نزدیک یک سال پیش و در نمایشگاه موتورسیکلت EICMA بود که شرکت موتورسیکلتسازی ایندین آمریکا از مدل FTR1200 رونمایی کرد. در آن زمان اعلام نشد که این موتورسیکلت چه زمانی به تولید خواهد رسید؛ اما تابستان امسال استیو منتو، مدیر عامل ایندین اعلام کرد مدل FTR1200 و نسخهی اسپرت FTR1200S نیز به تولید خواهد رسید.
موتورسیکلت FTR1200 یک مدل کاملا جدید است که روی یک پلتفرم مدرن عرضه میشود. این موتورسیکلت به یک پیشرانهی V شکل دو سیلندر با حجم ۱۲۰۳ سیسی مجهز شده است که میتواند ۱۲۰ اسب بخار قدرت تولید کند. سیستم خنک کنندگی این پیشرانه، مایع است.
طراحی بخشهای مختلف FTR1200 نشان میدهد که در ساخت آن به طور ویژه از موتورسیکلت مسابقهای FTR750 الهام گرفته شده است. برای کاهش نقطهی ثقل در این موتورسیکلت، مخزن سوخت به زیر صندلی راکب منتقل شده و گیربکس نیز در پشت پیشرانه جای گرفته است. طراحی دوشاخ عقب هم به شکل موتورسیکلتهای مسابقهای طراحی شده است. به گفتهی ریچ کرسیتوف، مدیر طراحی ایندین، هدف در طراحی این موتورسیکلت استفاده از همان خطوط و زوایای مدلهای FTR750 و 1200Custom بود.
مدل دیگری که ایندین از آن رونمایی کرده مدل FTR1200S است که بر اساس مدل FTR1200 ساخته شده است و تعلیق عقب آن ارتقا یافته و راکب میتواند بسته به نوع رانندگی خود تعلیق بخش عقب را تنظیم کند. همچنین این موتورسیکلت به سیستم کنترل پایداری حساس به زاویه، سیستم کنترل کشش، سیستم کنترل چرخ و یک نمایشگر LCD لمسی مجهز شده است. مدل FTR1200S دارای سه نوع حالت رانندگی اسپرت، استاندارد و بارانی است که راکب میتواند به استفاده از یک سوئیچ هر یک از این حالات را انتخاب کند. با انتخاب هر یک از این حالتهای رانندگی، واکنش موتورسیکلت به پدال گاز و عملکرد سیستم کنترل کشش تغییر میکند.
هر دو مدل FTR1200 و FTR1200S به صورت استاندارد به کروز کنترل و سیستم ترمز ضد قفل مجهز هستند. نکتهی جالب در مورد سیستم ترمز این موتورسیکلتها، عملکرد نرم و کمتنش آنها است.
ایندین FTR1200 را به رنگ مشکی و قیمت پایهی ۱۲ هزار و ۹۹۹ دلار به بازار عرضه میکند و قیمت مدل FTR1200S نیز از ۱۴ هزار و ۹۹۹ دلار آغاز میشود. مدل FTR1200S را میتوان در رنگهای قرمز، خاکستری فولادی، تیتانیومی و مشکی سفارش داد که همگی این رنگها در مدل قدیمیتر FTR750 موجود بودند. مدلهای جدید FTR از بهار سال ۲۰۱۹ وارد بازار جهانی خواهند شد.
نشست پنل فرصتها و چالشهای اپراتورهای مجازی تلفن همراه، از سوی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در حاشیهی نمایشگاه تلکام ۲۰۱۸ برگزار شد. در این مراسم که با حضور آرش کریم بیگی، مدیرعامل شاتلموبایل، مهندس نسترن محسنی، معاون صدور پروانه و بررسیهای فنی و اقتصادی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، باقر صمدی، مدیرکل بازاریابی ایرانسل و مهدی شهیدی، رئیس هییت مدیره شرکت نگین ارتباطات آوا و سایر مدیران و بازیگران اپراتورهای MNO و MVNO برگزار شد، به بررسی چالشهای پیرامون اپراتورهای مجازی تلفن همراه و نقش آنها در کشور پرداخته شد. آرش کریم بیگی، مدیرعامل شاتل موبایل گفت «از بین ۹ دارندهی پروانه MVNO، هفت شرکت در بخش پرداخت و بانکی و دو شرکت دارای پروانه FCP بودند». او در ادامه افزود:
در زمان شروع به کار دارندگان پروانه، براساس گزارش های منتشرشده در خصوص ترندهای جهانی MVNO، ترند اول این بازار متعلق به بخش پرداخت همراه و ترند بعدی متعلق به خدمات همگرای ثابت و سیار یا همان FMC بود و بر همین اساس شرکتهایی که به مرحلهی دریافت پروانه رسیدند، براساس ترندهای اصلی MVNO در دنیا وارد این بازار شدهاند و بهنظر میرسد با توجه به رویکردهای جهانی، در کلیات بخش درستی را تشخیص دادهاند و همراستا با روندهای جهانی عمل کردهاند.
چالش اول: تجربه اول
کریم بیگی درخصوص چالشهای MVNOها برای ورود به بازار و تحقق برنامهها گفت «چالش نخست به تجربهی پیادهسازی MVNO، تجربهی اول اپراتور به معنای میزبان، تجربهی اول شرکتهای متقاضی و همچنین تجربهی نخست رگولاتور بهعنوان مرجعی که باید این فضا را مدیریت می کرد، مربوط بود». او افزود:
در بازهی زمانی یکسالهی اول این پروژه میبینیم که موضوع مذاکرات تجاری اولیه MNOها و MVNOها طی پروسهی زمانبری پیش رفت و طرفین دچار چالشهای گوناگون شده بودند؛ چون MNOها عموما بهعنوان رقیب به اپراتورهای مجازی نگاه میکردند، از آنها بهعنوان رقیب تجاری یاد میکردند.
بهگفتهی کریم بیگی، برخی دیگر از MVNOها نیز این بازار را بیش از حد پولساز و سودده میدیدند. این شرکتها تصور میکردند حضور در این بازار، بیزینس چابکی است که بازیگری مثل MNO رقمهای چند ده میلیاردی در ماه بهدست میآورد. اما اکنون بعد از سه سال، بهنظر میرسد طرفین به واقعبینی نسبی و بالغی نسبت به یکدیگر و بازار موجود رسیدهاند.
چالش دوم: عدم اجرای مصوبات
مدیرعامل شاتل موبایل با اشاره به موضوعات ارزش و زمانبر بودن پیادهسازی فنی و برندسازی (بهغیر از دو یا سه شرکت از دارندگان پروانه، بقیه بازیگرها مجبور بودند از ابتدا برندسازی هم بکنند و این موضوع هزینه و زمان زیادی را به آنها تحمیل میکرد)، یکی دیگر از چالشهای این بازار را عدم اجرای کامل مصوبات دانست.
کریم بیگی، هر چهار مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات در حوزهی مقررات MVNO را جزو بالغترین مصوبات کمیسیون بهویژه در لایهی عمدهفروشی عنوان کرد. وی در این خصوص گفت:
کمیسیون بهدرستی حتی در حوزهی بایدها و نبایدهای چارچوب قرارداد عمدهفروشی هم وارد شده است؛ اما به عقیدهی من چالش اصلی، عدم اجرای درست مقررات مصوب است. بهنظر من مصوبات کمیسیون در حوزهی MVNO نسبت به سایر مصوبات کمیسیون خیلی مترقی بودند و هم فضای آینده روابط در برخی لایهها و هم احتمال محدودسازی برای MVNOها دیده شده و بهنظر من اجرا نشدن کامل آن، حتی در لایهی متون برخی قراردادها، مورد نقد است.
