ممكن است شما با مطالعه صفحه ویكی پدیای آن شخصیت، حتی اطلاعات بیشتری نیز بهدست آورید. با این حال، گراف دانش گوگل یك رويكرد و تغییر مهم مهندسی برای بزرگترین شركت موتور جستجوی جهان ارائه كرده است. شايد طی یكی دو دهه آینده، محققان و روزنامهنگاران به این لحظه به عنوان مرز بین ماشینهایی ببينند كه مقدار بسیاری از دادهها را پالایش میكنند و ماشینهایی كه هرچند ناچیز، ولی همانند انسان فكر میكنند.از زمان شكلگیری این ایده، گوگل خیلی تلاش كرد آن را بهعنوان راهبرد اصلی سازماندهی دانش اینترنت بهكار گیرد. گوگل یكی از بزرگترین مجموعههای رایانه در سراسر جهان است كه بهصورت موازی بهیكدیگر متصل هستند و میزبان یكی از بزرگترین پایگاههای داده جهان به شمار میروند. كوئریهای جستجوی شما میتواند بسرعت به پاسخ برسد زیرا به منابع عظیمی از دادههای از پیش تالیفشده ارجاع داده میشود كه هر ثانیه توسط میلیونها عنكبوت مجازی شناور در وب گوگل به تعداد آنها نيز افزوده میشود. در موارد بسیاری عملیات گوگل یادآور ماشین شطرنجباز Deep Blue شركت IBM است كه تمام حریفان انسانی خود را نه بهخاطر هوشمندانهتر بازی كردن بلكه به دلیل محاسبات سریعترشكست میداد. این ماشین از طریق نیروی زیاد و نه به سبب تفكر انسانگونه پیروز میشد. Deep Blue تماما قدرت بود نه زیركی.البته بعضی مواقع، قدرت زیاد، فواید خودش را دارد. منابع محاسباتی عظیم گوگل به آنها راهحل مسائلی را كه در هوش مصنوعی وجود دارد، ارائه میكند. نگاهی به فرآیند بررسی نوشتاری بیندازید؛ قابلیتی كه نرمافزارهای پردازش متن را بسیار محبوب كرد. مهندسان در مكانهایی مانند مایكروسافت، خطاهای معمول كاربران را از جمله حروفی كه دو بار تكرار یا جابهجا نوشته میشود، فهرست كرده و از طریق آن الگویی را برای یادگیری جهت حدسزدن منظور كاربر طراحی كردهاند. گوگل مساله تصحیح نوشتار را بهوسیله جستجو در پایگاه دادهای كه خود كاربران در آن اشتباهاتشان را تصحیح كردهاند، حل كرد.الگوریتم گوگل چیزی درباره حرفهای تكراری، جابهجا شده یا روانشناسی چگونگی تایپ یا نوشته انسانها نمیداند و تنها چیزی كه میشناسد، چیزی است كه كاربران بعد از وقوع یك خطا تایپ میكنند. به نظر میرسد با یك پایگاه داده بزرگ و رایانه های سریع، مشكلات انسانها قابل حل باشد.در دهه اخیر، بیشتر كارهایی كه درزمینه هوش مصنوعی انجام شد، رویكردی نزدیك به گوگل داشت؛ طراحی ماشینهای بزرگ و سریعتر با پایگاههای داده بزرگ و بزرگتر. با این حال جهان پیچیده است و تنها پالایش دادهها كافی نیست. ممكن است Deep Blue در دنیای شطرنج پیروز شد، ولی انسانها هنوز هم در برخي بازیها میتوانند بر رایانه غلبه كنند. حتی در یك جستجوی وب، گوگل اغلب از كلمههای دوپهلو شكست میخورد. بهعنوان مثال كلمه «پاریس» علاوه بر نام یك شهر، نام شخص نيز است.به همین منظور جستجوی دانش گوگل، ایده شبكههای معنایی را كه اولین بار در دهه 50 و 60 توسعه یافت، احیا كرد. این ایده حدس اولیه را برپایه این كه چگونه ذهن انسان اطلاعات را در مغز رمزگذاری میكند، قرار میدهد. به جای وابستگی ساده بین كلمات، این شبكهها هستند كه روابط بین موجودیتهای یكتا را رمزگذاری میكنند. پاریس شخص و پاریس شهر هركدام شناسهای خاص میگیرند و وابستگیهای ساده جایگزین توضیحات طبقهبندی میشود كه روابط بین موجودیتها را رمزگذاری میكند بنابراین پاریس شهر با برج ایفل بهوسیله یك رابطه «وجود داشتن» ارتباط دارد و پاریس شخص مثلا بهوسیله رابطه «پايان يافتن» با برنامهها تلویزیونی. در واقع امروزه گوگل تلاش میكند به اینترنت شكلی دوباره دهد و وب هوشمندانهتری را ارائه كند.اگرچه شبكههای معنایی در دهه 70 و اواسط دهه 80 كاملا محبوب بودند، ولی تحقیقات در زمينه آنها كمتر شد و در نهایت جای خود را به شبكههای عصبی داد. شبكههای عصبی از یك قانون یادگیری بهره میگیرد و بر اساس آن تمام وابستگیها را بهطور مساوی تقسیم میكند.گوگل اساسا یك ماشین تجربهگرا محسوب میشود كه تقریبا هیچ دانش اولیهای ندارد، ولی یك قابلیت عظیم در یادگیری وابستگی بین تكههای اطلاعات در آن قرار داده شده است.امروزه گوگل به چیز دیگری تبدیل شده است؛ ماشینی با یك قدرت آماری فوقالعاده. موتورهای جستجوی گوگل هنوز هم تمام میلیاردها رخداد مرتبط با كلمه پاریس را در كوئریهای كاربر و اسناد ردگیری میكند و آن كلمات را نهتنها با یكدیگر بلكه به افراد، مكانها و شركتها نیز ارتباط میدهد.در اینجا یك دلیل بسیار خوب برای گوگل وجود دارد تا از این مسیر حركت كند. همان طور كه روانشناسان معتقدند اگر فرزندان ما قابلیت درك اشیا، افراد، مجموعهها و مكانها را دارند، پس ممكن است از تجربه ادراكی خود برای یادگیری ویژگیها و رفتار آن موجودیتها نیز استفاده كنند. این تقریبا همان روشی است كه كودكان میتوانند هرچیزی را درباره مفاهیم موجود در اطرافشان یاد بگیرند. همین مساله برای رایانهها نیز وجود دارد. ماشینها از زمانی كه سریعتر و مطمئنتر از ما شدند بهتر میتوانند در حساب و همچنین رمزگذاری و بازیابی در مخازن عظیم دادهای عمل كنند. بسیاری افراد به گوگل و رقیب اصلی آن یعنی مایكروسافت بینگ بهخاطر دراختیار داشتن این مقدار از اطلاعات حسادت میورزند، ولی ما انسانها هنوز هم برتریهایی داریم.
.: Weblog Themes By Pichak :.