بهنظر میرسد که ایدهی خودروهای پرندهی طرفداران بسیاری در جهان دارد؛ یک مخترع فیلیپینی اولین خودروی پرندهی خود را که آن را اسپرت توصیف میکند، با موفقیت آزمایش کرد.
کیکس منجولا، مخترع این خودروی اسپرت پرنده و هنرمند سابق که حالا بهعنوان تصویربردار فعالیت میکند، اولین نفری بود که هدایت خودروی پرندهی اسپرت فیلیپینی را بهمدت چند دقیقه در هوا در اختیار گرفت. همانطور که در ویدئوی منتشرشده مشخص است، این خودروی پرنده از فناوری مشابه پهبادها و چند پروانه برای پرواز استفاده میکند. منجولا خودروی پرندهی خود را که حداکثر با سرعت ۶۴ کیلومتر بر ساعت تا ارتفاع ۶ متری پرواز میکند، کانسپتو میلنیا نامگذاری کرده است؛ در اولین آزمایش عمومی، کانسپتو میلنیا کمی بیشتر از ۱۰ دقیقه پرواز کرد.
منجولا به خبرگزاری رویترز اعلام کرد که برای ساخت این خودروی پرنده مجهز به باتری ۶ لیتیوم-یون و کنترلر فرکانس رادیویی، زمان و هزینهی زیادی صرف شده است. او در مورد کنترل خودروی پرندهی خود که ظرفیت حمل تا ۱۰۰ کیلوگرم را دارد، گفت:
با فشار یک دکمه، به بالا و با تکان اهرم به جلو میرود. این خودرو، هوشمند است و پتانسیل بالایی دارد. این خودرو میتواند رانندگی یکساعته در جاده را به پنج دقیقه در هوا کاهش دهد.
جزئیات بیشتری از این مدل پرنده اعلام نشده است، اما تنها ویژگی ایمنی آن، ادامهی پرواز در صورت خرابی یک یا دو موتور پروانه از مجموع ۱۶ موتور است. شرکت استرالیایی Star8 پس از آزمایش موفقیت آمیز این خودروی پرنده، آمادهی همکاری با منجولا است. جیکوب مایمون، مدیرعامل این شرکت اعلام کرده است که پس از توسعهی کامل، خودروی پرندهی ساخت فیلیپین در بازار استرالیا، اروپا و هنگکنگ بهفروش گذاشته خواهد شد.
مریخنورد آپورچونیتی که سال ۲۰۰۳ به مریخ پرتاب شد و در ژانویه ۲۰۰۴ روی سطح سیارهی سرخ فرود آمد، از ۲۰ خرداد موفق به برقراری ارتباط با زمین نشده است. اعضای ماموریت آپورچونیتی، فکر میکنند که کاوشگر رباتیک ۶ چرخه با شروع طوفان شن، خود را در وضعیتی شبیه به خواب زمستانی قرار داده است. در واقع، از آنجایی که این کاوشگر رباتیک از پانلهای خورشیدی برای تامین برق خود بهره میبرد، بهعلت کمبود نور خورشید، به وضعیت کممصرف در آمده است.
طوفانهای شن هر سال در مریخ به وقوع میپیوندند، برخی از این طوفانها حتی به وسعت یک قاره در زمین میرسند. با این حال، طوفانهای شن بهندرت، بهقدری گسترش مییابند که سرتاسر سیاره را بپوشاندند. آخرین طوفان شن مریخ که از اواسط خرداد آغاز شده و هر چند از ماه قبل شروع به فروکش کرده، اما هنوز هم گرد و غبار زیادی در هوا وجود دارد. احتمالا این غبار بهقدری زیاد است که آپورچونیتی نتوانسته باتریهای خود را شارژ کند.
مریخنورد آپورچونیتی در طی ۱۵ سال اخیر، توانسته بود با بهره بردن از پانلهای خورشید خود و با پیمودن بیش از ۴۸ کیلومتر در مریخ، این سیاره را کاوش کند. اندرو گود، نمایندهای از آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا در پاسادنا، کالیفرنیا، در بیانیهای اعلام کرد، هنگامی که طوفان شن عظیم حدود ۱۰۰ روز قبل تمامی مریخ را در برگرفت، موجب شد که نور خورشید کافی به پانلهای آپورچونیتی نرسد. این باعث شد که مریخنورد خاموش شود و بتواند انرژی باتری خود را حفظ کند. آپورچونیتی به این انرژی نیاز دارد تا سیستمهای گرمایشی خود را در سرمای مریخ روشن نگه دارد.
گرد و غبار پانلهای خورشیدی مریخنورد آپورچونیتی را پوشانده است
اکنون، تصویر ماهوارهای جدید به تیم ماموریت آپورچونیتی، این امیدواری را داده است که مریخنورد میتواند دوباره به کار بیافتد. زمانی که طوفان شن مهیب در اواسط خرداد به وقوع پیوست، آپورچونیتی در ناحیهای به نام دره استقامت مستقر بود. به همین جهت مدارگردها امکان مشاهده مریخنورد را نداشتند. اما با فروکش کردن طوفان در مریخ، ناسا بالاخره موفق شد در تاریخ ۲۹ شهریور با بهره بردن از مدارگرد شناسایی مریخ، محل مریخنورد را به خوبی مشاهده کند.
تصویر ماهوارهای که توسط دوربین هایرایز مدارگرد شناسایی مریخ به ثبت رسیده، محل دقیق مریخنورد آپورچونیتی را نشان میدهد
تصویر ماهوارهای که مشاهده میکنید به وسیله دوربین هایرایز ثبت شده است. در این تصویر، میتوانید در دامنه یک تپهی نقطهای روشن را مشاهده کنید که مریخنورد آپورچونیتی است. این تصویر علاوه بر نشان دادن محل استقرار آپورچونیتی، نحوهی تغییر محیط مریخ بر اثر طوفان شن را بهخوبی نشان میدهد.
گود گفت که هنوز نمیدانند، چه میزان گرد و غبار روی پانلهای خورشیدی مریخنورد نشسته است. تصویر هایرایز نواحی اطراف مریخنورد را به رنگ مایل به قرمز نشان میدهد که بهطور مشخص نشانهی وجود گرد و غبار فراوان است، اما مشخص نیست که پانلهای آپورچونیتی تا چه میزان با گرد و غبار پوشانده شدهاند. گود گفت که با توجه به مقایسه تصاویر قبل از طوفان و تصاویر کنونی، به نظر نمیرسد که لایهی گرد و غبار ضخیمی این نقطه را پوشانده باشد. به این جهت، تصور میشود که اکنون نور خورشید کافی به پانلهای مریخنورد میرسد که بتواند به آهستگی باتریهای خود را شارژ کند.
با این حال، هنوز کسی نمیتواند مطمئن باشد که چه مقدار گرد و غبار پانلهای خورشیدی آپورچونیتی را پوشانده یا چه زمانی طوفان شن در مریخ کاملا تمام میشود. تصویر ماهوارهای ناسا هم نمی تواند، دقیقا نشان دهند که وضعیت محل استقرار مریخنورد به چه نحوی است.
