مدت زیادی از رونمایی نسل جدید شاسیبلند لوکس و پرطرفدار مرسدس بنز G کلاس نمیگذرد، اما دو تیونر برابوس آلمان (Brabus) و لیبرتی واک ژاپن (Liberty Walk) اولین پکیج تیونینگ فنی و آیرودینامیک خود را برای این مدل عرضه کردهاند.
معمولاً برابوس تنها به یک کیت بدنهی ساده بسنده نمیکند و محصولات مرسدس بنز را بهطور کامل بهشیوهی اختصصای خود تغییر میدهد؛ بر اساس این فرمول، جدیدترین محصول این شرکت تیونینگ آلمانی، G کلاس جدید را به سطح جدیدی رسانده است. مرسدس AMG G63 استاندارد از پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۵.۵ لیتری بههمراه دو توربوشارژر استفاده میکند؛ نمونهی کارخانهای G63 با قدرت ۵۷۷ اسب بخار و گشتاور ۸۵۰ نیوتنمتر فروخته میشود که اصلاً خودروی ضعیفی نیست. مهندسان برابوس پیشرانهی خوشساخت AMG را تقویت کردهاند تا G63 با نام Widestar 700 برابوس، ۶۹۱ اسب بخار قدرت و ۹۵۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند.
مقالهی مرتبط:
این افزایش توان فنی تأثیر مستقیم بر سرعت و شتابگیری G63 داشته است؛ درواقع وایداستار 700 برابوس در زمان ۴.۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد و در نهایت در سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت محدود میشود. بخش مهمی از تمرکز متخصصان برابوس، به سیستم اگزوز و صدای آن متمرکز شده است؛ وایداستار 700 بهلطف اگزوز جدید با سراگزوزهای نقرهای یا سیاه کروم، با تنظیمات مختلف صدای بیشتر یا کمتر تولید میکند. در بدنه، برابوس گلگیرهای عریض خود را روی G63 نصب کرده است تا پهنای این شاسیبلند، ۱۰ سانتیمتر افزایش داشته باشد.
نورپردازی LED کابین، نشان مخصوص برابوس، تزئینات سپر عقب و جلو با رنگ سیاه، بالهی سقفی و چراغهای سقفی و در نهایت رینگهای بزرگ ۲۳ اینچ سفارشی برابوس از دیگر تغییرات G63 است. کابین این شاسیبلند آلمانی که در هر ۱۰۰ کیلومتر ترکیبی شهر و بزرگراه ۱۳.۱ لیتر سوخت مصرف میکند، با ترکیب روکشهای چرم، آلکانترا، تزئینات چوب، فیبرکربن و پدالهای آلومینیومی تعویض دنده در پشت فرمان تغییر پیدا کرده است. پیشنهاد میکنیم ویدئوی جذاب معرفی برابوس Widestar 700 را تماشا کنید.
چندی پیش اپل، از پرچمدار جدید خود تحت عنوان آیفون XS مکس با قیمت ۱۱۰۰ دلار (برای نسخه پایه) رونمایی کرد که البته نسخه ۲۶۵ و ۵۱۲ گیگابایتی این گوشی به ترتیب با برچسب قیمت ۱۲۵۰ و ۱۴۵۰ دلار در آمریکا به فروش میرسند.
حال سایت تکاینسایت با بررسی قطعات تشکیلدهندهی جدیدترین گوشی اپل، اعلام کرد که قطعات تشکیلدهندهی آیفون XS MAX حدود ۴۴۳ دلار قیمت دارند؛ به این معنی که بزرگترین آیفون امسال، نسبت به آیفون ۱۰ که سال گذشته به بازار عرضه شد، حدود ۵۰ دلار هزینه ساخت بیشتری برای شرکت سازنده به همراه داشته است.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، این بار هم مانند سال گذشته، پنل OLED، گرانقیمتترین بخش از قطعات سازنده پرچمدار جدید را به خود اختصاص داده است. این پنل توسط شرکت کرهای سامسونگ که رقیب مستقیم Apple به شمار میرود، تولید میشود. با این تفاسیر، بخشی از درآمدهای سامسونگ، از فروش گوشیهای جدید اپل تامین میشود.
هزینهی ساخت صفحهنمایش OLED نسبت به سال گذشته ۵% افزایش پیدا کرده است که بهنظر میرسد دلیل اصلی این موضوع به تورم سالانه مربوط باشد. البته نباید فراموش کرد که اندازهی پنل صفحهنمایش جدید، نسبت به ۵.۸ اینچ سال گذشته (در آیفون X)، به ۶.۳ اینچ افزایش پیدا کرده است.
دومین قطعهی پرهزینهی پرچمدار جدید اپل، به پردازنده/ مودم مربوط میشود که با ۱۰% افزایش، از ۶۶ دلار (سال گذشته) به ۷۲ دلار (در آیفون XS MAX) تبدیل شده است. با نگاهی به تصویر، به راحتی میتوان پی برد که تقریبا تمامی قطعات در سال ۲۰۱۸ برای اپل هزینه بیشتری نسبت به سال گذشته میلادی داشتهاند؛ و تنها مواد مونتاژی و آنتن RF از این قاعده مستثنی هستند.
تکاینسایت یادآور شده است که قیمت اعلامشده توسط این سایت (۴۴۳ دلار)، تنها هزینهی خام قطعات داخلی آیفون XS MAX محسوب میشود و باید هزینههای تحقیق و توسعه، نرمافزار، تدارکات و بهخصوص بازاریابی گسترده اپل که باعث میشود مخاطبان بهراحتی بیش از هزار دلار برای یک گوشی هوشمند هزینه کنند را هم در نظر گرفت.
لازم است بدانید که برخی از اعداد و ارقام اعلامشده در این مطلب با حدس و گمان همراه هستند، چرا که در حال حاضر قیمت دقیق و رسمی قطعات گوشیهای جدید اپل منتشر نشده است. هرچند هزینه ساخت آیفون XS MAX بالاتر از ۴۴۳ دلار است؛ اما دانستن قیمت اجزای داخلی آن، چندان هم خالی از لطف نیست.
دولت مالزی به دنبال استفاده از راه حلهای بلاکچین در سه صنعت بزرگ کشور یعنی انرژی تجدیدپذیر، روغن پالم و سرمایهگذاری اسلامی است. دولت مالزی قصد دارد با استفاده از فناوری بلاکچین میزان شفافیت، پایداری و کارآمدی را در صنایع مختلف خود افزایش دهد.
انرژی تجدیدپذیر
صحبتهای دولت با شرکتهای انرژی برای ارزیابی راه حلهای بلاکچین به منظور گسترش استفاده از انرژی تجدیدپذیر آغاز شده است. شفافیت سیستم به این معنا است که فروشندگان باید نحوهی دقیق تولید برق را برای خریداران توضیح دهند. با بهکارگیری فناوری بلاکچین، خریداران میتوانند انرژی سبز یا تجدیدپذیر را از شرکتهای انرژی یا مالکان خصوصی پنلهای خورشیدی بخرند. فرآیندی که کارآمدتر از ارسال انرژی از نیروگاههای غیر محلی و در فواصل زیاد است.
شرکت TNB، تنها شرکت مالزیایی ارائهدهندهی خدمات رفاهی از همین حالا دنبال بهرهمندی از راهحلهای بلاکچین است و طبق اعلام مدیر عمومی نوآوری، این شرکت دنبال برگزاری کارگاههای آموزشی برای شناسایی فرصتها و مذاکره با صاحبان کسبوکارها است.
