نمایندهی گوگل اخیرا در گفتگو با وبسایت Tom’s Guide عرضهی هرگونه ساعت هوشمند در سال جاری میلادی را تکذیب کرده است. شایعاتی که قبلا منتشر شده بودند، اعلام میکردند که احتمالا این شرکت قصد دارد ساعتی هوشمندی را به نام پیکسل واچ امسال در دسترس کاربران قرار دهد؛ این موضوع باعث شده بود که خیلیها انتظار داشته باشند گوگل در رویداد نهم اکتبر (۱۷ مهر)، در کنار پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکسال، بهصورت رسمی Pixel Watch را هم معرفی کند.
وبسایت Tom's Guide در گفتگو با یکی از مدیران اجرایی گوگل، مطلع شده است که این شرکت برنامهای برای عرضهی ساعت هوشمند در سال ۲۰۱۸ ندارد. این وبسایت در گزارش خود مینویسد:
مایلز بار، مدیر مهندسی Wear OS، روز جمعه در مصاحبهای اعلام کرد که گوگل قصد ندارد در سال ۲۰۱۸، ساعت هوشمند عرضه کند. مایلز بار در این رابطه گفته است که «ما هنوز در مرحلهای نیستیم که بخواهیم خودمان ساعت هوشمند تولید کنیم. فعلا قصد داریم روی شُرکایمان متمرکز باشیم.»
ایوان بلس پیشتر در ماه می در توییتی از عرضهی اسمارتواچ گوگل در سال ۲۰۱۸ خبر داده بود. از آنجا که بلس یکی از افشاگران قابلاعتماد دنیای فناوری است، این احتمال وجود دارد که Google ابتدا برای عرضهی ساعت هوشمندش در ۲۰۱۸ برنامهریزی کرده و سپس آن را به تاخیر انداخته یا حتی لغو کرده باشد.
همانطور که مدیر مهندسی ور اواِس میگوید، گوگل قصد دارد بهجای طراحی ساعت هوشمند اختصاصی، تا جایی که میتواند به تمرکز روی ساعتهای ساختهشده توسط شرکا بپردازد و از آنها پشتیبانی کند؛ یکی از بزرگترین شرکای گوگل را میتوان شرکت Fossil Group نام برد. گفتنی است که در جریان برگزاری نمایشگاه ایفا ۲۰۱۸ طی هفتهی اخیر، چندین ساعت هوشمند جدید از سوی شرکتهایی نظیر اسکاگن، کاسیو و دیزل رونمایی شدند.
تا پیش از انتشار این خبر، افراد زیادی مطمئن بودند که گوگل قصد دارد از ساعت هوشمند جدیدش رونمایی کند؛ آنها دلایل خوبی هم داشتند. گوگل اخیرا رابط کاربری جدیدی را برای Wear OS رونمایی کرده بود؛ بهعلاوه،کوالکام قصد دارد درتاریخ ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) از پردازندهی جدیدش رونمایی کند. پردازندهای که میتواند ساعتهای مبتنی بر Wear OS را بسیار قدرتمندتر از دیگر ساعتها کند و محدودیتهای زیادی را بردارد.
در هر صورت، پیکسل واچ گوگل امسال روانهی بازار نخواهد شد؛ با اینحال انتظار میرود که پردازندهی جدید کوالکام، باعث شود که در آینده شاهد ساعتهای Wear OS جدیدتر و بهتری باشیم.
ده سال پیش، پاناسونیک و المپیوس فرمت Micro Four Thirds یا میکرو سهچهارم را معرفی کردند و این فرمت، مقدمهای برای استفاده از اصطلاح بدون آینه شد. این شرکتها در نشستهای مطبوعاتی به اهمیت این توسعه اشاره نکردند. پاناسونیک و المپیوس، دو سازندهی دوربین بهدنبال معرفی یک مانت جدید بودند و درعینحال نمیخواستند طرفداران فرمت سهچهارم را ناامید کنند؛ اما هدف اصلی آنها تغییر مسیر صنعت ساخت دوربین بود.
تصور میشد فاصلهی لبهی مانت تا سنسور در محصولات جدید پاناسونیک و المپیوس کمتر باشد، اما این داستان حقیقت نداشت، در واقع المپیوس و پاناسونیک یک فرمت یا مانت لنز جدید بدون آینه را معرفی کرده بودند. بهاین ترتیب این دو شرکت به پرچمداران دورهی دوربینهای بدون آینه تبدیل شدند.
هیچ طرح مفهومی از Micro Four Thirds وجود ندارد، در اینجا طرح فرضی آن رسم شده است.
DSLR اما بدون آینه
در ساعتهای اولیهی معرفی محصول، نمایش یا تصویری از آن وجود نداشت؛ بنابراین یک طرح اولیه از دوربینهای DSLR سری E برای نمایش عملکرد مدل بدون آینه ارائه شد. این معرفی ۶ هفته قبل از عمومی شدن مدل میکرو سهچهارم انجام شد.
حذف آینه از دوربینهای DSLR ایدهی جدیدی نبود: پنتکس این طرح را در سال ۱۹۹۷ پیشنهاد داد. این عکس در نمایشگاه فوتوکینا در سال ۲۰۰۶ گرفته شد، یعنی دو سال قبل از معرفی فرمت سهچهارم میکرو.
سپتامبر ۲۰۰۸ (معرفی + شش هفته)
پاناسونیک لومیکس DMC-G1 هر کاری کرد تا ثابت کند رادیکال نیست. ظاهر این دوربین کمی شبیه کانن 450Dبود؛ با این تفاوت که اندازهی کوچکتری داشت، اما عملکرد آن مشابه دوربینهای DSLR بود. عکاسی هم از طریقlive view (نمای زنده) و ویوفایندر امکانپذیر بود و بهطورکلی صرفنظر از کاربرد ویوفایندر یا صفحهی نمایش چرخان، عملکردی مشابه بقیهی DSLR-ها داشت.
PEN شباهتی به طراحی نهایی ندارد، اما در نوع خود قدرتمند بود.