خوشبختانه، شان دوران، هنرمند گرافیستی که در انگلستان زندگی میکند، تصاویر ماهوارهای، نقشهها و سایر اطلاعات ناسا را با رندر کردن به تصاویری واقعگرایانه بدل میکند. دوران همچنین مدتهاست که تصاویر ماهوارهای از زمین و همچنین تصاویر ماموریت جونو ناسا را نیز رندر میکند. او ۲۴ خرداد، تنها چند روز بعد از خاموش شدن مریخنورد، یک تصویر واقعگرایانه از دره استقامت و محل دقیق آپورچونیتی در توییتر منتشر کرد.
دوران دیروز تصویر هایرایز را بهصورت رندر رنگی و سهبعدی در توییتر منتشر کرد. دوران تصویر سیاه و سفیدی نیز از آپورچونیتی طراحی کرده است. در این تصویر میتوانید نقطهای روشن را در لبه تپهای مشاهده کنید که مریخنورد ناسا است. این تصویر میتواند موقعیت آپورچونیتی را در مریخ به خوبی نشان دهد.
جان کالاس، مدیر پروژهی آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا برای آپورچونیتی، روز ۸ شهریور اعلام کرده بود، اگر تا ۴۵ روز اطلاعاتی از مریخنورد دریافت نکنند، ناچارا به این نتیجه خواهند رسید که طوفان شن و همچنین سرمای مریخ موجب خرابی مریخنورد شده و آپورچونیتی احتمالا نتواند دوباره به کار بیافتد.
رندر سهبعدی از محل استقرار آپورچونیتی در دره استقامت مریخ: اثر شان دوران
مهندسان ناسا با استفاده از شبکه اعماق فضای ناسا، چند بار در هفته برای برقراری با آپورچونیتی تلاش میکنند. شبکهی اعماق فضا، مجموعهای از فضاپیماها و مشاهدات فضایی رادیویی و راداری است که در نقاط مختلف جهان مستقر شدهاند و به اکتشافات مختلف در منظومه شمسی کمک میکنند. مهندسان ناسا، طی زمانهای برنامهریزی شده برای بیداری، پیغامهایی برای کاوشگر میفرستند و منتظر پاسخ میمانند. اعضای تیم آپورچونیتی هم از شبکه گستردهتری بهره میبرند، آنها هر روز، تمامی سیگنالهای رادیویی دریافتی از مریخ را به امید یافتن پیامی از آپورچونیتی بررسی میکنند.
کالاس در ادامه افزود که مهلت ۴۵ روزه در اواسط ماه آینده به پایان میرسد و اگر تیم آپورچونیتی تا آن زمان اطلاعاتی را از مریخنورد دریافت نکند، تیم ماموریت به برنامه رصد فعال خود پایان میدهد. در نهایت، حتی اگر سکوت مریخنورد ناسا ادامه یابد، اعضای تیم باز هم بهصورت غیر فعال، به رصد سیگنالهای دریافتی از مریخ خواهند پرداخت. کالاس گفت، صرف نظر از اینکه این دوره ۴۵ روزه چه زمانی تمام شود، این تیم به ماموریت خود ادامه خواهد داد. البته بر اساس اعلامیهی رسمی ناسا، آژانس فضایی تنها اعلام کرده که اعضای ماموریت تا چند ماه به رصد غیر فعال اطلاعات ادامه خواهند داد و تاریخ دقیقی را اعلام نکرده است.
اما اگر آپورچونیتی نتواند دوباره به کار بیفتد، به سرنوشت کاوشگر دوقلوی خود، اسپیریت دچار خواهد شد. مریخنورد اسپیریت که سه هفته قبل از آپورچونیتی روی مریخ فرود آمد، در اوایل مارس ۲۰۱۰، بهدلیل جهتگیری اشتباه روی سطحی تخت بهدام افتاد و با توجه به سرمای زمستان مریخ از کار افتاد. مریخنورد اسپیریت در زمستانهای گذشته توانسته بود با مستقر شدن روی شیبهای رو به خورشید، درجهی حرارت داخلی خود را تا بالای منفی ۴۰ درجه سانتیگراد نگه دارد. اما در زمستان ۲۰۱۰ روی سطح تختی گیر افتاد و دمای داخلی کاوشگر به منفی ۵۵ درجه کاهش یافت.
ناسا در ژوئیه ۲۰۱۰، برنامه ۱۱ ماههای برای رصد سیگنالهای اسپیریت آغاز کرد. اما علیرغم تلاشهای مکرر، سرانجام در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که مریخنورد اسپیریت کاملا از کار افتاده است. ناسا قبلا اعلام کرده بود که حتی اگر موفق به برقرار تماس با آپورچونیتی شود، باز هم احتمال قوی وجود دارد که مریخنورد، دیگر نتواند همچون سابق کارایی داشته باشد. اما تا قبل از تماس مریخنورد با مرکز کنترل ماموریت، نمیتوان از وضعیت قدیمیترین کاوشگر حاضر در مریخ مطمئن بود.
امواج کهربایی از غلات استعارهی درخوری برای محصولات و مزارع غله در بخش قارهای امریکا است. بهطور تقریبی، ۲ میلیون مزرعه در بخش قارهای ایالات متحده وجود دارد و هر تصمیمی که مالکان این مزارع پیرامون روند تولید و مدیریت کار خودشان اتخاذ کنند، روی تمام زنجیزهی تامین غذا تاثیر خواهد گذاشت. برپایهی یک بررسی، اگر تنها ۵ درصد از محصول کلم بروکلی کشتشده در امریکا، برداشت نشوند، بیش از ۴۵ میلیون کیلوگرم بروکلی از دسترس مصرفکنندگان خارج خواهد شد.
IBM برای پایدارتر ساختن بازاری که اغلب مملو از اتفاقات غیرقابل پیشبینی است، بهتازگی یک پلتفرم جدید برای کشاورزی راهاندازی کرده است. پلتفرم تصمیمگیری واتسون برای کشاورزی، با ترکیب و کنارهمآوردن هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و راهکارهای مبتنی بر فضای ابری توانسته سیستمی را برای تولید دیدگاههای مبتنی بر شواهد و مستندات ایجاد کند.
این سیستم بهصورت یک سرویس مدیریتشده برای کاربران در دسترس بوده و ارائهدهندهی بخشی از مجموعهی جدید ابزارهای بستهبندیشدهی از پیش آزمایششده برای خدمات مشتریان، منابع انسانی، ساختوتولید و موارد استفادهی مربوط به بازاریابی است. شرکت Armonk در یک کنفرانس مطبوعاتی بیانیهای منتشر کرده است که در بخشی از آن میخوانیم:
مزرعهداری همواره مسئولیت پیچیدهای بوده است. چنین کاری مستلزم این است که پرورشدهندگان محصولات، شبکهی بههمپیوستهای از تصمیمهای مربوط به پیشفصل و تصمیمهای مرتبط با طول فصل کشت را مطابق با خوشایند طبیعت و روند آن اتخاذ کنند. امروزه با انفجار دادههای ابزارها، سنسورهای محیطی و ورودیهای از راه دور، وابسته ماندن به شهود یا فناوریهای سنتی برای درک تغییرات نتیجهبخش یا فراهم ساختن راهنماییهای مفید برای پرورشدهندگان محصولات، کاری غیرعملی است. ما چنین نقصانی را با بهکار بردن هوش مصنوعی واتسون در تحلیل دادهها بهمنظور ارائهی تصمیمهایی برای پرورشدهندگان جبران کردهایم؛ روندی که به کشاورزان کمک میکند تا تصمیمهای مطمئن و مبتنی بر شواهد و مستندات بگیرند.
