در سال ۲۰۱۵، مرسدس AMG با تولیدکننده آلمانی دوچرخه به نام راتوایلد (Rotwild) برای تولید دوچرخه کوهستان راتوایلد GT S همکاری کرد. در حال حاضر مرسدس بنز برای تولید دوچرخه جادهای با شرکت کانادایی آرگون 18، همکاری کرده است. این دوچرخه در کلاس استقامتی عرضه میشود و نام آن مرسدس بنز استایل (Mercedes-Benz Style) است.
دوچرخه استقامتی مرسدس بنز استایل تا پاییز امسال به بازار عرضه میشود، اما هنوز قیمت آن اعلام نشده است. این دوچرخه جادهای دارای قاب کامل فیبر کربن ساخت آرگون 18 و دوشاخه جلو (فرمان) مخصوص است که گفته میشود برای جذب و کنترل ارتعاش بهینه شده است.
از طرح رنگ خودروهای مرسدس بنز برای تزئین بدنه دوچرخه استایل استفاده میشود و همچنین دارای رنگ نقرهای و سیاه است. دوچرخه استقامت مرسدس بنز در ۶ اندازه قاب و همراه با دو پکیج مخصوص برای خریداران عرضه خواهد شد. در اولین پکیج از قابلیت Shimano Ultegra Di2 برای تعویض دنده و رینگ چرخ فیبر کربنی FSA بهره گرفته میشود؛ در حالی که پکیج دیگر شامل نسخه معمولی آنالوگ Ultegra همراه با رینگهای آلیاژی FSA است. هر دو نسخه دوچرخه مرسدس بنز استایل از ترمزهای دیسکی هیدرولیکی پشتیبانی میکنند.
شاید تعجب کنید اما دوچرخههای استقامتی (که به عنوان دوچرخههای اسپرت شناخته میشود)، بیشباهت به دوچرخههای جادهای مخصوص پیست و مسابقات دوچرخهسواری نیستند؛ گرچه این مدل برای کارکرد راحتتر و نرمتر طراحی شدهاند.
برخی منابع خبری اعلام کرده بودند که اپل تصمیم گرفته است تا آیفونهای نسل بعدی را در سال ۲۰۲۰ با مودم5G اختصاصی خود عرضه کند؛ اما بهنظر میرسد که این شایعه صحت ندارد. روز پنجشنبهی هفتهی گذشته، یکی از منابع مدعی شد که اپل شرکت اینتل را از تصمیم خود برای استفاده نکردن از تراشهی مجتمع این شرکت، شامل مودم 5G، وایفای و بلوتوث موسوم به Sunny Peak آگاه ساخته است؛ اما ظاهرا تراشهی Sunny Peak از اتصال 5G پشتیبانی نمیکند؛ بنابراین اینتل کماکان در انتظار فروش مودم 5G به اپل است.
از آنجایی که اپل تنها مشتری مودم Sunny Peak محسوب میشود؛ بنابراین استفاده نکردن کوپرتینونشینها از این مودم، بهمفهوم متوقف شدن خط تولید آن خواهد بود. منابع آگاه مدعی هستند که مودم Sunny Peak کنار گذاشته شده است و افرادی که مشغول کار روی آن بودهاند، در پروژههای دیگری به کار گمارده شدهاند. علاوه بر این اظهارنظرهای اینتل در مورد نقشهی راه این شرکت برای ماژولهای تجاری 5G در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ نشان میدهد که اینتل انتظار دارد تا تراشههای مورد نیاز اپل برای آیفونهای ۲۰۲۰ را تولید؛ اما مشخص نیست که پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد.
اینتل در این باره اعلام کرد:
نقشهی راه اینتل برای مودمهای مودمهای 5G تجاری بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ تغییری نکرده است و ما نیز کماکان به برنامهها و پروژههای 5G خود متعهد هستیم.
اینتل درصدد بود تا متوجه شود که چرا اپل مودم Sunny Peak را کنار گذاشت. مدیران اینتل حدس میزنند که برخی مشکلات مهندسی در شرکت اینتل باعث بروز چنین وضعیتی شده است. اینتل امیدوار بود که پشتیبانی از فناوری وایفای پرسرعت جدیدی بهنام Wi-Fi 802.11ad را به مودمهای Sunny Peak اضافه کند؛ ولی برخی مشکلات مهندسی اجازهی انجام چنین کاری را به اینتل نداد.
کوپرتینونشینها برای تامین مودم 5G، علاوهبر شرکت اینتل، میتوانند به طراحی اختصاصی خود رجوع کنند، با شرکتهای دیگری از جمله کوالکام وارد همکاری شوند یا بهصورت همزمان با چند تأمینکننده همکاری کنند. پیش از این خبرهایی مبنی بر تلاش مدیاتک برای تامین مودم آیفونهای سال ۲۰۱۸ مطرح شده بود. مدیاتک با تولید مودم 5G برای آیفون اپل از سد اینتل عبور میکند. ظاهرا مدیاتک برای تامین تراشهی وایفای اسپیکر هوم پاد اپل، بهصورت رسمی از کوپرتینونشینها سفارش گرفته است. شاید تا زمانی که اپل بخواهد تصمیم نهایی خود را در مورد سفارش تراشهی 5G بگیرد مدت زمانی طول بکشد و در بازهی زمانی فرصت دارد مدیاتک را محک بزند تا بتواند در نهایت تصمیم درستی بگیرد.
این هفته برای اپل و توسعهدهندگان هفتهی خاصی است؛ زیرا فروشگاه نرمافزاری کوپرتینوییها که با نام اپاستورشناخته میشود، در روز ۱۰ جولای ۲۰۰۸ کار خود را با ۵۰۰ اپلیکیشن آغاز کرد و راه جدیدی را به وجود آورد که امروزه توسعهدهندگان بسیاری از طریق آن به درآمدهای میلیون دلاری دست پیدا کردهاند.
با وجود اینکه در آغاز فعالیت اپاستور، برنامههای چندانی در این فروشگاه قرار نداشت؛ اما درست یکسال پس از رونمایی آن، تعداد اپلیکیشنهای موجود در اپاستور از ۵۰۰ به ۵۰ هزار رسید که رشد خیرهکنندهای محسوب میشود. طبق دادههای آماری، هماکنون این فروشگاه میزبان بیش از ۲ میلیون اپلیکیشن است؛ در حالی که اندروید با فروشگاهگوگلپلی، از ۳.۸ میلیون اپلیکیشن و بازی میزبانی میکند. با این حال، مقدار پولی که کاربران iOS برای خرید برنامهها هزینه میکنند نسبت به کاربران اندرویدی بیشتر است و طبق آمار در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۷ میلادی، اپاستور درآمدی ۱۱.۵ میلیارد دلاری داشته است؛ تقریباً ۲ برابر بیشتر از گوگلپلی!
تعداد اپلیکیشنهای موجود در فروشگاههای نرمافزاری مطرح (سهماههی اول ۲۰۱۸)
حال اپل به مناسبت دهمین سالگرد فعالیت اپاستور بیانیهای را از توسعهدهندگان مطرح اپاستور منتشر کرده است:
روزِ انتشارِ اپاستور و قرارگیری اپلیکشن MLB At Bat در بین ۵۰۰ اپلیکیشن موجود، حسی آمیخته با هیجان و انتظار را در ما به وجود آورده بود؛ اما فکر نمیکنیم که کسی در آن زمان به تأثیر عظیم این اپلیکیشنها در تغییر تجربهی طرفدران ورزشی باور داشت. از اینکه بخشی از رشد تاریخی اپاستور در طی ۱۰ سال گذشته بودیم، حس خشنودی و خوششانسی میکنیم. وقتی به این امر فکر میکنیم که چه فرصتهایی در طول ۱۰ سال آینده از طریق همکاری با اپل برای ارتباط نزدیکتر طرفداران با تیمهای موردعلاقهشان و ورزش بیسبال بهوجود خواهد آمد، هیجانزده میشویم.
ـ چاد ایوانز، معاون ارشد، توسعهی محصول
از روز نخست، اپاستور آسانترین راه برای دستیابی توسعهدهندگان به تودهی مردم توسط اپلیکیشنهایشان بود. این بستر نیاز به توسعهی عذابآور سیستم پرداخت و توزیع شخصی را از بین برد و با آسانسازی توسعه برای همهی افراد، به ما اجازه داد تا بر شور و اشتیاق حقیقی خود تمرکز کنیم؛ شور و اشتیاقی که هدفی جز ساخت بهترین اپلیکیشن ممکن در آن معنا نداشت. در تمام این ۱۰ سال، اپاستور مدام در حال توسعه بوده است تا غنیترین، متنوعترین و در دسترسترین اکوسیستم نرمافزاری جهان را در اختیار قرار مردم دهد.
