صنعت خودروسازی جنبههای گوناگونی مانند ارائهی ابزارهای جدید برای زندگی بهتر و راحتتر دارد، اما نباید فراموش کرد که درنهایت یک صنعت بوده و رکن اساسی آن، تجارت است. خودروسازان و صنایع مرتبط در طول تاریخ خودروسازی، برای سودآوری بیشتر فعالیتهای مختلفی داشتهاند؛ شاید باید قبول کرد که همواره در خودروسازی اتفاقات پشتپردهی مهم در حال اتفاق افتادن است که فقط بخش کوچکی از این فعالیتهای حاشیهای، رسانهای میشود.
در این مطلب بهدنبال دلایل ظهور یک اتفاق حاشیهای در صنعت خودروسازی نیستیم، قصد ما معرفی بزرگترین رسواییهای این صنعت است. برای شروع یک رسوایی، افشای یک اتفاق جنجالی کافی است تا با دخالت رسانههای خبری، ورود نیروهای دولتی و سپس دستگاه قضایی و شایعات مردمی مختلف، بزرگترین گروههای خودروسازی با مشکلات مالی و حیثیتی غیرقابل جبران روبرو شوند. برای نمونه به رسوایی آلایندگی خودروهای دیزل فولکس واگن توجه کنید؛ این اتفاق آغازی بر اعتراف بسیاری از شرکتهای آلمانی و حتی ژاپنی در دستکاری دادههای آلایندگی خودروها بود. رسوایی خودروهای دیزل باعث شد تا غول خودروسازی آلمان هر چه سریعتر برای جلوگیری از افت اعتبار جهانی خود، به فناوری خودروهای برقی وارد شود و البته بررسی الایندگی خودروهای دیزلی بادقت بیشتری انجام شود.
در ادامه مهمترین رسواییهای صنعت خودروسازی که محدودهی زمانی از دههی ۱۹۶۰ تا امروز را دربرمیگیرند، بررسی شده است.
۱۰- رسوایی جنرال موتورز، سال ۱۹۶۵
سیستم تعلیق شورولت کوروِیر
شورولت کورویر (Corvair) خودروی کامپکت جنرال موتورز بود که بهعنوان پاسخ قاطع آمریکاییها به خودروهای پرفروش این کلاس، مانند فولکس واگن بیتل (Beetle) آلمانیها در سال ۱۹۶۰ عرضه شد. نسل اول کورویر با پیشرانهی هواخنک که در عقب نصب شده بود و مدلهای سدان، کوپه، کروک، استیشن، ون و وانت پیکاپ تا سال ۱۹۶۹ تولید شد. اما شهرت کورویر بخاطر کتاب «در هیچ سرعتی ایمن نیست» بهنگارش رالف نیدر در سال ۱۹۶۵، بهدست آمده است. نیدر در این کتاب به بررسی و نقد ایمنی خودروهای آن دوران آمریکا پرداخته بود. او در بخش اول کتاب جنجالی خود از سیستم تعلیق مستقل طرح محور نوسانی عقب (Swing Axle) شورولت کورویر مدلهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۴ انتقاد کرده بود چرا که در نبود هیچگونه آنتی رولبار جلویی، در هنگام پیچیدن خودرو تمایل فراوان به بیش فرمانی و انحراف داشت. نیدر پس از بررسی و تماس با یکی از مهندسان شورولت، دلیل نبود آنتیرولبار جلو را جلوگیری از هزینهی ساخت بیشتر توسط تیم مدیریتی عنوان کرد.
مدیران جنرال موتورز ادعای نیدر را قبول نکردند و حتی بافشار بر نیدر، بهدنبال تکذیب کامل این ادعا توسط این نویسنده بودند. نیدر از جنرال موتورز بهدلیل تعرض به حریم خصوصی شکایت کرد و سرانجام در سال ۱۹۷۰، مبلغی معادل ۴۲۵ هزار دلار (حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار با نرخ امروز) غرامت دریافت کرد. پس از رسوایی جنجالی جنرال موتورز و افت فروش فوقالعاده قابل توجه کورویر، مدلهای ۱۹۶۴ بهبعد شورولت کروریر با سیستم تعلیق جدید و آنتی رولبارهای جلو عرضه شدند. البته اعتبار جنرال موتورز در نزد مردم آمریکا ضربه خورد، بهطوری که فروش ۲۲۰ هزار دستگاه شورولت کورویر در سال ۱۹۶۵ به کمتر از ۱۱۰ هزار دستگاه در سال ۱۹۶۶ رسید.
۹- رسوایی فورد، سال ۱۹۷۷
مخزن سوخت فورد پینتو
پینتو (Pinto) اولین خودروی شهری فورد بود که در سال ۱۹۷۱ به بازار آمریکا عرضه شد. مدلهای اولیهی پینتو در کلاس هاچبک و استیشن تولید شدند؛ پس از عرضهی این مدل شکایتهای بسیاری مبنی بر آتش گرفتن پینتو در برخوردهای بخش عقب بدنه به مقامات فورد رسید. مخزن سوخت پینتو بین محور عقب و سپر قرار داشت؛ نبود فضای کافی احتمال آتش گرفتن باک بنزین در تصادفات را بیشتر کرده بود. در سال ۱۹۷۷ نشریهی مادر جونز (Mother Jones) مطلبی در مورد آتشسوزیهای فورد پینتو منتشر کرد و با آغاز یک گفتگوی مطبوعاتی، زمینهساز ورود دولت به ماجرای مرموز پینتو شد. متخصصان سازمان ایمنی و ترافیک بزرگراههای آمریکا (NHTSA) پس از بررسی فورد پینتو، خطرناک بودن طراحی باک بنزین آن را تأیید و خواستار فراخوان یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه فورد پینتو شدند. البته مقامات فورد بهفاصلهی چند روز مانده به درخواست کتبی NHTSA بهصورت داوطلبانه این مدل را فراخوان کردند. در اظهار رسمی مدیران ارشد فورد، ادعای نقص فنی متخصصان NHTSA رد شد و دلیل اصلی فراخوان، از بین بردن نگرانیهای عمومی عنوان شد. رسوایی باک بنزین پینتو باعث ایجاد چند پروندهی قضایی قابل توجه علیه فورد شد. رسوایی فورد پینتو، اولین پروندهی قضایی اتهام قتل غیرعمد یک شرکت آمریکایی بود؛ فورد با اتهام قتل غیرعمد سه دختر نوجوان در سال ۱۹۷۳ و یک جوان در سال ۱۹۷۲ روبرو بود که البته سرانجام «بیگناه» شناخته شد.
۸- رسوایی مالک برند دلورین، سال ۱۹۸۲
حمل و احتمال فروش کوکائین
جان دلورین خالق مدل افسانهای پونتیاک GTO، قبل از بنیان شرکت خودروسازی دلورین (DeLorean) یا بهاختصار DMC در سال ۱۹۷۵؛ معاون مدیرعامل بخش وانت و خودروهای جنرال موتورز بود که سرانجام در سال ۱۹۷۳ این شرکت آمریکایی را ترک کرد. باوجود اینکه دلورین با ساخت مدل DMC-12 در دههی ۱۹۸۰ شهرت فراوانی کسب اما، مشکلات مالی این برند تازه تأسیس فراوان بود. در سال ۱۹۸۲، دلورین با اتهام حمل ۲۷ کیلوگرم کوکائین و سپس احتمال فروش ۱۰۰ کیلوگرم کوکائین به قیمت ۲۴ میلیون دلار (حدود ۶۱ میلیون و ۵۰۰ دلار با نرخ امروز) بازداشت شد. دلورین قصد داشت با فروش کوکائین سرمایهی لازم برای جلوگیری از ورشکستگی شرکت خود را مهیا کند. البته دلورین قربانی عملیات پلیس فدرال آمریکا (FBI) شد؛ یکی از خبرچینهای FBI با همکاری مأمورین پیشنهاد فروش کوکائین به دلورین را داد تا از ورشکستگی شرکت DMC جلوگیری شود. وکلای دلورین با اظهار اغفال عمدی دلورین توسط مأمورین FBI از موکل خود دفاع کردند که سرانجام دادگاه به «بیگناهی» رأی داد. جان دلورین پس از این رسوایی و ورشکستی شرکت DMC کمتر در همایشهای عمومی دیده شده است.