چالش سوم: ناظر بازار
بهگفتهی کریم بیگی، طبق اعلام مدیران برخی از شرکتهای دارندهی پروانه، مواردی در قراردادهای MVNOها وجود دارد که با اصول ذاتی مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات در تضاد بوده، اما قرارداد آن بین طرفین امضا شده و به یک توافق تجاری منتج شده و در نهایت با تایید رگولاتوری بهعنوان قرارداد تایید شده، منجر به صدور پروانه شده است. وی در ادامه در این خصوص گفت:
بهنظرم هنوز فرصت ورود رگولاتوری به این موارد قراردادی وجود دارد تا چالشهایی که MVNOها مطرح میکنند، با ابزار قانونی خود پوشش دهد.
چالش چهارم: تخفیف یا مقرونبهصرفه؟!
آرش کریم بیگی، مدیرعامل شاتل در خصوص قیمتگذاری معتقد است:
این نقد به همهی دارندگان پروانه MVNO وارد است که ابتدا سعی کردیم با ارائهی صرفا تخفیف وارد بازار شویم. شاید این مدل در خیلی از کشورهای دنیا جواب داده باشد و حتی براساس گزارش اتحادیه جهانی تلفن همراه که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، بیشترین سهم بازار MVNOها با رقم ۲۶ درصد در حوزه تخفیف بوده است. اما در بازار ایران که بهشدت به تعرفه حساس است و اپراتورهای تلفن همراه عملا در کف تعرفه بهویژه در حوزهی خدمات دیتا سرویسدهی میکنند و فضای ورود هیچ بازیگر جدیدی را به این فضا ایجاد نمیکند، تمرکز روی این بخش عملا غیرممکن خواهد بود. ضمن اینکه به هزینههای عمدهفروشی نسبتا بالای اپراتور باید هزینههای فنی و برندسازی هم اضافه شود.
او در ادامه به تلاش اپراتور میزبان برای افزایش رقم ERM نسبت به نمونهی خود با مهندسی قیمتگذاری اشاره کرد و گفت:
ما در شاتل موبایل بازار FMC را از روز نخست هدف قرار دادیم که با صدور پروانه FCP در کنار MVNO میتواند شاتل را به یک Quad Player تبدیل کند. در دو سال گذشته خدمات تلفن ثابت، VoD و تلفن همراه به سبد محصولات گروه شاتل اضافه شد و حالا FCP شماره یک بازار، بهصورت Quad Player فعالیت خود را ادامه داد.
او با اشاره به اینکه شاتل فاز اول FMC را آغاز کرده و تمرکز اصلی روی عرضه خدمات مقرونبهصرفه و ساده از طریق همگرایی خدمات ثابت و سیار خواهد بود، افزود: «قطعا تمرکز روی تخفیف نیست اما مشتری در زمان انتخاب کردن به موضوع مقرون بهصرفه بودن توجه میکند. موضوع مقرون بهصرفهگی از سگمنت تخفیف و دامپینگ باید جدا شوند».
چالش پنچم: ورود رگولاتوری به تعرفهگذاری عمدهفروشی
مدیرعامل شاتل موبایل درخصوص مباحث مطرحشده دربارهی ورود رگولاتوری به عرصهی تعرفهگذاری عمدهفروشی موبایل گفت:
ورود رگولاتوری به عرصهی تعرفهگذاری عمدهفروشی را به نفع کسبوکار خودم نمیدانم و فکر میکنم براساس توپولوژی فنی، حجم ترافیکی و سگمنت بازارهای متفاوت، یک توافق تجاری اتفاق میافتد که بین هر دارندهی پروانه و MNO براساس منافع هر دو توافق میشود و ورود رگولاتوری به حوزهی تعرفهگذاری عمدهفروشی در فضای دیریگولیشن و مذاکرهی تجاری بعد از سه سال، اقدام رو به جلو و چابکی بهنظر نمیرسد.
چالش ششم: شفاف نبودن IoT
مدیرعامل شاتل موبایل درخصوص پیشنهاد رگولاتوری مبنی بر ورود به بازار اینترنت اشیا (IoT) و حوزه فضایی گفت:
اینترنت اشیا یکی از بازارهایی است که قواعد آن هنوز شفاف نشده و برنامهی مدیریت فضای فرکانسی آن همچنان در یک فضای خاکستری است.
طبیعتا در آن بازار هم بازارگردان اصلی MNOها خواهند بود و اپراتورهای مجازی در بازار اینترنت اشیا هم باید یک نیچ خاص برای اینترنت اشیا را مورد هدف قرار دهند.
چالش هفتم: ورود قانونگذاران جدید
کریم بیگی یکی دیگر از چالش های این بازار را بدعتهای جدید از سوی قانونگذاران جدیدالورود به بازار ICT عنوان کرد که نمونهی آن برای قطع آبونمان شرکت مخابرات ایران اتفاق افتاد.
او با اشاره به اینکه یکشبه بازیگر جدیدی به فضای مقرراتگذاری کشور وارد میشود و بدون هیچ محاسبهای، تعرفهای را که برای شرکت مخابرات ایران وفق مصوبه کمیسیون درآمد دارد و بخشی از سوبسید مخابرات در حوزه ثابت را جبران میکند، کاهش میدهد و یک ردیف تعرفهای اصلی را از فیلدهای درآمدی آن در حوزه ثابت حذف میکند، افزود:
عملا ابزار پشتیبان قانونی موثری برای اینکه رگولاتوری از دارندهی پروانهاش حمایت کند جز اینکه قانون را فعلا اجرا، آن فیلد را حذف و تلاش کند با مذاکره بازیگر جدیدالورود را قانع کند که از رای خود عقبنشینی کند، وجود ندارد و این بهنظر من بدعت خطرناکی است که میتواند بعد از مخابرات برای هر یک از دیگر دارندگان پروانه پیش آید.
لانچرها یکی از ارکان اصلی شخصیسازی در دنیای اندروید شناخته میشوند. این اپلیکیشنهای دوستداشتنی، هر یک بهنحوی متفاوت رنگ و بوی خاصی را به دستگاههای ما هدیه میکنند تا از یکنواختی آنها در طولانیمدت بکاهند.
محوبیت لانچرها در نزد کاربران بهاندازهای بالا است که توسعهدهندگان مطرح نیز به ساخت لانچر اختصاصی خود روی آوردهاند؛ با این وجود، بسیاری از لانچرهای مطرح بازار، تغییر خاصی را در نحوهی تعامل کاربر با صفحهی اپلیکیشنها و منوها ایجاد نمیکنند. این موضوع باعث میشود که عملا فقط به چند لانچر متفاوت در فروشگاه گوگلپلی دسترسی داشته باشیم.
معمولاً کارکردن با یک دست در این اپلیکیشنهای شخصیسازی در نظر گرفته نمیشود؛ اما خوشبختانه بهتازگی لنتچر جدیدی روانهی گوگلپلی شده است که علاوهبر سادگی کارکرد با آن، ویژگیهای جذاب و سرعت قابلتوجهی را در اختیار کاربران قرار میدهد.