روغن پالم
مقالهی مرتبط:
روغن پالم، به دلیل گزارشهایی که از وضعیت بد کاری و به کار گرفتن بچهها در این صنعت منتشر میشود بسیار بحثبرانگیز است. استفاده از فناوری بلاکچین در این صنعت خریداران را با استخراج کنندگان قانونی روغن پالم پیش از اقدام به خرید آشنا میکند.
حدود هشت درصد تولید ناخالص ملی مالزی از کشاورزی و ۴۳ درصد درآمد کشاورزی از فروش روغن پالم تأمین میشود. ورود فناوری بلاکچین به این صنعت هم برای خریداران سودمند است و هم به دولت در نظارت عملیات مربوط به تولید روغن پالم کمک میکند.
سرمایهگذاری اسلامی
اسلام، ربا (سود گرفتن از وام) را حرام میداند با این باور که پول باید بر اساس یک کالای واقعی مبنا قرار بگیرد نه اینکه برای تهیهی پول بیشتر استفاده شود. قوانین سختگیرانه در بانکداری اسلامی باعث ایجاد هزینههای اضافه در این صنعت میشود و دولت مالزی دنبال راهی سازگار با قانون شریعت برای استفاده از فناوری بلاکچین برای کم کردن هزینهها است. در حال حاضر در خاورمیانه بانکها بدهی خود را به واحد طلا تبدیل کردهاند و بدهی را قراردادی هوشمند در بلاکچین میدانند. شرکتهای رمزنگاری در دوبی و مالزی نیز مقداری از واحدهای طلا را به واحد ارز رمزنگاری شده تبدیل کردهاند تا بدهی را با قانون شریعت سازگار کنند.
پیوستن استارتاپها به یکدیگر و آغاز فعالیت مشترک میان آنها اخبار جدیدی نیست و این روزها بیشتر از هر زمانی به گوش میرسد. جدیدترین خبر مربوط به پیوستن دو پلتفرم فعال در زمینهی املاک و مستغلات و نیازمندیهای آنلاین است که توسط موسسان آنها تأیید شده است. علیرضا اشکان، موسس آلونک، در گفتوگو با پیوست خبر ادغام آلونک باشیپور را تأیید کرده و گفته است:
ادغام آلونک در شیپور در حال انجام است و این تصمیمی بود که ما از مدتها پیش در نظر داشتیم و برای این کار هم ابعاد مختلف تاثیر این ادغام بر بازار املاک و مستغلات را بررسی کردیم. در این زمینه تمام پلتفرمهای فعال در بخش آنلاین املاک و مستغلات را در نظر داشتیم اما درنهایت شیپور را به عنوان بهترین گزینه برای انجام این کار انتخاب کردیم.
آلونک در بخش مشاوران املاک فعالیت میکند و شیپور نیز مرجعی برای متقاضیان ملک است، درنتیجه ادغام این دو شرکت برای هر دو طرف سودآور بوده و نیازهای بازار را برطرف میکند.
با وجود نامهای مطرح دیگر در حوزهی نیازمندیهای آنلاین این سوال پیش میآید که آلونک برای گسترش فعالیتهای خود و همکاری با سایر شرکتها چه معیارهای برای انتخاب داشته است. اشکان در مورد این موضوع یعنی انتخاب شیپور از میان سایر پلتفرمها میگوید:
در حوزهی ارائهی خدمات آنلاین مسکن دو نوع پلتفرم یعنی تبلیغات طبقهبندی شده مانند شیپور و دیوار و طبقهبندی شدهی خاص در حوزهی مسکن مانند آیهوم وجود دارد؛ که در پلتفرم نوع دوم چون برای ما نفعی وجود نداشت گزینههای موجود کنار گذاشته شدند و از پلتفرمهای نوع اول هم، شیپور را انتخاب کردیم، چرا که این مجموعه در این بخش از دیگر بازیگران این حوزه مانند دیوار در زمینهی تبلیغات فیزیکی و در کنار املاک بودن، جلوتر بود.
توافقات انجام شده میان دو شرکت محرمانه بوده و مبلغ توافق شده بین دو مجموعه فاش نشده است اما به گفتهی موسس آلونک، توافقات بین دو شرکت بیشتر از جنس تبادل «سهام» بوده است. همچنین گفته شده است بعد از ادغام دو شرکت، نیروی کار آنها با یکدیگر ترکیب شده و تعدیل نیرو انجام نخواهد شد.
سونی در کنفرانس مطبوعاتی خود در نمایشگاه فوتوکینا ۲۰۱۸ اعلام کرد که بهزودی قصد دارد ۱۲ لنز مانت E جدید به بازار عرضه کند. با این حساب تعداد لنزهای مانت E سونی به ۶۰ لنز خواهد رسید.
علاوهبر مورد یادشده، سونی تاکید کرد که لنزهای جدید مانت E، با تمرکز بر سرعت بالاتر و قابلیتهای یکپارچهسازی با هوش مصنوعی، معرفی خواهند شد. در اصل Sony قصد دارد، لنزهایی مبتنی بر هوش مصنوعی وارد بازار کند. یکی دیگر از موضوعاتی که این شرکت در جریان کنفرانس مطبوعاتی خود بدان اشاره کرد، استفاده از فناوریهای مبتنی بر یادگیری ماشین برای آموزش الگوریتم Eye AF جهت تشخیص و ردیابی چشم حیوانات، بود تا کاربران بتوانند عکسهای خوبی از حیوانات خانگی و حیاتوحش بگیرند. پیشتر نیز سونی از لنز سوپرتله ۴۰۰ میلیمتری با قیمت ۱۲ هزار دلار رونمایی کرده بود.
پژوهش برای یافتن حیات در مریخ همچنان ادامه دارد. مریخنورد کیوراسیتی ناسا، بهدنبال موادی آلی در قسمت پایینی جایی از مریخ است که قبلا دریاچه بوده است. مادهی آلی میتواند بخشی از زندگی بیگانگانی باشد که قبلا در مریخ زندگی میکردهاند یا اینکه یک منشأ غیرزیستی داشته باشد. کربن یافتشده میتواند منبع غذایی هر موجود زندهای در اطراف آنجا هم باشد.
چنین کشفی، فرضیهی وجود حیات فرازمینی را پیچیدهتر از قبل کرد. وقتی کار کشف را تنها با دستگاهی بهاندازهی یک خودرو شروع میکنید، باید بدانید که تمرکزتان را دقیقا صرف چه جاهایی کنید. بهترین مکانها برای یافتن پاسخ سوالات، همان مکانهایی هستند که ما روی زمین برای یافتن میکروارگانیسمهای فسیلشده سراغ آنها میرویم. البته چنین کاری پیچیدگیهای خودش را دارد؛ چون اندازهگیری و بررسی فسیلها در اندازههای بسیار کوچک میکرونی (یعنی یکمیلیونم متر) صورت میگیرد.
مریخنورد ناسا بهدنبال سنگهای رسوبی نزدیک آب است، همانطور که در آخرین اکتشاف خودش از آنها استفاده کرد. درواقع چنین کاری بهخاطر این است که طبق جدیدترین دیدگاههای زمینشناختی، بهترین کار برای کشف، استفاده از همین سنگهای رسوبی نزدیک آب است. با این حال، نوع سنگی که باید اولویت کار کشف قرار بگیرد هنوز مشخص نیست و بحثهایی پیرامون آن مطرح است. سوال اینجاست که اسرار دنیای باستانی ما چیست؟ تختهسنگها و فسیلهای سیارهی زمین نزدیکترین منابع به ما برای اکتشافات و رخدادهای زمانی هستند.
