ساختمانهایی که با استفاده از مصالح بومی ساخته شوند، میزان انتشار نهان کمتری خواهند داشت؛ بهخصوص اگر در فرایند تولید این مصالح انرژی زیادی مصرف نشده باشد و قابلیت بازیافت و استفادهی مجدد هم داشته باشند. زیرساختهای سبز نظیر پارکها و فضاهای در نظر گرفتهشده برای جمعآوری آب بارندگی میتوانند جایگزین مناسبی نسبت به زیرساختهای بتنی (که دارای انتشار نهان بالایی هستند) باشند.
استراتژیهای انرژی مصرفی در ساختوساز
در ایالاتمتحده، ساختوساز مسئول انتشار ۴۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای است. با استفاده از فناوریهای دارای بازدهی انرژی بیشتر در امر ساختوساز و نیز بهکارگیری منابعانرژی تجدیدپذیر در محل مصرف، میتوان میزان انتشار گازهای گلخانهای در مقیاس شهری را تا حد زیادی کاهش داد. علاوه بر اعمال روشهای اکتیو، میتوان از روشهای پسیو بهتری در ساختوساز استفاده کرد؛ جهتگیری عمدی ساختمانها به سمت آفتاب، عایقکاری گرمایی و سیستم تهویهی گرمایی نمونههایی از این نوع روشهای پسیو هستند.
با راهکارهایی نظیر کاهش تقاضای مصرف انرژی، توسعه منابع انرژی سبز و ترویج سبک زندگی پایدارتر، شهرها میتوانند مسیر مختص به خود را بهسوی کاهش انتشار تعریف کنند.
استراتژیهای حملونقل
دومین منبع انتشار گازهای گلخانهای در شهرها، بخش حملونقل است. در اینجا ۳ استراتژی برای کاهش انتشار در بخش حملونقل وجود دارد:
- کاهش مسافت طی شده توسط وسایل نقلیه (VMT)
- بهبود فناوری وسایل نقلیه
- جایگزینی سوختهای پاکتر
با ترویج ایدهی «اول پیادهروی کن» در شهرها میتوان میزان انتشار را بهصورت چشمگیری کاهش داد. همچنین با طراحی پیادهروها با کاربری مناسب و یکپارچه میتوان از مزایای سیستم جابجایی دوگانه بهره کامل را برد.
استراتژیهای تأمین
شهرها میتوانند از فناوریها و منابع انرژی سبز باهدف کاهش میزان انتشار خود در بخش انرژی بهره ببرند. در مقیاس شبکهی برق منطقهای، شهرها میتوانند در مورد خریداری برق از منابع انرژی سبز مذاکره کنند؛ همچنین میتوانند از سیاستهای تشویقی دولت در رابطه با کاهش دیاکسید کربن و دیگر آلایندههای مضر در منابع انرژی، بهرهی لازم را ببرند. شرکتهای فعال در زمینهی تأمین انرژی شهری هماکنون در حال حرکت به سمت بازیافت انرژی از زباله، انرژی بادی و انرژی خورشیدی هستند.
در مقیاس محلی نیز شهرها یا انبوهسازان میتوانند از فناوری ریزشبکه (Micro-grid) یا انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنند. در مسیر رسیدن به هدف انتشار صفر، استراتژیهای تأمین در صورت کاربرد بهموازات استراتژیهای کاهش تقاضا، دارای بیشترین میزان توجیه اقتصادی خواهند بود.
شهرها باید اقدام کنند
هماکنون ما در یک نقطهی بحرانی از ظرفیت زمین برای گرمایش بیشتر به سر میبریم. در حالیکه تلاشهای جهانی برای حل این معضل در جریان است، جوامع محلی خود میتوانند اقدام کنند؛ کما اینکه برخی از آنها پیشتر نیز شروع کردهاند. آنها با همتایان خود مشارکت میکنند، از یکدیگر میآموزند و سیاستهایی را در جهت تعدیل اثرات اقلیمی وضع میکنند. آنها از منابع انتشار فعلی خود لیستبرداری میکنند تا بفهمند در چه بخشهایی نیاز به کاهش دارند، سپس اهداف را مشخص میکنند و نهایتا استراتژیهای لازم را برای رسیدن به این اهداف مورد پیگیری قرار میدهند. این جوامع کوچک مسیر اختصاصی خود را برای کاهش انتشار تعیین میکنند، منابع انرژی پاکتر را توسعه میدهند و سبک زندگی پایدارتر را ترویج میکنند.
مدتها است که شایعاتی را در رابطه با تولید گوشیهای هوشمند تاشدنی توسط شرکتهای بزرگ این حوزه شنیدهایم؛ با اینکه زمان زیادی از انتشار نخستین شایعات میگذرد، اما هنوز نهتنها شاهد عرضهی گوشیهای تاشدنی نبودهایم، بلکه هیچ شرکتی بهصورت رسمی از چنین محصولی رونمایی نکرده است.
با اینهمه ظاهرا محصولات تاشدنی قرار نیست محدود به گوشیهای هوشمند باشند ولنوو درصدد تولید تبلت تاشدنی است. بهتازگی گزارشی از سوی یک وبسایت کرهای منتشر شده است که طبق آن، Lenovo قصد دارد تبلتی تاشدنی را با نمایشگر ساختهشده توسطLG، تولید و روانهی بازار کند.
تبلت تاشدنی لنوو در حالت معمولی دارای نمایشگری ۱۳ اینچی و در حالتِ تاشده دارای نمایشگری ۸ تا ۹ اینچ خواهد بود؛ این محصول احتمالا ابتدا در بازار چین عرضه خواهد شد.
ظاهرا الجی دیپسلی معتقد است که بازار تبلتهای تاشدنی نسبت به گوشیهای تاشدنی، دارای فرصتهای بیشتری است و بهخاطر همین موضوع، سرمایهگذاری ویژهای روی این بازار انجام داده است. در یک گوشی تاشدنی، بههنگام تا کردن دستگاه، عملا نمایشگر مخفی میشود؛ اما مزیتی که برای تبلتها وجود دارد این است که اگر آنها را تا کنیم، حملکردنشان بسیار سادهتر میشود.
از طرفی، ساخت پنلهای بادوام برای تبلتها سادهتر است؛ زیرا گوشیهای تاشدنی را در طول روز باید دهها و در مواردی حتی صدها بار تا کرد؛ اما این رقم برای تبلتها بهمراتب کمتر است. گفته میشود که الجی دیسپلی قصد دارد نمایشگر ۱۳ اینچ بهکاررفته در تبلت لنوو را به شرکتهای دیگری نظیر دل و الجی الکترونیکس هم بفروشد.