پلتفرم تصمیمگیری واتسون برای کشاورزی، با بهبود توان پشتصحنهی پیشگویانهی IBM، هر نوع عامل کلیدی با احتمال تاثیر بر ثمرهی محصولات را به نمایش میگذارد؛ مواردی همچون دمای خاک، سطوح رطوبت، فشار محصول، آفتها و بیماریها. پرورشدهندگان محصولات میتوانند از پهبادهایی برای ارسال تصاویر گرفتهشده به سیستم ابری IBM بهمنظور دریافت تجزیهوتحلیلهای مبتنی بر هوش مصنوعی (برای مثال، برای ردگیری نشانههایی از بیماری محصول) یا دادن تصاویر نمای نزدیک از بالای گیاهان به الگوریتمهای کامپیوتری بصری آشکارکنندهی بیماریها استفاده کنند.
مقالههای مرتبط:
عملکردهای بزرگ کشاورزی میتواند به این پلتفرم در پیشبینی زمان برداشت محصولات و حجم محصولات ارائهشده به بازارهای جهانی کمک کند. از طرفی با تطبیق دادههای بهدستآمده با همدیگر، آنها نهتنها میتوانند بهترین رویکردها را برای آبیاری، کاشت گیاهان، بارورسازی و اصول ایمنی کارکنان شناسایی کنند؛ بلکه ایدهآلترین زمان سال برای فروش یک محصول مشخص را هم خواهند دانست.
البته پلتفرم واتسون نخستین پلتفرم IBM برای تجزیهوتحلیلهای کشاورزی نیست. پلتفرم IBM Pairs Geoscope هم ازیادگیری ماشین برای تجزیهوتحلیل تصاویر ماهوارهای، دادههای آبوهوایی (که تا حدودی توسط Weather Company شرکت تابعهی IBM پشتیبانی میشود)، دادههای سرشماری، بهرهبرداری از زمین و دادههای مربوط به محل کسبوکار و پیشبینیهای پیرامون محصول استفاده میکند. پژوهشگران IBM در برزیل نمونهی اولیهای با نام آگروپد ساختهاند که از هوش مصنوعی و یک برنامهی کاربردی موبایل برای تجزیهوتحلیل نمونههای خاک و آب استفاده میکند. این شرکت در کنیا هم با Twiga Foods برای تست یک پلتفرم قرضههای کوچک مبتنی بر بلاکچین برای کشاورزان و خردهفروشان محصولات غذایی همکاری میکند.
از طرفی IBM هم نخستین شرکت استفادهکننده از هوش مصنوعی برای اهداف کشاورزی نیست. استارتاپی با نام Prospera از یک نرمافزار کامپیوتری، دوربینهای مستقر در زمین و سنسورهای آبوهوایی به همراه یک پلتفرم پردازش ابری قدرتمند، بهمنظور تعیین میزان آب مورد نیاز برای تحویل به گیاهان در مکانهای مشخص استفاده میکند.
بهعنوان مثالی دیگر، Descartes Labs از مدلهای یادگیری ماشین ایجادشده با دادههای ماهوارهای برای برآورد محصولات نهایی ذرت ایالات متحده در سطوح ایالتی و کشوری بهره میبرند. Abundant Technologies هم از کامپیوتر و ترکیب سنسورها در دستگاه توتفرنگیچین خودکارشان با نام Harvest Croo استفاده میکنند.
این نوآوریها هنوز کافی نیستند. سازمان ملل برآورد میکند که برای تامین غذای مورد نیاز جمعیت در حال انفجار جهان، تا میانهی این قرن میلادی، تولید غذا باید بهمیزان ۵۰ درصد افزایش یابد. این احتمال کاملا وجود دارد که هوش مصنوعی بتواند چنین افزایش بازدهی را برای صنعت کشاورزی فراهم کرده و به حل مشکل غذا در دهههای آینده کمک کند.
از دیگر خدمات و راهکارهای پلتفرم واتسون میتوانیم به سرویسی با نام Watson Discovery for Salesforce اشاره کنیم؛ این سیستم بهدنبال دادن اطلاعات مرتبط به واسطههای خدمات مشتریان درمورد نیازهای مشتریان در زمانهای مشخص است.
ابزاری هم درزمینهی منابع انسانی تعبیه شده است که سابقهی کارکنان با عملکرد بالا را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهد. دستیار واتسون برای بازاریابی، دیدگاههای IBM برای سازههای اینترنت اشیا و همینطور زنجیرهی تامین واتسون، از دادههای آبوهوایی، گزارشهای تعرفهها و سایر گزارشهای منظم برای ارائهی تصویری کاملتر از مسائل تامین غذا در سطح جهان استفاده میکنند. IBM اعلام کرده که از هوش مصنوعی واتسون و روشهای آن در هزاران مورد از کارهای مشتریان خود در ۲۰ صنعت مختلف در ۸۰ کشور بهره برده است. آنها از نامهای بزرگی چون Deluxe Corporation BuzzFeed ،H&R Block ،Ingersoll Rand ،Subway در کنار هفت مورد از ۱۰ شرکت خودروسازی بزرگ دنیا و ۸ مورد از ۱۰ شرکت نفتی و گازی مطرح دنیا در لیست مشتریان خود برای سرویس هوش مصنوعی واتسون نام بردهاند.
روز گذشته، نمایندگان شماری از بزرگترین شرکتهای فناوری جهان در کمیتهی بازرگانی، حملونقل و انرژی سنای آمریکا حاضر شدند تا به ابهامات و نگرانیها در مورد حریم خصوصی و محافظت از دادههای کاربران پاسخ بگویند.
کیت انرایت، معاون ارشد حریم خصوصی گوگل به نمایندگی از این شرکت در این جلسه حضور داشت و چندین بار از طرف سناتورها در مورد شایعاتی که میگویند این شرکت در حال توسعهی یک موتور جستجوی کنترلشده و هماهنگ با سانسورهای دولتی برای چین است، مورد پرسش قرار گرفت. به گزارش وینچربیت، انرایت در این جلسه در خلال صحبتهایش از یک پروژهی مخفی با اسم رمز دراگنفلای (Dragonfly) پرده برداشت؛ اما از ارائهی توضیحات بیشتر در مورد آن خودداری کرد. انرایت در این جلسه خطاب با سناتور تد کروز گفت:
هنوز بهروشنی ابعاد این پروژه معلوم نیست و نمیدانیم قرار است آینده به چه سمتوسویی حرکت کنیم.
کیت انرایت، معاون ارشد حریم خصوصی گوگل
ماه گذشته نام دراگنفلای در رسانهها مطرح شد و شماری از کارکنان Google پس از افشای این پروژهی محرمانه تصمیم به استعفا گرفتند. گزارشهای بعدی اما جزئیات بیشتری را در مورد نحوهی عملکرد احتمالی این موتور جستجو برملا کرد. در میان کسانی که نگرانی خود را از ابعاد پنهان این پروژه ابراز کردند، نام ۶ تن از سناتورهای آمریکا به چشم میخورد. آنها طی نامهای به گوگل در ماه اوت، خواستار توضیح این شرکت در مورد دراگنفلای شدند و اقدام گوگل را برای توسعهی موتور جستجوی انحصاری در راستای اهداف سانسور دولتی در چین، عمیقا نگرانکننده خواندند.