این لانچر که Niagara Launcher نام دارد، توسط توسعهدهندهای با نام پیتر هوبر تولید شده است و تمامی برنامههای شما را در قالب لیستی عمودی بهنمایش در میآورد.
با اعمال این لانچر در صفحهی اصلی گوشی خود، ابتدا با بخشی روبرو میشوید که در آن چند اپلیکیشن منتخب، ویجت ساعت و آبوهوا و حروف انگلیسی در سمت راست نمایشگر قرار گرفتهاند. سادگی صفحهی اصلی باعث میشود که حتی مبتدیترین کاربران نیز مشکلی برای پیدا کردن برنامههای موردنظرشان نداشته باشند.
در قسمت راست صفحهنمایش نیز حروف انگلیسی بهترتیب الفبا قرار داده شده است؛ این حروف در اصل مهمترین بخشِ تعامل شما با لانچر را ایفا میکند و کاربران میتوانند با پیمایش روی آن، به اپلیکیشنهای مدنظرشان دسترسی سریع پیدا کنند. افزون بر دسترسی به اپلیکیشنها از طریق این نوار، کاربران میتوانند از طریق قسمت جستجو نیز نام برنامهها را جستجو کنند؛ بنابراین از این حیث هیچگونه محدودیتی برای کاربران وجود ندارد.
یکی از بخشهای خلاقانهی نیاگارا لانچر، شیوهی نمایش اعلانات گوشی است. همانطور که در تصاویر فوق مشاهده میکنید، در صورت وجود اعلانیه در اپلیکیشنها فلشی سفیدرنگ در مقابل نام برنامه نقش میبنند که با کلیک روی آن میتوان اعلانیه را مشاهده کرد. از آن جهت که اعلانیههای متنی از این طریق بهصورت کامل نمایش داده میشوند، علاقهمندان به شبکههای اجتماعی و پیامرسانها تجربهی کاربری بهتری را در نیاگارا لانچر نسبت به دیگر نمونهها کسب میکنند. با این حال، ویژگیهای این بخش تنها به همینجا ختم نمیشود و اگر قصد پاسخ سریع به پیام دریافتی را دارید، خیلی راحت میتوانید اعلانیه را بهسمت راست سوایپ کنید تا پاسخ خود را بدون واردشدن به اپلیکیشن ارسال کنید؛ برای حذف اعلانیه نیز این کار را در جهت برعکس انجام دهید.
اگر در نوار سمت راست دست خود را تا انتهای فهرست حرکت دهید، با سه گزینه روبرو میشوید که هر یک کارکرد خاص خود را دارند.
گزینهی اول «Home Setting» نام دارد و همانطور که از اسمِ آن پیدا است، شما میتوانید از طریق آن به شخصیسازی بیشتر نیاگارا لانچر بپردازید. ویژگیهای چون تغییر آیکون پک، نمایش ویجت آبوهوا، اضافهشدن دکمهی جستجوی گوگل و... همگی از این بخش قابل دسترسی هستند؛ همچنین شما میتوانید از طریق این قسمت بین دو حالت تیره و روشن، یک گزینه را انتخاب کنید.
گزینهی دوم نیز «Wallpaper» نامگذاری شده است و کاربران میتوانند در صورت تمایل، بهواسطهی آن اقدام به تغییر تصویر پسزمینهی گوشی خود کنند؛ اما به گزینهی سوم و مهمترین شاخصهی این بخش میرسیم. این گزینه که با عنوان «Hidden Apps» نمایش داده میشود، امکان مخفیسازی اپلیکیشنها و بازیها را برای شما فراهم میآورد؛ بنابراین اگر کودکان زیادی در اطراف شما حضور دارند و همواره بازیکردن با گوشی شما را طلب میکنند، میتوانید دست به دامن این قابلیت شوید و برای همیشه خود را از این معضل رها سازید.
توسعهدهندهی این برنامه، زبان طراحی مینیمال را برای آن در نظر گرفته است؛ بنابراین از ویجت ساعت و موسیقی بگیرید تا نحوهی نمایش اپلیکیشنها، همگی با نگرش سادهاندیشی طراحی شدهاند.
توسعهدهندهی نیاگارا لانچر در توضیحات گوگلپلی نوشته است:
نیاگارا لانچر یک صفحهی خانگی تازه است که رابطکاربری تمیز و سادهای دارد. بهواسطهی طراحی خاصِ آن شما میتوانید با سرعت بیشتری اقدام به اجرای اپلیکیشنهای موجود در گوشیتان کنید.
ویژگیهای شاخص:
- نمایش فهرستوار اپلیکیشنها
- نمایش بهبودیافتهی اعلانیهها
- امکان مخفیسازی اپلیکیشنها
با اینکه هنوز مراحل ساخت و تکمیل این اپلیکیشن بهصورت کامل تکمیل نشده است؛ اما تاکنون بیش از ۵۰ هزار نفر اقدام به نصب آن کردهاند که امتیاز ۵ را به آن دادهاند.
با گذشت بیش از یک ماه از مشکل پیش آمده در ایستگاه فضایی بینالمللی در رابطه با سوراخ شدن ناو سایوز, مسئولان سازمان فضایی روسیه-روسکاسموس- هنوز از اعلام صریح دلیل این حادثه خودداری میکنند.
به گزارش ایسنا، دیمیتری راگوزین رئیس روسکاسموس در جمع خبرنگاران اعلام کرد تیم تحقیق در مورد سوراخ بوجود آمده در سایوز ام.اس -9 که به ایستگاه فضایی بینالمللی متصل است تا اواسط ماه نوامبر به کار خود ادامه خواهد داد.
راگوزین به خبرنگاران گفت: کمیسیون در حال کار و بررسیهای همهجانبه است و اخبار مربوط به نتایج تحقیقات تا اواسط ماه نوامبر به رسانهها گزارش خواهد شد. این چندمین بار است که مسئولان روسکاسموس اعلام نتیجه را به تاخیر میاندازند.
در 30 اوت، افت فشار هوا در ایستگاه فضایی بینالمللی باعث بروز وضعیت اضطراری شد. فضانوردان بلافاصله وارد عمل شدند و تحقیقات بعدی نشان داد این افت فشار ناشی از نشت در سایوز ام.اس -9 بوده که از 8 ژوئن به ایستگاه وصل شده است. هوا از طریق سوراخی به قطر 2 میلیمتر در بدنه بخش مداری سایوز به بیرون درز میکرد.
این حفره فورا با ماده خاصی که در تجهیزات تعمیری بود مسدود شد و فشار هوا به وضعیت عادی درآمد. سپس هیئتی از سوی راگوزین مامور رسیدگی و کشف دلایل بوجود آمدن این سوراخ شدند. در روزهای اول احتمال میرفت سوراخ ممکن است بر اثر اصابت قطعهای از زبالههای فضایی بوجود آمده باشد اما تحقیقات چند روزه کارشناسان از روی عکسهای ارسالی به مرکز هدایت پرواز آنها را به این نتیجه رساند که بدنه ناو از داخل صدمه دیده است و این سوال را پیش آورد که این اتفاق در زمین رخ داده یا در فضا؟
دیمیتری راگوزین سرپرست روسکاسموس در مصاحبه با خبرنگاران گفت که با تحقیقات انجام شده در مورد ماهیت حادثه سایوز معلوم شد قضیه پیچیدهتر از آن چیزی است که پیشتر تصور میشد و متخصصان هنوز نتوانستهاند به درستی تصویری واقعی از آنچه اتفاق افتاده را به دست آورند. او همچنین اشاره کرد که "مقامات صالح" در تحقیقات شرکت دارند.