ذکر این نکته ضروری است که تمامی مطالب عنوانشده در این مقاله تا این لحظه در حد شایعه هستند و الجی تاکنون از اظهارنظر در این رابطه، خودداری کرده است.
دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
امام حسن (ع) در شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری قمری زمانی چشم به جهان گشودند که مادر بزرگوارشان حضرت زهرا (س) دوازدهمین بهار عمر خود را سپری میکردند.
امام حسن مجتبی (ع) نخستین پسری بود که خداوند متعال به اهل نبوت عطا کرد و روشنایی خانه پیامبر اکرم (ص) و حضرت زهرا (س) و حضرت امیرالمومنین (ع) چندین برابر شد.
همزمان با میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)، پیامبر اکرم (ع) به سفر رفته بودند، اما پیش از سفر به خانه اهل بهشت رفتند و ضمن سخنانى، به سفارش هاى لازم در مورد مولود مبارکى پرداختند و نوید میلاد امام حسن (ع) را به اهل خانه و دخت خود دادند، که از جمله توصیه فرمودند که او را پس از ولادت در پوشش زرد رنگ قرار ندهند.
با رفتن پیامبر اکرم (ص)، نخستین فرزند حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) متولد شد، پس از مولود پسر حضرت صدیقه الکبری (س) زنان همراه این بانو بزرگوار، امام حسن مجتبی (ع) را در پارچهای تمیز و زرد رنگ قرار دادند و پیامبر (ص) به بانوان حاضر فرمودند: فرزندم را بیاورید. پس نوزاد را به آن حضرت (ص) تقدیم داشتند. او را در آغوش گرفت و فرمودند: مگر فراموش کردید که از شما خواستم او را پس از ولادت، در پوشش زرد قرار ندهید؟ سپس آن پوشش را از این مولود مبارک برگرفت و پوشش سپیدى بر او افکند و رو به امیرمؤمنان علی (ع) نمود و پرسیدند: چه نامی برایش برگزیده اید؟ امام علی (ع) فرمودند: ما هرگز در گزینش نام فرزندمان بر شما پیشى نمیگیریم. فاطمه (س) هم پیش از آن به پدر گرانمایه نوزاد و همسر گرامی خود، امام علی (ع) پیشنهاد کرده بود که نامى برای این نورسیده در نظر بگیرد، اما حضرت علی (ع) ضمن احترام به دخت پیامبر (ص)، فرموده بود که در مورد نامگذارى این نوزاد عزیز، بر رسول خدا (ص) و بر پیشواى بزرگ توحید، پیشى و سبقت نخواهد گرفت. پیامبر گرامى (ص) نیز فرمودند: من هم بر پروردگار بزرگ خویش پیشى نمیگیرم.
در این لحظات، خداوند تبارک و تعالى به جبرئیل فرشته وحى فرمود: «براى بنده محبوب و پیامبر برگزیده ام، فرزندی متولد شده، از این رو به نزد وى برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوى و به وى بگو؛ به راستى که على نزد تو به منزله هارون است برای موسى، پس نام فرزند هارون را برای او برگزین.»
جبرئیل فرود آمد و مراتب تبریک و تهنیت پروردگار هستى را به پیامبر خدا (ص) رسانید و گفت: «اى پیامبر خدا! پروردگارت دستور داده است که این مولود مبارک را به نام فرزند هارون نامگذارى کنید.» رسول خدا (ص) پرسیدند: «نام پسر هارون چه بود؟»، فرشته وحى گفت: «او شبیر نام داشت.»، پیامبر (ص) فرمود: «من به زبان عربى سخن میگویم.»، جبرئیل گفت: «نامش را حسن بگذار.» لذا پیامبر اکرم (ص) در گوش راست آن پاره ماه و نوزاد گرانقدر، اذان و در گوش چپش، اقامه خواند و نام مبارک را «حسن» نهاد.
سپس (در برخى از روایات در روز هفتم) براى این نوزاد نورانی، دو رأس قوچ کبود رنگ را قربانی (عقیقه) کردند و ران یکى از آنها را همراه یک دینار به قابله داد. سر مبارک نوزاد را تراشید و هم وزن موی سرش- که یک درم و چیزی افزون بود ـ. نقره به عنوان صدقه به فقرا، مستمندان و بینوایان داد. پیامبر اکرم (ص) سپس سر نورانى این نوزاد را به ماده خوشبو و عطرآگینى که از زعفران و چیزهایى مشابه ترکیب شده بود، معطر فرمود. سرانجام این نوزاد عزیز را بوسه باران کرد و مورد مهر وصف ناپذیر خویش قرار داد.
پیامبر اکرم (ص)، کنیه امام حسن (ع) را هم از شدت علاقه به ایشان، «ابومحمد» نهاد و این تنها کنیه اوست. القاب امام حسن (ع) هم سبط، سید، زکی و مجتبی است که «مجتبی» معروفتر است. ضمناً امام حسن مجتبی (ع) به «کریم اهل بیت (ع)» نیز شهرت دارد.
پیامبر اکرم (ص) به امام حسن (ع) و برادرش امام حسین (ع) علاقه خاصی داشت و بارها میفرمودند: «حسن و حسین فرزندان من هستند.»
تا پیغمبر اسلام (ص) در حیات مبارک بودند، امام حسن (ع) و برادرش حسین (ع) در کنار آن حضرت (ص) جای داشتند، گاهی آنان را بر دوش خود سوار میفرمودند، میبوسیدند و میبوییدند.
امام حسن (ع) حدود بیش از ۷ سال، زمان جد بزرگوار خود را درک و در آغوش مهر آن حضرت (ص) به سر برد و پس از رحلت پیامبر (ص) که با شهادت مادر گرامیش حضرت فاطمه زهرا (س) دو یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت، تحت تربیت پدر بزرگوار خود امام علی (ع) قرار گرفت.
آغاز امامت ۱۰ ساله امام دوم شیعیان (ع)
آن حضرت (ع) در سن ۲۷ سالگی و پس از حادثه دهشتناک ضربت خوردن پدر ارجمند خود امام علی (ع) در مسجد کوفه و شهادت ایشان در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری قمری، به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت (ع) به مقام امامت رسید.
