هلال ماه

"الکساندر گرست"، یکی از فضانوردان آژانس فضایی اروپا تصویر زیبایی از هلال ماه را به اشتراک گذاشت.

 هلال ماه که در تصویر قابل مشاهده است، توسط "الکساندر گرست" (Alexander Gerst) فضانورد آژانس فضایی اروپا از ایستگاه فضایی بین‌المللی (iss) ثبت شده است.

"الکساندر گرست"، این تصویر را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد و نوشت: خدمه مستقر در ایستگاه فضایی بین‌المللی تقریبا روزی 16 مرتبه به دور زمین گردش می‌کنند.

در حال حاضر، 6 فرد در ایستگاه فضایی زندگی و کار می‌کنند. این ایستگاه فضایی با سرعت 17 هزار و 500 مایل بر ساعت و با فاصله حدود 403 هزار کیلومتر (250 مایل) به دور سیاره ما می‌چرخد.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

خورشیدگرفتگی

آسمان صبحگاهی جمعه، 22 تیرماه شاهد وقوع خورشید گرفتگی از نوع جزئی است که ساکنان کمی از بخش‌های خشک سیاره زمین قادر به رؤیت آن هستند.

مسعود عتیقی  با اشاره به خورشید گرفتگی روز 22 تیرماه،‌ افزود: روز جمعه 22 تیرماه برابر با 13 جولای 2018 خورشید گرفتگی جزئی رخ خواهد داد که محدوده کمی از مردم در جهان قادر به رؤیت این پدیده نجومی خواهند بود.

وی این گرفت را متعلق به ساروس (دوره) 117 و شصت و نهمین گرفت از هفتاد و یکمین گرفت این ساروس عنوان کرد و یادآور شد: این پدیده در ساعت 6 و 18 دقیقه صبح به وقت تهران آغاز می‌شود و در ساعت 7 و 31 دقیقه به اوج خود می‌رسد.

عتیقی اضافه کرد: در ساعت 8 و 43 دقیقه روز 22 تیر ماه، پایان این گرفت جزئی خواهد بود.

مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران با اشاره به مناسب‌ترین مناطق برای رؤیت این خورشید گرفتگی، اظهار کرد: بخشی از جنوب استرالیا همچون شهرهای "آدلاید" و "ملبورن"در محدوده مشاهده این گرفت هستند و سایر مناطق گرفت شامل اقیانوس‌های هند و آرام خواهد بود.

به گفته وی، پهنه‌های آبی اقیانوس‌های هند و آرام در محدوده این گرفت قرار دارند؛ از این رو ساکنان کمتری از مناطق خشکی زمین قادر به مشاهده این پدیده هستند.

عتیقی همچنین با بیان اینکه منطقه بسیار کوچکی از قطب جنوب نیز تحت پوشش این خورشید گرفتگی قرار دارد، تاکید کرد: این خورشید گرفتگی در کل کشور قابل مشاهده نخواهد بود.

مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران با اشاره به جزئیات پدیده خورشیدگرفتگی روز 22 تیر، یادآور شد: با قرار گرفتن ماه میان زمین و خورشید، سایه ماه بر روی زمین می‌افتد و کره ماه مانع مشاهده خورشید توسط بخشی از ساکنان زمین خواهد بود.

وی با بیان اینکه خورشید گرفتگی در انواع مختلفی از جمله گرفت جزئی، گرفت کامل، گرفت حلقوی و گرفت کلی- حلقوی روی می‌دهد، ادامه داد: بازه زمانی تکرار هر گرفت متعلق به یک ساروس (دوره) هر 18 سال و 11 روز و 7 ساعت و 49 دقیقه خواهد بود.

عتیقی یادآور شد: خورشید در هنگام این گرفت جزئی روز  22 تیر ماه، در صورت فلکی "دو پیکر" قرار دارد.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

تسلا

"نیکولا تسلا" (Nikola Tesla) مخترع و مهندس مشهور صربستانی- آمریکایی در سال 1856 دیده به جهان گشود.

 نیکولا تسلا مخترع صربستانی – آمریکایی در 10 ژوئیه سال 1856 در روستای سمیلجان کرواسی متولد شد.

"میلوتین تسلا" پدر وی یک کشیش ارتدوکس بود. نیکولا هیچ‌گاه از تحصیلات رسمی برخوردار نشده بود و همیشه حافظه و توانایی‌های خارق‌العاده خود را مدیون صفات ژنتیکی و تاثیر کارهای مادرش می‌دانست؛ زیرا مادر او بدون داشتن تحصیلات آکادمیک، استعداد زیادی در ساختن وسایل و تجهیزات و استفاده‌ کاربردی از علم مکانیک داشت.

تسلا فرزند چهارم از پنج فرزند این خانواده بود.

وی در سال 1861 به مدرسه‌ ابتدایی سمیلجان رفت و در آنجا زبان آلمانی، ریاضیات و علوم دینی را فرا گرفت. خانواده‌ وی در سال 1862 به شهر گُسپیچ یکی از شهرهای کشور کرواسی نقل مکان کردند تا پدرش در آنجا به عنوان کشیش محلی فعالیت کند. نیکولا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در این شهر به اتمام رساند.

در سال 1870 تسلا به شهر کارلُواتس رفت و تحصیلاتش را در دبیرستان "Higher Real Gymnasium" ادامه داد.

به دلیل هوش و استعداد فراوان، این مخترع توانست در سال 1873 دوره‌ 4 ساله‌ دبیرستان خود را در 3 سال به پایان برساند.

پس از اتمام دوره دبیرستان، تسلا دوباره به روستای سمیلجان بازگشت؛ اما چندی بعد به بیماری وبا مبتلا شد. پدر نیکولا که بسیار ناامید شده بود، به او گفت اگر از این بیماری رهایی یابد، او را به بهترین کالج مهندسی می‌فرستد.

پس از رهایی از بیماری وبا، او در سال 1875 وارد دانشکده‌ پلی‌تکنیک شهر گراتس در اتریش شد. او آن زمان بسیار تلاش می‌کرد و به عنوان بهترین دانشجوی دانشکده نیز شناخته شده بود. تسلا در آن زمان ساعت‌های طولانی به تحقیق و کار می‌پرداخت؛ اما  پس از مدتی او به قمار روی آورد و تمام درآمدش را در این راه از دست داد. او به حدی به این کار وابسته شده بود که حتی نتوانست در امتحانات سال‌های پایانی دانشگاه نمره قبولی بیاورد و بنابراین هیچگاه نتوانست از دانشگاه فارغ‌التحصیل شود.

وی در سال 1881 به مجارستان مهاجرت کرد و در یک شرکت تلگرافی که مسئول آن Tivadar Puskás de Ditróبود، مشغول به کار شد. فعالیت‌های او در این شرکت سبب ایجاد پیشرفت‌های بسیاری در سیستم تلفن و برق ایستگاه مرکزی شد.

در سال 1882 تسلا با معرفی مسؤول شرکت تلگراف توانست در شعبه‌ پاریس شرکت بین‌المللی ادیسون مشغول به کار شود.

یکی از پروژه‌هایی که تسلا در شرکت ادیسون بر عهده داشت، بهبود لامپ‌های قوس الکتریکی این شرکت برای نصب در محیط‌های شهری بود. با وجود اینکه تسلا در کارش بسیار موفق بود و بسیار هم پیشرفت کرده بود، اما به دلایل نامعلوم، کار خود را ترک کرد.

پس از چند سال تسلا با کمک یکی از دوستانش توانست کارخانه‌ "ساخت تجهیزات تسلا" را راه‌اندازی کند.

سرانجام در سال 1887 وی توانست یک موتور القایی اختراع کند که از برق جریان متناوب استفاده می‌کرد.

چند سال بعد تسلا به شهر کلرادو اسپرینگز در آمریکا رفت و در آنجا یک آزمایشگاه بزرگ برای خود تأسیس کرد.

او با اینکه به ثروت دست یافت، اما تمام آن را صرف پژوهش علمی کرد. تسلا عقیده داشت که می‌توان الکتریسیته را به صورت بیسیم انتقال داد و در این راه سعی بسیار کرد، اما موفق نشد.

نبوغ این مخترع بسیار زیاد بود و به همین دلیل او توانست در طول زندگی خود به موفقیت‌های بی‌شماری دست یابد و اختراعات بسیاری نیز به ثبت برساند. از اختراعات او می‌توان به سیم‌پیچ تسلا، نوسان ساز تسلا و قایق کنترل از راه دور اشاره کرد.

تسلا کتاب‌ها و مقالات بسیاری منتشر کرد که از آن کتاب‌ها می‌توان به "My Inventions: The Autobiography of Nikola Tesla"و "The Fantastic Inventions of Nikola Tesla" اشاره کرد؛ او همچنین یک مقاله با عنوان The Problem of Increasing Human Energy منتشر کرد که در سال 1990 در مجله " The Century Magazine " چاپ شد.

 

" جایزه مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک "نیکولا تسلا" (IEEE Nikola Tesla Award ) نیز به افتخار این مخترع نامی نامگذاری شده است و هرساله به فرد یا افرادی‌که کار مهمی در زمینه الکتریسیته انجام دهند، اهدا می‌شود.

تسلا (T) واحد چگالی شار مغناطیسی، یک دهانه برخوردی تسلا در ماه، سیارک تسلا 2244 و موزه "نیکولا تسلا" نیز به افتخار این مهندس مشهور نامگذاری شده است.

تسلا هیچ‌گاه ازدواج نکرد و سرانجام در 7 ژانویه‌ سال 1943 و در سن 86 سالگی در اتاق 3327 هتل ویندهام نیویورکر درگذشت و جسدش 2 روز بعد توسط یکی از خدمتکاران هتل پیدا شد.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نیلز هنریک دیوید بودر (Niels Henrik David Bohr) فیزیکدان دانمارکی بود که تاثیراتی اساسی در تدوین مفاهیم ساختار اتم و نظریه‌ی کوانتوم داشت. او به خاطر این دستاورهای علمی در سال ۱۹۲۲ جایزه‌ی نوبل فیزیک را دریافت کرد. این دانشمند علاوه بر فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی دستی بر فلسفه نیز داشت و جز مبلغان بزرگ تحقیقات علمی بوده است.

مدل اتمی بور یکی از بزرگترین دستاوردهای این فیزیکدان بود. او در این مدل اثبات کرد که سطوح انرژی الکترون‌ها در اتم گسسته هستند و الکترون‌ها در مدارهای ثابت به دور هسته‌ی اتم می‌گردند. در نطریه‌ی او الکترون‌ها می‌توانند از سطحی از انرژی یعنی یک مدار به سطحی دیگر یا مداری دیگر جابجا شوند. نکته‌ی مهم این که نظریه‌ی بور بعدها با نظریه‌های پیشرفته‌تر اتمی جایگزین شد اما اساس این نظریه، مسیر را برای پیشرفت‌های تاریخی علمی فراهم کرد. از دیگر اصول فیزیکی که توسط بور پایه‌گذاری شد، اصل مکملیت، یکی از اصول اساسی فیزیک کوانتوم است. این اصل در اغلب نظریات و تفکرات این دانشمند چه در مباحث علمی و چه در فلسفه تاثیر داشته است. در تعریف ساده این اصل برای هر جسمی دو حالت در نظر می‌گیرد، دقیقا مانند الکترون که می‌تواند هم ذره و هم موج باشد.