سرگئی کریکالیف مدیر اجرایی روسکاسموس نیز اشاره کرد این کار عامل انسانی دارد گرچه بطور قطعی نمیشود حکم داد و قضاوت کرد اما به عنوان یک فرض 50 -50 , سوراخ کردن سایوز ام.اس -9 ممکن است کسی از خدمه ایستگاه فضایی بینالمللی به سفینه آسیب زده باشد. البته هنوز کارشناسان احتمال آسیب رسانی به سفینه در زمین را رد نکردهاند و تحقیقات در هر دو مورد، اقدام عمدی و یا تصادفی ادامه دارد.
روی هم رفته صحبتهای مسئولان روسکاسموس دو پهلو است و به روشنی در این باره صحبت نمیکنند و همین وضعیت, شک و شبهه اینکه یکی از سرنشینان ایستگاه فضایی عامل حادثه بوده را بیشتر میکند.
اوراکل به چند دلیل میانهی خوبی با گوگل ندارد. گوگل یکی از پایههای امپراطوری خود یعنی سیستم عامل اندرویدرا براساس زبان برنامهنویسی مبتنی بر جاوا ساخته است که توسط یکی از بزرگترین زیرمجموعههای شرکت اوراکل، یعنی سان مایکروسیسیتمز خلق شده است. بهخاطر همین موضوع، این دو شرکت سالهاست که پیگیر کارهای قضایی هستند. گوگل در چند مرحله از دادگاهها پیروز شده اما آخرین مرحلهی دادگاه تنها یک برنده داشت و آن هم اوراکل بود؛ دادگاه فدرال ایالات متحده استفادهی گوگل از جاوا را غیرمنصفانه تشخیص داد و اکنون هم پرونده به دادگاههای زیرمجموعه برای ارزیابی میزان صدمات و پیامدهای اقدام گوگل ارجاع داده شده است و این مرحله هنوز هم در جریان است. البته سوال اینجاست که آیا نبرد آنها صرفا بر سر این برنامه و دزدیده شدن رویای اوراکل توسط گوگل است یا خیر؟ به نظر میرسد که ریشهی این رقابت و اختلاف را باید در زمانهای دورتری جستجو کنیم. در این مقاله به داستان کامپیوتر شبکه یا همان NC میپردازیم که ایدهی آن از لری الیسون شروع شد.
لری الیسون در مصاحبهای با ایندیپندنت در سال ۱۹۹۷ درمورد NC گفت:
NC بخشی از استراتژی ما برای پایین کشیدن شرکت مایکروسافت از تخت فرمانروایی بود.
الیسون مردی برجسته و ثروتمند در آن زمان بود که قدرت زیادی در صنعت نرمافزار داشت. اکثر قدرت او بهخاطر تمرکز شرکتش، اوراکل، بر پایگاههای دادهی رابطهای بود که دنیای کسبوکار را میگرداند. البته پایگاههای دادهی رابطهای نام خاصی نداشتند. الیسون همچنین معتقد بود که دنیا بیش از حد واقعی و منصفانهاش به بیل گیتس، مالک مایکروسافت، نسبت به خودش که مالک اوراکل بود، اهمیت میدهد. پیدایش کامپیوترهای شبکه در دههی ۹۰ بهخاطر نبرد لری الیسون با مایکروسافت اتفاق افتاد.
ایدهی بزرگ الیسون نتوانست دنیا را تغییر دهد؛ تا اینکه شخص دیگری این ایده را امتحان کرد.
بینش الیسون بهعنوان کسی که از پستیوبلندیهای مسیر پایگاههای داده و همچنین چگونگی کارکرد و پیچیدگی شبکههای کامپیوتری آگاهی داشت واقعا فوقالعاده بود، ولی شاید زمان مناسب پیادهسازی ایدههای او آن موقع نبود. شاید فکر کنید که تلاشهای موفق دیگری هم برای انجام کاری شبیه کار اوراکل در جاها یا زمانهای دیگر صورت گرفته باشد. مثلا میتوان به مینیتل فرانسه اشاره کرد یا حتی از سیستم پلیتو دانشگاه ایلینوی نام برد. اما پیاده کردن استراتژی NC برای لری الیسون و اوراکل واقعا هوشمندانه بود. چنین کاری شاید برای الیسون چالشی بیش از حد دشوار تلقی میشد؛ چراکه او پیش از آن در خارج از دنیای فناوری چندان شناختهشده نبود و همهی اتفاقها از کامپیوترهای شبکه شروع شد.
ایدهی NC، پاسخ مستقیمی به موفقیتهای شرکت مایکروسافت بود؛ شرکتی که دستاوردهای آن همیشه در مقایسه با اوراکل دست برتر را داشت. البته دلیل چنین امری مشخص بود: اوراکل بیشتر در زنجیرهی شرکت خود کار میکرد. پایگاههای دادهی رابطهای اورکل موردی نبودند که مشتریان مستقیما با آنها سر و کار داشته باشند. اوراکل محصولات اینتل را وارد کار خود نمیکرد و بیشتر حالت یک فروشنده را داشت. مایکروسافت در سال ۱۹۹۵ یک کسبوکار وابستهبه مشتری بهشمار میرفت. هیچ فروشندهای یک ویدیوی Weezer را در CD نصب خود قرار نمیداد. عملکرد نرمافزار مایکروسافت باب نسبتبه اوراکل باب بهتر بود.
استارت NC در یک فضای بشردوستانه زده شد. برپایهی کتاب «هرکس دیگری باید شکست بخورد: حقیقت محض درمورد اوراکل و لری الیسون» که یک بیوگرافی غیرمجاز از کارن ساوتویک در مورد مدیرعامل اوراکل است، الیسون چنین ایدهای را در سال ۱۹۹۴ و هنگام ملاقات با بیل کلینتون و تعدادی از مدیرعاملان سیلیکون ولی (ازجمله رئیسهای سان مایکروسیستمز و اپل) در ذهن داشت.
مقالههای مرتبط:
الیسون از کلینتون خواست صنعت کامپیوتر را بهسمتی ببرد که ماشینی با قیمتی کمتر از ۵۰۰ دلار بسازند. کلینتون برای این کار همان قدری تلاش کرد که جان کندی برای رساندن آمریکا به ماه تلاش کرده بود. ایدهی الیسون طرفداران زیادی در بیرون پیدا نکرد؛ اما ایدهی کامپیوتر ارزان در داخل شرکت اوراکل بعد از اینکه شرکت وارد عرصه اینترنت و بهخصوص وب جهانگستر شد، نظرات را بهسوی خود جلب کرد.
البته ایده بهدلیل ظهور رسانه در زمان مناسب توسط الیسون بعدا توجهات را به خودش جلب کرد. الیسون در سپتامبر سال ۱۹۹۵ در انجمن فناوری اطلاعات اروپایی شرکت دادههای بین المللی در پاریس، مفهوم NC یا کامپیوتر شبکه را مطرح کرد. او مدلش را برخلاف مدل کامپیوتر شخصی میدانست و میگفت که مدل کامپیوتر شخصی انتخاب خوبی برای اکثر مشتریان نیست.