پاناسونیک مدت زیادی را روی این دوربین کار کرده بود؛ و ده روز بعد، اولمیپوس با یک طراحی جدید توجه همه را به خود جلب کرد. المپیوس در نمایشگاه فوتوکینای ۲۰۰۸ از اولین مدل دوربین میکرو سهچهارم خود رونمایی کرد و این رونمایی همزمان با عرضهی G1 بود. المپیوس PEN E-P1 در نهایت نه ماه قبل از عرضهی رسمی آماده شد.
مارس ۲۰۰۹ (معرفی + ۵ ماه)
باوجود تمام این مسائل، پاناسونیک با عرضهی GH1 (کیفیت ۱۰۸۰) دومین تحول بزرگ خود را در سکوت خبری شروع کرده بود. شاید اشاره به کیفیت ۱۰۸۰ دوربین کمی عجیب باشد زیرا نیکون و کانن قبلا از قابلیت ویدئوی HD در DSLR-ها استفاده کرده بودند و دوربینهای بدون آینه بعدا به این قابلیتها مجهز شدند (Nikon D90 با کیفیت 720p در فوتوکینای ۲۰۰۸ به نمایش درآمد اما تنها چند روز بعد تحتالشعاع EOS 5D mark II قرار گرفت که قادر به عکسبرداری با کیفیت ۱۰۸۰ بود). از طرفی با فراهم شدن امکان ثبت ویدئوی با کیفیت در دوربینهای بدون آینه، تحولی بزرگ در کار فیلمسازان بهوجود آمد.
GH1 از نظر ظاهری مشابه G1 بود با این تفاوت که امکان ثبت ویدئو هم داشت. آیا سرنخهای تولید GH از بین رفته بودند یا تنها در مدلهای بعدی ظهور کردند؟
ژوئن ۲۰۰۹
E-P1 دوربین زیبایی بود. سبک طراحی آن مشابه قوطیهای قدیمی مواد غذایی SPAM بود. دو لنز اولیه سرعت فوکوس بسیار پائینی داشتند؛ اما این دوربین که دو سال قبل از Fujifilm X100 عرضه شد، نسبتا کیفیت بالایی داشت. با وجود خطاها و اشکالاتی که E-P1 داشت، تقریبا اغلب افراد قصد خرید این دوربین زیبا را داشتند تا این که GF1 عرضه شد.
E-P1 یک دوربین زیبا بود. معایب زیادی داشت و در رتبهبندی امتیاز ۶۶ درصد را گرفت
سپتامبر ۲۰۰۹ (معرفی + ۱۳ ماه)
تنها یکسال پس از معرفی سیستم میکرو سهچهارم، Panasonic از سومین دوربین بدون آینهی خود رونمایی کرد: DMC-GF1. این دوربین بر اساس تعریف این شرکت، کوچکترین و سبکترین دوربین دیجیتال با سیستم لنز قابل تعویض و فلش تعبیهشده بود.
بسیاری از روزنامهنگارهای دوربین، به طرفدارهای GF1 تبدیل شدند؛ ویژگیهایی مثل بدنهی کوچک، کیفیت عالی تصویر و کنترلهای مختلف، این دوربین را به یک گزینهی جذاب تبدیل کردند. در قدم بعدی، پاناسونیک برای ارتقای مدل و افزایش سهولت کاربرد تصمیم به حذف بعضی از دکمهها گرفت. بهاینترتیب مدل بعدی DMC-GX1 عرضه شد.
تا وقتی مدل DMC-GF1 پاناسونیک به بازار عرضه نشده بود، همه بهدنبال E-P1 بودند.
بدون آینه (نام مختصر)
در ابتدای ظهور فرمت میکرو سهچهارم از این نام بهعنوان یک نام عمومی برای کل دوربینهای بدون آینه استفاده میشود (تقریبا یکسال از زمان معرفی دومین دوربین بدون آینهی سامسونگ، NX10 گذشته بود).
نام دیگر EVIL (کوتاهشدهی ویوفایندر الکترونیکی، لنز قابل تعویض) بود که پذیرفته نشد. نام بعدی دوربین سیستم فشرده نسبتا بهتر بود؛ اما باز هم روش خوبی برای توصیف GFX 50S نبود. به همین دلیل از عبارت بدون آینه بهعنوان عبارت کوتاهشدهی دوربین مجهز به لنز قابل تعویض بدون آینه استفاده شد. ۴۵ درصد از خوانندگان این عبارت را انتخاب کردند، عبارت لنز فشردهی قابل تعویض در رتبهی دوم قرار گرفت.
قبل از G1 کسی از اصطلاح بدون آینه استفاده نمیکرد، بنابراین نمیتوان لقب بدون آینه را یک دوربین فشردهی بیستساله یا یک رنجفایندر قدیمی پنجاه ساله داد.
آگوست ۲۰۱۸
در طی ده سال تغییرات زیادی در نسل دوربینهای میکرو سهچهارم رخ داده است. سونی، فوجیفیلم، کانن، سیگماو حتی لیکا هم سیستمهای بدون آینهی خود را معرفی کردند. سامسونگ، نیکون و پنتکس هم بهزودی تسلیم این موج خواهند شد.
۲۰۱۲: اولین دوربین برجستهی بدون آینه؟ المپیوس OM-D E-M5 اولین دوربینی است که کیفیت آن برابر با همتایان DSLR آن است با این تفاوت که ظاهری کوچکتر و زیباتر دارد.
قبل از شناخت طرحهای تک فوکوس و کم اینرسی، تولیدکنندهها گاهی اوقات لنزهای با فوکوس بسیار بد تولید میکردند. تولیدکنندههای دوربین معمولا از تقاضای عمومی ارتقادهندگان (از دوربینهای فشرده تا تلفنهای هوشمند) هم پیروی میکنند که ثابت شده بهدنبال دوربینهای حرفهای نیستند.
نسل میکرو سهچهارم پاناسونیک شامل دوربینهایی با قابلیتهای مناسب فیلمبرداری بودند.
پاناسونیک و المپیوس هر دو کاملترین سیستمها را برای لنزهای مدرن تولید کردند و دوربینهای خود را بهبود دادند. برخلاف E-P1، مدل PEN-F ظاهر زیبایی دارد. درعینحال Panasonic GH5 و GH5S واترمارک باکیفیتی را برای دوربینهای چندمنظورهی ثابت، ویدئویی تعریف کردهاند و دوربینی مثل EM1 II فرضیهی فوکوس خودکار بهتر DSLR-ها را نقض میکند.