۷- رسوایی آئودی، سال ۱۹۸۶
شتابگیری ناگهانی و خودکار آئودی 5000
نسل سوم سدان آئودی 5000 در بازار آمریکا با مشکلی عجیب و البته قابل بحث روبرو شد. در سال ۱۹۸۶ یک بخش کامل از برنامهی پرطرفدار «۶۰ دقیقه» تلویزیون آمریکا با حضور چند شاکی به مشکلات شتابگیری ناگهانی و خودکار آئودی 5000 و تصادفات مرگبار ناشی از این مشکل پرداخت. بهواسطهی این برنامه، تجربهی ناخوشایند مالکان آمریکایی آئودی 5000 و البته ۶ مورد مرگ در حدود ۷۰۰ تصادف، خودروساز آلمانی با رسوایی بزرگ و افت اعتبار خود در این کشور روبرو شد. مقامات آئودی این مشکل را ناشی از خطای راننده و فشردن پدال گاز بهجای ترمز اعلام کردند. پس از بالاگرفتن شکایتها متخصصات NHTSA سدان آلمانی را بررسی کردند اما هیچ مشکل فنی و نقص ایمنی در آئودی 5000 مشاهده نشد و درواقع خطای انسانی دلیل اصلی شتابگیری اعلام شد. پدالهای گاز و ترمز آئودی 5000 در اندازه و شکل یکسان و نزدیک بههم طراحی شده بودند، بههمین خاطر احتمال فشردن پدال گاز بهجای ترمز در برخی رانندگان وجود داشت.
آمریکاییها سپس مهندسان آئودی را به طراحی نامناسب پدالها متهم کردند اما پاسخ آلمانیها با نمایش عملکرد مناسب رانندگان با قد بالای میانگین جامعه خلاصه شد. مهندسان آئودی اعلام کردند که از شیوهی طراحی محصول خود آگاهی دارند و این مشکل فقط برای رانندگان با قد کوتاههتر از میانگین جامعه اتفاق میافتد. سرانجام برای رفع این مشکل، فراخوان مدلهای آئودی 5000 انجام شد؛ این رسوایی عجیب برای اعتبار این شرکت آلمانی در آمریکا گران تمام شد و فروش بیش از ۷۴ هزار دستگاه آئودی 5000 در سال ۱۹۸۵ به حدود ۱۲ هزار دستگاه در سال ۱۹۹۱ رسید.
۶- رسوایی دایملر، سال ۲۰۱۰
رشوه دادن در سطح جهانی
در سال ۲۰۱۰ گروه خودروسازی بزرگ دایملر (Daimler) پس از ۶ سال تحقیقات وزارت دادگستری و کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحدهی آمریکا بهدلیل رشوه دادن در سطح بینالمللی، ۱۸۵ میلیون دلار جریمه شد. مقامات این شرکت مادر آلمانی در طول ۱۰ سال، حداقل ۵۶ میلیون دلار رشوه به دولتهای بیش از ۲۲ کشور شامل روسیه، چین، ویتنام، نیجریه، مجارستان، لتونی، کرواسی و بوسنی پرداخت کردهاند که خروجی آن یک میلیارد و ۹۰ میلیون دلار سود بیشتر برای شرکت بوده است. مقامات دایملر با اختصاص ۱۰ درصد بازپرداخت به دولتمردان عراقی، برنامهی نفت در برابر غذای قطعنامهی ۹۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد را هم زیرپا گذاشتهاند. رسوایی دایملر به حکم دادگاه نکشید و مقامات آلمانی با پرداخت ۹۳ میلیون و ۶۰۰ هزار جریمه به وزارت دادگستری آمریکا و ۹۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار به کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، به این ماجرا خاتمه دادند.
۵- رسوایی فورد و فایراستون، سال ۲۰۰۰
مشکل تایرهای فایراستون و فورد اکسپلورر
در سال ۲۰۰۰ پس از گزارشهای فراوان در مورد از هم پاشیدگی و ترکیدن تایرهای فایراستون (Firestone) در شاسیبلندفورد اکسپلورر (Explorer) و سپس چپ شدن ناگهانی خودرو، متخصصان NHTSA وارد عمل شدند. مقامات فورد تایرها را عامل اصلی این اتفاق دانستند و در مقابل مدیران ارشد فایراستون طراحی نامناسب شاسیبلند اکسپلورر را زیر سؤال بردند؛ برخی دیگر از کارشناسان، خطای راننده و مشکلات جادهای را عامل اصلی تصادفات اعلام کردند. در تصادفات رسوایی فورد و فایراستون بیش از ۸۰۰ نفر مجروح شدند و ۲۷۱ نفر جان خود را از دست دادند. در پایان این رسوایی که به تحقیقات کنگره کشیده شد، ۱۴ میلیون و ۴۰۰ هزار تایرهای فایراستون در مدلهای فورد اکسپلورر، مرکوری مانتینر، فورد رنجر، مزدا ناواجو و مزدا سری B فراخوان و تعویض، مدیرعاملهای فورد و فایراستون برکنار شدند و همکاری ۹۰ سالهی این دو شرکت آمریکایی بهپایان رسید.
۴- رسوایی تویوتا، سال ۲۰۰۹
شتاب ناگهانی و خودکار در محصولات
در سال ۲۰۰۹ بود که مشکل شتابگیری ناگهانی در برخی محصولات تویوتا گزارش شد و اعتبار خودروهای ایمن و کم استهلاک این شرکت ژاپنی با مرگ ۱۹ نفر، زیر سوال رفت. پس از بررسیهای انجام شده، مهندسان تویوتا فشار بیش از حد کفپوشهای کابین به پدال گاز را عامل اصلی این مشکل اعلام کردند.اما پس از فراخوان ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاه خودرو، متخصصان تویوتا عاملی جدید در گیر کردن پدال گاز کشف کردند. در اقدام بعدی پس از بررسی متخصصان NHTSA، راهکار این مشکل مشخص شد تا بیش از ۴ میلیون دستگاه دیگر از مدلهای ساخت تویوتا فراخوان شود. مقامات این برند ژاپنی با اقرار به کمکاری این شرکت و پنهان کردن مشکل اصلی، سرانجام یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار جریمه به وزارت دادگستری آمریکا پرداخت کردند.
۳- رسوایی جنرال موتورز، سال ۲۰۱۴
مشکل سوئیچ جرقهزنی خودرو
در سال ۲۰۱۴، مقامات جنرال موتورز پس از مرگ ۱۲۴ نفر به مشکل سوئیچ جرقهزنی در خودروهای ساخت خود، اعتراف کردند. این مشکل که در چند مدل خودروی جنرال موتورز وجود داشت، باعث غیرفعال شدن کامل کسیههای هوا، سیستم هیدرولیک فرمان و ترمز در هنگام رانندگی میشد. پس از فراخوانی مدلهای ساخت این شرکت، مقامات جنرال موتورز با جریمهی ۹۰۰ میلیون دلاری وزارت دادگستری آمریکا، ۳۵ میلیون دلار NHTSA و و یک میلیون دلار به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده روبرو شدند؛ ۵۹۴ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار هم به خانوادههای قربانیان خودروهای این شرکت آمریکایی پرداخت شد.
۲- رسوایی فولکس واگن، سال ۲۰۱۴
آلایندگی خودروهای دیزلی
بیشتر رسواییها، معمولاً یک شرکت را تحت تأثیر قرار میدهند اما دیزلگیت فولکس واگن بخشی از صنعت خودروسازی را درگیر خود کرد. پنهانکاری مقامات این شرکت بزرگ آلمانی در نهایت بهضرر تمام خودروهای دیزلی آمریکا و اروپا تمام شد و البته سازمانهای جهانی را برای بررسی مفصلتر و بادقت بیشتر آلایندگی خودروهای مجهز به پیشرانهی دیزل دعوت کرد.
مقالهی مرتبط:
رسوایی بزرگ فولکس واگن از سال ۲۰۱۴ و پس از بررسی گروهی از محققان ویرجینای غربی آمریکا در مشابه نبودن آلایندگی واقعی و اعداد آزمایشگاهی محصولات دیزل این شرکت شروع شد. این اتفاق به سازمان CARB کالیفرنیا گزارش و تحقیقات بیشتر شروع شد. در پایان تحقیقات، ثابت شد که خودروهای دیزل فولکس واگن به ابزاری جهت کمتر نشان دادن آلایندگی خودرو مجهز هستند. تا امروز رسوایی آلایندگی دیزل فولکس واگن، مارتین وینترکورن را از صندلی مدیرعاملی این شرکت مرخص کرده و فقط در آمریکا بیش از ۳۰ میلیارد دلار جریمه بهبار آورده است. در حال حاضر پلیس آلمان روپرت استدلر، مدیرعامل آئودی را هم در بازداشت دارد و هنوز این پروندهی جنجالی بسته نشده است.