ـ مارکو آرمنت، توسعهدهندهی با سابقهی iOS
اپاستور و آیفون زندگی ما را تغییر دادند. نخستین بازی ما با نام Imangi در نخستین روز فعالیت اپاستور منتشر شد. حال با گذشت ۱۰ سال از آن تاریخ، ما بیش از ده بازی خلق کردهایم که تِمپِلران که بیش از ۱ میلیارد بار دانلود شده است، شاخصترین آنها محسوب میشود. استودیوی ما رشد کرده و از تیم دو نفره به تیمی متشکل از ۳۵ نفر تبدیل شده است. بدون اپاستور هیچکدام از این اتفاقات ممکن نبود.
ـ کیث شپرد و ناتالیا لاکیونوا، همبنیانگذاران استودیو Imangi
در نخستین دهه، اپاستور از بالاترین انتظارات ما نیز گذر کرد؛ از اپلیکیشنهای نوآورانهای که توسعهدهندگان رؤیای ساختشان را در سر داشتند تا برنامههایی که امروزه تبدیل به بخشی از زندگی ما شدهاند؛ با این حال، این تازه آغاز راه است. آنچه که توسعهدهندگان خلق کردهاند و هرآنچه که در طول ۱۰ سال آینده خواهند ساخت، افتخار بیحد و حصر ما را به دنبال دارد.
ـ فیل شیلر، مدیر بخش بازاریابی جهانی و معاون ارشد اپل
دیدگاه خود را در این باره با ما و دیگر کاربران در میان بگذارید. بهنظر شما اپاستوردر طول ۱۰ سال گذشته چه تأثیری در زندگی بشر گذاشته است؟
شعر فارسی از ابتدای تاریخ هزار ساله خود تاکنون همواره محملی برای عرض ارادت شاعران پارسیسرا به ائمه اطهار(ع) بوده است، پدید آمدن گونههای مختلف شعر توحیدی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر مهدوی و ... که بیشمار اشعار را در خود جای دادهاند، دلیلی بر این مدعا است.
شاعران معاصر نیز در این مسیر قدمهای پرشماری برداشتهاند، به ویژه پس از انقلاب شعر آیینی شکوفایی خاص خود را پیدا کرد، در این میان عرض ارادت شاعران به موسسه مذهب شیعه شیخالائمه امام جعفر صادق(ع) نیز مثال زدنی است به ویژه در میان شاعران جوان این نکته به خوبی قابل مشاهده است.در زیر نمونهای از سرودههای سالهای اخیر شاعران آورده شده است.
هیچ کس با امام، صادق نیست
کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور میرفتم
کاش مانند یار صادقتان
بی امان در تنور می رفتم
علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشم هایت طبیب و بیمارش
یک جهان جابربن حیان است
روز و شب را رقم بزن، آخر
ماه و خورشید در مُرکب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمان ها مرید مذهب توست
قصه تکرار می شود، یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچ کس با امام، صادق نیست
خواب دیدم که پشت پنجره ها
رو به روی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه، با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره هاست
آی مردم تمام هستی ما
در همین خاک، پشت پنجره هاست
«سید حمیدرضا برقعی»
******
«و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت...»
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینه ای که شب پیش، صبح صادق داشت
اگرچه شمس وجودش به سمت مغرب رفت
هزار قله ی پر نور در مشارق داشت
چه با شکوه، غم خود به دل نهان میکرد
چه شِکوه ها که از ان فرقه ی منافق داشت
به غیر داغ محرم، گلی زباغ نچید
چقدر روضه گودال در دقایق داشت
خلیل بود ولی آتشش سلام نشد
همان که در نفسش عطری از حدائق داشت
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت
«محمد جواد زمانی»
****
ای مکتب تو «مفید» پرور
ای کوی تو، کعبه خلایق
طالع ز رخ تو، صبح صادق
ای پایه منبرت فراتر
از کرسی هفت چرخ اختر
تا نام ز ماه و مهر بوده است
خاک در تو ، سپهر بوده است
گفته است خرد، بس آفرینت
صد ها چو «هشام» ، خوشه چینت
گردش، ز فلک، اشاره از تو
استاد خرد، «زراره» از تو
چون «مومن طاق» از تو آموخت
لب بر لب هر چه مدعی دوخت
اندیشه هر آنچه بود مجمل
بشنید مفصل از «مفضل»
گر طالع «بختری» خجسته است
در حلقه ی درس تو نشسته است
کی مکتب تو، نظیر دارد؟
صدها چو «ابوبصیر» دارد
تا مشعل علم، «جابر» افروخت
بس نکته، خرد که از وی آموخت
شد شهره به دهر، مذهب تو
«حمران» و «ابان» و مکتب تو
فانی نه، که جاودانه ای تو
دریایی و بیکرانه ای تو
...
ای مذهب تو شهید پرور
ای مکتب تو «مفید» پرور
«محمدعلی مجاهدی»
*****
از صبح بپرسید که صادق به چه معناست
بر گرده خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است چه در خلوت شب داشت
شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت
می رفت که خاموش شود مشعل توحید
اسلام ِ وَ أکملتُ لکُم رو به عقب داشت
برخاست کسی مکّی و کوفی به فدایش
آوازه چنان داشت که تا شام و حلب داشت
در محضر او این همه شاگرد عجب نیست
بر تیغ علی این همه زنگار عجب داشت!
چون جابر حیّان کسی اسرار ندانست
جز آن که به درگاه تو زانوی ادب داشت
هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه می شد
تیغ تو و پستوی نهان خانه سبب داشت
از صبح بپرسید که صادق به چه معناست
با عشق بگویید که یارم چه لقب داشت
«مهدی جهاندار»
****
هنوز شش گل ازین باغ مانده تا نرگس
خوش آن زمانه که تو صبح صادقش بودی
نگاهبان نگاه دقایقش بودی
خوش آن هوا که حضور تو را تنفس کرد
به آن دهان که تو تسبیح ناطقش بودی
خوش آن زمین که عبور تو را به بوسه نشست
تویی که رازگشای حقایقش بودی
خوش آن قلم که به شاگردی تو قد خم کرد
تویی که جوهره عشق خالقش بودی
خوشا شهادت سرخی که چشم در راهش
خوشا سلاله سبزی که لایقش بودی
هنوز شش گل ازین باغ مانده تا نرگس
گل ششم گل پرپر شقایقش بودی
هنوز روشنی مذهب از درخشش توست
که آفتاب پس از صبح صادقش بودی
«نغمه مستشار نظامی»
اصطلاح واقعیت مجازی احتمالا تصاویری از بازیهای ویدئویی گسترده و مطرح را با چشماندازهای گیرا و پر جنب و جوش از پوششهای گیاهی و زنده با جزئیات مناسب را در ذهن ما متبادر میکند.
باید بگوییم که واقعیت مجازی محدود به توصیف فوق نیست. در واقع، واقعیت مجازی (VR) تنها مربوط به دنیای سرگرمی خالص نیست. این روزها واقعیت مجازی از رشد چشمگیری برخوردار است. در چند سال اخیر، بازار آن بهسرعت در حال گسترش بوده است. شرکتهای فناوری بزرگ، سرمایههای هنگفتی را روی واقعیت مجازی انجام دادهاند و بازاریابان و سایر دستاندرکاران دنیای سرمایهگذاری هم بهاندازهای انعطافپذیر و آیندهنگر هستند که به دنبال غولهای فناوری، به دنیای پرهیجان واقعیت مجازی وارد شوند.
بهنظر میرسد که فیسبوک میلیاردها دلار سرمایه را به فناوری اختصاصی واقعیت مجازی و برنامههای اجتماعی مرتبط با VR اختصاص داده است. آنها امیدوارند که بتوانند انقلابی در نحوهی برقراری ارتباط آنلاین بین کاربران بهوجود آورند. شرکت سونی میلیونها دلار سرمایه را در بخش سختافزار واقعیت مجازی خود با نام PSVR هزینه کرده و سود خوبی را به دست آورده است؛ میزان سود آنها تا همینجا نیز از انتظارات اولیهی شرکت بیشتر بوده است.