مدت امامت آن حضرت (ع) ۱۰ سال به طول انجامید و نزدیک به ۶ ماه هم به اداره امور مسلمین پرداخت. در این مدت معاویه که دشمن سرسخت امام علی (ع) و خاندان آن امام همام (ع) بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت) جنگیده بود، به عراق مقر خلافت امام حسن (ع) لشکر کشید و جنگ را آغاز کرد.
پس از شهادت امام علی (ع) و سخنرانی امام حسن (ع) در مسجد کوفه، همه مردم کوفه، مدائن، عراق، حجاز و یمن، با شوق و رغبت با ایشان بیعت کردند، جز معاویه که خواست از راهی دیگر برود و با آن حضرت (ع) همان رفتاری را پیش گیرد که با پدرش امام علی (ع) در پیش گرفته بود.
توطئههای پنهانی علیه امام حسن مجتبی (ع)
دوره کوتاه مدت خلافت آن حضرت (ع) مانند دوران خلافت پدرش امام علی (ع)، آکنده از فعالیت منافقان، خیانتکاران و جاسوسان (به حد اعلای خود) بود که مانع از پیروزی قاطع امام (ع) گردید.
از طرفی معاویه به مقابله با امام حسن (ع) برخاسته بود و از سوی دیگر در پی جنگهای سه گانه امام علی (ع) و به شهادت رسیدن بیشترین یاران باوفای اهل بیت (ع) مانند مالک اشتر و محمد بن ابی بکر، اوضاع برای سپاه اسلام بسیار دشوار شده بود.
روش زندگی و حکومت امام حسن مجتبی (ع) که شرایط رهبری را در خود جمع داشت، در دوران اقامتش در کوفه، او را قبله نظر، محبوب دلها و مایه امید کسان ساخته بود. امام (ع) کارها را نظم داد و والیانی برای شهرها تعیین فرمودند و انتظام امور را به دست گرفت، اما زمانی نگذشت که عده زیادی از افراد، چون امام حسن (ع) را مانند پدرش در اجرای عدالت و احکام و حدود اسلامی قاطع دیدند، به توطئههای پنهانی دست زدند و حتی در نهان به معاویه نامه نوشتند و او را به حرکت به سوی کوفه تحریک و ضمانت کردند که هر گاه سپاه او به اردوگاه حسن بن علی (ع) نزدیک شود، آن حضرت (ع) را دست بسته تسلیم او میکنند یا ناگهان ایشان را به شهادت میرسانند.
خوارج نیز به خاطر وحدت نظری که در دشمنی با حکومت آل علی (ع) داشتند، در این توطئهها با آنان همکاری کردند. در برابر این عده منافق، شیعیان علی (ع) و جمعی از مهاجرین و انصار بودند که به کوفه آمده و در آنجا سکونت اختیار کرده بودند. این بزرگمردان مراتب اخلاص و صمیمیت خود را در همه مراحل همراهی با امام (ع) ثابت نمودند. امام حسن (ع) وقتی طغیان و عصیان معاویه را در برابر خود دید، با نامههایی او را به اطاعت و عدم توطئه و خونریزی فرا خواند، ولی معاویه در جواب آن حضرت (ع) تنها به این امر استدلال میکرد که من در حکومت، از تو با سابقهتر و در این امر آزمودهتر و به سال از تو بزرگترم!
معاویه گاهی در نامههای خود با اقرار به شایستگی امام حسن (ع) مینوشت: «پس از من، خلافت از آن توست. زیرا تو از هر کس بدان سزاوارتری.» و آخرین جوابی که به فرستادگان امام حسن (ع) داد این بود که: «برگردید، میان ما و شما به جز شمشیر نیست.» و بدین ترتیب دشمنی، سرکشی، توطئههای زهرآگین و گردن کشی علیه کریم آل طه (ع) از طرف معاویه آغاز شد.
معاویه با ایجاد روح اخلال گری و نفاق، خریداری وجدانهای پست، پراکندن انواع دروغ و انتشار روحیه یأس در مردم سست ایمان در مواقع مناسب، اوضاع را به نفع خود سوق میداد و از سوی دیگر همه سپاهیانش را به بسیج عمومی فراخواند. مجموع نیروهای نظامی عراق را ۳۵۰ هزار نفر نوشتهاند.
امام حسن (ع) هم تصمیم خود برای پاسخ به ستیزه جویی معاویه را دنبال و رسماً اعلام جهاد فرمود. اگر در لشکر معاویه، کسانی بودند که به طمع زر آمده و مزدور دستگاه حکومت شام بودند، اما در لشکر امام حسن مجتبی (ع)، چهرههای تابناک شیعیانی مانند حجر بن عدی، ابو ایوب انصاری و عدی بن حاتم دیده میشد که به تعبیر امام حسن (ع)؛ یک تن از آنان، افزون از یک لشکر بود.
اما در برابر این بزرگان، افراد سست عنصری نیز بودند که جنگ را با گریز جواب میدادند، در نفاق افکنی توانایی داشتند و فریفته زر و زیور دنیا میشدند. امام حسن (ع) از آغاز این ناهماهنگی بیمناک بود.
توطئههای معاویه و خیانت برخی از یاران امام حسن (ع)
اگر خیانت برخی از یاران و لشکریان امام مجتبی (ع) نبود، معاویه هرگز فرصت پیدا نمیکرد که به اهداف شوم و ضد اسلامی خود برسد. چرا که این اقدامات نه تنها جلوی معاویه را نگرفت، بلکه او را در رسیدن به اهداف شومش تحریص کرد.
امام حسن (ع) با وجود تمام این شرایط، تصمیم نهایی برای جنگ با معاویه را در سخنرانی خود در مسجد کوفه اعلام و سپاهیان را برای عزیمت به سوی نخیله فراخوان فرمود.
اما مردم کوفه آن قدر در رفتن به جنگ سستی کردند تا اینکه عدی بن حاتم که پیرمردی بود، به عنوان نخستین نفر به پا خواست و جملاتی به کوفیان گفت و به تنهایی و به اطاعت از فراخوان و فرمان امام (ع)، پای در رکاب نهاد و عازم نخیله شد و به دنبال او، عدهای دیگر به راه افتادند.
