گلکسی نوت ۹ سامسونگ قرار است در تاریخ ۹ آگوست (۱۸ مرداد ۹۷) بهصورت رسمی معرفی شود. هر چه به زمان رونمایی پرچمدار بعدی سامسونگ نزدیکتر میشویم گزارشها و خبرهای بیشتری در مورد طراحی ظاهری و مشخصات سختافزاری آن بهصورت غیر رسمی منتشر میشود. بهلطف اطلاعات غیر رسمی و فاش شدهای که گهگاه از طریق توییتر به اشتراک گذاشته میشود، تقریبا از طراحی ظاهری گلکسی نوت ۹ اطلاع داریم. آخرین تصویر فاش شدهی گلکسی نوت ۹ در توییتر، خبر از کنتراست رنگ قلم اسپن و رنگ بدنهی گوشی میدهد.
ایوان بلاس در حساب توییتری خود، تصویری از پنل جلویی و پنل پشتی Galaxy Note 9 به همراه قلم S Pen به اشتراک گذاشته است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، رنگ قاب گوشی و قلم اسپن با یکدیگر تفاوت دارد. با کمی دقت متوجه میشوید که قاب گوشی آبیرنگ و قلم S Pen به رنگ طلایی است.
تصویر پنل جلویی گوشی، خبر از شباهت زیاد طراحی ظاهری گلکسی نوت ۹ با گلکسی نوت ۸ میدهد. ظاهرا خبری از بریدگی نمایشگر نیست و حاشیهی باریک قسمت بالا و پایین پنل جلویی هماندازه هستند. دکمهی بیکسبی (Bixby) زیر دکمهی کم و زیاد کردن حجم صدا قرار دارد و موقعیت سنسور اثر انگشت در پنل پشتی، دقیقا مشابه طراحی گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاساست.
همانطور که مشاهده میکنید، سنسور اثرانگشت دقیقا زیر دوربین دوگانه قرار گرفته است. با توجه به آنچه از ماژول دوربین دوگانه به نمایش گذاشته شده است، انتظار میرود گلکسی نوت ۹ با دوربین دوگانه و دو لنز با سایزهای مختلف همراه باشد. اندازهی متفاوت لنزها و عدم رعایت تقارن در طراحی ماژول دوربین دوگانه، بیشک مورد تایید افرادی که به زیباییشناسی و طراحی ظاهری متقارن اهمیت میدهند، نخواهد بود.
سیستم دوربین TrueDepth استفاده شده در آیفون ۱۰ شامل یک لیزر کوچک فروسرخ به نام VCSEL و یک حسگر است. VCSEL پرتوهای لیزر را به صورت فرد میتاباند و حسگر نقاط برخورد پرتوها با صورت کاربر را شناسایی میکند تا یک تصویر سهبعدی از صورت کاربر تهیه کرده و Face ID را فعال کند.
وبسایت دیجیتایمز مدعی است که شرکتهای دخیل در زنجیرهی تامین VCSEL، به استفادهی اپل از فیس آیدی در محصولات جدید خود بسیار خوشبین هستند. کوپرتینوییها قصد دارند سه مدل آیفون و دو مدل آیپد جدید مجهز به فیس آیدی را در فصل پاییز به بازار عرضه کنند. این وبسایت پیشتر گزارشی منتشر کرده بود که در آن ادعا شده بود قطعات آیفون X به مقدار زیاد در اختیار اپل است، اما بعید به نظر میرسد که تولیدکنندگان VCSEL هم در این گزارش مد نظر قرار گرفته باشد، چرا که اپل اخیرا برای تهیهی این قطعات مهم به تکاپو افتاده است. بدون شک اپل با تصمیم خود مبنی بر عرضهی سه آیفون مجهز به فیس آیدی، موجب گسترش تولید تجهیزات لیزری مذکور شده است؛ بنابراین طبیعی است که اقداماتی برای افزایش تولید این قطعات حساس انجام دهد. غول فناوری تنها در یکی از این اقدامات، ۳۹۰ میلیون دلار در یکی از شرکتهای تولیدکنندهی قطعات VCSEL در ایالات متحده سرمایهگذاری کرده است.
همانطور که پیشتر فاش شده است، اپل قصد دارد امسال سه آیفون جدید معرفی کند که یکی از آنها مدلی ردهپایین و مجهز به نمایشگر LCD است و دو مدل دیگر دارای نمایشگر OLED هستند. هر سه مدل به جای دکمهی هوم و تاچ آیدی، مجهز به فیس آیدی هستند و همانند آیفون ۱۰ نمایشگرهایی با حاشیههای باریک و بریدگی بالای صفحه خواهد داشت. نسخهی دارای نمایشگر LCD احتمالا جایگزین آیفون ۸ شده و صفحهنمایشی ۶.۱ اینچی خواهد داشت. قیمت این مدل ۷۰۰ دلار تخمین زده شده است.
اپل مدلی را هم به عنوان جایگزین آیفون X عرضه خواهد کرد. این نسخه نسبت به آیفون ۱۰ پیشرفت کرده و به پردازندهی قدرتمند A12 مجهز خواهد بود. احتمالا اندازهی نمایشگر این مدل هم ۵.۸ اینچ است و بدین ترتیب از نظر اندازهی صفحهنمایش با آیفون ۱۰ برابر خواهد بود. تحلیلگران قیمت نسخهی پایهی این مدل را ۸۹۹ دلار تخمین زدهاند.
مدل سوم که آیفون X Plus خوانده میشود، به نمایشگری ۶.۵ اینچی با پنل OLED مجهز است و قیمت ۹۹۹ دلار برای آن پیشبینی شده است. احتمالا اندازهی بدنهی این مدل با آیفون ۸ پلاس کنونی با صفحهنمایش ۵.۵ اینچی برابر خواهد بود. فضای اضافهی مورد نیاز برای ۱ اینچ بزرگتر کردن نمایشگر، از حذف حاشیهها و البته تغییر نسبت تصویر تامین میشود. البته فراموش نکنید که نسبت تصویر رایج این روزهای دنیای موبایل (۱۸ الی ۱۹.۵ به ۹) هم تا حدودی به خوشدستتر شدن گوشیهای هوشمند کمک کرده است.
دیجیتایمز در گزارش خود به دو آیپد جدید اپل هم اشاره کرده است. بنابر ادعای مینگ چی کو، اپل امسال دو مدل آیپد پروی بازطراحی شدهی ۱۲.۹ اینچی و ۱۱ اینچی را به بازار عرضه خواهد کرد. به تبعیت از آیفون X، این دو آیپد هم حاشیههای باریکی خواهند داشت و به جای دکمهی سختافزاری هوم از ژستهای ناوبری بهره میبرند. با حذف دکمهی هوم، طبیعتا حضور حسگر تاچآیدی هم در این دو تبلت منتفی است و وظیفهی احراز هویت کاربر به فیس آیدی محول خواهد شد. بسیار بعید است که اپل بخواهد در بالای نمایشگر این دو تبلت بریدگی ایجاد کند. احتمالا کوپرتینوییها به کاهش حاشیهها و قرار دادن نمایشگری معمول مستطیلی در دل قاب فلزی قناعت خواهند کرد.
پژوهشگران موسسهی سالک ]چندی پیش موفق به کاشت ارگانوییدهای مغز انسان (مغزهای مینیاتوری پرورشیافته در آزمایشگاه) درون مغز موشهای آزمایشگاهی شدند؛ مغز میزبان، خون و مواد مغذی لازم را برای زندهمانی و رشد چندین ماه ارگانوییدهای مغز انسان که بهاندازهی یک دانه عدس هستند، فراهم میکند. البته این پایان کار نبوده و دانشمندان در تلاشند تا از این روش برای درک توسعهی مغز انسان و بررسی اینکه آیا این موجودیتهای ریز روزی ممکن است بهعنوان کیتهای ترمیم مغز عمل کنند و مناطق آسیبدیده و رشد نیافتهی مغز را جایگزین کنند، استفاده کنند. استاهویاکدانشمند عصبشناسی دانشگاه ایالتی نیویورک که بهمنظور مطالعهی بیماری اسکیزوفرنی این ارگانوییدهای مغزی را ایجاد کرده بود، گفت:
این یک پیشرفت تکنیکی مهم است؛ یک گام اولیهی بزرگ در جهت استفاده از ارگانوییدها در پزشکی ترمیمی.