گسترش و انتشار بیشتر واقعیت مجازی میتواند مفاهیم سنتی ارتباطات، بازاریابی و پیامرسانی را دستخوش تغییر کرده و بهنوعی بهسمت بهتر شدن سوق دهد. سیستمهای رسانههای اجتماعی نیز میتوانند بهدنبال تحول عمیق و پایهای با اتکا به واقعیت مجازی باشند. بازاریابان و سرمایهگذاران دنیای فناوری هم بهطور فزایندهای این شیوهی جدید ارتباطی را به کمپینهای خود جذب خواهند کرد. البته ما هنوز به آن نقطه نرسیدهایم؛ اما تکنولوژی در حال مقرون به صرفهتر شدن است و از همین رو، بهکارگیری آن از سوی افراد و سازمانهای مختلف هم افزایش مییابد.
پتانسیل داستان سرایی و روایت فوق العاده ای
پتانسیل داستانسرایی واقعیت مجازی بی حد و حصر است. بینندگان با هدستهای VR میتوانند رویدادهای زنده را تماشا کنند، از کنسرتهای برگزارشده در فضای باز لذت ببرند، یا ابعاد شگفتآوری در محل برگزاری کنسرت را مشاهده کنند. از همین روست که کریس شیر، مدیرعامل شرکت واقعیت مجازیWithin، در وصف این فناوری اظهار میکند:
واقعیت مجازی، دستگاهی برای همدلی در حد نهایی است. این تجربیات فراتر از یک فیلم مستند معمولی است. آنها نقطهی عطفی در راه رفتن با کفشهای دیگران محسوب میشوند!
در اینجا به یک مثال دیگر درمورد کفشهای واقعی اشاره میکنیم. شرکت تامس (تولیدکننده کفش) خیرین بالقوه را به سفرهای مجازی میفرستد تا لذت بردن کودکان نیازمند به کفش را بهطور ملموستری تجربه کنند. بهخصوص نهادهای غیرانتفاعی میتوانند از تکنولوژی قابل جابجایی مبتنی بر واقعیت مجازی برای انجام بهتر پروژههای خیرخواهانه استفاده کنند.
نشریهی نیویورک تایمز از واقعیت مجازی برای انتقال داستانهای ژورنالیستی طولانی و پیچیده و متنوع خود بهره گرفته است. بینندگان میتوانند بهجای خواندن مطالب صرف دربارهی پناهندگان سوریه، خود را در اردوگاههای پناهندگان ببینند و وضعیت آنها را به شکل بهتری مشاهده کنند. واقعیت افزوده میتواند داستانها را به شیوههای غریزی و با بار احساسی عمیق به متن زندگی افراد بیاورد. این درواقع گام بعدی در تحقق یک گفتهی معروف خواهد بود: صحبت نکن؛ نشان بده!
یوتیوب هم یک پلتفرم واقعیت مجازی راهاندازی کرده است. Vloggers با دوربینهای ۳۶۰ درجه میتواند محتویات واقعیت مجازی خیرهکنندهای ایجاد کند و بینندگان تنها با داشتن یک هدست واقعیت مجازی مقوایی ارزان قیمت میتوانند در دنیای مهیج آن غرق شوند.
ابزاری برای تقویت کمپین ها
محبوبیت واقعیت افزوده (AR) نیز از سویی بهطور فزایندهای در حال افزایش است. برای ورود به دنیای واقعیت افزوده، حتی همان محدودیتهای اندک دنیای واقعیت مجازی هم برداشته شده است. در واقع تمام آنچه که برای لذت بردن از واقعیت افزوده نیاز دارید، یک گوشی هوشمند معمولی است. کاربران با یک گوشی هوشمند، میتوانند بازیهای مبتنی بر واقعیت افزوده مانند Pokémon Go را بازی کنید. با این حال، واقعیت افزوده هم مانند واقعیت مجازی، دارای استفادههای فراتر از صرفا بازی و سرگرمی نیز است.
برنامهی AR Ikea برای کنار هم گذاشتن و تست مجازی لوازم و مبلمان منزل استفاده میشود؛ مشتریان بالقوه میتوانند قبل از مراجعه به فروشگاه و خرید لوازم مورد نظرشان، چیدمان و نحوهی تناسب آن در منزل خود را با این برنامه بررسی کرده و تصمیم بهتری بگیرند. Sephora کاربران را قادر میسازد تا آرایش و گریم را روی صورت تست کنند.
در همین راستا برنامههای دیگری نیز برای کاربردهای دیگر ارائه شدهاند. برنامهای بهنام نورث فیس، با استفاده از واقعیت مجازی سعی میکند تا ارتباط عاطفی بهتری با مشتریان در فروشگاهها ایجاد کند.
فناوریهای مملو از امكاناتی که در اینجا به آنها اشاره کردیم، سایر سازوکارهای بازاریابی محتوا را از بین نمیبرند؛ اما مطمئنا تبدیل به یک منبع داستانسرایی یا روایت کارامد میشوند و سایر سیستمها باید آن را به رسمیت شناخته و بهنوعی خود را برای رویارویی با آن آماده سازند. بازاریابان و دستاندکاران زیرک دنیای سرمایه، باید حتما بخشی از بودجههای خود را صرف آشنایی و توسعهی بیشتر واقعیت افزوده و واقعیت مجازی کنند. زیرا همهی ما روی این موضوع اتفاق نظر داریم که پلتفرمهای فوق بهسرعت در حال تبدیل شدن به ابزارهایی مقرون به صرفه، در دسترس برای همهو مورد تقاضای مردم هستند.
پهپاد بعدی شرکت دیجیآی، موسوم به ماویک ۲، قرار است مجهز به ماژول دوربین دیگری در طرفین باشد تا از برخورد آن با موانع جلوگیری کند. با نصب ماژول دوربین جدید، ماویک ۲ دارای زاویه دید ۳۶۰ درجه خواهد بود و در حین پرواز ایمنی بیشتری در برخورد با موانع خواهد داشت.
بهمن ماه سال ۱۳۹۶، دی جی آی از پهپاد Mavic Air با قابلیت فیلمبرداری 4K رونمایی کرد. ماویکایر پهپادی نیمهحرفهای است که طرفداران آن، آرزوها و نیازهای بیشتری از آن متصور هستند و فهرستی از درخواستهای خود را برای دیجیآی ارسال کردهاند. ظاهرا DJI هم، این درخواستها را بیپاسخ نگذاشته است و قرار است خط تولید بعدی خود را برای پهپاد حرفهای بعدی خود یعنی ماویکپرو (Mavic Pro) راهاندازی کند. ظاهرا تصویری منتسب به ماویکپرو از سوی دیجیآی منتشر شده که دارای بازوهای تاشو مشابه ماویکایر است و دیجیآی تصمیم گرفته است ماویکپرو را به نام ماویک ۲ معرفی کند. Mavic 2قرار است مجهز به ماژول دوربین در طرفین به بازار معرفی شود و با وجود دوربین عقب و ماژول دوربین جدید، زاویهی دید ۳۶۰ درجهای نسبت به برخورد با موانع در اختیار خواهد داشت. افرادی که پهپاد آنها با درخت برخورد کرده است، میدانند که ایمنی برخورد با موانع بهصورت ۳۶۰ درجه برای یک پهپاد چقدر حائز اهمیت است.
Mavic 2 نیز همانند ماویکایر برای تصویربرداری سینمایی کاربرد دارد. با توجه به تصویری که از ماویک ۲ منتشر شده، ظاهرا طراحی آن شبیه به پهپاد Karma گوپرو است. پهپاد Karma گو پرو علاوه بر قابلیت تا شدن، از یک تثبیت کننده جدا شونده نیز بهره می برد. چنین طراحی به کاربر اجازه میدهد تا هم پهپاد را همراه با ماژول دوربین و هم بدون آن بتواند مورد استفاده قرار دهد. همچنین با این طراحی جدید احتمالا یک سنسور بزرگتر نیز روی این پهپاد مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
هنوز اطلاعاتی در رابطه با قیمت و تاریخ عرضهی این پهپاد صورت رسمی اعلام نشده است. هرچند پیش از این قرار بود شرکت دیجیآی در تاریخ ۱۸ ژوئن (۲۷ تیرماه) در رویدادی بزرگ، مشخصات و اطلاعات بیشتری در مورد پهپاد بعدی خود ارائه دهد، ولی مدتی بعد شرکت اعلام کرد زمان رونمایی را به تعویق انداخته است. انتظار میرود ماویک ۲ بهزودی رونمایی شود؛ اما به این زودیها هم چنین اتفاقی نخواهد افتاد و علاقهمندان باید هنوز صبر و تحمل داشته باشند. در مورد قیمت ماویکپرو هم به صورت رسمی اطلاعاتی منتشر نشده است. اگر ماویک ۲ قیمتی برابر ۹۹۹ دلار داشته باشد، آیا کاربران و علاقهمندان از چنین قیمتی استقبال خواهند کرد؟ باید متظر باشیم تا شرکت دیجیآی اطلاعات دقیقتری از زمان رونمایی و قیمت ماویک ۲ ارائه دهد.
