پاییز ۲۰۱۸ قطعا فصل شلوغی برای گوشیهای هوشمند خواهد بود. درحالی که از عرضهی آیفونهای جدید اپل،میت ۲۰ هواوی و پیکسل ۳ گوگل در فصل پاییز سال جاری میلادی تا حد زیادی مطمئن هستیم، اخیرا شرکت ریزر اعلام کرده است که میخواهد نسل دوم گوشی گیمینگ ریزر فون را بسازد.
درحالی که ریزر تاکنون آمار مربوط به میزان فروش ریزر فون را منتشر نکرده، در گزارش مالی ششماههی نخست ۲۰۱۸ از ساخت مدل جدید آن خبر داده است. این شرکت بهطور مستقیم اعلام کرده است که قصد دارد منابعش را مستقیما روی توسعهی نسل دوم ریزر فون متمرکز کند.
تاکنون جزئیاتی در رابطه با تاریخ عرضهی دقیق این گوشی منتشر نشده است؛ اما برخی شایعات قدیمی از عرضهی آن در اواخر سال ۲۰۱۸ خبر میدهند. مدل اولیهی این گوشی، در ماه نوامبر ۲۰۱۷ معرفی و عرضه شد و همین موضوع است که باعث شده برخی شایعات در بارهی عرضهی این گوشی تا پیش از پایان ۲۰۱۸ در فضای اینترنت پخش شوند.
نکتهی جالبتوجه اینجا است که ریزر در گزارش مالیاش ضمن اشاره به عرضهی قریبالوقوع نسل دوم گوشی ریزرفون، از عرضهی محدود مدل اول خبر داده و مدعی شده است که این گوشی توانسته در سطح بینالمللی، نقدهای مثبتی را دریافت کند.
ریزر همچنین گفته است که قصد دارد نرمافزارها و سرویسهایش را از دنیای پیسی به بازار موبایلها هم بیاورد؛ البته تاکنون جزئيات خاصی در این رابطه منتشر نشده است.
پژوهشگران مدتها قبل از این کشف نیز ایده استخراج آبهای موجود در سطح ماه را در ذهن داشتند. همانطور که آب زمین برای زندگی ضروری است، آب ماه نیز میتواند برای ماموریتهای فضایی طولانی مدت یک منبع فوقالعاده ارزشمند باشد. این آب میتواند درون یک زیستگاه قمری بازیافت شود یا به عنوان آب آشامیدنی یا استحمام استفاده شود. آب همچنین میتواند برای کاشت گیاهان در ماه (برای تغذیه ساکنان آینده ماه) مورد استفاده قرار گیرد.
اما شاید مهمترین و ضروریترین استفاده از آب میتواند به عنوان سوخت موشک باشد. اجزای اصلی آب، هیدروژن و اکسیژن، دو مورد از پر استفادهترین موادی هستند که برای تأمین نیروی موشکها مورد استفاده قرار میگیرند. و استخراج سوخت موشک از آب موجود در ماه، میتواند به شدت هزینه انجام ماموریتهای بلندپروازانهی فضایی را کاهش دهد. در حال حاضر، موشکهایی که زمین را ترک میکنند، سوخت مورد نیاز را با خود حمل میکنند. اما با بهرهبرداری از یخ ماه، موشکها میتوانند پس از رسیدن به فضا سوختگیری کنند و با هزینه کمتری به مکانهای دوردستتری بروند.
جولی بریسِت، پژوهشگری از مؤسسه فضایی فلوریدا میگوید:
در این صورت میتوان نوعی زنجیره تأمین در خارج زمین داشت. بنابراین سفر به فضا از یک سیاره به سیاره دیگر راحتتر خواهد بود.
حمل هر نوع محمولهای به فضا، گران است. ماهوارهها برای رهایی از جاذبه زمین و رسیدن به مدار، نیاز به سوخت زیادی دارند. درواقع، در هنگام پرتاب، بیشتر وزن یک موشک را سوختی تشکیل میدهد که برای رسیدن به فضا مورد نیاز است. به همین ترتیب، هر چقدر بخواهید در فضا دورتر بروید، نیاز به سوخت بیشتری دارید. بنابراینماموریتهای فضای عمیق، نیاز به هزینه بیشتری برای حمل سوخت اضافی خواهند داشت و باید از موشکهای بزرگتری برای جای دادن سوخت بهره ببرند.
این تصویر که توسط دادههای نقشهبردار کانیشناسی ماه (M3) بهثبت رسیده، پراکندگی یخ سطحی در قطب جنوب (سمت چپ) و قطب شمال (سمت راست) ماه را نشان میدهد
اما اگر بتوان بهجای حمل سوخت مورد نیاز، مخزن فضاپیما را با سوختی که در ایستگاه سوختگیری فضایی موجود است پر کرد، چه میشود؟ در آن صورت ماموریتهای فضایی بهتدریج شبیه به سفرهای جادهای میشوند.
جورج سیورس، استاد مدرسه معادن کلرادو و معاون سابق اتحادیهی پرتاب فضایی ایالات متحده (ULA)، میگوید:
فقط تصور کنید، با خودروی خود به شهری سفر میکردید که در آنجا هیچ پمپ بنزینی وجود نداشت. در آن صورت، مجبور میشدید، برای سفرهای طولانی، تمام سوخت لازم را با خود بردارید.
به همین دلیل است که ایده استخراج منابع ماه بسیار جذاب است. آب ماه میتواند استخراج و جداسازی شود و به یک ایستگاه سوخت در نزدیکی ماه یا در مدار پایین زمین برده شود. بنابراین، دیگر نیازی نیست که موشکها خیلی بزرگ باشند تا تمام سوخت مورد نیاز را با خود حمل کنند. موشکها میتوانند به راحتی با یک ایستگاه سوخت پهلو بگیرند و برای سفرهای طولانی به فضا سوختگیری کنند.
هزینه حمل و نقل سوخت از ماه به مکانهای دیگر در فضا، در مقایسه با حمل آن از زمین، بسیار پایینتر است. جاذبه ماه، یک ششم زمین است، بنابراین، در آنجا نیاز به انرژی کمتری برای حفاری است. سیورس اخیراًً در مقالهای، هزینه حمل سوخت ماه به مکانهای مختلف در فضا را بررسی کرده است. به عنوان مثال، حتی رساندن آب ماه به مدار پایین زمین، ارزانتر از این است که این سوخت را از زمین به فضا ببریم.
سیورس میگوید:
اگر از این سوخت در مدار پایین زمین استفاده کنید، باز هم ممکن است، بین ۲۰ تا ۳۰ درصد صرفهجویی کنید.
دانشمندان دهههاست که به فکر تبدیل آب ماه به سوخت موشک هستند، چرا که شواهد نشان میدهد، قطبهای ماه ممکن است مهیای معدنکاری باشند. در سال ۱۹۹۴، ماموریت مشترکی از ناسا و پنتاگون به نام کلمانتین، شواهدی از وجود آب در دهانههای قطبی ماه پیدا کرد. از آنجایی که نواحی قطبی هیچگاه نور خورشید را نمیبینند، دمای هوا در این نواحی هرگز به بالاتر از منفی ۱۵۶ درجه سانتیگراد نمیرسد.
دهانهی جوانی در سمت تاریک ماه از نمای ابزار نقشهبردار کانیشناسی ماه (M3)
از آن زمان، چندین ماموریت نشان دادند که ممکن است، در ماه آب وجود داشته باشد. در سال ۲۰۰۹، ناسا یک فضاپیما به نام ماهواره مشاهدهگر و حسگر دهانههای ماه (LCROSS) را به ماه فرستاد که پس از برخورد با دهانهای به نام كابئوس، شواهدی از آب پیدا کرد. بعداًً ناسا دریافت که حدود ۵ درصد آب در این ناحیه وجود دارد.
با این حال، مقالهای که هفته گذشته منتشر شد، نشان میدهد که برخی نواحی ماه ممکن است که مملو از آب باشد. پژوهشگران دانشگاه هاوایی و دانشگاه براون، اطلاعات گردآوری شده توسط مدارگرد چاندریان-۱ متعلق به سازمان تحقیقات فضایی هند را که در سال ۲۰۰۸ به ماه رفت، بررسی کردند. آنها با بهره بردن از یکی از ابرازهای کاوشگر به نام نقشهبردار کانیشناسی ماه (M3) توانستند، ویژگیهای بازتابنده یخ را بررسی کنند. این ابزار همچنین، چگونگی جذب نور مادون قرمز بهوسیلهی مولکولهای یخ را نیز تجزیه و تحلیل کرد.
فیل مِتزر، فیزیکدان سیارهای از دانشگاه فلوریدای مرکزی و یکی از بنیانگذاران آزمایشگاه سوامپ ورکس در مرکز فضایی کندی ناسا میگوید:
ما واقعاًً نیازی نداریم که همهجا به دنبال منابع مورد نیاز خود بگردیم. بلکه فقط بهبرخی مکانها احتیاج داریم که از آب کافی برخوردار باشند تا نیازهای حمل و نقل فضایی ۳۰ سال آینده را تأمین کنند.