نیلز بور موسسه‌ی علمی فیزیک نظری را در سال ۱۹۲۰ در دانشگاه کپنهاگ تاسیس کرد که امروزه با نام موسسه‌ی نیلز بور شناخته می‌شود. از فیزیکدانان مشهور همکار و شاگرد این دانشمند می‌توان به هانس کرامرز، اسکار کلین، گئورگ دو هوسی و ورنر هایزنبرگ اشاره کرد. بور دستی نیز بر علم شیمی داشت و وجود عنصری شبیه به زیرکونیم را پیش‌بینی کرد. این عنصر بعدا کشف شد و به خاطر شهر محل کشف یعنی کپنهاگ، به نام لاتین این شهر یعنی هافنیم نام‌گذاری شد. در سال‌های بعد عنصر بوریم به افتخار این دانشمند بزرگ نامگذاری شد.

نیلز بور

امضای نیلز بور

بور در سال‌های جنگ جهانی دوم نیز فعالیت‌های جدی داشت. او پس از فرارهای متعدد از دست نازی‌‌ها سرانجام به پروژه‌ی منهتنملحق شد و در توسعه‌ی سلاح‌های اتمی با آمریکایی‌ها همکاری کرد. او در تاسیس بنیاد CERN نیز نفش داشت و به‌عنوان اولین رئیس انجمن فیزیک نظری شمال اروپا در سال ۱۹۵۷ انتخاب شد.

تولد و تحصیل

نیلز بور در تاریخ ۷ اکتبر ۱۸۸۵ در پایتخت دانمارک یعنی شهر کپنهاگ به دنیا آمد. او فرزند دوم از یک خانواده‌ی سه‌فرزندی تقریبا مرفه در این شهر بود. پدرش کریستین بور یک پروفسور فیزیولوژی مشهور بود که در سال‌های بعد دو بار نامزد جایزه‌ی نوبل شد. مادرش الن ادلر دختر یک سیاستمدار ثروتمند دانمارکی بود. پدر او یک مسیحی لوتران و مادرش نیز یهودی بود. البته آموزه‌های مذهبی حضور چندانی در خانواده‌ی بور نداشتند.

پدر و مادر نیلز حساسیت خاصی روی تحصیل و تربیت فرزندان خود داشتند. نیلز تا سن ۷ سالگی در منزل آموزش می‌دید و سپس به مدرسه‌ی گاملهلم گرامر رفت. او دوران ابتدایی و دبیرستان خود را در این مدرسه و تحت تعلیمات و قوانین دشوار آن گذراند. نکته‌ی مهم در دوران کودکی فرزندان خانواده‌ی بور، آشنایی با اساتید بزرگ دانشگاه کپنهاگ بوده است. فرزندان از حضور این اساتید و بحث‌های آنها با پدر پیرامون علوم، فلسفه و هنر استفاده می‌کردند.

نیلز بور در خانواده‌ای ثروتمند متولد شد و از آموزش‌های عالی بهره می‌برد

نیلز در دوران تحصیل در عموم دروس موفق بود اما تنها در درس زبان دانمارکی و بخش نوشتاری آن مشکل داشت. مهارت او در ریاضیات نیز باعث شد تا به زمینه‌های دیگر علوم جذب شود. پس از مدتی نیلز به فیزیک جذب شد و پس از کسب مهارت زیاد، حتی در سنین نوجوانی ایرادات کتاب‌های درسی را نیز شناسایی و برطرف می‌کرد. نیلز از لحاظ بدنی هم قوی بود و به‌عنوان یک دانش‌آموز شرور در بسیاری از دعواهای داخل مدرسه دخالت داشت.

اگرچه نیلز بور بعدها به یکی از اسطوره‌های فیزیک نظری تبدیل شد، در دوران کودکی و نوجوانی بیشتر به آزمایش و تجربه‌ی علوم علاقه داشت. او همیشه به همراه برادر کوچکترش مشغول ساختن چیزهایی در کارگاه خانگی بود. پدر نیلز متوجه استعداد بالای او شده بود و معتقد بود پسرش روزی دانشمند بزرگی خواهد شد. البته هیچ‌یک از والدین دوست نداشتند پسرشان تنها در یک زمینه‌ی علمی پیشرفت کند و به همین دلیل او را در زمینه‌های فرهنگی و ورزشی نیز تقویت کردند.

پدر خانواده‌ی بور علاقه‌ی شدیدی به آثار نویسنده‌ی آلمانی گوته داشت. او بخش‌هایی طولانی از اثر فاوستاین نویسنده را برای فرزندان خود می‌خواند. بعلاوه او به فوتبال هم علاقه داشت و فرزندانش را به انجام این ورزش در مدرسه و دانشگاه تشویق می‌کرد. نیلز در نهایت یک دروازه‌بان موفق شد و برادر کوچکترش هارالد نیز با راهیابی به تیم ملی کشور دانمارک در مسابقات المپیک مدال نقره کسب کرد.

تحصیل در دانشگاه

نیلز بور در سال ۱۹۰۳ و در سن ۱۷ سالگی از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد. او در همان سال وارد دانشگاه کپنهاگ شد و در رشته‌های نجوم، شیمی، ریاضیات و فیزیک به تحصیل پرداخت.

نیلز بور

نیلز بور در سنین جوانی

در فوریه‌ی سال ۱۹۰۵ و در خلال تحصیلات دانشگاهی بور، آکادمی سلطنتی علوم دانمارک مسابقه‌ای ترتیب داد که طی آن به برترین مقاله‌ی تحقیقاتی در زمینه‌ی محاسبه‌ی کشش سطحی مایعات، مدال طلا اهدا می‌شد. این مسابقه برای دانشجویان نبود و تنها دانشمندان با تجربه در آن شرکت می‌کردند. به‌هرحال نیلز که از استعداد خود در فیزیک مطلع بود تصمیم گرفت در این رقابت شرکت کند.

شانس نیلز در تحصیل و تحقیق، پدر دانشمندش بود. او به پسرش اجازه داد که از آزمایشگاه فیزیک استفاده کند. نیلز چندین ماه شبانه روز برای این تحقیقات کار کرده و در نهایت ابزار اختصاصی خود را برای اندازه‌گیری طراحی کرد. پدرش که متوجه علاقه و درگیری شدید او به آزمایشات شده بود، به نیلز پیشنهاد داد که آزمایش را متوقف کرده و نوشتن متن تحقیقاتی را شروع کند. سرانجام نیلز این مقاله را در اکتبر سال ۱۹۰۶ به اتمام رساند و مدال طلا را دریافت کرد. این مدال یکی از باارزش‌ترین جوایز علمی برای یک دانشجو بود. برنده‌ی دیگر این مدال، پیدر پدرسن  بود که در سال‌های بعدی به استاد رشته‌ی برق تبدیل شد. نیلز بور در سال ۱۹۰۷ در مقطع کارشناسی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

مدالی طلای انجمن سلطنی علوم دانمارک، اولین افتخار علمی این دانشمند در جوانی بود

بور در خلال سال‌های ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۱ مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته‌ی فیزیک دریافت کرد. او در تحقیقات دانشگاهی خود تمرکز ویژه‌ای روی نظریه‌ی الکترونی فلزات داشت. نکته‌ی مهم این که دوران تحصیل بور، دورانی طلایی در مباحث فیزیک نظری بود. در سال ۱۸۹۷ جی‌جی تامسون الکترون را کشف کرده بود و در سال ۱۸۹۸ ارنست رادرفورد ذرات آلفا و بتای ساطع شده از اورانیم را معرفی کرد. بعلاوه در سال ۱۹۰۵ و زمانی که بور مشغول تحقیق برای مدال طلای مشهور خود بود، آلبرت اینشتین ایده‌های مهمی را در ۴ مقاله‌ی جاودانه‌ی خود مطرح کرده بود: حرکت براونی، همبستگی ماده و انرژی، اثر فتوالکتریک و نسبیت خاص. اتفاق مهم دیگر نیز کشف هسته‌ی اتم در سال ۱۹۰۹ توسط ارنست رادرفورد بود. با توجه به این اتفاقات به این نکته پی می‌بریم که بور در زمان تحصیلات تکمیلی و پس از آن، آماده‌ی ایستادن بر شانه‌های غول‌های علم فیزیک بوده است.

نیلز بور

مدل اتمی رادرفورد

فعالیت‌های تحقیقاتی

نیلز بور پس از فارغ‌التحصیلی شانس انجام تحقیقات پس از دوره‌ی دکترا در آزمایشگاه مشهور جی‌جی تامسون در دانشگاه کمبریج انگلستان را پیدا کرد. او در سال ۱۹۱۱ به این آزمایشگاه رفت و شروع بدی با تامسون داشت. او در اولین ملاقات‌ها با این دانشمند بزرگ به اشتباهی از او اشاره کرد و برای اثبات صحبت خود نیز مثالی از کتاب تامسون به خودش نشان داد. این برخورد اولیه موجب شکل‌گیری رابطه‌ای نه‌چندان مناسب میان این دو دانشمند شد و در نهایت بور فایده‌ای از مدت زمان حضور خود در آزمایشگاه تامسون نبرد.

در پایان آن سال، بور با دانشمند بزرگ دیگری یعنی ارنست رادرفورد در آزمایشگاه شخصی او در دانشگاه منچستر دیدار کرد. پس از این دیدار بور از رادرفورد درخواست کرد که برای ادامه‌ی تحقیقات نزد او بیاید و با قبول این پیشنهاد از طرف رادرفورد، بور در مارس سال ۱۹۱۲ به شهر منچستر رفت. همکاری با رادرفورد نقطه‌ی عطفی در زندگی او بود. او از همکاری با یک مربی الهام‌بخش و همچنین یک دوست عالی در سال‌های بعد بهره‌مند شد. این دو دانشمند رابطه‌ی عمیق خانوادگی نیز با هم داشتند که ۲۵ سال تا زمان مرگ رادرفورد ادامه یافت.

رادرفورد در سال ۱۹۰۸ به‌خاطر فعالیت‌هایش در زمینه‌ی رادیواکتیو، جایزه‌ی نوبل شیمی را برده بود. او در سال ۱۹۰۹ هسته‌ی اتم را کشف کرد.  با وجود اعتبار بالای رادرفورد، نظریه‌ی او مبنی بر تشکیل شدن اتم از هسته‌ای با بار مثبت و الکترون‌های منفی در اطراف آن، با استقبال خوبی از طرف فیزیکدانان دیگر روبرو نشد. در مقابل بور مجذوب ایده‌ی اتمی او شد و خصوصا به رفتار الکترون‌ها که موضوع تز دکترای خودش بود نیز علاقه‌ی شدیدی نشان داد. 