بزرگترین گام هر دو شرکت، تولید دوربینهای بدون آینه بود. کنار گذاشتن سیستمی که سرمایه و وقت زیادی صرف آن شده بود و دنبال کردن علاقه، هزینهی زیادی داشت، ریسک زیادی را به دنبال داشت؛ اما موفقیت این ریسک امروزه ثابت شده است. مهمتر از هرچیز حتی کانن و نیکون هم (دو شرکتی که بیشتر متعهد یا محدود به میراث DSLR هستند)، بهزودی سیستمهای بدون آینهی فولفریم خود را معرفی میکنند و این ثابت میکند پاناسونیک و المپیوس نگاه درستی به آینده داشتند.
به تازگی، شایعات هیجانانگیزی در مورد ابرخودروی جدید کونیگزگ در فضای مجازی منتشر میشود. بر اساس یک منبع معتبر، محصول جدید این برند سوئدی راگناروک (Ragnarok) نام دارد؛ شاید واژهی «راگناروک» برای علاقهمندان سریال وایکینگها و فیلمهای ابرقهرمانی آشنا باشد. آخرین قسمت ساخته شده از سری فیلمهای سینمایی Thor، با این پسوند همراه شده بود.
کونیگزگ آگرا
علاوه بر فیلم سینمایی Thor، راگناروک در اساطیر اسکاندیناوی و نورس به رویداد نابودی دنیا، فرجام خدایان و تولدی دوباره اشاره دارد. نامهای اساطیر نورس پیش از این هم در نسخههای آگرا RS استفاده شده است؛ کونیگزگ راگناروک بدون شک باید فرجام ابرخودروها و تولد دوبارهی این برند را رقم بزند که بههمین دلیل، پیشرانهی قدرتمند اصلیترین ابزار آن خواهد بود.
بر اساس اطلاعات غیررسمی منتشر شده در فضای مجازی، پیشرانهی راگناروک در حال توسعه و ساخت است و حداقل ۱۴۴۰ اسب بخار قدرت تولید میکند. این پیشرانه به نوعی سیستم هیبرید مجهز شده و نهایت دور آن ۹۰۰۰ دور بر دقیقه خواهد بود. علاوه بر این هدف نهایی مهندسان کونیگزگ، ساخت ابرخودروی راگناروک با حداکثر وزن ۱۲۰۰ کیلوگرم است. برای مقایسه باید بدانیم که نسخهی فیبرکربن آگرا RS با قدرت ۱۳۶۰ اسب بخار، حدود ۱۳۹۵ کیلوگرم وزن دارد.
تنها تصویر رسمی منتشر شده از محصول جدید کونیگزگ
این اطلاعات جدید، چندان پیرو گفتههای رسمی کریستین فن کونیگزگ، مدیرعامل این برند نیست. او پیش از این اشاره کرده بود که محصول جدید، از نسخهی بروزرسانی شدهی پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۵ لیتری توئین توربوشارژ آگرا RS با نهایت ۸۸۰۰ دور بر دقیقه، بدون سیستم هیبرید و قدرتی بیش از ۱۳۶۰ اسب بخار استفاده میکند. از لحاظ تئوری و تنها درنظرگرفتن این مشخصات، ابرخودروی جدید کونیگزگ میتوان رکورد سریعترین خودروی جهان، آگرا RS را تغییر دهد. بدون شک مقامات کونیگزگ در هایپرکار جدید خود بهدنبال حضور در رقابت جهانی رسیدن به نهایت سرعت نزدیک به ۵۰۰ کیلومتر بر ساعت هستند. بوگاتی و هنسی از جدیترین رقبای کونیگزگ در این مسابقه هستند که در حال حاضر، آمریکاییها بهطور مستقیم رسیدن به این رکورد را جزو اهداف خود اعلام کردهاند.
رندر غیررسمی از کونیگزگ راگناروک
در هر صورت، رونمایی ابرخودروی جدید کونیگزگ در نمایشگاه خودروی ژنو ۲۰۱۹ رسماً تأیید شده است. بر اساس تنها تصویر منتشر شده از این مدل جدید، همانطور که انتظار میرود در نمای عقب دیفیوزر و بالهی بزرگ جلب توجه میکنند. براساس شایعات، طراحی این مدل بهپایان رسیده و مدل واقعیت مجازی آن به مشتریان احتمالی نمایش داده شده است.
پس از اعیاد قربان و غدیر، چشم عالم به خجسته میلاد با سعادتامام موسی کاظم (ع) روشن شده است. بیستم ذیالحجه پسری از نسل رسول خدا (ص) به دنیا آمد و او را موسی بن جعفر خطاب کردند. از القاب و کنیه های این حضرت می توان به ابراهیم، ابوالحسن، کاظم، صابر، امین و ... اشاره کرد.
درباره تاریخ ولادت این امام عظیم الشأن همانند شهادتشان، چندین سند تاریخی وجود دارد که در باب ولادتشان برخی به هفتم ماه صفر سال 128 هجری قمری اشاره دارند و برخی دیگر نیز ولادت ایشان را بیستم ذیالحجه دانسته اند. البته در تقویم ما روز بیستم ذیالحجه به نام ولادت امام موسی الکاظم (ع) درج شده است و ما این روز را گرامی و مبارک می داریم.
امام موسی کاظم (ع) در شهر مدینه از دامن مادری به نام «حمیده مصفاه» متولد شده است. مادری که دوشادوش همسر خود امام جعفر صادق(ع) در مکتب جعفری به زنان احکام دینی را آموخت و سهم بزرگی در پاگرفتن مکتب جعفری دارد.
*امامت امام موسی کاظم (ع)
با توجه به اینکه دوره امامت اهل بیت (ع) پس از شهادت پدرشان رقم می خورد، امام موسی کاظم (ع) نیز پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام صادق (ع) در سال 148 هجری قمری و در سن 20 سالگی به درجه امامت رسیدند و به مدت 35 سال امامت را در دست داشتند. پس از ایشان امام رضا (ع) زمامدار حکومت شیعه شدند.