وجود یک ایستگاه سوخت در مدار پایین زمین، فرصتهای زیادی برای ماموریتهای جدید فضایی بهوجود میآورد. یک کاربرد چیزی است که اصطلاحاًً به آن «یدککش فضایی (Space Tug)» گفته میشود که در آن یک موشک در فضا باقی میماند و بارها سوختگیری میکند تا ماهوارهها را در موقعیتهای مداری مختلف جا بهجا کند.
در حال حاضر، ماهوارههایی که در مدارهای بالای زمین قرار میگیرند، به یک مدار اولیه فرستاده میشود و پس از ۶ ماه تا ۱ سال بهآرامی تراسترهای خود را روشن میکنند و به مقصد نهایی خود میروند. در طول این زمان، ماهواره نمیتواند وظایف خود را انجام دهد، بنابراین هیچ منفعت مالی هم ندارد.
اما با استفاده از یدککش فضایی، ماهوارهها میتوانند با موشکهای کوچکتر به مدارهای بسیار پایینتر فرستاده شوند و سپس یک موشک قابلاستفاده مجدد که قبلاًً به فضا رفته، میتواند ماهواره را طی چند روز به مدار نهایی خود برساند. این موجب صرفهجویی در هزینههای ماهواره میشود. به این ترتیب صاحبان ماهواره نیازی به موشکهای بزرگ ندارند تا محموله خود را به فضا بفرستند و زمان بیشتری هم برای سودآوری ماهوارههای خود در اختیار دارند.
طرح مفهومی از یک ماژول یدککش سرنشیندار. طرح یک یدککش قابلاستفاده مجدد را در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ بهعنوان بخشی از سیستم حملونقل فضایی مورد بررسی قرار گرفت که یک ماژول سرنشیندار نیز میتوانست به آن متصل شود
بنابراین، میتوان از آب ماه همچون یک سوخت بهره برد، اما شروع استخراج آب در فضا راحت نخواهد بود. ابتدا، نیاز به یک عملیات اکتشافی گسترده است. به لطف مقالهای که به تازگی منتشر شد، پژوهشگران اساساًًًً نقشهای دارند که نواحی حاوی آب یخ در قطبهای ماه را نشان میدهد.
گام بعدی فرستادن کاوشگرها و سطحنوردها به ماه است تا بتوانند بهترین مکان را با بالاترین فراوانی یخ مشاهده کنند. دانشمندان هنوز نمیدانند که آیا یخ ماه بهصورت گِل نرم مخلوط با خاک است یا مانند قالبهای جامدی است که با مواد سطحی دیگر ترکیب شده است.
متزر میگوید:
ما بهخوبی ميدانیم که چگونه تجهیزات لازم برای استخراج آب را طراحی کنیم. فقط نمیدانیم از کدام یک از تجهیزات استفاده کنیم.
ناسا مشغول کار روی طراحیهای رباتیکی برای خاکبرداری و حفاری در مریخ و ماه است
یک فرض میتواند این باشد که ابتدا خاک ماه را بهوسیله یک دستگاه رباتیک حفاری استخراج کنیم و سپس مواد را به یک دستگاه پردازنده بفرستیم. این پردازنده یخ را از خاک جداسازی میکند و آب را با برق تجزیه میکند. مقادیری از این سوختها را میتوان با یک فضاپیما به ایستگاه سوخت رساند. اما، مطمئناًً همه این مراحل پرهزینه خواهند بود.
متزر میگوید:
درواقع، هزینهها تا سطح تجزیه و تحلیل کاهش پیدا میکنند. آیا ارزانتر است که موشکی با سوخت را از زمین به فضا فرستاد یا اینکه تجهیزات را یک بار به فضا بفرستیم و سپس از این تجهیزات نگهداری کنیم و بهطور مداوم از آنها برای استخراج سوخت موشک استفاده کنیم؟
بر اساس بررسیهایی که توسط متزر، بریست و سیورس انجام گرفته، آنها تخمین میزنند نیاز به یک دهه است تا معادن ماه به منفعت مالی برسند. اما از آنجایی که معدنکاری در ماه، سرمایهگذاری پر ریسکی است، ممکن است که سرمایهگذاران زیادی بلافاصله جذب این فرصت نشوند.
به همین دلیل است که اعضای تیم پیشنهاد میکنند که ناسا میتواند با تأمین بخشی از منابع مالی به پیشرفت معدنکاری در ماه کمک کند. درواقع، وقتی که یک مؤسسه دولتی معتبر وارد این جریان شود و برخی از هزینهها را بپردازد، سرمایهگذاران تجاری بیشتری مشتاق ورود میشوند.
مقالههای مرتبط:
اما بر اساس تجزیه و تحلیلهای سیورس، ناسا تنها به سرمایهگذاران منفعت نمیرساند. بلکه آژانس فضایی برآورد کرده که برای اکتشاف ماه سالانه نیاز به ۱۰۰ تن سوخت دارد. اگر ناسا مجبور باشد همهی این سوخت را از زمین به ماه ببرد، باید حدود ۳٫۵ میلیارد دلار در سال هزینه کند. بنابراین، با صرفهجویی حاصل از تولید سوخت در ماه، هزینه ماموریتهای ماه و مریخ بهشدت کاهش پیدا میکنند.
سیورس میگوید:
این سوخت هزینه ماموریتهای مریخ را کمتر میکنند و اساسا هر برنامه دیگری که خارج از زمین داریم را مقرون بهصرفه میکند.
به عنوان مثال، استفاده از سوخت ماه برای سوختگیری موشکها، هزینههای رفتن به ماه را تا ۳ برابر کاهش میدهد. همین نکته مهم میتواند، ناسا را دوباره به فکر بازگشت به ماه بیندازد.
سیورس میگوید:
سالهاست که گفته میشود آب، نفت فضا است. اگر ناسا برنامهای برای اقامت دائمی انسان در ماه دارد، اولین چیزی که به آن نیاز خواهد داشت، تولید سوخت است.
FBI در مارس ۲۰۰۳ مرد ۴۴ سالهای به نام اندرو کارلسین را دستگیر کرد. او احتمالا خوششانسترین سهامدار بازار بورس بود. کارلسین توانسته بود، در عرض دو هفته سرمایهی ۸۰۰ دلاری خود را به ۳۵۰ میلیون دلار تبدیل کند. طبیعتا چنین چیزی توجه مقامات کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا را به خود جلب میکرد. کارلسین بازداشت شد، اما بهجای انکار، با اعترافاتی چهار ساعته، FBI را شگفت زده کرد. او یک معاملهگر سهام عادی نبود، بلکه او با اطلاعاتی که داشت، ۱۲۶ معامله پر خطر انجام داده بود.
اندرو کارلسین اعتراف کرد که یک مسافر زمان است که از ۲۵۰ سال آینده به دورهی ما سفر کرده است. او گفت در زمانی که او زندگی میکرد (یا خواهد کرد!)، دانش بالایی در خصوص نوسانات بازار سهام وجود دارد. او هم با مطالعهی تاریخ بازار سهام در سال ۲۰۰۳ بهراحتی متوجه شده که چطور سرمایهگذاری کند و این موضوع آنقدر وسوسهکننده بود که نتوانست مقاومت کند و به زمان ما سفر کرده است.
در ابتدا، کسی اعترافات کارلسین را باور نکرد. یک سخنگوی کمیسیون ارز و اوراق بهادار او را دروغگو خواند. اما کارلیسن با معاملات تجاری غیرقابل پیشبینی که بهسادگی نمیتوانستند نتیجهی خوششانسی محض باشند، چنین سرمایهی عظیمی به دست آورده بود. این سخنگو اعلام کرد، تنها راهی که کارلسین میتوانسته به چنین موفقیتی برسد، درز اطلاعاتی از درون بازار بورس بوده است.
اما کارلسین هرگز منابع خود را لو نداد. با این حال، او اعتراف کرد که تنها مرتکب یک خطای تاکتیکی شده که همان سبب دستگیریش شده است. کارلسین در راستای اعترافاتش به ماموران FBI پیشنهاد کرد که محل اختفای اسامه بن لادن و یک درمان برای ایدز به آنها بگوید. البته معلوم نیست که او واقعا به قولش عمل کرد یا اینکه مقامات با خواستهی او موافقت کردند. FBI هم نتوانست هیچ مدرکی از او قبل از دسامبر ۲۰۰۲، یعنی فقط سه ماه قبل از دستگیریش پیدا کند. داستان وقتی گیجکنندهتر شد که شخصی که هویت او هیچگاه فاش نشد، مبلغ ۱ میلیون دلار بهعنوان وثیقه به دادگاه داد. از آن پس کارلسین ناپدید شد و هرگز هم دیده نشد.