انرایت طی جلسهی دیروز کمیتهی سنا ادعا کرد که گوگل درصدد راهاندازی یک موتور جستجو در چین نیست و سخنگوی این شرکت نیز به ونچربیت گفته است که کارهای گوگل در این زمینه صرفا جنبهی تحقیقاتی و پژوهشی دارد. اگرچه ابعاد واقعی این پروژه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد، این اظهارنظرها نشان میدهد که گوگل در پی آن است که دستکم سرویس موتور جستجوی خود را دوباره در چین راهاندازی کند.
فوجیفیلم از دوربین دیجیتال دوکارهی اینستاکس یا اینستکس Square SQ20 بهعنوان جایگزین مدل سال گذشتهی SQ10 رونمایی کرد.
دوربینهای اینستاکس علاوهبر ثبت عکس، قابلیت پرینت آنی آن را نیز دارند. SQ20 برای اولین بار قادر است عکسهایی با رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۹۲۰ ثبت کند و ویدیوی بیصدای ۱۵ فریم بر ثانیهای با رزولوشن ۸۰۰ در ۸۰۰ ضبط کند. این اولین بار است که شاهد قابلیتmotion mode در دوربینهای اینستاکس هستیم.
قابلیتی به نام Frame Grab نیز در محصول جدید فوجیفیلم اضافه شده است که به کاربر این امکان را میدهد تا ویدیوی ۱۵ ثانیهای ضبط کند و سپس به کمک غربیلک پشت دوربین فریم دلخواه خود را انتخاب و پس از آن پرینت کند.
قابلیت جدید دیگر، عکاسی پیاپی و ترکیب تصاویر است که بهواسطهی آن با یک بار فشردن شاتر، چهار تصویر در کنار هم ثبت میشود. فاصلهی زمانی بین هر ثبت تصویر توسط کاربر قابلشخصیسازی بوده و بین ۰.۲ تا ۲.۰ متغیر است.
فیلتر جدید اضافهشده در SQ20 این امکان را به کار میدهد که از سوژههای در حال حرکت با جلوهی خاصی که نشاندهندهی حرکت سوژه است، عکاسی کند.
بهعلاوه در اینستکس جدید یک آینهی کوچک به جلوی دوربین و در کنار لنز افزوده شده است که کاربران را در گرفتن عکسهای سلفی بهتر یاری میکند.
به لطف تایمر جدیدی که به دوربین اضافه شده است، گرفتن عکسهای گروهی با اینستاکس Square SQ20 برای کاربران راحتتر از گذشته خواهد بود.
وجود ۱۶ فیلتر متنوع برای عکس و ویدیو، رنگ مشکی و صورتی مات، نوردهی دوبرابر، نوردهی حبابی، نمایشگر ۲.۷ اینچی با کیفیت ۲۳۰ هزار نقطه، شیار کارت حافظه از نوعSDHC، حافظهی داخلی به میزان ذخیرهسازی ۵۰ عکس و ۳۰ ثانیه ویدیو، لنز ۳۵ میلیمتری f/2.4، زوم دیجیتال چهار برابر، فوکوس خودکار، فلش داخلی، قابلیت پرینت مجدد ۵۰ پرینت قبلی و باتری لیتیوم یونی با ظرفیتی معادل پرینت ۱۰۰ عکس در هر شارژ از سایر مشخصات این دوربین به شمار میآیند.
فوجیفیلم Instax Square SQ20 را ۲۸ مهر با برچسب قیمت ۲۰۰ دلاری روانهی بازار خواهد کرد.
همه میدانیم که آلودگی پلاستیکی یک مشکل اساسی برای دنیای اقیانوسی به شمار میرود، اما دانشمندان اکنون راه جدیدی را که ریزپلاستیکها میتوانند از طریق آن وارد زنجیرههای غذایی دیگر شوند، پیدا کردهاند و این راه همان پشهها هستند. لاروهای پشهای که در آب قرار دارند، ریزپلاستیکها را میخورند. این ذرات پلاستیکی در هنگام تبدیل لاروها به حشرههای بالغ، در بدن آنها وجود دارند. این حشرات بالغ، غذای خوشمزهای برای پرندگان و خفاشها بوده و در نتیجه این ریزپلاستیکها به معدهی جانوارن زمینی هم وارد میشوند. این فرایند، انتقال اونتوژنیک نامیدهمیشود، با این مفهوم که با بلوغ ارگانیسم و تغییر زیستگاه اتفاق میافتد.
بهگفتهی پژوهشگران دانشگاه ریدینگ در انگلستان، وقتی که پشههای حامل پلاستیک توسط پرندهها و خفاشها خورده شوند، آلودگی میتواند وارد زنجیرههای غذایی و اکوسیستمهای دیگر شود. آماندا کالاگان دانشمند زیستشناس میگوید:
این پژوهش برای نخستین بار به ما نشان میدهد که ریزپلاستیکها قادر به آلوده کردن تمام موجودات زندهای هستند که حتی بهصورت طبیعی در معرض آنها قرار نمیگیرند. این یک واقعیت تکاندهنده است که پلاستیک تقریبا در حال آلوده کردن هر گوشهای از محیط زیست و اکوسیستمها است.
پژوهشگران در محیط آزمایشگاه ذرات فلورسنت پلاستیکی را به لارو حشره دادند و سپس با استفاده از میکروسکوپ، رشد لارو را تا زمان تبدیلشدن به یک حشرهی بالغ مورد بررسی قرار دادند. پلاستیک در طی دورهی شفیرگی حشره در جای خود باقی ماند و از طریق لولههای مالپیگی (ساختارهایی که عملکردی نظیر کلیه در انسان دارد) وارد بدن حشره بالغ شد. ریزپلاستیکهایی نظیر اینها ممکن است صدها سال زمان نیاز داشته باشند تا در محیط شکسته شوند و این مطالعه نشان داد که هر چه ذرات پلاستیکی ریزتر باشند، احتمال اینکه به بدن حشرات بچسبند، بیشتر است. ما از قبل میدانستیم که پلاستیکها، اقیانوسها و آب راهها را آلوده کرده و میتوانند دارای اثر مخربی روی حیات وحش باشند و از طریق زنجیرهی غذایی انتقال پیدا کنند. اکنون ما میدانیم که این ذرات میکروسکوپی ریز میتوانند از طریق پشهها از آب هم خارج شوند.
ذرات پلاستیکی فلورسنت در شکم یک پشه
پریستلند که در این پژوهش مشارکتی نداشته میگوید که این یافتهها ناراحتکنندههستند. او در مصاحبه با بیبیسی گفت:
دانستن اینکه پلاستیک میتواند از مرحلهی لاروی به حشره بالغ منتقل شود و سپس بهعنوان یک منبع غذایی برای جانوران بزرگتر استفاده شود، فوریت لزوم کاهش مصرف پلاستیک را به ما خاطر نشان میکند.