نیلز بور

تکامل مدل اتمی (از چپ به راست: تامسون، رادرفورد، بور، هایزنبرگ/شرودینگر)

بور در سال پاییز ۱۹۱۲ به دانمارک بازگشت تا روی دو ایده‌ی اصلی خود کار کند. هدف اولیه‌ی او کشف رفتار الکترون‌ها در اتم و هدف دوم، تعیین مدلی فیزیکی بر اساس مدل اتمی رادرفورد بود. او علاقه بسیار زیادی به انرژی مثبت، اشتیاق و دانش رادرفورد داشت و با تحسین گروه علمی هماهنگ و پرانرژی او، رویای تشکیل چنین گروه تحقیقاتی در کپنهاگ را نیز در سر می‌پروراند.

تفکری جدید در مورد اتم‌ها

با بازگشت به کپنهاگ، بور مشعول تدریس در دانشگاه این شهر شد. در همین منوال، تحقیقات نظری او در مورد جایگاه الکترون‌ها در اتم ادامه داشت. بور در ابتدا می‌دانست که نظریه‌ی رادرفورد با فیزیک کلاسیک هم‌خوانی ندارد. فیزیک کلاسیک معتقد بود در مدل رادرفورد الکترون‌ها با بار منفی از خود انرژی ساطع می‌کنند و به هسته با بار مثبت جذب می‌شوند و در نتیجه، مدل رادرفورد ناپایدار است. به همین دلیل، بور در تز دکترای خود عنوان کرد که فیزیک کلاسیک توانایی تشریح رفتارها در ابعاد اتمی را ندارد.

پس از رسیدن به این نتیجه، بور برای حل رفتار به ظاهر غیرممکن الکترون‌ها به سراغ نظریه‌های مدرن‌تر و فیزیک کوانتومی مکس پلانک و آلبرت اینشتین رفت. فیزیک کوانتوم به این نکته اشاره می‌کرد که وقتی یک جسم حرارت را امواج نورانی از خود متصاعد می‌کند، این تصاعد نه به صورت دنباله‌دار بلکه به‌صورت بسته‌هایی از انرژی موجی ایجاد می‌شود. اینشتین این بسته‌ها را فوتون نامگذاری کرد. فوتون‌ها هم مانند دیگر امواج سرعت، فرکانس و طول موج خاص خود را دارند. نظریه‌ی پلانک نیز که ذات نظریه‌ی کوانتوم را تشکیل می‌دهد، معتقد بود فوتون‌ها و در نتیجه نور، تنها اجازه‌ی داشتن مقدارهای مشخصی انرژی دارند و مقدارهای دیگر برای آنها ممنوع است (فرمول E=hf).

بور هرچه که روی این موارد مطالعه کرده و با همکاران و دانشمندان دیگر بحث می‌کرد، نمی‌توانست نظریه‌ی کوانتوم (یا حالت‌های مجاز و غیرمجاز) را به رفتار الکترون‌ها درون اتم مرتبط کند. در نهایت در سال ۱۹۱۳ اتفاق مهمی در تحقیقات بور افتاد. او در این سال با سری بالمر و فرمول بالمر آشنا شد. بالمر در سال ۱۸۸۵ و با آزمایش روی امواج پخش شده از هیدروژن داغ به فرمول بزرگ خود رسیده بود. بور با استفاده از نظریه‌ی کوانتوم توانست فرمول بالمر را اثبات کند و قدم اصلی در شکل‌گیری مکانیک کوانتوم (فیزیک در ابعاد اتمی) را برداشت.

نیلز بور

مدل اتمی بور

بور معتقد بود فرمول پلانک عامل اصلی در توضیح رفتار الکترون‌ها در اتم است. از نظر او همان‌طور که انرژی در بسته‌های ثابت و مشخص پخش می‌شد، الکترون‌ها نیز مقادیر ثابت و مشخصی از انرژی داشته و مقادیر دیگر برای آنها ممنوع بود. محاسبه‌ی این مقادیر نیز با فرمول بالمر انجام می‌شد.

در نهایت، تحقیقات بور اتم را شبیه به یک منظومه‌ی شمسی ترسیم می‌کرد. مانند گردش سیارات به دور خورشید، الکترون‌ها نیز در مدارهای مشخص و ثابت به دور هسته‌ می‌چرخند. هرچه الکترون از هسته دورتر باشد، سطح انرژی آن بالاتر خواهد بود. تنها تفاوت این مدل با منظومه‌ی شمسی این است که بیش از یک الکترون اجازه‌ی حضور در یک مدار مشخص را دارند.

مدل جدید بور یکی از مشکلات قدیمی دانشمندان در مورد چگونگی جذب و انتشار نور توسط مواد را حل کرد. بور گفته بود الکترون‌ها در مدارهای مشخص در حال گردش هستند اما می‌توانند با جذب نور از یک سطح به سطحی بالاتر بروند. بعلاوه آنها می‌توانند با انتشار نور (فوتون)، انرژی خود را از دست داده و به مدار پایین‌تری بروند. ایم تحقیقات که در سال ۱۹۱۳ به اوج خود رسیدند، جایزه‌ی نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۲ برای بور به ارمغان آورد.

در نهایت مد بور برای اتم مدلی کامل با استفاده از نظریات کوانتومی بود که خصوصا برای اتم‌هایی با یک الکترون مانند هیدروژن کاربرد داشت. اگرچه بعدها این مدل بهبود یافته و با مدل‌های کامل‌تری جایگزین شد، تحقیقات بور را می‌توان مانند باز شدن درب اتم به روی نظریه‌ی کوانتوم دانست. در سال‌های بعدی و در دهه‌ی ۱۹۲۰ دانشمندانی هعچون هایزنبرگ و شرودینگر نظریه‌ی بور را تکمیل کرده و طرحی دقیق‌تر از جایگاه الکترون در اتم ارائه کردند.

نیلز بور

نیلز بور در کنار آلبرت اینشتین

بور در خلال تحقیقات خود به این نتیجه رسید که خواص شیمیایی عناصر ارتباط نزدیکی با الکترون‌های موجود در پایدارترین مدار اتم دارد که با نام الکترون‌های ظرفیت شناخته می‌شوند. او با استفاده از این نظریه، بخش زیادی از ساختار جدول تناوبی عناصر را توضیح داد و مبحثی جدید به نام شیمی کوانتوم را معرفی کرد.

بور در سال ۱۹۱۳ سه مقاله‌ی جامع در مورد کوانتوم منتشر کرد که بعدها به اصول نظریه‌ی قدیمی کوانتوم مشهور شدند. این مقاله‌ها شهرت او به‌عنوان فیزیکدان را با اعتبار کوانتومی‌اش ترکیب کرده و زمینه را برای شهرت جهانی‌اش فراهم کردند. او سمینارهایی را در دانشگاه گوتینگن برگزار کرد و پس از مدتی به دعوت دوستش رادرفورد برای ادامه‌ی تحقیقات به منچستر رفت. شروع جنگ جهانی اول تاثیری عمیق در ارتباطات و تحقیقات دانشمندان داشت اما بور با تمام قوا از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۶ در منچستر ماند و به تحقیق پرداخت. او در این دوران در دانشگاه ویکتوریا در منچستر نیز به تدریس مشغول بود.

بور بار دیگر به کپنهاگ بازگشت و این بار به‌عنوان اولین عضو هیئت علمی دانشگاه این شهر در رشته‌ی فیزیک نظری به فعالیت پرداخت. او از سرمایه‌ی شخصی برای تاسیس موسسه‌ی تحقیقات فیزیک نظری در این دانشگاه استفاده کرد و دانشمندان بزرگی همچون هایزنبرگ تحت تعلیم او در موسسه‌‌ای که بعدا به نام موسسه‌ی علمی نیلز بور شناخته شد، به تحصیل و تحقیق پرداختند. بور تا سال ۱۹۶۲ به‌عنوان رئیس این موسسه فعالیت می‌کرد.

تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتوم

با توسعه‌ی نظریه‌ی کوانتوم، بحث‌های متعددی در مورد تفسیر این علم به جریان افتاد. یکی از این بحث‌ها و اختلاف نظرها میان اینشتین و بور بود. آنها بحث‌هایی جدی پیرامون تصادفی بودن یا نبودن پدیده‌ها در جهان هستی داشتند. اینستین مخالف و بور موافق اتفاقی بودن برخی پدیده‌ها در جهان بودند. امروزه بسیاری از فیزیکدانان با عقیده‌ی بور موافق هستند و برخی پدیده‌های جهانی را تصادفی می‌دانند. (برای اطلاعات بیشتر اصطلاح God does not play dice را جستجو کنید).

نیلز بور

تصویر مشهوری از دانشمندان بزرگ قرن بیستم در کنفرانس سلوی (بور در گوشه‌ی سمت راست)

سه نفر از برجسته‌ترین دانشمندان فیزیک قرن بستم یعنی نیلز بور، ورنر هایزنبرگ و ولفگانگ پائولی تاثیرات عمیقی در تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتوم داشتند. در این میان پائولی مانند یک میانجی بین هایزنبرگ و بور عمل می‌کرد. این استاد و شاگرد برخی اوقات آن‌چنان در تفسیر کوانتوم با هم مخالفت می‌کردند که قادر به صحبت کردن رو در رو نبودند. در نهایت از این ظرف جوشان اختلاف عقاید در مورد مکانیک کوانتوم، ۴ نظریه‌ی اساسی تفسیر کپنهاگی پدیدار شد. این نظریه‌ها شامل اصول مکملیت بور یا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، شرایط دوگانه‌ی ذره-موج، استفاده از احتمالات در تفسیر رفتار امواج و در نهایت ترکیب مکانیک کوانتوم با مکانیک کلاسیک در اعداد کوانتومی بزرگ بودند.

در نهایت با تمامی تفاسیر و برداشت‌ها و از مکانیک کوانتوم و حتی ترکیب آن با فلسفه، امروز این علم به اصلی پایه‌ای در درک رفتار ذرات در مقیاس اتمی تبدیل شده است.

هسته اتم

جیمز چادویک در سال ۱۹۳۲ و در آزمایشگاه رادرفورد ذره‌ی نوترون را کشف کرد. این کشف، بور را به مطالعه‌ی بیشتر در مورد هسته‌ی اتم علاقه‌‌مند کرد. واکنش‌های هسته‌ای توجه این دانشمند را به خود جلب کردندو از همه مهم تر واکنش‌هایی که در آن هسته‌ی اتم با نوترون‌ها بمباران می‌شود تا هسته‌ای رادیواکتیو تولید کند (واکنش‌های گیراندازی نوترونی)، از موارد مورد علاقه‌ی نیلز بور بودند.