آکورد (با تلفظ صحیح ژاپنی آکودو، Accord) محصول پرطرفدار خودروساز ژاپنی هوندا بوده که از سال ۱۹۷۶ تا امروز، در ۱۰ نسل و مدلهای مختلف سدان، کوپه، استیشن، هاچبک و کراساور تولید شده است. اولین مدل هیبرید آکورد، سال ۲۰۰۵ و در نسل ۷ با پیشرانهی ۶ سیلندر V شکل رونمایی و درمدت سه سال تولید شد. ۶ سال بعد، آکورد هیبرید با پیشرانهی ۴ لیتری و در کنار مدل پلاگین هیبرید دوباره تولید شد. سرانجام در نسل دهم، هوندا آکورد فقط مدل هیبرید را پذیرفت تا در کنار مدلهای بنزینی مشتریان بیشتری جذب کند. در ادامه به بررسی هوندا آکورد هیبرید مدل ۲۰۱۸ میپردازیم.
از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۹، آکورد در کلاس خودروهای کامپکت قرار داشت؛ دو نسل اول مدلهای سدان و هاچبک آکورد تولید شدند اما از نسل سوم، ژاپنیها مدلهای کوپه و حتی شوتینگ بریک را هم با آکورد امتحان کردند. از سال ۱۹۹۰ و رونمایی نسل چهارم، آکورد در مدلهای سدان، کوپه و استیشن به کلاس خودروهای سایز متوسط وارد و برای اولینبار، تولید مدل هاچبک سه در متوقف شد. با تصمیم مقامات هوندا، آکورد برای اولینبار در بازار کشورهای مختلف در دو نسخه با ظاهر متفاوت عرضه شد. روند مدلهای مختلف در نسل ۶ آکورد نیز ادامه یافت؛ در واقع از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ بازار ژاپن، آمریکا و اروپا آکورد مخصوص بهخود را داشتند. سرانجام آکورد در نسل ۹ در قالب یک مدل جهانی تولید شد که این سیاست در جدیدترین مدل؛ نسل دهم نیز تکرار شده است. ژاپنیها در نسل ۱۰ آکورد برخلاف طراحی سیویک تایپ R جدید چندان پیچیده عمل نکردهاند؛ یک آکورد در کلاس سدان چهار در با ابعاد متوسط برای بازار جهانی.
جدیدترین مدل هوندا آکورد با طراحی بهروز شده در دو نسخه بنزینی و هیبرید عرضه میشود که در ادامه مدل هیبرید ۲۰۱۸ این سدان ژاپنی بررسی میشود.
طراحی بدنه و ظاهر خارجی؛ اصالت بیشتر از نوآوری
اولین نکتهای باید قبل از صحبت در مورد طراحی هوندا آکورد جدید گفت؛ تحسین ژاپنیها برای ترکیب اصالت و طراحی جسورانه است. این مورد میتواند بسیاری از مشتریان قدیمی کلاس سدانهای سایز متوسط خانوادگی را سردرگم کند ولی بدون شک متقاضیان جدیدی را هم جذب میکند. بیشتر نقدها متوجه نمای جلوی آکورد جدید بوده است؛ درواقع برخی کارشناسان وجود خط فرضی کاملاً عمودی سپر، از اسپویلر جلو تا در کاپوت را نقد میکنند. در بالاترین نقطه در کاپوت، نوار طولی کروم که نشان هوندا را دربرگرفته، کمی زاویهدار شده است. بهطور کلی طراحی بدنهی آکورد جدید بهگونهای انجام شده است که بیشتر افراد با آن آشنا هستند؛ آکورد مانند بیشتر خودروهای این کلاس، حس بزرگی و خشن بودن را تداعی میکند تا یک خودروی سریع و جمع و جور.
طراحی کابین و فضای داخلی؛ یک هوندای بینقص
طراحی فضای داخلی آکورد در ترکیب کاملاً هماهنگ حس راحتی و سادگی قرار دارد. تمام دکمههای فیزیکی و لمسی، از دکمههای سیستم اطلاعات و سرگرمی تا حتی جالیوانی بزرگ و جادار در بهترین مکان تعبیه شدهاند تا راننده و سرنشینان در کمال آرامش و راحتی تجربهی سواری با محصول هوندا را داشته باشند. متریال استفاده شده در کابین آکورد، از چرم تا پلاستیک همه باکیفیت هستند و حتی طرح چوب استفاده شده بهطرز عجیبی، حس یک چوب واقعی را میدهد. صندلیهای چرمی، بزرگ و راحت هستند؛ البته نباید انتظار فرو رفتن در صندلیها هنگام عبور از پیچها را داشت، چرا که بههرحال آکورد موردنظر ما هیبرید است.
وقتی صحبت از خودروی هیبرید آن هم محصول هوندا باشد، باید انتظار کمترین سر و صدای ممکن را داشت. آکورد نیز از این قاعده جدا نیست و پیشرانهی ۲ لیتری آن که تقریباً در ۵۰ درصد زمان رانندگی خاموش است، بدون هیایو مأموریت خود را انجام میدهد. بهقدری صدا و لرزشهای کابین کم است که سرنشینان تقریباً متوجه روشن یا خاموش شدن پیشرانهی بنزینی در هنگام حرکت نمیشوند. شاید بهترین توصیف برای کابین هوندا آکورد جدید این باشد: بسیار ارزشمندتر، لوکستر و راحتتر از قیمت پرداختی است.
پیشرانه، قوای فنی و کیفیت سواری؛ ترکیب جادویی VTEC و موتور برقی
باید بخاطر داشت که با یک خودروی هیبرید روبرو هستیم و نباید انتظار عملکرد قابل توجه در شتاب و سرعتگیری یا سیستم تعلیق و فرماندهی انقلابی داشت. برای تجربهی کامل این موارد باید تیپ اسپرت آکورد بنزینی با پیشرانهی ۲ لیتری توربوشارژ را انتخاب کرد. آکورد هیبرید برای نهایت کارایی و مصرف سوخت طراحی شده است، بنابراین خودرو انتظار توقف و حرکتهای آرام در جاده با سرعت متوسط ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دارد نه عبور از پیچهای تند با سرعت بالا و رانندگی تهاجمی. با تمام این تفاسیر، آکورد هنوز هم محصول هوندا است، بههمین خاطر در صورت درخواست راننده تا جای ممکن بهترین پاسخ را میدهد.
مقالهی مرتبط:
موتور برقی با قدرت ۱۸۱ اسب بخار در کنار پیشرانهی جواهر ۴ سیلندر ۲ لیتری VTEC (سیستم زمانبندی متغیر سوپاپ هوندا) در مجموع ۲۱۲ اسب بخار قدرت (دور موتور ۶۲۰۰) تولید میکند. این پیشرانه با گشتاور ۱۷۵ نیوتنمتر در کنار ۳۱۵ نیوتنمتر گشتاور موتور برقی قرار گرفته است. قوای فنی هیبرید بههمراه سیستم انتقال قدرت CVT الکترونیکی یک سرعته به محور جلو، این سدان ژاپنی با نهایت سرعت ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت& در زمان ۷.۱ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت و ۲۱ ثانیه به سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت میرساند. این قدرت و گشتاور کاملاً جوابگوی یک سدان هیبرید خانوادگی است اما با اینحال، امکان انتخاب حال رانندگی اسپرت و آزاد کردن تمام پتانسیل آکورد وجود دارد. در حالت اسپرت سیستم هیبرید تمام تلاش خود را بهکار میگیرد تا مانورهای نسبتاً سریع در ترافیک شهری یا سبقت ممکن شود؛ البته همانطور که پیشتر ذکر شد، آکورد هیبرید برای رانندگی تهاجمی ساخته نشده است و احتمالاً صدای زیاد پیشرانه در حالت اسپرت، مانع اصلی استفادهی مداوم از آن باشد. از لحاظ فرمانپذیری، این خودروی هیبرید مانند آکورد بنزینی رفتار میکند. این یعنی که تقریباً در تمام شرایط رانندگی روزمره، یکی از خوشفرمانترین سدانهای دنیا در اختیار راننده قرار دارد. با اینکه مدل هیبرید بهدلیل داشتن پک باتری لیتیوم-یون ۱.۳ کیلووت ساعت از مدل بنزینی وزن بیشتری دارد، اما هنگام رانندگی بهلطف در کنترل بودن چرخشهای بدنه، این مورد مشخص نیست.