هنگامی که پژوهشگران موسسهی سالک آزمایشهای خود را بهطور خلاصه در نشست سالیانهی جامعهی علوم اعصاب ارائه کردند، منتقدان حوزهی اخلاق زیستی سوالاتی در ارتباط با اینکه مغزهای کاشتهشدهی انسانی روی هوش، هشیاری، آگاهی و هویت این موجودات بهعنوان موش چه تاثیری خواهد گذاشت، مطرح کردند.
در مقالهی منتشر شده در Nature Biotechnology، جزئیات چگونگی موفقیت تلفیق ارگانوییدهای انسانی در مغز موشها آورده شدهاست و به یکی از این نگرانیها نیز پرداخته شدهاست: حداقل در آزمایشهایی که دانشمندان انجام دادهاند، ظاهرا موشهایی که دارای ارگانویید مغز انسان بودند، متفاوت یا با هوشتر نبودند؛ آنها همچون موشهای آزمایشگاهی معمول بودند. نخستین ارگانوییدهای مغز انسان در سال ۲۰۱۳ از سلولهای بنیادی تولید شد و دانشمندان از آنها برای ایجاد ساختارهایی مثل ساختار مغز جنین و تولید دهها نوع مختلف از سلولهای مغز و نیز برای شبیهسازی ناهنجاریهای عصبی نظیر سندرم تیموتی استفاده کردند.
پژوهشگران امیدوارند که این ارگانوییدها بهتر از حیوانات آزمایشگاهی یا سلولهای رشدیافته در محیط کشت، چگونگی توسعهی مغز انسانی را مشخص کنند؛ هم وقتی حالت طبیعی دارند و هم زمانی که از حالت طبیعی خارج میشوند و از این راه اهداف بالقوه درمانی یا ویرایش ژنومی شناسایی شوند. اساس روش این است که ابتدا سلولهای بنیادی انسانی را گرفته و آنها را با سلولهای مغز متمایز میکنند. این سلولها تبدیل به موجودیتهای چند میلیمتری میشوند که ساختار، جمعیتهای سلولی و حتی فعالیت الکتریکی آنها مشابه با مغز کامل است.
با این حال میزان تطابق با واقعیت در ارگانوییدها محدود است:وقتی آنها رشد کنند و بهاندازهی بیش از چند میلیمتر برسند، دیگر اکسیژن و مواد غذایی به سلولهای درونی نمیرسد. فرِد گِیجکه هدایتگر این مطالعه است، گفت:
رشد ارگانوییدها در دستهای ما، حدودا پس از پنج هفته متوقف میشود و این بیشتر تابعی از اندازه است نه زمان. ما حتی برخی سلولهای روی لبهی ارگانوییدها را میبینیم که مرگشان در ده هفتگی آغاز شده و با گذشت زمان شدیدتر میشود.
این موضوع مانعی آشکار برای مطالعات طولانیمدت است؛ مثلا اگر هدف دنبال کردن توسعهی مغز برای زمانهای بیش از سه ماه باشد، چرا که در این مراحل این محصولات مغزی شروع به پژمرده شدن میکنند. کاشت ارگانوییدهای مغز انسان در مغز موش، مواد و شرایط مورد نیاز برای رشد و توسعه را در اختیار آنها قرار میدهد.
ارگانویید مغز انسان (بخش درخشان) کاشتهشده در قشر مغز موش
پژوهشگران موسسهی سالک ارگانوییدهای مغز انسان را که در ظروف آزمایشگاهی برای ۳۱ تا ۵۰ روز رشد کرده بودند، برداشتند و وارد مغز موشهایی کردند که بخش کمی از بافت مغز آنها برای ایجاد فضا برای پیوند ارگانوییدها برداشته شده بود (۲۰۰ نمونه). از آن جایی که سلولهای انسانی بهمنظور بیان پروتئین فلورسنت سبز، مهندسی ژنتیکشده بود، حبابهای کوچک درخشان از دریچهی شفافی که دانشمندان در جمجمهی موشها چسبانده بودند، نمایانگر بودند. در این ارگانوییدها، طی دو تا ۱۲ هفته نورونهای اضافی پدید آمدند؛ از جمله آنهایی که در مناطق بسیار خاص قشر مغز انسان وجود دارند، سلولهای گلیا شامل آستروسیتها و سلولهای بنیادی عصبی.
طی ۱۴ روز تقریبا در تمام ارگانوییدها شبکهی غنی از رگهای خونی حملکنندهی مواد مغذی و اکسیژن توسعه پیدا کرد و به آن توانستند تا ۲۳۳ روز زنده بمانند. ساختار و بلوغ سلولها نظیر یک نوزاد تازه تولد یافته بود. ارگانوییدهای پیوندشده اکسونهایی (رابطهای بیولوژیکی که سیگنالهای مغز را از یک نورون به نورون دیگر منتقل میکنند) نیز به دو طرف مغز موش ارسال کردند (نه فقط در سمتی که دریچه وجود داشت) و چنان سیناپسهای قوی با نورونهای موش ایجاد کردند که فعالیت عصبی دو گونه، هماهنگ شده بود. عابد منصور نویسندهی مقاله میگوید:
وقتی نورونها با هم برانگیخته میشوند، بهمعنای آن است که آنها با هم ارتباط برقرار کردهاند و شبکههای عصبی تشکیل دادهاند.
با این حال هیچکدام از ترکیبهای موش-انسان یادگیری بهتری نسبت به آنهایی که فقط دارای مغز موش بودند، نداشتند. دانشمندان موشها را درون فضاهایی که در لبههای آن ۲۰ سوراخ تعبیه شده بود، قرار دادند و بهآرامی آنها را به منفذی که به یک تونل فرار میرسید، هدایت کردند (حفرههای دیگر دارای انتهاهای بسته بودند) و سپس برای آزمون حافظهی آنها، اجازه دادند تا دوباره خودشان این کار را انجام دهند. در روز نخست آزمایش، موشهای دارای ارگانوییدهای مغز انسان اشتباهات کمتری انجام دادند و اغلب توانستند مسیر درست را تشخیص دهند اما در روز دوم این حالت از بین رفت. گیجگفت:
ما آزمایشات رفتاری را به صورت سطحی انجام دادیم. من فکر میکنم که هنوز زود باشد که پاسخ محکمی در مورد این سوال مهم ارائه کنیم. آزمون حفرهی فرار خیلی خاص است؛ در این نقطه من نمیتوانم دیگر تاثیرات رفتاری را نادیده بگیرم.
با معرفی خودروی مرسدس AMG GT در سال ۲۰۱۴، آلمانیها از یک پیشرانه جدید نیز رونمایی کردند. پیشرانه ۴.۰ لیتری خورجینی هشت سیلندر مرسدس AMG مجهز به توربوشارژر دوگانه و با کدهای ساخت داخلی M176 ،M177 و M178، جایگزین پیشرانه قبلی ۵.۵ لیتری خورجینی هشت سیلندر شد. در نتیجه روند کاهش اندازه در خودروهای اسپرت مرسدس بنز برای این شرکت به ارمغان آمد. در ابتدا، این پیشرانه در بزرگترین مرحله توسعه تا ۵۱۰ اسب بخار قدرت دارد؛ در حالی که این میزان تا ۶۳۹ اسب بخار نیز امکانپذیر است، مانند نسخه چهاردر کوپه مرسدس AMG GT 63 S. چهار سال پس از معرفی آن، پیشرانه هشت سیلندر به عنوان سیستم محرکه مناسبی برای مدلهای 63 در میان محصولات مرسدس AMG به شمار میرود. در نسخههای تیوننشده، مرسدس بنز پیشرانههایی نیز ارائه میدهد که چندان شناخته شده نیستند. این پیشرانهها نسبتا ارزان هستند و از غیرفعال کردن سیلندرها برای صرفهجویی در مصرف سوخت بهره میبرند.