زمینشناسان حدود یک قرن یا شاید بیشتر است که روی نوعی سنگ بهنام استروماتولیت تمرکز دارند. آنها ساعتها وقت خود را صرف یافتن این نوع سنگها در مکانهای عجیبوغریب میکنند. استروماتولیت معمولا در آبهای کمعمق تشکیل میشوند و لایهبندی آنها میلیمتری است. بسیاری از آنها، بدون شک توسط لایههای میکروبی نازکی به نام زیستلایه ساخته میشوند، اما خوشبختانه ساخته شدن چنین سنگهایی تنها یک علت ندارد و از طرفی همهی آنها هم حاوی میکروب نیستند.
اخیرا زمینشناسان به انواع دیگری از سنگها علاقهمند شدهاند که از میان آنها میتوان بهدودکشهای سیاه (black smoker) لولهای شکل اشاره کرد. چنین سنگهایی از خارج شدن آبهای گرمابی داغ از پوستهی زمین در اعماق دریاها بهوجود میآیند. بررسی و آزمایش ترکیبات دودکشمانند این نوع سنگها بسیار راحتتر است. چنین سنگهایی معمولا در دریاچههای قلیایی سراسر دنیا پیدا میشوند.
مونو لیک
یکی از مکانهای کرهی زمین که چنین رخدادی در آن اتفاق میافتد، مونو لیک در کالیفرنیاست. مونو لیک یک منطقهی عظیم و بسیار زیبا است که با صدها کیلومتر آب در شمال لسآنجلس و در غرب رشته کوههای سیرا نوادا قرار دارد. یک تیم پژوهشی در اکتبر ۲۰۱۴ از پارک ایالتی کالیفرنیا اجازهی بررسی و نمونهگیری از برخی از دودکشهای کلسیم کربنات آنجا را گرفت.
سنگهایی که بین دو تا سه متر ارتفاع داشتند، از نظر زمینشناسی جوان بودند و معمولا تنها دهها هزار سال عمر داشتند. اما از آنجایی که چنین سنگهایی ابتدا در سال ۱۸۸۹ توسط راسل، زمینشناس معروف آمریکایی توصیف شده بودند، آزمایشگاه فوقالعادهای برای دانشمندانی بودند که میخواستند چگونگی تشکیل چنین ساختارهایی را بررسی کنند.
زمینشناسان قبل از بازدید از منطقه، به چند دسته تقسیم میشدند. طبق گفته گروهی از آنها، سنگها هیچ رابطهای با میکروبها ندارند، بلکه از طریق آبهای چشمهی پر از کلسیمی که با دریاچههای قلیایی ارتباط دارند و سرشار از یونهای کربنات هستند، تشکیل میشوند.
طبق گفتهی گروه کوچکتر دیگری، چنین ساختارهایی میتوانند بهخاطر همین آبهای چشمهها ساخته شده باشند، ولی طبق مشاهدات بهعملآمده از سنگهای کربنات دریاچه در قرنهای ۱۹ و ۲۰، زیستلایهها هم در پیدایش ساختارها نقش داشتهاند. این گروه با استناد به مطالعات دیگر مدعی شد که میکروبهای بهوجودآمده از آب که سیانوباکتر نام دارند، ساختارهای نازکی تشکیل میدهند که میتواند کلسیم را در خود جمعآوری کنند.
این تیم تحقیقاتی پس از رسیدن به مونو لیک به دو دسته تقسیم شد: گروه اول با یک قایق تحقیقاتی بهدنبال دودکشهای زیرین دریاچه میگشتند؛ گروه دوم نیز برجهای طوفای معروف بیرونآمده از نزدیکی سواحل دریاچه را مورد بررسی قرار دادند.
گروه اول بهخاطر شور بودن آب به مشکلات زیادی برخورد کرد. اما گروه دوم با کمک فرد ماهر آن منطقه، دیو مارکوارت، پیشرفتهایی داشت. گروه اول بهخاطر برخوردن با مشکل به گروه دوم زنگ زد و تقاضای کمک کرد تا آنها با استفاده از وسیلهای، قایق را از آب بیرون بکشند.
یکی از مکانهایی که گروه دوم از آنجا بازدید کرد، باغ پشتی شمال غربی دریاچه بود. سنگهای آنجا بخشی از دودکشهای باستانی تشکیلشده در سراسر گسلهای تکتونیکی بودند. پس از بررسی مشخصات اولیه سنگها مشخص شد که آنها از میکروبها ساخته شدهاند، ولی برای اطمینان باید آنها را به آزمایشگاه فرستاده میشدند.
رشتههای میکروبی
دانشمندان با استفاده از یک میکروسکوپ نوری توانستند ساختارهای تیره و رشتهمانندی را در سنگها مشاهده کنند. چنین رشتههایی درواقع میلیونها سیانوباکتر فوتوسنتزی فسیل شده بودند که زمانی در اطراف آبهای چشمه در کف دریاچه حضور داشتهاند.
پژوهشگران برای اینکه بدانند آیا میکروبها نقشی کلیدی در ساختن دودکشها بازی میکنند یا نه، نمونهها را به استرالیا فرستادند. مشخص شد که وصلههایی از کربن و نیتروژن در تکههای سیانوباکترهای فسیلشده قرار دارند. چنین ساختارهایی، کلسیم را به دام میاندازند و هنگامی که ساختار کلی شکسته میشود، کلسیم کربنات بهوجود میآید و هر سلول مرده و زندهای را در سنگ دفن میکند.
طبق یافتههای این پژوهش، ساختارهای لجنی میکروبی اینچنینی از طرق مختلفی بافت سنگ را تخت تأثیر قرار میدهد: دانههای کوارتز و آلومینوسیلیکاتها هم در آنجا به دام میافتند. طبق یافتهی ما، سیانوباکترها، ساختارهای لولهای شکلی در اطراف آبهای چشمهی مونو لیک را در زمانهای گذشته تشکیل میدادند؛ شاید اکثر دودکشهای مونو لیک توسط سیانوباکترها تولید شده باشد؛ البته ممکن است نمونههایی از گفتههای گروه ژئوشیمیدانهای خالص هم در آنجا یافت شود. طبق چنین یافتههایی، میتوان از سنگها و ترکیبات آنها برای بررسی هدف بزرگتری در زندگی فرازمینی استفاده کرد.
سنگهای کلسیتی همچنین این مزیت را دارند که از نظر زمینشناسی کاملا پایدار باقی بمانند. بهعبارت دیگر، فسیلها میتوانند برای مدتهای طولانی (صدها میلیون و حتی میلیاردها سال) دستنخورده باقی بمانند و حفظ شوند.تا به حال، هیچ دودکشی در مریخ پیدا نشده است، اما یافتن آنها در سیارهی زمین هم کار رایج و آسانی نبود. پس احتمال یافتن آنها درمریخ هم وجود دارد. ما باید در سایر سیارات و قمرها هم بهدنبال چنین ساختارهایی بگردیم. از مکانهای مناسب برای این کار میتوان سراغ سنگهای آتشفشانی رفت که زمانی بهخاطر آبهای چشمه در بستر دریاچههای قلیایی تشکیل شدهاند. بدون شک، تلاش ناسا برای یافتن سنگهای مناسب در مریخ میتواند یکی از اولویتهای اصلی آنها باشد.