امام موسی کاظم (ع) در عصر خلافت منصور عباسی به امامت نائل آمد و در دوران حکومت بنی عباس بارها دستگیر و به زندان افتاد تا اینکه در نهایت در همان زندان، منصور عباسی با نیرنگ و با وارد کردن سم به بدن شریفشان امام را به شهادت رساندند.
*رویدادهای مهم تاریخی دوره امامت امام موسی کاظم (ع)
از جمله رویدادهای مهم در سیر زندگی امام موسی کاظم (ع) شهادت پدر بزرگوارشان امام جعفر صادق (ع) و رئیس مکتب جعفری بود؛ پس از ایشان فرزند مبارکشان امام موسی کاظم (ع) باید چراغ علمی را که جد بزرگوارشان امام محمد باقر (ع) روشن کردهاند را نگه میداشتند تا با وجود انشعابات در مذهب شیعه مانند اسماعیلیه و ... دین اسلام دچار انحراف نشود.
البته باید در نظر داشت که یکی از اتفاقات مهم در زندگی امام موسی کاظم (ع) مبارزات پیدرپی ایشان با دستگاه حکومتی هارون الرشید بود. ایشان به مناسبت های مختلف با حکومت جور آن زمان درگیر بودند و دشمن بارها تلاش کرد تا با توطئهچینی امام (ع) و شیعیان را پیش چشم همگان بدنام کند.
*برخوردهای سیاسی امام کاظم (ع)
دورانى که امام کاظم علیه السّلام در آن زندگى مى کرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگرى حکّام عباسى بود. این اعمال فشار از زمان امام صادق علیه السّلام آغاز شد و تا زمان امام رضا علیه السّلام که دوره خلافت مأمون بود با شدّت هر چه تمامتر ادامه یافت؛ مردم در زمان مأمون اندکى احساس امنیت سیاسى کردند، ولى دیرى نپایید که دستگاه خلافت بدرفتارى و اعمال فشار بر مردم را دوباره از سر گرفت. فشار سیاسى عباسیان در دورهاى آغاز شد که پیش از آن امام باقر و صادق (ع) با تربیت شاگردان فراوان، بنیه علمى و حدیثى شیعه را تقویت کرده بودند و جنبشى عظیم در میان شیعه پدید آورده بودند. رسالت امام موسی کاظم (علیه السلام) آن بود تا در این حرکت علمى، توازن و تعادل فکرى را میان شیعیان برقرار کنند.
عصر امام کاظم علیه السّلام دوران بسیار سختى براى شیعیان بود و در این دوران حرکت هاى اعتراضآمیز متعددى از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفاى عباسى صورت گرفت که از مهمترین آنها قیام حسین بن على در زمان حکومت هادى عباسى و نیز جنبش یحیى و ادریس فرزندان عبدالله بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعى بود که حکومت آنان را سخت تحت نظارت آنها بگیرد. امامان شیعه همگى بر لزوم رعایت تقیه پافشارى کرده و مى کوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبرى آنها را به طور پنهانى اداره نمایند. طبعا این وضعیت سبب مىشد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسى آنها ارزشیابى دقیقى به عمل آورد.
*شهادت امام موسی کاظم (ع)
واپسین روزهای عمر امام کاظم (ع) در زندان سندی بن شاهک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارون الرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. شهادت وی ۲۵ رجب سال ۱۸۳ق در بغداد رخ داده است. درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم (ع) نظرات دیگری هم وجود دارد.
پس از آنکه موسی بن جعفر (ع) به شهادت رسید، به دستور سِندی بن شاهک پیکر او را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. درباره چگونگی شهادت وی گزارشهای متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخنویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کردهاند.
پیکر موسی بن جعفر (ع) را در منطقه شونیزیه در مقبره خانوادگی منصور که به مقابر قریش شهرت داشت، دفن کردند. مدفن ایشان به حرم کاظمین مشهور است. گفته شده دلیل عباسیان برای اینکه بدن امام را در این مقبره دفن کردند، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور شیعیان شود.
محققان کانادایی به تازگی تبلتی تولید کردهاند که صفحه نمایشی با قابلیت خمشدن دارد و علاوه بر آن میتواند به صفحهای مسطح نیز تبدیل شود.
به نقل از دیلیمیل، محققان دانشگاه "کوئین" کانادا موفق به تولید تبلتی شدند که اولین تبلت "لولهای" جهان است.
این تبلت "مجیکاسکرول"(MagicScroll) نامیده شده است.
تبلت مذکور یک صفحه نمایش لمسی انعطافپذیر دارد که دور یک بدنه استوانهای چاپ سهبعدی میچرخد.
این درحالی است که این تبلت میتواند به یک صفحه نمایش مسطح نیز تبدیل شود.
نمونه اولیه "مجیک اسکرول" توسط آزمایشگاه "رسانههای انسانی" این دانشگاه تولید شده است.
ایده تولید این تبلت از طومارهای باستانیان گرفته شده است و صفحه آن ۷.۵ اینچ است.
زمانیکه کاربران قصد برقراری یک تماس را داشته باشند، باید تبلت را خم کنند و و در حالت لولهای قرار دهند. سپس میتوانند با قرار دادن آن مقابل گوشهای خود با فرد مخاطب مکالمه برقرار کنند.
به گفته محققان این پروژه، حالت استوانهای این تبلت، خاصیت "ارگونومیکی" بهتری به محصول میدهد.
"ارگونومی"(ergonomic) عبارت است از دانش بکار بردن اطلاعات علمی موجود درباره انسان در طراحی محیط کار. ارگونومی ظرفیتها و توانمندیهای انسان را بررسی میکند و سپس اطلاعات به دست آمده را در طراحی مشاغل، فرآوردهها، محیطهای کار و تجهیزات به کار میبندد.
اگر کاربران تمایل به تماشای نزدیک صفحه تبلت را داشتهباشند، میتوانند صفحه را به راحتی از لوله استوانهای خارج کنند و به جستوجو در سایتهای مختلف بپردازند.
رزولوشن صفحه نمایش تبلت "۲K" است و قادر به ثبت تصاویر و ویدئوهایی با کیفیت بالا است.
تبلت "مجیکاسکرول" به اندازهای کوچک است که در جیب جای میگیرد و بر خلاف بقیه تبلتها، به راحتی با یک دست حمل و استفاده میشود.