پیشرانه خورجینی هشت سیلندر مرسدس AMG از لحاظ فنی بسیار به پیشرانههای چهار سیلندر سری M133 (از سال ۲۰۱۳ در A۴۵ مورد استفاده قرار میگیرد) نزدیک است. به طور ساده، دو عدد از این چهار سیلندر گرفته شده و به یک کارتر کوچک تبدیل شدهاند. پیشرانه مرسدس AMG و مدل چهار سیلندر دارای حجم ۳۹۸۲ سیسی، قطر یکسان (۸۳ میلیمتر)، فاصله سیلندر (۹۰ میلیمتر) و طول کورس یکسان (۹۲ میلیمتر) هستند. نسبت تراکم نسبت به نسخه M133 افزایش یافته است، در حالی که پیشرانه چهار سیلندر کوچک با نسبت ۸.۶: ۱ فشرده میشود ولی نسخه خورجینی هشت سیلندر بیتوربو با نسبت ۱۰.۵: ۱ کار میکند. مرسدس بنز از آلومینیوم آلیاژی برای ساخت پیستون پیشرانه V8 خود استفاده میکند. وزن کمتر آنها ممان اینرسی کوچکتری نسبت به پیستونهای معمولی فولادی ایجاد میکند و باعث میشود که پیشرانه بیشتر دور بگیرد و تنشهای کمتری نیز به شاتون وارد شود.
مرسدس بنز با استفاده از فناوری نانواسلاید (Nanoslide) برای کاهش اصطکاک بین پیستونها و سیلندرها، دیوارههای سیلندر را با یک لایه بسیار نازک (۰.۱۰ تا ۰.۱۵ میلیمتر) از آهن و کربن پوشانده است. پس از آن سیلندر صاف خواهد شد تا سطحی نزدیک به سطح آینهای ایجاد شود. کارتر آلومینیومی پیشرانه از طریق ریختهگری ماسهای تولید میشود و میتواند فشاری تا ۱۳۰ بار را تحمل کند. هیچ گونه تسمه دندانهداری برای انتقال حرکت وجود ندارد و چهار میلبادامک قابلتنظیم از طریق زنجیر تایمینگ عمل میکنند. در نسخه M178 از نوعی پمپ آب (واتر پمپ) استفاده میشود که مایع خنککننده را در داخل بلوک سیلندر با ظرفیت ۴۲۰ لیتر بر دقیقه پمپاژ میکند.
پیشرانه هشت سیلندر خورجینی مرسدس AMG دارای دو توربوشارژر است؛ مشخصه اصلی این نوع پیشرانه، مکان قرارگیری توربوشارژرها است: قرارگیری در داخل مقطع وی-شکل. به این معنی که توربوشارژرها در خارج از قسمت V سیلندرها نصب نمیشوند و دقیقا بین دو سطح قرار دارند. این اولین پیشرانه مرسدس بنز با چنین ترتیبی است. چنین موقعیتی برای نصب توربوشارژر، همراه با دریچههای منحرفکننده قابل تنظیم الکترونیکی، تاثیر خاصی بر پاسخ پیشرانه دارد؛ زیرا هوای تازه و فشرده تنها یک مسیر کوتاه برای رسیدن به سوپاپهای ورودی دارد. گاز خروجی نیز به سرعت به سمت توربینهای سوپرشارژر میرود تا سرعت آنها را به بیشترین مقدار ممکن افزایش دهد. موقعیت نصب جدید، هیچ گونه مشکلاتی حرارتی برای پیشرانه به همراه نمیآورد. وجود اینترکولر تضمین میکند که هوا تا ۱۴۰ درجه سانتیگراد گرم شود و به دلیل فشردهسازی میتواند با حداکثر دمای ۲۵ درجه سانتیگراد به محفظه احتراق برسد.
برای اطمینان از عملکرد سیستم روغنکاری پیشرانه در دورهای بالا، برای مدلهای با کد ساخت M178، سیستم روانکاری با مخزن خشک (Dry Sump Lubrication) مورد استفاده قرار میگیرد. این سیستم روغنکاری که برگرفته از خودروهایفرمول یک است، از نظر مکانیزم با سیستم روغنکاری معمولی (Wet Sump) تفاوت دارد. سیستم روغنکاری با کارتر خشک بیشتر در خودروهای با عملکرد بالا کاربرد دارد. در سیستم کارتر خشک، مقداری روغن اضافه در یک مخزن جداگانه نگهداری میشود، بنابراین در پیچهای طولانی احتمال اینکه روغن به پیشرانه نرسد، کمتر خواهد بود. این پیکربندی برای مدل GT از مرسدس AMG و استون مارتین DB11 محفوظ است.
برخلاف سیستم روانکاری معمولی مخزن تر در پیشرانههای خورجینی هشت سیلندر، روغن در مخزن خود قرار دارد و در مخزن روغن موتور (کارتر) ریخته نمیشود. به این معنی که از فرستادن هوا به جای روغن به داخل مجاری جلوگیری میکند و جلوی از بین رفتن فیلم روغن در قسمتهای مختلف را نمیگیرد. مخزن روغن دارای دوازده لیتر روانکننده است که در طول عملیات روانکاری، ۹ لیتر آن در مدار روغنکاری جریان مییابد. فشار پمپ تا ۲۵۰ لیتر بر دقیقه است، به همین دلیل روغن تنها حداکثر پنج ثانیه از زمان خود را در کارتر میگذراند. در سیستم کارتر خشک میتوان پیشرانه را در ارتفاع پایینتری نصب کرد، چرا که کارتل در این نوع سیستم عمق کمتری دارد، در نتیجه مرکز ثقل خودرو بهبود پیدا میکند.
مدلهایی که از این پیشرانه و سطح قدرت استفاده میکنند
بسته به کاربرد، پیشرانه چهار لیتری خورجینی هشت سیلندر مرسدس AMG مجهز به توربوشارژر دوگانه با سه کد مختلف و حداکثر هشت سطح قدرت وجود دارد. این پیشرانه مانند نسخه M176 برای مدلهای مرسدس بنز بدون اعمال آرم AMG استفاده میشوند؛ در اینجا قدرت بین ۴۲۲ و ۴۶۹ اسب بخار متفاوت است. در حالی که نسخه M177 از پیشرانه مرسدس AMG از محدوده قدرت بین ۴۷۶ تا ۶۳۹ اسب بخار بهره میبرد. کد ساخت M178 نیز برای مدلهای GT مرسدس بنز محفوظ است، اما به عنوان پیشرانه مشترک در استون مارتین DB11 و استون مارتین ونتیج V8 نیز استفاده میشود. در این نسخه محدوده قدرت خروجی بین ۴۷۶ تا ۵۸۵ اسب بخار گسترش مییابد.
پیشرانه کد M176 در انواع مدلها از جمله شاسیبلند مرسدس بنز G 500، کوپه S 560، سدان و کوپه S 560 4Matic و مرسدس میباخ S 560 4Matic مورد استفاده قرار گرفته است. قدرت در مدل شاسیبلند به ۴۲۲ اسب بخار و در سایر مدلها به ۴۶۹ اسب بخار میرسد. گشتاور این مدلها نیز بین ۶۵۰ تا ۷۰۰ نیوتنمتر متغیر است.
پیشرانه کد M177 نیز که روی خودروهای مرسدس بنز 63 (کلاسهای C، GLC، GT و S) نصب میشود، با محدوده قدرت بین ۴۷۰ تا ۶۴۰ اسب بخار و محدوده گشتاور بین ۶۵۰ تا ۹۰۰ نیوتنمتر عرضه شدهاند. پیشرانه کد M178 نیز در خودروهای مرسدس AMG GT، استون مارتین DB11 (مدل رودستر و کوپه)، مرسدس AMG GT S و مرسدس AMG GT C مورد استفاده قرار میگیرد. محدوده قدرت در این نسخه از ۴۶۰ تا ۵۸۵ اسب بخار متغیر است، در حالی که گشتاور از ۶۰۰ تا ۷۰۰ نیوتنمتر تغییر میکند.