فوجیفیلم امروز در جریان رویداد فوتوکینا ۲۰۱۸ اعلام کرد در حال ساخت سومین دوربین بدونآینه و مدیوم فرمت از سری GFX است. دوربین پرچمدار جدید این شرکت سنسوری ۱۰۲ مگاپیکسلی داشته و در بعضی زمینهها، در نوع خود اولین به حساب میآید.
دوربینی که فوجیفیلم هنوز آن را نامگذاری نکرده، اولین مدیوم فرمت بدونآینه است که در سرتاسر سنسور تصویر دارای پیکسلهای تشخیص فاز است. این ویژگی امکان ثبت تصویر سوژههای متحرک و دقت بیشتر در فوکوس مداوم را به همراه میآورد.
بهعلاوه، پرچمدار آتی FujiFilm اولین دوربین دیجیتال مدیوم فرمت خواهد بود که به لرزشگیر تصویر داخلی مجهز است. این ویژگی به عکاسان کمک میکند تا بدون استفاده از سهپایه نیز امکان ثبت تصاویر شفاف با رزولوشن بسیار بالا را داشته باشند.
عملکرد بهتر ویدیو در این دوربین به لطف استفاده از پردازندهی X Processor 4 میسر شده است. این پردازنده قادر است دادههای انبوهی را که توسط سنسور ۱۰۲ مگاپیکسلی آن جمعآوری میشود مدیریت کند. همچنین قادر است جلوههای تصویری فوجیفیلم را در تصاویر با رزولوشن بالا اعمال کند.در بخش ویدیو، دوربین جدید فوجیفیلم در اندازهی سنسور خود (۴۳.۸ در ۳۲.۹ میلیمتر) اولین مدیوم فرمتی خواهد بود که قادر به ضبط ویدیوی 4K با کیفیت ۳۰ فریم بر ثانیه است. این قابلیت، بهگفتهی شرکت سازنده، ضبط ویدیو را در این دوربین نسبت به مدلهای GFX 50S و GFX 50R بهبود زیادی داده است.
بهگفتهی شرکت سازنده، دوربین موردبحث، برترین دوربین شرکت ژاپنی خواهد بود که نوآوریهای غیرقابلانکاری را در خود جای داده است. اولین بودن در سه قابلیت به این معنی است که این دوربین میتواند نیازهای عکاسان سطح بالا را پاسخگو باشد.
از لحاظ اندازه، دوربین پرچمدار یادشده بهدلیل داشتن باتری عمودی در قسمت گریپ دستگاه، جثهی کوچکتری نسبت به مدلهای 50S و 50R خواهد داشت که این موضوع دوام، کارایی و قابلیت حمل آن را بهبود میبخشد. فوجیفیلم میگوید فیزیک جدید با در نظر گرفتن بازخورد عکاسان عرصههای مختلف از جمله تجاری، مد و طبیعت طراحی شده و توسعه یافته است.
فوجیفیلم نام، قابلیتها، مشخصات، قیمت و زمان عرضهی این محصول را متعاقبا اعلام خواهد کرد؛ اما در خصوص دو مورد آخر، احتمالا قیمت در حدود ۱۰ هزار دلار و زمان عرضه سال ۲۰۱۹ خواهد بود.
در چند سال گذشته، دستورات صوتی در مرکز پیشرفتهای پدیدهی خانههای هوشمند قرار داشتهاند. به لطف پیشرفتهای صورتگرفته در پردازش طبیعی صدا که در نتیجهی آن، دستیارهای هوشمندی همچون سیری و گجت انقلابی آمازون اکو به محبوبیت رسیدند، امروزه صحبت کردن با تجهیزات خانگی به امری متداول تبدیل شده است. این صحبت کردن برای اعلام انواع دستورات از تنظیم زمانسنج تا فعال و غیرفعال کردن تجهیزات امنیتی استفاده میشود.
اما در مورد محیط کاری، دستورات صوتی و دستیارهای هوشمند هنوز راه زیادی برای طی کردن دارند. تحقیقات اخیر نشان میدهد تنها ۲۸ درصد از کسبوکارها از دستورات صوتی در فرآیندها و ارتباطات خود استفاده میکنند. البته این کاربرد کم، بهخاطر کمبود علاقهی آنها نیست؛ چرا که تحقیقاتی دیگر، آمار تمایل کسبوکارها به استفاده از دستیارهای هوشمند را حدود ۸۵ درصد عنوان میکند.
در این میان درحالیکه الکسا و گوگل اسیستنت در بازار اسپیکرهای هوشمند مخصوص کاربران عادی فرمانروایی میکنند، در بازار تجاری و مخصوص کسبوکارها، کورتاناطرفدار بیشتری دارد؛ چرا که اکثر کسبوکارها در حال حاضر مشتری محصولات مایکروسافت هستند.
مایکروسافت بهخوبی نیاز و تمایل کسبوکارها را درک کرده و در کنفرانس اخیر خودش در فلوریدا، ابزارهایی جدید با نام Cortana Skills Kit for Enterprise معرفی کرده است. این ابزار، توانایی کورتانا در درک بالای زبان طبیعی را به کسبوکارها میدهد تا مهارتهایی شخصیسازیشده و مخصوص کار خود، برای آن توسعه دهند.
خاویر سولترو مدیر بخش مایکروسافت کورتانا در این مورد میگوید:
این ابزار به شرکتها امکان میدهد تا از قدرتهای بیشمار پردازش کامپیوتری استفاده کنند. با ایجاد امکانی برای اجرای دستورات توسط پیامهای صوتی طبیعی، اتفاقات جالب و هیجانانگیزی درمحیط کار رخ خواهد داد. بسیاری از این کارها در پر کردن فرمها خلاصه میشدند، اما با قابلیتهای جدید و توانایی درک زبان طبیعی در کنار پاسخ دادن به آن یا انجام کارها، میتوان در مورد کارهای مختلف با این دستیار گفتگو کرد.
بهعنوان مثال، یک شرکت میتواند درخواستها از بخش IT خود را به یک مهارت برای Cortana تبدیل کند. برای اکثر شرکتهای بزرگ، این درخواستهای واحد IT موارد خستهکننده و تکراری هستند. این فرآیند شامل مراحل مختلف برای ثبت یک تیکت پشتیبانی میشود. با استفاده از کورتانا، میتوان تمام این مراحل را به عبارتی ساده مانند «از واحد IT برای حل مشکل لپتاپ من، کمک بگیر» تبدیل کرد.
این تغییر، نهتنها ایجاد تیکت را آسانتر میکند بلکه یک ربات را مسئول مکالمه با کارمند مورد نظر خواهد کرد. در نهایت، همین ربات تصمیم میگیرد که مشکل ایجادشده نیاز به نیروی انسانی واحد IT دارد یا خیر. کورتانا علاوهبر این موارد، توانایی تنظیم قرارهای ملاقات با همکاران و زمانبندی در تقویمهای کاری مختلف را خواهد داشت.
مثالهای گفتهشده، مواردی عمومی هستند اما کورتانا توانایی کسب مهارتهای پیچیده را نیز دارد. اگر کسبوکار شما در حال حاضر از رباتها استفاده میکند، ابزار جدید میتواند این کاربرد را پیشرفتهتر کند. این پیشرفت بهلطف توانایی تشخیص زبان طبیعی توسط کورتانا و استفاده از خدمات ابری آژور ممکن است.