محققان این پروژه امیدوارند که در آینده نسخهای از این دستگاه را بسازند که به اندازه یک "خودکار"باشد و به راحتی داخل جیب پیراهن جای گیرد.
مایکروسافت امروز اعلام کرد که با تبعیت از فُرم نامگذاری بهروزرسانی پیشین که «آپدیت آوریل ۲۰۱۸» نام داشت، نام بهروزرسانی بزرگ آتی ویندوز ۱۰، «آپدیت اکتبر ۲۰۱۸» خواهد بود؛ بهنظر میرسد که ردموندیها با اتخاذ تصمیمی معقول، فرمت نامگذاری براساس تِم را کنار گذاشتهاند.
روآن سونز، قائممقام سازمانی مایکروسافت میگوید:
مفتخر به اعلام این خبر هستم که نام بهروزرسانی بزرگ آتی ویندوز ۱۰، «آپدیت اکتبر ۲۰۱۸ ویندوز ۱۰» خواهد بود. با این بهروزرسانی، ما قابلیتها و بهبودهای جدیدی را برای نزدیک به ۷۰۰ میلیون کاربر ویندوز ۱۰ به ارمغان خواهیم آورد؛ قابلیتهایی که به مردم در استفادهی بهینه از وقتشان کمک خواهند کرد. طی هفتههای آتی، اطلاعات بیشتری دربارهی بهروزرسانی ویندوز ۱۰ به اشتراک خواهیم گذاشت.
آپدیت اکتبر ۲۰۱۸، تحت نسخهی ۱۸۰۹ در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت و گفته میشود که مایکروسافت در نظر دارد تا کار روی این نسخه را بهصورت داخلی در تاریخ ۲۵ سپتامبر (۳ مهر) به پایان برساند و انتشار عمومی آن را از نیمهی نخست ماه اکتبر آغاز کند. چنانچه تمام امور طبق برنامه پیش برود، مایکروسافت نسخهی عمومی را در تاریخ ۱۴ سپتامبر (۲۳ شهریور) کمپایل خواهد کرد و فرآیند تست آن را بهکمک اینسایدرها به انجام خواهد رساند.
پیشبینی میشود که ردموندیها در روز نخست انتشار نیز همانند تمام نسخههای قبلی Windows 10، وصلهی نرمافزاری کوچکی را شامل رفع نواقص و بهبودهای جزئی در اختیار کاربران قرار دهد؛ بنابراین در مراحل پایانی توسعهی رداستون ۵ بهسر میبریم، بدین مفهوم که از این پس، بهروزرسانی بعدی Microsoft با نام کد 19H1 در کانون توجهات قرار خواهد گرفت؛ این بهروزرسانی در بهار سال آینده بهصورت رسمی منتشر خواهد شد.
کانن اعلام کرده است که قصد دارد در تاریخ ۱۴ شهریور امسال (۵ سپتامبر) از دوربین فولفریم بدون آینه EOS R و چهار لنز RF جدید رونمایی کند. گفته میشود که لنزهای جدید دوربین فولفریم بدون آینهی Canon، دارای یک مانت جدید به نام RF هستند.
چهار لنز جدیدی که قرار است بههمراه دوربین Canon EOS R معرفی شوند، بهطور دقیق دارای مشخصات RF 35mm f/1.8 M IS ،RF 50mm f/1.2L USM ،RF 28-70mm f/2L USM و RF 24-105mm f/4L USM هستند.
البته ماجرا به همینجا خلاصه نمیشود. کانن گفته است که قصد دارد در کنار این دوربین و لنزهای جدید، از لنزهای EF و EF-M جدیدی هم رونمایی کند؛ این لنزها دارای چنین مشخصاتی هستند: EF-M 32mm f/1.4 STM ،EF 400mm f/2.8L IS III و EF 600mm f/4L IS III.
Canon EOS R در حقیقت نخستین دوربین فولفریم بدون آینه این شرکت بهحساب میآید. در ادامه لیست کامل محصولاتی را که کانن در ۱۴ شهریور معرفی خواهد کرد، مشاهده میکنید:
بدنهی Canon EOS R
کیت لنز Canon EOS R w/ 24-105mm f/4L
لنز RF 35mm f/1.8 M IS
لنز RF 50mm f/1.2L USM
لنز RF 28-70mm f/2L USM
لنز RF 24-105mm f/4L USM
لنز EF-M 32mm f/1.4 STM
لنز EF 400mm f/2.8L IS III
لنز EF 600mm f/4L IS III
M Adapter R
PD - E1 (در بخش محصولات جانبی)
طبق اخبار غیررسمی، پیشفروش محصولات جدید کانن قرار نیست همزمان با رونمایی از آنها آغاز شود. همچنین بد نیست بدانید که روز گذشته شایعهای در رابطه با مشخصات فنی دوربین EOS R کانن منتشر شد. بر اساس این شایعه، نخستین دوربین فولفریم بدون آینهی این شرکت توانایی ضبط ویدیوهای 4K را دارد و از نمایشگر لمسی LCD بهره میبرد. از میان دیگر مشخصات آن میتوان به پشتیبانی از وایفای و بلوتوث، مقاومت در برابر گردوغبار و قطرات آب، بدنهای از جنس منیزیم، باتری LP-E6N، عرض ۱۳۶ میلیمتر، ارتفاع ۹۸ میلیمتر، وزن تقریبا ۵۸۰ گرم، مانت با قطر داخلی ۵۴ میلیمتر و فلنج پشتی ۲۰ میلیمتر اشاره کرد.
در سال ۲۰۱۵، موتور جستجوی بینگ مایکروسافت به دستاورد بیسابقهای رسید: ارتباط قوی. به نقل از comScoreبینگ با داشتن سهم ۲۰ درصدی از جستجوی ایالاتمتحده با گوگل به رقابت پرداخت؛ برندی که از نام آن بهعنوان مترادفی برای جستجو استفاده میشد.
در سال ۲۰۱۸، بینگ تصمیم گرفت موفقیتهای سابق خود را تکرار کند و دلیل آن هم از بین رفتن کیفیت آن بود. در گذشته چهار دلیل خوب برای استفاده از بینگ بهجای گوگل وجود داشت. بینگ در زمینههایی مثل اخبار، جستجوی پستهای شبکههای اجتماعی در توییتر، پژوهشها و سفرنامهها و چند مورد دیگر مزیتهای زیادی داشت؛ اما بهمرور زمان، کارایی خود را از دست داد. البته بهعقیدهی مدیران مایکروسافت، بینگ دچار افت کیفیت نشده است؛ اما این افت کیفیت را با چند دلیل میتوان اثبات کرد.