۱- رسوایی تاکاتا، سال ۲۰۱۳
مشکل کیسههای هوا در برندهای مختلف
شرکت ژاپنی تاکاتا (Takata) یکی از شناختهشدهترین و بزرگترین تولیدکنندههای کیسههای هوا، قطعات الکترونیکی، متریالهای کابین، کمربند ایمنی و فرمان در سطح جهانی است. نقص بادکنندههای کیسههای هوای ساخت تاکاتا باعث شد تا این شرکت رکورد بیشتری فراخوان محصولات را داشته باشد. بیش از ۴۲ میلیون دستگاه خودرو از برندهایی چون بیامو، فورد، نیسان، هوندا، مزدا، شورولت، فراری، آئودی، مرسدسبنز، میتسوبیشی و ... برای نقص کیسههای هوای این شرکت که ۱۵ نفر در آمریکا را به کام مرگ کشانده است، فراخوان شدند. این شرکت ژاپنی که با شعار «اول کیفیت» فعالیت میکرد، سرانجام پس رسوایی بزرگ در ۴ تیر ماه سال ۱۳۹۶ اعلام ورشکستگی کرد؛ چند ماه پیش، پس از خرید تاکاتا توسط شرکت آمریکایی کی سیفتی سیستمز (Key Safety Systems) با قیمتی حدود یک میلیارد و ۶۰۰ هزار دلار، فعالیت ساخت کیسههای هوا با نام جدید جویسان سیفتی سیستمز (Joyson Safety Systems) ادامه یافت اما برند تاکاتا پس از ۸۵ سال سابقه، کاملاً منحل شد.
ایرپاد اپل در سال ۲۰۱۷ میلادی، همزمان با آیفون ۷ معرفی شد و از آن زمان تاکنون توانسته است بازار فروش خوبی را برای خود رقم بزند. از زمان معرفی ایرپاد تاکنون، شرکتهای مختلفی سعی کردهاند محصولی مشابه آن را به بازار عرضه کنند.
ظاهرا مایکروسافت نیز قصد دارد با توسعهی محصولی مشابه Airpod اپل وارد رقابتی جدید در این حوزه شود. پتنت جدید مایکروسافت خبر از محصول جدیدی مشابه ایرپاد اپل میدهد که البته ظاهرا ویژگیهای بیشتری نیز برای آن در نظر گرفته شده است. سند اصلی پتنت جدید مایکروسافت در سال ۲۰۱۷ تنظیم و در اختیار سازمان ثبت اختراع ایالات متحده قرار گرفته است و بعد از گذشت نزدیک به یک سال اخیرا این سازمان، اطلاعات پتنت جدید مایکروسافت را منتشر کرده است:
در این Patent، یکی از لوازم جانبی صوتی پوشیدنی، جهت ارتباط با سیستمها و ابزارهای مختلف هوشمند توصیف شده، یکی از کاربردهای معمول لوازم جانبی صوتی، استفاده از آنها بهعنوان رابطی بین کاربر و سیستمهای هوشمند است؛ این رابط میتواند برخی فعالیتها و مسئولیتهای ساده و معمولی را با توجه به فرمانهای صوتی کاربر به انجام برساند؛ بهعنوان مثال کاربر میتواند در مورد وضعیت آبوهوا، برنامهی کاری روزانه، وضعیت ترافیک، یادآوری قرارهای ملاقات و برقراری تماس و کار از این ابزار استفاده کند. اطلاعرسانیهای مربوطه از طریق اسپیکر در اختیار کاربر قرار میگیرد و کاربر نیز میتواند از طریق میکروفون با سیستم ارتباط برقرار کند و برای ورود اطلاعات از آن کمک بگیرد. یک کانال حسگر صوتی بهصورت مداوم در حال رصد و مونیتور سیگنالهای صوتی است و بهمحض تشخیص سیگنال صوتی، آن را پردازش میکند؛ حتی اگر سیگنال صوتی پیچیده هم باشد، با توجه به فناوری پایش و پردازشی که دارد قادر به پردازش سیگنال صوتی خواهد بود. لوازم جانبی صوتی و سیستم پردازشگر بهصورت بیسیم با یکدیگر در ارتباط هستند.
از نظر ظاهری، ایربادهای هوشمند مایکروسافت شباهت بسیاری به هدفونهای بیسیم Apple دارد. با توجه به پتنت جدید، محصول جدید مایکروسافت دارای مشخصات و ویژگیهایی به شرح ذیل خواهد بود:
- مجهز به سنسور دما برای تشخیص گرمای بدن کاربر است
- ایرباد میتواند بهصورت بیسیم با تلویزیون، ایکسباکس و مجموعهی باکسهایی از این دست ارتباط برقرار کند
- امکان اتصال و ارتباط با فهرست خرید یا کارهای در دست انجام را دارد
- امکان یادآوری قرارملاقاتها و اعلان هشدار به هنگام دریافت ایمیل یا مواردی از این دست را دارد
Microsoft همچنین در نظر دارد بهمنظور عملکرد بهتر و افزودن ویژگیهای بیشتر به محصول خود، تجهیزات جانبی بیشتری به ایرباد اضافه کند. از آنجایی که اطلاعات مطرحشده تنها توضیحاتی در مورد پتنت جدید مایکروسافت است، نمیتوان بهصورت دقیق گفت قطعا محصولی که قرار است طراحی و تولید شود، همهی این ویژگیها را در بر خواهد داشت؛ ولی میتوان امیدوار بود که اگر همه ویژگیها در محصول جدید مایکروسافت دیده نشود، محصولی مشابه را شاهد خواهیم بود.
مایکروسافت در نظر دارد در سال جاری میلادی تحت نام تجاری سرفیس، محصول جدید خود را معرفی کند؛ البته یک گمان هم وجود دارد که اصلا مایکروسافت چنین محصولی را اصلا تولید نکند. بهزودی قطعا مشخص خواهد شد که مایکروسافت در مورد پتنت جدید خود چه تصمیمی میگیرد.
ابرخودروی برقی Nio EP9 سریعترین رکورد زمانی برای خودروهای جادهای را در رویداد صعود تپه گودوود ثبت کرد. این ابرخودرو الکتریکی توانست با ثبت زمان ۴۴.۶۱ ثانیه، رکورد ۴۷.۰۷ متعلق به مکلارن P1 LM در سال ۲۰۱۶ را جابجا کند. ابرخودروی نیو EP9 با هدایت پیتر دمبرک، راننده اسکاتلندی به این مهم دست یافت. رکورد کلی فستیوال سرعت گودوود همچنان با ۴۱.۶ ثانیه متعلق به نیک هایدفلد است که با خودروی فرمول یک مکلارن MP4/13 در سال ۱۹۹۹ به نام خود ثبت کرد.
باید اشاره کنیم که ابرخودروی برقی نیو EP9 هم مانند مکلارن P1 LM، یک خودروی تولید انبوه نیست و فقط ۱۶ دستگاه از آنها برای ساخت برنامهریزی شده است. همچنین لاستیکهای استاندارد نیز با توجه به حضور در جادههای تپه گودوود با مدل مسابقهای تعویض شد. با این حال عملکرد خودروی ابرخودرو الکتریکی نیو EP9 باورنکردنی بود و نشان داد که خودروی الکتریکی نیز توان رکوردشکنی در زمینه سرعت را دارد.
در صورتی که فراموش کردهاید، لازم است به شما یادآوری کنیم که ابرخودرو برقی نیو EP9 یکی از سریعترین خودروهای پیست نوربرگرینگ آلمان محسوب میشود. در سال ۲۰۱۷ ابرخودروی نیو EP9 با زمان ۶ دقیقه و ۴۵.۹۰ ثانیه به عنوان دومین خودروی جادهای سریع و پس از مکلارن P1 LM قرار گرفت که آن نیز در سال ۲۰۱۷ با زمان ۶ دقیقه و ۴۳.۲۲ ثانیه در جایگاه نخست ایستاد.
نیو یک استارتاپ برقی در چین است که قصد دارد به برند تجاری بزرگ در سراسر جهان تبدیل شود. بعد از کسب عنوان قهرمانی این تیم، در مسابقات فرمول E، نیو قصد ساخت یک خودروی ابرخودرو الکتریکی EP9 را داشت.
این ابرخودرو دارای چهار موتور الکتریکی روی هر چرخ است که جمعا، ۱،۳۴۲ اسب بخار قدرت و ۱۴۸۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکنند؛ چنین قدرتی رسیدن به سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۲.۷ ثانیه و نهایت سرعت ۳۱۲ کیلومتر بر ساعت را ممکن میکند. نیو EP9 طی ۷.۱ ثانیه به سرعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت و طی ۱۵.۹ ثانیه به سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد.