سولترو در ادامهی صحبتهایش در مورد ابزار جدید میگوید:
ما اکنون این قابلیت را داریم که رباتهای کنونی کسبوکارها را بدون مشکل خاص، به مهارتهایی در کورتانا تبدیل کنیم. بهعنوان مثال میتوانیم یک ربات مخصوص خدمات مشتریان را با مهارتهای درک زبان طبیعی انسان و کار کردن در دستگاههای مختلف، بهبود دهیم.
اضافه کردن دستورات صوتی به محیط کار، فرمولهای امنیت و حریم خصوصی را در این زمینه تغییر میدهد. در این میان، نهتنها کسبوکارها به قابلیتهای پیشرفتهی امنیتی نیاز دارند، بلکه از نگاه کارمندان نیز باید مرزی بین دادههای کاری و شخصی ایجاد شود. در نهایت، کورتانا یک دستیار شخصی و همچنین یک ابزار برای کسبوکارها خواهد بود. در نتیجه، دادههای در دسترس کورتانا به نوع درخواست کاربر و ارتباط او با این هوش مصنوعی بستگی دارد.
مدیر بخش کورتانا در این مورد اعتقاد دارد که ارتباط با این قابلیتهای جدید و تنظیم دسترسی اشخاض مختلف به آنها، دو مسئلهی جدا هستند که مدیریت آنها بر عهدهی تصمیمگیران سازمان است.
مایکروسافت از همان روزهای ابتدایی معرفی کورتانا، روی قابلیتهای آن برای کسبوکارها مانور میداد. ردموندیها این دستیار هوشمند را یک هوش مصنوعی معرفی کردند که به همهی دادههای شرکت دسترسی خواهد داشت و با امنیت کامل از آنها برای بهبود بهرهوری هر کارمند استفاده خواهد کرد. تصویر ترسیمشده در آن زمان بسیار مفید و جذاب بود،؛ اما اجرای آن مدتی به تعویق افتاد تا این که در آخرین کنفرانس این شرکت، اشارهای جدی به این قابلیت شد.
بههرحال، مجموعهی جدید مهارتهای کورتانا (دستورات قابل اجرا توسط این دستیار صوتی)، قدم مثبتی برای رسیدن به آن چشمانداز است. اگرچه گوگل اسیستنت و الکسا تقریبا تمام سهم بازار را در بخش مصرفکنندهها در اختیار دارند، تحقیقات گفتهشده نشان میدهد که کسبوکارها، کورتانا را بهعنوان انتخابی مناسب در بخش دستیارهای صوتی مدنظر قرار دادهاند.
انتخاب کورتانا توسط کسبوکارها کاملا طبیعی است؛ چرا که حضور طولانیمدت مایکروسافت در بخش خدمات تجاری، پلتفرمی را برای آنها ایجاد کرده که گوگل و آمازون از آن بیبهره هستند. البته اسپیکرهای هوشمند آمازون و گوگل، ذهنیت مشتریان را بیش از کورتانا اشغال کردهاند و بعید نیست این ذهنیت و آگاهی، سرانجامی شبیه به گوشیهای هوشمند را برای دستیاران صوتی رقم بزند.
در نهایت، به این نتیجه میرسیم که ورود به بازارهای مخصوص کسبوکارها، فرصت مناسبی برای کورتانا است؛ اما سوال همیشگی این است که آیا کورتانا بهاندازهی کافی شناختهشده است؟ آیا در طولانیمدت پیروز این رقابت خواهد بود؟
نمایشگاه فتوکینا ۲۰۱۸، جذابیتهای زیادی برای کاربران و علاقهمندان صنعت عکاسی به همراه داشته است. مطرحترین شرکتهای این بخش از دنیای فناوری، با معرفی جدیدترین دستاوردهای خود، روح تازهای به آن بخشیدند و خبر از رقابتی داغ و جذاب در آیندهای نزدیک دادند.
در این بین پاناسونیک، رویدادی بسیار جذاب و شلوغ را سپری کرد؛ از معرفی اتحادیهی L-Mount و بهروزرسانی جدید برای دوربینهای لومیکس GH5، GH5S و G9 تا لنز واید جدید سیستم میکرو چهارسوم با قابلیت جایگزین شدن و استفاده بهجای پنج لنز پرایم، بخشی از خبرهای جذاب غول دنیای فناوری ژاپن بودند.
اما بدون شک مهمترین بخش از کنفرانس پاناسونیک، به خبر ورود رسمی این شرکت به جمع تولیدکنندگان دوربینهای فولفریم و بدون آینه مربوط میشود. جایی که پیش از این سونی در آن خودنمایی میکرد و بهتازگی نیکون و کانن به جمع این دست از تولیدکنندگان پیوسته بودند. پاناسونیک طی سنت همیشگی خود، پیش از معرفی رسمی و اعلام مشخصات فنی دقیق محصولات پرچمدار خود، طی رویدادی با نمایش نسخهی مفهومی خبر از ساخت و عرضهی توانمندترین محصول خود طی ماههای آینده میدهد. این شرکت در نمایشگاه فتوکینا ۲۰۱۸ به روند همیشگی خود، تنها با نمایش نسخهی مفهومی، به ارائهی مشخصات فنی محدودی از محصولات جدید خود اکتفا کرد.
پاناسونیک نام سری جدید دوربینهای خود را لومیکس S نامگذاری کرده است؛ جایی که دوربینهای فولفریم و بسیار توانمند این شرکت برای کاربران حرفهای عرضه خواهند شد. این دوربینهای عکاسی به مانت L مجهز خواهند بود؛ سیستمی که توسط لایکا طراحی شده و پاناسونیک و سیگما به تولید محصولاتی با این سیستم خواهند پرداخت. بهگفتهی مدیران پاناسونیک، در زمان عرضهی دوربینهای جدید این شرکت، سه لنز از خانوادهی لومیکس و ۸ لنز از خانوادهی لایکا در دسترس خواهند بود.
Panasonic از راهحل مشابه نیکون و سونی برای تقسیمبندی دوربینهای پرچمدار خود استفاده کرده است؛ جایی که پاناسونیک لومیکس S1R نقش گزینهی مجهز به سنسوری با رزولوشن بالا و تواناییهای عالی عکاسی را برای ژانرهای پرتره، منظره و رویدادها بازی خواهد کرد و قطعا برچسب قیمتی بیشتری نسبت به برادر خود خواهد داشت. پاناسونیک لومیکس S1 نیز با سنسور فولفریم و رزولوشن کمتر، خود را بهعنوان دوربینی سریع با قابلیتهای بسیار خوب عکاسی در کنار توانایی عالی فیلمبرداری معرفی میکند.
همانطور که پیشتر در شایعات نیز شنیده میشد، دوربینهای فولفریم پاناسونیک از زبان طراحی مشابه با لومیکس G9 بهره میبرند. کلید کنترلی حالات مختلف عکاسی ترکیبشده با کلید تنظیم عکاسی پیاپی و تایمر در بخش بالا و سمت چپ دوربین، در کنار نمایشگر وضعیت تنظیمات در بخش بالا و سمت راست، سه حلقهی کنترلی اعمال سریع تنظیمات و کلیدهای میانبر با قابلیت سفارشیسازی، همگی جزیی از المانهایی است که پیش از این در G9 وجود داشتند و اکنون شاهد حضور آنها در لومیکس S1 و S1R هستیم. مشخصات فنی ارائهشده از سوی پاناسونیک به شرح زیر است:
- لومیکس S1R به سنسور فولفریم ۴۷ مگاپیکسلی مجهز خواهد بود.