الیسون در مقالهی دنیای کامپیوتر گفت:
کامپیوتر شخصی، دستگاه مسخرهای است و ایدهی آن بسیار پیچیده و گران است. آن موردی که دنیا میخواهد، وصل شدن به همان دیواری است که برق را از آن میگیرد و از همان دیوار باید به اطلاعات دسترسی داشته باشد.
گفتهی الیسون مقدمهای از بینشی جدید بود و بیل گیتس از ایدهی قدیمی خود دفاع میکرد. بیل گیتس در آن زمان گفت:
شما هنوز هم به راهی برای ذخیرهی برنامههایی که از شبکه و دادههای شخصی خود دانلود میکنید نیاز دارید.
شرکت مایکروسافت که بهتازگی ویندوز ۹۵ را عرضه کرده بود، ظاهرا اکثر رقیبان خود را با آن شکست داده بود.شرکت اپل بدون استیو جابز در تنگناهای وخیمی بود. کسبوکار کامپیوتر شخصی شرکت IBM هم در آن زمان هنوز رونق زیادی نگرفته بود. در آن هفته، چالشگر جدیدی در پاریس پا به میدان گذاشت.
گفتههای الیسون، مشکل اصلی کامپیوترها را بیان میکرد:
کامپیوترها برای افراد معمولی بسیار گران بودند.
الیسون راه حل مشکل را هم داشت. او میخواست ماشینهایی بسازد که از منابع دردسترس پردازشی داخل شبکه استفاده میکنند و نیازی به پرداخت کاربران برای منابع حس نمیشود.
الیسون با برخورد با کامپیوتر به عنوان یکی از لوازم خانگی بهجای یک ماشین، تصویر متفاوتی از صنعت کامپیوتر را به همگان معرفی کرد. تصویر متفاوت او، بازیگران حاشیهای دوران ویندوز، مثل اوراکل و سان را قدرتمند میکرد.
براساس برآورد cnet، تعداد ۴۶ میلیون کامپیوتر شبکهای که مدیر ارشد اوراکل، جیم لینچ، در سال ۱۹۹۶ پیشنهاد کرد، میتوانستند تا سال ۲۰۰۰ وارد بازار شوند. (تازه این تعداد حداقل بود و میتوانست به ۱۰۰ میلیون هم برسد). نیروی زیادی پشت طرح مفهومی الیسون در آن زمان بود. الیسون توانست بر شرکتهایی مثل IBM و نتاسکیپ پیروز شود. این شرکتها بهخاطر قدرت مایکروسافت کمی گوشهگیر شده بودند.
جاوااستیشن سان، یکی از NCهای اولیه بود که براساس جاوا ساخته شده بود.
در اوایل دهه ۱۹۹۰ تعدادی از شرکتها از جمله اوراکل سعی کردند که تلویزیون تعاملی را به دستگاه دیگری تبدیل کنند. این اتفاق در سال ۱۹۹۸ رخ داد. شرکتی هنگکنگی سرویس استریمی مانند نتفلیکس راهاندازی کرد.
عموم مردم برای تلویزیون تعاملی آماده نبودند؛ برای همین بسیاری از شرکتهای فناوری زمینه مشخصی نداشتند. کامپیوتر شبکهی زمینه مناسب را برای آنها فراهم کرد.
اوراکل، سرور رسانهی اوراکل را ایجاد کرد که برای ارائه فیلم، موزیک، و سایر قابلیتها به مشتریان طراحی شده بود. بخشهای سرور بعدا برای پیشتیبانی از مفهوم NC وارد کار شدند.
این کار میتوانست به تم رایج برای NC تبدیل شود. NC ایدهای بود که که خود اوراکل نمیخواست آن را سازد؛ بلکه میخواست سازندگان سختافزار آن را از طرف اوراکل بسازند. این عمل مانند سایر فناوریهای آن زمان مثل شرکت 3DO بود. چنین شیوهای از نظر استانداردی کمی آزاد بود؛ چرا که نیازمند پلتفرم سختافزاری خاصی برای استفاده نبود و تنها موردی که بدان نیاز داشت یک پلتفرم برای اجرای اپلتهای جاوا روی سیستمی بدون دیسک با رزولوشن ۴۸۰ در ۶۴۰ بود.
چنین شیوهای شرکتهای دیگر را نیز به تغییر در فناوری تلویزیون تعاملی تشویق کرد. بهعنوان مثال شرکت بریتانیایی ایکورن براساس یک مصاحبه با BBC2 با الیسون ارتباط برقرار کرد. Acorn فناوریهای زیادی برای انقلاب در عرصه ویدیوهای سفارشی در اختیار داشت و متوجه شد که فناوری ستتاپ باکس یا دستگاه گیرنده دیجیتال شرکتش، بسیار شبیه بینش الیسون است.
شرکت ایکورن که امروزه بیشتر شهرتش را مدیون شرکت چندملیتی نیمهرسانای ARM Holdings است، بهطور سریع برای ساخت یک طرح مرجع با توجه به مشخصات فنی اوراکل ظرف مدت چند ماه وارد کار شد. علیرغم تمام تلاشهای ایکورن، تام لوزمر نویسندهی وایرد انگلیس در آن زمان، با دیدهی شک به کارهای ایکورن نگاه کرد و علاقهی این شرکت بدون سابقهی کار بینالمللی به وب جهانگستر را بیش از حد توصیف کرد. (با اینکه نتاسکیپ یکی از شرکای NC بود، ولی ایکورن سراغ یک وندور دیگر با مرورگر ضعیفتری رفت. یکی از توسعهدهندگان، بینشی به لوزمر دارد و او جرئت کرد تا بگوید که آنها باید از نتاسکیپ استفاده کنند.)
لوزمر درمورد نقش ایکورن در خلق کامپیوتر شبکه نوشت:
قسمت غمانگیز ماجرا این است که ایکورن با وجود استانداردسازی و ساخت اولین ماشین جدی هرگز نخواهد توانست به یک رقیب جدی برای کامپیوترهای شبکه در بازار تبدیل شود. ایکورن تلاش خواهد کرد که موردی در اختیار مردم قرار دهد که به آن نیازی ندارند درحالیکه رقبای او وارد بازارهای پرسودی خواهند شد که پهنای باند در آنها موجود است، پهنای باندی که ماشین ایکورن دسترسی کمی به آن خواهد داشت؛ یا اصلا هیچ دسترسیای به آنها نخواهد داشت.
یک استارتاپ بهنام NetProducts در سال ۱۹۹۶ بهوجود آمد تا برای طرح ایکورن برای مشتریان انگلیسی بازاریابی کند. نتیجهی کار، نتاستیشن بود که عرصهی جدیدی در WebTV بهوجود آورد و تقریبا در همان زمان در آمریکا راهاندازی شد. آن شرکت که بعدا تحت کنترل مایکروسافت درآمد، موفقیت بیشتری نسبت به کامپیوتر شبکهی الیسون کسب کرد و باعث عصبانیت الیسون شد.
حتی برخی از شیوههای اداری NC در عرصهی پیشنهادات تلویزیون تعاملی شکست خوردند. سان مایکروسیستمز که زبان برنامهنویسی جاوا را برای دریافت تلویزیونهای تعاملی خلق کرد، سرانجام جاوا را به یک زبان برنامهنویسی کلیدی برای وب تبدیل کرد. اوراکل اکثر مشخصات فنی NC را حول کامپیوترهایی قرار میداد که از برنامههای جاوا استفاده میکردند. خود شرکت سان هم کامپیوتر شبکهای ساخته بود که کاملا براساس جاوا بود.