پس از این ابرخودرو برقی، نیو نخستین خودروی تولید انبوه خود را با نام ES8 در کلاس کراساور برقی، طی سال گذشته عرضه کرد. نیو ES8 با شعاع حرکتی ۳۵۰ کیلومتر و قیمت پایه ۶۸۰۰۰ دلار، از موتورهای دوگانه برقی و پکیج باتری ۷۰ کیلووات ساعت بهره میبرد. نیو قصد داری تعویض باتری این خودروی الکتریکی را به مدت ۳ دقیقه انجام دهد. چنین خدماتی محدودیتهای مربوط به شعاع حرکتی شاسیبلند ES8 را از بین میبرد. البته استارتاپ چینی باید زیرساختهای لازم را برای ارائه این خدمات عملی سازد. طبق گفتههای مدیران نیو، تحویل شاسیبلند ES8 تا اواخر امسال و پس از آزمایشهای نهایی آغاز خواهد شد.
در حالی که برند نوپای چینی در ابتدا قصد داشت تنها ۶ دستگاه ابرخودروی برقی نیو EP9 با قیمت ۱.۴۸ میلیون دلاری به بازار عرضه کند، اما سال گذشته این شرکت اعلام کرد که ۱۰ دستگاه دیگر نیز به تیراژ خود اضافه خواهد کرد. هنوز مشخص نیست که بازار فروش این ابرخودروی فوقسریع در ایالات متحده نیز راهاندازی شود، اما احتمالا مدلهایی از آن در آینده نزدیک به گاراژ کلکسیونرهای جهان، راه خواهند یافت.
رکوردشکنی ابرخودروی برقی نیو EP9 در فستیوال سرعت گودوود
صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از دفاع مقدس پیشرفتهای شگرفی در عرصه سامانههای نظارتی الکترواپتیک داشته است. این سامانهها از آنجا که نقش بسزایی در مدیریت صحنه نبرد، کنترل مرزها و با نصب روی انواع پهپاد و بالگردها در نظارت هوایی دارند، از اهمیت بالایی برای نیروهای مسلح برخوردار هستند.
یکی از این دستاوردها، سامانه نظارت الکترو اپتیک EOSS است. این سامانه، یک سیستم الکترواپتیکی میتواند خودکار و یا به صورت رایانهای در تمام شرایط روز و شب کار کند.
سامانه نظارت الکترو اپتیک EOSS از یک رادار، دوربین حرارتی و دوربین دید درروز، مسافت یاب، سامانههای هدایت و کنترل و ارسال اطلاعات تشکیل شده است.
این سامانه همچنین قابلیت بالایی در شبکه شدن با سایر سامانههای مانند خود و یا سایر سامانههای نظارتی برخوردار است.
اجزا مختلف سامانه نظارت الکترو اپتیک EOSS
سامانه نظارت الکترو اپتیک EOSS
نحوه شبکه شدن سامانه نظارت الکترواپتیک
نقشههای تاسیس اولین بانک غیر متمرکز جهان در مالتا، در حال تکمیل است. براساس گزارش بلومبرگ، کمپانی تبادل ارز رمزنگاریشدهی بایننس و صاحب آن، چانگپنگ ژائو که یک میلیاردر بیتکوینی است، بودجهی این پروژه را تامین خواهند کرد. بایننس که کمی قبلتر فعالیتهای خود را به جزیرهی مالتا منتقل کرده بود، با استقبال گرم نخست وزیر آن، جوزف ماسکت، روبهرو شد. ماسکت با ارسال توویتی در ماه مارس، اعلام کرد که کشورش نقش مهمی را در آیندهی بلاکچینایفا خواهد کرد.
ما قصد داریم که در قانونمند کردن جهانی دادوستد براساس Blockchain پیشگام باشیم؛ همچنین میخواهیم حوزهی قانونی و باکیفیتی ایجاد کنیم که نزد شرکتهای معتبر فناوری مالی معتبر باشد.
پروژهی بانک غیر متمرکز، علاوه بر شرکت بایننس، توسط دولت مالتا که ۵ درصد سهام آن را خریداری کرده، حمایت میشود. این بانک، با نام بنیانگذاران بهدلیل این که به شخص، شرکت یا نهاد خاصی تعلق ندارد، منحصربهفرد خواهد بود. بانک بنیانگذاران به افرادی که هر سهم توکنی آن را خریداری کنند، بهصورت جداگانه تعلق میگیرد. جمع آوری کمکهای مالی پروژه در سایت نیوفاند انجام خواهد شد. مالتا بهعنوان کشوری که به اتحادیهی اروپا تعلق دارد، قطعا برای اجرای این برنامه با مشکلاتی روبهرو خواهد شد؛ اما ماسکت دربارهی این اتفاق بسیار امیدوار است. او میگوید:
این مفهوم هماکنون کمی گیجکننده به نظر میرسد؛ اما شکی ندارم که اساس اقتصاد جدیدی را در آینده تشکیل خواهد داد. همانطور که ما برای تکههای کاغذ ارزش قائل میشویم، نسلهای آینده برای فضاهای الکترونیکی ارزش قائل خواهند شد.
تونی ساکوناگی، تحلیلگر مؤسسهی برنستاین، به این نکته اشاره میکند که هزینهی واحد تحقیق و توسعهی اپل (R&D) در سال مالی گذشته به مرز ۱۲.۷ میلیارد دلار رسیده که بیش از کل هزینهی این بخش بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۱ بوده است، در حالی که کوپرتینونشینها در بازهی زمانی یادشده، آیپاد، آیفون و آیپد را معرفی کردهاند. هزینههای واحد تحقیق و توسعهی اپل با نرخی بالاتر از نرخ رشد درآمد این شرکت در حال افزایش است.
از زمان انتصاب تیم کوک بهعنوان مدیرعامل اجرایی اپل در سال ۲۰۱۱، هزینههای بخش تحقیق و توسعه به مجموع ۵۱ میلیارد دلار میرسد؛ اما بهنظر ساکوناگی این رقم هنوز کافی نیست، او میگوید:
در حالی که هزینهی بخش تحقیق و توسعهی اپل بسیار زیاد است، تحلیل آماری ما نشان میدهد که اپل امروزه بهاندازهی نیمی از مقداری که باید، صرف R&D میکند.
اپل به ادغام و تصاحب شرکتها و استارتاپها نیز تنها ۲ درصد از کل گردش مالی خود را اختصاص میدهد؛ در حالی که شرکتهای رقیب، میانگین ۲۵ درصد از گردش مالی شرکت را به بخش ذکرشده اختصاص میدهند، ساکوناگی با اتکا بر این نکته، باور دارد که شاید اپل بهاندازهی کافی روی نوآوری سرمایهگذاری نمیکند. در حقیقت به گفتهی تحلیلگر برنستاین، مقدار عددی بودجهی Apple در بخش تحقیق و توسعه بالا؛ اما درصد نسبی آن از درآمد کوپرتینونشینها پایین است. او در این خصوص چنین مینویسد:
با بررسی اپل و ۲۵ شرکت بزرگ تکنولوژی بر اساس ارزش بازار میتوان متوجه ارتباط قوی (ضریب تشخیص معادل ۰.۵۰۸) میان R&D و استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی (GAAP)، بهعنوان درصد درآمد و حاشیهی سود شرکت شد. در ۱۲ ماه گذشته، اپل ۵.۱ درصد از درآمد خود را صرف R&D کرده و حاشیهی سود خود را ۳۸ گزارش کرده است. تحلیلها نشان میدهد که مقدار هزینهی معمول برای بخش تحقیقوتوسعهی شرکتهای حوزهی فناوری با حاشیهی سود مشابه، میتواند به میزان ۱۰ درصد از درآمد آنها باشد؛ بنابراین اپل برای جلوگیری از عقب ماندن از رقبا باید درصد بودجهی این بخش را دو برابر کند. در تحلیلی دیگر بین ۱۰ شرکت برتر تکنولوژی آمریکا، اپل براساس ارزش بازار، با درآمدی معادل ۲۳۹ میلیارد دلار، بزرگترین شرکت است؛ اما در بحث هزینهی R&D در جایگاه ششم بین ۱۰ شرکت قرار دارد.
ساکوناگی در ادامه میگوید: «شاید مهمترین نکته این باشد که با وجود ۵ برابر شدن هزینهی تحقیقوتوسعه طی ۶ سالونیم گذشته، سرعت معرفی محصولات جدید اپل تغییری نکرده است» و این یک امتیاز منفی محسوب میشود؛ چرا که «اولین مدل آیفون تنها توسط ۲۰۰ نفر از مهندسین ارشد اپل ساخته شد.» از نظر ساکوناگی هنوز مشخص نیست که آیا محصولات و سرویسهای جدید اپل، همانند آیپاد، آیپد یا آیفون موفق خواهند بود یا خیر. او میگوید:
ناموفق بودن اپل در عرضهی محصول موفق دیگری بیش از همه بهدلیل وسعت این شرکت و منابع مالی آن ناامیدکننده است.