حذف جستجوی اخبار
فرض کنید یک کلمهی یکسان را در بینگ و گوگل جستوجو کنید: ThinkPad، سری نمادین نوتبوک لنوو. تب news از هر دو موتور جستجو امکان مشاهدهی اخبار مرتبط را فراهم میکند. این دو تب با عناوین GoogleNews و Bing News در دو موتور جستوجو مشخص شدهاند. تفاوتهای عمدهای بین نمایش اخبار بینگ و گوگل وجود دارد. برای مثال گوگل اخبار جدید در یک دسته قرار میدهد.
گوگل ازنظر تراکم اطلاعات در بخش اخبار، بهتر از بینگ عمل میکند
طراحی صفحهی وب بینگ به شکل مرور بینهایت است و نیاز به کلیکهای اضافه را از بین میبرد که در نوع خود یک مزیت است؛ اما سه لینک پائین صفحه در بخش trending on Bing در مورد اخبار جهان و سیاست هستند و هیچ مطلب مرتبطی در مورد ThinkPad را نمایش نمیدهند. برای رفتن به صفحهی بعدی در Google News تنها یک کلیک لازم است و تمام اخبار مرتبط در این صفحه ظاهر میشوند. بینگ در این مثال برای جستجوی Thinkpad، مطلبی غیرمرتبط را در مورد جرائم آتلانتا نمایش میدهد.
جستجوهای عمومی عناوین خبری هم بین این دو موتور جستجو بسیار متفاوت هستند. برای مثال در جستجوی اخبار قدیمی مثل hachman snapdragon 850 pcworld نتیجهی موردنظر در گوگل ظاهر میشود؛ اما نتیجهی دلخواه در صفحهی اول بینگ نمایش داده نمیشود. این مشکل چند ماه پیش در بینگ دیده نمیشد.
یکی از نقاط ضعف بزرگ بینگ: عدم توانایی برای یافتن اخبار موجود
بر اساس شواهد، بینگ در تلاش است منابع یا نظرات مختلفی را برای اثبات گزارشها ارائه کند؛ اما از طرفی در اهداف اولیه مثل نمایش لینکهای مرتبط شکست خورده است.
جوردی ریباس معاون سازمانی بینگ و محصولات AI مایکروسافت در این مورد میگوید دلیل ناموفق بودن پرسوجوی snapdragon، نقص فنی برق بود که در یکی از مراکز دادهای شرکت رخ داده بود و این نقص فنی عامل اصلی خطا در ادغام فهرست اسناد بود. حالا Microsoft این نقص را برطرف کرده و جستجو به روال عادی خود برگشته و نتایج قابلانتظار را نمایش میدهد.
پاسخ مایکروسافت: داورهای مستقل، موفقیت بینگ را تأیید میکنند
واکنش ریباس به ادعای افت کیفیت بینگ منفی بود. به عقیدهی او، مایکروسافت در بخشی از فرآیند تست داخلی، میلیونها دلار را برای شرکتهایی موسوم به داورهای مستقل هزینه کرده است؛ داورهای مستقل، سازمانهای تست و پژوهشی هستند که در ازای بررسی نتایج جستجوی بدون نام، پول دریافت میکنند. بهگفتهی ریباس، هر ماه بیش از ۱۰٬۰۰۰ نتیجه که بهصورت تصادفی از گزارشهای جستجو انتخابشدهاند، بررسی میشوند.
ردهبندی هر صفحه در نتایج بینگ به معنی عملکرد مثبت یا منفی آن صفحه است. در مرحلهی بعد، مایکروسافت به جمعآوری امتیازها میپردازد؛ امتیاز مثبت نشان میدهد تعداد بیشتری از صفحات به سود بینگ انتخاب شدهاند و امتیاز منفی نشان میدهد گوگل برندهی رقابت است. بر اساس نمودار گرافیکی ریباس که در اسکایپ به اشتراک گذاشته شد، این معیارها نشان میدهند که مایکروسافت بر اساس امتیازهای ماهانه از تاریخ ۱۶ ژوئن برندهی رقابت است. ریباس با اشاره به آمار ۲۴ درصد از کل ترافیک جستجوی ایالات متحده میگوید:
در طول چند سال، سهم بازار ما افزایش پیدا کرده است و شاهد افزایش ده درصدی کاربران بودهایم. بر همین اساس معتقدیم وضعیت بینگ بهبود پیدا کرده است.
چه اتفاقی برای جستجوی شبکههای اجتماعی افتاده است؟
بینگ با ارائهی نوار جانبی و ابزارهای متعدد اتصال به شبکههای اجتماعی به ایستگاهی برای جستجوی شبکههای اجتماعی تبدیل شده بود؛ اما این روزها در رقابت با گوگل به مشکل برخورده است.
برای مثال جستجوی تصویر ذیل را در نظر بگیرید؛ هدف این جستجو، یافتن گویندهی افسانهای رادیو دان کریکویی(با وارد کردن عبارت Twitter Don Criqui) است.
بینگ نتایج غیردقیق را نمایش میدهد و بهطورکلی جستوجوی توییتر را نادیده میگیرد. گوگل در این زمینه عملکرد بهتری دارد.
بینگ نتیجهی دقیقی را برای این جستجو نمایش نمیدهد. عملکرد گوگل در این جستجو، متوسط ارزیابی میشود (متأسفانه نه بینگ و نه گوگل نمیتوانند نتیجهای نزدیک به صفحهی فیسبوک Criqui نمایش دهند).
جستجوی تصاویر فقط گاهی اوقات صحیح و دقیق است
یکی از نقاط قوت بینگ قابلیتهای جستجوی تصویر آن است. برای مثال بهراحتی میتوان تصاویری از نیکول کیدمن را با عباراتی مثل نیکول کیدمن در سن ۲۳ سالگی جستجو کرد (اگرچه ممکن است گوگل حتی تصاویری از سنین کمتر را نمایش دهد)؛ اما گوگل و بینگ امروزه بر سر هوش موتورهای جستجوی خود به رقابت میپردازند و بررسی میکنند موتورها تا چه اندازه میتوانند دقیق و خاص باشند؛ برای مثال در جستجوی دو عبارت دریاچهی برفی در شب و کلاهی در مزرعه، بینگ و گوگل هر دو در عبارت اول عملکرد خوبی دارند؛ اما بینگ در جستجوی عبارت دوم ضعیف عمل میکند.