داستان اندرو کارلسین برای اولین بار در روزنامه فکاهی« ویکلی ورلد نیوز» منتشر شد، اما بعدا توسط برخی روزنامهها و مجلات بهعنوان یک داستان واقعی گزارش شد
در سالهای اخیر بسیار از مسافران زمان شنیدهایم، از کسانی که ظاهرا میخواستند سینک آشپزخانه را تعمیر کنند اما اشتباها وارد یک کرمچاله شدند تا کسانی که بنا به ماموریتهای مخفی به دوره ما سفر کردهاند و حتی برخی که آمدند که از جنگ بین انسانها و موجودات فضایی جلوگیری کنند. در این بین حتی مخترعی (ایرانی) ادعا کرده بود که یک ماشین زمان ساخته است. به هر حال موضوع واقعی یا ساختگی بودن این دست داستانها و ادعاها در درجهی دوم اهمیت است، بلکه ماهیت خود سفر در زمان مسئله است. و همهی اینها از شیفتگی بیحدوحصر نسبت به سفر در زمان در تقریبا همه فرهنگهای جهان خبر میدهد. در واقع ما همواره از زمانی که اچ.جی ولز، تصور کرد زمان، در واقع بُعد چهارم است تا زمانی که انیشتین این فرض را تایید کرد، مجذوب ایدهی سفر در زمان بودهایم.
آیا سفر در زمان بهلحاظ فیزیکی ممکن است؟
ما خواه یا ناخواه در زمان سفر میکنیم، همهی ما محکوم به سفر در زمان هستیم. در طول سال گذشته، من یک سال به جلو حرکت کردهام و بنابراین شما هم همینطور. راه دیگر برای گفتن این مسئله این است که ما با سرعت ۱ ساعت در ساعت در زمان سفر میکنیم. اما سوال این است، آیا میتوانیم سریعتر یا کندتر از ۱ ساعت در ساعت در زمان سفر کنیم؟ یا میتوانیم به عقب برگردیم یا مثلا با سرعت ۲ ساعت در ساعت، یا ۱۰ یا ۱۰۰ سال در ساعت در زمان سفر کنیم؟
وقتی به سفرهای طولانی در زمان فکر میکنیم مبهوت میشویم. اگر به زمان گذشته سفر کنیم، چه اتفاقی میافتد؟ اگر در زمان به عقب برگردیم و مانع دیدار پدر و مادرتان شوید، چه میشود؟ آیا میتوانید، جلوی تولد خودتان را بگیرید؟ شاید سفر در زمان به سبک فیلمهای علمی تخیلی، بسیار بعید به نظر برسد، اما دانشمندان همواره بهدنبال ماهیت مرموز برخی پدیدههای مرتبط به زمان بودهاند تا رویای سفر در زمان را امکانپذیر کنند.
آلبرت انیشتین فکر کرد، سه بُعد فضا با زمان مرتبط است که بهعنوان بعد چهارم عمل میکند. او ساختار فضا-زمان را ابداع کرد و این همان مدلی است که ما امروز نیز از آن استفاده میکنیم. اما اینشتین همچنین فکر کرد که فضا-زمان را میتوان خم کرد و یک میانبر بین دو مکان دور پدید آورد که همان کرمچاله نامید میشود. کرمچالهها ممکن است بهطور طبیعی در کیهان وجود داشته باشند. در واقع، دانشمندان در روسیه در حال تلاش برای شناسایی کرمچالهها بهوسیله تلسکوپهای رادیویی بسیار قوی هستند.
اگرچه ما هنوز یک کرمچاله کشف نکردهایم، اما بسیاری از دانشمندان، نظریههای متعددی در مورد نحوهی رفتار و کارکرد کرمچالهها مطرح کردهاند. استیون هاوکینگ و کیپ تورن، احتمالا شناختهشدهترین دانشمندان در این زمینه هستند. تورن، همان فیزیکدان نظری است که چند سال قبل، مشاور علمی کریستوفر نولان برای نوشتن فیلمنامه فیلم «میانستارهای» بود. او در اواخر دهه ۱۹۸۰، گفت که یک کرمچاله میتواند بهعنوان یک ماشین زمان عمل کند. بر اساس نظریهی نسبیت عام، یک کرمچاله میتواند با اتصال دو نقطهی دور بهوسیلهی یک میانبر، به مانند یک پل فضا-زمان عمل کند.
بسیاری از فرضیات سفر در زمان، مستقیما از نظریههای آلبرت انیشتین به دست آمدند
اما استفاده از کرمچالهها نمیتواند برای سفرهای ما در زمان ساده باشد. نزدیکترین آنها میتواند چندین سال نوری دورتر از ما باشد. و حتی اگر بتوانیم به کرمچالهها دسترسی پیدا کنیم و با آنها سفر کنیم، هیچ تضمینی وجود ندارد که بدانیم در پایان سر از کجا در میآوریم. اما برخی فیزیکدانان فرض میکنند که ما ممکن است، بتوانیم در آینده کرمچالهای بسازیم که روی آن کنترل داشته باشیم.
تلاشهایی نیز در زمینه انجام شده است. سال ۲۰۱۵ بود که فیزیکدانان اسپانیایی برای نخستین بار یک کرمچاله کوچک مغناطیسی ساختند. آنها از آن برای اتصال دو نقطه از فضا استفاده کردند که یک میدان مغناطیسی بین دو انتهای آن بهصورت نامرئی حرکت میکرد.
البته این مورد با آن کرمچالهی گرانشی که گفتیم و میتواند بهطور بالقوه، به انسان امکان سفر در فضا با سرعتی نزدیک به سرعت نور را بدهد متفاوت بود. اما این فیزیکدانان موفق به ساخت تونلی شده بودند که اجازه میداد یک میدان مغناطیسی از یک نقطه ناپدید شود و دوباره در نقطهای دیگر ظاهر شود، یعنی همان چیزی که از یک کرمچاله انتظار میرود. اما در ابعاد بزرگ، دانشمندان تاکنون تنها توانستهاند این روند را شبیهسازی کنند. از این رو، هنوز به ساخت یک کرمچاله گرانشی نزدیک هم نشدهایم. در واقع ما برای ساخت چنین کرمچالهای، نیاز به تولید مقادیر عظیمی انرژی گرانشی داریم که هنوز راهی برای آن پیدا نکردهایم.
موضوع دیگر اینکه چند احتمال مهم در سفر با این روش وجود دارد. یکی از مهمترین آنها این واقعیت ساده است که هنگامی که کرمچاله را ساختیم، کرمچاله فقط به ما اجازه میدهد که به نقطهی زمانی که ساخته شده، سفر کنیم. بنابراین ما قطعا نمیتوانیم مثلا به دوره هخامنشیان سفر کنیم و ساختن ستونهای تخت جمشید را تماشا کنیم.
یکی دیگر از احتمالات این است که ما نیاز به روشی داریم که یکی از دهانههای کرمچاله را به نزدیکی سرعت نور برسانیم. تورن و همکارانش در مقالهای که در سال ۱۹۸۸ منتشر کردند، فرض کردند که موجودات پیشرفتهای میتوانند با کشیدن دهانههای کرمچاله بهصورت گرانشی یا الکتریکی، چنین سرعتی را پدید بیاورند. با وجود این، ما نمیتوانیم، این کار را حالا انجام دهیم. آنچه ما میتوانیم انجام دهیم، سفر به آینده، آنهم فقط خیلی کم است.
راد تیلور در صحنهای از فیلم سینمایی «ماشین زمان (۱۹۶۰)» که اقتباسی از رمانی به همین نام اثر اچ.جی ولز است
موضوع دیگر اینکه حتی اگر موفق به ساخت کرمچالهها شویم، بر اساس پیشبینی قوانین فیزیک، کرمچالهها عادت به فروپاشی دارند و هرچه در درون آنها باشد را نابود میکنند. از این رو، اگر میخواهیم از کرمچاله برای سفر در زمان استفاده کنیم، باید راهی برای جلوگیری از این اتفاق ناخوشایند پیدا کنیم.
پدیدهی مرموز انرژی تاریک ممکن است یک راه حل دیگر باشد. در دههی ۱۹۹۰، اخترشناسان متوجه شدند که انبساط جهان، بهجای آنکه مطابق انتظار، کندتر شود، در حال سریعتر شدن است. اخترشناسان دریافتند موردی وجود دارد که اثری ضد گرانش داشته و بهجای کشیدن، به آن فشار وارد میکند. دانشمندان نمیدانند پدیدهای که با آن مواجهاند دقیقا چیست، اما آن را «انرژی تاریک» نامگذاری کردند که اکثر جهان را تشکیل میدهد.
یک کرمچاله فقط زمانی میتواند برای سفر در زمان استفاده شود که دهانهی آن برای مدت طولانی باز بماند تا اجازهی سفر چیزی از درونش را بدهد. بهعقیده فیزیکدانان در این مورد، ما نیاز به پدیدهای بهنام انرژی منفی داریم. در واقع اگر قادر به درک انرژی تاریک شویم، ممکن است بتوانیم یک کرمچاله را به اندازهای باز نگه داریم که بتوانیم از یک طرف به انتهای آن برسیم.
اما وقتی بتوانیم یک کرمچاله بسازیم، قبل از اینکه بتوانیم، کرمچاله را بهکار اندازیم و به گذشته یا آینده، سفر کنیم، نیاز به درک دقیق و کاملی از خودِ زمان داریم. یکی از نظریههای پیشرو در زمینهی زمان این است که جهان یک بلوک بدون تغییر فضازمان است و مستقیما از معادلات اینشتین به دست آمده است.