با این همه، ساکوناگی اذعان دارد که اپل عرضهی محصولات جدید و متفاوتی را در برنامهی خود دارد و در آیندهای نه چندان دور از آنها رونمایی خواهد کرد؛ اما برای باقی ماندن میان ابرقدرتهای تکنولوژی و ادامهی نوآوری پیرامون محصولات و سرویسهای گستردهی خود باید بودجهی تحقیق و توسعه را افزایش دهد؛ در غیر این صورت، ارزش آن در بازار سقوط خواهد کرد. حتی هماکنون نیز ۶۰ درصد سود شرکت، بهکمک فروش iPhone تامین میشود و این موضوع باید تغییر کند.
نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا اپل دیگر بهاندازهی کافی نوآور نیست؟ آیندهی این شرکت را چگونه ارزیابی میکنید؟
حوزهی فینتک میتواند با بهرهگیری از سه فناوری نوین که انتظار میرود منجر به کاربردیتر شدن کلان داده شوند، اپلیکیشنهای ریسپانسیو و امنتری را ارائه کنند و در نتیجه عملکرد محاسباتی را بهبود دهند.
هرچند گمانههای اولیه حکایت از این داشت قانون اتحادیهی اروپا در رابطه با محافظت از دادههای عمومی (GDPR)، مصرف دادهای شرکتها برای دادهکاوی را محدود کند، اما بر اساس پژوهشهای جدید این محدودیت یک مزیت برای فین تک است.
یکی از نتایج GDPR این است که کسبوکارها میتوانند با استفاده از یک مدل شفاف و انتخابی به منبع دادهای مشتریان دسترسی پیدا کنند. بر اساس گزارش پژوهشی ژونیپر منبع دادهای مشتریان یک منبع غنی از اطلاعات برای کشف الگوهای کاربران در مجموعه دادههای بزرگ است. گزارش ژونیپر بر سه فناوری تأکید میکند که در سال جاری و پنج سال آینده به بازار فینتک کمک میکنند: دادهکاوی، اپلیکیشنهای توزیع شده (به Dapps هم معروف هستند) ومحاسبات کوانتومی.
دادهکاوی در عصر GDPR
هدف GDPR محافظت از اطلاعات قابل شناسایی و شخصی شهروندان (PII) و ارائهی شفافیت در مورد کاربرد اطلاعات خصوصی است و از طرفی به افراد این حق را میدهد که استفاده از اطلاعات را محدود کنند یا درخواست حذف یا فراموشسازی دادهها را مطرح کنند.
یکی از فناوریهای نوظهوری که پتانسیل کمک به سازمانها در تطبیق قوانین محدودکنندهی GDPR را دارد، فناوریبلاکچین است که در چند سال گذشته دنیای کسبوکار را متحول کرده است. این فناوری توزیعشدهی الکترونیکی میتواند رکورد ثابتی را برای ثبت تاریخچهی تراکنشها بسازد. به دلیل پایداری دادهها، استفاده از بلاکچین بهعنوان یک نوع پایگاه داده برای تراکنش با PII میتواند با قوانین GDPR در تضاد باشد؛ اما وقتی دادههای PII بهصورت مجزا از شبکهی بلاک چین (که تبادل داده روی آن انجام میشود) ذخیره شوند، این فناوری میتواند بخشی از راهحل تطبیق GDPR باشد.
مقالههای مرتبط:
باوجود اجرای GDPR، فینتکها میدانند که لو رفتن و نفوذ به دادهها میتواند پیامدهای جدیتری را به دنبال داشته باشد و در درجهی اول باید در کمپینها و استراتژی بازاریابی برای جلب رضایت مشتری تلاش کنند. نفوذ به دادهها تنها بر پوشش رسانهای که عامل کاهش مشتریان است، تأثیر نمیگذارد بلکه بر اساس GDPR تا ۴ درصد کل درآمد یا ۲۳ میلیون دلار (هر کدام که رقم بیشتری باشد)، جریمهی مالیاتی وضع میشود. اما GDPR تنها به نفوذهای دادهای عمده مربوط نیست. هر بار شخصی از حق خود برای فراموششدن (right to be forgotten) استفاده کند، رکوردهای پایگاه دادهای مربوط به آن حذف میشوند و اگر بلاکچین بخشی از سیستم باشد، مدیر کسبوکار بلاکچین باید مطمئن شود هر رکورد تک زنجیرهای فاقد معنا و مفهوم شده است؛ خوشبختانه یک روش ساده برای انجام این کار وجود دارد.
به فرآیند حذف کلیدهای هش مرتبط با اطلاعات، حذف دادههای رمزنگاری گفته میشود. دادههای احتمالی در میان پایگاه دادههای آفلاین توزیع میشوند و امکان گردآوری آنها بدون کلیدهای صحیح رمزنگاری وجود ندارد. درنتیجه این دادهها نامفهوم میشوند، این روش یک روش مؤثر و ساده برای حذف پایدار دادهها است. بیشترین مشکل مربوط به GDPR، نیازهای تطبیقی سنگین آن است؛ اما به عقیدهی ژونیپر، مزایای این تطبیق فراتر از فرار از جریمههای مالی است. برای مثال GDPR منجر به افزایش دادههای صحیح و معتبر و انتخاب شفاف کاربرها میشود. تحلیلگر ارشد ژونیپر، لارون فویی میگوید:
گردآورندگان دادهای با این فناوری میتوانند یک روش باز و مثبت برای دادههای مشتری ارائه کنند و درعینحال تضمین کنند که از اعتماد کاربرها سوءاستفاده نمیکنند. این روش با ترکیب صداقت و شفافیت، بازخورد خوبی خواهد داشت و کسبوکارها باید آن را در اولویت قرار دهند؛ کسبوکارهایی که از این روش استفاده نکنند ممکن است با شک و عدم اعتماد قابلتوجه و حتی واکنش شدید مشتری روبهرو شوند.
این فرضیه تنها جنبهی تئوری ندارد. عملیات دادهکاوی در طول سال گذشته با دقت بالایی اجرا شد. برای مثال رسواییکمبریج آنالیتیکا یا فیسبوک منجر به کاهش و عدم اعتماد مشتریها و حتی کاهش شدید ارزش سهام فیسبوک شد. لورن فوی از ژورنیپر در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:
شرکتهایی که در پژوهشها به آنها اشاره کردیم لزوما فینتک نیستند؛ بلکه میتوانند کسبوکارهایی باشند که با سازمانهای مالی یا سازمانهایی بانفوذ همکاری میکنند. اقدامات این سازمانها تأثیر زیادی بر عوامل و بازیگران عمدهی فینتک دارد.
علاوه بر این، کسبوکارهایی مثل ShareRoot که پلتفرمی برای بازاریابی شبکههای اجتماعی مبتنی بر SaaS فراهم میکنند و همینطور مایکروسافت در حال برنامهریزی برای اعمال محدودیتهای GDPR بر تمام عملیات خود هستند و از فروش فناوریهای لازم برای دادهکاوی یا تطبیق GDPR سود میبرند.
توسعهی شدید اپلیکیشنهای توزیع شده
دومین نوآوری در سالهای پیش رو، توسعهی قابلتوجه اپلیکیشنهای توزیع شده (-Dappها) است.
اپهای توزیع شده با مبنا قرار دادن بلاکچین، یک اکوسیستم نرمافزاری متنباز و نوآورانه را میسازند که امن و راحت است و در آن به توسعهی ابزار جدید آنلاین میپردازند. فوی میگوید:
اپهای توزیع شده منابع را در سراسر ماشینهای متعدد ذخیره میکنند و به این صورت از توان هزاران کامپیوتر بیکار استفاده میکنند. نتیجهی حاصل اپلیکیشنهایی هستند که به یک موجودیت مستقل تعلق ندارند، بلکه مجموعه محور هستند.
اپهای توزیع شده هم مانند فناوری بلاکچین (که روی آن اجرا میشوند) در میان تعداد زیادی از گرهها توزیع میشوند (گاهی هزاران یا میلیونها گره) که از اینرو این اپلیکیشنها را در برابر خطا مقاومتر کرده و از سوی دیگر شفافیت را افزایش میدهد. اپهای توزیع شده امنیت بیشتری دارند، زیرا تمرکز زدایی منجر به کاهش عملیات هک و فریب میشود و دادههای ذخیرهشدهی روی بلاکچین قابل دستکاری یا قابلتغییر در یک تاریخ دیگر نیستند. به عقیدهی ژونیپر این ویژگیها باعث میشوند اشخاص ثالث و عوامل مالی از فناوری برای اقداماتی استفاده کنند که در آنها امنیت حرف اول را میزند.