حتی سیستم عامل جاوااستیشن شرکت سان هم با زبان جاوا نوشته شده بود و ماشین را به یک مورد قوی در رقابت تبدیل کرده بود.
کامرون گری، یکی از کاربران یوتیوب چندی پیش تحلیلی از سیستم بهعمل آورد. او طبق دستور دیگ قدیمی خود، یک جعبه کوچک عجیب پیدا کرد که بسیار کند بود، ولی شامل یک آفیسسوئیت داخلی و مرورگر وب هاتجاوای شرکت سان بود. گری گفت:
استفاده از چنین مواردی در محیط تولید واقعا سخت است.
البته باید بگوییم که قیمت آن هنگام عرضه کمتر از ۵۰۰ دلار بوده است. آخرین شرکتی که وارد NC شد اپل بود. اپل بیشتر وقت خودش را صرف سیستم کنسولمانندی بهنام پیپین (Pippin) کرد. لایسنس پیپین مانند 3DO صادر شد و اجزای آن بعدا در مفهوم NC مورد استفاده قرار گرفت.
لری تسلر، یکی از مدیران اجرایی شرکت اپل در سال ۱۹۹۶ گفت:
عناوینی برای سازگاری با NC طراحی خواهند شد. همچنین وبسایتهایی برای NC بهوجود خواهند آمد. تمامی این شرکتها ماشینهایی خواهند داشت که بتواند چنین کاری انجام دهد. پیپین یا هر مشتقی از آن، یکی از ماشینهای شرکت اپل برای انجام چنین کارهایی است.
لری الیسون که یکی از دوستان صمیمی استیو جابز بود و بعدا هم به یکی از اعضای هیئت مدیرهی اپل تبدیل شد، بهعنوان یکی از تهدیدات آینده دور اپل شناخته میشد. بسیاری از طرفداران شرکت اپل فکر میکردند که الیسون برای خرید اپل تلاش خواهد کرد تا از ایدهی NC حمایت کند. اما طبق گفتهی الیسون، جابز با گفتوگو، او را از این کار منصرف کرد و از او خواست شیوهای آرامتر پیش گیرد و خودش (جابز) را مسئول شرکت قرار دهد. آنها ابتدا کاری کردند که اپل شرکت نکست را بخرد. سپس جابز کمکم اوضاع را بهسمتی پیش برد که مسئولیت نکست را هم برعهده بگیرد و این اتفاق هم افتاد.
اما متأسفانه چنین حرکتی بهنفع ایدهی الیسون نبود. وقتی جابز دوباره مسئولیت شرکت اپل را برعهده گرفت، پیپین و هر سیستم کلونی را اپل در آن زمان از آنها حمایت میکرد را کنار گذاشت و بهجای آنها، آیمک را عرضه کرد. آیمک برخی از ایدههای پیپین را در خود داشت.
آیمک به ماشینی تبدیل شد که خانههای آمریکاییها در سالهای ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ پر کرد و دیگر جایی برای NC نبود.
اریک اشمیت دانشمند اصلی شرکت مایکروسیستمز در آن زمان و مدیرعامل و رئیس اجرایی بعدی گوگل در توضیح ارزشی که سان برای NC قائل بود در مقالهای در سال ۱۹۹۵ به نیویورک تایمز گفت:
ما معتقدیم که در آینده NCها در قالبهای مختلفی وجود خواهند داشت: از نسخههای قابل حمل گرفته تا نسخههای دسکتاپ. آنها بهوجود خواهند آمد و بسیار موفق ظاهر خواهند شد. عرضهی آنها تنها توسط شرکت سان و اوراکل صورت نخواهد گرفت. قیمت آنها بسیار پایین خواهد بود و بیشتر شبیه وسایل الکترونیکی مصرفکنندگان خواهند بود.
اشمیت بهعنوان رئیس و مدیرعامل گوگل روی یک شرکت در سایه کرومبوک (موردی که امروزه بیشترین شباهت را به مفهوم NC دارد) نظارت داشت.
دیدگاهی اجمالی درمورد NC
مفهومی که لری الیسون در سال ۱۹۹۵ به آن دست یافت، آن هم در زمانی که مایکروسافت همهی دنیا را گرفته بود، در زمان اشتباهی مطرح شد. در اواخر سال ۱۹۹۹ نوشتهای روی دیوار بود که نوشته بود برای تلویزیون تعاملی صبر کنید... .
دلیل چنین امری مشخص بود. ایدهی الیسون برای دستگاههای ۵۰۰ دلاری در زمانی که شرکتهایی مثل پکارد بل بهترین عملکرد را در پایین آوردن قیمت کامپیوترهای خانگی داشتند، ریسک بدی بود. همچنین شبکههای سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ هم آنقدر قدرتمند نبودند که به کمک NC بیایند.
مقالههای مرتبط:
الیسون برای اثبات ایدهاش، در خارج از اوراکل شروع به عرضهی ماشینی بهنام کامپیوتر اینترنت جدید یا NIC در سال ۲۰۰۰ کرد. این ماشین براساس لینوکس بود و قیمتی ۱۹۹ دلاری داشت که بسیار ارزانتر از ۵۰۰ دلار است. اما ایده NIC هم موفق از کار درنیامد.
اما اگر بخواهیم به جریان در طولانیمدت نگاه کنیم، ایدهی الیسون آنقدرها هم بد نبود. الیسون کسی نبود که برای بهدست آوردن پول چنین کارهایی انجام دهد. مفاهیم NC در جاهای دیگر زنده باقی ماند: مثلا در پردازش ابری، درگوشیهای هوشمند و حتی در شرکتهایی که لری الیسون مالک آنها نیست.
کامپیوترهای ما تمایلبه داشتن ذخایر آنها هستند؛ ولی ما درنهایت اکثر کارهای خودمان را در وب انجام میدهیم. اریک اشمیت که به ایده الیسون اعتقاد فروانی داشت، درنهایت از آن در گوگل استفاده کرد و باید دید در بحث قضایی بین دو شرکت چه پیش میآید.
لری الیسون اشتباه نمیکرد، بلکه تنها در زمان بدی و بسیار زودتر از موعد مناسب، ایدهاش را مطرح کرد.
طبق آمار منتشرشده توسط موسسهی Mixpanel، پس از گذر دو و نیم هفته از انتشار رسمی iOS 12، این سیستمعامل هماکنون روی ۴۷ درصد از آیدیوایسها نصب شده؛ این درحالی است که iOS 11 هنوز ۴۵ درصد از سهم بازار را در اختیار دارد.
بر اساس آمار رسمی ارائهشده در صفحهی پشتیبانی توسعهدهندگان اپل، پیش از آغاز انتشار iOS 12 در اواخر شهریورماه امسال، سیستمعامل iOS 11 روی ۸۵ درصد از آیفونها و آیپدها نصب شده بود.
سیستمعامل iOS 11 پس از گذر نزدیک به دو ماه موفق شده بود ۵۰ درصد از سهم بازار دستگاههای مبتنی برآیاواس را در اختیار بگیرد. گفتنی است که سرعت جذب کاربر توسط iOS 12 تا حد زیادی به iOS 10 (که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد) شباهت دارد؛ این سیستمعامل نیز موفق شده بود پس از گذر تنها دو هفته، روی ۴۸ درصد از دستگاههای Apple نصب شود.