- لومیکس S1 از سنسور فولفریم ۲۴ مگاپیکسلی بهره خواهد برد.
- هر دو دوربین از بدنه و ظاهری یکسان بهره میبرند.
- هر دو دوربین قابلیت فیلمبرداری با رزولوشن 4K و نرخ ۵۰/۶۰ فریم بر ثانیه را خواهند داشت.
- پردازندهی جدید Venus Engine وظیفهی پردازش سیگنالهای دریافتشده از سنسور را برعهده خواهد داشت.
- سیستم جدید L-Mount در این دوربینها بهکار گرفته خواهد شد و کاربران امکان استفاده از لنزهای پاناسونیک، لایکا و سیمگا را در آنها خواهند داشت.
- پاناسونیک فناوری Dual I.S خود که پیشتر در دوربینهای میکرو چهارسوم این شرکت استفاده میشد، به دوربینهای فولفریم خود آورده است تا توانمندترین سیستم حذف لرزش در اختیار عکاسان و کاربران حرفهای نیز باشد.
- هر دو دوربین به درگاههای کارت حافظهی SD و XQD مجهز خواهند بود.
- نمایشگر چرخان در سه محور متفاوت در لومیکس S1 و S1R در دسترس خواهد بود.
- فناوری فوکوس خودکار تشخیص کنتراست DFD با هوش مصنوعی و الگوریتم یادگیری ماشین وظیفهی فوکوس خودکار و سریع را بر سوژهها بر عهده خواهد داشت.
دوربینهای پاناسونیک همواره از توانمندترین نمونههای موجود در زمینهی فیلمبرداری بودهاند. این شرکت مطرح دنیای تصویر از توانایی بالای دوربینهای فولفریم خود در فیلمبرداری خبر داده است؛ با این حال جزئیاتی در خصوص توانایی فیلمبرداری پیوسته بدون محدودیت، امکان ضبط داخلی ویدیوهای ۱۰ بیت و ۴:۲:۲، پروفایلهای رنگی و قابلیتهای کمکی مانند خطوط گورخر و فوکوس پیک، ارائه نکرده است.
پاناسونیک سالها است دوربینهای خود را در برابر شرایط آبوهوایی مقاوم میکند تا عکاسان مشکلی بابت ثبت تصاویر و کلیپهای ویدیویی در شرایط مختلف مانند بارش باران نداشته باشند. این شرکت مطرح ژاپنی در خصوص دوربینهای فولفریم جدید خود نیز اعلام کرد که تمام بخشهای هر دو نمونه ۱۰۰ درصد در برابر نفود مایعات و گردوغبار مقاوم شدهاند تا با بهترین و مقاومترین دوربینهای حرفهای بازار مواجه باشیم. همچنین اقدامات پاناسونیک در طراحی این دوربینها باعث شده است تا در دمای پایین نیز امکان عملکردی بینقص را داشته باشند.
پاناسونیک هنوز جزئیاتی در خصوص قیمت و زمان عرضهی دوربینهای خود اعلام نکرده و تنها از بازهی ابتدای ۲۰۱۹ در خصوص معرفی نهایی و عرضهی آنها سخن گفته است.
پاناسونیک در کنار رونمایی از دوربینهای جدید خود، خبر از نهاییسازی مراحل طراحی و توسعهی سه لنز جدید مانت L داد. شرکتهای حوزهی دوربینهای عکاسی حرفهای، همواره تمام تلاش خود را برای ارائهی طیف گسترده و کاملی از لنز سیستم دوربینهای خود میکنند تا کاربران کمبودی در این راستا حس نکنند. پاناسونیک نیز در همین راستا با تمام توان مشغول توسعهی لنزهای جدیدی است و سه نمونهی بسیار محبوب ۵۰ میلیمتری پرایم F/1.4، استاندارد ۱۰۵-۲۴ میلیمتری و تلهفوتو ۲۰۰-۷۰ میلیمتری را در دست توسعه دارد تا در کنار عرضهی دوربینهای فولفریم جدید خود، این لنزها را نیز در اختیار خریداران و کاربران قرار دهد. البته پاناسونیک در همین خصوص اعلام کرد که تا سال ۲۰۲۰، ۱۰ لنز خانوادهی لومیکس S در اختیار کاربران خواهد بود.
با وجود تمرکز زیادی پاناسونیک بر توسعهی دوربینهای فولفریم، این شرکت نه تنها هیچ برنامهای برای ترک بازار دوربینهای میکرو چهارسوم ندارد، بلکه به تولید و عرضهی آنها در کنار نمونههای فولفریم برای کاربریهای ردهپایینتر با برچسب قیمتی کمتر خواهد پرداخت.
نظر شما در خصوص دوربینهای فولفریم و سیستم جدید عکاسی پاناسونیک چیست؟ این محصولات این شرکت قابلیت شکست دوربینهای محبوب سری آلفا سونی رو دارند؟
هرکدام از شرکتهای بزرگ دنیای فناوری، در این اندیشه هستند که کاربران را بیش از پیش به سمت استفاده از خدمات و محصولات خود ترغیب کنند. به همین دلیل نیز شرکتهایی مانند اپل، مایکروسافت، آمازون و گوگل تلاش میکنند سرویسهای متنوعی را ارائه کنند. برخلاف یک یا دو دههی گذشته، شرکتها از الگوهای تجاری که بر یک یا چند محصول و خدمتِ محدود تکیه میکرد فاصله گرفتهاند و سعی میکنند مجموعهی خدمات و محصولات ارائهشده توسط خود را روزبهروز متنوعتر و فراگیرتر کنند.
در میان سلاطین دنیای فناوری، شرکتی که بهوضوح بیش از دیگران تلاش میکند تا در هر عرصهای حضور داشته باشد Google است. بهزعم تلاشهای شرکتهای مختلف برای گسترش مجموعهی محصولات و خدمات ارائه شده توسط آنها؛ اما همچنان هرکدام از آنها دارای محصول یا خدمتی پایه هستند. برای مثال، مایکروسافت را با خدمات ابری و سیستمعامل محبوب ویندوز میشناسیم. اپل نیز بیش از هرچیز به ابزارهای همراه، رایانههای شخصی و نرمافزارهای مرتبط با آنها وابسته است؛ آمازون را هم بیشتر بهعنوان غول دنیای خوردهفروشی میشناسیم.
در عینحال، تمام این شرکتها در حال نفوذ به یک یا چند حوزهی جدید هستند. برای مثال، مایکروسافت از مدتها پیش از الگوی متکلی بر «ویندوز» فاصله گرفته و علاوه بر بخش خدمات، تلاشهای موفقی نیز در زمینهی تولید سختافزار داشته است. آمازون نیز پس از موفقیت در خوردهفروشی، بهطور جدی به حوزهی دستیارهای هوشمند وارد شده و بسیار موفق بوده است.
گوگل و شرکت مادر آن، «آلفابت» نیز بیش از هرچیز به کسبوکار تبلیغات وابسته هستند؛ اما در مقایسه با دیگر شرکتها، گوگل برنامههای آتی خود را در دو یا سه حوزهی دیگر محدود نکرده است. اهالی مانتنویو در زمینههای مختلفی از جمله نرمافزار و سیستمعامل، جستجو و خدمات ابری بسیار موفق عمل کرده و در زمینههایی همچون سختافزار، خوردهفروشی، خودروهای خودران و... با برنامهای مدون و حساب شده در حال پیشرفت است.