توسعهدهندگان باید بهسرعت خود را با اپهای توزیع شده تطبیق دهند. توسعهدهندگانی نظیر dApp Builderامیدوارند پلتفرمی را پیشنهاد دهند که امکان ساخت و توزیع اپهای توزیع شده را برای دیگران فراهم کنند. پلتفرم dApp Builder امکان ساخت اپهای توزیع شده اتریوم را از قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) فراهم میکنند به این معنی که نیازی به کدنویسی نیست و اپلیکیشنها در یک بلاکچین توسعه مییابند. ژونیپر نشان میدهد که اپهای توزیع شدهی متعددی روی پلتفرمها ظهور کردهاند، اگرچه تعداد زیادی از آنها دستهها یا کپیهایی از اپلیکیشنها و نرمافزارهای قدیمی هستند. برای مثال سایت میکروبلاگینگ Peepeth یک نمونه Dapp است که از نظر قالب و عملکرد مشابه Twitter است. ژونیپر در این خصوص میگوید:
بااینحال ماهیت توزیع شده و نبود مالکیت به این معنی است که Dapp دچار مشکل قانونی نمیشود. کاربرها برای استفاده از اپلیکیشن باید بخش کوچکی از ارز رمزنگاری Ether را پرداخت کنند. این ویژگی بسیاری از Dappها است. بهبیاندیگر برای ثبت تراکنشها روی بلاکچین، کاربرها باید سوخت و محرکهی لازم را فراهم کنند.
اپلیکیشن توزیع شده یک فناوری قرارداد power smart است (کد اجرایی برای خودکارسازی کسب و کار). زنجیرهی تأمین، بر اساس اپهای توزیع شده عملیات کنترل و هدایت را انجام میدهد؛ این قبیل اپهای توزیع شده بهصورت خودکار به ردیابی محمولهها در زمان واقعی میپردازند یا تراکنشهای مشاورهی املاک یا دیگر تراکنشهای مالی را تکمیل میکنند و در حال حاضر هم در صنایع پیادهسازی میشوند. اپلیکیشنهای جدید مبتنی بر بلاکچین سرمایهگذاری خود را از طریق ICO-ها (توزیع اولیهی سکهای) پیدا میکنند. توکنها یا ارزهای جدید دیجیتال که در اپلیکیشنهای توزیع شده مورد استفاده قرار میگیرند از طریق خرید با استفاده از پولهای سنتی یا دریافت به عنوان پاداش در ازای استفاده از اپلیکیشنها منتشر میشوند.
مقالههای مرتبط:
شاید نیاز به استفاده از توکن یا سکههای رمزنگاری شده بهعنوان روش پرداخت یک محدودیت به نظر برسد، اما نیاز به پردازشهای امن و ثبت شدهی بلاکچین، امنیت خاطر کاربرها را افزایش میدهد. به گفتهی ویندسور هولدن، در این زمینه پتانسیل قابلتوجهی وجود دارد بهطوریکه بسیاری از شرکتهای بزرگ مثل IBM، مایکروسافت و اوراکل به دنبال بررسی و پیادهسازی این فناوریها هستند.
از طرفی قابلیت همکاری متقابل یک مشکل عمده است؛ همکاری متقابل به این معنی است که اپهای توزیع شده مبتنی بر فناوری بلاکچین مشخص نمیتوانند با سایر اپهای توزیع شده مبتنی بر فناوریهای بلاکچین متفاوت ارتباط برقرار کنند. اگرچه به گفتهی هولدن شماری از توسعهدهندگان راهحلهای مبتنی بر چند-بلاکچین را برای حل این مشکلات ارائه میدهند. هولدن در این خصوص میگوید:
امنیت فراتر از مشکل زنجیرههای بدون مجوز و عمومی مثل بیتکوین و اتریوم است. اگر بازیگران کسبوکار از این گزینهها اجتناب کنند (بهویژه اگر بلاکچینهای خصوصی را انتخاب کنند)، کنترل بیشتری را خواهند داشت.
انواع بلاکچینها را معمولا میتوان به دو دسته تقسیم کرد: عمومی (public) و مجوزدار (خصوصی). بلاکچینهای عمومی مثل بیتکوین امکان مشاهده و ارسال تراکنشها را تا زمانی که بخش از فرآیند توافق باشند به همه میدهند.
در مقابل بلاکچینهای خصوصی توانایی نوشتن در یک دفتر توزیعشده را به یک سازمان مثل گروهی از کارمندان داخل سازمان یا مجموعهای از سازمانها مثل گروهی از بانکها محدود میکنند که بر سر مشارکت شبکه به توافق رسیدهاند.
بلاکچینهای کنسرسیومی هم وجود دارند؛ در این بلاکچینها تعداد از پیش انتخابشدهای از گرهها برای استفاده از دفتر کل توزیعشده احراز هویت میشوند. برای مثال گروهی از بانکها و سازمانهای مبادلاتی میتوانند از بلاک چین بهعنوان بخشی از فرآیند شفافسازی تجاری استفاده کنند که در آن هر گره مرتبط با یک مرحله در فرآیند بازرسی است.
برتری کوانتومی
به عقیدهی ژونیپر، سال ۲۰۱۸ شاهد برتری کوانتوم خواهد بود، یک کامپیوتر کوانتومی میتواند وظایفی را انجام دهد که با کامپیوترهای معمول و کلاسیک قابل انجام یا عملی نیستند. محاسبات کوانتومی وعدهی حل الگوریتمهای پیچیده را میدهند و حوزههایی مثل فینتک، حمل و نقل و پژوهش و توسعه را مجددا تعریف میکنند. بر اساس این گزارش، با اینکه کاربرد گستردهی محاسبات کوانتومی تا سال ۲۰۲۳ امکانپذیر نیست اما صنایع میتوانند خود را با این فناوری تطبیق دهند تا از رقابت عقب نمانند.
محاسبات کوانتومی با استفاده از ذرات اتمی مثل الکترون و فوتونها انجام میشود(در عمل این محاسبات با یونها موفقیتآمیز بوده است). در فرآیند محاسبات بار یا قطبیسازی الکترونها یا فوتونها نشاندهندهی صفر یا یک است. هرکدام از این وضعیتها را بیت کوانتومی یا کوبیت مینامند. رفتار این ذرات مبنای محاسبات کوانتومی را شکل میدهد. ژونیپر در این خصوص میگوید:
محاسبات کوانتومی با استفاده از کوبیتها در وضعیتهای صفر و یک یا هر دو وضعیت، نسبت به کامپیوترهای دودویی قابلیت حل مسائل پیچیدهتر را دارد. توانایی حل مسائل پیچیدهتری را نسبت به کامپیوترهای دودویی فعلی دارد. به این وضعیت برهمنهی (superposition) گفته میشود و به این معنی است که کامپیوترهای کوانتومی میلیونها برابر قدرتمندتر از ماشینهای دودویی هستند و پتانسیل تأثیر بر فرآیندهای صنایع را دارند. بر اساس پیشبینی کارشناسان صنعتی، پردازندههای ۵۰ کوبیتی یا بیشتر معیاری برای اندازهگیری محاسباتی هستند. بااینحال توسعهی محاسبات کوانتومی انتظارات را بالا برده است.
در ماه نوامبر، IBM با موفقیت به تست یک کامپیوتر کوانتومی ۵۰ کوبیتی پرداخت؛ پس از آن گوگل در ماه مارس تراشهی Bristlecone را با قدرت ۷۲ کیوبیت معرفی کرد. تراشهی Bristlecone پس از تستهای موفقیتآمیز قادر به توسعهی الگوریتمهای کوانتومی خواهد بود. به گزارش ژونیپر این اتفاق سریعتر از حد انتظار رخ داد. این همان برتری کوانتومی است (کامپیوترهای کوانتومی که قادر به انجام وظایفی هستند که با کامپیوترهای قدیمی و سنتی امکانپذیر نیست) که در یک دستگاه ۱۰۰ کیوبیتی به دست میآید.