مقالهی مرتبط:
تا به امروز، درخشانترین عملکرد در زمینهی جذب سریع کاربر، به iOS 9 تعلق دارد. این نسخه از سیستمعامل موبایلی اپل که در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵ (۲۵ شهریور ۱۳۹۴) منتشر شده است، توانست پس از گذر تنها هشت روز، iOS 8 را پشت سر بگذارد و دو روز پس از آن، ۵۰ درصد از سهم بازار را در اختیار بگیرد. iOS 9 یک ماه پس از انتشار رسمی، روی ۶۲ درصد از دستگاههای اپل نصب شده بود. از طرفی، همین رقم برای iOS 8 پس از گذر یک ماه، با افت شدید مواجه شده و به ۲۹.۶۵ درصد رسیده بود.
شاید بتوان یکی از اصلیترین دلایل محبوبیت بالای سیستمعامل جدید اپل را نقد و بررسیهای مثبتی دانست که از سوی رسانههای معتبر منتشر شده است. از سوی دیگر، بهعقیدهی بسیاری از کارشناسان، Apple زمانِ بسیار مناسبی را برای انتشار این سیستمعامل انتخاب کرده بود.
اپل مدعی شده است که حتی کاربران آیفونهای قدیمی (نظیر آیفون 5s) نیز میتوانند با نصب این سیستمعامل جدید، سرعت عملکرد دستگاه خود را بهبود بخشند. جدیدترین نسخهی iOS ضمن ارائهی امکان فیستایم گروهی، شامل اموجیهای جدید است و از ویژگیهای دیگری نیز نظیر نوتیفیکیشن گروهی و میانبرهای Siri بهره میبرد.
اپل تا این لحظه، آمار و ارقام رسمی مربوط به سهم iOS 12 از بازار دستگاههای مبتنی بر سیستمعامل iOS را اعلام نکرده است.
حدود دو سال پیش ابرخودروی تمام برقی ژاپن با نام Aspark Owl در نمایشگاه خودروی فرانکفورت رونمایی شد. بهمن سال ۱۳۹۶، ویدئوی سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت این مدل منحصربهفرد در زمان ۱.۹ ثانیه منتشر شد تا رکورد جدیدی برای خودروهای جادهای ثبت شود.
اسپارک Owl در نمایشگاه خودروی پاریس ۲۰۱۸، دوباره بهنمایش عمومی گذاشته شده است، اما اینبار قیمت و تیراژ این مدل رسماً اعلام شد. باتوجه به قیمت پایه و ظرفیت تولید، اسپارک Owl یکی از خاصترین خودروهای آینده خواهد بود.
پیشفروش این مدل تمام برقی با موعد تحویل سال ۲۰۲۰ و پرداخت مبلغ یک میلیون و ۱۵۰ هزار دلار آغاز شده است؛ مشتریان باید حدود دو سال منتظر باشند تا درمجموع ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار برای اسپارک Owl، تنها خودروی جادهای فعلی که با تایرهای استاندارد در کمتر از ۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد، پرداخت کنند. Owl با تایرهای مسابقهای برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، فقط به ۱.۸۷ ثانیه نیاز دارد.
اسپارک Owl را میتوان رقیب سرسخت محصول جدید ریمک C Two و نسل دوم تسلا رودستر دانست، این خودرو از قوای محرکهی تمام برقی با قدرت ۱۱۵۰ اسب بخار و گشتاور ۸۸۵ نیوتنمتر استفاده میکند. این قدرت را در کنار بدنهی فیبرکربن با وزن کلی حدود ۱۵۰۰ کیلوگرم در نظر بگیرید، تا عملکرد این ابرخودروی ژاپنی قابل درک شود.
مقالهی مرتبط:
از بین این سه خودروی برقی، تسلا رودستر با قیمت ۳۰۰ هزار دلار، ارزانترین مدل خواهد بود. اسپارک Owl در نهایت سرعت هم، بهتر از محصولات ریمک و تسلا عمل نمیکند. درحالیکه C Two و رودستر با نهایت سرعت بیشتر از ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت معرفی شدهاند، ابرخودروی برقی ژاپنیها به سرعت ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت بسنده میکند.
بر اساس گفتهی سازندگان این ابرخودرو، Owl با هر بار شارژ کامل، ۳۰۰ کیلومتر مسافت را پشت سر خواهد گذاشت. تنها ۵۰ دستگاه از اسپارک Owl تولید خواهد شد و مشتریانی که سفارش خود را با پرداخت مبلغ تعیین شده (غیرقابل برگشت) ثبت کنند، بیش از یک سال دیگر فرصت تست رانندگی پیدا خواهند کرد.
در پایان مشخصات فنی سه خودروی تمام برقی آینده با ادعای زمان کمتر از دو ثانیه در سرعتگیری سفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت آورده شده است.
ریمک C Two
- قدرت ۱۹۱۴ اسب بخار
- گشتاور ۲۳۰۰ نیوتنمتر
- صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۱.۸۵ ثانیه
- نهایت سرعت ۴۱۵ کیلومتر بر ساعت
- قیمت ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار
- توانایی طی کردن ۶۵۰ کیلومتر با یکبار شارژ
تسلا رودستر مدل ۲۰۲۰
- قدرت اعلام نشده
- گشتاور ۱۰ هزار نیوتنمتر در چرخها
- صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۱.۹ ثانیه
- نهایت سرعت بیش از ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت
- قیمت ۲۵۰ هزار دلار
- توانایی طی کردن ۱۰۰۰ کیلومتر با یکبار شارژ
اسپارک Owl
- قدرت ۱۱۵۰ اسب بخار
- گشتاور ۸۸۵ نیوتنمتر
- صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۱.۹ ثانیه
- نهایت سرعت ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت
- قیمت ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار
- توانایی طی کردن ۳۰۰ کیلومتر با یکبار شارژ
باید منتظر ماند و دید که مهندسی کدام قاره برای اولینبار مرز شتاب اولیهی کمتر از ۲ ثانیه در خودروهای جادهای را درهم میشکند؛ آسیاییها، اروپاییها یا آمریکاییها؟
شبکهی اجتماعی اینستاگرام اخیرا بهمنظور ارتباط هرچه بیشتر کاربرانش با هم، چند ویژگی جدید را معرفی کرده است. نخستین ویژگی، شباهت زیادی به ویژگی اسنپکد در اپلیکیشن اسنپچت دارد و اینستاگرام آن را نیمتگنامیده است. Nametag در حقیقت یک طرح گرافیکیِ قابلشخصیسازی است و عملکردی شبیه به کدهای QR دارد؛ بدین صورت که دیگران میتوانند با اسکن کردن نیمتگ شما از طریق خود اپلیکیشن اینستاگرام، به پروفایلتان منتقل شوند و بهراحتی شما را فالو کنند.
قابلیت جدید دیگری که به این شبکهی اجتماعی اضافه شده، یک فهرست ویژه است که کاربران مختلف را بر اساس دانشگاهی که در آن تحصیل کردهاند، دستهبندی میکند؛ نتیجهی این امر، ارتباط هرچه بیشتر شما با همکلاسیهایتان است.