همانند پشهها، حشرات دیگری که قبل از بلوغ در چنین مناطقی آبی به سر میبرند و اغلب توسط موجودات بزرگتر خورده میشوند، نیز در این مشکل مشارکت دارند. ما میدانیم که وقتی پلاستیک وارد دنیای طبیعی میشود، میتواند در میان حیوانات بهطور مکرر انتقال پیدا کند و پیامدهای جدی برای اکوسیستمهای طبیعی داشته باشد. بیایید امیدوار باشیم که این مطالعه در برجسته نشان دادن مشکل پلاستیک و تشویق تلاشهایی در جهت کاهش مصرف پلاستیک مفید باشد. کالاگان میگوید:
توجه زیادی درمورد آلودگی پلاستیکی در اقیانوسها شده است؛ اما این مطالعه نشان میدهد که این آلودگی در آسمان بالای سر ما نیز وجود دارد.
این پژوهش در Biology Letters منتشر شدهاست.
برایان اکتون، یکی از دو بنیانگذار واتساپ است که در ماه مارس میلادی و همزمان با رسوایی کمبریج آنالیتیکا، کمپینی را با عنوان deletefacebook# راهاندازی کرد. اکتون سپتامبر سال ۲۰۱۷ میلادی از فیسبوک جدا شد و حال پس از راهاندازی کمپینی در توییتر بر علیه فیسبوک، در مصاحبهای که با فوربز انجام داده به دلایل ترک فیسبوک و استارتاپی که خود راهاندازی کرده بود، پرداخته است.
اقدامات اکتون با توجه به اینکه وی یکی از دو نفری بود که در ازای دریافت ۱۹ میلیارد دلار، واتساپ را در اختیار فیسبوک قرار داد، کمی تعجب برانگیز میرسد؛ چراکه فیسبوک عامل دست یافتن اکتون به ثروتی هنگفت بود. البته اکتون فیسبوک را ۶ ماه پیش از انتشار توییت خود ترک کرده بود که آغازی برای کمپین پاک کردن حساب کاربری از فیسبوک بود. همچنین باید به دریافت نکردن آخرین بستهی سهام فیسبوک توسط اکتون بهدلیل ترک این شرکت نیز اشاره کرد که باعث شد تا اکتون نتواند ۸۵۰ میلیون دلار خود را دریافت کند.
اکتون، دلیل ترک کردن Facebook را مقاومتهای بی نتیجهی خود در برابر تلاشهایی خوانده که برای درآمدزایی از پیامرسان رایگان Whatsapp آغاز شده بود. براساس گفتههای اکتون فیسبوک برنامههایی برای درآمدزایی از طریق نمایش تبلیغات داشته که البته با در اختیار گذاشتن ابزارهایی بهمنظور تعقیب کاربران توسط کسبوکارها نیز همراه میشود. اکتون همچنین اعلام کرده که فیسبوک برای اعمال مدل رمزگذاری سرتاسری (end-to-end) بسیار بیمیل بوده است، حال آنکه اکتون این رمزگذاری را یکی از شروط اصلی حفظ حریم خصوصی در فیسبوک عنوان کرده بود.
اکتون در خصوص مدیران فیسبوک چنین اظهار نظر کرده است:
آنها تاجر هستند؛ واقعا تاجران خوبی هستند. آنها روشهای تجاری، اصول و قوانینی را ارائه میکنند که من ضرورتا با آنها موافق نیستم.
بهطور حتم نمیتوان چرایی فروش واتساپ به فیسبوک توسط جان کوم و اکتون را زیر سوال برد؛ بهطور حتم، مقاومت در برابر پیشنهاد ۱۹ میلیارد دلاری فیسبوک کار چندان راحتی نیست. اکتون در این خصوص میگوید:
او پیشنهادی ارائه کرد که ما قادر به رد کردن آن نبودیم.
اکتون در مصاحبهی خود بارها پیکان انتقادات را به سمت خود گرفت و اعتراف کرد که معاملهای را بر سر حریم خصوصی کاربران انجام داده است. وی در حالی تن به فروش واتساپ به فیسبوک داده که در انتظار نهایی شدن معامله و استعفا پس از چند ماه از زمان انجام آن بوده است. وی در این خصوص میگوید:
من حریم خصوصی کاربران را در ازای منافع بیشتری فروختم. من به این موضوع اعتراف میکنم و هر روز با این موضوع زندگی میکنم.
بخش دیگری از سخنان اکتون در رابطه با رفتاری است که زاکربرگ در قبال واتساپ داشته است. تصاحب واتساپ توسط فیسبوک را باید یکی از بزرگترین خریدهای دنیای تکنولوژیعنوان کرد. اکتون به این نکته اشاره کرد که با وجود اهمیت و مهم بودن تصاحب واتساپ، تعامل زیادی با زاکربرگ نداشته و غیر از جلسات معمول، صحبت آنچنانی با زاکربرگ نداشته است. اکتون اعلام کرده که زاکربرگ، واتساپ را نیز بهعنوان یکی از بخشهای فیسبوک میشناخت و واکنش متفاوتی نسبت به آن نداشت. وی آخرین جلسهی خود با زاکربرگ را نیز به یاد میآورد که خیلی خشک و بیروح بوده و در انتها زاکربرگ به اکتون گفته که احتمالا این دیدار، آخرین جلسهی آنها است.
اکتون در حالی اکنون این نقطه نظرات را مطرح کرده که در ژوئن ۲۰۱۴ و پس از پیوستن واتساپ به فیسبوک، اظهار نظر متفاوتی داشت:
ما از این دید که قرار است واتساپ در در غول بزرگی ادغام شده و اثری از آن بهجای نماند، به مساله نگاه نمیکنیم.
پس از جدا شدن اکتون از فیسبوک، وی ۵۰ میلیون دلار در پیامرسان سیگنال سرمایهگذاری کرد که بهنوعی رقیب واتساپ شناخته میشود. اکتون همچنین یک میلیارد دلار از ثروت خود را نیز به امور خیریه اختصاص داده است.
روز سهشنبه Financial Times در گزارشی اعلام کرد شرکتهای ارائهدهندهی خدمات بانکی مانند Santander و Societe Generale در حال آزمایش شبکهی اطلاعات بین بانکی (IIN) هستند. جیپیمورگان برنامهی کار اشتراکگذاری اطلاعات را روی پلتفرمبلاکچین اختصاصی خود یعنی Quorom قرار داده است و از آبان ماه سال گذشته آن را با تعدادی از وامدهندگان آزمایش کرده است.
IIN، سر فصلی مشترک برای پرداختهای بینالمللی است که به بانکها اجازه میدهد اطلاعات لازم برای پرداخت را با سرعت و به آسانی به سایر بانکها ارسال کنند. IIN با پلتفرمهای قدیمی مانند SWIFT و استارتاپهایی مانند Ripple رقابت میکند. ماریان لیک، مدیرمالی شرکت جیپیمورگان میگوید:
یکی از گرانترین و زمانبرترین عناصر در فرآیند پرداختهای مرزی، این است که بانکها باید به سوالات یکدیگر پاسخ دهند. امروزه پرداختهایی که به تعامل دو بانک نیاز دارند تا دو هفته به تعویق میافتند اما تکنولوژی جدید زمان تأخیر را به چند دقیقه کاهش میدهد. سایر بانکها نیز برای استفاده از این سرویس مشتاق هستند.