امام حسن مجتبی (ع) پس از فراخوان نبرد بر علیه شامیان، متوجه دو جاسوس از سوی معاویه در کوفه و بصره شد که پس از شناسایی آنان، دستور قتلشان را صادر کرد و به دنبال آن در نامهای به معاویه، این چنین نوشت: «.. گویا خواهان جنگ هستی، به زودی آن را دیدار خواهی کرد، پس چشم به راه باش.».
اما برنامه معاویه به طور دیگری طراحی شده بود. گرچه در ظاهر او نیز سپاهی فراهم ساخته و به سوی کوفه حرکت کرده بود. ولی نقشه معاویه آن بود که حضرت امام حسن (ع) را مخفیانه به شهادت برساند و بدون دردسر به هدف شوم خود برسد، به همین منظور چهار نفر از منافقان (به نامهای عمرو بن حریث، اشعث بن قیس، حجر بن الحارث و شبث ربعی) را اغوا و جداگانه به این کار مأمور نمود.
امام حسن (ع) خیلی زود از این توطئه آگاه شد و در زیر لباسهای خود زره پوشید. یکی از این منافقین، امام (ع) را در موقع نماز هدف قرار داد، اما به دلیل جلوگیری زره از نفوذ تیر در بدن امام (ع)، نتوانست کاری از پیش ببرد.
طرح دیگر معاویه هم استفاده از شگردی بود که در صفین او را به پیروزی رساند. به همین منظور سعی کامل نمود تا در میان یاران و سپاهیان امام (ع) نفوذ کند.
امام مجتبی (ع)، عبیدالله بن عباس را که از خویشان امام (ع) و از نخستین افرادی بود که مردم را به بیعت با ایشان تشویق کرد، با ۱۲ هزار نفر به مسکن که شمالیترین نقطه در عراق هاشمی بود، اعزام فرمود. اما وسوسههای معاویه او را تحت تأثیر قرار داد و معاویه مطمئنترین فرمانده امام (ع) را در مقابل یک میلیون درم که نصفش را نقد پرداخت، به اردوگاه خود کشاند. این در حالی بود که در دوره امام علی (ع)، فرستاده معاویه به مکه، دو فرزند خردسال عبیدالله را سر بریده بود.
در نتیجه ۸ هزار نفر از ۱۲ هزار نفر سپاهی نیز به دنبال او به اردوگاه معاویه شتافته و دین خود را به دنیا فروختند.
با فرار عبیدالله ابن عباس و دیگر فرماندهان سپاه امام حسن (ع)، شرایط بسیار نامطلوبی پدید آمد، پس از عبیدالله، نوبت فرماندهی به قیس بن سعد بن عباده انصاری رسید. ولی وسوسههای معاویه درخصوص قیس کارساز نشد، اما لشکریان معاویه و منافقان با شایعه مقتول شدن او، روحیه سپاهیان امام حسن (ع) را تضعیف کردند.
حضرت امام حسن (ع) که برای جمع آوری سپاه به مدائن رفته بود، نه تنها موفق به انجام این کار نشد، بلکه عدهای از سپاهیانش بر او شوریدند، به خیمه اش ریختند و به غارت پرداختند، آنان حتی سجاده زیر پای حضرت (ع) را ربودند و عبدالرحمن ازدی، ردای آن حضرت (ع) را از دوشش کشید، لذا امام حسن (ع) بدون اینکه ردایی بر تن داشته باشد، سوار اسب شد و در ساباط به راه افتاد. همین که به جای تاریکی (مظلم ساباط) رسید، ناگاه یکی از خوارج تروریست به نام جراح بن سنان پیش آمد، لگام اسب حضرت (ع) را گرفت و گفت: «حسن! تو نیز همانند پدرت کافر شدی!» و خنجری مسموم به ران مبارک حضرت (ع) زد که تا استخوان شکافته و جراحتی سخت در ران ایشان پدید آمد و این ضربت، به طوری سهمگین بود که حضرت (ع) بسیار رنجور و بیمار گشت.
عدهای از کارگزاران معاویه هم که به مدائن آمده و با امام حسن (ع) ملاقات کردند، زمزمه پذیرش صلح توسط امام (ع) را در بین مردم شایع نمودند.
بالاخره همان عواملی که امام علی (ع) و سپاهش را در مقابل معاویه متوقف ساخت، دوباره کارساز شد و صلح را بر امام حسن (ع) تحمیل ساخت و وضعی برای امام دوم شیعیان (ع) پیش آمد که جز صلح با معاویه، راه حل دیگری نمانده بود. البته امام حسن (ع) مقاومت زیادی نمود، ولی موقعی تن به صلح داد که یارانش از پیرامونش متفرق شدند و او را تنها گذاردند.
معاویه وقتی وضع را مساعد یافت، به امام حسن (ع) پیشنهاد صلح کرد. امام حسن (ع) جهت مشورت با سپاهیان خود، خطبهای ایراد و آنها را به جانبازی و یا صلح - یکی از این دو راه ـ. تحریک و تشویق فرمود. عده زیادی خواهان صلح بودند. عدهای نیز با زخم زبان خود، آن امام معصوم (ع) را آزردند. سرانجام پیشنهاد صلح معاویه، مورد قبول امام حسن (ع) واقع شد. البته معلوم بود کسی، چون معاویه، دیر زمانی پای بند تعهدات صلح نخواهد ماند و در آینده نزدیکی آنها را یکی پس از دیگری، زیر پای خواهد نهاد و در نتیجه ماهیت ناپاک معاویه و عهد شکنیهای او و عدم پای بندی او به دین و پیمان، بر همه مردم آشکار خواهد شد.
امام حسن (ع) هم با پذیرش صلح، از بردار کشی و خونریزی که هدف اصلی معاویه بود و میخواست ریشه شیعه و شیعیان آل علی (ع) را به هر قیمتی قطع کند، جلوگیری فرمود.
بدین صورت، چهره تابناک امام حسن (ع) ـ. چنان که جد بزرگوارش رسول خدا (ص) پیش بینی فرموده بودند ـ. به عنوان «مصلح اکبر» در افق اسلام نمودار گشت. معاویه در پیشنهاد صلح، هدفی جز مادیات محدود نداشت و میخواست که بر حکومت استیلا پیدا کند. ولی امام حسن (ع) بدین امر راضی نشد، مگر بدین جهت که مکتب خود و اصول فکری خود را از انقراض محفوظ بدارد و شیعیان را از نابودی برهاند.