بهراستی، مدیران ساکن در مانتنویو چه اندیشهای در سر میپرورانند؟ آیا گوگل به سلطهی کامل بر دنیای فناوری میاندیشد؟ دنیایی که در آن تمام نیازهای کاربران از طریق محصولات و خدمات گوگل قابلتأمین است و دیگر بزرگان عرصهی فناوری به بازیگرانی ثانویه تبدیل میشوند؟
قصد داریم در مجموعهای از مقالات به بررسی نقشهی راه گوگل و تلاشهای این شرکت برای تبدیل شدن به یگانه قدرت دنیای فناوری بپردازیم. در این مجموعه مقالات نگاهی خواهیم داشت به برنامههای کلان گوگل در چهار حوزهی تبلیغات، نرمافزار، سختافزار و خدمات. پس از شما دعوت میکنیم با اولین قسمت این مقالات زومیت را همراهی کنید.
کسب و کار تبلیغات گوگل
روزانه ۷ الی ۱۰ میلیارد جستجو از طریق موتور جستجوی گوگل صورت میگیرد و در کنار اغلب نتایج ارائه شده برای جستجو، آگهیهایی نیز ارائه میشوند. در حقیقت، نمایش آگهی در کنار نتایج جستجوی گوگل، یکی از کارآمدترین راههای کسب مشتری است. مشتریان از طریق سرویس جستجوی گوگل تلاش میکنند محصولات یا خدمات مدنظر خود را پیدا کنند؛ پس باید تبلیغات در همان جایی نمایش دادهشوند که کاربران به دنبال محصول یا خدمات مورد نظر خود میگردند. از سال ۲۰۰۱ تاکنون، بخش تبلیغات گوگل همچنان با رشد درآمد روبهرو بوده است و درآمد سالانهی آن از ۷۰۰ میلیون دلار سال ۲۰۰۱ به ۹۵.۳۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ رسیده است.
درآمد سالانهی گوگل از کسبوکار تبلیغات
طی فصل پایانی سال مالی ۲۰۱۷، درآمد شرکت مادر گوگل یا همان آلفابت، به ۳۲.۳ میلیارد دلار رسید که نشاندهندهی افزایش ۲۴ درصدی در مقایسه با فصل پایانی سال ۲۰۱۶ بود. اما نکتهی قابلتوجه این است که ۲۷.۲ میلیارد دلار، یا بهعبارتی ۸۵ درصد از این درآمد از کسب و کار تبلیغات گوگل حاصل شده بود. در فصل اول سال مالی ۲۰۱۸ نیز درآمد آلفابت معادل ۳۱.۱ میلیارد دلار بود که ۲۶.۶ میلیارد دلار از آن به کسبوکار تبلیغات گوگل مربوط میشد. این رقم نیز نشاندهندهی افزایش ۵.۲ میلیارد دلاری نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۱۷ است.
اما نباید فراموش کنیم که کسب و کار تبلیغاتی گوگل تنها به نمایش آگهی در کنار نتایج جستجو محدود نمیشود. در حقیقت، سرویسهای تبلیغاتی متعددی وجود دارند که نقش بازوهای کسب و کار تبلیغات گوگل را بازی میکنند؛ برای مثال، سرویس AdSense به ناشران اجازه میدهدتبلیغاتی را در وبسایتهایشان قرار دهند و سرویس AdMob نیز ویژهی توسعهدهندگان است. یوتیوب نیز یکی دیگر از بسترهای تبلیغاتی اصلی گوگل است که در ادامه بیشتر به آن میپردازیم.
یکپارچهسازی تبلیغات با تولید محتوا و محصول
یکی از مواردی که موجب موفقیت کسبوکار تبلیغاتی گوگل شدهاست؛ یکپارچهسازی تبلیغات با تولید محتوا و محصول است. برای مثال، سرویس AdSense به ناشران اجازه میدهد در کنار محتوای تولیدشدهشان آگهیهایی را نشاندهند و از طریق همین آگهیها درآمد کسب کنند. بدیهی است که ناشران تلاش میکنند تا با تولید محتوای بهتر مخاطبان بیشتری را جذب کنند و در نتیجه سهم خود را از درآمد تبلیغاتی گوگل افزایش دهند. همین موضوع در رابطه با سرویس AdMob نیز صدق میکند؛ این سرویس به توسعهدهندگان کمک میکند از طریق نشان دادن تبلیغات در اپلیکیشنهایشان درآمد کسب کنند.
اما بستری که امروز بیش از پیش کانون توجهات کاربران است؛ سرویس رسانهای یوتیوب است. زندگی مدرن باعث میشود افراد وقت کمتری برای مطالعه داشته باشند و همین مسئله موجب تمایل ما برای مصرف محتوای ویدئویی شده است. افزایش گرایش به سمت مصرف محتوای ویدئویی موجبات موفقیت سرویس ویدئویی گوگل یا همان یوتیوب را فراهم آورده است. گوگل نیز با آگاهی از این مسئله یوتیوب را به بستری مناسب برای تبلیغات بدل کردهاست. ویژگیهایی همچون نشان دادن تبلیغات براساس علائق و محل سکونت کاربر و همچنین ارائهی امکانات اختصاصی برای خوردهفروشان باعث استقبال آگهیدهندگان شده است.
هزاران تولیدکنندهی محتوا بهطور جدی تلاش میکنند تا با تولید محتوای با کیفیت به جذب مخاطب بپردازند. گوگل نیز بخشی از درآمد حاصل از تبلیغات در یوتیوب را به تولیدکنندگان پرداخت میکند تا چرخهی «تبلیغات، تولید محتوا و کسب درآمد» ادامه پیدا کند.
سال گذشتهی میلادی در یک نظرسنجی از کودکان و نوجوانان ۶ تا ۱۷ سالهی بریتانیایی انجام شده بود، ۳۳ درصد از شرکتکنندگان اعلام کردهبودند که میخواهند در آینده تولیدکنندهی محتوا در یوتیوب باشند. این در حالی است که گرایش به شغلهای پزشکی و پرستاری تنها ۱۱ درصد بود. همین آمار بهظاهر ساده نشان میدهد که یوتیوب یک بستر رسانهای و درآمدی جذاب است؛ جذابیتی که حتی کودکان و نوجوانان را هم شیفتهی خود کرده است.
البته کسب درآمد از طریق تولید محتوا در یوتیوب، که از آن با نام هالییود قرن بیستویکم یاد میشود چندان هم آسان نیست؛ بهویژه که هر روز بر تعداد علاقهمندان به کسب درآمد از این بستر رسانهای افروزده میشود. اما آنچه حائز اهمیت است موفق گوگل در پیوند تولید محتوا و محصول با رشد کسبوکارِ تبلیغات است.
نبرد کاربران با گسترش بیرویهی تبلیغات در اینترنت
با توجه به آنچه تا کنون گفته شد، حیات گوگل به تبلیغاتی وابسته است که در صفحات وب، اپلیکیشنهای موبایل و یوتیوب بهنمایش گذاشته میشوند. اما اگر کاربران بهگونهای دست به مبارزه با تبلیغات بزنند، چه آیندهای در انتظار گوگل خواهد بود؟ از ابتدای دومین دهه از قرن بیستم میلادی، استفاده از فیلترهای تبلیغاتی، یا همان ادبلاکرها (Ad-Blockers) بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. در بازهی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷، نفوذ ادبلاکرها در میان کاربران از ۱۵.۷ درصد به ۲۷.۵ درصد رسیده است و براساس پیشبینیها این رقم در پایان سال ۲۰۱۸ به ۳۰.۱ درصد خواهد رسید.