نیلز بور

اتاق کنترل شتاب‌دهنده‌ی تحقیقاتی بور

بور از نتایج تحقیقات دانشمندان دیگر در این زمینه راضی نبود و به همین دلیل تحقیقات خود را در سال‌های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۵ با جدیت روی هسته‌ی اتم دنبال کرد. او برای این منظور بار دیگر از مهارت جذب سرمایه‌ی خود استفاده کرده و برای پروژه‌ای جدید به بنیاد راکفلر مراجعه کرد. برنامه‌ی زیست‌شناسی تجربی این بنیاد برای بهبود تحقیق و شرایط علوم زیستی طراحی شده بود. نیلز با همکاری هوسی و زیست‌شناس دانمارکی آگوست کرو برای ساخت یک شتاب‌دهنده‌ی ذره‌ی آزمایشگاهی درخواست سرمایه کرد.

بور قصد داشت تا از این شتاب‌دهنده جهت مطالعه‌ی فیزیک هسته‌ای استفاده کند. در کنار تحقیقات او، این شتاب‌دهنده ایزوتوپ‌های موثر در فرآیندهای زیستی را نیز تولید می‌کرد. در نتیجه این سیستم برای بهبود فرآیندهای تشخیص هسته‌ای که هوسی اختراع کرده بود نیز مفید بود. علاوه بر بنیاد راکفلر، سرمایه‌گذاران دانمارکی نیز در این پروژه سهیم بودند.

تفسیر هسته‌ی اتم به‌صورت قطره‌ی مایع، تئوری شکاف هسته‌ای را تکمیل کرد

در نهایت او نظریه‌ی هسته‌ی مرکب را در سال ۱۹۳۶ ارائه کرد. او اعتقاد داشت زمانی که یک نوترون وارد هسته می‌شود، با تعداد زیادی نوترون و پروتون حاضر در هسته برخورد می‌کند. نتیجه‌ی این برخوردهای یک هسته‌ی مرکب نیمه‌پایدار است. در نهایت این هسته به خاطر برخوردهای فراوان داخلی مجبور به از دست دادن انرژی می‌شود که آن را با انتشار اشعه‌ی گاما یا نور انجام می‌دهد. نظرات بور در این زمینه تا دو دهه معتبر بودند تا این که در دهه‌ی ۱۹۵۰ پسرش آگه بور فرمولی بهینه برای این نظریه ارائه کرد و در سال ۱۹۷۵ جایزه‌ی نوبل فیزیک را دریافت کرد.

دانشمند مشهور دانمارکی در سال ۱۹۳۹ با همکاری جان ویلر نظریه‌ی هسته‌ی اتم به شکل قطره‌ی مایع را تدوین کرد. طبق این نظریه، هسته‌ی اتم مانند یک قطره‌ی مایع دوّار و غیرقابل تراکم است که توسط کشش سطحی شکل خود را حفظ می‌کند. در این نظریه همان‌طور که قطره‌ی مایع قابلیت تغییر شکل دادن از حالت کروی دارد و قطره‌های بزرگ هم به قطره‌های کوچک تقسیم می‌شوند، هسته‌های بزرگ اتم مانند اورانیم نیز قابلیت تقسیم شدن دارند. این تقسیم همان شکافت هسته‌ای است که منبع انرژی برای بمب‌های اتم و نیروگاه‌های هسته‌ای را تامین می‌کند. مدل قطره‌ی مایع موفقیت‌های بزرگی برای توجیه ساختار و خواص هسته‌های سنگین مانند اورانیم داشت.

نیلز بور

موسسه‌ی تحقیقاتی نیلز بور

بور پس از نتیجه‌گیری در مورد شکافت هسته‌ی اتم، به پتانسیل‌های خطرناک آن برای ساخت بمب پی برد. البته او در سخنرانی‌هایی در دانمارک و نروژ به این نکته اشاره کرد که مشکلات فنی، زمان ساخت بمب را بسیار طولانی خواهند کرد. حتی زمانی که هایزنبرگ در سال ۱۹۴۱ از نقشش در پروژه‌ی بمب اتم آلمان به بور خبر داد، باز هم دانشمند دانمارکی بر عقیده‌ی خود پافشاری می‌کرد.

پروژه منهتن

دانمارک در آوریل سال ۱۹۴۰ مورد تهاجم نیروهای نازی قرار گرفت. مادر بور یهودی بود و او در معرض تهدیدات ارتش نازی قرار داشت. خوشبختانه در ابتدای این تجاوز خطری متوجه این دانشمند نشد. البته در سال ۱۹۴۳، نازی‌ها تصمیم گرفتند که یهودی‌های دانمارک را به کمپ‌‌ها منتفل کنند. در این میان بور پیغامی مبنی بر تصمیم نازی‌ها برای دستگیری‌اش دریافت کرده و سریعا به همراه خانواده به سوئد فرار کرد. سوئد در آن زمان در جنگ بی‌طرف بود و مورد هجوم نازی‌ها نیز قرار نگرفته بود.

نیلز بور به همراه پسرش آگه در سال ۱۹۴۳ با پروازی به بریتانیا رفتند. همسر او یعنی مارگارت تا پایان جنگ در سوئد ماند. نکته‌ی مهم در این فرار، پرواز بور با هواپیمایی بمب‌افکن از فراز نروژ تحت اشغال نازی‌ها بود. این پرواز در ارتفاع بلند انجام می‌شد و بور ۵۸ ساله در بخش نگهداری بمب‌ها بود. پس از مدتی اکسیژن کافی به او نرسید و بیهوش شد. خلبان که متوجه حالت بور شده بود ارتفاع پرواز را کم کرد و در زمان فرود آمدن، او هوشیاری خود را به‌دست آورد.

این پدر و پسر پس از رسیدن به منطقه‌ی امن انگلستان، شروع به انجام تحقیقات علمی برای دولت این کشور کردند. تحقیقات اصلی آنها در پروژه‌ی بمب اتم به رهبری جیمز چادویک بود. بور ابتدا اعتقادی به این پروژه نداشت اما پس از کسب اطلاع از موفقیت آلمانی‌ها در دستیابی به فناوری‌های اولیه، با چادویک همکاری کرد.

نیلز بور

نمونه‌ی بمب‌افکن حامل بور پدر و پسر

نیلز بور به‌همراه پسرش آگه در ساخت بمب اتم آمریکا نقش داشت

در سال ۱۹۴۴ پدر و پسر بور وارد پروژه‌ی منهتن شدند و زمان زیادی را در ایالات متحده‌ی آمریکا و لندن به این پروژه مشغول بودند. یکی از وظایف اصلی نیلز بور در این پروژه، راهنمایی و مدیریت دانشمندان جوان‌تر بود. نام‌های سرّی این دو دانشمند در خلال پروژه‌ی منهتن، نیکولاس بیکر و جیمز بیکر بود. نیلز بور پس از جنگ فعالیت‌هایی جدی در جهت صلح انجام داد و در انواع رویدادها در حمایت از استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای شرکت کرد.

بور که در دوران جنگ و تبعید متوجه اهمیت بمب اتم در معادلات بین‌المللی شده بود، برای پیشگیری از تشکیل ارتش‌های هسته‌ای پیشنهاد داد که نیروی دیگر متفقین یعنی شوروی نیز از جزئبات پروژه‌ی منهتن مطلع شود. او کمپینی به این منظور راه انداخت و حتی با نخست وزیر انگلیس وینستون چرچیل و رئیس جمهور آمریکا فرانکلین روزولت دیدارهایی داشت. این افراد هیچ‌کدام در مورد ایده‌ی او قانع نشدند و حتی چرچیل این دانشمند را به جاسوسی برای روس‌ها متهم کرد. به‌هرحال بور به تلاش‌های خود حتی به‌صورت مخفیانه ادامه داده و مکاتبات دیگری با دولتمردان کشورها و سازمان ملل متحد انجام داد. او در صحبت‌های خود طرحش را با نام Open World معرفی می‌کرد.

پس از بمباران اتمی ژاپن در آگوست سال ۱۹۴۵، بور نیز مجوز بازگشت به کشورش را دریافت کرد. استقبال خوبی از او در دانمارک شد و حتی برخی رسانه‌ها او را مخترع دانمارکی بمب اتم نامیدند. نیلز بور پس از جنگ و در کنار توسعه‌ی موسسه‌ی تحقیقاتی خود، تلاش‌هایی جدی برای تاسیس موسسه‌ی تحقیقاتی Risø در نزدیکی کپنهاگ انجام داد. این موسسه به‌منظور انجام تحقیقات برای توسعه‌ی نیروگاه‌های هسته‌ای تاسیس شد که البته هیچ‌گاه به نتیجه‌ی نهایی نرسید.

نیلز بور

نیلز بور در کنار ورنر هایزنبرگ

او در سال ۱۹۵۴ یکی از اعضای اصلی و تاثیرگذار سازمان اروپایی تحقیقات هسته‌ای یا CERN بود.

زندگی شخصی، مرگ و افتخارات

نیلز بور در یکم آگوست سال ۱۹۱۲ در کپنهاگ با مارگارت نورلاند، خواهر ریاضی‌دان مشهور نیلز اریک نورلاند ازدواج کرد.آنها ۶ پسر داشتند که آگه از همه مشهورتر شد. در این میان دو پسر خانواده نیز در حادثه جان خود را از دست دادند.

حمایت از پناهندگان جنگی از یادگارهای اخلاقی این دانشمند دانمارکی است

یکی از نکات مهم زندگی بور، حمایت او از پناهندگان بوده است. او در سال ۱۹۳۳ و با قدرت گرفتن آدولف هیتلر در حزب نازی، عواقب آن را پیش‌بینی کرد. او با مشاهده‌ی همکاران یهودی‌اش در آلمان که شغل خود را از دست داده و امیدی به آینده نداشتند، به فکر راه‌حلی اساسی افتاد. او با استفاده از ارتباطاتش با سازمان‌های مردم‌نهای خصوصا کمیته‌ی حمایت از مهاجران در دانمارک، فیزیکدانان را از آلمان خارج می‌کرد تا مدتی را در موسسه‌ی تحقیقاتی او مشغول به کار باشند و سپس به کشورهای دیگر (عموما آمریکا) برای اقامت دائم مهاجرت کنند.

نیلز بور از سال ۱۹۳۸ تا زمان مرگ به‌عنوان مدیر آکادمی سلطنتی علوم دانمارک مشغول به فعالیت بود. این دانشمند دانمارکی در سال ۱۹۶۲ و در سن ۷۷ سالگی در خانه‌اش در کپنهاگ بر اثر حمله‌ی قلبی از دنیا رفت. خاکستر جسد او در قبرستان Assistens کپنهاگ در کنار والدین و برادر کوچکترش هارالد دفن شد.

نیلز بور

نیلز بور، جیمز فرانک، آلبرت اینشتین و ایزیدور ایزاک رابی

جوایز و افتخارات

انجمن سلطنتی علوم لندن در سال ۱۹۲۱ جایزه‌ی بزرگ هیوز را به این دانشمند اهدا کرد. این انجمن یکبار دیگر در سال ۱۹۳۸ مدال کاپلی را به بور اهدا کرد. جایزه‌ی نوبل فیزیک نیز در سال ۱۹۲۲ به‌خاطر خدمات او در بررسی ساختار اتم و تابش‌های آن، به بور اهدا شد. انجمن علوم ایتالیا در سال ۱۹۳۳ مدال ماتیوچی را به این دانشمند اهدا کرد. جوایز بعدی در سال‌های ۱۹۲۶ و ۱۹۳۰ به‌ترتیب از طرف موسسه‌ی فرانکلین فیلادلفیا و تحت عنوان مدال فرانکلین و مدال مکس پلانک به نیلز بور تعلق گرفتند.