از شروطی که در پیمان صلح مذکور آمده بود و خدا و رسول خدا (ص) و عده زیادی را بر آن شاهد گرفته بودند چنین بود؛ «معاویه موظف است در میان مردم، به خدا و کتاب و سنت رسول خدا (ص) و سیرت خلفای شایسته عمل کند و بعد از خود، کسی را به عنوان خلیفه تعیین ننماید و مکری علیه امام حسن (ع) و اولاد علی (ع) و شیعیان آنها درهیچ جای کشور اسلامی نیاندیشد و نیز سبّ و لعن بر علی (ع) را موقوف دارد و ضرر و زیانی به هیج فرد مسلمانی نرساند.»
سپس معاویه با افرادی به کوفه آمد تا قرارداد صلح در حضور امام حسن (ع) اجرا شود و مسلمانان در جریان امر قرار گیرند. سیل جمعیت به سوی کوفه روان شد. ابتدا معاویه بر منبر آمد و سخن گفت. از جمله آن که: «هانای اهل کوفه! میپندارید که به خاطر نماز و روزه و زکات وحج با شما جنگیدم؟ ... به جنگ بر خاستم که بر شما حکمرانی کنم و زمام امر شما را به دست گیرم، و اینک خدا مرا بدین خواسته نایل آورد، هر چند شما خوش ندارید، اکنون بدانید هر خونی که در این فتنه بر زمین ریخته شود، هدر است و هر عهدی که با کسی بستهام، زیر دو پای من است.»
به همین سبب طریق معاویه عهد نامهای را که خود نوشته، پیشنهاد کرده و پای آن را مهر نهاده بود، زیر پا نهاد و خود را به زودی رسوا کرد!
امام حسن بن علی (ع) هم با شکوه و وقار امامت ـ. چنان که چشمها را خیره و حاضران را به احترام وادار میکرد. بر منبر آمد و خطبه تاریخی مهمی ایراد فرمود. پس از حمد و ثنای خداوند جهان و درود فراوان بر رسول خدا (ص)، فرمود: «. به خدا سوگند من امید میدارم که خیرخواهترین خلق برای خلق باشم و سپاس و منت خدای را که کینه هیچ مسلمانی را به دل نگرفته ام و خواستار ناپسند و ناروا برای هیچ مسلمانی نیستم ...» سپس فرمود: «معاویه چنین پنداشته که من او را شایسته خلافت دیده ام و خود را شایسته ندیده ام. او دروغ میگوید. ما در کتاب خدای عزوجل و به قضاوت پیامبرش از همه کس به حکومت اولی تریم و از لحظهای که رسول خدا وفات یافت، همواره مورد ظلم و ستم قرار گرفته ایم.»
آن گاه به جریان غدیر خم و غصب خلافت پدرش امام علی (ع) و انحراف خلافت از مسیر حقیقی اشاره کرد و فرمود: «این انحراف سبب شد که بردگان آزاد شده و فرزندانشان ـ. یعنی معاویه و یارانش ـ. نیز در خلافت طمع کردند.»
حرکت از کوفه به مدینه
امام حسن (ع) پس انجام صلح تحمیلی با معاویه، حکومت کوفه را رها نمود و بعد از چند روزی، آماده حرکت به مدینه شد. معاویه هم به این ترتیب، خلافت اسلامی را در زیر تسلط خود آورد، وارد عراق شد و در سخنرانی عمومی رسمی، شرایط صلح را زیر پا نهاد.
معاویه، آن حضرت (ع) را نیز به حال خود رها نکرد و با تمام توان و با جاسوسان و عمال خود، امام مجتبی (ع) را زیر نظر گرفت و از هر راه ممکن، سختترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت (ع) و شیعیان ایشان روا داشت.
امام حسن (ع) در تمام مدت امامت خود که ۱۰ سال طول کشید، در نهایت اختناق زندگی کرد و هیچ گونه امنیتی نداشت، حتی در خانه خود نیز در آرامش نبود.
شهادت مظلومانه سبط اکبر خاتم الانبیا (ص)
ابن ابی الحدید می نویسد: «چون معاویه خواست برای پسرش یزید بیعت بگیرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبی(ع) کرد، زیرا معاویه برای گرفتن بیعت به نفع پسرش و موروثی کردن حکومتش مانعی بزرگ تر و قوی تر از حسن بن علی(ع) نمی دید، پس معاویه توطئه کرد، آن حضرت را مسموم نمود و سبب مرگش شد.»
در این توطئه، بیش ترین نقش را مروان بن حکم که فرماندار مدینه بود ایفا کرد. وقتی معاویه تصمیم بر این جنایت هولناک گرفت، آخرین مرتبه، طی نامه ای سری از مروان فرماندار خویش خواست تا در مسمومیت حسن بن علی(ع) سرعت گیرد و آن را در اولویت قرار دهد.
مروان جهت اجرای این توطئه مامور شد با جعده دختر اشعث همسر امام مجتبی(ع) تماس برقرار کند. معاویه در نامه اش نوشته بود که جعده یک عنصر ناراضی و ناراحت است و از جهت روحی می تواند با ما همکاری داشته باشد و سفارش کرده بود که به جعده وعده دهد بعد از انجام ماموریتش او را به همسری پسرش یزید درخواهد آورد و نیز توصیه کرده بود صد هزار درهم به او بدهد.
امام صادق(ع) فرمود: جعده -لعنة الله علیها- زهر را گرفت و به منزل آورد. آن روزها امام مجتبی(ع) روزه داشت و روزهای بسیار گرمی بود، به هنگام افطار خواست مقداری شیر بنوشد، آن ملعون زهر را در میان آن شیر ریخته بود، به مجرد این که شیر را آشامید، پس از چند دقیقه امام(ع) فریاد برآورد:
«دشمن خدا! تو مرا کشتی، خداوند تو را نابود کند. سوگند به خدا! بعد از من بهره و سودی (خوشحالی) برای تو نخواهد بود. تو را گول زدند و مفت و رایگان در راستای اهدافشان به کار گرفتند. سوگند به خدا معاویه تو را بیچاره و بدبخت نمود و خود را خوار و ذلیل کرد.»
امام صادق(ع) در ادامه سخنان خود فرمودند: «امام مجتبی(ع) بعد از این که جعده او را مسموم کرد، دو روز بیش تر باقی نماند و از دنیا رفت و معاویه هم بدانچه وعده کرده بود وفا ننمود.»