عبارت «ساخت چین» یا همان Made in China، عبارتی است که امروزه روی طیف وسیعی از کالاهای مورد استفادهی ما نقش بسته است. در یک بازهی بیست ساله، سهم چین از تولید جهانی ده برابر شده و از ۲.۵ درصد به ۲۵ درصد رسیده است؛ اما چشمبادامیها بخش زیادی از این پیشرفت سریع را مدیون تجارت الکترونیک هستند. شرکتهایی مانند ebay وآمازون با متصل کردن تولیدکنندگان چینی به مصرفکنندگان آمریکایی، توانستهاند میلیاردها دلار به جیب بزنند. همین ارتباط نیز باعث شده سقف بدهی تجاری ایالات متحده به چین در سال گذشتهی میلادی به حدی بیسابقه برسد؛ امادونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، مجدانه در تلاش است تا این آمار را تغییر دهد.
اما یکی از چهرههای کلیدی که در پس موفقیت چینیها قرار دارد، چهرهای است که برای آمریکاییها کاملا آشنا است. در ادامه خواهیم دید که سرویس پست ایالات متحده چگونه توانسته به ابزاری برای پیشرفت چینیها تبدیل شود. در قلب رشد تجارت الکترونیک چینیها، یک محاسبهی ساده قرار دارد؛ هزینهی ارسال یک بسته از چین به ایالات متحده، کمتر از هزینهی ارسال همان بسته از نقطهای به نقطهای دیگر در خاک آمریکا است.
فرض کنید یک تولید کنندهی چینی در نظر داشته باشد کالایی را به ایالات متحده ارسال کند، در این حالت، وظیفهی حمل این کالا از طریق اقیانوس آرام، از چین تا مرز غربی ایالات متحده، برعهدهی شرکت پست چین (China Post) خواهد بود. با توجه به ارزان بودن نیروی کار، وجود یارانههای دولتی و حجم بالای کالاهای انتقالی، هزینهی دریافتی توسط شرکت پست چین بسیار ناچیز است؛ پس تولیدکنندهی چینی میتواند در مدت دو هفته و با هزینهای جزئی کالای خود را به مرز آمریکا برساند.
با توجه به این مسئله، حمل و نقل بینالمللی کالا برای تولیدکنندگان چینی عملا مجانی است؛ آنها همین مبلغ پستی ناچیز را در قیمت محصول ذکر میکنند و ادعا میکنند که حمل کالاهایشان مجانی است. هرچند در عمل چیزی به نام «ارسال مجانی» وجود ندارد، اما کالای ارسال شده توسط تولیدکنندهی چینی با چنان قیمت ناچیزی به دست مصرف کنندهی آمریکایی میرسد، که از نگاه وی ارسال کالا بهصورت مجانی صورت گرفته است. اما جالبترین بخش ماجرا به وقتی مربوط میشود که کالا به آمریکا میرسد و حمل کالا به شرکت پست ایالات متحده واگذار میشود.
برای حمل کالا از محل ورود به خاک آمریکا تا مصرفکنندهی نهایی، پست ایالات متحده مبلغی موسوم به «عوارض نهایی» یا Terminal Due را از شرکت پست چین دریافت میکند. هزینهای که توسط شرکت پست چین پرداخت میشد، در اکثر موارد کمتر از هزینهی ارسال محمولهها در خاک ایالاتمتحده است. در حقیقت، این مبلغ دریافتی به حدی ناچیز است که شرکت پست ایالات متحده برای حمل هر محموله مبلغی را از دست داده و متضرر میشود؛ بهطور میانگین، این شرکت مبلغ ۱ دلار و ۱۰ سنت به ازای هر بستهی پستی چینی از دست میدهد. اما بدترین مشکل این است که شرکت پست ایالات متحده نمیتواند کاری برای حل این مشکل انجام دهد.
اکثر شرکتهای پست ملی در جهان، عضو سازمانی موسوم به «اتحادیهی جهانی پست» هستند؛ وظیفهی تعیین عوارض نهایی برای شرکتهای مختلف پستی برعهدهی همین اتحادیه است. این سازمان، یکی از قدیمیترین سازمانهای جهان است که پیشینهی آن به سال ۱۸۷۴ میرسد و بعدها به یکی از زیرمجموعههای سازمان ملل تبدیل شده است. اتحادیهی جهانی پست نیز مانند اغلب ساختارهای اداری بزرگ، با سرعتی لاکپشتوار به تغییرات جهانی واکنش نشان میدهد؛ به همین دلیل، آنها نتوانستهاند در زمان لازم به رشد تجارت الکترونیک واکنش نشان دهند.
این سازمان بهطور رسمی چین را یک کشور در حال توسعه بهشمار میآورد؛ با توجه به این مسئله، عوارض نهایی تعیین شده برای چین معادل عوارض نهایی تعیین شده برای کشورهایی همچون جاماییکا و صربستان است. همین مسئله مسبب ضررهای سالانهی پیاپی برای شرکت پست آمریکا شده است؛ تا جایی که این شرکت به عنوان بدترین شرکت، از نظر بازده مالی، در میان شرکتهای پستی جهان شناخته میشود.
از آنجا که پست ایالات متحده یک سازمان فدرال است، در نهایت زیانهای این سازمان از محل مالیاتهای دریافتی جبران میشود. در سال ۲۰۱۷، مجموع بدهی سازمان پست ایالات متحده به ۶۰ میلیارد دلار میرسید. البته بخش بزرگی از این بدهیها نیز مربوط به عوائد بازنشستگی است و ارتباطی با موضوع مقالهی پیش رو ندارد؛ اما اگر این مبلغ را هم از بدهیهای این سازمان کم کنیم، باز هم اختلاف میان بدهیهای مالی و داراییهای سازمان پست ایالات متحده به ۲۰ میلیارد دلار میرسد. بدتر این که با رشد تجارت الکترونیک چین، این مبلغ هرساله افزایش می یابد.
اخیرا نیز دولت ایالات متحده میخ جدیدی بر تابوت سازمان پست کوبیده است. بر اساس قانون، آن دسته از کالاهای وارداتی به آمریکا که از مبلغی مشخص ارزانتر هستند، از پرداخت عوارض گمرکی معاف خواهند بود. اگرچه تا مدتی پیش سقف تعیین شده برای کالاهای معاف از عوارض معادل ۲۰۰ دلار بود؛ اما در سال ۲۰۱۶، باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، قانون «اجرا و تسهیل تجارت» را به امضا رساند. این قانون تغییرات مختلفی را در روند تجارت در ایالات متحده ایجاد کرده است؛ افزایش سقف تعیین شده برای کالاهای معاف از عوارض گمرکی نیز یکی از این تغییرات است. بر اساس این قانون، سقف معافیت از پرداخت عوارض از ۲۰۰ دلار به ۸۰۰ دلار افزایش یافته است. این در حالی است که سقف تعیین شده برای معافیت از پرداخت عوارض در آلمان و فرانسه معادل ۱۵۰ یورو (حدود ۱۷۵ دلار) و در انگلستان نیز معادل ۱۳۵ پوند (حدود ۱۸۰ دلار) است.
یکی دیگر از مشکلات این است که وضعیت موجود به همین زودیها تغییر نخواهد کرد. اتحادیهی جهانی پست دستان سازمان پست ایالات متحده را بسته نگه داشته است و نباید فراموش کنیم که تغییرات در این اتحادیه با سرعتی ملالآور صورت میگیرند. اتحادیهی جهانی پست جلسات مربوط به تعیین نرخهای پستی را هر چهار سال یکبار برگزار میکند؛ این اتحادیه آخرین جلسهی خود را در سال ۲۰۱۶ تشکیل داده است. در این جلسه، نرخهای پرداختی برای سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ تعیین شده است. مشکل دیگر این است که دولتها توجه چندانی به اتحادیهی جهانی پست ندارند. اغلب کشورها نمایندگی خود را در این اتحادیه به هیئتهای سیاسی نامنسجم و نامنظمی واگذار میکنند که بهطور همزمان مسئولیت انجام چندین وظیفهی سیاسی را برعهده دارند. حتی دونالد ترامپ نیز اتحادیهی جهانی پست را مورد انتقاد قرار نداده است.