در این نمونه، جستجوی تصویر بینگ هوشمند نیست
در یک نمونهی دیگر، عباراتی که قبلا وجود آنها اثبات شده بود، در دو موتور جستجو وارد شدند: مرلین مونرو وگروچو مارکس، یا بهطورکلی افراد مشهور مثل DMX and Puppy؛ اما باز هم در این نمونه جستجوی تصاویر گوگل بر اساس هوشمصنوعی (بهجای متادیتا) بهتر از جستجوی بینگ است؛ برای مثال چند سوژهی تصادفی را ترکیب کنید: مثل توپ بیسبال در درخت (basball in tree).
در اینجا مشکلی در جستوی گوگل یا بینگ دیده نمیشود، اما برای افرادی که به دنبال جستجوی دقیق هستند این ضعف مشکلساز خواهد بود.
ریباس با چند مثال ساده و سریع دیگر هم ثابت میکند که بینگ در جستجوی ترکیبی و تصادفی اشیا از جمله سگها و گربهها عملکرد خوبی دارد. بینگ امکان جستجوی داخل عکس را هم فراهم میکند؛ برای مثال میتوانید با مشخص کردن یک شیء داخل تصویر (مثلا گلدان) به جستجوی آن بپردازید.
در این تصویر، نتایج گوگل تطبیق بیشتری با پرسوجوی توپ بیسبال در درخت دارد
دادههای پرواز (Flight data) بهخاطر تبلیغات زیاد غیرفعال شدهاند
بینگ اخیرا با جمعآوری دادههای شخص ثالث، خدمات جامعی را برای بهبود رزرو هتل اجرا کرده است؛ اما قابلیت جستجوی سفر هنوز هم ضعفهایی دارد. برای مثال عبارت flights to Hawaii (پروازها به مقصد هاوایی) را در نظر بگیرید.
برای رسیدن به نتیجه، باید کل صفحه را پائین بروید و تبلیغات غیرضروری را رد کنید
میتوانید یک عبارت ساده، برای مثال پرواز به فرودگاه اصلی هاوایی در هونولولو را جستجو کنید. بینگ و گوگل هر دو فرودگاه مبدأ را از طریق موقعیت مکانی شما نمایش میدهند، تا اینجا همه چیز درست است؛ اما بینگ دو اشتباه دارد: یک، برای بررسی اطلاعات پرواز و هزینهها باید روی دکمهی جستجو کلیک کنید؛ دو، فهرست آبشاری فرودگاهGoogle.com/flights را نمایش نمیدهد. تنها مزیت بینگ امکان انتخاب تعداد مسافرها است.
نکتهی مهمی که بینگ هنوز متوجه نشده است، رقابت با سایتهای تخصصی جستجوی سفر مثل kayak.comاست؛ اما وبسایت گوگل، به اهمیت این موضوع پی برده است و مجموعهای غنی از دادهها را نمایش میدهد. از سوی دیگر، بینگ بهترین پروازها را بر اساس یک مجموعهی مشخص از معیارها نمایش میدهند؛ برای مثال جستجوی پروازها برای نیویورک را در نظر بگیرید.
با جستجو در بینگ یا صفحهی Google flights این نتیجه را میبینید. هر دو موتور جستجو، بهترین پروازها را نمایش میدهند اگرچه گوگل، گزینههای سفارشی بیشتری را نمایش میدهد.
مزایای سفارشیسازی
یکی از نکات جالب در مورد جستجوی عبارت ThinkPad در بخش Bing News این بود که نتایج بالاتر، صرفنظر از ورود به حساب بینگ، ثابت بودند. معمولا نتایج سفارشی همیشه هم مفید نیستند. مؤلفان PCWorld به ارزیابی اهمیت نسبتی جستجوی یک عبارت مشخص میپردازند که به روش گمنام و بدون ورود به حساب کاربری انجام شده است. برای شفاف شدن این موضوع این مثال را در نظر بگیرید: در جستجوی کلمهی apple، هدف، پیدا کردن یک سیب خوشمزه و قرمز است یا شرکت کامپیوتری؟ اگر به بینگ یا گوگل اجازه دهید از اطلاعات شما استفاده کند، بهتر به نتیجه نمیرسید؟
مقالههای مرتبط:
بهنظر میرسد گوگل هنگام جستجوی Apple (صرفنظر از اینکه کاربر به حساب گوگل خود وارد شده باشد یا بهصورت بینام جستجو را انجام داده باشد)، نتایج مشابهی را نمایش میدهد؛ اما در اینجا یک اختلاف وجود دارد: کاربر پس از ورود به حسابکاربری بینگ و جستجوی کلمهی Apple تنها تصاویر مختلفی از میوهی سیب را در تب image مشاهده میکند؛ اما گوگل حدس میزند منظور جستجو، شرکت اپلاست و لوگوی آن شرکت را نمایش میدهد. هر دو موتور جستجو در شناسایی فروشگاههای اپل مجاور، یکسان عمل میکنند.
رقابت تنگاتنگی بین بینگ و گوگل بر سر جستجوی Apple وجود دارد
البته هدف از طرح این پرسشها، رقابت بینگ و گوگل نیست؛ بلکه هدف، پاسخ به این سؤال است که کاربر در ازای مبادلهی حریم خصوصی (ورود به حساب کاربری با مشخصات کامل) چه دستاوردی خواهد داشت. دادههای شخصیشده یا سفارشی معمولا برای تبلیغات درنظر گرفته میشوند، نه نتایج جستجو؛ اما زمان آن رسیده است که کاربر، حداکثر سود را از این جستجو ببرد.