ویکتور استرادا دیاز، اخترفیزیکدانی از اویدو در آستوریاس، اسپانیا در مکاتبهای که با نگارنده داشت، میگوید:
نکتهی مهم درمورد مفهوم فوق، این است که گذشته، حال و آینده همه به یک اندازه واقعی هستند. بنابراین از هر چیزی که تاکنون وجود داشته، وجود دارد یا بهوجود خواهد آمد، همه بهنوعی در ساختار فضازمان وجود دارند.
بر اساس نظریه «جهان بلوکی در حال رشد» (یا دید بلوکی در حال رشد)، گذشته و حال وجود دارد و آینده وجود ندارد. اکنون یک ویژگی عینی است که باید با یک نقطه کانونی در حال حرکت مقایسه شود. با گذشت زمان، جهان بیشتری شکل میگیرد یا بلوکهای دیگری به جهان افزوده میشود؛ به همین دلیل است که گفته میشود، جهان بلوکی در حال رشد است. رشد بلوک در زمان حال اتفاق میافتد، یک تکه بسیار نازک از فضا-زمان، یعنی جایی است که بیشتر فضا-زمان بهطور مداوم در حال شکلگیری ميگیرد.
نظریهی جهان بلوکی همچنین نشان میدهد که گذشته، حال و آینده قبلا نوشته شدند، بنابراین اگر بتوانیم بهنحوی به گذشته سفر کنیم، نمیتوانیم تغییرش دهیم. برای نمونه، ما نمیتوانیم مثلا پدر و مادر کسی را بُکشیم تا فرزندانشان در آینده از بین بروند.
دیاز توضیح میدهد:
اگر بتوانیم از پیکان زمان به عقب برگردیم، در زمانبندی ما چیزی واقعی و قابلاثبات بهوجود میآید. اما این اصل آزادی ما را نقض میکند، زیرا در یک لحظه، شما آیندهی خود را نمیدانید؛ زیرا اگر آن را بدانید دیگر فردی آزاد نیستید. و به همین ترتیب، نمیتوانید از آیندهای که شما را تعریف میکند اجتناب کنید و نمیتوانید گذشتهی خود را که بخشی از ذات شما است تغییر دهید.
در سالهای اخیر، برخی از جنبههای خیالی نظریههای انیشتین ثابت شدند. آخرین و شاید هیجانانگیزترین آن، نظریه برجستهای است که «اتساع زمان» نام دارد. اگرچه این نظریه دهههاست که مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما همین چند سال قبل بود که یک آزمایش آن را تایید کرد و نشان داد که اتساع زمان کاملا یک پدیده واقعی است. پدیدهای که میتواند به ما اجازه سفر به آینده را بدهد.
اتساع زمان اساسا به این اشاره دارد که زمان برای یک ساعت در حال حرکت، بسیار آهستهتر از یک ساعت ثابت حرکت میکند. نیروی گرانش نیز بر این تفاوت زمان تاثیر میگذارد. هر قدر گرانش بیشتر باشد و سرعت حرکت ساعت بیشتر باشد، تفاوت در زمان بیشتر میشود. مثلا، سیاهچالهها، همانند سیاهچالههایی که در فیلم میانستارهای نشان داده میشوند، به دلیل کشش شدید گرانشی، اتساع زمانی بسیار زیادی پدید میآورند.
تصویر مفهومی از یک کرمچاله که میتواند همچون یک تونل عمل کند و میانبری بین نقاط مجزا در فضا-زمان بهوجود بیاورد
بسته به موقعیت و سرعت ما، زمان ممکن است برای ما از دیگران در بخشهای مختلف فضازمان سریعتر یا کندتر بگذرد. و برای فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی، بدین معناست که آنها به مقدار بسیار کمی دیرتر از ما که روی زمین هستیم، پیر میشوند.
این به دلیل اثر اتساع زمان است. به نظر میرسد که زمان در نزدیکی اشیاء عظیم، آهستهتر حرکت میکند، زیرا گرانش این اشیا ساختار فضازمان را خم میکند. این پدیده اتساع زمان گرانشی نام دارد. بهطور خلاصه، زمان با افزایش گرانش، آهستهتر حرکت میکند. بههمین دلیل است که زمان برای اشیاء نزدیکتر به مرکز زمین که گرانش در آن قویتر است، کُندتر میگذرد.
البته این بدین معنا نیست که تمام عمر خود را در یک زیرزمین بگذرانید تا از بقیه (که روی زمین زندگی میکنند) بیشتر عمر کنید. این اثر آنچنان که تصور میکنید، قابل مشاهده نیست. اگر برای تمام عمر در یک زیرزمینی زندگی کنید، تنها بهاندازهی کسری از ثانیه از بقیه بیشتر عمر میکنید. بنابرین، افرادی که در کوه زندگی میکنند سریعتر از کسانی که در دریا زندگی میکنند، پیر میشوند.
عامل دوم چیزی است که به آن «اتساع زمان سرعت» گفته میشود که در آن وقتی شما سریعتر حرکت میکنید، زمان کندتر میگذرد. مثال کلاسیک در این مورد همان پارادوکس دوقلوها است.
مقالههای مرتبط:
یک دوقلو با فضاپیمایی که با سرعتی نزدیک به نور حرکت میکند، از زمین به فضا میرود و قلوی دیگر روی زمین میماند. هنگامی که قلوی فضایی به زمین باز میگردد، او تنها چند سال پیرتر شده، اما وقتی خواهرش را میبیند، شوکه میشود، چرا که قلوی او ۱۰ سال پیرتر شده است. ناسا نمونهی واقعی چنین آزمایشی را انجام داده است.
در حالی که اسکات کِلی یک سال را در ایستگاه فضایی بینالمللی سپری کرد، مارک بردار دوقلوی همسان او به مدت یکسال در زمین به سر برد. اما اثر این پدیده چندان زیاد نیست. شواهد واقعی دیگری هم در دست است. هنگامی که دانشمندان یک ساعت اتمی را به مدار زمین فرستادند و برگرداندند و ساعت مشابه دیگری روی زمین باقی ماند، ساعتی که از فضا آمده بود، آهستهتر از ساعت زمینی حرکت میکرد. اما، بحث زمان حتی پیچیدهتر نیز میشود، زیرا اتساع زمان گرانشی و اتساع زمان سرعت میتواند همزمان اتفاق بیافتند. یک مثال خوب در این مورد، فضانوردانی را که در ایستگاه فضایی بینالمللی زندگی میکنند، در نظر بگیرید.
فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی، کمی دیرتر از ما که روی زمین هستیم، پیر میشوند
فضانوردان بهطور متوسط در فاصلهی ۴۰۰ کیلومتری زمین شناورند، جایی که جاذبه گرانشی زمین ضعیفتر از سطح است. این بدین معناست که زمان باید برای آنها نسبت به مردم روی زمین سریعتر بگذرد. اما ایستگاه فضایی نیز با سرعت تقریبا نزدیک به ۲۸ هزار کیلومتر در ساعت به دور زمین میچرخد.
این بدین معنی است که زمان نیز باید برای فضانوردان نسبت به افراد روی سطحِ زمین کندتر بگذرد. شاید تصور کنید که این دو همدیگر را خنثی میکنند، اما اتساع زمان سرعت نسبت به اتساع زمان گرانشی تاثیر بیشتری دارد، در نتیجه، فضانوردان در مجموع از مردم روی زمین دیرتر پیر میشوند. اما این تفاوت قابلتوجه نیست، پس از گذراندن شش ماه در ایستگاه فضایی، فضانوردان حدود ۵ صدم ثانیه جوانتر از بقیه ما خواهند بود که قابل اعتنا نیست. در واقع، زمانی که اسکات کلی پس از اقامت ۳۴۲ روزه به زمین بازگشت، تنها ۱ صدم ثانیه از برادر دوقلویش،مارک کلی جوانتر بود.
با وجودی که طی دهههای اخیر دانشمندان بسیاری اعوجاج فضا-زمان را بررسی کردند تا راههای ممکن برای ساخت ماشین زمان پیدا کنند. اما هنوز نمیدانیم که آیا این روشهایی که مورد آزمایش قرار گرفتند، از جمله کرمچالهها که خاصیتی میانبر دارند، برای اشیاء واقعی امکانپذیر هستند یا خیر.
دیاز میگوید که تصور نمیکند، قبل از اینکه درک کاملی از فضا پیدا کنیم، بتوانیم ماشین زمان بسازیم. او توضیح میدهد:
فکر میکنم که سفر در زمان با تغییر ساختار فضازمان محیط پیرامون ماشین زمان امکانپذیر خواهد بود. اما در این میان خطراتی هم وجود خواهند داشت: زمین، خورشید، حتی کهکشان پویا هستند، موقعیت فیزیکی بهدلیل حرکت مداوم همهچیز، همان موقعیت واقعی نخواهد بود. برای بازگشت به همان مکان در گذشتهای دور، نهتنها نیاز به سفر در زمان است، بلکه نیاز به سفر در فضا نیز خواهد بود، اما چگونه میتوان موقعیت دقیق را محاسبه کرد؟ مورد دیگر اینکه ساخت ماشین زمان بدون ایجاد تغییرات قابلتوجهی در ساختار فضا-زمانِ محیط پیرامون ماشین زمان ممکن نیست، اما چنین تغییراتی میتواند اثراتی، فاجعهبار و غیرقابلکنترل داشته باشد.