به جای تمرکز بر اتحادیهی جهانی پست، دونالد ترامپ تمرکز خود را بر مسائلی همچون تعرفههای بینالمللی معطوف داشته است. او همچنین روی مواردی مانند نرخ تعیین شده توسط سازمان پست آمریکا برای شرکتهای پست داخلی (همچون FedEx) و شرکتهایی مانند آمازون دست گذاشته است. اما مواردی که تا کنون گفته شد تنها مشکلات سازمان پست ایالات متحده نیستند؛ در حقیقت این سازمان یکی از گزینههای مورد علاقهی فروشندگان مواد مخدر برای حمل و نقل محصولاتشان است. سوداگران موارد مخدر، هرچند اغلب خارج از مرزهای چین هستند؛ اما آنها نیز به گونهای از این سازمان به نفع خود استفاده میکنند.
آدیداس که از پلاستیک بازیافتی در ساخت کفشهای پرطرفدارش استفاده میکند؛ قصد دارد در ساخت محصولات دیگر نیز از این مواد اولیه استفاده کند. این کمپانی بزرگ تولید لوازم ورزشی، عهد کرده که تا سال ۲۰۲۴ در تولید کفشها و لباسهایش، تنها از پلیاستر بازیافتی استفاده کند. اریک لیتکه، مدیر ارشد بازاریابی آدیداس، در مصاحبه با فایننشیال تایمز برنامهی دقیقی برای این طرح ارائه نکرد؛ اما اشاره کرد که کمپانی برای آسیب نرسیدن به درصد سود شرکت، باید به درستی و با برنامه، درصد قابل توجهی از بودجهی خود را استفاده کند. به گفتهی او این تغییر، موفقیت بزرگی است اما ساده نخواهد بود؛ هم اکنون نیمی از مواد اولیهی آدیداس پلی استر بازیافتی است، پس جایگزینی یکشبهی تمام مواد اولیه امکانپذیر نیست.
بیشتر هزینهی پیشبینی شده مربوط به مزیت مقیاس (economies of scale) خواهد بود. پلی استر بازیافتی نسبت به جنس تازهی آن، ۲۰ درصد ارزش افزوده دارد و تولید محصول با این مواد اولیه در اندازهای که آدیداس تولیدات دارد، کار دشواری خواهد بود. کمپانی احتمالاً به این موضوع امیدوار است که به مرور زمان و با پیشرفت تکنیکهای بازیافت، هزینههای آن کمتر شوند.
اما آدیداس پیشتاز استفاده از مواد بازیافتی نیست. برای مثال، شرکت طراحی لباس استلا مککارتنی، عهد کرده که تا سال ۲۰۲۰ از نایلون جدید استفاده نکند. برای کمپانی بزرگی مثل آدیداس این تغییر ریسک بزرگی خواهد بود که در عین حال میتواند تاثیر خوبی روی همهگیر شدن پلاستیک بازیافتی در صنعت پوشاک بگذارد.
آدیداس برای ساخت محصولات دوستدار محیط زیست انگیزهی خاصی دارد، زیرا برای جلوهی عمومی کمپانی بسیار مناسب است؛ اما اهمیت اصلی این طرح کمک به مشکل زبالههای پلاستیکی دریایی است؛ مشکلی که اگر راه حلی برای آن پیدا نشود، روز به روز بدتر خواهد شد.
نظر شما در مورد استفادهی کمپانیهای بزرگ از مواد بازیافتی چیست؟ آیا آنها حاظر هستند تا برای کمک به محیط زیست، بودجهی بیشتری را متحمل شوند؟
پورشه همیشه در ثبت رکورد سرعت پیشتاز بوده است و آخرین آن نیز به رکوردزنی 911GT2 RS در پیست نوربرگرینگبرمیگردد. اما در سال ۱۹۷۸ نیز پورشه از ظرفیتهای خود برای کمک به ثبت نوع دیگری از رکورد سرعت استفاده کرد. این شخص ژان کلود رود، دوچرخهسوار آلمانی فرانسوی بود. او در سال ۱۹۷۸ تلاش کرد که با همکاری پورشه به رکورد سریعترین سرعت با دوچرخه دست یابد.
به این ترتیب که خودروساز آلمانی، مدل مسابقهای لمانز با نام پورشه 935 ریسر را با دستکاری آیرودینامیکی و سپر خاصی تغییر داد که به ژان کلود رود کمک میکرد تا به راحتی در مقابل فشار هوای مقابل، مفاومت کند. جریان کمکی یا Slipstream، جریانی است که در عقب یه وسیله نقلیه متحرک تولید میشود و به متحرک پشت سر آن کمک میکند که با سرعت بیشتری حرکت کند. دلیل این موضوع، کاهش مقاومت هوا در پشت خودرو است.
آنها با انجام تغییراتی در خودروی پورشه 935 و استفاده از چرخدنده مخصوص برای دوچرخه، اولین آزمایش خود را در پیست اختصاصی فولکسواگن در شهر اهرا-لسین آلمان برگزار کردند. این همان مکانی است که به عنوان یکی از بزرگترین پیستهای بیضوی در دنیا شناخته میشود و بوگاتی ویرون نیز رکورد سرعت خود را در آن به ثبت رساند. هنری پسکارولو، راننده فرانسوی پشت فرمان پورشه 935 ریسر قرار گرفت؛ پسکارولو راننده فرمول یک بود که در مسابقات ۲۴ ساعته لمانز نیز شرکت کرد و چهار عنوان قهرمانی (سه قهرمانی پیاپی) به دست آورد.
هدف آنها شکستن رکورد سرعت ۲۰۵ کیلومتر بر ساعت و نهایت سرعت جاهطلبانهی ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت بود که حدود یک دهه قبل توسط خوزه مایفرت ثبت شد. متاسفانه با ترکیدن لاستیک دوچرخه، تلاشهای رود نقش بر آب شد و به سختی از مرگ نجات یافت. تلاش دوم او نیز با موفقیت همراه نبود، اما به عنوان داستانی جالب از همکاری پورشه و پسکارولو برای ثبت رکورد سرعت دوچرخه در تاریخ ثبت شد.
پسکارولو نیز در سال ۱۹۶۹ در جریان مسابقات لمانز تصادف کرد و با سوختگی شدید در ناحیهی صورت مواجه شد؛ اما این اتفاق مانع از حضور مجدد پشت فرمان خودروهای اسپرت نشد، تا او به عنوان یکی از موفقترین رانندگان در تاریخ لمانز شناخته شود.
در کانیهای موجود در عمق زمین ممکن است اثرهایی از برخورد با مادهی تاریک دیده شود. مادهی تاریک مادهای فرضی است و پژوهشگران تصور میکنند بخش عمدهی ماده موجود در جهان را تشکیل میدهد. آزمایشهایی که برای تحقیق درستی این نشانهها طراحی شده است، میتوانند روزی این تلاشهای پیوسته و در حال پیشرفت را تکمیل کنند یا حتی به عرصهی رقابت بکشاند؛ این پیشرفتها در جهت آشکارسازی مستقیم مادهی تاریک برداشته میشوند.
پژوهشگران با استفاده از آشکارسازهای پیشرفتهای که تا عمق زمین پیش میروند، دههها بهدنبال علائمی از مادهی تاریک بودهاند. اما اکنون، کاترین فریس، فیزیکدان دانشگاه میشیگان در ان آربر بههمراه همکارانش اظهار میکند کانیهایی مانند هالیت (سدیم کلرید) و Zabuyelite (لیتیم کربنات) میتوانند مانند آشکارسازهای ساخته و آماده عمل کنند.
اخترشناسان میتوانند اثر گرانشی مادهی تاریک بر حرکت کهکشانها و خوشههای کهکشانی را شناسایی و آشکار کنند؛ اما هیچگاه نتوانستند بهطور مستقیم آن را مکانیابی کنند. توضیح ساده و ابتدایی میگوید مادهی تاریک از موادی ساخته شده است که بهصورت ذرات سنگین با برهمکنش ضیف (WIMPها) شناخته میشوند. عمدتاً گرانش، این ذرات را با مادهی معمولی وارد واکنش میکند.
هدف آزمایشهای آشکارسازی مستقیم، پیدا کردن آثار جزئی پس از برخورد WIMPها با هسته اتمها در موادی از قبیل ژرمانیم، سیلیکون یا سدیم یدید موجود در درون یک آشکارساز است.