مکبوکهای اپل سالهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشتهاند به طوری گاه شاهد تغییرات کوچک و گاه انقلاب در آنها بودهایم. مکبوک پروهای ۲۰۱۸ اپل با پردازندهی نسل هشتمی اینتل، حل برخی مشکلات کیبورد، تراشهی T2 و نمایشگری با پشتیبانی از TrueTone به تازگی وارد بازار شدهاند. لازم به ذکر است که هنوز خبری از مکبوک ایر جدید و نسخهی بدون تاچبار مکبوک پرو ۲۰۱۸ در سبد محصولات امسال کوپرتینوییها نیست؛ هر دو مکبوک پرو ۱۵ و ۱۳ اینچی اپل به تاچبار مجهز شدهاند. ظاهر و ابعاد این لپتاپهای بهروز شده تغییری نسبت به مدلهای سال گذشته ندارند با این حال شاهد افزایش ظرفیت باتری در هر دو مدل ۱۳ و ۱۵ اینچی هستیم.
مکبوک پرو ۱۵ اینجی به پردازندههای ۶ هستهای Core i7 و Core i9 اینتل مجهز شده است از هنوز هم شاهد استفاده از تراشهی گرافیکی شرکت AMD در آن هستیم. تراشهی رادئون پرو ۵۵۵ ایکس مکبوک پرو ۱۵ اینچی امسال با حافظهی ۴ گیگابایتی خود دیگر تغییر آن در بحث پردازشی است. اپل مدل ۱۳ اینچی را نیز با طبق انتظار با پردازندههای چهار هستهای Core i7 و Core i5 روانه بازار کرده است و تراشهی جدید Iris Plus 655 اینتل نیز کاربردهای روزمرهی گرافیکی کاربر را پردازش میکند. اپل همانند سالهای گذشته از تراشههای بهینهشدهی ۲۸ و ۴۵ واتی در مکبوک پرو استفاده کرده است که عملکرد عالی آنها در بحث پردازش تضمین میکند.
مشخصات فنی مدل پایهی مکبوک پرو ۱۵ اینچی | |||
---|---|---|---|
مدل | ۱۵ اینچی ۲۰۱۸ | ۱۵ اینچی ۲۰۱۷ | ۱۵ اینچی ۲۰۱۶ |
CPU | اینتل Core i7-8750H فرکانس پایهی ۲.۲ گیگاهرتز ۶ هسته، ۱۲ ترد، ۴۵ وات، ۹ مگابایت کش |
اینتل Core i7-7700HQ فرکانس پایهی ۲.۸ گیگاهرتز ۴ هسته، ۸ ترد، ۴۵ وات، ۶ مگابایت کش |
اینتل Core i7-6700HQ فرکانس پایهی ۲.۶ گیگاهرتز ۴ هسته، ۸ ترد، ۴۵ وات، ۶ مگابایت کش |
GPU | اینتل UHD Graphics 630 و AMD Radeon Pro 555X با ۴ گیگابایت حافظه | اینتل HD Graphics 630 و AMD Radeon Pro 555 با ۲ گیگابایت حافظه | اینتل HD Graphics 630 و AMD Radeon Pro 450 با ۲ گیگابایت حافظه |
نمایشگر | ۱۵ اینچی، IPS LCD ۱۸۰۰ × ۲۸۸۰ پیکسل، فضای رنگی DCI-P3 True Tone |
۱۵ اینچی، IPS LCD ۱۸۰۰ × ۲۸۸۰ پیکسل، فضای رنگی DCI-P3 |
|
حافظهی رم | ۱۶ گیگابایت DDR4-2400 | ۱۶ گیگابایت LPDDR3-2133 | |
حافظهی ذخیرهسازی | ۲۵۶ گیگابایت PCIe SSD | ||
تاچبار | بله | ||
ورودی و خروجی | ۴ پورت تاندربولت ۳ با پشتیبانی از DP1.2 و USB 3.1 Gen 2 جک ۳.۵ میلیمتری هدفون |
||
ظرفیت باتری | ۸۳.۶ واتساعت | ۷۶ واتساعت | |
عمر باتری | ۱۰ ساعت | ||
ابعاد و وزن | ۱۵.۵ میلیمتر × ۲۴۰.۷ میلیمتر × ۳۴۹.۳ میلیمتر ۱.۸۳ کیلوگرم |
||
قیمت | ۲۳۹۹ دلار | ۲۳۹۹ دلار | ۲۳۹۹ دلار |
مکبوک پروهای جدید اولین نسل از لپتاپهای اپل با پشتیبانی از ویژگی «Hey Siri» هستند که با افزودن تراشهی اختصاصی T2 این شرکت ممکن شده است. این تراشه اجزای جداگانهی پیشین مانند کنترلر صدا و SSD، پردازندهی سیگنال تصویر و کنترلر مدیریت سیستم را در قالب یک واحد ارائه میکند؛ این چیپ پیش از این در iMac Pro معرفی شده و بسیاری دلیل سرعت بالای حافظهی ذخیرهسازی مکبوکهای جدید را وجود کنترلر جدید آن میدانند.
نارضایتی کاربران مکبوکهای سال گذشته از کیبورد این محصول اپل را مجبور به استفاده از نسل سوم کیبورد پروانهای کرده است. این کیبورد حالا کمصداتر و به غشایی برای جلوگیری از نفوذ گرد و غبار مجهز شده است؛ با این حال به نظر میرسد اپل تغییری در عمق کلیدها ایجاد نکرده است. رزولوشن و نوع پنل نمایشگر هر دو مدل تغییر نسبت به سالهای گذشته نکرده است با این حال اضافه شدن قابلیت آشنای TrueTone به مکبوکهای امسال خیر خوشایندی محسوب میشود.
مشخصات فنی مدل پایهی مکبوک پرو ۱۳ اینچی با تاچبار | |||
---|---|---|---|
مدل | ۱۳ اینچی ۲۰۱۸ | ۱۳ اینچی ۲۰۱۷ | ۱۳ اینچی ۲۰۱۶ |
CPU | اینتل Core i5 - 8259U فرکانس پایهی ۲.۳ گیگاهرتز ۴ هسته، ۸ ترد، ۲۸ وات، ۶ مگابایت کش |
اینتل Core i5 - 7267U فرکانس پایهی ۳.۱ گیگاهرتز ۲ هسته، ۴ ترد، ۲۸ وات، ۴ مگابایت کش |
اینتل Core i5-6267U فرکانس پایهی ۲.۹ گیگاهرتز ۲ هسته، ۴ ترد، ۲۸ وات، ۴ مگابایت کش |
GPU | اینتل Iris Plus 655 با ۱۲۸ مگابایت eDRAM | اینتل Iris Plus 650 با ۶۴ مگابایت eDRAM | اینتل Iris Plus 550 با ۶۴ مگابایت eDRAM |
نمایشگر | ۱۳ اینچی، IPS LCD ۱۶۰۰ × ۲۵۶۰ پیکسل، فضای رنگی DCI-P3 True Tone |
۱۳ اینچی، IPS LCD ۱۶۰۰ × ۲۵۶۰ پیکسل، فضای رنگی DCI-P3 |
|
حافظهی رم | ۸ گیگابایت LPDDR3-2133 | ||
حافظهی ذخیرهسازی | ۲۵۶ گیگابایت PCIe SSD | ||
تاچبار | بله | ||
ورودی و خروجی | ۴ پورت تاندربولت ۳ با پشتیبانی از DP1.2 و USB 3.1 Gen 2 جک ۳.۵ میلیمتری هدفون |
||
ظرفیت باتری | ۵۸ واتساعت | ۴۹ واتساعت | |
عمر باتری | ۱۰ ساعت | ||
ابعاد و وزن | ۱۴.۹ میلیمتر × ۲۱۲.۴ میلیمتر × ۳۰۴.۲۱ میلیمتر ۱.۳۷ کیلوگرم |
||
قیمت | ۱۷۹۹ دلار | ۱۷۹۹ دلار | ۱۷۹۹ دلار |
پیش از شرکت در نظرسنجی اشاره به این نکته لازم به نظر میرسد که کوپرتینوییهایی قیمت مکبوکهای جدیدشان را نسبت به سال قبل تغییر ندادهاند؟ به نظر شما تغییرات ذکر شده برای خرید این محصولات کافی است؟ آیا برای کاربران مکبوک پرو ۲۰۱۷ خرید چنین محصولی معقول است؟ شما میتوانید علاوه بر شرکت در نظرسنجی از بخش دیدگاهها برای تبادلنظر در این رابطه استفاده کنید:
یکی از ویژگیهای اساسی انسان این است که هرچه علم و تکنولوژی پیشرفت کند، باز هم معتقد هستیم که هنوز هم هیچ ماشینی به توانمندی انسان نیست و نمیتواند جای او را بگیرد.