از دیگر جوایز و افتخارات این دانشمند اسطوره‌ای می‌توان به جایزه‌ی Atoms for Peace ایالات متحده‌ی آمریکا و Sonning Prize از دانشگاه کپنهاگ اشاره کرد که در سال ۱۹۵۷ به او تعلق گرفتند.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اگر شما در جایی زندگی می‌کنید که مردم زمستان‌ سردی را تجربه می‌کنند، پس احتمالا با سیستم گرمکن بلوک سیلندر پیشرانه در شب‌های بسیار سرد آشنایی دارید. البته، انجام چنین کاری دشوار است؛ برخی هم فراموش می‌کنند که پس از شروع به حرکت و گرم شدن پیشرانه، گرم‌کن را غیرفعال کنند. این‌جاست که گرم‌کن کیو-پلاگ (Q-Plug) وارد می‌شود.

گرم‌کن Q-Plug توسط کارآفرین کانادایی استرلینگ رابرتز ساخته شده است و شامل دو بخش متصل می‌شود؛ یکی از آن‌ها در یک سمت سیم گرم‌کن بلوک سیلندر قرار دارد، در حالی که دومی به انتهای دیگر سیم رابط وصل می‌شود و جریان برق را به گرم‌کن می‌دهد.

هنگامی که لازم باشد سیم گرم‌کن را به سیم رابط وصل کنید، دو انتهای کیو-پلاگ به سادگی در هم فشرده می‌شوند. در این حالت نیروی بسیار کمتری برای وصل کردن سیم گرم‌کن به رابط مورد نیاز است، که در مدل‌های معمولی نیروی زیادی می‌طلبد و با مشکل روبرو می‌شود. علاوه بر این، چون که قسمت نری گرم‌کن Q-Plug دارای گیره خاصی است، به راحتی در بخش مادگی وارد می شود و نیازی به چرخاندن هر دو طرف به سمت راست یا چپ نیست. 

Q-Plug block heater / گرم‌کن بلوک سیلندر پیشرانه

 

نکته دیگر این‌که اگر راننده فراموش کند گرم‌کن را پس از گرم‌ شدن پیشرانه از هم جدا کند، دو انتهای Q-Plug به راحتی از هم جدا خواهند شد؛ البته به نیرویی برابر با ۲.۳ کیلوگرم (۲۲ نیوتن) است تا از هم جدا شوند. در دو انتهای گرم‌کن کیو-پلاگ از LED‌هایی استفاده شده است که به راننده کمک می‌کند تا در شب به راحتی سیم رابط و گرم‌کن را پیدا کند. این LED‌ها همچنین با عبور جریان برق روشن می‌شوند و به راننده اعلام می‌کنند که گرم‌کن برق دریافت کرده است.

در حال حاضر کمپین گرم‌کن بلوک سیلندر پیشرانه Q-Plug در سایت کیک‌استارتر (Kickstarter) آغاز شده است و علاقه‌مندان می‌توانند با پرداخت حدود ۱۷ دلار در راه‌اندازی این طرح کاربردی سرمایه‌گذاری و مشارکت کنند.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اتمسفر زمین، مجاورت ما به خورشید و اتفاقات بی‌شمار زیبای دیگر نه‌تنها موجب زنده‌ماندن و تکامل روی زمین شده‌ است؛ بلکه موجبات شکوفایی موجودات و طبیعت را نیز فراهم کرده‌است. با این حال ما نشسته روی نیمکت‌های کافی‌شاپ یا در حال راه رفتن در خیابان با خودمان فکر می‌کنیم که مورد خارق‌العاده‌ای وجود ندارد.

اما همه‌ی پدیده‌های خوب پایانی هم دارند. روزی خواهد آمد که زمین دیگر مثل اکنون محیط مناسبی برای حیات نخواهد بود. هرچند زندگی روی این سیاره‌ی خاکی احتمالا تا میلیاردها سال دیگر نیز در جریان خواهد بود؛ اما ممکن است همین فردا نیز اتفاقاتی بیفتد و این جریان را متوقف کند. می‌خواهیم درمورد شرایطی که می‌تواند موجب مرگ زمین شود، مختصری صحبت کنیم.

۱- هسته‌ی مذاب زمین ممکن است سرد شود

هسته زمین

زمین توسط یک سپر مغناطیسی محافظ به نام مگنتوسفر احاطه شده‌است؛ حفاظی که از زمین در برابر تشعشعات اجرام آسمانی و طوفان‌های خورشیدی محافظت می‌کند.

مگنتوسفر

این میدان مغناطیسی در نتیجه‌ی گردش زمین ایجاد می‌شود که طی آن لایه‌ی ضخیمی از نیکل و آهن مایع (هسته‌ی بیرونی) دور یک توپ جامد فلزی (هسته‌ی درونی) به گردش در‌آمده و موجب ایجاد نیروی مغناطیسی عظیمی می‌شود.

عملکرد مگنتوسفر

مگنتوسفر ذرات پرانرژی را که از خورشید می‌آید، می‌شکند و اندازه و شکل آن‌ها را به محض برخورد با این فضا تغییر می‌دهد.

طوفان خورشیدی

جریان حاصل از این ذرات پرانرژی که به جو زمین حمله می‌کنند، می‌تواند موجب ایجاد شفق‌های زیبا شود؛ یا اینکه حتی گاهی می‌تواند موجب ایجاد طوفان‌های ژئومغناطیسی شود.

مگنتوسفر - شفق

اما در صورتی‌که هسته زمین سرد شود، مگنتوسفر از بین خواهد رفت و در ادامه سپر حفاظتی ما در برابر بادهای خورشیدی نابود شده و اتمسفر زمین به آهستگی دچار فروپاشی خواهد شد.

از بین رفتن مگنتوسفر

سیاره‌ی مریخ که زمانی دارای آب و اتمسفری ضخیم بود، میلیاردها سال پیش دچار این سرنوشت شد و به کره‌ای تقریبا بدون هوا و فاقد حیات، تبدیل شد.

مریخ

۲. خورشید ممکن است شروع به مردن و گسترش یافتن کند

مرگ خورشید

شاید مهم‌ترین علت وجود ما، خورشید و موقعیت نسبی ما نسبت به آن باشد.

مرگ احتمالی خورشید

هرچند خورشید هم یک ستاره است و ستاره‌ها سرانجام می‌میرند.

واکنش های درون خورشید

اما اکنون خورشید در نیمه راه زندگی خود است و طی فرایند همجوشی به‌طور منظم هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کند. این فرایند تا ابد طول نخواهد کشید. میلیاردها سال بعد هیدروژن خورشید تمام می‌شود و کم‌کم مرگ خورشید نیز فرا می‌رسد.

همجوشی در خورشید

در نتیجه‌ی تمام شدن هیدروژن و فروپاشی هلیوم در خورشید، واکنش‌های انرژی‌زایی اتفاق می‌افتد و لایه های خورشید را به بیرون می‌کشاند و احتمالا سبب کشیده شدن زمین به سمت خورشید نیز خواهد شد و به این ترتیب ما خاکستر خواهیم شد!

خارج شدن زمین از مدار خود

فرایند گسترش خورشید نیز می‌تواند موجب شود زمین از مدار خود خارج شود و با سرعت به مسیری نامشخص حرکت کند؛ در این حالت با دور شدن از ستاره خود ممکن است تبدیل به سیاره‌ی سرگردان یخزده‌ای شود.

خارج شدن زمین از مدار۲

۳- زمین ممکن است وارد یک مدار مرگبار شود

وارد شدن زمین به مدار مرگبار

سیاره‌های سرگردان (سیاره‌های بدون ستاره)، دنیاهایی هستند که طی شکل‌گیری از منظومه‌ی خود به بیرون پرتاب شده‌اند. بر اساس شبیه‌سازی‌های اخیر در واقع تعداد سیاره‌های سرگردان ممکن است صد هزار برابر تعداد ستاره‌های کهکشان راه شیری باشد.

سیاره های سرگردان

یکی از این سیاره‌های سرگردان می‌تواند وارد منظومه‌ی شمسی شده و زمین را به سمت مداری غیر قابل سکونت و افراطی (در منطقه‌ای به‌شدت سرد یا به شدت گرم) براند. جرمی که به‌اندازه‌ی کافی بزرگ باشد، قادر است؛ حتی زمین را به‌کلی از منظومه‌ی شمسی خارج کند یا موجب برخورد زمین با سیارات مجاور نظیر زهره یا عطارد شود.

خارج شدن زمین از منظومه شمسی

در این وضعیت، زمین به عنوان یک سیاره‌ی سرگردان ممکن است تبدیل به گلوله‌ای یخی شود. در همین حین ایجاد یک نیروی گرانشی می‌تواند موجب ایجاد فصول مرگباری (از نظر دمایی) روی زمین شود.

نتیجه خارج شدن زمین از مدار

۴- یک سیاره‌ی سرگردان ممکن است به زمین اصابت کند

برخورد سیاره سرگردان با زمین

یک جرم در حال حرکت نامشخص ممکن است مستقما با زمین برخورد کند. این پدیده بی‌سابقه نیست؛ حدود ۴/۵ میلیارد سال پیش یک سیاره‌ی کوچک با برخورد به یک سیاره‌ی بزرگ‌تر در منظومه‌ی شمسی، موجب تشکیل زمین و ماه شد. یک برخورد جدید می‌تواند موجب پرتاب بقایای حاصل از برخورد اجرام در سرتاسر منظومه‌ی شمسی شده و زمین را ذوب کند و در حالی‌که سیاره‌ی جدید در نهایت دوباره تشکیل و سرد خواهد شد، مشخص نیست که قابل سکونت باشد یا نه.

برخورد زمین با اجرام آسمانی

۵- سیارک‌ها می‌توانند این سیاره را بمباران کنند

بمباران زمین توسط سیارکها

سنگ‌های فضایی می‌توانند بسیار مخرب باشند؛ یکی از بزرگ‌ترین آنها احتمالا موجب نابودی دایناسورها شده‌است؛ هرچند برای از بین بردن کل سیاره، به سیارک‌های بسیار زیادی نیاز است.

بمباران سیارکها

با این وجود این اتفاق می‌تواند، بیفتد. صدها میلیون سال پس از تشکیل زمین، این سیاره توسط سیارک‌ها مورد بمباران شدیدی قرار گرفت. تاثیرات این حادثه چنان شدید بود که اقیانوس‌ها برای یک سال کامل در حال جوش بودند.