تا آن زمان، بهدنبال راههای سادهتر بروید. یک راه آسان این است که بهسادگی به جستجوی مسافران زمانی که در میان ما هستند (از همان دست آدمهایی مانند اندرو کارلسین) بروید. راه دیگر هم تماشای فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی است که در آنها شخصیتهایی که مسافران زمان هستند بهدلخواه به گذشته و آینده سفر میکنند. از فیلم «میانستارهای (کریستوفر نولان)» تا سیاره میمونها و دکتر هوو. و اگر از علاقهمندان به آسمان شب هستید، همین حالا یک نمایش مهیج سفر در زمان در جریان است، کافیست بیرون بروید و چشم به آسمان بدوزید. وقتی به ستارگان نگاه میکنید، گویی حقیقتا به گذشته نگاه میکنید، چرا که بسیاری از ستارگانی که در آسمانِ شب میبینیم، قبلا مُردهاند.
میگل کویلس، عکاس حرفهای، اخیرا توانسته به لنز موردانتظار و گرانقیمت جدید سونی، یعنی Sony FE 400mm f/2.8 GM OSS دسترسی پیدا کند. این لنز ۱۲ هزار دلاری که قرار است اواخر سپتامبر امسال بهبازار عرضه شود، لنزی سوپرتله است و از اکثر رقبای خود سبکوزنتر است.
این عکاس شناختهشده توانسته است با همکاری مدلی به نام فیل سالیوان، پرترههای جالبی را در خیابانهای بروکلین ثبت کند. وی برای گرفتن این تصاویر در کنار لنز سوپرتلهی یادشده، از دوربین Sony a7R III استفاده کرده است.
در ادامه میتوانید تعدادی از پرترههایی را که کویلس توانسته با ۱۵ دقیقه در اختیار داشتن این لنز ثبت کند، مشاهده کنید:
f/2.8, 1/1000s, ISO 250
f/2.8, 1/1000s, ISO 250
f/2.8, 1/1000s, ISO 400
این عکاس پس از تجربهی بهنسبت کوتاهش با FE 400mm f/2.8 GM میگوید که عملکرد قابلیت Eye Autofocus این لنز، وی را شگفتزده کرده است:
فرقی نداشت که از فاصلهی بسیار دور (برای ثبت تصویر کامل از بدن) تصاویر را ثبت کنم یا فاصلهی نزدیک؛ این قابلیت بسیار عالی عمل میکرد. اگر عکاس حرفهای هستید و میخواهید پرترههایی متفاوت خلق کنید، لنز ۴۰۰ میلیمتری f/2.8 G Master سونی میتواند انتخاب بسیار خوبی باشد.
بسیاری از مشتاقان و علاقهمندان به ارزهای رمزنگاریشده، منتظر روزی هستند که بیتکوین جایگزین کل سیستم مالی شود. اکنون یک شرکت مدعی شده که والاستریت، به پذیرش بلندمدت داراییهای دیجیتال کمک میکند.
دادههای شرکت فناوریهای تجاری ارزهای دیجیتال SFOX نشان میدهد که در سال ۲۰۱۸ نوسانات قیمتی مبادلات داراییهای دیجیتال کاهش یافته است. به عقیدهی SFOX، ادامهی این روند مستلزم ورود شرکتهای بزرگ والاستریت به بازار این داراییها است که باعث میشود قیمتها باثباتتر شود. دنی کیم، رئیس رشد SFOX میگوید:
قبل از اینکه شرکتهای سازمانی بهصورت جدی به معاملهی داراییهای دیجیتال بپردازند یا روی رمز ارزها سرمایهگذاری کنند (قبل از سال ۲۰۱۸) قیمت بیت کوین در صرافیهای دیجیتال مختلف، تا ۴.۵ درصد متفاوت بود. درحالیکه حالا تفاوت قیمت بیشتر از ۰.۱ درصد نیست.
این ثبات بسیار مهم است، مخصوصاً اگر قیمت بیت کوین نیز نوسانات کمتری را تجربه کند. در این صورت تعداد بیشتر از تجار و سرمایهگذاران بیتکوین را میپذیرند و همین امر، دید جهانی را به مقبولیت بیتکوین بهتر میکند.
برخی از شرکتهای بزرگ والاستریت، ازجمله گلدمن ساکس و ICE (شرکت مادر بازار سهام نیویورک) هنگامیکه قصد خود را مبنی بر ورود به بازار داراییهای دیجیتال اعلام کردند، توجه رسانههای جهان را معطوف به خود کردند. پس از همین تیترهای داغ رسانهای بود که مدیران مؤسسات پولی بزرگ، صندوقهای پوشش ریسک (هج فاندها) و صندوقهای تأمین نیز وارد این بازار شدند.
گزارش اخیر Grayscale Investments (شرکت تابعه گروه ارزیابی دیجیتالی بری سیلبرت) حاکی از رشد پایدار سرمایهای بود که در نیمهی اول سال ۲۰۱۸ به این بازار واردشده بود. طبق این گزارش، بیش از نیمی از سرمایهی فوق را سرمایهگذاران سازمانی تأمین کرده بودند.
مقالات مرتبط:
به گفتهی کیم، ورود این سرمایهگذاران که تابع تجارت تکنولوژیهای جدید است، به شرکتهای تجاری با فرکانس بالا (HFT) و دیگر فعالان مؤثر بازار کمک میکند تلاشهای خود را در عرصهی داراییهای دیجیتال و رمزنگاریشده دو برابر کنند. کیم میگوید:
برخی از شرکتهای HFT از سال ۲۰۱۴ معاملهی ارزهای دیجیتال را شروع کردهاند، اما بهنوعی خودشان را در این زمینه محدود میکردند؛ چراکه در این مدت زیرساختهای لازم وجود نداشت. مهمترین مانعی که بر سر راه شرکتهای HFT وجود داشت، عدم اتصال FIX (نوع پیشرفتهای از اتصال به بورس) در بازار بورس بود که یکی از مهمترین فاکتورهای تجارت کارآمد است. تا همین اواخر صرافیهای دیجیتال اتصال FIX را ارائه نمیدادند.
بازارهای سهام ازجمله بورس اوراق بهادار نیویورک و نزدک؛ به معاملهگران اجازه میدهند کامپیوترهای تجارتی خود را بهعنوان موتورهای تطبیقی در ساختمان مستقر کنند. این سرویس که کالوکیشن نامیده میشود، در تجارت رمز ارزها رایجتر است. بهعنوانمثال Gemini از سال ۲۰۱۷ سرویس کالوکیشن را ارائه داد و همان سال کوین بیس نیز این تصمیم را اجرا کرد. به عقیدهی کیم این تحولات ثبات قیمت داراییهای دیجیتال را در بازار افزایش میدهد. او میگوید:
در صورت ادامهی این روند، تأثیرات تثبیتکنندهی سرمایهگذاری نهادی و سازمانی گسترش مییابد و نوسانات قیمتی را نیز کاهش میدهد. درنهایت ممکن است بیت کوین، واقعاً به ارز باثباتی تبدیل شود که مردم، در پرداختهای روزانهی خود از آن استفاده میکنند. این همان چشمانداز اصلیساتوشی ناکاموتو است: «سیستم پول نقد الکترونیک همتا به همتا»
روسیه کشوری با دستگاه امینتی قدرتمند است و البته امنیت رئیس جمهور این کشور نیز اهمیت زیادی دارد به همین دلیل بعد از سالیان متمادی که خودروهای رئیس جمهور و دولت این کشور را مرسدسبنز تامین میکرد، اکنون و بعد از چند سال، تلاش برای ساخت خودرویی روسی، نتیجه داده و "آئوروس سنات" حاصل معرفی شده است.
این خودرو که با نام تجاری آئوروس تولید شده، توسط موسسهی مرکزی علمی و تحقیقاتی خودرو و پیشرانهی روسیه طراحی شده است. Aurus Senat در دو مدل تولید خواهد شد. مدل استاندارد برای عرضه به بازار در نظر گرفته شده است و مدل طویلتر که با پکیج مخصوص امنیتی و رفاهی مثل کیت ضد گلوله دارد، مخصوص ولادمیر پوتین و احتمالا سایر سیاستمداران و افراد دولتی کاخ کرملین ساخته خواهد شد. احتمال عرضهی مدل بزرگتر به بازار کم است، ولی احتمال میرود که برای رقابت با مرسدسبنز میباخ، تولید شود.
در حالی که شما نمیتوانید به نمایندگیهای (فروشنده محلی) کادیلاک مراجعه کنید و خودروی رئیس جمهور آمریکا یعنی ترامپ را نشان دهید و بگویید که یک نسخه کوچکتر از لیمبوزین ترامپ را برای خرید میخواهید، روسها به زودی این فرصت را ایجاد خواهند کرد که یک نسخه کوچک از خودروی رسمی ولادیمیر پوتین، در سال ۲۰۱۹ میلادی به فروش برسد. خودروساز انتظار دارد در سال اول ۱۵۰ عدد Aurus Senat را به فروش برساند. در حالی که فروش این خودرو در ابتدا فقط در روسیه در دسترس است، آئوروس قصد دارد در نهایت سدان دیگری با هدف صادرات را ارائه کند و بتواند تولید ۱۰,۰۰۰ خودرو در سال داشته باشد.