پیکر مطهر آن حضرت (ع) به دلیل توطئه و مخالفت دشمنان برای دفن در مسجد پیامبر (ص) در مدینه، در قبرستان بقیع دفن گردید که حتی دشمنان و بدخواهان اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، از تیرباران بدن مبارک و تابوت آن حضرت (ع) هم دریغ نکردند و قریب به ۴۰ تیر بر آن بدن پاک و نورانی و تابوت حامل آن زدند.
کسانی که مدام در سایتهای خرید بلیط هواپیما میگردند و رزرو بلیط کار همیشگی آنها است، باید این جمله را بسیار شنیده باشند: «اگر فشار داخل کابین کاهش یافت، ماسکهای بالای صندلی شما پایین میافتند. آنها را روی دهان و بینی خود قرار دهید». این توصیههای پیش از پرواز ممکن است مسافران نگران را نگرانتر کند؛ به این دلیل که فکر میکنند هر لحظه ممکن است نیاز به کمکهای تنفسی داشته باشند؛ اما با بیان این گزارش کوتاه میخواهیم به دلیل این خبر مهم برسیم که چرا زمانی که خلبانهای پروازهای داخلی هند فراموش کردند فشار داخل هواپیما را تنظیم کنند، باعث خونریزی بینی مسافران و آسیب دیدن گوشهایشان شد. در این شرایط ماسکها به طور خودکار از محل خود جدا شدند.
بنابراین، در چه شرایطی و چه مواقعی، مسافران باید طبق نصایح مهماندار، ماسک را روی صورت بگذارند، بند آن را محکم کنند و به آرامی نفس بکشند؟
چرا هوای داخل هواپیما را تنظیم میکنند؟
مقالههای مرتبط:
هوای کابین هواپیماها را با استفاده از هوای خنک و فیلترشدهای که از موتور دمیده میشود تنظیم میکنند و فشار هوای داخل کابین را معادل فشار هوای ۲۴۳۸ متری از سطح زمین نگه میدارند. تکنولوژی جدید بوئینگ دریملاینر، فشار هوا را تا ارتفاع ۱۸۲۸ متری کاهش میدهد و فضای داخل هواپیما را دلپذیرتر میکند.
هوای خشک داخل کابین باعث میشود مسافران کمی احساس دهیدراته بودن کنند؛ اما میتوانند به راحتی و بدون کمک، نفس بکشند و کارهایی که دوست دارند را انجام دهند (مثل فیلم نگاه کردن، نوشیدن آبمیوه یا کتاب خواندن).
اما زمانی که فشار هوای داخل کابین از بین برود، همه چیز تغییر میکند. این اتفاق دلایل متعددی دارد. مشکلات تکنیکی در سیستم تنظیم فشار میتواند یکی از دلایل باشد. اما وجود ترک روی پنجرهها یا بدنه هواپیما، درست نبستن درها، شکاف و درز در هواپیما به دلیل انفجار، میتوانند باعث هدر رفتن هوای کابین شوند و دلایلی دیگر برای این مشکل باشند.
این نشتیهای کوچک به آرامی باعث از بین رفتن فشار هوا میشوند. در این شرایط، خلبان وقت کافی برای کاهش اضطراری ارتفاع، بین ۲۴۳۸ تا ۳۰۴۷ متری، را دارد. درست است که این کار پر از تکانهای بسیار است؛ اما کشنده نیست.
چه مدت باید ماسک را روی صورت نگه داشت؟
مقالههای مرتبط:
در سال ۲۰۰۷، ایرباس یک یادداشتی با عنوان «هشدارهای مربوط به تداخل در فشار هوای کابین» را منتشر کرد که در آن گفته شده بود، اگر مسافران در ارتفاع ۱۲۱۹۲ متری، با کمبود اکسیژن مواجه شوند، ۱۸ ثانیه هشیاری خود را میتوانند حفظ کنند. زمانی که خطر هیپوکسی یا همان بیاکسیژنی افزایش مییابد، مسافران ابتدا متوجه نمیشوند تا اینکه دیگر قادر به نفس کشیدن نیستند و از حال میروند.
- علائم کاهش فشار کابین عبارتند از: یک صدای مهیب که در اثر برخورد هوای درون و بیرون هواپیما رخ میدهد؛ معلق شدن ذرات در هوا؛ و اشیایی که در نزدیکی شکاف باشند بیرون رانده میشوند.
- همچنین در یادداشت، تاکید بسیاری بر توجه به علائم کماکسیژنی شده است. این علائم شامل حالت تهوع، سردرد و سرخوش شدن هستند.
یادداشت اضافه میکند:
در کابینی که این اتفاق افتاد، یکی از خدمهها از پرت شدن از هواپیما جان سالم بدر برد، زیرا یکی از مسافران زانوهای او را گرفته بود.
اتفاق مشابهی را باز هم امسال شاهد بودیم که در آن خانمی از پنجره پرت شد. اداره هوانوردی شهری (CAA) بیان میکند که خطوط هواییروند بسیار مشخصی برای این شرایط دارند که خدمه به طور کامل از آنها آگاه هستند.
ماسک اکسیژن چطور کار میکند؟
آیا ماسک زدن واقعا بخاطر امنیت است، یا صرفا برای آرام کردن مسافران هنگام سقوط؟ اگر همچنان به دنبال پاسخ میگردید، دیالوگ برد پیت در فیلم باشگاه مبارزه (Fight Club) را بخاطر بیاورید:
میدانی چرا در هواپیما ماسک اکسیژن میزنند؟ اکسیژن آدم را شنگول میکند. در یک شرایط فوقالعاده اورژانسی و وحشتناک، با ترس نفس میکشی. ناگهان رام و سرخوش میشوی. سرنوشتت را میپذیری. (در حالی که به دستورالعمل اضطراری هواپیما اشاره میکند) همهاش این جا است. فرود اضطراری روی آب- ۹۶۵ کیلومتر در ساعت. صورتهای بیاحساس، مانند گاوهای هندو.
خب باید به آن دسته که اینطور فکر میکنند بگوییم متاسفیم. ماسک اکسیژن واقعا برای امنیت شما است.