اینگونه آزمایشها باید در اعماق زمین واقع شوند تا از تابشهای کیهانی که سطح زمین را بمباران میکنند در امان بماند. این پرتوها نیز میتوانند آثاری جزئی ناشی از برخوردشان با مواد آشکارساز برجا بگذارند. به این ترتیب، هر سیگنالی که بهطور بالقوه از مادهی تاریک به دست آید، گم میشود. تاکنون تنها آزمایش DAMA/LIBRA در آزمایشگاه ملی گران ساسو اظهار کرده مادهی تاریک را شناسایی و آشکار کرده است؛ اما این ادعا همچنان ثابتنشده باقی مانده است.
حفاری عمیق
به استدلال فریس و همکارانش، کانیهایی مثل هالیت و Zabuyelite در اعماق زمین وجود دارند و بنابراین از هرگونه تابش کیهانی در امان هستند. طبق تجزیهوتحلیلهای تیم تحقیقاتی که ماه گذشته بر پایگاه پیشنشر arXiv منتشر شد، اگر WIMP در هستهی یک اتم، فرضاً سدیم یا کلرید برخورد کند، هسته پسروی میکند. این روند مسیری در کانی نقش میبندد که از ۱ تا ۱۰۰۰ نانومتر طول دارد.
آزمایشی قادر بود کانیها را از چاههایی به عمق کیلومترها بیرون بکشد؛ البته هنوز هم برای پژوهشهای زمینشناسی و حفاری نفت وجود دارند. این کانیها ممکن است ۵۰۰ میلیون سال عمر داشته باشند. لازم است فیزیکدانان کانیهای استخراجشده را منفجر کنند و سطوح در معرض و بارز را زیر یک میکروسکوپ الکترونی یا میکروسکوپ نیروی اتمی قرار دهند؛ بهدلیل اثرهای ناشی از پسروی هستهای. آنها همچنین میتوانند از پویشگرهای (اسکنر) پرتو ایکس یا سهبعدی فرابنفش برای مطالعهی سریعتر تکههای بزرگتر کانیها استفاده کنند، با این تفاوت که وضوح تصویر کمتر میشود.
برخوردهای بالقوه با WIMPها علائم مختلفی در هر عنصر از هر کانی ایجاد میکند. در نتیجه منابع مختلفی از اطلاعات را برای ما فراهم میکند. فریس میگوید:
برای مثال، سدیم کلرید، هم سدیم و هم کلرید دارد، پس ما سیگنالهای متعددی تنها از یک کانی میگیریم. اگر سیگنالها مثبت باشند، آنگاه درمییابیم سدیم کلرید بر پایه چه نوع WIMP استوار است. باتوجه به پراکندگیای که از سدیم و همچنین از کلرید انجام میدهد.
هویت اشتباهی
دان هوپر فیزیکدان آزمایشگاه شتابدهندهی ملی فرمی واقع در بتیویای ایلینوی این ایده راهیجانانگیز میداند:
هرچند هنوز قبل از اینکه این نوع برنامه را واقعبینانه اجرا کنیم، جزئیات زیادی برای فاش کردن وجود دارد، اما حداقل در اصل من دلیلی نمیبینم این برنامه نتواند موفقیتآمیز باشد.
اما بقیه، از جمله خوان کولار فیزیکدان دانشگاه شیکاگو در ایلینوی به نکتهی محتاطانهای اشاره میکند. در اواسط دههی ۱۹۹۰، فیزیکدانان از کانی میکا برای اهداف پژوهشی مشابه خود در زمینه ماده تاریک استفاده کردند. اما کولار متعاقباً نشان داد واپاشی هستهای اورانیوم در کانیها، شیارهایی را در میکا تولید میکند. تشخیص این شیارها از شیارهای WIMP غیرممکن است. او میترسد طرح فریس به سرنوشت مشابهی دچار شود. کولار میگوید:
این مسئله تنها به میکا محدود نمیشود؛ درعوض روی هر کانی با فراوانی فراگیر طبیعی اورانیوم و توریوم اثر میگذارد. میتوان کانیهایی یافت که این موضوع در آنها کمتر است اما به گمان من اظهارات آنها بسیار خوشبینانه است.
فریس اذعان میکند وجود اورانیوم مایه نگرانی است. با این حال معلوم نیست کانیهای پیشنهادی او و تیمش آلایندههای اورانیوم یا توریوم دارند یا نه. فریس میافزاید:
ممکن است بتوان الگوهای حکاکی ویژه را شناسایی کرد که تنها از طریق انفجار واپاشی هستهای خلق میشوند و آنها را نادیده گرفت. حقیقت این است ما باید این عمل را انجام دهیم تا بتوانیم آن را درک کنیم.
یکی از آزار دهندهترین مشکلات حین کار کردن با رایانه، حالتی است که عملکرد رایانه به قدری کند شود که کاربر را کلافه کند. البته کند شدن سیستم شاید در مقابل مشکلاتی نظیر عدم سازگاری یک نرمافزار با سایز رم، چندان جدی نباشد. در چنین شرایطی اغلب از خود میپرسیم آیا امکان ارتقا سیستم فعلی وجود دارد؟ اگر بخواهیم رایانهمان را ارتقا بدهیم، واقعا چه مشخصات سختافزاری جوابگوی نیاز ما است؟ در این مقاله قصد داریم به شما بگوییم، برای آنکه بتوانید با خیال آسوده پای سیستم بنشینید و کار کنید، واقعا و در عمل به چه ظرفیتی از حافظهی رم در ویندوز ۱۰ نیاز دارید.
حافظهی رم (RAM) یا حافظه دسترسی تصادفی، یکی از مهمترین و حیاتیترین قسمتهای سخت افزاری برای کاربران ویندوز ۱۰محسوب میشود. در واقع حافظهی رم مسئول ذخیره سازی تصادفی دادهها است. دادههای موقت با سرعت بالا، روی حافظهی RAM ذخیره میشوند. در اصل خواندن و نوشتن دادهها در حافظهی رم بسیار سریع است. وقتی سیستم شما مجهز به رم با ظرفیت بالاتری باشد، به شکل محسوسی افزایش سرعت آن را متوجه میشوید. ظرفیت بیشتر حافظهی رم به شما اجازه میدهد، همزمان بتوانید برنامههای مختلف را روی رایانهتان باز کنید و سیستم شما حین کار کردن با چندین برنامه یا حتی برنامههای سنگین، کند نخواهد شد. هرچند ممکن است گاهی کند شدن سیستم در حد چند ثانیه باشد، ولی همین چند ثانیه گاهی میتواند بسیار آزاردهنده باشد.
در واقع حافظهی رم مسئول افزایش سرعت فرآیندها در سیستم است. بالطبع در دنیایی که همه چیز سریعتر شده و سرعت حرف اول را میزند، هیچ کس تمایل ندارد با یک سیستم کند و خسته کننده کار کند. قطعا از خودتان میپرسید، سیستم شما نیاز به رم با چه ظرفیتی دارد؟
کارها و فعالیتهایی که با رایانهتان به انجام میرسانید، نشان میدهد که به چه میزان حافظهی رم نیاز دارید. به عنوان مثال، افرادی که از کامپیوتر خود برای بازی کردن استفاده میکنند، قطعا به میزان بیشتری از رم نیاز خواهند داشت. یا کاربرانی که با برنامههای تدوین فیلم و یا ویرایش تصویر کار میکنند، نیاز به ظرفیت حافظهی رم بیشتری دارند. برخی کاربران بر اساس نیاز خود ظرفیت رم را ارتقا میدهند، نکته اینجاست که ظرفیت رم باید با سیستم شما سازگاری داشته باشد.