رشد استفاده از فیلترهای تبلیغاتی در بازهی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸
گسترش نفوذ فیلترهای تبلیغاتی خبر ناگواری برای شرکتهایی همچون گوگل و فیسبوک است؛ اما چاره چیست؟ شاید یکی از راهکارها تمرکز بیشتر بر دیگر حوزههای تبلیغات همچون موبایل و سرویسهای ویدئویی باشد؛ اما اهالی مانتنویو نمیتوانند یکشبه با بخش بزرگی از درآمد تبلیغاتی خود خداحافظی کنند. برهمین اساس، تنها راهکار باقیمانده تعامل با کاربران است. اما این تعامل به چه شکل صورت میپذیرد؟
ائتلاف تبلیغات بهتر؛ تعامل با کاربران یا سلطه بر رقبا؟
ائتلاف تبلیغات بهتر برنامهای است برای بهبود تجربهی تبلیغات برای کاربران. در این برنامه، گوگل از نفوذ مرورگر کروم در میان کاربران استفاده میکند تا رشد استفاده از فیلترهای تبلیغاتی را خاتمه دهد. براساس استانداردهای وضع شده توسط ائتلاف، ناشران باید انواع مختلفی از تبلیغات آزاردهنده را از وبسایتهای خود حذف کنند؛ در غیر اینصورت وارد لیست سیاه مرورگر کروم خواهند شد. اعضای ائتلاف معتقد هستند که با این کار، کاربران نیازی به استفاده از فیلترهای تبلیغاتی نخواهند داشت و همین مسئله میتواند منجر به کاهش استقبال از این ابزارها شود.
مقالههای مرتبط:
اما وقتی به فهرست اعضای ائتلاف تبلیغات بهتر نگاهی بیندازیم، برخی نامها توجه ما را به خود جلب خواهند کرد. در کنار گوگل، فیسبوک و مایکروسافت نیز دو عضو کلیدی ائتلاف هستند. اما با توجه به محوریت نقش مرورگر کروم در ساز و کار ائتلاف، این اهالی مانتنویو هستند که نقش برادر بزرگتر را در این ائتلاف بازی میکنند. برای بهرهبردن از مزایای ائتلاف، مایکروسافت و فیسبوک باید بازی را با قوانینی انجام دهند که توسط گوگل وضع میشود؛ اما از آنجا که حیات بازار تبلیغات در وب و درآمد حاصل از آن مسئلهی بزرگتری است، اهالی ردموند و منلوپارک با این شرایط کنار آمدهاند.
نکتهی اصلی این است که بازیگرانی همچون مایکروسافت و فیسبوک انتخابی بهتر از همراهی با گوگل پیشروی خود نمیبینند. مرورگر کروم هم در میان رایانههای رومیزی و هم در گوشیهای هوشمند بهعنوان پرطرفدارترین مرورگر شناخته میشود؛ پس برگ برنده در اختیار گوگل است. در زمینهی تبلیغات در اپلیکیشنهای موبایل نیز گوگل برتری قابلتوجهی دارد؛ چرا که سیستمعامل این شرکت در دنیای ابزارهای همراه نیز حکمرانی میکند.
سهم گوگل و فیسبوک از بازار تبلیغات
از سوی دیگر، ناشران و تولیدکنندگان محتوا نیز مجبور به فرمانبرداری از گوگل خواهند بود. وبسایتهایی که استانداردهای وضع شده توسط ائتلاف (بخوانید «گوگل») را رعایت نکنند، در لیست سیاه پرطرفدارترین مرورگر جهان قرار میگیرند. چنین سرنوشتی، حیات این وبسایتها را با خطر مواجه خواهد کرد.
در یک کلام، ائتلاف تبلیغات بهتر ظاهرا تنها وسیلهای برای بهبود تجربهی تبلیغاتی کاربران است؛ اما در عمل، این ائتلاف باعث میشود تا گوگل کنترل بیشتری بر بازار تبلیغات اینترنتی داشته باشد. نباید فراموش کنیم که رسانهها نیز موظف هستند تا از قوانین ائتلاف پیروی کنند؛ پس تولیدکنندگان محتوا نیز راهی جز پذیرش سلطهی گوگل نخواهند داشت.
پایداری الگوی تبلیغاتی گوگل و رقیبی بهنام اپل
هرچند فیسبوک و مایکروسافت پذیرفتهاند تا در زمینهی تبلیغات با گوگل کنار بیایند؛ اما یکی از بازیگرانی که میتواند در درازمدت به رقیبی خطرناک برای گوگل تبدیل شود اپل است. با این وجود که در زمینهی تبلیغات در وب و اپلیکیشنهای اندرویدی حاکمیت مطلق در اختیار گوگل است؛ اما این شرکت برای ارائهی تبلیغات خود در دیگر پلتفرمها مجبور است هزینههایی را پرداخت کند. برای مثال، گوگل برای ارائهی تبلیغات در محصولات رقبایی همچون اپل مبالغ قابلتوجهی پرداخت میکند. در آخرین گزارش مالی آلفابت، حجم این مبالغ به ۶.۵ میلیون دلار میرسید که مبلغی قابلتأمل است.
از طرفی دیگر، چندی پیش شنیدیم که اپل شانس خود را در حوزه تبلیغات محک میزند؛ اهالی کوپرتینو برای از سرگیری فعالیت خود در حوزهی تبلیغات درصدد همکاری با برخی شرکتها همچون اسنپ هستند. هرچند اپل پیش از این در حوزهی تبلیغات چندان موفق عمل نکردهاست؛ اما ساکنان کوپرتینو نمیتوانند از این بازار پرسود چشمپوشی کنند و بههمین واسطه قصد دارند یکبار دیگر شانس خود را امتحان کنند. با توجه به این مسئله که اپل هم در زمینهی ابزارهای همراه و هم در زمینهی رایانههای شخصی بهعنوان بازیگری قدرتمند شناخته میشود؛ ورود این شرکت به حوزهی تبلیغات میتواند در درازمدت خطراتی را برای گوگل ایجاد کند.
اما گوگل در این رابطه چه چارهای اندیشیده است؟ از طرفی این شرکت تلاش میکند تا جایپای خود را در کسبوکار تبلیغات بیش از پیش محکم کند و از افول این کسبوکار نیز پیشگیری بهعمل آورد. ولی حقیقت این است که بیشینهی درآمد گوگل از تبلیغات حاصل میشود و باقی فعالیتهای این شرکت سود بسیار کمتری را به جیب اهالی مانتنویو واریز میکنند.
با آگاهی از این مسئله، گوگل و شرکت مادر آن یعنی آلفابت، بهطور هوشمندانهای در حال نفوذ به دیگر حوزهها هستند؛ نفوذی که میتواند منجر به سلطهی این شرکت بر دنیای فناوری باشد. در بخشهای بعدی این مقاله، نگاهی خواهیم داشت به استراتژی گوگل برای نفوذ و سلطه بر دیگر بخشهای دنیای فناوری از جمله نرمافزار، سختافزار، سرویسها و رایانش ابری.
.: Weblog Themes By Pichak :.