پاتریک اسمیت، خلبان، میگوید:
مرگومیر یا سقوط در اثر مشکلات فشار هوا به ندرت رخ میدهند؛ حتی اگر یک تغییر فشار هوای سریع و ناگهانی، در اثر بوجود آمدن یک سوراخ، اتفاق بیافتد. اگر فشار هوای داخل کابین از یک سطح مشخص پایینتر برود، ماسکها از سقف رها میشوند و افراد را در موقعیتی که به آن «جنگل لاستیکی» میگویند قرار میدهد. اگر با چنین شرایطی مواجه شدید، ماسک را بهصورت بزنید و خیلی راحت نفس بکشید. هواپیما خیلی سریع به ارتفاع امن میرسد و مسافران میزان اکسیژن کافی برای آن مدت را در اختیار دارند.
تا چه مدت اکسیژن دوام دارد؟
مقالههای مرتبط:
چند دقیقه. این مدت میتواند کمتر از حد انتظار شما باشد. بنابراین کاهش ارتفاع خیلی سریع انجام میگیرد. اسمیت میگوید:
در آن جلو، خلبانها ماسکهایشان را میزنند و خیلی سریع ارتفاع خود را به زیر ۳۰۴۸ متر میرسانند. اگر احساس کردید که این کاهش ارتفاع به طور خطرناکی سریع است، به این معنا نیست که هواپیما در حال سقوط است؛ بلکه تنها به این خاطر است که خلبانها دارند آن کاری را میکنند که موظفاند.
اما اگر بر فراز هیمالیا بودید و نمیتوانستید تا ارتفاع کمتر از ۳۰۴۸ متر پایین بیایید چه؟ اسمیت می گوید:
خلبانها از مسیرهای ازپیشتعیینشده برای چنین مواقعی استفاده میکنند که به آنها اجازه فرود تدریجی را میدهد. حتی بالای قله هیمالیا هم، همیشه فرصت رسیدن به ارتفاع امن، پیش از اتمام اکسیژن، وجود دارد.
درواقع، تخمین اسمیت از «چند دقیقه» بیش از حد محافظهکارانه است. منابع دیگر ۱۲ تا ۱۵ دقیقه را برای اکسیژن موجود، اعلام کردهاند.
بنابراین، خیالتان راحت باشد.
آیا از دست رفتن فشار کابین خطرناک است؟
مقالههای مرتبط:
با وجود اینکه CAA نمیتواند تعداد دقیق مصدومین را اعلام کند، و اینکه در دو دهه گذشته این اتفاق با پیآمدهای وحشتناک رخ داده است، اما به طور معمول گزارشات صدمه در وقوع چنین شرایطی بسیار کم است.
در سال ۲۰۰۵، هواپیمایی از قبرس به آتن، پس از، از دست دادن فشار هوای درون کابین، با یک کوه برخورد کرد. در این حادثه ۱۱۵ نفر مسافر و ۶ خدمه جان خود را از دست دادند. در تحقیقات رسمی معلوم شد که سیستم تنظیم فشار هوا را روی حالت دستی رها کرده بودند که باعث کاهش فشار کابین و بیهوش شدن خلبان شده بود. ذخیره اکسیژن برای مسافران بعد از ۱۵ دقیقه تمام میشود و وقتی که هواپیما در حالت اتوپایلت است، سوخت تمام میکند، و در ۳۳ کیلومتری فرودگاه آتن با کوه برخورد میکند.
در موردی دیگر، پاین استوارت (Payne Stewart)، ستاره درخشان گلف، همراه با ۵ نفر دیگر، در تاریخ ۲۵ اکتبر ۱۹۹۹، در هواپیمایی که ازاورلندو به دالاس میرفت، در اثر سقوط هواپیما کشته شد. طبق گزارشات رسمی، نتوانستند علت اصلی سقوط را تشخیص دهند، اما علت آن را کاهش فشار درون کابین و عدم موفقیت در استفاده از ماسک اکسیژن اعلام کردند که باعث بیهوشی خلبانها شده بود.
اتفاقات بدون کشته و زخمی هم اعلام شدهاند. اوایل امسال، در جولای، بیش از ۳۰ مسافر هواپیمای Rynair، پس از رسیدن به ارتفاع ۱۰۹۷۲ متری، دچار کاهش فشار هوا شدند و برخی گوشهایشان خونریزی کرد. هواپیما پس از ۷ دقیقه به ارتفاع امن ۷۹۲۴ متری رسید و همه مسافران درمان شدند. در جولای، هواپیمای Air China، در اثر، احتمالا، کاهش فشار هوای داخل کابین، در عرض ۱۰ دقیقه خود را به ارتفاع ۷۶۲۰ متری رساند. با این وجود، هواپیما دوباره اوج گرفت و به مقصد رفت.
در سال ۲۰۱۶ در هواپیمای کرهای، باز ماندن درب هواپیما (باز ماندن نه به این معنا که کاملا بسته نشده باشد، بلکه خوب چفت نشده بود)، باعث شده بود مسافران کمی احساس کمبود اکسیژن کنند و علائمی چون سردرد، حالت تهوع و گوشدرد به آنها دست دهد.
پس واضح است که توضیحاتی که درباره سلامت و امنیت پس از خرید بلیط هواپیما و پیش از پرواز به مسافران داده میشود، دلیلی دارد. اگر جنگل لاستیکی ظاهر شد باید ماسکهای اکسیژن خود را بزنید. ماسک را محکم کنید و بهصورت طبیعی نفس بکشید و لطفا: سلفی نگیرید.
محصول جدید خودروساز آمریکایی فورد، بهطور انحصاری برای بازار چین رونمایی شد؛ کراساور تریتوری (Territory) با همکاری ژیانگلینگ موتورز چین (JMC) و براساس مدل یوشنگ S330، طراحی و تولید شده است.
اتحاد آمریکاییها و چینیها در تولید تریتوری، باهدف ارائهی محصولی جذاب برای ساکنان شهرهای کوچکتری چین و رقابت با تولیدات جیلی و گریت وال شکل گرفته است. تریتوری تنها یک نمونه از ۵۰ مدل فورد است که تا سال ۲۰۲۵ به چین خواهند رسید. بر اساس گفتههای مدیران ارشد فورد، مدلهای وعده داده شده، یا بازطراحی محصولات قبلی مانند فورد فوکوس یا کاملاً جدید هستند.