گجتها، تجهیزات ایمنی و رفاهی؛ سیستمهای ایمنی استاندارد در تمام تیپها
تمام نسخهها و تیپهای آکورد جدید بهصورت استاندارد، همراه پکیج ایمنی هوندا شامل پیشرفتهترین سیستمهای ایمنی و کمکراننده مدرن که در محصولات برندهای دیگر جزء آپشنهای گرانقیمت هستند، عرضه میشوند. سیستم هشداردهندهی برخورد از روبرو، ترمز اضطراری خودکار، جلوگیری از انحراف بین خطوط و هشداردهندهی انحراف خودرو، کروز کنترل هوشمند و سیستم شناسایی تابلوهای راهنمایی و رانندگی همه بهصورت استاندارد و بدون دریافت هزینهی اضافه از خریدار، در تمام تیپهای نسل جدید آکورد وجود دارند. سیستم هشداردهندهی نقطهی کور و سنسورهای برخورد از عقب در مدلهای پایه بهصورت آپشن و در تیپهای گرانتر استاندارد هستند. تنها دو خودروساز در دنیا هستند که چنین سطحی از تجهیزات ایمنی و کمکراننده را بهصورت استاندارد ارائه میدهند؛ هوندا و تویوتا. اما هوندا باز هم از رقیب هموطن خود عملکرد بهتری دارد؛ در واقع رقیب اصلی آکورد هیبرید، تویوتا کمری هیبرید است. تجهیزات ایمنی استاندارد این دو مدل مشابه بوده اما تفاوت بزرگ، قیمت بسیار کمتر محصول هوندا از تویوتا است.
مقامات هوندا تمام تجهیزات رفاهی که مشتریان امروز در یک سدان خانوادگی انتظار دارند را در آکورد هیبرید ۲۰۱۸ قرار دادهاند. سیستم اطلاعات و سرگرمی با نمایشگر ۸ اینچ، راهیاب ماهوارهای، اتصالات اپل کارپلی و اندروید اتو، صفحهی شارژ بیسیم تلفن همراه هوشمند، سیستم نمایش اطلاعات فنی روی شیشه (HUD)، دوربین عقب و حتی فناوری ارتباطات میدان نزدیک (NFC) در تیپهای مختلف بهصورت استاندارد یا آپشن در دسترس هستند. هوندا آکورد از معدود خودروهای بازارجهانی بوده که به فناروی NFC مجهز است. در حال حاضر عملکرد این فناوری در ارتباط سریع بین تلفن همراه هوشمند و سیستم اطلاعات و سرگرمی خودرو خلاصه شده است، اما در آیندهای نزدیک، امکان اتصال کامل به کامپیوتر مرکزی خودرو و جایگزین شدن با کلید امکانپذیر است.
مصرف سوخت؛ شانه به شانه کمری هیبرید
شعار اصلی ساخت آکورد هیبرید مصرف مناسب سوخت است، پس بنابراین ژاپنیها باید تمرکز زیادی روی این بخش داشته باشند. سازمان حفاظت از محیط زیست ایالات متحده آمریکا (EPA)، مصرف سوخت آکورد هیبرید مدل ۲۰۱۸ را در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر، بزرگراه و ترکیبی، ۵ لیتر اعلام کرده است. همانند داستان قیمت آکورد، در مصرف سوخت نیز این سدان ژاپنی از رقبای گرانتر خود شامل محصول برندهای فورد، کیا وهیوندای مصرف کمتری دارد. اما آکورد در برابر رقیب اصلی خود، کمری هیبرید قدری عقب کشیده است؛ کمری هیبرید در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر، بزرگراه و ترکیبی بهترتیب ۴.۱، ۴.۴ و ۴.۵ لیتر بنزین نیاز دارد. البته این مصرف برای تیپ پایهی کمری هیبرید (LE) با وزن کمتر است؛ در مقایسهی مصرف سوخت تیپهای فول (آکورد تورینگ و کمری XLE)، آکورد عملکرد بهتری دارد. کمری هیبرید تیپ XLE در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر، بزرگراه و ترکیبی بهترتیب ۵.۳، ۵ و۵.۱ لیتر سوخت مصرف میکند که کمی از آکورد هیبرید تیپ تورینگ با مصرف ۵ لیتر، بیشتر است.
قیمت، آپشنها و تیپهای مختلف؛ خوشقیمتترین سدان هیبرید سایز متوسط
در مجموع ۶ مدل مختلف از هوندا آکورد جدید عرضه میشود. مدل هیبرید نیز در سه تیپ استاندارد،EX و تورینگ (Touring) در بازار جهانی حضور خواهد داشت. همانطور که اشاره شد، تمام تیپهای آکورد بنزینی و هیبرید با سیستمهای ایمنی استاندارد همراه هستند، با این وجود قیمت تیپ استاندارد آکورد هیبرید ۲۵ هزار و ۱۰۰ دلار است. برای درک بهتر این قیمت فوقالعاده، باید در نظر داشت که رقبای آکورد بدون تجهیزات ایمنی استاندارد با قیمتهای بالاتر فروخته میشود. برای مثال، فورد فیوژن هیبرید با قیمت ۲۷ هزار و ۵۵ دلار، کیا اپتیما هیبرید با قیمت ۲۵ هزار و ۹۹۵ دلار و هیوندای سوناتا هیبرید با قیمت ۲۵ هزار و ۵۰۰ دلار در تیپ پایه عرضه میشوند.
تنها مدلی که در سطح تجهیزات ایمنی استاندارد آکورد بوده، تویوتا کمری با قیمت پایهی ۲۷ هزار و ۸۰۰ دلار است. در واقع هوندا آکورد هیبرید باوجود تجهیز به سیستمهای ایمنی مدرن، ارزانترین سدان سایز متوسط هیبرید است و کمری هیبرید با حدود ۳ هزار دلار قیمت بیشتر، تجهیزاتی همسطح آکورد ارائه میدهد. تیپ تورینگ با قیمت پایه ۳۳ هزار و ۸۰۰ دلار، گرانترین مدل آکورد است اما امکان سفارش انواع آپشنها بیشتر هم وجود دارد. آپشنهای آکورد هیبرید شامل رینگهای ۱۹ اینچ، تزئینات سفارشی بدنه (کروم و سیاه رنگ)، تزئینات و لوازم اضافی کابین (گرمکن فرمان، کفپوشهای سفارشی و ...)، راهیاب ماهوارهای، صفحهی شارژ بیسیم تلفن همراه، سیستم نمایش اطلاعات فنی روی شیشه (HUD) و انواع روکشهای چرم فضای داخلی است. مدل فول آپشن تیپ تورینگ هوندا آکورد هیبرید ۲۰۱۸ بیش از ۴۳ هزار دلار قیمت میخورد.
کلام آخر
با اینکه امروز با پیشرفت در فناوری خودروهای برقی، مدلهای پلاگین هیبرید بیشتری تولید شدهاند، اما همچنان خودروهای هیبرید در مدلهای جدید عرضه میشوند. آکورد نسل جدید، چه در مدل بنزینی چه در مدل هیبرید، نهایت یک سدان خانوادگی باکیفیت، مجهز، زیبا، مدرن، کاربردی و خوشقیمت است. مهندسان ژاپنی هوندا با تولید آکورد هیبرید برندهای هموطن را به چالش کشیدهاند و البته دوباره برتری قابل توجه خود را در برابر برندهای اروپایی و آمریکایی در ساخت یک خودروی خانوادگی تمامعیار بهرخ کشیدهاند. هوندا آکورد در کنار تویوتا کمری، بنچمارک خودروسازان در ساخت بهترین سدان خانوادگی هستند.