نیمتگها را میتوان به روشهای مختلفی شخصیسازی کرد؛ برای مثال کاربر میتواند رنگِ آن را بنا به علاقهی خود (و با سوایپکردن روی صفحه) تغییر دهد و به آن اموجی یا تصویر اضافه کند. برای اسکن کردن نیمتگها، هم میتوانید از دوربین داخلی اینستاگرام استفاده کنید و هم این امکان برایتان فراهم شده است تا این کار را از طریق ضربهزدن روی گزینهای که در گوشهی نیمتگ خودتان قرار داده شده، انجام دهید.
کاربران هماکنون میتوانند با بهروزرسانی اپلیکیشن اینستاگرام خود به جدیدترین نسخه، از این ویژگی جذاب بهرهمند شوند.
قابلیت دوم (جوامع دانشگاهمحور) هنوز در فاز آزمایشی بهسر میبرد و احتمالا بهزودی بهصورت رسمی به اپلیکیشن Instagram افزوده میشود. بهلطف این قابلیت، میتوانید به لیستی از کاربران دسترسی پیدا کنید که در دانشگاه یا مدرسهی شما درس خواندهاند. شما میتوانید بر اساس سال تحصیلی، به جستجو بپردازید و همکلاسیهای خود را پیدا کنید.
در انتها، توجه شما را به توضیحات ارائهشده در مورد نیمتگ در لیست تغییرات بهروزرسانی جدید اینستاگرام جلب میکنیم:
معرفی قابلیت نیمتگ
در زمانی سریع، با اسکن کردن نیمتگ دوستانتان، آنها را به لیست فالویینگ خود اضافه کنید. شما همچنین میتوانید نیمتگ خود را از لحاظ رنگ و با اضافهکردن اموجی و تصویر به آن، شخصیسازی کنید.
دیدگاه شما در این زمینه چیست؟ آیا تاکنون اقدام به ساخت نیمتگ کردهاید؟
واحدهای کسبوکار سامسونگ درصدد هستند تا تولید نمایشگر OLED مورد نیاز خود را به شرکتهای زیرمجموعهی خود واگذار کنند. در این میان شرکت چینی BEO، تمایل دراد که بهعنوان بزرگترین سازندهی نمایشگر چین، تامین نمایشگر OLED مورد نیاز سامسونگ را برعهده بگیرد.
براساس آخرین خبرها، BEO بهدنبال این است که بتواند نمایشگر OLED مورد نیاز سامسونگ برای تولید ساعت هوشمند گلکسی واچ سامسونگ را تامین کند.
سامسونگ و BOE، مجبور هستند ارتباط فعلی موجود را داشته باشند. با وجودی که شرکت BEO، نمایشگرهایLCD مورد نیاز شرکت را تولید کرده، ولی تاکنون هرگز وارد حوزهی تولید نمایشگر OLED نشده است. براساس آخرین اطلاعات، شرکت BOE، در ماه می (اردیبهشتماه) سال جاری میلادی، برای اولین بار تولید نمایشگر نسل ششم OLED را آغاز کرده است.
باید این موضوع را درنظر بگیریم که ساخت نمایشگر OLED چندان هم آسان نیست. سامسونگ دیسپلی، یکی از شرکتهای زیرمجموعهی سامسونگ، در تولید نمایشگر OLED، تسلط و غلبهی خوبی بر بازار دارد. با این وجود شرکت BEO، تمایل دارد که تولید نمایشگر مورد نیاز برای گلکسی واچ سامسونگ را برعهده بگیرد. براساس آخرین گزارش Samsung، کرهای قصد دارند هر ماه در حدود ۳۰۰ هزار تا یک میلیون ساعت هوشمند Galaxy Watch تولید کنند.
اگر BEO بتواند تمام نمایشگرهای مورد نیاز برای این حجم تولید را از آن خود کند یا حتی درصدی از این سفارشات را برعهده بگیرد، کسبوکار پررونقی را رقم خواهد زد. براساس اعلام یک منبع خبری که در صنعت حضور دارد، ظاهرا در حال حاضر شرکت BOE، در حال کارکردن روی نمونههایی از نمایشگر مورد نیاز سامسونگ برای گلکسی واچ است. اگر شرکت BEO بتواند حجمی از سفارشات نمایشگر OLED سامسونگ را برعهده بگیرد، همین رویکرد میتواند فضا و امکانات جدیدی برای شرکت چینی ایجاد کند تا در بازار نمایشگرهای OLED حرفهایی برای گفتن داشته باشد. از آنجایی که سامسونگ بزرگترین شرکت تولیدکنندهی گوشی هوشمند در جهان است، قرارداد تامین نمایشگر OLED، پیروزی بزرگی برای شرکت BOE خواهد بود.
پیشتر گفته شده بود که بزرگترین سازندهی نمایشگر در چین، قصد دارد تامین نمایشگر OLED گوشیهای هوشمند پرچمدار هواوی را نیز برعهده بگیرد. هرچند نباید فراموش کنیم که عموما چنین گزارشهایی در مورد زنجیرهی تامین، از سوی سامسونگ یا BOE رد یا تایید نشدهاند. لذا در مورد صحت و سقم گزارش نمیتوان نظر قطعی و نهایی داد.
آخرین آپدیت ویندوز ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ویندوز را به نسخهی ۱۸۰۹ ارتقا میدهد. براساس گزارش برخی از کاربران، این آپدیت باعث حذف شدن همیشگی و دائمی برخی فایلهای شخصی کاربران شده است.
چند روز قبل، آپدیت اکتبر ویندوز ۱۰ مایکروسافت منتشر شد. از نظر فنی، این بهروزرسانی با شمارهی بیلد ۱۷۷۶۳ منتشر شده است و نسخهی ویندوز را به عدد ۱۸۰۹ ارتقاء میدهد. دستگاههای سرفیس، روز سهشنبهی هفتهی قبل، این بهروزرسانی را دریافت کردند. اما اولین کاربرانی که این بهروزرسانی را دریافت کردند، متوجه حذف برخی فایلها در فولدر Documents و همچنین حذف برخی تصاویر از فولدر Pictures شدند.
با توجه به گزارش این کاربران، ممکن است سایر کاربران تمایل داشته باشند از آپدیتشدن سیستم خود جلوگیری کنند تا تکلیف روشن شود. برای متوقفکردن آپدیت اکتبر ویندوز ۱۰ میتوانید به توضیحات موجود در این سایت cnet مراجعه کنید.
کاربرانی از r/Windows10 در Reddit و برخی کاربران دیگر، ادعا میکنند که پس از آنکه به سیستم اجازهی بهروزرسانی را دادهاند، برخی از پروفایلهای شخصی از جمله اطلاعاتی در فولدرهای اسناد و تصاویر از درایور آنها حذف شده است. بسیاری از این فایلهای حذف شده، حتی با کمک نرمافزارهای بازیابی اطلاعات هم، قابل برگشت نبودهاند. با وجودی که این اتفاق برای تمام کاربران رخ نداده است، ولی هیچکس تمایل ندارد ریسک کند و اطلاعات موجود روی سیستم خود را از دست بدهد، و معلوم نیست این اتفاق برای کاربران جدیدی که بخواهند آپدیت را تایید کنند، رخ بدهد یا خیر.
یکی از سخنگویان مایکروسافت در بیانیهای اعلام کرد:
مایکروسافت از گزارشهای کاربران مبنی بر مشکل رخداده اطلاع دارد و بهشدت درصدد تحقیق و بررسی موضوع است.
باید ببینیم نتیجهی بررسی مایکروسافت چه خواهد شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.