تاثیر بمباران سیارک ها

در آن زمان زندگی فقط به‌صورت تک‌سلولی جریان داشت و تنها میکروب‌های مقاوم به حرارت وجود داشتند.

حیات تک سلولی زمین

مطمئنا اشکال بزرگ‌تر زندگی امروزه چنین اتفاقی را تحمل نخواهند کرد؛ در صورتی‌که چنین اتفاقی برای زمین بیفتد، برای هفته‌های متوالی دمای هوا ممکن است به بیش از ۴۸۰ درجه‌ی سانتیگراد برسد.

۶- زمین ممکن است بیش از حد به سیاه چاله‌ای سرگردان نزدیک شود

برخورد زمین با سیاهچاله

سیاه‌چاله‌ها فرم مورد علاقه‌ی مرگ سیاره‌ها در فیلم‌های هالیوودی هستند! شاید به خاطر پر رمز و راز بودن آن‌ها.

سیاهچاله فضایی

سیاه‌چاله‌ها مرموز و در عین حال وحشتناک هستند؛ حتی نامشان هم به نظر شوم می آید. ما چیز زیادی در مورد آن‌ها نمی‌دانیم؛ اما این را می‌دانیم که آن‌ها چنان متراکم هستند که حتی نور هم قادر به گریز از آن‌ها نیست.

سیاه چاله ها

دانشمندان می‌گویند اینکه سیاه‌چاله‌های سرگردان در فضا وارد منظومه‌ی شمسی شوند، چیزی دور از تصور نیست. یک سیاه‌چاله‌ی کوچک ممکن است بدون مشکل از کنار زمین عبور کند در حالی‌که هر چیزی بزرگتر از توده‌ی ماه موجب ایجاد مشکلات بزرگی برای زمین خواهد شد. اگر نور قادر به عبور از سیاه‌چاله نیست، یقینا زمین هم نمی‌تواند از آن فرار کند.

افتادن زمین در سیاهچاله

خارج از افق رویداد سیاه‌چاله، اتم‌ها ممکن است کشیده شوند و کاملا از هم جدا شوند.

افق رویداد سیاهچاله

برخی فیزیکدانان می‌گویند با قرار گرفتن در معرض یک سیاه‌چاله به پایان جهان نزدیک می‌شویم.

افتادن در سیاهچاله فضایی

حتی اگر یک سیاه‌چاله بدون اصابت از کنار زمین بگذرد، ممکن است با چنان فاصله نزدیکی از زمین عبور کند که منجر به بروز تخریب‌هایی نظیر زلزله شود و حتی ما را از منظومه‌ی شمسی بیرون براند و یا اینکه ما را به سمت خورشید حرکت دهد.

عبور سیاهچاله از نزدیک زمین

۷- اتمسفر زمین ممکن است در اثر انفجار پرتوهای گاما از بین برود

انفجار اشعه گاما

انفجارهای پرتوی گاما یکی از قوی‌ترین پدیده‌های شناخته شده‌ی جهانی هستند.

انفجار پرتو گاما

اکثر این انفجارها در نتیجه‌ی فروپاشی ستارگان بزرگ اتفاق می‌افتند. یک انفجار کوتاه می‌تواند انرژی‌بیش‌تر از آن‌چه که خورشید طی دوره‌ی عمر خود منتشر می‌کند، آزاد کند.

انرژی حاصل از انفجار پرتو گاما

این انرژی پتانسیل ریشه‌کن کردن لایه‌ی ازن را دارد، موجب غرق شدن زمین در امواج خطرناک فرابنفش خواهد شد و سریعا موجب سرد شدن سیاره خواهد شد.

تاثیر انفجار اشعه گاما

در حقیقت انفجار پرتو گاما ممکن است عامل انقراض جمعی ۴۴۰ میلیون سال پیش زمین بوده باشد.

انقراض جمعی زمین انفجار پرتو گاما

البته دیوید تامسون معاون مدیر پروژه تلسکوپ فضایی اشعه گامای فرمی می‌گوید انفجار پرتو گاما نگرانی‌ بزرگی به شمار نمی‌رود.

خطر انفجار پرتو گاما برای زمین

۸- زمین ممکن است در مه‌گسست نهایی از بین برود

مه گسست

نظریه مه‌گسست مربوط به پایان حقیقی کل جهان و نه فقط زمین است.

نظریه big rip

یک نیروی راز آلود که انرژی تاریک نامیده می‌شود با سرعت زیاد موجب از هم گسسته شده جهان می‌شود.

انرژی تاریک و پایان جهان

در صورت افزایش این سرعت، چیزی که به نظر می‌رسد در حال حاضر در حال وقوع است، شاید ۲۲ میلیارد سال بعد نیروهایی که اتم‌ها را گرد هم حفظ می‌کنند، بشکنند و کل مواد موجود در جهان تبدیل به اشعه خواهد شد.

مه گسست و پایان جهان

اما با فرض اینکه نظریه‌ی مه گسست، درست نباشد، چه کسی می‌داند بعد از یک فاجعه‌ی جهانی که در آن انسان‌ها نتوانند زنده بمانند، چه اتفاقی می‌افتد.

بعد از مرگ زمین

ممکن است برخی از میکروب‌ها بمانند و پیچیده‌تر شوند.

ماندن میکروب ها بعد از حوادث کیهانی

اما اگر تخریب دنیای ما به صورت کلی باشد ما حداقل می‌توانیم امیدوار باشیم که زندگی‌های هوشمندانه‌ی دیگری خارج از این دنیا در جریان باشد و آن‌ها قدر آن را بدانند.

زندگی بعد از مرگ زمین

 


تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مدتی بود ابراهیم دیالو دچار سرخوردگی و احساس ناامیدی در محل کارش شده بود. مدیر جدیدی به بخش آنها آمده بود و شرایط کاری وی تغییراتی پیدا کرده بود. در اقدامی عجیب و جالب، سیستم کامپیوتری که ابراهیم هر روز در شرکت با آن کار می‌کرد، رمز عبور وی را مسدود و دسترسی‌اش را به سیستم قطع کرد. وقتی ابراهیم تلاش می‌کرد که وارد سیستم کامپیوتری شود، متوجه حضور ماموران حراست شرکت بالای سر خودش شد. ماموران حراست شرکت متوجه شده بودند کسی به زور می‌خواهد وارد سیستم کامپیوتری شود و بدون توجه به اینکه ابراهیم دیالو کارمند همان مجموعه است وی را کشان‌کشان و به زور به حراست شرکت منتقل کردند. سیستم کامپیوتری ابراهیم دیالو را از کار اخراج و همه‌ی دسترسی‌های وی را به سیستم غیر فعال کرده بود. مدیران شرکت قادر نبودند توجیحی برای رفتار سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی بدهند و در نهایت ابراهیم دیالو واقعا از شرکت اخراج شد!

شاید با خودتان بگویید، این اصلا عادلانه نیست که هوش مصنوعی بر زندگی ما تا به این اندازه، تسلط داشته باشد تا جایی که تصمیم بگیرد فردی را از کارش بیکار کند. شاید مدیر جدید بخش می‌توانست روی تنظیمات سیستم‌های کامپیوتری تجدید نظر کند و به‌روزرسانی‌هایی را به انجام برساند و مانع اخراج دیالو شود. اگر ابراهیم دیالو اخراج شد، تقصیر هوش مصنوعی نبود، بلکه مدیر بخش بود که از خود قصور نشان داد؛ اگر مدیر بخش می‌خواست قطعا می‌توانست مانع بروز چنین اتفاقی شود. هوش مصنوعی هر روز بیشتر از روز قبل در زوایای مختلف زندگی ما وارد می‌شود، ولی اگر خودمان نخواهیم نمی‌تواند اختیار و عنان زندگی‌مان را به دست بگیرد. مدیر بخشی که دیالو در آن کار می‌کرد می‌توانست در سیستم بازنگری کند و مانع اخراج ابراهیم دیالو شود ولی این‌کار را نکرد و همه چیز را به گردن هوش مصنوعی و تصمیم سیستم گذاشت. 

هوش مصنوعی

هوش مصنوعی همانند انسان‌ها دارای دانش و علم نیست. هوش مصنوعی فقط براساس قوانین، الگوریتم‌ها و اطلاعاتی منطقی که به آن داده می‌شود می‌تواند تصمیم‌گیری کند؛ ولی از قدرت دانش و علم مشابه انسان برخوردار نیست. هم‌چنین هوش مصنوعی نمی‌تواند در حال حاضر از مجموعه‌های مختلف داده‌های متنوع یادگیری داشته باشد. ذهن انسان قدرت استدلال و یادگیری از داده‌های متنوع را دارد و به همین دلیل می‌تواند وقتی پای اخراج کارمندانی نظیر دیالو به میان می‌آید، به درستی و با بررسی برخی فاکتورهای دیگر مانع اخراج وی شود، ولی هوش مصنوعی در حال حاضر چنین قدرتی ندارد و نمی‌تواند همه‌ی عواملی که باعث اخراج یک نفر می‌شود را به‌درستی تشخیص بدهد. در واقع، به‌نظر می‌رسد که دیالو قربانی طراحی اشتباه و خطای انسانی در هوش مصنوعی شده است. سیستم با اطلاعات قبلی و به روز نشده کار می‌کرد و در اثر بروز خطای انسانی و به‌روز نشدن سیستم، تصمیم گرفت دیالو را اخراج کند. در نتیجه در قضیه‌ی اخراج دیالو نباید هوش مصنوعی را سرزنش کنیم.

 

شاید بتوانیم بدین شکل نتیجه‌گیری کنیم که در برخی از امور خصوصا در ارتباط با حوزه‌های انسانی، هنوز نمی‌توانیم فقط با اتکا بر به هوش مصنوعی کار را پیش ببریم و همه‌ی ریش و قیچی را به دست هوش مصنوعی بدهیم. چنین سیستم‌هایی اگر به مرحله‌ی نبوغ خود نرسیده باشند، نه تنها انعطاف‌پذیری لازم را ندارد بلکه اتکا صرف و مطلق به آنها روندی غیر موثر خواهد بود. اکثر سازمان‌های بزرگ برای اعضای شرکت و مجموعه‌ی خود قوانین و مقرراتی را تبیین می‌کنند که این قوانین و مقررات قابلیت تبدیل شدن به کدهای کامپیوتری را دارند و می‌توان قوانین را در قالب کدهای مشخصی برای سیستم‌های کامپیوتری تعریف کرد تا سیستم بتواند به‌صورت اتوماتیک وضعیت هر یک از پرسنل را رصد کند و کار بخش منابع انسانی را ساده‌تر نماید.

ai

 

اما یک سیستم عملی و کاربردی هوش مصنوعی، با کمک ترکیبی از تکنیک‌ها می‌تواند چنین قوانینی را برای کارمندان در نظر بگیرد. سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تواند با توجه به شرایط واقعی، قوانین را اعمال کند و از آن‌ها استفاده نماید و در نهایت به صورتی هوشمندانه‌تر به اعمال قوانین و مقررات در شرکت بپردازد. برای انجام این کار از سوابق موجود در بخش منابع انسانی شرکت استفاده می‌کند و سیستم قدرت یادگیری از سوابق را هم دارد. چنین روند مشابهی در سیستم‌های حقوقی انگلستان مورد استفاده قرار گرفته بود. با توجه به اینکه سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی شده است، می‌تواند استدلال‌ها و نتیجه‌گیری‌های خودش را مورد تجدیدنظر قرار دهد و اگر نیاز به مدارک و اطلاعات بیشتری داشته باشد، خود را با روشی به نام Bayesian updating به‌روز رسانی می‌کند. یکی از مفاهیم هوش‌مصنوعی به‌نام «منطق فازی» می‌تواند در شرایطی که اوضاع سیاه و سفید نیست، با استفاده از شواهد و نتیجه‌گیری‌هایی که در مقیاس‌های مختلف انجام می‌دهد، درباره‌ی هر تصمیمی مجددا و با توجه به سایر عوامل‌ها تصمیم‌گیری کند. چنین سیستمی برای اخراج ابراهیم دیالو نیاز به بررسی بیشتر را احساس می‌کند و شاید در نهایت تصیم بگیرد اصلا دیالو را اخراج نکند.