مزایای ارتقا و افزایش ظرفیت حافظهی رم
اول از همه باید یک نکتهی مهم را در نظر داشته باشید. با ارتقا رم و اضافه کردن حافظهی رم بیشتر، در سیستم رایانهی شما معجزه اتفاق نمیافتد و نباید تصور کنید که وقتی رم را ارتقا میدهید، بدین معنی نیست که سرعت کامپیوترتان به صورت نجومی بیشتر میشود. بلکه افزایش ظرفیت رم، به شما کمک میکند تا بتوانید بهراحتی با برخی برنامهها نظیر بازیها یا برنامههای تدوین ویدیویی که برنامههای سنگینی محسوب میشوند، کار کنید. در چنین شرایطی با ارتقا ظرفیت رم، سیستم کامپیوتری شما سریعتر نمیشود، فقط میتوانید خوشحال باشید که حداقل هنگ نمیکند و امکان کار کردن با نرم افزارهای سنگین را برای شما فراهم میکند.
اگر کامپیوترتان مجهز به کارت گرافیکی (GPU) قوی و پردازندهی مرکزی (CPU) سریع است، ولی در عین حال نمیتوانید همزمان ۱۷ صفحهی مرورگر را بدون کند شدن سیستم، باز کنید؛ در چنین شرایطی احتمالا با اضافه کردن رم، مساله شما حل خواهد شد. اگر یک کامپیوتر قدیمی دارید و میخواهید چند سال دیگر از آن استفاده کنید، اضافه کردن RAM میتواند برای شما مفید باشد. البته به شرط آنکه سیستم شما قابلیت ارتقا داشته باشد.
واقعا به چه ظرفیتی از حافظهی رم نیاز داریم؟
همانطور که گفتیم، ظرفیت رم مورد نیاز رایانهی شما، رابطهی مستقیمی با کارهایی که با سیستم انجام میدهید دارد. قبل از اقدام به ارتقا حافظهی رم، علاوه بر توجه داشتن به نوع کاری که با کامپیوترتان انجام میدهید، باید ببینید قرار است چه مدت زمان دیگری از رایانهتان استفاده کنید. اگر بهزودی قرار است سیستم جدیدی خریداری کنید، بهتر است روی خرید رایانهی جدید سرمایهگذاری کنید و برای خودتان خرج اضافی نتراشید.
اما ممکن است بگویید که در حال حاضر با سیستم فعلیتان بهراحتی کار میکنید و قصد خرید رایانه جدید ندارید، فقط میخواهید سیستمتان بتواند برا برخی نرمافزارهای سنگینتر هم کار کند و یا شرایطی پیش آمده که کاربری روزانه سیستمتان کمی تغییر کرده است و برای کار کردن با نرمافزارهای جدید نیاز به ارتقا سیستم دارید. در چنین شرایطی اگر کامپیوتر شما اجازهی ارتقا را به شما میدهد و نیازتان را برای فعالیتهای جدید مرتفع میکند، ارتقا حافظهی رم تصمیم عاقلانهای است.
بهرهوری و کارایی
اگر از رایانه ویندوز ۱۰ خود تنها برای تایپ کردن متن، چک کردن ایمیلها، مرور صفحات اینترنت و بازیهای ساده یک نفره استفاده میکنید، ظرفیت حافظهی رم ۴ گیگابایت بهراحتی جوابگوی نیاز شما است. البته اگر تمام فعالیتها را به صورت همزمان انجام میدهید، ممکن است عملکرد سیستمتان تا حدی کند شود. بسیاری از رایانههای شخصی اقتصادی، با ظرفیت پایهی ۴ گیگابایتی رم در بازار به فروش میرسند و کاربران برای انجام امور روزانه مشکلی برای کار کردن با چنین سیستمهایی ندارند. البته صادقانه به شما بگوییم، اگر قصد دارید سالها با چنین سیستمی کار کنید و از آن دسته افرادی نیستید که زود به زود سیستمشان را ارتقا میدهند، بهتر است سیستمی با ظرفیت حافظهی رم ۸ گیگابایتی خریداری کنید. حتی اگر کارهای سبک و ساده با سیستم انجام میدهید ولی قرار است سالها با همان رایانه کار کنید، خرید سیستمی با حافظهی ۸ گیگیابایت به مراتب به صرفهتر است.
بازی
وقتی دربارهی بازی کردن با رایانه صحبت میکنیم، منظور بازیهای سادهای مثل کارت بازی نیست. برخی بازیهای رایانهای آنقدر سنگین هستند که نیاز به حافظهی رم بالایی دارند. در اطلاعات مربوط با برخی بازیها مانند DOTA 2، CS: GO و League of Legends، حداقل سیستم مورد نیاز برای ویندوز ۱۰ رم ۴ گیگابایتی است. ولی بازیهای محبوبی مانند Fallout 4، Witcher 3 و DOOM نیاز به حافظهی رم ۸ گیگابایتی دارند.
اگر تمایل دارید به صورت حرفهای برخی از بازیهای محبوب را با سیستمتان بازی کنید، حداقل به حافظهی رم ۱۶ گیگابایتی نیاز دارید. ولی اگر تمایل دارید بازیهای متنوعتری را به صورت حرفهای بازی کنید و بودجهی شما اجازه میدهد، بهتر است از رم ۳۲ گیگابایتی استفاده کنید.
واقعیت مجازی (VR)
واقعیت مجازی محیطی نسبتا جدید است. برای بازی کردن در محیط واقعیت مجازی نیاز به حافظهی رم خوبی دارید. برای آنکه بتوانید با هدست HTC Vive یا Oculus Rift و واقعیت ترکیبی ویندوز (WMR) به راحتی کار کنید، نیاز به حداقل رم ۸ گیگابایتی روی سیستم کامپیوتری خود دارید.
البته حداقل سیستم مورد نیاز برای هدست وایو، رم با ظرفیت حافظهی ۴ گیگابایت در نظر گرفته شده است، ولی به شما پیشنهاد میکنیم برای آنکه بتوانید از بازی کردن با هدست واقعیت مجازی لذت ببرید، از ظرفیت رم حداقل ۸ گیگابایت استفاده کنید. در نظر داشته باشید که بسیاری از بازیهای واقعیت مجازی نیاز به حداقل ظرفیت رم دارند تا کار کنند ولی وقتی ظرفیت بالاتری استفاده کنید از بازی بیشتر لذت میبرید.
استریم بازی
اگر تمایل دارید به جمع گیمرهای بسیاری که استریم بازی خود را به نمایش میگذارند بپیوندید، حداقل به ۸ گیگابایت رم نیاز دارید. البته باز هم پیشنهاد میکنیم با توجه به نیاز بازیهای امروزی ظرفیت حافظهی رم ۱۶ یا حتی ۳۲ گیگابایت را انتخاب کنید. کامپیوتر شما باید بتواند به صورت همزمان هم اجرای بازی و هم پخش ویدئو در اینترنت را پشتیبانی کند.
تدوین ویدئو و ویرایش عکس
انتخاب حافظهی رم مناسب، ارتباط نزدیکی با حجم کاری شما دارد. اگر وضعیتکاریتان به صورتی است که باید ویدیوهای HD بسیاری را ویرایش کنید، بالطبع نیاز به حافظهی رم ۱۶ گیگابایتی دارید. اگر بیشتر با برنامههای ویرایش عکس کار میکنید و کمتر نیاز به تدوین فیلم دارید، حافظهی رم ۸ گیگابایتی هم جوابگوی نیاز شما خواهد بود.
البته گاهی اوقات ممکن است در اطلاعات حداقل نیاز سیستم برای نصب و کار کردن با برخی برنامههای ویرایشگر، ببینید حافظهی رم کمتری را درج کردهاند، ولی در عمل و پس از مدتی کار کردن با حداقل رم مورد نیاز، قطعا احساس خوبی نخواهید داشت و خیلی زود به این نتیجه میرسید که سیستمتان را ارتقا بدهید.
انتخاب سرعت رم
علاوه بر اینکه ظرفیت حافظهی رم موضوع مهمی است، سرعت رم نیز در عملکرد سیستم شما تاثیرگذار است. فرکانس رم روی حداکثر پهنای باند تاثیرگذار است. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری را به صورت همزمان به رم انتقال داده و دریافت کنید، نیاز به رم با فرکانس بالاتری دارید. از طرف دیگر، تاخیر زمانی، میزان سرعت سیستم شما را در زمان فراخوانی CPU نشان میدهد.