کراساور سایز متوسط تریتوری، کاملاً بهزبان طراحی فورد درآمده است؛ جلوپنجرهی ۶ ضلعی با زوایای ملایم، چراغهای جلوی باریک LED، و چراغهای دیتایم گوشهی سپرها در نمای روبروی اولین کراساور مخصوص فورد برای چین جلب توجه میکنند. بزرگترین شباهت تریتوری با S330، در تزئینات کروم انتهایی بدنه وجود دارد. پیشرانهی اکوبوست ۱.۵ لیتری فورد با قدرت ۱۴۳ اسب بخار و جعبهدندهی CVT مسئولیت حرکت دادن تریتوری ۴.۵ متری فورد را برعهده گرفتهاند. تجهیزات رفاهی تریتوری را میتوان در کروز کنترل هوشمند، هشدار برخورد از روبرو، تشخیص نقطه کور، ترمز اضطراری خودکار، سیستم کمکی پارک، نمایشگر ۱۰.۱ اینچ لمسی و دستور صوتی با زبان چینی خلاصه کرد.
با اینکه مقامات فورد روی بازار کراساورهای متوسط چین حساب ویژهای باز کردهاند، اما بر اساس آمار اخیر، فروش در این کلاس کاهش یافته است. فروش ماه گذشتهی فورد در چین، نسبت به سال ۲۰۱۷ تا ۴۳ درصد کاهش نشان میدهد؛ در ۹ ماه اول سال ۲۰۱۸ هم در مقایسه با ۹ ماه اول ۲۰۱۷، آمریکاییها در این کشور، ۳۰ درصد فروش کمتری داشتهاند.
برچسبهای وسوسهآور زیادی روی مکملهای تغذیهای دیده میشود: کاهش وزن سریع، از بین رفتن احساس گرسنگی، سوزاندن کالریها و بسیاری از موارد دیگر. پژوهش جدیدی نشان میدهد که چگونه صدها برند از مکملهای غذایی چیزی فراتر از ترکیب معتدل ویتامینها و گیاهان هستند. در حقیقت بسیاری از برچسبها یکی از ترکیبات مهم خود را از قلم میاندازند: ترکیبی پنهانی از جنس دارو یا مواد شیمیایی تجربی.
تجزیهوتحلیل جدیدی از اطلاعات ثبت شدهی سازمان غذا و دارو در آمریکا (FDA) نشان میدهد که از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۱۶، تقریبا ۷۵۰ مکمل غذایی شناسایی شدند که حاوی مقادیری از داروهای غیرمجاز از جمله داروهای تجویزی، داروهای ممنوع شده و مواد شیمیایی تاییدنشده و استروئیدهای طراح (آنابولیک) بودند. بیش از ۲۰ درصد از این محصولات متخلف حاوی بیش از یک داروی تایید نشده بودند و موارد متعددی هم ترکیبی از داروهای پنهان بودند. در دو مورد از این محصولات، ۶ ترکیب ذکرنشده وجود داشت. برای یک صنعت تقریبا ۳۵ میلیارد دلاری که نیمی از بزرگسالان آمریکایی را تحت پوشش قرار میدهد، ممکن است که این دادهها تنها نمونهای از خروار باشد. پژوهشگران در مقالهی خود توضیح میدهند:
ترکیبات دارویی موجود در این مکملها دارای پتانسیل آسیب زدن به سلامت فرد در نتیجهی اشتباهات تصادفی در ترکیبات دارویی، وجود مقدار بیش از حد دارو یا داشتن اثر متقابل نامطلوب با دیگر داروها و مشکلات سلامتی و حتی ترکیبات موجود در خود همان محصول است.
در بسیاری از مکملهای تغذیهای که با عنوان مکمل کاملا گیاهی معرفی میشوند، ترکیبات مضر دارویی وجود دارد
با در نظر گرفتن این که در نتیجهی مصرف این نوع مکملها هرساله در آمریکا ۲۳ هزار مورد اورژانسی و ۲ هزار مورد بستری اتفاق میافتد، کاملا آشکار است که داریم به مشکل بزرگی نگاه میکنیم؛ اما موضوع تکاندهنده، فروش بیپروای این محصولات و عدم واکنش FDA است. از ۷۴۶ محصول شناساییشده تقلبی توسط FDA، تنها ۳۶۰ مورد (۴۸ درصد) اعلام شدند و از فروش آنها جلوگیری شد و بقیهی مکملهای آلودهی همچنان به فروش میرسند. پیتر کوهن از دانشکدهی پزشکی هاروارد گفت:
ناتوانی این سازمان در استفاده از تمام ابزار موجود برای حذف مواد مکمل تقلبی، موجب میشود که سلامت مصرفکنندگان در معرض خطر قرار گیرد.
بسیاری از مکملهای آلودهی آنالیزشده در این مطالعه، حاویسیلدنافیل (مادهی فعال ویاگرا) بود تا موجب تقویت قدرت جنسی شود. داروی تادالافیل که دارویی برای درمان مشکلات نعوظ هست نیز ترکیبی معمول در این محصولات بود. سایر مواد شیمیایی شامل داروهای ضدافسردگی، داروی کاهش وزن منسوخی به نام سیبوترامین و استروئیدهای آنابولیک یا مواد شبه استروئیدی بودند. تقریبا ۷۵ درصد از مکملهای تقلبی از طریق اینترنت یا سفارشات بینالمللی پستی فروخته میشوند. دانیل فابریکانت رئیس انجمن محصولات طبیعی گفت:
اینها از گوشههای تاریک اینترنت میآیند. این مکملها چیزی نیستند که شما از یک فروشگاه سالم مواد غذایی بخرید.
با توجه به این موضوع که هیچ کدام از این محصولات واقعا تحت همان آزمایشات سختگیرانهی مربوط به داروهای پزشکی قرار نمیگیرند، میتوان انتظار داشت که هر مکملی، هر چیزی داشته باشد و به خاطر همین است که کوهن توصیه میکند محصولاتی را انتخاب کنید که تنها حاوی یک ماده هستند و از محصولاتی که دارای ادعاهای داشتن مزایای برابر داروهای پزشکی هستند، اجتناب کنید؛ چون همانطور که این مطالعه نشان میدهد بسیاری از مکملها در واقع همان داروها هستند با این تفاوت که یک داروی ناشناخته و احتمالا ممنوع شده هستند و هیچ راهی هم برای اندازهگیری مقدار مصرفی آن دارو وجود ندارد. فابریکانت میگوید:
اگر شرکت میگوید که مثلا این محصول نظیر ویاگرا عمل میکند؛ یا اینکه با مصرف آن دارای عضلهای میشوید که در حالت مصرف استروئیدها ایجاد میشود، بدانید که آن مکمل نیست؛ بلکه یک دارو است.
.: Weblog Themes By Pichak :.