دنیای پردازندههای کامپیوتر طی سالهای گذشته تنها دو برند را به خود دیده است. نبرد اینتل و AMD در این عرصه همواره یکی از جذابترین دوئلهای دنیای فناوری بوده است که البته بیشتر شاهد یکهتازی اینتل بودیم.
رقابت اینتل و AMD در دنیای پردازندهها به بیش از ۵ دهه بازمیگردد. جایی که این دو غول سازندههای نیمههادیها در در دهه ۶۰ میلادی متولد شدند. AMD در این رقابت بیشتر به عنوان برندی دنبالهرو شناخته میشود که محصولاتی به صرفه برای کاربریهای نه چندان حرفهای تولید میکند. این موضوع طی سالهای گذشته (تا ابتدای سال ۲۰۱۷) بیش از پیش نمود پیدا کرد و شاهد استفادهی عموم تولیدکنندگان کامپیوتر و لپتاپها از محصولات اینتل بودیم.
اما اقدامات اخیر AMD و معرفی پردازندههای رایزن، تغییرات گستردهای در بازار کامپیوترها ایجاد کرده است. جایی که سهم این شرکت با رشد دو برابر اکنون به ۱۲ درصد میرسد. با این که غول دنیای نیمههادی سانتاکلارا عملکرد بسیار خوبی داشته است، اما هنوز راه زیادی برای شکست اینتل و معرفی خود به عنوان بزرگترین تولیدکنندهی پردازندههای کامپیوتری در جهان دارد. طی نیم قرن رقابت AMD و اینتل، هر دو شرکتهای مذکور فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کردهاند. در این مقاله مواردی را معرفی خواهیم کرد که AMD با رونمایی از آنها در این رقابت داغ، گوی سبقت را از رقیب قدرتمند خود ربوده بود.
سال ۲۰۰۰، پیشتازی AMD با پردازنده Athlon 1000 به عنوان اولین نمونهبا فرکانس ۱ گیگاهرتزی
زمانی که عموم پردازندههای کامپیوتری، فرکانس کاری ۵۰۰ تا ۸۵۰ مگاهرتز را داشتند، AMD با معرفی اتلون ۱۰۰۰، نام خود را به عنوان اولین نمونه با فرکانس یک گیگاهرتزی ثبت کرد. سیپییو Athlon 1000 با کد Magnolia، پردازندهی تک هستهای مجهز به هستهی K75 بود. این پردازنده ۶۵ واتی بر پایهی لیتوگرافی ۰.۱۸ میکرومتری (۱۸۰ نانومتر) تولید شده بود و از ۲۲ میلیون ترانزیستور بهره میبرد.
سال ۲۰۰۳، پردازندههایی با کنترلر حافظهی یکپاره با معرفی Athlon 64 و 64FX
AMD اولین شرکتی نبود که اقدام به یکپارچهسازی کنترلر حافظه درون پردازنده کرد. این عنوان به پردازندههای خانوادهی Crusoe شرکت ترنسمتا (Transmeta) تعلق دارد. با این حال AMD نسبت به رقیب اصلی خود در این زمینه پیشتاز بود و با معرفی پردازندههای اَتلون 64 و اَتلون 64FX اقدام به یکپارچهسازی کنترلر حافظه و پردازنده کرد. این موضوع منجر به کاهش زمان تاخیر جهت دستیابی با حافظهی سیستم میشد و در نهایت افزایش عملکرد پردازشی را به همراه داشت.
اینتل یکپارچهسازی کنترلر حافظه در پردازندههای Nehalem خود را ۵ سال پس از AMD اجرایی کرد.
سال ۲۰۰۳، اولین پردازنده ۶۴ بیتی برای کاربران خانگی
سالها پیش پردازندههای ۶۴ بیتی به عنوان توانمندترین نمونههای موجود در بازار شناخته میشدند و تنها در سیستمهای کامپیوتری ورکاستیشنکاربرد داشتند. اما AMD این رسم را با پردازندهی Athlon 64 FX-51 از بین برد و نام خود را به عنوان اولین تولیدکنندهی پردازندههای ۶۴ بیتی با معماری X86 برای کاربری عادی ثبت کرد. سیپییو ۶۴ بیتی AMD Athlon 64 FX-51 با کد Sledgehamer از یک هستهی ۲.۲ گیگاهرتزی بهره میبرد و بر پایهی لیتوگرافی ۰.۱۳ میکرومتری ساخته شده بود.
سال ۲۰۰۴، معرفی اُپترون، پردازندهی دو هستهای در یک بلوک
با گذشت زمان، امور کامپیوتری بسیار پیچیده شده و نیاز به پردازندههای توانمندتر بیش از گذشته حس میشد. AMD درک خوبی از دو موضوع داشت؛ به زودی امکان افزایش بیشتر از حد فرکانس کاری وجود نخواهد داشت و سازندهها به مرز نهایی آن خواهند رسید، محدودیتهایی برای افزایش توان پردازشی از یک هسته وجود خواهد داشت. AMD در همین راستا تنها یک پاسخ را برای تامین نیازهای پردازشی دید؛ استفاده از یک هستهی بیشتر در بلوک سیپییو.
AMD در همین راستا اولین پردازندهی دو هستهای خود را با نام اپترون (Opteron) معرفی کرد که بر پایهی لیتوگرافی ۹۰ نانومتری تولید و از ۲۲۳ میلیون ترانزیستور تشکیل شده بود. این پردازنده از دو هسته در یک چیپ تشکیل شده بود؛ موردی که هیچ یک از محصولات اینتل از آن بهره نمیبردند.
سال ۲۰۱۱، رکورددار فرکانس کاری با هیولای FX-8150
چه طرفدار این معماری باشید چه نباشید، معماری بولدوزر با این که شکستی بزرگ بود اما AMD با درسهایی که از توسعهی آن گرفت، در سالهای آینده مسیر خود را کاملا تغییر داد تا در نهایت معماری Zen معرفی شود.
در سال ۲۰۱۱ شرکت AMD خود را برای عرضهی پردازندههای دسکتاپ بولدوزر آماده میکرد و تلاش این شرکت برای نمایشی قدرتمند، منجر به خلق محصولاتی بسیار توانمند شد. در همین راستا AMD تیمی از نخبگان بخش اورکلاک را دور هم گرد آورد تا سیپییو FX-8150 را به مرزهای جدیدی از توان برسانند. بعد از ساعتها تلاش و استفاده از حجم زیادی از نیتروژن مایع، تیم مذکور موفق به افزایش فرکانس کاری این پردازنده به رقم فوقالعاده ۸۴۲۹ مگاهرتز شد تا جایزهی بیشترین فرکانس کاری یک پردازنده به AMD تعلق گیرد و این رکورد تاکنون دست نخورده باقی بماند.
سال ۲۰۱۱، ادامهی ثبت رکورد با FX-8150 این بار در تعداد هسته
رقابت داغ بین AMD و اینتل باعث شد تا پس از جنگ بیشترین فرکانس کاری، شرکتهای تولیدکنندهی پردازندههای کامپیوتری به استفاده از بیشترین تعداد هستهی ممکن در محصولات خود به تجهیز به بالاترین فرکانس کاری تغییر رویه بدهند. پردازندهی FX-1850 اولین نمونهی هشت هستهای تولید عمده برای کاربران خانگی بود که البته در فرکانس کاری ۳.۶ تا ۴.۲ گیگاهرتز فعالیت میکرد تا از این لحاظ هم در نوع خود کمنظیر باشد. این پردازنده بر پایهی لیتوگرافی ۳۲ نانومتری گلوبالفاندریز ساخته شده و شامل ۱.۲ میلیارد ترانزیستور بود.
سال ۲۰۱۱، معرفی APUهایی با پردازندهی گرافیکی مجتمع و قدرتمند
در حالی که پیش از سال ۲۰۱۱ نیز پردازندههایی با واحد گرافیکی مجتمع وجود داشتند، AMD با معرفی APU خود گام بزرگی در این زمینه برداشت. با این که امکان انجام بازیهای سنگین با این پردازندهها (حداقل در نرخ فریم بالا) وجود نداشت، اما توان بالای گرافیکی این پردازندهها بسیاری از کاربران را به استفاده از کارتهای گرافیک بینیاز کرد. نسل اولی APUهای AMD که با کد لینو (Liano) شناخته میشدند، از دو تا چهار هستهی پردازشی گرافیکی در بر پایهی معماری رادئون HD6000 این شرکت بهره میبردند. در حالی که این پردازندهها در بخش گرافیکی بسیار جلوتر از رقبای اصلی خود بودند، اما عملکرد آنها در بخش CPU چندان قابل توجه نبود.