طراحی بیرونی
طراحی بیرونی Aurus Senat، شباهت بسیاری به محصولات رولزرویس دارد. این شباهت به گونهای است که در برخورد با آئوروس سنات، در نمای بیرونی امکان این که شما آن را با فانتوم یا گوست اشتباه بگیرید، بسیار بالا است. در نمای روبرو، چراغها و جلو پنجره، کاملا کپی شده است. در نمای کناری، با طراحی کاملا شبیه به مدل گوست مواجهایم. اما در نمای پشتی و قسمت چراغها، پای برندی دیگر برای کپی برداری به طراحی باز شده است، چراکه شباهت زیادی با بنتلی کانتیننتال دارد.
در مجموع میتوان طراحی کلی بیرون Aurus Senat را خوب ارزیابی کرد. طول کلی نسخهی استاندارد ۵۳۶۰ میلیمتر است و فاصلهی محوری نیز ۳۳۰۰ میلیمتر است. برای مقایسه میتوان به مشخصات رولزرویس فانتوم اشاره کرد که طول ۵۷۶۲ میلیمتر و فاصلهی محوری ۳۵۵۲ میلیمتر دارد.
طراحی داخلی
طراحی داخلی آئوروس سنات، از برند مورد علاقهی ولادمیر پوتین یعنی مرسدسبنز کپی برداری شده است. البته این کپی برداری در تمام بخشها نیست و از دیگر برندها نیز الگو برداری شده است. مثلا طراحی خروجیها و کلیدهای کنترلی HVAC (سیستم تهویهی مطبوع) شبیه به مدلهای جدید هیوندای است.
رودریها شباهت خاصی به دیگر مدلها ندارند و حاصل ذوق و خلاقیت طراح هستند. در نمای داخلی از متریال باکیفیتی مثل چوب، آلومینیوم و چرم استفاده شده تا بتواند فضای لوکس و مورد انتظار را ایجاد کند. صندلیها بسیار راحت هستند و با چرم مرغوب پوشیده شدهاند. در برخی مدلها، یخچال و فضای مخصوص نگهداری نوشیدنی هم وجود دارد.
پیشرانه
آئوروس، از ترکیب یک پیشرانهی بنزینی و یک موتور برقی استفاده میکند. موتور بنزینی ۴.۴ لیتری توئین توربو به کمک موتور الکتریکی در مجموع میتواند ۵۹۸ اسببخار قدرت در اختیار قرار دهد که از طریق یک گیربکس ۹ سرعتهی اتوماتیک به هر چهار چرخ منتقل خواهد شد. زمان سرعتگیری صفر تا صد کیلومتر بر ساعت نیز کمتر از ۶ ثانیه است.
آپشنها
آئوروس سنات، مجموعه ای از سیستم های مدرن شامل کنترل کروز انطباقی، سیستم هشدار برخورد، کنترل و نظارت نقاط کور، ترمز اتوماتیک اضطراری، فناوری ترمز خودکار و تشخیص برخورد با عابران پیاده را در اختیار دارد. مسافران ردیف عقب هم میتوانند با نمایشگر اختصاصی، سیستمهای سرگرمی و مولتیمدیا سرگرم شوند.
آمازون در کنفرانس مطبوعاتی خود در نمایشگاه ایفا ۲۰۱۸، آمار تکاندهندهای در مورد کاربرد دستیار صوتی الکسانسبت به آنچه در ابتدای سال جاری میلادی مطرح کرده بود، گزارش داد. در ابتدای سال جاری میلادی، آمار و ارقام نشان میداد که دستیار صوتی الکسای آمازون میتواند قابلیتهای خود را روی ۴۰۰۰ دستگاه فعال بهنمایش بگذارد.
ظاهرا الکسا توانسته است با رکورد جدیدی در بازار ظاهر شود. آمار جدید خبر از فعال بودن قابلیتها روی ۲۰.۰۰۰ دستگاه مختلف میدهد. این آمار در حالی مطرح میشود که دو سال قبل، تعداد کاربرد های الکسای آمازون از مرز ۱۰ هزار گذشته بود. براساس گزارش دانیل راش از CNET، الکسا به میلیونها کاربر تبریک تولد گفته و بیش از ۱۰۰ میلیون جوک برای کاربران تعریف کرده است.
الکسا، آمار و ارقام گزارششده در سایت TechCrunch را تایید میکند. براساس آخرین آمار، الکسا روی بیش از ۲۰.۰۰۰ دستگاه از بیش از ۳۵۰۰ برند فعال است. دستگاههای آمازون، تنها بخش کوچکی از این تعداد را تشکیل میدهند. تعداد محدودی از سیستمهای فایر تیوی و تبلت فایر و اکو از دستیار هوشمند الکسا بهره میبرند؛ ولی بسیاری از دستگاههای مربوط به شرکتهای شخص ثالث در بازار عرضه شدهاند که از الکسا آمازون پشتیبانی میکنند.
همکاری نزدیک Amazon با تولیدکنندگان محصولات مختلف، فضایی را ایجاد کرده است تا الکسای آمازون در بسیاری از دستگاهها ادغام شود. بسیاری از استارتاپهای سختافزاری از الکسا آمازون پشتیبانی میکنند و همین مساله باعث شده است که آمازون روی الکسا سرمایهگذاری کند. اگر کمی دقت کنید، متوجه میشوید که این روزها دستگاههای بسیاری به بازار معرفی میشوند که از Alexa پشتیبانی میکنند. از تلفنهای هوشمند گرفته تا تلویزیونهای هوشمند، از الکسا استفاده میکنند. حتی الکسا در صنعت خودروسازی نیز وارد شده است. در هفتهای که گذشت، در نمایشگاه ایفا برلین، هواوی و Netgear، روترهای خانگی خود را با قابلیت پشتیبانی از الکسا معرفی کردند.
گوگل نیز، سخت در تلاش است تا سازندگان را بهسمت یکپارچهسازی با گوگل اسیستنت سوق بدهد تا شرکتهای شخص ثالث از دستیار صوتی گوگل بیش از پیش استفاده کنند. در این صورت احتمال استفاده از دستگاههایی که از گوگل اسیستنت پشتیبانی میکنند، بیشتر خواهد شد. در ماه می (اردیبهشتماه) گوگل اعلام کرد که بیش از ۵۰۰۰ دستگاه از گوگل اسیستنت پشتیبانی میکنند و امید آن میرود تا ماه ژانویه این رقم به ۱۵۰۰ دستگاه برسد. حتی اگر این اتفاق هم رخ دهد، الکسا رتبهی بالاتری نسبت به گوگل اسیستنت در تعداد کاربردها روی دستگاههای فعال دارد.
در بازار گوشیهای هوشمند که امروزه بهبازاری جهانی مبدل شده، لو رفتن تصاویر و اطلاعات گوشیهای عرضهنشده (یا حتی گوشیهایی که هنوز معرفی نشدهاند) اتفاقی عادی است. تقریبا غیرممکن است که شرکتهای بزرگی نظیراپل، سامسونگ و دیگر سازندگان بزرگ اسمارتفونها بتوانند تا پیش از رونمایی رسمی از گوشیشان، طراحی و مشخصات فنی آنها را مخفی نگهدارند.
چنین اتفاقی اخیرا برای گوشی موردانتظار گوگل یعنی پیکسل ۳ هم رخ داده است. مدتها است که شاهد انتشار تصاویر و مشخصات مربوط به این گوشیِ معرفینشده هستیم و حال بهتازگی با انتشار تصاویری غیررسمی، مجددا به شایعات مربوط به پیکسل ۳ دامن زده شده است.
البته تصاویر جدید Google Pixel 3 اینبار بهشکل عجیبی لو رفتهاند. ماجرا از این قرار است که فردی وارد یکی از خودروهای شرکت لیفت میشود و پس از رسیدن بهمقصد، گوشیاش را در صندلی پشتی جا میگذارد. رانندهی ماشین هم پس از دیدن گوشی، تصاویری از آن ثبتکرده و برای تحریریهی سایت Android Police ارسال میکند.
این راننده که مدعی است خودش گوشی پیکسل ۲ ایکس ال دارد، پس از دیدن گوشی جامانده، نگاهش به ناچ بزرگ نمایشگر آن میافتد و متوجه میشود که این گوشی، همان پیکسل ۳ است. وی سریعا چندین عکس از این گوشی میگیرد و سپس آن را به صاحبش برمیگرداند.
در بین شایعات اخیر منتشرشده از پیکسل ۳ میتوان به بهرهبردن از نمایشگری ۵.۵ اینچی با رزولوشن ۲۱۶۰ در ۱۰۸۰ پیکسل و نسبت تصویر ۲ به ۱ اشاره کرد. شایعات حاکی از آن هستند که پیکسل ۳ قرار است دارای باتری با ظرفیت ۲۹۱۵ میلیآمپرساعت و دو دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی باشد؛ گفته میشود که یکی از دوربینهای سلفی، به دیافراگم قابلتغییر مجهز شده است و قطر آن از f/1.8 تا f/2.2 تغییر میکند. گوشی دیگری که اخیرا شایعات زیادی در موردش شنیدهایم، پیکسل ۳ ایکس ال است که گفته میشود به پردازندهی اسنپدراگون ۸۴۵ و ۴ گیگابایت رم تجهیز خواهد شد.