جیپیمورگان یکی از چندین بانکی است که قصد دارد فناوری بلاکچین را وارد سیستم مالی کند. پیریزی پایههای تکنولوژی بیتکوین، استفاده از بلاکچین برای ایمن کردن اطلاعات و مشارکت در صنایعی مانند بانکداری از جمله پروژههای جیپیمورگان هستند. این شرکت همچنین در حال کار کردن روی پروژههای کوچک دیگر مبتنی بر بلاکچین است.
ریزپردازنده همیشه بهعنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین اختراعات تاریخ مهندسی شناخته شده است. نکتهی جالب این است که تفاوت در تعریف این عبارت، باعث شده تا افراد متعددی بهعنوان مخترع این قطعهی کامپیوتری شناخته شوند. در این میان، کاربرد اصلی کلمهی ریزپردازنده یا Microprocessor بیانکنندهی کامپیوتری است که از یک معماری ریزبرنامهریزیشده (Microprogrammed) استفاده میکند. اصطلاح ریزبرنامهریزی، تکنیکی است که برای اولین بار توسط ماریس ویلکرز در سال ۱۹۵۱ مطرح شد.
شرکت Viatran Computer Systems برای اولین بار در سال ۱۹۶۸ از اصطلاح ریزپردازنده برای توضیح دستگاههای خود موسوم به System 21 استفاده کرد. کاربرد مدرن این اصطلاح، توضیحی بر واحد ریزپردازش معروف کامپیوترها است؛ همان قطعهی سیلیکونی در هر کامپیوتر که تمام عملیات منطقی سیستم کامپیوتر را انجام میدهد. رسانههای امروزی از اصطلاح کامپیوتر روی تراشه برای آن استفاده میکنند.
در این مقالهی زومیت، مروری بر تاریخچهی این اصطلاح و قطعه خواهیم داشت. این تاریخچه، شامل اولین رویکردها برای ترکیب قطعات سازندهی کامپیوتر روی تراشههای کوچک و کوچکتر الکتروینیک است. در واقع این تاریخچه، روند تشکیل ریزپردازندهها را توضیح میدهد.
ادغام تراشههای کامپیوتری
یک کامپیوتر همهکار (General Purpose Computer) از سه بلوک عملیاتی پایهای تشکیل شده است. واحد مرکزی پردازش یا همان CPU که عملیات کنترل منطقی و ریاضیاتی را ترکیب میکند. واحد بعدی، ذخیرهسازی است که برنامهها و داده را ذخیره میکند. واحدهای ورودی/خروجی یا I/O نیز رابطی بین سیستم و دستگاههای خارجی مانند مانیتور، پرینتر، مودم و غیره هستند.
اولین کامپیوتر ترانزیستوری تاریخ با نام Manchester University TC در سال ۱۹۵۳ معرفی شد. اد سک و دیگر مهندسان شرکت وستینگهاوس ۱۱ سال بعد و در مقالهای در IEEE اولین راهکارها برای ادغام چند ترانزیستور در یک تراشهی سیلیکونی و اجرای عملیات اصلی سیپییو را توضیح دادند. در این مقاله آمده بود:
روشهای گفتهشده در این مقاله، برای اتصال چند دروازهی الکترونیکی روی یک ویفر مدار مجتمع توسعه یافتهاند. هدف نهایی، انجام عملیات چندبیتی منطقی روی یک لایه از سیلیکون بوده است. در نهایت، انجام این فرآیند بهنظر ممکن میرسد.
در آن زمان، اکثر سیستمهای کامپیوتری کوچک از تراشههای مدار منطقی شامل مدارمجتمعهای استاندارد ساخته شده بودند. بهعنوان مثال خانوادهی SN7400 شرکت Texas Instruments یکی از این مدارمجتمعها (IC) بود که روی بوردهای چاپی مدار استفاده میشد. وقتی چگالی این مدارهای مجتمع افزایش یافت، تعداد بوردهای مورد نیاز برای کامپیوترها کاهش یافت (قانون مور). در نهایت در پایان آن دهه، شرکت تولیدکنندهی مینی کامپیوتر یعنی Data General، پردازندهی مرکزی ۱۶ بیتی کامپیوتر Nova خود را روی یک مدار چاپی اجرا کرد.
یکپارچهسازی در مقیاس بزرگ بهکمک MOS
یکی از قدمهای مهم در رسیدن به پیشبینی مهندسان وستینگهاوس، با تغییر فناوری تولید مدارهای مجتمع محقق شد. در این تغییر، روش ساخت از دوقطبی، به نیمههادیهای اکسید فلزی یا MOS تغییر یافت. تا میانههای دههی ۱۹۶۰، این فناوری یکپارچهسازی در مقیاس بزرگ یا LSI را در تراشهها ممکن کرد. در نهایت، تراشهها قابلیت میزبانی از صدها دروازهی منطقی را پیدا کردند.
پس از مدتی، طراحان محصولات دیجیتالی مخصوص مصرفکننده مانند ماشین حساب و ساعت، تراشههای LSI اختصاصی خود را طراحی کردند. در سال ۱۹۶۵، شرکت سازندهی ماشین حساب Victor Comptometer با شرکت General Microelectronics قراردادی امضا کرد تا طی آن، ۲۳ مدار مجتمع برای استفاده در اولین ماشین حساب الکترونیکی MOS این شرکت، ساخته شود. تا سال ۱۹۶۹، پیشرفتها در این زمینه بهحدی رسید که شرکت Rockwell Microelectronics تعداد تراشهها را در اولین ماشین پرتابل شرکت شارپ به ۴ عدد رساند. در نهایت در سال ۱۹۷۱ راهکارهای مبتنی بر یک تراشه توسط شرکتهای Mostek و TI معرفی شدند.
در سالهای ابتدایی دههی ۱۹۷۰، سیستمهای کامپیوتری بر اساس LSI رشد قابل توجهی داشته و با نام ریزپردازنده شناخته میشدند. توسعهدهندگان این ماشینها از همان روش طراحان ماشین حساب برای کاهش تعداد تراشههای مورد نیاز برای ساخت سیپییو استفاده کردند. آنها در این روش، مدارهای مجتمع LSI را با یکپارچهسازی شدیدتر استفاده میکردند.
اختراعات گفتهشده، در آن زمان با نام تراشههای ریزپردازندهای شناخته میشدند. در ادامه هر قدمی در مسیر قانون مشهور مور، تعداد تراشههای مورد نیاز برای ساخت سیپییو را کاهش میداد. در نهایت، تعداد تراشهها بهقدری کاهش یافت که به وضعیت کنونی یعنی یک تراشه یا همان ریزپردازنده رسیدیم.
مدعیان پیشگامی در صنعت ریزپردازنده
شرکت بزرگ Fairchild Semiconductor در سال ۱۹۶۶ توسعهی سیستمهای کامپیوتری بر اساس MOS را شروع کرد. اولین محصول، با نام 3804 معرفی شد. طراح ۳۸۰۴ یعنی لی بویسل میگفت که این محصول نباید بهعنوان یک ریزپردازنده در نظر گرفته شود؛ چرا که قابلیت توالیدهی چندفازی را ندارد. بههرحال طراحی این تراشه قدم مهمی در مسیر توسعهی مشخصات معماری ریزپردازندههای بعدی بود.