برای مثال، همین شستن ظرف را در نظر بگیرید: اولین ماشین ظرفشویی در سال ۱۸۵۰ ساختهشد. هم اکنون ۱۵۰ سال از آن زمان میگذرد و اکثرمان همچنان خودمان ظرف میشوییم یا حداقل قبل از قرار دادن آنها در ماشین ظرفشویی، خودمان کمی آنها را تمیز میکنیم.
اما با توجه به آمار، ماشینهای ظرفشویی جدید، بسیار سریعتر، بهداشتیتر و با محیط و طبیعت سازگارتر هستند. بنابراین وقت شاید وقت آن رسیده باشد که شستوشوی دستی ظروف را متوقف کنیم و از ماشینهای ظرفشویی استفاده کنیم.
یا همانگونه که گزارشها میگویند:
زمان آن رسیده است که به ماشینهای ظرفشویی اجازه دهیم کار خود را انجام دهند.
یک عقیدهی قدیمی و رایج همچنان وجود دارد بر این که اگر برای شستن ظروف یک وعدهی غذایی یک خانواده، از یک سینک پر آب استفاده کنید، با شستن دستی هم ظروف تمیزتر میشوند و هم آسیب کمتری به محیط خواهد رسید و هم بهصرفهتر خواهد بود.
اما پژوهشها نشان میدهند که این عقیده دیگر درست نیست و ماشینهای ظرفشویی جدید، نهتنها بسیار ارزانتر هستند بلکه مصرف انرژی کمتری نیز دارند.
جونا شین، هماهنگکنندهی تکنیکی ساختمانها و آپارتمانها از برنامهی وترسنس آژانس حفاظت محیط، مربوط به ماشینهای ظرفشویی بهینه، در یک جمله گفت:
با اینکه استفادهی بهینه از آب و انرژی هنگام شستن دستی ظروف ممکن است، احتمال وقوع آن بسیار کم است.
او اضافه کرد:
برای اینکه بتوانید به میزان یک ماشین ظرفشویی کاملا پر ظرف بشویید و همزمان آب کمتری نیز مصرف کنید، باید بتوانید هشت سینک پر از ظرف را بشویید و برای اینکه در زمان و انرژی هم همانند شوید، شیر آب بیشتر از دو دقیقه باز نماند.
خب متوجه شدیم که استفادهی کمتر از آب نسب به ماشین ظرفشویی بسیار مشکل است. اما این سوال وجود دارد که آیا هنوز هم لازم است قبل از قرار دادن ظروف در ماشین آنها را سریع آبکشی کنیم؟
متاسفانه خیر، با توحه به گفتههای استفن نادل، مدیر کارگردانی شورای اقتصاد بهصرفهی انرژی، در حقیقت، اگر یک ماشین ظرفشویی مدرن داشته باشید، تنها کاری که قبل از قرار دادن ظروف در ماشین باید انجام دهید این است که تکههای غذا را از بشقابها جدا کنید.
نادل در مصاحبهی ۲۰۱۵ با واشنگتون پست گفت:
ماشینهای ظرفشویی قدیمی، ظرفها را تمیز نمیکردند مگر اینکه شما قبل از قرار دادن آنها در ماشین، آنها را آبکشی میکردید. در مورد ماشینهای جدید این مشکل دیگر وجود ندارد. اکثر ماشینهای جدید، سنسور چرک بودن دارند. به نسبت میزان کثیفی ظروف، آنها را کمتر یا بیشتر میشویند. بنابراین ظروف کاملا تمیز میشوند.
ماشینهای ظرفشویی همچنین میتوانند فوارههای آب ۶۰ سانتیگرادی را بر ظروف اسپری کنند که معمولا دست انسان توانایی تحمل این حرارت را ندارد. با این حال، متخصصان توصیه میکنند که دمای ماشین را بیشتر از ۴۸ درجهی سانتیگراد تنظیم نکنید.
مونی نوشت:
پر مصرفترین و پر هزینهترین راه برای شستن ظروف، شستن اولیهی دستی آنها با آب گرم و سپس قرار دادن آنها در ماشینهای ظرفشویی قدیمی که با توجه به استانداردهای جدید ساخته نشدند است.
پروتکل DHCP مخفف Dynamic Host Configuration Protocol، نوعی از پروتکل برای پیکربندی هاست بهطور پویا است که به هر دستگاه موجود در شبکه، یک آدرس IP اختصاص میدهد. هر دستگاه با اتصال به اینترنت نیازمند آدرس IP است. این آدرس از طریق یک روتر دارای سرویس DHCP اختصاص داده میشود. در شبکههای خیلی بزرگ یک روتر بهتنهایی نمیتواند تمام دستگاههای متصل را مدیریت کند. در این موارد یک سرور اختصاصی فقط برای اختصاص آدرس IP به دستگاهها در شبکه قرار میگیرد. در این حالت پروتکل DHCP به جای روتر، روی سرور اجرا میشود.
DHCP نه تنها اختصاصدهندهی آیپی آدرس است، بلکه مدیریت پیکربندی شبکه برای subnet mask ،default Gateway و سرویس DNS نیز برعهدهی این پروتکل است.
معماری DHCP
در معماری DHCP سه بخش حائز اهمیت است: یک مشتری DHCP، یک سرور DHCP و عامل رله DHCP.
مشتری یا کلاینت، هر دستگاهی است که میتواند به اینترنت وصل شود و با سرور ارتباط برقرار کند. نه تنها تلفنها و سیستمهای کامپیوتری مشتری محسوب میشوند، بلکه پرینترها و سرورهای داخل شبکه نیز شامل مشتریان هستند. سرور DHCP یک سیستم کامپیوتری است که کار اختصاص IP را انجام میدهد.
DHCP relay agents یا عوامل رله ارسال سیگنال تقاضا بین کلاینت و سرور را انجام میدهند. آنها بخش ضروری یک شبکه نیستند، ولی در شبکههای عظیم حضور آنها لازم است.
تخصیص DHCP
یک آدرس IP از زمانی که اختصاص مییابد، دارای دوره عمر محدودی است. IP که توسط DHCP امروز به یک سیستم اختصاص مییابد، ممکن است متفاوت با فردا باشد. اگر سیستم پیش از اینکه مدت زمان تخصیص از میان برود به شبکه برگردد یا در شبکه بماند، آیپی آن تغییر نمیکند. در غیر اینصورت IP جدیدی به دستگاه اختصاص داده میشود.
هر دستگاه در شبکه میتواند درخواست تجدید تخصیص DHCP کند. این درخواست موجب ایجاد یک IP آدرس جدید برای دستگاه میشود. برای اینکار از تنظیمات شبکه روی کامپیوتر یا تنظیمات Wifi روی تلفن همراه استفاده میشود.
هدف DHCP
وجود DHCP در شبکه برای تشخیص تعداد دستگاههایی که میتواند به شبکه متصل باشد، ضروری است. با ورود هر دستگاه به شبکه لازم است فورا یک آدرس IP به آن اختصاص یابد، طوری که با سایر IP های موجود در شبکه تداخل نداشته باشد. عدم حضور DHCP منجر به تداخل IP و در نتیجه مانع از اتصال دستگاه به شبکه بهسادگی و سرعت میشود. این مساله یکی از مشکلات مدیریت شبکه است. اختصاص IP بهصورت دستی و رفع مشکل تداخل حتی در شبکههای کوچک، کاری ملالآور و زمانبر است. در شبکههای بزرگ چنین کاری تقریباً غیر ممکن است.
خدمت مهم DHCP به مدیران شبکه، اختصاص IP بهصورت اتوماتیک به تمام دستگاههای موجود درشبکه است. همچنین بهدلیل داینامیک بودن آدرس آیپیها در دسترس نبودن IP برای یک سیستم کامپیوتری بهندرت اتفاق میافتد. در چنین شبکهای امکان اتصال بینهایت دستگاه نیز امکانپذیر خواهد بود.
تداخل IP با DHCP
با اینکه DHCP مسئول اختصاص IP است، گاهی میتواند خود عامل تداخل ای پی نیز باشد. وجود خطا در دیاچسیپی باعث ایجاد این مشکل میشود، اما خود این پروتکل میتواند در حین کار مشکل را برطرف کند. اغلب اوقات زمانیکه خطای تداخل IP را روی سیستم خود میبینید، تنها کافیست آنرا نادیده بگیرید تا مشکل خودبهخود برطرف شود. اگر مشکل باقی بماند، باید روتر را ریستارت کنید. باز هم اگر مشکل تداخل برطرف نشود، احتمالا با مسالهی بزرگتری در شبکه روبهرو هستید که روتر و DHCP با آن دست بهگریبان هستند.
.: Weblog Themes By Pichak :.