افت کیفیت بینگ: پاسخها
بینگ تنها در یک بخش از گوگل سبقت میگیرد. برای مثال وقتی یک سؤال ساده (مثل ارتفاع برج ایفل چقدر است؟ یا لینکلن چند سال داشت؟) را بپرسید، عملکرد بینگ بیشتر مثل یک دایره المعارف خواهد بود تا موتور جستجو. بینگ به این سؤال پاسخ میدهد و با نمایش مطالب و حقایق مرتبط بیننده را به بررسیهای بیشتر تشویق میکند. گوگل هم عملکرد خوبی در این زمینه دارد. بخشی از این موفقیت به نوار جانبی سمت راست نتایج جستجوی اصلی وابسته است که اطلاعات بیشتری را نمایش میدهد.
بینگ و گوگل برای یک پرسوجوی عمومی مشابه، اطلاعات یکسانی را نمایش میدهند
حتی برای جستجوی یک عبارت عمومیتر (مثل berlin)، بینگ حقایق، تصاویر و اخبار را نمایش میدهد. گوگل هم به همین ترتیب عمل میکند و برای مثال برنامهی سفر را پیشنهاد میدهد. با اینکه در این ویژگی، بینگ عملکرد بهتری نسبت به گوگل دارد؛ اما بهطورکلی گوگل در ارائهی یک تجربهی کاربرپسند موفقتر عمل میکند.
جستجوی گوگل (سمت راست) برای کلمهی Berlin کاملتر از جستوجوی بینگ (سمت چپ) است، اما ظاهر مناسبی ندارد.
ریباس بر تلاشهای مایکروسافت از جمله ارائهی دستورالعملها و خلاصهسازی نتایج ورزشی برای متمایزساختن بینگ از دیگر موتورهای جستجو تأکید میکند. مدیریت مایکروسافت معتقد است موفقیت آیندهی بینگ به جستجوی عبارتهای متداول وابسته است، نه جستجوهای دقیق و جزئی. Bing it شاید هرگز به یک فعل متداول تبدیل نشود (برخلاف Google که به کلمه و فعلی برای جستجو تبدیل شده است، بهطوریکه افراد از عبارتGoogle it برای جستجوی یک موضوع استفاده میکنند). از طرفی روزبهروز به تعداد طرفداران گوگل اضافه میشود و افراد بیشتری گوگل را به موتور جستجوی پیشفرض خود تبدیل میکنند.
محققان گوگل و دانشگاه هاروارد سیستم هوش مصنوعی جدیدی توسعه دادهاند که دقیقتر از روشهای قبلی میتواند پسلرزهها را پیش بینی کند.
به نقل از ورج، دانشمندان دانشگاه هاروارد و شرکت گوگل با استفاده از یک شبکه عصبی آموزش دیده یک روش جدید برای پیشبینی وقوع پسلرزههای زلزله و محل وقوع آنها طراحی کردهاند.
محققان این شبکه را با دادههای زلزلهشناسی تاریخی شامل حدود ۱۳۱ هزار زلزله و پسلرزه تغذیه کردند و دقیقتر از روشهای پیشین پیشبینی کردند که بیش از ۳۰ هزار پسلرزه در چه محلی رخ داده است.
این پیشبینی دقیق به این دلیل است که هوش مصنوعی از جنبههای مختلف تغییرات فشار را در نظر میگیرد.
البته این مدل هنوز کاملا آماده نشده و فعلا قابل استفاده نیست، چرا که دانشمندان خاطرنشان میکنند که مطالعه آنها فعلا تنها یک نوع پسلرزه (تغییر استاتیک فشار) را به جای تغییرات استاتیک و دینامیک فشار شامل میشود.
پس این واقعیت وجود دارد که مدلها در هنگام پیشبینی، گسلهای پیچیده را در نظر نمیگیرند.
اما این مطالعه یک روش امیدوارکننده است و با توجه به ماهیت عملکرد شبکههای عصبی، این کار با آزمایش و زمان بیشتر پیشرفت خواهد کرد.
دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا برکلی دانههایی به اندازه شن با پوشش منگنز اکسید ابداع کردهاند که میتواند آبهای جاری در خیابانها را قابل آشامیدن کند.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، هنگامی که باران شدید حتی در مکانهای خشک میبارد، آب باران معمولا در خیابانها جاری میشود و در نهایت به فاضلاب میریزد. اکنون به لطف یک "شن مهندسی شده" جدید، آب آلوده جاری در کوچه و خیابان میتواند به سرعت و راحتی تصفیه شده و برای آشامیدن استفاده شود.
این شن که در دانشگاه کالیفرنیا برکلی ابداع شده، در واقع همان شن معمولی است که با دو نوع منگنز طبیعی مخلوط شده است. اینها با یکدیگر واکنش میدهند و به منگنز اکسید تبدیل میشوند که برای انسان و محیطزیست بیضرر است.
وقتی آب آلوده به آلایندههای آلی (ارگانیک) مثل علفکُشها، آفتکشها و "بیسفنول-آ" (bisphenol-A یا BPA) از این شن عبور میکند، اکسید منگنز به این مواد شیمیایی میچسبد. در نتیجه، مواد شیمیایی از آب خارج میشوند یا به قطعات کوچکتر که کمتر سمی و بیشتر قابل تخریب هستند، شکسته میشوند.
اگرچه اثربخشی اکسید منگنز در طول زمان کاهش مییابد اما با عبور دادن آب دارای کلرین رقیق از شنها میتوان آن را دوباره کاملا شارژ کرد. تخمین زده میشود که یک لایه نیم متری از این شن میتواند به مدت حدود دو روز با عبور دادن آب در غلظت کلرین ۲۵ واحد در میلیون، شارژ شود.
در نهایت، امید است که این شن مهندسی شده بتواند آبهای زیرزمینی را در اختیار عموم قرار دهد.
"جوزف چاربونت" یکی از اعضای تیم تحقیقات گفت: نحوه برخورد ما با آبهای حاصل از طوفان، به ویژه در کالیفرنیا، تغییر کرده است. ما آن را به عنوان یک آلاینده در نظر میگرفتیم، اما باید راهکار مناسب را در نظر بگیریم. ما یک فناوری جدید ابداع کردهایم که میتواند آلودگی این آبها با هزینه کم و روشی غیر تهاجمی از بین ببرد.
یک مقاله در مورد این مطالعه در نشریه "علوم و فناوری محیطزیست" (Environmental Science and Technology) منتشر شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.