AI

در شرایط فعلی که الگوریتم‌های یادگیری عمیق بسیار پیچیده‌تر شده‌اند و شبکه‌های عصبی مصنوعی با الگوبرداری از مغز انسان، بسیار پیچیده‌تر از قبل هستند و می‌توانند داده‌های بزرگ را هم بررسی کنند، باید قبل از تصمیم‌گیری بتوانند همه‌ی جوانب را بررسی کنند و رویکردهای چندگانه‌ای را قبل از اتخاذ تصمصیم نهایی در نظر بگیرند. بسیار لازم است تا هوش مصنوعی بتواند با توجه به کل‌نگری و دیدن همه‌ی جوانب تصمیم گیری کند. در شرایط فعلی، برخی کارشناسان معتقد هستند که باید روالی متعادل‌‌تر در حوزه‌ی هوش مصنوعی در نظر گرفته شود. این متخصصان این‌طور استدلال می‌کنند که الگوریتم‌‌های یادگیری عمیق برای تشخیص الگوها، هنوز به درک عمیقی نرسیده‌اند و به هیمن دلیل باید به صورت متعادل‌تری آنها را وارد هر سیستمی کرد.

اگر چنین نگاهی به هوش مصنوعی داشته باشیم، قطعا احتمال خطاهای مبتنی بر هوش مصنوعی هم کاهش می‌یابد و اگر هم خطایی رخ داد، سیستم می‌تواند درس‌های مربوط به آن خطا را یاد بگیرد و برای سایر موارد مشابه مورد استفاده قرار دهد. اگر شرکت‌ها و سازمان‌ها با چنین رویکردی به هوش مصنوعی نگاه کنند، می‌توانند از بروز اشتباهات و خطاهای جبران ناپذیر نیز جلوگیری کنند. همین اتفاق در بین انسان‌ها هم می‌افتد، وقتی خطایی رخ می‌دهد، یک مدیر انسانی خوب، از اشتباهات درس می‌گیرد و شاید دیگر آن خطا را تکرار نکند؛ ولی قسمت جالب قضیه این است که وقتی مدیر آن قسمت عوض می‌شود و فرد دیگری جایگزین وی‌ می‌شود ممکن است مجددا همان اشتباه را به انجام برساند.

یکی از مسایلی که موجب اخراج ابراهیم دیالو شد، هوش مصنوعی نبود، بلکه فقدان حس انسانی در بین مدیران شرکت عامل اصلی اخراج ابراهیم دیالو بود. سیستم بر اساس بروز یک خطا تصمیم گرفت دیالو را اخراج کند ولی توضیحی در مورد بروز خطا داده نشد. به هر حال بی‌شک هوش مصنوعی هم می‌تواند خطاهای خودش را داشته باشد ولی این وظیفه‌ی هوش انسانی است که در نهایت تصمیم نهایی را بگیرد. از دست دادن شغل آن‌هم به دلیل تصمیمی که هوش مصنوعی می‌گیرد واقعا سخت است. آیا روزی فرا خواهد رسید که انسان مجبور به متقاعد کردن هوش مصنوعی شود؟ آیا واقعا روزی فرا خواهد رسید که انسان‌ها به‌دلیل تصمیم‌گیری اشتباه سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی مجبور شوند از سیستم کامپیوتری به دادگاه شکایت کنند؟ در قضیه‌ی اخراج ابراهیم دیالو مسئول اصلی چه کسی است، هوش مصنوعی یا مدیر بخش؟ 



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

چند ماه از جشن فروش ۱۰۰ میلیون دستگاه موتورسیکلت افسانه‌ای هوندا سوپر کاب (Super Cub) می‌گذرد و حالا مقامات این برند ژاپنی از نسل جدید این موتورسیکلت رونمایی کردند. هوندا سوپرکاب از سال ۱۹۵۸ تا امروز در مدل‌های مختلف C100، C102، C50، C70، C86، C100EX، سوپرکاب 50، سوپرکاب 110 و دریم 110 با پیشرانه‌های ۴۹ تا ۱۲۴ سی‌سی تولید شده است تا عنوان پرتیراژترین وسیله‌ی نقلیه‌ی موتوری را به‌دست آورد. سال ۲۰۱۶ بود که مدل مفهومی برقی سوپرکاب به‌نمایش گذاشته شد؛ با اینکه انتظار برای این مدل منطقی بود؛ اما هوندا از نسل جدید سوپرکاب C125 با پیشرانه‌ی بنزینی رونمایی کرده است. در آستانه‌ی ۶۰ سالگی، این موتورسیکلت محبوب با مدلی جدید احیا می‌شود تا همچنان تولید محصول ژاپنی سرسخت ادامه داشته باشد.

Honda Super Cub

سوپرکاب C125 با ظاهر آشنای قدیمی، همانند گذشته ویژگی‌های اسکوتر و موتورسیکلت را با هم ترکیب کرده است. امضای همیشگی هوندا با طرح و رنگ آبی، سفید و قرمز زینت بخش این مدل جدید خواهد بود. سوپرکاب C125 از پیشرانه‌ی تک سیلندر ۱۲۴.۹ سی‌سی هواخنک انژکتور، مجهز به استارت بدون کلید استفاده می‌کند. گیربکس نیمه اتوماتیک ۴ سرعته در کنار کلاچ اتوماتیک سانتریفیوژ، چراغ‌های LED، رینگ‌های ۱۷ اینچی و سیستم ترمز ABS  که به‌صورت استاندارد ارائه می‌شود، قرار گرفته است. پدال تعویض دنده‌ همانند موتورسیکلت‌ها در جایگاه سمت چپ پا تعبیه شده است که البته خبری از کلاچ‌گیری نیست.

Honda Super Cub C125


 

تاداماسا مائدا، مدیر پروژه‌ی ساخت C125 گفت:

با سلیقه‌‌ی مشتری‌هایمان، چه مرد و چه زن آشنا هستیم؛ قصد ما غنی کردن سبک زندگی مشتری‌هایمان با مدل جدید سوپرکاب C125 است. طراحی ماندگار این مدل بیانگر ارزش و محبوبیت عمومی است؛ ما سطح جدیدی از عملکرد را به پیشرانه و فرمان‌پذیری را به شاسی اضافه کرده‌ایم. همانند نگرش بنیان‌گذاران هوندا، بزرگ‌ترین لذت ما نقش مثبت داشتن در زندگی روزمره مردم و ایجاد لحظاتی خوش برای مالکان سوپرکلاب در هر زمان و مکان هنگام سواری با این موتورسیکلت است.

فروش موتورسیکلت هوندا سوپرکاب C125 با قیمت پایه ۳ هزار و ۵۹۹ دلار از اوایل زمستان سال جاری در بازار جهانی آغاز می‌شود.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

همانطور که اطلاع دارید، جام‌جهانی فوتبال در جریان قرار دارد و تیم‌های ملی برای کسب مقام قهرمانی جهان به مصاف یکدیگر می‌روند. از آنجایی که این رویداد ورزشی هر ۴ سال یک‌بار برگزار می‌شود، همواره هر دوره تفاوت‌هایی با دوره‌های قبلی داشته است. در این جام‌جهانی تجربه‌ی تماشای مسابقات به‌وضوح نسبت به دوره‌های قبلی بهتر شده است؛ از کیفیت تصاویر تا بحث و گفتگویی طرفداران در فضای مجازی درباره‌ی مسابقات همگی بهبودهای عمده‌ای را به خود دیده‌اند.

با این وجود، یکی از عمده تفاوت‌های این دوره با دوره‌های پیشین، خیزش برق‌آسای سرویس‌های استریم‌ اینترنتی برای تماشای این مسابقات است. وقتی که به ۴ سال پیش بر می‌گردیم، به یاد می‌آوریم که برای تماشای به‌موقع مسابقات مجبور بودیم خودمان را با عجله به خانه برسانیم تا تلویزیون نعمت تماشای جام‌جهانی را نصیبمان کند؛ اما اکنون که در میانه‌ی سال ۲۰۱۸ قرار داریم، افراد می‌توانند فارغ از محیطی که در آن قرار دارند، از طریق سرویس‌های استریم اینترنتی بازی‌ها را با کیفیت مناسبی تماشا کنند. بی‌شک تمامِ این اتفاق‌ها به لطف تکنولوژی و پیشرفت‌هایی که در سال‌ها اخیر داشته میسر شده است.

 

تکنولوژی علاوه بر مورد فوق، این امکان را در اختیار ما قرار داده تا بازی‌ها را با دوستانمان در سراسر دنیا تماشا کنیم که وجه مثبت دیگری از این جام‌جهانی را برای ما نمایان می‌کند. در این بین پیام‌رسان‌ها نقش بسیار پررنگی را بازی کرده‌اند که و این ارتباط را نزدیک‌تر و شاداب‌تر ساخته‌اند.

با این اوصاف باید دید که در جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر، چه تغییری در نحوه‌ی تماشای مسابقات ایجاد خواهد شد. آیا فراگیری هدست‌های واقعیت‌مجازی می‌توانند ما را به‌صورت مجازی در ورزشگاه‌ها قرار دهند؟ پاسخ هر چه که باشد، به سرعت رشد تکنولوژی تا ۴ سال آینده مربوط می‌شود.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در فاصله‌ی چهار مایلی شهر آلبانی در جنوب شرقی جورجیا در منطقه‌ای پوشیده از مزارع، به‌زودی ساخت یک واحد خورشیدی جدید ۱۲۰ مگاواتی آغاز خواهد شد. این واحد اولین تأسیسات خورشیدی در ایالت جورجیا خواهد بود. شرکتگوگل که بخشی از این پروژه را بر عهده دارد (گوگل مجهز به یک مرکز داده‌ای بزرگ در جورجیا است)، در تلاش است برای مناطق تحت پوشش فعالیت خود، به تولید نیروی برق تجدیدپذیر بپردازد.