تصویری از لی بویسل و تراشهی AL1
پس از آن، بویسل کار روی سیپییو ۸ بیتی AL1 را شروع کرد. این پردازنده برای استفاده در ترمینالهای کامپیوتر فیرچایلد در سال ۱۹۶۸ طراحی شد. بویسل سپس شرکت خود را با نام Four Phase Systems راهاندازی کرد. او طراحیهای خود را در این شرکت به پایان رساند و اولین تراشههای عملیاتی را در آوریل سال ۱۹۶۹ معرفی کرد.
در سوی دیگر میدان پس از رفتن بویسل از شرکت فیرچایلد، آنها با سرمایهگذاری روی PPS-25 کار خود را در این زمینه ادامه دادند. این محصول، ترکیبی از تراشههای قابلبرنامهریزی ۶۴ بیتی بود که در سال ۱۹۷۱ معرفی شدند. این محصول در کاربردهای علمی متنوعی به شهرت رسید و از سمت برخی کاربران، لقب ریزپردازنده به آن داده شد.
استیو گلر و ری هولت بازیگران دیگر این صنعت بودند. آنها در سال ۱۹۶۸ برای شرکت Garrett AiResearch Corp کار میکردند و قراردادی با Grumman Aircraft داشتند. در این قرداد، این دو دانشمند یک تراشهی ریزپردازندهای حرفهای با نام MP944 طراحی کردند که در جنگندهی F14A نیروی دریایی آمریکا استفاده شد. این پردازنده، شامل تراشههای کنترلی و ریاضیاتی متعدد بود: CPU، PMD، PMU و SLU از واحدهایی بودند که در این پردازنده ادغام شدند.
ری هولت و تراشهی MP944
اینتل وارد میشود
اولین تلاش اینتل در این بخش از محصولات، به MCS-4 اختصاص یافت. این محصول، پربازدهترین روش برای ساخت تراشهای متشکل از چند واحد پردازش بود. این محصول اینتل در سال ۱۹۷۱ توسط تیمی از معماران مدارهای منطقی و مهندسان سیلیکون ساخته شد. فدریکو فاگین، مارشن هاف، استنلی میزر و ماساتوشی شیما از افراد دخیل در این پروژه بودند. محصول انقلابی بعدی، 4004 بود که ابتدا بهعنوان یک سیپییو ۴ بیتی شناخته شد. در اسناد بعدی، ۴۰۰۴ را بهعنوان ریزپردازندهی تکتراشهای ۴ بیتی معرفی کردند.
فاگین و شیما با استفاده از فناوری دروازهی سیلیکونی MOS توانستند ۲۳۰۰ ترانزیستور را در سیپییو ۴۰۰۴ ادغام کنند. این محصول، یکی از چگالترین تراشههای ساختهشده تا آن زمان بود. این سطح از پیچیدگی، بیش از تمامی راهکارهای قبلی، المانهای منطقی را در یک تراشه جمع کرده بود. این جمعآوری باعث شد تا عملیات متنوعی با استفاده از این پردازنده قابل انجام باشد و از همه مهمتر، قابلیتهای برنامهنویسی بیش از پیش خود را نشان دادند. در نهایت با اینکه فروش این پردازنده چندان بالا نبود، این پروژه شروعی بر فرصتهای سودده شرکت اینتل شد.
در مورد محصول بعدی اینتل یعنی ۸۰۰۸، ریشههای پروژه هنوز بهطور کامل مشخص نیستند. از طرفی ویک پور، معاون بخش تحقیق و توسعهی شرکت Computer Terminal Corporation در آن سالها، در مصاحبهای به این نکته اشاره کرده که در سال ۱۹۶۹ با ایدهی توسعهی سیپییو با یک تراشه به اینتل مراجعه کرده است. او هدف از این طرح را توسعهی پردازندهای با این مشخصات برای ترمینال قابل برنامهریزی Datapoint 2200 عنوان کرده است.
استن میزر یکی دیگر از متخصصان سختافزار است که در مصاحبهای اعلام کرده پیشنهاد ویک پور، در مورد بخش حافظه بوده و یکپارچهسازی کل سیپییو در طرحی توسط اینتل عنوان شده است. در نهایت پور نیز در سال ۲۰۰۴ ادعای خود را به آنچه که میزر عنوان کرده بود، تغییر داد.
صرفنظر از اظهارنظرهای متخصصان گفتهشده، Intel در ابتدای دههی ۱۹۷۰ قراردادی با CTC امضا کرد تا یک پردازندهی ۸ بیتی توسعه دهند. این پروژه توسط هال فینی شروع شد و پس از تاخیرهای بسیار بهخاطر اولویتهای دیگر کاری، قطعات ۸۰۰۸ در سال ۱۹۷۱ به مشتری تحویل داده شدند و خبر عمومی آن در سال ۱۹۷۲ منتشر شد.
تیم طراحی اولین تراشههای اینتل
شرکت Texas Instruments یکی دیگر از بازیگران این میدان بود که برای پروژهی شرکت CTC، راهکاری سهتراشهای ارائه داد. پس از آنکه توضیحاتی کلی در مورد طرح اینتل به گوش این شرکت رسید، آنها طرح اولیهی خود را رها کرده و در قراردادی با مهندس سختافزار گری بون، طرح ساخت پردازندهی تکتراشهای ۸ بیتی خود را شروع کردند. محصول آنها با نام TMX1795 آماده شده و در میانههای سال ۱۹۷۱ و چند ماه پیش از اینتل ۸۰۰۸ به CTC تحویل داده شد. البته این محصول یک خطای کاربری داشت که در نهایت توسط اینتل برطرف شد.
اگرچه شرکت سیتیسی در نهایت هیچیک از این نسخهها را استفاده نکرد، اما تجربهی طراحی و ساخت آنها برای هر دو شرکت ارزشمند بود. برای اینتل، پردازندهی ۸۰۰۸ به ساخت پردازندهی بسیار موفق ۸۰۸۰ انجامید که در نهایت خانوادهی x86 را متولد کرد. طراحیهای بون برای شرکت TI نیز، سالها بهعنوان راهکار اصلی پیشرفت این شرکت در صنعت پردازندهها استفاده شد.
افتخار به چه کسی میرسد
با توجه به تاریخچهی پیچیدهای که در بخشهای قبلی مطالعه کردیم، این سوال پیش میآید که در نهایت افتخار اختراع ریزپردازنده به چه شخص یا شرکتی میرسد؟ در نهایت، این افتخار به تعریف این عبارت توسط متخصصان مختلف این صنعت وابسته است. بهعنوان مقال تحلیلگر دنیای فناوری نیک تردنیک میگوید:
من به طراحیهای بویسل از AL1 در اسناد منتشرشده از آن نگاه کردهام و معتقدم میتوان آن را اولین ریزپردازندهی تجاری نامید.
هانک اسمیث، مدیر بازاریابی اینتل در سال ۱۹۷۳، ریزکامپیوتر یا مایکروکامپیوتر را اینگونه تعریف کرده است:
یک کامپیوتر عادی متشکل از قطعات LSI است که در اطراف یک پردازندهی اصلی ساخته شدهاند. سیپییو (یا ریزپردازنده)، روی یک تراشه یا تعداد کمی تراشه پیادهسازی شده است.