سال ۲۰۱۳، عرضهی اولین پردازندهی ۵ گیگاهرتزی
در سال ۲۰۱۳ AMD مجدد قدم بزرگی برای شکست اینتل در جنگ فرکانس کاری برداشت و پردازندهی FX-9590 را به بازار روانه کرد. این پردازنده از فرکانس کاری پایهی ۴.۷ گیگاهرتز بهره میبرد که در صورت نیاز کاربر این فرکانس به ۵ گیگاهرتز نیز افزایش مییافت. بدین ترتیب AMD نام خود را به عنوان اولین تولیدکنندهی پردازندههای کاربری عادی با فرکانس ۵ گیگاهرتز ثبت کرد. اینتل برای رسیدن به این رکورد به ۵ سال زمان نیاز داشت تا با سیپییو Core i7-8086K، به رکورد AMDبرسد.
پردازندهی هشت هستهای FX-9590، در نوع خود هیولایی بود؛ این پردازنده با توان ۲۲۰ وات، تنها در چند مادربورد خاص قابل استفاده بود و برای خنکسازی آن نیز باید از راهکار خنککنندههای مایع کمک گرفته میشد.
سال ۲۰۱۳، اولین SOC چهارهستهای دنیا با معماری X86
رقابت در دنیای تبلتها و لپتاپهای هیبریدی در سال ۲۰۱۳ شدت زیادی گرفته بود و کاربران به استفاده از این گجتها علاقهی زیادی نشان میدادند. بیشتر محصولات بازار از پردازندههایی با معماری آرم بهره میبردند که البته قدرت پردازشی چندان بالایی در برابر رقبای X86 خود نداشتند. AMD نیز در همین راستا برای کسب سهم بیشتری از آن بازار، اقدام به معرفی APUهای تِماش (Temash) و کبینی (Kabini) کرد که در هر دو از هستههای جگوار (این هستهها در پردازندههای ایکسباکس وان و پلیاستیشن ۴ نیز به کار گرفته شدند) بهره گرفته بود. محصولات جدید AMD در آن زمان، عنوان اولین سیستمرویچیپ چهارهستهای جهان بر پایهی معماری X86 را به یدک میکشیدند.
پردازندهی Temash در دو نسخهی دو و چهار هستهای با فرکانس کاری یک گیگاهرتز و توان به ترتیب ۴ و ۸ وات به بازار عرضه شدند. این پردازندهها برای استفاده در تبلتها و محصولات هیبریدی ویندوز ۸ طراحی شده بودند. اما در طرف مقابل پردازندههای Kabini در انواع دو و چهارهستهای با فرکانس کاری یک تا حداکثر ۲.۲ گیگاهرتز عرضه شده بودند که منجر به ۹ تا ۲۵ وات توان کاری آنها شده بود تا برای استفاده در اولترابوکها گزینهی ایدهآلی به شمار روند.
سال ۲۰۱۷، ادامه پیشتازی در جنگ تعداد هستهها، با تردریپر
AMD طی دو سال اخیر بخش زیادی از اخبار دنیای کامپیوتر را به خود اختصاص داده است. معماری Zen و پردازندههای رایزن این شرکت با توان مناسب به محبوبیت زیادی دست یافتند و در بسیاری از بازارها کمیاب شدند. اما AMD در همین بازه با معرفی پردازندهی ۱۶ هستهای تردریپر 1950X، باری دیگر نام خود را به عنوان اولین پردازندهی ۱۶ هستهای کاربری عادی ثبت کرد. این پردازنده نیز همانند برادران ارزانتر خود از معماری Zen بهره میبرد و بر پایهی لیتوگرافی ۱۴ نانومتری تولید شده بود. فرکانس کاری ۳.۴ تا ۴ گیگاهرتز، توان حرارتی ۱۸۰ وات، پشتیبانی از چهار کانال DDR4 در کنار ۶۴ لین نسل سوم PCIe، تردریپر 1950X را به هیولایی توانمند تبدیل کرده بود که اینتل برای رقابت با آن چارهای جز معرفی سری جدید Core i9 را نداشت.
مدتی است که خبری از برندهای خودروساز مشهور جهان یا شرکتهای کاملاً ناآشنا و ارائهی یک ابرخودرو یا سوپراسپرت منحصربهفرد نیست، اما بهنظر میرسد که یکی از عجیبترین ابرخودروهای آینده در یکی از کشورهای بالکان تولید خواهد شد. شرکت بلغارستانی آلینو (Alieno) که در سال ۲۰۱۵ بنیانگذاری شد، برای اولین محصول خود یک ابرخودروی باورنکردنی انتخاب کرده است. مقامات این شرکت تازه تأسیس که نام برند خود را از واژهی ایتالیایی Alieno بهمعنی بیگانه (Alien) الهام گرفتهاند، باهدف تولید یک ابرخودروی تمام برقی با قدرت بیش از ۵۰۰۰ اسب بخار مسیری جاهطلبانه مانند شرکت اماراتی دویل (Devel) در پیش گرفتهاند که پایان آن مشخص نیست.
بر اساس گفتههای مقامات این شرکت بلغاری، ابرخودروی تمام برقی موسوم به آرکانوم (Arcanum) در چهار مدل مختلف با قوای فنی متفاوت ساخته خواهد شد. آرکانوم در مدل پایه (RP2) با قدرت ۲۶۱۰ اسب بخار و گشتاور ۴۴۴۰ نیوتنمتر همراه است؛ مدل بعدی (RP3) با ۳۴۸۲ اسب بخار قدرت و ۵۹۲۰ نیوتنمتر گشتاور و مدل سوم (RP4) با ۴۳۵۱ اسب بخار قدرت و ۷۴۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید خواهد شد. بر اساس ادعای مدیران ارشد این شرکت، آلینو آرکانوم در مدل (RP5) پرچمدار با ۵۲۲۱ اسب بخار قدرت و ۸۸۸۰ نیوتنمتر گشتاور همراه است. کد RP در مدلهای مختلف، بهمعنی قدرت خالص (Raw Power) است. همانطور که اشاره شد، آرکانوم از قوای فنی برقی استفاده میکند. در قدرتمندترین مدل، در هر چرخ آرکانوم ۶ موتور برقی مستقل کار گذاشته شده است تا با مجموع ۲۴ موتور برقی، این ابرخودروی «فضایی» به نهایت سرعت ۴۸۸ کیلومتر بر ساعت برسد. پک باتری لیتیوم پلیمر (LiPo) در کنار چند ابرخازن در مدلهای مختلف آرکانوم با ظرفیت ۶۰ تا ۱۸۰ کیلووات ساعت وجود دارد؛ در بزرگترین پک باتری، این ابرخودروی منحصربهفرد با یکبار شارژ تا ۱۰۲۰ کیلومتر مسافت را طی میکند.
آلینو آرکانوم در ۳ تیپ متفاوت خیابانی (STR)، پیست (TRC) و مسابقهای (RCE) تولید خواهد شد. تیم مهندسی آلینو حتی آمادهی ساخت مدلی ویژه برای شرکت در کلاس خودروهای LMP1 مسابقات ۲۴ ساعتهی لمانز نیز هستند؛ البته در صورتی که ورود خودروهای تمام برقی به این مسابقات مجاز اعلام شود. هنوز هیچ اطلاعاتی از عملکرد فنی آلینو آرکانوم در تستهای سرعت و درگ منتشر نشده است. یکی از عجیبترین ویژگیهایی آرکانوم، سیستم تعلیق «روباتیک» آن است که در کنار طرح دو جناغی، آنتی رولبارهای قابل تنظیم و مسابقهای و کمکفنرهای با قابلیت تنظیم برقی در هر چرخ بهصورت مستقل قرار دارد. سیستم ترمز آرکانوم ترکیبی از سیستم ترمز هیدرولیک، بازیابی انرژی و «روباتیک» بادی است. مهندسان آلینو توضیح بیشتری در مورد سیستمهای روباتیک این هایپرکار عجیب ندادهاند.