مزرعه‌ی خورشیدی یکی از دو پروژه‌ی جدید در جورجیا است که از طریق تأسیسات محلی، نیروی برق را به گوگل می‌فروشد، این مزرعه جدیدترین نمونه‌ی تلاش گوگل برای باز کردن درهای بازار انرژی به روی شرکت‌های خصوصی است که به‌دنبال منابع جدید برق تجدیدپذیر هستند. شرکت گوگل در سال ۲۰۱۰ به یکی از پیشتازهای انرژی تجدیدپذیر تبدیل شد؛ به‌دنبال گوگل، امروزه شرکت‌های مختلفی ازجمله نایک تا استارباکز و AT&T هم این هدف مشابه را دنبال کردند. لیلی دونگ مدیر مرکز انرژی‌های تجدیدپذیر در مؤسسه‌ی غیرانتفاعی Rocky Mountain که با گوگل و سازمان‌های دیگر برای تولید انرژی همکاری می‌کند، در این مورد می‌گوید:

گوگل عملکرد نوآورانه‌ای داشته است. آن‌ها کار بی‌سابقه‌ای را انجام دادند و ریسک آن را برعهده گرفتند.

مزرعه خورشیدی

درگذشته مزارع بادی و خورشیدی انرژی را به‌صورت عمده و تنها به تأسیسات می‌فروختند و قوانین مجوز خرید انرژی پاک را به شرکت‌های خصوصی نمی‌دادند. گوگل قبلا نمی‌توانست انرژی مورد نیاز خود در محل را تولید کند؛ پنل‌های خورشیدی در پشت‌بام ساختمان مجاز نبودند؛ اما این شرکت تصمیم گرفت درخواست خریدوفروش عمده‌ی انرژی را به دولت فدرال مطرح کند و سپس قراردادهای طولانی‌مدت (به نام توافق خرید انرژی) را با توسعه‌دهندگان پروژه‌های تجدیدپذیر منعقد کند.

 

اولین پروژه یک مزرعه‌ی بادی در آیووا بود. تا سال ۲۰۱۷ گوگل با تقریبا ۲۰ پروژه‌ی مشابه، چشم‌انداز طولانی‌مدتی را برای خرید انرژی تجدیدپذیر خود در سراسر جهان تنظیم کرد که منبع آن واحدهای خورشیدی و بادی جدید بودند (هر کیلووات انرژی به‌کاررفته توسط آلفابت، شرکت والد گوگل منطبق با میزان هم‌ارز انرژی تجدیدپذیر است). امروزه، این مقدار نیروی روی هرکدام از شبکه‌های محل فعالیت گوگل تولید نمی‌شود تأمین انرژی به‌صورت ۲۴ ساعت شبانه‌روز در هفت روز هفته نیست، برای مثال مزارع خورشیدی در هنگام شب هیچ برقی را تولید نمی‌کنند اما در طول روز می‌توانند جایگزینی برای سوخت‌های فسیلی مصرفی باشند. به‌گفته‌ی نیها پالمر، سرپرست استراتژی انرژی در گوگل:

تولید را در ساعات خاموشی و ساعات غیرمصرف انجام می‌دهیم در بعضی ساعت‌ها انرژی تجدیدپذیر کمتری وجود دارد؛ اما در دوره‌های تعادل از سال، تولید بر مبنای ۱۰۰ درصد انجام می‌شود.

هدف نهایی گوگل استفاده از انرژی پاک در تمام فعالیت‌ها و در تمام زمان‌ها است. قدم بعدی گوگل خرید انرژی تجدیدپذیر در تمام شبکه‌های محلی منطقه‌ی فعالیت خود است. این فرآیند چالش‌برانگیز و دشوار است. هدف شرکت گوگل کمک به اجرای پروژه‌های جدید در شبکه است. پالمر می‌گوید:

هدف ما از انجام این نوع پروژه‌ها، پیاده‌سازی شبکه‌های متفاوت برای فعالیت است؛ بنابراین یکی از معیارهای ما جدید بودن پروژه‌ها است. برای مثال یک مزرعه‌ی بادی که پنج سال فعال است مناسب این پروژه نیست، زیرا در تولید کربنی شبکه نقش داشته و به بخشی از آن تبدیل شده است.

ازآنجاکه شرکت گوگل به دنبال انرژی تجدیدپذیر و جدید در نزدیکی مراکز داده‌ای خود است، می‌تواند برای اولین بار راه ورود به بازار انرژی برای شرکت‌های خصوصی باز کند. سال‌هاست که مرکز داده‌ای گوگل در جورجیا فعال است؛ اما مذاکره‌ی این شرکت با سازمان نیروی Georgia Power (مالک شبکه‌‌ی محلی، واحدهای نیرو و تنها انتخاب مشتریان آن منطقه است) برای یافتن یک راه‌حل سال‌ها به طول انجامید. یک قرارداد به نام تعرفه‌ی سبز در جورجیا بسته شد، بر اساس این قرارداد مزارع خورشیدی جدید انرژی تجدیدپذیر را به یک واحد می‌فروشند و آن واحد هم اعتبار انرژی تجدیدپذیر را به گوگل و در کنار آن شرکت‌های جانسون و جانسون، تارگت و والمارت می‌دهد، این شرکت‌ها باید حداقل ده سال به این برنامه متعهد بمانند. پالمر می‌گوید

این پیشنهاد، برنامه‌ریزی‌های واحد نیروی جورجیا (Georgia power) را تغییر می‌دهد. آن‌ها پروژه‌هایی برای خرید انرژی از طرف ما دارند و برای ترکیب انرژی روی شبکه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند. با فعال‌ شدن مزارع خورشیدی، گوگل و شرکت‌های دیگر می‌توانند با جایگزینی انرژی مقرون‌به‌صرفه، در هزینه‌ی برق صرفه‌جویی کنند.

مزرعه بادی

شرکت گوگل در آلاباما در حال ساخت یک مرکز داده‌ای جدید ۶۰۰ میلیون دلاری است و برای تأمین انرژی تجدید پذیر شبکه‌ی این منطقه با شرکت Tennesse Valley Authority همکاری می‌کند. گوگل همچنین در شمال کالیفرنیا برای ساخت واحدهای خورشیدی با شرکت Duke Energy همکاری می‌کند. در اوکلاهاما هم قراردادی را برای خرید نیرو از مزارع بادی بسته است. در تایوان، یعنی محل استقرار یکی از مرکز داده‌ای دیگر گوگل که مجهز به یک واحد کوچک انرژی تجدیدپذیر هم است، این شرکت با تأسیسات Taipower دولتی کار می‌کند و امکان خرید انرژی پاک را برای شرکت‌های خصوصی هم فراهم کرده است.

گوگل با استخراج متان از زباله می‌تواند برق تولید کند

خرید انرژی تجدیدپذیر برای گوگل بخشی از یک برنامه‌‌ی بزرگ‌تر باهدف کاهش اثر کربنی است. این شرکت افست‌های کربن (افست کربن یا تعدیل کربن به کاهش انتشار دی‌اکسید کربن یا دیگر گازهای گلخانه‌ای گفته می‌شود) را خریداری می‌کند تا اثر مصرف کربن را خنثی کند، در پروژه‌هایی مثل سیستم استخراج متان از محل دفع زباله سرمایه‌گذاری می‌کند و سپس از زباله‌ها برای خانه‌های مجاور برق تولید می‌کند (متان از غذا و دیگر ضایعات طبیعی موجود در محل دفع زباله تولید می‌شود، یک گاز گلخانه‌ای با درصد آلایندگی بالاتر از CO2 است). هدف این شرکت متمرکز بر بهبود بازدهی است. امروزه مصرف انرژی مراکز داده‌ای گوگل تقریبا برابر با نیمی از انرژی مصرفی صنایع است با این تفاوت که نسبت به پنج سال گذشته، توان محاسباتی ۳/۵ برابر را ارائه می‌کنند. به‌گفته‌ی کیت براندت، مدیر ظرفیت پایداری گوگل:

بر اساس آمار با میزان مشابه انرژی توانستیم جست‌وجوها و تعداد Gmailهای گوگل را افزایش دهیم.

این شرکت باهدف کاهش دیگر بخش‌های مصرف انرژی، برای مثال کاهش استفاده از پمپ‌های زمین‌گرمایی تلاش می‌کند یا دستورالعمل‌های غذایی را به کافه‌تریاهای شرکت ارائه می‌دهد تا کارمندان را به مصرف گوشت کمتر تشویق کنند. قبلا میزان نشر میانگین یک کاربر گوگل در یک ماه تقریبا برابر با رانندگی در مسافت یک مایل برآورد شده بود (قبل از این‌که خرید انرژی تجدید پذیر یا آفست‌های کربن را برای کاهش اثر کربن در نظر بگیرند).

 

 

اما روش‌های جدید و اولیه‌ی این شرکت برای یافتن انرژی تجدیدپذیر هم تأثیر زیادی داشته است. در سال ۲۰۱۳ یک مجموعه از شرکت‌های دیگر ازجمله مایکروسافت و فیسبوک هم برنامه‌های تجدیدپذیر خود را اعلام کردند. تا سال ۲۰۱۵ میزان کل انرژی پاکی که سازمان‌ها عرضه می‌کردند (شامل سهم زیاد آمازون) تقریبا ده برابر افزایش یافت. در سال ۲۰۱۷، شرکت‌ها قراردادهای ۲/۸۹ گیگاوات انرژی پاک را امضا کردند. امسال سازمان‌ها از این رقم هم فراتر رفته‌اند.

با پیشرفت گوگل در این زمینه، این شرکت به‌دنبال گزینه‌های دیگری از انرژی تجدیدپذیر است که بهتر بتوانند نیاز روزمره‌ را روی شبکه‌های محلی برآورده سازند (شاید قدم بعدی آن‌ها ترکیب انرژی باد و خورشید یا نیروی هیدرو یا اضافه کردن یک منبع ذخیره‌سازی جدید انرژی با هزینه‌ی حذف باتری باشد). وقتی گوگل مراکز داده‌ای جدید خود را ساخت، اعلام کرد که به‌دنبال گزینه‌های انرژی تجدیدپذیر در منطقه است و امروزه تأمین‌کنندگان انرژی به دنبال این منابع هستند. پالمر می‌گوید:

وقتی هدف خود را برای تأمین‌کنندگان انرژی توضیح دادیم و مشخص کردیم به دنبال چه هستیم، آن‌ها هم به این نتیجه رسیدند که راه‌حل‌هایی را بر سر میز مذاکره ارائه دهند. این تغییر احیاکننده است و من در ۱۲ تا ۱۸ ماه گذشته شاهد آن بودم. فکر می‌کنم این تغییر می‌تواند راه‌های ورودی بازار را برای ما هموار کند، تلاش‌ها و معیارها و خواسته‌های ما را بیان کند و از طرفی انگیزه‌ی لازم را برای دیگر تولیدکنندگان فراهم کند.



تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 994 995 996 997 998 ... 3356 صفحه بعد