طبق خبر منتشرشده توسط وبسایت Bloomberg، گوگل قصد دارد طی رویدادی در تاریخ ۱۷ مهر در شهر نیویورک بهصورت رسمی از گوشیهای جدیدش رونمایی کند.
شاخص تودهی بدنی یا بیامآی (BMI)، مقیاسی برای اندازهگیری میزان چربی بدن و تناسباندام براساس نسبت وزن به قد فرد است. این شاخص از طریق حاصل تقسیم وزن بر مجذور قد فرد محاسبه میشود و برای مردان و زنان بالای 20 سال درست کار میکند و اعداد متوسط این شاخص برای کودکان بالای دو سال متفاوت است. این عدد نشان میدهد که شما دارای کمبود وزن هستید و باید وزن اضافه کنید یا اندامتان متناسب است یا اضافه وزن دارید و باید وزنتان را کاهش دهید.
در واقع این سنجش میزان چاقی را اندازه گیری نمیکند بلکه ابزاری مناسب است تا سلامت وزن فرد با توجه به قدش تخمین زده شود که از روی آن میتوان چاقی را محاسبه کرد. این شاخص در بین سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۵۰ توسط آدولف کوتله، دانشمند بلژیکی ابداع شد به همین دلیل به آن شاخص کوتله نیز میگویند. شاخص توده بدنی از طریق تقسیم وزن فرد به کیلوگرم بر توان دوم (x²) قدش به متر بهدست میآید. گرچه شاخص تودهی بدنی بهطور معمول برای همهی زنان و مردان نتایج قابل اعتمادی را نشان میدهد اما مانند تمام مسائل دیگر دارای محدودیتهایی است.
این شاخص ممکن است برای ورزشکاران و افرادی که بافت ماهیچهای مستحکم و متراکم دارند، با ضریب خطا همراه باشد و BMI آنها را بیشتر از میزان واقعی نشان دهد زیرا اضافه وزنی را که به دلیل بافت ماهیچهای به وجود آمده است، با چربی اضافی بدن اشتباه میگیرد. در مورد استفاده از این شاخص برای سالمندان نیز محدودیتهایی وجود دارد زیرا ممکن است اضافه وزن این افراد را کمتر از حد واقعی نشان دهد. محاسبه شاخص تودهی بدنی برای زنان باردار کاربردی نیست. در افراد بین ۱۸ تا ۲۰ سال باید از روش محاسبهی شاخص تودهی بدنی برای کودکان استفاده کرد تا اعداد بهدست آمده واقعی باشند.
پژوهشگران در مرکز درمانی Cedars-Sinai فرمول جدیدی را ابداع کردهاند و ادعا میکنند این فرمول تصویر دقیقتری از چربی بدن را نشان می دهد. برخلاف BMI، فرمول جدید توسعهیافته در Cedars-Sinai فقط به قد و اندازه دور کمر نیاز دارد. شاخص نسبی تودهی چربی بدن (RFM) شامل محاسبه نسبت اندازه قد و دور کمر در واحد متر، ضرب در ۲۰، منهای عدد در نظر گرفته شده برای تفاوت جنسیت است. شاخص توده چربی نسبی، همچنین بین جنسیت تفاوت قائل و برای آنها دو فرمول جداگانه تعریف شده است:
زنان : ۷۶ – (۲۰ x قد/ دور کمر در واحد متر) = RFM
مردان : ۶۴ – (۲۰ x قد/ دور کمر در واحد متر) = RFM
بسیاری از متخصصان پزشکی معتقدند که چربی اضافی اغلب در اطراف شکم جمع (روشهای کاهش چربی دور شکم) میشود، به همین خاطر بسیاری از متخصصان پزشکی باور دارند که اندازهگیری دور کمر شاخص با ارزشتری برای محاسبه مشکلات اضافه وزنی است. حال یافتههای این مرکز درمانی نیز همین موضوع را نشان میدهد. پژوهشگران براساس یک پایگاه داده متشکل از ۱۲ هزار بزرگسال که در نظرسنجی بهداشت و تغذیه که توسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری انجام شده است، بیش از ۳۰۰ فرمول بالقوه برای تخمین چربی بدن را آزمایش کردند. پس از اینکه فرمول RFM بر روی ۳۵۰۰ نفر صورت گرفت، آنها مقدار خروجی از این محاسبه را با مقادیر سنجش تراکم استخوان (DXA) مقایسه کردند.
اسکن DXA برای اندازهگیری چگالی استخوان مورد استفاده قرار میگیرد و روشی دقیق برای اندازهگیری بافت بدن، استخوان، ماهیچه و چربی به حساب میآید. نتایج حاصل از فرمول RFM، بیشترین تطابق را با اسکن DXA داشت. در نهایت مشخص شد نتایج بهدست آمده از فرمول RFM نزدیکترین میزان به نتایج سنجش تراکم استخوان است. این پژوهش در ژورنال Scientific Reports منتشر شده است. دکتر ریچارد برگمن، نویسندهی ارشد این مطالعه و مدیر دیابت ورزشی و سکتهی قلبی در مرکز سلامت چاقی و تحقیقاتی سدارس-سینای میگوید:
فرمول RFM در یک پایگاه اطلاعاتی بزرگ تایید شده است. این یک شاخص جدید برای سنجش چاقی بدن است که میتواند بهراحتی برای جامعهی پزشکی که در تلاش برای درمان بیماران مبتلا به اضافه وزن هستند و اغلب با مشکلات جدی در حوزه سلامت مانند دیابت، فشار خون بالا و بیماریهای قلبی روبهرو میشوند، مورد استفاده قرار گیرد.
اوریسون ولکات، سرپرست این تحقیق میگوید:
RFM خود را بهعنوان روش اندازهگیری چربی بدن در مقایسه با بسیاری از شاخصهای موجود در پزشکی، مانند BMI، ثابت کرده است اما این امر باید در مطالعهی جمعیتهای بزرگتر مورد آزمایش قرار گیرد تا محدودهی اعداد خروجی برای این فرمول را که براساس آن دستهبندیهای لاغری، نرمال بودن و اضافه وزنی مشخص میشود، استخراج کنیم.
کیتهای آزمایش DNA یکی از محبوبترین وسایل این روزهای خردهفروشیهای آنلاین در جهان هستند. در مراسم جمعهی سیاه یا آمازون پرایم، تعداد زیادی از این کیتها به فروش میروند. بیش از ۱۲ میلیون نفر تاکنون به شرکتهایی مانند Ancestry.com و 23andMe پول پرداخت کردهاند تا کد ژنتیکی خود را دریافت کنند.
البته اکثر کیتهای تست DNA تنها اسکنهایی با دقت پایین ارائه میکنند. در واقع اطلاعات عرضه شده توسط آنها، دادههایی درهم و برهم در مورد نیاکان، سبک زندگی و ریسک بیماریها است. این دادهها نه برای پزشکان، نه محققان و نه حتی خود افراد کارایی خاصی ندارند.
تصمیمات دقیق پزشکی یا تحقیقات علمی، نیازمند توالییابی دقیقتری از دیانای افراد است. این فرآیند دقیق با نام توالییابی کل ژنوم یا WGS شناخته میشود. نتایج این توالییابیها که با آنالیزهای پیچیده همراه هستند، دادههایی بسیار پیچیده را عرضه میکنند که عموما برای مردم عادی قابل فهم نیستند. البته متخصصان علوم ژنتیک، نیاز مبرمی به این نوع از دادهها دارند. در واقع اگر این دادهها را نفت قرن ۲۱ بنامیم، آنالیزهای کامل ژنوم حکم میدانهای نفتی غنی و تاریخی را دارند.
توالی یابی کل ژنوم یا WGS به محققان کمک میکند تا عملکرد هر کد ژنتیکی را بهصورت منحصر بهفرد متوجه شوند. مرتبط کردن این کد با خصوصیتها یا رفتارهای انسانی، باعث پیشرفت تحقیقات پایهای پزشکی خواهد شد. در ادامه میتوان خدمات پیشگیری بهتر و همچنین داروهای شخصیسازی شده را تولید کرد. با ترکیب این دادهها با ژنومهای ثانویه (ژنوم میکروبهایی که در داخل یا روی سطح بدن ما وجود دارند) میتوان گسترهی وسیعی از محصولات مانند صابونها، لوازم آرایشی، لوسیون، برنامههای غذایی و غیره را تولید کرد. بهبیان سادهتر، شرکتها با در اختیار داشتن ژنوم شما و دادههای دیگر موجود در پایگاههای دادهی خودشان، اطلاعات زیادی در مورد شما خواهند داشت. آنها در نتیجهی این اطلاعات میتوانند محصولات و خدماتی مرتبط با ژنوم، توسعه دهند.