مقالهی مرتبط:
ایوان کایروف، مدیر ارشد فروش شرکت آلینو در جریان معرفی آرکانوم گفت:
اولین محصول تولیدی ما الیتو آرکانوم، بدون شک قدرتمندترین هایپرکار دنیا است. علاوه بر این، آرکانوم از فناوری قوای فنی برقی و روباتیک استفاده میکند که در برابر خودروی بنزینی با پیشرانه احتراقی در هر شرایطی سریعتر است. هر فردی که این خودرو را خریداری کند، توانایی کنترل نهایت شتاب آن را خواهد داشت. آرکانوم در تمام شرایط یکی از ایمنترین خودروهای موجود است.
آلینو آرکانوم فقط بهصورت پیشفروش تولید میشود؛ در حال حاضر ثبت سفارش این ابرخودروی برقی بلغاری در مدل پایه RP2 با قیمت ۷۵۰ هزار یورو (حدود ۸۷۸ هزار دلار) تا مدل پرچمدار RP5 با قیمت یک میلیون و ۵۰۰ هزار یورو (حدود یک میلیون و ۷۵۵ هزار دلار) انجام میشود. مقامات آلینو اعلام کردهاند که زمان تحویل هر خودرو، باتوجه به مدل درخواستی و آپشنهای انتخاب شده توسط مشتری، از ۱۸ تا ۳۰ ماه متغیر است. در مورد طراحی آرکانوم صحبتی نشده است اما الگوبرداری آنها از محصولات لامبورگینی مانند اونتادور و هوراکان مشهود است.
فیل استینسون یکی از اساتید دانشگاه کانزاس دو سال از عمر خود را صرف تلاش برای بازسازی یک سازهی باستانی رومی در غرب ترکیه کرده است و برای این کار از یک ابزار بسیار پیشرفته و مدرن یعنی پرینتر سهبعدی کمک میگیرد.
فیل استینسون، استادیار باستانشناسی، مدلهای پرینتشدهی سهبعدی از سنگهای مرمر را کنار یکدیگر قرار میدهد. هدف او تطبیق این سنگها با نمونه ساخت اصلی پروپیلون در ۲۰ سال قبل از میلاد است. پروپیلون، دروازهی ورودی و خروجی معبدی به نام سباستین (به معنی معبدی برای امپراطورهای رومی) است.
استینسون بهجای استفاده از بلوکهای مرمری حجیم، با یک پرینتر سهبعدی به نام CR 105 3D قطعات کوچک پلاستیکی را میسازد که تمام جزئیات دقیق برآمدگیها و شکافهای بلوک سنگی را دارند. نرمافزار Agisoft Photoscan Pro برای ساخت یک مدل سهبعدی واقعی، با بررسی عکسهای مختلف بلوکها از زاویههای مختلف پرینتر را هدایت میکند.
فیل استینسون، استادیار باستانشناسی، در تلاش است طبقهی فوقانی این سازهی باستانی رومی معروف به پروپیلون را در غرب ترکیه بازسازی کند (پروپیلون در یونان باستان به معنی دروازه است). پروپیلون بیست سال قبل از میلاد ساخته شده است و دروازهی ورودی، خروجی معبد سباستین در آفرودیسیاس بوده است.
بهگفتهی استینسون:
انجام این کار به صرفهجویی در زمان بهویژه در جابهجایی بلوکها با یک جرثقیل کمک میکند. من مطمئن نیستم چگونه میتوانیم از جرثقیل استفاده کنیم، زیرا ممکن است سکوی بتنی نتواند این وزن را تحمل کند.
استینسون از یاسمین ال جایوسی، دانشجوی کارشناسی رشتهی معماری در بریتانیا برای رفع مشکلات دسترسی به زمین در ترکیه و مشکلات قانونگذاری و همینطور هزینهی جابهجایی بلوکهای مرمرین استفاده کرد تا در فرآیند پرینت و عکسبرداری شامل جمعآوری دادهها و تصاویر مربوط به زمین از طریق دوربینهای دستی و پهبادها به او کمک کند و در مرحلهی بعد آنها را در لاورنس پرینت کند.
فیل استینسون، استادیار باستانشناسی و یاسمین ال جایوسی، دانشجوی فارغالتحصیل معماری بریتانیا در حال کار روی پروپیلون واقع در ترکیه، جولای ۲۰۱۷. ای جایوسی در تلاش برای بازسازی این سازهی باستانی در پردازش پرینت سهبعدی و تصویربرداری به استینسون کمک میکند.
بهگفتهی ال جایوسی:
این کار دقیقا مثل معماری معکوس بود. بهجای ساخت یا طراحی یک سازه، از سرنخها برای درک ساختار اصلی و طراحی این سازه در آن زمان استفاده کردیم تا بتوانیم سازهی فیزیکی را بر اساس سازهی تاریخی احیا کنیم.
پروژهی پروپیلون استینسون بخشی از یک کاوش بزرگتر در منطقهی آفرودیسیاس و نتیجهی همکاری بین وزارت فرهنگ و جهانگردی جمهوری ترکیه دانشگاه نیویورک و دانشگاه آکسفورد در بریتانیا است. مدتزمان این پروژهی همکاری پنج سال است.
جمعیت تقریبی شهر باستانی آفرودیسیاس در یونان باستان ۱۰ هزار نفر بوده است اما این شهر بیشتر بهخاطر طراحی معماری شهری، بناهای یادبود و مجسمههای مرمری معروف است. دروازهی پروپیلون (که استینسون در حال بازسازی و بررسی آن است) به یک محوطهی بزرگتر معبد راه پیدا میکند که وقف خدای آفرودیت و سپس وقف امپراطورهای ژولیو کلاودی قرن اول میلادی شد. بهگفتهی استینسون:
دوام ساختمان و معماری این بنا از مجسمههای آن بیشتر است. به نظر میرسد مجسمهها در اوایل دورهی مسیحیت از ساختمان حذف شدهاند و خود ساختمان طولانیتر دوام آورده است.
فیل استینسون با استفاده از یک پرینتر سهبعدی با مدلهایی در مقیاس ۱:۲۰ نسبت به مجسمههای سنگی تالار وسکو کار میکند. فرآیند مدلسازی در زمان و هزینهی جابهجایی فیزیکی بلوکهای مرمری به محل کار کمک میکند.
معبد پس از مرگ اولین امپراطور رومی، آگوستوس در ۱۴ میلادی ساخته شده است. بهگفتهی استینسون، شهر آفرودیسیاس رابطهی خاصی باآگوستوس و ژولیوس سزار دارد. آنها بهدلیل معبد خود در آفرودیت این شهر را دوست داشتند. خاندان سزار مدعی ارتباط الهی با آفرودیت بودند. در طول دورهی رومی، آفرودیسیاس پس از دریافت اختیارات مشخص مثل کاهش مالیات و منابع بیشتر برای زیباسازی شهر به مرکز شهر تبدیل شد. احتمالا ساکنین شهر، محوطهی معبد سباستین را در دورهی نامشخصی پس از مرگ آگوستوس ساختهاند یعنی زمانی که مشخص نبود جانشین آن، تیبریوس امتیازات این شهر را تمدید کند. بهگفتهی استینسون:
ساختمان این دروازه که در حال بررسی آن هستم، یک گالری از مجسمههای خاندان سلطنتی آن دوران بوده است.
در مرحلهی بعد استینسون و همکاران نحوهی قرارگیری و تطبیق معماری دروازه با داربستهای فلزی را محاسبه کردند که سازندگان اصلی به کار میبردند. استینسون در دفتر خود واقع در لاورنس بخشهای کوچک پرینتشدهی سهبعدی را مثل یک پازل جابهجا کرد تا به نتیجهی اصلی برسد و استینسون از دفتر خود در لاورنس بخشهای کوچک پرینت سهبعدی را مثل یک پازل دستکاری کرد تا به عملکرد آنها پی ببرد، این مدلسازی به شروع کار اصلی او کمک کرد.
مقالههای مرتبط:
بهگفتهی استینسون، به این صورت میتوان ساختار اصلی را بهگونهای نمایش داد که بهصورت فیزیکی امکانپذیر نیست. دسترسی به پرینتر سهبعدی و نرمافزار برای تصویربرداری هوایی و بازسازی بخشهای باستانی میتواند یک عامل تأثیرگذار در پژوهش ساختمانها باستانی و تاریخ باشد. او میگوید:
باستانشناسان از فناوری مدلسازی کاراکتر هالیوود برای این کار استفاده میکنند. با این تفاوت که این فناوری برای مدلسازی مصنوعی معماری به کار میرود.
.: Weblog Themes By Pichak :.