وقتی فرکانس رم افزایش پیدا کند، میزان تاخیر زمانی CAS کاهش خواهد یافت. اما تاخیر واقعی با توجه به کاهش سیکل زمانی کلاکها کماکان باقی خواهد ماند. لذا شما میتوانید از رم با سرعت بالای DDR4 که تاخیر زمانی واقعی همانندDDR3 قدیمیتر دارند ولی سرعتشان دوبرابر بیشتر است استفاده کنید. اگر فعالیتهایی سنگین با سیستمتا انجام میدهید، انتخاب فرکانس بالاتر که با مقیاس مگاهرتز اندازهگیری میشود، برای شما گزینهی مناسب تری است.
پیکربندی RAM
بر اساس مادربرد، استفاده از رمها پیکربندیهای متفاوتی دارند. برخی از مادربردها دارای چهار ماژول حافظه داخلی DIMM برای RAM هستند، برخی دارای دو ماژول حافظهی داخلی هستند و برخی دیگر، تعداد ماژولهای حافظهی داخلی بیشتری دارند. برای آنکه متوجه شوید، رایانهی شما چه ظرفیت رمایی دارد و تا چه ظرفیتی را پشتیبانی میکند و یا برای ارتقا رم سیستم شما چند اسلات دارد، به ادامهی مطلب توجه کنید.
ظرفیت حافظهی رم کامپیوتر شما چقدر است؟
بهسادگی میتوانید متوجه شوید ظرفیت حافظهی رم سیستمتان چقدر است. گامهای ذیل را دنبال کنید:
۱- روی دکمه استارت (Start button) کلیک کنید.
۲- روی سیستم (System) کلیک کنید.
۳- حافظهی RAM نصب شده را بررسی کنید. ممکن است ظرفیت حافظهی رم ۸ گیگابایتی را در آن قسمت مشاهده کنید.
چگونه از پیکربندی رم و سازگاری سیستم برای ارتقا رم مطلع شویم؟
با کمک برنامهی Crucial System Scanner بهراحتی میتوانید سیستم خود را اسکن کرده و متوجه شوید که ماردبرد و پردازندهی اصلی شما تا چه ظرفیتی از حافظهی رم را پشتیبانی میکند. علاوه بر این با کمک این برنامهی کاربردی میتوانید متوجه بشوید چند اسلات برای حافظهی RAM در اختیار دارید و پیشنهادهایی هم برای خرید رم مناسب سیستمتان دریافت خواهید کرد.
۱- به وب سایت www.crucial.com/usa/en/systemscanner مراجعه کنید.
۲- روی checkbox در کنار گزینهی Agree to the terms & conditions کلیلک کنید.
۳- روی عبارت دانلود کردن اسکنر (download the scanner) کلیلک کنید.
۴- روی ذخیره (Save)کلیک کنید تا برنامه دانلود شود.
۵- وقتی دانلود به پایان رسید روی Run کلیلک کنید.
هنگامی که اسکن کامل شد، در پنجرهی سمت چپ، بخش مربوط به حافظه را خواهید دید که تعداد اسلاتهای رم و ماکزیمم ظرفیت حافظهی رم که مادربرد سیستم شما پشتیبانی میکند، به شما نشان داده خواهد شد. به عنوان مثال در تصویر مادربرد دارای دو اسلات و حداکثر تا ظرفیت حافظهی رم ۳۲ گیگابایت را پشتیبانی میکند.
حافظههای رم در حال حاضر در دو نوع رایج در بازار به فروش میرسند: DDR3 و DDR4.
DDR4 جدیدتر از DDR3 است و پیکربندی پین متفاوتی دارد که با توجه به مادربرد شما میتوانید از آن استفاده کنید. به همین دلیل، رم DDR3 نمی تواند برای مادربردی که برای DDR4 طراحی شده، مورد استفاده قرار بگیرد و بالعکس. همچنین، رم SODIMM که اندازهی خیلی کوچکی دارد، نمیتواند در اسلات RAM معمولی قرار داده شود. اگر از لپ تاپ یاall-in-one PC استفاده میکنید، احتمال دارد از رم SODIMM استفاده کرده باشد، لذا حین خرید رم به این نکته توجه داشته باشید.
انتخاب بهترین RAM برای کامپیوتر
برای انتخاب بهترین رم برای سیستمتان باید توجه داشته باشید، چه کارهایی را قرار است با رایانه خود انجام دهید. باید ببینید سیستم کامپیوتر فعلی شما تا چه حدی جوابگوی نیازتان هست و تا چه ظرفیتی قابلیت ارتقا حافظهی رم دارد. مادربرد و پردازندهی شما هم حائز اهمیت است و باید دقیقا معلوم کنید، چه نوع رم با سیستم شما سازگاری دارد. وقتی تمام موارد فوق را مشخص کردید اکنون میتوانید برای خرید رم اقدام کنید.
هواوی فهرست دستگاههایی که بهروز رسانی رسمی Turbo GPUرا دریافت خواهند کرد، منتشر کرد. علاوه بر نام دستگاه، زمان تقریبی بهروزرسانی از سوی هواوی مشخص شده است. تاکنون نام چهار دستگاه به صورت رسمی تایید شده که بهروز رسانی را حتما دریافت خواهند کرد. ماه آینده گوشیهای هواوی میت ۱۰ و پی ۲۰ پرو به صورت رسمی بهروز رسانی را دریافت خواهند کرد. بقیهی محصولات هم از ماه سپتامبر در صف دریافت به روز رسانی قرار میگیرند. لازم به ذکر است طبق اعلام Huawei، میت ۹ و پی ۱۰ پلاس نیز در ماه نوامبر بهروز رسانی را دریافت میکنند.
مدل | منطقه | تاریخ بهروزرسانی |
---|---|---|
میت ۱۰، میت ۱۰ پرو، میت RS هواوی | اروپا، روسیه، آسیا و اقیانوسیه، خاورمیانه، افریقا | آگوست ۲۰۱۸ (مردادماه ۱۳۹۷) |
پی ۲۰ و پی ۲۰ پرو هواوی | اروپا، روسیه، آسیا و اقیانوسیه، خاورمیانه، افریقا | آگوست ۲۰۱۸ (مردادماه ۱۳۹۷) |
میت ۱۰ لایت هواوی | همه بازارها | سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریورماه ۱۳۹۷) |
نوا 2 آی هواوی | همه بازارها | سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریورماه ۱۳۹۷) |
پی اسمارت هواوی | همه بازارها | سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریورماه ۱۳۹۷) |
پی ۲۰ لایت هواوی | اروپا، آسیا و اقیانوسیه، خاورمیانه، افریقا | سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریورماه ۱۳۹۷) |
هواوی Y9 نسخه ۲۰۱۸ | همه بازارها | سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریورماه ۱۳۹۷) |
میت ۹ و میت ۹ پرو هواوی | همه بازارها | نوامبر ۲۰۱۸ (آبانماه ۱۳۹۷) |
هواوی پی ۱۰ و هواوی پی ۱۰ پلاس | همه بازارها | نوامبر ۲۰۱۸ (آبانماه ۱۳۹۷) |
Turbo GPU، به میزان قابل توجهی باعث ارتقا توان گرافیکی پردازندههای گوشیهای هوشمند میشود. طبق ادعای هواوی، Turbo GPU قادر است تا ۶۰ درصد به بهبود توان گرافیکی گوشیهای این شرکت کمک میکند و در عین حال مصرف انرژی را تا ۳۰ درصد کاهش میدهد. بهعلاوه هواوی ادعا میکند که این فناوری منجر به بهبود عملکرد واقعیت افزوده و واقعیت مجازی و همچنین بهبود عملکرد EMUI میشود.
با اینکه چنین ادعاهایی از سوی هواوی در مورد Turbo GPU، ادعاهای بزرگی هستند و هنوز شرکتهای دیگر هیچ راهی برای حمایت از Turbo GPU ندارند، هنوز اطلاعات زیادی در مورد چگونگی عملکرد این فناوری از سوی هواوی منتشر نشده است. تمام آن چیزی که در مورد Turbo GPU میدانیم این است که با PUBG Mobile و Mobile Legends و پشتیبانی بیشتر از بازیها کار میکند.
.: Weblog Themes By Pichak :.