با کمی تامل در مورد فرضیهی بالا، به عملکرد مشابه این شرکتهای احتمالی با گوگل میرسیم. در واقع گوگل نیز رفتار ما و عادتهایمان را به دنیایی از محصولات جدید متصل میکند. سوالی که اکنون مطرح میشود این است که چه شرکتی نقش گوگل را در دنیای علوم ژنوم ایفا خواهد کرد؟ چه شرکتی کسبوکار کنونی تستهای دیانای را از وضعیت کنونی و محصولی ساده، به تجارتی تبدیل میکند که مردم دادههای رایگان اما باارزش از آن دریافت کنند؟
اثر دانهی برقی
همانطور که گفته شد آزمایشهای دیانای از محبوبیت رو به رشدی در میان مردم برخوردار هستند. در کشورهای غربی با پرداخت مبلغ ۷۹ دلار یک آزمایش سادهی DNA از فرد انجام میشود؛ اما ارائهی گزارش دیانای، پایان کار نیست. این شرکتها عموما مجوز استفادههای بعدی از دادههای ژنتیکی افراد و هر اطلاعات دیگر را از آنها دریافت میکنند.
دلیل این کار نیز آن بوده که استفادههای بعدی، تجارت اصلی این شرکتها است. درواقع آنها دیانای افراد را به شرکتهای دیگر (عموما داروسازیها) میفروشند. تنها در سال ۲۰۱۵، شرکت Genentech قراردادی ۶۰ میلیون دلاری با23andMe امضا کرد. در ماه ژوئن نیز شرکت GlaxoSmithKline خبر از سرمایهگذاری ۳۰۰ میلیون دلاری در این شرکت داد که برای توسعهی داروهای جدید انجام شده است.
برای روشن کردن بیشتر مسئله به این موضوع دقت کنید که با انجام دادن تست دیانای، افراد یکی از باارزشترین داراییهای کاملا شخصی خود را در اختیار این شرکتها قرار میدهند. دارایی که بدن آنها را اداره کرده و حتی در نسلهای آنها نیز تاثیرگذار است. در عوض تنها اطلاعاتی کلی در مورد این دارایی دریافت میکنند. در این میان، مردم عادی هیچ درآمدی از مراحل بعدی فروش این اطلاعات کسب نمیکنند؛ مگر این که شرکتی تاسیس شود که برای این اطلاعات به آنها پول پرداخت کند.
شرکتهای واسط اطلاعات دیانای حتی از دادن کدهای تخفیف یا محصولات رایگان به این افراد نیز خودداری میکنند. در واقع تنها با چند کلیک و ارسال دادههای ژنومیک به این شرکتها، نهتنها از حق دریافت پاداش یا غرامت چشمپوشی کردهایم، بلکه اجازهی استفاده از دادهها را نیز صادر میکنیم.
کاهش قیمت آزمایش DNA
اتفاق مثبت این صنعت آن است که تعدادی از شرکتهای تست دیانای با هدف تغییر این روند در حال تاسیس و شروع به کار هستند. این شرکتها از روند کاهش قیمت تستهای دیانای استفاده کرده و فعالیت خود را گسترش میدهند. بهعلاوه، هزینهی پردازش دادهها و ذخیرهی آنها نیز در حال کاهش است که سرعت رشد این شرکتها را افزایش خواهد داد. آنها از فناوریهای جدید مانند بلاک چین نیز برای بهبود عملیات خود استفاده میکنند.
تمرکز اصلی این شرکتهای جدید که با نام شرکتهای نسل دوم یا 2G شناخته میشوند، روی انجام آزمایش دیانای نیست. در واقع آنها محلی برای اتصال به شبکهای از اطلاعات و تبادل دادههای ژنتیکی و اطلاعات مشابه هستند. شرکتهایی همچون Luna DNA، Nebula Genomics و EncrypGen در این دستهبندی قرار میگیرند.
مزیت رقابتی این شرکتها، مدل کسبوکار خاص آنها است. آنها بهجای دریافت اطلاعات دیانای مردم و قطع ارتباط با آنها، به کاربران در مدیریت این اطلاعات و همچنین دریافت سهمی از ارزش آنها، کمک میکنند. در واقع کاربر پس از ارسال نمونهی دیانای خود به محصول تبدیل نشده و نوعی سهامدار در جامعهی ژنومیکی این شرکتها خواهد بود. افراد میتوانند مالکیت و کنترل اطلاعات دیانای خود را در این سرویسها حفظ کنند. در نهایت صرفنظر از نحوهی پرداخت (پول نقد یا توکن دیجیتال)، کاربران در ارزش ایجاد شده بهوسیلهی اطلاعات ژنتیکیشان، شریک هستند.
در اینجا، بزرگتر شدن شبکهی این شرکتها، اثر دانهی برفی خواهد داشت. به بیان دیگر، هرچه آنها بتوانند کاربران بیشتری را به سمت خود جذب کنند، دادههای بیشتری وارد شبکهها خواهد شد و در نتیجه، علاقهی بقیهی مردم به حضور در این شبکهها و کندوکاو در میان اطلاعات آنها، بیشتر خواهد شد. در نهایت، خود شبکه به بزرگتر شدن خودش کمک خواهد کرد.
این بازارچههای ژنومیکی در حال حاضر نیز شرکای مختلف را به سمت خود جذب میکنند. شرکایی که حاضرند با پرداخت پول و کسب رضایت افراد، به اطلاعات توالییابی دیانای و محتوای مشابه، دسترسی داشته باشند. بعلاوه، اگر کاربر با ضوابط این شرکتها همخوانی داشته باشد، آنها هزینهی توالییابی دیانای او را نیز پرداخت خواهند کرد. در واقع آنها باید شما را به خریداران مناسب مانند شرکتهای دارویی، گروههای مدیریت سلامتی یا حتی شرکتهای بیمه، متصل کنند.
اطلاعات دیانای میتواند بیمار را به بهترین روش درمانی متصل کند. کاربرد مثبت دیگر، تشخیص زودهنگام بیماریها و صرفهجوییهای بزرگ در روند درمان است. با افزایش این روند، قیمت آزمایشهای توالییابی دیانای نیز کاهش خواهد یافت و بهزودی میتوانیم شاهد ثبتنام میلیونها نفر در برنامههای شرکتهای 2G باشیم.
اما درآمد واقعی این شرکتهای جدید و رشد سرسامآور این صنعت و بازار، زمانی ایجاد میشود که آنها به بزرگترین منبع درآمد اینترنت یعنی تبلیغات متصل شوند. شبکههای ژنومیکی قابلیت تبدیل شدن به قویترین منبع دادههای جزئی برای هدف قرار دادن مشتریان را دارند. با ظهور هرچه بیشتر محصولات مرتب با ژنوم افراد، این بازارها خدماتی فراتر از سلامت و بهداشت را عرضه خواهند کرد. در نهایت درآمد آنها به شدت افزایش خواهد یافت و در این میان، مشارکتکنندگان یا همان کاربران نیز سود خود را دریافت خواهند کرد. تنها عامل مهمی که باید توسط این شرکتها در نظر گرفته شود، کاهش قیمت آزمایشها و آسانسازی ثبت نام در شبکهها است.
سلطه بر بازار
کسب درآمد از دادههای ژنتیکی برای مردم عادی، نوعی ثروت بادآورده است. ما بهعنوان کاربران اینترنتی ،هرروزه اطلاعات متعددی از خود را به رایگان در اختیار شرکتها قرار میدهیم. حال اگر این اطلاعات با دادههای ژنتیکی ترکیب شوند، قطعا ارزش بیشتری خواهند داشت. در این میان، کاربران قطعا به دنبال شرکتهای حاکم بر بازار خواهند بود که شبکهی بزرگتری داشته و خریداران بیشتری برای خرید دادههای DNA به آن مراجعه کنند. در نتیجه ارزش این شرکت و توکنهای احتمالی آن نیز بیشتر خواهد بود.
با توجه به این حقایق و گذری بر تاریخچهی دنیای فناوری، به این نتیجه میرسیم که در دنیای ژنومها نیز تنها یک گوگل وجود خواهد داشت. در واقع همان اثری که منجر به فرمانروایی برخی شرکتها در بازار شبکههای اجتماعی یا موتورهای جستجو شده است، در این کسبوکار جدید نیز تاثیرگذار خواهد بود. در نتیجه، رقابت برای سلطه بر این بازار، بسیار شدید میشود.
سود بازگشتی از این رقابت، بسیار زیاد است. فیسبوک را در نظر بگیرید که با بیش از ۱.۵ میلیارد کاربر روزانه، ارزشی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار دارد. به بیان دیگر هر نفر در این سرویس ارزشی بالغ بر ۳۵۰ دلار دارد. تبلیغکنندگان فعال در این شبکه، ماهانه برای هر نفر، ۹ دلار به فیسبوک پرداخت میکنند.
با توجه به اینکه اطلاعات ژنتیکی برای شناخت ویژگیهای پزشکی، سلامتی و خانوادگی افراد مفید است، احتمال این که این اعداد در شبکهای مخصوص اطلاعات ژنومیکی بیشتر باشد، بالا است. در نهایت تمامی این مزیتها را با قیمت رو به کاهش آزمایشهای دیانای ترکیب کنید تا به نتیجهای امیدوارکننده در مورد آیندهی اقتصاد این بازار برسید.
.: Weblog Themes By Pichak :.