در این میان، ری هولت با توجه به تعریف بالا معتقد است که تراشهی MP944 او باید بهعنوان اولین ریزپردازنده شناخته شود. البته نظرات موافق و مخالف این اظهار نظر در میان متخصصان کامپیوتر به وفور یافت میشود. از طرفی، تعریف اسمیث بر اساس چندتراشهای بودن ریزپردازنده، بهسرعت توسط رسانههای فناوری منسوخ شد. آنها مدعی بودند که بیشتر یا تمام المانهای پردازنده باید مانند آنچه در اینتل ۴۰۰۴ اتفاق افتاده است، روی یک تراشه یکپارچهسازی شوند.
گری بون و تراشهی TMX1795 شرکت تگزاس اینسترومنتس
اگرچه اینتل از تعاریف پیشآمده خوشنود است، ادبیات اخیر این شرکت تلاش میکند تا از هرگونه بحثی در این مورد خودداری کند. آنها محصول خود را با نام «اولین ریزپردازندهی اینتل» معرفی میکنند تا هیچ بحثی ایجاد نشود. از طرفی، متخصصانی همچون کن شریف معتقدند اینتل ۴۰۰۴ یک کامپیوتر همهکاره نبوده است و خانوادههای ۸۰۰۸ و ۱۷۹۵ را میتوان نسلهای اول ریزکنترلرهای امروزی و اولین ریزپردازندهها نامید.
در نهایت باز هم باید به این نکته اشاره کرد که مشخص کردن پیروز این رقابت، بسته به دیدگاه ناظر آن است. ریزکنترلر، کارایی اضافهای را به هستهی پردازشی اصلی اضافه میکند تا راهکارهایی بهینه را برای موردی خاص ارائه دهد. از این موارد میتواند به کنترلرهای موتور اتومبیل تا لوازم خانگی و اسباببازیها اشاره کرد. یک ریزکنترلر، یک یا چند پردازنده را با حافظه و دستگاههای ورودی و خروجی در یک تراشه ترکیب میکند. در نهایت، این طراحی به هزینهی کمتر، انرژی مصرفی کمتر و ابعاد کوچکتر برای دستگاههای قابل حمل میانجامد.
یکی از بهترین اسنادی که چنین توضیحی را ارائه میدهد، توضیحی است که در سال ۱۹۹۰ و توسط تگزاس اینسترومنتس در یک پرونده عنوان شد. این پرونده، در اعتراض به پتنتی به نام گیلبرت هیات به جریان افتاد که در سال ۱۹۶۸ ثبت شده بود. در نهایت، اعتبار این پتنت که توضیحی بر معماری کامپیوتر تک تراشهای بود، لغو شد. دلیل این لغو نیز، اجرایی نشدن پتنت بود؛ اما بههرحال هیات پیش از این اتفاق میلیونها دلار بهخاطر حق پتنت خود درآمد کسب کرد.
اکثر مورخانی که در لایههای پیچیدهی تاریخچهی ریزپردازندهها تحقیق میکنند، به این نتیجه رسیدهاند که این مفهوم، ایدهای بوده که آن سالهای طلایی، بهترین زمان برای محقق شدن آن بوده است. در طول دههی ۱۹۶۰، تعداد زیادی تولیدکنندهی نیمههادی، تلاش کردند تا چند ترانزیستور را در یک تراشهی سیلیکونی جانمایی کنند. در نتیجه، دولتهای مختلف نیز هزینهی مورد نیاز را برای طراحان کامپیوتر فراهم کردند تا تعداد تراشههای سیستمهای کامپیوتری را کاهش دهند. در نهایت، پیادهسازی کاربردهای اصلی سیپییو روی یک تراشه، اجتنابناپذیر و واضح بوده است.
دیپمایند گوگل و Unity Technologies، خالق یکی از شناختهشدهترین پلتفرمهای بازی، امروز اعلام کردند که برنامههای مشترکی را برای ایجاد فضایی شبیهسازیشده جهت آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی دنبال میکنند.
در حال حاضر، Unity engine، در حدود ۵۰ درصد از بازیهای موبایلی و ۶۰ درصد از تجربهی واقعیت افزوده و واقعیت مجازی را بهخود اختصاص داده است.
در سال ۲۰۱۷ میلادی، Unity ML Toolkit، کار خود را در حوزهی آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی آغاز کرد. Unity ML Toolkit نیز همانند OpenAI's Gym و آزمایشگاه دیپمایند، میتواند برای شبیهسازی فعالیتها و آموزش، از شکلهای مختلف یادگیری عمیق استفاده کرده باشد.
دیوید هلگسون، از بنیانگذاران یونیتیدر مصاحبهای با VentureBeat گفت:
Unity در دنیای بازیها حضور فعالی دارد. هر نوع تجسم معماری، طراحی محصول، حتی تولید فیلم، از حوزههای مورد توجه یونیتی است. ولی در میان تمام حوزهها، آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی تاکنون از سوی یونیتی ارائه نشده است. امیدواریم در آیندهی نزدیک شاهد حضور یونیتی در این حوزه هم باشیم.
DeepMind، از شبیهسازی برای آموزش در کارهای مختلف استفاده کرده است. مثلا پیشتر گفته شد که هوش مصنوعی DeepMind، بازی Quake III را مانند انسان اجرا میکند. یکی از معروفترین موارد سیستم هوش مصنوعی آلفاگوی گوگل، قهرمان جهان در رشتهی Go را شکست داد. پیشتر نیز گفته شده بود که گوگل هوش مصنوعی آلفاگو را برای حل مشکلات بشر توسعه میدهد.
دیماس حسیبی، مدیر عامل شرکت DeepMind، در مصاحبه با VentureBeat اعلام کرد:
بازیها و استفاده از شبیهسازی، یکی از اصلیترین بخشهای برنامه تحقیقاتی DeepMind است. در حال حاضر، این رویکرد منجر به پیشرفت قابلتوجهی در تحقیقات مبتنی بر هوش مصنوعی شده است. من، بهعنوان فردی که در زمینهی طراحی بازیهای ویدئویی سابقهای دارم، بسیار مشتاق همکاری با یونیتی هستم تا بتوانیم در فضاهای مجازی، الگوریتمهای هوشمند و انعطافپذیر را بررسی و توسعه دهیم، و در نهایت بتوانیم راهکارهایی جدید برای حل مشکلات دنیای واقعی پیدا کنیم.
در سال ۲۰۱۴ میلادی، دیپمایند توسط Google معرفی شد. از سال ۲۰۱۰ میلادی تاکنون، بیش از ۲۰۰ مقالهی پژوهشی مختلف در مورد آن منتشر شده است. دیپمایند علاوهبر فعالیت در حوزهی شبیهسازی برای آموزش، با کمک هوش مصنوعی میتواند در تشخیص بیماریهای چشم نقش موثری داشته باشد. پیشتر گفته شده بود که هوش مصنوعی دیپ مایند توانایی تشخیص بیماریهای چشمی را دارد. همچنین دیپمایند از شبکههای عصبی برای تشخیص بهتر نقش دوپامین در یادگیری استفاده میکند.
.: Weblog Themes By Pichak :.